لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
مفاهیم سنتی معماری و شهرسازی ایران -قسمت دوم
بشر سنتی همه آفرینش و عالم خلقت را چون فیضان و تجلی حق ، واحد می بیند و با این کشف درونی که با طبیعت اشتراک ساختمان و تناسبی دارد که کمیت آن با ارقام ریاضی قابل تبیین است ، بکار خود ادامه می دهد . در نتیجه همه آفرینشهای انسان و طبیعت را چون صورتهای تکوینی مینگرد که با قوانین ریاضی مشابهت ، تقارن و هم آهنگی دارد . بنابراین زیبایی که در بلور برف مشاهده می شود ، به همان اندازه به نظام هندسی در جسمانی آن بستگی دارد که به استعداد و توانایی آن برای انعکاس بخشیدن نظامی متعالی تر و ژرف تر . پس چنین نتیجه می شود که همه شکلها ، سطحها و خطها ، هم آهنگ یا نسبتهایی که در طبیعت نهفته است و بازتاب زیبایی و جمال مثالی و رب النوعی است ، ترتیب یافته اند . پس در حالیکه بر پایه و شالوده ای عینی و واقعی استوار بوده مستقل از انسان و دگرگونیهای ذوق و سلیقه درون ذهنی او هستند . زیبایی و جمالی که عام و شامل کلی و جاویدان است بدست می آید و نظم و تناسب چون قوانینی کلی و جهانی هستند که انسان رویدادهای آن را با حساب ، هندسه و علم نسبت در مییابد . تناسب در فضا همان نقش را دارد که وزن در زمان با هماهنگی در صدا . همانطور که نظام کیهانی و صداهای هماهنگ بر حسب عدد قابل توجیه است دریافت و ادراک تناسب نیز از آن آغاز می شود . واحد چون خالق و آفریننده . از نقطه آغاز میکند و چون خط از نقطه میگذرد که حرکت آن مانند شعاع دایره است و سپس کره را بوجود می آورد . کره آشکارترین رمز و و تمثیل وحدت است و تقسیم آن به چند ضلعیهای منظم محاط اساس و بنیاد همه قوانین سنتی و هم آهنگی را نشکیل می دهد . بارزترین نمودار کنش و واکنش متقابل بین دایره و مربع در هنر سنتی مندل و یا تصویری است از جهات ، که در فرهنگهای گونگون به صورتهای مختلف نمایان شده است . مندل چون بازتابی از جهان و رویدادهای جهانی در درون همه چیز است و با قوانین اعداد و ارقام هندسه کار میکند . از وحدت آغاز میکند و پس از سیر در تجلیات و مظاهر دوباره به وحدت اصلی خویش باز می گردد . در آن واحد پایداری و بقای بهشت را چون صورتی ملکوتی و ناپایداری و فنی آنرات بصورت واقعیت زمانی جلوه گر میسازد . بلسان عرفانی آن تسلیم و رضای صوفی را در ژرف ترین معنای آن ، که تسلیم به ( من مطلق ) باشد – بیاد می آورد .
مفهوم سطح
گفتیم که در درون سلسله مراتب تعاریف مربوط به فضا ، اشکال بوسیله سطحهای خود محدود می شود . از آن حیث ، سطحها میتوانند وظایفی دوگانه انجام دهند و از لحاظ جسمانی میتوانند شکل را محدود کنند و از این جهت میتوانند فضاهای گسترده و نامحدود زمینی را تبلور دهند ، و از جهت عقلانی میتوانند با تکامل و گسترش صفات و ممیزات متعالی خود ، روح انسان را به مراحل اعلای واقعیت که در ورای فضاهای آفیده انسان قرار دارند رهنمون شوند .
ممیزات و صفات متعالی سطحها در هر یک از طرق زیر جلوه گر می شود و از اصالت ذاتی و غنای موادی که بکار گرفته می شود ، از طریق شکل و هیات سطح و زینت و آرایش آن و از ترکیب اثرات تزیین صورت و بکار گرفتن مواد اصیل و عالی . کیفیت متعالی مواد نتیجه ترکیب و تلفیق اجزاء آن و درجه روشنی و تیرگی آن و استعداد ذاتی آن برای شیفته کردن و مدهوش ساختن ذهن وقاد و تفکر گرا است . یک قطعه مرمر شفاف با جلوه گر ساختن اشکال گوناگون خود احساسی سرد وانعطاف پذیر است ولی تیرگی آن بر ذهن ما سنگینی میکند و ان را به ستوه می آورد پس از در اینجا حنبه های تکمیل کننده آهن راباید جستجو کرد تا ثقل ذاتی ان خفت گیرد و سطح تیره و کدر آن شکل قوام یابد و بتواند سایه افکنی کند و سایه بیافریند و نور روشن را جذب کند و بدیگر سخن آنگونه دگرگونی هایی که برای اهن برای رسیدن به هم اهنگی و تناسب کامل ضروری است باید جستجو گردد فنون بدست آوردن این حالت ، تعادل گرائی های طبیعی هندسی و هم آهنگ به وجود آورده است ،انتخاب موادی که بدون دگرگونی های زائد نمودار طبیعتی اصیل و شریف باشد ابتدایی ترین و طبیعی ترین روشهای به وجود آوردن تعادل است در اینجا گونه میانه روی و صرفه جویی در مواد آشکار است .که نتیجه ضروری و گریز ناپذیر خود ان مواد است . در مورد چوپ غالباًچوب هایی که دارای رگه های غنی است به کار میرود . نحوه ترکیب اجزا نتیجه خود طبعت و ماهیت مواد است .روشهای هندسی دو یا چند ماده را در طرحهایی یگانه یا چند گانه که به ویژگی طبیعی مواد و نیز به کیفیت متعالی اشکال و سطوح فراهم امده به هم می آمیزند . در اینجا اشکال نیرومند ساختمانی که با قوانین هندسی به وجود آمده است از طرحهای هندسی طرحهای خود نیرو میگیرد ، طرحهای آجری قبه شمالی مسجد جامع اصفهان و بقعه پادشاهان سامانی در بخاراو مقرنس های گچی ایوان گوهر شاد در مشهد نمونه بارزی از این نظام هندسی هستند . از ویژگی های ممتاز شیوه ( هماهنگ) ترکیب و تلفیق سیلان طبیعت با تغییر شکل هندسی سطح هاست . در این شیوه ساختمن مواد تاثرات بصری و ذهنی را به وجود نمی آورد ، بلکه هدف جستجوی طرحهای ططبیعی و کیفیت رنگ سطح ها دردرون یک هیئت جامع هندسی است .جنبه تعالی با بکاربردن طرحهای طبیعی که فضا را پر نمیکند و در چند سطح گوناگون بصورت برجسته در زمینهایی پذیرا یا خنثی گسترش یافته اسیت و به شکل خانه های هندسی قرارگرفته است یژبه وجود می آید . طاق سردر مسجد شیخ لطف اله در اصفهان نمونه ای از نمونه های بسیار از فن تزئین سطح است ، ظرافت بخشیدن اشکال هندسی با طرح و رنگ چنان بدست می آید که هم اثر آفریننده را توازن می بخشد و هم اینکه در کیفیت آن درجات مختلف را به وجود می آورد
. تعالی بخشیدن و اصالت دادن به سطح ها از طریق دگرگونی ماده آن هدف و مقصد اصلی آرایش سطح هاست زیرا فقط از این طریق ثقل و سنگینی ماده را از بین برد این قانون کلی کلی خواه در معماری ، آثار عظیم تاریخی و خواه در نقشه قالی و یا در سینی های کوچک برنجی صدق میکند .
نتیجه آن دور کردن شیئی از تاویل و تفسیر درون ذهنی و موهوم قراردادن هنر در سلطه امور جاودان و ابدی است .
دیوار با بافتهای آجرو ملات و طرحهای گچ و طرحهای رنگارنگ کاشی ها دگرگون میشود برروی طاقها و قبه ها طرحهای هندسیو گلدار کنده شده است که نمودار بروج ستارگان و خورشید با اشعه پرفروغ آن و مندل هاست تا بتوانند از ثقلی که آنها را از نظام الهی به دور میدارد بگریزند . این هنر بدین گونه فضارا از ثوری محسوس میکند که عقل و ذهن انسان را به ورای فضای محدود و به درجه اعلای شعور و. آگاهی و به جهان بی نهایت فرامی خواند . سطح های درون شهر مانند پوستی که هم ساختمان اصلی را میپوشاند و هم آنرا آشکار میکند گسترش و کمال یافته است . همانند پوست آنرا که ظاهرا " ساده است ، غنای هر دو فقط در درون آنها ظاهر میشود که در آن تخم های ظریف و یا دورنگ حقیقی آن نهفته است .همچنین در درون دورنمای شهر سطح های گسترده غالبا" با فضهای اصلی و مرکزی در میدان دید انسان پیوستگی دارد در درون جرم سه بعدی شهر پوشش تزئینی فقط در شکل های منفی که در فضایهای مثبت کنده شده است و در شکل برجسته کنبد ها ومناره ها که چون علامات مشخصی در میدان دید انسان در فضا قرارداد دارند یافت میشوند . این تاکید و توجه به درون و باطن در سیر مرکز گرای انسان به سوی مهبط روح در معماری و در آفریده های طبیعت جلوه گر شده است اثر بخشیده است . انسان در اینجا این گفته عربی را به یاد آورد که باطن را جستجو زیرا بهشت در باطن انسان است .
ابعاد تمثیلی
سطحهای کف اتاق ، دیوار و سقف هر یک نمودار هدف و غایت خاصی است و هر یک مثل و نمایشگر مفهوم عرفانی خاصی است .
در درون سلسله مراتب ابعاد مربوط به سطح طرحها در افزودن معنی و ژرفای آن سطح سیهم هستند و در عین حال سطحهای گوناگون را به یکدیگر پیوند می
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 261
فصل دوم
ادبیات وپیشینة تحقیق
خدا در قرآن
هر یک از کتب آسمانی ضمن آیات خود سیمای ویژه از خداوند را به دست میدهد که شناخت آن، نقش بسیار مهمی در فهم دیگر معارف دینی و میزان تعهد به دستورهای الهی دارد. مثلاٌ در کتب مقدس عهد عتیق ، با خدایی مادی، بخیل، دروغگو، پشیمان، فراموشکار، خسته، خشمگین و غیرحلیم، و ضعیف در برابر کید و قدرت انسان، و شیطان مواجهیم.
خدای عهد جدید موجودی مهربان است که برای بخشش گناه ذاتی آدمیان (خوردن از درخت ممنوعه ) زمینی شد و مصلوب گشت.
اما خدایی که در ترسیم قرآن شده، چگونه است و چه نقشی در هستی دارد و از سویی چه تأثیری نیز بر انسان مینهد؟ آیا جایگاهش در بالای کهکشانها، آسمانها وجبروت میباشد، یا اینکه نزدیک است و قریب؟ آیا فلسفی خشک است، یا اینکه دوستداشتنیترین محبوب و زیباترین موجودی است که میتوان با او از محبت و عشق دم زد؟
تلقی و دریافت ما از سیمای خداوند، توجیهگر نوع رابطهای است که با او برقرار میکنیم. مثلاً گروهی خدا را در فاصله بسیار دور از زندگی خود قرار میدهند و بلکه او را حذف میکنند و برخی نیز او را در دل و دیده و زندگی، حقیقتی یگانه یافته و حتی خود و دیگران را عدم فرض کردهاند. اینان که سرودهاند «ما عدمهاییم هستیهانما»، در خانه جز صاحبخانه ندیدهاند. کاملترین سیمای خداوند در قرآن ظهور یافته؛ قرآنی که ظرف تجلی کامل اسماء و صفات پروردگار.
اسما و صفات خدا در یک نگاه
و لله الأسماء الحسنی فادعوه بها.
قرآن مجید و روایات اسلامی خداوند را دارای «نامهای نیک» دانستهاند؛ نامهایی که بیانگر صفات اویند. آیه مذکور نامهای نیک را تنها از آن خداوند میداند.
اینکه «اسماء حسنی» مخصوص خداوند است، از این روست که اسماء او حاکی از کمالات اوست و از دیگر سو واجب الوجود، عین کمال و کمال مطلق است. از همین رو، کمال حقیقی از آن اوست و غیر او هر چه هست، ممکن الوجود و سراسر فقر و نیازست.
نامهای نیک خداوند که در قرآن و دیگر منابع اسلامی بر پارهای از آنها تأکید ویژه شده، فراواناند. مثلاً در برخی از روایات اسلامی برای خداوند نود و نه اسم و صفت نام برده شده است.
در قرآن نیز برای خداوند، اسما و صفات گوناگونی بر شمرده شده که در اینجا به برخی از آنها اشاره میکنیم:
«الله»؛ ذاتی که جامع همه کمالات است و آن کمالات را به طور مطلق دارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 255
فصل دوم
ادبیات وپیشینة تحقیق
خدا در قرآن
هر یک از کتب آسمانی ضمن آیات خود سیمای ویژه از خداوند را به دست میدهد که شناخت آن، نقش بسیار مهمی در فهم دیگر معارف دینی و میزان تعهد به دستورهای الهی دارد. مثلاٌ در کتب مقدس عهد عتیق ، با خدایی مادی، بخیل، دروغگو، پشیمان، فراموشکار، خسته، خشمگین و غیرحلیم، و ضعیف در برابر کید و قدرت انسان، و شیطان مواجهیم.
خدای عهد جدید موجودی مهربان است که برای بخشش گناه ذاتی آدمیان (خوردن از درخت ممنوعه ) زمینی شد و مصلوب گشت.
اما خدایی که در ترسیم قرآن شده، چگونه است و چه نقشی در هستی دارد و از سویی چه تأثیری نیز بر انسان مینهد؟ آیا جایگاهش در بالای کهکشانها، آسمانها وجبروت میباشد، یا اینکه نزدیک است و قریب؟ آیا فلسفی خشک است، یا اینکه دوستداشتنیترین محبوب و زیباترین موجودی است که میتوان با او از محبت و عشق دم زد؟
تلقی و دریافت ما از سیمای خداوند، توجیهگر نوع رابطهای است که با او برقرار میکنیم. مثلاً گروهی خدا را در فاصله بسیار دور از زندگی خود قرار میدهند و بلکه او را حذف میکنند و برخی نیز او را در دل و دیده و زندگی، حقیقتی یگانه یافته و حتی خود و دیگران را عدم فرض کردهاند. اینان که سرودهاند «ما عدمهاییم هستیهانما»، در خانه جز صاحبخانه ندیدهاند. کاملترین سیمای خداوند در قرآن ظهور یافته؛ قرآنی که ظرف تجلی کامل اسماء و صفات پروردگار.
اسما و صفات خدا در یک نگاه
و لله الأسماء الحسنی فادعوه بها.
قرآن مجید و روایات اسلامی خداوند را دارای «نامهای نیک» دانستهاند؛ نامهایی که بیانگر صفات اویند. آیه مذکور نامهای نیک را تنها از آن خداوند میداند.
اینکه «اسماء حسنی» مخصوص خداوند است، از این روست که اسماء او حاکی از کمالات اوست و از دیگر سو واجب الوجود، عین کمال و کمال مطلق است. از همین رو، کمال حقیقی از آن اوست و غیر او هر چه هست، ممکن الوجود و سراسر فقر و نیازست.
نامهای نیک خداوند که در قرآن و دیگر منابع اسلامی بر پارهای از آنها تأکید ویژه شده، فراواناند. مثلاً در برخی از روایات اسلامی برای خداوند نود و نه اسم و صفت نام برده شده است.
در قرآن نیز برای خداوند، اسما و صفات گوناگونی بر شمرده شده که در اینجا به برخی از آنها اشاره میکنیم:
«الله»؛ ذاتی که جامع همه کمالات است و آن کمالات را به طور مطلق دارد.
«واحد»؛ ذاتی که اجزایی ندارد و شبیه مانندی برای او نیست.
«صمد»؛ آقا و بزرگی که همگان دست حاجت به سوی او دراز میکنند و او از همه بینیاز است و از سویی مقصود همگان میباشد.
«اول»؛ کسی که از آغاز بوده، بی آنکه آغازی داشته باشد (ازلی).
«آخر»؛ کسی که آخر است، بی آنکه انتهایی داشته باشد (ابدی).
«باقی»؛ کسی که برای او فنا نیست.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 93
فصل دوم
2-1- حلقه و ایده آل :
تعریف : حلقه مجموعه ای است مانند R همراه با دو عمل دوتایی که معمولا با جمع و ضرب نشان می دهند به طوری که :
1 . ( R , + ) گروه آبلی است .
2 . به ازای هر R α , b , c (α b ) c = α ( b c ) . ( شرکت پذیر )
3 . . (α + b ) c = α c + b c , α ( b + c ) = α b + α c ( پخشی )
هرگاه علاوه بر این :
4 . اگر به ازای هر R α , b α b = b α گوییم حلقه تعویض پذیر است .
5 . هرگاه R شامل عنصری مانند 1 R باشد بطوری که : به ازای هر R α 1R . α = α . 1R = α آنگاه گوییم R یک حلقه تعویض پذیر یک دار است .
نکته : عنصر همانی جمعی حلقه عنصر صفر نام دارد و با 0 نمایش داده می شود .
تعریف : فرض کنید S , R حلقه و R → S : f یک نگاشت باشد در این صورت f را همومورفیسم ( یا همومورفیسم حلقه ای ) گوییم اگر و فقط اگر شرط های زیر برقرار باشند:
1 . به ازای هر R α . b f (α + b ) = f (α ) + f ( b ) ؛
2 . به ازای هر R α , b f (α b ) = f (α ) f ( b ) ؛
3 . f ( 1 R ) = 1 s
نکته : اگر f : A → B , g : B → C همومورفیسم حلقه ای باشند آنگاه ترکیبشان نیز همومورفیسم حلقه ای است .
تعریف : فرض کنید R یک حلقه تعویض پذیر باشد زیر مجموعه I از R را یک ایده آل می نامیم اگر شرط های زیر برقرار باشند :
1 . I زیر گروه جمعی R باشد .
2 . R r ، I i نتیجه بدهد R ir ؛
تعریف : فرض کنید R یک حلقه تعویض پذیر باشد . مقسوم علیه صفر R عضوی مانند R r است که به ازای آن عضوی مانند R y با شرط 0R ≠ r y .
تعریف : فرض کنید R حلقه تعویض پذیر باشد . در این صورت R را یک دامنه صحیح می گوییم اگر
1 . R حلقه صفر نباشد یعنی 0R ≠ 1R و
2 . 0R تنها مقسوم علیه صفر R باشد .
یا به عبارت دیگر اگر R α , b α b = 0 R آنگاه α = 0 R یا b = 0s .
لم 2- 1- 1 : اگر R دامنه صحیح باشد تنها مقسوم علیه صفر حلقه همان عضو صفر حلقه
است .
برهان : فرض کنید R α مقسوم علیه صفر R باشد آنگاه R b وجود دارد بطوری که α b = 0 و 0 ≠ b . چون R دامنه صحیح است لذا α = 0 یا b = 0 . ولی 0 ≠ b لذا باید α =0 . بنابراین تنها مقسوم علیه صفر α = 0 عضو صفر آن است .
تعریف : یک حلقه یکدار با خاصیت 0 R ≠ 1 R را که هر عنصر تا صفر آن یکه باشد حلقه بخشی نامیم .
تعریف : فرض کنید R حلقه تعویض پذیر باشد . عضور وارون پذیر ( یکه ) R عضوی چون R r است که به ازای آن عضوی مانند R u وجود داشته باشد بطوری که ru=1R .
تعریف : فرض کنید R حلقه تعویض پذیر باشد . می گوییم R میدان است اگر :
1 . R حلقه صفر نباشد یعنی 0R ≠ 1 R
2 . هر عضو ناصفر R وارون پذیر باشد
یا به عبارت دیگر هر حلقه بخشی تعویض پذیر را میدان گوییم .
نکته : هر میدان دامنه صحیح است ولی عکس این مطلب در صورت متناهی بودن حلقه برقرار است . ( قضیه 1- 6- 3 و 1- 6- 4 از مرجع [ 3 ] ) .
تعریف : فرض کنید S , R حلقه های تعویض پذیر بوده و f : R → S یک
همومورفیسم حلقه ای باشد در این صورت هسته f را که با ker f نشان می دهیم به صورت زیر تعریف می کنیم :
لم 2- 1- 2 : فرض کنید S , R حلقه های تعویض پذیر و f : R → S همومورفیسم حلقه ای باشد در این صورت k e r f = { 0 R } اگر و فقط اگر f یک به یک باشد .
برهان : فرض کنید R r , و به فرض ( ) f = ( r ) f . در این صورت
0 = ( ) f - ( r ) f = ( - r ) f لذا { 0 } = ker f - r . بنابراین = r . یعنی f یک به یک است . برعکس فرض کنید f یک به یک باشد و بفرض x عضو دلخواهی از ker f باشد در این صورت 0 s = ( x ) f . از طرفی چون 0 s = ( 0s ) f . بنابراین f ( x ) = 0 s از طرفی چون f ( 0 R ) = 0 s . بنابراین f ( x ) = f ( 0 R) و چون f یک به یک است لذا
x = 0R .
گزاره 2- 1- 1 : f ker ایده آلی از R است .
برهان : فرض کنید بنابراین داریم f ( β ) = 0 s و f (α ) = 0 2 . از طرفی می دانیم f (α + B ) = f (α ) + f ( β ) = 0 s + 0 s = 0 s لذا
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 125
2- فصل دوم: منشاء و مصادیق تعدد مسئولان در مسئولیت مدنی
1-2- گفتار اول: فعل با ترک فعل شخص
1- مبحث اول: استقلال در منشاء ضمان
1-1-1-2- بند اول: فعل یا ترک فعل انفرادی
الف) متون فقهی
ب) قوانین و مقررات موضوعه
2-1-1-2- بند دوم: فعل یا ترک فعل مشترک
الف): متون فقهی
ب) قوانین و مقررات موضوعه
2-1-2- مبحث دوم: عدم استقلال در منشاء ضمان
1-2-1-3- بند اول: عدم امکان تعیین مسئول یا مسئولان واقعی
الف) متون فقهی
ب) قوانین و مقرات موضوعه
2-2-1-2- بند دوم: عدم امکان رحجان بین مسئولان
الف) متون فقهی
ب) قوانین و مقررات موضوعه
2-2- گفتار دوم: مسئولیت ناشی از فعل دیگری و اشیاء
1-2-2- مبحث اول: مسئولیت ناشی از فعل دیگری
1-1-2-2- بند اول: مسئولیت مبتنی بر تقصیر براثر فعل یا ترک فعل ارتکابیدیگران
2-1-2-2- بند دوم: مسئولیت نوعی (عینی) و مسئولیت قراردادی براثر فعل ارتکابی دیگران
2-2-2- مبحث دوم: جمع بین ضمان متصل و مسئولیت ناشی از اشیاء
1-2-2-2- بند اول: جمع ضمان مقصر و مسئولیت مالک شیء
الف) جمع مسئولیت نوعی دارنده و مالک اتومبیل یا ضمان مقصر
ب) جمع مسئولیت مالک کالا و کشتی با ضمان مقصر با مسئول در خسارت مشترک دریایی
2-2-2-2- بند دوم: جمع ضمان مقصر و مسئولیت تولید کننده و سازنده
الف) مسئولیت ناشی از تولید
ب) مسئولیت ناشی از ساخت
3- فصل سوم: احکام تعدد مسئولان در مسئولیت مدنی
1-3- گفتار اول: احکام راجع به نوع مسئولیت مسئولان متعدد
1-1-3- مبحث اول: مسئولیت تضامنی
2-1-3- مبحث دوم: مسئولیت تضاممی
3-1-3- مبحث سوم: سایر انواع مسئولیتها
2-3- گفتار دوم: احکام راجع به حق زیاندیده در مراجعه به مسئولان
1-2-3- مبحث اول: رجوع برای کل خسارت
بند اول: ایجاد حق رجوع برای مرجوعالیه
(شرایط و مبنای حق زیاندیده)
بند دوم: عدم ایجاد حق رجوع برای مرجوعالیه
2-2-3- مبحث دوم: رجوع برای سهمی از خسارت
بند اول: مطالبه خسارت به نسبت مساوی
(شرایط و مبنای حق زیاندیده)
بند دوم: مطالبه خسارت به نسبت تأثیر در ایجاد خسارت
4- فصل چهارم: آثار مترتیب بر تعدد مسئوولان در مسئولیت مدنی
1-4- گفتار اول: تأثیر بر حق زیاندیده از حیث خسارت قابل مطالبه
1-1-4- مبحث اول: افزایش میزان خسارت قابل مطالبه
1-1-1-4- بند اول: بیمهگر تأمین اجتماعی، بیمهگر حوادث شخصی، بیمهگر مسئولیت
2-1-1-4- بند دوم
2-1-4- مبحث دوم: کاهش میزان خسارت قابل مطالبه قراردادهای تحدید مسئولیت
منظور قابل مطالبه است
روش قابل مطالبه نیست
تفاوت اشخاصی که موجب ایجاد خسارت شده از جهت میزان مسئولیت ایشان
2-4- گفتار دوم: تأثیر برحق زیاندیده از حیث تأمین و تضمین تدارک خسارت
1-2-4- مبحث اول: افزایش تضمین حق مطالبه خصارت از سوی زیاندیده
- فرار از خطر اعصار
- احتراز از جمعآوری دلایل و اثبات مسئولیت
2-2-4- مبحث دوم: کاهش تضمین حق مطالبه خسارت از سوی زیاندیده
2- فصل دوم: منشاء و مصادیق تعدد مسئولان در مسئولیت مدنی