دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

مقاله درباره طلاق از منظر دین و حقوق زن در خانواده 11 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

طلاق از منظر دین

و

حقوق زن در خانواده

طلاق در اصل رها کردن از روی پیمان و قراردارد است ورها کردن از قید زوجیت نیز طلاق نامیده شده است. و در اصطلاح شریعت، همان مفهوم عرفی رایج میان عقلاء را می رساند که شارع مقدس با شرایط خاصّی امضا کرده وبه معنای گشودن پیوند زناشویی با واژه مخصوص یا اشاره و نوشته ای که جایگزین آن باشد، چه پیوند زناشویی بلافاصله گشوده شود و چه بعد از گذشت زمان معین.

و در اصطلاح حقوق نیز طلاق عبارتست از ایقاعی تشریفاتی که به موجب آن مرد به اذن یا حکم دادگاه، زنی را که به طور دائم در قید زناشوئی اوست رها می سازد.

در این جا سئوالاتی مطرح می شود که :

آیا طلاق فقط در دین اسلام مطرح شده است؟

آیا طلاق در اسلام جایز است؟ اگر پاسخ مثبت باشد پس وضعیت زنان مطلقه چگونه است؟

وظیفه زن ومرد در مدت عدّه چیست؟ بعد از اتمام عدّه چطور؟

با توجهه به آیات و روایات فرزندان چه سرنوشتی پیدا می کنند؟

آیا حد طلاق در اسلام مشخص شده است؟

زن در خانواده از چه حقوقی برخوردار است؟

ابتدا به طور اجمال تاریخچه ی طلاق را بیان کرده آنگاه به بررسی طلاق از منظر دین پرداخته و حقوق زن در خانواده را مورد بررسی قرار می دهیم.

الف- تاریخچه ی طلاق

آنگونه که از قدیمی ترین قانون مدوّن و ساخته ی دست بشر یعنی < قانون حمورابی> استنباط می شود خانواده اساس اجتماعی بوده و مرد قادر بوده در مواردی که زن تا مهلت معینی صاحب فرزند نمی شده وی را طلاق دهد و نیز اگر زنی بیماری مزمن داشت، مرد بدون آنکه او را طلاق دهد می توانست زن دیگری اختیار کند.

در آتن نیز طلاق برای مرد دشوار نبوده و مرد می توانست بدون ارائه دلیل زن خویش را از خانه براند. در مقابل زن نمی توانست به دلخواه، همسر خویش را ترک گوید ولی در صورت ستم شوهر، زن می توانست به < آرخون > مراجعه و تقاضای طلاق کند و با رضایت < آرخون > طلاق زن صورت می گرفت. گاهی نیز طلاق با رضایت طرفین انجام می گرفت، لیکن این توافق باید رسماً طی تشریفاتی در نزد < آرخون > اعلام می شد.

در مصر قدیم نیز شوهر نمی توانست زن خود را طلاق دهد مگر در مورد نازایی و طلاق زن به هر دلیل، شوهر را مکلف می نمود تا قسمت بزرگی از املاک خانواده را به وی واگذارد و در نتیجه طلاق به ندرت اتفاق می افتاد.

در دین زرتشت نیز آیین زناشویی کاری پسندیده و تجرد امری ناپسند و در خور نکوهش بوده است. این تعلیمات به همراه حق برابری زن در زندگی زناشویی موجب می گردید که طلاق امری ناشی از اراده ی بی چون و چرای مرد تلقی نگردد.

در ایران باستان طلاق منوط به رأی دادگاه بود. اگر قاضی دادگاه تشخیص می داد که زوجین می توانند زندگی زناشویی خود را ادامه دهند، آنان را مجبور به زندگی می نمود و شوهر متمّرد را به مجازات سختی محکوم می کرد تا بی جهت متمایل به طلاق نگردد.

در دین یهود نیز طلاق وجود داشته است در صورتی که مرد کجروی در زن خود بیابد برای او نامه ی انفصال (جدایی) بنویسد و به دستش بدهد و از خانه ی خود او را بیرون فرستاده و رهایش سازد.

در انجیل نیز آیات متعددگاه بر عدم قبول مطلق طلاق دلالت دارد (همانند آیات 16:18) و در آیات دیگری از انجیل، طلاق را محدود به زنای یکی از زوجین نموده است(ماندن آیات 15:31) انجیل متی که می گوید: < هر کسی از زن خود مفارقت جوید، طلاق نامه به او بدهد، لیکن من به شما می گویم هر کس به غیر علت زنا، زن را از خود جدا کند باعث زنا کردن او باشد و هر کس زن مطلقه را نکاح کند، زنا کرده باشد.>

ب- طلاق از منظر دین(آیات و روایات)

طلاق بر دو نوع است: 1- طلاق بائن 2- طلاق رجعی

در طلاق بائن شوهر بعد از طلاق حق بازگشت ندارد خواه زن در عدّه باشد یا نباشد که طلاق بائن بر 6 نوع است. در طلاق رجعی مرد می تواند تا وقتی که همسرش در عدّه است به او رجوع کند.

قرآن کریم در آیاتی از سوره طلاق و بقره، نساء و احزاب پیرامون طلاق و مسائل مربوط به آن سخن گفته است. در اسلام آنچه دارای اهمیت است تشکیل



خرید و دانلود مقاله درباره طلاق از منظر دین و حقوق زن در خانواده  11  ص


طلاق از منظر دین و حقوق زن در خانواده 11 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

طلاق از منظر دین

و

حقوق زن در خانواده

کاری از : عالی پور و نجف نیا

دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج

و

دادگستری کرج

طلاق در اصل رها کردن از روی پیمان و قراردارد است ورها کردن از قید زوجیت نیز طلاق نامیده شده است. و در اصطلاح شریعت، همان مفهوم عرفی رایج میان عقلاء را می رساند که شارع مقدس با شرایط خاصّی امضا کرده وبه معنای گشودن پیوند زناشویی با واژه مخصوص یا اشاره و نوشته ای که جایگزین آن باشد، چه پیوند زناشویی بلافاصله گشوده شود و چه بعد از گذشت زمان معین.

و در اصطلاح حقوق نیز طلاق عبارتست از ایقاعی تشریفاتی که به موجب آن مرد به اذن یا حکم دادگاه، زنی را که به طور دائم در قید زناشوئی اوست رها می سازد.

در این جا سئوالاتی مطرح می شود که :

آیا طلاق فقط در دین اسلام مطرح شده است؟

آیا طلاق در اسلام جایز است؟ اگر پاسخ مثبت باشد پس وضعیت زنان مطلقه چگونه است؟

وظیفه زن ومرد در مدت عدّه چیست؟ بعد از اتمام عدّه چطور؟

با توجهه به آیات و روایات فرزندان چه سرنوشتی پیدا می کنند؟

آیا حد طلاق در اسلام مشخص شده است؟

زن در خانواده از چه حقوقی برخوردار است؟

ابتدا به طور اجمال تاریخچه ی طلاق را بیان کرده آنگاه به بررسی طلاق از منظر دین پرداخته و حقوق زن در خانواده را مورد بررسی قرار می دهیم.

الف- تاریخچه ی طلاق

آنگونه که از قدیمی ترین قانون مدوّن و ساخته ی دست بشر یعنی < قانون حمورابی> استنباط می شود خانواده اساس اجتماعی بوده و مرد قادر بوده در مواردی که زن تا مهلت معینی صاحب فرزند نمی شده وی را طلاق دهد و نیز اگر زنی بیماری مزمن داشت، مرد بدون آنکه او را طلاق دهد می توانست زن دیگری اختیار کند.

در آتن نیز طلاق برای مرد دشوار نبوده و مرد می توانست بدون ارائه دلیل زن خویش را از خانه براند. در مقابل زن نمی توانست به دلخواه، همسر خویش را ترک گوید ولی در صورت ستم شوهر، زن می توانست به < آرخون > مراجعه و تقاضای طلاق کند و با رضایت < آرخون > طلاق زن صورت می گرفت. گاهی نیز طلاق با رضایت طرفین انجام می گرفت، لیکن این توافق باید رسماً طی تشریفاتی در نزد < آرخون > اعلام می شد.

در مصر قدیم نیز شوهر نمی توانست زن خود را طلاق دهد مگر در مورد نازایی و طلاق زن به هر دلیل، شوهر را مکلف می نمود تا قسمت بزرگی از املاک خانواده را به وی واگذارد و در نتیجه طلاق به ندرت اتفاق می افتاد.

در دین زرتشت نیز آیین زناشویی کاری پسندیده و تجرد امری ناپسند و در خور نکوهش بوده است. این تعلیمات به همراه حق برابری زن در زندگی زناشویی موجب می گردید که طلاق امری ناشی از اراده ی بی چون و چرای مرد تلقی نگردد.

در ایران باستان طلاق منوط به رأی دادگاه بود. اگر قاضی دادگاه تشخیص می داد که زوجین می توانند زندگی زناشویی خود را ادامه دهند، آنان را مجبور به زندگی می نمود و شوهر متمّرد را به مجازات سختی محکوم می کرد تا بی جهت متمایل به طلاق نگردد.

در دین یهود نیز طلاق وجود داشته است در صورتی که مرد کجروی در زن خود بیابد برای او نامه ی انفصال (جدایی) بنویسد و به دستش بدهد و از خانه ی خود او را بیرون فرستاده و رهایش سازد.

در انجیل نیز آیات متعددگاه بر عدم قبول مطلق طلاق دلالت دارد (همانند آیات 16:18) و در آیات دیگری از انجیل، طلاق را محدود به زنای یکی از زوجین نموده است(ماندن آیات 15:31) انجیل متی که می گوید: < هر کسی از زن خود مفارقت جوید، طلاق نامه به او بدهد، لیکن من به شما می گویم هر کس به غیر علت زنا، زن را از خود جدا کند باعث زنا کردن او باشد و هر کس زن مطلقه را نکاح کند، زنا کرده باشد.>



خرید و دانلود  طلاق از منظر دین و حقوق زن در خانواده  11  ص


مقاله درباره طلاق از منظر دین و حقوق زن در خانواده 11 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

طلاق از منظر دین

و

حقوق زن در خانواده

طلاق در اصل رها کردن از روی پیمان و قراردارد است ورها کردن از قید زوجیت نیز طلاق نامیده شده است. و در اصطلاح شریعت، همان مفهوم عرفی رایج میان عقلاء را می رساند که شارع مقدس با شرایط خاصّی امضا کرده وبه معنای گشودن پیوند زناشویی با واژه مخصوص یا اشاره و نوشته ای که جایگزین آن باشد، چه پیوند زناشویی بلافاصله گشوده شود و چه بعد از گذشت زمان معین.

و در اصطلاح حقوق نیز طلاق عبارتست از ایقاعی تشریفاتی که به موجب آن مرد به اذن یا حکم دادگاه، زنی را که به طور دائم در قید زناشوئی اوست رها می سازد.

در این جا سئوالاتی مطرح می شود که :

آیا طلاق فقط در دین اسلام مطرح شده است؟

آیا طلاق در اسلام جایز است؟ اگر پاسخ مثبت باشد پس وضعیت زنان مطلقه چگونه است؟

وظیفه زن ومرد در مدت عدّه چیست؟ بعد از اتمام عدّه چطور؟

با توجهه به آیات و روایات فرزندان چه سرنوشتی پیدا می کنند؟

آیا حد طلاق در اسلام مشخص شده است؟

زن در خانواده از چه حقوقی برخوردار است؟

ابتدا به طور اجمال تاریخچه ی طلاق را بیان کرده آنگاه به بررسی طلاق از منظر دین پرداخته و حقوق زن در خانواده را مورد بررسی قرار می دهیم.

الف- تاریخچه ی طلاق

آنگونه که از قدیمی ترین قانون مدوّن و ساخته ی دست بشر یعنی < قانون حمورابی> استنباط می شود خانواده اساس اجتماعی بوده و مرد قادر بوده در مواردی که زن تا مهلت معینی صاحب فرزند نمی شده وی را طلاق دهد و نیز اگر زنی بیماری مزمن داشت، مرد بدون آنکه او را طلاق دهد می توانست زن دیگری اختیار کند.

در آتن نیز طلاق برای مرد دشوار نبوده و مرد می توانست بدون ارائه دلیل زن خویش را از خانه براند. در مقابل زن نمی توانست به دلخواه، همسر خویش را ترک گوید ولی در صورت ستم شوهر، زن می توانست به < آرخون > مراجعه و تقاضای طلاق کند و با رضایت < آرخون > طلاق زن صورت می گرفت. گاهی نیز طلاق با رضایت طرفین انجام می گرفت، لیکن این توافق باید رسماً طی تشریفاتی در نزد < آرخون > اعلام می شد.

در مصر قدیم نیز شوهر نمی توانست زن خود را طلاق دهد مگر در مورد نازایی و طلاق زن به هر دلیل، شوهر را مکلف می نمود تا قسمت بزرگی از املاک خانواده را به وی واگذارد و در نتیجه طلاق به ندرت اتفاق می افتاد.

در دین زرتشت نیز آیین زناشویی کاری پسندیده و تجرد امری ناپسند و در خور نکوهش بوده است. این تعلیمات به همراه حق برابری زن در زندگی زناشویی موجب می گردید که طلاق امری ناشی از اراده ی بی چون و چرای مرد تلقی نگردد.

در ایران باستان طلاق منوط به رأی دادگاه بود. اگر قاضی دادگاه تشخیص می داد که زوجین می توانند زندگی زناشویی خود را ادامه دهند، آنان را مجبور به زندگی می نمود و شوهر متمّرد را به مجازات سختی محکوم می کرد تا بی جهت متمایل به طلاق نگردد.

در دین یهود نیز طلاق وجود داشته است در صورتی که مرد کجروی در زن خود بیابد برای او نامه ی انفصال (جدایی) بنویسد و به دستش بدهد و از خانه ی خود او را بیرون فرستاده و رهایش سازد.

در انجیل نیز آیات متعددگاه بر عدم قبول مطلق طلاق دلالت دارد (همانند آیات 16:18) و در آیات دیگری از انجیل، طلاق را محدود به زنای یکی از زوجین نموده است(ماندن آیات 15:31) انجیل متی که می گوید: < هر کسی از زن خود مفارقت جوید، طلاق نامه به او بدهد، لیکن من به شما می گویم هر کس به غیر علت زنا، زن را از خود جدا کند باعث زنا کردن او باشد و هر کس زن مطلقه را نکاح کند، زنا کرده باشد.>



خرید و دانلود مقاله درباره طلاق از منظر دین و حقوق زن در خانواده  11  ص


تحقیق درمورد محیط زیست از منظر قرآن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

جایگاه محیط زیست ازمنظرقرآن وآموزه های دینی

زهره فریدونی1 سوسن آلرسول2

1دانشجوی کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج

2استادیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج

خلاصه

انسان به سبب دارابودن عقل و شعور که وجه تمایز وی از سایر موجودات طبیعت است قادر به مقهور ساختن محیط زیست و در نتیجه ایجاد عدم تعادل طبیعی در آن می باشد.همین امرموجب شده که او به نوعی، احساس مالکیت نسبت به آن کرده لذا بهره وریش از محیط زیست نیز بهره وری مالکانه باشد. در نتیجه به خود حق می دهد که هر گونه که بخواهد در آن تصرف کند و به مرور فجایع بزرگ زیست محیطی ایجاد نماید،بطوریکه امروزه بایک چالش بزرگ زیست محیطی روبروشده است .وبه اجبار تمام توان خود رابه کارگرفته تااین معضل بزرگی راکه ببارآورده به گونه ای حل وفصل نماید. ریشه اصلی این بحران را باید در نگاه و تفسیر بشر از محیط زیست وطبیعت پیرامونش جستجو کرد. انسان به طبیعت بسان امری می نگرد که می تواند آن را به میل خود در اختیار گرفته و به یاری آن نیازها و جاه طلبی ها و هوا و هوسهای خود را برآورده سازدو از آنجایی که ملاک ارزیابی ارزش هایش ملاحظات مادی و تجاری است، نسبت به بسیاری از چیزها یی که هم برای فرد و هم برای کل بشریت سودمند است بی تفاوت می شود. هنگامی که او هیچ معنای ژرف و قابل احترامی در طبیعت مشاهده نکند و آن را از حالت قدسی خالی یابد، چنان از آن بهره برداری می کند و به زیر سلطه اش می کشد که نظم و هماهنگی آن را در هم میپاشد.

از آنجایی که رفتار انسان و جامعه نسبت به محیط زیست برآمده از باورهای فرهنگی و دینی اوست در این مقاله سعی میشود ساختار نظاممند انسان –جهان( ارتباط انسان با جهان )از دیدگاه اسلام تبیین شود تا در پرتوی آن مبانی نظری و عملی تحصیل محیط زیست سالم و لزوم حفظ آن از منظر قرآن و احادیث مورد بحث قرار گیرد. در راس این مبانی خدا به عنوان خالق همه کائنات و طبیعت آینی از اوست که خلقت هدفمند آن بر پایه حق و عدل است .در این بینش مالکیت مطلق همه چیز حقیقتا و اصالتا مخصوص خداست و دیگر مالکیتها اعتباری و قراردادی است. موضع انسان در برابر خالق هستی "تسلیم" و در برابر مخلوقات "عدل" میباشد که بر همین اساس اسلام مشروعیت استخدام و "تسخیر" طبیعت برای انسان را امضاء کرده است.

انسان جانشین خدا و خلیفه او در زمین معرفی میشود، تا تجلی اراده خدا در زمین به دست او صورت گیرد. البته با توجه به این اصل که این همه به صورت "امانت" به او سپرده میشود. باتوجه به این مبانی ،محیط زندگی انسان جایی است وی از آنجا به کمال و هدف آفرینش خویش می رسد. لذا حق هیچگونه اسراف،کفران نعمت (تخریب، ضایع کرده و استفاده نادرست) و تجاوز به حقوق دیگران را ندارد .در مقابل تعالیم دینی نیز اصول و راهکارهای عملی برای بهرهوری صحیح از محیط زیست را به طور فردی و اجتماعی مشخص می سازد.

مقدمه

یکی از چالشهای بسیار جدی در هزاره سوم، توجه به محیط زیست و بررسی مشکلات ناشی از تخریب آن است. انقلاب صنعتی اروپا و ورود تکنولوژی در زندگی انسان، پیامدهایی از قبیل آلوده شده آب دریاها و رودخانه ها، نابود شدن جنگلها و مراتع که منجر به بیابانزایی شده، پدید آمدن شکاف در لایه ازن، آلودگی هوا بخصوص در شهرهای بزرگ که زاییده مصرف بی رویه سوخت می باشد و ...را به همراه داشته که موجب شده خسارات جبران ناپذیری به جهان هستی وارد شود.بطوریکه درسطح وضعیت بشر،به گونه ای که الان وجوددارد،برای بقای کل نظام طبیعت ازجمله انسان ،موضوعی مهم تروفوری ترازمسئله محیط زیست نیست .مدتهاست که "انسان مدرن ،که درآغازدرغرب خانه داشت وسپس به تدریج دردیگرقاره هادامن گستراند،به نام ترقی،پیشرفت مادی ،توسعه اقتصادی ودیگرخدایانوآرمانهای دروغین قرن نوزدهم ،به تخریب این سیاره پرداخت .اکنون اومیبیندکه چگونه این روند، نه تنهااورابه لحاظ درونی ومعنوی فروکاسته ،بلکه حتی تنفس همین هوایی رانیز که ادامه زندگی برروی زمین منوط به آن استرابرایش دشوار ساخته است .به بیانی استعاری ،انسان مدرن که برای بدست آوردن زمین ،ازآسمان روی می گرداند،اکنون زمین را هم دقیقابه دلیل نداشتن آسمان ازدست می دهد."(نصر،1378)

به این ترتیب طی چندسال اخیرتوجه به دین درحل این بحران زیست محیطی آغازشده است ودر همین راستا اندیشمندان و محققین مسلمان نیز تلاش خود را بر آن داشته اند تا با تمهید از کتاب آسمانی آخرین فرستاده خداوند و نیز مکتب اسلام گامی در جهت حل این معضل بردارند "چرا که ایشان براین باورند که بهترین نسخه شفا بخش این درد مزمن و ملال آور جهان معاصر را می توان از لابلای آیات قرآن کریم و احادیث گهربار معصومین (ع) استنباط کرد" (شیرازی، 1420ق).

زیرا همانگونه که خدای تعالی در قرآن تصریح نموده، اسلام یک دین کامل و پاسخگو به کلیه نیازهای بشر است:

مَّا فَرَّطْنَا فىِ الْکِتَابِ مِن شىَ‏ْء (انعام، 38).

ما در این کتاب از بیان هیچ چیز فروگذار نکردیم.

و یا در جای دیگر آمده است:

وَ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَنًا لِّکلُ‏ِّ شىَ‏ْء (نحل، 89).

کتابی به سوی تو فرستادیم که بیان کامل هر چیزی در آن آمده است.

بر طبق این آیات و روایات، بخوبى مى‏توان استدلال کرد که بیان هر چیزى در قرآن هست؛ ولى با توجه به این مطلب، که قرآن یک کتاب تربیتى و انسان‏سازى است، که براى تکامل فرد و جامعه در همه جنبه‏هاى معنوى و مادى نازل شده است، روشن مى‏شود که منظور از «همه چیز»، تمام امورى است‏که براى هدایت انسان لازم و ضرورى است(مکارم شیرازی ،1379)

پس با مرور کلی بر آیات و احادیث می توان فرامین ارزشمندی را به طور مستقیم یا غیر مستقیم در ارتباط با حفظ محیط زیست و ارزش و جایگاه آن مشاهده کرد، که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت.

در ابتدا تعاریفی از محیط زیست ارائه می شود:

برنامه ملل متحد برای محیط زیست (PNUE) ، محیط زیست را مأوای کامل انسان تعریف می کند (نوحی، 1373).

محیط زیست از نظر لغوی از دو کلمه تشکیل یافته: یکی "محیط" که یک واژه عربی است ودیگری "زیست" که واژه ای فارسی است (زکی، 1383).

"محیط" به معنای مکان، اوضاع و احوال آمده و آنچه که شخص یا چیزی را احاطه کرده است و منشأ تغییر و تحول است. و به عبارتی به معنای فراگیرند است (معین،جلد 2،الف).

واژه "زیست" به معنای زندگی، حیات و زیستن آمده است (معین، جلد 2،ب).

اهمیت و نقش محیط زیست در زندگی انسان

در این باره همین بس که باید یادآور شویم خلقت انسان متشکل از دو بعد جسمانی و روحانی است،که بعد جسمانی او از خاک است، چنانچه در قرآن مجید در آیات متعددی به آن اشاره شده است (آل عمران، 59؛ کهف، 37؛ حج، 5؛ فاطر، 11؛ طه، 55). به عنوان مثال درآیه 67 سوره غافر آمده:

هُوَ الَّذِى خَلَقَکُم مِّن تُرَابٍ ثم‏...

اوست پرودگاری که شما را از خاک خلق کرد سپس ...

و یا در سوره روم آیه 20 فرموده است:

وَ مِنْ ءَایَاتِهِ أَنْ خَلَقَکُم مِّن تُرَابٍ ثُم‏ ...

و از نشانه های او این است که شما را از خاک آفرید سپس ...

منظور از اینکه خداوند فرموده شما را از خاک خلق کرده این است که خلقت شما افراد بشر بالاخره منتهی به زمین(خاک ) می شود و چون مراتب تکون و پیدایش انسان، چه مرتبه نطفه، چه علقه، چه مضغه و چه مراتب بعد از آن بالاخره از مواد زمین است که پدر و مادر او می خورند و فرزند در صلب پدر و رحم مادر رشد می کند، پس انسان پیدایشش از عناصر زمین (خاک) است(طباطبایی ،المیزان )

ودرآیاتی دیگر(انعام ،2؛اعراف ،12؛مومنون ،12؛سجده ،7؛صافات ،11؛ص،71)اشاره به خلقت انسان از طین (گل )یاصلصال (گل خشک )شده است (حجر،33،28،26والرحمن ،14).که مفسران بر این باورندکه هرسه واژه مکمل یکدیگربوده وتناقضی با هم ندارند.به این معنی که هریک مرحلهای ازمراحل آفرینش راتوصیف می کنند(فخررازی ،1420ق )

و به عبارتی خلقت انسان از خاک یا گل که ترکیبی از آب و خاک (دو عنصر مهم طبیعت) تشکیل شده است. با این وصف تاثیر فراوان و شگرف طبیعت بر روح و جان آدمی قابل توجیه و فهم می گردد و به روشنی می توان دریافت که چرا سبزه زارها، دریاها، آسمان بیکران، آبشارها، کوه ها و سایر مظاهر طبیعت نقشی به سزا در آزامش و طیب خاطر انسانها دارند و از این همه اهمیت پرداختن به محیط زیست و حفظ و نگهداری آن آشکار می گردد.

جالب اینکه انسان پس از مرگ هم به خاک بر گشته و جزئی از آن می شود:

مِنهَْا خَلَقْنَاکُمْ وَ فِیهَا نُعِیدُکُمْ وَ مِنهَْا نخُْرِجُکُمْ تَارَةً أُخْرَى‏ (طه، 55).

و ما شما را از آن [زمین] آفریدیم و بدان بازمی گردانیم و بار دیگر از آن بیرونتان می آوریم



خرید و دانلود تحقیق درمورد محیط زیست از منظر قرآن


تحقیق/ طلاق از منظر دین و حقوق زن در خانواده 11 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

طلاق از منظر دین

و

حقوق زن در خانواده

طلاق در اصل رها کردن از روی پیمان و قراردارد است ورها کردن از قید زوجیت نیز طلاق نامیده شده است. و در اصطلاح شریعت، همان مفهوم عرفی رایج میان عقلاء را می رساند که شارع مقدس با شرایط خاصّی امضا کرده وبه معنای گشودن پیوند زناشویی با واژه مخصوص یا اشاره و نوشته ای که جایگزین آن باشد، چه پیوند زناشویی بلافاصله گشوده شود و چه بعد از گذشت زمان معین.

و در اصطلاح حقوق نیز طلاق عبارتست از ایقاعی تشریفاتی که به موجب آن مرد به اذن یا حکم دادگاه، زنی را که به طور دائم در قید زناشوئی اوست رها می سازد.

در این جا سئوالاتی مطرح می شود که :

آیا طلاق فقط در دین اسلام مطرح شده است؟

آیا طلاق در اسلام جایز است؟ اگر پاسخ مثبت باشد پس وضعیت زنان مطلقه چگونه است؟

وظیفه زن ومرد در مدت عدّه چیست؟ بعد از اتمام عدّه چطور؟

با توجهه به آیات و روایات فرزندان چه سرنوشتی پیدا می کنند؟

آیا حد طلاق در اسلام مشخص شده است؟

زن در خانواده از چه حقوقی برخوردار است؟

ابتدا به طور اجمال تاریخچه ی طلاق را بیان کرده آنگاه به بررسی طلاق از منظر دین پرداخته و حقوق زن در خانواده را مورد بررسی قرار می دهیم.

الف- تاریخچه ی طلاق

آنگونه که از قدیمی ترین قانون مدوّن و ساخته ی دست بشر یعنی < قانون حمورابی> استنباط می شود خانواده اساس اجتماعی بوده و مرد قادر بوده در مواردی که زن تا مهلت معینی صاحب فرزند نمی شده وی را طلاق دهد و نیز اگر زنی بیماری مزمن داشت، مرد بدون آنکه او را طلاق دهد می توانست زن دیگری اختیار کند.

در آتن نیز طلاق برای مرد دشوار نبوده و مرد می توانست بدون ارائه دلیل زن خویش را از خانه براند. در مقابل زن نمی توانست به دلخواه، همسر خویش را ترک گوید ولی در صورت ستم شوهر، زن می توانست به < آرخون > مراجعه و تقاضای طلاق کند و با رضایت < آرخون > طلاق زن صورت می گرفت. گاهی نیز طلاق با رضایت طرفین انجام می گرفت، لیکن این توافق باید رسماً طی تشریفاتی در نزد < آرخون > اعلام می شد.

در مصر قدیم نیز شوهر نمی توانست زن خود را طلاق دهد مگر در مورد نازایی و طلاق زن به هر دلیل، شوهر را مکلف می نمود تا قسمت بزرگی از املاک خانواده را به وی واگذارد و در نتیجه طلاق به ندرت اتفاق می افتاد.

در دین زرتشت نیز آیین زناشویی کاری پسندیده و تجرد امری ناپسند و در خور نکوهش بوده است. این تعلیمات به همراه حق برابری زن در زندگی زناشویی موجب می گردید که طلاق امری ناشی از اراده ی بی چون و چرای مرد تلقی نگردد.

در ایران باستان طلاق منوط به رأی دادگاه بود. اگر قاضی دادگاه تشخیص می داد که زوجین می توانند زندگی زناشویی خود را ادامه دهند، آنان را مجبور به زندگی می نمود و شوهر متمّرد را به مجازات سختی محکوم می کرد تا بی جهت متمایل به طلاق نگردد.

در دین یهود نیز طلاق وجود داشته است در صورتی که مرد کجروی در زن خود بیابد برای او نامه ی انفصال (جدایی) بنویسد و به دستش بدهد و از خانه ی خود او را بیرون فرستاده و رهایش سازد.

در انجیل نیز آیات متعددگاه بر عدم قبول مطلق طلاق دلالت دارد (همانند آیات 16:18) و در آیات دیگری از انجیل، طلاق را محدود به زنای یکی از زوجین نموده است(ماندن آیات 15:31) انجیل متی که می گوید: < هر کسی از زن خود مفارقت جوید، طلاق نامه به او بدهد، لیکن من به شما می گویم هر کس به غیر علت زنا، زن را از خود جدا کند باعث زنا کردن او باشد و هر کس زن مطلقه را نکاح کند، زنا کرده باشد.>

ب- طلاق از منظر دین(آیات و روایات)

طلاق بر دو نوع است: 1- طلاق بائن 2- طلاق رجعی

در طلاق بائن شوهر بعد از طلاق حق بازگشت ندارد خواه زن در عدّه باشد یا نباشد که طلاق بائن بر 6 نوع است. در طلاق رجعی مرد می تواند تا وقتی که همسرش در عدّه است به او رجوع کند.

قرآن کریم در آیاتی از سوره طلاق و بقره، نساء و احزاب پیرامون طلاق و مسائل مربوط به آن سخن گفته است. در اسلام آنچه دارای اهمیت است تشکیل



خرید و دانلود تحقیق/ طلاق از منظر دین و حقوق زن در خانواده  11  ص