دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق درباره: فلسفه وانگیزه قیام امام حسین

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

فلسفه وانگیزه قیام امام حسین

برخی با ارائه نظریات نسنجیده و غیر قابل قبول پیرامون فلسفه قیام عاشورا، تصویر وارونه و یا حداقل نامنا‎سب با شأن رهبری این قیام ارائه کرده‌اند و هیچ کدام از آنها، در ارائه یک تصویر روشن و جا‎مع از انگیزه‎های قیام امام حسین(ع) توفیق نداشته‎اند‎.در این مجال کوتاه نیز نمی‌توان به تفصیل به این پرسش پاسخ داد لذا به صورت مختصر در این زمینه باید گفت: یک پژوهش‎گر و یا شخص سوال کننده پیرامون تاریخ عاشورا اگر بخواهد به ماهیّت و جوهره قیام عاشورا تا حدّ زیادی پی ببرد، باید در گام نخست، با نگا‎ه و مطالعه جامع و کامل در باره امام حسین(ع)، به زندگی، شخصیّت و مقام حضرت به عنوان امام معصوم، شناخت لازم و کافی پیدا کند و سپس با مطالعه و تعمّق لازم در بیانات و گفتار حضرت که در مقاطع مختلف قیام و حتّی پیش از آغاز آن درباره انگیزه حرکت خویش بیان کرده است، به فلسفه و ماهیّت قیام آن حضرت تا حدّ زیادی شناخت پیدا کند‎.اکنون با این مقدمه و با توجّه به این که بهترین و مطمئن‎ترین سند برای شناخت فلسفه و اهداف نهضت سیدالشهدا(ع)، کلمات خود آن حضرت و یا امامان دیگر در این باره است، مجموع خطبه‎ها، سخنان، نامه‎ها و وصیت‎نامه امام حسین(ع) که در باره اهداف و انگیزه‎های قیام عاشورا است و نیز برخی از تعابیر زیارت‎ نامه‎های متعدّد و مختلف که از امامان دیگر در باره حضرت رسیده است و در آنها به انگیزه قیام پرداخته شده است، مورد مطالعه و بررسی قرار داده و سپس با استخراج فهرست‌وار اهداف قیام، به تفسیر و تحلیل آنها، می‌پردازیم‎ :1 ـ امام حسین(ع) در مکه در جمع گروهی از علما و نخبگان دیگر مناطق اسلامی با ایراد خطبه‎ای شور‎انگیز و کوبند‎‎ه، ضمن یادآوری وظیفه سنگین و تکلیف خطیر علما و بزرگان شهرها در باره پاسداری از کیان دین و اعتقادات مسلمانان و پیامدهای سکوت در برابر جنایات امویان، از خاموشی آنان در برابر سیاست‎های دین‌ستیزانه حاکمان اُموی انتقاد کرده و هرگونه همراهی و سازش با آنان را گناه نابخشودنی دانستند‎. حضرت در پایان سخنان خود، هدف از اقدامات و فعالیت‎هایش را برضدّ نظام ستم‎گر حاکم (که چند سال بعد خود را در قالب یک نهضت نشان داد) چنین اعلام فرمودند‎:خدایا تو می‎دانی آنچه از طرف ما انجام گرفته است (از سخنان و اقدامات برضدّ حاکمان اُمَوِی) به خاطر رقابت و سبقت جویی در فرمانروایی و افزون‌خواهی در متاع ناچیز دنیا نبوده است، بلکه برای این است که نشانه‎های دینت را (به مردم) نشان دهیم ( برپاگردانیم) و اصلاح در سرزمین‎هایت را آشکار کنیم‎. می‎خواهیم بندگان ستمد‎یده‎ات در امان باشند و به واجبات و سنّت‎ها و احکا‎مت عمل شود‎.از این جملات می‎توان چهار هدف را برای اقدامات و فعالیت‎های امام حسین(ع) که در عصر حاکمیّت یزید جزء اهداف قیام حضرت به شمار می‎رفت، استخراج کرد:الف ـ احیای مظاهر و نشانه‎های اسلام اصیل و ناب محمدیب ـ ا‎صلاح و بهبود وضع مردم سرزمین‌های اسلامیج ـ مبارزه با ستمگران اُموی جهت تأمین امنیّت برای مردم ستمدیدهد ـ فراهم ساختن بستری مناسب برای عمل به احکام و واجبات الهی2ـ امام حسین(ع) ضمن وصیّت‌نامه‎ای که هنگام خروج از مدینه و در زمان وداع با برادرش محمّد بن‌حنفیّه برای وی نوشت، هدف از حرکت خویش را چنین بازگو کرد:من نه از روی سرمستی و گستاخی و نه برای فساد و ستم‎گری حرکت کردم‎. بلکه تنها برای طلب اصلاح در امّت جدم حرکت کردم. می‎خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیره جدم و پدرم علی بن‌ابی‌طالب عمل کنم‎.و در زیارت‎های مختلف که در باره امام حسین(ع) از امامان(ع) وارد شده، این تعابیر فراوان دیده می‎شود:«اَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ اَقَمْتَ الْصَّلوهَ وَ آتَیْتَ الزَّکوهَ وَ اَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ»گواهی می‎دهم که تو نماز را بپا داشتی و زکات دادی و امر به معروف و نهی از منکر کردی‎.از این عبارات، اهداف ذیل را از قیام حضرت، می‎توان استفاده ‎کرد‎:الف ـ طلب اصلاح در امور امّت پیامبر(ص)ب ـ امر به معروفج ـ نهی از منکرد ـ عمل به سیره رسول‌خدا(ص) و امیرالمؤمنین(ع) همانند برپایی نماز و پرداخت زکات3 ـ حضرت در نامه‎ای که در زمان اقامت خویش در مکّه در پاسخ دعوت به نامه‎های اشراف و بزرگان کوفه مبنی بر آمدن به کوفه، نوشتند، فلسفه قیام خود را چنین بیان فرمودند:به جانم سوگند، پیشوا کسی است که به کتاب خدا عمل کند، عدل و داد را محقق سازد، معتقد به حقّ باشد، خود را به آنچه در راه خدا هست پایدار بدارد‎.امام(ع) در این نامه، هدف از قیام را، تلاش در جهت برپایی حکومتی می‎داند که رهبر و پیشوای آن، صفات و امتیازات ذیل را دارا باشد:الف ـ به کتاب خدا حکم کند‎.ب ـ عدالت را در جامعه حاکم کند‎.ج ـ متدیّن ومعتقد به دین خدا باشد‎.د ـ خود را وقف خدا و اهداف الهی کند‎.4ـ حسین بن‌علی در نامه‎ای که ضمن آن از بزرگان بصره دعوت به همیاری و همراهی با وی کرده است، علّت و هدف از نهضت خویش را چنین بیان می‎کند:من شما را به کتاب خدا و سنّت پیامبرش می‎خوانم‎. همانا سنّت پیامبر(ص) از بین رفته است و بدعت زنده شده است‎.و در جواب عبدالله بن‌مُطیع می‏فرماید‎:کوفیان به من نامه نوشته و از من خواسته‎اند به نزدشان بروم‎، چون امیدوارند (که با رهبری من) نشانه‌‎های حقّ زنده و بد‎عت‎ها نابود شود‎.و نیز در نامه‎ای که به شیعیان بصره نوشتند، فرمودند:من شما را به زنده کردن نشانههای حقّ و نابود کردن بدعت‎ها می‎خوانم‎.از مجموع نامه و پاسخ حضرت، این اهداف را می‎توان برای نهضت عاشورا استفاده کرد‎:الف ـ دعوت (و عمل) به کتاب خد‎ا و سنّت پیامبر ـ ص ـب ـ احیای سنّت پیامبر(ص) که از بین رفته است، و برپایی مظاهر حقّ و حقیقتج ـ از بین بردن بدعت‎ها (که جایگزین احکام خدا و سنّت پیامبر(ص) شده است).5ـ ابا‎عبدالله درخطبه‎ای که پس از برخورد با حرّ بن‌یزید رِیاحی در منزل «بَیْضَه» ایراد فرمودند، انگیزه قیام خود را با استناد به فرمایش پیامبر ـ ص ـ، چنین بیان کردند‎:ای مردم ! رسول‌خدا ـ ص ـ فرمودند: کسی که فرمانروای ستمگری را ببیند که حرام خدا را حلال کرده و پیمان الهی را شکسته و با سنّت رسول‌خدا ـ ص ـ مخالفت ورزیده در میان بندگان خدا با گناه و تجاوزگری رفتار می‎کند، ولی در برابر او با کردار و گفتار خود برنخیزد، برخدا است که او را در جایگاه (عذاب‌آور) آن ستمگر قرار دهد‎. هان (ای مردم‎) بدانید که این‎ها تن به فرمانبری از شیطان داده‎ و اطاعت از فرمان الهی را رها کرده‎ و فساد را نمایان ساخته و حدود خدا را تعطیل نموده‎اند، درآمدهای عمومی (بیت المال) مسلمانان را به خود اختصاص داده‎اند و حرام خدا را حلال و حلا‎لش را حرام کرده‎اند‎ و من شایسته‎ترین فرد برای تغییر دادن (سرنوشت و امور مسلمانان) هستماز این خطبه و یا نامه، علّت قیام سیدالشهدا(ع) را می‎توان این امر دانست که حاکمان بنی‎اُمَیّه (به ویژه یزید) اقدامات ضدّ دینی زیر را مرتکب شده‎اند:الف ـ فرمانبری از خدا را رها کرده و به اطاعت از شیطان رو آورده‎اند‎؛ب ـ فساد را (در زمین) آشکار کرده‎اند‎؛ج ـ حدود الهی را تعطیل کرده‎اند‎؛د ـ بیت‌المال را به خود اختصاص داده‎اند‎؛ه ـ حرام خدا را حلال و حلال الهی را حرام کرده‎اند‎.از این رو است که در زیارات وارد‎ه در باره امام حسین(ع)، شهادت به برپایی احکام الهی و سنّت پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) توسط حضرت، داده شده است:«اَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ حَلَّلْتَ حَلالَ اللهِ وَ حَرَّمْتَ حَرامَ اللهِ وَ اَقَمْتَ الصَّلا‎هَ وَ آتَیْتَ الزَّکاهَ وَ اَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ دَعَوْتَ اِلی سَبِیلِکَ بِالْحِکْمَهِ وَ الْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ»شهادت می‎دهم که تو حلال خدا را حلال و حرام خدا را حرام کردی و نماز را بپا داشتی و زکات دادی و امر به معروف و نهی از منکر کردی و (مسلمانان را) با پند‎ و اندرز‎ نیکو، به راه روش خود، فراخواندی‎.و همچنین:شهادت می‎دهم که تو به عدل و داد امر کردی و(مسلمانان را) به سوی این دو دعوت کردی‎.6ـ پیشوای سوّم درمنزل «ذوحُسَم» در توجیه حرکت خویش چنین فرمودند:آیا نمی‎بینید که به حقّ عمل نمی‎شود و از باطل بازداشته نمی‎شود؟ (در چنین شرایطی) باید مؤمن، به حقّ خواهان دیدار خدا باشد‎. من چنین مرگی را جز شهادت و زندگی با ظالمان را جز ننگ و خواری نمی‎بینم‎.امام(ع) درباره ذلت‌ناپذیری خود به عنوان هدف دیگر از قیام خویش، بیانات دیگری نیز دارد، از جمله در مقابل پیشنهاد عبیدالله که حضرت را بین کشته شدن و بین بیعت کردن با یزید مخیّر کرده بود، می‎فرماید:«... هیهاتَ مِنَّا الذِلّه یأبی اللهُ ذلکَ لَنَا وَ رَسُولُهُ وَ المؤمنُونَ ...»از ما دور باد که پستی را پیشه خود کنیم، (چرا که) خدا و



خرید و دانلود تحقیق درباره: فلسفه وانگیزه قیام امام حسین


تحقیق؛ فلسفه وانگیزه قیام امام حسین

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

فلسفه وانگیزه قیام امام حسین

برخی با ارائه نظریات نسنجیده و غیر قابل قبول پیرامون فلسفه قیام عاشورا، تصویر وارونه و یا حداقل نامنا‎سب با شأن رهبری این قیام ارائه کرده‌اند و هیچ کدام از آنها، در ارائه یک تصویر روشن و جا‎مع از انگیزه‎های قیام امام حسین(ع) توفیق نداشته‎اند‎.در این مجال کوتاه نیز نمی‌توان به تفصیل به این پرسش پاسخ داد لذا به صورت مختصر در این زمینه باید گفت: یک پژوهش‎گر و یا شخص سوال کننده پیرامون تاریخ عاشورا اگر بخواهد به ماهیّت و جوهره قیام عاشورا تا حدّ زیادی پی ببرد، باید در گام نخست، با نگا‎ه و مطالعه جامع و کامل در باره امام حسین(ع)، به زندگی، شخصیّت و مقام حضرت به عنوان امام معصوم، شناخت لازم و کافی پیدا کند و سپس با مطالعه و تعمّق لازم در بیانات و گفتار حضرت که در مقاطع مختلف قیام و حتّی پیش از آغاز آن درباره انگیزه حرکت خویش بیان کرده است، به فلسفه و ماهیّت قیام آن حضرت تا حدّ زیادی شناخت پیدا کند‎.اکنون با این مقدمه و با توجّه به این که بهترین و مطمئن‎ترین سند برای شناخت فلسفه و اهداف نهضت سیدالشهدا(ع)، کلمات خود آن حضرت و یا امامان دیگر در این باره است، مجموع خطبه‎ها، سخنان، نامه‎ها و وصیت‎نامه امام حسین(ع) که در باره اهداف و انگیزه‎های قیام عاشورا است و نیز برخی از تعابیر زیارت‎ نامه‎های متعدّد و مختلف که از امامان دیگر در باره حضرت رسیده است و در آنها به انگیزه قیام پرداخته شده است، مورد مطالعه و بررسی قرار داده و سپس با استخراج فهرست‌وار اهداف قیام، به تفسیر و تحلیل آنها، می‌پردازیم‎ :1 ـ امام حسین(ع) در مکه در جمع گروهی از علما و نخبگان دیگر مناطق اسلامی با ایراد خطبه‎ای شور‎انگیز و کوبند‎‎ه، ضمن یادآوری وظیفه سنگین و تکلیف خطیر علما و بزرگان شهرها در باره پاسداری از کیان دین و اعتقادات مسلمانان و پیامدهای سکوت در برابر جنایات امویان، از خاموشی آنان در برابر سیاست‎های دین‌ستیزانه حاکمان اُموی انتقاد کرده و هرگونه همراهی و سازش با آنان را گناه نابخشودنی دانستند‎. حضرت در پایان سخنان خود، هدف از اقدامات و فعالیت‎هایش را برضدّ نظام ستم‎گر حاکم (که چند سال بعد خود را در قالب یک نهضت نشان داد) چنین اعلام فرمودند‎:خدایا تو می‎دانی آنچه از طرف ما انجام گرفته است (از سخنان و اقدامات برضدّ حاکمان اُمَوِی) به خاطر رقابت و سبقت جویی در فرمانروایی و افزون‌خواهی در متاع ناچیز دنیا نبوده است، بلکه برای این است که نشانه‎های دینت را (به مردم) نشان دهیم ( برپاگردانیم) و اصلاح در سرزمین‎هایت را آشکار کنیم‎. می‎خواهیم بندگان ستمد‎یده‎ات در امان باشند و به واجبات و سنّت‎ها و احکا‎مت عمل شود‎.از این جملات می‎توان چهار هدف را برای اقدامات و فعالیت‎های امام حسین(ع) که در عصر حاکمیّت یزید جزء اهداف قیام حضرت به شمار می‎رفت، استخراج کرد:الف ـ احیای مظاهر و نشانه‎های اسلام اصیل و ناب محمدیب ـ ا‎صلاح و بهبود وضع مردم سرزمین‌های اسلامیج ـ مبارزه با ستمگران اُموی جهت تأمین امنیّت برای مردم ستمدیدهد ـ فراهم ساختن بستری مناسب برای عمل به احکام و واجبات الهی2ـ امام حسین(ع) ضمن وصیّت‌نامه‎ای که هنگام خروج از مدینه و در زمان وداع با برادرش محمّد بن‌حنفیّه برای وی نوشت، هدف از حرکت خویش را چنین بازگو کرد:من نه از روی سرمستی و گستاخی و نه برای فساد و ستم‎گری حرکت کردم‎. بلکه تنها برای طلب اصلاح در امّت جدم حرکت کردم. می‎خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیره جدم و پدرم علی بن‌ابی‌طالب عمل کنم‎.و در زیارت‎های مختلف که در باره امام حسین(ع) از امامان(ع) وارد شده، این تعابیر فراوان دیده می‎شود:«اَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ اَقَمْتَ الْصَّلوهَ وَ آتَیْتَ الزَّکوهَ وَ اَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ»گواهی می‎دهم که تو نماز را بپا داشتی و زکات دادی و امر به معروف و نهی از منکر کردی‎.از این عبارات، اهداف ذیل را از قیام حضرت، می‎توان استفاده ‎کرد‎:الف ـ طلب اصلاح در امور امّت پیامبر(ص)ب ـ امر به معروفج ـ نهی از منکرد ـ عمل به سیره رسول‌خدا(ص) و امیرالمؤمنین(ع) همانند برپایی نماز و پرداخت زکات3 ـ حضرت در نامه‎ای که در زمان اقامت خویش در مکّه در پاسخ دعوت به نامه‎های اشراف و بزرگان کوفه مبنی بر آمدن به کوفه، نوشتند، فلسفه قیام خود را چنین بیان فرمودند:به جانم سوگند، پیشوا کسی است که به کتاب خدا عمل کند، عدل و داد را محقق سازد، معتقد به حقّ باشد، خود را به آنچه در راه خدا هست پایدار بدارد‎.امام(ع) در این نامه، هدف از قیام را، تلاش در جهت برپایی حکومتی می‎داند که رهبر و پیشوای آن، صفات و امتیازات ذیل را دارا باشد:الف ـ به کتاب خدا حکم کند‎.ب ـ عدالت را در جامعه حاکم کند‎.ج ـ متدیّن ومعتقد به دین خدا باشد‎.د ـ خود را وقف خدا و اهداف الهی کند‎.4ـ حسین بن‌علی در نامه‎ای که ضمن آن از بزرگان بصره دعوت به همیاری و همراهی با وی کرده است، علّت و هدف از نهضت خویش را چنین بیان می‎کند:من شما را به کتاب خدا و سنّت پیامبرش می‎خوانم‎. همانا سنّت پیامبر(ص) از بین رفته است و بدعت زنده شده است‎.و در جواب عبدالله بن‌مُطیع می‏فرماید‎:کوفیان به من نامه نوشته و از من خواسته‎اند به نزدشان بروم‎، چون امیدوارند (که با رهبری من) نشانه‌‎های حقّ زنده و بد‎عت‎ها نابود شود‎.و نیز در نامه‎ای که به شیعیان بصره نوشتند، فرمودند:من شما را به زنده کردن نشانههای حقّ و نابود کردن بدعت‎ها می‎خوانم‎.از مجموع نامه و پاسخ حضرت، این اهداف را می‎توان برای نهضت عاشورا استفاده کرد‎:الف ـ دعوت (و عمل) به کتاب خد‎ا و سنّت پیامبر ـ ص ـب ـ احیای سنّت پیامبر(ص) که از بین رفته است، و برپایی مظاهر حقّ و حقیقتج ـ از بین بردن بدعت‎ها (که جایگزین احکام خدا و سنّت پیامبر(ص) شده است).5ـ ابا‎عبدالله درخطبه‎ای که پس از برخورد با حرّ بن‌یزید رِیاحی در منزل «بَیْضَه» ایراد فرمودند، انگیزه قیام خود را با استناد به فرمایش پیامبر ـ ص ـ، چنین بیان کردند‎:ای مردم ! رسول‌خدا ـ ص ـ فرمودند: کسی که فرمانروای ستمگری را ببیند که حرام خدا را حلال کرده و پیمان الهی را شکسته و با سنّت رسول‌خدا ـ ص ـ مخالفت ورزیده در میان بندگان خدا با گناه و تجاوزگری رفتار می‎کند، ولی در برابر او با کردار و گفتار خود برنخیزد، برخدا است که او را در جایگاه (عذاب‌آور) آن ستمگر قرار دهد‎. هان (ای مردم‎) بدانید که این‎ها تن به فرمانبری از شیطان داده‎ و اطاعت از فرمان الهی را رها کرده‎ و فساد را نمایان ساخته و حدود خدا را تعطیل نموده‎اند، درآمدهای عمومی (بیت المال) مسلمانان را به خود اختصاص داده‎اند و حرام خدا را حلال و حلا‎لش را حرام کرده‎اند‎ و من شایسته‎ترین فرد برای تغییر دادن (سرنوشت و امور مسلمانان) هستماز این خطبه و یا نامه، علّت قیام سیدالشهدا(ع) را می‎توان این امر دانست که حاکمان بنی‎اُمَیّه (به ویژه یزید) اقدامات ضدّ دینی زیر را مرتکب شده‎اند:الف ـ فرمانبری از خدا را رها کرده و به اطاعت از شیطان رو آورده‎اند‎؛ب ـ فساد را (در زمین) آشکار کرده‎اند‎؛ج ـ حدود الهی را تعطیل کرده‎اند‎؛د ـ بیت‌المال را به خود اختصاص داده‎اند‎؛ه ـ حرام خدا را حلال و حلال الهی را حرام کرده‎اند‎.از این رو است که در زیارات وارد‎ه در باره امام حسین(ع)، شهادت به برپایی احکام الهی و سنّت پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) توسط حضرت، داده شده است:«اَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ حَلَّلْتَ حَلالَ اللهِ وَ حَرَّمْتَ حَرامَ اللهِ وَ اَقَمْتَ الصَّلا‎هَ وَ آتَیْتَ الزَّکاهَ وَ اَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ دَعَوْتَ اِلی سَبِیلِکَ بِالْحِکْمَهِ وَ الْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ»شهادت می‎دهم که تو حلال خدا را حلال و حرام خدا را حرام کردی و نماز را بپا داشتی و زکات دادی و امر به معروف و نهی از منکر کردی و (مسلمانان را) با پند‎ و اندرز‎ نیکو، به راه روش خود، فراخواندی‎.و همچنین:شهادت می‎دهم که تو به عدل و داد امر کردی و(مسلمانان را) به سوی این دو دعوت کردی‎.6ـ پیشوای سوّم درمنزل «ذوحُسَم» در توجیه حرکت خویش چنین فرمودند:آیا نمی‎بینید که به حقّ عمل نمی‎شود و از باطل بازداشته نمی‎شود؟ (در چنین شرایطی) باید مؤمن، به حقّ خواهان دیدار خدا باشد‎. من چنین مرگی را جز شهادت و زندگی با ظالمان را جز ننگ و خواری نمی‎بینم‎.امام(ع) درباره ذلت‌ناپذیری خود به عنوان هدف دیگر از قیام خویش، بیانات دیگری نیز دارد، از جمله در مقابل پیشنهاد عبیدالله که حضرت را بین کشته شدن و بین بیعت کردن با یزید مخیّر کرده بود، می‎فرماید:«... هیهاتَ مِنَّا الذِلّه یأبی اللهُ ذلکَ لَنَا وَ رَسُولُهُ وَ المؤمنُونَ ...»از ما دور باد که پستی را پیشه خود کنیم، (چرا که) خدا و



خرید و دانلود تحقیق؛ فلسفه وانگیزه قیام امام حسین


تحقیق/ فلسفه وانگیزه قیام امام حسین

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

فلسفه وانگیزه قیام امام حسین

برخی با ارائه نظریات نسنجیده و غیر قابل قبول پیرامون فلسفه قیام عاشورا، تصویر وارونه و یا حداقل نامنا‎سب با شأن رهبری این قیام ارائه کرده‌اند و هیچ کدام از آنها، در ارائه یک تصویر روشن و جا‎مع از انگیزه‎های قیام امام حسین(ع) توفیق نداشته‎اند‎.در این مجال کوتاه نیز نمی‌توان به تفصیل به این پرسش پاسخ داد لذا به صورت مختصر در این زمینه باید گفت: یک پژوهش‎گر و یا شخص سوال کننده پیرامون تاریخ عاشورا اگر بخواهد به ماهیّت و جوهره قیام عاشورا تا حدّ زیادی پی ببرد، باید در گام نخست، با نگا‎ه و مطالعه جامع و کامل در باره امام حسین(ع)، به زندگی، شخصیّت و مقام حضرت به عنوان امام معصوم، شناخت لازم و کافی پیدا کند و سپس با مطالعه و تعمّق لازم در بیانات و گفتار حضرت که در مقاطع مختلف قیام و حتّی پیش از آغاز آن درباره انگیزه حرکت خویش بیان کرده است، به فلسفه و ماهیّت قیام آن حضرت تا حدّ زیادی شناخت پیدا کند‎.اکنون با این مقدمه و با توجّه به این که بهترین و مطمئن‎ترین سند برای شناخت فلسفه و اهداف نهضت سیدالشهدا(ع)، کلمات خود آن حضرت و یا امامان دیگر در این باره است، مجموع خطبه‎ها، سخنان، نامه‎ها و وصیت‎نامه امام حسین(ع) که در باره اهداف و انگیزه‎های قیام عاشورا است و نیز برخی از تعابیر زیارت‎ نامه‎های متعدّد و مختلف که از امامان دیگر در باره حضرت رسیده است و در آنها به انگیزه قیام پرداخته شده است، مورد مطالعه و بررسی قرار داده و سپس با استخراج فهرست‌وار اهداف قیام، به تفسیر و تحلیل آنها، می‌پردازیم‎ :1 ـ امام حسین(ع) در مکه در جمع گروهی از علما و نخبگان دیگر مناطق اسلامی با ایراد خطبه‎ای شور‎انگیز و کوبند‎‎ه، ضمن یادآوری وظیفه سنگین و تکلیف خطیر علما و بزرگان شهرها در باره پاسداری از کیان دین و اعتقادات مسلمانان و پیامدهای سکوت در برابر جنایات امویان، از خاموشی آنان در برابر سیاست‎های دین‌ستیزانه حاکمان اُموی انتقاد کرده و هرگونه همراهی و سازش با آنان را گناه نابخشودنی دانستند‎. حضرت در پایان سخنان خود، هدف از اقدامات و فعالیت‎هایش را برضدّ نظام ستم‎گر حاکم (که چند سال بعد خود را در قالب یک نهضت نشان داد) چنین اعلام فرمودند‎:خدایا تو می‎دانی آنچه از طرف ما انجام گرفته است (از سخنان و اقدامات برضدّ حاکمان اُمَوِی) به خاطر رقابت و سبقت جویی در فرمانروایی و افزون‌خواهی در متاع ناچیز دنیا نبوده است، بلکه برای این است که نشانه‎های دینت را (به مردم) نشان دهیم ( برپاگردانیم) و اصلاح در سرزمین‎هایت را آشکار کنیم‎. می‎خواهیم بندگان ستمد‎یده‎ات در امان باشند و به واجبات و سنّت‎ها و احکا‎مت عمل شود‎.از این جملات می‎توان چهار هدف را برای اقدامات و فعالیت‎های امام حسین(ع) که در عصر حاکمیّت یزید جزء اهداف قیام حضرت به شمار می‎رفت، استخراج کرد:الف ـ احیای مظاهر و نشانه‎های اسلام اصیل و ناب محمدیب ـ ا‎صلاح و بهبود وضع مردم سرزمین‌های اسلامیج ـ مبارزه با ستمگران اُموی جهت تأمین امنیّت برای مردم ستمدیدهد ـ فراهم ساختن بستری مناسب برای عمل به احکام و واجبات الهی2ـ امام حسین(ع) ضمن وصیّت‌نامه‎ای که هنگام خروج از مدینه و در زمان وداع با برادرش محمّد بن‌حنفیّه برای وی نوشت، هدف از حرکت خویش را چنین بازگو کرد:من نه از روی سرمستی و گستاخی و نه برای فساد و ستم‎گری حرکت کردم‎. بلکه تنها برای طلب اصلاح در امّت جدم حرکت کردم. می‎خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیره جدم و پدرم علی بن‌ابی‌طالب عمل کنم‎.و در زیارت‎های مختلف که در باره امام حسین(ع) از امامان(ع) وارد شده، این تعابیر فراوان دیده می‎شود:«اَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ اَقَمْتَ الْصَّلوهَ وَ آتَیْتَ الزَّکوهَ وَ اَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ»گواهی می‎دهم که تو نماز را بپا داشتی و زکات دادی و امر به معروف و نهی از منکر کردی‎.از این عبارات، اهداف ذیل را از قیام حضرت، می‎توان استفاده ‎کرد‎:الف ـ طلب اصلاح در امور امّت پیامبر(ص)ب ـ امر به معروفج ـ نهی از منکرد ـ عمل به سیره رسول‌خدا(ص) و امیرالمؤمنین(ع) همانند برپایی نماز و پرداخت زکات3 ـ حضرت در نامه‎ای که در زمان اقامت خویش در مکّه در پاسخ دعوت به نامه‎های اشراف و بزرگان کوفه مبنی بر آمدن به کوفه، نوشتند، فلسفه قیام خود را چنین بیان فرمودند:به جانم سوگند، پیشوا کسی است که به کتاب خدا عمل کند، عدل و داد را محقق سازد، معتقد به حقّ باشد، خود را به آنچه در راه خدا هست پایدار بدارد‎.امام(ع) در این نامه، هدف از قیام را، تلاش در جهت برپایی حکومتی می‎داند که رهبر و پیشوای آن، صفات و امتیازات ذیل را دارا باشد:الف ـ به کتاب خدا حکم کند‎.ب ـ عدالت را در جامعه حاکم کند‎.ج ـ متدیّن ومعتقد به دین خدا باشد‎.د ـ خود را وقف خدا و اهداف الهی کند‎.4ـ حسین بن‌علی در نامه‎ای که ضمن آن از بزرگان بصره دعوت به همیاری و همراهی با وی کرده است، علّت و هدف از نهضت خویش را چنین بیان می‎کند:من شما را به کتاب خدا و سنّت پیامبرش می‎خوانم‎. همانا سنّت پیامبر(ص) از بین رفته است و بدعت زنده شده است‎.و در جواب عبدالله بن‌مُطیع می‏فرماید‎:کوفیان به من نامه نوشته و از من خواسته‎اند به نزدشان بروم‎، چون امیدوارند (که با رهبری من) نشانه‌‎های حقّ زنده و بد‎عت‎ها نابود شود‎.و نیز در نامه‎ای که به شیعیان بصره نوشتند، فرمودند:من شما را به زنده کردن نشانههای حقّ و نابود کردن بدعت‎ها می‎خوانم‎.از مجموع نامه و پاسخ حضرت، این اهداف را می‎توان برای نهضت عاشورا استفاده کرد‎:الف ـ دعوت (و عمل) به کتاب خد‎ا و سنّت پیامبر ـ ص ـب ـ احیای سنّت پیامبر(ص) که از بین رفته است، و برپایی مظاهر حقّ و حقیقتج ـ از بین بردن بدعت‎ها (که جایگزین احکام خدا و سنّت پیامبر(ص) شده است).5ـ ابا‎عبدالله درخطبه‎ای که پس از برخورد با حرّ بن‌یزید رِیاحی در منزل «بَیْضَه» ایراد فرمودند، انگیزه قیام خود را با استناد به فرمایش پیامبر ـ ص ـ، چنین بیان کردند‎:ای مردم ! رسول‌خدا ـ ص ـ فرمودند: کسی که فرمانروای ستمگری را ببیند که حرام خدا را حلال کرده و پیمان الهی را شکسته و با سنّت رسول‌خدا ـ ص ـ مخالفت ورزیده در میان بندگان خدا با گناه و تجاوزگری رفتار می‎کند، ولی در برابر او با کردار و گفتار خود برنخیزد، برخدا است که او را در جایگاه (عذاب‌آور) آن ستمگر قرار دهد‎. هان (ای مردم‎) بدانید که این‎ها تن به فرمانبری از شیطان داده‎ و اطاعت از فرمان الهی را رها کرده‎ و فساد را نمایان ساخته و حدود خدا را تعطیل نموده‎اند، درآمدهای عمومی (بیت المال) مسلمانان را به خود اختصاص داده‎اند و حرام خدا را حلال و حلا‎لش را حرام کرده‎اند‎ و من شایسته‎ترین فرد برای تغییر دادن (سرنوشت و امور مسلمانان) هستماز این خطبه و یا نامه، علّت قیام سیدالشهدا(ع) را می‎توان این امر دانست که حاکمان بنی‎اُمَیّه (به ویژه یزید) اقدامات ضدّ دینی زیر را مرتکب شده‎اند:الف ـ فرمانبری از خدا را رها کرده و به اطاعت از شیطان رو آورده‎اند‎؛ب ـ فساد را (در زمین) آشکار کرده‎اند‎؛ج ـ حدود الهی را تعطیل کرده‎اند‎؛د ـ بیت‌المال را به خود اختصاص داده‎اند‎؛ه ـ حرام خدا را حلال و حلال الهی را حرام کرده‎اند‎.از این رو است که در زیارات وارد‎ه در باره امام حسین(ع)، شهادت به برپایی احکام الهی و سنّت پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) توسط حضرت، داده شده است:«اَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ حَلَّلْتَ حَلالَ اللهِ وَ حَرَّمْتَ حَرامَ اللهِ وَ اَقَمْتَ الصَّلا‎هَ وَ آتَیْتَ الزَّکاهَ وَ اَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ دَعَوْتَ اِلی سَبِیلِکَ بِالْحِکْمَهِ وَ الْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ»شهادت می‎دهم که تو حلال خدا را حلال و حرام خدا را حرام کردی و نماز را بپا داشتی و زکات دادی و امر به معروف و نهی از منکر کردی و (مسلمانان را) با پند‎ و اندرز‎ نیکو، به راه روش خود، فراخواندی‎.و همچنین:شهادت می‎دهم که تو به عدل و داد امر کردی و(مسلمانان را) به سوی این دو دعوت کردی‎.6ـ پیشوای سوّم درمنزل «ذوحُسَم» در توجیه حرکت خویش چنین فرمودند:آیا نمی‎بینید که به حقّ عمل نمی‎شود و از باطل بازداشته نمی‎شود؟ (در چنین شرایطی) باید مؤمن، به حقّ خواهان دیدار خدا باشد‎. من چنین مرگی را جز شهادت و زندگی با ظالمان را جز ننگ و خواری نمی‎بینم‎.امام(ع) درباره ذلت‌ناپذیری خود به عنوان هدف دیگر از قیام خویش، بیانات دیگری نیز دارد، از جمله در مقابل پیشنهاد عبیدالله که حضرت را بین کشته شدن و بین بیعت کردن با یزید مخیّر کرده بود، می‎فرماید:«... هیهاتَ مِنَّا الذِلّه یأبی اللهُ ذلکَ لَنَا وَ رَسُولُهُ وَ المؤمنُونَ ...»از ما دور باد که پستی را پیشه خود کنیم، (چرا که) خدا و



خرید و دانلود تحقیق/ فلسفه وانگیزه قیام امام حسین


تحقیق در مورد سلطان حسین بایَقرا 15 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 15 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

سلطان حسین بایَقرا

حسین بن منصور بن بایقرا، از نوادگان بایقرا پسر عمر شیخ تیمورى بود که بعد از ابو سعید در هرات به فرمانروایى نشست «875 ق / 1470 م».

دربار هرات :

دربار او یک مرکز درخشان از ادب و هنر عصر بود . به طورى که هرات کانون بزرگى از فرهنگ و دانش عصر به شمار مى‏رفت. وزیر دانشمند، شاعر و نویسنده اُزبک او ، امیر علیشیر نوایى، روح واقعى این کانون و حامى و مربى دانشمندان و هنر پروران وابسته به دربار سلطان حسین بایقرا بود.

در این کانون پر آوازه افرادى همچون عبدالرحمن جامى، شاعر و عارف نامدار، کمال الدین بهزاد، نقاش و صنعتگر معروف، و میر خواند مورخ مشهور عصر، درخشیدند .

همچنین پاره ای علمای معروف نیز در هرات پرورش یافتند و توسط سلطان حمایت شدند . از میان ایشان نام ملا حسین واعظ کاشفى معروف است .

به علاوه در مدرسه بزرگى که سلطان به وجود آورد، هزاران عالم و طالب علم به حمایت سلطان و وزیرش ، سرگرم تحصیل و تحقیق و تألیف بودند.

انحطاط نهایی تیموریان ایران :

سلطان حسین بایقرا در 912 ق / 1506 م دار فانى را وداع گفت که با مرگ او، حفظ باقیمانده قدرت تیموریان نیز غیر ممکن شد. انحطاط تیموریان که به خصوص از مرگ شاهرخ شروع شده بود .

چنانچه همزمان با آغاز منازعات خانگى فرزندان و نوادگان تیمور این انحطاط آغاز گشت . خصوصا که نواحى غربى ایران را از همان ایام، عرصه رقابت و نبرد دو طایفه متخاصم ترکمان شده بود .

هر کدام از این دو طایفه ، یعنی قراقویونلو و آق قویونلو مدتى در آذربایجان و حتى در عراق و فارس حکومت و قدرت یافتند .

سرانجام خاندان صفویه در آذربایجان و ولایت جبال( یا همان غرب و مرکز ایران فعلی ) و عراق عجم ( یا همان ایران فعلی بدون خراسان ) ، وارث قدرت آنها شد .

صفویه یا همان اولاد شیخ صفى الدین اردبیلی زاهد و صوفی ساکن و متولد اردبیل ، بالاخره چندى بعد با تسخیر هرات ، آخرین بازمانده قدرت تیموریان در خراسان را نیز خاتمه دادند .

بزم سلطان حسین بایقرا

 

امیرزاده ای تنها

با تکرار چشم های بادام تلخش

در هزار آینه ی شش گوش کاشی

به نیمروزی گرم در سال هزارو پانصد و چهارده ترسایی شاهزاده تهماسب میرزا به امارت هرات قدم به باغ سلطان حسین بایقرا گذاشت. چه دید و چه شنید شاهزاده ی خردسال به درستی نمی دانیم. آنقدر می دانیم که ده سالی از مرگ سلطان حسین بایقرا و میرعلیشیرنوایی وزیر خردمند و هنردوست آخرین شاه تیموری می گذشته است. شاید در شش - هفت سالی که ازبک ها بر شهر فرمان رانده بودند چندان هم ویرانی به بار نیامده بوده و شاهزاده ی جوان صفوی می توانسته است که بازمانده ی محفل هنرمندان و شاعران روزگار افسانه ای هرات را گرد هم آورد. خیلی زود جمعی تازه شکل می گیرد که شمع محفل آن کمال الدین بهزاد و هاتفی شاعر هستند. شاهزاده ی خرد سال در میان هنر و فرهنگ این بزرگان می بالد و بخت آن دارد که از بزرگترین نقاش همه دوران ها درس نگارگری بگیرد و آیین هنرمندی بیاموزد. و در کنار هنرآموزی با اندیشه ی باغ ایرانی و زمینه های اشراقی و فلسفی آن آشنا شود

لحظه هایی از تفرج شاهانه در باغ را که اینک می داند برساخته ی اندیشه ای کهن است، راه به ساختمان زیبای آجری کاخ کج می کند تا تک مضراب های کاشی های فیروزه و لاجورد را بر تاقی های سرسرا و حوضخانه در ذهن معنا کند. دستار دوازده ترک سرخ حیدری، بر سر و گردن کودکانه اش سنگینی می کند اما سکوت دلپذیر حوضخانه دوباره به اندیشه ی باغ بازش می گرداند؛ به راستی چگونه بزمی بوده است بزم سلطان بایقرا

استاد بهزاد و هاتفی شاعر از بزم سلطان حسین بایقرا یاد می کنند و شاهزاده را هوای درک آن بزم قلم به دست می دهد تا بیاموزد طرح زدن و خوشنویسی را و بیاموزد آیین هنرپروری و هنرمندی را. شاهنامه ی شاه تهماسبی میوه ی این اشتیاق تهماسب میرزا بود برای درک لمحه ای از آن باغ رویا، باغ سلطان حسین بایقرا و محفل اندیشه و هنر فرزین خردمند سلطان، میرعلیشیر نوایی

بازگشت زودهنگام شاهزاده به تبریز و تلخی دل کندن از رویای نا تمام هرات او را بر آن داشت که آن را در تبریز که اینک خیلی زود می بایست در آن بر تخت پادشاهی بنشیند ادامه دهد. بهزاد به سمت ریاست کتابخانه ی سلطنتی منصوب می شود و سلطان محمد نقاش آموزش شاه جوان را پی می گیرد. دلشدگان و هنرآموختگان نگارگری در کارگاه های هنری تبریز گرد می آیند تا تجلی بخش شاعرانگی همه جانبه ی هنر ایرانی شوند نه از آن گونه که برخی اندیشیده اند که آن ها تنها کتاب تزیین می کرده اند. کتاب مصور ایرانی چگاله ی همه ی دانش ها و هنرها ست. میوه ی خرد است و خردی که از مرزهای روزمرگی و داد و ستد فراتر می رود و به افقی شاعرانه دست می یابد. و خطاست تقلیل دادن آن تنها به واکنشی عارفانه به طبیعت و برابر گرفتن اندیشه ی شاعرانه و اندیشه ی عارفانه آنسان که بسا بارها در صحبت از هنر ایرانی این روزها می شنویم

باری کارستان های ادبی – شاهنامه ی فردوسی، خمسه ی نظامی، بوستان سعدی و دیوان حافظ- یکی پس از دیگری با زیباترین خط و زیباترین رنگ و زیباترین نگاره ها به هیات کتاب در می آیند و کمی پیش از رسیدن سده ی شانزدهم ترسایی به نیمه ی خود، هنرایرانی به غایت آراستگی و شکوه دست می یابد

برادر کهتر شاه تهماسب، سام میرزا نیز همچون برادر تاجدار خود فرهیختگی پیشه کرد و هنرپروری را تا آن جا رسانید که خود موضوع یکی از نگاره های سلطان محمد نگارگر در دیوان حافظ اش شد. نگاره ای که آذین این نوشتار است و شاید سرانجام رویای باغ شاهزاده ی خردسال در تجسم بزم عید برادر کهتر تحقق یافته باشد

لالای نجواوار فواره ای خرد

که بر وقفه ی خوابالوده ی اطلسی ها

می گذشت

تا سال ها بعد

آبی را



خرید و دانلود تحقیق در مورد سلطان حسین بایَقرا 15 ص


مقاله درباره حسین (ع) و عاشورا در اندیشه بزرگان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

حسین (ع) و عاشورا در اندیشه بزرگان

شخصیت و عظمت امام حسین(ع) همچون خورشیدی عالم تاب است که همه جا را فرا گرفته و تمامی انسان‌های بیدار در طول تاریخ همواره از صفات والای آن حضرت یاد می‌کنند. هرکس با زبانی از این امام بزرگ و همیشه پیروز تاریخ در هر عصر و زمانی به نیکی یاد می‌کند. قیام امام حسین(ع) منبع الهام بخشی برای به ثمر رساندن حق و عدالت در جهان است. عظمت روح، همت مردانه، نظر بلند، فداکاری بی‌دریغ و جانبازی بزرگ سالار شهیدان را هرگز نمی‌توان بیان کرد و یا به قلم آورد. با آنکه در هر عصر و زمانی باطل پرستان تلاش کردند تا نام حسین (ع) را از سر زبانها بردارند، اما هرگز موفق به انجام این کار نشدند. تاریخ، هرگز حسین(ع) را فراموش نمی‌کند. پیامبر گرامی اسلام در این رابطه می‌فرمایند. حرارت محبت حسین‌(ع) در دل‌های مردان با ایمان آنچنان نفوذ کرده است که هرگز به سردی تبدیل نمی‌شود.

عظمت قیام و اوج فداکاری و ویژگیهای دیگر امام و یارانش سبب شده که اظهار نظرهای بسیاری درباره این نهضت و حماسه آفرینان عاشورا داشته باشند . در اینجا تعدادی اندک از اظهار نظرهای مسلمان و غیر مسلمان در این باره اورده می‌شود :

بیش از دو تن از دانشمندان اهل سنت به سندهای مختلف از جابر بن عبدالله روایت کرده‌اند که از رسول خدا(ص) درباره حسین‌(ع) شنیدیم که می‌فرمود: هرکس دوست دارد به آقای جوانان اهل بهشت نگاه کند به حسین بن علی(ع) نظر افکند .

فاروق احمد خان لغاری(رئیس جمهور اسبق پاکستان):زندگانی مبارک حضرت امام حسین (ع)برای ما راه هدایت است . با پیروی از این راه، ما می‌توانیم توطئه‌های دشمنان را خنثی کنیم .

بی نظیر بوتو(نخست وزیر اسبق پاکستان): مسلمانان فلسطین ، کشمیر و بوسنی باید بر سیره امام حسین (ع) عمل کنند .

چوهدری الطاف حسین (استاندار ایالت پنجاب پاکستان): بهترین راه برگزاری عاشورا این است که ما نقش امام حسین(ع) را بشناسیم و فلسفه شهادت را در پرتو قرآن و سنت ببینیم . ما باید در روز عاشورا پیمان ببندیم که طبق اصول راستی ، عدل ، مساوات ، صبر ، برادری و تمیز حق از باطل ، زندگی خود را اداره کنیم .

مهاتما گاندی (رهبر استقلال هند): من زندگی امام حسین‌(ع) آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خوانده‌ام و توجه کافی به صفحات کربلا نموده‌ام. بر من روشن است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستی از امام حسین‌(ع) پیروی کند و راه او را در پیش گیرد .محمدعلی جناح (قائد اعظم پاکستان): هیچ نمونه‌ای از شجاعت را، بهتر از امام حسین‌(ع) به لحاظ فداکاری و تهورش در عالم نمی‌توان یافت. به عقیده من تمام مسلمین باید از این شهید‌ی که خود را در سرزمین عراق قربان کرد، سرمشق بگیرند و از آن پیروی نمایند.چارلز دیکنز (نویسنده نامدار انگلیس): من نمی‌فهم! اگر منظور امام حسین‌(ع) جنگ در راه خواسته‌های دنیایی بود،‌ چرا خواهران، زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنین حکم می‌نماید که او فقط به خاطر اسلام فداکاری کرد.

توماس کارلایل (فیلسوف و مورخ انگلیسی): مهمترین درسی که از تراژدی کربلا می‌گیریم، این است که حسین (ع) و یارانش ایمان استوار به خدا داشتند. آنها با عمل خود ثابت کردند که تفوق عددی در جایی که حق با باطل روبرو می‌‌شود، اهمیت ندارد و پیروزی حسین‌(ع) با وجود اقلیتی که داشت باعث شگفتی من است ادوارد براون (شرق شناس مشهور انگلیس): آیا قلبی پیدا می‌شود که سخن کربلا را بشنود و آغشته با حزن و اندوه نگردد؟ حتی غیر مسلمانان نیز نمی‌توانند پاکی و صداقت روحی را در این جنگ اسلامی انکار کنند.فردریک چمس: درس امام حسین‌(ع) و هر قهرمان شهید دیگری این است که، در دنیا اصول ابدی عدالت، ترحم و محبت وجود دارد. هرگاه کسی برای این صفات مقاومت کند، آن اصول همیشه در دنیا پایدار خواهد ماند.

ل. م. بوید: من مسرورم پاک نی که این فداکار عظیم (امام حسین‌(ع) ) را از جان و دل ثنا می‌گویند شریک هستم،‌هر چند که 1300 سال از تاریخ آن گذشته است.واشنگتن ایرونیگ (مورخ مشهور آمریکایی): برای امام حسین‌(ع) ممکن بود ،که زندگی خود را با تسلیم شدن به ارادة‌ یزید نجات بخشد، لیکن مسئولیت پیشوای انقلابی اسلام اجازه نمی‌داد که او ،‌ یزید را به عنوان خلیفه بشناسد. او خود را برای پذیرش هر ناراحتی و فشاری به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنی امیه آماده ساخت.

توماس ماساریک: گرچه کشیشان ما هم از ذکر مصائب حضرت مسیح، مردم را متأثر می‌سازند، ولی آن شور و هیجانی که در پیروان حسین یافت می‌شود در پیروان مسیح یافت نخواهد شد، گویا سبب این باشد که مصائب مسیح در برابر مصائب حسین مانند پر کاهی است در مقابل یک کوه عظیم پیکر.

موریس دو کبری:‌در مجالس عزاداری گفته می شود که حسین، برای حفظ شرف و ناموس مردم و بزرگی مقام و مرتبة اسلام، از جان و مال و فرزند گذشت و زیر بار استعمار و ماجراجویی یزید نرفت. پس بیایید ما هم شیوة او را سرمشق قرار داده، از زیر دستی استعمارگران خلاصی یابیم و مرگ با عزت را بر زندگی با ذلت ترجیح دهیم.ماربین آلمانی (خاورشناس): حسین با قربانی کردن عزیزترین افراد خود و با اثبات مظلومیت و حقانیت خویش، به دنیا درس فداکاری و جانبازی آموخت و نام اسلام و اسلامیان را در تاریخ ثبت و در عالم بلند آوازه ساخت. این سرباز رشید عالم اسلام به مردم دنیا نشان داد که ظلم و بیداد و ستمگری پایدار نیست و بنای ستم هر چه ظاهرا عظیم و استوار باشد، در برابر حق و حقیقت چون پر کاهی بر باد خواهد رفت.

بنت الشاطی: زینب، خواهر حسین بن علی، لذت پیروزی را در کام ابن زیاد و بنی امیه خراب کرد و در جام پیروزی آنان قطرات زهر ریخت. در همة حوادث سیاسی پس از عاشورا، همچون قیام مختار و عبدالله بن زبیر و سقوط دولت امویان و بر پایی حکومت عباسیان و ریشه دواندن مذهب تشیع، زینب قهرمان کربلا نقش برانگیزنده داشت.

لیاقت علی خان (نخست وزیر پاکستان): این روز محرمبرای مسلمانان سراسر جهان معنی بزرگ دارد. در این روز، یکی از حزن آورترین و تراژدیک ترین وقایع اسلام اتفاق افتاد. شهادت حضرت امام حسین‌(ع) در عین حزن، نشانة فتح نهایی روح واقعی اسلامی بود. زیرا تسلیم کامل به ارادة الهی به شمار می‌رفت. این حادثه به ما می‌آموزد که مشکلات و خطرات هر چه باشد، نبایستی بی‌پروا از راه حق و عدالت منحرف شویم.

جرج جرداق (دانشمند و ادیب مسیحی): وقتی یزید، مردم را تشویق به قتل حسین و مأمور به خونریزی می‌کرد، آنها می‌گفتند: «چه مبلغ می‌دهی؟» اما انصار حسین به او گفتند: ما با تو هستیم. اگر هفتاد بار کشته شویم، باز می‌خواهیم در رکابت جنگ کنیم و کشته شویم.عباس محمود عقاد (نویسنده و ادیب مصری): جنبش حسین، یکی از بی‌نظیرترین جنبشهای تاریخی است که تا کنون در زمینه دعوت‌های دینی یا نهضت‌های سیاسی پدیدار گشته است. دولت اموی پس از این جنبش، به قدر عمر یک انسان طبیعی دوام نداشت. از شهادت حسین تا انقراض آنان بیش از شصت و اندی سال نگذشت.

احمد محمود صبحی: اگر چه حسین بن علی، در میدان نظامی یا سیاسی شکست خورد، اما تاریخ، هرگز شکستی را سراغ ندارد که مثل خون حسین به نفع شکست خوردگان تمام شده باشد. خون حسین، فریادی شد که آن تخت‌ها و حکومت‌ها را به لرزه در آورد.



خرید و دانلود مقاله درباره حسین (ع) و عاشورا در اندیشه بزرگان