دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق در مورد تعریف شعر (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

تعریف شعر

هر کلام موزون که دارای معنایی لطیف باشد شعر نامیده می شود.

شعر در توصیف وسیع «تابع تکامل اجتماعی است زیرا محصول کار بشری است.» و نحوه ی پیدایش آن به نقل از بوشر, در کتاب خود موسوم به ن کار و ریتم » ً چون ریتم یا وزن.

به نقل از دکتر خانلری: « در عرف شعر به کلامی گفته می شود که در قالبی مسخص و معین یا لااقل قابل تشخیص و تحدید ریخته شده باشد. اما حکمای ما شعر, کلام مخیل را گفته اند و مرادشان از لفظ تخییل, تاثیری در نفس است چنانکه گشادی یا گرفتگی حالت انفعالی دیگری ایجاد کند, و وزن را از عوامل این تاثیر شمرده اند.»

بنابراین کار نویسنده:

1- ادراک مفهوم 2- بیان یا القای آن به مصابه ذهن خواننده است.

ادراک عقلی در ذهن نویسنده به صورت وعنی وجود دارد و کار نویسنده آن است که معانی را درقالب الفاظ بریزد.

اما مدرکات انفعالی عبارت از حالاتی است که از برخورد با امری یه واقعه ای در نفس حاصل می شود. غمی یا نشاطی, شور و هیجانی, تحقیر و تنفری یا تحسین و احترامی. منظور در اینجا عاطفه یا احساسی است مانند نومیدی و امید و شوق و هیجان و عشق و کینه و تنفر و امثال آنها.

برای انتقال این حالات الفاظی وجود ندارد و نوسینده باید صور ذهنی بجوید که با حالات نفسانی مقصود ارتباطی هر چه نزدیکتر داشته باشد, آنگاه این صور را به وسیله ی علامات صوتی یا شکل مکتوب آنها در ذهن خواننده جایگیر کند تا از تصور آن صور و معانی حالتی که نویسنده داشته در ذهن خواننده نیز ایجاد شود. ( خلاصه ص 45 به بعد )

غرض از تفصیل نظریه آقای دکتر خانلری اینجا اشاره به فرق بین نظم و شعر است. چنانکه آقای بهار می فرماید:

« این تنها وزن و قافیه نیست که شعر را می سازد بلکه شعر بیانی است که نیاز به اندیشیدن داشته باشد و دارای صور خیال باشد. وگر نه بیتی مثل این:

نه بیل می زدم نه پایه انگور می خوردم در سایه

( از دهخدا ) نظم است, شعر نیست و از ویژگی های شعر خوب آن است که هر خواننده نسبت به دانش خود از آن فهم کرده و لذت ببرد. و اکنون چند تعریف شعر از زبان شاعران متجدد و معاصر:

و به قول کسروی: شعر باید بیهشی ایجاد کند.

عناصر شعری:

ص 43 نخستین کنگره

شعر را می توان به سه عنصر تجزیه کرد. شکل (Form ) که قواعد شعری و سبک کلام تابع آن است مضمون و شیوه ی تعبیر ( بیان ) یا Expression

جمود و ثبوت ممتد قواعد شعری و سبک کلام و مضمون و شیوه ی تعبیر موجب شد که نظم یا بر شعر یا (Poesie) در ایران غلبه کند. [ اشاره به فرق شعر و نظم در فوق ]

مختصات اخیر آن است که در هر سه این عناصر حرکتی و انقلابی پدید شده است.

دکتر حاکمی نیز می فرماید: « اما, برای بحث درباره ی شعر فارسی جدید باید آن را از چند جهت در نظر بگیریم:

1- قالب و وزن

2- مضمون و بیان

3- معنی و موضوع

[ادبیات معاصر ایران انتشارات اساطیر ص 53 ]

و البته متاسفانه به جز بخش اول در کتاب حاضر در مورد بخش های 2 و 3 مثالی نمی آورد و توضیحی نمی فرماید.

عناصر شعری

قرار دادن موضوع تعریف زبان در آغازین این گردآوری صرفاً مقدمه ای برای فهم بیشتر این عناصر بوده است. و در ادامه این بحث نظریه استاد شفیعی کدکنی را از کتاب ادوار شعر فارسی از مشروطیت تا سقوط سلطنت انتشارات توس سال 1359 بکل می آوریم:

« هر شعر دو شکل یا قالب یا صورت دارد. یکی شکل ظاهری که عبارت است از طرز ترکیب مصراع ها و ابیات با یکدیگر به اعتبار قافیه و ردیف و گاه وزن. همان چیزی که در اصطلاح قدیم قصیده و غزل و قطعه و رباعی و مثنوی و مسمط و ترجیع بند و تراکیب و مستزاد و بحر طویل را از یکدیگر جدا می کرد و بیشتر به طرز قرار گرفقتن قافیه ها و گاه مساله وزن نظر داشت.»

اما شکل یا صورت شعر, یک مفهوم عمیق تر هم می تواند داشته باشد و آن مسئله « شکل درونی یا « فرم ذهنی » آنست که به طور خلاصه عبارت است از مسئله پیوستگی عناصر مختلف یک شعر در ترکیب عمومی, که ببینیم شاعر در این راه چه مایه توفیق یافته است.»

خلاصه استاد در موضوع شکل دقیقاً از دو ساختار در زبان یکی « ساختار بیرونی » که ساختار لفظ ها یا واژگانی است ( بیشتر شامل قواعد صرف می شود ) و دیگری « ساختار درونی » یا ساختار معناست که بیشتر شامل قواعد نحو است را مطرح می فرماید.

در باره نقد شعر نیز که بیشتر با عنصر معنایی آن مربوط می شود چهار قابلیت برای شعر قائل است: بدین گونه که اگر ذات شاعر را مرکز این پهنه بدانیم, چهار نقطه در پیرامون او قابل ملاحظه است: یک نقطه منتهی الیه حد صعود هنری و امکانات هنری اوستو یک نقطه دیگر منتهی الیه منطقه نفوذ اوست در میان قشرها و گروه های مردم روزگارش یا مردم همه ادوار و همه مناطق. نقطه سوم منتهی الیه عمق عاطفی و تعالی انسانی کار اوست و نقطه چهام منتهی الیه خطی است که پشتوانه فرهنگی او را نشان می دهد و اگر ترسیم کنیم چنین خواهد بود:

صوری ( زیبایی های هنری و فنی )

افقی یک ( پشتوانه فرهنگی)

ذات شاعر افقی دو ( گستردگی در جامعه)

عمقی ( زمینه انسانی و بشری عواطف)

« نظریه متداولی نیز هست که از دو عنصر تشکیل شده: شکل یا صورت و موضوع یا معنی.» ( نخستین کنگره ص 247 )

نتیجه:

به نظر می رسد دو عنصر از سه عنصر شعر ضمن توضیحات گذشته تا حدی شناخته شده باشد. اما برای شناخت بیان نیاز به توضیحی مختصر هست. بگذارید از مثالی سود ببریم:

در موسیقی, موسیقی نواز و آلت موسیقی ابزار ظاهری و نوایی که می شنویم نتیجه درونی این عمل است. تاثیر گذارترین بخش این موسیقی در واقع آهنگ های ریز جانبی است. یا در یک صورت از سه ویژگی طول و ارتفاع و طنین آنچه را که موثرترین آن است طنین است که موجب تشخیص فردی از فرد دیگر نیست.

در شعر نیز این تنها گزینش و چینش واژگانی در ساختار شعر نیست بلکه ویژگی های گزینش و چینش واژگان با توجه به توضیحات اولیده این موضوع یعنی نحوه ی انتقال و القای معانی و احساسات که وظیفه ی اصلی هر نویسنده و شاعر است یعنی بیان حکم طنین در صوت را دارد و مایه ی شناخت هر نویسنده از دیگران است. این ویژگی هر نویسنده را Genre گویند.

زمینه های تحول:

ص 21 کنگره پ اول دکتر حکمت )

دکتر خانلری ص 49 : درباره شعر جدید می توان گفت که یکی از تحولات مهم شعر در عصر جدید ورود احساسات و عواطف شخصی و خصوصی در شعر بوده است. همچنین توجه شاعران به اجتماع و ساختن اشعاری درباره طبقات پایین جامعه است که در شعر عهد اخیر تازگی دارد.

دیگر ازخصایص بارز این عصر پیدایش هنر و صنعت جدید است که آن خود نیز مولود انقلاب علمی و صنعتی عظیمی بود که در قرن 18 و 19 در اروپا حادث گردید _ اختراعات تازه و اکتشافات جدید که ناشی از تسلط بشر بر قوه بخار و برق و بدست گرفتن قوای مکانیکی بود ورق زندگانی نوع بشر را یک باره منقلب نمود, و کارخانجات جدید جانشین دکان های صنعتگران قرون وسطی شده بهترین اختراعات در امر وسائل ارتباط بشر به ظهور پیوست. تلگراف و تلفن و راه آهن و اتومبیل و هواپیما نوع انسان را به یکدیگر نزدیک نموده علم وسعت گرفت ولی عرصه خاک تنگ شد.

زندگانی اقتصادی و صنعتی ایران که از زمان پیدایش تاریخ تا قرن دوازدهم هجری بیش و کم به یک حرکت بطیئی و یکنواخت پیش می رفت, یکباره واژگون گردید به جای کاروان های شتر موتورهای «مارک دوج و فرد » عرصه فلات ایران را قطع نمودند. و به جای شمع کافور حباب های الکتریک نوربخشی گرفتند.اقتصاد جدید اوضاع جدیدی روی کار آورد.

رسوم و ادب تازه مستلزم قوانین و نظامات نوین بود. تشکیلات حکومت به ناچار جامه عصری پوشید و قوانین جدید برای انتظام امور زندگی مدنی و تجارتی و زراعتی و خانوادگی وضع گردید. همه چیز حتی طعام و لباس و مسکن تازه شد. شعر که تاروپود آن از محسوسات شاعر یافته می شود بالطبع در اثر تغییر محسوسات تغییر مضامین داد. آن نیز به حکم طبیعت مبدل گردید. این حرکت سریع سیاسی و اقتصادی و صنعتی مانند موجی که از مرکز خود به طور دادره به سوی محیط وسعت یابد بستر خود را پهن تر نمود. و در برابر هیچ مانعی متوقف نشد.

از این رو در طول مدت پنجاه سال اخیر در جهان سیاست و اقتصاد افکار جدیدی به وجود آمد. و آن افکار در همه جا حتی دورترین نقاط ایران در سواحل خلیج فارس و در مراکز کویر لوئت و نمک انتشار یافتو و اختراعات تازه پیوسته به سرعت انتشار آن یاری می نمود تحول شعری نیز به همان قاعده تغییر و تبدیل و بسط و نشر حاصل کرد. این است که در ابتدای مشروطیت شعرای ایران غالباً در حول محور رژیم موسساتی مانند بانک ملی و کارخانجات و کشیده راه آهن را جزو امال و امانی خود می دانستند. اینک که بوسط آن قرن رسیده ایم شاعر معاصر این گونه افکار را قهراً کهنه و قدیمی دانسته و در تبدیل رژیم دموکراسی به سوسیالیزم و در منافع ملی شدن منابع ثروت کارخانجات بحث می کند.

دوران تحول

1- تبدیل اشعار سبک قدیم به سبک زمان آینده:

یعنی نویسندگان و شاعرانی که کاخ کلام هزار ساله منظومه فارسی را ویران نساختند و به اسلوب فردوسی و فرخی و نظامی و مولوی و حافظ و سعدی و خیام و غیره یعنی به همان سبک ( کلاسیک ) شعر می سرودند.

2- شاعرانی که به سبک مرکب ازقدیم و جدید شعر می گفتند.



خرید و دانلود تحقیق در مورد تعریف شعر (با فرمت word)


تحقیق در مورد تعریف سبک و انواع سبک های ادبی در شعر فارسی 16 ص (2) (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

تعریف سبک و انواع سبک های ادبی در شعر فارسی

سبکهای ادبی در شعر فارسی به چند بخش مهم و اساسی تقسیم شده اند :

1- سبک خراسانی

2- سبک عراقی

3- سبک هندی

4- بازگشت ادبی یا سبکهای جدید که منتهی به سبک جدید دوره معاصر شده اند.

که در این تقسیم بندی " بازگشت ادبی " و " شعر معاصر " در یک طبقه بندی قرار گرفتند. " این سبکها مربوط به زمان است نه مکان ، و مکان را در آن تأثیری نبوده و نیست و همچنین سبکهای بین بین نیز هست که استادانی داشته است."

اصولا این نوع تقسیم بندیها برای طبقه بندی راحت تر شعر فارسی و در دوران بعد از آن شاعران ایجاد شده . معرفی این سبکها و مکاتب فکری برای آشنایی با شاعران و شرایط اجتماعی زمان آنها بسیار مفید است.

اساسا سبک چیست ؟ :

سبک شعر، یعنی مجموع کلمات و لغات و طرز ترکیب آنها، از لحاظ قواعد زبان و مفاد معنی هر کلمه در آن عصر، و طرز تخیل و ادای آن تخیلات از لحاظ حالات روحی شاعر، که وابسته به تأثیر محیط و طرز معیشت و علوم و زندگی مادی و معنوی هر دوره باشد، آنچه از این کلیات حاصل می شود آب و رنگی خاص به شعر می دهد که آن را « سبک شعر» می نامیم، و پیشینیان گاهی به جای سبک « طرز» و گاه « طریقه» و گاه « شیوه» استعمال می کردند.

شعر فارسی ، به طور کلی ، از زیر سیطره و تسلط چهار سبک بیرون نیست ، اگر چه باز هر سبکی به طریقه و طرزهای مختلفی تبدیل می شود تا می رسد به جایی که هر شاعری استیل و طرز خاصی را به خود اختصاص می دهد که قابل حصر نیست ، بنابر این در مدارس امروز ما تنها چهار سبک را اصیل و مبدأ سبکها قرار داده ایم .

سبک هندی :

مقدمه

از دوران صفویه به بعد یعنی از اوائل قرن دهم تا اواسط قرن دوازدهم سبک تازه ای در شعر فارسی پیدا شد به نام سبک هندی.

این سبک هندی نتیجهء اتفاقات و دگرگونی های سیاسی و ایدئولوژیک مذهبی بود که در روزگار صفویان در ایران به وقوع پیوست و پرداختن به آن در اینجا میسر نیست. تنها می شود به شعر گریزی دربار نورسیدگان متکی به شمشیر قزلباش اشاره کرد که بیش و پیش از هرچیز، دغدغهء رواج وگسترش خونین مذهب تشیع را داشتند و جز به جاعلان حدیث و متشرعان شیعی و مرثیه خوانان و روضه سرایان اعتنایی نمی کردند. وهمین سـیاســت دینی ـ فرهنگی و ایدئولوژیک که با خشونت و بربریت تامّ بر مردم سراسر ایران اعمال می شد بسیاری از اهل فرهنگ و هنر و شعر را از ایران به سوی هند گریزاند!

به هر حال، اکثر شاعران ِ فارسی زبان هند و آسیای مرکزی و آسیای صغیر(ارمنستان و ترکیه کنونی) پیرو این مکتب بودند.

ویژگی بسیار مهم این مکتب، سادگی زبان و نزدیکی زبان شعر به زبان عامهء مردم بود و علت آن هم دور شدن شعر بود از حوزه های ادبی و محافل اشرافی و درباری.

این مکتب با شاعرانی مثل اهلی شیرازی [متوفی در سال 942 هجری(1535 میلادی) وحشی بافقی متوفی در 991 (1583 میلادی)] شروع شد.

این شیوهء شعری اگرچه نخست، هدفش گریز از تقلید و تکرار مضامین کهن و در جستجوی مضامین ودرونمایه های تازه بود، بعد ها به علت مضمون بافی ها و تأکید بر پیچیدگی های لفظی و کنایی و تصویری و به کار بردن تشبیهات پر ابهام و بی مورد و تعقیدات نابه جا و نیز مبالغه در مضمون یابی های دور از ذهن ، تقریباً به سقوط شعر فارسی انجامید و اگر نبود وجود ابیات بسیار زیبا و پراکنده از برخی شاعران به ویژه صائب تبریزی و بیدل دهلوی ، چیز زیادی از شعر فارسی در این دورهء چند قرنی باقی نمی ماند.

ملک الشعرا بهار در منظومه ای که ضمن آن به نقد ادبی و معرفی سبک های شعر فارسی و شاعران دوران خویش می پردازد، در بارهء سبک هندی می گوید :

سبک هندی گرچه سبکی تازه بود

لیک او را ضعف بی اندازه بود

سست و بی شیرازه بود

فکرها سست و تخیل ها عجیب

شعر پرمضمون ولی نادلفریب

وز فصاحت بی نصیب

شعر هندی سر به ملیون می کشید

هر سخنور بار مضمون می کشید

رنج ِ افزون می کشید

....

زان سبب شد سبک هندی مبتذل...

اساس ایدوئولوژیک سبک هندی :

یک نگاه سطحی به اشعار نمایندگان سبک هندی نشان می دهد که نگرش و طرز تفکر آنها از هر گونه محدودیت و تعصب و خشک مغزی به دور است و وسعت نظری غریب و نگرشی همه جانبه در آنها موج می زند. برای اینکه درک کنیم که این خصوصیت مهم تا چه اندازه با آگاهی و هوشمندی شکل گرفته است لازم است که به تحلیل و فهم درست مفهوم «وسعت مشرب» که در آثار این شاعران به تکرار آمده است دست یابیم.

برای درک درست مفهوم «وسعت مشرب» باید از تذکره ی محمد طاهر نصرآبادی، دوست ومعاصر صائب، کمک گرفت. نصرآبادی سی بار در رابطه های مختلف این مفهوم را به کار برده و در ضمن تحلیل پاره های شعر این مفهوم را نه چون مجاز مشرب بلکه چون گشادگی شخصیت معنا کرده است. و دو بار هم مترادف «وسعت خلق» را برای این مفهوم می آورد.

از طرف دیگر «مشرب» در میان معناهای گوناگونی که دارد در اساس به معنای « آب نوشیدن» «نوشابه نوشیدن» «جای نوشیدن آب، آشامیدنگاه» و همچنین به معنای « آب» و «شراب» است و در معنای مجازی «مذهب»، «عقیده»، «مسلک»، «نگرش دینی، فلسفی، سیاسی»، «کاراکتر» «خاصیت» و «طبیعت» را مراد می کند.)منبع 4)

«چنان با نیک و بد سر کن که بعد از مردنت عرفی

مسلمانت به زمزم شوید و هندو بسوزاند

“1- «بنا بر افسانه ای، پس از مرگ کبیر (شاعر بزرگ هندی)، هندوان و مسلمانان بر سر جنازه ی او به نزاع ایستادند که آیا باید او را بسوزانند یا به خاک بسپارند. اما آنان گرم نزاع بودند که یکی کفن را به کناری زد، و جز خرمنی گل چیزی در میان نیافتند. هندوان بخشی از آن گل ها را در بنارس سوزاندند، و مسلمانان مابقی را به خاک سپردند.»ویل دورانت: تاریخ تمدن: جلد اول: مشرق زمین گاهواره ی تمدن. کتاب دوم: هند و همسایگان اش. ترجمه:ع.پاشایی: ص 658

شاید عرفی شیرازی، که در هند می زیست، در سرودن این بیت این واقعه را در نظر داشته است.)



خرید و دانلود تحقیق در مورد تعریف سبک و انواع سبک های ادبی در شعر فارسی  16 ص (2) (با فرمت word)


تحقیق در مورد تعریف یادگیری 30 ص (2) (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

تعریف یادگیری

یادگیری عبارت است از فرایند تغییرات نسبتاً پایدار بالقوه فرد بر اثر تجربه. در تعریف فوق مفاهیمی وجود دارد که برای درک بهتر آنها را تحلیل می‌کنیم.

1. مفهوم فرایند: یادگیری فرایند است چون بر اثر تعامل دائم فرد با محیط، همیشه و در همه جا به طور پیوسته و مستمر صورت می‌گیرد.

2. مفهوم تغییر: یادگیری نوعی تغییر است که در فرایند تجربه اتفاق می‌افتد. بنابراین تغییرات ناشی از رشد و بلوغ یا استفاده از دارو یادگیری محسوب نمی‌شود.

3. مفهوم نسبتاً پایدار: تغییرات حاصل از یادگیری نسبتاً پایدار می‌باشند و رفتار موردی، لحظه‌ای و تصادفی یادگیری محسوب نمی‌شوند.

4. مفهوم رفتار بالقوه: کاربرد رفتار بالقوه دلیل تفاوت بین مفهوم یادگیری و عملکرد است. به عبارتی یادگیری تغییراتی است که در ساخت ذهنی ایجاد می‌شود.

5. مفهوم تجربه: یعنی تنها آن دسته از تغییرات رفتار را می‌توان یادگیری نامید که محصول تجربه، یعنی تأثیر متقابل فرد و محیط در یکدیگر باشد.

عوامل مؤثر در یادگیری (قوانین یادگیری)

1. قانون آمادگی: به موجب این قانون یادگیرنده باید از نظر جسمی، عاطفی، ذهنی، عقلی به اندازه کافی رشد کرده باشد تا بتواند آموختنی‌های معینی را فرا گیرد. مثلاً آموزش رنگ‌ها قبل از چهار سالگی برای کودک دشوار است.

2. قانون اثر: انسانها میل دارند تجاربی که مطلوب و رضایتبخش هستند بپذیرند و تکرار کنند و از آنهایی که اثر ناخوشایند دارند اجتناب کنند. بنابراین در امر آموزش، معلم باید دانش‌آموزان را یاری دهد تا از هر فعالیت یادگیری، نوعی رضایت شخصی احساس کنند و درسها را با میل و رغبت یاد بگیرند.

3. قانون تمرین: به موجب این قانون، تکرار و تمرین در یادگیری و دوام آن تأثیر فراوان دارد. زیرا هر قدر انجام عملی بیشتر تکرار شود آن عمل زودتر به صورت مهارت و عادت درمی‌آید.

4. قانون تقدم: معمولاً نخستین خاطرات کلاس درس بیشتر در ذهن باقی می‌ماند. بنابراین نخستین روز تشکیل کلاس باید رفتار و برخورد معلم با دانش‌آموز صحیح و منطقی باشد.

5. انون شدت: یک واقعه مهیج و جذاب، بیشتر از واقعه‌ای عامل و کسل کننده در ذهن باقی می‌ماند بنابراین معلم می‌تواند با آوردن مثال‌ها و نمونه‌های زنده و با استفاده از فناوری آموزش و به فعالیت واداشتن دانش‌آموزان، حالتی پرتحرک و جذاب در کلاس ایجاد کند.

6. قانون عدم کاربرد: مهارت و دانشی که به کار گرفته نشود، به تدریج و به میزان زیادی فراموش خواهد شد. بنابراین معلم باید شرایطی را تدارک ببیند تا دانش‌آموزان آموخته‌های خود را به کار بگیرند.

موانع یادگیری

1. کسل کنندگی 2. پیچیدگی 3. آزردگی

4. ترس از شکست 5. نگرانی از مسخره شدن 6. آموزش بیش از اندازه

7. عدم تمرکز حواس 8. تنبلی 9. نقص بدنی

10. کندذهنی

شرایط مؤثر در یادگیری

انگیزه یادگیری

آگاهی از ناکافی بودن دانش و مهارت‌های کنونی

داشتن تصور روشن از دانش و مهارت‌هایی که باید کسب شود.

داشتن فرصت کافی برای تکرار

آگاهی از پیشرفت

داشتن وسایل و منابع مناسب برای یادگیری

ارتباط و اثر آن بر فرایند یادگیری و تدریس

تعریف ارتباط: ارتباط عبارت است از فرایند انتقال و تبادل افکار، اندیشه‌ها، احساسات و عقاید دو فرد یا بیشتر با استفاده از علایم و نمادهای مناسب به منظور تحت تأثیر قرار دادن، کنترل و هدایت یکدیگر.

انواع روشهای ارتباطی عبارت است از:

1. ارتباط ارادی و ارتباط غیر ارادی: اگر ارتباطی با طرح و برنامه‌ریزی قبلی و حساب شده باشد آن را ارتباط ارادی می‌گویند و در غیر اینصورت آن را ارتباط غیرارادی می‌نامند.

2. ارتباط رسمی و غیر رسمی: ارتباط جمعی و ارتباطی که در سازمانهای اداری و آموزشی جهت ابلاغ آئین‌نامه‌ها و مقررات با زیردستان برقرار می‌گردد ارتباط رسمی می‌باشد و ارتباط عادی بین افراد از نوع غیر رسمی می‌باشد.

3. ارتباط کلامی و ارتباط غیرکلامی: اگر جریان ارتباط با رمزهای کلامی مانند بحث و گفتگو همراه باشد ارتباط کلامی بوده و اگر با حرکات دست و چشم، رنگ و صدا و غیره صورت گیرد غیرکلامی است.

4. ارتباط مستقیم و ارتباط غیرمستقیم: ارتباط مستقیم ارتباطی است که بدون واسطه بین شخص فرستنده و گیرنده پیام ایجاد می‌شود. ارتباط غیرمستقیم ارتباطی است که حالت چهره به چهره ندارد مانند ارتباط مؤلف با خوانندگان کتاب.

5. ارتباط فردی و ارتباط جمعی: ارتباط فردی یا خصوصی ارتباطی است که معمولاً بین دو یا چند نفر به وقوع می‌پیوندد و بیشتر حالت مستقیم و شخصی دارد ولی ارتباط جمعی ارتباط بین یک نفر با گروه کثیری می‌باشد مانند سخنرانی.

6. ارتباط یکطرفه و ارتباط دوطرفه: وقتی انتقال پیام از فرستنده شروع و به گیرنده ختم شود و گیرنده نسبت به مفاهیم پیام واکنشی به فرستنده نشان ندهد ارتباط یکطرفه است ولی اگر در ارتباط بازخورد وجود داشته باشد و فرستنده و گیرنده پیام متناوباً جای خود را عوض می‌کنند ارتباط دوطرفه است.



خرید و دانلود تحقیق در مورد تعریف یادگیری 30 ص (2) (با فرمت word)


تحقیق در مورد تعریف بانک 25 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 25 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

تعریف بانک :

بانک ها موسساتی هستند که از محل سپرده های مردم می توانند سرمایه های لازم را در اختیار صاحبان واحدهای صنعتی، کشاورزی و بازرگانی و اشخاص قرار دهند. تکامل بانکداری به زمانی که نوشتن به وجود آمد برمی گردد و اکنون به عنوان یک موسسه مالی که به بانکداری و ارائه خدمات فاینانس می پردازد همچنان رو به تکامل است. در حال حاضر عموماً واژه بانک به موسسه ای گفته می شود که مجوز بانکداری داشته باشد. مجوز بانکداری توسط دستگاه های نظارت مالی اعطا می شود و حق ارائه اغلب خدمات مهم بانکی از قبیل پذیرش سپرده ها و دادن وام را می دهد. موسسه های مالی دیگری هم وجود دارند که تعریف حقوقی بانک را ندارند و در اصطلاح موسسه اعتباری غیر بانکی نامیده می شوند. بانک ها زیرمجموعه ای از صنعت خدمات مالی هستند. به طور معمول سود بانک ها از طریق کارمزد انجام خدمات مالی و نیز بهره ای که از راه سپردهای مشتریان به دست می آید حاصل می شو د. در ایران بانک ها به عنوان یک موسسه ی اقتصادی از طریق عقود متفاوت اسلامی با مشتریان مشارکت کرده، سود حاصل می کنند«بانکداری اسلامی».

انواع بانک :

بانک های مختلفی وجود دارد که شامل موارد زیر می شود:

بانک مرکزی که معمولاً سیاست پولی یک کشور را کنترل می کند. اغلب این بانک مسئولیت کنترل تهیه پول و چاپ اسکناس را به عهده دارد. از میان آنها می توان بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران را نام برد.

بانک تجاری که به طور سنتی به تامین منابع مالی تجارت می پردازد. اما در تعریف امروزی به بانک هایی گفته می شود که سرمایه شرکت ها را به جای وام به شکل سهام تامین می کنند.

تاریخچه تأسیس بانک مرکزی ایران:

تشکیل بانک بشکل جدید نخستین بار در سال 1285 هجری شمسی( 1324 ه‍ - ق ) ده سال قبل از بوجود آمدن بانک شاهی از سوی حاج محمد حسن امین دارالضرب یکی از صرافان بزرگ تهران به مظفرالدین شاه قاجار پیشنهاد شد . در این پیشنهاد پس از اشاره به تاثیر بانک درپیشرفت صنعتی کشورهای اروپایی و ذکر اینکه رواج صنعت و احداث خطوط آهن و تلگراف بدون ایجاد بانکی بزرگ میسر نیست و تاکید براینکه چنین موسسه‏ای باید با اشتراک و اتفاق دولت و ملت بوجود آید. متاسفانه این پیشنهاد با دخالتهای بیگانگان و عوامل آنان جامعه عمل نپوشید و بجای آن بانک شاهی در ایران مستقر گردید. پس از استقرار مشروطیت هنگامی که دولت از مجلس شورای ملی اجازه استقراض خارجی خواست، احساسات ملی که از وامهای گذشته و رفتار بانکهای بیگانه جریحه دار شده بود به هیجان آمد و نمایندگان مردم بمنظور قطع نفوذ سیاسی و اقتصادی بانکهای مذکور و در ترمیم وضع مالی خزانه ضمن مخالفت با استقراض خارجی تاسیس بانک ملی را خواستار شدند، و جمعی از بازرگانان و صرافان متعهد مشارکت در این بانک ر ا نمودند و در آذرماه 1285 اعلان آن که مبین احساسات عمومی و علاقه مردم به تاسیس یک بانک اعتباری ملی در ایران بود انتشار یافت .در روز 23 آبان 1285 میرزا ابوالقاسم ناصرالملک وزیر مالیه وقت مظفرالدین شاه در مجلس شورای ملی حاضر شد و از اوضاع نابسامان مالی کشور خبرداد و پیشنهاد داد که دولت برای رفع این مشکل مبلغی از کشورهای اروپایی وام دریافت کند که با مخالفت شدید نمایندگان مواجه شد . نمایندگان پس از شور و پیگیری در روز 9 آذر ماه همان سال با تأسیس بانکی که بتواند برای کشور سود داشته و با سپرده های مردم به نفع کشور و مردم کارکند موافقت کردند. خبر تشکیل بانک ملی با سرمایه 15 میلیون ( 30 کرور) قابل افزایش به 50 میلیون تومان با وجد و شعف عموم ملت روبرو شد.از طرفی دیگر تغییرات ناگهانی در اوضاع سیاسی و انعقاد قرارداد 1907 میلادی بین دولتهای روسیه و انگلیس و تقسیم ایران و نیز آغاز جنگ جهانی اول و ورود نیروهای اشغالگر به ایران تمام کوششها و تلاشهای تشکیل بانک ملی را نقش بر آب کرد و این آرزوی بزرگ مردم سالها به تعویق افتاد.پس از پایان جنگ جهانی اول و خروج اشغالگران از ایران ، سرانجام قانون تاسیس بانک ملی ایران در جلسه مورخ 14 اردیبهشت 1306 به تصویب مجلس رسید و اساسنامه بانک در 14 تیر ماه 1307 مورد تصویب کمیسیون مالیه مجلس قرار گرفت و در روز سه شنبه20 شهریور 1307 بانک ملی ایران در تهران رسماً کار خود را آغازکرد.



خرید و دانلود تحقیق در مورد تعریف بانک 25 ص


تحقیق در مورد تعریف واژه تربیت 30 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 30 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مفهوم و تعریف تربیت

در بحث تربیت انسان ، مفهوم واژه تربیت بر پرورش دادن استعدادهاى انسانى یعنى فراهم کردن زمینه رشد استعدادهاى آدمى دلالت مى کند. این واژه از ریشه ((ربو)) به معنى زیادت و فزونى و رشد و برآمدن گرفته شده است ؛ و کاربردهاى گوناگون از این ریشه همه همین معنا را در بردارد. ((ربو)) نفس عمیق و بلند را گویند که موجب برآمدن سینه است . ((ربوة )) یعنى سرزمین بلند و مرتفع . ((رابیة )) نیز به همین معناست . و ((ربا)) یعنى افزون شد و نمو کرد که در اصطلاح شرع مخصوص به افزون شدن سرمایه با غیر از سود شرعى است . ((اربیتان )) دو قسمت گوشت بن ران در قسمت کشاله ران را گویند که بالا مى آید و حالت برآمدگى دارد. ((اربى علیه )) یعنى بر او اشراف و احاطه یافت . ((ربیت الولد فربا)) یعنى فرزند را تربیت کردم و او رشد کرد. در قرآن کریم همین معنا یعنى بزرگ کردن در مفهوم رشد جسمى آمده است .

((و قل رب ارحمهما کما ربیانى صغیرا.))

و بگو: پروردگارا، آن دو (پدر و مادر) را رحمت کن چنانکه مرا در خردى پروردند.

((قال الم نربک فینا ولیدا و لبثت فینا من عمرک سنین .))

(فرعون به موسى ) گفت : آیا تو را از کودکى در میان خود نپروردیم و سالیانى چند از عمرت پیش ما نماندى ؟

((راغب اصفهانى )) لغت شناس بزرگ مى نویسد: ((ربیت )) (تربیت کردم ) از واژه ((ربو)) است و گفته اند اصلش از مضاعف یعنى ((رب )) (ربب ) بوده است که یک حرف آن براى تخفیف در لفظ به حرف (ى ) تبدیل شده است مانند ((تظننت )) که ((تظنیت )) شده است .

((رب )) به معناى مالک ، خالق ، صاحب ، مدبر، مربى ، قیم ، سرور و منعم است و نیز اصلاح کننده هر چیزى را ((رب )) گویند. بنابراین ((رب )) به معناى مالک و مدبر و تربیت کننده است .

((راغب اصفهانى )) مى نویسد: ((رب )) در اصل به معنى تربیت و پرورش است یعنى ایجاد کردن حالتى پس از حالت دیگر در چیزى تا به حد نهایى و تام و کمال خود برسد.

آنچه در تربیت روى مى دهد همین مفهوم است و البته نقش ایجادى در تربیت از آن ((رب العالمین )) است و جز او همه نقش اعدادى دارند. بنابراین ، تربیت رفع موانع و ایجاد مقتضیات یعنى اعداد است تا استعدادهاى انسان از قوه به فعل درآید و شکوفا شود؛ و چون در تربیت اسلامى مقصد و مقصود ((کمال مطلق )) است مى توانیم تربیت را چنین تعریف کنیم :

((تربیت عبارت است از رفع موانع و ایجاد مقتضیات براى آنکه استعدادهاى انسان در جهت کمال مطلق شکوفا شود)).

انسان موجودى است با استعدادهاى شگفت و گرانقدر، چنانکه از رسول خدا(ص ) روایت شده است که فرمود:

((الناس معادن کمعادن الذهب و الفضة .))

مردم چون معادن طلا و نقره اند.

با این تعبیر باید آنچه را که مانع شکوفایى استعدادهاى انسان است رفع کرد و زمینه هاى مساعد را فراهم ساخت تا استعدادهاى انسان به فعلیت رسد و انسان متصف به صفات و کمالات الهى شود؛ و این تحول با اهتمام و کوشش خود انسان میسر مى شود. بدین ترتیب تربیت با رفع موانع و ایجاد مقتضیات شکل مى گیرد.

استقلال

استقلال فردی یعنی آزادی فردی در چارچوب قواعدی که باید «توسط برخی نهادها که قدرت لازم را دارند» تعریف و اجرایی شود (هایک، 1960: 139). این سنگ بنا نهاده شده و در همان‌حال، توسط یک چارچوب قانونی اجرایی موثر (همان، 144) یا به‌ طور خاص، با قاعده قانون خصوصی یا مدنی ایجادکننده جامعه مدنی قانونی محدود شده است. استقلال فردی به معنای خودمختاری فرد با توجه به محدودیت‌های قواعد قانونی است، قواعدی که محتوای حقوق مالکیت را تعریف نموده و محدودیت‌های آزادی قرارداد را تنظیم می‌کنند. به دلیل این‌که نظام‌های قانون خصوصی درگذر زمان تغییر می‌کنند و به طور خاص، در تعریف روش‌هایی که محتوای حقوق مالکیت را تعریف و آزادی قراردادها را تنظیم می‌کنند، با هم متفاوت هستند، «استقلال فردی» در گذر زمان و در نظام‌های قانونی مختلف معانی متفاوتی داشته است (هایک، 1960: 299، 1948: 19). این موضوع این پرسش را پیش می‌کشد که کدام معیار باید برای ارزیابی تناسب یا کفایت قواعد قانونی بالقوه جایگزین به‌کار گرفته شود. مشخصا، چنین معیاری نمی‌تواند صرفا از اصل استقلال فردی اتخاذ شود، به دلیل این‌که، همان‌طور که در بالا هم بیان شد، ایده‌ استقلال فردی در یک نظام قانونی خاص دارای معنای نسبی است. بنابراین، آزادی فردی نمی‌تواند به‌ مثابه یک معیار استاندارد در برابر یک نظام قانونی خاص به‌کار رود که خود باید مورد قضاوت و بازبینی قرار گیرد.

استقلال در دوران نوجوانی

استقلال در دوران نوجوانی، حالت خاص و تحولی استقلال در دوران حیات است. بدین معنی که تا قبل از بلوغ ، فرد نسبت به اعمال خود اگر چه مسئول است، اما به لحاظ حقوقی و شرعی پاسخ گو نیست و پاسخ گویی به عهده ولی و قیم قهری و شرعی اوست و به محض وقوع بلوغ ، شخصاً باید در پیشگاه قانون جواب گو باشد و تبعات و پیامدهای اعمال خود را متحمل شود و به تناسب موارد، پاداش بیند و کیفر پذیرد و به انجام تکالیف متعهد و به رعایت حدود و مرزها ملزم باشد. در مقابل ضروری است اجتماع هم این تعهد و الزام را به عنوان حریم و مرز حقوقی، اعتقادی و ارزشی یک شخصیت حقوقی و اجتماعی حرمت گذاری کند.

بنابراین چنانچه به ندرت و رغم روال قابل تصور، پدر و مادر، نوجوان بالغ را به کار خلاف امر کردند، استقلال حقوقی و شرعی به او اجازه می دهد تا در برابر این دستور مقاومت کند، ولی این مقاومت باید به نحوی عملی شود که با وظیفه مهم دیگری که رعایت حریم و حرمت والدین است، متضاد و متقابل نباشد و چنان مدبرانه و با ظرافت عمل شود که کرامت آنها مخدوش نگردد و به برخورد متقابل نینجامد، زیرا هیچ انسانی تا پایان عمرگسسته و رها از والدین نیست.

استقلال شرعی بیان شده همراه با رشد و بیداری غرایز، نوجوان را به سمت احساس وظیفه، افزایش درک و شناخت ارزش ها، تفکر مستقل، برنامه ریزی، عاقبت اندیشی، انتخاب مسیر، تلاش معنادار، ارائه پاسخ های معقول و هدفمند، سیاست گذاری حیاتی، شناخت امیال، حب و بغض ها و اشتیاق و تنفرها، هدایت می کند و در نتیجه به زندگی مستقل و تشکیل خانواده و زایش واحد اجتماعی جدید منجر می شود. این در حالی است که ارتباط حقوقی و عاطفی فرد با خانواده اولیه اش پابرجاست و تعهدات او کما کان محکم است و به لحاظ تربیتی و ارزشی ، استحکام خانواده دوم و آتی یا سوم بستگی تنگاتنگ با استحکام واحد اول دارد.

علاوه برآن چه بیان شد، که بیشتر به استقلال حقوقی و شرعی نوجوان مربوط می شود، شایسته است موارد دیگری از استقلال مانند استقلال اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، عاطفی و ... مورد بحث و نظر قرارگیرد.

الف) استقلال اقتصادی



خرید و دانلود تحقیق در مورد تعریف واژه تربیت 30 ص