لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
جدید ترین پدیده های خودرو
این بار BMW با در نظر گرفتن سلیقه خریداران و حفظ محیط زیست، BMW سری 1 را به بازار عرضه می کند.
BMW تلاش می کند که خودروها و تولیداتش را با بیشترین توجه به سازگاری و حفاظت محیطی تولید کند. از موارد حائز اهمیت انتخاب مسئول و پاسخگو در زمینه مواد است و دوباره به گردش در آوردن در طول تولید خودرو و مواد خطرناک را در تولید حذف کندو از نظر محیطی به تحقیقش در مورد خودروهای سازگار با محیط زیست در کنار منابع قدرتمند ادامه دهد. پوشش دهی و استقامت سپر در جلو اجزاء خودروهای دیگر از نتایج مشخص این کوشش های به شمار می رود. طراحی متفاوت و متنوع و عوامل مهندسی کمک می کند که BMW خیلی آسان تر در انتهای زندگی خدماتی شما پیاده شود.
BMW سری 1 Coupe که یک خودروی نمایشی مدرن و اسپرت است از مدل های iconic 2002 مربوط به 40 سال قبل پیروی می کند. افسانه آینده BMW با تولید سری 1 که نشانگر نظریه فلسفی BMW را از اجرای کامل و بی عیب و طراحی ممتاز آن نمایش می دهد. ترکیب چرخ های عقب به صورت اسپرت و فرمان گیری چابک و تیز و موتورهای قدرتمند و طراحی اتاق برای 4 نفره، آن را متمایز می کند.
BMW در نظر دارد که با تولید سری 1 کوپه دوباره افسانه 2002 را خلق کند.
سری 1 Coupe در بهار 2008 در مدل 128i و 135i در دسترس عموم خواهد بود. سری 1 با موتور 6 سیلندر 3.0 لیتر و قدرت 230 اسب بخار و گشتاور 200 پوند ـ فوت ساخته شده است. خودروی 125i مدیریت و کنترل مکانیسم محرک سوپاپ و عوامل شبکه آلومینیوم/منیزیوم را از خودروی فعال و پر بازده BMW تقلید می کند. ویژگی خودوی قدرتمند 135i با به همراه داشتن توربو شارژ و موتور 3.0 لیتر6 سیلندر که 300 اسب بخار و گشتاور 300 پوند ـ فوت را تولید می کند با سیستم سوخت رسانی انژ کتوری و سردکن موتور و مساعدترین و بهترین اجرا وبا کمترین زیان و ضرر موتور به انجام رسانده. برای خودروی 135i دو درب،شتاب گیری از 0 تا 62 مایل در 5.3 ثانیه انجام شده که به طور الکترونیکی در 155 مایل محدود شده است.
طراحی زیبا با در نظر گرفتن حالت های اسپرت
سری 1 جدیدطراحی سازه های پویا وغیر قابل اشتباه را با یک بدنه قوی و نیرومند ترکیب می کند. برآمدگی ها و برجستگی های کوتاه، فاصله بلند دو محور، درب های بدون قاب بزرگ برای یک نمایش مدرن از ویژگی ها و هویت های BMW است. در مدل 135i یک کیت آیرودینامیک استاندارد است.
در صندوق عقب یک باد شکن طراحی شده که به قسمت کوتاه عقب ماشین تاکید دارد.بخش های انفرادی در شکل چراغهای عقب یک دید و منظره اسپرت تر و کوتاه تر و خوابیده تر به خودرو می دهد. چراغهای افقی و مسطح که در قسمت عقب خودرو کار شده یک روشنایی یک دست را ایجاد می کند،همانطور که در مدلهای دیگر BMW است طراحی شده که این خودرو را در شب مشخص و متمایز می کند. همچنین به کار انداختن چراغهای ترمز در دو مرحله در رابطه با اجبار کاربرد ترمز هنوز یکی از ویژگی های مخصوص BMW است با یک سود که شما از ایمنی بیشتری در جاده برخوردارید.
چراغهای جلوی استاندارد با چراغهای کناری روی گل گیر رانندگی را در تاریکی امن تر از همیشه ساخته است. در روز عملکرد چراغهای جلو در BMW با دو حلقه corona در هر چراغ بزرگ، برداشت و تعبیر از یک ماشین را در حالت های چراغ murky و نرمال بالا می برد، زیاد می کند.
طراحی داخلی لوکس با تکنولوژی روز
طراحی داخلی به روز جدید، کیفیت بالا و عوامل آذین بندی شده پیشرفته را با تودوزی لوکس و رنگ های انتخابی یکپارچه می کند. دستگاه کنترل برای سرگرمی و عملکرد (تهویه هوا) به طور ملایم و هماهنگ با داشبورد کامل و تکمیل شده است و مشخصه دستگاه کنترل در سیستم iDrive با سیستم رهیاب انتخابی در دستگاه مرکزی کامل شده است. سطوح براق گالوانیزه شده، دستگیره های درب داخلی و دستگیره های چرخشی رادیو و کنترل iDrive و باندهای تزئینی را در چرخهای فرمان گیر اسپرت تزئین کرده. سری 1 دو درب با دو نوع تودوزی اسپرت در دسترس است چرم گران قیمت بستون و leatherette به عنوان یک ویژگی تجربی و عملی، جیپ های نقشه در قسمتهای پایین تر درب ها واقع شده.
مدل اسپرت انتخابی، صندلی های گود اسپرت را در بر می گیرد.
iDrive تقویت شده و کامل به همراه mp3 player
iDrive BMW شامل سیستم رهیاب انتخابی است. که راننده را قادر می سازد که تمام عملکردهای راحت و ثانویه را از قبیل ارتباط، تهویه هوا،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
جوش
5-1 مقدمه:
جوشکاری عبارت است از اتصال و یکپارچه کردم مصالح به یکدیگر به کمک حرارت با و یا بدون استفاده از فشار و یا مواد پر کننده اضافی.
برای ذوب فلز مبنا و ماده جوش حرارت به کار می رود، تا مواد سیال شده و تداخل آنها عملی گردد.
معمول ترین روش های جوشکاری، خصوصاً برای جوش فولاد ساختمانی، از انرژی برق به عنوان منبع حرارتی است. بدین منظور اغلب از قوس الکتریکی استفاده می شود. قوس الکتریکی عبارت است از یک تخلیه جریان نسبتاً بزرگ بین الکترود و فلز مبنا که از میان ستونی و مواد گازی یونیزه به نام پلاسما انجام می پذیرد.
در جوش قوس الکتریکی عمل ذوب و اتصال یا جریان مواد در طول قوس، و بدون اعمال فشار صورت می گیرد.
جوشکاری با استفاده از قوس الکتریکی
جوش های قوس الکتریکی با الکترودروکشدار یکی از مهمترین، ساده ترین و شاید کارآمد ترین جوشی است که برای فولاد ساختمانی به کار می رود. در محاورات فنی، این روش به نام جوش دستی با الکترود خوانده می شود.
حرارت با برقرار نمودن قوس الکتریکی بین یک الکترود روکش دار و اجزایی که باید متصل شوند، ایجاد می گردد. مدار جوشکاری در شکل ال- به نمایش درآمده است.
در جریان جوشکاری با ذوب الکترود و انتقال به فلز مبنا، الکترود روکشدار مصرف می شود. فلز الکترود تبدیل به ماده پر کننده شده و قسمتی از روکش به گاز حافظ وقسمت دیگر آن به گل جوشکاری تبدیل می شود. روکش، مخلوطی گل مانند مانند از سیلیکات های سخت کننده و مواد گردی مانند فلوراید ها، کربنات ها، آلیاژهای فلزی و سلولز است. این مخلوط پخته و فشرده شده تا روکشی سخت و خشک و متراکم را به وجودآورد.
روکش الکترود م یتواند وظایف زیر را نیز به عهده داشته باشد:
با ایجاد سپر گازی، هوا را جدا ساخته و قوس را تثبیت کند.
مواد دیگری مانند احیا کننده ها را وارد جوش نماید تا بافت ساختمانی آن را بهبود بخشد.
با ایجاد یک روکش از گل جوشکاری روی حوضچه مذاب و جوش سخت شده آنها را در مقابل اکسیژن و نیتروژن هوا محافظت کرده و در ضمن مانع سرد شدن سریع جوش گردد.
در استانداردهای مختلف برای نشان دادن انواع الکترود از علائم گوناگون استفاده می شود، به عنوان مثال استاندارد انجمن جوشکاری آمریکا، علامت ها را با حروف E شروع می کنند، که با یک عدد چهار یا پنج رقمی دنبال می گردند. دو رقم اول سمت چپ معرف مقاومت کششی فلز الکترود برحسب هزار پوند بر اینچ مربع می باشد. به طور مثال الکترودهای نشان داده شده به صورت E60 XX دارای مقاومت کششی psi60000 (4200 کیلوگرم بر سانتی متر مربع) در فلز جوش است. اعداد بعدی که با XX نمایش داده شده اند نمایشگر عوامل موثر دیگر مانند وضعیت جوشکاری، منبع توصیه شده برای تامین الکتریسیته، جنس روکش و مشخصات قوس الکتریکی می باشند. این استاندارد تا حدود زیادی در ایران متداول شده است و در این بحث نیز از علائم آن استفاده شده است.
جدول انواع الکترودهای روکشدار سازگار با انواع مختلف فولاد ساختمانی را مشخص می سازد. در جوشکاری فولادهای پر کربن و یا کم آلیژ به روش قوس الکتریکی با الکترود روکش دار، برای همه فولادهای ساختمانی استفاده از الکترود های کم هیدروژن توصیه می گردد. این الکترود مفتولی با پوشش سود یا آهک می باشد. مشخصات مکانیکی جوش های به دست آمده از جوشکاری با این الکترود کیفیتی بالاتر از انواع دیگر جوش اتس.
روش های دیگر جوشکاری با قوس الکتریکی اغلب به صورت اتوماتیک انجام می شوند، عبارتند از جوشکاری تحت حفاظت گاز، و جوشکاری با فلوس مغزی که برای تشریح آنها باید به کتب تخصصی مراجعه نمود. در این روش الکترودها به صورت مفتول پیوسته عاری از روکش بوده و عمل پوشش را پودر و یا گاز CO2 انجام می دهد.
جوش پذیری فولادهای ساختمانی
اغلب فولادهای ساختمانی استاندارد را می توان بدون تدابیرخاص و استفاده از روش های معین جوش نمود. جوش پذیری فولاد، مشخصه درجه سهولت ایجاد یک اتصال ساختمانی سالم و بدون ترک است. بعضی از انواع فولادهای ساختمانی برای جوشکاری از انواع دیگر مناسب تر است. جدول ترکیب شیمیایی ایده آل فولادهای کربن دار را به نمایش می گذارد. اغلب فولادهای نرمه در این رده جای می گیرند، در حالی که مقادیر مطلوب برای فولادهای پر مقاومت ممکن است از حدود تحلیلی ایده آل نمایش داده شده در جدول تجاوز کند.
انواع اتصال های جوشی
اگرچه در عمل انواع و ترکیبات مختلفی از انواع اتصال یافت می شود، ولی پنج نوع اتصال جوش اصلی وجود دارد که عبارتند از لب به لب، رویهم، سپری، گونیا و پیشانی.
اتصالات لب به لب
اتصال لب به لب اغلب برای متصل ساختن انتهای ورق های مسطح با ضخامت های نسبتاً مساوی مورد استفاده قرار می گیرند. امتیاز این نوع اتصال اجتناب از خروج از مرکزیتی است که در اتصال های رویهم یک طرف مانند شکل به وجود می آید. وقتی که در اتصال لب به لب از جوش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن .doc :
موضوع تحقیق :
قدیمی ترین نمونه شعر فارسی
استاد :
جناب آقای نیک روش
گردآورنده :
سید هاشم موسوی قدیمی ترین نمونه شعر فارسی
قدیمی ترین نمونه «شعر» در مملکت ایران، «گاثه» یعنی سرودهای منظومی است که در آنها زرتشت، پیامبر ایرانی، مناجاتها و درودهای خود را در پیشگاه «اهورا- مزدا» یگانه و بزرگترین خدایان و خالق زمین و آسمان عرضه داشته است.
این سرودها به قطعه های سه لختی (سه شعری، یا به اصطلاح امروز سه مصراعی) تقسیم شده است، و هر لخت یا شعر، از 16 هجا تشکیل، و در هجای نهم توقف و بعد از هجای چهارم سکوت دارد. و بعضی دارای قطعه های چهار لختی است که یازده سیلاب دارد و سکوت، بعد از سیلاب چهارمی است.
به همین تقدیر بعضی چهارده هجایی و بعضی دوازده هجایی و برخی از اشعار بلند نوزده هجایی است.
این اشعار بلند دارای سکوت است، یکی بعد از سیلاب هفتم، و یکی بعد از سیلاب چهاردهم.
خلاصه در گاثه، قصیده یا غزل طولانی به طرز اشعار عروضی دیده نمی شود، بلکه نوعی از ترکیب بندهای بدون بند است، و از 19- حداعلی- و11- حداقل- سیلاب زیادتر و کمتر ندارد.
ما راجع به شعر عروضی و اقسام آن، در جای خود باز به این قسمت اشاره خواهیم کرد.
زبان گاثه، زبانی است بسیار قدیم و اخیراً عقاید عموم به این نکته نزدیک می شود که زبان گاثه، زبان مردم قدیم ایران است که در بلخ و بلاد شرقی ایران سکونت داشته اند، و درباره خود زردشت هم تردید است که آیا از مردم سیستان یا بلخ باشد یا آذربایجان. از این رو تعجب نیست که زبان اوستا با زبان سنسکریت و ویدا کتاب مذهبی و ادبی برهمنان، این قدر به هم نزدیک است.
در عصر ساسانیان هم، شعر در ایران به طریقه گاثه زردشت رایج بوده است.
اشعاری که متعلق به کتب مانی است و از اوراق مکتشفه تورفان به دست می آید که به زبان پهلوی مشرقی گفته شده است، مثل اشعار مذکور در گاتهاست، یعنی در میان آنها قطعات 12 هجایی است که در هجای پنجم سکوت دارد و هر یک دارای شش یا پنج لخت است، و مانند اشعارگاثه بدون قافیه است. آنچه تا به حال از تفحصات به دست آمده است در ایران ساسانی سه قسم شعر را نام برده اند:
الف) سرود: که مختص آفرین خدایان و شاهنشاه و مختص مجالس رسمی بوده و با آهنگ موسیقی توام خوانده می شده است.
از پلهبد «باربد» خواننده و شاعر معروفی نام می برند و سرودهای خسروانی او در الحان 365 گانه، به عدد ایام سال، و سرودهای سیگانه او به عدد ایام ماه، در کتب ادب و لغت ذکر شده است.
ما دو نمونه از سرودهای هجایی که به اغلب احتمالات شباهتی به سرودهای عهد ساسانی داشته در دست داریم، یکی سرود سه لختی است که آن را «خسروانی» نام، شاعر معاصر رودکی، گفته و دیگر «سرو دکر کویه» است که در تاریخ سیستان ذکر شده است.
ب) چکامک: که در متون مکرر ذکر آن آمده و معلوم است که همین کلمه بعدها در ادبیات دوره اسلامی به «چکامه» تبدیل گردیده است، یعنی گاف آخر آن، مانند گاف «بندک» و «خستک» و «خانک» به هاء هوز بدل شده و به این صورت در آمده است. بعید نیست که «چامه» نیز مخفف چکامه باشد، هر چند در کتاب لغت گوید: «چامه قصیده را گویند و چکامه غزل را» ولی به نظرمی رسد که این هر دو لغت «چکامه- چامه» مخفف و مصحف همان«چکامک» باشد.
چکامک را باید نوعی از اشعار ساسانی شمرد و به دلیل تفاوت اسم بی شک با «سرود» که معنای آن را دانستیم، تفاوت داشته و غیر از سرود بوده است.
سرود، ریشه فعل سرودن به معنی به «سخن یاد کردن» و مطابق لغت «ذکر» عربی است، و در زبان پهلوی لغاتی چند از ین اصل مشتق می شود. از قبیل «هوسرود» و «دش سرود» که گاهی حرف آخر آنها به حرف بای ابجد، و گاهی به حرف «ی» بدل می شود مثل هوسروب و هوسروی، که لغت «خسرو» را به وجود آورده است و نام دو تن از شاهنشاهان ساسانی است: هوسروی کواتان (انوشیروان) و «هوسرودی اپرویز» نبیره انوشیروان که هر دو از همین لغت است و معنای آن «نیکنام» و دارای حسن شهرت می باشد، و در عوض آنها «دش سروی» به معنی بد نام و قبیح الذکر است. ازین رو «سرود» یعنی ذکر و یاد کردن که طبعاً مراد ذکر خیر است، و قصاید مدحیه یا ستایش خدایان را سرود گفته اند، و سرود خسروانی نوعی ازین قصاید مدحیه بوده است، که منسوب به «خسرو» است که گویا مراد قصاید مدحیه یا مدایح خسرو پرویز باشد. در اینجا اشاره کنیم که سرود در دوره اسلامی، معنای دیگری پیدا کرد، یعنی به جای تصنیف امروز استعمال شد.
اما «چکامک» یا «چامک» علی التحقیق نوعی از سخن سنجی بوده، ولی باید دید کدام نوع بوده است؟
گفتیم که چکامه غیر از «سرود» است، پس از شمار قصاید مدحیه خارج خواهد شد.
حالا باید دید از اقسام دیگر شعر از قبیل غزل (لیریک) یا اشعار وصفی و حماسی و یا ترانه (اشعار رقص و تصنیف) کدامیک را چکامه می گفته اند؟
بعد از اسلام کلمات چامه و چکامه را در مورد قصاید و غزل هر دو بدون تفاوت استعمال می کنند، ولی در اواخر چنانکه گفته شد غزل را «چکامه» و قصیده را «چامه» نامیدند. و ما چندان نمی توانیم به این معنی و اصطلاح که متأخرین وضع کرده اند، اعتماد داشته باشیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
اولین و بدیهی ترین شناخت ها خداشناسی است
... آیا در خدایی که آفرینندة آسمان ها و زمین است شکی هست؟... ابراهیم:10
فاطر در لغت به معنای خالقی است که بدون نمونه می آفرینند و نیز به معنای شکافنده است؛ و چون به هنگام خلقت آسمان ها و زمین، اولاً آفرینش بدون نمونة قبلی بود و ثانیاً، گویی پردة تاریکِ نیستی شکافته شد و نور هستی در آسمان ها و زمین آشکار گشت؛ این واژه دربارة خلقت آن ها به کار رفته است؛ یا این که اشاره ای است به این یافتة جدید ستاره شناسان که همة کرات و منظومه ها در روز اول به صورت توده ای بزرگ و به هم پیوسته بود که بر اثر حرکت به دور خود و نیروی گریز از مرکز، شکافته شد و قطعاتی از آن به خارج پرتاب شد و منظومه ها و کهکشان ها و ثوابت و سیارات به وجود آمد.
قرآن فرموده است که نگاه به آسمان و زمین و تفکر در آفرینش آن ها هرگونه شک و تردید را دربارة وجود خداوند از دل می زداید.
امام حسین علیه السلام دربارة بدیهی بودن شناخت خدا در دعای «عرفه» چنین عرضه داشته اند: «چگونه چیزی که خود در هستی اش محتاج توست می تواند دلیل وجود تو باشد؟ آیا پدیدارتر و آشکارتر از تو چیزی هست که آن روشن کنندة هستی تو باشد؟ ای خدا، تو کی نبودی تا به دلیلی بر بودنت محتاج باشی؟ کی دور بوده ای تا آثار و آفرینشت تو را به ما نزدیک و آشنا کند؟ کور باد آن چشمی که تو را مراقب خود نبیند...»
عقل می گوید عالَم باید خدایی داشته باشد.
آیا آنان از غیر چیزی [که دیگران از آن خلق شده اند] آفریده شده اند؟ یا آنان خود آفرینندة خویش اند؟ طور:35
انسان یا بدون آفریننده و خود به خود به وجود آمده و یا خود آفرینندة خویش بوده و یا آفرینندة دیگری داشته است. این که انسان خود آفرینندة خود باشد قطعاً و مسلماً به حکم عقل باطل است، زیرا هیچ پدیدة ممکنی خود به خود به وجود نمی آید؛ و این نیز که خود خالق خویش باشد و یا موجوداتی مثلِ او خالقش باشند به حکم عقل باطل است؛ زیرا اولاً، اگر چنین بود، لازم می آمد که انسان از ازل وجود داشته باشد و ثانیاً، اگر خود خالق خویش بود، همة کمالات و زیبایی ها را در خود قرار می داد و نقایص و مرض ها و مرگ را از خود دور می کرد، حال آن که چنین نیست. پس باید پذیرفت که آفرینندة انسان از جنسِ او یا موجودی شبیه او نیست.
ذات نایافته از هستی بخش کی تواند که شود هستی بخش
اگر انسان قلب خود را از آلودگی ها پاک کند، نور توحید را در خود می یابد.
و آن گاه که پروردگار تو از صلب بنی آدم اولادشان را برگرفت و آنان را [به وسیلة درک عقولشان و ابلاغ پیامبران] بر خودشان گواه گرفت که آیا من پروردگار شما نیستم؟ همة آنان گفتند: چرا، گواهی دادیم. [خدا چنین کرد] تا مبادا در روز قیامت بگویید ما از آن [(یعنی توحید و ربوبیت)] غافل بودیم. اعراف:172
این آیه، که به آیة میثاق و آیة اَلَست معروف است، اشاره دارد به عالم ذر. آنچه در این آیة شریفه به روشنی آمده این است که انسان ها نوعی معرفت و آگاهی فطری به خدای یگانه دارند، به گونه ای که جای هیچ گونه عذر و ادّعای خطایی برای آنان نمی ماند؛ زیرا خداوند به آنان فرمود: «اَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ» و آنان پاسخ دادند: «بَلی شَهِدْنا». از این رو انسان در روز قیامت نمی تواند بگوید که با ربوبیت الهی آشنا نبوده است، و هم چنین نمی تواند پیروی از پدران و پیشینیانش را بهانة شرک و گمراهی خود قرار دهد. پس این آیه نشانة شعور باطنی انسان به خدای خویش و درک عمیق قلبی از اوست.
پس انسان ذاتاً و فطرتاً خداجو و خداخواه است؛ و خداپرستی او پاسخی است به خواستة درونی اش
پس حق گرایانه به این دین [(دین اسلام)] روی آور؛ [و] هرگز تبدیلی در آفرینش [تکوینی] خدا نباشد. این است دین ثابت و استوار؛ اما بیشتر مردم نمی دانند. روم:30
خدا در این آیه خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم می فرماید: دین را وجهة نظر خود قرار بده؛ یعنی توجهت کاملاً به سوی دین باشد؛ خود را درست مواجه با دین قرار بده، نکند بخشی از وجودت به دین پشت کرده باشد؛ سرشت خدایی، که خدا همة انسان ها را بر آن سرشته، این است؛ یعنی خداخواهی و رو به سوی او کردن. خداوند می خواهد بفرماید که ای پیامبر، چیزی بر خلاف فطرت و خواست فطری به تو نگفتم. تمام توجهت به دین باشد. البته باید به این نکته دقت کرد که احکام دین و قواعد اصولی دین موافق با نوع آفرینش انسان است: اگر در دین دستور داده شده که خدا را پرستش کنید، پرستش خدا موافق فطرت و خلقت آدمی است؛ اگر گفته شده است دیگران را یاری و عدالت را مراعات کنید و ستم نکنید، انسان باطناً این ها را می طلبد؛ و این است راز پیروزی دین خدا، اسلام.
در اندرون من خسته دل ندانم کیست که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
نظمِ حیرت انگیز عالم گواه وجود خداست
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
مسجد جامع عتیق یا مسجد جمعه یا مسجد جامع یا مسجد آدینه، از کهن ترین مساجد قدیمی شیراز است که در مشرق شاهچراغ قرار دارد.
مسجد جامع عتیق یا مسجد جمعه یا مسجد جامع یا مسجد آدینه، از کهن ترین مساجد قدیمی شیراز است که در مشرق شاهچراغ قرار دارد.
این مسجد دو ایوانی در سال ۲۸۱ ه.ق. به دستور عمرولیث صفاری ساخته شد. ساختمان مسجد که اولین هسته تاریخی شهر شیراز است مشتمل بر بنایی مرتفع است که دارای چندین حجره و شبستان است و برخی قسمت های آن دوطبقه می باشد. این مسجد دارای ۶ درب ورودی و خروجی بوده است. یک درب در ضلع شمالی، یک درب در ضلع جنوبی، دو درب در ضلع غربی و دو درب در ضلع شرقی.
مسجد جامع عتیق در انتهای بازار قدیمی شیراز واقع است و بنای اولیه آن یکی از قدیمی ترین مساجد ایران به شمار می رود.
براساس منابع تاریخی این مسجد بنایی رفیع و مجلل بوده و حجره ها و شبستان های متعددی داشته که بعضی از قسمت های آن دو طبقه بوده در خارج هم میدان ها و تاسیساتی و شش در داشته است. ابن بطوطه – سیاح عرب – که در سال 748 هجری قمری به شیراز سفر کرده می نویسد: ''مسجد بزرگ شیراز به نام مسجد عتیق یکی از وسیع ترین و زیباترین مساجد است و صحن بزرگ آن با مرمر فرش شده است. این مسجد برخلاف دیگر مساجد که با خشت یا آجر و پوشش های قوسی ساخته می شده اند با استفاده از قطعات بزرگ و کوچک سنگ های تراشیده ساخته شده و با تیرهای چوبی مرغوب پوشش داشته است.
درب ورودی ضلع شمالی به دوازده امام معروف است و کتیبه ای بر فراز آن قرار گرفته است که در دوره صفوی و در سال ( ۱۰۳۱ ه.ق. ) به خط علی جوهری نگاشته شده است این کتیبه تاریخ مرمت مسجد را در سال مذکور بیان می نماید.
سر در شمالی مسجد با کاشی مقرنس کاری شده است.
بر روی چهار کتیبه نام دوازده امام بر روی کاشی نگاشته شده و در جرزهای دو طرف این سر در نصب شده است. در وسط ضلع شمالی مسجد، طاق نمای مرتفعی قرار گرفته است که در دو طرف بام آن دو گلدسته وجود دارد و سقف آن با آجر مقرنس کاری شده است. در حاشیه بالای داخلی این طاق نیز سوره هل اتی با خط نسخ بر روی کاشی نگاشته شده است. در انتهای آن پلکانی است که به پشت بام و گلدسته ها ختم می شود و در پیشانی و جلو آنها کاشی کاری شده است و روی آنها با خط نسخ آیات قرآنی نگاشته شده است.
در ضلع غربی این طاق نما، دالان درب دوازده امام ( درب شمالی ) و پنج طاق نما قرار گرفته است و در پشت این دالان و طاق نماها، شبستان کوچکی قرار گرفته است.
در سال ۱۳۴۷ ه.ش. در شرق طاق نمای وسطی، شبستانی بزرگ به طول ۳۰ متر و عرض ۱۷ متر با ۵ در آهنی مشبک و محرابی از سنگ مرمر عالی و ازاره هایی تا ارتفاع یک و نیم متر با سنگ مرمر ساخته شده است. قسمتی از این شبستان دو طبقه است و عرض آن نیز ۵/۵ متر می باشد.
بر روی ستون ها و بدنه این شبستان کاشی کاری شده و بر روی کاشی ها، آیات قرآنی، احادیث و تصاویر گل و بته و خطوط اسلیمی نقش بسته است. در حاشیه بالایی آن نیز سوره هل اتی به خط نسخ بر روی کاشی نگاشته شده است.
ضلع جنوبی مسجد با مساحتی برابر با ۱۲۰۰ متر مربع، طاق نمای بزرگی وجود دارد که به علت تخریب در حال مرمت آن می باشند.
در درون طاق نما، کتیبه ای قدیمی با خط ثلث نگاشته شده است که بخشی از آن باقی مانده است. بر فراز در ورودی شبستان ضلع جنوبی کتیبه ای دیگر با خط ثلث پیچیده بر روی کاشی نگاشته شده است که بخشی از آن تخریب شده است. این کتیبه در زمان شاه طهماسب اول صفوی نگاشته شده و در پایان آن تاریخ ۹۷۳ ه. ق. تاریخ مرمت مسجد، ذکر شده است.
در دو طرف شبستان دو طبقه وجود دارد که سقف آن از آجر است و در انتهای آن نیز، محرابی کاشی کاری شده قرار دارد که بر فراز آن به خط کوفی سوره توحید و نام پنج تن نگاشته شده و در زیر آن دو آیه قرآنی به خط نسخ نگاشته شده و در پایان تاریخ ۱۳۶۱ ه. قید گردیده است. سقف این محراب با کاشی لاجوردی کاشی کاری شده است و دو طرف محراب نیز سنگ کاری شده است. در کنار این محراب، تاریخچه مرمت مسجد بر روی دو سنگ نقش گردیده است.
در ضلع شرقی این شبستان کوچک، شبستان چهل ستون قدیمی با عرض ۳۲ متر و طول ۴۵ متر واقع شده است. سقف این شبستان از آجر است و در آن چهل ستون مکعب با طول ۲ متر و عرض ۲ متر قرار گرفته است. این شبستان چهار در دارد که به صحن گشوده می شود. بر سر در این شبستان کتیبه ای است که با خط ثلث پیچیده نگاشته شده است و هم اینک برخی از قسمت های آن تخریب شده است. این کتیبه نیز در زمان حکومت شاه طهماسب صفوی (۹۳۰-۹۸۴ ه.ق) نگاشته شده و بیانگر مرمت مسجد در آن تاریخ است.
در مغرب شبستان کوچک، در قرینه با شبستان چهل ستون، شبستان بزرگی با عرض ۳۵ متر و طول ۴۵ متر ساخته شده است. سقف این شبستان آهن کوبی شده و در آن ۱۲ ستون بتون آرمه پوشیده از سنگ مرمر قرار دارد. ازاره شبستان تا ارتفاع ۳ متر از سطح زمین، با سنگ مرمر پوشیده شده است. در این شبستان منبری ۱۲ پلکانی از چوب و سنگ مرمر وجود دارد. بر روی دیوار و محراب این شبستان نیز ۱۳ کتیبه از آیات قرآنی و احادیث با خط ثلث و نسخ بر روی کاشی نگاشته شده است.
بنای کنونی مسجد مشتمل بر خدایخانه، شبستان های متعدد، سردرها، ایوان ها و طاق های