دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق در مورد ادبیات عرب

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 21 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

ادبیات عرب

عربها واژه ادب را در معانی مختلفی به کار می‌برند، در زمان جاهلیت به معنی دعوت به طعام مهمانی (مأدوبه) بود. و در جاهلیت و اسلام به خلق کریم و حسن معاشرت با خواص و عوام به کار می‌رفت. سپس بر تهذیب نفس و آموزش صفات پسندیده و معارف و شعر اطلاق شد. در قرن نهم میلادی و قرون بعد از آن همه علوم و فنون را از فلسفه و ریاضیات و نجوم و کیمیا و طب و اخبار و انساب و شعر و جز آن را از آنگونه معارف والا که در بهبود بخشیدن به روابط اجتماعی به کار می‌آید در بر می‌گرفت.

در قرن دوازدهم، لفظ ادب در شعر و نثر و آنچه به آن دو مربوط است چون نحو و علوم لغت و عروض و بلاغت و نقد ادبی استعمال شد. ادبیات عربی به دو بخش تقسیم می‌شود: ادب انشائی یا ایجادی و ادب وصفی یا موضوعی که نخستین آن شامل شعر و نثر است و دومی شامل تحلیل ادبی و تاریخ ادب فنون ادبی عربی نیز بر دو قسمت می‌باشند:

فنون ادبی شعری و فنون ادبی نثری. فنون ادبی شعری عبارت‌اند از شعر قصصی یا حماسی، شعر غنائی، شعر تمثیلی و شعر تعلیمی.

ادب عربی قدیم از شعر حماسی و تمثیلی خالی است. زیرا قوم عرب کمتر شهرنشین بود و بیشتر به واقعیت گریش داشت و از این رو تخیلش بارور نشده بود. از طرف دیگر شیوه کسب روزی به وسیله شعر که در میان شاعران قوم رواج گرفت جائی برای سرودن اشعار حماسی و تمثیلی باقی نگذاشت. با این همه اگرچه ادب عربی از آثار حماسی بلند و طولانی خالی است از قصائدی که در آنها روح حماسی می‌باشد خالی نیست.

اما فنون ادبی نثری عبارت‌اند از تاریخ و خطابه و قصه و تعلیم و رسائل. ادب قدیم عربی از داستان‌های طولانی نیز خالی است. عرب نثر را به دو گونه می‌نوشت:نثر مرسل و نثر مسجع.

در میان اعراب شعر بیش از نثر عرصه بروز یافت و از سجع آغاز شد و به ارجوزه‌ها رسید و از آنجا به اوزان مختلف راه یافت. دوره‌های ادب عربی نیز در سه نهضت منحصر می‌شود: نهضت جاهلی و اموی، نهضت عباسی، نهضت جدید.بنابر این این دوره‌ها از عصر جاهلیت شروع می‌شوند و تا ظهور اسلام و بعد از آن حمله مغول و تأثیر آن بر ادب عربی کشیده می‌شوند. بر اساس موشکافیهای تاریخی و ادبی و مطالعه تطبیقی زبان شناسانه باید به اصالت شعر جاهلی نظر داد. و شعر عربی پس از آن دجار تحول و دگرگونی گردید و شاعران معروفی چون امرئ القیس و زهیر و اعشی و ... پیدا شدند و هرکدام سبک و بینش خاصی داشتند و تصویر خاصی در شعر خویش نمایان کردند. باآمدن اسلام ادب و زبان عربی نیز از قرآن و اسلام تأثیر پذیرفت و ارزش و اهمیت یافت که از صورت یک زبان قومی و محلی در گوشه‌ای محجور از دنیا به موقعیت یک زبان مهم جهانی نایل گردید و با مشارکت موثر همه مسلمین به ویژه ایرانیان، گسترش و دامنه‌ای کم نظیر یافت و آثار و آثار بیشماری در موضوعات گوناگون به عربی نوشته شد.

زبان عربی

زبان عربی گذشته از پیوند هزارو چند ساله اش با زبان فارسی ، زبان دین ماست و لذا برای بررسی آن حتما لازم است که ادبیات عرب و تاریخ ادبیات عرب برسی شود . تا دوره های ادبی از جاهلیت تا عصر ما و آثار هر عصر و نیز عوامل فرهنگی و غیر فرهنگی موثر در آن ، کاملا روشن شود و تمام خطوط و جزئیات شخصیت روانی و اجتماعی و هنری ادبا به وضوح تصویر شود.عربها واژه ادب رادرمعانی مختلفی به کار می برند ، در زمان جاهلیت به معنی دعوت به طعام مهمانی ( مأدوبه ) بود. و در جاهلیت و اسلام به خلق کریم و حسن معاشرت با خواص و عوام به کار می رفت. سپس بر تهذیب نفس و آموزش صفات پسندیده و معارف و شعر اطلاق شد. در قرن نهم میلادی و قرون بعد از آن همه علوم و فنون را از فلسفه و ریاضیات و نجوم و کیمیا و طب و اخبار و انساب و شعر و جز آن را از آنگونه معارف والا که در بهبود بخشیدن به روابط اجتماعی به کار می آید در بر می گرفت.

در قرن دوازدهم ، لفظ ادب در شعر و نثر و آنچه به آن دو مربوط است چون نحو و علوم لغت و عروض و بلاغت و نقد ادبی استعمال شد.

ادب عربی به دو قسم تقسیم می شود: ادب انشائی یا ایجادی و ادب وصفی یا موضوعی که نخستین آن شامل شعر و نثر است و دومی شامل تحلیل ادبی و تاریخ ادب

فنون ادبی عربی نیز بر دو قسمک می باشند:

فنون ادبی شعری و فنون ادبی نثری . فنون ادبی شعری عبارتند از شعر قصصی یا حماسی ، شعر غنائی ، شعر تمثیلی و شعر تعلیمی .

ادب عربی قدیم از شعر حماسی و تمثیلی خالی است. زیرا قوم عرب کمتر شهرنشین بود و بیشتر به واقعیت گریش داشت و از این رو تخیلش بارور نشده بود. از طرف دیگر شیوه کسب روزی به وسیله شعر که در میان شاعران قوم رواج گرفت جائی برای سرودن اشعار حماسی و تمثیلی باقی نگذاشت. با این همه اگرچه ادب عربی از آثار حماسی بلند و طولانی خالی است از قصائدی که در آنها روح حماسی می باشد خالی نیست.

اما فنون ادبی نثری عبارتند از تاریخ و خطابه و قصه و تعلیم و رسائل . ادب قدیم عربی از داستانهای طولانی نیز خالی است. عرب نثر را به دو گونه می نوشت:نثر مرسل و نثر مسجع.

در میان اعراب شعر بیش از نثر عرصه بروز یافت و از سجع آغاز شد و به ارجوزه ها رسید و از آنجا به اوزان مختلف راه یافت. دوره های ادب عربی نیز در سه نهضت منحصر می شود: نهضت جاهلی و اموی ، نهضت عباسی ، نهضت جدید.بنابر این این دوره ها از عصر جاهلیت شروع می شوند و تا ظهور اسلام و بعد از آن حمله مغول و تأثیر آن بر ادب عربی کشیده می شوند. بر اساس موشکافیهای تاریخی و ادبی و مطالعه تطبیقی زبان شناسانه باید به اصالت شعر جاهلی نظر داد. و شعر عربی پس از آن دجار تحول و دگرگونی گردید و شاعران معروفی چون امرئ القیس و زهیر و اعشی و ... پیدا شدند و هرکدام سبک و بینش خاصی داشتند و تصویر خاصی در شعر خویش نمایان کردند. باآمدن اسلام ادب و زبان عربی نیز از قرآن و اسلام تاثیر پذیرفت و ارزش و اهمیت یافت که از صورت یک زبان قومی و محلی در گوشه ای محجور از دنیا به موقعیت یک زبان مهم جهانی نایل گردید و با مشارکت موثر همه مسلمین به ویژه ایرانیان ، گسترش و دامنه ای کم نظیر یافت و آثار و آثار بیشماری در موضوعات گوناگون به عربی نوشته شد.

 

نجیب محفوظ

او در تمام عمرش کارمند دولت بود. ابتدا در وزارت موقوفات مشغول به‌کار و سپس مدیر سانسور ادارهٔ هنر و سرانجام رئیس بنیاد حمایت از سینما و در دوران آخر کارمندی، مشاور وزیر فرهنگ شد. او ۳۰ کتاب داستانی نوشت و در سال ۱۹۸۸ برنده جایزه نوبل در ادبیات شد.



خرید و دانلود تحقیق در مورد ادبیات عرب


تحقیق در مورد ادبیات عرب

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 21 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

ادبیات عرب

عربها واژه ادب را در معانی مختلفی به کار می‌برند، در زمان جاهلیت به معنی دعوت به طعام مهمانی (مأدوبه) بود. و در جاهلیت و اسلام به خلق کریم و حسن معاشرت با خواص و عوام به کار می‌رفت. سپس بر تهذیب نفس و آموزش صفات پسندیده و معارف و شعر اطلاق شد. در قرن نهم میلادی و قرون بعد از آن همه علوم و فنون را از فلسفه و ریاضیات و نجوم و کیمیا و طب و اخبار و انساب و شعر و جز آن را از آنگونه معارف والا که در بهبود بخشیدن به روابط اجتماعی به کار می‌آید در بر می‌گرفت.

در قرن دوازدهم، لفظ ادب در شعر و نثر و آنچه به آن دو مربوط است چون نحو و علوم لغت و عروض و بلاغت و نقد ادبی استعمال شد. ادبیات عربی به دو بخش تقسیم می‌شود: ادب انشائی یا ایجادی و ادب وصفی یا موضوعی که نخستین آن شامل شعر و نثر است و دومی شامل تحلیل ادبی و تاریخ ادب فنون ادبی عربی نیز بر دو قسمت می‌باشند:

فنون ادبی شعری و فنون ادبی نثری. فنون ادبی شعری عبارت‌اند از شعر قصصی یا حماسی، شعر غنائی، شعر تمثیلی و شعر تعلیمی.

ادب عربی قدیم از شعر حماسی و تمثیلی خالی است. زیرا قوم عرب کمتر شهرنشین بود و بیشتر به واقعیت گریش داشت و از این رو تخیلش بارور نشده بود. از طرف دیگر شیوه کسب روزی به وسیله شعر که در میان شاعران قوم رواج گرفت جائی برای سرودن اشعار حماسی و تمثیلی باقی نگذاشت. با این همه اگرچه ادب عربی از آثار حماسی بلند و طولانی خالی است از قصائدی که در آنها روح حماسی می‌باشد خالی نیست.

اما فنون ادبی نثری عبارت‌اند از تاریخ و خطابه و قصه و تعلیم و رسائل. ادب قدیم عربی از داستان‌های طولانی نیز خالی است. عرب نثر را به دو گونه می‌نوشت:نثر مرسل و نثر مسجع.

در میان اعراب شعر بیش از نثر عرصه بروز یافت و از سجع آغاز شد و به ارجوزه‌ها رسید و از آنجا به اوزان مختلف راه یافت. دوره‌های ادب عربی نیز در سه نهضت منحصر می‌شود: نهضت جاهلی و اموی، نهضت عباسی، نهضت جدید.بنابر این این دوره‌ها از عصر جاهلیت شروع می‌شوند و تا ظهور اسلام و بعد از آن حمله مغول و تأثیر آن بر ادب عربی کشیده می‌شوند. بر اساس موشکافیهای تاریخی و ادبی و مطالعه تطبیقی زبان شناسانه باید به اصالت شعر جاهلی نظر داد. و شعر عربی پس از آن دجار تحول و دگرگونی گردید و شاعران معروفی چون امرئ القیس و زهیر و اعشی و ... پیدا شدند و هرکدام سبک و بینش خاصی داشتند و تصویر خاصی در شعر خویش نمایان کردند. باآمدن اسلام ادب و زبان عربی نیز از قرآن و اسلام تأثیر پذیرفت و ارزش و اهمیت یافت که از صورت یک زبان قومی و محلی در گوشه‌ای محجور از دنیا به موقعیت یک زبان مهم جهانی نایل گردید و با مشارکت موثر همه مسلمین به ویژه ایرانیان، گسترش و دامنه‌ای کم نظیر یافت و آثار و آثار بیشماری در موضوعات گوناگون به عربی نوشته شد.

زبان عربی

زبان عربی گذشته از پیوند هزارو چند ساله اش با زبان فارسی ، زبان دین ماست و لذا برای بررسی آن حتما لازم است که ادبیات عرب و تاریخ ادبیات عرب برسی شود . تا دوره های ادبی از جاهلیت تا عصر ما و آثار هر عصر و نیز عوامل فرهنگی و غیر فرهنگی موثر در آن ، کاملا روشن شود و تمام خطوط و جزئیات شخصیت روانی و اجتماعی و هنری ادبا به وضوح تصویر شود.عربها واژه ادب رادرمعانی مختلفی به کار می برند ، در زمان جاهلیت به معنی دعوت به طعام مهمانی ( مأدوبه ) بود. و در جاهلیت و اسلام به خلق کریم و حسن معاشرت با خواص و عوام به کار می رفت. سپس بر تهذیب نفس و آموزش صفات پسندیده و معارف و شعر اطلاق شد. در قرن نهم میلادی و قرون بعد از آن همه علوم و فنون را از فلسفه و ریاضیات و نجوم و کیمیا و طب و اخبار و انساب و شعر و جز آن را از آنگونه معارف والا که در بهبود بخشیدن به روابط اجتماعی به کار می آید در بر می گرفت.

در قرن دوازدهم ، لفظ ادب در شعر و نثر و آنچه به آن دو مربوط است چون نحو و علوم لغت و عروض و بلاغت و نقد ادبی استعمال شد.

ادب عربی به دو قسم تقسیم می شود: ادب انشائی یا ایجادی و ادب وصفی یا موضوعی که نخستین آن شامل شعر و نثر است و دومی شامل تحلیل ادبی و تاریخ ادب

فنون ادبی عربی نیز بر دو قسمک می باشند:

فنون ادبی شعری و فنون ادبی نثری . فنون ادبی شعری عبارتند از شعر قصصی یا حماسی ، شعر غنائی ، شعر تمثیلی و شعر تعلیمی .

ادب عربی قدیم از شعر حماسی و تمثیلی خالی است. زیرا قوم عرب کمتر شهرنشین بود و بیشتر به واقعیت گریش داشت و از این رو تخیلش بارور نشده بود. از طرف دیگر شیوه کسب روزی به وسیله شعر که در میان شاعران قوم رواج گرفت جائی برای سرودن اشعار حماسی و تمثیلی باقی نگذاشت. با این همه اگرچه ادب عربی از آثار حماسی بلند و طولانی خالی است از قصائدی که در آنها روح حماسی می باشد خالی نیست.

اما فنون ادبی نثری عبارتند از تاریخ و خطابه و قصه و تعلیم و رسائل . ادب قدیم عربی از داستانهای طولانی نیز خالی است. عرب نثر را به دو گونه می نوشت:نثر مرسل و نثر مسجع.

در میان اعراب شعر بیش از نثر عرصه بروز یافت و از سجع آغاز شد و به ارجوزه ها رسید و از آنجا به اوزان مختلف راه یافت. دوره های ادب عربی نیز در سه نهضت منحصر می شود: نهضت جاهلی و اموی ، نهضت عباسی ، نهضت جدید.بنابر این این دوره ها از عصر جاهلیت شروع می شوند و تا ظهور اسلام و بعد از آن حمله مغول و تأثیر آن بر ادب عربی کشیده می شوند. بر اساس موشکافیهای تاریخی و ادبی و مطالعه تطبیقی زبان شناسانه باید به اصالت شعر جاهلی نظر داد. و شعر عربی پس از آن دجار تحول و دگرگونی گردید و شاعران معروفی چون امرئ القیس و زهیر و اعشی و ... پیدا شدند و هرکدام سبک و بینش خاصی داشتند و تصویر خاصی در شعر خویش نمایان کردند. باآمدن اسلام ادب و زبان عربی نیز از قرآن و اسلام تاثیر پذیرفت و ارزش و اهمیت یافت که از صورت یک زبان قومی و محلی در گوشه ای محجور از دنیا به موقعیت یک زبان مهم جهانی نایل گردید و با مشارکت موثر همه مسلمین به ویژه ایرانیان ، گسترش و دامنه ای کم نظیر یافت و آثار و آثار بیشماری در موضوعات گوناگون به عربی نوشته شد.

 

نجیب محفوظ

او در تمام عمرش کارمند دولت بود. ابتدا در وزارت موقوفات مشغول به‌کار و سپس مدیر سانسور ادارهٔ هنر و سرانجام رئیس بنیاد حمایت از سینما و در دوران آخر کارمندی، مشاور وزیر فرهنگ شد. او ۳۰ کتاب داستانی نوشت و در سال ۱۹۸۸ برنده جایزه نوبل در ادبیات شد.



خرید و دانلود تحقیق در مورد ادبیات عرب


تحقیق در مورد جغرافیای تاریخی عربستان 13 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 13 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

جغرافیای تاریخی عربستان

1) عربستان در جهان اسلام

عربستان سعودی با 2/149/690 کیلومتر مربع مساحت، در آسیای جنوب غربی قرار دارد که مدار رأس السرطان از آن می گذرد. طول مرزهای آن به 4532 کیلومتر بالغ می گردد و از نظر سیمای جغرافیایی، شامل ارتفاعات غربی، نجد (بخش اعظم شبه جزیره)، منطق احساء در ساحل شرقی و بر کرانه خلیج فارس و صحرا های شمالی می باشد. این کشور را به سه ناحیه تقسیم می کنند: حجاز که همچون حاجز (پرده ای) بین بیابان نجد و تهامه قرار گرفته است و مکه و مدینه از شهرهای آن هستند. تهامه که تا ساحل دریای سرخ ادامه دارد و به دلیل گرمای شدید و خشونت آب و هوایی به این عنوان معروف شده است. بندرهای جده و ینبع در این قسمت قرار دارند. نجد شامل بخش وسیعی از عربستان است که از مرکز تا شرق و ساحل خلیج فارس ادامه دارد و به دلیل وجود برخی ارتفاعات پراکنده در آن، به این عنوان معروف شده است. عربستان برای دسترسی به آب های آزاد، از دو تنگه مهم هرمز و باب المندب استفاده می کند. بر اساس آخرین برآوردها در آغاز قرن 21 میلادی عربستان 22 میلیون نفر سکنه داشته است که نود درصد آنان در شهرها و بقیه در روستاها ساکن بوده اند. نژاد آنان غالبا سامی و عربی است. بیشتر مسلمانان سنی مذهب اند، اما در نواحی شرقی، جنوبی و در مدینه، تعداد شیعیان قابل توجه است.

حکومت عربستان از نوع پادشاهی بوده و از بدو تأسیس (سال 1311 ش) تا 1371 ش فاقد قانون اساسی و مجلس قانون گذاری بوده است و از این تاریخ، ملک فهد طی فرامینی، نظام نامه ی حکومتی را که به قانون اساسی شباهت دارد انتشار داد. این کشور تنها سرزمینی است که نام خانواده ای بر آن اطلاق می گردد. شخص شاه متصدی پست نخست وزیری بوده و بر سه قوه ی مقننه، قضائیه و مجریه نظارت تام دارد. فعالیت هر گونه حزب و تشکل سیاسی در عربستان ممنوع است.

سفر میلیون ها مسلمان به عربستان برای انجام دادن مناسک حج، موجب گردیده تا شخصیت معنوی و اعتباری ویژه برای حاکمان این کشور که خود را خادم حرمین شریفین می دانند، به وجود آورد، اما رونق اقتصادی آن به دلیل وجود ذخایر عظیم نفت است. عربستان 26 درصد منابع شناخته شده انرژی نفت جهان را در اختیار دارد. (1)

نود درصد جمعیت عربستان، عرب و بقیه از کشورهای آسیایی و آفریقایی هستند. حدود هفتاد هزار نفر از اتباع کشورهای اروپایی هم در این سرزمین اقامت دارند که غالبا در بخش های نظامی، صنعتی و نفتی مشغول اند.

از نظر جغرافیایی، عربستان به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم می شود. مردمان نواحی شمالی به دلیل گرما و خشکی هوا در این منطقه، اکثرا به کوچ نشینی مشغول اند، اما در قسمت جنوبی به دلیل شرایط مساعدتر، جمعیت متراکم و مردم شهرنشین اند. زبان رسمی مردم عربی است که از زبان های سامی به شمار می آید. زبان دوم مردم انگلیسی است که در دستگاه های دولتی و مراکز تجاری، صنعتی و دانشگاهی رواج دارد. افزون بر این، زبان های اردو و پشتو در میان مهاجران متداول است. خط مردم عربی است.

آداب و رسوم اهالی این کشور که به سه گروه حجازی، نجدی و اهل منطقه شرقیه تقسیم می گردد، به طور کلی آمیخته ای از فرهنگ اسلامی، آداب و رسوم عشیره ای و سنت های کهن و بومی است. این آمیختگی در هر یک از مناطق، شدت و ضعفی متفاوت دارد.

اهالی حجاز که در حوالی دریای سرخ زندگی می کنند و از قدیم میزبان زائران خانه خدا و حرم رسول اکرم صلی الله علیه و آله بوده اند، به دلیل مواجه گردیدن با فرهنگ های گوناگون مسلمین جهان، از آداب و رسوم معتدل و مقبولی برخوردارند. مردم منطقه شرقیه به دلیل پیروی از مکتب تشیع و نزدیکی به خلیج فارس، آداب و رسومی متفاوت از نواحی غربی و شمالی عربستان دارند.

اهل نجد که در منطقه ای بیابانی و صحرایی زندگی می کنند، از آداب و رسوم کهن و منجمدی برخوردارند که با وجود آمیختگی با اسلام، صبغه ی جاهلی دارد. زنان در این جامعه هنوز تحقیر می شوند و از بخش اعظم حقوق مسلم خود محروم اند. از نظر لباس مردان عربستان پیراهن سفیدی بر تن کرده، روسری گلدار قرمزی به نام «شماغ» یا سفید به نام «غتره» بر سر می اندازند و بر روی آن حلقه ای مشکی به نام «عقال» می گذارند. در مراسم رسمی، مردان عبا بر دوش می گیرند که قهوه ای یا کرم روشن است.

اعراب برای تکریم از میهمان، از چیزی فروگذار نمی کنند و بهترین پذیرایی ها را در حد توان انجام می دهند. نوشیدنی متداول در میهمانی ها و مجالس خانوادگی و عمومی قهوه است که به همراه هل دم می کنند.

التزام به نماز در میان مردم تحسین برانگیز است. آنها به محض شنیدن صدای اذان، عازم مساجد می شوند و نماز جمعه را به شکلی گسترده برگزار می کنند؛ به نحوی که عده ی کثیری در معابر و کوچه های اطراف مساجد به نماز ایستاده اند و به امام جمعه یا جماعت اقتدار کرده اند. (2)

2) جغرافیای تاریخی عربستان

شبه جزیره ی عربستان که در جنوب غربی آسیا واقع شده بزرگترین شبه جزیره ی جهان است که از مشرق به خلیج فارس، از مغرب به دریای سرخ یا قلزم و از جنوب به اقیانوس هند (دریای عرب) محدود است. مرز شمالی عربستان را بدقت نمی توان معلوم کرد، ولی می توان یک خط فرضی از خلیج عقبه تا فرات امتداد داد و آن را مرز شمالی جزیره العرب دانست. از لحاظ زمین شناسی بیابان شام (بادیه الشام) جزء عربستان است، ولی از لحاظ جغرافیایی جزء عربستان محسوب نمی شود. وسعت این شبه جزیره بنا به گفته ی جغرافیا نویسان قریب به 3 میلیون کیلومتر مربع و تقریبا دو برابر وسعت ایران است. کوههای این شبه جزیره متعلق به دوره ی ژوراسیک از دوران دوم زمین شناسی است. این سرزمین را اقیانوس هند و خلیج فارس از خاک ایران و هند جدا کرده و هنوز قسمت ساحلی عمان صورت کوهستانی خود را حفظ کرده است. در دوران سوم زمین شناسی شکافی که باعث تشکیل دریای سرخ (بحر احمر) شد، عربستان را از افریقا نیز جدا کرد و در قسمت غربی عربستان کوههای سراه (شراه) ایجاد شد که رشته ی جنوبی آن تا مغرب شهر صنعاء پایتخت یمن امتداد دارد و درشمال به کوههای شام متصل است. قله آن به جبل بنی شعیب معروف است و3760 متر ارتفاع دارد رشته کوههای غربی شبه جزیره که به موازات دریای سرخ کشیده شده دارای آتشفشانهایی است که اکنون خاموشند و گدازه های آنها حره هایی را در مغرب و بخشهای میانی عربستان به وجود آورده اند. به نوشته ی یاقوت



خرید و دانلود تحقیق در مورد جغرافیای تاریخی عربستان 13 ص


تحقیق در مورد شاعر بزرگ عرب در ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 9 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

شاعر بزرگ عرب در ایران

آدونیس

 

متولد شب توفانى؛ دنباله شعر عرب در شبى توفانى در ژانویه سال ۱۹۳۰ میلادى در روستاى «قصابین» به دنیا آمد. روستایشان آنقدر محروم بود که تا سیزده سالگى اتومبیل و رادیو ندیده بود. پدرش احمد گرچه روستایى فقیر و ساده اى بود اما کتابخوان بود و شناخت خوبى از زبان و شعر عربى و دین اسلام داشت. از پدر زبان آموخت و در دوازده سالگى اشعار کلاسیک عرب را به خوبى مى خواند. امروز هم که شعر عرب وامدار حضور آدونیس است، با سربلندى در جواب این سئوال مهدى یزدانى خرم خبرنگار ادبى شرق که مى پرسد آیا خود را وارث شعر جاهلى عرب مى داند، مى گوید: «خودم را دنباله شعر جاهلیت مى دانم نه وارث آنها، من وارث قرائت خاصى از شعر جاهلیت عرب هستم. » در چهارده سالگى بود که آموخته هاى پدر «على احمد سعید» را به سوى آدونیس شدنش رهنمون کرد. در آن سال یک مامور دولتى که به روستاى آنها آمده بود، از شعرخوانى این نوجوان خوشش مى آید و از او مى خواهد که چند روز بعد براى خواندن شعرى در محضر رئیس جمهور وقت سوریه به شهرى در آن نزدیکى برود. على احمد سعید، پاى پیاده به آن شهر مى رود و شعر زیبایى مى خواند. همان واقعه سبب مى شود که در سال ۱۹۴۴ با خرج دولت وارد مدرسه اى فرانسوى شود و دو سالى در آن مدرسه درس بخواند. تا اینکه سوریه استقلال خود را به دست مى آورد و او به مدرسه دیگرى مى رود. پس از آن است که دیپلم مى گیرد و سپس در دانشگاه هایى در دمشق و بیروت موفق به ادامه تحصیل تا مقطع دکتراى  فلسفه مى شود. بعد از دوره اى کارهاى سیاسى در سال ۱۹۵۶ میلادى با همسرش به لبنان مى رود و از سال ۱۹۸۶ تا به حال در پاریس و ژنو زندگى کرده است. او علاوه بر تدریس در دانشگاه سوربن فرانسه و دانشگاهى در ژنو، در یونسکو نیز به عنوان فرستاده اى از کشورهاى عربى مشغول به کار است. من خائن نیستم، شاعرم از دنیاى عرب چیزى در ظواهر آدونیس نمى بینید. سیگار برگش در دست است و هرازگاهى آن را مى گیراند. غذایش را هم با چنگال و کارد مى خورد. (هر چند غذا چلوکباب است) اما اصرار دارد که بگوید شاعرى عرب است.

از آدونیس ترک وطن کرده مى پرسیم که آیا چنین رفتارى نزد روشنفکران عرب، نوعى خیانت به وطن شناخته نمى شود؟ او مى گوید: «به اعتقاد من کلمه اى مانند خیانت هیچ کاربردى نمى تواند در ادبیات و آفرینش داشته باشد. براى اینکه خیانت یک مفهوم قانونى است و آفرینش ادبى و هنرى بنا به تعریف رفتارى خلاف قانون است. به اعتقاد من باید از کاربرد این کلمه براى نوشتن خوددارى کرد. این را هم اضافه کنم که کسى که مى خواهد بنویسد باید خوب خیانت کند. براى اینکه اگر بخواهید وفادارى خود را به حقیقت اثبات کنید، چاره اى جز خیانت به واقعیت ندارید. »آیا نظر مخاطبان آدونیس در این بین برایش اهمیتى دارد؟ او مى گوید: «نظر هیچ کس براى من مهم نیست. » (در بخشى که از نوبل مى گوید چنین دیدگاهى را که کمى شاعرانه نیز هست بیشتر درک مى کنید. )درباره مفهوم هجرت نیز مى گوید: «ما دو نوع هجرت داریم. یکى سیاسى است و یکى اختیارى. در مورد من تبعیدم خودخواسته و اختیارى بود. هجرت دیگرى هم داریم که به نظر من مهم تر است و آن هجرت درون زبان و فرهنگ خودمان است که بین ما مسلمان ها و جهان عرب شیوع بیشترى دارد. تا وقتى که نویسنده نتواند آنچه را که مى خواهد به طور کامل و اساسى در زبان خود بیان کند، در تبعید است. سیاست تنها جلوه اى از آن است. » «ونوس فورى _ قطا» خانم شاعرى که از مترجمان شعر آدونیس به زبان فرانسه است، مى گوید: «آدونیس در کلاس هاى درسش مى گوید شاعرى که در میراث فرهنگى خود غوطه ور مى شود، هرگز این میراث را انکار نمى کند ولى مى آید و این میراث را با کار خودش نو مى کند و آن را شخصى مى کند. براى کسى که کار خلاقه انجام مى دهد، سنت چیزى مثل تخته سنگ نیست که یا باید آن را گرفت، یا که رهایش کرد. سنت براى ذهن آفریننده یک قرائت است. »خانم ونوس که مقیم پاریس است و به زبان فرانسه شعر مى گوید، با مثالى نشان مى دهد که هجرت از زادگاه تنها گریبان آدونیس را نگرفته



خرید و دانلود تحقیق در مورد شاعر بزرگ عرب در ایران


تحقیق درباره رافائل ایزرائیلى مى

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

رافائل ایزرائیلى مى‏نویسد: تاجران عرب در قرن اول هجرى‏درناحیه آراکان واقع در غرب برمه و در نقطه مرزى با بنگلادش‏اقامت گزیده و اسلام را در این سرزمین انتشار دادند. اما گفته‏مى‏شود در سال 588 هجرى مطابق با 1192 میلادى، اسلام در این‏سرزمین گسترش یافت و در قرن نهم و دهم میلادى بازرگانان ایرانى‏و عرب دراین مکان استقرار یافته و به نشر اسلام پرداختند. مسلمانان ساکن هند نیز در این سرزمین به گسترش اسلام اقدام‏نمودند و مسلمانان برمه در سطح وسیعى باهند به تجارت پرداختند. در سال 1870 م عده‏اى از مسلمانان «یون نان‏» موسوم به پانتاى‏که در قیام این ناحیه شکست‏خورده بودند به صورت پناهنده از چین‏به برمه آمدند. برخى مسلمانها هم در شرایط عادى به عنوان‏بازرگان، چین را به قصد برمه ترک گفتند و لذا حرکت مهاجرین‏مسلمانان به سوى برمه گسترش یافت.

مائونگ تان لویى از محققین بودایى میانمار نوشته است: در 680میلادى(69 هجرى)، محمد حنفیه فرزند امام على(ع) پس از عدم توفیق‏نسبت‏به خونخواهى امام حسین(ع)از بنى‏امیه، همراه با طرفداران ونیروهاى خود به شرق کوچ کرد تا بالاخره درسواحل آراکان به‏میانمار رسید و در آنجا کایاپورى ملکه قبیله منطقه را شکست‏داده او را به دین اسلام در آورد و آنگاه ملکه را به زنى گرفت وبه ترویج اسلام در آن منطقه پرداخت. در حال حاضر دو مزار درآراکان وجود دارد که به حنفیه تونکى(مزار حنفیه)و کایاپورى‏تونکى معروف هستند. آن دو مزار همراه با «عرب شاه پارا» (منطقه فتح حنفیه برمیانمارى‏هااست.)به صورت زیارتگاه مسلمانان‏این منطقه در آمده است.

باگسترش ممالک اسلامى در هند و ترویج اسلام در بنگال و تبدیل‏آن منطقه به یک مملکت و سلطان‏نشین اسلامى، منطقه عربى‏میانمار(ایالت آراکان)تحت نفوذ مسلمانان بنگال و هند قرارگرفت، بسیارى از امراى مسلمان مانند «عیسى تهو» و«امیرحمزه‏» برآن دیار حکومت کرده‏اند.

در 1406 میلادى،(قرن هشتم هجرى)، «تارامینگ هلا» فرمانرواى‏آراکان به دربار سلطان «نصیرالدین غورى‏» ، پادشاه بنگال‏گریخت و مدت 22 سال در دربار او به سر برد و بالاخره به کمک‏نیروهاى سلطان بنگال مجددا به قدرت رسید. وى در مدت اقامت دربنگال مسلمان شده بود و عنوان «سلیمان شاه‏» را اختیار نموده‏و پس از به قدرت رسیدن دوباره در آراکان دربار خود را به‏اقتباس از دربار بنگال و دهلى سازمان داده و داد و ستدمسلمانان و ترویج دین اسلام را در قلمرو خود آزاد کرد. وى زبان‏فارسى را زبان رسمى سرزمین آراکان قرار داد، که تا 1936 میلادى‏که انگلیس بر میانمار مسلط گردید، زبان رسمى این ایالت‏بود.

بعضى از منابع تاریخى حکایت از آن دارد که در 1531میلادى،(908 هجرى)، پادشاه وقت ایران یک هیات سه نفره مذهبى رابه آراکان اعزام داشت، که به ساختن مساجد و تبلیغ اسلام همت‏گماشتند و عده‏اى از علماى آراکان را جهت‏سفر به ایران دعوت‏کردند. زبان فارسى که زبان رایج اهالى غرب میانمار بود در زبان‏میانمارى نیز تاثیر گذاشت. هنوز هم لغات و اصطلاحات متعددفارسى بویژه اصطلاحات دریانوردى مانند «بندر» ، «شاه بندر» ، «ناخدا» و غیره در زبان میانمارى دیده مى‏شود.



خرید و دانلود تحقیق درباره رافائل ایزرائیلى مى