لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
بیش از 3 میلیارد دلار گل و گیاه
در جهان مبادله میشود
اشاره:
در فرآیند جهانی شدن اقتصاد و تجارت، افزایش سهم در تجارت از طریق رشد صادرات به بازارهای بینالمللی یکی از اهداف مهم اقتصادی کشورهای مختلف میباشد که پویایی رشد و توسعه اقتصاد ملی را به دنبال دارد. تلاش برای نفوذ در بازارهای قابل دسترس، مهمترین بخش فعالیت بنگاههای اقتصادی را تشکیل میدهد و کشورهایی که بتوانند بازارهای مصرف را به خوبی شناسایی و پایگاههای تولیدی - صادراتی خود را تقویت کنند، بهطور قطع میتوانند سهم روزافزونی در تجارت جهانی بهدست آورند.
یکی از بازارهای پرتحرک در تجارت بینالمللی، بازار گل و گیاه است که سالانه بیش از چند میلیارد دلار انواع گل و گیاه در آن مبادله میگردد. به دست آوردن سهم مناسب از این بازار میتواند در تحرک اقتصادی کشورهای صادرکننده نقش مهمی ایفا کند.
در این مقاله به بررسی وضعیت تجارت جهانی گل و گیاه و کشورهای عمده فعال در این تجارت (از بعد صادرات و واردات) میپردازیم.
کشورهای اروپایی از حدود یک قرن پیش تلاش جدی در خصوص تولید و تجارت گل و گیاه آغاز کردند.
براساس آمارهای موجود، آمریکا، هلند، ژاپن و ایتالیا در سال 1993 حدود 63 درصد تولید جهانی گلهای گلدانی را به خود اختصاص دادند. در همین حال چهارده کشور جهان با عرضه 50 میلیارد شاخه گل به بازارهای مصرف، بخش عمده تولید و تجارت گلهای شاخهای را در این سال به خود اختصاص دادند.
برای دستیابی به بازارهای جدید، نمایشگاههای گوناگون گل و گیاه هر ساله در جهان برگزار میشود که نهتنها توجه دستاندرکاران تولید و تجارت گلها و گیاهان به خود را جلب میکند، بلکه استقبال عمومی مردم را به دنبال دارد.
بر اساس اطلاعات دریافتی از شبکههای اطلاعرسانی رایانهای، شش کشور عمده صادرکننده گیاهان تزیینی عبارتند از: آمریکا، هند، چین، آفریقای جنوبی، هلند و فیلیپین. سهم هر یک از این کشورها در بازار جهانی در سال 1997 به ترتیب 68/25، 59/20، 55/8، 98/6، 74/3 و 5/3 درصد بود.
در همین حال بازارهای عمده برای این کشورها، اتحادیه اروپا، آمریکا، مکزیک، کانادا، ژاپن، سوییس، لهستان و فدراسیون روسیه بودهاند. (امریکا هم در زمینه صادرات و هم در بخش واردات گیاهان تزیینی، بازار مهمی است.)
تقریبأ 71/36 درصد صادرات گیاهان تزیینی جهان در سال 1997 در بازار اتحادیه اروپا جذب شد و پس از آن آمریکا با 27/22 درصد، مکزیک با 20 درصد، کانادا با 75/4 درصد، ژاپن با 47/4 درصد، سوییس با 86/2 درصد، لهستان با 75/1 درصد و روسیه با 03/1 درصد قرار داشتند که بازارهای عمده خریدار گیاهان تزیینی بودند. البته در فهرست واردکننده این نوع گیاهان نام کشورهای هنگکنگ، اسلواکی، نروژ، عربستان سعودی، تایلند، مجارستان، مالزی، چین، برزیل، سریلانکا، کره جنوبی، استرالیا، اسراییل، آرژانتین و... نیز به چشم میخورند که در ردیفهای بعدی قرار دارند و از بازارهای قابل گسترش و نفوذ تلقی میشوند.
ارزش واردات گیاهان تزیینی اتحادیه اروپا در 1997 حدود 34 میلیون دلار بود که نسبت به رقم 3/33 میلیون دلار سال ماقبل رشد ناچیزی داشت، اما در مقایسه با ارزش واردات 7/21 میلیون دلاری سال 1993 به میزان 6/56 درصد رشد داشت. ارزش واردات گیاهان تزیینی مکزیک در فاصله سالهای 96-1993 نزدیک به سه برابر شد و از حدود 7 میلیون دلار به 5/18 میلیون دلار رسید. ارزش واردات گیاهان تزیینی مکزیک در سال 1994 به میزان 6/10 میلیون دلار و در سال 1995 بیش از 18 میلیون دلار ثبت شد. (ارزش واردات گیاهان تزیینی مکزیک در سال 1997 اعلام نشده است.)
در همین حال واردات گیاهان تزیینی کانادا از 9/2 میلیون دلار در سال 1993 به 4/4 میلیون دلار در سال 1997 و ارزش واردات ژاپن در این زمینه از 6/2 به 1/4 میلیون دلار در همین مدت افزایش یافت. سوییس نیز در سال 1997 گیاهان تزیینی به ارزش 6/2 میلیون دلار وارد کرد که از سطح واردات 2/3 میلیون دلاری سال قبل کمتر، لیکن از 5/2 میلیون دلار سال 1993 بیشتر بود.
در بخش گل و غنچه گل بریده شده برای زینت به صورت تازه، بازار جهانی وسیعی در اختیار کشورهای صادرکننده گلهای شاخهای میباشد. تنها در سال 1997 بیش از 8/1 میلیارد دلار گل شاخهای در میان کشورهای جهان مبادله شد. کلمبیا، هلند، اکوادور، اسراییل، کنیا و تایلند شش کشور عمده صادرکننده گل شاخهای در این سال بودند. سهم کلمبیا در بازار جهانی گلهای بریده شده به 44/33 درصد، هلند به 85/15 درصد، اکوادور به 82/9 درصد، اسراییل به 28/9، کنیا به 57/6 درصد و تایلند به 45/3 درصد رسید.
آمریکا با واردات 52/40 درصد از واردات جهانی گلهای شاخهای، عمدهترین واردکننده گلهای شاخهای بود. پس از آن اتحادیه اروپا با 2/32 درصد، سوییس با 1/8 درصد، ژاپن با 8/7 درصد، اسلواکی و هنگکنک هر یک با یک درصد ارزش واردات گلهای شاخهای، بازارهای عمدهای برای صادرکنندگان گلهای شاخهای بودند. در فهرست واردکنندگان گلهای شاخهای، همچنین کشورهای سنگاپور، آرژانتین، استرالیا، لهستان، برزیل، مجارستان، عمان، عربستان سعودی، تایلند، چین و کره جنوبی نیز به چشم میخورند که ارزش واردات آنها کمتر از یک درصد واردات جهانی گلهای شاخهای است.
ارزش واردات گلهای شاخهای آمریکا در سال 1997 به 4/732 میلیون دلار، اتحادیه اروپا به 3/582 میلیون دلار، سوییس به 147 میلیون دلار، ژاپن به 8/140 میلیون دلار، کانادا به 7/51 میلیون دلار، نروژ به 28 میلیون دلار، روسیه به 2/25 میلیون دلار، اسلواکی به 5/18 میلیون دلار و هنگکنگ به 18 میلیون دلار رسید.
ارزش واردات گلهای شاخهای آمریکا از سطح 4/456 میلیون دلار در سال 1993 به 3/503 میلیون دلار در سال 1994 و سپس به 4/604 میلیون دلار در سال 1995 و 8/679 میلیون دلار در سال 1996 افزایش یافت. روند واردات گلهای شاخهای آمریکا در سالهای 97-1993 همواره سیر صعودی داشت.
ارزش واردات گلهای شاخهای اتحادیه اروپا نیز تا سال 1996 سیر صعودی داشت و از 8/417 میلیون دلار در سال 1993 به حداکثر 9/601 میلیون دلار در سال 1996 رسید، اما در سال 1997 اندکی کاهش داشت.
واردات سوییس از 131 میلیون دلار در سال 1993 با سیر صعودی به حدود 170 میلیون دلار در سال 1996 افزایش یافت، اما در سال 1997 با کاهش روبهرو شد و به 147 میلیون دلار رسید.
در خصوص واردات ژاپن نیز آمارهای منتشره نشان میدهد که سیر صعودی تا سال 1995 تداوم داشت و ارزش واردات گلهای شاخهای این کشور از حدود 155 میلیون دلار در سال 1993 به حداکثر 8/211 میلیون دلار در سال 1995 رسید. اما پس از آن تنزل یافت و به 1/166 میلیون دلار در سال 1996 و سپس به 7/140 میلیون دلار در سال 1997 رسید.
از جنبة مقداری واردات گلهای شاخهای آمریکا در سال 1994 به حداکثر 6/690 میلیون شاخه گل، اتحادیه اروپا در سال 1997 به حداکثر 9/130 میلیون شاخه، سوییس در سال 1997 به حداکثر 5/14 میلیون شاخه، استرالیا در سال 1997 به حداکثر 26 میلیون شاخه و کانادا در همین سال به حداکثر 3/14 میلیون شاخه رسید.
علاوه بر گیاهان تزیینی و گلهای شاخهای، در تجارت جهانی گل و گیاه، انواع درختچهها، نباتات زنده و ریشه آنها، خزهها، قلمههای ریشه نکرده گیاهان و گلها و غنچههای خشک و زینت شده نیز مبادله میگردند.
بر اساس اطلاعات دریافتی از شبکههای اطلاعرسانی رایانهای در سال 1997 بیش از 74 میلیون دلار درختچه گل رز در بین کشورها مبادله گردید. هلند با 32 درصد، آمریکا با 48/13 درصد، کانادا با 91/8 درصد، لهستان با 6 درصد،اسراییل با 4/5 درصد و آلمان با اختصاص 26/4 درصد از واردات جهانی درختچه رز به خود، سهم بارزی در تجارت جهانی این گیاه داشتند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
موضوع :
نفش دلار در تجارت بین الملل
استاد :
جناب آقای دکتر آریا
تهیه کنندگان :
محمد آرزو فر
فرشته فتحی
در آمدپس از حمله آمریکا به عراق و اشغال نظامی این کشور در سال 2003، این نظریه از سوی برخی نظریه پردازان مطرح گردید که دلیل اصلی حمله آمریکا به عراق، نه مبارزه با تروریسم جهانی بود و نه جلوگیری ازدستیابی عراق به سلاح های هسته ای، بلکه هدف آمریکا حفظ هژمونی دلار بر اقتصاد جهان بود که با موفقیت یورو و تصمیم صدام حسین مبنی بر فروش نفت عراق به یورو به خطر افتاده بود. از این منظر، اقدام نظامی آمریکا نه تنها فروش نفت عراق را به عرصه دلار بازگرداند بلکه به سایر کشورهای عضو اوپک نیز نشان داد که آمریکا قیمت گذاری و فروش نفت به ارزی جز دلار را نخواهد پذیرفت. همچنین، با این حرکت آمریکا حضور نظامی خود را در منطقه تقویت نمود تا در صورت اقدام مشابهی از سوی ایران بتواند مجددا با استفاده از نیروی نظامی، هژمونی دلار را حفظ نماید. از این دیدگاه، ایران با فروش نفت به یورو و اقدام به ایجاد بورس نفت ، اکنون هدف حمله نظامی آمریکا است و مانند عراق، مسئله بحران هسته ای پوششی برای اجرای این برنامه است. نوشته حاضر کند وکاو مختصری در این نظریه است. بررسی حاضرحاکی از آن است که نظریه «جنگ های پترودلار»، گرچه در پاره ای از واقعیت های اقتصادی ریشه دارد، اما در مجموع مبالغه آمیز است و تصویر دقیقی از مکانیزم تحولات خاورمیانه بدست نمیدهد. این بدین معنی نیست که موقعیت انحصاری دلار فاقد اهمیت استراتژیک برای آمریکا است. اما معادله مورد بررسی بسیار بغرنجتر از آن است که نظریه «جنگ های پترودلار» متصور میباشد. تا آنجا که به بورس نفت ایران مربوط میشود، همکاری اتحادیه اروپا با آمریکا برسرمسئله بحران هسته ای ایران و یکپارچه شدن مواضع آن با آمریکا حاکی آز آن است که از دید اتحادیه اروپا، دربرخورد با ایران ملاحظاتی به مراتب مهمتر از رقابت یورو و دلار مطرح است، مانند حفظ امنیت عرضه نفت و جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای. در مجموع، در شرایط کنونی سرنوشت بورس نفت ایران و امنیت ملی کشور بیش از آنکه درخطر رویارویی دلار و یورو باشد، توسط ناهنجاری ساختار اقتصادی کشور و سیاست های نسنجیده در زمینه مدیریت داخلی و سیاست خارجی کشور تهدید میشود.بورس نفت ایران، در صورت موفقیت، میتواند نقش مثبتی درشفاف سازی و اصلاح ساختار اقتصادی و تجاری ایران ایفا نماید. این امر میتواند ورود کشور به بازارهای بین المللی را تسهیل کرده و جذب سرمایه گذاری خارجی ودستیابی به تکنولوژی پیشرفته صنعت نفت را آسانتر سازد. در زمینه فرآورده های نفتی و گاز، بورس نفت میتواند کشور را از ارزش افزورده بیشتری برخوردارکند، موجب افزایش تولید ناخالص ملی گردد و موقعیت ژئواستراتژیک ایران را در منطقه و اقتصاد جهانی تحکیم و تقویت نماید. اما انجام این امر بر پایه یک سیاست خارجی بحران زا تقریبا غیر ممکن خواهد بود. موفقیت بورس نفت ایران بیش از هر چیز مستلزم اصلاح و شفاف سازی ساختار اقتصادی و حکومتی کشور و عقلائی کردن سیاست خارجی آن است.این نوشتار در چهار بخش تنظیم شده است. بخش های اول و دوم به ارائه و بررسی متن سیاسی و مبانی اقتصادی نظریه «جنگ های پترودلار» اختصاص داده شده اند. بخش سوم به بررسی نقدهای این نظریه میپردازد. بخش چهارم بررسی کوتاهی است از تاریخچه، مزایا وچالشهای بورس نفت ایران.1. متن سیاسیبر اساس نظریه انگدال، پس از جنگ جهانی دوم آمریکا و به تبع آن نظام مالی و اقتصاد جهانی سه دوره تاریخی را تجربه کرده اند که دارای ویژگیهای متفاوتی میباشند. این دوره ها عبارتند از:• دوره 1945 – 1971• دوره 1971 – 1999• دوره 1999 تا کنوندر جولای 1944، بمنظور تثبیت شرایط اقتصادی و سیاسی جهان، نمایندگان 44 کشور جهان در کنفرانس «برتون وودز» در هتل مانت واشنگتن واقع در ایالت همپشایر آمریکا اقدام به تاسیس بانک جهانی و صندوق بین المللی پول نمودند و با پذیرش دلار آمریکا به عنوان ارز بین المللی به قیمت ثابت «سی و پنج دلار برابر یک اونس طلا» نظام پولی جدیدی را برای اقتصاد جهانی بوجود آوردند که به سیستم «Bretton Woods Gold Exchange» معروف میباشد. این سیستم تا سال 1971 دوام یافت. طی این دوره دولت آمریکا با استفاده از امکانات بانک جهانی و صندوق بین المللی پول نقشی کلیدی در بازسازی ژاپن و اروپا ایفا نمود و در مقابل، کشورهای مزبور هژمونی دلار بر اقتصاد جهانی را پذیرفتند.در سال 1967 اولین آثار بحران در نظام پولی «برتون وودز» پدیدار گردید. با تکمیل بازسازی ژاپن و اروپای غربی، این کشورها به رقیبی برای آمریکا در اقتصاد جهانی تبدیل شدند. همزمان، ادامه جنگ ویتنام هزینه سنگینی را بر اقتصاد آمریکا تحمیل نمود. تحت تاثیر عوامل فوق اطمینان خاطر جامعه جهانی به دلار متزلزل گردید، به نحوی که تعدادی از کشورها از بانک مرکزی آمریکا خواستند تا بر اساس ضوابط نظام «برتون وودز» دلار آنها را به طلا تبدیل کند. این روند برای چند سال ادامه یافت و در سال 1971 با تقاضای بریتانیا برای تبدیل 3 بیلیون دلار از ذخیره ارزی خود به طلا به مرحله بحرانی رسید. در اثر این بحران در آگوست 1971 دولت نیکسون رابطه ثابت دلار با طلا را به حالت تعلیق درآورد و دلار را شناور کرد. این اقدام عملا به نظام «برتون وودز» پایان داد. دوره دوم با پایان یافتن سیستم «برتون وودز» آغاز شد. پایان این سیستم موجب پیدایش تورم شدید در اوایل دهه 70 و افت ارزش دلار گردید. در چنین شرایطی برخی ازکشورهای عضو اوپک برآن شدند تا نفت خود را به جای دلار بر پایه سبدی از ارزهای مختلف قیمت گذاری کنند تا از افت قدرت خرید درآمد حاصل از فروش نفت خود جلوگیری نمایند. این امر موجب کاهش تقاضا برای دلار و تضعیف بیشتر آن شد، به نحوی که در صورت ادامه دلار را در یک بحران عمیق فرومیبرد. بمنظور جلوگیری از این تحول، دولت نیکسون با دولت عربستان سعودی وارد مذاکره شد تا این کشور را متقاعد سازد که به قیمت گذاری و فروش نفت به دلار ادامه دهد. همزمان قیمت نفت در سال 1974 نزدیک به چهار برابر شد. موافقت عربستان سعودی به عنوان بزرگترین تولید کننده اوپک با ادامه قیمت گذاری و فروش نفت به دلار، از یکسو، و افزایش قیمت نفت، از سوی دیگر، موجب شد تا اوپک امر قیمت گذاری نفت بر پایه سبدی از ارزهای مختلف را رها کند و سیستم قیمت گذاری و فروش نفت به دلار را ادامه دهد. در اثر این تحولات تقاضا برای دلار شدیدا افزایش یافت و موقعیت دلار به عنوان ارز بین المللی مجددا تثبیت گردید. کشورهای جهان برای خرید نفت نیازمند دلار بودند و کشورهای تولید کننده نفت دلار مازاد خود را در کشورهای غرب به ویژه آمریکا سرمایه گذاری میکردند. برای اداره منظم شرایط جدید، در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
موضوع :
نفش دلار در تجارت بین الملل
استاد :
جناب آقای دکتر آریا
تهیه کنندگان :
محمد آرزو فر
فرشته فتحی
در آمدپس از حمله آمریکا به عراق و اشغال نظامی این کشور در سال 2003، این نظریه از سوی برخی نظریه پردازان مطرح گردید که دلیل اصلی حمله آمریکا به عراق، نه مبارزه با تروریسم جهانی بود و نه جلوگیری ازدستیابی عراق به سلاح های هسته ای، بلکه هدف آمریکا حفظ هژمونی دلار بر اقتصاد جهان بود که با موفقیت یورو و تصمیم صدام حسین مبنی بر فروش نفت عراق به یورو به خطر افتاده بود. از این منظر، اقدام نظامی آمریکا نه تنها فروش نفت عراق را به عرصه دلار بازگرداند بلکه به سایر کشورهای عضو اوپک نیز نشان داد که آمریکا قیمت گذاری و فروش نفت به ارزی جز دلار را نخواهد پذیرفت. همچنین، با این حرکت آمریکا حضور نظامی خود را در منطقه تقویت نمود تا در صورت اقدام مشابهی از سوی ایران بتواند مجددا با استفاده از نیروی نظامی، هژمونی دلار را حفظ نماید. از این دیدگاه، ایران با فروش نفت به یورو و اقدام به ایجاد بورس نفت ، اکنون هدف حمله نظامی آمریکا است و مانند عراق، مسئله بحران هسته ای پوششی برای اجرای این برنامه است. نوشته حاضر کند وکاو مختصری در این نظریه است. بررسی حاضرحاکی از آن است که نظریه «جنگ های پترودلار»، گرچه در پاره ای از واقعیت های اقتصادی ریشه دارد، اما در مجموع مبالغه آمیز است و تصویر دقیقی از مکانیزم تحولات خاورمیانه بدست نمیدهد. این بدین معنی نیست که موقعیت انحصاری دلار فاقد اهمیت استراتژیک برای آمریکا است. اما معادله مورد بررسی بسیار بغرنجتر از آن است که نظریه «جنگ های پترودلار» متصور میباشد. تا آنجا که به بورس نفت ایران مربوط میشود، همکاری اتحادیه اروپا با آمریکا برسرمسئله بحران هسته ای ایران و یکپارچه شدن مواضع آن با آمریکا حاکی آز آن است که از دید اتحادیه اروپا، دربرخورد با ایران ملاحظاتی به مراتب مهمتر از رقابت یورو و دلار مطرح است، مانند حفظ امنیت عرضه نفت و جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای. در مجموع، در شرایط کنونی سرنوشت بورس نفت ایران و امنیت ملی کشور بیش از آنکه درخطر رویارویی دلار و یورو باشد، توسط ناهنجاری ساختار اقتصادی کشور و سیاست های نسنجیده در زمینه مدیریت داخلی و سیاست خارجی کشور تهدید میشود.بورس نفت ایران، در صورت موفقیت، میتواند نقش مثبتی درشفاف سازی و اصلاح ساختار اقتصادی و تجاری ایران ایفا نماید. این امر میتواند ورود کشور به بازارهای بین المللی را تسهیل کرده و جذب سرمایه گذاری خارجی ودستیابی به تکنولوژی پیشرفته صنعت نفت را آسانتر سازد. در زمینه فرآورده های نفتی و گاز، بورس نفت میتواند کشور را از ارزش افزورده بیشتری برخوردارکند، موجب افزایش تولید ناخالص ملی گردد و موقعیت ژئواستراتژیک ایران را در منطقه و اقتصاد جهانی تحکیم و تقویت نماید. اما انجام این امر بر پایه یک سیاست خارجی بحران زا تقریبا غیر ممکن خواهد بود. موفقیت بورس نفت ایران بیش از هر چیز مستلزم اصلاح و شفاف سازی ساختار اقتصادی و حکومتی کشور و عقلائی کردن سیاست خارجی آن است.این نوشتار در چهار بخش تنظیم شده است. بخش های اول و دوم به ارائه و بررسی متن سیاسی و مبانی اقتصادی نظریه «جنگ های پترودلار» اختصاص داده شده اند. بخش سوم به بررسی نقدهای این نظریه میپردازد. بخش چهارم بررسی کوتاهی است از تاریخچه، مزایا وچالشهای بورس نفت ایران.1. متن سیاسیبر اساس نظریه انگدال، پس از جنگ جهانی دوم آمریکا و به تبع آن نظام مالی و اقتصاد جهانی سه دوره تاریخی را تجربه کرده اند که دارای ویژگیهای متفاوتی میباشند. این دوره ها عبارتند از:• دوره 1945 – 1971• دوره 1971 – 1999• دوره 1999 تا کنوندر جولای 1944، بمنظور تثبیت شرایط اقتصادی و سیاسی جهان، نمایندگان 44 کشور جهان در کنفرانس «برتون وودز» در هتل مانت واشنگتن واقع در ایالت همپشایر آمریکا اقدام به تاسیس بانک جهانی و صندوق بین المللی پول نمودند و با پذیرش دلار آمریکا به عنوان ارز بین المللی به قیمت ثابت «سی و پنج دلار برابر یک اونس طلا» نظام پولی جدیدی را برای اقتصاد جهانی بوجود آوردند که به سیستم «Bretton Woods Gold Exchange» معروف میباشد. این سیستم تا سال 1971 دوام یافت. طی این دوره دولت آمریکا با استفاده از امکانات بانک جهانی و صندوق بین المللی پول نقشی کلیدی در بازسازی ژاپن و اروپا ایفا نمود و در مقابل، کشورهای مزبور هژمونی دلار بر اقتصاد جهانی را پذیرفتند.در سال 1967 اولین آثار بحران در نظام پولی «برتون وودز» پدیدار گردید. با تکمیل بازسازی ژاپن و اروپای غربی، این کشورها به رقیبی برای آمریکا در اقتصاد جهانی تبدیل شدند. همزمان، ادامه جنگ ویتنام هزینه سنگینی را بر اقتصاد آمریکا تحمیل نمود. تحت تاثیر عوامل فوق اطمینان خاطر جامعه جهانی به دلار متزلزل گردید، به نحوی که تعدادی از کشورها از بانک مرکزی آمریکا خواستند تا بر اساس ضوابط نظام «برتون وودز» دلار آنها را به طلا تبدیل کند. این روند برای چند سال ادامه یافت و در سال 1971 با تقاضای بریتانیا برای تبدیل 3 بیلیون دلار از ذخیره ارزی خود به طلا به مرحله بحرانی رسید. در اثر این بحران در آگوست 1971 دولت نیکسون رابطه ثابت دلار با طلا را به حالت تعلیق درآورد و دلار را شناور کرد. این اقدام عملا به نظام «برتون وودز» پایان داد. دوره دوم با پایان یافتن سیستم «برتون وودز» آغاز شد. پایان این سیستم موجب پیدایش تورم شدید در اوایل دهه 70 و افت ارزش دلار گردید. در چنین شرایطی برخی ازکشورهای عضو اوپک برآن شدند تا نفت خود را به جای دلار بر پایه سبدی از ارزهای مختلف قیمت گذاری کنند تا از افت قدرت خرید درآمد حاصل از فروش نفت خود جلوگیری نمایند. این امر موجب کاهش تقاضا برای دلار و تضعیف بیشتر آن شد، به نحوی که در صورت ادامه دلار را در یک بحران عمیق فرومیبرد. بمنظور جلوگیری از این تحول، دولت نیکسون با دولت عربستان سعودی وارد مذاکره شد تا این کشور را متقاعد سازد که به قیمت گذاری و فروش نفت به دلار ادامه دهد. همزمان قیمت نفت در سال 1974 نزدیک به چهار برابر شد. موافقت عربستان سعودی به عنوان بزرگترین تولید کننده اوپک با ادامه قیمت گذاری و فروش نفت به دلار، از یکسو، و افزایش قیمت نفت، از سوی دیگر، موجب شد تا اوپک امر قیمت گذاری نفت بر پایه سبدی از ارزهای مختلف را رها کند و سیستم قیمت گذاری و فروش نفت به دلار را ادامه دهد. در اثر این تحولات تقاضا برای دلار شدیدا افزایش یافت و موقعیت دلار به عنوان ارز بین المللی مجددا تثبیت گردید. کشورهای جهان برای خرید نفت نیازمند دلار بودند و کشورهای تولید کننده نفت دلار مازاد خود را در کشورهای غرب به ویژه آمریکا سرمایه گذاری میکردند. برای اداره منظم شرایط جدید، در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 44
سالانه میلیاردها دلار در آمریکا صرف مراقبتهای بهداشتی می شود در عوض آنها از مراقبان بهداشتی انتظار دارند تاغ بگویند که چگونه این پولها صرف شده و چه نتیجه ای حاصل می شود .
از آنجائیکه نرخ قدیم مراقبتهای بهداشتی ، سرعتی بیش از همه نرخهای تورم ، افزایش می یابد ، مشتریان و سیاستمداران متقاضی کاهش خرید مراقبتهای بهداشتی ، اختصاص دقیقتر منابع محدود و شواهدی دال بر اینکه مراقبتهای داده شده دارای کیفیت مناسبی هستند می باشند .
بنابراین فشار مالی تحمیل از خارج سازمان ، موسسات مراقبتهای بهداشتی را مجبور می اسازد تا توجه بیشتری را به مقوله بهره وری در سالهای اخیر داشته باشند . پرستاری یکی از سرویسهای مراقبتهای بهداشتی است که در معرض ارزشیابی بهره وری قرار دارد . نه تنها پرستاری مشتمل بر بزرگترین گروه از مراقبین بهداشتی است بلکه 50% یا حتی بیشتر از بودجه عملیاتی موسساتی نظیر بیمارستان ها و خانه های پرستاری ( بهداشت ) را به خود اختصاص می دهد . لذا با توجه به اندازهخ و تعداد سرویسهای پرستاری و احتمالاً به خاطر برداشت بودجه و تقسیم شدن آن ، بودجه کاهش یافت زیرا درصد کاهش بودجه در پرستاری مقایسه با کاهش در پارلمانهای کوچک دیگر ناچیز به نظر می رسد .
همچنین تعریف و اندازه گیری و بهره وری پرستاری بعنوان بالاترین اولویت برای بسیاری شده است (8) .
تعریف بهره وری
الف- در اقتصاد و صنعت :
معمولاً بهره وری به صورت نستاده تقسیم برداده مشخص می شود . (24)
بهره وری =
بهره وری به وسیله راههای مختلفی اندازه گیری می شود ، معمولترین شیوه آن اندازه گیری آمار بهره وری کار می باشد .
بهره وری کار از طریق ارزش دلاری ستاده به ساعت صرف شده توسط فرد برای تولید یک ستاده می باشد .
اما این فاکتور ساده داده/ستاده برای بررسی دلایل ممکن برای افزایش یا کاهش کارایی نسبت به ارزش کار یا اینکه چقدر کارکنان به سختی کار می کنند نارسا است لذا یک معیار بهره وری کامل می تواند برای محاسبه توزیعداده ها نسبت به کار مورد استفاده قرار گیرد .
ب- تعریف بهره وری در مراقبت های بهداشتی و پرستاری
پیدا کردن تعریفی در بهره وری برای مراقبت بهداشتی پیچیده تر از تعیین کار یا تماتمی عوامل آشکاری است که بایستی برای اندازه گیری داده ها1 به تنهایی مورد استفاده قرار بگیرند . بنابراین این سوال باقی می ماندکه چه عاملی بایستی به عنوان داده در نظر گرفته شود .
بعلاوه موضوع قابل بحث بعدی این است که چگونه ستاده2 را بایستی اندازه گیری کرد .
داده ها شامل کار،مواد و تجهیزاتی است که در تولید سرویسها مورد استفاده قرار می گیرند (8) در مورد واحد پرستاری،داده ها معمولاًشامل ساعات پرسنل،هزینه های صرف شده برای وسایل،هزینه های تعمیرات وغیره می باشد.
ما اندازه گیری این داده ها به راحتی انچه به نظر می رسند نمی باشند.پرسنل پرستاری به
عنوان مثال،گروه همسانی نیستند و حتی سطح اموزش،تجربه و مهارتهای انها با هم متفاوت است.(25)و(8).
از طرفی ساعات مراقبت بیمار مورد استفاده ترین شاخص بهره وری در سازمانهای بیمارستانی است(26).
سا لیوان به نقل از فلد شتاین (1971)می گوید:همانگونه که تعیین داده نسبتاًمشکل است،تعیین ستاده در مراقبت بهداشتی حتی مشکلتر به نظر می رسد. معمولاً ستاده بیمارستانی اغلب به صورت روزهای بستری بیماری ، تعداد کل روزهای بستری بیماران در یک زمان معین (8) همچنین در بیانی دیگر ستاده در مراقبت از بیمار ، معمولاً به صورت ساعات یا روزهای مراقبت اعمال شده برلای بیمار بیان می شود (25)
2-1-1-2- اندازه گیری بهره وری در پرستاری
کارترا به نقل از جینگیر استاگرز می گوید : مدیران پرستاری این نکته را درک کرده اند که اگر نتوانند چیزی را اندازه گیری می کنند ، نمی توانند آنرا اداره کنند(16) اخیراً از راههای زیادی برای ارزشیبابی بهره روی سرویسهای پرستاری استفاده می شود . اگرچه برخی از این روشها تعریف مشخصی از بهره وری را بعنوان نسبت ستاده به داده مشخص نمی کنند ، ولی اطلاعات مهمی را برای مدیر پرستاری درباره کارایی ارائه مراقبتهای پرستاری فراهم می کنند . در ادامه شش فرمول اندازه گیری بهره وری لیست خواهند شد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
بیش از 3 میلیارد دلار گل و گیاه
در جهان مبادله میشود
اشاره:
در فرآیند جهانی شدن اقتصاد و تجارت، افزایش سهم در تجارت از طریق رشد صادرات به بازارهای بینالمللی یکی از اهداف مهم اقتصادی کشورهای مختلف میباشد که پویایی رشد و توسعه اقتصاد ملی را به دنبال دارد. تلاش برای نفوذ در بازارهای قابل دسترس، مهمترین بخش فعالیت بنگاههای اقتصادی را تشکیل میدهد و کشورهایی که بتوانند بازارهای مصرف را به خوبی شناسایی و پایگاههای تولیدی - صادراتی خود را تقویت کنند، بهطور قطع میتوانند سهم روزافزونی در تجارت جهانی بهدست آورند.
یکی از بازارهای پرتحرک در تجارت بینالمللی، بازار گل و گیاه است که سالانه بیش از چند میلیارد دلار انواع گل و گیاه در آن مبادله میگردد. به دست آوردن سهم مناسب از این بازار میتواند در تحرک اقتصادی کشورهای صادرکننده نقش مهمی ایفا کند.
در این مقاله به بررسی وضعیت تجارت جهانی گل و گیاه و کشورهای عمده فعال در این تجارت (از بعد صادرات و واردات) میپردازیم.
کشورهای اروپایی از حدود یک قرن پیش تلاش جدی در خصوص تولید و تجارت گل و گیاه آغاز کردند.
براساس آمارهای موجود، آمریکا، هلند، ژاپن و ایتالیا در سال 1993 حدود 63 درصد تولید جهانی گلهای گلدانی را به خود اختصاص دادند. در همین حال چهارده کشور جهان با عرضه 50 میلیارد شاخه گل به بازارهای مصرف، بخش عمده تولید و تجارت گلهای شاخهای را در این سال به خود اختصاص دادند.
برای دستیابی به بازارهای جدید، نمایشگاههای گوناگون گل و گیاه هر ساله در جهان برگزار میشود که نهتنها توجه دستاندرکاران تولید و تجارت گلها و گیاهان به خود را جلب میکند، بلکه استقبال عمومی مردم را به دنبال دارد.
بر اساس اطلاعات دریافتی از شبکههای اطلاعرسانی رایانهای، شش کشور عمده صادرکننده گیاهان تزیینی عبارتند از: آمریکا، هند، چین، آفریقای جنوبی، هلند و فیلیپین. سهم هر یک از این کشورها در بازار جهانی در سال 1997 به ترتیب 68/25، 59/20، 55/8، 98/6، 74/3 و 5/3 درصد بود.
در همین حال بازارهای عمده برای این کشورها، اتحادیه اروپا، آمریکا، مکزیک، کانادا، ژاپن، سوییس، لهستان و فدراسیون روسیه بودهاند. (امریکا هم در زمینه صادرات و هم در بخش واردات گیاهان تزیینی، بازار مهمی است.)
تقریبأ 71/36 درصد صادرات گیاهان تزیینی جهان در سال 1997 در بازار اتحادیه اروپا جذب شد و پس از آن آمریکا با 27/22 درصد، مکزیک با 20 درصد، کانادا با 75/4 درصد، ژاپن با 47/4 درصد، سوییس با 86/2 درصد، لهستان با 75/1 درصد و روسیه با 03/1 درصد قرار داشتند که بازارهای عمده خریدار گیاهان تزیینی بودند. البته در فهرست واردکننده این نوع گیاهان نام کشورهای هنگکنگ، اسلواکی، نروژ، عربستان سعودی، تایلند، مجارستان، مالزی، چین، برزیل، سریلانکا، کره جنوبی، استرالیا، اسراییل، آرژانتین و... نیز به چشم میخورند که در ردیفهای بعدی قرار دارند و از بازارهای قابل گسترش و نفوذ تلقی میشوند.
ارزش واردات گیاهان تزیینی اتحادیه اروپا در 1997 حدود 34 میلیون دلار بود که نسبت به رقم 3/33 میلیون دلار سال ماقبل رشد ناچیزی داشت، اما در مقایسه با ارزش واردات 7/21 میلیون دلاری سال 1993 به میزان 6/56 درصد رشد داشت. ارزش واردات گیاهان تزیینی مکزیک در فاصله سالهای 96-1993 نزدیک به سه برابر شد و از حدود 7 میلیون دلار به 5/18 میلیون دلار رسید. ارزش واردات گیاهان تزیینی مکزیک در سال 1994 به میزان 6/10 میلیون دلار و در سال 1995 بیش از 18 میلیون دلار ثبت شد. (ارزش واردات گیاهان تزیینی مکزیک در سال 1997 اعلام نشده است.)
در همین حال واردات گیاهان تزیینی کانادا از 9/2 میلیون دلار در سال 1993 به 4/4 میلیون دلار در سال 1997 و ارزش واردات ژاپن در این زمینه از 6/2 به 1/4 میلیون دلار در همین مدت افزایش یافت. سوییس نیز در سال 1997 گیاهان تزیینی به ارزش 6/2 میلیون دلار وارد کرد که از سطح واردات 2/3 میلیون دلاری سال قبل کمتر، لیکن از 5/2 میلیون دلار سال 1993 بیشتر بود.
در بخش گل و غنچه گل بریده شده برای زینت به صورت تازه، بازار جهانی وسیعی در اختیار کشورهای صادرکننده گلهای شاخهای میباشد. تنها در سال 1997 بیش از 8/1 میلیارد دلار گل شاخهای در میان کشورهای جهان مبادله شد. کلمبیا، هلند، اکوادور، اسراییل، کنیا و تایلند شش کشور عمده صادرکننده گل شاخهای در این سال بودند. سهم کلمبیا در بازار جهانی گلهای بریده شده به 44/33 درصد، هلند به 85/15 درصد، اکوادور به 82/9 درصد، اسراییل به 28/9، کنیا به 57/6 درصد و تایلند به 45/3 درصد رسید.
آمریکا با واردات 52/40 درصد از واردات جهانی گلهای شاخهای، عمدهترین واردکننده گلهای شاخهای بود. پس از آن اتحادیه اروپا با 2/32 درصد، سوییس با 1/8 درصد، ژاپن با 8/7 درصد، اسلواکی و هنگکنک هر یک با یک درصد ارزش واردات گلهای شاخهای، بازارهای عمدهای برای صادرکنندگان گلهای شاخهای بودند. در فهرست واردکنندگان گلهای شاخهای، همچنین کشورهای سنگاپور، آرژانتین، استرالیا، لهستان، برزیل، مجارستان، عمان، عربستان سعودی، تایلند، چین و کره جنوبی نیز به چشم میخورند که ارزش واردات آنها کمتر از یک درصد واردات جهانی گلهای شاخهای است.
ارزش واردات گلهای شاخهای آمریکا در سال 1997 به 4/732 میلیون دلار، اتحادیه اروپا به 3/582 میلیون دلار، سوییس به 147 میلیون دلار، ژاپن به 8/140 میلیون دلار، کانادا به 7/51 میلیون دلار، نروژ به 28 میلیون دلار، روسیه به 2/25 میلیون دلار، اسلواکی به 5/18 میلیون دلار و هنگکنگ به 18 میلیون دلار رسید.
ارزش واردات گلهای شاخهای آمریکا از سطح 4/456 میلیون دلار در سال 1993 به 3/503 میلیون دلار در سال 1994 و سپس به 4/604 میلیون دلار در سال 1995 و 8/679 میلیون دلار در سال 1996 افزایش یافت. روند واردات گلهای شاخهای آمریکا در سالهای 97-1993 همواره سیر صعودی داشت.
ارزش واردات گلهای شاخهای اتحادیه اروپا نیز تا سال 1996 سیر صعودی داشت و از 8/417 میلیون دلار در سال 1993 به حداکثر 9/601 میلیون دلار در سال 1996 رسید، اما در سال 1997 اندکی کاهش داشت.
واردات سوییس از 131 میلیون دلار در سال 1993 با سیر صعودی به حدود 170 میلیون دلار در سال 1996 افزایش یافت، اما در سال 1997 با کاهش روبهرو شد و به 147 میلیون دلار رسید.
در خصوص واردات ژاپن نیز آمارهای منتشره نشان میدهد که سیر صعودی تا سال 1995 تداوم داشت و ارزش واردات گلهای شاخهای این کشور از حدود 155 میلیون دلار در سال 1993 به حداکثر 8/211 میلیون دلار در سال 1995 رسید. اما پس از آن تنزل یافت و به 1/166 میلیون دلار در سال 1996 و سپس به 7/140 میلیون دلار در سال 1997 رسید.
از جنبة مقداری واردات گلهای شاخهای آمریکا در سال 1994 به حداکثر 6/690 میلیون شاخه گل، اتحادیه اروپا در سال 1997 به حداکثر 9/130 میلیون شاخه، سوییس در سال 1997 به حداکثر 5/14 میلیون شاخه، استرالیا در سال 1997 به حداکثر 26 میلیون شاخه و کانادا در همین سال به حداکثر 3/14 میلیون شاخه رسید.
علاوه بر گیاهان تزیینی و گلهای شاخهای، در تجارت جهانی گل و گیاه، انواع درختچهها، نباتات زنده و ریشه آنها، خزهها، قلمههای ریشه نکرده گیاهان و گلها و غنچههای خشک و زینت شده نیز مبادله میگردند.
بر اساس اطلاعات دریافتی از شبکههای اطلاعرسانی رایانهای در سال 1997 بیش از 74 میلیون دلار درختچه گل رز در بین کشورها مبادله گردید. هلند با 32 درصد، آمریکا با 48/13 درصد، کانادا با 91/8 درصد، لهستان با 6 درصد،اسراییل با 4/5 درصد و آلمان با اختصاص 26/4 درصد از واردات جهانی درختچه رز به خود، سهم بارزی در تجارت جهانی این گیاه داشتند.