لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
حفظ محیط زیست با مدیریت زباله در منزل
زباله اصطلاحا به فضولات جامد، نیمه جامد یا مایعی گفته می شود که ظاهرا به درد نخور بوده و دور ریخته می شود. زباله خانگی شاید مهمترین بخش زباله محسوب شوند که در صورت تفکیک و مدیرت صحیح بتوانند بخشی از سرمایه های ملی را باز گرداند.
امروزه به دلیل افزایش جمعیت، زباله های شهرها نیز افزایش یافته است. از آن گذشته رواج فرهنگ مصرف سبب شده است در شهرهای بزرگی چون تهران هر فرد روزانه 900 گرم زباله تولید کند. زباله های خانگی عبارتند از: پس مانده های مواد خوراکی، کاغذ، شیشه، فلزات، پلاستیک، پارچه و غیره.
بخش بزرگی از زباله های خانگی را پس مانده های گیاهی و حیوانی مثل پس مانده سبزی ها، پوست و ضایعات میوه و استخوان و ضایعات گوشت و مرغ و ماهی تشکیل می دهند که زباله تر به حساب می آید. کاغذ و مقوا اعم از روزنامه، کتاب، دفتر و کاغذ بسته بندی نیز بخش بزرگ دیگری از زباله را تشکیل می دهد.
انواع پلاستیک، ظروف یک بار مصرف، اسباب بازی و قوطی های فلزی و شیشه ای نیز بخشی از زباله های منازل است.
باید توجه داشت تمام موادی که از نظر ما به درد بخور نیستند، دور ریختنی نیست. اگر به هزینه های جمع آوری و دفن زباله نگاهی بیندازیم، متوجه می شویم که با کمی دقت می توان از استهلاک چه سرمایه قابل توجهی جلوگیری کرد.
هزینه جمع آوری و دفن هر تن زباله 35 هزار ریال است. برای تولید هر تن کاغذ باید 15 اصله درخت تنومند قطع شود و برای تولید هر تن آلومینیوم 4 تن سنگ معدن و 7 تن زغال سنگ و قیر لازم است. برای تولید شیشه باید مقدار زیادی شن و ماسه از زمین استخراج شود. عمل حفاری و استحراج منظره زشتی به محل معدن می دهد و علاوه بر آن مقدار زیادی سوخت و آب نیز مصرف می شود.
هر تن زباله حدود 400 متر مکعب گاز گلخانه ای دی اکسید کربن متصاعد می کند و از هر تن زباله 400 تا 600 لیتر شیرابه خارج می شود که می تواند تاثیر خطرناکی روی آب و خاک داشته باشد و محل های دفن زباله هر روز گسترش بیشتری پیدا می کنند. اگر تولید زباله به همین ترتیب ادامه داشته باشد، مدت زیادی طول نخواهد کشید که تمام اراضی اطراف شهرها پر از زباله شده و محلی برای دفن زباله باقی نخواهد ماند.
بازگشت به طبیعت در مورد بسیاری از مواد موجود در زباله به طول می انجامد و این مواد سالها باعث آلودگی و آسیب به محیط زیست می شوند. شیشه و قوطی های فلزی و بویژه آلومینیومی صدها سال روی زمین باقی می مانند. کیسه ها و ظروف پلاستیکی که یک روز به دلیل سبکی و دوام آنها ساخته شدند، امروزه عامل بزرگترین مشکلات زیست محیطی هستند. پلاستیک غیر قابل تجزیه است و کیسه های نایلونی به طور متوسط 500 سال در محیط باقی می مانند. کیسه های پلاستیکی همراه باد همه جا پخش می شوند و بیشتر آنها سر از دریا در آورده با بلعیده شده به وسیله جانداران سبب مرگ آنها می شوند. چنانچه پلاستیک و نایلون موجود در زباله سوزانده شود، اسید کلریدریک ایجاد می کند که باعث آلودگی هوا و آسیب رساندن به انسان و دیگر موجودات می شود.
از سوی دیگر، انباشته شدن زباله در محل و شهرها مکان خوبی برای رشد میکروبها و تولید و تکثیر حشرات و جانوران موذی نظیر موش است؛ زیرا زباله 3 عامل رشد و تکثیر این جانداران یعنی مواد غذایی، رطوبت و پناهگاه را با خود دارد. طبق برآوردهای علمی در هر گرم خاکروبه بین 50 هزار تا 10 میلیون باکتری مختلف وجود دارد. مگس که ناقل انواع اسهال، حصبه، وبا، سل و … است و موش که تکثیر آن بستگی به میزان زباله دارد و تیفوس و طاعون را اشاعه می دهد، در اثر انباشتگی زباله سلامت محیط انسانی را تهدید می کنند.
بعضی از زباله های خانگی مثل انواع باکتری، لامپهای مهتابی و جیوه ای و لوازم الکترونیکی به علت داشتن سرب، جیوه و کادمیوم در ترکیب خود خطرناک هستند.
همچنین تعویض خانگی روغن موتور ماشین و جاری کردن آن در فاضلاب شهری به دلیل وجود مواد سمی باعث آلودگی آبها می شود. یک لیتر روغن موتور می تواند تا یک میلیون لیتر آب سالم را آلوده کند.
در حالی که این روغن موتور قابل بازیافت و استفاده مجدد است و می توان آن را به تعویض روغنی ها تحویل داد تا آن را برای تصفیه مجدد تحویل پالایشگاه دهند.
چگونه مدیریت زباله های خانه را به عهده بگیریم؟
مصرف درست می تواند تا حد زیادی هزینه های خانواده و مصرف آب و انرژی را پایین بیاورد و از تولید بیش از اندازه زباله جلوگیری کند.
برای مدیریت زباله های منزل در درجه اول مواد قابل تجزیه مثل پس مانده های آشپزخانه و مواد غذایی را از سایر مواد جدا کنید. این مواد بسرعت تجزیه شده به طبیعت باز می گردد.
پس مانده های گیاهی نیز به کود کمپوست تبدیل می شود که برای اصلاح خواص خاک و جبران مواد غذایی از دست رفته آن مفید است و با اجرای دقیق این طرح می توان روزانه 530 هکتار خاک کشور را احیا کرد.
روزنامه ها و کاغذهای باطله و دفترچه های تمام شده مشق نیز قابل بازیافت است که باید جداسازی شود. همچنین شیشه های به درد نخور منزل علاوه بر قابلیت مجدد تبدیل به شیشه در صورت بازیافت، فضای دفن زباله را نیز اشغال نمی کند. بنابراین شیشه ها را نیز در محل دیگری نگهداری کنید و وقتی انباشته شد آن را به ماموران بازیافت یا خریداران دوره گرد بفروشید.
ظروف و قوطی های فلزی آلومینیوم را دور نیندازید. بازیافت آلومینیوم می تواند 90 درصد انرژی لازم برای ساخت آن را به صرفه جویی کند. آلودگی مرحله تولید آن نیز 95 درصد کمتر است. این قوطی ها را نیز جدا نگهدارید و به فروشنده های دوره گرد بفروشید تا به قوطی، ظرف جدید، فویل و ظروف یکبار مصرف آلومینیومی تبدیل شود.
برای کاهش خطرات میکروبها و حشرات، در سطل زباله از کیسه های پلاستیکی سالم جای میوه یا خریدهای دیگر استفاده کنید و هر شب در زمان مناسب زباله را به رفتگر تحویل دهید. کیسه های پلاستیکی، ضایعات پلاستیکی و لوازم پلاستیکی شکسته را جمع آوری کنید و به خریداران دوره گرد تحویل دهید. تا جایی که ممکن است از لباسها و پارچه ها استفاده کنید. از پارچه های پنبه ای برای گردگیری و استفاده در آشپزخانه می توان بهره گرفت.
لوازم برقی از انواع باتری بهتر است تا حد ممکن از اسباب بازیها و لوازم باتری دار استفاده نکنید. باتری ها حاوی مواد سمی هستند و قرار گرفتن آن در دسترس بچه ها کار درستی نیست.
از قرار دادن لامپهای سوخته در محلی که قابل شکستن است، خودداری کنید. مواد موجود در آنها بشدت آلاینده است.
ظروف غذا را ابتدا کاملا تخلیه کنید و سپس بشویید. این کار باعث می شود رطوبت کمتری وارد زباله ها شود. خرده نان و پس مانده سفره را نیز می توانید برای پرنده ها بریزید. سعی کنید فقط مواد قابل تجزیه را در کیسه ریخته و تحویل رفته گر بدهید.
هنگام خرید از بسته بندیهای زیاد از سوی فروشنده جلوگیری کنید. خرید را به طور کلی انجام دهید. مثلا برنج را برای مصرف سالانه خریداری کنید.
با این روش کیسه های کمتری برای بسته بندی استفاده می شود. برای خرید نیز می توانید از ساکهای پارچه ای که پارچه های موجود در خانه ساخته اید، استفاده کنید در صورت امکان شیرینی و آجیل را در پاکتهای کاغذی بخرید. از ظروف یک بار مصرف نیز کمتر استفاده کنید.
اگر در حیاط خانه تان باغچه دارید، می توانید مقداری از زباله ها و پس مانده های آشپزخانه مثل پوست تخم مرغ، استخوان، ضایعات سبزی و میوه و ضایعات گوشتی و دیگر مواد قابل تجزیه را در گوشه باغچه تان به کمپوست تبدیل کنید.
منبع: بنیاد اندیشه اسلامی
/س
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
حفظ محیط زیست با مدیریت زباله در منزل
زباله اصطلاحا به فضولات جامد، نیمه جامد یا مایعی گفته می شود که ظاهرا به درد نخور بوده و دور ریخته می شود. زباله خانگی شاید مهمترین بخش زباله محسوب شوند که در صورت تفکیک و مدیرت صحیح بتوانند بخشی از سرمایه های ملی را باز گرداند.
امروزه به دلیل افزایش جمعیت، زباله های شهرها نیز افزایش یافته است. از آن گذشته رواج فرهنگ مصرف سبب شده است در شهرهای بزرگی چون تهران هر فرد روزانه 900 گرم زباله تولید کند. زباله های خانگی عبارتند از: پس مانده های مواد خوراکی، کاغذ، شیشه، فلزات، پلاستیک، پارچه و غیره.
بخش بزرگی از زباله های خانگی را پس مانده های گیاهی و حیوانی مثل پس مانده سبزی ها، پوست و ضایعات میوه و استخوان و ضایعات گوشت و مرغ و ماهی تشکیل می دهند که زباله تر به حساب می آید. کاغذ و مقوا اعم از روزنامه، کتاب، دفتر و کاغذ بسته بندی نیز بخش بزرگ دیگری از زباله را تشکیل می دهد.
انواع پلاستیک، ظروف یک بار مصرف، اسباب بازی و قوطی های فلزی و شیشه ای نیز بخشی از زباله های منازل است.
باید توجه داشت تمام موادی که از نظر ما به درد بخور نیستند، دور ریختنی نیست. اگر به هزینه های جمع آوری و دفن زباله نگاهی بیندازیم، متوجه می شویم که با کمی دقت می توان از استهلاک چه سرمایه قابل توجهی جلوگیری کرد.
هزینه جمع آوری و دفن هر تن زباله 35 هزار ریال است. برای تولید هر تن کاغذ باید 15 اصله درخت تنومند قطع شود و برای تولید هر تن آلومینیوم 4 تن سنگ معدن و 7 تن زغال سنگ و قیر لازم است. برای تولید شیشه باید مقدار زیادی شن و ماسه از زمین استخراج شود. عمل حفاری و استحراج منظره زشتی به محل معدن می دهد و علاوه بر آن مقدار زیادی سوخت و آب نیز مصرف می شود.
هر تن زباله حدود 400 متر مکعب گاز گلخانه ای دی اکسید کربن متصاعد می کند و از هر تن زباله 400 تا 600 لیتر شیرابه خارج می شود که می تواند تاثیر خطرناکی روی آب و خاک داشته باشد و محل های دفن زباله هر روز گسترش بیشتری پیدا می کنند. اگر تولید زباله به همین ترتیب ادامه داشته باشد، مدت زیادی طول نخواهد کشید که تمام اراضی اطراف شهرها پر از زباله شده و محلی برای دفن زباله باقی نخواهد ماند.
بازگشت به طبیعت در مورد بسیاری از مواد موجود در زباله به طول می انجامد و این مواد سالها باعث آلودگی و آسیب به محیط زیست می شوند. شیشه و قوطی های فلزی و بویژه آلومینیومی صدها سال روی زمین باقی می مانند. کیسه ها و ظروف پلاستیکی که یک روز به دلیل سبکی و دوام آنها ساخته شدند، امروزه عامل بزرگترین مشکلات زیست محیطی هستند. پلاستیک غیر قابل تجزیه است و کیسه های نایلونی به طور متوسط 500 سال در محیط باقی می مانند. کیسه های پلاستیکی همراه باد همه جا پخش می شوند و بیشتر آنها سر از دریا در آورده با بلعیده شده به وسیله جانداران سبب مرگ آنها می شوند. چنانچه پلاستیک و نایلون موجود در زباله سوزانده شود، اسید کلریدریک ایجاد می کند که باعث آلودگی هوا و آسیب رساندن به انسان و دیگر موجودات می شود.
از سوی دیگر، انباشته شدن زباله در محل و شهرها مکان خوبی برای رشد میکروبها و تولید و تکثیر حشرات و جانوران موذی نظیر موش است؛ زیرا زباله 3 عامل رشد و تکثیر این جانداران یعنی مواد غذایی، رطوبت و پناهگاه را با خود دارد. طبق برآوردهای علمی در هر گرم خاکروبه بین 50 هزار تا 10 میلیون باکتری مختلف وجود دارد. مگس که ناقل انواع اسهال، حصبه، وبا، سل و … است و موش که تکثیر آن بستگی به میزان زباله دارد و تیفوس و طاعون را اشاعه می دهد، در اثر انباشتگی زباله سلامت محیط انسانی را تهدید می کنند.
بعضی از زباله های خانگی مثل انواع باکتری، لامپهای مهتابی و جیوه ای و لوازم الکترونیکی به علت داشتن سرب، جیوه و کادمیوم در ترکیب خود خطرناک هستند.
همچنین تعویض خانگی روغن موتور ماشین و جاری کردن آن در فاضلاب شهری به دلیل وجود مواد سمی باعث آلودگی آبها می شود. یک لیتر روغن موتور می تواند تا یک میلیون لیتر آب سالم را آلوده کند.
در حالی که این روغن موتور قابل بازیافت و استفاده مجدد است و می توان آن را به تعویض روغنی ها تحویل داد تا آن را برای تصفیه مجدد تحویل پالایشگاه دهند.
چگونه مدیریت زباله های خانه را به عهده بگیریم؟
مصرف درست می تواند تا حد زیادی هزینه های خانواده و مصرف آب و انرژی را پایین بیاورد و از تولید بیش از اندازه زباله جلوگیری کند.
برای مدیریت زباله های منزل در درجه اول مواد قابل تجزیه مثل پس مانده های آشپزخانه و مواد غذایی را از سایر مواد جدا کنید. این مواد بسرعت تجزیه شده به طبیعت باز می گردد.
پس مانده های گیاهی نیز به کود کمپوست تبدیل می شود که برای اصلاح خواص خاک و جبران مواد غذایی از دست رفته آن مفید است و با اجرای دقیق این طرح می توان روزانه 530 هکتار خاک کشور را احیا کرد.
روزنامه ها و کاغذهای باطله و دفترچه های تمام شده مشق نیز قابل بازیافت است که باید جداسازی شود. همچنین شیشه های به درد نخور منزل علاوه بر قابلیت مجدد تبدیل به شیشه در صورت بازیافت، فضای دفن زباله را نیز اشغال نمی کند. بنابراین شیشه ها را نیز در محل دیگری نگهداری کنید و وقتی انباشته شد آن را به ماموران بازیافت یا خریداران دوره گرد بفروشید.
ظروف و قوطی های فلزی آلومینیوم را دور نیندازید. بازیافت آلومینیوم می تواند 90 درصد انرژی لازم برای ساخت آن را به صرفه جویی کند. آلودگی مرحله تولید آن نیز 95 درصد کمتر است. این قوطی ها را نیز جدا نگهدارید و به فروشنده های دوره گرد بفروشید تا به قوطی، ظرف جدید، فویل و ظروف یکبار مصرف آلومینیومی تبدیل شود.
برای کاهش خطرات میکروبها و حشرات، در سطل زباله از کیسه های پلاستیکی سالم جای میوه یا خریدهای دیگر استفاده کنید و هر شب در زمان مناسب زباله را به رفتگر تحویل دهید. کیسه های پلاستیکی، ضایعات پلاستیکی و لوازم پلاستیکی شکسته را جمع آوری کنید و به خریداران دوره گرد تحویل دهید. تا جایی که ممکن است از لباسها و پارچه ها استفاده کنید. از پارچه های پنبه ای برای گردگیری و استفاده در آشپزخانه می توان بهره گرفت.
لوازم برقی از انواع باتری بهتر است تا حد ممکن از اسباب بازیها و لوازم باتری دار استفاده نکنید. باتری ها حاوی مواد سمی هستند و قرار گرفتن آن در دسترس بچه ها کار درستی نیست.
از قرار دادن لامپهای سوخته در محلی که قابل شکستن است، خودداری کنید. مواد موجود در آنها بشدت آلاینده است.
ظروف غذا را ابتدا کاملا تخلیه کنید و سپس بشویید. این کار باعث می شود رطوبت کمتری وارد زباله ها شود. خرده نان و پس مانده سفره را نیز می توانید برای پرنده ها بریزید. سعی کنید فقط مواد قابل تجزیه را در کیسه ریخته و تحویل رفته گر بدهید.
هنگام خرید از بسته بندیهای زیاد از سوی فروشنده جلوگیری کنید. خرید را به طور کلی انجام دهید. مثلا برنج را برای مصرف سالانه خریداری کنید.
با این روش کیسه های کمتری برای بسته بندی استفاده می شود. برای خرید نیز می توانید از ساکهای پارچه ای که پارچه های موجود در خانه ساخته اید، استفاده کنید در صورت امکان شیرینی و آجیل را در پاکتهای کاغذی بخرید. از ظروف یک بار مصرف نیز کمتر استفاده کنید.
اگر در حیاط خانه تان باغچه دارید، می توانید مقداری از زباله ها و پس مانده های آشپزخانه مثل پوست تخم مرغ، استخوان، ضایعات سبزی و میوه و ضایعات گوشتی و دیگر مواد قابل تجزیه را در گوشه باغچه تان به کمپوست تبدیل کنید.
منبع: بنیاد اندیشه اسلامی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
دین و اخلاق زیست محیطى (1)
نویسنده : عطیه فاضل دربندی
چشمهاى جهانیان به ما دوخته شده است؛ آنان مى خواهند اسلام را از رفتار ما بشناسند. این رفتار و کردار ماست که مى تواند اسلام واقعى را به جهانیان بنمایاند. نگاهى گذرا به آیات قرآن و زندگى معصومان روشن مى سازد که عدالت در رفتار و کردار از مهم ترین فضایل اخلاقى است؛ اما عدالت نه فقط در میان انسانها، بلکه در برخورد با نعمتهاى الهى و دیگر موجودات که چون ما حیات دارند و شاید گاه در تصدیق و تکریم مقام ربوبیّت از ما پیش تر باشند نیز مطرح است. اینکه با دست یافتن به تکنیک و فن آورى، با حیوانات و گیاهان با بدى و بى توجهى رفتار کنیم خلاف عدالت است.
امروزه با اینکه دستگاههاى تولیدى و ماشینى گسترده شده و همه چیز را تحت الشعاع قرار داده، دامدارى و کشاورزى مهم ترین بخش از زندگى انسان را تشکیل مى دهد. نیاز به این دو تا آن پایه مهم است که گاه کشورهاى قدرتمندى همچون روسیه براى رفع نیازمندى خود ناچار مى شوند با دادن امتیازهاى سیاسى، به سوى کشورهاى قطب مخالف، دست نیاز دراز کنند.
از این رو در اسلام و تعلیمات حیات آفرین آن، دامدارى و کشاورزى اهمیت بسیارى یافته است. اسلام، مسلمانان را به این دو تشویق نموده که به عنوان نمونه، سخنى چند را یادآور مى شویم: [1]
«پیامبر اکرم ـ صلى الله علیه وآله وسلم ـ به یکى از بستگانش فرمود: چرا در خانه ات برکت نمى آورى. عرض کرد: منظورتان از برکت چیست؟ فرمود: گوسفند شیرده! سپس اضافه فرمود: هر کس در خانه خود گوسفند شیرده یا گاو ماده داشته باشد، سر تا پا برکت است.» [2]
«از پیامبر نقل شده که درباره اهمیت گوسفند فرمود: گوسفند سرمایه بسیار خوبى است.» [3]
در تفسیر نور الثقلین ذیل آیات مورد بحث از امام امیرالمؤمنان على ـ علیه السلام ـ مى خوانیم:
«بهترین چیزى که انسان در خانه براى خانواده خود تهیه مى کند گوسفند است، هر کس در منزل خود گوسفندى داشته باشد، در هر روز فرشتگان خدا دو بار او را تقدیس مى کنند.»
ممکن است شرایط تربیت کردن گوسفند در خانه براى بسیارى فراهم نباشد، ولى هدف اصلى این است که به تعداد خانواده ها تولید و تربیت گوسفند به طور مستمر انجام گیرد. در اهمیت زراعت نیز همین بس که امیرمؤمنان على ـ علیه السلام ـ مى فرماید:
«من وجد ماءً و تراباً ثم افتقر فابعده اللّه.» [4]
«هر کس آب و خاکى داشته باشد و با این حال فقیر باشد، خدا او را از رحمت خویش دور کند.»
بدیهى است این گفتار بزرگ، همان گونه که درباره یک فرد صادق است درباره یک ملت نیز صدق مى کند؛ مردمى که آب و خاک به قدر کافى دارند و امّا باز هم به دیگران نیازمندند، مسلم است که از رحمت الهى به دورند!
از پیامبر ـ صلى الله علیه وآله وسلم ـ نقل شده است که فرمود:
«علیکم بالغنم و الحرث فانهما یروحان بخیر و یغدوان بخیر.» [5]
«بر شما باد که به تربیت گوسفند و کشاورزى بپردازید که در رفت و آمد هر دو (آغاز و انجامشان) خیر و برکت است.»
از امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده که فرمود:
«ما فى الاعمال شىء احب الى اللّه من الزراعة.» [6]
«هیچ عملى نزد خدا از زراعت محبوب تر نیست.»
همچنین در حدیثى از امام صادق ـ علیه السلام ـ مى خوانیم:
«الزارعون کنوز الانام یزرعون طیباً اخرجه اللّه عز و جل و هم یوم القیامة احسن الناس مقاماً و اقربهم منزلة یدعون المبارکین.» [7]
«کشاورزان گنجهاى مردم اند، غذاى پاکیزه را که خداوند ارزانى داشته زراعت مى کنند و آنها در روز قیامت برترین مقام را دارند و به خدا نزدیک ترند و آنها را به نام "مبارکها" صدا مى زنند.»
وقتى امامان معصوم تا این حد از کشاورزى و دامدارى سخن مى گویند، چگونه ما به خود اجازه مى دهیم که این چنین با طبیعت رفتار کنیم؟ شاخه اى را بشکنیم و درختى را ریشه کن کنیم؛ یا وقتى حیوانى را مى بینیم، با نهایت بى رحمى با آن رفتار مى کنیم. ما سرمشقى بهتر از پیامبران و امامان معصوم نداریم و باید از آنان درس بگیریم. آیا نمى دانیم که آن بزرگواران چگونه با این طبیعت زیبا که به بیان قرآن هر دم در حال حمد و ثناى پروردگار است، رفتار مى کردند؟
بحثهاى خود را درباره نمودهاى اخلاق زیست محیطى، در ضمن چند فصل به شما خوانندگان ارجمند تقدیم مى داریم.
فصل اول: اخلاق زیست محیطى در قرآن کریم
سلیمان در وادى مورچگان
پرواضح است که سخن به میان آوردن از این داستان، نشان از اهمیت موضوع براى پروردگار عالمیان دارد. خداوند در آیه 18 سوره نمل مى فرماید:
(حتى اذا اتوا على واد النمل قالت نملة یا ایها النمل ادخلو مساکنکم لا یحطمنّکم سلیمان و جنوده و هم لا یشعرون)
«تا به سرزمین مورچگان رسیدند، مورچه اى گفت: اى مورچگان! به لانه هاى خود بروید تا سلیمان و لشکرش شما را پایمال نکنند در حالى که نمى فهمند!»
سلیمان با آن لشکر عظیم حرکت کرد تا به سرزمین مورچگان رسید. مورچه اى از مورچگان، همنوعان خود را مخاطب قرار داد و آنها را از خطر احتمالى آگاه ساخت.
از عبارت «در حالى که نمى فهمند» برداشت مى شود که عدالت سلیمان حتى بر مورچگان ظاهر و آشکار بود؛ چرا که مفهومش این است که اگر آنها متوجه باشند، حتى مورچه ضعیفى را پایمال نمى کنند و اگر پایمال کنند، بر اثر عدم توجه آنهاست. در آیه بعد چنین آمده است:
(فتبسم ضاحکاً من قولها وقال رب اوزعنى ان اشکر نعمتک التى انعمت علىَّ و على والدىَّ و ان اعمل صالحاً ترضه و ادخلنى برحمتک فى عبادک الصالحین)
«(سلیمان) از سخن او تبسمى کرد و خندید و گفت: پروردگارا! شکر نعمتهایى را که بر من و پدر و مادرم ارزانى داشته اى به من الهام فرما و توفیق مرحمت کن تا عمل صالحى که موجب رضاى تو گردد، انجام دهم و مرا در زمره بندگان صالحت داخل نما.»
در اینکه چه چیز سبب خنده سلیمان شد، مفسران سخنان گوناگونى دارند؛ اما برخى گفته اند این خنده شادى بود؛ چرا که سلیمان متوجه شد حتى مورچگان به عدالت او و لشکریانش اعتراف دارند و تقواى آنها را مى پذیرند. برخى دیگر گفته اند که سلیمان از آن شاد شد که با آن همه حشمت و مکنت و قدرت، مورى زیر پاى لشکریان او آزرده نمى شود.
آنچه شایان توجه است آن که سلیمان با داشتن آن قدرت و حکومت بى نظیر، از خدا مى خواهد تا به وى توفیق دهد همیشه عمل صالح انجام داده و در زمره بندگان شایسته باشد. روشن است که هدف نهایى سلیمان قدرت نیست. او همه اینها را مقدمه اى براى جلب خشنودى و رضاى خدا مى داند. [8]
داستان هدهد و ملکه سبا
در سوره نمل، در ادامه داستان سلیمان آمده است:
(و تفقَّد الطیر فقال مالى لا ارى الهد الهد ام کان من الغائبین لاَُعَذِّبَنَّهُ عذاباً شدیداً و لا ذبحنَّه او لیاتینى بسلطان مبین) [9]
«(سلیمان) در جست و جوى پرنده (هدهد) برآمد و گفت: چرا هدهد را نمى بینم یا اینکه او از غائبان است؟ من او را قطعاً کیفر شدیدى خواهم کرد یا او را ذبح مى کنم یا دلیل روشنى براى من بیاورد.»
اینکه سلیمان هدهد را ندید و در جست و جوى او برآمد، به وضوح بیانگر این حقیقت است که وى به دقت، مراقب اوضاع حکومت خود بود و حتى غیبت یک مرغ از چشم او پنهان نمى ماند! اینکه سلیمان ابتدا گفت: «من او را نمى بینم» و سپس افزود «یا اینکه او از غائبان است» ممکن است اشاره به این باشد که او بدون عذر موجهى حضور نداشته یا با عذر موجهى غیبت کرده است.
سلیمان براى اینکه حکم غیابى نکرده باشد و در ضمن غیبت هدهد بر دیگر پرندگان ـ و بلکه مأموران حکومت ـ اثر منفى نگذارد افزود: من او را قطعاً کیفر شدیدى خواهم داد، یا او را ذبح مى کنم؛ مگر اینکه براى غیبتش دلیل روشنى بیاورد. منظور از «سلطان» در اینجا دلیلى است که مایه تسلط انسان بر اثبات مقصودش شود و تأکید آن به وسیله «مبین» براى این است که این پرنده متخلّف «حتماً» باید دلیل روشنى براى تخلف خود اقامه کند.
در حقیقت سلیمان بى آنکه عجله اى در کار داورى به خرج داده باشد، در صورت ثبوت تخلف، تهدید لازم را انجام داد و حتى براى تهدید خود دو مرحله قائل شد که متناسب با مقدار گناه بوده است. او با این کار خود نشان داد که حتى در برابر پرنده ضعیفى، تسلیم دلیل و منطق است و هرگز بر قدرت و توانایى خود تکیه نمى کند.
نکته جالب آنکه سلیمان به حدى به لشکریان خود و حتى پرندگانى که مطیع فرمان او بودند آزادى و امنیت و جسارت داده بود که هدهد بدون ترس و با صراحت به او مى گوید: «من به چیزى آگاهى یافتم که تو از آن آگاه نیستى.» برخورد او با سلیمان همچون برخورد درباریان چاپلوس با سلاطین جبار که براى بیان یک واقعیت، نخست مدتى تملق مى گویند، نبود. اینها همه آثار دیانت و عدالت و خداترس بودن سلیمان است. [10]
سلیمان حکیمى بود که در عین قدرت جز با منطق سخن نمى گفت و حتى در گفت و گو با پرنده اى همچون هدهد، حق و عدالت را زیر پا نمى نهاد.
فصل دوم: اخلاق زیست محیطى در نهج البلاغه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
خداباوری و اخلاق زیست محیطی(1)
نویسنده : گثری ال.کامستوک
مترجم : انشاالله رحمتی
یکی از حوزههای فکری اصلی که در دوران معاصر توانسته است، پیوندی میان تفکرات نظری در رشتههایی چون فلسفه و الهیات و مسائل و معضلات عملی زندگی بشر برقرار دارد. دانشی است که از آن به اخلاق کاربردی (Applied Ethics) تعبیر میشود. اخلاق زیست محیطی (Ethics Enviromental) از شاخههای این دانش است. در این اخلاق برای حل مسائل ناشی از بحران زیست محیطی که میتوان گفت خطیرترین بحران جهان کنونی است، چارهجویی میشود. اخلاق زیست محیطی و مسائل قابل طرح در این دانش دامنه گستردهای دارند. ولی یکی از مسائل این دانش نسبت میان دین و محیط زیست است، به این معنا که آیا دین به طور کلی میتواند به حال شرایط زیست محیطی موثر باشد و اگر آری، آیا تأثیر آن مثبت است یا منفی. بدیهی است که چون ادیان خود متنوعاند و به علاوه در متن هر دین نیز مذاهب مختلفی موجود است، نمیتوان به دنبال پاسخی کلی و فراگیر برای این پرسش بود.
به همین دلیل در مقالهای که ذیلاً میخوانیم، نویسنده به این مهم عنایت دارد و میکوشد تا بر مبنای تصور ادیان مختلف از خداوند، به نوعی آنها را طبقهبندی کند و بر این اساس به تشریح پاسخ بالفعل یا بالقوهای که بر مبنای هر یک قابل ارائه است، بپردازد. بنابراین در تقسیم کلی ادیان را به خدا باور (theist) ونا - خداباور (non - theist) تقسیم میکند. دین خداباور دینی است که به وجود ساحتی متعالی برای عالم که متشکل از خدا یا خدایان و دیگر موجودات مقدس است، باور دارد. و هر دینی که چنین ساحتی برای عالم قائل نیست، دینی نا - خداباور است و از این جهت چنین ادیانی را میتوان حتی ادیان الحادی (atheist) خواند. هر چند در ابتدای مقاله نسبت میان ادیان نا - خداباور با محیط زیست مورد بحث قرار گرفته است، ولی بخش عمدهای از مقاله نسبت میان ادیان خداباور و این موضوع را بررسی میکند.
از آنجا که خداوند و به تعبیر کلی ساحت متعالی عالم، ورای توصیف و تقریر (ineffable) است، بنابراین نمیتوان به معنای حقیقی کلمه وصف و نعتی را در مورد چنین موجود یا موجوداتی به کار برد. این همان مسألهای است که در فلسفه دین از آن به مسأله «سخن گفتن از خدا» تعبیر میشود. ولی اینگونه نیست که به هیچوجه نتوان درباره چنین موجوداتی سخن گفت، گو اینکه این نوع سخن گفتن اغلب به شیوه تشبیه و تمثیل برگزار میشود. به همین دلیل نویسنده میکوشد تا تصورات مختلف از نسبت خداباوری و محیط زیست رادر قالب تشبیهات مختلفی که نزد اصحاب ادیان معمول است. طبقهبندی کند و در هر مورد معلوم سازد که از تشبیه مربوط چه نوع اخلاق زیست محیطی نتیجه میشود.
تعریف خداباوری (theism) آسان نیست، ولی این اصطلاح دلالت بر مجموعهای از نظریات مابعدالطبیعی مختلف دارد. وجه اشتراک این نظریات یا در این عقیده است که ساختار واقعیت مشتمل بر یک الوهیت کامل یگانه (خدای مطلق یا ایزد بانوی مطلق) است یا در این عقیده که ساختار واقعیت مشتمل بر یک یا چند خدای ناکامل (خدایان، ایزد بانوها، فرشتگان، ارواح محلی، شیاطین) است. خداباوران عموماً معتقدند که وجود یا وجودهایی الوهی موجود است و اینها موجوداتی نیرومندتر از انسانها هستند و قادرند لااقل به صورتی گهگاهی در برخی قوانین طبیعت تصرف کنند.
تعریف اخلاق زیست محیطی نیز آسان نیست ولی این اصطلاح عموماً دلالت بر مجموعهای از نظریات اخلاقی مختلف دارد؛ وجه اشتراک این نظریات یا در این نظریه است که انسانها وظایفی مستقیم نسبت به طبیعت دارند یا در این عقیده که انسانها وظایف غیرمستقیم در خور اعتنایی در قبال طبیعت بر عهده دارند.
فیلسوفان محیط زیست عموماً معتقدند که فاعلهای اخلاقی باید بر مبنای توجه به بهروزی حیوانات وحشی، گیاهان و فرایندهای طبیعی، یا بر مبنایی چیزی که آلدولئوپولد (2)، از طرفداران حفظ محیط زیست در آمریکا، از آن به «سرزمین»(3) تعبیر میکند، قید و بندهایی برای رفتار خویش قرار دهند.
حال، هر نظریه اخلاقی که بیشترین ارزش را برای سیاست ناظر به ممانعت از توسعه و تحول در عرصههای حیات وحش و حفظ گونههای در معرض خطر قائل میشود، نظریه بوم محورانه(4) مینامیم و از هر نظریه اخلاقیای که این اولویتها را معکوس میسازد و بیشترین ارزش را برای تشویق توسعه و اشتغال اقتصادی قائل است، به نظریه انسان محورانه(5)، تعبیر میکنیم. هر دو گروه اصحاب اخلاق زیست محیطی ممکن است برای توجیه موضع خویش یا مبانی مشابه یا مبانی متفاوتی را مورد استناد قرار دهند. برای مثال ممکن است هر دو گروه به اصول خداباورانه، استناد کنند. وقتی بوم محوران یا انسان محوران، برای توجیه احکام اخلاقی عملیشان، برای مثال، به اراده خداوند استناد میکنند، در آن صورت رابطه مابعدالطبیعه خداباورانه با اخلاق زیست محیطی، وارد صحنه میشود.
اما در فضای آکادمیک سکولار معاصر، اخلاق زیست محیطی نوعاً بر اساس فرضهایی جریان مییابد که خداباورانه نیستند. چنین واقعیتی ممکن است این اندیشه را در ذهن ما جان دهد که خداباوری و دین ارتباط چندانی با اخلاق زیستمحیطی ندارند، ولی چنین اندیشهای قرین صحت نیست. اولاً بسیاری از دینداران، ملحداند. برای مثال برطبق تفسیرهای سنتی از مذهب مادیمکه آئین بودایی(6)، بودائیان معتقدند که یک ساحت «قدسی» یا «الوهی» برای واقعیت وجود دارد، ولی موجودات متعالی در کار نیست و در دیگر سنتهای دینی نا - خداباورانه(7)، مانند آئین کنفوسیوس، مذهب ادوایته ودانته(8) شنکره در آئین هندو و برخی گونههای لیبرال مسیحیت نیز عقیده به الوهیتها {یا خدایان} مورد انکار قرار گرفته است. این سنتهای دینی هر یک رویکردهای متمایزی به طبیعت دارند و مشعر برآنند که الحاد(9) عزیمت گاه مفیدی برای بحث ما فراهم میکند. در ثانی نقشهای بالقوه خداباوری برای بحث سکولار درباره اخلاق زیست محیطی در صورتی که پس زمینه الحاد فراهم باشد، به بهترین شکل برجسته خواهد شد.
خدا نیست، فقط طبیعت هست
بوم محوران ملحد برای توجیه مبادی بومشناسانه خویش به تصویبها یا تمایلات الهی استناد نمیکنند. اگر خدا وجود نداشته باشد، بلکه فقط فرایندهای مادی که انسجام آنها باید در تأملات اخلاقی ما برجسته شود، موجود است، پس ارزشهای زیست محیطی را باید از راههای دیگر توجیه کرد، یعنی راههایی مانند استناد به ارزش ذاتی طبیعت، مقتضیات خویشکامی روشنبینانه(10)، حقوق افراد انسان و نسلهای آینده بشر، جایگاه اخلاقی حیوانات یا شهودهای سنجیدهای که به تعادلی متأملانه با معرفت علمی و اصول اخلاقی رسیده باشند. ملحدانی که ارزش بالایی برای طبیعت قائلاند، ممکن است در مواقعی از «قدسیّت» یا «الوهیت» طبیعت سخن به میان بیاورند، ولی این ارزیابیها را احتمالاً باید استنادهایی خطایی تلقی کرد که هدفشان تأکید بر شدت احترام گوینده برای ارزش درون ذات(11) طبیعت است.
البته به هیج وجه ضرورت ندارد که ملحدان بوم محور باشند، و ممکن است آنها انسانمحوران متصلب باشند که معتقدند دایره موجودات در خور توجه اخلاقی از محدودة نوع انساناندیشهورز(12) فراتر نمیرود. در ذات مابعدالطبیعه الحادی هیچ چیز نیست که قبول موضع خاصی در باب اخلاق زیست محیطی را ایجاب کند.
پیروان ادیانی که به الوهیتها {خدا یا خدایان} باور ندارند، ممکن است همانند همتایان سکولار خویش به جمال و ارزش «متعالی» طبیعت استناد کنند بدون آنکه از این رهگذر به وجود موجوداتی توانمندتر از انسان معتقد گردند. باز هم مذهب مادیمکه آئین بودایی را بررسی میکنیم که در آن «خود» یا آتمن، هم هویت با مطلق غیرمتشخص یا برهمن، گرفته شده است. این اعتقاد را، گاهی به این معنا گرفتهاند که فقط در صورتی میتوان به نیروانه یا خیرغایی نایل شد که افراد زمینهای فراهم کنند تا هویتهای جزئیشان در یک روح متعالی، مستحیل گردد. این قبیل التزامهای مابعدالطبیعی را میتوان التزامهایی دانست که لازمهشان بیمقدار شدن طبیعت است تا بدان پایه که ظاهراً خیرغایی بودائیان عبارت از غلبه بر هر گونه دلبستگی به عالم مادی است. اگر نیروانه به معنای فانی ساختن «خود» آدمی در قالب تدبر نافی دنیا(13) است، پس فعالیت سیاسی ایجابی برای حفظ خیرهای اخلاقی مانند یکپارچگی یک چمنزار بکر، ارزش چندانی ندارد.
اما این تفسیر از آئین بودا که هم اینک ارائه شد، تفسیری ناتمام است. همانطور که پیش از این گذشت، مذهب مادیمکه آئین بودا نه مفهوم یک وجود متعالی را تأیید میکند و نه موافق با این عقیده است که غایت افراد باید فانی ساختن خویش و نفی و انکار سیاست باشد. نیروانه به عنوان غایت (نهایی) بودائیان، به معنای حالت آزادی از چرخه تولد، فساد و مرگ است ولی مطلوبیت این حالت غایی، مستلزم بیارزش شدن طبیعت یا ظنین شدن نسبت به آن نیست. در حقیقت نیروانه همینکه دست داد، مستلزم حیاتی همراه با احترام نسبت به همه آفریدهها و پرورش فضیلت مدنی است، و بنابراین مابعدالطبیعه الحادی بودایی، اگر به طور صحیحی فهم شود، میتواند قویا به طرف دیدگاهی بوم محورانه، میل کند. به نظر میرسد که، چه در اخلاق زیست محیطی آکادمیک و چه در سنتهای دینی نا - خداباورانه، هیچگونه استلزام ضروری میان نفی خداباوری و نظام اخلاقی موافق با محیط زیست یا نظام اخلاقی مخالف با محیط زیست وجود ندارد.
وقتی رابطه خداباوری با اخلاق زیست محیطی را مورد بحث قرار میدهیم، بلافاصله با مسأله سخن گفتن از خدا روبرو میشویم. یک موجود که برتر از مقولات زبانی است، به حسب ذاتش، در قالب تعابیر حقیقی و قضایای مستقیم قابل توصیف نیست. بیشتر خداباوران تصدیق دارند که برای توصیف صفات خداوند به استفاده از گفتار غیرمستقیم یعنی تشبیه، تمثیل و حکایت، نیاز است. در تلاش خداباوران برای بیان رابطه خدا با طبیعت در قالب مفاهیم، شش تشبیه(14) تکرار میشود: این تشبیهها عبارتند از: خدا به عنوان خصم، مالک، ناجی، همسر، تجسم و همذات طبیعت. این تشبیههای مختلف که ظاهراً، هرچند فقط به صورتی نه چندان مؤکد، با رویکردهای مختلف به محیط زیست مرتبطاند، مشعر برآنند که برخی تقریرها از خداباوری با تقریرهای مشخص از اخلاق زیست محیطی، انطباق دارند.
خدا به عنوان خصم طبیعت
قائلان به ثنویت جهانشناسانه، عالم مادی را خصم خداوند، یعنی آن را یک شر ضروری میدانند که خداوند باید به اجبار آن را تسلیم خویش سازد. برای مثال مانویان که ماده را شرمیدانند، شیوه ریاضت طلبی و بیهمسری را با هدف ترک دنیا پیشه خویش میسازند و در این شیوه میل جنسی نامقدس و ناضروری قلمداد میشود. وقتی لذت را اخلاقاً ناصواب و خود جسم را ذاتاً منحط میدانیم، معنایش این نیست که دیدگاهی داشته باشیم که به راحتی برای حمایت از تعظیم فرآیندهای طبیعی یا حفظ گونههای در معرض خطر، مناسب و مساعد باشد.
برای مثال مسیحیان معتقد به آخرالزمان(15) که ظهور قریب الوقوع عیسی(ع) و پایان تاریخ را پیشگویی میکنند، طبیعت را صحنه فعالیتهای یک خدای شر، یعنی آن را نمایشی میدانند که در آن شیطان باعث و بانی هرگونه ناخوشی، تباهی و رنج و مصیبت منجر به مرگ است. برطبق این دیدگاه خصمانه، میتوان یا، آنگونه که در معادشناسی مسیحی آمده است، در پایان زمان، و یا بیدرنگ از طریق اشراق، از دست طبیعت خلاصی یافت. اصحاب ریاضت در بسیاری از سنتها، اعم از آئین هندو و دیگر گونههای آئین بودا، معتقدند که دلبستگی به طبیعت، بدن و امیال آن، یکسره شر است، و باید در روشنشدگی از آن تبری جست و بر آن غلبه کرد. در مقابل، معاد شناسیهای برخی از سنتهای سرخپوستان آمریکا را میبینیم که معتقدند نباید انتظار داشت که زمان به زودی به پایان برسد و نیز بدن و مرگ را اموری که باید از آنها تعالی جست، تلقی نمیکنند. برای این گروه از سرخپوستان ارزش آتی خلقت آنقدر بالا است که هیچ عملی که آثاری زیانآور برای نسلهای آینده داشته باشد، مجاز نیست، حتی اگر این آثار تا هفت نسل بعد نیز نمایان نشود. اگر، آنگونه که بر طبق دیدگاه آخرالزمانی مسیحی تعلیم داده میشود، احتمال آن وجود داشته باشد که نسل هفتم هرگز پا به عرصه وجود نگذارد، و جهان کنونی قلمرو یک شیطانی باشد که عن قریب باید هزیمت بیابد، در آن صورت دلیل چندانی برای اهتمام به طبیعت یا نسلهای آینده وجود ندارد. ظاهراً، با تلقی خداوند به عنوان خصم طبیعت جای چندانی برای بوم محوری باقی نمیماند.
خدا به عنوان مالک طبیعت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن .doc :
محیط زیست در چنبره جهانیسازی
نویسنده : جری ماندر
علیرغم ادعای طرفداران جهانیسازی، جهانیسازی به طور ذاتی با محیط زیست تعارض دارد. همچنین، جهانیسازی برخلاف پندار موفقانش، یک جریان عادی برخاسته از نیروهای طبیعت نیست، بلکه حاصل طراحی و برنامهریزیهای عدهای است که در «برتون وودز» گرد هم آمدهاند و به دنبال آن و به همان منظور، بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و سازمان تجارت جهانی را به وجود آوردهاند. اصول پایه جهانیسازی عبارت است از: رشد فزاینده با تکیه بر صادرات، یکسان سازی فرهنگی و تجارت آزاد. اما در بسیاری از موارد، این اصول با حاکمیت ملی و ارزشهای فرهنگی جوامع در تضاد است. در کشاکش این تضاد منافع است که دستهای نه چندان پنهان شرکتهای فراملیتی، در تنظیم و هدایت سیاستهای سازمان تجارت جهانی و حتی سیاست داخلی و خارجی کشورهایی چون ایالات متحده آمریکا دیده میشود. بنابراین شرکتهای چندملیتی بزرگ هستند که از فرآیندهای جهانیسازی منتفع میشوند، نه ملتها و نه محیط زیست.
یکی از ادعاهای تعجب برانگیز طرفداران جهانیسازی اقتصادی این است که این فرآیند، در بلندمدت باعث بهبود میزان حفاظت از محیط زیست خواهد شد، با این استدلال که همگام با جهانیسازی، استخراج منابع طبیعی گوناگون از قبیل جنگلها، معادن، نفت و ... ثروت کشورها را افزایش داده و قادر خواهند بود بخشهای بیشتری از طبیعت را از این آسیبها حفظ کنند یا با ابداع فناوریهای جدید، آثار زیست محیطی زیانبار ناشی از تولید بیش از حد خود را کاهش دهند، اما شواهد به وضوح نشان میدهد، چنانچه عایدی کشورها از اقتصاد جهانی ملاحظه شود، بیشترین سود به شرکتهای چندملیتی تعلق میگیرد که نه تنها انگیزهای برای هزینه کردن آن در حفظ محیط زیست ندارند، بلکه منافع حاصل را صرف استحصال هرچه بیشتر منابع طبیعی میکنند. رییس جمهور ایالات متحده به صراحت از این دیدگاه که جهانیسازی به حفظ طبیعت کمک میکند، پشتبانی میکند؛ در حالی که در همان زمان، مدافع احداث چاههای نفت بیشتر و قطع بیشتر درختان جنگلی است.
ایدهای که جهانیسازی را نوعی راهبرد زیست محیطی میداند، بیشتر به یک شوخی میماند و مسأله بسیار جدیتر از اینهاست. جهانیسازی اقتصاد، به ویژه ایدئولوژی و اندیشههای بنیادینی که آن را به پیش میبرد، ذاتاً با بقای طبیعت در تعارض است و هیچ اقدام ثانویهای از قبیل موافقتنامههای محیط زیست، کنترل آلودگی و ... نمیتواند از آسیبهای یک اقتصاد جهانی با الگوی تولید صادرات محور جلوگیری کند. این مشکلات به طور ذاتی با طرح جهانیسازی آمیخته است و اگر با این الگوی جهانیسازی پیش رویم، بروز این مشکلات، حتمی و قابل پیشبینی است.
جریان جبری و گریزناپذیر طبیعت
مدافعان جهانیسازی همیشه تمایل داشتهاند آن را عملی طبیعی معرفی کنند: ادامه و امتداد پیشرفتهای تکنولوژی و اقتصادی که در خلال قرون متمادی تا عصر حاضر جریان داشته است. اینها جهانیسازی را ثمره نیروی کنترل ناپذیر و هدایت نشده طبیعت میشمارند، اما مردم و گروههای معترض در اقصی نقاط جهان، نشان دادهاند که هرگز این گونه مواجهه با جهانیسازی برایشان قابل تحمل نیست. اگرچه فعالیتهای تجاری بینالمللی و مفاهیمی همچون «تجارت آزاد» طی قرون مختلف و به شیوه های گوناگون وجود داشته است؛ اما این گونهی مدرن، عمیقاً و به طورکلی از لحاظ مقیاس، سرعت، شکل، تبعات و مهمتر از همه «قصد و هدف» ، با گونههای قدیمیتر تفاوت دارد. گونهی مدرن جهانیسازی را نمیتوان به سادگی یک تکامل طبیعی دانست، بلکه عامدانه و با هدف تحکیم جایگاه بنگاههای اقتصادی خاص، توأم با هجمهای همه جانبه برای اشاعه و ترویج ارزشهای مرتبط با آن، طرحریزی شده است.
مبدأ پیدایش جهانیسازی مدرن بر ما پوشیده نیست. نشستهای سرنوشت سازی که در ژوئیه 1944 در «برتون وودز» صورت گرفت، سرآغاز این تحولات بود. هنگامی که سران شرکتهای چندملیتی برجسته، سیاستمداران، بانکداران و اقتصاددانان سرشناس گرد هم آمدند تا درباره چگونگی بازسازی ویرانیهای جنگ جهانی دوم به تفاهم برسند، به این نتیجه رسیدند که وجود یک سیستم اقتصادی جهانی متمرکز برای پیشبرد توسعه اقتصادی جهان ضرورت دارد. چنین سیستمی، به زعم آنها مانع از بروز جنگ میشود و به ملتهای فقیر و روند بازسازی نیز کمک میکرد. از درون نشستهای برتون وودز، بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول (با نامهای دیگری در آن زمان) و موافقت نامه عمومی درباره تعرفهها و تجارت (GATT) که بعداً به سازمان تجارت جهانی (WTO) تبدیل شد، متولد شدند. نمونههای مشابه و متعاقب این نهادها و پیمانها، عبارت بودند از: نفتا، پیمان ماستریخت در اروپا و منطقه آزاد تجاری حاصل از موافقتنامه آمریکا و چند موافقتنامه دیگر.
این ابزارهای جهانیسازی اقتصادی، در کنار یکدیگر وظایف محوله خود را به انجام رساندهاند که عبارت بوده است از: ایجاد ریشهای ترین تغییرات از زمان انقلاب صنعتی در نظام سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کره زمین. همچنین توازن قدرت در صحنه جهانی را به نحو خیرهکنندهای بر هم زدهاند، به طوری که قدرت سیاسی و اقتصادی را از دولتهای ملی و محلی سلب کرده و به سمت الگوی جدید و متمرکزی هدایت کردهاند که قدرت فراوانی به شرکتهای چندملیتی، بانکها و سازمانهای جهانی ساخته و پرداخته خود میدهد، ولو اینکه این جابهجایی قدرت، عواقب ناگواری برای حاکمیتهای ملی، کنترل جوامع، دموکراسی، فرهنگهای بومی و به ویژه محیط زیست داشته باشد. نکتهای که بار دیگر متذکر آن میشویم، این است که این فرآیند برای مقاصدی خاص و توسط افرادی خاص (شرکتهای بزرگ، اقتصاددانان و بانکداران) طراحی شده است، به طوری که نتیجه و خروجی خاص خود را نیز داشته باشند. اما این شیوه جهانیسازی چه ایرادی دارد؟
اصول جهانی سازی
اولین اصل اعتقادی جهانیسازی اقتصادی، در هم آمیختن تمام فعالیتهای اقتصادی همهی کشورهای جهان، در قالب یک الگوی توسعهی یکسان و واحد و یک ابرسیستم مرکزی است که به نوبه خود، ایجادکننده «فرهنگ هماهنگ جهانی» است. کشورهایی با فرهنگها، اقتصادها و نسبتهای کاملاً متفاوت و گوناگون، به این سمت سوق داده میشوند که شیوههای زندگی یکسانی را برگزینند؛ از فروشگاهها و هتلهای زنجیرهای یکسان استفاده کنند؛ لباسهای یکسان بپوشند؛ اتومبیلهای مشابه سوار شوند و محصولات تلویزیونی، هنری و سینمایی مشابهی دریافت کنند. به زودی دیگر دلیلی برای مسافرت به سایر نقاط نخواهید داشت. تنوع فرهنگی دیگر وجود نخواهد داشت، یک چنین الگوی متحدالشکل و یکسان، دقیقاً همان چیزی است که شرکتهای بزرگ چندملیتی برای افزایش کارآیی خود: تولید در مقیاس جهانی (عدم نیاز به ایجاد تنوع در محصولات و صرفهجویی در مقیاسهای هنگفت)، کاهش هزینههای بازاریابی در کشورهای گوناگون و بهرهمندی از سایر کارآییهای مقیاس بدان احتیاج دارند.
دومین اصل از اصول جهانیسازی، دادن اولویت و اهمیت فوقالعاده به کسب یک رشد اقتصادی بسیار سریع و نامحدود است که آن را «رشد فزاینده» مینامیم و سوخت آن، جستوجوی مداوم برای دستیابی به منابع جدید، نیروی کار ارزانتر و بازارهای جدید است. روشن است که برای رسیدن به رشد فزاینده، تأکید خاصی بر قلب تپنده الگوی جهانیسازی یعنی تجارت آزاد شود و در کنار آن از فعالیت شرکتها مقرراتزدایی شده و خصوصیسازی و «کالاسازی» تا آن جا که امکان دارد، گسترده شود. نکته اخیر حتی شامل حیطههایی از فعالیتهای اجتماعی میشود که تا این لحظه از تاریخ در نظام مبادله و تجارت وارد نشده است، یا حیطههایی که به نظر میرسد، حق طبیعی انسان است که خارج از نظام مبادلاتی و تجاری به آن دسترسی داشته باشد.
به عنوان مثال، بذرهای بومی که طی هزاران سال با روشهای طبیعی اصلاح شده و به رایگان در اختیار کشاورزان بوده است، هم اکنون در معرض انحصار بلندمدت شرکتهای فراملیتی از طریق «حق امتیاز» است. اعتراضات کشاورزان هندی و قربانیان ایدز در آفریقا و سایر نقاط جهان علیه «حقوق مالکیت معنوی مرتبط با تجارت» TRIPS که توسط WTO وضع شده است، برخی از زوایای هراسانگیز این روند جدید را روشن میکند. همچنین فشارهایی وجود دارد تا مواردی چون آب رودخانهها، دریاچهها و چشمهها را نیز که همیشه بخشی از زندگی طبیعی انسان بوده و به راحتی به آنها دسترسی داشته است، به سیستم کالایی و مبادلهای فوق ملحق کند. بنابراین، در حال حاضر بنا بر مفاد دو قرارداد WTO یعنی (FTAA جدید) و موافقتنامه عمومی درباره تجارت خدمات (GATS)، روند کالاسازی و خصوصیسازی در حوزه خدمات عمومی جریان دارد. آخرین مذاکرات انجام شده، پیرامون حوزههایی است که هنوز به طور عمده در اختیار دولتهاست، مانند رادیو و تلویزیون، آموزش عمومی، بهداشت، آب و فاضلاب، تأمین اجتماعی، پلیس، آتش نشانی، راهآهن، زندانها و...؛ چنان چه خصوصیسازی در این حوزهها آغاز شود، زمینه برای سرمایهگذاری خارجی و تسلط آنها بر این مقولهها فراهم میشود. آنگاه میباید برای دریافت خدمات تأمین اجتماعی به میتسوبیشی و برای اداره زندانها به بوندس بانک مراجعه کنیم و برنامههای صدا و سیما را از دیزنی دریافت کنیم. به همهی اینها «کالا شدن پول» را نیز باید افزود: ایجاد بازارهای پولی و جریان فوقالعاده سیال پول در بازارهای سرمایه سراسر جهان و نقش آن در بروز بحرانهای پولی و اقتصادی از قبیل بحران جنوب شرق آسیا، که پرداختن به آن از حوصلهی این مقاله خارج است.
لذا وظیفه نهادهای مولود برتون وودز است که با وضع قوانین لازم، کشورهای مختلف را با روند خصوصیسازی، مقررات زدایی و تجارت آزاد، همسو کرده و به صورت فعال با موانعی که در این کشورها بر سر راه بهرهبرداری از منابع، نیروی کار و بازار مصرف آنهاست، برخورد کنند. اما در عمل، بیشتر این موانع، قوانینی هستند که به طور مشروع توسط دولتها و نهادهای ملی وضع شدهاند: قوانین زیست محیطی، بهداشتی، امنیت غذایی، حمایت از حقوق کارگران و همچنین قوانینی که لازمه نظارت بر فرهنگ ملی است. همهی این قوانین، ولو این که توسط دولتهای مردمسالار و مبتنی بر آرای یکایک شهروندان وضع شده باشد، از جانب ذینفعان جریان تجارت آزاد به عنوان «موانع غیرتعرفهای تجاری» قلمداد میشود. WTO علیرغم عمر کوتاه