دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق درمورد؛ حضرت فاطمه زهرا

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

مقدمه

فاطمه (علیها السلام) در نزد مسلمانان برترین و والامقام ترین بانوی جهان در تمام قرون و اعصار می‌باشد. این عقیده بر گرفته از مضامین احادیث نبوی است. این طایفه از احادیث، اگر چه از لحاظ لفظی دارای تفاوت هستند، اما دارای مضمونی واحد می‌باشند. در یکی از این گفتارها (که البته مورد اتفاق مسلمانان، اعم از شیعه و سنی است)، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرمایند: "فاطمه سرور زنان جهانیان است". اگر چه بنابر نص آیه شریفه قرآن، حضرت مریم برگزیده زنان جهانیان معرفی گردیده و در نزد مسلمانان دارای مقامی بلند و عفت و پاکدامنی مثال‌زدنی می‌باشد و از زنان برتر جهان معرفی گشته است، اما او برگزیده‌ی زنان عصر خویش بوده است. ولی علو مقام حضرت زهرا (علیها السلام) تنها محدود به عصر حیات آن بزرگوار نمی‌باشد و در تمامی اعصار جریان دارد. لذا است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در کلامی دیگر صراحتاً فاطمه (علیها السلام) را سرور زنان اولین و آخرین ذکر می‌نمایند. اما نکته‌ای دیگر نیز در این دو حدیث نبوی و احادیث مشابه دریافت می‌شود و آن اینست که اگر فاطمه (علیها السلام) برترین بانوی جهانیان است و در بین زنان از هر جهت، کسی دارای مقامی والاتر از او نیست، پس شناخت سراسر زندگانی و تمامی لحظات حیات او، از ارزش فوق العاده برخوردار می‌باشد. چرا که آدمی با دقت و تأمل در آن می‌تواند به عالیترین رتبه‌های روحانی نائل گردد. از سوی دیگر با مراجعه به قرآن کریم درمی‌یابیم که آیات متعددی در بیان شأن و مقام حضرتش نازل گردیده است که از آن جمله می‌توان به آیه‌ی تطهیر، آیه مباهله، آیات آغازین سوره دهر، سوره کوثر، آیه اعطای حق ذی القربی و... اشاره نمود که خود تأکیدی بر مقام عمیق آن حضرت در نزد خداوند است. این آیات با تکیه بر توفیق الهی، در مقالات دیگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت. ما در این قسمت به طور مختصر و با رعایت اختصار، به مطالعه شخصیت و زندگانی آن بزرگوار خواهیم پرداخت.

 نام، القاب، کنیه‌ها

 نام مبارک آن حضرت، فاطمه (علیها السلام) است و از برای ایشان القاب و صفات متعددی همچون زهرا، صدیقه، طاهره، مبارکه، بتول، راضیه، مرضیه، نیز ذکر شده است.

فاطمه، در لغت به معنی بریده شده و جدا شده می‌باشد و علت این نامگذاری بر طبق احادیث نبوی، آنست که: پیروان فاطمه (علیها السلام) به سبب او از آتش دوزخ بریده، جدا شده و برکنارند.

زهرا به معنای درخشنده است و از امام ششم، امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که: "چون دخت پیامبر در محرابش می‌ایستاد (مشغول عبادت می‌شد)، نورش برای اهل آسمان می‌درخشید؛ همانطور که نور ستارگان برای اهل زمین می‌درخشد."

صدّیقه به معنی کسی است که به جز راستی چیزی از او صادر نمی شود. طاهره به معنای پاک و پاکیزه، مبارکه به معنای با خیر و برکت، بتول به معنای بریده و دور از ناپاکی، راضیه به معنای راضی به قضا و قدر الهی و مرضیه یعنی مورد رضایت الهی.

کنیه‌های فاطمه (علیها السلام) نیز عبارتند از ام الحسین، ام الحسن، ام الائمه، ام ابیها و...

ام ابیها به معنای مادر پدر می‌باشد و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دخترش را با این وصف می‌ستود؛ این امر حکایت از آن دارد که فاطمه (علیها السلام) بسان مادری برای رسول خدا بوده است. تاریخ نیز گواه خوبی بر این معناست؛ چه هنگامی که فاطمه در خانه پدر حضور داشت و پس از وفات خدیجه (سلام الله علیها) غمخوار پدر و مایه پشت گرمی و آرامش رسول خدا بود و در این راه از هیچ اقدامی مضایقه نمی‌نمود، چه در جنگها که فاطمه بر جراحات پدر مرهم می‌گذاشت و چه در تمامی مواقف دیگر حیات رسول خدا.

مادر و پدر

همانگونه که می‌دانیم، نام پدر فاطمه (علیها السلام) محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) است که او رسول گرامی اسلام، خاتم پیامبران الهی و برترین مخلوق خداوند می‌باشد. مادر حضرتش خدیجه دختر خویلد، از زنان بزرگ و شریف قریش بوده است. او نخستین بانویی است که به اسلام گرویده است و پس از پذیرش اسلام، تمامی ثروت و دارایی خود را در خدمت به اسلام و مسلمانان مصرف نمود. خدیجه در دوران جاهلیت و دوران پیش از ظهور اسلام نیز به پاکدامنی مشهور بود؛ تا جایی که از او به طاهره (پاکیزه) یاد می‌شد و او را بزرگ زنان قریش می‌نامیدند.

 

ولادت

 فاطمه (علیها السلام) در سال پنجم پس از بعثت و در روز 20 جمادی الثانی در مکه به دنیا آمد. چون به دنیا پانهاد، به قدرت الهی لب به سخن گشود و گفت: "شهادت می‌دهم که جز خدا، الهی نیست و پدرم رسول خدا و آقای پیامبران است و شوهرم سرور اوصیاء و فرزندانم (دو فرزندم) سرور نوادگان می‌باشند." اکثر مفسران شیعی و عده‌ای از مفسران بزرگ اهل تسنن نظیر فخر رازی، آیه آغازین سوره کوثر را به فاطمه (علیها السلام) تطبیق نموده‌اند و او را خیر کثیر و باعث بقا و گسترش نسل و ذریه پیامبر اکرم ذکر نموده‌اند. شایان ذکر است که آیه انتهایی این سوره نیز قرینه خوبی براین مدعاست که در آن خداوند به پیامبر خطاب می‌کند و می‌فرماید همانا دشمن تو ابتر و بدون نسل است.

 

مکارم اخلاق

 سراسر زندگانی صدیقه طاهره (علیها السلام)، مملو از مکارم اخلاق و رفتارهای نمونه و انسانی است. ما در این مجال جهت رعایت اختصار تنها به سه مورد اشاره می‌نماییم. اما دوباره تأکید می‌کنیم که این موارد، تنها بخش کوچکی از مکارم اخلاقی آن حضرت است.

1-   از جابر بن عبدالله انصاری، صحابی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) منقول است که: مردی از اعراب مهاجر که فردی فقیر مستمند بود، پس از نماز عصر از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) طلب کمک و مساعدت نمود. حضرت فرمود که من چیزی ندارم. سپس او را به خانه فاطمه (سلام الله علیها) که در کنار مسجد و در نزدیکی خانه رسول خدا قرار داشت، راهنمایی نمودند. آن شخص به همراه بلال (صحابی و مؤذن رسول خدا) به در خانه حضرت فاطمه (علیها السلام) آمد و بر اهل بیت رسول خدا سلام گفت و سپس عرض حال نمود. حضرت فاطمه (علیها السلام) با وجود اینکه سه روز بود خود و پدر و همسرش در نهایت گرسنگی به سر می‌بردند، چون از حال فقیر آگاه شد، گردن‌بندی را که فرزند حمزه، دختر عموی حضرت به ایشان هدیه داده بود و در نزد آن بزرگوار یادگاری ارزشمند محسوب می‌شد، از گردن باز نمود و به اعرابی فرمود: این را بگیر و بفروش؛ امید است که خداوند بهتر از آن را نصیب تو نماید. اعرابی گردن‌بند را گرفت و به نزد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بازگشت و شرح حال را گفت. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از شنیدن ماجرا، متأثر گشت و اشک از چشمان مبارکش فرو ریخت و به حال اعرابی دعا فرمود. عمار یاسر (از اصحاب پیامبر) برخاست و اجازه گرفت و در برابر اعطای غذا، لباس، مرکب و هزینه سفر به اعرابی، آن گردن‌بند را از او خریداری نمود. پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) از اعرابی پرسید: آیا راضی شدی؟ او در مقابل، اظهار شرمندگی و تشکر نمود. عمار گردن‌بند را در پارچه ای یمانی پیچیده و آنرا معطر نمود و به همراه غلامش به پیامبر هدیه داد. غلام به نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و جریان را باز گفت. حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) غلام و گردن‌بند را به فاطمه (علیها السلام) بخشید. غلام به خانه‌ی صدیقه اطهر آمد. زهرا (علیها السلام)، گردن‌بند را گرفت و غلام را در راه خدا آزاد نمود.

گویند غلام در این هنگام تبسم نمود. هنگامی که علت را جویا شدند، گفت: چه گردن‌بند با برکتی بود، گرسنه‌ای را سیر کرد و برهنه‌ای را پوشانید، پیاده‌ای را صاحب مرکب و فقیری را بی‌نیاز کرد و غلامی را آزاد نمود و سرانجام به نزد صاحب خویش بازگشت.

2-   رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در شب زفاف پیراهن نویی را برای دختر خویش تهیه نمود. فاطمه (علیها السلام) پیراهن وصله‌داری نیز داشت. سائلی بر در خانه حاضر شد و گفت: من از خاندان نبوت پیراهن کهنه می‌خواهم. حضرت زهرا (علیها السلام) خواست پیراهن وصله‌دار را مطابق خواست سائل به او بدهد که به یاد آیه شریفه "هرگز به نیکی دست نمی‌یابید مگر آنکه از آنچه دوست دارید انفاق نمایید"، افتاد. در این هنگام فاطمه (علیها السلام) پیراهن نو را در راه خدا انفاق نمود.



خرید و دانلود تحقیق درمورد؛ حضرت فاطمه زهرا


تحقیق در مورد خلاصه زندگینامه رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیت الله العظمى خامنه 17ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

خلاصه زندگینامه رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیت الله العظمى خامنه‌ای « دام ظله»

 

یک نفر را مثل آقاى خامنه‌ای پیدا بکنید که متعهد به اسلام باشد و خدمتگزار، و بناى قلبى اش بر این باشد که به این ملت خدمت کند، پیدا نمى کنـید، ایشان را من سالهاى طولانى مى شناسم،.»

امام خمینى «قدس سره»

ازمیلاد تا مدرسه

رهبر عالیقدر حضرت آیت الله سید على خامنه‌ای فرزند مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید جواد حسینى خامنه‌ای ، در روز 24 تیرماه 1318 برابر با 28 صفر 1358 قمرى در مشهد مقدس چشم به دنیا گشود. ایشان دومین پسر خانواده هستند. زندگى سید جواد خامنه‌ای مانند بیشتر روحانیون و مدرسّان علوم دینى، بسیار ساده بود. همسر و فرزندانش نیز معناى عمیق قناعت و ساده زیستى را از او یاد گرفته بودند و با آن خو داشتند. رهبر بزرگوار در ضمن بیان نخستین خاطره هاى زندگى خود از وضع و حال زندگى خانواده شان چنین مى گویند:

«پدرم روحانى معروفى بود، امّا خیلى پارسا و گوشه گیر... زندگى ما به سختى مى گذشت. من یادم هست شب هایى اتفاق مى افتاد که در منزل ما شام نبود! مادرم با زحمت براى ما شام تهیّه مى کرد و... آن شام هم نان و کشمش بود.» امّا خانه اى را که خانواده سیّد جواد در آن زندگى مى کردند، رهبر انقلاب چنین توصیف مى کنند: «منزل پدرى من که در آن متولد شده ام ـ تا چهارـ پنج سالگى من ـ یک خانه 60 ـ 70 مترى در محّله فقیر نشین مشهد بود که فقط یک اتاق داشت و یک زیر زمین تاریک و خفه اى! هنگامى که براى پدرم میهمان مى آمد (و معمولاً پدر بنا بر این که روحانى و محل مراجعه مردم بود، میهمان داشت) همه ما باید به زیر زمین مى رفتیم تا مهمان برود. بعد عدّه اى که به پدر ارادتى داشتند، زمین کوچکى را کنار این منزل خریده به آن اضافه کردند و ما داراى سه اتاق شدیم.»

رهبرانقلاب از دوران کودکى در خانواده اى فقیر امّا روحانى و روحانى پرور و پاک و صمیمی، اینگونه پرورش یافت و از چهار سالگى به همراه برادر بزرگش سید محمد به مکتب سپرده شد تا الفبا و قرآن را یاد بگیرند. سپس، دو برادر دوران تحصیل ابتدایى را در مدرسه تازه تأسیس اسلامى «دارالتعّلیم دیانتى» گذراندند.

● در حوزه علمیه

ایشان پس از آشنایی با جامع‌المقدمات و صرف و نحو در دبیرستان وارد حوزه علمیه شدند و نزد پدر و دیگر اساتید وقت ادبیات و مقدمات را خواندند. درباره انگیزه ورود به حوزه علمیه و انتخاب راه روحانیت مى گویند: «عامل و موجب اصلى در انتخاب این راه نورانى روحانیت پدرم بودند و مادرم نیز علاقه مند و مشوّق بودند».

ایشان کتب ادبى ار قبیل «جامع المقدمات»، «سیوطى»، «مغنى» را نزد مدرّسان مدرسه «سلیمان خان» و «نوّاب» خواندند و پدرش نیز بر درس فرزندانش نظارت مى کردند. کتاب «معالم» را نیز در همان دوره خواندند. سپس «شرایع الاسلام» و «شرح لمعه» را در محضر پدرش و مقدارى را نزد مرحوم «آقا میرزا مدرس یزدى» و رسائل و مکاسب را در حضور مرحوم حاج شیخ هاشم قزوینى و بقیه دروس سطح فقه و اصول را نزد پدرش خواندند و دوره مقدمات و سطح را به طور کم سابقه و شگفت انگیزى در پنچ سال و نیم به اتمام رساندند. پدرشان مرحوم سید جواد در تمام این مراحل نقش مهّمى در پیشرفت این فرزند برومند داشتند. رهبر بزرگوار انقلاب، در زمینه منطق و فلسفه، کتاب منظومه سبزوار را ابتدا از «مرحوم



خرید و دانلود تحقیق در مورد خلاصه زندگینامه رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیت الله العظمى خامنه 17ص


تحقیق در مورد حضرت نوح 9ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 9 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

حضرت نوح(ع)

ادوارنبوت: دوره دوم نبوت

لقب:شیخ الانبیاء

معنای اسم:نوح=نوحه و اسامی دیگری نیز دارد.عبدالغفار،عبدالملک،عبدالسلام

پدر:لمک

مادر:قینوش

تاریخ ولادت:۱۶۴۲سال بعد از هبوط ادم

مدت عمر:بیش از هزار سال نوشته اند

بعثت:پیامبری ایشان در بابل،عراق و شام بود

محل دفن:نجف اشرف درکشور عراق

نسب:نوح بن متوشلخ بن اخنوخ بن یارد بن مهلا ییل بن قینان بن انوش بن شیث بن ادم(ع)

تعداد فرزندان:ان حضرت ۴پسرداشت

 مختصری از زندگینامه

حضرت نوح(ع) نخستین پیامبراولواالعزم است که خداونداورا با کتاب وشریعت جداگانه ای

بسوی مردم ان روزگار مبعوث نمود.هرچند ان حضرت سالیانی دراز،قوم خودرا به یکتا پرستی دعوت

کرد، ولی نتیجه ای نبخشید،تا اینکه به امر خداوند کشتی بزرگی ساخت واز هر نوع حیوان یک جفت

(نروماده)درانقرار داد و سپس خود و عده کمی از همراهان به علاوه سه فرزندش (سام-یافث-حام)

و همراهانش در کشتی نشستند پس از ان چهل شبانه روز باران سیل اسایی بارید و بعد از اینکه اب فرو نشست کشتی بر قله کوه جودی و به روایت تورات ، بر کوه ارارات یا اغاری به خشکی نشست بدین

ترتیب نوع بشر از بازماندگان کشتی نوح بوجود امد.

 فهرست سورهایی که نام نوح در ان ذکر شده است

ال عمران-نساء-انعام-اعراف-توبه-یونس-هود-ابراهیم-اسراء-مریم-انبیاء-حج-مومنین-فرقان-

شعراء-عنکبوت-احزاب-صافات-ص-غافر-شوری-ق-ذاریات-نجم-قمر-حدید-تحریم-نوح.

مؤمنین به حضرت نوح، واقعاً انسانهاى برگزیده‏اى بودند. درباره ماجراى حضرت نوح و مؤمنین به او، در آیات شریفه سوره «هود»، به طور مفصّل صحبت شده است. حضرت نوح، نهصد و پنجاه سال دعوت کرد. نتیجه و محصول دعوت او بعد از نهصد و پنجاه سال، عبارت بود از جمع معدودى که در بین آن مردم جاهل و طغیانگر، به نوح ایمان آوردند: «و ما آمن معه الّا قلیل.(3)» سپس امتحان الهى براى آن قوم کافر، نزدیک شد؛ یعنى قضیه توفان. حضرت نوح، به کشتى ساختن در خشکى پرداخت و مایه مسخره همه کسانى شد که به او نگاه مى‏کردند. کشتى را باید لب دریا ساخت، نه در خشکى و آن‏جایى که با دریا، شاید فرسنگها فاصله داشته باشد! کشتى بزرگى که جماعتى را مى‏خواهد با خود حمل کند، چطور مى‏شود با فاصله زیاد از دریا درست کرد؟! قومِ کافر وقتى که از کنار نوح و مؤمنین به او عبور مى‏کردند، به تمسخر مى‏پرداختند و مى‏گفتند: ببینند نوح و یارانش، در بیرون شهرى که محل سکونتشان است، به ساختن یک کشتى عظیم مشغولند!

مؤمنین به نوح، کسانى بودند که تمسخرها را تحمّل مى‏کردند. آنها که نمى‏دانستند کشتى براى چیست! آنها که از ماجراى توفان و آبى که از آسمان و زمین مى‏خواست بجوشد، خبر نداشتند! امّا ایمانشان آن‏قدر قوى بود که در مقابل تمسخرها و تسخر زدنها، تاب آوردند و فشار افکار عمومى قدرتمندان جامعه را علیه خود، تحمل کردند. مؤمنین نوح، مردمان فرودستى هم بودند: «الا الذّین هم اراذلنا بادى الرأى.(4)» شاید مردمان طبقه سه و چهار جامعه آن روز محسوب مى‏شدند. حالا شما فکر کنید: جمعیت کمى، در مقابل جمعیت زیادى که پول دارند، قدرت دارند، زبان دارند، تبلیغات دارند، مورد تمسخر قرار مى‏گیرند و اهانت مى‏شوند، اما تحمّل مى‏کنند. تحمّلى این چنین، ایمانى قوى مى‏خواهد. اطرافیان نوح و مؤمنین به نوح، این ایمان قوى را داشتند. بعد که موضوع کشتى سازى پیش آمد، ایمان اینها بیشتر واضح شد: آنها بر پیغمبرشان فشار نیاوردند که «این چه کارى است مى‏کنى؟! براى چه در خشکى، کشتى مى‏سازى و چرا مایه مسخره ما شده‏اى؟!» نه. همه تلخیها را تحمل کردند.

آنها کار عجیب و غریبى را شروع کرده بودند. فرض کنید در یک میدان بزرگ، وسط شهرى مانند تهران که فرسنگها تا دریا فاصله دارد، یک نفر شروع به ساختن کشتى کند! این کار، توجیهى ندارد. مؤمنین به نوح، تمسخرى را که به جا هم تلقّى مى‏شد، تحمّل کردند. چنین تحمّلى، ایمان مى‏خواهد؛ آن هم ایمان قوى. بعد که باران از آسمان شروع به باریدن کرد و آب از زمین جوشید، نوح به مؤمنین خود گفت: «حالا سوار شوید.» سوار شدند و حیوانات را هم سوار کردند. اوضاع و شرایط جوّى طورى بود که معلوم مى‏کرد سرتاسر دنیا را آب فرا خواهد گرفت. فرمان خدا به نوح این بود که: «قُلنَااحْمل فیها من کلّ زوجین اثنین و اهلک.»(5) همه موجودات جفت را( «زوجین اثنین» یعنى دو جفت) سوار کشتى کن. معلوم بود حادثه‏اى در شرف تکوین است که بناست به هیچ چیزِ دنیا رحم نکند.

آنها سوار کشتى شدند. کشتى حرکت کرد و پس از آن دنیا را آب گرفت. انسانها غرق و حیوانات نابود شدند. آن جمع برگزیده مؤمن، اطراف حضرت نوح ماندند. امتحان کفّار تمام شد؛ اما امتحان مؤمنینْ هنوز تمام نشده بود. یک امتحان بود که در دوران ایمان به



خرید و دانلود تحقیق در مورد حضرت نوح 9ص


دانلود مقاله درباره ولادت حضرت محمد 11 ص (علوم انسانی)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

ولادت حضرت محمد(ص)

در عام الفیل (سالى که سپاه ابرهه به قصد تخریب خانه خدا به مکه هجوم آوردند) قادر متعال از نسل اسماعیل پیامبر (ع) فرزندى به دنیا آورد که قرار بود با ابلاغ آخرین شریعت الهى، بزرگترین تحول را در تاریخ بشریت ایجاد کند و مکتبى حیات بخش و انسان ساز را به تشنگان معرفت و عدالت عرضه نماید.

نام پدر این کودک، عبدالله و نام مادرش آمنه بود. پس از تولد نوزاد، طى مراسمى خاص، نام "محمد" را براى او برگزیدند. این نام را (عبدالمطلب) جد پیامبر انتخاب کرد و مادرش، نام (احمد) را برگزید و در قرآن به هر دو نام اشاره شده است.

پدر او بنابر آنچه مشهور است، پیش از ولادت (محمد) از دنیا رفت. تربیت و نگهدارى کودک را عبدالمطلب، جد او و پس از وى ابو طالب، عموى ایشان متکفل شدند.

کودک سه روز از مادر شیر خورد. پس از آن، وى را به (ثویبه)، کنیز ابولهب ـ عموى پیامبر ـ سپردند. او چهار ماه کودک را شیر داد، سپس وى را به (حلیمه سعدیه) سپردند و او آخرین دایه حضرت بود.

محمد (ص) در سرزمین سخت و خشن عربستان رشد و کمال یافت. سرزمینى با مردمى خرافى، بت پرست، متعصب، جاهل و نادان، مردمى که دختران را زنده به ‏گور می کردند و گاه به خاطر تعصبات بیجاى قبیله ‏اى، سالها با یکدیگر می جنگیدند. اگر شتر یک قبیله وارد سرزمین قبیله دیگرى شده و کشته می شد، همین براى آغاز جنگى بزرگ کافى بود!

پیش از بعثت، در میان مردم مکه فقط 17 نفر و در میان مردم مدینه فقط 11 نفر باسواد بودند. کعبه که پایگاه توحید ومرکز یکتاپرستى است، به بتخانه و محل آویختن اشعارى پوچ و بی محتوا تبدیل شده بود. در چنین شرایطی آثار خداپرستى محو و رذایل، فضیلت و فضیلتها نیز رذیلت محسوب می شدند .

محمد در دوران جوانى چنان معروف و خوشنام و درستکار بود که به (امین) ملقب شد و حتى در میان منازعات قومى، وى را به عنوان داور انتخاب می کردند. از جمله، هنگام نزاع بین قبایل عرب بر سر نصب حجرالاسود در محل خود، که میانجیگرى پیامبر، همه را مسرور ساخت و به مشاجره آنها خاتمه داد. در دوران جوانى مدافع سرسخت ضعفا و دشمن سرسخت ظالمان و ستمگران بود. (محمد امین) از امضاکنندگان پیمانى بود که به (حلف الفضول) شهرت داشت و این، پیمانى بود که جمعى براى احقاق حق ستمدیدگان آن را امضا کردند و آن حضرت در 20 سالگى در آن شرکت داشتند و به آن نیز افتخار می کردند

ازدواج و بعثت حضرت محمد(ص)

محمد در آن سن مدتى به چوپانى مشغول بود و گوسفندان اهل مکه را شبانى می کرد. امانت و حسن شهرت (محمد) سبب شد که خدیجه، دختر خویلد، از ثروتمندان قریش و صاحب قافله‏ هاى تجارى، وى را به استخدام درآورد. سپس پیشنهاد کرد که محمد ریاست قافله تجارى او را که به شام می رفت به عهده گیرد و در عوض، دو برابر بقیه مزد بگیرد و محمد امین نیز پذیرفت.

پیامبر (ص) پیش از بعثت، هر سال مدتى را در غار (حرا) به عزلت و تنهایى می گذراندند. در این مورد در نهج البلاغه حضرت على (ع) آمده است:

ولقد کان یجاور فى کل سنة بحراء فأراه ولا یراه غیرى: ایشان هر سال مدتى را در غار حرا می گذراند و من او را می دیدم و جز من، کسى او را نمی دید(خطبه 190).

روزى آن حضرت در غار حرا مشغول عبادت بود که فرشته وحى نازل شد که بخوان، حضرت محمد که درس نخوانده بود، گفت: (من خواندن بلد نیستم) فرشته وحى ایشان را بسختى فشرد و دوباره گفت (إقرأ) و باز همان جواب را شنید. براى بار سوم حضرت را فشرد و گفت: (إقرأ) این بار جواب شنید: (چه بخوانم) فرشته وحى عرض کرد: (اقرأ باسم ربک الذی خلق خلق الإنسان من علق اقرأ و ربک الأکرم الذی علم بالقلم علّم الإنسان ما لم یعلم): بخوان به نام پروردگارت، کسى که آفرید انسان را از خون بسته بخوان، و پروردگارت کریمترین موجودات است، کسى است که با قلم آموخت، به انسان آنچه را که نمی دانست، آموخت (سوره علق، آیات 1 الى 5).

بدین سان آیات اول سوره (علق) بر حضرت نازل شد. فرشته وحى سپس عرض کرد: (اى محمد! تو رسول خدایى و من جبرئیلم). حضرت از کوه حرا فرود آمده، به منزل خدیجه بازگشت. چون به منزل وارد شد،  پیامبر فرمودند: (من در خود سرمایى احساس می کنم، جامه ‏اى به من بپوشان!) سپس جامه ‏اى پوشیده، خوابید. در این هنگام از جانب حق تعالى وحى آمد: (یا أیها المدّثر قم فأنذر وربّک فکبّر): اى جامه به خود پیچیده، برخیز و انذار کن و پروردگارت را به بزرگى یاد کن ـ سوره مدّثر) حضرت برخاست و فرمود: (الله أکبر، الله أکبر).

بر پیامبر (ص) واضح بود، اسلام که همه را به برابرى می خواند و تبعیض ها و ثروت اندوزى ها و بهره کشیهاى ظالمانه را ممنوع می سازد، در مقابل خود مخالفین بسیارى خواهد داشت، کسانى که حاضر به از دست‏ دادن منافع مادى و معنوى و امتیازات اجتماعى خویش نبودند به یکباره و بدون زمینه سازى هاى قبلى نمی توان دعوت را علنى کرد. لذا مدت سه سال مخفیانه اسلام را تبلیغ می کردند. پس از خدیجه، على (ع) ایمان آورد و اینها تا مدتى تنها کسانى بودند که با پیامبر نماز می خواندند. سپس، (زید بن حارثه) و به دنبال او سایر مردم ایمان آوردند و نام اسلام شیوع پیدا کرد.

سه سال پس از بعثت پیامبر، طى دو مرحله، دستور علنى کردن دعوت به اسلام، از جانب حق تعالى ابلاغ شد. ابتدا دستور رسید که پیامبر(ص) خویشاوندان نزدیک خود را دعوت کند. بدین منظور جلسه ‏اى تشکیل شد. در آن جلسه، على (ع) که نوجوانى بود و ابولهب عموى پیامبر و سایر خویشاوندان حضور داشتند. حضرت رسول (ص) پس از ستایش خداوند و اعتراف به وحدانیت او دعوت خود را علنى کرد و از آنان خواست که به یگانگى خداوند و پیامبرى ایشان اعتراف کنند تا رستگار شوند.

در مرحله دوم این آیات نازل شد: (فاصدع بما تؤمر واعرض عن المشرکین إنا کفیناک المستهزئین) (سوره حجر: آیه 94 ـ 95) در این مرحله، پیامبر (ص) همه مردم را به طور علنى و آشکارا دعوت کرد. از اینجا بود که قریش با تمام قوا به مقابله برخاسته، اصحاب پیامبر (ص) را بسختى شکنجه کردند، آنان را تحت شدیدترین محاصره ‏هاى اقتصادى و اجتماعى قرار دادند و حتى با پیشنهادهاى فریبنده خود، خواستند آن حضرت را از ادامه رسالت خود باز دارند، ولى پیامبر با قاطعیت فرمود: (به خدا قسم، اگر خورشید را در دست راست من و ماه را در دست چیم قراردهید تا از دعوت خود دست بردارم، هرگز چنین نخواهم کرد!).

در طى 13 سالی که از بعثت پیامبر (ص) می گذشت، آن حضرت با یاران خود به مدت سه سال در سخت ‏ترین شرایط در شعب ابیطالب (دره ‏اى در میان کوههاى مکه) در محاصره قرار داشتند و آزار مشرکین نیز هر لحظه شدت می گرفت

هجرت و تشکیل حکومت اسلامی

پس از آن، رسول خدا (ص) مخفیانه به مدینه مهاجرت کرده و در آنجا در محیطى امن، حکومتى اسلامى تشکیل دادند. در 10 سالى که از حیات شریف آن حضرت باقى مانده بود، اسلام با سرعتى باور نکردنى گسترش یافت و مرزها را در نوردید.

بر طبق گفته مورخین، در طول مدت حکومت اسلامى پیامبر (ص) جنگهاى بسیاری رخ داد که در 26 و به روایتى 27 نبرد، خود پیامبر شخصاً شرکت داشتند (که به این نبردها غزوه می گویند) و 35 و به روایتى 48 و حتى 66 جنگ نیز تحت فرماندهى منصوبین آن حضرت به وقوع پیوست (که به این جنگها، سریه می گویند).

پیامبر اکرم(ص) که مبلّغ شریعت بود، قضاوت را نیز به عهده داشت‏  و در مسایل مورد اختلاف قضاوت می‏کرد.  اهتمام ایشان به امر قضا به خاطر ارتباط مستقیم قضا با عدالت



خرید و دانلود دانلود مقاله درباره ولادت حضرت محمد 11 ص (علوم انسانی)


دانلود مقاله درباره مقایسة تطبیقی داستان حضرت زکریاء(ع) و حضرت یحیی(ع) در قرآن و أناجیل أربعه 45 ص (علوم انسانی)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 58

 

مقایسة تطبیقی داستان حضرت زکریاء(ع) و حضرت یحیی(ع) در قرآن و أناجیل أربعه

نام: فیض الله

نام خانوادگی: اکبری دستک

رتبة دانشگاهی: مربی پایة‌ 1

مدرک تحصیلی: دکترای تخصصی (علوم قرآن و حدیث)

دانشگاه : آزاد اسلامی واحد کرج- دانشکدة الهیات و ادبیات عرب

آدرس منزل: کرج- حصارک- خ انقلاب- خ فروردین- کوچة 6 متری اول- ولی عصر-پ42

آدرس دانشگاه:کرج- انتهای رجایی شهر- بلوار شهید مؤذن- دانشگاه آزاد اسلامی واحد

کرج-ساختمان ولایت – دانشگاه الهیات و ادبیات عرب.

تلفن دانشگاه: 4400729

مقایسة تطبیقی داستان حضرت زکریاء و حضرت یحیی(ع) در قرآن و أناجیل اربعه

دکتر فیض الله اکبری دستک(1)

چکیده

داستان زندگی و تعالیم حضرت زکریاء(ع) و یحیی(ع) یکی از داستانهای مشترک میان قرآن کریم و أناجیل اربعه می باشد که اگرچه بصورت مختصر و کوتاه در هر دو کتاب طرح شده، ولی نکات عبرت آموز و جنبه‌های تربیتی و سازندة آن در هر دو کتاب به حدی فراوان است که ضمن تقویت زمینه های صلح و همزیستی میان پیروان ادیان توحیدی می تواند چراغ پرفروغی فرا راه دیدگاه پیروان اسلام و مسیحیت در جهت تحکیم بنیانهای مشترک عقیدتی قرار دهد.

انجیل لوقا، زکریا (ع) را به عنوان کاهنی یهودی و بسیار درستکار و مجری احکام الهی با جان و دل می داند که در ایام پیری توسط فرضتة خدا به ولادت یحیایی نبی بشارت داده شد. قرآن کریم نیز، زکریا را به نبوت و وحی وصف نموده که علاوه بر دریافت بشارت ولادت اعجاز آمیز ولادت یحیی در کهنسالی توسط وحی، کفالت و سرپرستی مریم مقدس(س) را نیز بر عهده داشته است. در اناجیل اربعه وظیفة یحیی(ع)، تمهید را برای عیسی مسیح(ع) و تبشیر نسبت به ظهور پیام آور مسیحیت بیان شده است و قرآن کریم نیز یحیی را پیامبری می داند که علاوه بر تصدیق نبوت عیسی (ع)، دارای کتاب آسمانی بوده و در سن کودکی، مقام نبوت به وی عطا شده بود.

کلید واژه ها: قرآن، اناجیل اربعه، زکریا، یحیی، مقایسة تطبیقی، داستان.

طرح مسأله:

در نیم قرن گذشته، بیشتر متألهان و متفکران ادیان بزرگ، از ضرورت گفتگوی ادیان سخن می گویند و برای بسط و گسترش آن تلاش می کنند. طرح این گفتگو و تبادل نظر جهت ابهام زدایی، از پیامهایی اصلی ادیان و تقویت زمینه های صلح و همزیستی میان پیروان آنها، نقش حیاتی دارد از این رو

موضوع نبوت و شرح داستان زندگانی و رسالت پیامبران الهی از موضوعاتی است که قرآن کریم و در آناجیل اربعه به آن پرداخته شده است. مسأله هدایت مردم و دعوت آنان به پرستش خدای یگانه، بار سنگینی است بر دوش انسانهای برگزیدة الهی نهاده شده و آنان از طریق اتصال به وحی، مأمور تبلیغ پیامهای الهی و مبارزه با ظلم و فساد پادشاهان و نیز حمایت از ستمدیدگان و پابرهنگان بوده اند. در همین راستا اناجیل اربعه و قرآن کریم، گاه به تفصیل و گاه به اجمال به بیان داستان زندگی پیامبران الهی و مبارزات سخت آنان با حاکمان و زورگویان جامعه و نیز عابدان و راهبان مقدس مآب و ریاکار معاصر خویش پرداخته و مخاطبان و پیروان خویش را با داستان زندگی و سطح تعالیم و آموزه های آنان و نیز سرگذشت امتهای پیشین آشنا نموده اند.

از میان پانزده پیامبری که نام آنها بطور مشترک در قرآن کریم و اناجیل اربعه، ذکر شده است، مقالة حاضر به مقایسة تطبیقی داستان حضرت زکریاء (ع) و حضرت یحیی(ع) ابتدا در اناجیل اربعه و سپس در قرآن کریم می پردازد و نقاط اشتراک و افتراق هر یک را به تفصیل مورد بررسی قرار می دهد. لازم به ذکر است که داستان حضرت زکریا به تفصیل فقط در انجیل ذکر شده ولی داستان حضرت یحیی (ع) در أاناجیل چهارگانه وارد شده است.

1-زکریا(ع)

1-1- داستان زکریای پیامبر در انجیل لوقا:

داستان حضرت زکریا(ع) در انجیل لوقا اربعه نسبتاً کوتاه و گذرا آمده و تحت الشعاع داستان حصرت یحیی(ع) قرار گرفته است از لحاظ شخصیتی زکریا،



خرید و دانلود دانلود مقاله درباره مقایسة تطبیقی داستان حضرت زکریاء(ع) و حضرت یحیی(ع) در قرآن و أناجیل أربعه 45 ص (علوم انسانی)