لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
حسین (ع) و عاشورا در اندیشه بزرگان
شخصیت و عظمت امام حسین(ع) همچون خورشیدی عالم تاب است که همه جا را فرا گرفته و تمامی انسانهای بیدار در طول تاریخ همواره از صفات والای آن حضرت یاد میکنند. هرکس با زبانی از این امام بزرگ و همیشه پیروز تاریخ در هر عصر و زمانی به نیکی یاد میکند. قیام امام حسین(ع) منبع الهام بخشی برای به ثمر رساندن حق و عدالت در جهان است. عظمت روح، همت مردانه، نظر بلند، فداکاری بیدریغ و جانبازی بزرگ سالار شهیدان را هرگز نمیتوان بیان کرد و یا به قلم آورد. با آنکه در هر عصر و زمانی باطل پرستان تلاش کردند تا نام حسین (ع) را از سر زبانها بردارند، اما هرگز موفق به انجام این کار نشدند. تاریخ، هرگز حسین(ع) را فراموش نمیکند. پیامبر گرامی اسلام در این رابطه میفرمایند. حرارت محبت حسین(ع) در دلهای مردان با ایمان آنچنان نفوذ کرده است که هرگز به سردی تبدیل نمیشود.
عظمت قیام و اوج فداکاری و ویژگیهای دیگر امام و یارانش سبب شده که اظهار نظرهای بسیاری درباره این نهضت و حماسه آفرینان عاشورا داشته باشند . در اینجا تعدادی اندک از اظهار نظرهای مسلمان و غیر مسلمان در این باره اورده میشود :
بیش از دو تن از دانشمندان اهل سنت به سندهای مختلف از جابر بن عبدالله روایت کردهاند که از رسول خدا(ص) درباره حسین(ع) شنیدیم که میفرمود: هرکس دوست دارد به آقای جوانان اهل بهشت نگاه کند به حسین بن علی(ع) نظر افکند .
فاروق احمد خان لغاری(رئیس جمهور اسبق پاکستان):زندگانی مبارک حضرت امام حسین (ع)برای ما راه هدایت است . با پیروی از این راه، ما میتوانیم توطئههای دشمنان را خنثی کنیم .
بی نظیر بوتو(نخست وزیر اسبق پاکستان): مسلمانان فلسطین ، کشمیر و بوسنی باید بر سیره امام حسین (ع) عمل کنند .
چوهدری الطاف حسین (استاندار ایالت پنجاب پاکستان): بهترین راه برگزاری عاشورا این است که ما نقش امام حسین(ع) را بشناسیم و فلسفه شهادت را در پرتو قرآن و سنت ببینیم . ما باید در روز عاشورا پیمان ببندیم که طبق اصول راستی ، عدل ، مساوات ، صبر ، برادری و تمیز حق از باطل ، زندگی خود را اداره کنیم .
مهاتما گاندی (رهبر استقلال هند): من زندگی امام حسین(ع) آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خواندهام و توجه کافی به صفحات کربلا نمودهام. بر من روشن است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستی از امام حسین(ع) پیروی کند و راه او را در پیش گیرد .محمدعلی جناح (قائد اعظم پاکستان): هیچ نمونهای از شجاعت را، بهتر از امام حسین(ع) به لحاظ فداکاری و تهورش در عالم نمیتوان یافت. به عقیده من تمام مسلمین باید از این شهیدی که خود را در سرزمین عراق قربان کرد، سرمشق بگیرند و از آن پیروی نمایند.چارلز دیکنز (نویسنده نامدار انگلیس): من نمیفهم! اگر منظور امام حسین(ع) جنگ در راه خواستههای دنیایی بود، چرا خواهران، زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنین حکم مینماید که او فقط به خاطر اسلام فداکاری کرد.
توماس کارلایل (فیلسوف و مورخ انگلیسی): مهمترین درسی که از تراژدی کربلا میگیریم، این است که حسین (ع) و یارانش ایمان استوار به خدا داشتند. آنها با عمل خود ثابت کردند که تفوق عددی در جایی که حق با باطل روبرو میشود، اهمیت ندارد و پیروزی حسین(ع) با وجود اقلیتی که داشت باعث شگفتی من است ادوارد براون (شرق شناس مشهور انگلیس): آیا قلبی پیدا میشود که سخن کربلا را بشنود و آغشته با حزن و اندوه نگردد؟ حتی غیر مسلمانان نیز نمیتوانند پاکی و صداقت روحی را در این جنگ اسلامی انکار کنند.فردریک چمس: درس امام حسین(ع) و هر قهرمان شهید دیگری این است که، در دنیا اصول ابدی عدالت، ترحم و محبت وجود دارد. هرگاه کسی برای این صفات مقاومت کند، آن اصول همیشه در دنیا پایدار خواهد ماند.
ل. م. بوید: من مسرورم پاک نی که این فداکار عظیم (امام حسین(ع) ) را از جان و دل ثنا میگویند شریک هستم،هر چند که 1300 سال از تاریخ آن گذشته است.واشنگتن ایرونیگ (مورخ مشهور آمریکایی): برای امام حسین(ع) ممکن بود ،که زندگی خود را با تسلیم شدن به ارادة یزید نجات بخشد، لیکن مسئولیت پیشوای انقلابی اسلام اجازه نمیداد که او ، یزید را به عنوان خلیفه بشناسد. او خود را برای پذیرش هر ناراحتی و فشاری به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنی امیه آماده ساخت.
توماس ماساریک: گرچه کشیشان ما هم از ذکر مصائب حضرت مسیح، مردم را متأثر میسازند، ولی آن شور و هیجانی که در پیروان حسین یافت میشود در پیروان مسیح یافت نخواهد شد، گویا سبب این باشد که مصائب مسیح در برابر مصائب حسین مانند پر کاهی است در مقابل یک کوه عظیم پیکر.
موریس دو کبری:در مجالس عزاداری گفته می شود که حسین، برای حفظ شرف و ناموس مردم و بزرگی مقام و مرتبة اسلام، از جان و مال و فرزند گذشت و زیر بار استعمار و ماجراجویی یزید نرفت. پس بیایید ما هم شیوة او را سرمشق قرار داده، از زیر دستی استعمارگران خلاصی یابیم و مرگ با عزت را بر زندگی با ذلت ترجیح دهیم.ماربین آلمانی (خاورشناس): حسین با قربانی کردن عزیزترین افراد خود و با اثبات مظلومیت و حقانیت خویش، به دنیا درس فداکاری و جانبازی آموخت و نام اسلام و اسلامیان را در تاریخ ثبت و در عالم بلند آوازه ساخت. این سرباز رشید عالم اسلام به مردم دنیا نشان داد که ظلم و بیداد و ستمگری پایدار نیست و بنای ستم هر چه ظاهرا عظیم و استوار باشد، در برابر حق و حقیقت چون پر کاهی بر باد خواهد رفت.
بنت الشاطی: زینب، خواهر حسین بن علی، لذت پیروزی را در کام ابن زیاد و بنی امیه خراب کرد و در جام پیروزی آنان قطرات زهر ریخت. در همة حوادث سیاسی پس از عاشورا، همچون قیام مختار و عبدالله بن زبیر و سقوط دولت امویان و بر پایی حکومت عباسیان و ریشه دواندن مذهب تشیع، زینب قهرمان کربلا نقش برانگیزنده داشت.
لیاقت علی خان (نخست وزیر پاکستان): این روز محرمبرای مسلمانان سراسر جهان معنی بزرگ دارد. در این روز، یکی از حزن آورترین و تراژدیک ترین وقایع اسلام اتفاق افتاد. شهادت حضرت امام حسین(ع) در عین حزن، نشانة فتح نهایی روح واقعی اسلامی بود. زیرا تسلیم کامل به ارادة الهی به شمار میرفت. این حادثه به ما میآموزد که مشکلات و خطرات هر چه باشد، نبایستی بیپروا از راه حق و عدالت منحرف شویم.
جرج جرداق (دانشمند و ادیب مسیحی): وقتی یزید، مردم را تشویق به قتل حسین و مأمور به خونریزی میکرد، آنها میگفتند: «چه مبلغ میدهی؟» اما انصار حسین به او گفتند: ما با تو هستیم. اگر هفتاد بار کشته شویم، باز میخواهیم در رکابت جنگ کنیم و کشته شویم.عباس محمود عقاد (نویسنده و ادیب مصری): جنبش حسین، یکی از بینظیرترین جنبشهای تاریخی است که تا کنون در زمینه دعوتهای دینی یا نهضتهای سیاسی پدیدار گشته است. دولت اموی پس از این جنبش، به قدر عمر یک انسان طبیعی دوام نداشت. از شهادت حسین تا انقراض آنان بیش از شصت و اندی سال نگذشت.
احمد محمود صبحی: اگر چه حسین بن علی، در میدان نظامی یا سیاسی شکست خورد، اما تاریخ، هرگز شکستی را سراغ ندارد که مثل خون حسین به نفع شکست خوردگان تمام شده باشد. خون حسین، فریادی شد که آن تختها و حکومتها را به لرزه در آورد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
مقدمه :
گزارش کار :
این جانب منیژه حسین خانی دانشجوی ترم چهارم رشته ی تحصیلی زبان و ادبیات فارسی در مقطع کاردانی به شماره ی دانشجویی 880105242 این دوره ی کارآموزی را در مدرسه ی تزکیه در اکبر آباد گذراندم . از استاد ارجمندم خانم جعفری سپاس گزارم که مرا در این ترم یاری کرد تا این دوره را با راهنمایی ایشان به پایان بگذرانم . در ضمن از سرپرست کارآموزی خانم سیده ربابه قادری کمال تشکر را دارم که به من اجازه دادند به کلاس ها بروم و در کلاس های ایشان تدریس نمایم در ضمن مرا در این راه همکاری کردند . دوره ی کارآموزی 13 جلسه بود . هر جلسه به سه کلاس می رفتم و ادبیات فارسی را تدریس می کردم . این دوره از تاریخ 12/8/89 الی 10/9/89 به طول انجامید . در ضمن از معلمان عزیزی که مرا در این مراحل یاری دادند و کلاس هایشان را در اختیارم گذاشتند باز کمال تشکر را دارم .
گزارش کار تاریخ 12/8 روز چهارشنبه :
ابتدا که وارد کلاس شدم سلام و احوالپرسی کردم بعد از حضور و غیاب دانش آموزان و آشنایی با آن ها شروع کردم به پرسش از درس های قبل تا هم مروری بر درس قبل شود و هم رفع اشکال شوند . دانش آموزان عزیز هم کمال همکاری را با من کردند بعد شروع به تدریس درس هشتم کردم . ابتدا تاریخ ادبیات آن را توضیح دادم و به صورت پرسش و پاسخ و توضیحی درس داده از روی درس خواندم به کلمات سخت که می رسیدم آن ها را دوبار تکرار کرده و معانی آن را بیان می کردم در ضمن روش تدریس من به صورت پرسش و پاسخ بود تا همه ی دانش آموزان در تدریس درس مشارکت کنند . برای خواندن شعرها از دانش آموزان می خواستم با من همکاری کرده ذوق شعری خود را نشان دهند . بعد از این که روخوانی درس را به پایان رساندیم درس را کاملا معنی کردیم و شاگردان هم نوشتند . در آخر هم خودآزمایی درس را که 8 سؤال داشت جواب دادیم در ضمن یادآوری می کنم برای اطمینان کار قبل از حل کردن سوالات با آموزگار گرامی تمرین ها را مرور کرده بودیم در آخر صفحه همین درس بیاموزیم (2) بود که درمورد تشبیه و استعاره بود من خودم تشبیه و استعاره را در ترم پیش خوانده بودم و یاد گرفته بودم برای همین به شاگردان یاد دادم . در ضمن از شاگردان خواستم بعد از تدریس من بیایند و روی تخته چند نمونه تشبیه و استعاره را حل کنند . این اهم کارهای من در این روز بود . البته در این روز من کلاس های 102 و 105 و 107 را رفتم . در همه ی این کارها در سه کلاس انجام شد . در ضمن من در این روز در جلسه ی دبیران مدرسه شرکت جستم و درس 5 ادبیات را در کلاس ها شفاهی انجام دادم .
یکشنبه 16/8 :
ابتدا که وارد کلاس شدم بعد از سلام و احوالپرسی و حضور و غیاب شروع به پرسش از درس قبل کردم تا اگر اشکالی وجود دارد برطرف شده بعد شروع به درس دادن کردم . ابتدا کلاس را گروه بندی کردم و در درس دادن از همه ی گروه ها استفاده کردم . در ابتدا تاریخ ادبیات درس توضیح داده شد از بچه های گروه های مختلف خواستم از روی درس بخوانند اگر کلمه ای را اشتباه می خواندند یادآوری می کردم بعد خودم از روی درس خوانده و معانی کلمات سخت درس را به دانش آموزان گفتم تا بنویسند بعد از روخوانی و معنی درس خودآزمایی درس را حل کردیم البته در حل تمرینات از گروه ها هم استفاده کردم . در آخر هم از دانش آموزان پرسش کردم تا اگر ایرادی دارند برطرف شده و درس مرور گردد . در این روز من کلاس های 103 و 104 و 108 را رفتم و در هر سه کلاس برنامه ی درسی همین بود . در ضمن در برگزاری آزمون در زنگ اول که هماهنگ بود در مدرسه همکاری کردم .
دوشنبه 17 / 8 :
در این روز وقتی من وارد کلاس شدم آموزگار در کلاس بود . من هم در گوشه ای از کلاس نشستم هم از محضر آموزگار گرامی استفاده کرده و هم در گاهی مواقع در تدریس درس و کلاس داری شرکت می جستم . آموزگار گرامی بعد از ورود به کلاس و حضور و غیاب و احوالپرسی شروع به پرسش از درس قبل کرد دانش آموزان هم پاسخ می دادند با این کار اشکالات بعضی از دانش آموزان برطرف گردید . ابتدا تاریخ ادبیات درس توضیح داده شد و زیر نکات مهم خط کشیده شد و تکرار شد . شعر توسط آموزگار روخوانی گردید بعد از آن از چند نفر از دانش آموزان خواسته شد شعر را روخوانی کنند و بعد با پرسش و پاسخ از آن ها شعر معنی گردید . معنی شعر را همه در کتاب هایشان نوشتند . بعد هم خودآزمایی درس جواب داده شد در آخر بیاموزیم (4) که در مورد مراعات نظیر بود توسط خودم تدریس شد و چند نمونه روی تخته توضیح دادم بعد از چند دانش آموز خواستم که بیایند و روی تخته نمونه هایی را حل کنند تا اشکالات برطرف شود در آخر از دانش آموزان خواسته شد اگر اشکالی دارند بگویند تا اشکالات آن ها برطرف شود که در این روز من در کلاس های 109 و 106 و 101 را رفتم و در هر سه کلاس این کارها انجام شد .
چهارشنبه 19 / 8 :
در این روز بعد از ورود به کلاس و سلام و احوالپرسی و حضور و غیاب شروع به پرسش و مرور درس داستان خیر و شر و تاریخ ادبیات این درس و پرسش از خودآزمایی و درس استعاره کردم . و در ضمن هدف بیشتر من مرور درس و رفع اشکال و ارزشیابی دانش آموزان بود .
یک شنبه 23 / 8 :
در این روز من درس شش را به کلاس های 104 و 108 دوره کردم و از دانش آموزان پرسش کردم بعد از پایان کار شعر و شاعری در کلاس راه انداختیم هر کدام از بچه ها اگر خودشان شعری گفته بودند می خواندند و هر کس هم دوست داشت از شاعران مختلف شعر می خواندند ولی در کلاس 103 درس شش را تدریس کردم .
دوشنبه 24 / 8 / 89 :
در این روز بعد از ورود به کلاس و سلام و احوالپرسی و حضور و غیاب قبل از شروع درس از دانش آموزان از درس قبل چند پرسشی انجام دادم تا هم مرور شود و هم اشکالات بچه ها گرفته شود بعد درس هفت که طوطی و بقال است تدریس کردم روش من در تدریس این درس پرسش و پاسخ و روخوانی بود ابتدا تاریخ ادبیات درس را توضیح داده زیر نکات مهم گفتم که دانش آموزان خط بکشند بعد از روی شعر روخوانی کردم از بچه ها خواستم از روی شعر بخوانند بعد شروع به معنی کردن شعر کردیم در این کار بیش تر از خود دانش آموزان استفاده کردم تا مشارکت داشته و بتوانند در اداره ی کلاس مرا یاری کنند . در آخر هم خودآزمایی درس توسط آموزگار گرامی که وارد کلاس شد حل گردید .
یک شنبه 30 / 8 / 89 :
امروز وقتی وارد کلاس شدم بعد از انجام کلیه ی مراحل آغازین کلاس ابتدا از درس قبل از دانش آموزان پرسش به عمل آوردم همه خوب بلد بودند به جز دو سه نفر از شاگردان که برای آن ها هم رفع اشکال کردم بعد شروع به تدریس درس گل هایی که در نسیم آزادی می شکفد کردم در ابتدا تاریخ ادبیات درس توضیح داده شد از روی درس توسط شاگردان روخوانی به عمل آمد بعد خودم هم از روی درس خوانده ازبچه ها خواستم که زیر کلمات سخت خط بکشند و معانی آن ها را بنویسند در آخر هم پرسش ها جواب داده شد .
دوشنبه 1 / 9 / 89 :
در این روزها همان کارهایی که روز قبل در سه کلاس انجام داده بودم در کلاس های 109 و 106 و 101 هم انجام دادم . چون چهارشنبه ی هفته ی پیش دوره ی کارآموزی من به تعطیلی خورده بود من این روز به مدرسه رفتم تا یک روز هفته ی پیش را جبران کنم .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
حسین (ع) و عاشورا در اندیشه بزرگان
شخصیت و عظمت امام حسین(ع) همچون خورشیدی عالم تاب است که همه جا را فرا گرفته و تمامی انسانهای بیدار در طول تاریخ همواره از صفات والای آن حضرت یاد میکنند. هرکس با زبانی از این امام بزرگ و همیشه پیروز تاریخ در هر عصر و زمانی به نیکی یاد میکند. قیام امام حسین(ع) منبع الهام بخشی برای به ثمر رساندن حق و عدالت در جهان است. عظمت روح، همت مردانه، نظر بلند، فداکاری بیدریغ و جانبازی بزرگ سالار شهیدان را هرگز نمیتوان بیان کرد و یا به قلم آورد. با آنکه در هر عصر و زمانی باطل پرستان تلاش کردند تا نام حسین (ع) را از سر زبانها بردارند، اما هرگز موفق به انجام این کار نشدند. تاریخ، هرگز حسین(ع) را فراموش نمیکند. پیامبر گرامی اسلام در این رابطه میفرمایند. حرارت محبت حسین(ع) در دلهای مردان با ایمان آنچنان نفوذ کرده است که هرگز به سردی تبدیل نمیشود.
عظمت قیام و اوج فداکاری و ویژگیهای دیگر امام و یارانش سبب شده که اظهار نظرهای بسیاری درباره این نهضت و حماسه آفرینان عاشورا داشته باشند . در اینجا تعدادی اندک از اظهار نظرهای مسلمان و غیر مسلمان در این باره اورده میشود :
بیش از دو تن از دانشمندان اهل سنت به سندهای مختلف از جابر بن عبدالله روایت کردهاند که از رسول خدا(ص) درباره حسین(ع) شنیدیم که میفرمود: هرکس دوست دارد به آقای جوانان اهل بهشت نگاه کند به حسین بن علی(ع) نظر افکند .
فاروق احمد خان لغاری(رئیس جمهور اسبق پاکستان):زندگانی مبارک حضرت امام حسین (ع)برای ما راه هدایت است . با پیروی از این راه، ما میتوانیم توطئههای دشمنان را خنثی کنیم .
بی نظیر بوتو(نخست وزیر اسبق پاکستان): مسلمانان فلسطین ، کشمیر و بوسنی باید بر سیره امام حسین (ع) عمل کنند .
چوهدری الطاف حسین (استاندار ایالت پنجاب پاکستان): بهترین راه برگزاری عاشورا این است که ما نقش امام حسین(ع) را بشناسیم و فلسفه شهادت را در پرتو قرآن و سنت ببینیم . ما باید در روز عاشورا پیمان ببندیم که طبق اصول راستی ، عدل ، مساوات ، صبر ، برادری و تمیز حق از باطل ، زندگی خود را اداره کنیم .
مهاتما گاندی (رهبر استقلال هند): من زندگی امام حسین(ع) آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خواندهام و توجه کافی به صفحات کربلا نمودهام. بر من روشن است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستی از امام حسین(ع) پیروی کند و راه او را در پیش گیرد .محمدعلی جناح (قائد اعظم پاکستان): هیچ نمونهای از شجاعت را، بهتر از امام حسین(ع) به لحاظ فداکاری و تهورش در عالم نمیتوان یافت. به عقیده من تمام مسلمین باید از این شهیدی که خود را در سرزمین عراق قربان کرد، سرمشق بگیرند و از آن پیروی نمایند.چارلز دیکنز (نویسنده نامدار انگلیس): من نمیفهم! اگر منظور امام حسین(ع) جنگ در راه خواستههای دنیایی بود، چرا خواهران، زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنین حکم مینماید که او فقط به خاطر اسلام فداکاری کرد.
توماس کارلایل (فیلسوف و مورخ انگلیسی): مهمترین درسی که از تراژدی کربلا میگیریم، این است که حسین (ع) و یارانش ایمان استوار به خدا داشتند. آنها با عمل خود ثابت کردند که تفوق عددی در جایی که حق با باطل روبرو میشود، اهمیت ندارد و پیروزی حسین(ع) با وجود اقلیتی که داشت باعث شگفتی من است ادوارد براون (شرق شناس مشهور انگلیس): آیا قلبی پیدا میشود که سخن کربلا را بشنود و آغشته با حزن و اندوه نگردد؟ حتی غیر مسلمانان نیز نمیتوانند پاکی و صداقت روحی را در این جنگ اسلامی انکار کنند.فردریک چمس: درس امام حسین(ع) و هر قهرمان شهید دیگری این است که، در دنیا اصول ابدی عدالت، ترحم و محبت وجود دارد. هرگاه کسی برای این صفات مقاومت کند، آن اصول همیشه در دنیا پایدار خواهد ماند.
ل. م. بوید: من مسرورم پاک نی که این فداکار عظیم (امام حسین(ع) ) را از جان و دل ثنا میگویند شریک هستم،هر چند که 1300 سال از تاریخ آن گذشته است.واشنگتن ایرونیگ (مورخ مشهور آمریکایی): برای امام حسین(ع) ممکن بود ،که زندگی خود را با تسلیم شدن به ارادة یزید نجات بخشد، لیکن مسئولیت پیشوای انقلابی اسلام اجازه نمیداد که او ، یزید را به عنوان خلیفه بشناسد. او خود را برای پذیرش هر ناراحتی و فشاری به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنی امیه آماده ساخت.
توماس ماساریک: گرچه کشیشان ما هم از ذکر مصائب حضرت مسیح، مردم را متأثر میسازند، ولی آن شور و هیجانی که در پیروان حسین یافت میشود در پیروان مسیح یافت نخواهد شد، گویا سبب این باشد که مصائب مسیح در برابر مصائب حسین مانند پر کاهی است در مقابل یک کوه عظیم پیکر.
موریس دو کبری:در مجالس عزاداری گفته می شود که حسین، برای حفظ شرف و ناموس مردم و بزرگی مقام و مرتبة اسلام، از جان و مال و فرزند گذشت و زیر بار استعمار و ماجراجویی یزید نرفت. پس بیایید ما هم شیوة او را سرمشق قرار داده، از زیر دستی استعمارگران خلاصی یابیم و مرگ با عزت را بر زندگی با ذلت ترجیح دهیم.ماربین آلمانی (خاورشناس): حسین با قربانی کردن عزیزترین افراد خود و با اثبات مظلومیت و حقانیت خویش، به دنیا درس فداکاری و جانبازی آموخت و نام اسلام و اسلامیان را در تاریخ ثبت و در عالم بلند آوازه ساخت. این سرباز رشید عالم اسلام به مردم دنیا نشان داد که ظلم و بیداد و ستمگری پایدار نیست و بنای ستم هر چه ظاهرا عظیم و استوار باشد، در برابر حق و حقیقت چون پر کاهی بر باد خواهد رفت.
بنت الشاطی: زینب، خواهر حسین بن علی، لذت پیروزی را در کام ابن زیاد و بنی امیه خراب کرد و در جام پیروزی آنان قطرات زهر ریخت. در همة حوادث سیاسی پس از عاشورا، همچون قیام مختار و عبدالله بن زبیر و سقوط دولت امویان و بر پایی حکومت عباسیان و ریشه دواندن مذهب تشیع، زینب قهرمان کربلا نقش برانگیزنده داشت.
لیاقت علی خان (نخست وزیر پاکستان): این روز محرمبرای مسلمانان سراسر جهان معنی بزرگ دارد. در این روز، یکی از حزن آورترین و تراژدیک ترین وقایع اسلام اتفاق افتاد. شهادت حضرت امام حسین(ع) در عین حزن، نشانة فتح نهایی روح واقعی اسلامی بود. زیرا تسلیم کامل به ارادة الهی به شمار میرفت. این حادثه به ما میآموزد که مشکلات و خطرات هر چه باشد، نبایستی بیپروا از راه حق و عدالت منحرف شویم.
جرج جرداق (دانشمند و ادیب مسیحی): وقتی یزید، مردم را تشویق به قتل حسین و مأمور به خونریزی میکرد، آنها میگفتند: «چه مبلغ میدهی؟» اما انصار حسین به او گفتند: ما با تو هستیم. اگر هفتاد بار کشته شویم، باز میخواهیم در رکابت جنگ کنیم و کشته شویم.عباس محمود عقاد (نویسنده و ادیب مصری): جنبش حسین، یکی از بینظیرترین جنبشهای تاریخی است که تا کنون در زمینه دعوتهای دینی یا نهضتهای سیاسی پدیدار گشته است. دولت اموی پس از این جنبش، به قدر عمر یک انسان طبیعی دوام نداشت. از شهادت حسین تا انقراض آنان بیش از شصت و اندی سال نگذشت.
احمد محمود صبحی: اگر چه حسین بن علی، در میدان نظامی یا سیاسی شکست خورد، اما تاریخ، هرگز شکستی را سراغ ندارد که مثل خون حسین به نفع شکست خوردگان تمام شده باشد. خون حسین، فریادی شد که آن تختها و حکومتها را به لرزه در آورد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 42
زندگینامه و احادیث امام حسین (ع)
امام حسین فرزند دومین امام علی و حضرت زهرا علیه السلام است . آن حضرت در شهر مدینه به روز سوم شعبان (مصباح المتهجد/758) از سال سوم ( کافی 4638) یا پنجم شعبان از سال چهارم هجرت (ارشاد / 198) دیده به جهان گشود . کنیه ایشان ابوعبدالله و از جمله لقبهایشان رشید - طیب - وفی - زکی - مبارک - سبط و سید آمده است ( کشف الغمه 216/2 ) آن حضرت شش ماه و ده روز با برادر مهترش امام حسن علیه السلام فاصله سنی داشت و مراحل رشد و نمو خویش را مدت کمتر از هفت سال در مصاحبت با رسول الله صلی الله علیه و آله و سی سال در کنار امیرالمومنین و ده سال با امام حسن علیهما السلام گذراند. ( تاریخ اهل البیت /76) و به سال 49 یا 50 هجری پس از شهادت مظلومانه امام حسن علیه السلام امامت شیعیان را بر عهده گرفت .( کافی 461/1 و 462 امامت آن حضرت مقارن با حکمرانی معاویه بود و از آنجا که امام حسن علیه السلام با او صلح کرده بود ایشان نیز همان روش و سیره را ادامه داد . چه با مجاهدتهای امام حسن علیه السلام حق و باطل برای مسلمانان شناخته شده بود و اصل اسلام در خطر جدی قرار نداشت . خطر از آنجا آغاز شد که معاویه به سال 59 هجری تصمیم گرفت پسرش یزید را به عنوان خلیفه پس از خود تعیین کند و برای اطمینان از وقوع چنین امری بر آن شد که در زمان حیات خود از مردم برای او بیعت بگیرد .معاویه خود نخستین کسی شد که با پسرش یزید دست بیعت داد . ( مروج الذهب 36/3 و 37 ابن سعد در طبقات می نویسد : حسین بن علی بن ابیطالب از جمله اشخاصی بود که با یزید دست بیعت نداد . وی می افزاید : با مرگ معاویه در سال 60 هجری پسرش یزید بر مسند خلافت تکیه زد و مردم با وی بیعت کردند. آن گاه یزید با ارسال نامه ای به حاکم مدینه نوشت : مردم را فراخوان و از آنان بیعت گیر . و از بزرگان قریش آغاز کن و نخستین آنان حسین بن علی باشد ( تراثنا ش 164/10 چون حاکم مدینه از امام حسین علیه السلام بیعت خواست حضرتش در پاسخ گفت : ما خاندان نبوت و معدن رسالتیم . و یزید فاسق میگسار و آدم کش است . و مثل من با مثل او بیعت نکنند . و در سخنی دیگر فرمود : و بر اسلام سلام باد آنگاه که این امت به حاکمی چون یزید مبتلا شود و غیره . مسعودی مینویسد : یزید مردی عیاش بود . پرندگان شکاری و سگ و میمون و یوز نگه میداشت و میگساری می کرد . . . و در ایام وی غنا در مکه و مدینه رواج یافت و لوازم لهو و لعب به کار رفت و مردم آشکارا میگساری می کردند .
و درباره رفتار او با رعیت می گوید : فرعون در کار رعیت از او عادل تر و در کار خاصه و عامه مردم خویش منصف تر بود . ( مروج الذهب 77/3 و 78
امام حسین علیه السلام چون اوضاع مدینه را واژگونه یافت درنگ در آن شهر مقدس را جایز ندانست و در روز یکشنبه دو روز مانده به آخر رجب از سال 60 هجری به اتفاق اهل بیت و یاران خود راهی مکه شد . ( ارشاد / 201
آن حضرت هدف از خروج خویش را در وصیتی به برادرش محمد بن حنفیه چنین بیان فرمود : حقیقت آنکه من از روی سرمستی و گردنکشی و فساد و ظلم خارج نشده ام و جز این نیست که خارج شدم برای اصلاح در امت جدم صلی الله علیه و آله . اراده دارم امربه معروف و نهی از منکر کنم و مطابق سیرت جدم و پدرم علی بن ابیطالب علیه السلام رفتار کنم و غیره
امام حسین علیه السلام به فاصله 5 روز در شب جمعه سوم ماه شعبان به مکه معظمه وارد گردید . ( ارشاد / 202 )
چون مردم کوفه در عراق از مرگ معاویه و امتناع امام حسین علیه السلام از بیعت یزید اطلاع یافتند نامه های فراوان در پشتیبانی از امام حسین علیه السلام امضاء کردند و حضرتش را به کوفه فراخواندند . آنان نوشتند : ما در انتظار تو با کسی بیعت نکرده ایم و در راه تو آماده جانبازی هستیم و بخاطر تو در نماز جمعه و جماعت دیگران حاضر نمی شویم . امام حسین علیه السلام در پاسخ به درخواستهای مردم کوفه مسلم بن عقیل را در نیمه ماه مبارک رمضان به جانب کوفه روانه کرد . و به او گفت : نزد مردم کوفه برو . اگر آنچه نوشته اند حق باشد مرا خبر ده تا به تو ملحق شوم . مسلم به روز پنجم شوال وارد کوفه شد چون خبر ورودش انتشار یافت 12000 کسب و بقولی 18000 نفر با او بیعت کردند . وی این مطلب را به امام حسین علیه السلام گزارش داد و از آن حضرت خواست به کوفه بیاید . اخبار کوفه به یزید رسید . وی در اولین عکس العمل نعمان بن بشیر حاکم کوفه را عزل و بجای او عبید الله بن زیاد را نصب کرد ( مروج الذهب 66/3 ) و به او فرمان داد که مسلم بن عقیل را به قتل برساند . ( تاریخ طبری 258/4 ) و از طرفی مزدوران خود را بسیج کرد تا امام حسین علیه السلام را در شهر مکه غافلگیر کرده ازمیان بردارد چون امام علیه السلام از توطئه سوء قصد به جان مبارکش آگاهی یافت از سر حفظ حرمت و قداست بیت الله الحرام مناسک حج را به اضطرار پایان برد و به روز هشتم ذی حجه از سال 60 هجری مکه را به قصد عراق وداع گفت . ابن عباس بعد از واقعه کربلا در نامه اش به یزید می نویسد : هرگز فراموش نخواهم کرد که حسین بن علی را از حرم پیامبر خدا ( ص ) به حرم خدا طرد کردی و آن گاه مردانی را پنهانی بر سر او فرستادی تا غافلگیر او را بکشند . سپس او را از حرم خدا به کوفه راندی وترسان و نگران از مکه بیرون شد با اینکه در گذشته و حال عزیزترین مردم بطحا بود و اگر در مکه اقامت میگزید و خونریزی در آن را روا می شمرد از همه مردم مکه و مدینه در دو حرم بیشتر فرمان برده می شد. لیکن او خوش نداشت که حرمت خانه و حرمت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را حلال شمارد. و بزرگ شمرد آنچه را که تو بزرگ نشمردی از آنجا که در نهان مردانی در پی او به مکه فرستادی تا در حرم با او بجنگند. عبید الله با حیله و تزویر مسلم بن عقیل و پناه دهنده او هانی بن عروه را در کوفه به طرز دلخراشی به شهادت رساند . ( تاریخ طبری 300/4 ) و از آنجا که می دانست امام حسین علیه السلام رو به شهر کوفه می آید سپاهی به سرکردگی حر بن یزید ریاحی برای زیر نظر گرفتن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
مقدمه :
گزارش کار :
این جانب منیژه حسین خانی دانشجوی ترم چهارم رشته ی تحصیلی زبان و ادبیات فارسی در مقطع کاردانی به شماره ی دانشجویی 880105242 این دوره ی کارآموزی را در مدرسه ی تزکیه در اکبر آباد گذراندم . از استاد ارجمندم خانم جعفری سپاس گزارم که مرا در این ترم یاری کرد تا این دوره را با راهنمایی ایشان به پایان بگذرانم . در ضمن از سرپرست کارآموزی خانم سیده ربابه قادری کمال تشکر را دارم که به من اجازه دادند به کلاس ها بروم و در کلاس های ایشان تدریس نمایم در ضمن مرا در این راه همکاری کردند . دوره ی کارآموزی 13 جلسه بود . هر جلسه به سه کلاس می رفتم و ادبیات فارسی را تدریس می کردم . این دوره از تاریخ 12/8/89 الی 10/9/89 به طول انجامید . در ضمن از معلمان عزیزی که مرا در این مراحل یاری دادند و کلاس هایشان را در اختیارم گذاشتند باز کمال تشکر را دارم .
گزارش کار تاریخ 12/8 روز چهارشنبه :
ابتدا که وارد کلاس شدم سلام و احوالپرسی کردم بعد از حضور و غیاب دانش آموزان و آشنایی با آن ها شروع کردم به پرسش از درس های قبل تا هم مروری بر درس قبل شود و هم رفع اشکال شوند . دانش آموزان عزیز هم کمال همکاری را با من کردند بعد شروع به تدریس درس هشتم کردم . ابتدا تاریخ ادبیات آن را توضیح دادم و به صورت پرسش و پاسخ و توضیحی درس داده از روی درس خواندم به کلمات سخت که می رسیدم آن ها را دوبار تکرار کرده و معانی آن را بیان می کردم در ضمن روش تدریس من به صورت پرسش و پاسخ بود تا همه ی دانش آموزان در تدریس درس مشارکت کنند . برای خواندن شعرها از دانش آموزان می خواستم با من همکاری کرده ذوق شعری خود را نشان دهند . بعد از این که روخوانی درس را به پایان رساندیم درس را کاملا معنی کردیم و شاگردان هم نوشتند . در آخر هم خودآزمایی درس را که 8 سؤال داشت جواب دادیم در ضمن یادآوری می کنم برای اطمینان کار قبل از حل کردن سوالات با آموزگار گرامی تمرین ها را مرور کرده بودیم در آخر صفحه همین درس بیاموزیم (2) بود که درمورد تشبیه و استعاره بود من خودم تشبیه و استعاره را در ترم پیش خوانده بودم و یاد گرفته بودم برای همین به شاگردان یاد دادم . در ضمن از شاگردان خواستم بعد از تدریس من بیایند و روی تخته چند نمونه تشبیه و استعاره را حل کنند . این اهم کارهای من در این روز بود . البته در این روز من کلاس های 102 و 105 و 107 را رفتم . در همه ی این کارها در سه کلاس انجام شد . در ضمن من در این روز در جلسه ی دبیران مدرسه شرکت جستم و درس 5 ادبیات را در کلاس ها شفاهی انجام دادم .
یکشنبه 16/8 :
ابتدا که وارد کلاس شدم بعد از سلام و احوالپرسی و حضور و غیاب شروع به پرسش از درس قبل کردم تا اگر اشکالی وجود دارد برطرف شده بعد شروع به درس دادن کردم . ابتدا کلاس را گروه بندی کردم و در درس دادن از همه ی گروه ها استفاده کردم . در ابتدا تاریخ ادبیات درس توضیح داده شد از بچه های گروه های مختلف خواستم از روی درس بخوانند اگر کلمه ای را اشتباه می خواندند یادآوری می کردم بعد خودم از روی درس خوانده و معانی کلمات سخت درس را به دانش آموزان گفتم تا بنویسند بعد از روخوانی و معنی درس خودآزمایی درس را حل کردیم البته در حل تمرینات از گروه ها هم استفاده کردم . در آخر هم از دانش آموزان پرسش کردم تا اگر ایرادی دارند برطرف شده و درس مرور گردد . در این روز من کلاس های 103 و 104 و 108 را رفتم و در هر سه کلاس برنامه ی درسی همین بود . در ضمن در برگزاری آزمون در زنگ اول که هماهنگ بود در مدرسه همکاری کردم .
دوشنبه 17 / 8 :
در این روز وقتی من وارد کلاس شدم آموزگار در کلاس بود . من هم در گوشه ای از کلاس نشستم هم از محضر آموزگار گرامی استفاده کرده و هم در گاهی مواقع در تدریس درس و کلاس داری شرکت می جستم . آموزگار گرامی بعد از ورود به کلاس و حضور و غیاب و احوالپرسی شروع به پرسش از درس قبل کرد دانش آموزان هم پاسخ می دادند با این کار اشکالات بعضی از دانش آموزان برطرف گردید . ابتدا تاریخ ادبیات درس توضیح داده شد و زیر نکات مهم خط کشیده شد و تکرار شد . شعر توسط آموزگار روخوانی گردید بعد از آن از چند نفر از دانش آموزان خواسته شد شعر را روخوانی کنند و بعد با پرسش و پاسخ از آن ها شعر معنی گردید . معنی شعر را همه در کتاب هایشان نوشتند . بعد هم خودآزمایی درس جواب داده شد در آخر بیاموزیم (4) که در مورد مراعات نظیر بود توسط خودم تدریس شد و چند نمونه روی تخته توضیح دادم بعد از چند دانش آموز خواستم که بیایند و روی تخته نمونه هایی را حل کنند تا اشکالات برطرف شود در آخر از دانش آموزان خواسته شد اگر اشکالی دارند بگویند تا اشکالات آن ها برطرف شود که در این روز من در کلاس های 109 و 106 و 101 را رفتم و در هر سه کلاس این کارها انجام شد .
چهارشنبه 19 / 8 :
در این روز بعد از ورود به کلاس و سلام و احوالپرسی و حضور و غیاب شروع به پرسش و مرور درس داستان خیر و شر و تاریخ ادبیات این درس و پرسش از خودآزمایی و درس استعاره کردم . و در ضمن هدف بیشتر من مرور درس و رفع اشکال و ارزشیابی دانش آموزان بود .
یک شنبه 23 / 8 :
در این روز من درس شش را به کلاس های 104 و 108 دوره کردم و از دانش آموزان پرسش کردم بعد از پایان کار شعر و شاعری در کلاس راه انداختیم هر کدام از بچه ها اگر خودشان شعری گفته بودند می خواندند و هر کس هم دوست داشت از شاعران مختلف شعر می خواندند ولی در کلاس 103 درس شش را تدریس کردم .
دوشنبه 24 / 8 / 89 :
در این روز بعد از ورود به کلاس و سلام و احوالپرسی و حضور و غیاب قبل از شروع درس از دانش آموزان از درس قبل چند پرسشی انجام دادم تا هم مرور شود و هم اشکالات بچه ها گرفته شود بعد درس هفت که طوطی و بقال است تدریس کردم روش من در تدریس این درس پرسش و پاسخ و روخوانی بود ابتدا تاریخ ادبیات درس را توضیح داده زیر نکات مهم گفتم که دانش آموزان خط بکشند بعد از روی شعر روخوانی کردم از بچه ها خواستم از روی شعر بخوانند بعد شروع به معنی کردن شعر کردیم در این کار بیش تر از خود دانش آموزان استفاده کردم تا مشارکت داشته و بتوانند در اداره ی کلاس مرا یاری کنند . در آخر هم خودآزمایی درس توسط آموزگار گرامی که وارد کلاس شد حل گردید .
یک شنبه 30 / 8 / 89 :
امروز وقتی وارد کلاس شدم بعد از انجام کلیه ی مراحل آغازین کلاس ابتدا از درس قبل از دانش آموزان پرسش به عمل آوردم همه خوب بلد بودند به جز دو سه نفر از شاگردان که برای آن ها هم رفع اشکال کردم بعد شروع به تدریس درس گل هایی که در نسیم آزادی می شکفد کردم در ابتدا تاریخ ادبیات درس توضیح داده شد از روی درس توسط شاگردان روخوانی به عمل آمد بعد خودم هم از روی درس خوانده ازبچه ها خواستم که زیر کلمات سخت خط بکشند و معانی آن ها را بنویسند در آخر هم پرسش ها جواب داده شد .
دوشنبه 1 / 9 / 89 :
در این روزها همان کارهایی که روز قبل در سه کلاس انجام داده بودم در کلاس های 109 و 106 و 101 هم انجام دادم . چون چهارشنبه ی هفته ی پیش دوره ی کارآموزی من به تعطیلی خورده بود من این روز به مدرسه رفتم تا یک روز هفته ی پیش را جبران کنم .