لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 34 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بسمه تعالی
زنان و خانواده
استاد محترم:سرکار خانم سعیدی
گردآورنده: راشین فلاح کریمی ، ژاله چشمه سیماب
فهرست مطالب
مقدمه 2
اشتغال زنان و تقسیم کار در خانواده 7
تعارض های میان شغل و خانواده 11
مشارکت زنان 16
زنان سرپرست خانوارها و سازمانهای متولی 20
زنان کارمند مسئولیتی مضاعف 23
منابع 31
زنان و تعارضهای شغلی و خانواده
مقدمه
باظهور انقلاب صنعتی به دلیل فقدان نیرویانسانی موردنیاز به تولید ، صاحبان صنایع به
سراغ نیروی عظیم تولیدی جامعه آمدند و از زنان به عنوان نیروی کار در صنایع بهره بردند . به ویژه در جامعه شهری
بسیاری از کشورها گرایش زنان به اشتغال و دسترسی آنان به سازمانهای آموزشی و فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی چهره جهان را تغییر داد . در کشور ما نیز برای دستیابی به دستاوردهای دنیای امروز دگرگونیهایی در گستره تحولات اجتماعی رخ نمود که بازتاب عمیق آن نقش برجسته حرکت زنان در دنیای اشتغال بود(استیگلتیز، 1382: 200) قطعاً این پدیده ، یعنی ورود زنان به بازار اشتغال و دستیابی آنان به منابع اقتصادی ناشی از کار درخارج از خانه و تسخیر فضاهای تازه اجتماعی توسط آنان از یک سو شکل سنتی خانواده را تغییر داد و از سوی دیگر در زندگی و نگرش خود زنان تحولی نو به وجود آورد
امروزه اثرات این تغییر و تحولات مورد توجه محافل و سازمانهای جهانی قرار گرفته است و گزارشهایی نیز از طرف سازمان ملل
منتشر شده که ضمن آوردن آمار و ارقام ، وقایع زندگی زنان را در محیطهای شغلی و مشکلات و صدمات ناشی از کار را بیان میدادو نشان میدهد که زندگی زنان در حالی که به لحاظ درآمد وضع بهتری یافته ، لکن از نظر جسمی و روانی باتوجه به شرایط
و نوع کار در محیطهای شغلی گاه وضعیت غیرقابل تحملی را به وجود آورده است
لذا همواره این سؤال مطرح میشود : در چنین شرایطی که زنان ناچاراً دو شغل تمام وقت را برعهده گیرند ،یکی شغل بیمزد خانگی و یکی شغل بیرون از خانه با همه پیچیدگیها و نتایج مثبت و منفی آن چگونه میتوانند
میان این دو قطب انسانی و نیز تعدد نقشهای متنوع اجتماعی که ضرورتاً بردوش دارند تعادلی مطلوب و ارزشمند به وجود آورند ؟
مشارکت زنان و فصل حضور تازه آنان در عرضه تحولات اجتماعی و تاریخی همواره در توسعه و پیشرفت جوامع بشری مطرح بوده است ،
زنان به عنوان بخشی از نوع بشر که مسؤولیت رفاه بشری را در تمام طول تاریخ برعهده داشتهاند همواره در برنامههای توسعه
همه کشورها نقش فعال و اساسی داشتهاند ، گرچه در بسیاری از دورههای تاریخی تعادل مطلوب و استفاده منصفانه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
فهرست مطال ب
عنوان صفحه
مقدمه 1
نقش کار آفرینان زن 3
به طوری که هشت وظیفه برای زنان کارآفرین وجود دارد 4
ضرورت کار آفرینی زنان 4
کار آفرینی ابزار توانا سازی زنان 4
تفاوتهای زنان کار آفرین با مردان کارآفرین 5
تشکیل زنان مبتکر دنیا (wowi) 6
محیط و محدودیتهای کارآفرین زنان 7
راههای توسعه کار آفرینی زنان 8
کارآفرینی زنان در جامعه 10
موانع کارآفرین زنان 14
آموزش تکنیکهای کارآفرینی به کودکان و دختران جوان 15
عدم وجو نهادهای دولتی حمایت کننده زنان کار آفرین 16
الگوی توسعه کارآفرینی زنان در ایران 17
دولت به عنوان سیاستگذار و حمایت کننده 19
انجمن زنان کارآفرین ایران 21
نقش زنان در رشد جوامع 21
هفت راز موفقیت زنان 23
خلاصه و نتیجه گیری 24
منابع و مآخذ 28
مقدمه
زنان حدود نیمی از جمعیت کشور را به خود اختصاص داده اند و نسبت آنان در جامعه تحصیل کرده هم چنان رو به تزاید است . اما هنوز سهم شایسته ای در اقتصاد ملی به دست نیاورده اند .
جوان بودن ترکیب سنی ، افزایش سهم حضور زنان در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و از طرفی پایین بودن نسبت نرخ فعالیت زنان ، کمبود شغل و افزایش بیکاری تصاویری را پیش رو قرار می دهد که دیگران نمی توان در سطح شعار و اندرز محدود شد . شرط بقاء در دنیای پرشتاب کنونی استفاده از همه ی منابع موجود و توان افزای کلیه ظرفیتها ی در اختیار است . انتخاب این مسیر مستلزم فراهم ساختن بستری است که امکان بروز و ظهور ابتکارات و تدابیر خلاقانه و فعالیتهای کار آفرینانه را فراهم سازد . در این میان شناخت توانمندیهای زنان و هدایت استعدادهای خلاقانه آنان می تواند در بهره برداری از ظرفیتهای این قشر عظیم اجتماعی مؤثر واقع شود . به عبارتی شناسایی الگوهای موفق می تواند در ایجاد فضای مناسب برای شکل گیری فعالیتهای کارآفرینانه توسط زنان علیرغم محدودیت های فردی و گروهی مفید باشد .
از این طریق می توان ضمن شناخت موانع و محدودیت های گوناگون زنان کارآفرین ، تدابیر و امکانات تجربه شده موجود را در جهت رفع موانع مورد مطالعه قرار داد . نتایج این شناخت امکان مناسبی را برای برنامه ریزی در جهت بکارگیری ظرفیتهای کار آفرینی و توسعه آن در سطح ملی فراهم خواهد ساخت . و نیز این امکان را به عناصر مؤثر در امر اشتغال خواهد داد تا در جهت اقدامات عملی و مؤثر نسبت به جذب و پرورش استعدادهای بالقوه زنان کشور در زمینه ایجاد کسب و کارهای جدید با دید عملی برخورد کنند و در جستجوی راههایی برای توسعه کار آفرینی زنان همت گمارند .
نقش کار آفرینان زن
* عامل نوآوری
* عامل تعادل در اقتصاد
* عامل اشتغال زایی
* عامل انتقال تکنولوژی
* عامل سرمایه گذاری
* عامل شناخت فرصت ها
* عامل ایجاد وگسترش بازارهای جدید
*عامل استفاده مناسب ازامکانات ومنابع ملی
* عامل بسیج منابع انسانی
* عامل بهبود کیفیت زندگی
* عامل تولید
*عامل توزیع متناسب در آمد
به طوری که هشت وظیفه برای زنان کارآفرین وجود دارد
1 – از موقعیت های محیط آگاه می شود
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
رویکردهای موجود در مورد نقش زنان در توسعه
مقدمه:
برای دست یابی به توسعه پایدار و درونزا , در هر جامعه ای نیاز به مشارکت زنان احساس می شود . هیچ جامعه ای نمی تواند تنها با نیروی کار نیمی از جمعیت خود , با توسعه جهانی رقابت کند .
از ابتدای صنعتی شدن جامعه شناسان و دیگر صاحب نظران در باره ی مشارکت زنان در امور اقتصادی و توسعه دیدگاهای متقاوتی داشته اند , وهر یک از آنها با توجه به مسائل زمان خود این موضوع را بررسی کرده اند .
با توجه به موقعیت اجتمائی , سیاسی , اقتصادی و فرهنگی موجود ی در جوامع مختلف زمینه ها متفاوتی برای مشارکت زنان در توسعه به وجود آمده است .
دامنه ی این تفاوتها بسیار گسترده است , به طوری که برای هر کشور خاص زمینه ی خاصی از مشارکت زنان نیز وجود دارد . حتی نمی توان تمام کشورهای در حال توسه را که شباهت زیادی به یکدیگر دارند , کاملا مشابه در نظر گرفت .
رباره ی ایران نیز در این زمینه نظرات متفاوتی مطرح شده , که تمام آنها با توجه به شرایط خاص اجتماعی , سیاسی , اقتصادی و مهمتر از همه شرایط فرهنگی کشور بوده است . در ادامه به تعدادی از رویکردهای مربوط به زنان وتوسعه اشاره می شود .
رویکردها:
در زمینه ی نقش زن در توسعه رویکرهای متفاوتی وجود دارد . بعضی از این رویکردها بر اساس نیاز جامعه جدید صنعتی به نیروی کار است , و این که جامعه به تمام نیروی انسانی خود نیاز دارد و بعضی از آنها بر اساس لزوم تساوی زن و مرد و حقوق فردی مساوی آنها است . وبرخی نیز با توجه به نیاز جامعه و این که در هر شرایطی جامعه با کدام شیوه بهتر اداره می شود , نظرات خود را تغییر می دهند .
در مجموع همان طور که در ابتدای سخن گفته شد , هر جامعه ای برای رسیدن به توسعه پایدار نیاز به همکاری تمام نیروی انسانی خود دارد .
در کشورهای توسعه یافته با توجه به کم شدن رشد جمعیت و رقابتی که در تولید وجود دارد , جامعه مجبور به استفاده از نیروی کار زنان شد واین وظیفه ای است که جامعه بر عهده ی زنان نیز گذاشته است . تمام زنان در این جوامع می دانند که باید شغلی داشته باشد و جامعه نیز زمینه ی شغلی آنها را فراهم کرده است .
ولی در یک کشور در حال توسعه مثل کشور ما زمینه ی شغلی برای همه ی مردان نیز فراهم نیست زنان هم که در مرتبه ی دوم قرار می گیرند .
رویکرد مذهبی (توسعه انسانی ) :
بر اسا س این رویکرد توسعه عاملی برای بهینه سازی کیفی سطح زندگی معرفی شده است . زنان در این رویکرد حتی اگر در نظام تولید صنعتی شرکت نداشته باشند , یعنی در بازار کار شغلی نداشته باشند , باز هم در روند توسعه نقش اساسی ایجاد می کنند . آنها با تربیت نیروی کار و فراهم کردن محیط آرام در منزل شرایط مناسب کاری را برای مردان فراهم می کنند .
در این رویکرد از زنان به عنوان مهمترین عامل توسعه انسانی یاد شده است. و این موضوع ( توسعه انسانی ) با توسعه فرهنگی , اقتصادی و صنعتی هم ارزش در نظر گرفته شده است .
این دیدگاه زنان را تشویق می کند که به انجام وظایف مادری و همسری خود مشغول باشند و لزومی نمی بیند که آنها در نظام کار بیرون شرکت داشته باشند . واین کار در حقیقت تشویق زنان برای حفظ نقش سنتی آنها است .
نقش مادری شاید مهمترین نقش هر زنی باشد , ولی در دنیای امروز یک مادر تحصیل کرده و شاغل , خیلی بهتر می تواند مسائل و مشکلات فرزند خود را درک وحل کند . این رویکرد بیشتر در جوامع مذهبی ودر حال توسعه , از جمله ایران به چشم می خورد و شاید دلیل آن نقش پررنگ مذهب در جامعه ی ماست و این فکر که یک زن در درجه اول یک مادر است .
شاید عملکرد بر اساس این روش در شهرهای کوچک مشکلی ایجاد نکند و حتی بهترین نوع عملکرد باشد , ولی در شهرهای بزرگ و مخصوصا تهران زیاد عملی نیست زیرا خیلی از خانواده ها در شهرهای بزرگ با مشکل مالی مواجه هستند و جدا از امر توسعه , خانواده به حقوق زن نیز نیاز دارد .
رویکرد فمینیستی :
فمینیست با اندیشه دفاع از حقوق زنان به وجود آمد , و از همان ابتدای فعالیت خود تمام تلاش خود را برای آگاهی زنان از حقوق خود انجام داده است . فمینیست ها یکی از دلایل در حاشیه قرار گرفتن زنان را ماندن آنها در خانه وعدم شرکت در فعالیت های اجتمائی می دانند .
در نتیجه به نظر آنها همه ی زنان باید در فعالیت های اجتماعی و روند توسعه شرکت داشته باشند . این حق تمام زنان است که مستقل باشند . به نظر آنها جامعه بایدزمینه ی اشتغال زنان را فراهم کند . آنها شدیدا با عقاید سنتی مخالفند .
شاید این رویه در آینده برای تمام جوامع الزامی شود ولی نمی توان یک جامعه سنتی را یک شبه تغییر داد . ابتدا باید شرایط اجتماعی برای اشتغال زنان فراهم شود و خود زنان نیز آمادگی و تمایل حضور در جامه را پیدا کنند , تا تغییر در جامعه صورت گیرد و زنان نیز نقش خود را در توسعه ایفا کنند .
رویکرد عدالت جنسیتی :
طرفداران این رویکرد معتقد اند زنان امروز به اندازه ی مردان توانایی دارند و استفاده نکردن از این نیروی کار آماده باعث به وجود آمدن نا هنجاری در جامعه می شود .
سرمایه انسانی با سرمایه طبیعی که در صورت بی توجهی و عدم استفاده می تواند دست نخورده باقی بماند، متفاوت است. سرمایه انسانی در صورت بی توجهی و عدم به کارگیری سبب بروز ناهنجاری های اجتماعی، بحران ها و به طور کلی ایجاد ناامنی سیاسی و اجتماعی می شود .
پیش بینی و برآوردهای مربوط به جمعیت زنان طی سال های آینده حاکی از رشد قابل توجه متقاضیان کار زن و بالا رفتن مهارت های ذهنی و عملی ایشان است. توسعه دانایی محورایجاب می کند که کشور اسلامی ایران از این سرمایه انسانی با ارزش بهره مند شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
تأثیر اشتغال زنان بر رضایت همسرانشان از زندگی
پژوهش حاضر با هدف «بررسی تأثیر اشتغال زنان بر رضایت همسرانشان از زندگی مشترک» صورت گرفته است.چهارچوب نظری پژوهش بر اساس نظریات دوگانگی نقش زن (نظریه فرهنگ، نظریه نقش اقتصاد و نظریه شبکه) و نظریات ثبات و استحکام خانواده (نظریه کارکردگرایی، نظریه مبادله و نظریه برابری) تنظیم شده است...
چهارچوب نظری پژوهش بر اساس نظریات دوگانگی نقش زن (نظریه فرهنگ، نظریه نقش اقتصاد و نظریه شبکه) و نظریات ثبات و استحکام خانواده (نظریه کارکردگرایی، نظریه مبادله و نظریه برابری) تنظیم شده است.
روش تحقیق مورد استفاده در این کار روش پیمایشی بود. با توجه به تعداد افراد جامع آماری که ۳۵۰ نفر بودند با استفاده از جدول کرچسی و مورگان حجم نمونه ۱۴۰ نفر در نظر گرفته شد و اطلاعات لازم برای کار با روش پرسشنامه از افراد نمونه که به روش نمونه گیری طبقه بندی ساده انتخاب شده بودند گرد آوری گردید و داده ها در پایان با روش های مختلف آماری و با استفاده از برنامه نرم افزاری spss تجزیه و تحلیل شدند و در جداول یک بعدی دو بعدی توصیف شدند و در بخش بعدی یافته های آماری توضیح داده شدند.
در بین ۱۰ متغیری که تأثیرشان بر متغیر رضایت از زندگی مشترک سنجیده شد، بین متغیرهای سن مردان، سن زنان، میزان درآمد مردان، میزان درآمد زنان، تعداد فرزندان، تحصیلات مردان و رضایت شغلی مردان با متغیر وابسته ارتباط معنی دار آماری دیده نشد و بین متغیرهای نوع شغل مردان، میزان مسئولیت پذیری زنان و میزان ارتباط با اقوام و اطرافیان با متغیر وابسته (رضایت از زندگی مشترک) ارتباط معنی دار آماری وجود داشت که با توجه به این مسئله در فصل آخر تحقیق به ارائه راهکارهایی جهت بهبود وضعیت رضایت از زندگی مشترک در بین زوجین داده شد.
مشارکت زنان بطور چشمگیر در زمینه های مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... از بعد از جنگ جهانی دوم آغاز شد و فعالیت زنان در هر یک از این زمینه ها پیامدهای منفی و مثبتی در پی داشته است.
«نقش شغلی زنان، نقشی جدید در مقایسه با نقش های سنتی همسری و مادری مطرح و عوامل متعددی می توانند بر احراز نقش شغلی زنان یا عدم آن و ادامه یا ترک آن موثر واقع شوند.شایسته است جهات مثبت و امتیازات نقش اشتغال زنان از ابعاد مختلف اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی برای افراد جامعه چه زن و چه مرد مورد شناسایی و تاکید قرار گیرد. پرداختن به نقش اشتغال برای زنان در کنار نقش های خانوادگی، وظیفه ی سنگین و خطیری است که بر دوش مادران نهاده می شود» (احمدی نیا، ۱۳۸۳: ۳۴۰).
بطور کلی بیرون رفتن زن از خانه و چند ساعتی از روز را در اجتماع بودن باعث می شود که رفتار وی در خانواده هم تحت تاثیر قرار گیرد و در مواردی وظایف مادری و همسری را هم به نحو بهتری انجام دهد و یا به عکس.تاثیری که اشتغال زنان بر رضایت زناشویی (چه از جهت منفی و چه از جهت مثبت) می گذارد آنچنان ابعاد وسیع و گسترده ای را دارد که بسیاری از جامعه شناسان، روانشناسان و اقتصاددانان به این قضیه می پردازند.
به نظر می رسد که زنان هنگامی که به استقلال مالی می رسند،آرامش خاطر بیشتری دارند و همین آرامش خاطر تاثیر بسزایی بر روابط وی با همسر، بچه ها و سایر اقشار جامعه می گذارد که باعث به وجود آمدن رضایت زناشویی در زندگی می شود.
● بیان مسئله
تاثیری که کار زن و درآمد وی در ابعاد مختلف زندگی دارد بر کسی پوشیده نیست خصوصاً اثری که این درآمد بر رفاه خانواده و رضایت زناشویی می گذارد. امروزه رفاه خانواده در جوامع بسیار مهم است و اعضای آن خصوصاً زن و شوهر تلاش خود را انجام می دهند تا از هر جهت به آرامش و خوشبختی و رضایت برسند.
اشتغال زنان در فعالیت های اقتصادی خارج از چهارچوب خانوار که طی چند دهه گذشته تدریجاً اهمیت یافته مسائلی را مطرح کرده است که به دلیل اهمیت، موضوع پژوهشهای متعددی قرار گرفته است و از آنجا که این امر خصوصا در ایران با شتابزدگی در میان برخی از گروه ها مطرح گردید و در عین حال شرایط اجتماعی، فرهنگی جامعه ایران در خیلی موارد پویایی مناسب با آن را نداشته است، اشتغال زنان از سویی با مسائل حاد -در برخی از موارد- مواجه گردیده و از سویی دیگر اختلاف عقیده در میان توده های مختلف مردم موجب شد(ساروخانی، ۱۳۷۹ : ۱۷۸).
از جمله این عوامل رضایت یا عدم رضایت زناشویی است. اگر بخواهیم رضایت زناشویی را در خانواده ایجاد کنیم باید به دنبال عواملی باشیم که موجب ایجاد رضایتمندی می شود و خانواده ها را به سوی آن ترغیب کنیم. یکی از این عوامل اشتغال زنان است. مشارکت روزافزون زنان در بیرون از خانه باعث تقویت حس اعتماد به نفس و استقلال و افزایش قدرت تصمیم گیری و برخورد مناسب با و حوادث زندگی و اثر مطلوب بر روابط خانوادگی بر جای گذارده است.مطالعات زیادی نشان داده که یکی از مهمترین عوامل موثر بر رضایت زناشویی مسئله اقتصادی و درآمد است، چنانچه این درآمد از طرف هر دو زوج باشد باعث سهولت زندگی می شود؛ ولی در کنار این سهولت زندگی، در پاره ای موارد باعث بروز مسائل و مشکلات هم می شود که در این تحقیق به آن پرداخته می شود.
بطور کلی پژوهش حاضر در پی آن است که تاثیر اشتغال و استقلال مالی زنان را بر رضایت زناشویی در بین معلمان زن مدارس دخترانه شهرک معلم شهرستان کرمانشاه بررسی کند. در واقع مساله اصلی اینست که زنان بعد از اشتغال، استقلال مالی پیدا می کنند، چه تاثیری بر زندگی خانوادگی و رضایت همسرانشان از زندگی مشترک می گذارند؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن .doc :
از زمانیکه بشر پا به عرصه وجود گذاشت و برای ادامه زندگانی خود، به حکم ضرورت به مبارزه با طبیعت برخاست، زن و مرد در کنار یکدیگر گام برداشته اند. با این حال با تشکیل اجتماعات انسانی، تقسیم عادلانه بین نقش ها و در اداره جامعه ازمیان رفت و در نتیجه قدرت نابرابر شکل گرفت . اگر قدرت با هریک از جنسها همراه باشد میتواند در شکل دهی به ساختارهای متفاوت جامعه بسیار مهم باشد. فی المثل ساخت یک جامعه زن سالار متفاوت از ساخت جامعه پدرسالار است . در دوره اول زن و مرد وظایف و مشاغل مختلف داشته اند با این حال همکار و مکمل هم بوده اند و هیچ چیز از پیش، مبین برتری یکی بر دیگری نبوده است و بر اثر تعاون ، مناسبات متعادل و متوازنی که بین آنها پدید آمده ، استحکام یافته بود.
در این اجتماعات ، شیوه زندگی بر پایه شکار و گردآوری خوراک قرار گرفته است. مرد به شکار می رفت، زن به جمع آوری خوراک مشغول بوده است و گاهی نیز به شکار میرفت. هر یک از این دو، توانایی خاصی داشت که برای انجام دادن کاری ، ضروری بوده . ارزش هردو برابر هم می بود. محل اقامت در این مرحله ، دو مکانی است و فرزندان همواره دوتباری اند.
در دوره زن سالاری، زن قدرت بسیار می یابد ، چرا که کار زن، کشاورزی است و مشغله مرد دامداری است. اساساً اساس برتری زن بر مرد و یا بالعکس را همین عامل مهم ، تعیین می کند. اگر عامل اقتصادی و تکنیکی در دست هر یک از جنس ها باشد، آن یک قدرت را به یدک می کشد و سپس ارزش ها و هنجارها نیز به سراغ قبول ذهنیتها از این برتری خواهد آمد. همانطوری که در دوره زن سالاری زن به اقتضای کار و فعالیتش ، یعنی کشاورزی ، مادر و سرور طبیعت دانسته می شود، در دوره پدرسالاری با در اختیار گرفتن فعالیتهای اقتصادی توسط مردان ، اهمیت یافتن نرینگی رشد پیدا کرد و در پی آن عقاید و فرهنگها نیز در پی توجیه مردسالاری برآمده اند.
همچنین در این دوره، عدم تعادل بین وظایف زن و مرد به وجود می آید و شاید همین امر، اساس تشکیل بعضی از جوامع اولیه که زن در آنها بر مرد تفوق یافته، بوده است. در این عهد، عناصر اولیه اقتصاد انسانی، عبارت بوده است شکار، صید ماهی ، باغداری و کشاورزی از طرف دیگر ، خانواده بزرگ منجر به تشکیل قبایل، طایفه ها و احیاناً کلانها گردیده است. به زعم گوردن چایلد کشفیات زنان در این دوره، ساخت آسیای سنگی بزرگ به خاطر توجه زنان به جوانه زدن و دوره باز تولید غلات، ساخت ظروف و بزرگ برای نگهداری بذر و اختراع اولین ظروف سفالین، نوآوری در نخ ریسی و بافندگی را شامل می شد. بافندگی از ریشه و شاخه و الیاف درختان در این دوره به علت فرصت بیشتر زنان و نیاز فعالیت های کشاورزی و کم شدن پوست حیوانات شکار شده توسعه بیشتری یافت . این اختراعات جدید باعث ترقی در موقعیت و جایگاه اجتماعی زنان شد، به طوری که نه تنها انتساب فرزند از نام آنها است بلکه نخستین خدایگان نیز مونث هستند. یکی از ویژگیهای اساسی در این دوره ، عدم جنگ و خونریزی ، بین اقوام است. لذا از فعالیت های خصمانه در بین آنان نشانی نیست.
انسان ما قبل تاریخ در مناطق مختلف ایران می زیسته و از طریق شکار امرار معاش می کرد و ابزارهای سنگی را برای نیاز خویش به کار می برده است. در مناطقی که شکار به اندازه کافی نبود زنان به کار تهیه ریشه های گیاهی می پرداختند و شاید ممارست در این کار سبب شد که انسان به راز روئیدن نباتات پی ببرد و چون در این منطقه نگاهبانی آتش بر عهده زنان بوده و نیز بسیاری دیگر از امور را زنان انجام می دادند، می توان گفت که زن سالاری که در ایران ماقبل تاریخ وجود داشته، می بایست از همین امر نشأت گرفته باشد.
سازمان اجتماعی قبایل آریایی قبل از تشکیل دولت ماد، حتی بعد از آن از ساخت قبیله ای داشت و بر این سازمان جماعت عشیرتی بنیان گرفته بود. برخی از نویسندگان یادآور می شوند که این سازمان اجتماعی در ابتدا مادرسالاری و مادر نسبی بود و تنها پس از برخورد با اقوام دیگر و شیوه نظام اجتماعی اقوام سامی دگرگون یافت و در سیر تحول خود به پدر نسبی و پدر سالاری تغییر شکل داد. در این باره می توان گوتیها (اولین آریایی های ساکن غرب ایران) ماساژتها از قبایل سیت نیز که از شیوه مادر نسبی و حکومت زنان پیروی می کردند، نمونه داد.
درست همان عواملی که باعث ارتقای پایگاه زنان شده این بار نصیب مردان شده و آنان را تا حد الوهیت و شایسته ستایش ، بالا برد. دراین دوره به علت محدود شدن شکار، مردان به کشاورزی روی آوردند و با اختراع خیش به جای کج بیل، موقعیت خویش را مستحکم ساختند و در پی آن موفق به کشف فنونی نیز در این رابطه شده اند، همچون دست یافتن به انرژی های نوین، اشکل نوین حمل و نقل ، خصوصیات فیزیکی غلات ، کشف قوانینی در زمینه فلزات ، ساخت مسکن با آجر و ...
بنابراین ، آن عامل اساسی که باعث شد تا جهان دیگری برای انسانها رقم بخورد، عامل اقتصادی _ تولیدی بود تا مرد را به عنوان تولید کننده جانشین زن سازد.
مسائل دیگری که در آن زمان رخ داده اند ، صرفاً پیامدهای چنین تغییری بوده اند. کشتزارهای وسیع با استفاده از خیش و نیروی حیوانات و سپس برده ها ، می توانست غذای جمعیت اضافه را تامین نماید و چون مشکلی از نظر حیات قابل وجود نداشت، یکجانشین شده و رفته رفته خانواده به عنوان سازمان اجتماعی ، جایگزین گروههای وسیعتر و بزرگتر شد. از طرف دیگر مازاد تولدی غذایی که به وسیله مردان تامین شده بود باعث بوجود آمدن قشر صنعتگر و نیز اقشاری چون پیشه ور، روحانی و نظامیان در مکانی به نام شهر شد.