لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
بررسی اثرات سوء زیست محیطی ناشی از آلودگی نفتی در دریای خزر
زهره اسکندی – دانشجوی رشته زیست گیاهی – دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرگان
کمیل حسینی امیرآبادی – دانشجوی رشته شیمی کاربردی – دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرگان
استاد راهنما : خانم دکتر قائمی
چکیده :
امروزه انواع آلودگی های محیط های آبی( اقیانوس ها ، دریاها ، دریاچه ها و رودها ) به دلیل اهمیت آنها بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته اند . دریای خزر به عنوان بزرگ ترین دریاچه جهان نیز دچار انوع آلودگی ها می باشد . اگر چه بعضی از انواع آلودگی ها از مناطق ساحلی و مستقر در خشکی نشأت می گیرند ، اما عامل عمده آلودگی در دریای خزر آلودگی نفتی می باشد . مواد نفتی اگرچه در اندازه محدود توسط کشتی هایی بسار کهنه با تانگرهای کوچک با گنجایش کمتر از 500 تن در دریای خزر حمل می شوند و افزون بر آن بنادر فاقد محل دریافت و تسهیلات انبار کردن مناسب هستند ، از این رو خطر ریزش این مواد به دریا طی حمل و نقل قابل ملاحظه است . مطالعات و تحقیقات نشان می دهد که با توجه به کمتر بودن عمق دریای خزر در بخش شمالی و بیشتر بودن عملیات اکتشاف و استخراج نفت در این بخش و با توجه به جهت جریانات آب دریای خزر که به سمت بخش جنوبی است ، به نظر می رسد که عملیات حمل و نقل مواد نفتی بیشتر به ضرر بخش جنوبی است این دریا که ایران در آن قرار دارد تمام شود ، هرچند که به دلیل بیشتر بودن عمق دریا در بخش جنوبی ، این موضوع مد نظر قرار نگرفته است. با توجه به اهمیت دریای خزر از نظر شیلاتی ، اقلیمی و اقتصادی ضروری است که به موضوع آلودگی دریای خزر اهمیت ویژه داده شود .
در این مقاله سعی شده است که ابعاد و علل آلودگی نفتی دریای خزر و تاثیرات آن و همچنین راهکارهای مقابله با آن تا حدوده ی مشخص شود.
1- مقدمه
تا مدت های مددی این تصور در ذهن بشر وجود داشت که آب دریاها و اقیانوس ها آنقدر گسترده است که می توان از میزان مواد آلوده کننده آن چشم پوشی نمود . اما امروزه این مساله با توجه به اثرات مستقیم و غیر مستقیم آلودگی آب دریاها به زندگی انسان بسیار جدی تر مطرح می باشد . ]11[ آلودگی های محیط های آبی و دریایی در اثر عوامل مختلفی شکل می گیرند که یکی از مهم ترین این عوامل نفت و مسائل مربوط به آن می باشد ]10[ .
دریاچه خزر با مساحت 400 هزار کیلومترت مربع بزرگترین دریاچه روی کره زمین است ، وسعت آن بیش از 5 برابر دریاچه سوپریو، یکی از بزرگترین دریاچه های جهان در آمریکا می باشد ]2[ . از این رو خزر به علت بزرگ بودن آن به عنوان دریا شناخته شده است . همچنین دریای خزر در محل تلاقی خاورمیانه ، اروپا و آسیا ، در منطقه های بسیار پر اهمیت و استراتژیک قرار دارد . این دریا به علت داشتن جزایر ، تالاب ها ، خلیج ها و مصب رودخانه های مختلف و به واسطه ارزش های زیستگاهی برای گونه های کمیاب و ویژگی های تنوع زیستی منحصر به فرد خود از اهمیت اکولوژیکی به سزایی برخوردار است . کشور ایران به دلیل داشتن مرزهای گسترده دریایی در شمال و جوب در معرض خسارات زیست محیطی و اقتصادی ناشی از تردد کشتی ها و انتقال آب توازن آنها قرار دارد . در حال حاضر اگرچه خطرات بیساری محیط زیست دریای خزر را تهدید می کند اما آلودگی حاصل از حمل و نقل مواد نفتی از بقیه تاثیرگذارتر است. به گونه ای که باعث نگرانی های جدی دراین زمینه شده است . امروزه بخش حمل ونقل نیز به عنوان یکی از آلوده کننده ترین بخش های اقتصادی می باشد که آثار و تبعات زیان آور آن در بخش های مختلف به اقتصاد ملی زیان وارد می کند . ورود نفت به دریا می تواند از طریق تراوش های طبیعی نفت و گاز و جریان رودخانه ها و یا توسط انسان از طریق فعالیت های کشتیرانی و حفاری صورت گیرد . از میان تمامی منابع آلودگی نفتی ، حوادث مربوط به نفتکشها و یا انفجار چاه های نفت ، از جمله خطرناک ترین آنها می باشد که در مدت زمان کوتاهی باعث فاجعه می شوند . در این میان نفتکشها و لوله های انتقال نفت و گاز مهم ترین و متداول ترین روشهای انتقال منابع هیدروکربن می باشند . انجام عملیات با اندکی سهل انگاری و نیز ناآگاهی یا آگاهی نادرست از شرایط اقلیمی ، تهدیدات زیان بار زیست محیطی وجبران ناپذیری به همراه خواهد داشت . توجه به ویژگی های منحصر به فرد هر محیط آبی ، پیش از انجام عملیات لوله گذاری در بستر دریا ، آگاهی از شرایط فیزیکی وشیمیایی ، زمین شناسی ، اقلیمی و زیست محیطی مناطق مورد نظر لازم و ضروری است . خوردگی لوله های نفت و گاز در بستر دریا ، فرسودگی آن و از بین رفتن پوشش های حفاظ لوله های فلزی در محیط دریایی می تواند باعث نشت نفت و گاز در اکوسیستم های آبی شود .
2- اهمیت دریای خزر و حفظ محیط زیست آن
دریای خزر به لحاظ تاثیر بر شرایط آب و هوای مناطق هم جوار و با برخورداری از جزایر ، تالاب ها ، خلیج ها و مصب رودخانه های مختلف و زیست گاهی منحصر به فرد ، اهمیت بوم شناختی (اکولوژیک) به سزایی دارد ]5[
در اهمیت این دریاچه همین بس که از نظر اقتصادی دارای دو نوع طلای سیاه نفت و خاویار می باشد . منابع آبزیان این دریا برای کشورهای مجاور آن اهمیت حیاتی دارد . متوسط صید آبزیان سالانه حدود 600 هزار تن است که یک موقعیت ممتاز محسوب می شود . ]7[ . به علاوه این دریا محل طبیعی با ارزش ترین آبزیان یعنی ماهی خاویاری است که اهمیت خاصی در سطح جهان دارد . 90 درصد خاویار جهان یعنی سالانه بیش از 700 تن از این دریا استحصال می گردد.]3[ فلات قاره دریای خزر همچنین حاوی مقادیر عظیمی ذخایر انرژی ( نفت و گاز) می باشد که در قسمت بعد امار و ارقام مربوط به آن آورده شده است .
اقلیم حیاتی حوزه خزر سبب گردیده که در بخش هایی از آن به ویژه سواحل جنوبی ، جنگل های مطلوب و منحصر به فرد ایجاد شود و کشاورزی رونق داشته باشد و زمینه اشتغال و بهره گیری اقتصادی ساحل نشینان از این اراضی فراهم آید . همچنین دریای خزر به عنوان یک آبراه مشترک میان 5 کشور ساحلی ، معبری مناسب برای حمل ونقل دریایی و کسب در آمد از طریق تجارت کالاست و در عین حال زمینه لازم را برای انجام سفرهای تفریحی و بهره برداری از سواحل آن برای گردشگری در اختیار کشورهای واقع در حاشیه قرا رداده است .]5[
دریای خزر 5 کشور همسایه دارد که عبارتند از : ایران ، روسیه ، آذربایجان ، قزاقستان و ترکمنستان . جمهوری اسلامی ایران که ساحل جنوبی دریای خزر را در اختیار دارد ، نسبت به سایر کوشرها از لحاظ محصولات کشاورزی ، ماهیگیری و گردشگیری و نیز منابع جنگلی تا حد زیادی متاثر از حیط زیست خزر است . اگر چه دیگر کشورهای ساحلی بیشتر در پی بهره برداری از منابع زیر بستر دریا و افزایش درآمد ارزی خود هستند اما برای ایران حفظ محیط زیست دریا از اولویت بالایی برخوردار است .
3- منابع نفت دریای خزر
تاریخچه بهره برداری از منابع دریای خزر به قدمت تاریخی استحصال نفت است . منطقه دریای خزر دارای ذخایر تایید شده نفت با براورد 17 تا 33 میلیارد بشکه است که در حد پایین قابل قیاس با قطر و درحد بالا قابل قیاس با ایالات متحده است . در سال 2002 تولید نفت منطقه به حدود 6/1 میلیون بشکه تولید در سال 2010 به3 تا 9/4 میلیون بشکه در روز برسد که بیش از تولید سالیانه ونزوئلا ، بزرگ ترین تولید کننده آمریکای لاتین می باشد . برای اطلاعات بیشتر دراین زمینه جدول شماره 1 را مشاهده کنید . رشد تولید نفت از 1992 به این سود با افزایش بیش از 70 درصد ، در درجه نخست در کشورهای آذربایجان و قزاقستان صورت گرفته است ]7[ و ]8[ .
جدول شماره 1 : میزان ذخایر و تولید نفت کشورهای دریای خزر ]7[و ]8[
ذخایر (میلیارد بشکه )
کشور
ذخایر تایید شده نفت
بالقوه
کل
کمترین
بیشترین
کمترین
بیشترین
آذربایجان
7
5/12
32
39
5/44
ایران
1/0
15
1/15
قزاقستان
9
6/17
92
101
6/109
روسیه
3/0
7
3/7
ترکمنستان
5/0
17
38
5/38
7/29
کل
2/17
8/32
186
2/302
8/217
تولید
(هزار بشکه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 27 صفحه
قسمتی از متن .doc :
حمایت کیفری محیط زیست
نوشته: ریوچی هیرانو(Ryuchi Hirano) استاد حقوق دانشگاه توکیو
ترجمه: دکتر هادی خراسانی
پژوهشگر موسسه حقوق طبیعی
گزارش کلی ارائه شده به همین کنگره بین المللی حقوق تطبیقی
1- محیط زیست.
حتی یک نظر تحتمالی به گزارشهای ملی جداگانه ای که از کشورها رسیده است, نشان میدهد که تقریباً از ده سال پیش به اینطرف مسئله حفاظت محیط زیست موجب نگرانی تمام این کشورها گردیده است. معذلک می توان بین این کشورها از لحاظ درجه نگرانی آنها نسبت به محیط زیست و برداشت آنها نسبت به راه حل ها, تفاوتهائی تشخیص داد. این تفاوتها علاوه بر علل دیگر تا حدود زیادی از اختلافات بین نظام های اجتماعی و سطح صنعتی بودن این کشورها ناشی میگردد.
در حقیقت تفاوت بین درجه توجه کشورها به حفاظت محیط زیست در مفهومهای مختلفی که محیط زیست در این کشورها دارد و برداشتی که از این مفاهیم می شود, منعکس میگردد. شاید بتوان این کشورها را به دو گروه تقسیم کرد: اول کشورهائیکه روی بخش ها و عناصر معینی از محیط زیست که باید مورد حمایت قرار گیرند, تاکید میکنند. دوم کشورهائیکه محیط زیست را بجای اینکه قسمت ها و عناصر مختلف آن را در نظر بگیرند, من حیث المجموع مورد توجه قرار میدهند. بدین ترتیب از یکطرف کشورهائی را می یابیم که محیط زیست را از لحاظ آن بر حسب عناصر مختلف آن از قبیل هوا, آب و زمین, مورد توجع قرار میدهند و بنابراین روی بعضی از این عناصر وبخش های محیط زیست تاکید میکنند و آلودگی همین عناصر و قسمت ها بوده است که بعلت اثرات زیان بخش آنها در زندگی و سلامت افراد بشر, موجب نگرانی گردیده است.
در سوی دیگر کشورهای گروه دوم قرار دارند که محیط زیست را من حیث المجموع مورد توجه قرار داده و روی آن تاکید میکنند . ولی در اینجا باید خاطر نشان ساخت که برای این کشورها محیط زیست در حقیقت به آنچه که آن را می توان محیط زیست انسانی نامید, اطلاق می شود. بعبارت دیگر ارزش محیط زیست فقط تا جائیکه تصور میرود برای رفاه بشر اساسی, مفید و موثر می باشد, مورد توجه قرار میگیرد . بدین ترتیب در اینجا مفهوم محیط زیست به آن اندازه گسترده نیست که تمام نظام طبیعی را در بر بگیرد بلکه فقط آنچه را که برای رفاه بشر ضروری اشخیص داده می شود, منجمله ارزش های طبیعی, اقتصادی , فرهنگی و محیطی مطبوع محیط بشر را در بر میگیرد.
شاید اصطلاح سیستم رابطه بین عوامل اقلیمی و بشری که بوسیله میدا (Mayda) پیشنهاد شده است, برای توصیف مفهومی که این گروه دوم از کشورها از محیط زیست درک میکند, اصطلاح مناسبی باشد. این کشورها روی حفاظت یک سیستم اقلیمی و بشری تاکید میکنند و بعقیده آنها جلوگیری از آلودگی محیط قسمتی از این حفاظت محسوب می شود.
2- قانونگذاری درباره محیط زیست
بطوریکه پرنوسیل (PRENOSIL) خاطر نشان ساخته است, تفاوت در نحوه درک مفهوم محیط زیست بوسیله دو گروه کشورهای فوق الذکر, در سیاست های قانونگذاری آنها درباره محیط زیست منعکس می باشد. بدین معنی که اگر روی بخش های بخصوصی از محیط زیست تاکید شود, سیاست های قانونگذاری مربوط به محیط زیست پراکنده و ناهم اهنگ خواهند بود وبعکس اگر محیط زیست بطور کامل و من حیث المجموع در نظر گرفته شود, سیاست قانونگذاری مربوط به آن, فراگیرنده تر خواهد بود. در این مورد نخست, نسبت به یک برنامه اساسی جامعی توافق می شود و این سیاست در یک قانون پایه منعکس میگردد و سپس در قوانین جداگانه ای, مقررات قانونی برای حمایت از عناصر و قسمت های مختلف محیط زیست پیش بینی می شوند. بطور کلی کشورهای سوسیالیست جزو گروه دوم می باشند. بدین معنی که آنها میکوشند محیط زیست را من حیث المجموع مورد توجه قرار دهند و لذا در این زمنیه سیاست های فراگیرنده ای را اتخاذ کرده و بمورد اجراء گذاشته اند. گفته می شود که قانون اساسی یوگوسلاوی نخستین قانون اساسی ای است که مقررات اصلی مربوط به محیط زیست در آن گنجانیده شده است. قوانین اساسی کشورهای اتحاد جماهیر شوروی, بلغارستان و مجارستان نیز حاوی مقرراتی مربوط به حفاظت محیط طبیعی زیست می باشند. در مورد بلغارستان, باید خاطر نشان ساخت که بر مبانای قانونی اساسی آن کشور, شورای دولتی می تواند خط مشی اصلی مربوط به حفظ و بازسازی محیط طبیعی زیست را اعلام دارد. در رومانی حزب کمونیست آن کشور اصول اساسی مربوط به حفظ محیط زیست را تعیین کرده و قانون حفاظت محیط زیست در سال 1973 بمورد اجراء گذاشته شده است. در جمهوری دموکراتیک آلمان, قانون سیاست محیط زیست مصوب 1970 وجود دارد که بنا به گفته اوهلر oehler یک کد قانونی فراگیرنده های برای حفاظت محیط زیست محسوب می شود. بعکس کشورهای فوق الذکر, در کشورهائیکه آزادی فعالیت های موسسات اقتصادی و تولیدی یک اصل اساسی شناخته شده است, بین تدابیر مربوط به جلوگیری از اثرات زیان بخش ناشی از این موسسات, هم آهنگی وجود ندارد. بدین معنی که این تدابیر مربوط به عناصر انفرادی ویا بخش های مجزای محیط زیست می باشند. مثلاً کنستانت (constant) با ابراز تاسف میگوید که در بلژیک متاسفانه این حربه ها بصورت یک مجموعه قانونی که بتواند مبنای مجازاتهای کیفری قرار گیرد جمع آوری و تدوین نشده اند. قانونگذار کار خود را بتدریج و باوضع قوانین پراکنده ای که هر کدام هدف و نحوه اجرای جداگانه ای دارند, انجام دادخ است. این سیستم دارای نقائص جدی است و نتیجتاً بعلت فقدان یک برداشت جامع, یک سلسله متون پیچچیده ای را بوجود آورده است که هم آهنگی از خصوصیات عمده آن نیست.
در فرانسه باوضع مشابهی مواجه می شویم. بعقیده دلما- مارتی (Delma- Marty) قوانین فرانسه در این زمینه مخلوطی از متون نا هم آهنگ می باشد. معذلک حتی بعضی از کشورهائیکه آزادی فعالیت های موسسات اقتصادی و تولیدی را پذیرفته اند, باوضع قوانین بنیادی حفظ محیط زیست, توانسته اند تدابیر جامع و فراگیرنده ای برای مسائل مربوط به حفاظت محیط زیست اتخاذ نمایند که از آنجمله می توان قانون کنترل آلودگی مصوب 1974 انگلستان ,- قانون سیاست ملی محیط زیست مصوب 1970 ایالات متحده امریکا- قانون بنیادی محیط زیست مصوب 1976 و نزوئلاً و قانون بنیادی کنرل آلودگی محیط زیست مصوب 1970 ژاپن را بعنوان نمونه نام برد.
شک نیست که در زمان حاضر اتخاذ سیاست های بنیادی و اجرای قوانین پایهو تشویق انتخاب سیاست های جامع و فراگیرنده در مورد محیط زیست, مهم ترین و موثرترین وسیله برای حفظ محیط زیست محسوب می شوند. معذلک در مواردی که مقررات قانونی واحدی وضع می گردند, ضورت دارد که محیط زیست برحسب بخش ها و عناصر مختلف آن مورد توجه قرار گیرد. مثلا قانون بنیادی ژاپن, آلودگی آب- آلودگی خاک, ارتعاشات صدا- مشست کردن زمین و بوهای نامطبوع را بعنوان قسمت های مختلف آلودگی محیط زیست ذکر میکند و در مورد هر یک از این بخش ها, قوانین جداگانه وضع شده اند. بطوریکه پرنوسیل به حق خاطر نشان میسازد, این ارم مخصوصاً در صورتیکه مقررات قانونی کیفری وضع شده باشند, مصداق پیدا میکند. بعلاوه در مواردیکه مقررات قانونی کیفری وضع می گردند, باید مخصوصاً روی حفظ زندگی و سلامت افراد تاکید شود . اگر قرار باشد دامنه اجرای این قوانین از این حد تجاوز کند, باید با احتیاط عمل کرد.
3- حفاظت محیط زیست و توسعه صنعتی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
محیط زیست انسان
آنچه ما را احاطه کرده ، آنچه ما بر آن اثر می گذاریم و آنچه ما را متأثر می سازد تشکیل دهنده محیط زیست ما است بر این اساس همسایه ما ، خانه ما و کوچه ، خیابان و حتی سگهای ولگرد خیابان به همان اندازه به محیط زیست ما تعلق دارند . که جنگلها و پرندگان قسمتی از محیط زیست ما را تشکیل می دهند . همچنین خورشید ، ماه ، سیارات ، آب و هوا ، همه و همه عوامل و بخشهایی از محیط زیست ما می باشند .
بدین ترتیب پیچیدگی و تو در توئی محیط زیست انسان بر ما آشکار میشود در نتیجه برای سهولت امر و دستیابی به تعریفی عملی – علمی و روش و و نظم محیط زیست را به سه بخش کلی تقسیم می نماییم ، لکن باید در نظر داشت که این سه بخش همیشه با یکدیگر در ارتباط بوده ، نسبت به یکدیگر کنش متقابل داشته و در عالم واقع هرگز از هم تفکیک پذیر نیستند . در هر صورت سه بخش مذکور عبارتند از :
محیط زیست طبیعی
محیط زیست مصنوعی یا شهر
محیط زیست اجتماعی
1- مفاهیم و تعاریف اولیه
الف : محیط زیست طبیعی
این بخش از محیط زیست در بر گیرنده قسمتی از فضای سطح کره زمین است که به دست بشر ساخته نشده است . مانند کوه ها ، دشتها ، جنگلها ، دریاها ، حیات وحش و امثالهم .
هر چند انسان متمدن امروزی در این بخش از محیط زیست تغییرات فاحشی پدید آورده ، ولی با این وجود در ماهیت طبیعی بودن عوامل تشکیل دهندة این بخش از محیط زیست دگرگونی ایجاد نشده است .محیط زیست طبیعی را می توان به دو بخش کلی جاندار و بیجان تقسیم نمود :
الف : طبیعت بیجان : هوا ، آب ، خاک
ب : طبیعت جاندار : پوشش گیاهی ، حیات وحش
مجموعه طبیعت بیجان و جاندار تشکیل دهندة فضای زندة کرة خاکی یا بیوسفر می باشد . انرژی لازم برای زندگی و ادامه زندگی در فضای زنده از انرژی خورشید تأمین می گردد. با آنکه بیو سفر با خورشید همواره در رابطة انرژتیک قرار دارند ، بیوسفر فضایی است محدود و بسته و فقط به خاطر دریافت انرژی میتوان آنرا سیستمی گشوده تلقی نمود . بنابراین ، بیو سفر در سایر موارد سیستمی است بسته که انسان نیز با تمام فتوحاتش جزئی از این سیستم بسته محسوب می شود .
ب: محیط زیست مصنوعی با انسان ساخت
محیط زیست مصنوعی عبارت است از آنچه به دست بشر ساخته و پرداخته شده است برخی از محیط زیست شناسان این دو بخش از محیط زیست را محیط زائیده تفکر انسان می نامند . زیرا پیدایش و قرم و شکل آن حاصل نیروی خلاقه و فکری جامعه می باشد .
بطور خلاصه شهر های ما با تمام محتوایشان محیط زیست مصنوعی ما را تشکیل می دهند . خانه ها ، خیابان ها ، کارخانه ها ، مدارس ، فرود گاه ها و امثال اینها همگی اجزای محیط زیست مصنوعی ما به شمار می آیند . اما نه تنها ساختمان های یک شهر تشکیل دهنده محیط زیست مصنوعی ما هستند ، بلکه آلودگی هوا ، زباله های کنار خیابان ها و درجه کثیف یا تمیز بودن جویبار های روان شهر نیز عناصر تشکیل دهنده این بخش از محیط زیست می باشند . نظر به اینکه محیط زیست مصنوعی زائیده طرز تفکر و کیفیت فرهنگی هر جامعه میباشد . بنابران می توان از آن به عنوان شاخصی جهت شناخت طرز تفکر و کیفیت فرهنگی هر جامعه بهره جست بر پایه همین استدلال می توان از طریق بررسی تمیزی یا کثیفی یک شهر به شدت علاقه ساکنان آن شهر به شدت علاقه ساکنان آن شهر به مرزو بوم خود پی برد . در جائیکه آبهای ساه در جویبار ها روان است و زباله ها از در و دیوار شهر بالا می رود . وسائط نقلیه بدون توجه به علائم راهنمایی و رانندگی ونیز بدون احترام به سلامت و جان عابرین پیاده درآمد وشدند هیچ خردسال و بزرگسالی را در خیابان ها امنیتی نیست . و به طور حتم مردم آن شهر هیچ علاقه ای به محیط زیست خود ندارند .
ج : محیط زیست اجتماعی
این بخش از محیط زیست از انسان های اطراف ما و نیز روابط متقابل ما با آنا تشکیل یافته است : خانواده ، همسایه ، فروشندة رهگذر ، همکاران ا داری ، .... همه و همه محیط زیست انسانی ما را تشکیل می دهند . اینان نیز هریک به سهم خود بر ما اثر می گذارند یا ما آنها را تحت تاثیر قرار می دهیم . بنابراین محیط زیست انسانی همان جوامع بشریت با تمام شکل هایش . به این ترتیب ، دانش محیط زیست شناسی ، بخشی از جامعه شناسی را نیز در بر می گیرد . حتی برخی از محیط زیست شناسان در رابطه با مسائل زیست محیطی ، جامعه شناسی را مهمتر از علوم طبیعی می دانند . به عقیده ان دسته از صاحبنظران این رفتار انسان – و در نهایت رفتار جامعه – است که سبب پیدایش این دگرگونی های نا خوشایند و فاجعه آمیز در طبیعت می گردد. از آنجا که انگیزه و محرک تجاوز به طبیعت در جامه بشری پیدا می شود . ، بایستی علاج بیماری را نیز از درون جامعه آغاز نمود . به عنوان مثال می توان از انواع آلودگی های شهر یاد کرد که علت جمیع آنان فقط و فقط انسان است . از طریق آگاه نمودن جامعه به وجود مسئله و خطرات راه علاج آن میتوان با مسائل منفی محیط زیستی به طریق بنیادی مقابله کرد . در این خصوص باز هم لازم به تذکر است که هر چند ما بخاطر سهولت کار و عملی بودن روش های نحقیق محیط زیست را به سه روش طبیعی ، مصنوعی ، و انسانی تقسیم نموده ایم لکن در عمل این سه بخش هرگز جدا از هم موجودیت نداشته و نخواهند داشت .
2- چگونگی آغاز دگرگونی ها در طبیعت
برای بررسی آغاز دگرگونیها در طبیعت ، بایستی چندین هزار سال به عقب برگردیم و شیوه زندگی بشر را دورانهای اولیه تحقیق و مراحل کار فعالانه ، یعنی به کمک ابزار کار و دگرگون نمودن محیط زیست جهت ادامه بقا ، مورد مطالعه قرار دهیم ، زیرا ابزار قدرتمندی که امروز قادرند در ظرف چند ساعت جنگلی عظیم را به بیابانی بایر تبدیل کنند ، همواره چنین نبوده اند ، بنابراین توسط انسان در طبیعت همواره به نسبت دامنه تأثیر نیروی ابزار کار دگرگونیهائی بوقوع پیوسته است . هدف بشر اولیه در وهله اول نخست ، همانند هر جاندار دیگر ، سیر کردن شکم خود ، حفاظت خویشتن در برابر جانوران دیگر و در مقابل تغییرات جوی ، ادامه بقا و حفظ نسل بوده است . او برای رسیدن به این هدف تمام قدرت و استعداد خود را به کار انداخت، برای مطالعه نمونه هایی از مظاهر زندگی اولیه ، به فلات ایران در هزاران سال پیش وارد می شویم .زندگی در فلات ایران به علت مساعد بودن وضع آب و هوا ، بسیار زود آغاز شده است . در ایران زندگی متعلق به پانزده تا ده هزار سال پیش از میلاد به دست آمده است . در ایران ، یعنی دوره بارانهای متوالی ، خانه و مسکن مردمان فلات ایران در غارهای زیرزمینی و در کناره های پردرخت کوهها قرار داشت . این خانه ها بختیاری در شمال شرقی شوشتر کشف شده اند .کم کم که فلات ایران رو به خشکی نهاد و دشتها سر از آب بیرون آوردند ، بالطبع حیوانات نیز به دشتها رو آورده و انسانها نیز برای شکار آنان به آنان به این نقاط آمده اند .
اما آنچه مسلم است اینان انسانهای پیشرفته ای بوده اند ، زیرا هم ساکن مسکن و هم دارای سلاح بودند . انسان اولیه بدون ابزار شکاردر مقابل حیوانات عظیم الجثه کاملا" ناتوان بود . از این رو غذای خود را از راه جمع آوری میوه و شکار حیوانات کوچک ، خصوصا" آبزیانی مانند حلزون ، به دست می آورد . در این زمان انسان هنوز در بطن طبیعت می زیست و زندگی او با سایر جانوران چندان تفاوتی نداشت . مع الوصف این انسان غارزی و میوه چین ظاهرا" زمان زیادی برای تفکر داشت . به عبارت دیگر می توان گفت که احتیاج او را وادار به تفکر می کرد تفکر برای چاره جویی و رهایی از موقعیت نامطمئن زندگی این تفکر خود بخشی از جریان تلاش بخاطر ادامه بقا بود و بهترین محرک برای به جریان افتادن نیروی خلاقه انسان . از این رو انسان رفته رفته قادر به ساختن سلاح کشنده گردید . نخستین سلاح بشر تبر سنگی بود . انسان به کمک این حربه جدید نه تنها قادر به دفاع از خود گردید ، بلکه موضع تهاجمی گرفت و به شکار حیوانات بزرگ نیز توفیق یافت . انسان برای نخستین بار لزوم به کارگرفتن نیروی خلاقه خود را احساس کرد . بدنبال تبر سنگی ، تیرو کمان ، ژوبین و خنجر ساخته شد و انسان میوه چین به انسان شکارچی تبدیل گردید. با وجود اختراع سلاح کشنده آغاز برتری یافتن انسان بر سایر حیوانات بود ولی او باز هم جزیی از طبیعت بود و زندگی او در دامن طبیعت می گذشت . اقتصاددانان شیوه اقتصادی این عصر را غیرفعال می دانند ، زیرا انسانها برای رفع نیازهای خود مانند خوراک و پوشاک ، از فرآوردهای آماده طبیعی استفاده می کردند . به بیان دیگر ، اینان چیزی تولید نمی کردند که آن را محصول کار خود بدانند . یکی از بزرگترین پیشرفتهای بشر ، همانا آغاز
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
سیستم مدیریت زیست محیطی ISO 14000توجه به محیط زیست (آب، هوا، خاک) از سه یا چهار دهه قبل به صورت جدی مدنظر قرار گرفت و از همان زمان تعدادی از مدیران، متخصصان و کارشناسان صنایع، داوطلبانه به کنترل تاثیرات فرایندها و محصولات تولیدی خود بر محیط زیست همت گماردند و به تدریج نیز سازمان های ملی و بین المللی با تعیین ضوابط ، مقررات و قوانین برای حفاظت از محیط زیست به کمک آنان آمدند و در واقع حفاظت از زیستگاه بشر اهمیت ویژه ای یافت. در سال1992 و در کنفرانس ریودوژانیرو، شورای BCSD بر این نکته تاکید کرد که سازمان های تولیدی و خدماتی باید فعالیت ها و عملکرد خود و تاثیر آنها را بر محیط زیست مورد توجه قرار داده و تحت کنترل بگیرند.
در همین سال از سازمان بین المللی استاندارد (ISO) درخواست شد تا در راستای تدوین استانداردهای مدیریت زیست محیطی فعالیت گسترده تری را انجام دهد. بر پایه این درخواست ، سازمان بین المللی استاندارد یک گروه مشورتی با عنوان SAGE متشکل از نمایندگان بیست کشور جهان ، 11 سازمان بین المللی و بیش از 100 متخصص مدیریت و محیط زیست تشکیل داد و به بررسی موارد زیر پرداخت : - تشویق سازمان ها در جهت ایجاد یک رویکرد عمومی در زمینه مدیریت زیست محیطی - تقویت قابلیت سازمان ها جهت بهبود طرق اندازه گیری عملکرد زیست محیطی پیشگیری از آلودگی - بهبود بخشیدن به مبادلات تجاری در سطح بین المللی و حذف موانع تجاری از طریق ایجاد استانداردهایی جهت ارزیابی عملکرد زیست محیطی سازمان ها - پیش بینی مشکلاتی که تدوین استانداردهای بین المللی مدیریت زیست محیطی می تواند ایجاد نماید. نتایج این بررسی ضرورت تدوین استانداردهای بین المللی را نمایان ساخت. سازمان بین المللی استاندارد در سال1993، یک کمیته فنی تحت عنوان مدیریت زیست محیطی (ISO/TC 207) تشکیل داد تا تدوین استانداردهای مدیریت زیست محیطی را آغاز کند و بر این پایه در آکوست سال 1996 مجموعه ای مشتمل بر شش استاندارد از سری ایزو 14000، پس از بحث و بررسی های علمی گسترده انتشار یافت. استاندارد ISO 14001 نیازهای یک سیستم مدیریت زیست محیطی را بیان می کند ، تا بتواند هماهنگ با سایر استانداردهای مدیریتی مثل سری استانداردهای ISO 9000 برای مدیریت کیفیت و استانداردهای ایمنی و غیره در شرکت به کار گرفته شود . در این استاندارد چارچوب هایی به عنوان مبنای حرکت شرکت تعیین شده است و این مسئولیت شرکت ها و سازمان های به کار گیرنده است که با توجه به نوع و شکل فعالیت های خود این چارچوب ها را در مورد فعالیتشان بررسی کرده و زمینه های لازم را در برپایی سیستم مدیریت زیست محیطی خود به کار گیرند . استانداردهای ISO 14001 به طریقی نگارش یافته تا در مورد کلیه سازمان های بزرگ و کوچک که از نظر شرایط جغرافیایی ، فرهنگی و اجتماعی همسان نمی باشند هم کاربرد داشته و قابل اجرا باشد
موفقیت اجرای نظام مدیریت زیست محیطی بر مبنای این استاندارد بستگی به تعهد کلیه افراد سازمان به خصوص مدیریت ارشد شرکت دارد. به طور کلی هدف از برپایی سیستم نظام مدیریت زیست محیطی بر مبنای استاندارد بین المللی ISO 14001 تحکیم حفاظت از محیط زیست و جلوگیری از آلودگی در توازن با نیازهای اجتماعی و اقتصادی جامعه می باشد. باید توجه داشت که نیازها و چارچوب های مطرح شده در استاندارد 14001:1996 کلیه موارد مربوط به موضوعات زیست محیطی را پوشش نمی دهد. این بدان معنی است که دو سازمان با فعالیت های مشابه می توانند دارای اجزای زیست محیطی متفاوتی باشند ولی درعین حال هر دو سازمان با نیازهای استاندارد مطابقت داشته و گواهینامه را دریافت کنند.
چرا یک سیستم مدیریت زیست محیطی را به اجرا درمی آوریم؟شاید به دلایل زیر:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
توسعه سیستمهای کشاورزی سازگار با محیط زیست:
اهداف کارآمد و محدودیتهای اساسی
خلاصه: اینکه سیستمهای کشاورزی با محیط زیست سازگار باشد از توجه زیادی در مباحث مربوط به وجود زندگی آیندۀ بی خطر برای انسان برخوردار شده است.
بیشترین مباحث به نظر میرسد که بر اساس تفسیر مدلهای اکولوژیکی استوار میباشد. ما در اینجا اثرات دو راه کار و راه حل جدید برای سازگار بودن سیستمهای کشاورزی با محیط زیست را بررسی میکنیم: دیدگاه محدودیتهای اساسی که سیستم آیندۀ کشاورزی لازم دارد پذیرای محدودیتهای مربوط به مسائل اکوسیستمی اثر گذار بود روی شماری از افراد در جهان و بر روی شیوۀ زندگی آن باشد و دیدگاه مربوط به ایجاد اهداف مفیدتر مربوط به سازگاری سیستم کشاورزی که از نظر اقتصادی مقرون به صرفه باشد و بتواند محیط زیست را کمتر آلوده کند و بتواند نیازهای مردم به غذا و مزیتهای مربوط به استفاده از طبیعت را فراهم کند.
پیشرفت سیستمهای کشاورزی در آینده بستگی به این دارد که کدام یک از این دیدگاهها توسط طراحان و سیاستگذاران بخش کشاورزی اجرا شود.
1ـ معرفی: سؤالاتی راجع به سازگار بودن سیستمهای کشاورزی ما از زمانی که ما مجبور به تهیه غذای جمعیت روز افزون دنیا شدهایم بوجود آمده است. به خاطر قیمتهای شوکه آور نفت در سالهای 3-1972، مسائل مربوط به سازگاری با محیط زیست قسمتی از نگرانی عمده دربارۀ کاهش شدید منابع میباشد. از سال 1945 این کاهشهای شدید هم از نظر تولید کلی محصول کشاورزی اتفاق افتادهاند. مدرکی دال بر اینکه یک مقیاس جهانی که به ظرفیتهای پیشبینی شده برای تولید محصول رسیده باشد دردست نیست. آمارهای مربوط به اروپا، استرالیا، آمریکای جنوبی و شمالی از نظر تولید کلی محصولات غذایی افزایش قابل ملاحظهای را نشان میدهد. مناطقی که کشاورزی در آنها به طور قابل توجهی ناسازگار با اکوسیستم و محیط زیست بودهاند، شامل مناطق حاشیهای از قبیل دامنههای شیبدار، خاکهای ناحاصلخیز یا مناطقی که باران در آنجا کم میبارد میباشد. چنین سیستمهای کشاورزی دشواری که سطح تولیدات کشاورزی آنها کم بوده است ممکن است قرنها وجود داشته باشد و فقط زمانی که شیوههای کشاورزی تغییر کردند تا محصولات بهتر و بیشتری بوجود آید مثلاً شیوههای مربوط به کشاورزی نادرست یا استفاده بیش از یک زمین کشاورزی باعث شد که این نوع کشاورزی با محیط زیست ناسازگار باشد. نگرانیهایی دربارۀ ساختار خاک در مورد بعضی از این سیستمهای کشاورزی وجود دارد و استفادۀ بیش از اندازه از آفت کُشها میتواند باعث آسیب به اکوسیستم شود که تهدید جدی برای رشد محصولات در تمام مناطق مخصوص میباشد. اگر سیستمهای کشاورزی در مناطق شیب دارد و سخت ممکن است تا حد خیلی کمی از نظر خود مسئله کشاورزی با محیط زیست سازگار باشد، اما اثرات غربی بر روی محیط زیست در دراز مدت خواهد داشت.
2ـ کشاورزی و توسعۀ سازگار با محیط زیست ـ مسائل تفسیری:
مفهوم توسعه سازگار با محیط زیست یک امر اجتماعی میباشد نه یک مسئله علمی. آن مربوط است به مدیریت یک منبع طبیعی برای اهداف انسانی و بنابراین تفسیرها و نظرات زیادی میشود راجع به این مسئله اظهار کرد. Farrell و Hart دو نظر متفاوت و قابل رقابت با یکدیگر در مورد کشاورزی سازگاری با محیط تعریف کردهاند.
* دیدگاه محدودیتهای اساسی ناشی از نگرانیهایی دربارۀ ظرفیت نگهداری خاک و محدودیتهای منابع میباشد و احتیاج است به کمک و تلاش برای ارائه خدماتی میباشد که انسانها برای زنده ماندن به آن محتاج میباشند.
* دیدگاه اهداف رقابتی در مورد سازگاری با محیط زیست بر روی تعادل اهداف اجتماعی، اقتصادی و اکولوژیکی تمرکز دارد و هدف آن بر آورده کردن یک طیف وسیع از نیازهای انسانی میباشد، که شامل بهداشت، آموزش،تحصیلات، و آزادیهای سیاسی و محیط سالم طبیعی و دیگر نیازهای کاملاً مادی میباشد.
تفاوت میان این و دیدگاه به ندرت در گزارشها و مقالات مربوط به توسعه سازگار با محیط زیست مورد شفاف سازی قرار گرفته است. اگر چه دلیل مدرک آوردن از سر نخهای موجود در آنها در مباحثات ممکن بوده است. این ابهام کلی همراه با متضاد بودن و ناسازگار بودن این دو راه کار، باعث خیلی از بدبینیها دربارۀ مفهوم و کار آمد بودن اصل سازگاری با محیط زیست میباشد. طرح و توسعه سیستمهای کشاورزی آینده بستگی به این دارد که کدامیک از این دو دیدگاه دربارۀ توسعۀ سازگار بودن توسط طراحان و سیاستگذاران و مشاوران آنها قابل قبول میباشد. دیدگاه اهداف کارآمد باعث تعادل منافع سهامداران در هر گونه فعالیت در معادلۀ کلی سیاستگذاری میشود اما امکان دارد که خطر شیوههای غیر سازگار با محیط زیست نیز بوجود آید. دیدگاه ظرفیتها و محدودیتهای اساسی، اغلب اصول خود را بر مبنای اعتبار علمی بنا نهاده است، اگر چه ممکن است جنبههایی از حفاظت محیط زیست را نیز در برداشته باشد.
3ـ اصول و مفاهیم اکولوژیکی و چشم انداز، محدودههای اساسی:
دیدگاه محدودیتهای اساسی شیوۀ کشاورزی سازگار با محیط زیست بر اساس مفروضات علمی دربارۀ سازگاری با اکوسیستمها بنا نهاده شده است.
با در نظر گرفتن رابطۀ میان سازگاری با محیط زیست و ثبات کلی (عدم تغییر معکوس وضعیت)، بعضی از اکوسیستمها از قبیل جنگلهای استوایی پر باران یا صخرههای مرجانی اغلب از نظر سازگاری با محیط زیست در نظر گرفته میشوند. سیستمهای دیگر اساساً بی ثبات میباشند. آنها به طور کلی بعنوان اجتماعات گونهای مخصوص هر بر محیط فیزیکی اثر میگذارند و هم نسبت به تغییرات داخلی خود واکنش نشان میدهند. مدلی از فرآیندهای اکولوژیکی که مباحث مربوط به سازگاری سیستمهای کشاورزی با محیط زیست را تحت تأثیر قرار میدهد و ثبات اکوسیستم را به پیچیدگی مرتبط میکند. این ارتباط باعث بهبودی سریع اکوسیستمها بعد از یک تغییر میشود و باعث توانایی آنها در بهبودی و بدست آوردن ثبات ذاتی خود بعد از تغییرات میشود. بنابراین از نظر توسعۀ کشاورزی سازگار، اصول اکولوژیکی برای بعضی از طرحها یک مبنا به حساب میآید. در حقیقت ما استدلال میکنیم که بعضی از کوششها برای سازگاری در این باره میتواند منجر به سیاستگذاریهایی در جهت توسعۀ سازگار درآیند شود که احتمالاً در دراز مدت نا کار آمد میباشد. برای مثال، استدلالات و دلایلی که اصول پیچیدگی و ثبات را به سازگاری با محیط زیست در مورد شیوۀ کشاورزی مرتبط میکند مستلزم ارتقاء یا حفاظت از سیستمهای پیچیدۀ اکولوژیکی میباشد. شاید بهترین سازگاری با محیط زیست در آینده از طریق اتخاذ یک سلسله سیستم کشاورزی مختلف که شامل کشاورزی اُورگانیک و طبیعی و انواع شیوههای سفت و سخت سنتی میباشد بوجود بیاید، که باعث برآورده شده اصول مربوط به یک سلسله کارکردها و نیازهای اقتصادی، اجتماعی، و اکولوژیکی میباشد و نه این فرض که سازگاری با محیط زیست در هر نوع سیستم.
4ـ تهدیدات علیه کشاورزی سازگار با محیط زیست: