لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
نقش کار آفرینی در توسعه اقتصادی
مقدمه
از سالیان بسیار دور, با افزایش سطح دانش و فهم بشر, کیفیت و وضعیت زندگی او همواره در حال بهبود و ارتقا بوده است. بعد از انقلاب فرهنگی-اجتماعی اروپا (رنسانس) و متعاقب آن انقلاب صنعتی, موج پیشرفتهای شتابان کشورهای غربی آغاز گردید. تنها کشور آسیایی که تا حدی با جریان رشد قرنهای نوزده و اوایل قرن بیستم میلادی غرب همراه گردید کشور ژاپن بود. بعد از رنسانس که انقلابی فکری در اروپا رخ داد, پتانسیلهای فراوان این ملل, شکوفا و متجلی گردید اما متاسفانه در همین دوران, کشورهای شرقی روند روبهرشدی را تجربه نکرده و بعضاً سیری نزولی طی نمودند. البته بعضاً حرکتهای مقطعی و موردی در این کشورها صورت گرفت اما از آنجاییکه با کلیت جامعه و فرهنگ عمومی تناسب کافی را نداشت و مورد حمایت واقع نگردید, به سرعت مزمحل گردید. محمدتقیخان امیرکبیر در ایران, نمونهای از این دست است.
مباحث توسعه اقتصادی از قرن هفدهم و هجدهم میلادی در کشورهای اروپایی مطرح گردید. فشار صنعتیشدن و رشد فناوری در این کشورها توام با تصاحب بازار کشورهای ضعیف مستعمراتی باعث شد تا در زمانی کوتاه, شکاف بین دو قطب پیشرفته و عقبمانده عمیق شده و دو طیف از کشورها در جهان شکل گیرد: کشورهای پیشرفته (یا توسعهیافته) و کشورهای عقبمانده (یا توسعهنیافته).
توسعه اقتصادی چیست
باید ببن دو مفهوم ”رشد اقتصادی“ و ”توسعه اقتصادی“ تمایز قایل شد. رشد اقتصادی, مفهومی کمی است در حالیکه توسعه اقتصادی, مفهومی کیفی است. ”رشد اقتصادی“ به تعبیر ساده عبارتست از افزایش تولید (کشور) در یک سال خاص در مقایسه با مقدار آن در سال پایه. در سطح کلان, افزایش تولید ناخالص ملی (GNP) یا تولید ناخالص داخلی (GDP) در سال موردنیاز به نسبت مقدار آن در یک سال پایه, رشد اقتصادی محسوب میشود که باید برای دستیابی به عدد رشد واقعی, تغییر قیمتها (بخاطر تورم) و استهلاک تجهیزات و کالاهای سرمایهای را نیز از آن کسر نمود
منابع مختلف رشد اقتصادی عبارتند از افزایش بکارگیری نهادهها (افزایش سرمایه یا نیروی کار), افزایش کارآیی اقتصاد (افزایش بهرهوری عوامل تولید), و بکارگیری ظرفیتهای احتمالی خالی در اقتصاد.
”توسعه اقتصادی“ عبارتست از رشد همراه با افزایش ظرفیتهای تولیدی اعم از ظرفیتهای فیزیکی, انسانی و اجتماعی. در توسعه اقتصادی, رشد کمی تولید حاصل خواهد شد اما در کنار آن, نهادهای اجتماعی نیز متحول خواهند شد, نگرشها تغییر خواهد کرد, توان بهرهبرداری از منابع موجود به صورت مستمر و پویا افزایش یافته, و هر روز نوآوری جدیدی انجام خواهد شد. بعلاوه میتوان گفت ترکیب تولید و سهم نسبی نهادهها نیز در فرآیند تولید تغییر میکند. توسعه امری فراگیر در جامعه است و نمیتواند تنها در یک بخش از آن اتفاق بیفتد. توسعه, حد و مرز و سقف مشخصی ندارد بلکه بدلیل وابستگی آن به انسان, پدیدهای کیفی است (برخلاف رشد اقتصادی که کاملاً کمی است) که هیچ محدودیتی ندارد
توسعه اقتصادی دو هدف اصلی دارد:
افزایش ثروت و رفاه مردم جامعه (و ریشهکنی فقر)
ایجاد اشتغال, که هر دوی این اهداف در راستای عدالت اجتماعی است. نگاه به توسعه اقتصادی در کشورهای پیشرفته و کشورهای توسعهنیافته متفاوت است. در کشورهای توسعهیافته, هدف اصلی افزایش رفاه و امکانات مردم است در حالیکه در کشورهای عقبمانده , بیشتر ریشهکنی فقر و افزایش عدالت اجتماعی مدنظر است.
شاخصهای توسعه اقتصادی
از جمله شاخصهای توسعه اقتصادی یا سطح توسعهیافتگی میتوان این موارد را برشمرد
الف. شاخص درآمد سرانه: از تقسیم درآمد ملی یک کشور (تولید ناخالص داخلی) به جمعیت آن, درآمد سرانه بدست میآید. این شاخص ساده و قابلارزیابی در کشورهای مختلف, معمولاً با سطح درآمد سرانه کشورهای پیشرفته مقایسه میشود. زمانی درآمد سرانه 5000 دلار در سال نشانگر توسعهیافتگی بوده است و زمانی دیگر حداقل درآمد سرانه 10000 دلار.
ب. شاخص برابری قدرت خرید (PPP): از آنجاکه شاخص درآمد سرانه از قیمتهای محلی کشورها محاسبه میگردد و معمولاً سطح قیمت محصولات و خدمات در کشورهای مختلف جهان یکسان نیست, از شاخص برابری قدرت خرید استفاده میگردد. در این روش, مقدار تولید کالاهای مختلف در هر کشور, در قیمتهای جهانی آن کالاها ضرب شده و پس از انجام تعدیلات لازم, تولید ناخالص ملی و درآمد سرانه آنان محاسبه میگردد.
ج. شاخص درآمد پایدار (GNA, SSI): کوشش برای غلبه بر نارساییهای شاخص درآمد سرانه و توجه به ”توسعه پایدار“ به جای ”توسعه اقتصادی“, منجر به محاسبه شاخص درآمد پایدار گردید. در این روش, هزینههای زیستمحیطی که در جریان تولید و رشد اقتصادی ایجاد میگردد نیز در حسابهای ملی منظور گردیده (چه به عنوان خسارت و چه به عنوان بهبود منابع و محیط زیست) و سپس میزان رشد و توسعه بدست میآید.
د. شاخصهای ترکیبی توسعه: از اوایل دهه 1980, برخی از اقتصاددانان به جای تکیه بر یک شاخص انفرادی برای اندازهگیری و مقایسه توسعه اقتصادی بین کشورها, استفاده از شاخصهای ترکیبی را پیشنهاد نمودند. به عنوان مثال میتوان به شاخص ترکیبی موزنی که مکگراناهان (1973) برمبنای 18 شاخص اصلی (73 زیرشاخص) محاسبه مینمود, اشاره کرد (بعد, شاخص توسعه انسانی معرفی گردید).
و. شاخص توسعه انسانی (HDI): این شاخص در سال 1991 توسط سازمان ملل متحد معرفی گردید که براساس این شاخصها محاسبه میگردد: درآمد سرانه واقعی (براساس روش شاخص برابری خرید), امید به زندگی (دربدو تولد), و دسترسی به آموزش (که تابعی از نرخ باسوادی بزرگسالان و میانگین سالهای به مدرسهرفتن افراد است).
مکاتب مختلف توسعه اقتصادی
از قرن هجدهم و با رشد سریع صنایع در غرب, اولین اندیشههای اقتصادی ظهور نمود. این اندیشهها, در پی تئوریزهکردن رشد درحالظهور, علل و عوامل, راهکارهای هدایت و راهبری, و بررسی پیامدهای ممکن بود. از جمله مکاتب پایه در توسعه اقتصادی میتوان به این موارد اشاره کرد
نظریه آدام اسمیت
اسمیت یکی از مشهورترین اقتصاددانان خوشبین کلاسیک است که از او به عنوان ”پدر علم اقتصاد“ نام برده میشود. اسمیت و دیگر اقتصاددانان کلاسیک (همچون ریکاردو و مالتوس), ”زمین“, ”کار“ و ”سرمایه“ را عوامل تولید میدانستند. مفاهیم دست نامرئیِ
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
نقش کار آفرینی در توسعه اقتصادی
مقدمه
از سالیان بسیار دور, با افزایش سطح دانش و فهم بشر, کیفیت و وضعیت زندگی او همواره در حال بهبود و ارتقا بوده است. بعد از انقلاب فرهنگی-اجتماعی اروپا (رنسانس) و متعاقب آن انقلاب صنعتی, موج پیشرفتهای شتابان کشورهای غربی آغاز گردید. تنها کشور آسیایی که تا حدی با جریان رشد قرنهای نوزده و اوایل قرن بیستم میلادی غرب همراه گردید کشور ژاپن بود. بعد از رنسانس که انقلابی فکری در اروپا رخ داد, پتانسیلهای فراوان این ملل, شکوفا و متجلی گردید اما متاسفانه در همین دوران, کشورهای شرقی روند روبهرشدی را تجربه نکرده و بعضاً سیری نزولی طی نمودند. البته بعضاً حرکتهای مقطعی و موردی در این کشورها صورت گرفت اما از آنجاییکه با کلیت جامعه و فرهنگ عمومی تناسب کافی را نداشت و مورد حمایت واقع نگردید, به سرعت مزمحل گردید. محمدتقیخان امیرکبیر در ایران, نمونهای از این دست است.
مباحث توسعه اقتصادی از قرن هفدهم و هجدهم میلادی در کشورهای اروپایی مطرح گردید. فشار صنعتیشدن و رشد فناوری در این کشورها توام با تصاحب بازار کشورهای ضعیف مستعمراتی باعث شد تا در زمانی کوتاه, شکاف بین دو قطب پیشرفته و عقبمانده عمیق شده و دو طیف از کشورها در جهان شکل گیرد: کشورهای پیشرفته (یا توسعهیافته) و کشورهای عقبمانده (یا توسعهنیافته).
توسعه اقتصادی چیست
باید ببن دو مفهوم ”رشد اقتصادی“ و ”توسعه اقتصادی“ تمایز قایل شد. رشد اقتصادی, مفهومی کمی است در حالیکه توسعه اقتصادی, مفهومی کیفی است. ”رشد اقتصادی“ به تعبیر ساده عبارتست از افزایش تولید (کشور) در یک سال خاص در مقایسه با مقدار آن در سال پایه. در سطح کلان, افزایش تولید ناخالص ملی (GNP) یا تولید ناخالص داخلی (GDP) در سال موردنیاز به نسبت مقدار آن در یک سال پایه, رشد اقتصادی محسوب میشود که باید برای دستیابی به عدد رشد واقعی, تغییر قیمتها (بخاطر تورم) و استهلاک تجهیزات و کالاهای سرمایهای را نیز از آن کسر نمود
منابع مختلف رشد اقتصادی عبارتند از افزایش بکارگیری نهادهها (افزایش سرمایه یا نیروی کار), افزایش کارآیی اقتصاد (افزایش بهرهوری عوامل تولید), و بکارگیری ظرفیتهای احتمالی خالی در اقتصاد.
”توسعه اقتصادی“ عبارتست از رشد همراه با افزایش ظرفیتهای تولیدی اعم از ظرفیتهای فیزیکی, انسانی و اجتماعی. در توسعه اقتصادی, رشد کمی تولید حاصل خواهد شد اما در کنار آن, نهادهای اجتماعی نیز متحول خواهند شد, نگرشها تغییر خواهد کرد, توان بهرهبرداری از منابع موجود به صورت مستمر و پویا افزایش یافته, و هر روز نوآوری جدیدی انجام خواهد شد. بعلاوه میتوان گفت ترکیب تولید و سهم نسبی نهادهها نیز در فرآیند تولید تغییر میکند. توسعه امری فراگیر در جامعه است و نمیتواند تنها در یک بخش از آن اتفاق بیفتد. توسعه, حد و مرز و سقف مشخصی ندارد بلکه بدلیل وابستگی آن به انسان, پدیدهای کیفی است (برخلاف رشد اقتصادی که کاملاً کمی است) که هیچ محدودیتی ندارد
توسعه اقتصادی دو هدف اصلی دارد:
افزایش ثروت و رفاه مردم جامعه (و ریشهکنی فقر)
ایجاد اشتغال, که هر دوی این اهداف در راستای عدالت اجتماعی است. نگاه به توسعه اقتصادی در کشورهای پیشرفته و کشورهای توسعهنیافته متفاوت است. در کشورهای توسعهیافته, هدف اصلی افزایش رفاه و امکانات مردم است در حالیکه در کشورهای عقبمانده , بیشتر ریشهکنی فقر و افزایش عدالت اجتماعی مدنظر است.
شاخصهای توسعه اقتصادی
از جمله شاخصهای توسعه اقتصادی یا سطح توسعهیافتگی میتوان این موارد را برشمرد
الف. شاخص درآمد سرانه: از تقسیم درآمد ملی یک کشور (تولید ناخالص داخلی) به جمعیت آن, درآمد سرانه بدست میآید. این شاخص ساده و قابلارزیابی در کشورهای مختلف, معمولاً با سطح درآمد سرانه کشورهای پیشرفته مقایسه میشود. زمانی درآمد سرانه 5000 دلار در سال نشانگر توسعهیافتگی بوده است و زمانی دیگر حداقل درآمد سرانه 10000 دلار.
ب. شاخص برابری قدرت خرید (PPP): از آنجاکه شاخص درآمد سرانه از قیمتهای محلی کشورها محاسبه میگردد و معمولاً سطح قیمت محصولات و خدمات در کشورهای مختلف جهان یکسان نیست, از شاخص برابری قدرت خرید استفاده میگردد. در این روش, مقدار تولید کالاهای مختلف در هر کشور, در قیمتهای جهانی آن کالاها ضرب شده و پس از انجام تعدیلات لازم, تولید ناخالص ملی و درآمد سرانه آنان محاسبه میگردد.
ج. شاخص درآمد پایدار (GNA, SSI): کوشش برای غلبه بر نارساییهای شاخص درآمد سرانه و توجه به ”توسعه پایدار“ به جای ”توسعه اقتصادی“, منجر به محاسبه شاخص درآمد پایدار گردید. در این روش, هزینههای زیستمحیطی که در جریان تولید و رشد اقتصادی ایجاد میگردد نیز در حسابهای ملی منظور گردیده (چه به عنوان خسارت و چه به عنوان بهبود منابع و محیط زیست) و سپس میزان رشد و توسعه بدست میآید.
د. شاخصهای ترکیبی توسعه: از اوایل دهه 1980, برخی از اقتصاددانان به جای تکیه بر یک شاخص انفرادی برای اندازهگیری و مقایسه توسعه اقتصادی بین کشورها, استفاده از شاخصهای ترکیبی را پیشنهاد نمودند. به عنوان مثال میتوان به شاخص ترکیبی موزنی که مکگراناهان (1973) برمبنای 18 شاخص اصلی (73 زیرشاخص) محاسبه مینمود, اشاره کرد (بعد, شاخص توسعه انسانی معرفی گردید).
و. شاخص توسعه انسانی (HDI): این شاخص در سال 1991 توسط سازمان ملل متحد معرفی گردید که براساس این شاخصها محاسبه میگردد: درآمد سرانه واقعی (براساس روش شاخص برابری خرید), امید به زندگی (دربدو تولد), و دسترسی به آموزش (که تابعی از نرخ باسوادی بزرگسالان و میانگین سالهای به مدرسهرفتن افراد است).
مکاتب مختلف توسعه اقتصادی
از قرن هجدهم و با رشد سریع صنایع در غرب, اولین اندیشههای اقتصادی ظهور نمود. این اندیشهها, در پی تئوریزهکردن رشد درحالظهور, علل و عوامل, راهکارهای هدایت و راهبری, و بررسی پیامدهای ممکن بود. از جمله مکاتب پایه در توسعه اقتصادی میتوان به این موارد اشاره کرد
نظریه آدام اسمیت
اسمیت یکی از مشهورترین اقتصاددانان خوشبین کلاسیک است که از او به عنوان ”پدر علم اقتصاد“ نام برده میشود. اسمیت و دیگر اقتصاددانان کلاسیک (همچون ریکاردو و مالتوس), ”زمین“, ”کار“ و ”سرمایه“ را عوامل تولید میدانستند. مفاهیم دست نامرئیِ
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 70
دانشگاه سماء
واحد مشهد
عنوان :
مطالعات توجیه پذیری اقتصادی، فنی و مالی
تولید قطعات پلاستیک
استاد راهنما :
جناب آقای دکتر محمد سلطانی
گرد آورنده :
حمید رضا رسولی
رشته : حسابداری
فهرست مطالب
عنوان صفحه
خلاصه گزارش
مقدمه 6
خلاصه گزارش بررسی فنی 8
خلاصه بررسی بازار و محاسبات اقتصادی طرح 11
خلاصه بررسی مالی 13
بخش اول – مشخصات و سوابق متقاضی
مشخصات متقاضی 19
شرکت 19
سهامداران 19
مدیریت 19
کارکنان 20
سابقه مالی شرکت 20
بخش دوم – بررسی فنی
هدف از اجرای طرح 22
ظرفیت و نحوه برآورد آن 22
برنامه تولید با توجه به ظرفیت و پیش بینی فروش 22
3-1- ظرفیت تولید 22
4- روش تولید (نمودار فرآیند تولید) 23
4-1- تکنولوژی تولید 23
4-2- روش تولید 24
5- مواد اولیه طرح 26
6- کنترل کیفیت 26
7- محیط زیست 28
8- برنامه زمانبندی اجرای طرح 28
9- هزینه های ثابت طرح 29
9-1- زمین 29
9-2- محوطه و ساختمان سازی 29
9-3- ماشین آلات و تجهیزات 30
9-4- تأسیسات 30
9-5- جدول وسایط حمل و نقل 31
9-6- ملزومات اداری 31
9-7- هزینه پیش بینی نشده 31
9-8- هزینه های قبل از بهره برداری 31
10- سرمایه در گردش طرح 32
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
چکیده :
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین آمادگی جسمانی و ترکیب بدنی با وضعیت اقتصادی اجتماعی (ses) دانشآموزان دختردوره راهنمایی شهرستان ایذه میباشد.این مطالعه روی 239 نمونه تصادفیخوشهایی انجام شد.ابزارهای مورد استفاده برای جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامه وضعیت اقتصادی_ اجتماعی، آزمونهای ویژه ارزیابیآمادگی جسمانی شامل استقامتعضلانی (درازونشست)، انعطافپذیری،چابکی (دو9×4 متر)،سرعت (دو60 متر)،آمادگیقلبیتنفسی(پله)،وآزمونهای ویژه ارزیابی ترکیب بدنی شامل شاخص توده بدنی و درصد چربی بدن بود.از آزمون ضریب همبستگی پیرسون برای بررسی ارتباط بین متغیرها استفاده شد.یافته های پژوهشی نشان داد که بین وضعیت اقتصادی اجتماعی وآمادگی جسمانی وBMI ارتباط معنیداری وجود داشت.بین وضعیت اقتصادی اجتماعی با درصد چربی بدن ارتباط معنی داری وجود نداشت.
کلیدواژهها: آمادگیجسمانی،ترکیب بدنی،وضعیت اقتصادی _اجتماعی
مقدمه
پیشرفتهای شگرف در فنآوری و ماشینیشدن زندگی از ویژگیهای دنیای مدرن امروزی است.پیامد ماشینیشدن زندگی،فقرحرکتی بوده که از دیدگاه تندرستی از مهمترین مشکلات بشر امروزی است.این پدیده یکی از عوامل خطرآفرین چاقی محسوب میشود.در پنجاه سال گذشته،پژوهشها نشان دادهاند که مهمترین عواملی که سبب بروز ناتوانیها و مرگهای زودرس میشوند،از بیماریهای عفونی و واگیردار به بیماریهای مزمن وتحلیلبرنده تغییر یافتهاند.در طی این سالها ازیک سو،به علت افزایش توان اقتصادی در جوامع صنعتیورفاه بیشازحد در زندگی،زیادهروی در مصرف چربیهاگوشت،شکرونمکودخانیات رایج شده واز سوی دیگر میزان فعالیت بدنی کاهش یافته است که درمجموع عوامل فوق سبب افزایش شیوع بیماریهای غیرواگیر وخطرات ناشی از آن شدهاست(وو،2000).
دارا بودن سطوح بالای شاخص تندرستی،بهداشتی و قابلیتهای جسمانی میتواند نشاندهنده سلامت وتوانمندی یک جامعه باشد.در کشورهای توسعهیافته صنعتی به نظر میرسد چاقی نتیجه انتخاب رژیمهای غذایی نامناسب ،کاهش فعالیت جسمانی وشیوه نامناسب زندگی باشد.با این حال،عوامل ژنتیکی ومحیطی نقش اصلی را در چاقی بازی میکنند و وضعیت اقتصادی اجتماعی از جمله عوامل محیطی می باشد.بررسی ها نشان دادهاند که شیوع چاقی وسایر عوامل خطرزای بیماریهای قلبی عروقی در بسیاری از جوامع تحت تاثیر عوامل اقتصادی- اجتماعی است( دیل،2002). عوامل متعددی از جمله سن،جنس،میزان تحصیلات، شغل و میزان درآمد عواملی هستند که در ایجاد اضافهوزن وچاقی مؤثرند(عبدالوهاب،1999). کودکان با وضعیت اقتصادی- اجتماعی پایین که از تغذیه مناسبی برخوردار نیستند در مقایسه با کودکان برخودار از تغذیه مناسب،به طور متوسط کوچکتر میمانند وجهش نوجوانی آنها دیرتر وبا وسعت کمتری اتفاق می افتد.نتیجه اصلی این امر،کاهش قد بزرگسالی وتوده عضلانی است.یافتههای پژوهشی نشان میدهد بین سلامتی با کاهش فقر ورشد اقتصادی دردرازمدت ارتباطی قوی وجود دارد(ساچز،1381). با توجه به این که شاخصهای بدنی تحت تاثیر عواملی مانند جنس،سن،قوم ونژاد،فرهنگ اجتماعی و وضعیت اقتصادی هستند و باتوجه به خطرات ناشی از آمادگی جسمانی پایین وناهنجاریهای ترکیب بدنی در تندرستی افراد و به طور کلی جامعه،برای برخورداری از یک جامعه سالم شناخت زمینه های خطرزا ضروری است،بر همین اساس تحقیق حاضر بر آن است تا ارتباط بین آمادگی جسمانی و ترکیب بدنی را با وضعیت اقتصادی –اجتماعی دختران دانشآموز دوره راهنمایی شهرستان ایذه مورد مطالعه قرار دهد.
بیان مسئله:
آمادگی جسمانی از مقوله هایی است که توجه کامل جامعه را به خود جلب کرده است.افراد جامعه با شرکت در فعالیتهای سلامتیبخش چون دویدن نرم وآهسته،تمرینات موزون وهوازی در تلاشند تا آمادگی جسمانی خود رابهبود بخشند ودر نهایت کیفیت زندگی،بهرهوری و طول عمر خود را افزایش دهند.بعضی از متخصصین تربیتبدنی معتقدند که تودهها باید آمادگیجسمانی را مدنظر داشته باشند،چراکه با این عمل به پیشگیری از بیماریهای معینی چون چاقی،اختلالات اسکلتی عضلانی کمک خواهد کرد. همچنین متخصصین تربیتبدنی برعناصری چون عملکرد قلبی –عروقی،ترکیب بدنی وانعطاف پذیری به منظورکسب آمادگی جسمانی مرتبط با تندرستی تأکید میکنند(آزاد،1381).
در پژوهشی که دانشگاه هیوستون ومرکز آمادگی جسمانی کویردالاس انجام داد افراد کمی چاق وآماده را با افراد لاغرغیرآماده مقایسه کردند دریافتند که چاقهای آماده نسبت به لاغرهای غیرآماده کمتر درمعرض خطر بیماری های قلبی _عروقی وکاهش طول عمر بودند.این نتیجه،تایید چاقی نیست بلکه تاکید بر آمادگی جسمانی است( الوندی ،1382).
امروزه به واسطه تغییر در سبک و شیوه زندگی،میزان فعالیت بدنی در زندگی روزانه کاهش یافته و به تدریج منجر به کاهش انرژی و قوای فرد میشود ودر نهایت منجر به افزایش بروزبیماریها وبرخی مشکلات مرتبط با تندرستی میگردد(اوجی،1382).
فعالیت بدنی و وضعیت بیولوژیک در بین افراد به خصوص در بین نوجوانان وجوانان تحت تاثیر عوامل مختلف قرار دارد که میزان تحصیلات وآگاهی والدین،وضعیت اقتصادی،اجتماعی وفرهنگی خانوادهها نقش بسیار مؤثری در زمینه آمادگیجسمانی فرزندان دارد،بطوریکه بروستاد استدلال می نماید که باید از درک توقعات و ارزشهای والدین شروع کنیدوسپس در پی آن بر رشد روان شناختی کودکان ازجمله جاذبه نسبت به فعالیت جسمانی اعمال نفوذ کنید(بروستاد ،1998).
لذا با توجه به اهمیت مقوله آمادگی جسمانی وارتباط آن با سلامت فردی واجتماعی به نظر میرسد که بررسی این وضعیت بر روی دختران که به عنوان بخشی از متخصصان وفرهیختگان آینده را تشکیل خواهند
ضرورت واهمیت تحقیق:
سلامت جسمانی وداشتن وضعیت بدنی مطلوب در زندگی افراد از اهمیت خاصی برخوردار است. تغییرات مثبت ومنفی آن میتواند بر سایر ابعاد زندگی انسان اثر بگذارد.امروزه اهمیت فعالیت بدنی به عنوان بخش مکمل یک زندگی سالم مورد توجه قرارگرفته است،بعلاوه شواهد علمی در زمینه فواید سلامت بخش ورزش نیز در حال افزایش است.بررسیها نشان دادهاند اجرای منظم فعالیت بدنی مزایای معنیدار دارد.حفظ سطح مناسبی از عناصر آمادگیجسمانی درکاهش خطر امراضقلبی،فشار خون،دیابت وناراحتیهای روحی –روانی مؤثر است.اما درجوامع امروزی که متکی بر فناوری پیشرفته میباشند کاهش فعالیت جسمانی بیش از هر زمان دیگری به چشم میخورد. در کشورما نیز فعالیت بدنی ناکافی به شکل یک نگرانی بزرگ خودنمایی میکند،ماشینیشدن زندگی،استفاده ازسرگرمیهای کاذب رایانهای، کاهش شدیدی را در میزان فعالیتهای بدنی افراد جامعه مخصوصا جوانان و نوجوانان به وجود آورده است و این امر باعث بوجود آمدن نابسامانیهای فراوانی در زمینههای جسمی ،روحی واجتماعی در جامعه شده است(رمضانی،1382).در مطالعات مختلف صورتگرفته درجوامع پیشرفته مشخص کردهاند که با افزایش میزان تحصیلات،شیوع چاقی و استعمال سیگار کاهش یافته ومیزان فعالیت بدنی و داشتن عادات غذایی صحیح افزایش یافته است(لوزوف، 1999).
طبق نظریات جامعه شناختی نوجوانان به خصوص دختران از مادران به عنوان منابع اطلاعاتی با صلاحیت استفاده میکنند.(ویلیامز ،2006).والدین میتوانند با انجام تمرینات ورزشی و رعایت عادات صحیح بهداشتی و تغذیهایی چه درخانه وچه درمحیط کار وآگاه نمودن نوجوانان از مزایای فعالیت بدنی منظم تاثیر قابل توجهی بر آموزش کودکان خود بگذارند( اوجی،1382).
تحقیقات به عمل آمده فعالیتهایجسمانی درافراد باعث کنترل چاقی،بیتحرکی،آسیب دیدگی،اختلالات تغذیهای،توسعه فاکتورهای آمادگی جسمانی وتعامل بین کودک و والدین می شود.(کین ولارکین،1999).
لذا محقق با توجه به جوان بودن جامعه وانجام تحقیقات ناکافی در این زمینه مبادرت به انجام این تحقیق می نماید تا به این سوال پاسخ گوید که : آیا بین وضعیت اقتصادی اجتماعی خانواده و آمادگی جسمانی دانشآموزان دختر دورۀ راهنمایی ارتباط وجود دارد؟ آیا بین وضعیت اقتصادی_ اجتماعی خانواده و ترکیب بدنی دانشآموزان دختر دورۀ راهنمایی ارتباط وجود دارد؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 59
چکیده :
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین آمادگی جسمانی و ترکیب بدنی با وضعیت اقتصادی اجتماعی (ses) دانشآموزان دختردوره راهنمایی شهرستان ایذه میباشد.این مطالعه روی 239 نمونه تصادفیخوشهایی انجام شد.ابزارهای مورد استفاده برای جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامه وضعیت اقتصادی_ اجتماعی، آزمونهای ویژه ارزیابیآمادگی جسمانی شامل استقامتعضلانی (درازونشست)، انعطافپذیری،چابکی (دو9×4 متر)،سرعت (دو60 متر)،آمادگیقلبیتنفسی(پله)،وآزمونهای ویژه ارزیابی ترکیب بدنی شامل شاخص توده بدنی و درصد چربی بدن بود.از آزمون ضریب همبستگی پیرسون برای بررسی ارتباط بین متغیرها استفاده شد.یافته های پژوهشی نشان داد که بین وضعیت اقتصادی اجتماعی وآمادگی جسمانی وBMI ارتباط معنیداری وجود داشت.بین وضعیت اقتصادی اجتماعی با درصد چربی بدن ارتباط معنی داری وجود نداشت.
کلیدواژهها: آمادگیجسمانی،ترکیب بدنی،وضعیت اقتصادی _اجتماعی
مقدمه
پیشرفتهای شگرف در فنآوری و ماشینیشدن زندگی از ویژگیهای دنیای مدرن امروزی است.پیامد ماشینیشدن زندگی،فقرحرکتی بوده که از دیدگاه تندرستی از مهمترین مشکلات بشر امروزی است.این پدیده یکی از عوامل خطرآفرین چاقی محسوب میشود.در پنجاه سال گذشته،پژوهشها نشان دادهاند که مهمترین عواملی که سبب بروز ناتوانیها و مرگهای زودرس میشوند،از بیماریهای عفونی و واگیردار به بیماریهای مزمن وتحلیلبرنده تغییر یافتهاند.در طی این سالها ازیک سو،به علت افزایش توان اقتصادی در جوامع صنعتیورفاه بیشازحد در زندگی،زیادهروی در مصرف چربیهاگوشت،شکرونمکودخانیات رایج شده واز سوی دیگر میزان فعالیت بدنی کاهش یافته است که درمجموع عوامل فوق سبب افزایش شیوع بیماریهای غیرواگیر وخطرات ناشی از آن شدهاست(وو،2000).
دارا بودن سطوح بالای شاخص تندرستی،بهداشتی و قابلیتهای جسمانی میتواند نشاندهنده سلامت وتوانمندی یک جامعه باشد.در کشورهای توسعهیافته صنعتی به نظر میرسد چاقی نتیجه انتخاب رژیمهای غذایی نامناسب ،کاهش فعالیت جسمانی وشیوه نامناسب زندگی باشد.با این حال،عوامل ژنتیکی ومحیطی نقش اصلی را در چاقی بازی میکنند و وضعیت اقتصادی اجتماعی از جمله عوامل محیطی می باشد.بررسی ها نشان دادهاند که شیوع چاقی وسایر عوامل خطرزای بیماریهای قلبی عروقی در بسیاری از جوامع تحت تاثیر عوامل اقتصادی- اجتماعی است( دیل،2002). عوامل متعددی از جمله سن،جنس،میزان تحصیلات، شغل و میزان درآمد عواملی هستند که در ایجاد اضافهوزن وچاقی مؤثرند(عبدالوهاب،1999). کودکان با وضعیت اقتصادی- اجتماعی پایین که از تغذیه مناسبی برخوردار نیستند در مقایسه با کودکان برخودار از تغذیه مناسب،به طور متوسط کوچکتر میمانند وجهش نوجوانی آنها دیرتر وبا وسعت کمتری اتفاق می افتد.نتیجه اصلی این امر،کاهش قد بزرگسالی وتوده عضلانی است.یافتههای پژوهشی نشان میدهد بین سلامتی با کاهش فقر ورشد اقتصادی دردرازمدت ارتباطی قوی وجود دارد(ساچز،1381). با توجه به این که شاخصهای بدنی تحت تاثیر عواملی مانند جنس،سن،قوم ونژاد،فرهنگ اجتماعی و وضعیت اقتصادی هستند و باتوجه به خطرات ناشی از آمادگی جسمانی پایین وناهنجاریهای ترکیب بدنی در تندرستی افراد و به طور کلی جامعه،برای برخورداری از یک جامعه سالم شناخت زمینه های خطرزا ضروری است،بر همین اساس تحقیق حاضر بر آن است تا ارتباط بین آمادگی جسمانی و ترکیب بدنی را با وضعیت اقتصادی –اجتماعی دختران دانشآموز دوره راهنمایی شهرستان ایذه مورد مطالعه قرار دهد.
فصل اول/کلیات پژوهش
1-1 .مقدمه
1-2.بیان مسئله
1-3.ضرورت و اهمیت
1-4 .اهداف تحقیق
1-5. فرضیه های تحقیق
1-6.متغیر های تحقیق
1-7.تعاریف مفهومی وعملیاتی تحقیق
بیان مسئله:
آمادگی جسمانی از مقوله هایی است که توجه کامل جامعه را به خود جلب کرده است.افراد جامعه با شرکت در فعالیتهای سلامتیبخش چون دویدن نرم وآهسته،تمرینات موزون وهوازی در تلاشند تا آمادگی جسمانی خود رابهبود بخشند ودر نهایت کیفیت زندگی،بهرهوری و طول عمر خود را افزایش دهند.بعضی از متخصصین تربیتبدنی معتقدند که تودهها باید آمادگیجسمانی را مدنظر داشته باشند،چراکه با این عمل به پیشگیری از بیماریهای معینی چون چاقی،اختلالات اسکلتی عضلانی کمک خواهد کرد. همچنین متخصصین تربیتبدنی برعناصری چون عملکرد قلبی –عروقی،ترکیب بدنی وانعطاف پذیری به منظورکسب آمادگی جسمانی مرتبط با تندرستی تأکید میکنند(آزاد،1381).
در پژوهشی که دانشگاه هیوستون ومرکز آمادگی جسمانی کویردالاس انجام داد افراد کمی چاق وآماده را با افراد لاغرغیرآماده مقایسه کردند دریافتند که چاقهای آماده نسبت به لاغرهای غیرآماده کمتر درمعرض خطر بیماری های قلبی _عروقی وکاهش طول عمر بودند.این نتیجه،تایید چاقی نیست بلکه تاکید بر آمادگی جسمانی است( الوندی ،1382).
امروزه به واسطه تغییر در سبک و شیوه زندگی،میزان فعالیت بدنی در زندگی روزانه کاهش یافته و به تدریج منجر به کاهش انرژی و قوای فرد میشود ودر نهایت منجر به افزایش بروزبیماریها وبرخی مشکلات مرتبط با تندرستی میگردد(اوجی،1382).
فعالیت بدنی و وضعیت بیولوژیک در بین افراد به خصوص در بین نوجوانان وجوانان تحت تاثیر عوامل مختلف قرار دارد که میزان تحصیلات وآگاهی والدین،وضعیت اقتصادی،اجتماعی وفرهنگی خانوادهها نقش بسیار مؤثری در زمینه آمادگیجسمانی فرزندان دارد،بطوریکه بروستاد استدلال می نماید که باید از درک توقعات و ارزشهای والدین شروع کنیدوسپس در پی آن بر رشد روان شناختی کودکان ازجمله جاذبه نسبت به فعالیت جسمانی اعمال نفوذ کنید(بروستاد ،1998).
لذا با توجه به اهمیت مقوله آمادگی جسمانی وارتباط آن با سلامت فردی واجتماعی به نظر میرسد که بررسی این وضعیت بر روی دختران که به عنوان بخشی از متخصصان وفرهیختگان آینده را تشکیل خواهند داد بسیار با اهمیت است.بر این اساس محقق بر آن است تا به بررسی وضعیت آمادگیجسمانی،ترکیب بدنی وارتباط آن با وضعیت اقتصادی واجتماعی دانشآموزان دختران دوره راهنمایی شهرستان ایذه بپردازد وبه این سؤالات پاسخ گوید:آیا بین وضعیت اقتصادی_ اجتماعی خانوادههای دانش آموزان دختر دوره راهنمایی و آمادگی جسمانی آنان رابطه وجود دارد؟ آیا بین وضعیت اقتصادی_ اجتماعی خانواده های دانش آموزان دختر دوره راهنمایی وترکیب بدنی آنان رابطه وجود دارد؟
ضرورت واهمیت تحقیق:
سلامت جسمانی وداشتن وضعیت بدنی مطلوب در زندگی افراد از اهمیت خاصی برخوردار است. تغییرات مثبت ومنفی آن میتواند بر سایر ابعاد زندگی انسان اثر بگذارد.امروزه اهمیت فعالیت بدنی به عنوان بخش مکمل یک زندگی سالم مورد توجه قرارگرفته است،بعلاوه شواهد علمی در زمینه فواید سلامت بخش ورزش نیز در حال افزایش است.بررسیها نشان دادهاند اجرای منظم فعالیت بدنی مزایای معنیدار دارد.حفظ سطح مناسبی از عناصر آمادگیجسمانی درکاهش خطر امراضقلبی،فشار خون،دیابت وناراحتیهای روحی –روانی مؤثر است.اما درجوامع امروزی که متکی بر فناوری پیشرفته میباشند کاهش فعالیت جسمانی بیش از هر زمان دیگری به چشم میخورد. در کشورما نیز فعالیت بدنی ناکافی به شکل یک نگرانی بزرگ خودنمایی میکند،ماشینیشدن زندگی،استفاده ازسرگرمیهای کاذب رایانهای، کاهش شدیدی را در میزان فعالیتهای بدنی افراد جامعه مخصوصا جوانان و نوجوانان به وجود آورده است و این امر باعث بوجود آمدن نابسامانیهای فراوانی در زمینههای جسمی ،روحی واجتماعی در جامعه شده است(رمضانی،1382).در مطالعات مختلف صورتگرفته درجوامع پیشرفته مشخص کردهاند که با افزایش میزان تحصیلات،شیوع چاقی و