لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
دید کلی
روز به روز ازدواجهای ناشاد بیشتری به طلاق ختم میشوند. حدس و گمانهایی راجع به خاستگاه افزایش نرخ طلاق وجود دارند که عبارتند از: افت اخلاقی ، خودخواهی فزاینده نسل من ، جستجو برای تجارب جدید و ناتوانی آدمیان در ایجاد روابط عمیق. امروزه تحریمهای اجتماعی در برابر طلاق از بین رفته است. شاید شگفتی واقعی در آن نباشد که نرخ طلاق این چنین افزایش یافته است. شگفتی حقیقی آن است که در دورهای که هزینههای متارکه که تا چنین حد کافی کاهش یافته ، تا بدیناندازه دیرپا و مقاوم است.
جنبههای مختلف طلاق
محققی به نام بوآن اظهار میدارد که وقتی ازدواج از هم میپاشد، در اثر آن چندین نوع طلاق ایجاد میشود:
طلاق عاطفی زمانی رخ میدهد که ازدواج دستخوشی تباهی میشود (اما ممکن است تا بعد از حکم طلاق ادامه یابد.)
طلاق قانونی
طلاق اقتصادی ، که در رابطه با پول و توافقهای مالی (مانند مهریه) است.
طلاق هم والدی ، که در ارتباط با نگهداری و سرپرستی از فرزند ، خانوادههای تک والدی ، یا حق ملاقات یا فرزندان است.
طلاق اجتماعی ، که در زمینه تغییر روابط با جمع دوستان همسر رخ میدهد.
طلاق روانی ، که در حضور مسائل مربوط به بازیابی خود پیروی فردی و مشکلات مربوط به فکر کردن براساس ضمیر «من» و نه «ما» است.
اثرات طلاق
پس از طلاق ، به دلایل مختلف ممکن است عزت نفس دچار آسیب شود. بسیاری از افرادی که متارکه کردهاند خود را شخصی ناپسنده و فاقد توان کافی برای ازدواج مجدد میدانند. مردان و زنان از لحاظ واکنشی که در برابر طلاق از خود نشان میدهند، با یکدیگر فرق دارند. مردان گرایش به آن دارند که طلاق را به عنوان چیزی به ناگهان رخ کرده است، ادراک کنند. زنان بیشتر احتمال میرود که آن را به عنوان نقطه پایانی بر یک فرآیند طولانی قلمداد کنند. به همین خاطر است که زنها کمتر احساسهای منفی را درباره طلاقشان گزارش میکنند. طلاق برای زنان تنشزاتر و گسلندهتر است تا مردان. ممکن است این زنی باشد که تردید کمتری درباره نفس طلاق داشته باشد. اما هم اوست که در برقراری زندگی جدید مشکلات بیشتری خواهد داشت. آدمیان از لحاظ واکنشی که در برابر طلاق از خود نشان میدهند، بسیار متفاوتاند، بسیاری از هم میپاشند، اما برخی دیگر ، نوعی تعالی عاطفی را تجربه میکنند. اگر طلاق را نقطه مقابل ازدواج موفق و خوب تلقی کنیم، در این صورت ، پدیدهای غمبار قلمداد خواهند شد. اما برای بسیاری از کسانی که طلاق گرفتهاند، انتخابهایی که در اختیار واداشتهاند یا طلاق بوده است و یا یک ازدواج ناموفق و بد. با در دست داشتن این انتخابها برخی شواهد حاکی از آن است که طلاق میتواند شخصا مفید و سودمند باشد. محققین به این نتیجه رسیدهاند که ممکن است بار آمدن در خانه از هم نپاشیدهای که ویژگی آن نزاع و جنجال است، آسیب رسانتر و مضرتر از بزرگ شدن در خانهای باشد که در اثر طلاق فروپاشیده است.
کنار آمدن با طلاق
سازگاری با طلاق به عوامل بسیاری وابسته است: نگرش در مورد ازدواج ناموفق ، شخصیت فرد و محیط اجتماعی. برای کنار آمدن با طلاق ، کمکهای بیرونی از سوی متخصصان بهداشت روانی و گروههای خود یاری متشکل از افراد مطلقه (مانند والدین بی همسر) در دسترس هستند. همچنین حتی هنگامی که طرفین عزم خود را برای طلاق جزم کردهاند مشاوره با زوجها میتواند مفید واقع شود. برخی از فنون مسئله گشایی و مهارتهای حل تعرضی هم که برای بهبود ازدواجها بکار میروند میتواند برای کمک به حل آسیبهای ناشی از جدایی موثر باشد.
حق طلاق یکطرفه بر خلاف تعهدات بین المللی است
زمستان چند سال پیش بود. حوالی نیمه شب بود و برف بی وقفه می بارید. از صدای زوزه لاستیک فهمیدم ماشین زمینم گذاشته است. پیاده شدم و لاستیک ولو شده بر سفیدی آسفالت را نگاه کردم. خیلی هم بی معرفت نبود. انگار بوی کلانتری شنیده و نفس آخر را کشیده بود. صندوق عقب را بالا زدم و زاپاس و جک را درآوردم اما در آن سکوت و سرما صدای یک نوزاد عجیب بود. در تو رفتگی یک خانه، پشت میله ها از میان لحافی گوله شده یک جفت چشم مرا می پائید. یک زن بود. یک زن جوان که نوزادش را شیر می داد. کمتر از سی سال داشت. کنارش نشستم و به او گوش دادم : «شوهرم هفته پیش منو از خونه بیرون کرد. کتکم زد. راضی بودم. التماسش کردم تا بیرونم نکنه ، حاضر بودم در هر شرایطی زندگی کنم. اما می گفت که از من بدش میاد و می خواد منو طلاق بده. بچه رو گذاشت زیر بغلم و شناسنامشو داد دستم. چند شب اول پول داشتم. رفتم مسافرخونه. اما بعدش که بی پول شدم، مسافرخونه چی یادم داد بیام جلوی کلانتری، آخه از دهات اومدم اونجا هم کسی رو ندارم برگردم جز پدر پیرم که خودش هم آوارست. دیشب سربازا پول جمع کردن دوباره منو بردن مسافرخونه اما امشب نمی دونم چیکار کنم. شیرم خشک شده. افسر نگهبان می گه نمی تونه منو راه بده ، خلافه. اما بهم ناهار و شام دادن، راستش می ترسم بچم تا صبح از بین بره. می دونی خانوم، افسر نگهبان می گه شوهرم می تونه منو طلاق بده. اما باید مهر بده. اما من که مهر ندارم. همون اول بابام سیصد هزار تومان گرفت و منو شوهر داد. حالا فردا می خوام برم شکایت کنم، اگه تا صبح زنده بمونم.»
زن احساساتی زود طلاق می گیرد
به موجب ماده 1133 مرد می تواند با مراجعه به دادگاه هر زمان که بخواهد زن خود را طلاق دهد.صراحت این ماده به گونه ای است که در عمل دست محاکم را از رسیدگی به پرونده بسته و رسیدگی شکلی را ممکن می سازد. به همین دلیل دادگاه به جای رسیدگی به علت طلاق معمولاً بیشتر وقت خود را صرف مسایلی چون مهریه و نفقه و موارد دیگر می کند. در چنین شرایطی با توجه به عدم استقلال اقتصادی زنان در ایران، فرهنگ روستایی و عشیره ای، سنت ها و عرف و آداب و رسوم ، فقر زنانه، فقدان یک نظام حمایتی برای زنانی که طلاق داده می شوند و دلایل متعد دیگر ، حق طلاق یکسویه می تواند شرایط بسیار نامطلوبی برای ادامه زندگی ایجاد کند ،شرایطی چون بی سرپناهی ، بی خانمانی و دهها آسیب اجتماعی که در یک نگاه حداقلی عزت ، کرامت ، آبرو و احترام زن را خدشه دار نماید، بخصوص که اگر گواهی عدم سازش از سوی دادگاه صادر شود و زن در مدت سه ماه به دفترخانه مراجعه نکند. صیغه طلاق جاری و به ثبت خواهد رسید و البته حق رجوع که در طلاق های رجعی پیش بینی شده به مرد اختیار می دهد تا یک طرفه تصمیم به برگرداندن وضع سابق نماید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
طلاق و افراد بالغ :
اگر شما اخیرا با پدیده طلاق روبرو شده اید ( طلاق گرفته اید ) ، با وجود آنکه امکان دارد از راحتی و آسایش کمی برخوردار باشید اما تحقیقات اخیر نشان داده است که شما هم صحبتهای زیادی دارید. در ایالات متحده آمریکا بیش از نیمی از ازدواجها و در ایالت میسوری از هر پنج ازدواج ، سه تای آنها به طلاق ختم می شود. اکثر این ازدواجها (53 تا 55 درصد در ایالت میسوری ) کودکانی با خود داشته اند .
طلاق یکی از پردغدغه ترین حوادثی است که یک فرد می تواند در زندگی خود تجربه کند. این امر یک واقعیت است بدون آنکه بخواهید در نظر بگیرید که آیا شما شخصی هستید که طلاق می خواهید ( فرد ترک کننده ) یا کسی هستید که حاضر به طلاق نیست (فرد ترک شونده ).
همسری ( زن یا شوهری ) که فرد ترک کننده ( موافق طلاق ) است اغلب اوقات هنگامی که همسرش موافق به طلاق نیست احساس پشیمانی شدیدی می کند هرچه که اعلام ( اخطاریه ) مربوط به طلاق غیر منتظره تر و ناگهانی تر باشد واکنشهای احساسی اولیه بعد از آنهم نگرانی و دغدغه بیشتری را در بر خواهد د اشت.
تصمیم گیری برای طلاق معمولا بهمراه تردید ، سرگشتگی وشک و گیجی ( سردرگمی ) است این یک مرحله سخت است . شخصیت خانوادگی تغییر می کند و هویت و شخصین تک تک افراد هم دستخوش تغییر و تحول می شود .
برای مثال ، اگر شخصیت خانوادگی شما ( حاصل ) گروهی با همبافتی وهمسبتگی تر یک است هویت کسی که در مسابقات ورزشی و سرگرمیهای دیگر شرکت می کند شروع به تغییر می ک ند. هویت شخصی شما هم تغیر می کند زیرا دیگر شوهر یا همسر (زن ) یا فرد م تاهل و ازدواج کرده تخواهید بود.اگر این هویتها و نقشها برای شما مهم باشد ممکن است بخاطر از دست دادن آنها احساس ناامیدی و یاس کنید.
غم و اندوه حاصل از ویران شدن و از بین رفتن یک ازدواج شبیه آن چیزی است که الیزابت کوبلررز ( در سال 1969) در کتابش بنام درحال مرگ وزوال ، توصیف کرده است .
به این صورت که ممکن است شما احساساتی از قبیل امتناع از پذیرش ، عصبانیت ، مذاکره ، ناامیدی و بالاخره پذیرفتن را تجربه کنید. درحالیکه به احتمال قوی هیچگونه دستور والگویی برای احساسات مربوط به غم وا ندوه شما وجود ندارد. ( ماتم گرفتن و احساس ناکامی چیزهایی معمولی (در طلاق ) هستند. حتی اگر شما کسی باشید که مایل به طلاق بوده اید ) برای مثال ، شاید شما مراحل طلاق را با یک احساس رضایت و پذیرش انجام دهید، اما بعد خود را غرق در افسردگی بیابید و یا سرشار از خشم و غضب شوید.
ماتم گرفتن و احساس ناکامی چیزهایی معمولی هستند ، حتی اگر شما کسی باشید که خواهان طلاق بوده اید. حتی اگر شما زیاد شریک زندگیتان (همسرتان ) را دوست نداشته باشید ، اما ممکن است که هنوز در از دست رفتن رویاهای مربوط به زندگی شادی که با او داشته یاد ماتم بگیرید.
اگر صاحب فرزند هستید ، امکان دارد که بخاطر از دست دادن آنها تاسف بخورید یا ممکن است که درمورد ایجاد تغییر در زندگیشان که محصول طلاق است احساس گناه بکنید.
داشتن احساس غم واندوه چیزی طبیعی است اما اگر شدت این غصه خوردن زیاد باشد و یا مدت آن زمان طولانی باشدپی گیری برای مشاوره می تواند عملی مفید و مناسب باشد.
زوجهایی که از یکدیگر طلاق می گیرند خیلی زود متوجه می شوند که طلاق حادثه ای نیست که یک ابتدا و یک انتهای واضح و روشنی داشته باشد این فرایند (حادثه ) اغعلب خیلی قبل از انجام هر گونه عملکرد قانونی شروع شد وباشد و شاید برای چند سال بعد از آن هم ادامه یافته باشد. بخصوص اگر پای فرزندان هم درمیان باشد. طبق اظهارات پل بوهانان ( در سال 1970) عمل طلاق شامل چندین مرحله وعمل ( تجربه ) مشترک است .
طلاق قانونی : حل نشدن ( مشکلات ) ازدواج و یا خاتمه دادن به آن از طریق دادگاه
طلاق احساسی :زنجیره ای از حوادث واحساساتی که در فرایند طلاق ایجاد شده و ادامه می یابد جدایی و وارستگی (رهایی ) احساس از همسرتان.
طلاق اقتصادی : جدایی پول و دارایی که مستلزم آن است که افرادی که زمانی بعنوان زوجین با یکدیگر کار میکردند یادبگیرند که بصورت مستقل عمل کنند.
طلاق پدر ومادری مشترک ( انجام وظایف پدر ومادری بصورت مشترک ): قراردادهای والدین بعد از طلاق
طلاق اجتماعی : ایجاد تغییراتی در روابط با دوستان واجتماع در طول طلاق
طلاق فیزیکی و عینی : فرایند جدا شدن شخصی از همسرش و ایجاد کردن استقلال .
طلاق قانونی :
هدف از طلاق قانونی ( قانونی کردن طلاق ) آنست که به افراد اجازه بدهند بطور قانونی دوباره ازدواج کنند. حکم طلاق بیشتر از این ارزش دیگری ندارد. آن (حکم طلاق ) یک حلال مشکلات نیست . اگرچه اغلب زوجین و فرزندانشان را مجبور می کنند که امید خود را برای آشتی و اصلاح کردن افزایش دهند و بصورت واقع بینانه تری به انتظاراتشان نظر کنند. طلاق قانونی ( حکم طلاق ) باعث پایان پذیرفتن روابط نمی شود بجز در مواردی که پای فرزندی در میان نباشد.
طلاق قانونی معمولا اعمال یک برنامه ریزی برای انجام وظیفه پدر و مادری را در بر میگیرد . این طرح مشخص می کند که فرزندان بیشتر اوقات خود را نزد چه کسی (پدر یا مادر) زندگی کنند و نیز تقسیم کردن مالکیت و دارایی را هم در بر میگیرد. طرح پدر و مادری چیزهایی مثل انجام وظایف پدر ومادری بصورت تقسیم شده را که بعضی وقتها سرپرستی مشترک (همزمان ) می نامند شامل می شود. سرپرستی مشترک به معنی آن است که والدین بصورت مشترک و با درنظرگرفتن فرزندانشان تصمیم گیری را انجام می دهند.
این حالت گاهی اوقات با سرپرستی فیزیکی ( عینی ) مشترک اشتباه گرفته می شود و سرپرستی فیزیکی مشترک به معنی آنست که فرزندان وقت خود را با تساوی کمتر یا بیشتری در بین پدر ومادرشان تقسیم می کنند . سرپرستی انحصاری به معنی آنست که فرزندان بیشتر اوقات خود را فقط با یکی ازوالدینشان می گذارانند ، و اوست که بیشتر تصمیم گیریهای مربوط به وظایف پدر ومادری را انجام می دهد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
طلاق در لغت به معنای گشودن گره و رها کردن است . در فقه اسلامی در تعریف طلاق گفته اند : طلاق عبارت است از زائل کردن قید ازدواج با لفظ مخصوص . بعضی از استادان حقوق فرانسه طلاق را چنین تعریف کرده اند : (( طلاق قطع رابطه زناشویی به حکم دادگاه در زمان حیات زوجین به درخواست یکی از آنان یا هر دوی آنها است )) . در حقوق امروز ایران ممکن است به حکم دادگاه یا بدون آن واقع شود و در تعریف آن می توان گفت : طلاق عبارت است از انحلال نکاح دائم با شرایط و تشریفات خاص از جانب مرد یا نماینده او . بنابراین طلاق ویژه نکاح دائم است و انحلال منقطع (متعهد ) از طریق بذل یا انقضاء صورت می گیرد .
از نظر ماهیت حقوقی در فقه اسلامی و قانون مدنی ، اتیاعی است که از سوی مرد یا نماینده او واقع می شود حتی در مواردی که طلاق بر اساس توافق زوجین و بصورت خلع یا مبارات صورت می گیرد، باید آن را یک عمل حقوقی یک جانبه (اتیاع) به شمار آورد زیرا توافق زوجین که شرط یا انگیزه طلاق می باشد غیر از خود آن است و طلاق یعنی عملی که با اجرای صیغه تحقق می پذیرد و رابطه نکاح را منحل می کند در هر حال یک عمل حقوقی یک جانبه (اتیاع) است و ناشی از اراده طرفین نمی باشد .
عقیده و نظر اسلام در مورد طلاق :
در اسلام اگر چه طلاق منع نشده و به ظاهر مرد هر وقت بخواهد می تواند زن خود را طلاق دهد و زن نیز در موارد خاصی می تواند از دادگاه تقاضای طلاق کند . لیکن شک نیست که طلاق در نظر اسلام امری مذموم و ناپسند است . در روایات متعددی در نکوهش طلاق آمده و در خبر است که هیچ چیز ناپسند تر از طلاق نزد خدای عزو جّل نیست مردی که به مبانی اسلامی پای بند و به گفته های بزرگان دنیا معتقد است از طلاق می پرهیزد و هرگز زنش را بدون ضرورت طلاق نمی دهد .
قوانین و مقررات گوناگون در اسلام برای محدود کردن طلاق :
در اسلام علاوه بر دستورهای اخلاقی ، پاره ای قواعد حقوقی برای محدود کردن طلاق مقرر شده است : قبل از طلاق باید داوری از خویشاوندان مرد و داوری از خویشاوندان برای آشتی دادن آنان مقین شود ، طلاق باید در حضور دو شاهد عادل انجام گیرد ، زن باید در طهر غیر مواقعه باشد ، یعنی در حال پاکی که نزدیکی در آن واقع نشده است در طلاق رجعی که برای مرد حق بازگشت وجود دارد در مدت عدّه زن در منزل مرد سکونت می کند و نفقه او بر عهده مرد است و بدینسان زن و مرد می توانند بدون مانع زندگی زناشویی را از سر گیرند . واضح است که این مقررات و پاره ای قواعد دیگر طلاق را محدود می کند لیکن آنچه بیشتر مانع طلاق می شود .و مبانی و اعتقادات مذهبی است . در خانواده هایی که سنن و عقاید مذهبی در آنها نیرومند است طلاق را بسیار زشت می پندارند بلکه آن را فاجعه ای می شمارند و کمتر به پذیرفتن آن تن در می دهند .
مبحث دوم :
- طلاق به درخواست زن
- فقه اسلامی :
فقهای اسلامی در پاره ای موارد به زن اجازه داده اند که از حاکم درخواست طلاق کند و دلایلی ار اسیات و روایات در این زمینه آورده اند . کاملترین و مفصلترین بخشی که در این مسأله در فقه امامیه به نظر ما رسیده است تقریرات آیت الله شیخ حسین حلیّ مقیم نجف اشرف تحت عنوان ((حقوق الزوجه و آثارها الوصفیه)) است . بنابراین آنچه در این رساله آمده است ، تخلف شوهر از اداء وظایف زوجیت ( اعم از اتفاق و همخوابگی و داشتن روابط جنسی و حسن معاشرت ) چه ناشی از تقصیر شوهر و چه بدون تقصیر باشد در صورتی که زندگی زناشویی و بقاع نکاح را دشوار کند به زن حق می دهد که برای طلاق به حاکم شرع رجوع کند حاکم شوهر را مجبور به طلاق خواهد کرد و اگر شوهر از آن خودداری کند حاکم از آن به عنوان ولی ممتنع زن را طلاق خواهد داد . علاوه بر این ، در فقه اسلامی زنی که شوهر او غایب و مفقود الاثر شده می تواند با شرایطی از دادگاه طلاق بگیرد و نیز زن می تواند ضمن عقد از شوهر برای طلاق وکالت بگیرد که در صورت تحقق پاره ای امور به طور مطلق از طرف او خود را طلاق دهد .
- اقسام طلاق
بند یکم – فقه امامیه
طلاق بدعی و سنّی
در فقه امامیه طلاق را را به طلاق بدعی (بدعت ) و طلاق سنّی(سنت) تقسم می کنند . مقصود از طلاق بدعی طلاق نامشروع و حرام است که عبارت از طلاق در حال حیض و نفاس ، طلاق در طهر واقعه و طلاق سدگانه که رجوعی بین آنها واقع نشده باشد . همه این طلاقها باطل است و فقط در مورد سه طلاقه کردن زن نباید مشهور یک طلاق صحیحا" واقع می شود . طلاق سنّی طلاق مشروع و مجاز است که بائن و رجعی و عدّی تقسیم شده است .
طلاق بائن بنا بر قول فقهای امامیه بر شش گونه است :
طلاق غیر مدخوله از زنی که با او نزدیکی نشده است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن .doc :
ارکان طلاق چیست
طلاق دارای 4 رکن است
صیغه طلاق
مرد طلاق دهنده
زن طلاق داده شده
گواه گرفتن به هنگام اجرای صیغه
انواع طلاق:
طلاق را به دو گروه تقسیم می کنیم : 1- رجعی 2- بائن
1-طلاق رجعی طلاقی است که به درخواست مرد جاری می شود و مرد موظف است تمام حقوق زن از قبیل مهر ، نفقه ، پوشاک و مسکن را برای مدت صد روز ( مدت عده ) تامین کند. در این نوع طلاق بعد از وقوع آن مادامی که عده زن تمام نشده باشد مرد می تواند به زن خود رجوع کند وبا رجوع بدون تجدید نکاح و عقد جدید می تواند با او مباشرت کند و زندگی را ادامه دهند در این حالت طلاق باطل می شود.
2- طلاق باین : طلاقی است که در آن مرد حق رجوع به زن خود را ندارد یعنی مانند طلاق رجعی نمی تواند بدون اجرای عقد جدید به او رجوع کند و در برخی از انواع آن اگر مرد بخواهد به زن خود رجوع کند لازم است تجدید نکاح نماید .
طلاق بائن انواعی دارد :
الف) طلاق دختر صغیر، یعنی دختری که هنوز 9 سال تمام ندارد.
ب) طلاق زن یائسه : یعنی زنی که به سن نازایی (حدود 50 سالگی) رسیده است و دیگر نمی تواند بچه دار شود.
ج) طلاق در دوران نامزدی : یعنی زنی که شوهرش پس از عقد با او مباشرت نکرده باشد
د)طلاق زن سه طلاقه : یعنی زنی که او را سه دفعه متوالی پس از سه ازدواج طلاق داده باشند.
در این نوع طلاق اگر مرد بخواهد به زن خود رجوع کند ، بایستی عقد جدید انجام بشود.
ه) طلاق خلع : طلاقی است که در آن با واسطه ی کراهتی که زن از شوهر خود دارد مالی به او می دهد تا طلاق واقع شود . این مال میتواند مهر یا مال دیگر زن باشد و در هر صورت می تواند به اندازه مهر باشد یا کمتر و یا بیشتر از آن مرد درمقابل که زن به او می دهد وی را طلاق می دهد. شرایط این نوع طلاق آن است که زن از مرد متنفر باشد ولی مرد از زن کراهت نداشته باشد . چرا که اگر تنفر فقط از طرف مرد باشد ازدواج به طلاق عادی (رجعی ) منجر می گردد و اگر از هر دو جانب و زن و شوهر باشد در این صورت طلاق مبارات در میان خواهد بود .
پس طلاق خلع از راه کراهت زن نسبت به مرد حاصل می شود .
در طلاق خلع حق رجوع در دست زن است و لی در هر حال ایجاب و قبول از دو سو شرط است .
و) طلاق مبارات : طلاقی است که به علت کراهت طرفین ازدواج (زن و شوهر) از همدیگر واقع میشود یعنی این نوع طلاق به آن دلیل صورت می گیرد که هم زن از مرد کراهیت پیدا کرده و هم مرد از زن . در این طلاق زن مقداری از مهر یا مالی را که در هر صورت کمتر از مهر اوست به مردی می پردازد تا وی را طلاق دهد.
بنابراین طلاق مبارات دو شرط اساسی وجود دارد :
اول اینکه کراهیت از دو سو باشد
دوم اینکه فدیه نباید بیشتر از مهر زن باشد . در طلاق مبارات حق رجوع در اختیار زن است و ایجاب وقبول از هر دو سو شرط می شود.
علل طلاق :
بررسی های اجتماعی نشان می دهند که علل و انگیزه های طلاق در نظام های اجتماعی مختلف نیز یکسان نیستند به عبارت دیگر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 59
طلاق و پیامدهاى شوم آن در سرنوشت فرزندان
ازدواج از سنتهاى حسنه جامعهاسلامى است و توجه به آن در روایات واحادیث، اهمیت مساله را بیش از پیشآشکار مىسازد. ازدواج علاوه بر آرامشزن و مرد، موجب بقاى نسل و سلامتجامعه مىگردد; چنانکه قرآن مىفرماید:یکى از نشانههاى خداوند این است کهبرایتان همسرى آفرید تا موجب آرامشتانباشد و بین شما الفت و مهربانى قرار داد.
با وجود تاکید بسیار بر ازدواج، جایىکه پاى شرف، دین و امکان خطر گناهپیش آید، طلاق ضرورت مىیابد. اسلامچون مسیحیت کاتولیک، پیمان ازدواج راناگسستنى نمىداند و یا چون یهود، به بازبودن نسبى درهاى خروجى اعتقادىندارد; بلکه طلاق را مبغوضترین حلالهامىشمرد (2) و آن را امرى آسیبى ولىاجتنابناپذیر مىداند و معتقد استچنانچه در حدى متعارف نگه داشته شود،مىتواند حایز نتایج مثبتى براى خانواده وجامعه باشد. (3) در جوامع پیشرفتهصنعتى، روابط انسانى و در پى آن روابطخانوادگى از ابعاد معنوى تهى و در نتیجهسست، سرد و آسیب پذیر شدهاست; تنهاهدف زندگى مشترک، ارضاىخواستههاى غریزى است و جسم وخواستههاى آن، محور تمام ارزشها وکوششهاست. چیزى ارزش خواندهمىشود یا به نظر داراى ارزش مىآید کهنیازهاى طبیعى و کششهاى جسمانى راپاسخ دهد; پس بمحض یکنواختشدنروابط جسمانى، طرفین در جستجوىسرچشمههاى دیگر تمتع، به پیوندهاىدیگر مىاندیشند
متاسفانه در سالهاى اخیر در کشور مانیز بویژه در شهرهاى بزرگى چون تهران -که بافت زندگى شهرى آن را به یک جامعهصنعتى تبدیل نموده است - آمار طلاقنسبتبه ازدواج، حرکتى افزایشى داشتهاستبطورى که طبق آمار بدست آمده درسال 1359، از هر 32377 ازدواج، 5260مورد به طلاق منجر شده و در سال1360، از 57833 مورد ازدواج، 9414مورد آن به طلاق انجامیده است که از اینتعداد در سال 59، 76/15 درصد طلاق بهتهران تعلق داشته و 11/7 درصد به کلکشور و در سال 60، 28/16 درصد بهتهران و 29/8 درصد در کل کشور بودهاست. (5)
دوگانگى وسیعى در آمار طلاق شهر وروستا بویژه تهران و روستا وجود دارد ودر مواردى تا 4 برابر گزارش شده است.علت این دوگانگى این است که در جامعهسنتى، سنتها همچون ستونهاى استوارموجب بقاى خانواده شده است در حالىکه جوامع صنعتى طلاق را نفى مىکنند وموجبات استحکام پیوند زناشویى را نیزفراهم نمىآورند; به همین دلیل الگو قراردادن قوانین غربى در جامعه اسلامى ماکار ساز نبوده، از معضلات پىآمد طلاقنمىکاهد; زیرا این قوانین مطابق با عرفغرب تدوین شده است و نمىتواندخواستههاى جوامع اسلامى و سنتى رابرآورده سازد. متاسفانه برخى ازتحصیلکردههاى این گونه جوامع نیزفریب ظواهر فریبنده این قوانین را خورده،پس از بازگشتبه وطن بانگ سر مىدهندکه بطور مثال حق طلاق به زن تعلق داشتهباشد و... . باید به اینان یادآورى کنیم کهآمار طلاق در خانوادههاى بىسواد و یابالاتر از فوق لیسانس و در میانخانوادههایى که زن استقلال مالى دارد،بیشتر است.
خوشبختانه زن مسلمان، از الگوىکامل خویش، بانوى دو عالم حضرتفاطمه زهرا«علیها السلام» پیروى مىکند که بهدست مبارک خویش دستاس مىکردند وبراى فرزندانشان لباس مىدوختند. زنجامعه ما علاوه بر رسیدگى به امور خانه،همسر و فرزندان، به اقتصاد منزل چه درخانه بعنوان خود اشتغالى (بافتنى،خیاطى، فرشبافى) و چه خارج از خانهکمک موثرى مىکند و همواره با رضایتکامل ایثار کرده، زندگى را بخوبى در کنارهمسر و فرزندان ادامه مىدهد. او مصداقاین ضرب المثل معروف است که:
زن خوب و فرمانبر پارسا
کند مرد درویش را پادشا
عدهاى از تحصیلکردگان ما که دادسخن سر مىدهند و خواستار یکسانشدن قوانین طلاق کشورمان با جوامعغربى هستند و دادن حق طلاق به زن،تقسیم دارایى و... را با همسر بعنوانپیشرفت و تمدن مطرح مىسازند، آگاهنیستند که در غرب آمار ازدواج اصولابسیار پایین است و روابط جنسى از چنانآزادى برخوردار است که تفاوت چندانىاز لحاظ حقوقى میان فرزندان نامشروع ودیگر فرزندان وجود ندارد و یا اگرازدواجى انجام مىگیرد اغلب بر اثرخیانت زن و شوهر و بىتفاوتى جامعه بهاین امر به طلاق مىانجامد. مرداک، جامعهشناس معروف، در بررسى طلاقدر چهل کشور به این نتیجه رسید که دربرخى جوامع، افکار عمومى با طلاقموافق است و حتى چنان آن را موردتشویق قرار مىدهند که اگر مردى براىمدت زیادى با یک زن زندگى کند، مورداستهزا قرار مىگیرد. حال این را مقایسهکنید با خانوادههاى سنتى ما که با وجودمقصر نبودن در طلاق دخترشان، چنان ازاین قضیه سرافکنده و شرمگین مىشوندکه ممکن استبه خاطر شدت سرزنشدختر خود را به بیمارى روانى یا به کاممرگ بکشانند.
جامعه ما طلاق را ننگ و علت آن رامعمولا بىکفایتى زن مىداند و این مسالهخود کمک بسیار مؤثرى در حفظ بنیانخانواده است; البته اگر ادامه زندگى بهگونهاى با درد و رنج همراه شود که خودموجب فساد بیشتر گردد طلاق در عینمذموم بودن، جایز شمرده مىشود
در مذمت طلاق پیامبر اکرم«صلى الله علیه وآله»فرمودهاند: طلاق ندهید زنان را الا ازتهمتى، که خداى تعالى ذوا قان را دوستندارد یعنى کسانى که هر وقتخواهندزنى نو کنند از مردان و زنان که هر وقتخواهند شوهرى نو کنند. (8)
طلاق در لغت جدا شدن زن از مرد،رها شدن از قید نکاح و رهایى از زناشویىاست. (9) دهخدا طلاق را