دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق در مورد ساختمانهای قرن بیست و یکم

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 18 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

ساختمانهای قرن بیست و یکم

ساختمانها که کارائی انرژی بیشتری دارند، راحت تر و قابلیت استطاعت دارند... آن هدف برنامه تکنولوژیهای ساختمان DOE می باشد. برای شتاب دادن به اقدامات توسعه و استعمال گسترده از کارائی انرژی، برنامه تکنولوژیهای ساختمان عبارتند از:

هدایت RED در تکنولوژیها و مفاهیم برای کاراتی انرژی، کارکردن دقیق با صنعت ساختمان و تولید کنندگان مواد،‌تجهیزات و کارافزارها

ارتقاء انرژی / فرصت های پس انداز و صرفه جویی هم برای سازندگان و هم برای خریداران ساختمانهای تجاری

کار با ایالت و گروههای منظم محلی جهت توسعه کدهای ساختمانی، استانداردهالی کارافزار و راهنمایی هایی برای استفاده از کارائی انرژی

انتخاب پنجره

پنجره های مدرن، ذخیره انرژی، مقاومت و راحتی را فراهم می کنند.

چرا پنجره ها مهم هستند؟

پنجره ها نور، گرما، نسیم خنک کننده و زیبایی را به خانه ها می آورند و احساس گشایش و فضا را به حوزه های زندگی می دهد. گرچه سود دهنده هستند اما پنجره ها می توانند در جنبه منفی، کارائی انرژی منزل، راحتی، کیفیت هوای داخلی و مقاومت را تحت تاثیر قرار می دهند اگر بدرستی انتخاب نشوند مناسب نصب نشده باشند. پنجره های می توانند منبع اصلی در کاهش گرما در زمستان و افزایش گرما در تابستان بشوند. در آب و هوای سرد، پنجره می توانند برای 10 تا 25 درصد کاهش گرما و سرما را تا حد کافی کاهش دهند تا اجازه ورود تجهیزات گرمایی و سرمایی ارزانتر و کوچکتر را کسب کنند.

پنجره های کارائی انرژی، راحتی را در زمستان با افزایش دماهای سطحی و با حالت محفوظ از هوا که هردوی آنها جریان را قطع می کند توسعه می دهند. دماهای افزایش یافته سطحی همچنین غلظت را کاهش می دهد که در داخل چهارچوب ها شکل می یابند و در زمستان ممی درخشند و مواد ساختمان را حفظ کنند و رشد قارچ را کاهش می دهند.

پنجره ها با اجرای بالاتر به کارائی انرژی معمولاً از درخشندگی چندگانه و قالبهای اشباع شده استفاده می کنند که صدای ناخواسته را از خارج کاهش می دهند. سایر تکنولوژی های پنجره شامل، پوشش انتشار کمتر، مسدود کردن اشعه ماوراء بنفش تا 98 درصد از خورشید، کاهش دادن از بین رفتگی رنگ پرده ها، فرش و لوازم خانه می باشد.

مراحلی در انتخاب پنجره

وقتی به درستی انتخاب شوند و نصب گردند، پنجره ها می توانند در به حداقل رساندن گرمای اتاق، سرمای اتاق و هزینه های روشنایی کمک بکنند. دسترسی به اجرای پنجره در حالت پیشرفته در منزل مستلزم سه مرحله است.

طراحی: اندازه، انواع، جایگزینی و خاصیت های پنجره باید به عنوان قسمت انتگرال کل طراحی خانه به علت تاثیر آنها در گرما و سرما، روشنایی و تزیین داخلی تعیین شود. خصوصیات غیر فعال خورشید و تاثیر آن در پنجره ها باید در طول طراحی مورد توجه قرار گیرند. خاصیت های پنجره که اهداف طراحی را بر آورده می کنند باید در استفاده از راهنمایی های قابل قبول مشخص شوند.

انتخاب: پنجره ها باید انتخاب شوند تا خاصیت های بخصوص طراحی را بعد از مورد توجه قرار دادن تکنولوژی های پنجره جامه عمل بپوشانند که اجرا را توسعه می دهند و در عوامل ظاهری، قیمت خرید، هزینه نصب، پوشش تضمینی، حفظ ،‌فرکانس جایگزینی، نیاز برای رسیدن بیشتر پنجره (شامل حفاظ) و مقدار باز فروش در نظر گرفته شود.

نصب: حتی پنجره های باکارائی انرژی بیشتر باید به طور صحیح نصب شوند تا مطمئن سازند که اجرای انرژی آن حاصل شده است و پنجره ها در مشکلات رطوبتی ساختمان نقشی ندارد.

خاصیت پنجره ها

به وسیله هدایت مستقیم از طریق شیشه و چارچوب، نشت هوا از طریق و از اطراف قسمتهای پنجره و به وسیله اشعه گرما به داخل خانه (به طور شاخص از طرف خورشید) و خارج از خانه از دمای اشباع اتاق مثل مردم، لوازم خانه و دیوارهای داخلی، گرما بدست می آید و یا از دست می رود.

شورای درجه پنجره بندی ملی 20910, 10-589-1776-WWW.NFRC.ORG NFRC- 8484- GOORGIA AVENU, SUITE 320, SILVERSPRING, MARJLAND برنامه داوطلبانه گواهینامه را برای پنجره ها فراهم کرد که سه معیار اندازه گیری شده را مطابق با هر یک از این متدهای کاهش و حاصل گرما:‌فاکتور u U- factor ،‌ نشست هوا، ضریب بدست آوردن گرمای خورشید (SHGC) مورد توجه قرار می داد.

ufactor - U.Factor اندازه گیری سرعتی است که در آن پنجره جریان گرمای غیر خورشیدی را که معمولاً در بخش های Btulhr-fJp-fo بیان شده اند،‌هدایت می کند. U-factor ممکن است درست فقط به شیشه اشاره کند اما تحت NFRC ،‌آن اجرای کل پنجره، شامل چهارچوب و مواد فاصله دار را نشان می دهد. پنجره، U-factor پایین تر، کارائی انرژی بیشتری با پنجره ای که U-factor بالاتر دارند، نشان می دهد U- factor نیز معمولاً از 0.2 تا 1.2 قرار دارند.



خرید و دانلود تحقیق در مورد ساختمانهای قرن بیست و یکم


تحقیق در مورد کاشی کاری در قرن ششم 24 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 24 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

افزایش زیاد کاشی های ایران آناتولی و سوریه

سده های دوازدهم / ششم الی چهاردهم / هشتم

دوره های سلجوقی و ایلخانی به عنوان اولین مظاهر شگرف کاشی کاری اسلامی به حساب می آیند که در این برهه های تاریخی تحت حاکمیت این دو سلسله در تکنیک های گوناگون صنعت سفالگری انجام گرفت . نکته جالب اینکه شمار زیادی از کاشی هایی که اکثرا دارای تاریخ و امضا صنعتگران خود بوده از این دوران باقی مانده اند. افزون بر آن حمایت های وسیع مذهبی که توسط حاکمان و شخصیت های برجسته مذهبی هر دو سلسله صورت گرفته باعث ساختن بناهای متعددی به عنوان مقبره گردید که مهم ترین این مقبره ها با کاشی های زرین فام تزئین می شدند.

دوران تاریخی مورد بحث با سلطنت سلجوقیان بزرگ که تبار ترکی داشته شروع می شود این سلسله بین سالهای 1194-1038/591-430 در عراق و ایران حکومت کردند. اگرچه انشعاباتی جداگانه از آنان در سوریه و کرمان نیز گسترش یافتند اما آنچه که بیشتر باعث شگفتی می شود این است که شروع موج فعالیت هنری آنان تنها در روزهای آخر استقرار حکومت شان رخ داد. و به این ترتیب این دوران رونق و شکوفایی هنری پس از اضمحلال امپراطوری سلجوقی به خوبی ادامه پیدا کرد و به قلمروهای کوچکتری تقسیم گردید . البته دودمان سلاجقه تنها در آناتولی تداوم یافت. خلفای عباسی که در حال نابودی و زوال بودند در بغداد بار دیگر ظاهر شدند. اما دیری نپایید که نه تنها آنان بلکه تمامی دنیای اسلام به دلیل حملات پی در پی مغولان که در سال 1258/657 منجر به تصرف مسند امپراطوری اسلام در بغداد گردید به سوی یک سردرگمی سیاسی و آشفتگی تاریخی سوق داده شدند. زمانی که سلسله ایلخانان مغول حاکمیت یافتند آثار هنرمندان در مقایسه با دوره سلجوقیان بیشتر و گسترده تر مورد حمایت هنری قرار گرفتند . بناهای جدیدی در ایران ساخته شد و در نتیجه این ساخت و سازها تولید کاشی رو به افزایش گذاشت.

شهر کاشان مهم ترین مرکز سفالگری و کاشی کاری نفیس در بخش مرکزی ایران به شمار می رفت و کلمه کاشی نام خود را از این شهر گرفته است اگر چه بدون تردید فعالیت های سفالگری دیگری در سده های میانی ایران نیز وجود دارد اما مدارکی از موقعیت ممتاز کاشان بین سده های دوازدهم / ششم و چهاردهم/ هشتم وجود دارد. همچنین امضاهای تعداد زیادی از سفالگران معروف و شناخته شده نیز بر این نکته صحه می گذارد که مشهورترین آنان امضا خاندان ابوطاهر بوده که نام های خود را بر روی کاشی ها و ظرف ها امضا می کردند. بعضی از آنان نسبت خود یعنی کاشان را نیز اضافه می کردند و در کنار امضاشان با صراحت آنرا می نوشتند . به عنوان مثال در یک نمونه کاشی که در موزه بریتانیا موجود بوده و تاریخ آن 1339/739 است. در آن زمان این خاندان در کاشان اقامت داشتند.

یاقوت جغرافی دان و نویسنده سده سیزدهم / هفتم به صادرات محصولات سفالی کاشان اشاره می کند. اگرچه منطقه کاشان به طور منظم حفاری نشده اما انواعی از ضایعات و بقایای کوره هایی که در این منطقه ساخته شده به دست آمده اند. قطعات فراوانی متعلق به این دوره موجود بوده که دارای تاریخ اند و اولین نمونه شناخته شده یک پارچ کوچک موجود در موزه بریتانیا بوده که تاریخ آن 1180-1179/576-575 است تاریخ کاشی های باقی مانده نشان می دهد که تولید کاشی درکاشان پس از 1200/597 تا دهه 1330/731 تقریبا بی وقفه ادامه یافت.

تهاجمات مغول موجب یک رکود کوتاه در صنعت کاشی کاشان شد. بنابراین کاشی هایی که بین سده های 1243/641 و 125/653 ساخته شده باشند وجود ندارند. اما همه این ویرانی ها و حملات به سفالگران افراسیاب – شهر قدیمی سمرقند در آسیای مرکزی – یا شهرراقه در فرات آنان را از پای در نیاورد. و به این ترتیب سبک ها و تکنیک های مشابه همچنان ادامه یافته و در کاشی کاری بعد از تهاجمات مغول به کار گرفته شدند و در شکل های جذابتری درکاشی ها و ظرف هایی که اصطلاحا ظرفهای سلطان آباد نامیده می شدند توسعه یافتند و ازحدود سال 1270/669 آثاری که تولید شدند با به کارگیری نقشمایه چینی در مقایسه با نمونه های اولیه قابل توجه تر و بارزتر بودند.

مقبره ها و کاخ ها

بدیهی است که کاشی های تولید شده کاشان بسیار گسترده بوده زیرا کاشی های این قرن که بیشتر بدون منشا بوده پیوسته در بازارهای هنری عرضه می گردیده و به سرعت نایاب می شده اند . البته از این گروه کاشی ها هنوز با همان موقعیت و شرایط به تعداد کافی باقی مانده که به هر حال این مساله به سبک و نوع ساختمان هایی که کاشی کاری می شده اشاره می کند این آثار بیشتر به



خرید و دانلود تحقیق در مورد کاشی کاری در قرن ششم 24 ص


تحقیق در مورد تفکر اشاعره در قرن 5 و 6 63 ص (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 63

 

تفکر اشاعره در قرن 5 و 6

مقدمه

اشعری

اشاعره

پیروان ابوالحسن اشعری بودند و اعتقاد داشتند: ایمان تصدیق به قلب است و اقرار به زبان و عمل به ارکان از فروع آن است.

صاحب گناه کبیره اگر بدون توبه بمیرد، حق تعالی او را شامل مغفرت می کند یا اینکه به شفاعت رسول اکرم می بخشد یا آنکه به مقدار جرمش او راعذاب می دهد؛ اما اگر با توبه بمیرد عفو او بر حق تعالی واجب نیست؛ چون خداوند موجب است و چیزی بر او واجب نمی شود.

حق تعالی مالک خلایق است و آنچه اراده اش باشد، انجام می دهد و فرمان می دهد. چنانچه جمیع خلایق را به بهشت ببرد یا همه را در آتش جهنم بیندازد، خطایی مرتکب نشده است؛ چون او مالک مطلق است.

هر چه موجود باشد مرئی است؛ بنا بر این حق تعالی دیده خواهد شد؛ همچنانکه در قرآن کریم آمده: وجوهٌ یومئذٍ ناضره الی ربها ناظره

افکاری که منجر به مکتب اعتزال گشت از نیمه دوم قرن اول هجرى آغاز شد. روش اعتزال در حقیقت عبارت بود از به کاربردن نوعى منطق و استدلال در فهم و درک اصول دین. بدیهى است که در چنین روشى اولین شرط، اعتقاد به حجیت و حریت و استقلال عقل است. و نیز بدیهى است که عامه مردم که اهل تعقل و تفکر و تجزیه و تحلیل نیستند، همواره «تدین‏» را مساوى با «تعبد» و تسلیم فکرى به ظواهر آیات و احادیث - و مخصوصا احادیث - مى‏دانند و هر تفکر و اجتهادى را نوعى طغیان و عصیان علیه دین تلقى مى‏نمایند، خصوصا اگر سیاست وقت بنا به مصالح خودش از آن حمایت کند و بالاخص اگر برخى از علماء دین و مذهب این طرز تفکر را تبلیغ نمایند، و بالاخص اگر این علماء خود واقعا به ظاهرگرایى خویش مؤمن و معتقد باشند و عملا تعصب و تصلب بورزند. حملات اخباریین علیه اصولیین و مجتهدین، و حملات برخى از فقهاء و محدثین علیه فلاسفه در جهان اسلامى از چنین امرى ریشه مى‏گیرد.

معتزله علاقه عمیقى به فهم اسلام و تبلیغ و ترویج آن و دفاع از آن در مقابل دهریین و یهود و نصارى و مجوس و صابئین و مانویان و غیرهم داشتند و حتى مبلغینى تربیت مى‏کردند و به اطراف و اکناف مى‏فرستادند. در همان حال از داخل حوزه اسلام وسیله ظاهرگرایان که خود را «اهل الحدیث‏» و «اهل السنة‏» مى‏نامیدند تهدید مى‏شدند و بالاخره از پشت‏خنجر خوردند و ضعیف شدند و تدریجا منقرض گشتند.

علیهذا در آغاز امر، یعنى تا حدود اواخر قرن سوم و اوائل قرن چهارم، یک مکتب کلامى معارض به معتزله - آن گونه که بعدها پیدا شد - وجود نداشت. تمام مخالفتها با این نام صورت مى‏گرفت که افکار معتزله بر ضد ظواهر حدیث و سنت است. رؤسای اهل حدیث مانند مالک بن انس و احمد بن حنبل اساسا بحث و چون و چرا و استدلال را در مسائل ایمانى حرام مى‏شمردند. پس نه تنها اهل السنه یک مکتب کلامى در مقابل معتزله نداشتند، بلکه منکر کلام و تکلم بودند.

در حدود اواخر قرن سوم و اوائل قرن چهارم هجرى پدیده تازه‏اى رخ داد و آن اینکه شخصیتى بارز و اندیشمند که سالها در نزد قاضى عبدالجبار مکتب اعتزال را فرا گرفته و در آن مجتهد و صاحب نظر شده بود، از مکتب اعتزال رو گرداند و به مذهب اهل السنه گرایید و چون از طرفى از نوعى نبوغ خالى نبود و از طرف دیگر مجهز بود به مکتب اعتزال، همه اصول اهل السنه را بر پایه‏هاى استدلالى خاصى بنا نهاد و آنها را به صورت یک مکتب نسبتا دقیق فکرى درآورد. آن شخصیت بارز ابوالحسن اشعرى متوفا در حدود 330 هجرى است.

ابوالحسن اشعرى - بر خلاف قدماى اهل حدیث مانند احمد بن حنبل - بحث و استدلال و به کار بردن منطق را در اصول دین جایز شمرد و از قرآن و سنت بر مدعاى خود دلیل آورد. او کتابى به نام «رسالة فى استحسان الخوض فى علم الکلام‏» نوشته است. (1)

اینجا بود که اهل الحدیث دو دسته شدند: «اشاعره‏» یعنى پیروان ابوالحسن اشعرى که کلام و تکلم را جایز مى‏شمارند، و «حنابله‏» یعنى تابعان احمد بن حنبل که آن را حرام مى‏دانند. در درسهاى منطق گفتیم که ابن تیمیه حنبلى کتابى در تحریم منطق و کلام نوشته است. (2)

معتزله از ناحیه دیگر نیز منفور عوام شدند، و آن، غائله «محنت‏» بود زیرا معتزله بودند که با نیروى خلیفه مامون مى‏خواستند مردم را به زور تابع عقیده خود در حادث بودن قرآن بنمایند، و این حادثه به دنبال خود کشتارها و خونریزیها و زندانها و شکنجه‏ها و بى‏خانمانیها آورد که جامعه مسلمین را به ستوه آورد. عامه مردم، معتزله را مسؤول این حادثه مى‏دانستند و این جهت‏سبب بیزارى بیشتر مردم از مکتب اعتزال شد.

ظهور مکتب اشعرى بدین دو جهت مورد استقبال عموم قرار گرفت. بعد از ابوالحسن اشعرى شخصیتهاى بارز دیگر در این مکتب ظهور کردند و پایه‏هاى آنرا مستحکم کردند. از آن میان قاضى ابوبکر باقلانى معاصر شیخ مفید و متوفاى در سال 403 و ابواسحاق اسفراینى که در طبقه بعد از باقلانى و سید مرتضى به شمار مى‏رود، و دیگر امام الحرمین جوینى استاد غزالى و خود امام محمد غزالى صاحب «احیاء علوم الدین‏» متوفاى در 505 هجرى و امام فخرالدین رازى را باید نام برد.

البته مکتب اشعرى تدریجا تحولاتى یافت و مخصوصا در دست غزالى رنگ کلامى خود را کمى باخت و رنگ عرفانى گرفت، و وسیله امام فخر رازى به فلسفه نزدیک شد. بعدا که خواجه نصیرالدین طوسى ظهور کرد و کتاب تجرید الاعتقاد را نوشت، کلام بیش از نود درصد رنگ فلسفى به خود گرفت. پس از «تجرید» همه متکلمین - اعم از اشعرى و معتزلى - از همان راهى رفتند که این فیلسوف و متکلم بزرگ شیعى رفت.

مثلا کتابهاى «مواقف‏» و «مقاصد» و شروح آنها همه رنگ «تجرید» را به خود گرفته‏اند. در حقیقت باید گفت هر اندازه فاصله زمانى زیادتر شده است اشاعره از پیشوایان ابوالحسن اشعرى دور شده و عقاید او را با اعتزال یا فلسفه نزدیکتر کرده‏اند. اکنون فهرست‏وار عقاید «اشعرى‏» را که از اصول اهل السنه دفاع کرده و یا به نحوى عقیده اهل السنه را تاویل و توجیه کرده است ذکر مى‏کنیم:

الف. عدم وحدت صفات با ذات (برخلاف نظر معتزله و فلاسفه)

ب. عمومیت اراده و قضاء و قدر الهى در همه حوادث (این نیز برخلاف نظر معتزله ولى بر وفق نظر فلاسفه)

ج. شرور، مانند خرات، از جانب خدا است. (البته این نظر به عقیده «اشعرى‏» لازمه نظر بالا است.)

د. مختار نبودن بشر و مخلوق خدا بودن اعمال او (این نظر نیز به عقیده «اشعرى‏» لازمه نظر عمومیت اراده است.)

ه. حسن و قبح افعال ذاتى نیست، بلکه شرعى است. همچنین عدل، شرعى است نه عقلى (برخلاف نظر معتزله)

و. رعایت لطف و اصلح بر خدا واجب نیست. (بر خلاف نظر معتزله)

ز. قدرت انسان بر فعل، توام با فعل است نه مقدم بر آن. (بر خلاف نظر فلاسفه و معتزله)



خرید و دانلود تحقیق در مورد تفکر اشاعره در قرن 5 و 6   63 ص (word)


تحقیق در مورد تفکر اشاعره در قرن 5 و 6 63 ص (2) (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 63

 

تفکر اشاعره در قرن 5 و 6

مقدمه

اشعری

اشاعره

پیروان ابوالحسن اشعری بودند و اعتقاد داشتند: ایمان تصدیق به قلب است و اقرار به زبان و عمل به ارکان از فروع آن است.

صاحب گناه کبیره اگر بدون توبه بمیرد، حق تعالی او را شامل مغفرت می کند یا اینکه به شفاعت رسول اکرم می بخشد یا آنکه به مقدار جرمش او راعذاب می دهد؛ اما اگر با توبه بمیرد عفو او بر حق تعالی واجب نیست؛ چون خداوند موجب است و چیزی بر او واجب نمی شود.

حق تعالی مالک خلایق است و آنچه اراده اش باشد، انجام می دهد و فرمان می دهد. چنانچه جمیع خلایق را به بهشت ببرد یا همه را در آتش جهنم بیندازد، خطایی مرتکب نشده است؛ چون او مالک مطلق است.

هر چه موجود باشد مرئی است؛ بنا بر این حق تعالی دیده خواهد شد؛ همچنانکه در قرآن کریم آمده: وجوهٌ یومئذٍ ناضره الی ربها ناظره

افکاری که منجر به مکتب اعتزال گشت از نیمه دوم قرن اول هجرى آغاز شد. روش اعتزال در حقیقت عبارت بود از به کاربردن نوعى منطق و استدلال در فهم و درک اصول دین. بدیهى است که در چنین روشى اولین شرط، اعتقاد به حجیت و حریت و استقلال عقل است. و نیز بدیهى است که عامه مردم که اهل تعقل و تفکر و تجزیه و تحلیل نیستند، همواره «تدین‏» را مساوى با «تعبد» و تسلیم فکرى به ظواهر آیات و احادیث - و مخصوصا احادیث - مى‏دانند و هر تفکر و اجتهادى را نوعى طغیان و عصیان علیه دین تلقى مى‏نمایند، خصوصا اگر سیاست وقت بنا به مصالح خودش از آن حمایت کند و بالاخص اگر برخى از علماء دین و مذهب این طرز تفکر را تبلیغ نمایند، و بالاخص اگر این علماء خود واقعا به ظاهرگرایى خویش مؤمن و معتقد باشند و عملا تعصب و تصلب بورزند. حملات اخباریین علیه اصولیین و مجتهدین، و حملات برخى از فقهاء و محدثین علیه فلاسفه در جهان اسلامى از چنین امرى ریشه مى‏گیرد.

معتزله علاقه عمیقى به فهم اسلام و تبلیغ و ترویج آن و دفاع از آن در مقابل دهریین و یهود و نصارى و مجوس و صابئین و مانویان و غیرهم داشتند و حتى مبلغینى تربیت مى‏کردند و به اطراف و اکناف مى‏فرستادند. در همان حال از داخل حوزه اسلام وسیله ظاهرگرایان که خود را «اهل الحدیث‏» و «اهل السنة‏» مى‏نامیدند تهدید مى‏شدند و بالاخره از پشت‏خنجر خوردند و ضعیف شدند و تدریجا منقرض گشتند.

علیهذا در آغاز امر، یعنى تا حدود اواخر قرن سوم و اوائل قرن چهارم، یک مکتب کلامى معارض به معتزله - آن گونه که بعدها پیدا شد - وجود نداشت. تمام مخالفتها با این نام صورت مى‏گرفت که افکار معتزله بر ضد ظواهر حدیث و سنت است. رؤسای اهل حدیث مانند مالک بن انس و احمد بن حنبل اساسا بحث و چون و چرا و استدلال را در مسائل ایمانى حرام مى‏شمردند. پس نه تنها اهل السنه یک مکتب کلامى در مقابل معتزله نداشتند، بلکه منکر کلام و تکلم بودند.

در حدود اواخر قرن سوم و اوائل قرن چهارم هجرى پدیده تازه‏اى رخ داد و آن اینکه شخصیتى بارز و اندیشمند که سالها در نزد قاضى عبدالجبار مکتب اعتزال را فرا گرفته و در آن مجتهد و صاحب نظر شده بود، از مکتب اعتزال رو گرداند و به مذهب اهل السنه گرایید و چون از طرفى از نوعى نبوغ خالى نبود و از طرف دیگر مجهز بود به مکتب اعتزال، همه اصول اهل السنه را بر پایه‏هاى استدلالى خاصى بنا نهاد و آنها را به صورت یک مکتب نسبتا دقیق فکرى درآورد. آن شخصیت بارز ابوالحسن اشعرى متوفا در حدود 330 هجرى است.

ابوالحسن اشعرى - بر خلاف قدماى اهل حدیث مانند احمد بن حنبل - بحث و استدلال و به کار بردن منطق را در اصول دین جایز شمرد و از قرآن و سنت بر مدعاى خود دلیل آورد. او کتابى به نام «رسالة فى استحسان الخوض فى علم الکلام‏» نوشته است. (1)

اینجا بود که اهل الحدیث دو دسته شدند: «اشاعره‏» یعنى پیروان ابوالحسن اشعرى که کلام و تکلم را جایز مى‏شمارند، و «حنابله‏» یعنى تابعان احمد بن حنبل که آن را حرام مى‏دانند. در درسهاى منطق گفتیم که ابن تیمیه حنبلى کتابى در تحریم منطق و کلام نوشته است. (2)

معتزله از ناحیه دیگر نیز منفور عوام شدند، و آن، غائله «محنت‏» بود زیرا معتزله بودند که با نیروى خلیفه مامون مى‏خواستند مردم را به زور تابع عقیده خود در حادث بودن قرآن بنمایند، و این حادثه به دنبال خود کشتارها و خونریزیها و زندانها و شکنجه‏ها و بى‏خانمانیها آورد که جامعه مسلمین را به ستوه آورد. عامه مردم، معتزله را مسؤول این حادثه مى‏دانستند و این جهت‏سبب بیزارى بیشتر مردم از مکتب اعتزال شد.

ظهور مکتب اشعرى بدین دو جهت مورد استقبال عموم قرار گرفت. بعد از ابوالحسن اشعرى شخصیتهاى بارز دیگر در این مکتب ظهور کردند و پایه‏هاى آنرا مستحکم کردند. از آن میان قاضى ابوبکر باقلانى معاصر شیخ مفید و متوفاى در سال 403 و ابواسحاق اسفراینى که در طبقه بعد از باقلانى و سید مرتضى به شمار مى‏رود، و دیگر امام الحرمین جوینى استاد غزالى و خود امام محمد غزالى صاحب «احیاء علوم الدین‏» متوفاى در 505 هجرى و امام فخرالدین رازى را باید نام برد.

البته مکتب اشعرى تدریجا تحولاتى یافت و مخصوصا در دست غزالى رنگ کلامى خود را کمى باخت و رنگ عرفانى گرفت، و وسیله امام فخر رازى به فلسفه نزدیک شد. بعدا که خواجه نصیرالدین طوسى ظهور کرد و کتاب تجرید الاعتقاد را نوشت، کلام بیش از نود درصد رنگ فلسفى به خود گرفت. پس از «تجرید» همه متکلمین - اعم از اشعرى و معتزلى - از همان راهى رفتند که این فیلسوف و متکلم بزرگ شیعى رفت.

مثلا کتابهاى «مواقف‏» و «مقاصد» و شروح آنها همه رنگ «تجرید» را به خود گرفته‏اند. در حقیقت باید گفت هر اندازه فاصله زمانى زیادتر شده است اشاعره از پیشوایان ابوالحسن اشعرى دور شده و عقاید او را با اعتزال یا فلسفه نزدیکتر کرده‏اند. اکنون فهرست‏وار عقاید «اشعرى‏» را که از اصول اهل السنه دفاع کرده و یا به نحوى عقیده اهل السنه را تاویل و توجیه کرده است ذکر مى‏کنیم:

الف. عدم وحدت صفات با ذات (برخلاف نظر معتزله و فلاسفه)

ب. عمومیت اراده و قضاء و قدر الهى در همه حوادث (این نیز برخلاف نظر معتزله ولى بر وفق نظر فلاسفه)

ج. شرور، مانند خرات، از جانب خدا است. (البته این نظر به عقیده «اشعرى‏» لازمه نظر بالا است.)

د. مختار نبودن بشر و مخلوق خدا بودن اعمال او (این نظر نیز به عقیده «اشعرى‏» لازمه نظر عمومیت اراده است.)

ه. حسن و قبح افعال ذاتى نیست، بلکه شرعى است. همچنین عدل، شرعى است نه عقلى (برخلاف نظر معتزله)

و. رعایت لطف و اصلح بر خدا واجب نیست. (بر خلاف نظر معتزله)

ز. قدرت انسان بر فعل، توام با فعل است نه مقدم بر آن. (بر خلاف نظر فلاسفه و معتزله)



خرید و دانلود تحقیق در مورد تفکر اشاعره در قرن 5 و 6   63 ص (2) (word)


تحقیق در مورد امام خمینی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

طلوع خوشید قرن

 

در روز  بیستم  جمادى الثانى  1320 هجرى قمرى  مطابق  با  30 شهریـور 1281 هجرى  شمسى  ( 21  سپتامپر  1902  میلادى) در شهرستان  خمین   از توابع  استان  مرکزى  ایران در خانواده اى اهل علـم  و هجرت و  جهاد  و  در  خـانـدانـى از سلاله زهـراى  اطـهـر سلام  الله علیها , روح  الـلـه  المـوسـوى  الخمینـى پـاى  بـر خـاکدان  طبیعت  نهاد  و  وارث  سجایاى آباء  و اجدادى  بـود که  نسل در نسل در کار هـدایـت  مردم  و کسب مـعارف  الهى کـوشیـده انـد . پـدر  بزرگـوار  امام خمینـى  مرحوم آیه  الـله  سید  مصطفى  مـوسـوى  از معاصریـن  مرحـوم آیه  الـلـه  العظمـى میرزاى  شیـرازى (رض), پـس از آنکه سالیانـى چنـد در نجف  اشـرف علـوم و معارف اسلامـى را فـرا گرفته و به درجه اجتهـاد نایل  آمـده بـود بـه ایـران بازگشت و در خمـیـن ملجاء مردم و هادى آنان  در امـور دینـى بـود.

در حـالـیکه بیـش از 5 مـاه  از ولادت روح الـلـه  نمى گذشت, طاغوتیان و خوانین تحت حمایت عمال حکومت وقت نداى حق طلبـى پـدر را که در برابر زورگـوئـیهایشان بـه مقاومت بـر خاسته بـود, با گلـوله پاسـخ گفـتـنـد و در مـسیر خمـیـن به اراک وى را بـه شهادت رسانـدنـد. بستگان شهیـد بـراى اجراى حکـم الهى قصاص به  تهران (دار الحکـومه وقت) رهـسـپار شـدند و بر اجراى عـدالت اصـرار ورزیدند تا قاتل قصاص گردید بدیـن ترتیب امام خـمیـنى از اوان کـودکى با رنج یـتـیـمی آشـنا و با مفهوم شهادت روبرو گردید. وى دوران کـودکـى و نـوجـوانى را تحت  سرپرستى مادر مـومـنـه اش (بانـو هاجر) که خـود از خاندان علـم و تقـوا و از نـوادگان مـرحـوم آیـه الـلـه خـوانسـارى ( صاحب زبـده  التصانیف ) بوده است. همچنیـن نزد عمه مـکـرمه اش ( صاحبـه خانم ) که بانـویى شجاع و حقجـو بـود سپرى کرد اما در سـن 15 سالگى از  نعمت وجـود آن دو عزیز نیز محـروم گـردید .

هجرت به قـم , تحصیل  دروس تکمیلى  وتدریس علوم اسلامى

 

 اندکـى پـس  از هجرت آیه الله  العظمـى حاج  شیخ  عبد الکریـم حایرى  یزدى ـ رحـمه  الله  علیه ـ  ( نـوروز 1300هـجـرى شمسـى, مـطابق بـا رجب المـرجب  1340 هجـرى قمـرى ) امام خمینى  نیز  رهـسپار حـوزه علمیه  قـم گردید وبه سرعت مراحل تحصیلات تکمیلى علوم حـوزوى را نزد  اسـاتید حـوزه قـم  طـى کرد . که مـى تـوان از فرا گرفتـن تـتـمـه  مباحث کـتاب مطـول ( در علـم معانى و بیان ) نزد مرحوم آقا مـیـرزا محمـد علـى ادیب  تهرانـى و تکمیل دروس سطح نزد مرحـوم آیه الـله  سید محمد تقـى خـوانسارى, و بیشتر نزد مرحـوم آیه الـله سـیـدعـلی یثربى کاشانى و دروس فـقـه و اصـول نزد زعیـم حـوزه قـم آیـه الـله  العظمى حاج شیخ عبدالکریـم حایرى یزدى رضـوان الـلـه علیهـم نام  برد .پـس از رحلت آیه الله العظمـى حـایـرى یزدى تلاش امـام خمینـى به همراه جمعى دیگر از مجتهدیـن حـوزه علمیه قـم به نـتیجـه رسـیـد و آیه الله العظمـى(رض) به عنـوان زعـیـم حـوزه عـلمـیـه عازم قـــم  گـردیـد. در این زمان, امام خمینـى به عـنـوان یـکـى از مـدرسیـن و مجتهدیـن صـاحب رأى در فـقـه و اصـول و فلسفه و عرفــان و اخلاق  شناخته مى شد .

حضرت امام طى سالهاى طولانى در حوزه علمیه قـم به  تدریـس چندیـن دوره فقه, اصـول, فلسفه و عرفان و اخـلاق اسـلامى در فیضیه , مسجـد اعظم , مسجـد  محمـدیه , مـدرسه حـاج ملاصـادق , مسجد سلماسى , و ... همت گماشت و در حـوزه علمیه نجف نیز قریب 14 سال  در مسجـد شیخ اعطـم انصــــارى (ره) معارف اهل بـیت و فـقـه را در عالیترین سطـوح تدریـس نمود و در نجف بـود که بـراى نخـستـیـن بار .مبانـى نظرى حکـومت اسلامـى را در سلسله درسهاى ولایت فـقیه بازگـو نمود.

امـام خمینـى در سنگـر مبـارزه و قیــام

 

روحیه مبارزه و جهاد در راه خـدا ریـشـه در بینـش اعـتـقـادى و تربـیت و محیط خانـوادگى و شرایط سـیـاسى و اجـتماعى طـول دوران زندگى آن حضرت داشـتـه است. مـبارزات ایـشان از آغاز نـوجـوانـى آغـاز و سـیـر تکاملى آن به مـوازات تکـامـل ابـعاد روحى وعـلمى ایـشان از یکـسـو و اوضاع و احـوال سیاسـى و اجتماعى ایـران و جـوامع اسـلامـى از سـوى دیگـر در اشکـال مخـتـلف ادامـه یـافـته است و در ســـال 1340 و 41 ماجراى انجمـنهاى ایالـتى و ولایـتى فرصـتـى پـدیـد آورد تا ایـشان در رهبـریت قـیام و روحـانیـت ایـفاى نقـش کنـد و بـدیـن تـرتـیـب قـیـام سراسرى روحانیت و ملت ایـران در 15 خـرداد سال 1342 با دو ویـژگـى برجستـه یعنى رهـبرى  واحد امام خمـیـنى  و اسلامـى بـودن انگـیـزه ها, و شعارها و هدفهـاى قیام, سرآغـازى شـد بر فـصـل نـویـن مـبارزات مـلـت ایران که بـعد ها تحت نام انقلاب اسلامى در جهان  شناخـتـه  و  معرفـى  شـد .

در شرایطـی که روحانیت ایران پـس  از وقایع  نهـضـت  مشروطیت در تنگناى هجـوم  بى وقـفـه دولتهـاى وقت و عـمال  انگلیسى  از یکـسو ودشمـنیهاى غرب باختگان روشنفـکر مـآب از سـوى دیگر قـرارداشت براى دفاع از اسـلام و حـفـظ موجـودیت خـویـش  بـه تکاپـو افـتاد. آیه  الـلـه العظمى  حاج  شیخ  عـبد الـکریـم حایرى  بـه  دعـوت  علماى   وقت  قـم  از  اراک  به  ایـن  شهـر هجرت کرد و اندکـى پـس از آن  امـام خـمیـنى که با  بـهـره گیرى  از  استعداد  فـوق العاده خـویـش دروس مقـدماتى وسطـوح حـوزه علمیه را در خـمیـن و ارا ک با سـرعـت طى کرده بود به قـم هجرت کـرد و عملا در تـحکیـم موقعیت حـوزه نـو تاسیـس قـم مـشارکـتى فعال داشت. زمان چندانـى نگذشت که آن حضرت در اعداد فضلاى برجـسته این حـوزه در عرفـان و فلسفه و فقه و اصـول شنـاخته شـد.  پـس از رحلت آیـه اللـه العظمى حایرى ( 10 بهمـن 1315 ه-ش ) حـوزه علمیه قـم را خطر انحلال تهـدید مى کرد. عـلماى مـتـعهـد به چاره جویى برخاستند. مدت هشت سال سرپرستى حـوزه علمـیـه قـم را آیات  عـظـام :سید محمد حجت, سید صدر الدیـن صدر و سیـد محـمـد تقـى خـوانسارى -رضوان الـلـه علیهـم ـ بر عهده گرفتند. در ایـن فاصله و بـخصـوص پـس از سقوط رضاخان, شرایط براى تحقق مرجعیت عظمى فراهـم گردید. آیه الله العظمى بروجردى شخصیت علمى برجسته اى بـود کـه مـى تـوانست جانشین مناسبـى براى مـرحوم حایرى و حفـظ کیان حـوزه بـاشـد. ایـن پیشنهاد از سـوى شاگردان آیـه الـلـه حایرى و از جمله امام خـمـیـنـى به سرعت تعقیب شـد. شخص امام در دعـوت از آیـه الـلـه بـروجردى براى هجرت به قـم و پذیرش مسئولیت خطـیر زعامت حـوزه مجدانه تلاش کرد.

امام خمینـى که با دقـت شـرایط سیاسـى جامعه و وضعـیـت حـوزه ها را زیر نظر داشت و اطـلاعات خـویش را از طریق مطالـعه مـستمر کتب تاریخ معاصـر و مجلات و روزنـامـه هاى وقـت و رفـت و آمـد بـه تهـران و درک محضر بزرگانى همچون آیـه الـلـه مـدرس تکـمیل مى کرد دریافـته بـود که تـنها نقـطـه امـیـد بـه رهـایـى و نجات از شـرایط ذلت بارى که پـس از شکست مشروطیت و بخصـوص پـس از روى کار آوردن رضا خان پدید آمده است, بیدارى حوزه هاى عـلمـیـه و پیش از آن تضـمیـن حیات حوزه ها و ارتبـاط معنـوى مـردم بـا روحـانیت مـى بـاشـد.

امام خمینى در تعقیب هدفهاى ارزشمند خویش در سال 1328 طرح اصلاح اساس ساختار حـوزه علمیه را با هـمـکارى آیـه الـلـه مـرتضـى حایـرى تهـیـه کرد و بـه آیـه الـلـه بـروجردى (ره) پـیشـنهاد داد. ایـن طرح از سوى شاگردان امام و طلاب روشـن ضمیر حـوزه مـورد اسـتقبال و حمایت قرار گرفت .

اما رژیـم در محاسباتـش اشـتـبـاه کرده بـود. لایحه انجـمـنـهاى ایالتى و ولایتى کـه به مـوجـب آن شـرط مسـلمان بودن, سوگـند به قرآن کریـم و مرد بـودن انـتخاب کـنـنـدگان و کاندیـداها تغییر مـى یافت در 16 مهـر 1341 ه - ش به تصـویب کـابـیـنـه امیـر اسـد الـلـه علـم رسیـد. آزادى انتخابات زنان پـوششـى براى مخفى نگـه داشـتـن هـدفـهاى دیگر بـود

حذف و تغییر دو شـرط نخـست دقـیـقا بـه منظور قانـونـى کـردن حضـور عناصر بهایـى در مصـادر کـشـور انتخاب شـده بـود. چـنانکه قـبـلا نـیـز اشاره شد پـشتـیـبـانى شـاه از رژیـم صهـیـونیـستـى در تـوسعه مناسبات ایران و اسرائـیل شرط حمایـتهاى آمـریـکـا از شـاه بـود. نـفـوذ پـیـروان مـسـلک استعـمـارى بهـائـیت در قـواى سه گانه ایران ایـن شرط را تحقق مـى بخشید. امام خمـیـنـى به هـمراه عـلماى بزرگ قـم و تهـران به محض انتشار خبر تصویب لایحه مـزبور پـس از تبادل نـظـر دسـت به اعـتـراضات همه جانبه زدند .

نقـش حضرت امام در روشـن ساختـن اهداف واقعى رژیـم شـاه و گوشـزد کـردن رسالت خطیر علما و حـوزه هاى علمـیـه در ایـن شـرایـط بـسیـار مـوثـر وکارساز بـود.

بدیـن ترتـیـب ماجراى انجـمنهاى ایـالـتى و ولایـتـى تجربـه اى پیروز و گرانقدر براى ملت ایران بـویژه از آن جهـت بـود کـه طى آن ویـژگـیـهـاى شخصیتـى را شناخـتـنـد که از هر جهـت براى رهـبـرى امت اسلام شایسته بـود.  باو جـود شکست شـاه در ماجـراى انجـمـنها, فـشـار آمریکـا بـراى انجـام اصلاحـات مـورد نظر ادامـه یافت. شـاه در دیـماه 1341 هجـرى شمسى اصـول ششگانه اصلاحات خویـش را بر شمرد و خـواستار رفـراندوم شد . امام خمینى بار دیگـر مراجع و عـلمـاى قـم را بـه نـشـست و چاره جویى دوباره فراخواند .

با پیشنهاد امام خمینى عـیـد باسـتانـى نـوروز سـال 1342 در اعـتراض به اقدامات رژیم تحریـم شد. در اعلامـیه حضـرت امام از انـقـلاب سـفـیـد شاه بـه انقـلاب سـیـاه تعـبـیـر و هـمـسـویـى شـاه بـا اهـداف آمریکا و اسرائیل افـشا شده بود . از سـوى دیگـر, شـاه در مـورد آمادگى جامـعـه ایـران بـراى



خرید و دانلود تحقیق در مورد امام خمینی