لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 128
مقدمه
اگر وضعیت فعلی رشد جمعیت ادامه یابد، پیش بینی می شود جمعیت جهان در اوائل قرن حاضر به هفت میلیارد نفر می رسد .
در عین حال منابع انرژی متداول در حال اتمام بوده و ممکن است تا اوایل قرن ٢١ به پایان برسد . استفاده از انرژی هسته ای که منابع آن نیز محدود بوده ومستلزم تربیت نیروی انسانی ماهر و نیز استفاده از سیستم های پیشرفته حفاظتی در برابر ضایعات رادیواکتیو است ،کفایت انرژی جهان را نخواهد داد.
پیش بینی می شود که انرژی خورشیدی و انرژی بادی وغیره ، جایگاه ویژه ای رادرتامین انرژی قرن آتی کسب نمایند.
استفاده از انرژی در پیشرفت تمدن امری طبیعی و اساسی است و به عنوان یک پایه برای حیات مطرح می باشد. انرژی به عنوان یک عنصر اصلی برای هر فعالیت اقتصادی لازم است و چنانچه افزایش مصرف انرژی در راستای کمک به بالا رفتن مرتبه رشد اقتصادی که باعث ایجاد استانداردهای بالاتر زندگی و کیفیت بهتر زندگی برای جمعیت رو به رشد جهانی باشد، مفید بوده و هر کجا که استفاده از انرژی باعث محدود کردن رشد اقتصادی و کیفیت زندگی گردد، مضر محسوب می شود. به عبارت دیگر هنگامی که افزایش استفاده از انرژی همراه با محدودیت های اکوانرژی باشد رشد را محدود می کند زیرا در این حالت منابع طبیعی و رشد اقتصادی ناپایدار است.
مفهوم اکوانرژی در واقع از مباحث اقتصاد و محیط زیست ناشی می شود که سیستمهای مختلف انرژی را از جهات اقتصادی و محیط زیستی بررسی و مقایسه می کند. محدودیتهای اکوانرژی که در این جا بدان اشاره می گردد شامل محدودیتهای زیست محیطی که باعث پایین آمدن استانداردهای زندگی می شود، می باشد. محدودیتهای سیاسی که در واقع باعث بحرانهای منطقه ای می شوند نیز به عنوان زیرمجموعه ای از محدودیتهای اکوانرژی به حساب می آیند.
نیاز قرن بیست و یکم پایدار شدن است . این مفهوم پایداری شامل نرخ پایدار افزایش جمعیت، پایداری مصرف انرژی و اقتصاد پایدار می باشد.
توسعه پایدار با اقتصاد پایدار معنی می یابد و اقتصاد پایدار باید توسط سیستم های انرژی که بازده بیشتر و قیمت پایین تر دارند و همچنین پاکیزه هستند یعنی سیستمهای انرژی که اقتصادی تر و قابل رقابت تر با سایر انرژیها بوده و افراد بیشتری را به کار گرفته و باعث کاهش اثرات نامطلوب زیست محیطی میگردند، تأمین شود. در جهان امروز با نرخ افزایش جمعیت بالا، رشد اقتصاد پایدار فقط از طریق دسترسی به سیستم های انرژی که بتواند به محدودیت های سایر انرژیها فائق آید امکان پذیر است و نکته قابل توجه اینجاست که بشر در راه رسیدن به چنین هدفی است، اما نکته منفی پراکنده بودن فعالیت روی این موضوع و مقاومتهای سیاسی و اقتصادی بسیار زیاد در راه آسا ن سازی این گذر انرژی مفید جهانی است. گذر از یک انرژی به نوع دیگر آن همواره همراه با یک سابقه تاریخی و مفاهیم جدانشدنی ا قتصاد و محیط زیست قابل بررسی است . برای شناخت محدودیتهای سایر منابع انرژی لازم است تا دو مورد فوق الذکر در مورد آنها بررسی گردد.
اولین بار استفاده از انرژی با استفاده از چوب رونق گرفت و در ابتدا اقتصاد چوب پایدار به نظر می رسید چون منابع جنگلی فراوان بودند و جمعیت جهانی نیز نسبتاً کم بود . اما هنگامی که تکنولوژی پیشرفت نمود و درخواست انرژی برای صنعت ذوب آهن و سایر صنایع افزایش یافت، جنگلها رو به نابودی گذاشت و قیمت چوب افزایش یافت . در واقع رشد اقتصادی با توجه به عدم در دسترس بودن منابع و افزایش قیمت محدود گردید.
در این زمان بشر اندیشه دیگری در راستای تکنولوژی استفاده از انرژی با بازده بیشتر رابا ارائه زغال سنگ، ابداع نمود . این گذر انرژی باعث پیشرفت هایی شد . در این سالها لوکوموتیو و موتورهای جدیدی که بتوانند از این سوخت جدید استفاده نمایند ساخته شد . بنابراین در قرن 19 منبع انرژی دیگری که مؤثرتر از چوب بود معرفی گردید و باعث بوجود آمدن یک رشد اقتصادی که افراد بیشتری از آن بهره می بردند گردید . این پیشرفت به همراه بازده اقتصادی بیشتر، محصولات متنوع و نیروی کار بیشتر و قیمت پایین محصولات باعث بوجود آمدن انقلاب صنعتی گردید . پس از گذشت زمان، انقلاب صنعتی باعث پایین آمدن سطح کیفی زندگی عده زیادی از مردم گردید. محدودیتهای اکوانرژی زغال سنگ به شرح زیر مطرح شد:
محدود شدن رشد اقتصاد
بوجود آمدن ابرقدرتهای اقتصادی
قیمت بالا نسبت به میزان آلایندگی
پایین آمدن کارآیی نیروی کار ) در اثر آلودگی هوا)
با محدودیتهای فوق مفهوم پایداری اقتصاد زغال سنگ زیر سؤال رفت . بنابراین تکنولوژی جدید یکبار دیگر یک گذر انرژی را تجربه نمود و به سمت سوخت پیشرفته تر بعدی متوجه گردید و نفت به عنوان یک سوخت جدید به سمت اقتصادی شدن حرکت کرد.
نفت با %75 کربن، تمیزتر و قابل حمل تر بوده و بازده بیشتری نسبت به سوختهای قبلی داشت. بنابراین به تدریج جایگزین سوختهای قبلی گردید . بطور کلی استفاده از انرژی در سیستم های اقتصادی، در زیر ساخت ها و حتی رفتارهای روزمره افراد نفوذ می نماید و از این رو تغییر انرژی به کندی صورت می گیرد. اگر چه همیشه مزیت های اقتصادی بر مقاومتهای سیاسی غلبه پیدا می کند اما تغییر انرژی آخرین اقدامی است که شامل قانون فوق میشود.
در سالهای استفاده از نفت ماشین های حفاری، پالایشگاهها و موتورهای احتراق داخلی به عنوان بخشی از انقلاب نفت توسعه و کاربرد می یابند و یک بار دیگر یک گذر انرژی به سمت انرژی ارزانتر با بازده بیشتر که در آن کارآیی افراد بالاتر بوده و قیمت خدمات را می کاهد و جمعیت جهان را به سمت یک منبع اقتصادی جدید که کیفیت زندگی را ارتقاء می دهد، سوق می دهد.
در حالی که از نفت به عنوان انرژی جدید استفاده می گردد، سیر تحقیقات برای گذر از سیستم های انرژی آلوده ساز و مشکل سازتر به سمت سوختهای پاک تر که از نظر شیمیایی ساده تر و از نظر اقتصادی پایدارتر باشند ادامه می یابد.
همانند انرژیهای قبلی با رایج شدن و استفاده زیاد از نفت محدودیت های اکوانرژی باعث کاهش سطح زندگی و محدودکردن رشد اقتصادی شد.
محدودیت های اکوانرژی نفت در طول چند دهه گذشته به شرح زیر است:
افزایش ناگهانی و شدید تورم
نیاز به دلارهای نفتی قابل برگشت که باعث انتقال بحران به کشورهای توسعه نیافته گردید.
جنگ خلیج فارس و سایر استراتژی های سیاسی و جنگی وابسته به نفت که باعث کسر بودجه های مکرر کشورها گردید.
آلودگی جهانی دریاها و هوای اکثر شهرها به ویژه شهرهای بزرگ
بنابراین محدودیتهای اکوانرژی نفت باعث یک گذر دیگر انرژی به سمت انرژی پا ک تر با ماهیت شیمیایی ساد ه تر، بازده بیشتر یعنی گاز طبیعی، گردید . درابتداهم کاوشگران نفتی و هم سیاستمداران بر این باور بودند که گازطبیعی دارای منابع کمیاب و رو به کاهش است اما در واقع این نفت بود که رو به کاهش داشت و گازطبیعی با سرعتی که به مراتب بیش از سایر سوختها بود رشد کرد و ثابت گردید که منابع گازطبیعی اکتشاف شده هماهنگ با سرعت کاربرد وسیعشان، توسعه می یابند. در واقع ما از سوخت چوب و زغا ل سنگ با %100 کربن و احتراق آلوده و تکنولوژی متمرکز به سمت نفت با %75 کربن که مایع است و حمل و نقل ساده ای دارد و سپس به سمت گازطبیعی با %50کربن و احتراق پاک تر و تکنولوژی غیربومی و با سرمایه متمرکز حرکت کرده ایم و طبیعی است که جهت توسعه سریع تر توجه بیشتری به آن معطوف گردد . در این سالها کاربرد گازطبیعی برای تولید الکتریسیته در توربین های گازی و پیلهای سوختی، استفاده از آن به عنوان سوخت ماشین ها، کاربرد در منازل ترویج شده است . گذر از نفت به گازطبیعی از سایر گذرهای قبلی اساسی تر بود و برای جمعیت جهان پایداری اقتصادی بیشتر و کیفیت بهتر زندگی را به ارمغان آورد . زیرا با توجه به پاکیزگی نسبی و فراوانی گازطبیعی اقتصاد آن پایدارتر به نظر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
مسئولیتهای روشنفکران دینی در قرن بیست و یک
دکتر عبدالکریم سروش جامعه شناس و فیلسوف ایرانی، اندیشمندی مشهور، چه در ایران و چه در خارج از ایران، است. نوشته های زیادی از او هم به صورت کتاب و هم از طریق اینترنت منتشر شده اند. در ایران، او را یکی از طرفداران اصلاحات عرفی و متفکر رادیکال پروژه سیاسی اسلام می شناسند. در خارج از ایران نیز وی یکی از منابع الهام بخش بسیاری از روشنفکران مسلمان، دانشجویان و فعالانی است که با سوال «رابطه اسلام و مدرنیته» و «نقش روشنفکران مسلمان در جوامع اسلامی معاصر» روبرو بوده اند.
نور: امروزه مطالب زیادی درباره چالشهای پیش روی روشنفکران مسلمان و جوامعی که در آن زندگی می کنند، به گوش می رسند. این موضوع چه جایگاهی در کارهای شما دارد؟ برای سالیان متمادی شما یکی از مهمترین اندیشمندان دنیای اسلام بوده اید که تلاش می کنند مسلمانان را تشویق به درگیری بیشتر با اندیشه های دیگر و چالشهای مدرنیته کنند. آیا ما مسلمانان هنوز هم درگیر مساله شناسایی مدرنیته هستیم؟
سروش: اجازه دهید با بیان دو نکته مهم شروع کنم. شما درباره اسلام و مدرنیته به عنوان دو موضوع یا اندیشه جدا از هم صحبت می کنید، اما بایستی از همین ابتدا به یاد داشته باشیم که هر دوی اینها مفاهیم انتزاعی هستند که به طبقه های ساده تقلیل داده نشده و نمی توانند هم داده شوند. اول از همه ما با پدیده ای به نام اسلام روبرو هستیم. روشنفکران اسلامی هنوز هم از اسلام به عنوان یک موضوع ساده، نهاد واحد و منحصر بفرد سخن می گویند. اما در واقع، تاریخ اسلام مانند تاریخ ادیان دیگر نظیر مسیحیت، اساسا تاریخ قرائتهای متفاوت است. در هر نقطه از تاریخ اسلام مکتبهای فکری مختلف، مشی ها و روشهای مختلف و قرائتهای مختلف از چیستی و معنای اسلام وجود داشته است. چیز دیگری هم به عنوان مثلا اسلام تاریخی وجود ندارد که خارج از این فرآیند توسعه تاریخی باشد. تجربه حقیقی زندگی اسلام در هر دوره ای از لحاظ فرهنگی و تاریخی «ویژه» و محصور شرایط محیطی عناصر زمان و مکان بوده است. اگر قادر به گرفتن تصویری از اسلام امروزی باشیم، در این تصویر شاهد تنوع و گوناگونی تجربه هایی خواهیم بود که با وجود تفاوتهای کلی به طور همزمان وجود دارند.
مذهب نظیر دیگر پدیده های بشری بایستی در چارچوب این مفاهیم فهمیده شود. همانگونه که با تعدد در دیگر پدیده های بشری روبرو بوده ایم، تعدد اسلام ها را نیز داریم. این مقوله مدرنیته را نیز شامل می شود. مدرنیته نیز پدیده یا اندیشه ای واحد و منحصربفرد نیست.
در طول تاریخ مکاتب فکری مختلفی وجود داشته اند که دیدگاهها و درکهای متفاوتی از مدرنیته و معنای مدرنیته را به تصویر کشیده اند. بنابراین در مدرنیته نیز با تکثرگرایی روبرو هستیم. دقیقا مانند اسلام، مدرنیته نیز در جهات بسیاری حرکت کرده و با دستاوردهای مختلف آنها پیشرفت کرده است. علم مدرن راههای جدید نگاه کردن به دنیا را به ما آموخته است ولی همین علم مدرن می تواند باعث برقراری تعصبات و تبعیض شود که مفاهیمی کاملا ضد مدرن و غیرعقلانی هستند. کشتارهای دسته جمعی و جنگهای قرن بیستم نمونه هایی از پروژه مدرنیته هستند که به راه خطا رفته اند. با این وجود ما نمی توانیم منکر ویژگیهای به شدت مدرن آنها شویم. مدرنیته یک پدیده بسیار پیچیده و چندبعدی با ویژگیها و پتانسیلهای خوب و بد است و بنابراین یک مجموعه واحد و به هم چسبیده نیست. مدرنیته به شدت با بحرانها و پارادوکسها و تناقضات بسیاری روبروست. اما تمام اینها در زندگی مدرن تقریبا طبیعی هستند.
نور: البته من فکر نمی کنم ما در دنیای اسلام از این پارادوکسها و تناقضات مصون باشیم.
سروش: خیر، نیستیم. ما مسلمانان نیاز به تشخیص این نکته داریم که چه دوست داشته باشیم و چه نداشته باشیم در یک دنیای مدرن زندگی می کنیم. اما عصر مدرنی که ما درآن هستیم به هیچ وجه همگون نیست. مفاهیم مدرن، جهان بینی، وسایل و اهداف چهار ستون اصلی مدرنیته هستند. اینها به نوبه خود تکثر و جهان بینی های مختلف زندگی مدرن را شکل می دهند. تکثر مدرنیته ها یعنی اینکه راههای مختلفی وجود دارد که مردم از طریق آنها خودشان را در دنیای امروزی می فهمند. عصر مدرن جهان بینی های جدیدی به ما داده است، مثل خدا و پیامبری. عصر مدرن همچنین غایتهای مدرنی نظیر اندیشه های مدرن شادی و معنای زندگی را مطرح می کند. امروزه ما مسلمانان بایستی بپذیریم که عقاید و فرضیات ما نیز به وسیله اندیشه ها و مفاهیم مدرن با تاریخ، جغرافی، زمان و مکان شکل خواهد گرفت. اسلام سیاسی، که ما شاهد پیدایش آن در اکثر نقاط دنیای اسلام هستیم، خود از نشانه های عصر مدرن است. حتی اندیشه حکومت اسلامی که غایت بسیاری از جنبشهای اسلامی شده است، خود یک مفهوم مدرن است که در دوران ماقبل مدرن نمی توانست مجال ظهور پیدا کند.
نور: با توجه به پارادوکسها و تضادهای مدرنیته و زیستن در عصر مدرن، شما جنبشهای و حکومتهای اسلامی موجود که با استقرار شکلی از جامعه اسلامی و یا نظم سیاسی سعی در گریز از تله مدرنیته دارند را چگونه توصیف می کنید؟
سروش: آنچه شما درباره اش صحبت می کنید، پدیده اسلام سیاسی است که در نقاط مختلف دنیا مشاهده می شود. همانگونه که قبلا هم گفتم، این خود یک پدیده مدرن و از یک منظر محصول رویارویی اسلام و مدرنیته است. این واقعیت هم که جنبشها و حکومتهای اسلامی با رسیدن به قدرت سعی در استقرار مجدد اسلام در دنیای امروزی دارند جای شگفتی ندارد. بخشی از این امر هم به دلیل آن است که مسلمانان هنوز در رابطه با میراث مدرنیته مشکلات عظیمی دارند. بسیاری از ما احساس می کنیم مدرنیته با ارزشها و فرهنگ ما بیگانه و غریب است. در قلب پروژه مدرنیته یک شک گرایی معرفتی وجود دارد که ما را به یقین بشری می رساند. مشخصه مدرنیته پرسشگری است. پرسش از همه آنچه داریم و برایمان عزیز و مقدس بوده اند. مدرنیته راهی به سوی تنوع و تکثر باز می کند اما در عین حال می تواند چالشگر جهان بینی گذشته هم باشد.
نور: چگونه این فهم مدرن از جهان از فهم سنتی آن متفاوت است؟ و چرا برخی این را یک تهدید محسوب می کنند؟
سروش: برای فهم این تفاوت بهتر است کمی وارد جزئیات شویم. خود مدرنیته برای مسلمانان محافظه کار مشکل واقعی نیست. آنچه برای آنها مشکل ساز می شود تاثیری است که بعضی از اندیشه های مدرن بر ما می گذارند. بحثهای مربوط به مفاهیم مدرنی نظیر سکولاریزم و حقوق بشر موید این نکته اند. در واقع اساس و پایه سکولاریزم، فهم حقوق است. کل فرهنگ سکولار برپایه حقوق فردی مانند حق (آزادی) صحبت (بیان)، فکر، یاد گرفتن، کار و فعالیت بنا شده است. همه اینها به نوبه خود فهم جدیدی از ذهنیت آدمی به دست می دهند که مبتنی بر اندیشه های نمایندگی عقل آزاد از طرف فردهای آزاد است. این ممکن است برای من و شما طبیعی به نظر برسد، اما همواره باید به خاطر داشته باشیم که زبان حقوق کاملا با زبان دین سنتی که به جای حق، تکلیف را نشانده است متفاوت است. به عنوان مثال زبان فقه زبان اجبار و تکلیف است و اصلا بحث حق در آن مطرح نیست. اختلاف اساسی بین زندگی سنتی و زندگی مدرن همین جاست. در گذشته این اندیشه مطرح می شد که فرد وظیفه دارد مذهبی یا اخلاقگرا باشد. خدا در اندیشه سنتی یک خدای جبار بود. یک موجود بسیار قدرتمند و اعلی مرتبه که به هر قیمتی خواستار عشق و ایثار ماست. تصویر سنتی خدا، خدای تکالیف و وظایف است که بسیار هم بی گذشت و ناشکیباست. اما در عصر مدرن، این حق ماست که بخواهیم مذهبی یا اخلاق گرا باشیم. در واقع ما خواهان این حق هستیم که مذهبی باشیم و عقاید مذهبی مان را آزادادنه بیان کنیم. تصویر خدا در عصر مدرن تغییر پیدا کرده است. ما الان احساس می کنیم که این حق ماست که خدا را عبادت کنیم و آزادانه به او عشق بورزیم. خدا در زمانه مدرن خدای حقوق است که به فرد معتقد نزدیکتر است. ما شاهد هستیم که این موضوع از طرف گروههای مسلمان ساکن غرب هم پیش کشیده شده و به عنوان اقلیت خواهان حق ابراز مذهب و عقیده خویش که با هویتشان آمیخته شده، هستند. اینجا دین بخشی از فرآیند سیاست هویت شده است، شکلی از سیاست در خانه در زمانه مدرن. ممکن است که ما کارهای یکسان انجام داده و مشغول فعالیتهای مشابه باشیم، ولی مطمئنا در نوع نگاه ما به آنها تغییرات بنیادین روی داده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 62
وضع عمومی علم وادب در قرن هفتم و هشتم
مقدمه
در اوایل قرن هفتم ایران با یکی از بزرگترین مصائب تاریخی یعنی حمله مغولان خونخوار مواجه شد (616هجری). این حمله به سرداری چنگیز تا سال 619 ادامه یافت و بعد از او همچنان ایلغارهای پیاپی مغول و تاتار به ممالک مختلف و از آنجمله ایران امتداد داشت تا در میان سالهای 651ـ 656 حملات هولاکو نواده چنگیز آخرین مراکز قدرت را در ایران و عراق از میان برداشت و سلسله امرای ایلخانی را در ایران به وجود آورد.
در گیر ودار این حملات سخت قسمت بزرگی از شهرها و مراکز ادبی علمی ایران از میان رفت و جز چند پناهگاه کوچک و بزرگ در داخل ایران و در ولایت سند و آسیای صغیر محلی برای حفظ بازمانده حوزههای علمی و ادبی و پاره ای از کتب باقی نماند، که مهمتر از همه آنها اراضی تابع ممالک غوریه در آنسوی رود سند و سرزمین حکمفرمایی سلاجقه آسیای صغیر و فارس بوده است. بعضی نواحی کوچک هم در این میان از آسیب حمله مغول مصون ماند که ارزش علمی و ادبی آنها اصولاً قابل توجه نیست.
وجود این پناهگاههای کوچک و بزرگ در آغاز قرن هفتم از یک لحاظ مهم است و آن پناه بردن چند تن معدود از دانشمندان و ادیبان و عارفان است بدانها و ایجاد فرصتی برای آنان در پرورش شاگردان و ادامه تعلیم در ایران. با این حال نیمه اول قرن هفتم به سبب انقلابات و قتل و غارتها و ویرانی شهرها و حملات پیاپی وحشیان تاتار و عدم استقرار احوال، و نیمه دوم قرن هفتم در نتیجه وجود نداشتن کتب و مراکز تعلیم و معلمین، به هیچ روی مساعد به احوال علوم نبود. قرن هشتم نیز تقریباً به همین منوال گذشت و اگر در این یک قرن و نیم اثری از عده ای از فاضلان و عالمان و شاعران میبینیم نه از آن باب است که عهد وحشیان تاتار دوره رونق علم و ادبست بلکه اولاً نتیجه باقی ماندن بعضی از علما و دانشمندان و تربیت یافتگان پیش از مغول و ثانیاً معلول علاقه قلبی و تاریخی مسلمین به علوم و ثالثاً نتیجه وجود پناهگاههاییست که پیش از این نام برده ایم. وجود خاندانهای امارت بعد از عصر ایلخانان که غالباً از ایرانیان بوده اند هم در ادامه مجالس تعلیم بسیار مؤثر بود و به هر حال در این عصر هر چه از دانش و ادب و عالمان و ادیبان ببینیم باز هم وجود آنها معلول وجود ایرانیانست و اثر مغول در علوم و ادبیات این دوره تنها یک چیز بود و آن از میان بردن کتب و علما و ادبا و کاسد کردن بازار علم و ادبست و لاغیر.
در حمله اول مغول و نابود شدن مراکز متعدد علمی خراسان و ماوراءالنهر و ری و اصفهان، دو مرکز عمده علوم و ادبیات باقی مانده بود و از آن دو یکی قلاع اسمعیلیه بود و دیگر بغداد و این دو مرکز مهم را هم هولاکو به ترتیب در سالهای 654 و 656 از میان برد و جز قسمتی کوچک از جنوب ایران (حوزه فرمانروایی اتابکان سلغری) و ناحیه سند و شهرهای آسیای صغیر و مصر و شام دیگر پناهگاهی برای علوم و ادبیات اسلامی باقی نماند.
در اواخر عهد ایلخانان مغول بر اثر اسلام آوردن ایشان عنادی که آنان و کارگزاران بت پرست ایشان با ایرانیان مسلمان داشتند از میان رفت و این خود فرصتی برای مسلمانان در احیای سنن دیرینه شد و چون بعد از ایشان همه امرا و ملوک طوایف هم مسلمان و هم غالباً ایرانی نژاد بودند طبعاً به ادامه این سنن یاوری کردند.
از این بحث چنین نتیجه میگیریم که در نیم قرن اول دوره مغول بقایای علما و ادبای پیشین و وجود چند پناهگاه از فنای قطعی علم و ادب در ایران پیش گیری کرد و بعد از این مدت فرصت مناسب تری به علل مذکور برای ادامه علوم و ادبیات در ممالک اسلامی حاصل گشت و سنت دیرینه مسلمین ایرانیان مسلمان را به استفاده از تعلیمات بازماندگان علما و ادبای دوره خوارزمشاهی واداشت. لیکن هر چه از حمله مغول بیشتر گذشت و آثار شوم آن آشکارتر شد قوت علم و رونق بازار ادب بیشتر طریق نیستی سپرد و بازار جهل بیشتر رواج یافت.
وضع زبان وادبیات فارسی در عصر مغول و فترت میان ایلخانان و حمله تیمور تقریباً تابع همان شرایط و دارای همان احوالی است که در باب علوم دیده ایم یعنی در اوایل این عهد دنباله وضع ادبی دوره خوارزمشاهی در ایران امتداد داشت و در نتیجه باقی ماندن گروهی از نویسندگان و شاعران بزرگ پیشین، ایران در اوایل این عهد از وجود چند تن از بزرگترین شاعران و نویسندگان برخوردار بود و بعد از آن شاعران و نویسندگان متوسطی در ایران به سر میبردند که از میان آنان حافظ بطور استثنا در زمره شعرای درجه اول ایران و از نوابغ بزرگ شعر است که در آخر این عهد میزیست.
پس بر روی هم وضع ادبی ایران در عهد مغول و فترت بعد از آن با همه مصائبی که بر ایران وارد شد بد نبود زیرا در آغاز آن دوره دو شاعر بزرگ ایران سعدی و مولوی و در آخر آن عهد شمس الدین حافظ ظهورکردند. از حیث باقی ماندن کتب متعدد هم این دوره را باید دوره ممتاز قابل توجهی شمرد.
ج
نثر فارسی در قرن هفتم و هشتم
جنثر فارسی در دوره بین حمله چنگیز و تیمور رونق بسیار داشت. از علل عمده این امر آنست که در آن عهد آخرین اثر نفوذ سیاسی خلفا از میان رفت و بغداد مرکزیت بزرگ علمی و ادبی و دینی و سیاسی خود را از دست داد و رابطه ایرانیان با ملل دیگر اسلامی که غالباً زبان عربی را پذیرفته بودند تقریباً مقطوع شد و دیگر جز کسانی که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
چهارشنبه ۱ آذر ۱۳۸۵
اندیشه های میلتون فریدمن، اقتصاددان برجسته قرن بیستمحامی واقعی
اقتصاد انرژیاحتمال کاهش مجدد تولید اوپک
اندیشه های میلتون فریدمن، اقتصاددان برجسته قرن بیستم
حامی واقعی
حسین لطفیاشاره:بسیاری از اقتصاددان ها و کارشناسان اقتصادی جهان بر این نکته اجماع دارند که، هیچ اقتصاددانی همانند کینز نحوه تفکر اقتصاددان ها نسبت به اقتصاد را تغییر نداد، مگر میلتون فریدمن ، برنده جایزه نوبل اقتصاد و از نظریه پردازان و حامیان بازارهای آزاد بدون دخالت دولت .فریدمن روز پنج شنبه در سان فرانسیسکوی آمریکا در سن 94 سالگی درگذشت تا جهان یکی از مؤثرترین اقتصاددان های خود را از دست بدهد.بسیاری عقیده دارند که میلتون فریدمن برجسته ترین اقتصاددان قرن بیستم در حمایت از بازارهای آزاد است. فریدمن در سال 1912 در خانواده ای کارگری از پدر و مادری یهودی و مهاجر با ریشه مجارستانی- اتریشی در شهر نیویورک متولد شد.میلتون فرید من چهارمین و در واقع آخرین فرزند، اما تنها پسر خانواده ای بود که پس از مرگ پدر به نیوجرسی مهاجرت کردند. او در سن 20 سالگی مدرک کارشناسی اقتصاد خود را در دانشگاه راجترز اخذ کرد و سپس در سال 1933 برای کسب مدرک کارشناسی ارشد به دانشگاه شیکاگو رفت و مدرک دکترای اقتصاد را نیز در سال 1946 در دانشگاه کلمبیا کسب کرد. او در آستانه 40 سالگی تحسین اقتصاددان ها را به علت موفقیت های قابل توجهش در زمینه تجزیه و تحلیل مصرف و تاریخ و تئوری پولی برانگیخت. در سال 1976 وی توانست برای موفقیت هایش در عرصه تجزیه و تحلیل مصرف، نظریه و تاریخچه پولی و نشان دادن پیچیدگی سیاست تثبیت جایزه نوبل اقتصاد را دریافت کند. پیش از آن او مدتی مشاور نیکسون، رئیس جمهور آمریکا و رئیس انجمن اقتصاددانان آمریکایی (در سال 1967) بود. از زمان بازنشستگی از دانشگاه شیکاگو در سال 1976 فریدمن محقق ارشد موسسه هوور در دانشگاه استنفورد بود. او مدتی نیز در دانشگاه ویسکانسین به تدریس پرداخت، اما با گسترش احساسات ضدیهود در دانشکده اقتصاد این دانشگاه، تدریس در آن را رها کرد و در دولت مشغول به کار شد و طی سال های 1941 تا 1943 به عنوان مشاور مقامات ارشد خزانه داری فدرال آمریکا فعالیت کرد و در سال 1942 به عنوان سخنگوی خزانه داری از سیاست مالیاتی کینز حمایت کرد و در واقع به ایجاد سیستم دریافت مالیات بردرآمد ماهانه کمک کرد. فریدمن خود در زندگینامه اش می نویسد که در آن دوران کاملاً طرفدار عقاید کینز بودم . با گذر زمان عقاید اقتصادی فریدمن نیز تغییر کرد و به منتقد جدی دیدگاه های کینز تبدیل شد. قبل از دهه 1940 فریدمن عمده تحقیقات خود را بر مسائل آماری می گذاشت که این امر در تز وی در تحقیقی که با همکاری سیمون کوزنتس انجام داد، هویدا است.فریدمن پس از اخذ مدرک دکترای اقتصاد از دانشگاه کلمبیا در سال 1946 به دانشگاه شیکاگو نقل مکان کرد و به مدت 30 سال در آنجا به تدریس پرداخت. فریدمن در آنجا کانون فکری را ایجاد کرد که بعدها چندین نفر از اعضای آن برنده جایزه اقتصاد نوبل شدند و این کانون فکری به مکتب اقتصادی شیکاگو معروف شد. فریدمن عمدتاً به علت تلاش هایش برای ترویج ایده نقش بهره در عرضه پول به عنوان عاملی در ارزش اسمی بازدهی (نظریه کمّی پول یا پول گرایی) معروف شد.فریدمن در سال 1945 با انتشار کتاب درآمد از فعالیت های حرفه ای مستقل با همکاری سیمون کوزنتس استعداد خود را نشان داد. او در این کتاب نشان می داد که عدم وجود رقابت در عرصه جامعه پزشکان در آمریکا به علت محدودیت صدور مجوز پزشکی، موجب افزایش بی رویه حق الزحمه پزشکان شده است. او در سال 1957 کتاب نظریه تابع مصرف را نوشت و در آن با نقد دیدگاه حامیان کینز (حامیان این ایده که افراد و خانوارها انتظارات مصرف خود را بر اساس میزان درآمد خود تطبیق می دهند) نشان داد که مصرف سالانه مردم تابعی است از درآمدهای مورد انتظار آنان در طول زندگی. فریدمن در کتاب معروف سرمایه داری و آزادی ، تفکر اقتصاد بازار را از گوشه عزلت بیرون کشید و آن را به جهانیان عرضه کرد. او در این کتاب در کنار بحث های متداول، از موضوعاتی همچون ارتش داوطلب، نرخ های ارز شناور آزاد، لغو صدور پروانه کار برای پزشکان، مالیات بر درآمد منفی، و کوپن های تحصیلی سخن گفت. وی دشمن سرسخت خدمت وظیفه اجباری بود و زمانی اشاره کرد که لغو قانون خدمت اجباری، تنها مسأله ای بود که شخصاً در کنگره برای تصویب آن اقدام به لابی نمود.اگرچه کتاب سرمایه داری و آزادی فروش مطلوبی نداشت، اما بسیاری از جوانانی که این کتاب را خواندند با خواندن آن به مطالعه علم اقتصاد، علاقه مند شدند. اگرچه بخش اعظم پیشگامی های فریدمن در زمینه نظریه قیمت (نظریه ای که شرح می دهد که چگونه قیمت ها در بازارهای منفرد تعیین می شوند) بود، اما او به علت دیدگاه هایش در زمینه سیاست پول گرایی مشهور شد. او با به چالش کشیدن دیدگاه های کینز و بسیاری از نهادهای اقتصادی آن زمان، دلایلی برای ضرورت بازبینی در نظریه کمّی پولی(سطح قیمت به عرضه پول وابسته است) ارائه کرد. فریدمن در مطالعات نظریه کمّی پولی که در سال 1956 منتشر شد، نشان داد که در طولانی مدت، افزایش رشد پول موجب افزایش قیمت می شود، اما تأثیر چندانی بر کارآیی نخواهد داشت. وی همچنین نشان داد که در کوتاه مدت، افزایش عرضه پول موجب افزایش نرخ اشتغال و کارآیی می شود و کاهش عرضه پول نیز تأثیری منفی بر اشتغال و کارآیی خواهد داشت.راه حل فریدمن برای مشکلات تورمی و نوسانات کوتاه مدت در اشتغال و تولید ناخالص ملی واقعی، همان قانون به اصطلاح عرضه پول است. بر این اساس، فریدمن معتقد است اگر بانک مرکزی عرضه پول را با نرخ مشابه تولید ناخالص ملی واقعی افزایش دهد، تورم صفر می شود. دیدگاه پولی فریدمن زمانی اشاعه یافت که وی با همکاری آنا شوارتز کتاب تاریخچه پولی ایالات متحده طی سال های 1867 تا 1960 را منتشر کرد. در این کتاب، مؤلفان بیان کرده بودند که دوره بحران بزرگ اقتصادی 1929 در نتیجه سیاست های نادرست پولی بانک مرکزی آمریکا ایجاد شد؛ این بحث، انتقاد مقامات بانک مرکزی آمریکا را نسبت به مؤلفان کتاب به دنبال داشت که در یک جوابیه داخلی و بسیار طولانی به دیدگاه های فریدمن پاسخ دادند. بحث میان فریدمن و مقامات بانک مرکزی آمریکا موجب شد مقامات بانک مرکزی آمریکا نهایتاً سیاست انتشار جزئیات مباحث مطروحه در نشست های خود را کنار بگذارند. اگرچه بسیاری از اقتصاددان ها با عقاید پولی فریدمن مخالفند، اما وی نفوذ فراوانی در اقتصاد جهانی دارد. یکی از اثرگذاری های فریدمن بر علم اقتصاد، اصلاح فرضیه سیاست پولی پل ساموئلسون از شاگردان مکتب کینز در پرفروش ترین کتابش اقتصاد بود. در طول دهه 1960 طرفداران اقتصاد کینزی و عموم اقتصاددان ها معتقد بودند که دولتها با بده بستان بلندمدت و دائمی بیکاری و تورم (منحنی فیلیپس) مواجهند. در این دیدگاه، که بر نرخ طبیعی اشتغال تمرکز دارد، دولت می تواند با افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات و با پذیرش نرخ تورم بالاتر، بیکاری را به طور بلندمدت کاهش دهد. اما در اواخر دهه 1960 فریدمن و ادموند فلپس از دانشگاه کلمبیا (که امسال جایزه نوبل اقتصاد را دریافت کرد) این دیدگاه را به چالش کشیدند. فریدمن معتقد بود زمانی که مردم با نرخ های بالاتر تورم سازش پیدا می کنند، اشتغال به طور خزنده می تواند افزایش یابد. فریدمن می گفت برای اینکه نرخ بیکاری را به طور دائمی پایین نگاه داشت، نرخ تورم دائماً در حال رشد (و نه فقط نرخ بالاتر) ضروری است. رکود تورمی (افزایش هم زمان تورم و بیکاری) در دهه 1970 دلیل محکمی بر دیدگاه فریدمن-فلپس در این زمینه بود و اکثر اقتصاددان ها از جمله بسیاری از حامیان کینز را پیرو دیدگاه فریدمن ساخت. با کتاب آزادی انتخاب که فریدمن آن را با همکاری همسرش رز تألیف کرد، عقاید و ایده های فریدمن در سطح جهان گسترش یافت و این کتاب به پرفروش ترین کتاب غیر داستانی سال 1980 تبدیل شد. فریدمن این کتاب را هم زمان با مجموعه برنامه های تلویزیونی پی.بی.اس تألیف کرد و با رواج این کتاب، دیگر فریدمن به یک نام آشنا در سطح جهان تبدیل شد. فریدمن همچنین در سال 1957 با فرضیه درآمد دائمی اقدام به اصلاح تئوری تابع مصرف کرد که برخی از اقتصاددان های دانشگاهی این اقدام وی را بزرگترین فعالیتش در جایگاه علمی وی می دانند. فریدمن در دانشگاه، مطالعاتی را درباره چگونگی رابطه چرخه های تورم و رکود با نوسانات عرضه پول آغاز کرد که نهایتاً موجب شد جایزه نوبل اقتصاد سال 1976 را کسب کند و در همان سال از دانشگاه شیکاگو بازنشسته شد و به دانشگاه سان فرانسیسکو نقل مکان کرد تا نظریه های بازار آزاد خود را پیگیری کند. وی مشاور غیررسمی باری گلدواتر کاندیدای ناکام ریاست جمهوری آمریکا در سال 1964 بود، اما چهار سال بعد توانست با مشاوره های خود به پیروزی ریچارد نیکسون در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا کمک کند و در انتخابات سال 1980 نیز به ریگان برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری کمک کرد. او با مطالعات خود، راه را برای سیاست های ضدتورمی بانک مرکزی آمریکا در دهه 1980 که به دوره طولانی مدت تورم نسبتاً پایین انجامید، هموار ساخت. فریدمن همچنین مدال ملی علم و مدال آزادی ریاست جمهوری آمریکا را در سال 1988 دریافت نمود. وی رئیس اسبق انجمن اقتصاددانان آمریکا، انجمن اقتصاددانان غرب و انجمن مونت پلرین بود و در جامعه فلسفی آمریکا و آکادمی ملی علوم این کشور عضویت داشت. وی جوایز مختلفی از سوی دانشگاه هایی از آمریکا، ژاپن و گواتمالا و جایزه ویژه دولت ژاپن را در سال 1986 دریافت کرد. او تأثیر فراوانی بر رشته های اقتصاد کلان، اقتصاد خرد، تاریخ اقتصاد و آمار گذاشت و از سرمایه داری بدون مداخله دولت حمایت می کرد. در کتاب آزادی و سرمایه داری (1962) فریدمن از کاهش نقش دولت در یک بازار آزاد به منظور ایجاد آزاد سیاسی و اجتماعی حمایت کرد. وی مجموعه برنامه تلویزیونی آزادی انتخاب را در اوایل 1980 در شبکه تلویزیونی پی.بی.اس اجرا کرد و بعدها آن را با همکاری همسرش به کتاب مشهور آزادی انتخاب تبدیل کرد.وی به عنوان رهبر مکتب شیکاگو (اقتصاددان پیرو نظریه پول گرایی) شناخته می شود که بر اهمیت میزان پول به عنوان ابزار سیاستی دولت و عامل ایجاد تورم و چرخه های تجاری تاکید می کند. او این مکتب را به همراه برخی از متفکران اقتصادی دیگر در این دانشگاه بر پایه نظریه بازار آزاد و ضددولتی بنیان نهاد. پیش از ظهور فریدمن، حامیان نظریه های دخالت دولت ایده های خود را بر دولت های فرانکلین روزولت تا لیندون جانسون تحمیل کرده بودند، اما از دهه 1970 با بروز تورم و رکود اقتصادی، ایده اقتصاد آزاد فریدمن به تدریج خود را بالا کشید. از آن پس بسیاری از اقتصاددانان، سیاست گذاران و مردم معمولی به این نتیجه رسیدند که دولت بزرگ مانع توسعه بخش خصوصی است و از دوره دولت ریگان اقتصاد بازار آزاد توسعه یافت و اقتصاد دولتی را مغلوب کرد.فریدمن بهترین راهکار برای کشورهای نفت خیز را اعطای سهام یکسان نفتی به هر فرد بالای 21 سال سن می دانست که حق و مسئولیت یکسانی را برای همه ساکنان کشورهای نفتی ایجاد می کند. وی بیش از 20 کتاب را تألیف کرد که یکی از مهمترین آنها سرمایه داری و آزادی (1962) است. یکی از آخرین کتاب های فریدمن، این زوج خوش شانس است، که آن را به کمک همسرش در سال 1998 نوشت.
اقتصاد انرژی
احتمال کاهش مجدد تولید اوپک
گروه اقتصادی- سازمان کشورهای صادرکننده نفت، اوپک، در اجلاس ماه گذشته به منظور جلوگیری از کاهش بهای نفت، تولید خود را 2/1 میلیون بشکه در روز کاهش داد، اما نابسامانی های موجود در بازار نفت موجب شد بهای نفت خام، جمعه گذشته به پایین ترین سطح 18 ماه اخیر خود سقوط کند و اعضای اوپک را به فکر کاهش مجدد تولید در اجلاس بعدی در نیجریه بیندازد. نشست رسمی بعدی اوپک قرار است 23 آذر ماه ( 14دسامبر) در ابوجا پایتخت نیجریه برگزار شود.شکیب خلیل وزیر انرژی و معادن الجزایر در این زمینه اعلام کرد، دولت متبوع وی با پیشنهاد کاهش مجدد تولید نفت توسط کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) مخالفتی نخواهد داشت. او روز شنبه در حاشیه برگزاری دهمین همایش بازرگانان عرب که در الجزیره برگزار شد، گفت: چنانچه کشورهای عضو اوپک کاهش مجدد سقف تولید نفت خود را بررسی کنند، الجزایر با آنان همگام خواهد بود. شکیب خلیل همچنین افزود، اوپک آخرین بار سقف تولید خود را یک میلیون و 200 هزار بشکه در روز کاهش داد و این موضوع تاثیر فراوانی بر تثبیت قیمت جهانی نفت گذاشت. به گفته وزیر انرژی و معادن الجزایر، اوپک همواره تلاش خواهد کرد تا بهای جهانی نفت را در سطح ثابتی حفظ کند. وزیر نفت امارات اما وجود اظهار اینکه بازار جهانی نفت با مازاد عرضه روبرو است، از اظهار نظر در خصوص لزوم کاهش مجدد تولید نفت اوپک در اجلاس دسامبر خودداری کرد. محمد بن ظائن الهملی افزود: من نمی توانم در خصوص اتفاقات نشست ابوجا اظهار نظر و پیش بینی کنم ولی به نظر من بازار نفت با مازاد عرضه روبرو شده است. وی تصریح کرد: مساله اصلی این نیست که آیا قیمت های کنونی مورد رضایت اوپک هست یا نه، بلکه مساله مهم برقراری ثبات در بازار نفت است و اوپک همواره آمادگی خود را برای دستیابی به این هدف اعلام کرده است. اوپک که بیش از یک سوم نفت مورد نیاز بازار را تامین می کند در نشست فوق العاده دوحه برای جلوگیری از کاهش قیمت نفت، 2/1 میلیون بشکه از تولید نفت خود کاسته است. عبدالله العطیه وزیر نفت قطر نیز گفت: اوپک هیچ گزینه دیگری به غیر از کاهش تولید نفت ندارد و قیمت 60 دلار برای هر بشکه نفت قیمتی کاملا متوسط است. در همین حال، مرکز اطلاعات انرژی آمریکا در گزارشی اعلام کرد که با وجود تصمیم اوپک برای کاهش 2/1 میلیون بشکه ای تولید نفت، میزان تولید این سازمان طی سه ماه پایانی امسال روزانه 800 هزار بشکه کاهش خواهد یافت. در این گزارش آمده است که برخی از کشورهای عضو اوپک به تعهدات خود برای کاهش تولید نفت پایبند نیستند و این مساله موجب کاهش 800 هزار بشکه ای تولید اوپک تا پایان امسال خواهد شد.
اقتصاد
ادبیات
اجتماعی
اندیشه
شهرآرا
ورزش
اجتماعی
ادب و هنر
اقتصادی
دانش فناوری
بـورس
زادبوم
حوادث
بین الملل
فرهنگ و آموزش
سیاسی
شهر تماشا
سلامت
شهری
علمی فرهنگی
ورزش
صفحه آخر
همشهری ضمیمه
| ادبیات | اقتصاد | اجتماعی | اندیشه | شهرآرا | ورزش |
| صفحه اول | آرشیو | چاپ صفحه |
Copyright 2006, Hamshahri, All rights reserved.
HTML Production by Hamshahri Informatic Center
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
مایکروفر را یکی از بزرگ ترین اختراعات قرن بیستم برای مقابله با گرسنه ماندن می دانند. قبول ندارید؟ از میلیون ها نفری بپرسید که در سرتاسر جهان، روزشان بدون وجود آن شب نمی شود!نخستین غذایی که آگاهانه با امواج مایکروفر پخته شد، پاپ کورن بود و دومی تخم مرغی بود که آن قدر متسع شد تا توی صورت یکی از مشاهده کنندگان این آزمایش ترکید!اختراع دستگاهی مثل مایکروفر، با هدف راحت تر و سریع تر کردن فرآیند پخت غذا، یخ زدایی و یا گرم کردن غذاهای آماده صورت گرفت. اما کسی فکر نمی کرد که استفاده از این دستگاه تا این اندازه رواج پیدا کند؛ طوری که امروز هر مادری در مجموعه لوازم خانگی جهیزیه دخترش، این وسیله را هم می گنجاند تا داماد آینده اش از گرسنگی تلف نشود! در این مقاله، قصد داریم به بررسی نحوه کارکرد این دستگاه ها بپردازیم؛ انتخاب این موضوع، به علت اعتراض مکرر دوستانی بوده است که معتقدند بعضی وقت ها مطالب این ستون خیلی پسرانه می شود! حالا این که چه کسی گفته استفاده کردن از مایکروفر کاری دخترانه است، ما هم مثل شما به دنبال این فرد نابکار هستیم تا او را سرجایش بنشانیم!سناریوی گرسنگیامروز صبح دیر از خواب بیدار شده اید و وقت ندارید صبحانه کاملی در خانه میل کنید. چند تکه از پیتزای سردی را که از دیشب مانده به سرعت در مایکروفر می گذارید و با درجه بالا، آن را در عرض 2 ـ۱دقیقه به دمای یک پیتزای آماده می رسانید. در پایان ساعت کاری هم از وقت ناهارتان گذشته است که به خانه برمی گردید؛ ساعت 3 بعدازظهر است و حال درست کردن هیچ غذایی را ندارید. تکه ای از مرغ را داخل دستگاه می گذارید و در عرض 4 ـ 3 دقیقه یخ آن را باز می کنید. بعد از 5 دقیقه مرغ تان سرخ و برشته می شود. نوش جان!همان طور که می دانید، مایکروفرها به این علت جای خود را به تدریج در بین خانواده ها باز کردند که قادر بودند غذا را در مدت زمان کوتاهی طبخ و آماده مصرف کنند. به علاوه، کارایی و مقرون به صرفه بودن آن ها از نظر مصرف برق هم قابل توجه بود، چون مایکروفرها صرفا به غذا گرما می دادند، نه به هیچ چیز دیگر.کارکرد مایکروفراجاق های مایکروفر، با استفاده از امواج رادیویی مایکروویو (یعنی موج بسیار ریز)، در داخل غذا گرما ایجاد می کنند. در این دستگاه ها، فرکانس رادیویی 2450 مگاهرتز (حدود 5/2 گیگا هرتز) با طول موج 24/12 سانتی متر به صورت شایع مورد استفاده قرار می گیرد. امواج رادیویی در این محدوده فرکانس، خاصیت جالبی دارند؛ این که توسط آب، چربی و قند موجود در مواد غذایی جذب می شوند و جذب این امواج رادیویی در مواد غذایی، مستقیما باعـث تحریک حرکت مولکول ها می شود؛ این کار به بالا رفتن جنبش مولکولی در ماده غذایی (خصوصا مولکول های آب) و تولید گرمای مستقیم در داخل ماده غذایی می انجامد.خاصیت جالب دیگر امواج مایکروویو در این فرکانس این است که این امواج در بسیاری از ظروف موجود مثل ظروف پلاستیکی، شیشه ای یا سرامیک جذب نمی شوند. ظروف فلزی، امواج مایکروویو را منعکس می کنند و به همین خاطر، ظروف فلزی برای استفاده در مایکروفر مناسب نیستند. از ظروف لعابی هم باید برحسب مورد و با در نظر گرفتن شرایط وسیله مورد نظر استفاده شود.نحوه پخت غذا با امواج مایکروویونوع پخت غذا در مایکروفر، متفاوت از روش های سنتی مرسوم است. در روش های معمولی و همچنین در پخت غذا در فر گاز آشپزخانه، غذا از سمت خارج به داخل پخته می شود؛ در حالی که در مایکروفر، ماده غذایی از داخل به سمت خارج می پزد. تفاوت این دو حالت چیست؟در روش سنتی (مثلا فرگاز آشپزخانه)، گرمای تولید شده باید از بیرون ماده غذایی، به روش هدایتی (conduction)، به داخل و وسط ماده غذایی نفوذ کند تا ماده غذایی به اصطلاح مغز پخت شود. به همین خاطر در برخی موارد که لازم است حرارت فرگاز بالا باشد، احتمال برشته شدن یا سوختن سطح ماده غذایی وجود دارد، در حالی که مغز آن هنوز کاملا پخته نشده است. نکته دیگر این است که در فر معمولی، هوای داغ و خشک محفظه دستگاه که از بیرون به ماده غذایی می تابد باعث تبخیر رطوبت سطحی آن می شود؛ بنابراین سطح ماده غذایی به حالت خشک و قهوه ای رنگ درمی آید، در حالی که داخل آن کماکان مرطوب است.اما در پخت غذا توسط مایکروفر، امواج رادیویی به بطن ماده غذایی نفوذ و مولکول های آب، چربی و قند آن را تحریک می کند. این تحریک کردن تقریبا به صورت متوازن و متعادل در سرتاسر ماده غذایی صورت می گیرد، پس لازم نیست گرما در داخل غذا حرکت کند و به مرکز آن برسد، بلکه به دلیل تحریک شدن تمام مولکول ها، گرما در سرتاسر ماده غذایی ایجاد می شود. شدت تابش اشعه معمولا در چند درجه (از شدید تا خفیف) قابل تنظیم است، اما لازم است همین جا به محدودیت های خاص این روش هم اشاره کنیم:امواج رادیویی در تکه های درشت و بزرگ تر ماده غذایی به خوبی و کاملا به صـــــــورت یکنواخت نفوذ نمی کنند. بنابراین لازم است ماده غذایی آماده طبخ در مایکروفر، به صورت تکه های متوسط تهیه شود و در صورت امکان، با چاقو و یا چنگال، برش ها و سوراخ های ریزی به صورت عمقی در آن به وجود آید تا راه نفوذ امواج را به درون آن باز کند.به دلیل تداخل امواج که از چند نقطه متفاوت دستگاه به ماده غذایی می تابد، ممکن است نقاط بسیار داغ (hot spot) در داخل ماده غذایی ایجاد شود که ناشی از سوار شدن امواج بر روی یکدیگر است.تاریخچهببخشید که تازه در این قسمت مطلب سعی کرده ایم به تاریخچه موضوع بپردازیم... در واقع قصد داشتیم هم شما را اندکی با بحث پیش ببریم و هم این که سنت شکنی کرده باشیم (یک تیر و دو نشان است دیگر!)فکر استفاده از امواج رادیویی مایکروویو برای پخت غذا، ظاهرا در دهه 1940 توسط شخصی به نام پرسی اسپنسر به صورت اتفاقی مطرح شد. او برای شرکتی به نام رایتئون کار می کرد و به تولید مگنترون (magnetron) برای دستگاه های رادار مشغول بود. در واقع مگنترون دستگاهی است که کار تابش امواج را انجام می دهد و از جمله اجزای اصلی یک مایکروفر هم هست. یکی از روزها، وقتی اسپنسر مشغول کار بر روی یک رادار فعال بود، ناگهان متوجه شد شکلاتی که در جیبش گذاشته، آب شده است. او که تا آن زمان امتیاز انحصاری 120 اختراع را به نام خود ثبت کرده بود و با اختراع و اکتشاف هم بیگانه نبود، متوجه شد که چه اتفاقی رخ داده است.نخستین غذایی که آگاهانه با امواج مایکروفر پخته شد، پاپ کورن بود و دومی، تخم مرغی بود که آن قدر متسع شد تا توی صورت یکی از مشاهده کنندگان این آزمایش ترکید! در سال 1946، شرکت رایتئون امتیاز انحصاری فرآیند پخت با مایکروفر را از آن خود کرد و در سال 1947، نخستین مایکروفر با نام Radarange رسما به بازار ارایه شد. این دستگاه تقریبا 8/1 متر ارتفاع و 340 کیلوگرم وزن داشت (به علت بزرگ بودن مگنترون های آن زمان)، با آب خنک می شد و 3000 وات قدرت آن بود؛ یعنی چیزی در حدود 3 برابر میزان اشعه ای که توسط مایکروفرهای امروزی تولید می شود. این اولین قدم آن قدر موفقیت آمیز بود که رایتئون در نهایت، شرکت لوازم خانگی دیگری را خرید تا مجموعه کاملی از محصولات خانگی را تولید کند.با پیشرفت فن آوری، رشد بازار این دستگاه (که تا مدتی فقط توسط مراکز دفاعی که با مگنترون آشنایی داشتند، تولید می شد)، گرایش صاحبان رستوران های زنجیره ای به این محصول و همچنین افت قیمت پردازنده های کامپیوتری که به کنترل الکترونیک بهتر و ساده تر دستگاه ها کمک کرد تا مایکروفر خصوصا در قاره امریکا رواج زیادی پیدا کند؛ به طوری که در حال حاضر تخمین زده می شود حدود 95% از خانواده های امریکایی از مزایای مایکروفر بهره مند هستند.اجزای یک دستگاه مایکروفردر یک مایکروفر بخش های زیر وجود دارد:مگنترون: برای تولید امواج رادیوییمدار کنترل مگنترونهدایت گر امواجمحفظه پختامواج رادیویی و در واقع الکترومغناطیسی که توسط دستگاه تولید می شود، باعث می شود تا اکثر مولکول های ماده غذایی (از همه بیشتر آب و به مراتب کم تر از آن، چربی، شکر و یخ) که دوقطبی های الکتریکی هستند، از این امواج تاثیر بگیرند؛ به دلیل این که میدان الکتریکی ناشی از تابش اشعه، حالت متناوب دارد، مولکول هایی که یک سر آن ها بار نسبی مثبت و سر دیگرشان بار نسبی منفی دارد، متناوبا سعی می کنند با تغییر جهت جریان، خود را در حالت منظم قرار دهند و دوباره به حالت نامنظم برگردند. این جنبش مولکولی باعث ایجاد گرما می شود. گاهی به اشتباه، حرارت دهی با امواج مایکروویو، رزونانس مولکول های آب نامیده می شود، در حالی که این پدیده در فرکانس های بسیار بالاتر (ده ها گیگاهرتز) روی می دهد.محفظه پخت، مانند یک اتاق فاراده، برای پیشگیری از فرار موج های رادیویی به محیط اطراف در نظر گرفته شده است. دستگاه معمولا یک در شیشه ای دارد، اما لایه پوشاننده ای از یک تور (mesh) رسانا در آن وجود دارد که برای حفاظت در برابر امواج به کار گرفته می شود. چون عرض این تور بسیار کم تر و کوچک تر از طول موج 12 سانتی متری است، موج رادیویی نمی تواند از در شیشه ای عبور کند، در حالی که نور لامپ داخل محفظه که طول موج بسیار کوتاه تری دارد، می تواند.تداخل با امواج دیگربا رشد و توسعه شبکه های بی سیم و گرایش روزافزون به آن ها، تداخل امواج مایکروفرها به یکی از نگرانی های دارندگان شبکه های بی سیم تبدیل شده است، چون امواج تولید شده می توانند در نقل و انتقال شبکه های مرسوم بی سیم ـ که آن ها هم با حدود فرکانس 4/2 تا 5/2 گیگا هرتز کار می کنند ـ تداخل و مشکل ایجاد کنند.کاراییاجاق مایکروفر تمام انرژی الکتریکی را به امواج رادیویی تبدیل نمی کند. یک مایکروفر معمولا و به طور میانگین 1100 وات انرژی مصرف می کند و فقط 700 وات از آن را به امواج بدل می سازد و 400 وات بقیه هم توسط اجزای دیگر دستگاه به صورت گرما تلف می شود. یکی از منابع عمده از دست رفتن انرژی، لوله یا تیوب مگنترون است که در مقایسه با منبع قدرت دستگاه، در تولید خروجی امواج رادیویی، به مراتب کم تر از 100 درصد کارایی دارد. لامپ دستگاه، انرژی به مراتب کم تری مصرف می کند؛ ترانس برق، فن خنک کننده، موتور چرخاننده صفحه گردان و مدارهای کنترلی هم انرژی به مراتب پایین تری مصرف می کنند. این گرمای اضافی عمدتا توسط فن از دستگاه خارج می شود و به غذا نمی رسد. بخش عمده ای از قدرت امواج به هرحال صرف گرم کردن غذای داخل محفظه می شود، مگر این که حجم ماده غذایی که قرار است این امواج را جذب کند خیلی اندک باشد. در این حالت، المنت مگنترون مجددا امواج فرستاده شده را باز جذب خواهد کرد که این اتفاق ممکن است باعث گرم شدن بیش از حد دستگاه شود. به همین دلیل است که همیشه توصیه می شود به هیچ عنوان مایکروفر را خالی و بدون ماده غذایی، روشن نکنید.امکانات دیگراز دیگر امکانات مهم مایکروفرها می توان به روش پخت همرفتی یا convection اشاره کرد. در این روش (که در مایکروفرهای بزرگ تر وجود دارد، نه در متوسط ها)، هوای داغ از جدار محفظه پخت به داخل فرستاده می شود تا برای پخت مواد غذایی خاص (مثل انواع شیرینی) از آن استفاده شود.بهتر است فهرست وار به چند امکان جانبی مایکروفرها هم نگاهی بیندازیم:امکان پخت با بخار (بخارپز)داشتن توستر در کنار دستگاهداشتن قهوه جوش و چای ساز در کنار دستگاهامکان گرم نگه داشتن برای حداقل 2 ساعت (بدون فرآیند پخت)داشتن منوهای غذای ایرانی (کوکو سبزی، شله زرد، برنج و غیره)انتخاب و خریدمایکروفرها در سه اندازه کوچک، متوسط و بزرگ تقسیم بندی می شوند که اندازه هر کدام از آن ها با ظرفیت محفظه داخلی برحسب لیتر مشخص می شود. نوع کوچک معمولا زیر 25 لیتر، متوسط ها بین 27 تا۳۴ لیتر و بزرگ ترها بالای 38 لیتر حجم دارند. به این ترتیب می توان از آن ها برای خانواده های 2 نفره، 3 ـ 4 نفره و بیش از 5 نفره استفاده کرد.قیمت انواع مایکروفر برحسب اندازه، مارک، امکانات دستگاه، مدل و داشتن انواع مختلف پخت و غیره، از حدود 140 هزار تومان تا بالای 400 هزار تومان متغیر است. پس بهتر است هنگام خرید آن، حتما به محدوده قیمت دستگاه در کنار حجمی که مدنظر دارید، خوب فکر کنید.طراحی مایکروفرها نسبتا متنوع است. در محفظه بعضی از آن ها از بالا به پایین و برخی دیگر از راست به چپ باز می شود. رنگ آمیزی مایکروفرها آن قدرها متنوع نیست (معمولا سفید و نقره ای). دکمه های کار با دستگاه هم معمولا به دو شکل فشاری و لمسی (Finger Touch) طراحی شده است. ظاهر، رنگ، شلوغ بودن یا نبودن دکمه ها، راحتی باز و بسته شدن در محفظه دستگاه و امکانات جانبی دیگری مثل جوجه گردان و ظروف اضافه، همه و همه در راحتی استفاده از آن تاثیر می گذارند، پس بهتر است درباره راحتی کار کردن با دستگاه، دقت و حتی وسواس به خرج دهید.گریلگریل (Grill) امکان دیگری است که در اکثر مایکروفرهای امروزی وجود دارد. گریل برای برشته کردن سطح ماده غذایی (مثلا مرغ یا پیتزا) به کار گرفته می شود. در حالت گریل خالص، موج رادیویی تابانده نمی شود، بلکه المنت برقی دستگاه داغ و سرخ می شود و حرارت معمولی را به سطح ماده غذایی می تاباند تا برشته شود. طبیعی است که هر چه ماده غذایی به این المنت (که معمولا در سقف دستگاه نصب شده) نزدیک تر باشد (مثلا این که غذا را روی سه پایه مخصوص گذاشته باشید)، غذایتان راحت تر برشته می شود. البته اکثر دستگاه ها، حالت پخت ترکیبی هم دارند، به این صورت که علاوه بر فرستادن امواج مایکروویو، گریل دستگاه هم همان موقع کار می کند تا سطح غذا همزمان برشته شود.در صورتی که دستگاه تان امکان برشته کردن غذا را ندارد، می توانید با پیچیدن فویل بر روی ماده غذایی از داغ شدن بیش از حد آلومینیوم بهره بگیرید و غذا را مطلوب میل تان طبخ کنید.خطرات احتمالیآب خالص و مقطر، چنان چه در داخل ظرفی که سطح صاف و صیقلی دارد درون مایکروفر گذاشته و حرارت داده شود، ممکن است به دمای چند درجه بالاتر از نقطه جوش برسد، بدون این که واقعا بجوشد. در این وضعیت هرگونه تکان دادن ظرف باعث جابه جا شدن ذرات آب و شروع فرآیند جوشیدن می شود (مثلا وقتی شخصی می خواهد ظرف غذا را پس از پایان طبخ بردارد). این اتفاق بعضا منجر به بروز سوختگی های شدید شده است.ظروف در بسته و تخم مرغ، وقتی در مایکروفر حرارت داده می شوند، ممکن است بترکند، چون فشار داخل آن ها به شدت افزایش می یابد. بنابراین هیچ وقت فکر آب پز کردن تخم مرغ یا گرم کردن کنسرو در بسته در مایکروفر به سرتان نزند!دفترچه های راهنمای مایکروفرها معمولا در برابر خطراتی مثل استفاده از فویل آلومینیوم، سرامیک های تزیین شده با فلزات و ظروف دیگری که حاوی فلز هستند هشدار می دهند؛ چرا که ممکن است باعث بروز جرقه شوند.یکی از ایرادهای دیگری که به پخت غذا در مایکروفر گرفته می شود، بروز واکنش های شیمیایی است که عده ای ادعا می کنند به دلیل تفاوت آن با روش پخت سنتی، مواد مغذی و ارزش غذایی ماده را از بین می برد. متاسفانه یا خوش بختانه هیچ کدام از این ادعاها از نظر علمی به اثبات نرسیده است.درباره احتمال زیان آور بودن اشعه مایکروفر هم صحبت زیاد به میان آمده است. حد و اندازه قانونی و استاندارد اشعه اضافی که باید از دستگاه به بیرون تابیده شود، 1 میلی وات در هر سانتی متر مربع در فاصله 5 سانتی متری از یک مایکروفر نو و آکبند است. امروزه ندرتا دستگاه هایی پیدا می شوند که از این حد فراتر بروند. به عنوان مقایسه، یک گوشی تلفن همراه شبکه GSM (مثل شبکه مخابرات خودمان) که در فرکانس 1800 مگاهرتز کار می کند (فرکانس شبکه ما 900 مگاهرتز است) و قدرت 1 وات دارد، 2 میلی وات در هر سانتی مترمربع در فاصه 5 سانتی متری اشعه تولید می کند. این که آیا اشعه گوشی تلفن همراه هم برای انسان ضرر دارد یا خیر، کماکان مورد بحث است و این قضیه درباره مایکروفر هم به اثبات نرسیده است.