لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
ادبیات و سبکهای شعر
زبان و ادبیات جلوه گاه اندیشه ، آرمان ، فرهنگ و تجارب و روحیات یک جامعه است . انسان ها در گذر زمان از زبان برای انتقال پیام ها ، عواطف و اندیشه های خویش بهره جسته اند و از ادبیات که زبان برتر است به عنو ان ابزاری در انتقال بهتر ، بایسته تر و مؤثرتر اندیشه خود استفاده کرده اند . ادبیات ، در تلطیف احساسات ، پرورش ذوق و ماندگار کردن ارزش ها و اندیشه ها سهمی بزرگ و عمده بر دوش داشته است . به همین دلیل هر اندیشه ای که در قالب مناسب خویش ریخته شود پایا و مانا خواهد بود . زبان و ادب فارسی ، زبان دوم عالم اسلام و زبان اول عالم تشیع ، عامل وحدت ملی و پل انتقال مواریث ارجمند فرهنگی از نسل های گذشته به امروز و از امروز به آینده است . به همین دلیل مضامین پر شور عرفانی ، حکمی ، فلسفی ، اخلاقی و هنری در زبان و ادب فارسی چشمگیر و چشم نواز است .
سبک شعر، یعنی مجموع کلمات و لغات و طرز ترکیب آنها، از لحاظ قواعد زبان و مفاد معنی هر کلمه در آن عصر، و طرز تخیل و ادای آن تخیلات از لحاظ حالات روحی شاعر، که وابسته به تأثیر محیط و طرز معیشت و علوم و زندگی مادی و معنوی هر دوره باشد، آنچه از این کلیات حاصل می شود آب و رنگی خاص به شعر می دهد که آن را «سبک شعر» می نامیم، و قدما گاهی به جای سبک «طرز» و گاه «طریقه» و گاه «شیوه» استعمال می کردند. 1 سبک خراسانی یا ترکستانی 2 سبک عراقی 3 سبک هندی 4 بازگشت ادبی یا سبکهای جدید که منتهی به سبک جدید دوره مشروطه شده است. سبک خراسانی:
سبک خراسانی که آن را سبک ترکستانی هم می گویند در واقع طنز و شیوه شاعران خراسان بوده است. در این شیوه که از اولین دوران های شعر فارسی یعنی اوایل قرن چهارم تا اواسط قرن ششم ادامه داشت. شاعران و استادان زیادی مانند: رودکی، فرخی، عنصری، فردوسی، منوچهری، ناصرخسرو، سنایی و مسعود سعد سلمان ظهور کرده و شیوه خراسانی را به کمال رساندند. سبک خراسانی دو مرحله دارد: دوره سامانی و دوره غزنوی و سلجوقی. در دوره سامانی، سادگی بیان و کهنگی تعبیرات و اصطلاحات به خوبی مشخص است. غلبه کلمات فارسی بر واژه های عربی و توجه به توصیفات طبیعی و ساده و محسوس و عینی از ویژگیهای شعر این دوره محسوب می شود. موضوعاتی که در شعر این دوره مطرح می شود غالباً یا مدح است و یا هجور و هزل که هر دو ملایم است و معتدل و دور از اغراق. تغزلات عاشقانه و پند و اندرز و حکمت با شیوه ای شاعرانه و نه عالمانه نیز از مشخصات شعر این دوره به شمار می رود. از قالبهای مهم در این عصر می توان به قصیده و مثنوی اشاره کرد. در قصیده معمولاً موضوع مدح و هجو و تغزل است و در مثنوی تمثیل و داستان و حماسه بیان می شود. قالبهای دیگری مانند رباعی و دوبیتی گه گاه در یک دوره دیده می شود و تعداد آن ها بسیار اندک است. صنایع لفظی و معنوی در شعر این دوره اگر وجود داشته باشد خالی از تکلف و تصنع است در حدی نیست که بتوان به آنها اعتنا کرد. استفاده از بعضی معلومات علمی و برخی آیات و احادیث نبوی و روایات تاریخی و حماسی هم در شعر این دوره وجود دارد اما همه ی این مواد چنان در کلام به کار رفته است که صفت اصلی شعر این دوره یعنی سادگی بیان همچنان برجا می ماند و از بین نمی رود. سبک خراسانی در دوره غزنوی و اوایل سلجوقی گذشته از بعضی مختصات لفظی و خصایص دستوری که در واقع مربوط به زبان و لهجه ی منطقه خراسان قدیم می شود، با شعر دوره سامانی تفاوتهایی دارد. از جمله این که سادگی بیان، جای خود را به استحکام و سنگینی کلام می دهد و شعر تا حدی به پختگی می رسد. هر چند شعر فرخی با صفت سادگی همراه است، اما پختگی و استحکام کلام در آن کاملاً مشهود است. عنصری و منوچهری و بعدها ناصرخسرو و سنایی به تدریج سادگی طبیعی را از شعر سبک خراسانی دور می سازند و آن را تا حدی از میان می برند. در سبک این دوره بعضی قالب های تازه مانند ترجیع بند و ترکیب بند و نیز مسمط و قطعه به وجود می آید. با این همه قصیده و مثنوی از قالب های معتبر این سبک است. صنایع بدیع اعم از لفظی و معنوی و انواع تشبیهات در شعر این دوره رواج داشته است. شاعرانی مانند عنصری، منوچهری، ناصرخسرو و سنایی از اصطلاحات فلسفی، نجوم، ریاضیات و بعضی مباحث علوم طبیعی و پزشکی در شعر خود استفاده می کند و به این ترتیب رنگی عالمانه به شعر خود می زدند. استفاده از احادیث و آیات قرآنی و نیز اشعار عربی در میان شاعران این دوره رواج بیشتری یافت. مثلاً منوچهری که دیوان اشعار عربی را از برداشت نمی توانست خود را از زیر نفوذ و تاثیر آن خارج سازد و ناصرخسرو و سنایی معلومات و مطالعات دینی خود
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
ادبیات و سبکهای شعر
زبان و ادبیات جلوه گاه اندیشه ، آرمان ، فرهنگ و تجارب و روحیات یک جامعه است . انسان ها در گذر زمان از زبان برای انتقال پیام ها ، عواطف و اندیشه های خویش بهره جسته اند و از ادبیات که زبان برتر است به عنو ان ابزاری در انتقال بهتر ، بایسته تر و مؤثرتر اندیشه خود استفاده کرده اند . ادبیات ، در تلطیف احساسات ، پرورش ذوق و ماندگار کردن ارزش ها و اندیشه ها سهمی بزرگ و عمده بر دوش داشته است . به همین دلیل هر اندیشه ای که در قالب مناسب خویش ریخته شود پایا و مانا خواهد بود . زبان و ادب فارسی ، زبان دوم عالم اسلام و زبان اول عالم تشیع ، عامل وحدت ملی و پل انتقال مواریث ارجمند فرهنگی از نسل های گذشته به امروز و از امروز به آینده است . به همین دلیل مضامین پر شور عرفانی ، حکمی ، فلسفی ، اخلاقی و هنری در زبان و ادب فارسی چشمگیر و چشم نواز است .
سبک شعر، یعنی مجموع کلمات و لغات و طرز ترکیب آنها، از لحاظ قواعد زبان و مفاد معنی هر کلمه در آن عصر، و طرز تخیل و ادای آن تخیلات از لحاظ حالات روحی شاعر، که وابسته به تأثیر محیط و طرز معیشت و علوم و زندگی مادی و معنوی هر دوره باشد، آنچه از این کلیات حاصل می شود آب و رنگی خاص به شعر می دهد که آن را «سبک شعر» می نامیم، و قدما گاهی به جای سبک «طرز» و گاه «طریقه» و گاه «شیوه» استعمال می کردند. 1 سبک خراسانی یا ترکستانی 2 سبک عراقی 3 سبک هندی 4 بازگشت ادبی یا سبکهای جدید که منتهی به سبک جدید دوره مشروطه شده است. سبک خراسانی:
سبک خراسانی که آن را سبک ترکستانی هم می گویند در واقع طنز و شیوه شاعران خراسان بوده است. در این شیوه که از اولین دوران های شعر فارسی یعنی اوایل قرن چهارم تا اواسط قرن ششم ادامه داشت. شاعران و استادان زیادی مانند: رودکی، فرخی، عنصری، فردوسی، منوچهری، ناصرخسرو، سنایی و مسعود سعد سلمان ظهور کرده و شیوه خراسانی را به کمال رساندند. سبک خراسانی دو مرحله دارد: دوره سامانی و دوره غزنوی و سلجوقی. در دوره سامانی، سادگی بیان و کهنگی تعبیرات و اصطلاحات به خوبی مشخص است. غلبه کلمات فارسی بر واژه های عربی و توجه به توصیفات طبیعی و ساده و محسوس و عینی از ویژگیهای شعر این دوره محسوب می شود. موضوعاتی که در شعر این دوره مطرح می شود غالباً یا مدح است و یا هجور و هزل که هر دو ملایم است و معتدل و دور از اغراق. تغزلات عاشقانه و پند و اندرز و حکمت با شیوه ای شاعرانه و نه عالمانه نیز از مشخصات شعر این دوره به شمار می رود. از قالبهای مهم در این عصر می توان به قصیده و مثنوی اشاره کرد. در قصیده معمولاً موضوع مدح و هجو و تغزل است و در مثنوی تمثیل و داستان و حماسه بیان می شود. قالبهای دیگری مانند رباعی و دوبیتی گه گاه در یک دوره دیده می شود و تعداد آن ها بسیار اندک است. صنایع لفظی و معنوی در شعر این دوره اگر وجود داشته باشد خالی از تکلف و تصنع است در حدی نیست که بتوان به آنها اعتنا کرد. استفاده از بعضی معلومات علمی و برخی آیات و احادیث نبوی و روایات تاریخی و حماسی هم در شعر این دوره وجود دارد اما همه ی این مواد چنان در کلام به کار رفته است که صفت اصلی شعر این دوره یعنی سادگی بیان همچنان برجا می ماند و از بین نمی رود. سبک خراسانی در دوره غزنوی و اوایل سلجوقی گذشته از بعضی مختصات لفظی و خصایص دستوری که در واقع مربوط به زبان و لهجه ی منطقه خراسان قدیم می شود، با شعر دوره سامانی تفاوتهایی دارد. از جمله این که سادگی بیان، جای خود را به استحکام و سنگینی کلام می دهد و شعر تا حدی به پختگی می رسد. هر چند شعر فرخی با صفت سادگی همراه است، اما پختگی و استحکام کلام در آن کاملاً مشهود است. عنصری و منوچهری و بعدها ناصرخسرو و سنایی به تدریج سادگی طبیعی را از شعر سبک خراسانی دور می سازند و آن را تا حدی از میان می برند. در سبک این دوره بعضی قالب های تازه مانند ترجیع بند و ترکیب بند و نیز مسمط و قطعه به وجود می آید. با این همه قصیده و مثنوی از قالب های معتبر این سبک است. صنایع بدیع اعم از لفظی و معنوی و انواع تشبیهات در شعر این دوره رواج داشته است. شاعرانی مانند عنصری، منوچهری، ناصرخسرو و سنایی از اصطلاحات فلسفی، نجوم، ریاضیات و بعضی مباحث علوم طبیعی و پزشکی در شعر خود استفاده می کند و به این ترتیب رنگی عالمانه به شعر خود می زدند. استفاده از احادیث و آیات قرآنی و نیز اشعار عربی در میان شاعران این دوره رواج بیشتری یافت. مثلاً منوچهری که دیوان اشعار عربی را از برداشت نمی توانست خود را از زیر نفوذ و تاثیر آن خارج سازد و ناصرخسرو و سنایی معلومات و مطالعات دینی خود
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
ادبیات و سبکهای شعر
زبان و ادبیات جلوه گاه اندیشه ، آرمان ، فرهنگ و تجارب و روحیات یک جامعه است . انسان ها در گذر زمان از زبان برای انتقال پیام ها ، عواطف و اندیشه های خویش بهره جسته اند و از ادبیات که زبان برتر است به عنو ان ابزاری در انتقال بهتر ، بایسته تر و مؤثرتر اندیشه خود استفاده کرده اند . ادبیات ، در تلطیف احساسات ، پرورش ذوق و ماندگار کردن ارزش ها و اندیشه ها سهمی بزرگ و عمده بر دوش داشته است . به همین دلیل هر اندیشه ای که در قالب مناسب خویش ریخته شود پایا و مانا خواهد بود . زبان و ادب فارسی ، زبان دوم عالم اسلام و زبان اول عالم تشیع ، عامل وحدت ملی و پل انتقال مواریث ارجمند فرهنگی از نسل های گذشته به امروز و از امروز به آینده است . به همین دلیل مضامین پر شور عرفانی ، حکمی ، فلسفی ، اخلاقی و هنری در زبان و ادب فارسی چشمگیر و چشم نواز است .
سبک شعر، یعنی مجموع کلمات و لغات و طرز ترکیب آنها، از لحاظ قواعد زبان و مفاد معنی هر کلمه در آن عصر، و طرز تخیل و ادای آن تخیلات از لحاظ حالات روحی شاعر، که وابسته به تأثیر محیط و طرز معیشت و علوم و زندگی مادی و معنوی هر دوره باشد، آنچه از این کلیات حاصل می شود آب و رنگی خاص به شعر می دهد که آن را «سبک شعر» می نامیم، و قدما گاهی به جای سبک «طرز» و گاه «طریقه» و گاه «شیوه» استعمال می کردند. 1 سبک خراسانی یا ترکستانی 2 سبک عراقی 3 سبک هندی 4 بازگشت ادبی یا سبکهای جدید که منتهی به سبک جدید دوره مشروطه شده است. سبک خراسانی:
سبک خراسانی که آن را سبک ترکستانی هم می گویند در واقع طنز و شیوه شاعران خراسان بوده است. در این شیوه که از اولین دوران های شعر فارسی یعنی اوایل قرن چهارم تا اواسط قرن ششم ادامه داشت. شاعران و استادان زیادی مانند: رودکی، فرخی، عنصری، فردوسی، منوچهری، ناصرخسرو، سنایی و مسعود سعد سلمان ظهور کرده و شیوه خراسانی را به کمال رساندند. سبک خراسانی دو مرحله دارد: دوره سامانی و دوره غزنوی و سلجوقی. در دوره سامانی، سادگی بیان و کهنگی تعبیرات و اصطلاحات به خوبی مشخص است. غلبه کلمات فارسی بر واژه های عربی و توجه به توصیفات طبیعی و ساده و محسوس و عینی از ویژگیهای شعر این دوره محسوب می شود. موضوعاتی که در شعر این دوره مطرح می شود غالباً یا مدح است و یا هجور و هزل که هر دو ملایم است و معتدل و دور از اغراق. تغزلات عاشقانه و پند و اندرز و حکمت با شیوه ای شاعرانه و نه عالمانه نیز از مشخصات شعر این دوره به شمار می رود. از قالبهای مهم در این عصر می توان به قصیده و مثنوی اشاره کرد. در قصیده معمولاً موضوع مدح و هجو و تغزل است و در مثنوی تمثیل و داستان و حماسه بیان می شود. قالبهای دیگری مانند رباعی و دوبیتی گه گاه در یک دوره دیده می شود و تعداد آن ها بسیار اندک است. صنایع لفظی و معنوی در شعر این دوره اگر وجود داشته باشد خالی از تکلف و تصنع است در حدی نیست که بتوان به آنها اعتنا کرد. استفاده از بعضی معلومات علمی و برخی آیات و احادیث نبوی و روایات تاریخی و حماسی هم در شعر این دوره وجود دارد اما همه ی این مواد چنان در کلام به کار رفته است که صفت اصلی شعر این دوره یعنی سادگی بیان همچنان برجا می ماند و از بین نمی رود. سبک خراسانی در دوره غزنوی و اوایل سلجوقی گذشته از بعضی مختصات لفظی و خصایص دستوری که در واقع مربوط به زبان و لهجه ی منطقه خراسان قدیم می شود، با شعر دوره سامانی تفاوتهایی دارد. از جمله این که سادگی بیان، جای خود را به استحکام و سنگینی کلام می دهد و شعر تا حدی به پختگی می رسد. هر چند شعر فرخی با صفت سادگی همراه است، اما پختگی و استحکام کلام در آن کاملاً مشهود است. عنصری و منوچهری و بعدها ناصرخسرو و سنایی به تدریج سادگی طبیعی را از شعر سبک خراسانی دور می سازند و آن را تا حدی از میان می برند. در سبک این دوره بعضی قالب های تازه مانند ترجیع بند و ترکیب بند و نیز مسمط و قطعه به وجود می آید. با این همه قصیده و مثنوی از قالب های معتبر این سبک است. صنایع بدیع اعم از لفظی و معنوی و انواع تشبیهات در شعر این دوره رواج داشته است. شاعرانی مانند عنصری، منوچهری، ناصرخسرو و سنایی از اصطلاحات فلسفی، نجوم، ریاضیات و بعضی مباحث علوم طبیعی و پزشکی در شعر خود استفاده می کند و به این ترتیب رنگی عالمانه به شعر خود می زدند. استفاده از احادیث و آیات قرآنی و نیز اشعار عربی در میان شاعران این دوره رواج بیشتری یافت. مثلاً منوچهری که دیوان اشعار عربی را از برداشت نمی توانست خود را از زیر نفوذ و تاثیر آن خارج سازد و ناصرخسرو و سنایی معلومات و مطالعات دینی خود
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 61
سبکهای معماری
چکیده :هدف از این موضوع درک مفهوم مدرنیسم ،علل پیدایش و پاره ای از خصوصیات آن است .در این مقاله ابتدا به مفهوم مدرنیته و مدرنیسم وتفاوت آنها اشاره خواهد شد و سپس با ذکر یک نمونه شهر معاصر به جمعبندی نظرات و مباحثی چون :رابطه جامعه مدنی و آیین شهروندی،خصوصیات مدرنیزاسیون شهری و ثمرات ورود مدرنیته در شهرسازی ایران اشاره خواهد شد .مقدمه :واژه مدرنیسم به معنای نو گرایی و نو سازی است و مدرنیزاسیون عملی که منتج از مدرنیسم و مبتنی بر مدرنیته و افکار مدرن است .پیدایش مدرنیته با پیدایش جوامع مدرن (کشورهای اروپای غربی) هم زمان بوده است ولی در اینکه آغاز مدرنیته چه زمانی است میان محققان توافق نیست ولی عمدتاً از سال 1890 تا1930 مد نظر است.1 آغاز عصر مدرن رویدادی بود که در آن مجموعه اندیشهها قوام یافته بودند تا جنبشهای جدیدی را که تجسم بخش روح جامعه صنعتی بودند شکل دهند، مصالح و روش های نوین ساخت وساز به معماران و مهندسین این توان را داده بود تا شیوههای ساخت و ساز را کشف کنند.2 با ظهور عصر صنعت و گسترش صنایع تولید انبوه بسیاری از مردم به سرعت از شیوه زندگی قرون وسطی به شیوه زندگی مدرن گرویدند. 3آغاز عصر مدرن با پیدایش خردگرایی، روشنفکری، علم مداری و دین پیرایی همراه بود.4 انگیزه اصلی مدرنیسم کم کردن توان سرمایهداری صنعتی که به عنوان واسطه بین سرمایهدارانی عمل کرده بود که شهرها را توسعه داده بودند. شهرهایی که بدون کیفیت مطلوب فقط برای تولید ساخته شده بودند.5 هدف اصلی مدرنیسم حذف تدریجی ساختار اجتماعی منفرد و جایگزین کردن با یک بنیان واحد و جامع بود. مدرنیسم نوعی پیوستگی با اهداف اجتماعی دارد.6 نیاز به پروژههای مسکن عمومی در اروپا و روسیه ، سبب تبلور دیدگاههای نوین در بین معماران و شهرسازان گردید. 7و پیدایش شهرسازی معاصر ممکن نبود مگر بعد از تغییرات مهم فنی ، اقتصادی و اجتماعی که به انقلاب صنعتی شهرت دارد و طی نیمه دوم قرن 18 در غرب اروپا به وقوع پیوست. 8نبوغ جامعه مدرن مرهون اندیشه ای بود که مفروضات جامعه جدید صنعتی را بر اساس متغیر های موجود در جامعه آن زمان ،سازماندهی و تبیین می نمود.9معماری کلاسیک
معماری گوتیک
معماری باروک
معماری روکوکو
معماری ایرانی
معماری جهان اسلام
معماری چینی
معماری هندی
مکتب باوهاوس
مکتب شیکاگو
نو گرایی (مدرنیسم)
نو مدرن (نیو مدرنیزم)
پسانوگرایی (پُستمدرنیسم)
تندیس گرایی
سازه گرایی
ساختارشکنی (واسازی)
معماری پرش کیهانی ( غیر خطی )
1- طرح موضوع1-1- تعریف:درباره مدرنیته و مدرنیسم نظر واحدی وجود ندارد10.ولی مدرنیسم در معانی زیر بکار می رود: • گرایش فرهنگی که از دل مدرنیته بر آمده11 • بر تجربه فرهنگی دلالت دارد که ماهیت آن روشن و شفاف نیست. این امر از ابهام مدرنیته سر چشمه میگیرد.12 • روش نوین زندگی عصر جدید13• جنبشی عظیم که از دل حرکت های اصلاح طلبانه و در واکنش به شهرهای صنعتی قرن19بود.14 • کلیه حرکت ها و سبکها در ادبیات ، هنر ومعماری 15• عکس العملی فرهنگی به فرآیند مدرنیزاسیونی بود که با رشد سرمایه داری در سده های 19و20 همراه میشد.16 1-2- تفاوت مدرنیته و مدرنیسم 1-2-1- مدرنیته وضعیت و حالتی که در تاریخ اتفاق افتاده و نوعی نگرش به هستی و زندگی است. ولی مدرنیسم ایدئولوژی و بنا به رویکردی فهم مدرنیته از خود است . 171-2-2- مدرنیته به سه حوزه (علم ، سیاست، هنر) ولی مدرنیسم به دو حوزه (هنر و فرهنگ) مربوط است.18 2- اهداف تحقیق هدف از ارائه این بحث این است که برنامه ریزان از نیروها و نظریاتی که شهرها را شکل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
رابطه بین سبکهای مختلف دلبستگی با رضایتمندی زناشویی
The Relationship between Attachment Styles
and Marital Satisfaction
دکتر علیرضا رجایی
دانشگاه آزاداسلامی تربتجام
مهدی نیّری
دانشگاه آزاداسلامی تربت جام
شیرین صداقتی
کارشناس ارشد روانشناسی
چکیده
سبکهای دلبستگی که در چهارچوب رابطه کودک- مادر، استقرار مییابند، روابط هیجانی فرد دربزرگسالی راتحت تأثیر قرار میدهند. هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه سبکهای مختلف دلبستگی با رضایتمندی- زناشویی بود.نمونه آماری شامل 159دبیر متاهل (81 زن و 78 مرد)،در مقاطع راهنمایی ومتوسطه شهر تایباد ، باروش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند.آزمودنیها،پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان کولینزورید (1990) ،پرسشنامه دلبستگی به مادر(صداقتی 1385) و پرسشنامه رضایتمندی زناشویی انریچ ( سلیمانیان ، 1373) راتکمیل کردند. برای تحلیل فرضیههای پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون ، رگرسیون چند متغیری، آزمون توکی و t گروههای مستقل استفاده شد. یافته های تحقیق نشان دادکه بین رضایت زناشویی با سبک دلبستگی ایمن رابطه مثبت معنا دار(53/0) و با سبکهای دلبستگی اجتنابی ودوسواگرا رابطه منفی معنادار(28/0- و 38/0 - ) وجود دارد .همچنین سبکهای دلبستگی می تواند واریانس زناشویی را بطور معناداری تبیین کند . در مورد رابطه سبکهای دلبستگی به مادر و رضایت زناشویی نیز نتایج نسبتا" مشابهی به دست آمد . میزان رضایتمندی زناشویی بین زنان و مردان در سبکهای دلبستگی ایمن و اجتنابی تفاوت معنادار نداشت ، ولی در سبک دلبستگی دوسوگرا بین دو جنس تفاوت معنادار به دست آمد. در نهایت بین زنان و مردان از نظر رضایتمندی زناشویی تفاوت معنادار وجود نداشت.
واژههای کلیدی: سبکهای دلبستگی (ایمن، اجتنابی و دوسوگرا)، رضایتمندی زناشویی.
Ali Reza Rajaei, ph.D.
Islamic Azad University Torbat Jam Branch
Mehdi nayyeri
Islamic Azad University Torbat Jam Branch
Shirin sedaghati
M. A . in Psychology
Abstract
Attachment styles that estabilished in chid- mother relationships influences the emotional relationships in adulthood. The main purpose of this research, was study of relationship between attachment styles and marital satisfaction in married teachers. The statistical sample of this research contained of 159 married teachers (78 men and 81 women) in high and guidance schools of taybad city, That were determined through random selection.The Relationhips Adult Attachment Scale(RAAS)(Collins & Read, 1990)ENRICH Marital Satisfaction (Olson et al ., 1978, 1987) andAttachment to Mother Questionnaires (AMQ)( Sedaghati ,1385) were administered to all the subjects. For analyzing research hypothesis, we have used pearson correlation, multiple regression, Tukey's HSD test and t- independent groups.The results of this research showed that there are a positive relationship between marital satisfaction and secure attachment(0/53) , and negative relationship with avoidant and ambivalent attachment styles (-0/28 , -0/38). Attachment styles can significantly predicted marital staisfaction. Secure people have more marital satisfaction than avoidant and ambivalent. The difference of marital satisfaction between men and women in secure and avoidant attachment patterns was not significant. But it was significant in ambivalent attachment pattern. In general there is no significant difference between men and women marital satisfactory.
Key words: attachment styles (secure, avoidant and ambivalent), marital satisfaction.
مقدمه
دلبستگی پیوند عاطفی هیجانی نسبتاً پایداری است که بین کودک و مادر یا افرادی که نوزاد در تعامل منظم ودائم با آنهاست ، ایجاد میشود (پاپالیا، 2002). فروید براین باور بود که دلبستگی نوزاد به مادر به خاطر تغذیه و رفع نیاز فیزیولوژیکی است (سانتراک، 2002). هارلو و زیمرمن(1959؛ نقل از لسترام،1384/2002) فرضیه فروید را نقض کردند و بیان داشتند در ایجاد و تقویت دلبستگی کودک به مادر، تماس بدنی در مقایسه با تغذیه، عامل مهمتری است. سپس بالبی (1969، 1973، 1980 نقل از کرین،1384) مفهوم دلبستگی را از دیدگاه تحولی مورد ارزیابی قرار داد و نظریهاش را براین اساس بناکرد که احساسها و رفتارهای دلبستگی، از قبیل گریه، خنده، مکیدن و چنگزدن، نوزاد را به مادر نزدیک و از خطر دور میسازند، و جدایی از مادر، اضطراب و درماندگی کودک را برمیانگیزد. تجربههای واقعی فرد در مورد حساسیت، پاسخگو بودن، حضور فعال مراقب همچنین خلق و خوی کودک و هماهنگی روابط والد- کودک، اساس شکلدهی به سبکهای مختلف دلبستگی (ایمن، اجتنابی و دوسوگرا)، در خلال سالهای نوزادی و کودکی است (کاپلان، 1383/2000). تجربه هایی که نوزاد با مراقبش دارد در الگوهای روابط وی با دیگران درونی سازی میشوند و این الگوی عملی درونی شده، تعیین کننده چگونگی مفهوم نوزاد از خود و دیگران است ،مفهومی که بعدها در روابط با دیگران تعمیم می یابد (پینز، 2005).
تداوم الگوهای دلبستگی تا بزرگسالی و تأثیر آن بر روابط بین فردی افراد، در آینده و بزرگسالی،به پژوهشهای متعددی منجر شد که از آن میان می توان به پژوهش شارف وبارتو لومیو (1994)درباره ثبات و اعتبار الگوی درونی دلبستگی بزرگسال به وسیله مقیاس پیوسته و رتبهای در سه روش خودگزارش دهی، مصاحبه نیمهساخت یافته و گزارش همسرانشان، که ثبات متوسطی را نشان داد،اشاره کرد. بکویت،کوهنوهامیلتون،1999؛ وینفلد،اسروفواگلوند،2000(نقل از استنبرگ،2002) بیان داشتند که الگوهای دلبستگی افراد، در صورتی که واقعه مهمی مانند طلاق یا از دست دادن والدین رخ ندهد ، ثابت باقی می مانند.
از مشهورترین پژوهشها در این زمینه پژوهشهای هازن و شیور،1987؛اینزورث،1991(نقل از پینز،2005)هستند که با الهام از، نظریه بالبی (1969)، در مورد ماهیت پیوندهای عاطفی، نقش دلبستگیهای متقابل بزرگسالان را در روابط زوجین بررسی کردند. نتایج نشان داند که مشخصههای پیوند عاطفی بین زوجین با مشخصههای پیوندهای عاطفی کودک-مادر قابل مقایسه است و سبکهای شناخته شده دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا، افکار، احساسها و رفتار زوجین را در روابط زناشویی تحت تأثیر قرار میدهند.
از جمله تحقیقات انجام شده در این زمینه میتوان به پژوهشهای (بشارت، 1380؛ بشارت، شریفی و ایروانی، 1380؛ بشارت، گلینژاد و احمدی، 1381؛ اصغری نژاد و دانش، 1384) اشاره کرد که همگی بیانگر این مطلب هستندکه آزمودنیها با سبک دلبستگی ایمن از مشکلات زناشویی کمتر، مشکلات بین شخصی کمتر و سطح شادکامی بیشتری نسبت به آزمودنیها واجد سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا، برخوردارند. نتایج پژوهش(فینی،1999 ؛ داویلا ، برادبوری و فینجام ، 1998)در زمینه ارتباط سبک دلبستگی بزرگسالان با میزان مهار احساسات وعواطف ، این نکته را برجسته کردند که افراد دلبسته نا ایمن ( آرامش کم ، عدم ارتباط نزدیک وافزایش اضطراب در ارتباطها ) در مقایسه با افراد ایمن در روابط خود با دیگران ، بیشتر متمایل به مهار عواطف و احساسهای مثبت خود هستند . همچنین کسب ، داویلا و براد بوری ( 2001 ) ، نشان دادند که درک مثبت از همسران که از ویژگیهای افراد با سبک دلبستگی ایمن است رفتارهای حمایتی و رضایتمندی زناشویی در زوجین را پیش بینی می کند.
در پژوهش جالبی که توسط مکیولانسر و فلورین (2003) انجام گرفت ، نقش بیماری ، سبک دلبستگی و رضایت زناشویی در مادران نوزادان مبتلا به بیماریCHD ( بیماری قلبی مادرزادی ) بررسی شد . بدین صورت که سبک دلبستگی مادران 85 نوزاد متولد شده با بیماری CHD ، 2 هفته بعد از تشخیص بیماری در نوزادانشان ، تعیین شد . سپس یک سال بعدهم مادران از نظر رضایت زناشویی و روشهای مقابله با مشکل، بررسی شدند که نتایج ، نشان دادند ، میزان رضایتمندی زناشویی در مادران با سبک دلبسته اضطرابی واجتنابی ، به گونه ای چشمگیری ، کاهش یافت. هرچند بیماری واضطراب ناشی از آن به طور مستقیم برکاهش رضایتمندی زناشویی تأثیر داشت ، اما پیامد منفی دلبستگی اجتنابی و اضطرابی در دوره های درمان و آموزش روشهای مقابله با مشکل ، متمرکز شده بود. یافته های کاچادورین ، فینجام و داویلا ( 2004 ) ، روشن کرد که تمایل به گذشت در روابط ، با دلبستگی ایمن و رضایتمندی بین متأهلین مرتبط است . همچنین ( بانس ، 2004 ؛ الیوزوکاستا ، 2000 ) بدین نتایج دست یافتند که دلبستگی ایمن با افزایش رضایتمندی زناشویی ودلبستگی ناایمن با کاهش رضایتمندی زناشویی ارتباط دارد.
نستا و گیبل ( 2005 ) ، در مقایسه فراوانی شدت هیجانهای افراد با سبکهای مختلف دلبستگی در موقعیتهای تحریک پذیر ، نتیجه گرفتندکه آزمودنیها با سبک دلبستگی اجتنابی ، بعد از بروز خطا از طرف همسرشان ، عکس العمل منفی بیشتری در مقایسه با گروههای دیگر ، نشان می دهند . نجم ( 2005 ) نیز با هدف بررسی رابطه سبک دلبستگی، هوش هیجانی و رضایت زناشویی ، تحقیقی بین مردان و زنان پاکستانی انجام داد . و نتیجه گرفت که افراد باهوش هیجانی بالا ، به طور معنادار ، رضایت زناشویی بیشتری را گزارش دادند.مولر، وانگ وویکبرگ (2006)، رابطه سبک دلبستگی وروابط زوجین را بعد از والد شدن ، بررسی کردند . نمونه شامل 128 مادر و123 پدر بود که از یک مرکز مراقبت از سلامت فرزندان در جنوب سوئد ، انتخاب شدند . نتایج تحقیق نشان داد ، مادران و پدرانی که دلبستگی اضطرابی بیشتری گزارش داده بودند در روابط زناشویشان نیز رضایت کمتری داشتند. بنابراین ، سبک دلبستگی اضطرابی می تواند ، عدم رضایتمندی زناشویی را در روابط زناشویی پدران ومادران بعد از والدشدن به طور معناداری پیش بینی کند.
کافیتوس و سایدرایدز(2006) نیز رابطه بین دلبستگی ، حمایت و رفاه اجتماعی را در جوانی و بزرگسالی بررسی کردند و به این نتیجه رسیدندکه بین دلبستگی اضطرابی و رفاه اجتماعی رابطه معکوس وجود دارد واین ارتباط معکوس درگروه جوانان نسبت به بزرگسالان قوی تراست. رابطه دلبستگی اجتنابی با رضایتمندی و حمایت اجتماعی در گروه بزرگسالان نیز منفی بود. از تحقیقات اخیر در این زمینه می توان به پژوهش طولی سامسون ، کولینز ، ترن وهایدن ( 2007 ) اشاره کرد که به بررسی رابطه تظاهرات هیجانی و ارتباطهای عاطفی بزرگسالی باتجربه های دلبستگی در مراحل اولیه تحول اجتماعی پرداختند . این پژوهش در نمونه ای متشکل از 78 شرکت کننده در چهار دوره از زندگیشان ( نوزادی ، اواسط کودکی ، نوجوانی و اوایل بزرگسالی ) انجام گرفت و 25 سال طول کشید . نتایج این تحقیق نشان دادند ، شرکت کننده هایی که در دوران نوزادی دلبسته ایمن ، شناخته شدند در اواسط کودکی از لیاقت و کفایت اجتماعی بیشتری در بین همسالان برخوردار بودند .همچنین در نوجوانی واوایل بزرگسالی در روابط نزدیک خود با دوستان و شریکان زندگی تظاهرات هیجانی وعاطفی مناسب تری نشان دادند .
شایان ذکر است، اکثر محققان داخل و خارج از کشور که در زمینه دلبستگی فعالیت داشتهاند، از طریق ارزیابی مهارتهای ایجاد ارتباط با دیگران به تعیین سبک دلبستگی آزمودنیها پرداختهاند. در حالی که تأکید بالبی، بنیانگذاراین نظریه، بیشتر بر اهمیت روابط مادر – کودک در سالهای نخستین زندگی بوده است. بدین منظور در این تحقیق پرسشنامهای طراحی شدتاروابط مادر-کودک را به منظور تعیین سبک دلبستگی افراد مورد بررسی قرار دهد.
در این راستا،فرضیه های زیر بررسی شدند.
1.بین سبکهای دلبستگی ومیزان رضایتمندی زناشویی رابطه وجود دارد.