لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
رابطه انسان با خدا
«عرصه عاشورا برای مجاهدان عرصهای برای نزدیکی و ایمان به خدا و شناخت او و عشق ورزیدن به خدا و شوق و تلاش و امید به دیدار او است.
در این شب مبارک قصد دارم در مورد شناخت خدا سخن بگویم که در طول تاریخ نمادهای بزرگی داشته و از بزرگترین این نمادها، حادثه کربلا بود.
در شبهای گذشته در مورد انسان و کرامت و مسئولیت و مقام او سخن گفتم ولی امشب در مورد رابطه انسان با خدا و ایمان به او سخن بگویم.
قبل از هر چیز باید بگویم که هر انسان باید بداند و ایمان داشته باشد که خداوند قادر و توانا و مدیر این دنیا را به وجود آورده و بر همه چیز آن سیطره کامل داشته و خداوندگار واقعی است. این نوع از شناخت در حقیقت نیاز به تلاش ندارد چرا که به فطرت و طبیعت انسان باز میگردد. از ابتدای زمان خلقت انسان چیزی به نام ایمان به خدا و عظمت خدا و توحید وجود نداشته و این مشکلی جدید است.
در کتابهای الهی و آسمانی میبینیم که ابلیس به عنوان اولین کسی که از دایره ایمان خارج شد، وجود خدا را تکذیب نکرد و تنها دچار تکبر و حسادت شد. هنگامی که ابلیس به خدا در مورد سجده بر انسان اعتراض کرد، به مقام خداوند اعتراف کرده و گفت تو مرا از آتش آفریدی و انسان را از خاک. بنا بر این در ابتدا مشکل، انکار خداوند نبود. حتی پس از اتفاقات میان ابلیس و آدم و سپس هبوط آدم به زمین، مشکلات انسان از انکار به خدا سرچشمه نمیگرفت. فرق میان انسانها در صداقت و میزان اخلاص نسبت به خدا بود. سپس شاهد بودیم که فرزند آدم برادرش را کشت که این نیز از تکذیب خداوند سرچشمه نمیگرفت بلکه ناشی از حسد بود.
مرحله دوم در ایمان، شناخت صحیح خداوند است. مردم با توجه به فطرت خود به خوبی میدانند که خداوندی وجود دارد که امور این زندگی را اداره میکند ولی در اینجا اشتباهی معرفتی مرتکب میشوند و خداوند واقعی را نمیشناسد. در طول تاریخ این مشکل وجود داشته و هنوز نیز ادامه دارد. برخی از انسانها در تاریخ و حتی در شرایط کنونی (مثلا در آفریقا و آمریکای جنوبی) خورشید را عبادت میکردند که این امر ناشی از آن بود که خورشید را بزرگ و قوی و نیرومند و پرنور میدانستند و آن را عبادت میکردند یا برخی دیگر ماه و ستارهها را عبادت میکردند یا حتی برخی حیوانات را پرستش میکنند و مثلا در برابر تمساح احساس ضعف میکنند و سپس به عبادت آن روی میآوردند. برخی دیگر از انسانها بتها و سنگها را میپرسند و عدهای نیز انسانهای دیگر را مثل نمرود و فرعون میپرستند.
این گونه از پرستشها و گم کردن خدای اصلی در طول تاریخ وجود داشته و هنوز نیز ادامه دارد. طبیعی است که دلایلی برای این امر وجود دارد که از جمله آنها میتواند جهل و نادانی و فریب شیطان و اهداف سیاسی و مالی و هوس شخصی پادشاهان یا حتی روحانیون را نام برد.
کسانی وجود داشتند که مردم را دعوت به پرستش بتها میکردند و از این امر سود میبردند یا پادشاهانی که مردم را وادار به پرستش خود میکردند. برخی از امور تحلیل متفاوتی دارد، مثل پرستش سنگ و بت بطوریکه این عده از ابتدا به خدا ایمان داشتند ولی میگفتند که خدا دیده نمیشود و ما این بتها را آفریده و به نمایندگی از خدا یا به جای خدا آنها را عبادت میکنیم.
اینجا باید به یک اشتباه رایج در مورد بتها اشاره کنم. امروز بسیاری از مسلمانان وجود دارند که مثلا مرقد پیامبر اکرم (ص) و ائمه را زیارت میکنند و عدهای نیز این امر را بتپرستی میدانند. طیبعی است که این امر اشتباه است، زیرا در اسلام تضمینهای عقیدتی و تربیتی و ایمانی وجود دارد و این عده مشغول زیارت این مراقد هستند در حالیکه برای صاحبان آن مقام خداوندی قائل نیستند. آیا کعبه جز مجموعهای از سنگ است؟ میبینیم که این کعبه از 1400 سال قبل برای مسلمانان تبدیل به بت نشده است و مسلمانان در تمامی این سالها به سوی آن سجده کرده و تبدیل به بت نیز نشده است. همین امر در مورد مراقد پیامبران و ائمه نیز وجود دارد.
اگر به زیارتنامهها بازگردیم میبینیم که در این زیارتنامهها تضمینهای فکری و عقیدتی و معرفتی وجود دارد. مثلا امام خمینی میگوید اگر شما میخواهید وارد مرقد پاک و مطهری بشوید ثواب دارد که در هنگام ورود ذکر بگویید و این تاکیدات در ابتدای زیارت برای دفع شیطان و کنار زدن اوهام از قلب و فکر این انسان است که مبادا از طرف شیطان فریب بخورد که این مقامی که مشغول زیارت آن است، خداست.
در این روزها نیز هنگامی که میگوییم «اشهد انک قد اقمت الصلوة» به این مفهوم نیست که به خداوندی او شهادت میدهیم بلکه شهادت میدهیم که امام حسین (ع) در راه خدا بوده و به او ایمان داشته است.
بنا بر این مقایسه در این زمینه صد در صد اشتباه است و رواج اینگونه امور باعث میشود انسانها از آنچه واقعا به آن نیاز دارند غافل شوند.
نیاز اصلی انسان شناخت اصلی خدا و حرکت به سمت او و خودداری از پرستش خداوندهای دروغین است.
انبیاء از ابتدا تلاش داشتند خداوند حقیقی را به مردم معرفی کرده و مردم را به سمت او هدایت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 80
بنام خدا
مقدمه:
در حقوق جزای اسلامی اصول بسیار مهمی دیده میشود که نه تنها در آن ایام بلکه در شرایط فعلی هم اهمیت خود را حفظ نموده اند. یکی از این اصول بسیار مهم و در رأس آن و به تعبیری یکی از اصول مسلم مذهب اسلام در امور کیفری اصل معروف قبح عقاب بلابیان و یا بعبارتی منع عقاب بلابیان می باشد یعنی تا زمانیکه عملی از ناحیه شارع به عنوان جرم تعریف نشده و مجازات شرعی هم برای آن معین نشده باشد، نمیتوان آن عمل را جرم دانست و برای آن مجازات تعیین نمود. این همان امریست که امروز تحت اصل قانونی بودن جرائم و مجازاتها در تمام قوانین کیفری دنیا دیده میشود. در آن زمان نیز شارع مقدس، جرائم هفتگانه زیر: سرقت – زنا – ارتداد – قذف – شرب خمر – سرقت مسلحانه و لواط را که مستحق حد بود تعریف نمود. و حد هر یک از آنها را هم بیان نموده است.
منظور از این اصل آن است که جرم و مجازات آن از طرف مقنن وضع شده باشد. در ایام قدیم چنین اصلی وجود نداشت. تنها قانون حمورابی و تا حدودی هم قوانین زردشت آنهم برای جلوگیری از انتقام شخصی برای پاره ای از جرائم که جنبه خصوصی داشتند (یعنی از جمله جرائمی بودند که از طرف فردی علیه فرد دیگر ارتکاب می یافت) مجازات تعیین نموده بودند. اما در حقوق جزائی اسلامی این امر جنبه کلی و همگانی یافت جرائم آن ایام و مجازات آنها تحت قاعده معین درآمد.
نه تنها برای جرائم خصوصی با پیروی از اصل معروف «چشم به جای چشم و دندان به جای دندان» مجازات قصاص برقرار گردید، بلکه برای بسیاری از جرائم که جنبه عمومی داشت، چون سرقت – زنا – شرب خمر – سرقت مسلحانه و غیره حد شرعی تعیین گردید.
فلاسفه مکتب کلاسیک معتقدند درست است که انسان به حکم طبیعت و غریزه خود مجبور به زندگی در اجتماع است و درست است که لازمه زندگی در اجتماع رعایت نظم و مقررات عمومی است، ولی بایستی این مقررات عمومی قبلاً بوی اعلام گردد تا مشارالیه بداند که از ارتکاب چه اعمالی ممنوع گردیده است. انسان هرگز قادر نخواهد بود بکمک قوانین اخلاقی و یا مذهبی حد و مرز اعمال مباح و ممنوع را بشناسد. فقط مقنن است که میتواند به نمایندگی از اجتماع این حد و مرز را تعیین و به اطلاع عامه برساند. هرگاه چنین اعلام قبلی به کسی نشده باشد، تعقیب بعدی وی برخلاف عدل و انصاف و منطق است. این استدلالات مورد قبول نویسندگان اعلامیه حقوق بشر قرار گرفت. ماده 18 اعلامیه حقوق بشر در این زمینه حاکی است: «...هیچکس را نمی توان مجازات نمود مگر بموجب قانونی که قبل از ارتکاب وضع و قانوناً مورد عمل قرار گرفته باشد...» نویسندگان این اصل آن چنان برای اصل قانونی بودن جرائم و مجازات ها اهمیت قائل بودند که با درج آن در اعلامیه حقوق بشر آنرا در ردیف سایر حقوق اساسی بشر قرار دادند.
امانوئل کانت یکی از فلاسفه طرفدار نظریه قرارداد اجتماعی معتقد است که هدف مجازات باید اجرای عدالت باشد و برای توضیح عقاید خود در این رابطه مثلی آورده، که به (تمثیل جزیره متروک) مشهور می باشد. وی می گوید فرض کنیم عده ای در جزیره دورافتاده تشکیل جامعه داده و با هم زندگی می نمایند. اینک به عللی افراد جزیره تصمیم به ترک جزیره و انحلال جامعه خود گرفته اند. باز هم فرض کنیم که مجرمی قبل از این مقدمات مرتکب قتل شده باشد. کانت معتقد است که آخرین وظیفه این جامعه قبل از ترک جزیره اعدام قاتل است. گرچه در چنین موقعیتی چون جامعه منحل می گردد و دیگر در آن جزیره جامعه باقی نخواهد ماند و بالنتیجه اجرای مجازات از نظر نفع اجتماعی امر کاملاً بی فایده ایست، معهذا «عدالت مطلق» و نظم اخلاقی که بالاتر و والاتر از نفع اجتماعی است وجوب چنین مجازاتی را مسلم و ضروری می نماید. مجرم بخاطر اجرای عدالت و اصل مسلم قانونی جرم و مجازات، بایستی مجازات شود. در مورد جرائم و مجازات ها کانت معتقد است که هدف اخلاق فقط خیر مطلق است و چون جرم عملی است که نظم اخلاقی را برهم زده است، لذا مرتکب باید مجازات شود تا بدین وسیله جبران اختلال نظم فراهم گردد.
بسیاری از دانشمندان، اصل قبح عقاب بلا بیان و یا به تعبیری اصل قانونی بودن جرائم و مجازات ها را مورد بررسی قرار دادند. و بهنگام بحث در عناصر متشکله جرم آنرا تجزیه و تحلیل می نمایند. ما تصور می کنیم که اولاً اصل قانونی بودن جرائم و مجازات ها یا به تعبیر شرعی اصل قبح عقاب بلا بیان، خود جزئی از اصل قانونی بودن حقوق جزاست. بنابراین شاید مصلحت آن باشد که مسئله در تحت زاویه وسیع تری مورد بررسی قرار گیرد. ثانیاً اصل قانونی بودن جرائم و مجازات ها ممکن است این توهّم را بوجود آورد که این اصل فقط در حقوق جزای ماهوی مؤثر بوده و در سایر قسمتها و از جمله آئین دادرسی کیفری تأثیری ندارد. و حال آنکه در آئین دادرسی کیفری نیز کلیه اقدامات و رسیدگی از جمله تشکیل محاکم – نحوه رسیدگی – حق دفاع متهم و غیره باید طبق مقررات و اصول قانونی باشد. بهمین علت هم ما تصمیم گرفتیم که به تبعیت از بعضی نویسندگان متأخر این مسئله را در محدوده وسیع تر مطالعه نمائیم. برای مطالعه این اصل نیز این فصل به دو مبحث تقسیم میشود. در مبحث اول پیدایش و تحولات اصل مزبور و دلائلی که بر وجوب آن وجود دارد و هم چنین انتقاداتی که نسبت به آن بعمل آمده مورد بحث قرار خواهد گرفت و در مبحث دوم اهمیت اصل مزبور از جهت قانون اساسی و محتوای این اصل ذکر خواهد شد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
به نام خدا
پیشگفتار
نماز اساسى ترین رشته ى الفت و عالى ترین عامل محبّت بین بندگان و حضرت حقّ است .
نماز نور دل و صفاى قلب و روح جان و سلامت روان و فروغ ذات عباد صالح خداست .
نماز واسطه ى محکمى است که تمام هستى انسان را به ملکوت هستى پیوند مى دهد و به مانند آن ، برنامه اى را براى ربط دادن آدمى به حقّ و حقیقت نمى توان یافت .
نماز پناه بى پناهان ، سنگر جهادگران ، گلستان روح افزاى عاشقان ، چراغ سحر مشتاقان ، نور وجود عارفان ، آرامش دل بینایان ، و سیر کمالى آگاهان است .
نماز زنده کننده ى جان ، ظهور دهنده ى حیات جاودان ، راز و نیاز دردمندان ، روشنى راه رهروان ، نور دیده ى بیداران ، سرمایه ى مستمندان ، دواى درد بى دردان ، نواى دل بى دلان ، دلیل گمراهان ، امید امیدواران ، سرّ حقیقى سحرخیزان ، سوز دل سوختگان ، حرارت روح افسردگان ، مایه ى بقاى جان ، و دستگیره ى نجات انسان از تمام مهالک است .
نماز برتر از همه ى عبادات ، جامع تمام کمالات ، منعکس کننده ى کلّ واقعیّات ، منبع برکات ، و کلید قفل تمام مشکلات است .
نماز خمیر مایه ى حیات ، تزکیه کننده ى صفات ، علاج زشت ترین عادات ، آورنده ى حسنات ، تبدیل کننده ى سیّئات ، باعث کرامات ، منبع فیض و افادات ، نگهدارنده ى انسان از حادثات ، مانع سانحات ، و حقیقت کائنات است .
نماز عشق سالکین ، عبادتى آتشین ، کارى بى قرین ، بهترین معین ، خورشید اهل زمین ، مونس اصحاب دین ، امنیّت جان غمین ، و رحمت واسعه ى حضرت ارحم الرّاحمین است .
نماز واقعیّتى روحانى ، امر واجب حضرت سبحانى ، نفخه ى رحمانى ، جان انسانى ، و نور یزدانى است .
نماز هویّت ایمان ، حقیقت جهان ، طریقت جان ، قدرت انسان ، و مایه ى بهشت و رضوان است .
نماز چشمه ى زمزم روح ، ساغر معنوى صبوح ، فتح الفتوح ، توبه ى نصوح ،حضرت حق را ممدوح ، اجمال قرآن را مشروح ، و در طوفان حوادث کشتى نوح است .
بدون نماز خود را اهل حقّ و حقیقت مدان و رسیدن فیض خاص الهى را به سوى خود توقّع مدار .
اکسیر وجود منهاى نماز بى سود است ، بى خبران از نماز بى خردانند و فراریان از این مقام گرفتار دام شیطانند .
ثروتمندانِ بى نماز فقیرند و تهیدستانِ با نماز از همه مستغنى تر . حقیقت و واقعیت همان است که عارف شوریده ى الوند ، حضرت باباطاهر ، فرموده :
خوشا آنان که اللّه یارشان بى ******************* که حمد و قل هو اللّه کارشان بى
خوشا آنان که دائم در نمازند ******************* بهشت جاودان بازارشان بى
ارزش و عظمت نماز
بى تردید ، در میان عبادات و مسائل معنوى و ملکوتى ، نماز از ارزش و اهمیّت خاصّى برخوردار است .
به اندازه اى که به نماز سفارش شده به چیزى سفارش نشده است .
نماز وصیّت حضرت حق ، و انبیا و امامان ، و عارفان و عاشقان ، و ناصحان و حکیمان است .
کتابى از کتاب هاى آسمانى حق خالى از آیات مربوط به نماز نیست .
از برنامه هاى بسیار مهمّ کتاب هاى عرفانى و اخلاقى و مخصوصاً کتب حدیث ، نماز است .
معارف الهى ، انسان بى نماز را انسان نمى دانند ، و هر بى نمازى را مستحقّ عذاب ابد و محروم از بهشت دانسته و بلکه جداى از نماز را حیوانى پست و موجودى تهیدست و تیره بختى بیچاره به حساب مى آورند .
نماز در زندگى و حیات انسان به اندازه اى ارزش دارد که اولیاى الهى براى یک لحظه از آن غافل نبودند و از هر راهى که ممکن بود دیگران را هم به این عبادت ملکوتى تشویق مى کردند .
نماز با این که به غیر مکلّف واجب نیست ولى به خاطر ارزش و اهمیّتى که دارد امامان معصوم دستور مى دادند که فرزندتان را از شش ـ هفت سالگى به جهان نماز ببرید و آنان را به سفر در این عرصه گاه معنوى تشویق کنید :
* عَنْ مَعاوِیَةَ بْنِ وَهَب قالَ : سَأَلْتُ اَباعَبْدِاللّهِ(علیه السلام) فى کَمْ یُؤْخَذُ الصَّبِىُّ بَالصَّلوةِ ؟ فَقالَ : فیما بَیْنَ سَبْعَ سِنینَ وَ سِتَّ سِنینَ(1) .
معاویة بن وهب که از بزرگان اصحاب امام ششم است از حضرت باقر (علیه السلام)مى پرسد : در چه زمانى کودکان خود را متوجّه نماز کنیم ؟ حضرت مى فرماید : در هفت و شش سالگى .
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِم عَنْ اَحَدِهِما (علیهم السلام) فِى الْصَبِىِّ مَتى یُصَلّى ؟ قالَ : اذا عقل الصَّلوةَ . قُلْتُ : مَتى یَعْقِلُ الصَّلوةَّ وَ تَجِبُ عَلَیْهِ ؟ قالَ لِسِتَّ سنین(2) .
محمّد بن مسلم که از یاران بى نظیر امامان است ، از حضرت باقر یا حضرت صادق (علیهما السلام) مى پرسد : کودک در چه زمانى نماز بخواند ؟ حضرت مى فرماید : وقتى که نماز را بفهمد . عرضه مى دارد : چه زمانى مى فهمد تا خواندن نماز بر او لازم باشد ؟ امام مى فرماید : در شش سالگى .
عَنِ الْحَلَبى ، عَنْ اَبى عَبْدِلله(علیه السلام) عَنْ اَبیهِ قالَ : اِنّا تَأْمُرُ صِبْیانَنا بِالصَّلوةِ اِذا کانُوا بَنى خَمْسِ سِنینَ ، فَمُرُوا صِبْیانَکُمْ بِالصَّلوةِ اِذا کانُوا بَنى سَبْعِ سِنینَ .
حلبى از راویان بزرگوار شیعه است از امام صادق (علیه السلام) نقل مى کند که حضرت از پدر بزرگوارشان امام باقر (علیه السلام) روایت مى کنند که ما فرزندانمان را در سن پنج سالگى به نماز امر مى کنیم ، پس شما آنان را به وقت هفت سالگى به دنیاى نماز حرکت دهید .
روایات بسیار مهمّ کتاب هاى پرارزش حدیث از سبک شمردن نماز شدیداً نهى مى کنند :
عَنْ اَبى جَعْفَر (علیه السلام) قالَ : لا تَتَهاوَنْ بِصلوتَکَ فَاِنَّ النَّبِىَّ (صلى الله علیه وآله وسلم) قالَ عِنْدَ مَوْتِهِ : لَیْسَ مِنّى مَنِ اسْتَخَفَّ بِصَلوتِهِ ، لَیْسَ مِنّى مَنْ شَرِبَ مُسْکِراً ، لایَرِدُ عَلَىَّ
ــــــــــــــــــــــــــــ
امام باقر (علیه السلام) مى فرماید : نمازت را سبک مشمار ، به حقیقت که رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) به وقت مرگش فرمود : هرکس نماز را سبک انگارد از من نیست ، هر کس شراب بنوشد از من نیست ، و الله قسم کنار کوثر بر من وارد نمى شود .
قالَ الصّادِقُ (علیه السلام) :اَنَّ شَفاعَتَنا لاتَنالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلواة(2) .
امام صادق (علیه السلام) فرمود : آن که نماز را سبک بشمارد ( و در نتیجه از خواندن آن محروم گردد یا همراه با شرایط بجا نیاورد ) به شفاعت ما نمى رسد .
* عَنْ اَبى عَبْدِاللّهِ (علیه السلام) قالَ : قالَ رَسُولُ اللّهِ (صلى الله علیه وآله وسلم) :لَیْسَ مِنْى مَنِ اسْتَخَفَّ بِالصَّلواةِ ، لایَرِدُ عَلَىَّ الْحَوْضَ لا وَالله(3) .
امام صادق (علیه السلام) از رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) روایت مى فرماید : از من نیست آن که نماز را سبک بشمارد ، و اللّه سبک شمارنده ى نماز کنار کوثر بر من وارد نمى شود .
قالَ الصادِقُ (علیه السلام) فى حَدیث : اِنَّ مَلَکَ الْمَوْتِ یَدْفَعُ الشَّیْطانَ عَنِ الْمُحافِظِ عَلَى الصَلوةِ وَ یُلَقِّنُهُ شَهادَةَ اَنْ لا اِلهَ اِلاَ اللهُ وَ اَنَّ مُحَمَداً رَسُولُ اللهِ فى تِلْکَ الْحالَةِ الْعَظیمَةِ(4) .
امام صادق (علیه السلام) در روایتى فرمودند : ملک الموت به هنگام قبض روح ، شیطان را از آن که بر نمازش محافظت داشته دفع مى کند تا نتواند به مسافر باایمان جهان آخرت ضرر برساند و در آن حالت هولناک ، شهادت به توحید و رسالت را به او تلقین مى کند .
* قالَ رَسُولُ اللهِ (صلى الله علیه وآله وسلم) : لاتُضَیِّعُوا صَلواتِکُمْ فَاِنَّ مَنْ ضَیَّعَ صَلواتَهُ حُشِرَ مَعَ قارُونَ وَ هامانَ ، وَ کاَن حَقاً عَلَى اللّهِ اَنْ یُدْخِلَهُ النّارَ مَعَ الْمُنافِقینَ(1) .
رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود : نماز خود را ضایع مکنید که ضایع کننده ى نماز با قارون و هامان محشور مى شود ، و بر خداوند لازم است او را همراه منافقان به آتش وارد کند .
عَنْ اَبى جَعْفَر (علیه السلام) قالَ : بَیْنا رَسوُلِ اللهِ (صلى الله علیه وآله وسلم) جالِسٌ فِى الْمَسْجِدِ اِذ دَخَلَ رَجُلٌ فَقامَ یُصَلّى فَلَمْ یَتِمَّ رُکُوعَهُ وَ لاسُجُودَهُ فَقالَ (صلى الله علیه وآله وسلم) : نَقَرَ کَنَقْرِ الْغُرابِ ! لَئِنْ ماتَ هذا وَ هکذا صَلوتُهُ لَیَمُوتَنَّ عَلى غَیْرِ دِینى(2) .
امام باقر (علیه السلام) مى فرماید : رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) با گروهى در مسجد نشسته بودند ، مردى وارد مسجد شد و رکوع و سجود نمازش را ناتمام بجاى آورد ، به نحوى که وضع رکوع و سجودش نماز را از حیثیّت نماز مى انداخت . رسول خدا فرمود : نوک زد مانند نوک زدن کلاغ ( کنایه از اینکه نمازش را عجیب با عجله خواند آن چنان که گویى نماز بنود ) ، چنان که مرد با چنین نمازى بمیرد با دین من نمرده است .
* قالَ الصّادِقُ (علیه السلام) : اَوَّلُ ما یُحاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصَّلوةُ ، فَاِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ سائِرُ عَمَلِهِ ، وَ اِذا رُدَّتْ رُدَّ عَلَیْهِ سائِرُ عَمَلِهِ(3) .
امام صادق (علیه السلام) فرمود : اوّل برنامه اى که انسان به آن محاسبه مى شود نماز است ، اگر پذیرفته شود بقیّه ى اعمال او نیز پذیرفته مى شود ، و اگر مردود گردد سایر اعمال او نیز مردود مى گردد .
قالَ اَبوُعَبْدِاللهِ (علیه السلام) : صَلوة فَریضَة خَیْرٌ مِنْ عِشْرینَ حِجَّةً ، وَ حِجَّةٌ خَیْرٌ مِنْ بَیْت مَمْلُوًّ ذَهَباً یُتَصَدَّقُ مِنْهُ حَتّى یَفْنى(1) .
امام صادق (علیه السلام) فرمود : یک نماز واحب از بیست حج بهتر است ، و یک حج بهتر است از خانه اى که پر از طلا باشد و تمام آن در راه خدا به صدقه برود .
عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ قالَ : سَمِعْتُ اَبا عَبْدِاللهِ (علیه السلام) یَقُولُ : حِجَّةٌ اَفْضَلُ مِنَ الدُّّنْیا وَ ما فیها ، وَ صَلوةُ فَریضَة اَفْضَلُ مِنْ اَلْفِ حِجَّة(2) .
یونس بن یعقوب مى گوید : از حضرت صاد (علیه السلام) شنیدم که مى فرمود : یک حج برتر است از دنیا و هر چه در آن است ، و یک نماز واجب از هزار حج برتر است .
عَنْ اَبى عَبْدِاللهِ (علیه السلام) قالَ : اِنَّ تارِکَ الصَّلوةِ کافِرٌ .
از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمود : به حقیقت که ترک کننده ى نماز کافر است .
عَنْ اَبى عَبْدِاللهِ (علیه السلام) عَنْ اَبیهِ عَنْ جابِر قالَ : قالَ رَسوُلُ اللهِ (صلى الله علیه وآله وسلم) : مابَیْنَ الْکُفْرِ وَ الاْیمانِ اِلاّ تَرْکُ الصَّلوةِ .
امام صادق از حضرت باقر (علیهما السلام) از جابر از رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) روایت مى کند که : بین کفر و ایمان جز ترک نماز چیزى نیست .
محمّد بن سنان از علل و فلسفه ى مسائل الهى از حضرت رضا (علیه السلام) در ضمن یک نامه سؤال مى کند ، امام هشتم در پاسخ به مسئله ى نماز مى نویسند :
* نماز اقرار به ربوبیّت حضرت حقّ عزّوجلّ ، و نفى شریک از وجود مقدّس او ، و ایستادن در پیشگاه عظمت آن جناب با ذلّت و مسکنت و خضوع
و اعتراف ، و طلب آمرزش نسبت به گناهان گذشته ، و صورت به خاک نهادن در هر روز برا تعظیم در برابر عظمت آن وجود مبارک ، و اینکه عبد به یاد حق و جداى از تجاوز به حقوق الهى و خاضع و خاکسار و راغب به رحمت واسعه و خواهان زیاد شدن ایمان و وسعت رزق و مداومت بر ذکر در شب و روز است ، ونیز عبد سیّد و مولا و مدبّر و خالقش را فراموش نکند تا دچار شرّ و طغیان نگردد ، و نیز به وسیله ى نماز از انواع معاصى حفظ گردد و ازافتادن در دریاى فساد مصون بماند(1) .
در روایت صحیح بسیار مهمّى از رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) روایت شده که فرمود :
* روزى امین وحى براى اداى وحى به نزد من آمد . هنوز آنچه را که باید بر من بخواند تمامش را نخوانده بود که ناگهان آوازى سخت و صدایى هولناک برآمد . وضع فرشته ى وحى تغییر کرد ، پرسیدم : این چه آوازى بود ؟ گفت : اى
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 68
به نام خدا
مقدمه
شیر به عنوان یک ماده ی غذایی ارزشمند نخستین و کامل ترین غذای نوزاد انسان و حیوان را تشکیل می دهد و در تمام طول دوران رشد عنصری حیاتی در جیره غذایی و الگوی تغذیه محسوب می شود .
مواد غذایی مختلفی که مورد استفاده بشر قرار می گیرند ، عمدتا به عنوان ماده غذایی آفریده نشده اند بلکه یک قسمت از یک موجود جاندار و یا زنده بوده و یا مثل تخم مرغ و عسل جهت برآوردن احتیاجات دیگری از قبیل ازدیاد نسل و تغذیه زمستانی می باشند .
مواد غذایی نباتی هر کدام قسمتی از گیاه و نبات مانند: میوه – ریشه – ساقه و برگ می باشند ، درحالی که شیر را به عنوان هدیه ای از مادر به فرزند خویش و به عنوان اولین ماده ی غذایی نوزاد باید شناخت که تمامی مواد غذایی مورد نیاز بدن را داراست .
مواد متشکله شیر و تأثیر عوامل مختلف بر آنها:
شیر را نمی توان به عنوان مخلوطی از پروتئین , چربی , کربوهیدرات , مواد معدنی و ویتامین ها معرفی نمود . چون مخلوط نمودن این مواد هیچ موقع شیر را به وجود نخواهد آورد و آزمایشات مختلف انجام یافته در این مورد نیز تا به حال نتیجه ای نداده است . مواد متشکله شیر از حالت خیلی ساده تا خیلی پیچیده ( کمپلکس ) که ترکیب و ساختمان قسمتی از آن ها هنوز به طور کامل مشخص و روشن نیست عبارتند از :
«« پروتئین ها – چربی ها – کربوهیدرات ها – مواد معدنی و ویتامین ها »»
تحقیقات زیادی که در این زمینه انجام شده و حتی تحقیقات سال های اخیر هم هنوز نتوانسته اند ترکیبات شیر را با تمام جزئیات آن روشن نماید .
طی روزهای نخست زایمان به لحاظ ایجاد دگرگونی گسترده در ترکیبات آن را « آغوز » می خوانند .
تغذیه نوزاد با « آغوز » بسیار مهم و ضروری است . وجود « فیزیم » زیاد در « آغوز » آن را ملین می کند و به این ترتیب در تمیز شدن روده های نوزاد و جلوگیر ی از تجمع میکروب های مضر نقش اساسی دارد . به همین دلیل وجود پاتن و مواد ایمنی ساز کارشنا سان علوم تغذیه مصرف آغوز کاملا طبیعی می دانند . همین کارشناسان در تشریح تفاوت های موجود بین شیر و آغوز می گویند . میزان پروتئین و چربی و در نهایت ماده ی خشک در آغوز بیشتر از شیر است و همچنین به خاطر تفاوت ترکیب پروتئین های آغوز با ترکیب پروتئین های شیر آغوز در مقابل مایه پنیر حساس نبوده و منعقد نمی شود ، بنابراین از آغوز نمی توان پرورش معمول پنیر تهیه کرد و شیر مانند: بسیاری از مواد غذایی دیگر خواص خود را به مدت زیادی نمی تواند حفظ کند .شیربه خودی خود حتی اگردربهداشتی ترین شرایط نیز دوشیده شود ، دارای میکروب است حتی اگر دام از سلامت کامل برخوردار باشد .
شیر پس از خروج از پستان در مرحله دوشش و پس از آن در معرض آلوده شدن به انواع میکروب ها می تواند قرار می گیرد .
شیر به صورت دایمی ترکیب و خواص خود را تغییر می دهد و این عمل تحت تأثیر میکرو ارگانیسم ها و آنزیم های موجود در ترکیب انجام می شود . شیر را نباید تنها به عنوان یک نوشیدنی تلقی کرد ، بلکه ماده ی خام و ماده اصلی خیلی از فرآورده های شیری از قبیل کره – خامه – پنیر – ماست – شیرهای کندانسه و خشک – بستنی و غیره را تشکیل می دهد و درجات خوبی و مقاومت و ارزش مواد فوق بسته به ماده ی تشکیل دهنده ی اصلی آن یعنی شیر می باشد.
برای این که بتوان به طور صحیح ترکیب شیر را بررسی کرد ، بهتر است آنرا به دو قسمت آب و ماده ی خشک تقسیم کنیم . قسمت اعظم ترکیب شیر را ( 4/87 % ) آب تشکیل می دهد. و آن محیطی است که تمام مواد متشکله شیر به صورت محلول و یا دیسپریسون در آن قرار گرفته اند . فونکسیون آب در بدن خیلی مهم است ، به طوری که نوزاد احتیاج آب بدن خود را از آب شیر تأمین می نماید . به غیر ازآب مواد دیگر متشکله شیر را تحت عنوان ماده ی خشک نام می بریم .
<<< آب – شیر = ماده خشک>>>
در شیر گاوه به طور کلی ماده خشک 6/12 درصد شیر را تشکیل می دهد که مهم ترین قسمت های ماده ی خشک را لاکتوز – چربی – مواد ازته – مواد مینرال تشکیل می دهند . در ترکیبات شیر لاکتوز بعد از آب از لحاظ مقدار بیشترین قسمت آن را تشکیل می دهد ، لاکتوزدر شیر گاو بیشتر از یک سوم ماده خشک یعنی 3/ 37درصد را تشکیل می دهد . یکی دیگر از مواد مهم ماده ی خشک شیر ، چربی است که مقدار آن در شیر به طور متوسط 7/3 % و در ماده ی خشک 4/29 % می باشد . این ماده سبک ترین ماده ی متشکله شیر بوده که فوری تحت تأثیر عوامل مختلف قرار گرفته و تغییر می یابد ، چربی به حالت امولسیون در داخل شیر قرار دارد .
چربی های شیر را از دو گروه چربی های حقیقی « گلیسیریدها » و یا موا د شبیه چربی و یا وابستگی به چربی تشکیل شده است .
مواد ازت دار :
مواد ازت دار به نسبت 4/3 % درشیرو 8/28 % از ماده ی خشک را تشکیل می دهد قسمت اعظم مواد ازت دار ( 95 % ) شیررا پروتئین ها تشکیل می دهند . پروتئین های شیر هم قسمت اعظم ( 80 % ) از کازئین تشکیل می شود .
مینرال یا مواد معدنی :
75/0 درصد شیر و 5/5 % ماده ی خشک را تشکیل می دهند . برخی از مواد معدنی که در بروز خیلی از خواص فیزیکی و شیمیایی و حتی تکنولوژی شیر موثرند ، محلول بوده و برخی دیگر به حالت کلوئیدی در داخل شیر موجود می باشنند . این مواد ( کلسیم – سدیم – پتاسیم – منیزیم – آهن – مس – ید ) به حالت فسفات ها و کلرورها وجود دارد .
کمیت های فیزیکی قابل اندازه گیری شیر :
وزن مخصوص شیر :
شیر ماده ای است که از تجمع مواد مختلفی به وجود آمده و مسلما وزن مخصوص هر یک از این مواد در وزن مخصوص شیر تأثیر به خصوصی خواهند داشت .به عبارت دیگر می توان گفت : وزن مخصوص شیر مقدار متوسطی است از وزن مخصوص مواد متشکله شیر ، وزن مخصوص شیر گاو به طور متوسط 023/1 می باشد یعنی 32/0 میلی گرم از آب مقطر سنگین تر است ( لازم به ذکر است که وزن مخصوص شیر قابل قبول در کارخانجات شیر داخلی مابین 028/1 – 032/1 می باشد ) . می توان گفت که هر چه نمونه شیر از لحاظ ماده ی خشک غنی بوده باشد به همان نسبت بر وزن مخصوص آن افزوده خواهد شد ، به عنوان مثال می توان شیر انسان با وزن مخصوص 030/1 و شیر گوسفند با وزن مخصوص 036 /1 و شیر گاوه با 032/1 را ذکر کر د و نتیجه گرفت که چون ماده ی خشک شیر انسان کمتر است و در نتیجه وزن مخصوص کمتری را دارا می باشد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 48
بنام خدا
بیولوژی(biology )
تاریخچه:
رابرت هوک(Robert hooke) فیزیکدان انگلیسی در سال 1665 با بررسی میکروسکوپی برش های چوب پنبه حفره های متعدد مجاور هم مشاهده نمود که هرکدام را به نام سلول به معنای اتاقک یا حفره کوچک نام نهاد.
در حدود همان زمان آنتونی وان لیون هوک (antony van leewwenhoek) دانشمند هلندی با میکروسکوپ ساده ای که ساخته بود ، موجودات تک سلولی را به صورت زنده در آب راکد ، خون و ... مشاهده نمود و آنها را جانوران کوچک نام نهاد . بنابراین لیون هوک که اورا پدر میکروسکوپ می نامند اولین کسی بود که سلول زنده را مشاهده نمود و نشان داد که سلول ها حفره های توخالی نیستند.
داتروشه (datrochet) ، گیاه شناس فرانسوی ، سلول را به عنوان واحد حقیقی سازنده موجودات زنده معرفی نمود. این موضوع که کلیه موجودات از واحدهای ساختمانی به نام سلول ساخته شده اند بعدها بنام نظریه سلولی خوانده شد.
در نیمه دوم قرن نوزدهم تقسیم هسته و میتوز و نیز اندامک ها و یا ارگانل های داخل سلولی مانند واکوئول ها ، پلاست ها ، میتوکندری و دستگاه گلژی و... توسط دانشمندان مختلف شناسایی شدند. از حدود سال 1950 ، مشاهده سلول ها با میکروسکوپ الکترونی اطلاعات دقیقتری در خصوص اندامک های سلولی و کار آنها در اختیار قرار داد .بتدریج مطالعات شیمایی و ملکولی نیز توسعه یافت بطوریکه در سال 1953 واتسون وکریک (waston & crick) موفق به کشف ساختمان ملکولیDNA شدند.
امروزه سلول را به عنوان واحد زندگی ،واحد ساختمانی و واحد کار موجودات زنده معرفی می کنند و موضوع سلول شناسی یا سیتولوژی (cytology) بعنوان شاخه ای از زیست شناسی سلولی (cell biology) مطرح می باشد.
شاخه های زیست شناسی سلولی :
زیست شناسی سلولی عبارتست از دانش مطالعه و شناخت سلول از جنبه های مختلف ملکولی ، ساختمانی ،عملکردی و غیره .لذا شاخه های متعددی مانند سیتولوژی (مطالعه ساختمان ، عمل و آسیب های سلولی)، فیزیولوژی سلولی(مطالعه عملکرد سلول و اجزاءآن)، ژنتیک سلولی (توارث سلول بویژه مطالعه کروموزوم ها)،شیمی سلولی(مطالعه ترکیبات شیمیایی سلولها)،فیزیک سلولی (مطالعه سلول با روشها و قوانین فیزیکی مانند پتانسیل غشایی، انتشار، جذب، اسمز وغیره در سلول ها)، زیست شناسی ملکولی (مطالعه ملکول های سازنده سلول ها از نظر نوع، شکل ، ساختمان و عملکردو..)و بعضی شاخه های دیگر نیز بوجودآمده است.
امروزه بیولوژی را فیزیک و شیمی ماده زنده تعریف می کنند . یعنی سلول بعنوان واحد ساختمانی موجودات زنده از ملکول های شیمیایی تشکیل شده که از همه قوانین فیزیکی و شیمیایی شناخته شده در مورد مواد غیر زنده تبعیت می کنند.حال این سوال مطرح می شود که علت اختلافات اساسی موجودات زنده و غیر زنده مانند تغذیه ، تولید مثل و تحریک پذیری چیست؟
پاسخ این سوال را در مجموعه عواملی می توان یافت که تحت عنوان منطق ملکولی حیات مطرح می باشد.
منطق ملکولی حیات:
نسبت درصد عناصر بدن جانداران با مواد بی جان متفاوت است. حدود 99% وزن بیشتر سلول ها از چهار عنصر هیدروژن،اکسیژن،کربن و نیتروژن تشکیل شده است. اما فراوان ترین عنصر های روی زمین اکسیژن،سیلیس،آلومینیوم و سدیم هستند. علت این امر این است که عنا صر چهارگانه N,C,O,H به بهترین وجهی می توانند پیوندهای پایدار ایجاد نمایند.
تمام ملکول های جانداران از مواد اولیه ساده مانند دی اکسید کربن ،آب و ازت که در طبیعت وجود دارند ساخته شده اند. از ترکیب بیوشیمیایی این مواد مصالح ساختمانی ملکولهای حیاتی جانداران یعنی منونوکلئوتیدها،اسیدهای آمینه ،منوساکاریدها واسیدهای چرب بترتیب بعنوان مصالح ساختمانی اسیدهای نوکلئیک ،پروتئین ها،پلی ساکاریدها و لیپیدها بوجودآمده اند .
اسید های نوکلئیک و پروتئین ها را ملکولهای درشت آگاه کننده (informational macromolcule) می نامند. زیرا از نظر ساختمانی حامل اطلاعاتی می باشند یعنی ترتیب قرار گرفتن نوکلئوتیدها در اسیدهای نوکلئیک و ترتیب قرار گرفتن اسیدهای آمینه در پروتئین ها منجر به صدور فرمانهایی در سلول می شود.احتمالا اولین موجودات زنده ساختمانی متشکل از این ماکرو ملکول ها داشته اند.
از ترکیب بیو شیمیایی پروتئین ها با اسیدهای نوکلئیک ، پلی ساکاریدها و لیپیدها اجزاء مختلف سلولی تشکیل می شود.
طبقه بندی موجودات زنده:
موجودات زنده عبارتند از : جانوران ،گیاهان ،پروتیست ها یا آغازیان (شامل قارچ ها،جلبک ها ،پروتوزوئر ها یا تک یاخته ای ها و باکتری ها )و ویروس ها.
سلول هایی که فاقد غشاء هسته ای باشند(مانند باکتری ها) بنام پروکاریوت نامیده می شوند. سلو های گیاهان ،جانوران ، قارچ ها ،جلبک هاو پروتوزوئرها که هسته واقعی دارند بنام اوکاریوت نامیده می شوند.
شکل و ساختمان سلول