دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

کارآفرینی زنان از منظر تعلیم و تربیت 27 ص (بروز شده)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

کارآفرینی زنان از منظر تعلیم و تربیت

چکیده

اشتغال زنان ایرانی در سالهای اخیر به دلایل مختلف حساسیت ویژه‌ای پیدا کرده است. از سوی دیگر مشکلات اشتغال که به صورت عام در کشور ایران وجود دارد ، در مورد زنان حادتر می‌شود و مسئلة اشتغال زنان را در آیندة نه چندان دور با بحران مواجه خواهد ساخت. علیرغم اینکه زنان ایرانی مطابق تحقیقات انجام شده بیشتر تمایل به مشاغل دولتی دارند ولی وضعیت خاص بازار کار در ایران و سیاست کاهش تصدی‌گری دولت باعث شده است که رویکرد کارآفرینی زنان بیشتر از گذشته مطرح شود. در این رابطه می‌توان مسئله را از ابعاد مختلفی مورد بررسی قرار داد. در این مقاله کارآفرینی زنان از منظر تعلیم و تربیت بررسی شده است و پیشنهاد شده که ویژگیهای خاص کارآفرینی را باید از کودکی به زنان تعلیم داد و آن ویژگیها را پرورش داد.

مقدمهدر هر کشوری، نرخ اشتغال و نرخ بیکاری بطور عام، از جمله شاخصها و مؤلفه‌های مهم توسعة اقتصادی به شمار می‌رود. از سوی دیگر مسئلة اشتغال بانوان به طور خاص در سالهای اخیر به دلایل مختلف حساسیت و اهمیت ویژه‌ای پیدا کرده است. (خورشیدی 1383) به نقل از گزارشات و اظهارنظرهای مسئولین مختلف کشوری در جراید، دلایل مذکور را  فزونی گرفتن تعداد زنان تحصیلکرده نسبت به مردان، افزایش نرخ طلاق و در نتیجه افزایش تعداد زنان خود سرپرست و سرپرست خانوار، کاهش نرخ و افزایش سن ازدواج و بطور کلی افزایش تقاضای اشتغال از سوی زنان (به هر دلیل)، ذکر می‌نماید. در همین راستا (عنایت و موحد 1383) نیز ضمن ارائة آمارهایی مبنی بر افزایش ناگهانی تعداد دانشجویان دختر، افزایش نرخ مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان و رشد ناگهانی جمعیت  پس از انقلاب اسلامی ، خاطر نشان می‌سازند که موارد فوق همگی مبین دگرگونی نقش و جایگاه زنان ایرانی است و نقش‌های سنتی زنان در درون خانواده و در زمینه‌های اجتماعی دچار تحول شده است. از سوی دیگر (جعفرنژاد 1383) انگیزة اشتغال در زنان را به دو دستة کلی انگیزه‌های روانی و اقتصادی تقسیم می‌نماید. وی معتقد است که گرایش به هر یک از این دو دسته ، بستگی به طبقة اجتماعی و اقتصادی خانوادة زنان دارد. به طوری‌که مهمترین انگیزة ‌اشتغال در طبقات مرفه اجتماعی انگیزة روانی است. در حالیکه همان محقق معتقد است که زنان طبقات متوسط و کم‌درآمد بیشتر در پی انگیزه‌های اقتصادی تمایل به اشتغال دارند. (رجائی 1382) نیز با تقسیم بندی مذکور موافق است ولی سهم بیشتری برای انگیزه‌های شخصی و روانی در اشتغال زنان قائل است. در هر صورت مرور منابع نشان می‌دهد که  اشتغال زنان در ایران صرف نظر از نوع انگیزه ، رفته رفته از سطح یک مسئله عبور کرده و تبدیل به معضل می‌شود.

البته آمارها و اظهارنظرها نشان می‌دهد که اشتغال زنان در یک نگاه کلی در جهان ، وضعیت مناسبی ندارد ولی سهم کشورهای در حال توسعه از جمله ایران در این وضعیت نابسامان بسیار بیشتر است . برای رفع هر معضلی ، نخست باید آن معضل را از ابعاد گوناگون مورد بررسی قرار داد و به یک شناخت جامع از آن دست یافت. موانع اشتغال زنان ،‌از ابعاد مختلفی برخوردار است. ادبیات تحقیق در این رابطه بیشتر به سهم موانع بیرونی از جمله موانع فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی، اختصاص دارد و کمتر به موانع درونی اشتغال زنان پرداخته شده است. در این مقاله ، به شیوة کتابخانه‌ای ، موانع مختلف اشتغال زنان در ایران به اجمال بررسی شده  و دو نوع از این موانع یعنی کمبود خودباوری و خلاقیت در وجود زنان، مورد مطالعة عمیق‌تری قرار گرفته است.

2- موضوع تحقیق در این پژوهش وضعیت و مسائل اشتغال زنان در ایران بررسی شده است. در این راستا موانع اشتغال زنان در ایران معرفی شده و در میان آن موانع ، عدم وجود خودباوری و خلاقیت در زنان مورد موشکافی قرار گرفته است. بررسی مفاهیم خلاقیت و خود باوری و چگونگی تقویت این مفاهیم در دوره‌های مختلف سنی و بررسی نقش خانواده و نهادهای اجتماعی از قبیل نهادهای آموزشی و رسانه‌های ارتباط جمعی در این میان ، از دیگر موضوعات تحقیق به شمار می‌رود.

3- بیان مسئله و ضرورت تحقیق این عبارت که زنان نیمی از جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند ولی سهم آنان در نرخ اشتغال بسیار پائین تر از این میزان است، در سالهای اخیر در منابع داخلی و خارجی بارها و بارها تکرار شده است. بنی‌فاطمه( 1375) معتقد است که طرح یک مقولة اجتماعی در یک زمان خاص، بی‌تردید از ضرورت یا ضرورتهای خاصی سرچشمه می‌گیرد که پرداخت به آن ، نیازمند شناخت می‌باشد.  دبیرکل سابق کمیسیون سازمان ملل در  رابطه با سهم نابرابر زنان  توضیح می‌دهد که زنان تنها یک سوم نیروی کار در جهان ، یک دهم درآمد در جهان و تنها یک صدم مالکیت املاک در دنیا را به خود اختصاص می‌دهند. (روزنامة‌ایران 8 شهریور 1383) مرور منابع نشان می‌دهد که از دیرباز تا گذشته‌ای نه چندان دور، اشتغال زنان از مسائلی بوده است که تنها هواداران حقوق زنان از جنبه‌های گوناگون به آن می‌پرداخته‌اند.امروزه با تغییرات جمعیت شناختی ، اجتماعی و اقتصادی که در هرم جمعیتی زنان رخ داده است،  اشتغال زنان و رفع موانع تحقق آن ، تبدیل به ضرورتی انکار ناپذیر شده است که روز به روز بر حساسیت آن افزوده می‌شود. در این رابطه تحقیقی که وزارت صنایع و معادن تحت عنوان استراتژی صنعتی ایران انجام داده است، بیانگر این مطلب می‌باشد که در سال 85 نیروی کار زنان در ایران با مردان مساوی خواهد شد و در سال 90، شمار زنان در عرصة نیروی کار 5/1 برابر مردان خواهد بود(غفاری 1383). در این راستا به جرات می‌توان ادعا کرد که  تغییر نگرش نسبت به لزوم اشتغال زنان در آحاد مختلف جامعه ، کاملا محسوس می‌باشد. ازجمله می‌توان به نتایج تحقیقی که توسط مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران شعبة آذربایجان شرقی انجام شده، اشاره نمود. به گزارش خبرگزاری ایسنا، هشتاد درصد مردم ارومیه، که از رده‌های سنی مختلف و دارای مدارک تحصیلی مختلف و مشاغل متفاوتی بودند، اشتغال زنان را در خارج از منزل یک ضرورت می‌دانند. (خبرگزاری ایسنا 13 مرداد 82) نتیجة این تحقیق با توجه به سنتی بودن بافت اجتماعی محل نظرسنجی بسیار در خور توجه است.

از سوی دیگر یکی از مسائلی که لزوم پرداختن به اشتغال زنان را مطرح می‌سازد، فزونی گرفتن تعداد دانشجویان دختر به نسبت دانشجویان پسر می‌باشد. خبرگزاری ایسنا در این رابطه اعلام کرده است که در سال 1383 ، بالغ بر 62% از قبول



خرید و دانلود  کارآفرینی زنان از منظر تعلیم و تربیت 27 ص (بروز شده)


دانلودتحقیق درباره ی بررسی و عملکرد اثرات اشتغال بر سلامت زنان در سال 88 89

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

اثرات اشتغال بر سلامت زنان

از دهة هفتاد میلادی مطالعات در زمینة نابرابری‌های موجود در مورد شاخص‌های سلامت و بیماری‌ و به‌ویژه تفاوت در مورد سلامت زنان و مردان در سطوح ملی و بین‌المللی در غرب آغاز شده است (Hunt & Annandale, 1999). از آن‌جا که دامنة مطالعات فوق‌الذکر عمدتاً به جوامع غربی محدود شده است، جای خالی تحقیق در این زمینه در ارتباط با جوامع دیگر در عرصة بین‌المللی به خصوص جوامع جهان سوم یا جوامعی که دارای فرهنگی متفاوت با جوامع غربی هستند، احساس شده است(Khlat et al. 2000). در کشوری چون ایران، که در منطقة خاورمیانه قرار گرفته، مطالعات در زمینة سلامت زنان و عوامل مرتبط با آن در مراحل ابتدایی خود قرار دارد. تحقیقی(Ahmad-Nia, 2000)

که در این مقاله به بخشی از نتایج آن اشاره می‌شود، تلاشی در راستای از میان بردن خلا موجود در زمینة مطالعة تفاوت‌های سلامت و بیماری در مورد مادران شاغل و غیرشاغل در سطح شهر تهران است که در چارچوب جامعه‌شناسی پزشکی و بهداشت به انجام رسیده است.

کلید واژه‌ها: اشتغال، تهران، زنان، سلامت

مقدمه

مطالعات انجام شده در کشورهای غربی حکایت از برتری نسبی وضعیت سلامت زنان شاغل در مقایسه با زنان غیرشاغل یا به عبارت دیگر زنانی دارد که صرفاً به ایفای نقش زن خانه‌دار محدود شده‌اند

در مطالعات انجام شده بر اهمیت تکثر نقش‌ها و تاثیر مثبت آن در ارتقای وضعیت سلامت روحی و جسمانی زنان تأکید شده است. سوالی که مطرح می‌شود این است که آیا ایفای نقش‌های متعدد ـ و به ویژه در مورد زنان گسترش فعالیت‌های اجتماعی و شغلی ـ در شرایط متفاوت فرهنگی به‌عنوان مثال در شرایط فرهنگی جامعة در حال گذار ایران نیز می‌تواند همان آثار مثبت مورد انتظار را در مقایسة زنان شاغل و خانه‌دار به همراه داشته باشد.

1) مروری بر سوابق نظری و تجربی

در چارچوب مدل‌های نظری تحلیل نقش در غرب دو روی‌کرد عمده ـ یکی با دید مثبت و دیگری با دیدگاهی منفی ـ به مسئلة رابطة نقش اشتغال و سلامت در مورد زنان پرداخته است که در این‌جا به اختصار به فرضیه‌های عمدة هریک از دو دیدگاه اشاره می‌شود.

در چارچوب روی‌کرد منفی، گذشته از نظریة پارسونز در مورد تفکیک کارکردی نقش زنان و مردان و تاکید وی بر لزوم عدم اشتغال زنان خانه‌دار، می‌توان از فرضیه‌های تکثر نقش Multiple) (roles تضاد نقش (role conflict(Martikainen, 1995فشار بار اضافی نقش (role overloadWaldron et al. 1998فرضیه تقارب (convergence hypothesisفرضیة کمیابیscarcity hypothesis (Barnett, 1993)، و فرضیة فشار نقش (role strain hypothesisWaldron et al. 1998نام برد. هریک از این فرضیه‌ها به نوعی حکایت از این دارند زنانی که به کار در ازای دست‌مزد می‌پردازند، بیش‌تر احتمال دارد به دلایلی چون حجم بیش‌تر کار، افزایش انتظارات و مسئولیت‌های بیش‌تر و استرش ناشی از ایفای چند نقش توأمان، از نظر سلامت در وضعیت نامطلوب‌تری نسبت به زنانی که صرفاً به نقش‌های سنتی همسری و مادری می‌پردازند، قرار گیرند.

در مقابل، در چارچوب مدل‌های روی‌کرد مثبت، به

فرضیة اعتلای نقش                                (role enhancement) (Bartley, 1992)،

نظریة بسط نقش                   (role expansion) (Sorensen & Verbrugge, 1987)

و فرضیة تجمع نقش                       (role accumulation) (Waldron et al. 1998)

می‌توان استناد نمود که طی آن نقش اشتغال که به‌عنوان نقش جدیدی به نقش‌های سنتی زنان اضافه شده، به‌عنوان یک امر مثبت و پرفایده در نظر گرفته می‌شود. در این‌جا مکانیزم تأثیرگذاری مثبت نقش اشتغال از طریق عزت نفس افزایش یافته، درآمد بیش‌تر، کسب حمایت اجتماعی گسترده‌تر ـ که با اشتغال در ازای درآمد همبسته است ـ در جهت ارتقای سلامت زنان مورد تاکید قرار می‌گیرد.

آربر (1991) یادآور می‌شود که «اشتغال به کار زنان را می‌بایست هم به‌عنوان «نقشی دیگر» و هم به‌عنوان «متغیری ساختاری» در نظر گرفت. اشتغال ـ به‌عنوان نقشی اضافه شده ـ می‌تواند دربردارنده‌ی تعهدات و مسئولیت‌های بیش‌تر باشد، اما از سوی دیگر، زنان با جایگاهی که در بازار کار احراز می‌کنند، پاداش می‌گیرند و این امر حاکمیت بیش‌تر آن‌ها را بر منابع مالی در پی دارد و به آن‌ها این فرصت را اعطا می‌کند که بتوانند به نحو مثبتی بر شرایط زندگی خود و خانوادة خود تأثیرگذار باشند.»

بارتلی و دیگران (1992: 313) نیز معتقدند: «هرچند به تدریج ما در ادبیات نظری شاهد ظهور سنتزی از این دو روی‌کرد (مثبت و منفی) به رابطة اشتغال ـ سلامت زنان، هستیم، برخی از عوامل درگیر در این رابطه همچنان مورد غفلت واقع شده‌اند». ایشان به ضرورت در نظر گرفتن ماهیت و میزان یا حجم کار، چه در مورد کار خانگی و کار زنان در بازار رسمی اشتغال اشاره داشته و تفاوت‌های موجود از نظر وضعیت سلامت را در مورد انواع مشاغل موجود مورد تاکید قرار می‌دهند. ایشان همچنین این مسئله که وضعیت سلامت خود تعیین‌کننده ورود افراد به مشاغل خاص است، یعنی نظریة انتخاب سلامت ((health selection را متذکر می‌شوند. لی (1998) نیز به برخی از تحقیقات در سطح کشورهای مختلف اشاره نموده که در آن‌ها فرضیات بار اضافی نقش و اعتلای نقش با یکدیگر انسجام یافته‌اند. شایان توجه است که بررسی‌های متاخر در دهة نود میلادی از پرداختن صرف به مسئلة احراز نقش فراتر رفته و مسئلة کیفیت و تجربة نقش را نیز شامل شده است. آنندال و هانت (2000) با مروری بر تحقیقات دهة مذکور، نتایج این تحقیقات را که حکایت از اهمیت یافتن کیفیت ایفای هر نقش به تنهایی، در عین اهمیت ترکیب نقش‌های متعدد‌ ـ به عنوان عوامل



خرید و دانلود دانلودتحقیق درباره ی بررسی و عملکرد اثرات اشتغال بر سلامت زنان در سال 88 89


دانلودتحقیق درباره ی بررسی زنان و فقر در جاعه ایران با آمار کامل

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 26

 

زنان: فقر مضاعف

اگر چه مطالعات در باب فقر در جامعة انسانی، خصوصاً در ابعاد اقتصادی و اجتماعی، اندک نیست، اما موضوع شناخت فقرا و تفکیک و بررسی ابعاد فقر در آن‌ها چندان فراوان نیست. یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های مغفول در میان این نوع مطالعات، جنسیت و شناخت تأثیر آن در تعمیق و شدت فقر است. این مطالعه ضمن بررسی تعاریف و شاخص‌های متعارف، با استفاده از تفکیک خانوارهای کشور به تفکیک جنسیت سرپرست خانوار و بررسی ویژگی‌های کلی و بعد و ترکیب اعضای خانوارهای کشور، از متغیرهای وضع تأهل، وضع اشتغال، وضع سواد، وضعیت مسکن و نیز هزینه و درآمد آن‌ها مسئله فقر و ابعاد آن را واکاوی کرده است.

اگر چه فقدان اطلاعات دقیق و یا محدودیت‌ آن‌ها امکان بررسی کامل مسئله را پدید نمی‌آورد، با این حال شواهد حاکی از «زنانه شدن فقر» و بالاتر رفتن سطح آن در میان خانوارهایی است که سرپرست آن‌ها زنان هستند. هر چند که این مفهوم برای به تصویر کشیدن فقر زنان بسنده نیست.

کلیدواژه‌ها: ایران، زنان، فقر

مقدمه

بررسی مسئلة فقر از جهات و ابعاد گوناگونی میسر است. اقتصاددانان به عوامل مؤثّر بر فقر و حدود و دامنة آن و جامعه‌شناسان به تأثیرات فقر در بروز آسیب‌های دیگر اجتماعی ـ فرهنگی تأکید داشته‌اند. با این حال، شناسایی و تفکیک میان فقرا و بررسی ابعاد فقر در میان گروه‌های مختلف اقتصادی ـ اجتماعی کم‌تر مورد توجه واقع شده است. یکی از بارزترین ویژگی‌های مغفول در بررسی دامنة فقر، مسئلة جنسیت و تأثیر آن در تعمیق و شدت فقر است. پدیدة «فقر زنانه» از جمله مباحث جدید و کم‌تر مورد عنایت در مسئلة فقر محسوب می‌شود. این مقاله درصدد است که:

الف) به شاخص‌های مطرح در سنجش فقر و شناخت ویژگی‌های فقرا توجه کند؛

ب) نشان دهد که جنسیت مهم‌ترین عامل در شناخت ویژگی‌های فقرا در کشور محسوب می‌شود و فقری مضاعف را بر زنان تحمیل می‌کند؛

ج) به صورتی مقایسه‌ای با مردان، ابعاد فقر زنان را ارائه کند.

1) تعاریف و شاخص‌ها

از نظرگاه فلسفی، فقر و محرومیت زمانی حادث می‌شود که زمان احساس نیاز مقدم بر زمان ارضای نیاز باشد. لذا، با عنایت به مجموعة باز و بی‌نهایت نیازهای انسان، جامعة انسانی همیشه فقیر و محروم باقی خواهد ماند (عظیمی، 1374: 197). با این حال، فارغ از مباحث فلسفی، فقر به محرومیت یا فقدان ضروریات اولیة زندگی نیز قابل ارجاع است. در بررسی‌های مرسوم از فقر و حدود و دامنة آن، معمولاً گرایشی به استفاده از مفهوم «خانوار» وجود دارد. همان‌طور که نگارنده پیش‌تر نشان داده است (شادی‌طلب و کمالی: 1379) این گرایش دو نوع ابهام می‌آفریند:

الف) سبب می‌شود که گروه‌ها و افراد درون خانوار کم‌تر مورد توجه واقع شوند و نیز سهم آنان به یکسان و به صورت سرانه تلقی شود؛

ب) همین سنجش نیز معمولاً بر مبنای اطلاعات آماری موجود برای «سرپرست خانوار» مورد بررسی واقع شود که خصوصاً در مورد زنان با کاستی و تعابیری دور از واقع همراه است.

منزلت فروتر زنان در خانواده و تفسیر جهان اجتماعی بر مبنای خصایل مردانه از روشن شدن ویژگی‌ها و اقتضائات خاص زنان جلوگیری می‌کند. به این ترتیب شناخت مسائل زنان از دریچة خاص مردان، تصویری دور از واقعیات آنان را در بر دارد. برای مثال نمی‌توان ابعاد درد و رنج زنی را دریافت که بر اثر زندانی شدن، معلولیت و یا بی‌مسئولیتی خانواده‌ خود را در فقر و تنگ‌دستی رها کرده است؛ زیرا در این موارد بنا به اقتضائات فرهنگی، همچنان مردان سرپرست خانوار محسوب می‌شوند. به رغم این اختلاط مفهومی و روشن نبودن مرزهای دقیق خانوارهای فقیر زنان، ضرورت استفاده از آمارهای موجود، تن دادن به این مفهوم را الزامی می‌سازد.

در بررسی مسئلة فقر به ویژگی‌های متعددی برای شناخت فقرا اشاره شده است: وضعیت مسکن، اشتغال یا بی‌کاری سرپرست خانوار، فقدان عضو شاغل، وضعیت تأهل و بعد کوچک خانوار، بی‌سوادی و فقدان عضو باسواد، اشتغال در بخش‌های ساختمان، کشاورزی، اشتغال در مشاغل حقوق‌بگیر و ... از جملة این ویژگی‌هاست. با این حال، در برخی از مطالعات نشان داده شده است که خصوصاً در دهه‌های اخیر افزایش فقر در بین خانوارهای زن سرپرست، یکی از عوامل افزایش نابرابری توزیع درآمد در میان خانوارها محسوب می‌شود

(پروین, 1372؛ جعفری، صمیمی: 1371). سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور نیز نشان داده است که احتمال ابتلا به فقر در خانوارهای زن سرپرست، در مناطق شهری 35 و در مناطق روستایی 65 درصد است (1379: 42).

لذا، با توجه به این مسئله، تا آن‌جا که اطلاعات محدود و اندک موجود امکان آن را فراهم می‌آورد، ابعاد فقر بر حسب بعد و ترکیب اعضای خانوار، وضعیت تأهل، وضع اشتغال، وضع سواد، وضع مسکن و وضع درآمد و هزینة خانوار با عنایت به تفکیک جنسیتی پژوهش و بررسی خواهد شد.

2) بررسی ویژگی‌های خانوارهای کشور به تفکیک جنسیت سرپرست خانوار

1ـ2) ویژگی‌های کلی خانوارهای کشور

نتایج آخرین سرشماری در 1375 نشان داده است که از مجموع  12/349/003 خانوار ایرانی، 1/035/067 خانوار (40/8 درصد) تحت سرپرستی زنان بوده است. اگرچه از آن زمان تاکنون اطلاع دقیقی از تعداد خانوارهای کشور وجود ندارد، اما نتایج آمارگیری‌های نمونه‌ای مختلف،



خرید و دانلود دانلودتحقیق درباره ی بررسی زنان و فقر در جاعه ایران با آمار کامل


تحقیق درباره بررسی تأثیر مکمل یاری کلسیم بر پروفایل لیپیدی زنان مبتلا به اضافه وزن یا چاقی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 138

 

«مقدمه»

مقدمه:

امروزه، اضافه وزن و چاقی (به ترتیب نمایه توده بدنی یا BMI بین 9/29-25 و 30 کیلوگرم بر متر مربع (1 )) به شکل اپیدمی جهانی در آمده است، تا جایی که سازمان جهانی بهداشت (WHO ) واژه "globesity"را برای آن در نظر گرفته است. اپیدمی چاقی به جوامع صنعتی و پیشرفته محدود نبوده و تخمین زده می‏شود که بیش از 115میلیون نفر در کشورهای در حال توسعه از مشکلات مربوط به چاقی رنج می‏برند (2). برای نمونه، در یک مطالعه ملی در زنان 60-40 ساله شهری ایران، در 9/38% اضافه وزن و 9/27% چاقی مشاهده شده است (3).

علاوه بر چاقی، هیپرلیپیدمی نیز از مهمترین عوامل خطرساز بیماری‏های قلبی – عروقی است (4) که خود اولین علت مرگ و میر شناخته شده است(5). نکته قابل توجه اینکه چاقی، خود یک عامل خطرساز برای هیپرلیپیدمی بوده و هر ساله در کشورهای مختلف هزینه‏های هنگفتی صرف کنترل و درمان چاقی و بیماری‏های مرتبط با آن از جمله هیپرلیپیدمی می‏شود که اهمیت پیشگیری و درمان ارزان‏تر آن را بیشتر می‏کند. برای مثال هزینه‏های ملی مربوط به تشخیص، درمان و مدیریت اضافه وزن، چاقی و بیماری‏های مربوطه در ایالات متحده 5/78 میلیارد دلار در سال 1998تخمین زده شده است (6).

بیش از 20سال پیش، از آنالیز داده‏های اولین بررسی ملی سلامت و تغذیه(NHANES-I) آمریکا (7و8) ارتباط معکوس بین دریافت کلسیم و وزن گزارش شد. مطالعه NHANES-III(9) و مطالعات مقطعی بعدی نشان دادند که افزایش دریافت کلسیم با BMIو وزن پایین‏تر (10و11)، چربی تام بدنی کمتر (15-12، 7)، چربی شکمی کمتر (16، 13،12، 7)، محیط کمر کمتر ( 17و 7 ) و حتی برگشت وزن کمتر پس از رژیم‏های کاهش وزن (18و12) همراه بوده و این تاثیرات در سنین کمتر از 18 سال نیز مشاهده می‏شود (23-19).

علاوه بر روش‏های معمول در کاهش وزن و کاهش لیپیدهای خون مثل رژیم درمانی، ورزش، داروها شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه کلسیم می‏تواند در تنظیم چربی‏های بدن و چربی‏های خون نقش داشته باشد. بعضی مطالعات نشان داده‏اند که افزایش دریافت کلسیم با کلسترول LDLکمتر (29-24)، کلسترول تام کمتر(30، 28، 27، 7)، نسبت کلسترول تام به کلسترول HDL کمتر (7)، نسبت کلسترول LDL/HDL کمتر(29)، نسبت کلسترول HDL/LDL بالاتر (31)، آپولیپوپروتئین Bکمتر(32، 26، 25)، نسبتI ApoA-I/ApoBبیشتر(32) و تری‏گلیسرید کمتر (30) همراه است. در عین حال بعضی مطالعات این تاثیرات، و یا بخشی از آنها را تأیید نکرده‏اند (38- 37، 24، 16، 14).

مطالعه ملی انجام شده در سال 81-1379 در ایران (35) نشان داده است که میانگین دریافت کلسیم در ایران594 میلی گرم است این در حالی است که میانگین نیاز1036 میلی گرم بوده و به این ترتیب میانگین دریافت کلسیم در ایران زیر %70 نیازمندی است. با توجه به اطلاعات موجود این فرضیه شکل می‏گیرد که شاید با افزایش دریافت کلسیم از طریق مکمل یاری بتوان پروفایل لیپیدی افراد مبتلا به اضافه وزن یا چاقی را بهبود بخشید، بنابراین هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر مکمل 1000میلی گرمی کلسیم بر پروفایل لیپیدی زنان غیر یائسه مبتلا به اضافه وزن یا چاقی طی 30 روز بود.

اهداف و فرضیات:



خرید و دانلود تحقیق درباره بررسی تأثیر مکمل یاری کلسیم بر پروفایل لیپیدی زنان مبتلا به اضافه وزن یا چاقی


دانلودتحقیق درباره ی بررسی تأثیر اشتغال زنان بر رضایت lknd همسرانشان از زندگی مشترک

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

«بررسی تأثیر اشتغال زنان بر رضایت همسرانشان از زندگی مشترک

چکیده:

پژوهش حاضر با هدف «بررسی تأثیر اشتغال زنان بر رضایت همسرانشان از زندگی مشترک» صورت گرفته است. چهارچوب نظری پژوهش بر اساس نظریات دوگانگی نقش زن (نظریه فرهنگ، نظریه نقش اقتصاد و نظریه شبکه) و نظریات ثبات و استحکام خانواده (نظریه کارکردگرایی، نظریه مبادله و نظریه برابری) تنظیم شده است. روش تحقیق مورد استفاده در این کار روش پیمایشی بود. با توجه به تعداد افراد جامع آماری که 350 نفر بودند با استفاده از جدول کرچسی و مورگان حجم نمونه 140 نفر در نظر گرفته شد و اطلاعات لازم برای کار با روش پرسشنامه از افراد نمونه که به روش نمونه گیری طبقه بندی ساده انتخاب شده بودند گردآوری گردید و دادهها در پایان با روشهای مختلف آماری و با استفاده از برنامه نرم افزاری spss تجزیه و تحلیل شدند و در جداول یک بعدی دو بعدی توصیف شدند و در بخش بعدی یافتههای آماری توضیح داده شدند. در بین 10 متغیری که تأثیرشان بر متغیر رضایت از زندگی مشترک سنجیده شد، بین متغیرهای سن مردان، سن زنان، میزان درآمد مردان، میزان درآمد زنان، تعداد فرزندان، تحصیلات مردان و رضایت شغلی مردان با متغیر وابسته ارتباط معنی دار آماری دیده نشد و بین متغیرهای نوع شغل مردان، میزان مسئولیتپذیری زنان و میزان ارتباط با اقوام و اطرافیان با متغیر وابسته (رضایت از زندگی مشترک) ارتباط معنیدار آماری وجود داشت که با توجه به این مسئله در فصل آخر تحقیق به ارائه راهکارهایی جهت بهبود وضعیت رضایت از زندگی مشترک در بین زوجین داده شد

بیان مساله:

خانواده واحد اصلی اجتماع است ودر نتیجه به توجه ویژه ای نیاز دارد از این رو می بایست از گسترده ترین حمایت و یاریهای ممکن برخوردار باشد تا پذیرای کامل مسولیت های خود در جامعه باشد.(کی نیا 1369) معتقد است خانواده نخستن نظام نمادی عمومی و جهان است که برای رفع نیازمندیهای حیاتی و عاطفی انسان و بقای جامعه ضرورت تام دارد و از همه نهادها ی اجتماعی طبیعی تر است و خانواده پایه و اساس هر اجتماع بزرگی است.

و در این میان رضایت از زندگی زناشویی از عوامل بسیار مهم در زندگی است، در صورت وجود آن در زندگی و خانواده، باعث می‌شود زوجین آرامش را در زندگی ببینند و با آرامش و رضایت آنها، فرزندان نیز در خانواده به خوبی تربیت شوند و آثار آن را در جامعه از خود نشان خواهندداد؛ نبود رضایتمندی(1) باعث مشکلات و اختلافات زیادی در بسیاری از زمینه‌ها می‌شود، حتی در پاره‌ای موارد زوجین را تا پای میز طلاق هم می‌کشاند که عواقب بسیار بد و وخیم آن بر کسی پوشیده نیست.

هر یک از افراد جامعه بخش قابل ملاحظهای از عمر خود را در خانه می گذرانند و بدون شک تاثیر زن از طریق فرزندان و همسرش بر جامعه بسیار مهم است و لذا اطلاع از میزان رضایت و عوامل موثر بر رضایت زنان امر قابل توجهی است چرا که با سنجش آن می توان در برنامه ریزیها از آن استفاده کرد و در صورت امکان گامی موثر درجهت از بین بردن نارضایتی از زندگی خانوادگی برداشت .

اگر بخواهیم رضایت زناشویی را در خانواده ایجاد کنیم باید به دنبال عواملی باشیم که موجب ایجاد رضایتمندی می‌شود و خانواده‌ها را به سوی آن ترغیب کنیم. یکی از این عوامل اشتغال زنان است. مشارکت روزافزون زنان در بیرون از خانه باعث تقویت حس اعتماد به نفس و استقلال و افزایش قدرت تصمیم‌گیری و برخورد مناسب با و حوادث زندگی و اثر مطلوب بر روابط خانوادگی بر جای گذارده است.

- maritsatisfaction 1

مطالعات زیادی نشان داده که یکی از مهمترین عوامل موثر بر رضایت زناشویی مسئله اقتصادی و درآمد است، چنانچه این درآمد از طرف هر دو زوج باشد باعث سهولت زندگی می‌شود؛ ولی در کنار این سهولت زندگی، در پاره‌ای موارد باعث بروز مسائل و مشکلات هم می‌شود که در این تحقیق به آن پرداخته می‌شود. آبوت، پاملا و ولاس، کلر (1381)، جامعه شناسی زنان، ترجمه منیژه نجم عراقی، چاپ دوم، نشر نی، تهران؛

تاثیری که کار زن و درآمد وی در ابعاد مختلف زندگی دارد بر کسی پوشیده نیست خصوصاً اثری که این درآمد بر رفاه خانواده و رضایت زناشویی می‌گذارد. امروزه رفاه خانواده در جوامع بسیار مهم است و اعضای آن خصوصاً زن و شوهر تلاش خود را انجام می‌دهند تا از هر جهت به آرامش و خوشبختی و رضایت برسند.

اشتغال زنان در فعالیت‌های اقتصادی خارج از چهارچوب خانوار که طی چند دهه گذشته تدریجاً اهمیت یافته مسائلی را مطرح کرده است که به دلیل اهمیت، موضوع پژوهشهای متعددی قرار گرفته‌است و از آنجا که این امر خصوصا در ایران با شتابزدگی در میان برخی از گروه‌ها مطرح گردید و در عین حال شرایط اجتماعی، فرهنگی جامعه ایران در خیلی موارد پویایی مناسب با آن را نداشته است، اشتغال زنان از سویی با مسائل حاد -در برخی از موارد- مواجه گردیده و از سویی دیگر اختلاف عقیده در میان توده‌های مختلف مردم موجب شد(ساروخانی، 1379 : 178)

بررسى‏ها حکایت از این دارد که با آغاز دوره سازندگى در نظام جمهورى اسلامى، زمینه گسترش اشتغال زنان، بیش از پیش فراهم گردید؛ به‏طورى که حذف بسیارى از محدودیّت‏هاى تحصیلى در رشته‏هاى فنى و مهندسى در سال 1372 از جانب شوراى انقلاب فرهنگى، موقعیّت اجتماعى زنان را ارتقا بخشید و زمینه‏هاى رشد علمى، پژوهشى آنان را فراهم نمود به‏طورى که گروه قابل توجهى از آنها توانستند با تلاش و پى‏گیرى، تعدادى از پست‏هاى میانى و بالاى ادارى و آموزشى را به دست گیرند. به همین دلیل، اشتغال زنان در سال 1375 نسبت به سال 1370 از رشدى معادل 4/43% برخوردار گردیده که 1/49% آنان در مشاغل علمى و تخصصى مشغول به کار بوده‏اند(1). طبق آمار ارائه شده حدود 31% کارکنان بخش دولتى بدون احتساب کارگران، زن هستند که از این میزان، 73% در آموزش و پرورش و 5/15% در وزارت بهداشت و 5/1% در سایر ادارات مشغول به کار بوده‏اند(2).

1 - افشاری، زهرا (1380)، اشتغال زنان و رفاه خانواده: یک چارچوب تحلیلی، فصلنامه پژوهشی زنان، شماره 2، زمستان 80، تهران؛

2. روزنامه کیهان، شماره 16346

حضور زنان در مشاغل تولیدى و خدماتى در سال 1375 نسبت به مقدار مشابه در سال 1356 از رشد بالایى برخوردار بوده است؛ به‏طورى که 6/31% از کل زنان شاغل کشور را صنعتگران و کارگران مشاغل مربوط تشکیل داده و کارگران کشاورزى، جنگل‏دارى و ماهى‏گیرى نیز 4/14% از کل زنان شاغل را به خود اختصاص مى‏دهند. 4/4% از کل زنان شاغل نیز کارکنان خدماتى و فروشندگان فروشگاه‏ها هستند.(1)

با این حال جایگاه زنان در دایره اشتغال، در حدّ پایینى است که این امر مى‏تواند به تنوع شغلى زنان و هنجارهاى فرهنگى کشور بازگردد.



خرید و دانلود دانلودتحقیق درباره ی بررسی تأثیر اشتغال زنان بر رضایت lknd  همسرانشان از زندگی مشترک