لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
روند تحول ادبیات معاصر ایران ، بارها ، به علت های گوناگون اجتماعی _ فرهنگی ، قطع شده و پس از یک دوره فترت با دیگر با حرکتی تازه آغاز شده است . برای ارایه گزارشی به هم پیوسته از این تاریخ گسسته صد ساله ، نویسندگان را در سه نسل می توان دسته بندی کرد : پیشگامان ، نسل میانه ، نوخیزان آنچه ادبیات هر نسل را متفاوت با ادبیات نسل پیش میکند، تغییر نحوه نگاه به زندگی و طرز تلقی از وظیفه ادبیـات است. رد این تغییـرات را می توان در رمان ها و مجموعه داستانهای یک قرن اخیـر از 1274 تا 1377 .ش. دنبال کرد
پیشگامان : از 1274 تا 1320 ش
از قصه های منظوم ادبیات متقدم از قبیل شاهنامه فردوسی و مثنوی مولوی که بگذریم ، داستان های منثور فراوانی داشته ایم : از سمک عیار تا امیر ارسلان . اما برخلاف حکایت کوتاه که جایگاه والایی در سنت ادبی ایران داشت ، این داستان ها ی بلند هیچ گاه جدی گرفته نشدند و در حاشیه نظام ادبی مسلط ماندند و به ندرت به درجه ادبی بودن رسیدند . اما تاثیر آنها را ، به هنگام دگردیسی حکایت بلند و سنتی ایرانی به رمان اروپایی احساس می کنیم. نخستین رمان نویسان ایرانی از نظر شکل بخشیدن به حوادث رمان حول محور سفر و شیوه شخصیت پردازی از داستان ها ی بلند منثور، تاثیر پذیرفته اند . آثاری که اینان نوشتند ثمره برخورد تجدد با جامعه ای سنتی است ؛ برخوردی که موجد بحران نظام سیاسی و اجتماعی می شود و شکل گرفتن روشنفکرانی را در پی دارد که ضوابط جدیدی برای اصلاح جامعه پیشنهاد می کنند . در درون این تحولات اجتماعی و سیاسی است که شکلهای جدید ادبی و در درجه اول رمان رشد می کنند . رمان، زاده بحرانی است که بین شکل های خلق شده برای دنیایی در شرف فروپاشی و نابودی ، و شکل های تازه ای که پاسخگوی وضع جدیدند پدید می آید.
اما مهم ترین عواملی که زمینه های مادی پیدایش رمان فارسی را فراهم آورد صنعت چاپ و مطبوعات بود . رجال اصلاح طلبی مانند عباس میرزا قاجار پس از شکست ایرانیان در جنگ با روس ها به خود آمدند و دریافتند که آینده کشور بستگی به دست یابی به علوم جدید دارد . به همین منظور محصلاتی به فرنگ اعزام شدند. آنان در بازگشت به میهن ماشین های چاپ را به ارمغان آوردند و امکان پیدایش روزنامه ها و کتابها را فراهم ساختند. همچنین با ترجمه متون علمی تاریخی و ادبی ، دریچه تازه ای رو به جهان گشودند و دسترسی به متون تازه و شناخت فرهنگ غرب را آسان کردند.
چاپ، با تکثیر آثار آن ها از انحصار اشراف در آورد و به میان مردم برد . اما مهم ترین خدمت آن را باید در پیدایش مطبوعات دانست. مطبوعات ، با ساده کردن نثر در دگرگون سازی مفهوم ادبیات تاثیر گذاردند و به شکل گیری تفکر انتقادی یاری کردند . نشریاتی چون اختر ( چاپ استانبول ) و حبل المتین ( چاپ کلکته ) هم پایگاه و تکیه گاه نویسندگان نخستین متون داستانی جدید فارسی بودند و هم محلی برای تجربه کردن شیوه های تازه نگارش نویسندگانی چون دهخدا و جمال زاده نیز با نوشتن برای مطبوعات کار ادبی خود را آغاز کردند .مطبوعات نثر را ساده، و آماده به کار گرفته شدن در توصیفها و مکالمات کردند، و مترجمان شکل تازه رمان را در معرض دید ایرانیان قرار دادند .
بحث رمان نویسی در ایران اول بار به سال 1250 ش. در نامه میرزا فتحعلی آخوندزاده به میرزا آقا تبریزی مطرح شد . او فن رمان را متضمن فواید ملت و مرغوب طبایع خوانندگان دانسته بود و به دو ویژگی رمان، آموزندگی و سرگرم کنندگی، اشاره کرده بود آن گاه مترجمان نخستین رمان های اروپایی در عصر قاجار در مقدمه هایی که بر ترجمه های خود نوشتند، کوشیدند تا با تعریف نوع ادبی جدید رمان آن را به نظام ادبی ایران وارد کنند. ترجمه داستان تاریخی _ انتقادی آخوندزاده ( 1191_1257ش ) موسوم به ستارگان فریب خورده حکایت یوسف شاه در 1253 ش. فارسی منتشر شد. نویسنده از ورای داستانی که در عصر صفوی رخ می دهد ، خرافه پرستی ، بی قانونی و ستم چیرگی بر ایران عصر قاجار را توصیف می کند و راه چاره را در تشکیل مجلس مشورتی از دانایان ملت می داند. اما هنوز شرایط برای آفرینش این نحوه بیان جدیـد ادبـی ایـران فراهم نشـده بـود و رمـان در حـد یـک انـدیشه وجود داشت. دو دهه گذشت، تا اینکه در 1274 ش حاج زین العابدین مراغه ای ( 1218 – 1290 ش ) تاجر مشروطه خواه مقیم استانبول نخستین شبه رمان فارسی را با نام سیاحتنامه ابراهیم بیک نوشت. تجسم واقع گرایانه زندگی ایرانیان، میهن پرستی عمیق و انتقاد از همه جوانب جامعه ایرانی، جلد اول این رمان سه جلدی را به صورت نمونه گویایی از واقع گرایی پرشور در دوره مشروطه در آورده است.
مراغه ای نوع ادبی متعارف زمانه سفرنامه نویسی را به صورتی تخیلی برای بیان نظریات اجتماعی _ سیاسی خود به کار گرفت . در پی او عبدالرحیم طالبوف ( 1213 – 1289 ش ) در مسالک المحسنین ( 1284 ش ) و میرزا حبیب اصفهانی(1311- 1251ق ) در ترجمه آزاد و خلاق خود از سرگذشت حاجی بابا ( 1284 ش ) اثر جیمز موریه (1780 – 1849 م ) نیز از نوع ادبی سفرنامه ای بهره گرفتند. ساخت سفرنامه ای شیوه مناسبی برای نشان دادن خصلتهای شخصیت دوران به شمار می آید ؛ قهرمان داستان از عزلت به در می آید و با گشت و گذار در پهنه جامعه نابههنجاریها را می بیند و با مقایسه آنها با نظام زندگی ممالک پیشرفته لزوم تغییر آنها را گوشزد میکند. نویسندگان عصر مشروطه بیشتر به نقش اجتماعی ادبیات توجه داشتند و برای ساختار ادبی و زیبایی شناسی رمان اعتباری قایل نبودند. داستانهایشان به اقتضای شرایط انقلابی بیشتر از آنکه جنبه تخیلی داشته باشد نقد اجتماعی و خطابه در مدح عدالت و آزادی بود.
رمان فارسی حول درگیری قهرمان با نظام حاکم بر جامعه شکل می گیرد و این ویژگی عصری است که طبقه متوسط از وضع خود آگاه می شود، مفهوم ملت اهمیت می یابد و به فرد فرد انسان ها توجه می شود . رمان در زمانه ورود فرد عادی به عرصه رویدادهای تاریخی و معنی یافتن هستی او یکی از مهم ترین گونه های ادبی را تشکیل می دهد. بنیاد زیبایی شناسی جامعه ما با این تحول به کلی زیر و رو شده است ؛ یعنی از آن زیبا شناسی محدود و محلی که روبه گذشته ها و حفظ سنتها داشت به زیبایی شناسی جهانی و نامحدود که رو به جهان آینده و رویدادهای غیر مترقبه و ناشناخته دارد تغییر ماهیت داده است. در سال های پس از مشروطیت شاهد پیدایش رمان تاریخی رمان اجتماعی و داستان کوتاه هستیم.
رمان تاریخی
نوع مطرح ادبی سالهای شکست انقلاب مشروطه و جستجوی منجیهای پرقدرت برای برقراری امنیت اجتماعی است نویسنده رویگردان از ناملایمات زمانه عظمت را در شکوه برباد رفته ایران باستان جستجو میکند. رمان تاریخی ریشه در کار فکری کسانی دارد که در مسیر جریان به خود آیی ناشی از انقلاب مشروطه در جهت کشف تاریخ ملی کوشیدند. از جمله این کسان میرزا آقا خان کرمانی(1270 _ 1314 ق ) است که تاریخ ایران باستان را با نام آیینه اسکندری ( 1285 ش ) نوشت. کوششهای مترجمان رمانهای اروپایی مانند محمد طاهر میرزا مترجم رمانهای الکساندر دوما را نیز نباید نادیده گرفت . ترجمه بعضی از این گونه رمانها رشته تازه ای از ادبیات تاریخی اروپا را شناساند و اتفاقا با مذاق مردم ما خوب جور در می آمد نویسندگان رمانهای تاریخی در بند افسانه های تاریخی و ادبیات گذشته بودند و به جای تصویر واقع گرایانه یک دوره مشخص از تاریخ به عنوان زمینه ماجراهای مهیج عشقی و رزمی استفاده می کردند . نخستین رمان از این نوع را محمد باقر میرزا خسروی ( 1226 – 1298 ش )با نام شمس و طغرا ( 1287 ش) در سه جلد درباره هجوم مغولان به ایران نوشت.
موسی نثری ( 1260 _1332 ش ) در رمان عشق و سلطنت ( 1295 ش ) به فتوحات کوروش پرداخت. میرزا حسن خان بدیع ( 1251 _ 1316 ش ) نیز سرگذشت کوروش را دستمایه رمانی با نام داستان باستان ( 1299 ش ) کرد. میرزا عبدالحسین صنعتی زاده کرمانی ( 1275 – 1352 ش) رمان دامگستران یا انتقام خواهان مزدک ( 1299 و 1304 ش ) را درباره آخرین سالهای سلطنت ساسانیان و درگیری های آنان با مزدکیان و اعراب نوشت. از دیگر آثار او مانی نقاش ( 1305 ش ) و سلحشور ( 1312 ش ) است. حیدر علی کمالی ( 1248 – 1315 ش )رمان های موجوزتر و رمانتیک تری نوشت. او در مظالم ترکان خاتون ( 1306 ش ) حمله مغول به ایران را تصویر کرد و در لازیکا (1310 ش ) توصیفی به فارسی سره از جنگهای ایرانیان و رومیان ارایه داد. در میان نویسندگان رمان های تاریخی کار علی اصغر رحیم زاده صفوی ( 1273 – 1338 ش ) به سبب وارد کردن نوعی افسانه علمی در رمان تاریخی قابل ذکر است : شهربانو ( 1310 ش ) نادرشاه ( 1310 ش ) محمد حسین رکن زاده (1278 _ 1352ش ) در دلیران تنگستانی ( 1310 ش ) به مضمونی معاصر پرداخت و مبارزات مردم جنوب با استعمارگران انگلیسی را وصف کرد.
گرایشهای ملی گرایانه که از حمایت حکومت رضاشاه نیز برخوردار بود، آن چنان گسترشی یافت که حتی نویسندگانی از قبیل صادق هدایت و بزرگ علوی را نیز به نوشتن داستان های تاریخی ترغیب کرد. از دیگر رمان های تاریخی این دوره می توان به آثار زیر اشاره کرد : پهلوان زند ( 1312 ش) نوشته علی شیراز پور پرتو معروف به شین پرتو. ( 1286 – 1376 ش ) عشق و ادب ( 1313 ش )، اثر میرزا محمد علی خان آزاد ( 1258 – 1324 ش ) ، یعقوب لیث ( 1315 ش ) ، به قلم یحیی قریب. پیامبر ( 1316 ش ) ، اثر زین العابدین رهنما ( 1272 – 1368 ش ) آشیانه عقاب ( 1318 ش )، نوشته زین العبدین مؤتمن ( متولد 1293 ش)
رمان اجتماعی
نوع ادبی دیگری که سالهای 1300 ش پدید آمد رمان اجتماعی است. این نوع رمان از نظر ساختار تفاوت چندانی با رمان تاریخی ندارد و تنها به دلیل پرداختن به ماجراها و شخصیتهای معاصر از آنها متمایز می شود. شخصیتهای معاصری از قبیل کارمندان و زنان بر صحنه ظاهر می شوند و ماجراهای غم انگیزی را از سر می گذرانند که نشانه ای از دشوارییهای زندگی شهری در آستانه ورود جامعه به روزگار نو است . رمان تهران مخوف ( 1303 ش ) نوشته مرتضی مشفق کاظمی ( 1281 – 1356 ش ) ، اثری راهگشا در این زمینه بود . نویسنده ، ضمن بازگویی داستان عشق ناکام پسری فقیر به دختری اشرافی تصویرهای روشنی از وضع محلات، قهوه خانه ها، اماکن فساد، راهها و چاپارخانه های عرض راه ، مسافرت با گاری و درشکه و واگن شهری ، لباسها و اندیشه ها در دوران کودتای 1299 ش به دست می دهد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 40
روند رشد فن آوری در موتورهای دیزلی و بنزینی و موضوع گاز سوز
چکیده:
محدودیت های اعمال شده از طرف سازمانهای زیست محیطی، تدوین قوانین و استانداردهای جدید در کنترل میزان آلاینده های خروجی از موتورهای بنزینی و دیزلی موجب شده فن آوری موتورهای دیزلی و بنزینی به سوی سیستم های تغذیه و احتراق پیشرفته پاشیدن سوخت و احتراق با کنترل ECU گرایش یابد.
این حرکت علاوه بر دستاوردهای چشم گیر زیست محیطی موجب رضایت دارندگان اتومبیل و دستیابی به شتاب و قدرت برتر و بهره برداری اقتصادی تر از نظر مصرف سوخت شده است. طبق آخرین گزارشهای دریافتی از مراکز تحقیقاتی و کارخانه های سازنده خودروها، برنامه زمان بندی برای دستیابی به آلودگی در حدود صفر تا سال 2010 به طور جدی پیگیری شده و هم اکنون موتورهای بنزینی و دیزلی مرحله استاندارد EURO II را پشت سرگذاشته و تولیدات را به سطح استاندارد EURO III رسانده اند. موضوع به کارگیری سوختهای همگام با رشد فن آوری طراحی و تولید موتورهای پیشرفته همچنان پیگیری، و تطبیق فن آوری سوختهای گازی همگام، به طوری که باز هم از نظر سطح آلاینده های برتری های چشم گیر خود را نسبت به حالت گازوئیل و بنزنی سوز حفظ کرده اند. خصوصا با تاکید دانشمندان به اثر مخرب CO2 تولیدی از احتراق موتورهای بر لایه اوزون سوختهای گازی LPG و به ویژه CNG با، تعداد کم کربن در ساختمان مولکولی و در نتیجه تولید CO2 کمتر و همراه نداشتن ناخالصی ها به عنوان سوختهای پاک مطرح هستند.
روند رشد فن آوری موتورها در دو دهه گذشته از سرعت چشمگیری برخوردار بوده و رقابت سازنده ای با هدف تولید خودرو دیزلی و بنزینی و گازسوز با آلودگی کمتر در سطح کشورهای صنعتی وجود دارد. در این دو دهه صنعت خودرو کشور ما در این رقابت حضور نداشته و لذا مترادف با سطح فن آوری مورتوهای دیزلی و بنزینی در مورد گاز سوز نیز از قدیمی ترین سیستم تبدیل و تجهیزات مربوطه استفاده نموده است.
متاسفانه گزارشهای دریافتی نمایانگر این واقعیت تلخ است که به دلیل عدم رضایت مبانی طراحی و تبدیل خودروهای سبک به سوخت گازی با روش مهندسی اهداف نیست محیطی طرح بهره گیری از سوختهای گازی نیز یا کمرنگ و یا نا موفق بوده است و تولید این مجموعه های کیت های گاز سوز قدیمی و ناموفق همچنان ادامه دارد.
عطف به حرکت جدید صنایع خودروسازی به سوی تولید خودروهای به روز در سطح جهانی و ساخت خودروهای مشترک با کمپانی های صاحب نام، ارائه دهنده مقالة روند رشد فن آوری موتور و خودروها را در زمینه گاز سوز منطبق یا برتر از حالت گازوئیلی و بنزینی به بحث و تحلیل علمی می گذارد وبه ترتیب شش نسل تکاملی تجهیزات گازسوز بر روی خودروها را از سال 1980 الی 2000 به شرح ذیل پژوهش عمل و فن میکند:
سیستم گازسوز موتورها به روش کاربراسیون با ونتوری ثابت که هم اکنون درکشورها متداول است.
سیستم گازسوز موتورها به روش کاربراسیون، مخلوط کن متغیر.
سیستم گازسوز موتورها به روش کاربراسیون با شیر متغیر و کنترل الکترونیکی و کاتالیست دو راهه نوع رقیق سوز.
سیستم گاز سوز با روش کاربراسیون و شیر کنترل به روش ECU با کاتالیست سه راهه مدار بسته.
سیستم گازسوز با پاشیدن متمرکز با کنترل ECU و مدار بسته و کاتالیست سه راهه TBI.
سیستم گازسوز با پاشیدن چند نقطه ای و کنترل میکرو پروسسوری MPFI و کاتالیست سه راهه مدار بسته.
امید اینکه صنایع خودروکشور در زمینه فن آوری گازسوز نیز مترادف با برنامه های تولیدات جدید همگام شوند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 40
روند رشد فن آوری در موتورهای دیزلی و بنزینی و موضوع گاز سوز
چکیده:
محدودیت های اعمال شده از طرف سازمانهای زیست محیطی، تدوین قوانین و استانداردهای جدید در کنترل میزان آلاینده های خروجی از موتورهای بنزینی و دیزلی موجب شده فن آوری موتورهای دیزلی و بنزینی به سوی سیستم های تغذیه و احتراق پیشرفته پاشیدن سوخت و احتراق با کنترل ECU گرایش یابد.
این حرکت علاوه بر دستاوردهای چشم گیر زیست محیطی موجب رضایت دارندگان اتومبیل و دستیابی به شتاب و قدرت برتر و بهره برداری اقتصادی تر از نظر مصرف سوخت شده است. طبق آخرین گزارشهای دریافتی از مراکز تحقیقاتی و کارخانه های سازنده خودروها، برنامه زمان بندی برای دستیابی به آلودگی در حدود صفر تا سال 2010 به طور جدی پیگیری شده و هم اکنون موتورهای بنزینی و دیزلی مرحله استاندارد EURO II را پشت سرگذاشته و تولیدات را به سطح استاندارد EURO III رسانده اند. موضوع به کارگیری سوختهای همگام با رشد فن آوری طراحی و تولید موتورهای پیشرفته همچنان پیگیری، و تطبیق فن آوری سوختهای گازی همگام، به طوری که باز هم از نظر سطح آلاینده های برتری های چشم گیر خود را نسبت به حالت گازوئیل و بنزنی سوز حفظ کرده اند. خصوصا با تاکید دانشمندان به اثر مخرب CO2 تولیدی از احتراق موتورهای بر لایه اوزون سوختهای گازی LPG و به ویژه CNG با، تعداد کم کربن در ساختمان مولکولی و در نتیجه تولید CO2 کمتر و همراه نداشتن ناخالصی ها به عنوان سوختهای پاک مطرح هستند.
روند رشد فن آوری موتورها در دو دهه گذشته از سرعت چشمگیری برخوردار بوده و رقابت سازنده ای با هدف تولید خودرو دیزلی و بنزینی و گازسوز با آلودگی کمتر در سطح کشورهای صنعتی وجود دارد. در این دو دهه صنعت خودرو کشور ما در این رقابت حضور نداشته و لذا مترادف با سطح فن آوری مورتوهای دیزلی و بنزینی در مورد گاز سوز نیز از قدیمی ترین سیستم تبدیل و تجهیزات مربوطه استفاده نموده است.
متاسفانه گزارشهای دریافتی نمایانگر این واقعیت تلخ است که به دلیل عدم رضایت مبانی طراحی و تبدیل خودروهای سبک به سوخت گازی با روش مهندسی اهداف نیست محیطی طرح بهره گیری از سوختهای گازی نیز یا کمرنگ و یا نا موفق بوده است و تولید این مجموعه های کیت های گاز سوز قدیمی و ناموفق همچنان ادامه دارد.
عطف به حرکت جدید صنایع خودروسازی به سوی تولید خودروهای به روز در سطح جهانی و ساخت خودروهای مشترک با کمپانی های صاحب نام، ارائه دهنده مقالة روند رشد فن آوری موتور و خودروها را در زمینه گاز سوز منطبق یا برتر از حالت گازوئیلی و بنزینی به بحث و تحلیل علمی می گذارد وبه ترتیب شش نسل تکاملی تجهیزات گازسوز بر روی خودروها را از سال 1980 الی 2000 به شرح ذیل پژوهش عمل و فن میکند:
سیستم گازسوز موتورها به روش کاربراسیون با ونتوری ثابت که هم اکنون درکشورها متداول است.
سیستم گازسوز موتورها به روش کاربراسیون، مخلوط کن متغیر.
سیستم گازسوز موتورها به روش کاربراسیون با شیر متغیر و کنترل الکترونیکی و کاتالیست دو راهه نوع رقیق سوز.
سیستم گاز سوز با روش کاربراسیون و شیر کنترل به روش ECU با کاتالیست سه راهه مدار بسته.
سیستم گازسوز با پاشیدن متمرکز با کنترل ECU و مدار بسته و کاتالیست سه راهه TBI.
سیستم گازسوز با پاشیدن چند نقطه ای و کنترل میکرو پروسسوری MPFI و کاتالیست سه راهه مدار بسته.
امید اینکه صنایع خودروکشور در زمینه فن آوری گازسوز نیز مترادف با برنامه های تولیدات جدید همگام شوند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
روند تولید
در
شرکت
ایران خودرو
روند تولیدات ایران خودرو
خودرو و جهانىسازى
بحثهاى اخیر درباره صنعت خودروسازى ایران به ویژه در ارتباط با جهانىسازى و پیوند با زنجیره خودروسازان جهانى بررسى و کنکاش همه جانبهاى را براى پاسخ به پرسشهاى فراوانى که در اینباره وجود دارد مىطلبد . پرسشهایى مانند این که آیا خودروسازى ما در برابر امواج واردات که برخاسته است توان مقاومت دارد؟ آیا غولهاى بزرگ خودروساز براى پرکردن حفرههایى مثل بازار ایران در بازار به دقت تقسیم شده خودرو از فشار به خودروسازان ما خواهند کاست؟ فشارهایى همچون عضویت در WTO و عمل به توصیههاى بانک جهانى و صندوق بینالمللى پول مبنى بر خصوصىسازى و سیاستهاى تعدیل ساختارى و برداشتن یا کوتاهکردن دیوار تعرفه .
آیا براى گریز از استحاله در بازارهاى جهانى، پلتفورم مشترک و جهانىشدن منجى خودروسازى و قطعهسازى ما خواهد شد؟ آیا پروژههایى مانند ال ۹۰ صنعت خودروسازى ما را نجات خواهد داد یا ما را به زائده غولهاى صنعت خودروسازى تبدیل خواهد کرد ؟
جهانىسازى
جهانىسازى پدیده جدیدى نیست که با پیمان گات در سال ۱۹۵۵ یا حتى پس از پایان جنگ دوم جهانى پدید آمده باشد، بلکه روند جهانىکردن عمرى به درازاى انقلاب صنعتى دارد و در واقع از بدو تولد سرمایهدارى در حدود ۲۰۰ سال پیش و در بطن تولید سرمایهدارى آغاز شده است. سرمایهدارى جهانى در این سالهاى دراز همواره و به انحاى گوناگون در پى گسترش مناسبات خویش در سرتاسر پهنه گیتى بوده است.
از دهه ۱۹۸۰ و پس از پشت سر گذاشتن بحران بدهىهاى کشورهاى جنوب که باعث تسلط بیشتر آمریکا بر اقتصاد جهانى شد تئوریسینهاى کشورهاى صنعتى که در راس آن بانک جهانى و صندوق بینالمللى پول قرار داشت با پیچیدن نسخههایى چون تعدیل ساختارى که مجموعهاى از سیاستهاى کلان اقتصادى مانند خصوصىسازى ، کاهش هزینههاى دولتى و کاهش ارزش پول بود به تدریج راه را براى تجارت آزاد هموار نمودند . به ویژه این که پیمان گات به علت کشمکشهاى آمریکا و اروپا بر سر یارانههاى کشاورزى شدیداً لطمه خورده و به علت تغییراتى که در عرصه سیاست جهان پیش آمده بود به تدریج در حوزه تجارت آزاد کماثر مىگردید . شرکتهاى فراملیتى که به سرمایهگذارى در کشورهاى دیگر همان قدر نیاز دارند که ماهى به آب به دلیل تقاضاى بالا، نیروى کار ارزان ، قوانین و مقرراتى که به سود آنها و به زیان منافع ملى کشور میزبان عمل مىنماید ، به تدریج به سرمایهگذارى در کشورهاى پیرامونى روىآورده و با پیشکشیدن بحثهاى حقوقى که کمابیش در همه کشورهاى جهان پیرامونى با شدت و ضعفهایى جریان دارد سعى در بازکردن عرصههاى دیگرى بر روى سرمایههاى این شرکت ها دارند.
آمارها و یافتهها نشان مىدهد گرچه در کشورهاى تازه صنعتى شده آسیایى کالاهاى صنعتى با فناورى پیچیده و تولید کالاهاى مهارتطلب اکثراً توسط کشورهاى فراملیتى در این کشورها ایجاد شده است ، شرکتهاى فراملیتى با ایجاد محدودیتهایى بخشهاى صنایع با فناورى پیچیدهتر را از دسترس کشورهاى نوصنعتى دور نگه مىدارند . این محدودیتها عمدتاً ناشى از عواملى همچون تحقیق و توسعه و زیربناهاى توسعه ناکارآمد ، وابستگى به مقررات ویژه براى مجوز تامین شرکتهاى چندملیتى، ناسازگارى این شرکتها در سهم بخشهاى فناورانه پیشرفتهتر و موانع تجارى گزینشى و دیگر اشکال کنترل بازار توسط این شرکتها است.
در پیمان نفت که میان ایالات متحده آمریکا ، کانادا و مکزیک بسته شد تئوریسینهاى آمریکایى ادعا مىکنند پیمان نفت و سایر پیمانهایى از این دست ، در واقع نردبانى است که درصدر آن آمریکا قرار دارد . با دستیابى به فناورى پیشرفته و سرمایه بزرگ و دستمزد بالا براى نیروى کار داخلى و پس از آمریکا کشورهایى مانند مکزیک و شیلى و برزیل قرار دارند که توانایى تولید کالاهاى کاربر و تا حدودى سرمایهبر را دارند و پس از آنها کشورهایى که تنها مىتوانند با تولید موادخام از تولیدات دو گروه دیگر حمایت کنند. (جهانىکردن فقر و فلاکت، گردآورى و ترجمه احمد سیف) آنها استدلال مىکنند هر اندازه ایالات متحده آمریکا در دستیابى به فناورى پیشرفتهتر و تولیدات متکى بر فناورى اطلاعات جلوتر برود سایر کشورها را نیز به دنبال خود خواهد کشاند حال براى درک بهتر موقعیت خودروسازى ایران در جهان بد نیست اشاره اى به تاریخچه خودروسازى در ایران و جهان داشته باشیم. زیرا خودروسازى چنان چه بعداً خواهد آمد به علت سهم بالاى فناورى و سرمایهبرى فوقالعاده بیشتر از سایر صنایع در معرض تحولات جهانى بازار سرمایه و فناورى است.
خودروسازى در جهان
بیش از یک قرن از تولید انبوه خودرو در جهان سپرى شده است. در این سالها بسیارى کشورهاى توسعهیافته عطاى تولید خودرو را به لقایش بخشیده و به واردات
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
روند، بازتاب و نتایج قیام 15 خرداد 42
نویسنده:عبدالوهاب فراتی
درآمد:
تعیین مبدأ تاریخ انقلاب اسلامى و نیز تبیین علل و عوامل پیدایش آن، بسته به منظرى دارد که پژوهشگر در تحلیل رخدادهاى پیش از انقلاب، برمیگزیند. در یک منظر، امام خمینی رهبر نهضت اسلامى به عنوان رکنى از ارکان نهضت قلمداد میگردد و پژوهشگر با غیریت سازى از جایگاهى درباره این پدیده سخن میگوید تا قادر به فهم کلیت و اجزاء آن در عداد رخدادهاى قبل و بعد از آن باشد، از منظرى دیگر، پژوهشگر میکوشد تا تاریخ و علل و عوامل چنین رخدادى را نه از منظر خود بلکه از منظر رهبر انقلاب که عملِ «انقلاب» مخلوق و محصول درایت و مدیریت اوست، ردیابى نماید.
بنابر منظر اخیر، قیام پانزده خرداد 1342 نقطه آغاز انقلاب است که امام خمینى نیز در نامهاى به سید حمید روحانى مؤلف «تحلیلى بر نهضت امام خمینی» بدان صراحت کرده است. در حالیکه بنابر منظر نخست، قیام مذکور نه نقطه آغاز بلکه نقطه عطف انقلاب اسلامى به حساب میاید واحتمالاً جغرافیاى زمانى انقلاب در محدوده مبدأ آن به حوادثى همچون، کودتاى 28 مرداد 1332، شهریور 1320، کودتاى اسفند 1299، نهضت مشروطیت 1285 و حتى هنگامى که مدرنیته در اواسط دوره قاجاریه به ایران آمده است باز میگردد. طبیعتاً عقب و جلو رفتن مبدأ انقلاب اسلامى در تبیین علل و عوامل وقوع این انقلاب تأثیر زیادى خواهد گذاشت و تحلیلگر را با فرضیههاى متنوعى روبرو خواهد ساخت. این نوشتار میکوشد تا با بازخوانى مجدد قیام پانزده خرداد چهل و دو از منظر دوم به تحلیل این حادثه و تأثیرات آن بر نهضت اسلامى دست یابد.
الف- روند حوادث
قیام پانزدهم خرداد 1342 ریشه درحوادثى دارد که متعاقب تصویب لایحه انجمنهاى ایالتى و ولایتى در مهرماه 1341 به وقوع پیوستهاند. ناگفته نماند این لایحه نیز، خود روایت و بخش دیگرى از اصلاحات مورد نظر امریکا در اواخر دهه سى بود که به علت مخالفت ایتالله بروجردى با اصلاحات ارضى به تعویق افتاده بود. ایتالله بروجردى در پاسخ به فرستاده شاه که گفته بود: ما مجبور به انجام اصلاحات ارضى هستیم و کشورهاى همسایه نیز دست به چنین اصلاحاتى زدهاند، گفته بود: کشورهاى همسایه، اول جمهورى شده بعد چنین اصلاحاتى را انجام دادهاند اینجا که هنوز سلطنتى است.
اما با رحلت معظم له در فروردین 1340، مرجعیت یک دست و مطلق شیعیان بویژه ایرانیان، از میان رفت و بتدریج مقام مرجعیت یا به نجف اشرف منتقل و یا در بین تعدادى از مراجع قم از جمله امام خمینى تقسیم گردید. شاه نیز که اصلاحات مذکور را تا زمان حیات ایتالله بروجردى به تعویق انداخته بود، بلافاصله پس از رحلت ایشان، با انتصاب دکتر على امینى به نخستوزیرى در اردیبهشت ماه 1340 درصدد اجراى آنها برآمد. امینى براى آسوده شدن از مخالفتهاى احتمالى علماى قم علیه اصلاحات به قم رفت و با مراجع آن شهر دیدار و به طور خصوصى گفتوگو کرد: به هر ترتیبى که بود اصلاحات ارضى در بیستم دى ماه همان سال به تصویب رسید و به اجرا درآمد، امام خمینى که از یک سو ابعاد و نتایج اصلاحات را در هالهاى از ابهام میدید و از سوى دیگر از متهم شدن به طرفدارى از زمینداران میهراسید، مخالفتى علنى با اصلاحات نکرد و به انتظار تحولات بعدى نشست. با این همه شاه که از افزایش قدرت على امینى و نیز اعتماد کامل آمریکا به او در انجام اصلاحات، نگران به نظر میرسید به تکاپو افتاد و در سفرى به امریکا به دولت مردان آن کشور قول داد که حاضر است خودش اصلاحات را انجام دهد. بدین ترتیب امینى در 27 تیرماه 1341 استعفا داد و اسدالله عَلَم به جایش نشست. عَلَم تحصیلات عالیه نداشت و در میان مردم و مخالفان سیاسى چهره خوشنامى نبود، با این وجود، نفوذ بینظیرى در امور کشور داشت و از نزدیکترین و مورد اعتمادترین دوستان شاه به شمار میرفت، او که مأمور اجراى اصلاحات شده بود در 16 مهر 1341، لایحه انجمنهاى ایالتى و ولایتى را به تصویب رساند. در این طرح حق رأى بانوان در انجمنها تصریح گردید، قید اسلام از شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان حذف شد و در مراسم سوگند انتخاب شوندگان، ذکر «کتاب آسمانی» به جاى «قرآن»، کافى دانسته شد.
امام خمینی، در این مرحله به واکنشى سریع و قاطع اقدام نمود و با دعوت ایات عظام _شریعتمداری، گلپایگانی، مرعشی _به منزل مرحوم ایتالله حائری، موضوع را به بحث و تصمیمگیرى گذاشت. او در این جلسه، دورنماى نقشههاى رژیم شاه را خانمانسوز و مأموریت او را پاسدارى از منافع استعمار و امپریالیسم که با نابودى اسلام و ملت مسلمان همراه است قلمداد نمود. و چنین تصمیم گرفته شد که علاوه بر تلگرام ابراز مخالفت با شاه، علماى تهران و شهرستانها را در جریان امر قرار داده و دعوت به مقابله با دولت نمایند. شاه در پاسخ، خود را تبرئه و مسأله را به دولت احاله مینماید، امام خمینى در اعتراض به «عَلَم»، بدون آنکه القابى براى او ذکر کند، با لحنى شدید به نصیحت او پرداخته و ضمن رو در رو قرار دادن ملت و دولت، اعتراضات را فراتر از تصویبنامه یاد شده میبرد. سرانجام با پافشارى امام خمینى و اعتراضات مستمر که در دیدار با مردم و مکاتبه با برخى از علما ابراز میشد، علم در تلگرافى به سه تن از مراجع-غیر از امام خمینی- با خواستهاى آنان موافقت مینماید. امام خمینى با کافى نشمردن این واکنش و ضرورى دانستن لغو طرح مزبور در هیأت وزیران، موضوع جدید «خطر صهیونیسم» را به میان میکشد که به تعبیر ایشان در ایران در شکل «حزب بهایی» ظهور نموده است و از «عدم آزادى مطبوعات» و «نابسامانى زندگى مردم» سخن به میان میآورد. سرانجام، با عقبنشینى کامل دولت و لغو رسمى تصویبنامه در آذرماه، دامنه نزاع در این مرحله فروکش میکند.
در دى ماه همین سال، شاه اعلام میکند که قصد دارد اصول ششگانهاى را که بعداً از آن با عنوان «انقلاب سفید» یاد کرد، به رفراندوم بگذارد؛ الغاى رژیم ارباب رعیتی، ملى کردن جنگلها، فروش سهام کارخانجات دولتی، سهمیم کردن کارگران در منافع کارگاههاى تولیدى و صنعتى و اصلاح قانون انتخابات، مفاد اصول یاد شده بود. به رغم تلاشهایى که شاه در دعوت مراجع و جلب نظر آنها در عدم مخالفت و ابراز حمایت از حرکت مزبور نمود، در پى توجه شاه به ابعاد سیاسى طرح و اظهار اینکه ناگزیر از اجراى رفرمهاى یاد شده است، امام خمینى به عنوان مخالفى سرسخت، دست به واکنش میزند. ششم بهمن 1341، به عنوان روز رفراندوم یا به تعبیر شاه «تصویب ملی» اعلام میشود و در مقابل امام خمینی، در پاسخ به استفتاى جمعی، بنا به اشکالاتى که برمیشمارد- نظیر پیشبینى نشدن آن در قانون، روشن نبودن مقام صالحه اجرای آن در قانون، کم بودن مهلت بررسی، کافى نبود معلومات رأىدهندگان براى بررسى و وجود جو زور و فشار – آن را تحریم میکند. به دنبال انتشار اعلامیه امام خمینى و دیگر مراجع،پارهاى اغتشاشات و تظاهرات در تهران و قم رخ میدهدو شاه درصدد برمیاید با سفر به قم در جهت کنترل اوضاع اقدام نماید. ولى در سفر خود به قم با عدم استقبال و بیاعتنایى مواجه میشود و در واکنش بدین وضع، طى یک سخنرانى روحانیت را با تعابیر موهن «ارتجاع سیاه» و بدتر از «ارتجاع سرخ» مورد حمله قرار میدهد. سرانجام در 6 بهمن، رفراندوم انجام گردیده و اعلام میشود که اصول پیشنهادى شاهنشاه به تصویب ملت رسید.
کندى رئیس جمهور وقت آمریکا پیروزى شاه را تبریک میگوید و سفیر انگلیس رضایت ملکه انگلیس را به عَلَم اعلام مینماید و رادیو مسکو برنامه اصلاحى شاه را میستاید. امام خمینى به علما و مراجع پیشنهاد میکند در ماه رمضان – که از 8 بهمن آغاز میشد- از شرکت در نماز جماعت و سخنرانى خوددارى نموده، همه مساجد کشور تعطیل گردد و دلایل آن نیز به دنیاى اسلام اعلام شود. به دنبال این حرکت وضعیت فوقالعادهاى در کشور پدید آمده و مساجد در پارهاى از شهرها تعطیل مىگردد و ماه رمضان در هالهاى از تردید و سکوت آغاز میگردد. در عید فطر همان ماه -7 اسفند- امام خمینى با صدور اعلامیهاى نوروز 1342 را عزاى عمومى اعلام مىکند و در جلسهاى با مراجع و علماى قم از آنها نیز درخواست مینماید چنین اقدام کنند که برخى با این اقدام مخالفت مینمایند، ولى مألاً ایات عظام میلانی، شریعتمداری، روحانى و بهبهانى در اعلامیههاى جداگانه و چهل و شش نفر از علماى سرشناس تهران در اعلامیه مشترک، عید نوروز را عزاى عمومى اعلام میکنند. این واکنش وضعیت ویژهاى را در کشور پدید میآورد و سرآغاز دور تازهاى در مسیر تحولات این مقطع میگردد.
عصر دوم فروردین، هنگام برگزارى مجلس سرگوارى امام صادق(علیه السلام) از طرف ایتالله گلپایگانی، نیروهاى شاه به مدرسه فیضیه هجوم میبرند و با حمله به طلاب و به گلوله بستن مدرسه، اثاثیه حجرهها را در وسط مدرسه به آتش میکشند. در این حادثه عدهاى از طلاب کشته و زخمى شدند. در همین روز حمله مشابهى نیز به مدرسه طالبیه تبریز صورت میگیرد.
این واقعه طنین خود را در کشور بازیافت؛ نماز جماعت مساجد تهران و پارهاى دیگر از شهرها تا یک هفته تعطیل شدعلماى نجف، کربلا و مشهد با صدور تلگرامهایى واکنش نشان دادند و ایتالله خویى و شیرازی، شاه را عامل این جنایت تلقى نمودند و ایتالله حکیم تقاضاى مهاجرت مراجع ایران به نجف به عنوان اعتراض به شاه را نمود. رژیم شاه تلاش نمود واقعه را درگیرى میان مردم و دهقانان از یک سو و روحانیان از سوى دیگر، بر مسر مسأله اصلاحات ارضى و حق رأى بانوان معرفى نماید. شاه براى تحقیر روحانیان، دستور داد آنها به خدمت وظیفه اعزام شوند.در مقابل، امام خمینى از این امر استقبال نمود و طلاب را دعوت به فراگیرى خوب تعلیمات نظامى کرد.
امام خمینى به مناسبت چهلم حادثه فیضیه دعوت به برگزارى مجلس ختم نمود و روز بعد در بیانات آغاز درس حوزه، دولت را مورد حمله قرار داد. وى در همین زمان علماى نجف و قم را نیز مورد عتاب قرار میدهد. مذمت دولت در رابطه با حمایت از فرقه بهایى و یادآورى خطر نزدیکى ایران به اسرائیل از مضامین مورد تأکید امام خمینى در اظهارات خود بود، و لحن کلام او آشتیناپذیر و حملات او بیامان مینمود و هیچگونه طریق مصالحهاى را نمیپذیرفت. ایشان پیش از آغاز محرم، وعاظ را مورد خطاب قرار داد و از آنها خواست سیاستهاى ضد اسلامى شاه و همدستى او با اسرائیل را مورد انتقاد قرار دهند. ساواک نیز متقابلاً عدهاى از وعاظ را احضار نمود و از آنان خواست به سه مطلب اشاره نکنند؛ 1. بر ضد اعلى حضرت سخنى نگویند. 2. بر علیه اسرائیل مطلبى نگویند. 3. نگویند اسلام و قرآن در خطر است. امام خمینى بار دیگر این حرکت را مورد حمله قرار میدهد و بر همان مطلب، بیش از پیش تأکید میورزد.
امام خمینى از آغاز محرم در منزل خود مجلس روضهخوانى منعقد میکند و هر شب نیز به یکى از مجالس سوگوارى محلههاى قم سر میزند. پیشتر به مراجع و علماى قم نیز پیشنهاد کرده بود تا در روز عاشورا در مدرسه فیضیه سخنرانى نموده و از مظالم رژیم سخن گویند. در این زمان، غلیان و التهابى در شهر پدید آمده و بسیارى نیز از دیگر شهرها به قم آمدند. بعد از ظهر عاشورا – 13 خرداد- امام خمینى به طرف مدرسه فیضیه رهسپار شد. جمعیت بسیارى در
اطراف فیضیه و در صحن حرم تجمع نمودند. اکنون این امام بود که واکنشهاى او امواج اجتماعى را به حرکت در میآورد؛ وى در سخنرانى کوبنده خود، حادثه حمله به فیضیه را مورد مؤاخذه قرار میدهد، به اسرائیل و نقش او در سیاست ایران حمله میکند، و به نصیحت شاه میپردازد.صبح این روز در تهران نیز مردم به خیابانها ریخته و در میدان بهارستان و دانشگاه تهران تجمع میکنند. روز بعد نیز تظاهرات و حرکتهاى خیابانى ادامه مییابد. این حرکتها در قم در شکل دستههاى عزادارى تا پاسى از شب ادامه یافت. شاه دیگر دریافته بود که موجهاى خروشان در دستان امام قرار گرفته و بدینسان تصمیم میگیرد با حذف او از صحنه، به هر شکل ممکن، به کنترل امور بپردازد. در نیمه شب 12 محرم-15 خرداد- مأموران نظامى به منزل امام هجوم آورده، او را دستگیر نموده، به باشگاه افسران تهران و از آنجا به پادگان قصر منتقل مینمایند، ولى این حرکت خود منشأ انفجارهاى بعدى میگردد؛ در روز 15 خرداد با رسیدن خبر دستگیرى امام، مردم در شهر به حرکت در میایند، تظاهرات تبدیل به شورش گسترده خیابانى میشود و دستجات مردم بیمهابا در مواجهه با نظامیان مستقر در شهر قرار میگیرند. اکنون شهرهاى دیگرى غیر از قم و تهران نیز شاهد حرکت مردم بودند. در خیابانهاى مرکزى قم و تهران سیل جمعیت غیرقابل کنترل میشود. به تعبیر حسین فردوست از آنجا که تظاهرات 15 خرداد امرى سازمان نیافته و غیرقابل پیشبینى بود، تا یک روز پیش از آن نیز ساواک و شهربانى از آن بیاطلاع ماند و از این رو ساواک و نیروهاى انتطامى و نظامى سخت غافلگیر شدند و شاه شدیداً به وحشت افتاد؛بدینسان دستور آتش و کشتار خونین تنها راهى بود که شاه در مواجهه با این وضع پیش روى خود میدید. آتش گلوله و رگبار نظامیان در میادین و خیابانهاى اصلى تهران و قم و قتل عام کفنپوشانى که از ورامین به سمت تهران میآمدند، آخرین تلاشهاى رژیم در فرونشاندن بحران بود. در عین حال، سرکوب گسترده حرف آخر شد و «جنبش» مهار گردید. گرچه این جنبش با فرو خزیدن به درون لایههاى اجتماعى در سالهاى بعد لبههاى تیزتر خود را در سطوحى گستردهتر نمایان ساخت.