دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

قرآن و علم 14 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

قرآن و علم الهی

قالَ رَبّی یَعْلَمُ الْقَوْلَ فِی السَّماء ِوَ الأَرْضِ وَ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ.

"گفت پروردگارم میداند سخن را، در آسمان و زمین ، و او شنوا و داناست."

قرآن کریم ـ سوره ۲۱ آیه ۴

عالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهادَةِ الْکَبِیرُ الْمُتَعالِ.

"او از غیب و شهود آگاه و بزرگ و متعالی است"

قرآن کریم ـ سوره ۱۳ آیه ۹

قرآن کریم به ما میگوید که علم خداوند، لایتناهی بوده و از کوچکترین ذره تا به کهکشانها در زمین و آسمان را فرا گرفته است.

عالِمِ الْغَیْبِ لا یَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ ذَرَّةٍ فِی السَّماواتِ وَ لا فِی الْأَرْضِ وَ لا أَصْغَرُ مِن ذَلِکَ وَ لا أَکْبَرُ إِلّا فِی کِتابٍ مُبیـنٍ.

" خداوندی که از غیب آگاه است. و به اندازه سنگینی ذره ای در آسمانها و زمین از علم او دور نخواهد ماند. نیز چیزى کوچکتر از این و نه بزرگتر نیست مگر آنکه در کتابی آشکار ثبت است." قرآن کریم ـ سوره 34 آیه ۳

خداوند در سوره بقره آیات 29 تا 33 میفرماید که علم الهی در انسان مستتر میباشد و خداوند آدم را جانشین خود در روی زمین قرار داده و به او علم اسماء را آموخت:

هو الذی خلق لکم ما فی الارض جمیعا ثم استوى الى السماء فسواهن سبع سماوات و هو بکل شی‏ء علیم (29)

و اذ قال ربک للملائکة انی جاعل فی الارض خلیفة قالوا ا تجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء و نحن نسبح بحمدک و نقدس لک قال انی اعلم ما لا تعلمون (30)

و علم آدم الاسماء کلها ثم عرضهم على الملائکة فقال انبئونی باسماء هؤلاء ان کنتم صادقین (31)

قالوا سبحانک لا علم لنا الا ما علمتنا انک انت العلیم الحکیم (32)

قال یا آدم انبئهم باسمائهم فلما انباهم باسمائهم قال ا لم اقل لکم انی اعلم غیب السماوات و الارض و اعلم ما تبدون و ما کنتم تکتمون (33).

"او خدایی است که همه آنچه را در زمین وجود دارد برای شما آفرید، سپس به آسمان پرداخت و آن را به صورت هفت آسمان برافراشت و اوست به هر چیز دانا.

و هنگامی که گفت پروردگار تو به فرشتگان که خواهم قرار داد در زمین جانشینی، گفتند آیا قرار میدهی در زمین آن را که فساد جوید در آن و خون ریزد، حالی که ما ستایش و سپاس تو گوییم و تو را تقدیس کنیم؟ گفت من می دانم آنچه را که نمیدانید

و آموخت به آدم نامها را همگی. سپس عرضشان کرد بر ملائکه و گفت خبر دهید مرا از نامهای اینان اگر هستید راستگویان.

گفتند منزهی تو، نیست ما را دانشی جز آنچه تو به ما آموختی، همانا تویی دانشمند حکیم.

گفت ای آدم. آگهیشان ده به نامهای آنان. و گاهی که آگهیشان داد به نامهای آنان، گفت آیا نگفتم شما را که من میدانم غیب آسمانها و زمین را و من میدانم آنچه را که فاش و پنهان سازید."

در قرآن کریم آیات بسیاری نمایانگر این امر است که خداوند چگونه بندگان خود را هدایت نموده و علم الهی را برآنها آشکار میسازد. این آیات اصولاً بیّنه و نشانههایی هستند که اسرار هستی را برملا مینمایند. علم و اسرار مستتر در آیات قرآن کریم بر کسانی که دلهای آنان به نور علم روشن شده است فاش میگردد. خداوند در قرآن کریم سوره ۴۲ آیات 51 تا 52 میفرماید:

و ما کان لبشر ان یکلمه الله الا وحیا او من وراء حجاب او یرسل رسولا فیوحی باذنه ما یشاء انه علی حکیم (51)

و کذلک اوحینا الیک روحا من امرنا ما کنت تدری ما الکتاب و لا الایمان و لکن جعلناه نورا نهدی به من نشاء من عبادنا و انک لتهدی الى صراط مستقیم (52)

"و نبوده است بشری را که سخن گویدش خدا مگر به وحی یا از پشت پرده و یا فرستد رسولی پس وحی کند به دستورش آنچه خواهد، همانا اوست فرازنده حکیم. و بدینسان وحى فرستادیم بسوى تو روحى را از امر ما، نبودی بدانی چیست کتاب و ایمان. ولیکن ما آن را نوری قرار دادیم که رهبری کنیم با آن، هر که را خواهیم از بندگان خود، و همانا تو هدایت کنی به سوی راهی راست"

سوره ۴۲ آیات 51 تا 52

در سراسر قرآن کریم خداوند انسان را به کشف علم ازلی مستتر در خویش که در ماوراء محدودههای موجودیت فیزیکی او میسر میباشد فرا میخواند.

مولانا صلاح الدّین علی نادر عنقا، پیر کنونی مکتب طریقت اویسی شاه مقصودی میفرماید: «کشف واقعیت دین بر اساس شهود و یقین است و یقین زمانی حاصل میشود که مبتنی بر دریافت علم باشد که موهبتی از جانب خداوند است و لاغیر. علم است که به یقین منتهی میشود.»1 مشاهده حقیقت، یقین و آرامش را در زندگی به ارمغان میآورد. در مکتب عرفان، کشف "واقعیت" دین از طریق دریافت نور الهی در کنه موجودیت خویش مورد نظر میباشد.

نشانه قدرت الهی درعرصه آفاق

قرآن سندی آسمانی و استوارنامه ای ملکوتی است که پیامبر اکرم ص آن را برای اثبات رسالت خویش در برابر جهانیان گشوده است، ولی باید توجه داشت معجزه بودن قرآن برای همیشه و همه نژادها، خود نوعی اعجاز است.

زیرا این کتاب باید از آغاز نبوت آن بزرگوار تا پایان جهان همچنان به صورت سندی زنده و دلیلی غیر قابل انکار بر صدق ادعای وی و سفارت آسمانی آن حضرت باقی باشد. در حالی که انسان ها از آن تاریخ تا عصر ما دوران مختلفی را پشت سر گذاشته اند و تکامل های دیگری را نیز در پیش دارند.



خرید و دانلود  قرآن و علم 14 ص


قرآن منشورهدایت 43 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

سرآغاز

قرآن منشورهدایت،راهنمای جاوید،مبشّر نور،پدیده ی وحی،رحمت،مهر،عدالت،حریّت،صلح،بهروزی،حیات وسعادت وهدایتگرآرمان خواهان،کمال طلبان،آزادمنشان،ستم ناپذیران،استبدادستیزان وهمه ی آگاه وراستین راه حق وآزادگی وبشردوستی است.

قرآن پیامی است برتارک قرون واعصار،نوری است خاموش ناشدنی،مشعلی است پرفروغ،اقیانوسی است موّ اج وعمیق وبی کرانه،بنیانی است وتزلزل ناپذیر،شاهراهی است راست وبی انحراف،پیشوایی است راستگو وامین،ناصحی است مشفق وبشر دوست،نسخه ای است ملکوتی.شفابخش،ومعجزه آسا برای درد های بی درمان ورنج های جان کاه بشریّت،پیامی است از آسمان به زمین، برنامه ای است جامع ، کامل وزندگی بخش، طبیبی است تضمین کننده ی سلامت اندیشه وجان،ودرخشنده ترین،ارج دارترین،شکوهمند ترین وجاودانه ترین اعجازمحمّد(ص)است.

قرآن،کتابی است که مرزهای زمان ومکان را در هم نوردیده ونورهدایتش دورترین وتاریک ترین افق ها را نورباران ساخته وعصر هاونسل هارا با ندای توحیدی اش بانگ بیداری ونجات داده است.

کتابی است ازسرچشمه ی هستی صادر شده،وبرقلب روشن ونورانی

محمد(ص)نقش بسته است.

کتابی است که آهنگ جذاب ودل نشین،ندای روح بخش ودل نواز، پیام پرمحتوا ونورانی اش،از فروزش گاه فروغ کبریایی برخاسته ، ازپایگاه بلند عرش زجاجه نورانی وپاک جان محمّد(ص)، پیام آور مهروعدل،این وارسته ترین وارستگان وشایسته ترین شایستگان جهان هستی زمزمه شده است.

کتابی است که اگر تمامی موجودات ، نیرو و توان و امکانات خویش را در بعد علمی و عملی بسیج کنند و از هیچ گونه همکاری دریغ نورزند و بکوشند تا با تلاش هماره و خستگی ناپذیر خود کتابی با همان شاه کار و ظرافت ، زیبایی ظاهر و باطن ، قالب و معنا ، سبک و اسلوب ، جامعیت و کمال و هزاران رموز و اسرار و ویژگی های نهایت ناپذیر دیگر عرضه کنند ، بی تردید نخواهند توانست و اعتراف خواهند نمود که انسان و انسانیت با همه ی علوم و فنون و تجربیاتش ،عاجز تر از آن است که حتی سوره و آیه ای بسان معجزه ی جاودانه ی محمّد (ص)فراهم آورد . این شاهکار وحی ، ساخته ی قلم صنع و دست قدرت ازلی است،نه فراورده وتلاش بشر. ابعاد و ویژگیهای بی شمار قرآن

قرآن،دارای ویژگی ها وابعادبی شماری است.

از جمله ویژگی های این منبع نور ومعرفت،خصیصه ی نهایت ناپذیری آن است.با این که از هنگامه ی فرود قرآن تا کنون،صدها کتاب در تفسیر قرآن به وسیله ی مفسران وقرآن پژوهان نگارش یافته ،و هزاران کتاب ومقاله در رشته های گوناگون علمی،ادبی،فلسفی،اخلاقی،فردی،خانوادگی،اجتماعی،اقتصادی،حقوقی،دفاعی،

تاریخی،سیاسی و...به وسیله ی پژوهشگران ومحققان برای فهم معارف ومفاهیم،واژه هاومعانی،فصاخت وبلاغت وشناخت ابعادورموز قرآن به بشریت عرضه گردیده،و علوم گوناگون ومتنوّعی از این راه پدید آمده است،با این وصف هر گاه اندیشمند وپژوهشگری به سوی چشمه ی زلال وجوشان قرآن برود،با طراوت و تازگی ،شادابی وعمق و زیبایی ومحتوای جدیدی روبرو می شود وبه حقایق تازه ونوینی می رسد ! چرا که قرآن کلام حق است ونامتناهی وبی کرانه،واین انتظار که انسان بتواند همه ی ابعاد و چهره های قرآن را بنگرد وبشناسد وبه نهایت آن برسد،بسان انتظار جای دادن آب دریایی موّاج ویا اقیانوسی بی کرانه در کوزه ای ناچیز است.

امیر (ع)-صحیفه ی جان را به نور این پدیده ی شگرف وحی نور باران ساخته است-در اشاره به این حقیقت می فرماید قرآن ظاهری زیبا وشگفت انگیز ودرنی پر مایه وعمیق دارد.اسرار نهفته و شگفتی های آن،پایان پذیر نیست ونوآوری ها وزیبایی های آن هرگز به کهنگی نمی گراید وهرگز تاریکی های جهل وظلم، جزبه وسیله ی آن رفع نخواهدشد

ازبحث های اساسی و بسیار پیچیده

یکی از بحث های اساسی وبسیار پیچیده که درقرآن کریم عنوان شده است،موضوع قانونمندی جامعه وتاریخ، یاسنن وضوابطی است که برجامعه وتاریخ حکومت می کند.آیات بسیاری ازقرآن،به ویژه در بخش تاریخی آن ،بیانگر این حقیقت است که بر روند جامعه وتحوّلات تاریخی ،تصادف واتفاق حکم نمی راند،بلکه تحوّلات ودگرگونی های تاریخ،از حیات ومرگ وصعود وسقوط جامعه هاو سلسله ها گرفته تا درخشندگی وشکوفایی وغروب غمبار تمدّن ها،همه وهمه تابع یک سلسله قالب ها،ضابطه ها،معیارها ومقررات مشخّصی است،که از آنها به«سنن الهی » یا«قوانین حاکم بر روند جامعه وتاریخ» تعبیر می گردد.سنن وضوابطی که مقتضی نیاز های فطری ومحصول عمل کرد انسان است که به او باز می گردد.ضوابطی که جامعه ی بشری می تواند در پرتو آگاهی وآزادی ،آنها را بشناسد وبا ایجاد رابطه ی مثبت ومطلوب با آنها که جلوه ای از حاکمیت اراده ی خدا بر تاریخ است ـسر نوشت خود را سعادتمندانه ومترقی وبالنده وهماره رو به رشد واوج ،رقم زند ویا با عدم شناخت آنها وایجاد رابطه منفی ونا مطلوب با آنها،شرایط و مقدّمات عقب گرد،

اسارت وسقوط ونگون بختی خویش را بر اساس سنّت های تخلّف نا پذیر وجهان شمول خدا فراهم آورد.

قرآن وطرح آفرینش انسان

در این که کدام یک از این دیدگاه های سه گانه به واقع نزدیک وکدام بیگانه اند،اظهار نظر قطعی شاید مشکل باشد ،امّا به نظر می رسد نظریه ی نخست ـ که عامل فطری واقتضای طبیعی را ،انگیزه ی گرایش به زندگی اجتماعی عنوان می کند ـ از دو نظریه دیگر دلنشین تر و واقع بینانه تر است،چرا که با تعمّق بیشتر ،به نظر می رسد گویا زندگی اجتماعی طرحی است در آفرینش انسان وباطبیعت بشری او سرشته شده است .این شیوه ی زندگی گویی ریشه در اعماق جان بشر دارد،به طوری که تا انسان با این ویژگی ها وکشش های انسانی باقی است،این گرایش به سوی جامعه وحیات اجتماعی نیز در او تجلّی خواهد داشت .

این دیدگاه را طرفدارانش از قرآن الهام گرفته وبرای استحکام در یافت واستنتاج

خود ،آیاتی را نیز گواه آورده اند ،برای نمونه:

1.قرآن در سوره ی حجرات آیه ی/13 می فر ماید :

هان ای مردم !ما شما را از یک مرد وزن آفریدیم وشما را تیره ها وقبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید،اینها ملاک امتیاز نیست ،بلکه گرا می ترین شما نزد خدا با تقوا تر ین شماست،خداوند دانا وآگاه است.

2.در سوره ی فرقان ایه ی/54 می فرماید :

او کسی است که از آب، انسان را آفرید،آن گاه او را نسب وسبب قرار داد ونسل او را از این دو راه ،گسترش دادوپروردگار تو هماره توانا بوده است.

3.ونیز در سوره ی زخرف آیه ی/32 می فرماید :

آیا آنان رحمت پروردگارت را تقسیم می کنند؟! ما معیشت آنها را در حیات دنیا در میانشان تقسیم کردیم وبعضی را بر بعضی بر تری دادیم،تا یکدیگر را مسخّر کرده وبا هم، تعاون وهمکاری نمایند،ومهرورحمت پروردگارت از همه ی آنچه آنان گرد آوری می کتتد بهتر است.

نکته های ظریف از آیات

. در آیه ی نخست،قرآن درقالب یک دستور پرمحتوای اخلاقی واجتماعی،به فلسفه ی آفرینش انسان،به صورت ملّت ها،وامّت ها وقبیله های گوناگون اشاره دارد،که امکان بازشناسی افرادرا



خرید و دانلود  قرآن منشورهدایت 43 ص


قرآن 22 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

قرآن، کتاب آسمانی اسلام، بزرگ ترین سرمشق و راه گشای زندگی انسان ها در همه شوون و امور، تا روز قیامت است. در این کتاب بزرگ و بی نقص- که کلام خالق انسان و تمام هستی می باشد- آیاتی وجود دارد که به گونه ای بر اهمیت ورزش و نیرومند سازی جسم در کنار تقویت روح و بعد عملی دلالت دارد. ما در این جا به برخی از این آیات- در حد وسع کتاب- اشاره می کنیم، باشد که راه گشای ورزش کاران، ورزش دوستان و سایر اقشار جامعه مومن و مسلمان ما باشد، ان شاء الله.طالوت و نیرومندی جسمانیاز جمله مواردی که نیرومندی جسمانی به عنوان یک مزیت و امتیاز در قرآن ذکر شده، داستان طالوت و قوم بنی اسرائیل است. قوم یهود که در زیر سلطه فرعونیان، ضعیف و ناتوان شده بودند، بر اثر رهبری های خردمندانه حضرت موسی علیه السلام از آن وضع اسف انگیز نجات یافته و به قدرت وعظمت رسیدند، ولی پس از مدتی دچار غرور شده و دست به قانون شکنی زدند، و به همین جهت، سرانجام از قوم “جالوت”- که در ساحل دریای روم، بین فلسطین و مصر می زیستند- شکست خورده و 440 نفر از شاه زادگانشان نیز به اسارت جالوتیان در آمدند.

این وضع، چندین سال ادامه داشت، تا آن که خداوند پیامبری به نام “اشموئیل” را برای نجات و ارشاد آن ها برانگیخت. بنی اسرائیل گرد او اجتماع نموده و از او خواستند رهبر و امیری برای آن ها انتخاب کند، تا همگی تحت فرمان و هدایت او، با دشمن نبرد کنند و عزت از دست رفته خویش را باز یابند.

اشموئیل به درگاه خداوند روی آورده و خواسته قوم خود را به پیشگاه حضرت احدیّت عرضه داشت، به او وحی شد که طالوت را به پادشاهی ایشان برگزیدم:

“وَ قالَ لَهُم نَبِِِیِهُم اِنَّ اللهَ قََََد بَعَثَ لَکُم طالُوتَ مَلِکاً؛

و پیامبرشان به آن ها گفت: خداوند، طالوت را برای زمام داری شما مبعوث [و انتخاب] کرده است.”

از آن جا که طالوت مردی کشاورز بوده و توانایی مالی چندانی نداشت، اشراف با انتخاب وی مخالفت نمودند:

“قالُوا اَنّی یکُونُ لَهُ المُلکُ عَلُینا وَ نَحن اَحَقُّ بِِالمُلکِ مِنُه وَ لَم یُوتَ سَعَةً مِنَ المالِ؛

گفتند: چگونه او برما حکومت داشته باشد، با این که ما از او شایسته تریم؟ و او ثروت زیادی ندارد.”

او نه ثروت و قدرت مالی دارد و نه موقعیت اجتماعی و خانوادگی، زیرا از خاندان نبوت و پیامبری نبوده و از خاندان پادشاهی نیز نیست. اشموئیل در پاسخ گفت:

“اِنَّ اللهَ اصطَفیهُ عَلیکُم وَ زادَهُ بَسطَةً فِی العِلمِ وَ الجِسمِ

خداوند او را بر شما بر گزیده و علم و [قدرت] جسم او را وسعت بخشیده است.”

چنان که ملاحظه می شود، اشموئیل پیامبر دو خصلت “گسترش علمی و توانایی جسمی” را بر دو خصوصیت دیگر، یعنی قدرت مالی و افتخارات نژادی و نسبی، فضیلت و ترجیح می دهد و دارنده این دو خصلت را برای احراز مقام رهبری شایسته تر می داند، در این جا قدرت بدنی با صراحت به عنوان یک مزیت و فضیلت مطرح شده و در کنار علم و قدرت علمی قرار گرفته و با آن مقایسه شده است. هنگامی اهمیت این مقایسه روشن می شود که با اهمیت علم از دیدگاه

اسلام آشنا شویم. در قرآن می خوانیم:

“اِنََّما یَخشَی اللهَ مِن عِبادِهِ العُلَموُا؛

در جمع بندگان الهی، فقط علما هستند که ترس و بیم از خداوند دارند [و حس تقوا و پرهیزگاری در دل آن ها راه دارد].”

“مَن یُوتَ الحِکمَةَ فَقَد اُوتِیَ خَیراً کَثیراً؛

کسی که از حکمت [و دانش و استحکام در اندیشه و گفتار و رفتار] برخوردار گردد، به خیر و برکت فراوانی دست یافته است.”

خداوند در مقام بیان منزلت والای حضرت یحیی علیه السلام می فرماید:

“وَاتَیناهُ الحُکمَ صَبِیّاً؛

ما به یحیی علیه السلام، آنگاه که کودکی بیش نبود، حکم و داوری متین و رای و اندیشه ای استوار ارزانی داشتیم. و در کودکی به او دانایی عطا کردیم.”

“یَرفَعِ اللهُ الَّذینَ امَنُوا مِنکُم وَ الَّذینَ اُوتُوا العِلمَ دَرَجات؛

خداوند آن هایی را که ایمان آورده اند و کسانی را که دانش یافته اند، به درجاتی بر افرازد.”

در احادیث نبوی نیز در این خصوص چنین آمده است:

“مِدادُ العُلَماءِ اَفضَلُ مِن دِماء الشُّهَداء؛

مرکّب قلم دانشمندان از خون شهدا برتر است.”

اِنَّ المَلائکَةَ لَتَضَعُ اجنِحَتَها لِطالِبِ العِلم ِرضیً بِما یَِضنَعُ؛

فرشتگان آسمانی برای ابراز رضایت و شادمانی نسبت به دانش آموختن طالبان علم، پرو بال خویش را فرو می نهند.”

“اُطُلُبوا العِلمَ وَلَو بِالصّین؛

جویای دانش و علم باشید، هر چند آن را در چین [و نقاط بسیار دور دست] سراغ گرفته باشید.”

“فَقیهَُ اَشَدّ عَلَی الشّیاطینِ مِن اَلفِ عابِد؛

وجود یک فقیه و فردا واجد بینش و بصیرت دینی، از دیدگاه شیطان ها و اهریمن صفتان، طاقت فرساتر و تحمّل ناپذیرتر از وجود هفتاد عابد است.”



خرید و دانلود  قرآن 22 ص


تحقیق در مورد شادی و نشاط در قرآن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 26 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

شادی و نشاط در قرآن

یکی از خواسته های هر انسان که خداوند به او به ودیعه گذاشته ، شادی و شادمانی است. زندگی شهرنشینی و فشارهای روانی بر انسان امروزی نیاز او را  به شادی دو چندان نموده است. و از سوی دیگر در قرآن مجید می فرماید: «ان الله لا یحب الفرحین.» (قصص/76) که می توان از آن مذمن شادی را به دست آورد.  از برخی دستورات و احکام اسلامی مثل حرمت ساز و آواز، رقص و پای کوبی و... نیز استفاده میشود که با برخی مصادق شادی مخالفت نموده است. در حال که نشاط و شادابی سبب سلامتی و طول عمر می شود. پرسش که در این باره مطرح است این است: که راز مخالفت اسلام با برخی مصادق شادی در چیست؟

خلاصه جواب

در قرآن مجید واژه "فرح" و مشتقات آن زیاد به کار رفته است، در موارد شادمانی مذموم شمرده شده اما از آیات دیگر استفاده می شود شادی و شادمانی ذاتا مذموم نیست؛ زیرا خداوند این وصف را  یکی از ویژگی های بهشتیان می داند، و می‌خواهد این معنی را منتقل کند که سرور و خوشحالی امری مطلوب می باشد. و مؤمنان می‌بایست از آن در دنیا نیز برخوردار باشند؛ زیرا خوشحالی بیان گر این معناست که شخص در حالت آرامش بوده و آرامش در سایه ایمان امری مطلوب است. واز سوی دیگر خداوند ایمان را برای ایجاد خوشحالی و "فرح" اصل اساسی می شمارد. به این معنا که خوشحالی یکی از بازتاب های ایمان به خداوند است و کسی که از ایمان واقعی برخوردار باشد در حالتی از سرور و خوشحالی قرار دارد.(ممتحنه/1) بنابر این مذمت آن در برخی موارد می تواند از جهت امور باشد که ذیلا اشاره می شود:

گاهی مذمت شادی از جهت افراط در شادی و خروج از حد اعتدال و حرکات سبک کودکانه که با کرامت انسان سازگاری ندارد، می باشد؛

گاهی مذمت شادی برای موضوع است که خود آن موضوع حرام و مورد نهی الهی است؛

گاهی مذمت شادی در اثر این است که قرآن می بیند افراد نا آگاه در شادمانی کاذب یا شادی های زود گذر گرفتار می شوند. ونیز گاهی ممکن در اثر فرو رفتن در شادی های زود گذر و غرق شدن در بدست آوردن عوامل آن، سبب فوت مصلحت مهمتر و وظایف انسانی شود.

توضیح وتبیین جواب

توضیح و تبیین بهتر مسئله نیازمند چند مقدمه کوتاه است که ذیلا به آن می‌پردازیم :

مقدمه اول: بررسی برخی واژه های کلیدی

قرآن مجید به فصیح ترین زبان نازل شده و در آن واژه ها وچینش ها به گونه ی به کار رفته که علاوه بر افاده اصل معنی حالات را نیز بیان می کند؛ واژه های زیاد در زبان عربی در بدو امر مترداف می نمایند ، در حالیکه مترادف نیستند ، بلکه برای بیان حالات و کیفیّات می باشد ؛ واژه های فرح، مرح سرور ، بطر و نشاط هر یکی به معنی شادی در زبان فارسی است. اما استخدام  هر یکی برای بیان حالت و چگونگی شادمانی می باشد؛ در این جا با استفاده از خود قرآن و منابع لغوی به بررسی واژه های کلیدی به کاررفته در این تحقیق می پردازم:

سرور : به معنی خوشحالی حقیقی است. (الفروق اللغویة، ص 277)

فرح: به معنی خوشحالی کاذب یا توهم خوشحالی به کار می رود. برخی واژه شناسان معتقد است "فرح" به سه معنی متفاوت به کار گرفته می شود :

سرور.( شادی)

رضا.(شادمانی)

فرح. (افراط در شادی).( مصباح المنیر، المتن، ص: 466) از تحقیق که در واژه "فرح " شده استفاده می شود، که این واژه اگر بدون قرینه استعمال شود به معنی "اشر و بطر" و مذموم می باشد.( متشابه‏القرآن ج : 2 ص : 128) یعنی شادمانی که از حد اعتدال خارج ، و همرا باطل و ظلم و نیز به قصد ریا و خودنمای باشد.( التحقیق، ج‏1، ص: 288) و نیز برخی "فرح" را شادمانی همراه با تکبّر وتبختر دانسته است.( لسان‏العرب ج : 4  ص :  68) برخی دیگر "فرح" را مخصوص شادی های بدنی زود گذر دانسته است.‏( المفردات، ص: 629)

تحقیق مطلب

از استعمال فرح در موارد پیش گفته می توان به دست آورد که فرح گرچه به معنی شادی می باشد اما همراه با ویژگی است که بیانگر چگونگی شادی را نیز بیان می‌کند.

بنا بر این "فرح" در قرآن به معنی افراط در شادی، برای لذات های بدنی که برخاسته از کبر و خود نمای است می باشد؛ اما گاهی به همراه قرینه به



خرید و دانلود تحقیق در مورد شادی و نشاط در قرآن


تحقیق در مورد درمان با قرآن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 28 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

 

 

موضوع :فعالیتهای قرانی

مورخ:09/09/1388

پاییز 88

 

مقدمه

قرآن کریم، کلام اعجاز آمیز خداوند بزرگ است که برای هدایت بشر به رسول گرامی اسلام وحی شد. همزمان با نزول این وحی الهی بر رسول گرامی اسلام، به وسیله یاران آن وجود مقدس، نوشته می شد و در مصحف ها نگهداری می گردید. این گونه نیست که فقط رسول گرامی اسلام آن را برای نسلهای بعدی نقل کرده باشد. بلکه بسیاری از یاران بزرگوار آن وجود مقدس، برای نسل های بعد نقل کردند که این کتاب از ناحیه خدا بر رسولش نازل گردید.

همان گونه که خود وحی منزل و کلام منیر برای عرب آن روزگار تازگی داشت، نامگذاری آن نیز مقرون به تازگی بود. دلیل این امر روشن بود؛ زیرا رسول گرامی اسلام از همان آغاز تولد تا بعثت و بعد از آن هجرت، دارای سلوک و مشیی متفاوت با اعراب آن روزگار بود.

بنابراین اگر حتی نامگذاری این مصحف شریف نیز یک نامگذاری منحصر به فرد و جدید باشد جای تعجّب نیست. زیرا بنای رسول گرامی اسلام بر این بود که « طریقه ای جدید » در آن برهوت فرهنگی ایجاد نماید.

این گونه است که خدای بزرگ به وسیله « معجزه ختمیه » اصطلاحاتی خلق می کند که برای اعراب جاهلی تازگی داشت. دلیل این کار نیز روشن بود.

چرا که کلمات شایع و مورد استفاده اعراب جاهلی توانایی حمل معانی اسلامی که به وسیله این الفاظ برای بشر نازل می گردید، نداشت. زیرا آن کلمات شایع و متعارف، محصول فکر و اندیشه، فرهنگ جاهلی بود و اسلام، مخالف فرهنگ جاهلی بود.

از طرفی، ایجاد اصطلاحات خاص اسلامی از دیده ای دیگر نیز حکایت داشت و آن دیده، دین بود که خدای بزرگ بدین وسیله می خواست، طبع اعراب را دچار تغییر و تحول نماید. نیز این کار باعث فرق گذاری بین فرهنگ اسلام و دیگر فرهنگ ها می گردید.

لذاست که خداوند چه برای مجموعه وحی خود و چه برای بخش های مختلف آن مانند « سوره و آیه » نامهای جدیدی برمی گزیند که با نامهایی که اعراب برای کلام خود به کار می برند، فرق دارد. انتخاب به این نامها بی ضابطه نبوده و میان این نامها و ریشه هایی که این نامها به آن برمی گردد، رموز و قواعد خاصی مراعات گردیده است.

 

برای این « مصحف شریف » نامهای زیادی ذکر شده است. همه این نامها نیز از سوی خداوند بزرگ به رسولش وحی شده است. اما از مجموع این نامها دو نام شهرت یافته است: یکی « قرآن » و دیگری « کتاب ».

هر دو نام قرآن و کتاب ریشه در زبان آرامی دارد.

در زبان « آرامی » کتابن به معنای نگاشتن حروف و قرائت به معنای خواندن است.

کلمه « القرآن » پنجاه بار به کار رفته که در همه موارد منظور همین کتاب شریف است.

کلمه « الکتاب » نیز در چهل و هفت مورد در قرآن اطلاق شده است. مع ذلک نامیدن این مجموعه وحی، به این دو نام متفاوت، کاملاً طبیعی است. زیرا وحی محمدی در همه مراحل تاریخش، مفاد این دو تعبیر را در بر داشته و نصوص و تعالیم آن هم در خط و سطور نقش بسته و هم با خواندن و حفظ کردن در سینه ها ضبط گردیده است.

برای نامگذاری این مصحف شریف به « کتاب و قرآن » وجوهی توسط دانشمندان اسلامی ذکر شده است که به بعضی از آنها اشاره می کنیم:

1. انتخاب این نام (قرآن) برای این کتاب بدین لحاظ است که مردم پیوسته متوجه خواندن آن باشند و نباید آن را متروک بگذارند.

2. این کتاب، مرتبه ای از کلام، بلکه علم الهی است و مقام حقیقی آن بسی بالاتر از آن است که به صورت الفاظ درآید. ولی خداوند متعال بر مردم منّت نهاد و آن را چندان تنزل داد تا به صورت الفاظ خواندنی درآمد و این نام برای آگاهی دادن به این مطلب است.

3. این وصف _ قرآن _ بدان جهت است که این کتاب را خدای متعال برای پیغمبر خوانده است. چنان که در سوره قیامت آیه 18، می فرماید:

« فاذا قرأناه فاتّبع قرآنه »

« پس آن گاه که آن را خواندیم ، خواندنش را پی گیر.»

 



خرید و دانلود تحقیق در مورد درمان با قرآن