لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 27 صفحه
قسمتی از متن .docx :
بهزیستی از دیدگاه دین و روانشناسی / ترجمه: مبین صالحی / نقد: مهدی عباسی
چکیده
نوشته حاضر، که بخشی از کتاب مقدمهای بر روانشناسی مثبت است، به بررسی رابطه دین و معنویت با بهزیستی روانشناختی میپردازد. معنویت به تمایل انسان برای جستوجوی معنای زندگی از طریق تعالی نفس یا از طریق نیاز به ارتباط با چیزی بزرگترو عالیتر ازخود انسان، اشاره دارد. از آنجا که دین به شکلی از جستوجوی معنوی اشاره دارد و با آداب و سنن رسمی و ویژه مرتبط است، در کانون این بحث قرار میگیرد. البته، از منظر نویسنده، معنویت لزوماً به بافتی دینی وابسته نیست، اما ارتباط دینداری با سلامت روانی و جسمی ممکن است به علل و عواملی مرتبط باشد که این عوامل، خود نتیجه دینداری هستند و در مقاله حاضر پژوهشهای مرتبط با شش گروه از این عوامل ارائه شده است که مهمترین آنها پدیدایی احساس معنی و هدف در زندگی توسط دینداری میباشد، شایعترین راههای رسیدن به معنی بیشتر در زندگی بررسی و تجارب دینی و معنوی از جمله این راهها هستند.
دین و بهزیستی روانشناختی
واژة «معنویت» به تمایل انسان برای جستوجوی معنای زندگی از طریق تعالی نفس2 یا از طریق نیاز به ارتباط با چیزی فراتر از خودش اشاره دارد. دین به شکلی از جستوجوی معنوی اشاره دارد که با آداب و سنن رسمی دینی مرتبط است، در حالی که معنویت به چنین بافتی وابسته نیست.3 از اینروی، واژة «معنویت» بیشتر به جستوجو برای امر قدسی اشاره دارد و واژة دین، به جستوجویی اشاره دارد که پایههای آن در شکلهای رسمی (نهادی) معنویت قرار دارد.
در حال حاضر، تعداد نسبتاً قابلتوجهی از مطالعات وجود دارد که چگونگی تأثیر دینداری و معنویت را بر سلامت جسمی و روانی بررسی کردهاند.4 بیشتر این مطالعات نشان میدهند که افراد دیندارتر و افرادی که فعالیتهای دینی بیشتری دارند، معمولاً از حیث روانی و جسمی سالمتر هستند. نتایج بررسیها نشان میدهد که مشارکت بیشتر در فعالیتهای دینی، به طور معناداری با بهزیستی بیشتر و میزان کمتر بزهکاری، مصرف الکل، سوءمصرف مواد و دیگر مشکلات اجتماعی مرتبط است.5 به گفتة دیوید مایرز: «تحقیقات مکرر در میان مردم آمریکای شمالی و اروپا نشان میدهد که مردم دیندار بیش از بیدینها احساس شادی و رضایت از زندگی را گزارش میکنند».6 جیمز پیکاک و مارگارت پولوما7 دریافتند که احساس نزدیکی به خدا، بزرگترین و تنها پیشبینیکنندة رضایت از زندگی در همة سنین است. اما با اینکه همبستگی بین احساس بهزیستی روانشناختی و دینداری معنادار است، میزان ارتباط معمولاً متوسط به پایین است.8 افزون بر این، مطالعات همواره ارتباطات معنادار را گزارش نمیکنند.9
یافتههای مغایر، ضرورتاً ارتباط میان بهزیستی و دین را نفی نمیکنند، بلکه موقعیتهایی را مشخص میکنند که ارتباط در آنها قویتر است. برای مثال، ارتباط بین بهزیستی و دینداری معمولاً در زنان قویتر از مردان است. از لحاظ نژادی نیز معمولاً ارتباط بین بهزیستی و دینداری در میان امریکاییهای افریقاییتبار بیشتر از سفیدپوستان است. همچنین، اعتقاد به نیروی شفابخش دعا در میان امریکاییهای افریقاییتبار قویتر از سایر گروههای نژادی است.10
به نظر میرسد سن نیز یک عامل موثر باشد. ارتباط بین دینداری و بهزیستی معمولاً در افراد مسن قویتر است.11 موریس اوکون و ویلیام استاک12 دریافتند دینداری و سطح مطلوب سلامت جسمانی، دو مورد از قویترین پیشبینیکنندههای بهزیستی روانشناختی در میان افراد مسن هستند. اعتقاد به زندگی پس از مرگ در میان افراد مسن، با اعتقاد به هیجانانگیزی زندگی کنونی همبستگی بالاتری دارد.13 با نگاه به گسترة زندگی مردم، درمییابیم که انگیزههای متفاوتی برای شرکت در فعالیتهای معنوی و دینی در مقاطع مختلف زندگی وجود دارد. مردم در نیمة نخست زندگی خود ممکن است دین را برای تکوین هویت و شکل دادن ارتباطات اجتماعی بخواهند؛ اما در نیمة دوم، ممکن است نیاز به دین برای کمک به بازسازی اولویتهای زندگی و مواجهه با واقعیت مرگ باشد که در حال فرا رسیدن است.14 جالب اینکه ارتباط بین فعالیتهای دینی و بهزیستی، در میان مردم ایالات متحده قویتر از اروپاییهاست.
عوامل موثر دیگر، به جنبههای خاص دین که مورد ارزیابی قرار میگیرد، و نحوة اندازهگیری بهزیستی ارتباط دارند. همبستگیهای قویتر و معنادارتر، معمولاً مبتنی بر رفتار واقعی دینی هستند، نه نگرشهای دینی؛15 یعنی افرادی که در فعالیتهای مرتبط با ایمان دینی (مانند حضور در کلیسا و دعا کردن) شرکت میکنند، اغلب بهزیستی بیشتری را در مقایسه کسانی که صرفاً دارای نگرشهای دینیاند گزارش میکنند. در واقع، بزرگترین پیشبینیکنندة ارتباط بین دینداری و بهزیستی، «فعالیت دینی عمومی»16 یا حضور فعالانه در فعالیتهای دینی است.17 با این حال، برخی18 دریافتهاند که فعالیتهای دینی مانند حضور در کلیسا، بیشتر با گزارش افراد از رضایت از زندگی ارتباط دارد، تا گزارش آنها از شادکامی. همچنین معقول به نظر میرسد که دین بر نحوة شکلگیری برداشت افراد از معنا و هدف زندگی تأثیر داشته باشد. مارگارت پولوما و بریان پندلتون19 دریافتند که اگر معیار بهزیستی، داشتن احساس معنا و هدف در زندگی باشد، پس ارتباط قویتری بین بهزیستی و دینداری وجود دارد.
با اینکه به طور کلی چند عامل مؤثر وجود دارد، اما پژوهشها نشان میدهند که افراد پایبند به اعتقادات و آداب دینی، سطوح بالاتری از بهزیستی را تجربه میکنند. همچنین، تأثیر دین کم است، اما همواره وجود دارد و بر کیفیت زندگی افراد تأثیر میگذارد.
دینداری و سلامت
یکی از جالبترین حوزههای پژوهشی در سالهای اخیر، بررسی ارتباط میان دینداری و سلامت جسمی است. معمولاً افرادی که دینداری سطح بالاتری را گزارش میدهند، از لحاظ جسمانی کمتر به بیماری مبتلا میشوند. از آنجا که میزان ابتلای آنها به سرطان و حملات قلبی پائینتر است، زندگی طولانیتری دارند؛ پس از بیماری یا عمل جراحی سریعتر بهبود مییابند و درد را بیشتر تحمل میکنند.20 همچنین در این زمینه، قویترین پیشبینیکنندة شروع و تداوم بیماری ـ خواه افراد در مراسم دینی حاضر شوند یا نشوندـ مشارکت فعال است. قویترین پیشبینی سرعت بهبود فرد یا درمان بیماری وخیم، استفاده از راهبردهای کنار آمدن (مقابلة) دینی است.
با وجود این همه یافتة مثبت، ممکن است سؤال شود که آیا دینداری پیامدی منفی بر سلامت روانی یا جسمی دارد.؟ جورج و همکاران بیان میکنند که ما هیچگونه شواهدی نیافتیم که دینداری ممکن است بر نمونههای معرف از جامعه تأثیر آسیبزا داشته باشد. اما شواهدی وجود دارد که در خدمات پزشکی به سبب اعتقادات دینی ممکن است آسیبزا باشد. در خانوادههایی که به جای روشهای استاندارد پزشکی، به شفابخشی ایمان متوسل میشوند، نرخ مرگ کودکان بیشتر است.21 امریکاییهای افریقاییتبار که عمیقاً به نیروی شفابخش دعا اعتقاد دارند نیز غالباً کمتر ورزش میکند و نسبت به فعالیت در حیطة مراقبت از سلامت خود اهتمام چندانی ندارند.22 در این مورد، به نظر میرسد که ایمان قوی به نیروی دعا، باعث میشود این افراد ـ ظاهراً با این اعتقاد که دعا آنقدر نیرومند است که میتواند بهرغم رویههای ناسالم شفا دهد ـ نیازی به مراقبت از سلامت خودشان نبینند.
دعا و سلامت
تعدادی از مطالعات، به بررسی روابط میان دعا و سلامتی پرداختهاند.23 براساس این مطالعات، فراوانی دعا با شاخصهایی از سلامت مانند سلامت هیجانی بهتر پس از عمل جراحی در بیماران قلبی، سرزندگی و سلامت روان بالاتر، بهزیستی روانشناختی بیشتر و کاهش افسردگی پس از جراحی قلبی، ارتباط دارد.24 در یک مطالعة طولی شش ساله روی افراد مسن، مشاهده شد که فعالیتهای دینی خصوصی از قبیل دعا یا خواندن کتاب مقدس، طول عمر را پیشبینی میکند. کسانی که فعالیت دینی بیشتری مانند دعاهای روزانه داشتند، بیشتر عمر کردند. اما این تأثیر تنها در مورد افرادی دیده شد که سطح فعالیت روزانهشان در ابتدای مطالعه، دچار اختلال نبود. بنابراین، به نظر میرسد وضعیت سلامتی سابق باعث تفاوت در تأثیر دعا بر سلامتی میگردد. چرا باید دعا بر وضعیت سلامتی مؤثر باشد؟ هربرت بنسون25 نیز، که تکنیک پاسخ آرمیده،26 (شکلی از درمان) را ابداع کرد، دعا را مورد بررسی قرار داد و دریافت که ظاهراً دعا کارکرد نظام ایمنی را ارتقا بخشیده، میتواند به درمان کمک کند.
حجم مطالعات صورت گرفته در زمینة ارتباط میان دعا و درمان، یک پزشک را برانگیخت که مقالهای با عنوان «آیا پزشکان باید برای سلامتی دعا تجویز کنند؟» بنویسد.27 پاسخ او: «نه هنوز»، قابل قبول نبود. مایکل مکالو28 نیز پژوهشهای مربوط به دعا و سلامتی را مرور کرد و دریافت که بر بیشتر مطالعات، خدشههای نسبتاً جدی وارد است و هنوز انجام مطالعات بیشتر ضروری است. پژوهشهای این حوزه، صرفاً در آغاز راه بوده و سازوکارهای دقیقی که واسطة این ارتباط هستند، هنوز کاملاً معماگونهاند. با اینکه اعتبار شواهد علمی هنوز مورد بحث و گفتوگو است، اما هماینک دو سوم از دانشکدههای پزشکی در ایالات متحده دورههایی را در زمینة مسائل معنوی ارائه میکنند.29 همچنین شواهد نشان میدهند که تأثیر دینداری بر شروع بیماری روانی و بهبودی آن بیشتر از تأثیرش بر سلامت جسمی است.
چرا دینداری با بهزیستی ارتباط دارد؟
گزارشهای کم، اما معنادار و منسجم دربارة تأثیر دینداری بر بهزیستی وجود دارد. اما چرا باید اینگونه باشد؟ پژهشگران اینگونه فرضیهپردازی کردهاند که تأثیر دین بر سلامت روانی و جسمی ممکن است حداقل معلول یکی از شش عامل زیر باشد:30
1. دینداری، حمایت اجتماعی را تأمین میکند؛
2. دینداری به سبک زندگی سالم کمک میکند؛
3. دینداری انسجام شخصیت را ارتقا میبخشد؛
4. دینداری میتواند ثمربخشی31 را افزایش دهد؛
5. دینداری راهکارهای کنار آمدن (مقابله) منحصر به فردی را فراهم میآورد؛
6. دینداری باعث پدیدآیی احساس معنا و هدف میشود.
1. دینداری حمایت اجتماعی را تأمین میکند
برخی از نویسندگان بیان میکنند که حمایت اجتماعی، یکی از مهمترین دلایل ارتباط بین دین و بهزیستی است.32 حمایت اجتماعی، یکی از قویترین پیشبینیکنندههای احساس بهزیستی روانشناختی است. از اینروی، منطقی به نظر میرسد که شرکت در فعالیتهای کلیسا، همراه با جمعیتی از افراد همعقیده باید منبعی از رضایت باشد. همراه بودن با افراد دیگر در یک بافت دینی حمایتگر و یاریرسان میتواند عامل مهمی برای سلامت جسمی باشد. با توجه به تأثیر بالای حمایت اجتماعی بر تنش روانی و نظام ایمنی، این مسئله نباید خیلی باعث شگفتی شود.33 اما اگر افراد دیگری که در زندگی فرد نقش دارند، جهتگیری جدیدی را که فرد اتخاذ کرد، درک و حمایت نکنند، ممکن است تعهد دینی تعارضهای میانفردی را نیز برانگیزاند.34
احساس حمایت اجتماعیِ مبتنی بر دین، برخلاف سایر اشکال حمایت اجتماعی میتواند تا آنجا افزایش یابد که بسیاری آن را منبع عالیترین روابط حمایتی ـ یعنی ارتباط با خدا ـ تلقی کنند. ملوین پولنر35 دربارة علت اهمیت این ارتباط برای بهزیستی تأمل کرد. به نظر او چهبسا مردم باور داشته باشند که خدا در اوقات خاص و ضروری به آنها کمک میکند. همچنین احساس عزت نفس فرد میتواند با این اعتقاد که خدا او را دوست دارد، یا این اعتقاد که ارتباط با خدا همواره در مواقع دشواری منبعی قابل اعتماد است، تقویت گردد.
2. دینداری به سبک زندگی سالم کمک میکند
مطالعات نشان دادهاند که یکی از تأثیرات دینداری رو به افزایش، تمایل کمتر به ارتکاب رفتارهای خطرساز برای سلامتی است. برای نمونه، افرادی که دیندارتر هستند، کمتر الکل و سیگار مصرف میکنند.36 همچنین تأثیر دینداری بر رفتارهای سالم در فرقههای مذهبی بهگونهای متفاوت دیده میشود. فرقههایی که رفتارهای خطرساز برای سلامتی را بیشتر ممنوع میکنند (مانند مورمونها37 و پیروان کلیسای منتظران ظهور مسیح)38 معمولاً سالمتر از پیروان سایر فرقهها هستند.39
3. دینداری انسجام شخصیت را ارتقا میبخشد
روبرت امونز40 معتقد است دین به این علت که انسجام شخصیت را تسهیل میکند، تا حدودی احساس بهزیستی را افزایش میدهد. او مطالعهای را گزارش میکند که در آن، دربارة پنجاه نوکشیش یسوعی41 که «دورة چهار هفتهای مراقبه در تنهایی»42 را گذرانده بودند، بررسی شده بود. پس از این تجربه، مشاهده شد که شخصیت آنها انسجام بیشتری یافته است و از سلامت روانی بالاتر برخوردارند. امونز بر این باور است که افزایش انسجام شخصیت به این دلیل است که افزایش تعهد دینی میتواند تعارضهای درونی را حل کند. برخی از محققان استدلال میکنند که تعارض درونی، نخستین محرک برای جستوجوی تجارب دینی است؛ زیرا گرایش به دین و سایر تجارب میتواند تعارضات درونی را حل کند. افزون بر این، تعهد معنوی عمیقتر نیز میتواند به افراد کمک کند تا اهداف و تلاشهای شخصی خود را بر آن چیزی متمرکز کنند که مهمترین کاوش زندگی تلقی میگردد. از این گذشته، از آنجا که اهداف معنوی هیچگاه به طور کامل محقق نمیشوند، اهداف مادامالعمری را فراهم میآورند که میتواند در همة مراحل زندگی سودمند باشد.
4. دینداری میتواند ثمربخشی را افزایش دهد
ثمربخشی یا صرف زمان و تلاش برای سودرسانی به دیگران، با بهزیستی بیشتر، به ویژه در سنین میانسالی و بالاتر، ارتباط دارد. تلاش برای ثمربخشی، تاحدودی بهگونهای تناقضآمیز، هم به فروتنی و از خودگذشتی نیاز دارد و هم به حرمت نفس، خودکارآمدی43 و اعتماد به نفس. این تعادل بین جنبههای متفاوت شخصیت، میتواند به افزایش انسجام کمک کند. اما پژوهش در زمینة نوعدوستی، هشداری را در مورد این ایده به دست میدهد. مطالعات در زمینة نوعدوستی نشان دادهاند که اگر فردی که نیازمند کمک است، دارای ارزشها یا باورهای دینی متفاوت باشد، دیندار بودن ممکن است کمکرسانی را کاهش دهد.
5. دینداری راهکارهای کنار آمدن (مقابله) منحصر به فردی را فراهم میآورد
یکی از راههای بررسی ارتباط بین دینداری و بهزیستی، مطالعه این رفتارها به مثابه گونهای از کنار آمدن دینی است. مطالعات پیرامون راهکارهای کنار آمدن دینی، راهکارهای گستردة مورد استفادة افراد را برای مقابله با تنشهای روانی و مشکلات زندگی جستوجو میکنند.44 برای نمونه، احساس معنای مبتنی بر دین، میتواند به چند صورت کمککننده باشد؛ مانند: امیدوار ساختن، ارائة دلیل برای عوامل تنشزای45 غیرمنتظره و ناخواسته (برای مثال «خدا تو را دچار مشکلات میکند تا آبدیده شوی») یا کمک به مردم برای قراردادن زندگی خود در چارچوبی بزرگتر. امونز خاطر نشان میسازد که افزایش تعهد دینی، همچنین به فرد کمک میکند تا بر اساس روایتی از زندگی که معطوف به ارتباط با هدفی بزرگتر و متعالی است، هویتی جدید برای خود کسب کند. برگزیدن این «تصویر بزرگ»، میتواند جنبههای مختلف شخصیت را در چارچوب روایت شخص بزرگتری انسجام بخشد. همچنین انواع روشهای کنار آمدن دینی عبارتاند از: جلب حمایت اجتماعی از جانب اعضای کلیسا و استفاده از باورهای دینی برای کمک به فرایند بخشش و جلوگیری از هیجانات منفی.
افزون بر این، چه بسا کنار آمدن دینی حس خوشبینی یا امید را که به وسیلة باورهای دینی شکل میگیرد، شامل شود. مارتین ای. پی. سلیگمن46 مطالعهای را که به وسیلة یکی از شاگردانش انجام شده و به دینداری و امید نظر دارد، گزارش میکند. شینا آینگار47 تعدادی از گروههای دینی را در سراسر ایالات متحده بررسی کرد و دریافت که افزایش امید، دلیلی کافی برای افزایش بهزیستی به وسیلة دینداری عمیقتر است. مطالعات دیگر نیز نشان دادهاند که دینداری با ارتقای خوشبینی پیوند دارد.48 در واقع، ارتباط بین دینداری و خوشبینی، یکی از روشنترین موارد مرتبط با بهزیستی است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 46
بیانیه ای از استانداردهای حسابرسی مالی
/ طبق اصل 13 APB/
استاد راهنما:
آقای دکتر هوشمند
تهیه کننده:
سیده راضیه اسماعیلی – فاطمه مسلمی – اشرف رضایی نسب – محسن کرکچی – امین قریش
حسابرسی اجاره ها
این بیانیه گزارش از اجازه ها توسط موجر و مستأجر و استانداردهای حسابرسی را نشان می دهد. در این اظهاریه اجاره به عنوان توافق انتقال های به منظور استفاده از ملک، زمین، تجهیزات، ... برای مدت زمان مشخص تعریف شده است. همچنین شامل توافقهایی که به عنوان اجاره تعریف نشده اند مثل قرار داد ذخیره گرمایی برای تولید سوخت هسته ای نیز می باشد. ولی مواردی نظیر منابع طبیعی ( نفت، گاز، مواد معدنی ، چوب، .. ) و همچنین فیلمهای متحرک، بازیها، چاپ ... را شامل نمی شود.
این بیانیه نظریه شماره 5 APB گزارشی از اجاره ها در اظهاریه های مالی مستأجران) اصل شماره 7 APB ( حسابرسی اجاره ها در اظهاریه های مالی موجران) اصل شماره 18 APB (روش حسابرسی سرمایه گذاریها با سرمایه معمولی) اصل شماره 27 APB ( حسابرسی قراردادهای اجاره توسط سازندگان یا مالکان و گمان)، اصل شماره 31 APB ( تعهدات مستاأجران) را
این بیانیه با تنظیم قوانین اصل شماره 2 قابل اجرا است.
پیوست A زمینه ای از اطلاعات را نشان می دهد. پیوست B نتایج هئیت بررسی شامل فرضیات و دلایل قبول تعدادی از بندها و رد بقیه را نشان می دهد. پیوست D,C مربوط به حسابرسی احتیاجات موجر و مستأجر با توجه به این بیانیه می باشد و گزارش از قوانین مربوط به اجاره های معوقه در پیوست E آمده
تعریف اصلاحات
5-a) طرفین مرتبط در معاملات . یک کارخانه و متعلقات آن مالک، فعالیت اقتصادی ( همکاری...) ، سرمایه گذاری توسط سرمایه گذار حقوقی و کارمندان به شرطی که افراد حقوقی توانایی نفوذ روی اجرا و سیاستهای مالی طرف مربوطه را داشته باشند در اصل 18 APB تعریف می شوند. این نفوذ از طریق توسعه اعتبار مالی، سپرده، سند و ضامن انجام می شود.
b) دریافت اجاره . در تاریخ مورد توافق قولنامه نوشته می شود و توسط طرفین قرارداد امضاء می شود. اگر ملک توسط مستأجر در تاریخ قرار داد تصرف نشر دریافت اجاره به زمانی موکول می شود که ساخت ملک کامل شود و یا به تصرف مستأجر در آید.
C ) ارزش منصفانه ملک اجاره ای قسمت ملک در معامله توسط طرفین غیر مرتبط تعیین می شود. در زیر مثالهایی در مورد تعیین ارزش منصفانه ملک آمده است:
i) هنگامیکه موجر سازنده یا دلال باشد ارزش منصفانه ملک در زمان شروع قرار داد اجاره قیمت فروش آن خواهد بود. بنابراین تعیین ارزش منصفانه ملک با توجه به شرایط بازار در آن زمان تعیین می شود که ممکن است ارزش ملک کمتر از قیمت فروش و حتی کمتر از قیمت خود ملک باشد.
ii ) هنگامیکه موجر سازنده یا دلال نباشد ارزش منصفانه ملک در زمان شروع قرارداد معمولا قیمت خود ملک است و تعیین ارزش منصفانه با توجه به شرایط بازار در شروع اجاره خواهد بود. این امر نشان می دهد که ارزش ملک که ارزش ملک بیشتر یا کمتر از قیمت اصلی آن خواهد بود ( بند ( b ) 6 ) .
(d قراردا خرید اختیاری این ماده به مستأجر اجازه می دهد که به اختیار ملک اجاره ای را با قیمتی که کمتر از ارزش منصفانه است و در تاریخی که اختیار اعمال می شود خریداری کند.
(e تمدید اختیاری قرارداد این ماده به مستأجر اجازه می دهد که به اختیار مدت اجاره را با اجاره ای کمتر از اجاره منصفانه ملک در تاریخی که اختیار اعمال می شود تمدید نماید.
(f مدت اجاره مدت اجاره با شرایط زیر غیر قابل کنسل است: دوره ثابت اجاره بعلاوه (1) همه دوره هایی که تمدید اختیاری معامله انجام شود. (2) همه دوره هایی که تمدید اختیاری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
مس و آلیاژهای آن به دلیل مقاومت نسبت به زنگ زدگی در بسیاری از صنایع ساختمانی، هواپیمایی، صنایع دریائی از جمله مخازن ضد زنگ، لوله کشی در آب شور دریا، قطعات و ملخ هواپیما، خطوط آب و بخار در ساختمانها، روکش پشت بام، ناودانها، آب روها، روکش بدنه کشتیها، دکلهای نفت و شیرین کنندههای آب شور مصرف میشود. مس به طور گسترده در تولید قطعات وماشین آلات صنعتی غیر الکتریکی، لوازم خانگی، تجهیزات تهویه هوا و ماشین آلات کشاورزی به مصرف میرسد. در صنایع نظامی در تهیه فشنگ تفنگ های کوچک، خشابها، خازنها و فیوزها و همچنین تجهیزات و ماشین آلات ارتباطی، اجزاء الکتریکی و قطعات کامپوتر کاربرد دارد. بعلاوه در سلاحهای تاکتیکی و استراتژیک مانند زیردریائیهای اتمی، در موشکها، هواپیماهای نظامی، کنترلهای الکتریکی در هواپیما و کابل موشک استفاده میگردد.
برنز
برُنز، آلیاژی از مس و قلع میباشد. برخی از انواع برنجها برنز هم نامیده میشوند. بطور کلی آلیاژ CU و Sn برنز قلع و در اصطلاح عامیانه برنز نامیده میشود این آلیاژ در زمانهای قدیم در ایران بنام مفرغ مشهور بودهاست اما از لحاظ کلی برنز به آلیاژهای مس به علاوه یک عنصر غیر از روی اطلاق میشود. مانند آلیاژ مس و آلومینیوم که به آلومینیوم برنز مشهور است.یا مس و نیکل که به نیکل برنز مشهور است. بررسی نمودار تعادلی آلیاژ Cu و Sn نشان میدهد که با افزایش عنصر قلع نقطه ذوب کاهش و فازهای گاما و ε در ساختار ظاهر میگردد لذا با افزایش عنصر قلع سختی و استحکام آلیاژ افزایش و انعطاف پذیری آن کاهش میابد، لذا برنزهای قلع ریختگی حداکثر ۲۵٪ قلع دارند علاوه برای به منظور بهبود نرمی از خواص آلیاژ برنز قلع به آن عناصر مختلفی اضافه میشود که مهمترین آنها عبارتند از Zn , Pb , P اضافه نمودن Zn به آلیاژ برنز قلع باعث افزایش سیالیت مذاب و سهولت ریختگری میگردد.
برنج آلیاژی از مس و فلز روی میباشد که نسبت آندو در آلیاژ تعیین کننده نوع برنج با توجه به مورد استفاده آن است. برخی از انواع برنجها برنز هم نامیده میشوند هرچند برنز آلیاژی از مس و قلع میباشد.
از این فلز به خاطر کاربردهای خاص و شکل و رنگ آن در جاهای مختلفی استفاده می کنند: مثلاً در دکوراسیون به خاطر رنگ تقریباً طلایی رنگش، در مهمات جنگی، در جاهایی که به اصطکاک کم نیاز باشد (مثل مغزی قفلها)، و مخصوصاً بخاطر خاصیت آکوستیکی در سازهای موسیقی (مثل هورن).
برنج رنگی تقریباً زرد دارد که شبیه به رنگ طلا است. برنج در برابر کدر شدن و لکهدار شدن هم مقاومت دارد، یعنی دیرتر اکسایش می یابد.
برنج از مدتها پیش حتی قبل از تاریخ شناخته شده بود؛ در آن زمان که انسان هنوز فلز روی را نمی شناخت با ذوب کردن مس همراه با کالامین (سنگ معدن فلز روی) برنج تولید می کرد.
برنج معمولاً قابلیت چکشخواری بیشتری نسبت به مس و روی دارد و تقریباً دمای ذوب آن بین ۹۰۰ تا ۹۴۰ درجه سانتیگراد است . البته سختی و نرم بودن آن می تواند با تغییر نسبت مخلوط مس و روی تغیر کند.
مس داخل برنج (از طریق اثر اولیگودینامیک) خاصیت میکروبکشی به آن میدهد. بههمین خاطر از برنج به عنوان دستگیره و دیگر فلزات رایج در بیمارستانها استفاده میکنند.
امروزه تقریباً ۹۰٪ از فلزات برنج بازیافت می شوند، چون فلز برنج خاصیت مغناطیسی کمی دارد و به راحتی می توان آن را از فلزاتی که معمولاً با آنها مخلوط می شود جدا کرد. بدین ترتیب برنج جدا شده را دوباره بازیافت می کنند.
چگالی متوسط برنج ۸٫۴ گرم بر سانتیمتر مربع است .
انواع برنج
برنج دریاسالار: شامل ۳۰٪ روی همراه با ۱٪ قلع (در فارسی مِفرَغ نیز خوانده می شود)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
بیش از 3 میلیارد دلار گل و گیاه
در جهان مبادله میشود
اشاره:
در فرآیند جهانی شدن اقتصاد و تجارت، افزایش سهم در تجارت از طریق رشد صادرات به بازارهای بینالمللی یکی از اهداف مهم اقتصادی کشورهای مختلف میباشد که پویایی رشد و توسعه اقتصاد ملی را به دنبال دارد. تلاش برای نفوذ در بازارهای قابل دسترس، مهمترین بخش فعالیت بنگاههای اقتصادی را تشکیل میدهد و کشورهایی که بتوانند بازارهای مصرف را به خوبی شناسایی و پایگاههای تولیدی - صادراتی خود را تقویت کنند، بهطور قطع میتوانند سهم روزافزونی در تجارت جهانی بهدست آورند.
یکی از بازارهای پرتحرک در تجارت بینالمللی، بازار گل و گیاه است که سالانه بیش از چند میلیارد دلار انواع گل و گیاه در آن مبادله میگردد. به دست آوردن سهم مناسب از این بازار میتواند در تحرک اقتصادی کشورهای صادرکننده نقش مهمی ایفا کند.
در این مقاله به بررسی وضعیت تجارت جهانی گل و گیاه و کشورهای عمده فعال در این تجارت (از بعد صادرات و واردات) میپردازیم.
کشورهای اروپایی از حدود یک قرن پیش تلاش جدی در خصوص تولید و تجارت گل و گیاه آغاز کردند.
براساس آمارهای موجود، آمریکا، هلند، ژاپن و ایتالیا در سال 1993 حدود 63 درصد تولید جهانی گلهای گلدانی را به خود اختصاص دادند. در همین حال چهارده کشور جهان با عرضه 50 میلیارد شاخه گل به بازارهای مصرف، بخش عمده تولید و تجارت گلهای شاخهای را در این سال به خود اختصاص دادند.
برای دستیابی به بازارهای جدید، نمایشگاههای گوناگون گل و گیاه هر ساله در جهان برگزار میشود که نهتنها توجه دستاندرکاران تولید و تجارت گلها و گیاهان به خود را جلب میکند، بلکه استقبال عمومی مردم را به دنبال دارد.
بر اساس اطلاعات دریافتی از شبکههای اطلاعرسانی رایانهای، شش کشور عمده صادرکننده گیاهان تزیینی عبارتند از: آمریکا، هند، چین، آفریقای جنوبی، هلند و فیلیپین. سهم هر یک از این کشورها در بازار جهانی در سال 1997 به ترتیب 68/25، 59/20، 55/8، 98/6، 74/3 و 5/3 درصد بود.
در همین حال بازارهای عمده برای این کشورها، اتحادیه اروپا، آمریکا، مکزیک، کانادا، ژاپن، سوییس، لهستان و فدراسیون روسیه بودهاند. (امریکا هم در زمینه صادرات و هم در بخش واردات گیاهان تزیینی، بازار مهمی است.)
تقریبأ 71/36 درصد صادرات گیاهان تزیینی جهان در سال 1997 در بازار اتحادیه اروپا جذب شد و پس از آن آمریکا با 27/22 درصد، مکزیک با 20 درصد، کانادا با 75/4 درصد، ژاپن با 47/4 درصد، سوییس با 86/2 درصد، لهستان با 75/1 درصد و روسیه با 03/1 درصد قرار داشتند که بازارهای عمده خریدار گیاهان تزیینی بودند. البته در فهرست واردکننده این نوع گیاهان نام کشورهای هنگکنگ، اسلواکی، نروژ، عربستان سعودی، تایلند، مجارستان، مالزی، چین، برزیل، سریلانکا، کره جنوبی، استرالیا، اسراییل، آرژانتین و... نیز به چشم میخورند که در ردیفهای بعدی قرار دارند و از بازارهای قابل گسترش و نفوذ تلقی میشوند.
ارزش واردات گیاهان تزیینی اتحادیه اروپا در 1997 حدود 34 میلیون دلار بود که نسبت به رقم 3/33 میلیون دلار سال ماقبل رشد ناچیزی داشت، اما در مقایسه با ارزش واردات 7/21 میلیون دلاری سال 1993 به میزان 6/56 درصد رشد داشت. ارزش واردات گیاهان تزیینی مکزیک در فاصله سالهای 96-1993 نزدیک به سه برابر شد و از حدود 7 میلیون دلار به 5/18 میلیون دلار رسید. ارزش واردات گیاهان تزیینی مکزیک در سال 1994 به میزان 6/10 میلیون دلار و در سال 1995 بیش از 18 میلیون دلار ثبت شد. (ارزش واردات گیاهان تزیینی مکزیک در سال 1997 اعلام نشده است.)
در همین حال واردات گیاهان تزیینی کانادا از 9/2 میلیون دلار در سال 1993 به 4/4 میلیون دلار در سال 1997 و ارزش واردات ژاپن در این زمینه از 6/2 به 1/4 میلیون دلار در همین مدت افزایش یافت. سوییس نیز در سال 1997 گیاهان تزیینی به ارزش 6/2 میلیون دلار وارد کرد که از سطح واردات 2/3 میلیون دلاری سال قبل کمتر، لیکن از 5/2 میلیون دلار سال 1993 بیشتر بود.
در بخش گل و غنچه گل بریده شده برای زینت به صورت تازه، بازار جهانی وسیعی در اختیار کشورهای صادرکننده گلهای شاخهای میباشد. تنها در سال 1997 بیش از 8/1 میلیارد دلار گل شاخهای در میان کشورهای جهان مبادله شد. کلمبیا، هلند، اکوادور، اسراییل، کنیا و تایلند شش کشور عمده صادرکننده گل شاخهای در این سال بودند. سهم کلمبیا در بازار جهانی گلهای بریده شده به 44/33 درصد، هلند به 85/15 درصد، اکوادور به 82/9 درصد، اسراییل به 28/9، کنیا به 57/6 درصد و تایلند به 45/3 درصد رسید.
آمریکا با واردات 52/40 درصد از واردات جهانی گلهای شاخهای، عمدهترین واردکننده گلهای شاخهای بود. پس از آن اتحادیه اروپا با 2/32 درصد، سوییس با 1/8 درصد، ژاپن با 8/7 درصد، اسلواکی و هنگکنک هر یک با یک درصد ارزش واردات گلهای شاخهای، بازارهای عمدهای برای صادرکنندگان گلهای شاخهای بودند. در فهرست واردکنندگان گلهای شاخهای، همچنین کشورهای سنگاپور، آرژانتین، استرالیا، لهستان، برزیل، مجارستان، عمان، عربستان سعودی، تایلند، چین و کره جنوبی نیز به چشم میخورند که ارزش واردات آنها کمتر از یک درصد واردات جهانی گلهای شاخهای است.
ارزش واردات گلهای شاخهای آمریکا در سال 1997 به 4/732 میلیون دلار، اتحادیه اروپا به 3/582 میلیون دلار، سوییس به 147 میلیون دلار، ژاپن به 8/140 میلیون دلار، کانادا به 7/51 میلیون دلار، نروژ به 28 میلیون دلار، روسیه به 2/25 میلیون دلار، اسلواکی به 5/18 میلیون دلار و هنگکنگ به 18 میلیون دلار رسید.
ارزش واردات گلهای شاخهای آمریکا از سطح 4/456 میلیون دلار در سال 1993 به 3/503 میلیون دلار در سال 1994 و سپس به 4/604 میلیون دلار در سال 1995 و 8/679 میلیون دلار در سال 1996 افزایش یافت. روند واردات گلهای شاخهای آمریکا در سالهای 97-1993 همواره سیر صعودی داشت.
ارزش واردات گلهای شاخهای اتحادیه اروپا نیز تا سال 1996 سیر صعودی داشت و از 8/417 میلیون دلار در سال 1993 به حداکثر 9/601 میلیون دلار در سال 1996 رسید، اما در سال 1997 اندکی کاهش داشت.
واردات سوییس از 131 میلیون دلار در سال 1993 با سیر صعودی به حدود 170 میلیون دلار در سال 1996 افزایش یافت، اما در سال 1997 با کاهش روبهرو شد و به 147 میلیون دلار رسید.
در خصوص واردات ژاپن نیز آمارهای منتشره نشان میدهد که سیر صعودی تا سال 1995 تداوم داشت و ارزش واردات گلهای شاخهای این کشور از حدود 155 میلیون دلار در سال 1993 به حداکثر 8/211 میلیون دلار در سال 1995 رسید. اما پس از آن تنزل یافت و به 1/166 میلیون دلار در سال 1996 و سپس به 7/140 میلیون دلار در سال 1997 رسید.
از جنبة مقداری واردات گلهای شاخهای آمریکا در سال 1994 به حداکثر 6/690 میلیون شاخه گل، اتحادیه اروپا در سال 1997 به حداکثر 9/130 میلیون شاخه، سوییس در سال 1997 به حداکثر 5/14 میلیون شاخه، استرالیا در سال 1997 به حداکثر 26 میلیون شاخه و کانادا در همین سال به حداکثر 3/14 میلیون شاخه رسید.
علاوه بر گیاهان تزیینی و گلهای شاخهای، در تجارت جهانی گل و گیاه، انواع درختچهها، نباتات زنده و ریشه آنها، خزهها، قلمههای ریشه نکرده گیاهان و گلها و غنچههای خشک و زینت شده نیز مبادله میگردند.
بر اساس اطلاعات دریافتی از شبکههای اطلاعرسانی رایانهای در سال 1997 بیش از 74 میلیون دلار درختچه گل رز در بین کشورها مبادله گردید. هلند با 32 درصد، آمریکا با 48/13 درصد، کانادا با 91/8 درصد، لهستان با 6 درصد،اسراییل با 4/5 درصد و آلمان با اختصاص 26/4 درصد از واردات جهانی درختچه رز به خود، سهم بارزی در تجارت جهانی این گیاه داشتند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 28 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه :
با افزایش روز افزون جمعیت و همچنین کاهش منابع انرژی، مصرف بهینه انرژی امری بدیهی می باشد. در این راستا نقش سیستم های گرمایشی بهینه ساختمان ها و مجتمع های مسکونی در کنترل و بهینه سازی مصرف انرژی مهم و قابل تامل می باشد. انتقال حرارت به صورت تشعشعی (تابشی) سهم زیادی در فرآیند گرمایشی آن دارد، در مقایسه با سایر سیستمهای حرارتی نه تنها در صرفه جویی و بهینه سازی مصرف انرژی بلکه در مقوله رفاه و آسایش ساکنان ساختمان ها دارای نقاط قوت بسیاری می باشد. در سالهای اخیر ، سیستم گرمایشی از کف در کشورهای اروپائی و آمریکا بسیار متداول شده است و دلیل این گسترش روزافزون بهینه بودن مصرف انرژی ، توزیع یکسان گرما در تمامی سطح و فضا و دوری از مشکلات موجود در سایر روش ها ، به عنوان مثال سیاه شدن دیوارها ، گرفتگی و پوسیدگی لوله ها و… می باشد. استفاده از روش گرمایش از کف جهت گرمایش محل سکونت از دیرباز به طرق مختلف انجام می گرفته است.
تاریخچه سیستم گرمایش کفی
سیستم گرمایش کفی در جهان جدید نمی باشد و بصورت بسیار ابتدایی و ساده مورد استفاده قرار می گرفته است .در واقع برای اولین بار گرمایش کفی در حدود 60 سال بعد از میلاد یعنی روم باستان مورد استفاده قرار گرفته است.
رومیان با سوزاندن چوب و ایجاد گازهای متشعل و عبور دادن این گازها از کانالهای هوایی موجود در کف ساختمان اقدام به گرم کردن کف منازل خود می کردند . این روش مدتهای مدیدی مورد استفاده قرار گرفته است.
هم اکنون نیز همین سیستم گرمایشی مورد استفاده قرار می گیرد با این تفاوت که نحوه عمل مقداری تغییر کرده است و بجای گاز داغ از آب گرم و بجای کانالها از لوله های مخصوص استفاده می کنند.امروزه با پیشرفت تکنولوژی هزینه نصب سیستم گرمایش کفی کاهش یافته است و با استفاده از لوله های PEX دیگر مشکلات مربوط به لوله های مسی وفلزی و پلی بوتیلن را نخواهیم داشت .
لوله های پلی بوتیلن (PB) مدتها در این روش مورد استفاده قرار می گرفت اما بدلیل وجود مشکلاتی مانند نشتی آب، کم کم جای خود را به لوله های جدید تر دادند .
امروزه لوله های پلیمری جدیدی بنام تجاری PEX که از جنس پلی اتیلن مشبک شده می باشند مورد استفاده قرار می گیرند. که مانند لوله های PB نصب آنها بسیار آسان خواهد بود اما بخاطر ساختار مشبک آن خواص بهتری از خود نشان می دهند و مشکلات لوله های پلی بوتلین را ندارند .
لوله های PEX برای اولین بار در سال 1971 توسط شرکت ویرسبوی سوئد تولید و به جهانیان عرضه شد . این لوله ها بعد از مدت کوتاهی توانستند جایگزین لوله های قبلی شوند. هم اکنون شرکت ویرسبو سوئد بزرگترین طراح و مجری سیستم گرمایش کفی در تمام جهان می باشد .
از سال 1990 تولید تولید این لوله در آمریکا آغاز شد و هم اکنون بیش از 50% از تمام سیستمهای گرمایش کفی بکار رفته در این کشور از لوله های PEX ویرسبو استفاده می کنند .
سیستم حرارتی گرمایش از کف که انتقال حرارت به صورت تشعشعی (تابشی) سهم زیادی در فرآیند گرمایشی آن دارد، درمقایسه با سایر سیستمهای حرارتی نه تنها در صرفه جویی و بهینه سازی مصرف انرژی بلکه در مقوله رفاه و آسایش ساکنان ساختمان ها دارای نقاط قوت بسیاری می باشد. در سالهای اخیر، سیستم گرمایشی از کف در کشورهای اروپائی و آمریکا بسیار متداول شده است و دلیل این گسترش روزافزون بهینه بودن مصرف انرژی، توزیع یکسان گرما در تمامی سطح و فضا و دوری از مشکلات موجود در سایر روش ها ، به عنوان مثال سیاه شدن دیوارها، گرفتگی و پوسیدگی لوله ها و… می باشد. استفاده از روش گرمایش از کف جهت گرمایش محل سکونت از دیرباز به طرق مختلف انجام می گرفته است.
بطوریکه رومی ها زیر کف را کانال کشی کرده و هوای گرم را از آن عبور می دادند و کره ای ها دود حاصل از سوخت را قبل از اینکه از دودکش عبور کند از زیر کف انتقال می دادند. در سال 1940 نیز فردی بنام سام لویت برای این منظور لوله های آب گرم را در زیر کف قرار داد. درکشور ایران نیز درمناطق کوهستانی و سردسیر ازجمله آذربایجان این روش مورد استفاده قرار می گرفته، که بیشترین مورد استفاده آن درحمام ها بود.
به طور کلی سه نوع روش گرمایش از کف موجود است:
گرمایش با هوای گرم
گرمایش با جریان الکتریسیته
گرمایش با آب گرم