دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانلود مقاله تاثیر توسعه نهادهای سیاسی بر تحول نظام اداری 20 ص (علوم انسانی-مدیریت)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

تاثیر توسعه نهادهای سیاسی بر تحول نظام اداری محمد عسگری ساجدی

چکیده :

نظامهای سیاسی بر اساس بنیادهای ارزشی و فرهنگ خاص خود شکل می گیرند و برای عملی کردن ارزشها، ساختارها و نهادهای حکومتی مناسب خود را شکل می دهند. هر یک از ساختار ها و نهادها، کارکرد های خاص خود را به اجرا می گذارند و نظام سیاسی را در تحقق هدفها و ارزشها یاری می رسانند. در این تحقیق، نظام اداری کشور زیرمجموعه نظام سیاسی در نظر گرفته شده است. هدف تحقیق حاضر مطالعه تاثیر توسعه نهادهای سیاسی بر تحول نظام اداری دردودوره مشخص از تاریخ معاصرایران است.1)از استقرار تا پایان نظام مشروطه (1285 تا1357)؛2)از استقرار نظام جمهوری اسلامی تاکنون ( 1357 تا 1380 ).

مقدمه :نظام اداری هر کشوری، سیستم تنظیم کننده کلیه فعالیتها برای نیل به هدفهایی است که ازپیش تعیین شده است. امروزه به لحاظ شرایط داخلی و موقعیت بین المللی کشورمان، ضرورت تحول در نظام اداری کشور بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود. با توجه به اینکه نظام اداری به ساختار و بنیان اجتماعی و اهداف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور وابسته است و نمی توان به صورت انتزاعی به آن پرداخت، لذا با توجه به تاثیر مؤلفه های پیش گفته به خصوص نظام سیاسی و توسعه نهادهای سیاسی بر اصلاح نظام اداری، تحقیق حاضر ضمن پرداختن به مؤلفه های اخیر از آغاز تا پایان استقرار رسمی سلطنت مشروطه ( 1285 تا1357)به طور گذرا و جمهوری اسلامی ایران(1357 تا1380)به عنوان تحقیق تکوینی در پی طرح و تبیین آن است.

روش تحقیق :در این پژوهش عمدتاً از روش کتابخانه‌ای استفاده شده است. در روش شناسی نیز بر مبنای سنخیت موضوع و رویکرد نظری در مباحث مطرح شده، تلفیقی از ساختار گرایی و کارکرد گرایی در تحقیق و تحلیل موضوع به خصوص از تحلیل ساختاری-کارکردی « فردریگز» که اکثر صاحب نظران مسائل مدیریت دولتی تحلیل ساختاری-کارکردی او را در مطالعه نظامهای اداری مناسب می‌ دانند، استفاده شده است.به طور کلی تحلیل ساختاری-کارکردی بر دو نکته تأکید می ورزد:1 - بررسی تعامل و کنشهای متقابل میان اجزای متشکله یک نظام اجتماعی؛2 - تجزیه و تحلیل کنشهای متقابل یک نظام با عوامل محیط به آن.یافته های تحقیق :الف – یافته های تحقیق حاصل از مطالعه تطبیقی و آرشیوی: 1)نهادهای سیاسی در هر کشوری سیاستگذاران و واضعان خط مشی عمومی آن کشور به شمار می روند و نظام اداری مجری آن سیاستها و واضعان خط مشی است. 2) بیشترین استخدام نیروی انسانی در کشور های توسعه یافته در ایالات و ادارات محلی مشاهده می شود . در حالی که در کشور های در حال توسعه اغلب در دولت مرکزی متمرکز شده اند؛3) جامعه ما جزء جوامع منشوری به شمار می رود. جوامع منشوری جوامعی تعریف می شوند که در آنها ، بین میزان رشد سیاسی و رشد بوروکراتیک تعادل برقرار نباشد و بوروکراسی ( به علت عدم توسعه اداری ) در مصاف با سایر نهادهای سیاسی برتری داشته باشد . وجود قدرت بوروکراتیک در جوامع منشوری بوروکرات‌ها را برای مداخله در فرایند سیاسی وسوسه می کند . در این جوامع، با بالا بودن قدرت بوروکراتیک کارایی اداری کاهش می‌یابد. در نتیجه کارایی بوروکراسی در این جوامع در مقایسه با جوامع آمیخته یا پراکنده پایین تر است؛ 4) در کشور هایی که به توسعه سیاسی رسیده اند ویژگیهایی از قبیل ظرفیت‌، قابلیت و رشد ادامه دار در آنها مشاهده می‌گردد؛5) وجود بوروکراسی « مدرن » قوی در یک سیستم سیاسی که نهادهای سیاسی آن عموماً ضعیف هستند به نوبه خود یک مانع عمده در سر راه توسعه سیاسی محسوب می شوند؛ 6) در نظامهای سیاسی سنتی،نخبگان سیاسی از میان منابع سنتی مشروع برخاستند که بیشتر مذهبی هستند؛7)ضعف مشاهده شده در فرایند هماهنگی در نظام مدیریت دولتی ایران ، می‌تواند به دلیل نامشخص بودن مراجع سیاستگذار و تصمیم گیر باشد؛8)تحول اداری از جمله تحول در هدفها، ارزشها ، تصمیم گیری و ساختار تشکیلات می تواند منوط به تحول و دگرگونی نظری و کلامی، نسبت به شیوه نگرش مسئولان در امور حکومت و دولت باشد؛9)با اطمینان می توان ادعا کرد که تحول در اندیشه مسئولان نهادهای سیاسی نسبت به حکومت، موجب طرح تحول اداری در شرایط موجود شده است؛10)طرح تحول در شرایط موجود ، می‌تواند در نتیجه فعال شدن و سر برآوردن جناحهای سیاسی و انگیزه رشد و ارتقای کارآیی و اثر بخشی سازمانهای دولتی توسط مسئولان نهادهای سیاسی باشد؛11)انتظار می رود که تحول اداری به تنهایی و بدون انجام اصلاحات سیاسی در شرایط موجودامید رسیدن به توسعه را کاهش دهد.ب- یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل سیستمی ( ساختاری-کارکردی):در این قسمت نتایج حاصل از مطالعه با رویکرد ساختاری-کارکردی از ابتدای سال 1285ه-ش تاسال1357و از پیروزی انقلاب اسلامی تا سال 1380 درد و بخش به شرح زیرآورده شده است: بخش اول : از استقرار تا پایان انقلاب مشروطه ( 1285 تا 1357 ):گفتیم که از سال 1285 با پیروزی انقلاب مشروطه ، تمرکز قدرت شاه و دربار و تمرکزگرایی دیرینه در ایران در ابعاد و جنبه‌‌های گوناگون جای خود را به تمرکززدایی و توزیع قدرت داد. از یک سو با ایجاد مجلس و نظام پارلمانی و



خرید و دانلود دانلود مقاله تاثیر توسعه نهادهای سیاسی بر تحول نظام اداری  20 ص (علوم انسانی-مدیریت)


مقاله درمورد تحول سازمانی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

تحول سازمانی

چکیده سازمان یک نهاد اجتماعی است که مبتنی بر هدف بوده و دارای سیستم های فعال و هماهنگ است و با محیط خارجی ارتباط دارد. در گذشته، هنگامی که محیط نسبتاً باثبات بود، بیشتر سازمانها برای بهره برداری از فرصتهای پیش آمده به تغییرات تدریجی و اندک اکتفا می کردند. ولی با گذشت زمان، در سراسر دنیا سازمانها دریافتــه اند که فقط تغییرات تدریجی راهگشای مشکلات کنونی سازمانها نیست و گاهی برای بقای سازمان لازم است تغییراتی به صورتی اساسی و زیربنایی در سازمان ایجاد شود. امروزه در سراسر دنیا این تغییرات انقلابی را با نام مهندسی مجدد می شناسند. مهندسی مجدد(BPR) روندی است که در آن وظیفه های فعلی سازمان جای خود را با فرایندهای اصلی کسب و کار عوض کرده و بنابراین، سازمان از حالت وظیفه گرایی به سوی فرایند محوری حرکت می کند. همین امر موجب سرعت بخشیدن به روند کسب و کار و کاهش هزینه ها و در نتیجه رقابتی تر شدن سازمان می گردد...

مقدمهامروزه باتوجه به قابلیتهای مهندسی مجدد در به ارمغان آوردن ارزش و ایجاد مزیتهای رقابتی در سازمان، این مقوله طرفداران بسیاری پیدا کرده است.مهندسی مجدد را با نامهای متفاوتی مــــی توان شناخت، نامهایی از قبیل طراحی مجدد فرآیندهای اصلی (کالپان و مورداک) نوآوری فرآیندی (داونپورت)، طراحی مجدد فرآیندهای کسب و کار (داونپورت و شورت، ابلنسکی)، مهندسی مجدد سازمان (لوونتال، هامر و چمپی)، طراحی مجدد ریشه ای (جوهاتسون) و معماری مجدد سازمان (تالوار) همگی از نامهایی هستند که مقوله مهندسی مجدد را معرفی می کنند.هنگامی که از ما خواسته می شود تعریف کوتاهی از مهندسی مجدد به عمل آوریم پاسخ می دهیم که به معنای همه چیز را از نو آغازکردناست. مهندسی مجدد در پی اصلاحات جزیی و وصله کاری وضعیت موجود و یا دگرگونیهای گسترشی که ساختار و معماری اصلی سازمان را دست نخورده باقی می گذارد، نخواهد بود. مهندسی مجدد در پی آن نیست که نظام موجود را بهبود بخشیده و نتیجه کار را بهتر کند. مهندسی مجدد به معنای ترک کردن روشهای دیرپا و کهنه و دستیابی به روشهای تازه ای است که برای تولید کالاها و خدمات شرکت و انتقال ارزش به مشتری لازم هستند. شرکتها باید از خود بپرسند اگر با آگاهیهای گسترده امروزی و در اختیار داشتن فناوریهای نوین، می خواستیم شرکتی برپا کنیم، آن را چگونه می ساختیم.مهندسی مجدد یک شرکت به معنای کنارگذاشتن سیستم موجود و برپاکردن نظامی نوین است. نیازمند بازگشت به آغاز کار و ابداع روشها و راههای بهتری برای انجام کار است.رویکردهااز آنجا که نظریه مهندسی مجدد، نظریه نسبتاً جدیدی برای بهبود کسب و کار است، روشها و رویکردهای آن همچنان در حال توسعه است. در ضمن از آنجا که کاربرد مفاهیم مهندسی مجدد می تواند فرم های مختلفی به خود بگیرد، متدولوژی های آن نیز از یکدیگر متمایزند، زیرا تاکید روی برخی فاکتورها از یک پروژه مهندسی مجدد تا پروژه دیگر فرق خواهد داشت.رویکردها و متدولوژی های متفاوتی توسط محققان برای مهندسی مجدد ارائه شده است که می توان دسته بندیهای مختلفی برای آنها در نظر گرفت. یک روش برای دسته بندی پروژه های مهندسی مجدد، چگونگی تاکید و تمرکز آنها روی فاکتورهایی از قبیل فناوری اطلاعات، استراتژی، مدیریت کیفیت، عملیات و منابع انسانی است.یک روش دیگر، چگونگی نگرش متدولوژی ها به ماهیت ابداعی مهندسی مجدد و ذاتی بودن آن است. به عنوان مثال، هامر و چمپی درجه وابستگی مهندسی مجدد، به خلاقیت، ابداع و تفکر نو را بسیار بیشتر از وابستگی به تجربیات جاری و گذشته می دانند، چنانکه معتقدند برای مهندسی مجدد، سازمان می بایست با یک صفحه سفید آغازی دوباره داشته باشد. با چنین نگاهی تعریف یک رویکرد ساخت یافته برای مهندسی مجدد غیرممکن است. از طرف دیگر افرادی چون داونپورت، شورت، هاریسون و فیوری اعتقاد به تعریف چارچوبی مشخص برای مهندسی مجدد هستند و استفـاده از تجربیات در مهندسی مجدد را لازم دانسته و معتقدند برای انجام پروژه مهندسی مجدد، ارائه طرحها و برنامه های کاری به همراه آموزش و انگیزش افراد الزامی است. در این بخش تلاش می شود تا بعضی متدولوژی های ساخت یافته، به طور خلاصه شرح داده شود. به طور کلی، متدولوژی، مجموعه ای سازمان یافته از روشها، تکنیک ها و ابزارهاست که به منظور دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده، توسعه یافته است.برای اجرای مهندسی مجدد نیز متدولوژی های ساخت یافته بسیاری پیشنهاد شده است که اغلب آنها اجزاء مشترکی داشته و اجرای مهندسی مجدد را به عنوان پروژه ای که در سازمان از بالا به پایین تعریف می شود، نشان می دهند. برخی متدولوژی های معروف مهندسی مجدد عبارتند از: متدولوژی مهندسی مجددکلین(KLEIN, 1994) : 1 - آماده سازی: اعضای پروژه مهندسی مجدد سازماندهی و فعال می شوند؛2 - تشخیص: توسعه مدل های مشتری مدار برای فرایندهای کسب و کار؛3 - انتخاب: انتخاب فرایندها برای مهندسی مجدد و تنظیمات لازم جهت طراحی مجدد؛4 - راه حل: تعریف نیازهای فنی برای فرایندهای جدید و توسعه جزئیات برنامه اجرایی؛5 - انتقال: اجرای مهندسی مجدد. متدولوژی مهندسی مجدد فیوری(FUREY, 1993)،: 1- تشخیص نیازهای مشتری و تنظیم اهداف؛ 2- اندازه گیری و نقشه کردن فرایندهای موجود؛3 - تجزیه و تحلیل فرایندهای موجود؛4 - الگوبرداری از بهترین عملکرد؛5 - طراحی فرایندهای جدید؛6 - اجرای فرایندهای باز مهندسی شده.متدولوژی مهندسی مجدد گاها (GUHA,1993) :1 - چشم انداز: به تصویرکشیدن پروژه مهندسی مجدد توسط تعهد مدیریت، تشخیص، فرصتهای مهندسی مجدد، همراستایی با استراتژی های کسب و کار و تعریف های لازم جهت استفاده از فناوری اطلاعات؛2 - اقدامات اولیه: سازماندهی تیم مهندسی مجدد و تنظیم اهداف عملکرد؛3 - تشخیص: مستندکردن فرایندهای موجود و تشخیص شکافها در عملکرد؛4 - آلترناتیوها: تعریف بدیلها، نمونه های اولیه و انتخاب زیر ساختهای فناوری اطلاعات؛5 - احیا و نوسازی: اجرای مهندسی مجدد و نصب مولفه های فناوری اطلاعات و تشخیص دیگر مولفه های کسب و کار؛6 - مانیتورینگ: تشخیص اندازه گیریهای عملکرد و بهبودهای مستمر. متدولوژی مهندسی مجدد جوهانسون (GOHANSSON, 1993) :1 - کشف: تنظیم استراتژی ها و چشم انداز برای کسب و کار؛ 2 - طراحی مجدد: طراحی مجدد کلیه فعالیتها، مهارتها و فرایندها؛3 - تحقق: تکنیک های مدیریت تغییر، سازماندهی تیم مهندسی مجدد، ارتباطات، اندازه گیری عملکرد و مدیریت تغییر.متدولوژی مهندسی مجدد پتروزو و استپر (PETROZZO & STEPPER,1994) :1 - کشف: تشخیص مسئله، تنظیم اهداف، تشخیص فرایندها برای طراحی مجدد و شکل دادن تیم مهندسی مجدد؛2 - جستجو و جمع آوری: تجزیه و تحلیل فرایند، مستندسازی، الگوبرداری و تشخیص نیازهای فناوری اطلاعات؛3 - نوآوری و ساخت: تفکر مجدد در خصوص فرایندها؛4 - سازماندهی مجدد، آموزش مجدد وابزارسازی مجدد: اجرای فرایندهای جدید و آموزش فناوری نوین.متدولوژی مهندسی مجدد داونپورت وشـــورت(DAVEN PORT SHORT, 1990) : ،1 - چشم انداز: توسعه چشم انداز کسب و کار و اهداف فرایند؛ 2 - تشخیص : تشخیص فرایندهایی که نیاز به طراحی مجدد دارند؛ 3 - درک : درک فراینـدهای موجـود و انــــدازه گیری آنها؛ 4 - تشخیـص : تشخیص قابلیتـها و نیازسنجــی های IT ؛ 5 - طراحی نمونه اولیه: طراحی نمونه اولیه فرایندهای جدید. متدولوژی مهندسی مجدد هاریسون و پرات(HARRISON PRATT, 1993) :1 - انتخاب مسیر: انتخاب مسیر و تنظیم جهت برای تلاشهای مهندسی مجدد؛2 - الگوبرداری: تجزیه و تحلیل فرایندهای موجود و ارزیابی فرایندها در برابر مشتریان والگوبرداری؛3 - چشم انداز فرایندها: خلق چشم انداز برای فرایندهای آینده؛4 - حل مساله: تشخیص بهبودهای انفجاری و شناخت راه حل برای حالات مختلف تغییر؛5 - برنامه ریزی: برنامه ریزی جامع برای بهبود فرایندها؛6 - اجرا: اجرای برنامه ریزی مهندسی مجدد؛ 7 - بهبود مستمر: بهبود مستمر فرایندها و انعکاس اندازه گیری عملکرد.متدولوژی مهندسـی مجدد بارت(Barrett, 1994) :1 - دوران نهفتگی: انتخاب اعضای تیم، تشخیص بهترین فعالیت و تعریف نیازهای فناوری اطلاعات؛2 - تفکر هدفمند: تشخیص فرصتهای بهبود و آلترناتیوهای طراحی مجدد فرایندها؛3 - کشف حقیقت: انتخاب روش اجرایی، انگیزش تیم و تعهد؛4 - آزمایش و یادگیـری: شروع آزمایش با نمونه های اولیه فرایندهای پیشنهاد شده.متــدولوژی مهنــدسی مجدد کتینـــــگر (kettinger, 1997) :1 - چشـم انداز: استقـرار تعهد مدیریت و چشم انداز؛ - کشف فرصتهای مهندسی مجدد؛- تشخیص اهرمهای فناوری اطلاعات؛ - انتخاب فرایندها برای طراحی



خرید و دانلود مقاله درمورد تحول سازمانی


مقاله درباره پیدایش و تحول زبان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

پیدایش و تحول زبان

چکیده

آنچه در این مقاله تحت عنوان پیدایش و تحول گفتار ارائه شده نظریه ای بنیادی در گستره زبان است. بسیاری از نظریاتی که تاکنون در مورد علل پیدایش زبان در نزد نوع انسان ارائه شده اند، این فرض را پیشاپیش یدک می کشند که گفتار وسیله ای جهت انتقال پیام است که بشر آن را برای ارتباط با همنوع آفریده است. ولی نظریه ای که در این مقاله گرد آمده است ادعا می کند که در بسیاری موارد گفتار تنها پاسخی به برانگیختگی حاصل از برنامه ای تحت عنوان الگوی کلمه ای در مغز است. آن چه در بسیاری از موارد مکالمه ای دو یا چند نفره به حساب می آید، رفتاری است که هر فرد در جهت پاسخگویی به برانگیختگی حاصل از برنامه ای در مغز خود داده است که متقابلا برنامه ای را در مغز افراد برانگیخته می سازد. این نوع گفت و شنودها، مکالماتی نیستند که ضرورتا منظور از آن، انتقال پیام باشد. این نظریه برای تحول زبان که گفتار تنها بخشی از آن است، روندی قائل است که از شیوه ارتباط افراد با محیط نشات گرفته است، به طوری که انواع تعاملات افراد با جامعه یا اجتماع (که از تعاریف متفاوت برخوردارند) می تواند به الگوهای متفاوتی از گفتار منجر شود. همچنین، با پیگیری چگونگی شکل گیری گفتار در نزد کودکان، نشان داده شده که چارچوب گفتار در نزد افراد در جوامع ابتدایی و کودکان یکسان است و تنها پس از تعاملات افراد در جوامع باستان و جوامع امروزی است که مفاهیم و معانی در مغزها جای گرفته و گفتار چارچوبی جدید در نزد بزرگسالان در جوامع امروزی یافته، به طوری که مغز و گفتار، مفاهیم و معانی را به کار می برند. نظریه ای که از یک طرف تشریح کننده گفتاری است که از واژه ها، نه به مثابه نشانه هایی دلالت کننده بر موضوعها و معانی، بلکه همچون ״خود موضوعها״ استفاده می کند و از طرف دیگر تعیین کننده گفتاری که کلمات، نشانه های موضوع ها و مفاهیم و دلالت کننده بر آنها به حساب می آیند. همچنین، بر طبق نظریات مذکور تبیین شده است که بسیاری از خصایص موجود در زبان (به تعدادی که در این اثر تشریح شده است) ، نه آن گونه که تجربه گرایان، رفتار گرایان و تداعی گرایان پنداشته اند از طریق یادگیری آگاهانه کسب می شود و نه آن گونه که ساختگرایان تصور کرده اند، از ویژگی های ذاتی مغز است، بلکه از طریق درون سازی ناآگاهانه در مغز تثبیت شده و پس از برانگیختگی در قالب زبان ریخته می شود. نظریه ای که ״تعاملی״ لقب گرفته است.

مقدمه

نخستین کلمات ادا شده توسط انسانهای ابتدایی، در حقیقت، دلالت کننده بر موضوع ها نبوده، بلکه بیان کننده خود موضوع های به زبان آورده شده به شمار می رفتند. به بیان دیگر، واژگان مورد استفاده در گفتار به هیچ وجه نماد یا نشانه موضوعها به شمار نمی رفتند، از این روی بین واژگان و تعریف آنها فاصله ای که تحت عنوان دال و مدلول ذکر می شود وجود نداشت. زبان و گفتار در ابتدا به هیچ وجه خصلت انتقال دهنده پیام و مفاهیم را نداشت، بلکه به زبان آوردن هر موضوع مساوی با خلق آن موضوع بود. این شکل از زبان هنوز در جوامع ابتدایی قابل مشاهده است. اسکیموها عقیده دارند انسان از سه جزء تشکیل شده است: جان، روح و نام و برای آنکه دوباره جوان شوند نام خود را تغییر می دهند. کافرها آنقدر برای نام،موجودیت خارجی قایل لودند که تصور می کردند، اگر نام فردی را در برابر دیگ آب جوش به زبان آورند،اسم فرد همچون موضوعی موجودیت دارد و در آب جوشیده و تصفیه می شود. مصریان قدیم نیز با نامیدن مردگان به نام خدایان،آنها را زنده و جاوید می ساختند. چون به زبان آوردن نام چیزی، یعنی وجود بخشیدن به موضوع مورد نظر،سرخپوستان چروکی نیز بر این باورند که موفقیت در شکار به کاربرد واژه های مناسب بستگی دارد. به عقیده اعضای قبیله تولام پورا،ساکن در جزیره سولاوسی،اگر نام کسی ضبط شود می توان روح او را به چنگ آورد. در نزد کاراد جری ها، بومیان استرالیا، افسانه ای مرسوم است که می گوید: دو اسطوره از زمین بیرون آمده در حالی که تا آن موقع هیچ چیز وجود نداشت و پس از آن که اسطوره ها به روی جانوران، گیاهان، ماه و ستارگان نامگذاری کردند آنها حقیقتا به وجود آمدند. در قبایل شمال آفریقا، در یافتن نام دشمن مانند آن بود که فرد به ابزاری دست یافته که می تواند بر دشمن مستولی شود. در طایفه اوجیبوی، نام خود را به بیگانگان نمی گویند; چرا که اسم هر فرد را قسمتی از وجود وی می پندارند و می ترسند با به زبان آوردن نام خویش از وجود خود بکاهند. بومیان سولکا برای آنکه دشمنان خود را در جنگ ضعیف و ناتوان کنند، آنها را به نام درخت پوسیده صدا می کنند و عقیده دارند آنها با به زبان آوردن این کلمه واقعا ضعیف و ناتوان می شوند مالینوفسکی از معدود مردم شناسائی است که در طی تحقیقات خود با بسیاری از بومیان زندگی کرده و زبان و گفتار ایشان را فرا گرفته بود، از این رو به خوبی نسبت به تمایز آشکار زبان در نزد بدویان با آن چه در جوامع امروزی از پدیده ای به نام گفتار استنباط می شود، آگاهی داشت. وی طی تحقیقاتش پی برد که گفتار در جوامع ابتدایی خصلت پیام رسانی ندارد. او اذعان می دارد: در جوامع ابتدایی، زبان به عنوان یک پیوند در فعالیت های انسانی سنجیده شده و جزئی از رفتار انسانی شناخته می شود. او، نام ارتباط احساس برانگیز بر آن می نهد و از خود می پرسد: آیا در این نوع ارتباط، کلمات در مرتبه اول به جهت انتقال معنی، معنایی که از نظر نمادین از آن آنان است، به کار رفته است؟ و پاسخ می دهد: مسلما خیر، و ادامه می دهد، زبان در این جوامع به عنوان وسیله ای برای انتقال اندیشه ( آن چنان که ما بدان می نگریم) به کار نمی آید. او اذعان می کند که زبان در این جوامع نشات گرفاه از شیوه تفکر نیست، بلکه باید آن را نوعی تبادل احساس بین افراد ارزیابی کرد که کارکرد اجتماعی دارد. از طرفی ما با نوع دیگری از زبان در جوامع امروزی مواجه ایم که در آن واژگان به مثابه نشانه هایی هستند که بر مفاهیمی دلالت می کنند که از بیان آنها مقاصدی دنبال می شود. به بیان دیگر، در زبانی که در جوامع امروزی متداول است و بیشتر این نوع از زبان مورد توجه زبان شناسان قرار گرفته است، کلمات به کار رفته، نه به عنوان خود موضوع ها، بلکه به مثابه نماینده های آنها، معانی و مقاصد معینی را به دیگران انتقال میدهد.



خرید و دانلود مقاله درباره پیدایش و تحول زبان


تحقیق در مورد تحول مفهوم اوقات فراغت 20 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 20 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

تحول مفهوم اوقات فراغت ، نظام های تولیدی و بازار کار

هدف اصلی این مقاله بررسی تحول مفهوم اوقات فراغت در دو دوره بعد از صنعتی شدن در اواخر قرن نوزدهم و قرن بیستم و بعد از دهه 1980 است.

مروری کلی بر تحول مفهوم اوقات فراغت

هدف اصلی این مقاله بررسی تحولات مفهوم اوقات فراغت در دو دوره صنعتی شدن و گسترش سرمایه داری در اواخر قرن نوزدهم و قرن بیستم و تحولات بعد از دهه 1980 آنطور که در نظریات جامعه شناسان و بررسیهای جامعه شناسی اوقات فراغت منعکس شده است. تحولاتی که در ساخت اقتصادی و بازار کار در این دو دوره رخ داد ماهیت اوقات فراغت را دگرگون کرد. رشد صنعتی شدن بر پایه نظام سرمایه داری نگرش به اوقات فراغت را از آنچه در دوره کهن و جامعه ماقبل سرمایه داری با آن مواجه بوده تغییر داد. رشد جنبش کارگری و بالا گرفتن عرصه ستیز اتحادیه های کارگری و کارفرمایی و تحول در مدیریت علمی واحدهای صنعتی در جهت ظهور مفهوم جدیدی از اوقات فراغت بود که به کلی متفاوت از تعریف آن در دوره باستان است. اگر واژه اوقات فراغت را ریشه شناسی کنیم از ریشه لاتین به معنی "اجازه دادن" می آید لذا فراغت به معنی رخصت دادن معنی می دهد.( تامیلسون، 1993، 329 -330) حتی در اندیشه یونانی نیز واژه فراغت هم ذوج کار و یا نیروی کار بوده است. در میان متفکران گذشته ارسطو فراغت را به مثابه پیشه ای جدی می دانسته است: " ما حرفه و کار و شغلی را در پیش می گیریم تا فراغتی داشته باشیم". در نظر اول این طور استنباط می شود که به نظر ارسطو فراغت وضع ایده آلی است که هر شهروند به دنبال و در آرزویش است. لذا صرف اوقات فراغت لازمه زندگی است. ( مارت، 1989، ص 14) اما آنطور که بعدا در بررسی قضاوت مسلط در باره دیدگاه اندیشمندان باستان در خصوص اوقات فراغت خواهیم پرداخت برخلاف نظر بارت آنچه ارسطو از اوقات فراغت منظور نظر داشته است هم ذوج بودن آن با کار است و نه در مقابل کاربودن. این درست در مقابل مفهومی از اوقات فراغت قرار می گیرد که مربوط به تحولات بعد از صنعتی شدن و رشد نظام سرمایه داری است. بنابر این فراغت در دوره مدرن بتدریج در مقابل کار قرار می گیرد. یعنی ما در مقابل دستمزد فعالیتی می کنیم تا فراغتی داشته باشیم. بنابر این فرق است بین تلقی ما از اوقات فراغت در دوره مدرن که در بیشتر نوشته جات مربوط به اوقات فراغت در علوم اجتماعی آمده است : یعنی قراغت به معنی " فرصتی برای وقت آزاد " . ( ویلیامز ، 1976) در چنین تلقی، کار فعالیتی است که یه شما برای انجام آن پرداختی صورت می گیرد اما فراغت صرف زمانی است که اجباری در انجامش نیست و پولی هم در قبال آن دریاقت نمی کنید. بعدا نشان خواهیم داد که در دوره جدید تا چه حد چنین تعریفی از اوقات فراغت تنها ساده انگاری بیش نیست و بررسی های تجربی را از عینیت دور می کند. به عبارت دیگر رابطه کار و فراغت براحتی رابطه ای متجانس محسوب نمی شود و براحتی نیز غیر متجانس نیست. بلکه رابطه ای است که با تحولات اجتماعی و اقتصادی در حال تحول بوده است. آنچه که این مقاله بطور مشخص دنبال می کند بررسی تحول مفهوم اوقات فراغت در سه مرحله ماقبل مدرن ( دوران باستان ) ، دوره مدرن ( انقلاب صنعتی و صنعتی شدن ) و دوره مدرنیته متاخر ( دوران جهانی شدن ) است. در هر یک از این دوره ها نگرش گروه های مختلف مردم در جوامع گوناگون به اوقات فراغت متفاوت بوده است که این ناشی از تحولات در عرصه ساخت اقتصادی است. در دوره مافبل مدرن اوقات فراغت بخشی از زندکی فرهنگی بوده است. اما در دوره صنعتی فراغت به واقع مشکل جامعه صنعتی تلقی می شده است چون بطور مشخص فعالیت های فراغتی ماقبل مدرن فعالیت هایی غیر مولد تلقی شدند. نظم توسعه صنعتی اولیه در بیشتر جوامع فراغت را بالقوه مشکل جامعه صنعتی می پنداشت و لذا گسترش آن را بر نمی تابید. آنطور که در بخش بعد بررسی خواهد شد چنین نگرشی به اوقات فراغت بر اساس تفسیری خاص از اوقات فراغت در جامعه ماقبل مدرن بود. یعنی اینکه اگر کارگر صنعتی به مانند جامعه و فرهنگ ماقبل سرمایه داری و صنعتی زمانی را به اوقات فراغت بپردازد نظم نیروی کار و تولید در خطر قرار خواهد گرفت. برای همین بود که فرهنگ اوقات فراغت و تفریح سنتی مورد حمله قرار گرفت تا به حاشیه رود. ( تامسون ؛ 1967) در حقیقت می توان گفت فعالیت فراغتی در اوایل رشد دوره صنعتی مدرن حوزه تضادهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی بود که به شکل ستیزاتحادیه های کارگری و مدیریت کارخانه ها و کارفرماها تجلی می یافت. اما به تدریج که ساخت اقتصادی تغییر کرد و بازارهای مصرفی تشکیل شد حوزه های فراغتی برای اقشار مختلف شکل یافت. بنابر این می توان تحول در مفهوم اوقات فراغت را همگام در تحول در ساخت های اقتصادی که پیامد ظهور حوزه ستیز است نیز جستجو کرد. بر این اساس در جامعه مصرفی امروز نمی توان همان تعریفی را از اوقات فراغت بکار برد که در آغاز جامعه صنعتی و یا در جامعه کهن و باستانی بکار می رفت ، چون ویژگیهای جامعه مصرفی ماهیتا با انواع جوامع گذشته متفاوت است.

اوقات فراغت در عصر باستان : تصحیح یک قضاوت تاریخی

با گسترش انقلاب صنعتی بخشی از اهداف طبقه کارگر و جنبش کارگری حق برخورداری از اوقات فراغت و رفتن به تعطیلات بود که از طریق اتحادیه های کارگری تحت عنوان مرخصی با استفاده از حقوق و دستمزد دنبال می شد. به قول آدرنو اصطلاح اوقات فراغت یا داشتن وقت آزاد در همین دوران باب شد یعنی فراغت خاطر و داشتن زندگی راحت و بی دغدغه. (آدرنو، 1379 ، ص 27) البته جنبش طبقه کارگر یا جنبش کارگری در ابتدا بیشتر اوقات فراغت را با پول در تنش می دیده است ( کراس ، 1986) . لذا در تاریخ کارگری مساله گرفتن استفاده از تعطیلات و داشتن اوقات فراغت با دریافت پول در دستور کار این جنبش قرار گرفت. کاهش ساعات کار و حق استفاده از مرخصی با حقوق از دستاوردهای اتحادیه های کارگری در غرب در اوایل دهه 1930 در غرب بود. این مساله با رشد جنبشی همزمان است که با زبان کمبل به آن می توان جنبش رشد اخلاق مصرفی نام داد. ( کمبل ، 1983 و 1987 ) کمبل با استفاده از واژه های وبر در کتاب " اخلاق پروتستانتیسم و روح سرمایه داری " اخلاق مصرف را در مقابل اخلاق تولید می گذارد، یعنی اینکه مصرف زمان دیگر ضد ارزش تلقی نگردد. بهر حال تمامی حقوقی که کارگران مطالبه کردند در پی جنبش اوقات فراغت تقاضا شد. به عبارت دیگر افزایش استفاده از مرخصی همراه با حقوق برابر است با رشد صنعت فراغت. یعنی سیطره جادویی که در آن مردم ، خود حداقل تصور می کنند که بر اساس اراده آزاد خود عمل می کنند. در نقد صنعت فراغت به عنوان توطئه کالائی شدن فراغت در دینای سرمایه داری آ درنو این استدلال را مطرح می کند که خود این اراده توسط همان نیروهایی شکل می گیرد که



خرید و دانلود تحقیق در مورد تحول مفهوم اوقات فراغت 20 ص


مقاله درباره سیر تحول

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

مقدمه: سیر تحول

منشاء اصلی پردازش DSS به روزهای خیلی دور در تاریخ سیستمهای کامپیوتری و اطلاعاتی بر می‌گردد. جالب است بدانیم که سیستمهای پشتیبان تصمیم دارای قدمت طولانی وپیچیده در تکنولوژی اطلاعاتی است.و سیر تحول آن تا به امروز ادامه داشته است .]3[

درحدود دهه1960 جهان کامپیوتر موفق به‌ایجاد نرم افزارهایی شد که با استفاده از فایلهای Master اجرا می‌شدند.این نرم افزارها در قالب برنامه ها و گزارشاتی بودند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، که معمولاٌ به زبان COBOL نوشته می‌شد. پانچ کارتها یک ابزار ذخیر سازی عمومی به حساب می‌آمدند. فایلهای Master توسط نوارهای مغناطیسیی نگهداری می‌شدند که برای ذخیره سازی ارزان قیمت حجم زیادی از داده مناسب بودند، اما بخاطر‌اینکه دسترسی به اطلاعات می‌بایست به صورت متوالی باشد‌این روش زیاد مفید نبود. در یک گذار در فایل نوار مغناطیسی که از100% رکوردها عبور می‌شود، عموما فقط 5 درصد ازاین رکوردها یا حتی کمتر مورد نظر بودند. بعلاوه بسته به داده درون فایل و پردازشی که باید روی آن انجام می‌شد، دسترسی به فایل نوار ورودی بیشتر از 20 تا 30 دقیقه به طول می‌انجامید.]3[

در اواسط دهه 1960، به طور گسترده‌ای رشد استفاده از فایلهای Master و نوار مغناطیسی افزایش یافتند و در پی آن مقادیر هنگفتی داده افزونه نیز به وجود آمد. ازدیاد فایل Master و داده افزونه منجر به بروز چندین مشکل شد:]3[

نیاز به داده همزمان به محض عمل به روز رسانی

پیچیدگی نگهداری برنامه ها

پیچیدگی‌ایجاد برنامه‌های جدید

نیاز به سخت افزار گران برای پشتیبانی کلیه فایلهای Master

جالب است که اگر فقط ابزار ذخیره سازی داده، نوار مغناطیسی باشد، جهان پردازش اطلاعات شاهد هیچ پیشرفتی نبود، . اگر هرگز چیزی برای ذخیره داده حجیم به وجود نمی آمد، سیستمهای سریع و خیلی بزرگ درجهان ظاهر نمی‌‌شد، ونیز هرگز سیستمهای ATM و شبیه آن به وجود نمی‌‌آمد. حقیقتا، اگر قابلیت ذخیره سازی و مدیریت داده در انواع جدید ابزارهای ذخیره سازی وجود نداشت، هرگز بستر لازم برای همکاری تکنسینها و تجار با هم به وجود نمی آمد.]3[

1-2 ظهور DASD

در 1970 تقریبا هر روز یک تکنولوژی جدید برای ذخیره سازی و دسترسی داده به وجود می‌آمد.در دهه 1970 زمان تحول وسیله ذخیره سازی دستیابی مستقیم (DASD )بود. دیسک ذخیره سازی اصولا با نوار مغناطیسی از نظر قابلیت دسترسی مستقیم تفاوت داشت. ونیازی نبود که رکوردها 1,2,…,n تا n+1 رکورد مرور شود.]3[

آدرس رکورد n+1 ام شناخته شده بود، موضوع ساده‌ای بود که بفهمیم رکورد n+1 ام دقیقا در کجای دیسک قرار دارد. از‌این گذشته، زمان مورد نیاز برای دسترسی به رکورد n+1 ام، کمتر از زمان مورد نیاز برای مرور یک نوار بود. در حقیقت زمان مورد نیاز برای قرار دادن یک رکورد در DASD فقط به اندازه چند میلی ثانیه بود.]3[

به همراه DASD نوع جدیدی از نرم افزارها تولید شد که به عنوان یک سیستم مدیریت

بانک اطلاعاتی مطرح گردید. هدف از ساخت DBMS بدین منظور بود که برای برنامه نویسان ذخیره سازی و دستیابی داده در محیطDASD آسان گردد.به علاوه‌این ابزار، عملیات مختلفی را برای ذخیره سازی داده در DASD، از جمله فهرست گذاری داده و غیره راانجام می‌داد. از طریق DASD وDBMSیک راه حل تکنیکی برای حل مشکلات فایلهای Master پدید آمد.وهمچنین موضوع بانک اطلاعاتی مطرح شد.با وجود آشفتگی که فایلهای Master‌ایجاد کرده بودند و داده افزونه جمع آوری شده از آنها بسیارزیاد بود، بدین سبب عجیب نبود که در دهه 1970 بانک اطلاعاتی تعریف شده به عنوان یک منبع مجزای داده برای کلیه پردازشها مورد استفاده قرار گیرد.]3[

دراواسط دهه 1970 پردازش تراکنش بر خط (OLTP) دسترسی سریعتر به داده را امکان پذیر ساخت. باباز شدن کلیه چشم اندازهای جدید برای تجارت و پردازش، اکنون کامپیوتر می‌تواند برای انجام اعمالی که قبلا غیر ممکن به نظر می‌رسید، مثل سیستمهای رزور درایو، سیستمهای پاسخگوی بانک، سیستمهای کنترل ساخت و مانند آن مورد استفاده قرار گیرد.اگر دنیا در مرحله استفاده از فایل نوار مغناطیسی باقی می‌ماند، ساخت بیشتر سیستمهایی که امروزه تولید می‌شود امکان پذیر نبود.]3[

تکنولوژی زبانهای نسل چهارم وکامپیوترهای شخصی

در دهه 1980 اکثر تکنولوژیهای جدید، مثل کامپیوترهای شخصی و زبانهای نسل چهارم، شروع به فعالیت نمودند.کاربر نهایی نقش جدی را به عهده گرفت- کنترل مستقیم داده و سیستم – که نقش قبلی رزرو شده برای پردازنده داده بود. از طریق کامپیوترهای شخصی و زبانهای نسل چهارم موقعیتی پیش آمد که کاربر بیشتر می‌توانست با داده درپردازش تراکنشهای بر خط ارتباط برقرار کند. MIS (سیستمهای اطلاعات مدیریتی)، همانطور که قبلا به کار می‌رفت، می‌توانست پیاده سازی شود. امروزه همانطور که سیستمهای پشتیبان تصمیم شناخته شدند، سیستمهای اطلاعات مدیریتی نیز برای تصمیمهای مدیریتی استفاده شدند.در گذشته داده و تکنولوژی با هم استفاده می‌شد تا تصمیمات عملیاتی جزئی اتخاذ شود.اما هیچ بانک



خرید و دانلود مقاله درباره سیر تحول