لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
مقدمه
یک اختلال یادگیری، اختلالی عصب زیست شناختی است که از یک مشکل جدی در خواندن، حساب کردن و یا کلمهبندی نوشتن به وجود میآید که انتظار نمیرود به یک فرد عادی نسبت داده شود. یک اختلال یادگیری نه یک اختلال یادگیری است ونه به وسیله ی یک اختلال هیجانی ایجاد میشود. اگر درست ارزیابی نشود تأثیر بالقوهای روی عملکرد ناسازگارانهی فرد دارد و در حوزههای چندگانهی زندگی ضعف ایجاد مینماید. وقتی فردی مظنون به اختلال یادگیری میشود، یک ارزشیابی عصب روانشناختی تواناییها ضروری است تا منبع مشکل را به علاوه در حوزههای توانایی عصب روانشناختی تعیین کند که میتواند به عنوان پایهای برای فنون جبرانی و اختیارات درمانی باشد.
اختلال یادگیری چیست؟
یک اختلال یادگیری1 به وسیله متخصصان بهداشت روانی و پزشکی به عنوان یک اختلال عصب زیست شناختی و یا اختلال پردازش زبان تشخیص داده شده که به وسیله عملکرد مغز به وجود آمده است. یکی از پیامدهای ناکارآمدی مغز شیوهای که افراد مبتلا به اختلال یادگیری اطلاعات را کسب کرده و پردازش میکنند که از عملکرد عادی و قابل انتظار برای کودک یا بزرگسالی که میتواند بدون مشکل جدی یاد بگیرد، متفاوت است. یک اختلال یادگیری ممکن است از لحاظ علمیدر حوزههای شناسایی کلمه، ادراک خواندن، حساب کردن، استدلال کردن، هجی کردن ویا کلمهبندی نوشتن به وجود آید. یک اختلال یادگیری غالبا وابسته به عملکرد غیرعادی مغز به علاوه در حوزه گفتار است. یک اختلال یادگیری که در زمینه علمیتشخیص داده شده است ممکن است در زمینههای دیگر نیز اختلال ایجاد کند. به طور مثال فعالیتهای روزمره یک فرد در خانه ممکن است از ناتوانی بالقوه حافظه، استدلال و یاحل مساله تاثیر بگیرد و وابسته به مشکل عصب زیست شناختی باشد. به علاوه ممکن است تاثیر نامطلوبی بر ارتباطات اجتماعی بگذارد زیرا که ضعف فرایند شناختی فرد باعث میشود که او در فکر کردن و یارفتار دچار اشتباه ویا دچار کج فهمیرفتار دیگران گردد.
اختلالات یادگیری ممکن است با حالتهای مختلف ADHD (اختلال بیش فعالی همراه به نقص توجه)، اختلالات رفتاری، ناتواناییهای حسی یا دیگر شرایط کلینیکی یا عصبشناختی هم زیستی داشته که شامل بیماریهای سلولهای داسی شکل، دیابتها، کموزنی در هنگام تولد، جراحی قلبی نئوناتال، سرطان خونی، تورم لنفاوی حاد و هیدرو سفالها میشود1.
با وجود این به علت ضعف عملکرد و یا مشکلات اجتماعی، مبتلا بودن به اختلال یادگیری باعث افسردگی واضطراب میشود. اما این اختلال نه یک اختلال یادگیری است و نه به وسیله ی یک اختلال هیجانی به وجود میآید2.
ریشههای اختلال یادگیری
انواع زیادی از عملکردهای غیرعادی مغز وجود دارند که میتوانند منجر به یک اختلال یادگیری شوند که تاکنون تغییرات و علل آن شناسایی و طبقهبندی نشدهاند. به طور مثال نارساخوانی از اختلالات یادگیریای است که روی خواندن و هجی کردن تأثیر میگذارد. تحقیقات نشان داده است که عملکرد غیر عادی مغز در پردازش زبانی- شنیداری(مثل پردازش صداشناسی نامگذاری سریع اتوماتیک) در تعداد زیادی از افراد مبتلا به نارسا خوانی دیده شده است3.
شواهدی وجود دارد که نشان میهد که نامگذاری اتوماتیک و سریع و پردازش صدایی هسته ی پردازشهایی هستند که مهارتهای خواندن را پیش بینی میکنند1.
گرچه بعضی افراد درسیستم دیداری مغزشان ساختار متفاوتی دارند2. تأثیرات نواقص ویژه ی دیداری بر روی یادگیری ممکن است به مهارتهای دیگر بسط یابد. اختلال ریاضی اختلال یادگیری ای است که روی محاسبه ی ریاضیات و حل مساله تأثیر میگذارد. تحیقات گوناگونی در حال انجام است که تعیین میکند انواع مختلف عملکرد غیر عادی مغز است که منجر به اختلال یادگیری میشود. تحقیق اختلال ریاضی که از تصویر عصبی استفاده میکند به گستردگی تحقیق نارساخوانی نیست. ولی به هر حال مطالعات عصب شناختی به وضوح انواع ناکارآمدیهای مغز را به اثبات رسانده است3.
نیاز به ارزشیابی مناسب ملاکهای تشخیص یک اختلال یادگیری همزمان با تغییر تدابیر آموزشی و یافتههای تحقیق تغییر میکنند. با وجود اینها این حقیقت که یک اختلال یادگیری نمایانگر عملکرد غیرعادی مغز است
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
اختلالات مربوط به کروموزوم های جنسی
سندرم های زیر شناخته شده ترین سندرم های همراه با اختلالات کروموزوم های جنسی هستند.
سندرم ترنر
شایعترین اختلال کروموزومی در انسان می باشد. اما حدود 98% از تخم های گشنیده شده با این اختلال سقط خواهند شد و 2% باقی مانده که متولد می شوند، حدود یک در 10000 تولد زنده دختر هستند. این نوزادان در معرض خطر بالائی برای مرگ در دوران نوزادی می باشند. بیمارانی که از این سندرم رنج می برند دخترانی هستند با غدد جنسی رشد نکرده که به جای 46 کروموزوم 45 کروموزوم دارند. کروموزوم جنسی آن ها به جای xx به شکل xo است (در اینجا O نشان دهنده کروموزوم غایب است). چنین وضعیتی حاصل جدا نشدن (Non-disjunctive) کروموزوم جنسی است. از نظر بالینی بیماران کوتاه قد و نازا بوده، آمنوره اولیه دارند و اغلب به سایر ناهنجاری های مادرزادی شامل کوارکتاسیون آئورت، انسداد شریان ریوی، ناهنجاری های کلیوی و عقب ماندگی ذهنی مبتلا هستند. احتمال بروز سندرم ترنر با افزایش سن مادر، افزوده نمی شود.
/
سندرم کِلاین فِلتر
یکی از آناپلوئیدی های شایع کروموزوم های جنسی است. شیوع آن یک در هزار تولد زنده نوزادان پسر می باشد و ظاهراً با افزایش سن مادر برمیزان بروز آن افزوده می شود. بیماران مردان غیرطبیعی هستند که یک کروموزوم y و تعداد بیشتری کروموزوم x دارند (xxxy , xxy) ولی 22 جفت کروموزوم اتوزومالشان عادی است. تظاهرات اصلی این بیماری به صورت زیر است : مردان خواجه ای هستند که بیضه آن ها غیرفعال است. در مایع منی، اسپرمی وجود ندارد و موهای صورت، زیربغل و زهار بسیار کم هستند این بیماران مبتلا به ژینکوماستی و عقب ماندگی ذهنی می باشند.
سندرم (xyy)
مردانی هستند که یک کروموزوم y اضافه دارند. گزارش شده است که این مردان رفتارهای ضد اجتماعی بیشتری خواهند داشت. این مردان بلند قد (بیشتر از 185 سانتی متر) و اغلب دارای اختلال شخصیتی شدید هستند. وقوع این سندرم یک در هزار تولد زنده پسر است. این اختلال با افزایش سن مادر افزایش می یابد.
سندرم xxx
زنانی هستند که یک x اضافه دارند. این زنان نازا نبوده و فنوتیپ خاصی را از خود نشان نمی دهند. اما هر چه مقدار کروموزوم های x اضافی بیشتر شود احتمال عقب ماندگی ذهنی و ناهنجاری های مادرزادی مثل دستگاه تناسلی غیرطبیعی، رحم و واژن خوب رشد نکرده هم بیشتر می شود. میزان بروز این اختلال با افزایش سن مادر افزوده می شود.
بیماری های مندلی (Mendelian Disease)
به نام های اختلالات تک ژنی یا اختلالات تک مولکولی هم نامیده می شوند. گروهی از بیماری ها هستند که به واسطه حضور ژن جهش یافته ایجاد می شوند. جهش ژنی باعث می شود که اطلاعات مربوط به آن ژن تغییر کند. در این صورت آن ژن، یا پروتئین های ناقص تولید می کند و یا اصلاً پروتئینی تولید نمی کند و کمبود همین پروتئین باعث ایجاد علائم بیماری خواهد شد. جهش ژنی ممکن است از نسلی به نسل دیگر منتقل گردد و یا به صورت خود بخود در سلول زایا (اسپرم یا تخمک) ایجاد شود که در این صورت جهشی که در سلول زایای پدر یا مادر رخ داده است خود را در تمام سلول های بدن فرزند بروز می دهد.
اختلالات تک ژنی از پدر و مادر به فرزندان قابل انتقال هستند. سه الگوی وراثت ممکن است رخ دهد. اتوزومال غالب، اتوزومال مغلوب و وابسته به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن .doc :
اختلالات هویت جنسی
«هویت جنسی(Gender Identity)» بازتاب احساس مردانگی یا زنانگی فرد است. هر کودکی تاسن 2-3 سالگی باور محکمیدر مورد مرد یا زن بودن خود پیدا میکند و راحت و قاطع میگوید:«من یک پسرم» یا «من یک دخترم» اما حتا اگر رشد جنسی او طبیعی هم باشد، حس نرینگی یا مادینگی فرد کامل نیست و باید رشد و تکامل یابد.
هویت جنسی بر اساس زیست شناسی افراد بنا میشود، از آموزههای اجتماعی اثر میپذیرد و برای این که به دوام و ثبات دست یابد، به گذشت زمان نیاز دارد.
هویت جنسی به طور ضمنی به معنای وجوه فیزیولوژیک رفتار مرتبط با مردانگی یا زنانگی است. اما باید بین جنسیت اچتماعی و جنسیت بیولوژیک(زیست شناختی) تمایز و تفاوت قائل شد؛ هرچند در اغلب موارد، این دو با یکدیگر متناسب و هماهنگ هستند، یعنی مردان رفتار مردانه و زنان رفتار زنانه از خودنشان میدهند. ولی گاه در مواردی چون مبحث ما جنسیت و هویتجنسی بایکدیگر در تعارض و تضادند.
ویژگیهای جسمانی از جنسیت زیست شناختی فرد بر میآید اما این به تنهایی هویت جنسی را شکل نمیدهد. در پیدایش هویت جنسی، سر مشقهای بی شمار اجتماع نقش دارند، سرمشقهایی از همبازیها، پدر و مادر، خواهر و برادر، آشنایان، آموزگاران و دیگر روابط اجتماعی – فرهنگی ساری و جاری.
به طور معمول، افراد با جنسیت بیولوژیک خود، همانندسازی میکنند اما همیشه این گونه نیست. گاه مغز و روان مردانه در پیکری زنانه اسیر میشود و سه بار شایع تر از آن، مغز و روان زنانه در کالبدی مردانه فریاد بر میآورد!
چرا که هویت جنسی تنها از وضعیت مردانه یا زنانهی دستگاه تناسلی خارجی کودک پدید نمیآید. عوامل ژنتیک، به ویژه از بسته شدن نطفه تا هفتهی ششم زندگی جنینی و نگرشهای پدر، مادر و خانواده و فرهنگ پیدا و پنهان اجتماع پیرامون ، بی شک اثر گذار است.
«نقش جنسی»، رفتار بیرونی است که اعلام عمومیجنسیت محسوب میشود و بازتاب احساس درونی شخص در مورد هویت جنسی اش است. نقش جنسی انتقال شمای مرد بودن یا زن بودن به دیگران است: هویدا شدن هویت جنسی ذهنی.
اغلب «هویت جنسی» و «نقش جنسی(Gender Role) » با یکدیگر هماهنگ هستند. زنی که حسی از زن بودن دارد، دیدگاه خودش را با رفتار زنانه به جهان انتقال میدهد و مردی که خودش را مرد میداند، کردار مردانه دارد. از این رو، نقش جنسی، هر رفتار و گفتاری است که شخص برای نشان دادن اندازهی مرد بودن یا زن بودن خود ابراز میکند.
پس، سخن نخست آن که «هویت جنسی» و «نقش جنسی» از بنیاد میبایست از جنسیت بیولوژیک(زیست شناختی) و آناتومیک (کالبدی) تمایز داده شود. جنسیت کاملاً محدود و منحصر به ویژگیهای تشریحی و فیزیولوژیکی است که «ظاهر» مردانه یا زنانه برای فرد پدید میآورد.
اما افتراق «گرایش جنسی (Sexual Orientation) » نیز از مفهوم هویت جنسی مهم است. گرایش جنسی، به موضوع یا هدف تکانههای جنسی اشاره دارد و بیانگر تمایل جنسی – شهوانی فرد برای جنس مقابل (Heterosexual)، جنس موافق (Homosexual) یا هر دوست (Bisexual) و بستگی به این دارد که کشش فرد به ایجاد رابطه با کدام جنس بوده و خواهد بود.
اختلال هویت جنسی(Disorder Gender Identity) در پسرها بیشتر است و نسبت پسر به دختر از 6 به 1 تا 30 به 1 متفاوت است.
نرینگی (مردانگی) بستگی به اثر هورمونهای مردان (آندروژنها) در دوران جنینی دارد.
تستوسترون روی نورونهایی از مغز که در نرینگی (مردانگی) مغز در مناطقی از جمله هیپوتالاموس نقش دارند، اثر میکند. مطالعات اخیر تفاوتهایی را در مغز افراد دچار Transsexualism مرد به زن نشان داده است. در این افراد هستههای هیپوتالاموس وهستهقرمز مغزشان کوچکتر از دیگر مردان و در قد و قوارهی هستههای مغز زنان بوده است. امابه جز این عوامل بیولوژیک، عوامل روان شناختی و اجتماعی نیز بر پیدایش هویت جنسی مؤثرند. از نظر فرهنگی نقشهای جنسی مشخص است. از پسرها انتظار نمیرود که دخترانه رفتار کنند و از دخترهاهم رفتار پسرانه پذیرفتنی نیست. این نقشها آموخته میشوند، هرچند این یک واقعیت است که برخی پسرها مزاج ظرفی و حساسی دارند و برخی دخترها پرخاشگر و پرانرژیاند.
چگونگی روابط مادر با کودک در نخستین سالهای زندگی در برقراری هویت جنسی اهمیت فوقالعادهای دارد. در خلال این سالها، مادران به طور طبیعی کودکان را از هویت جنسی شان آگاه کرد و سبب میشوند که آنها جنسیت خود را بپذیرند و بدان افتخار کنند. اما مادر خشن، کنترل کننده و بیارزش کننده میتواند در رشد و شکلگیری هویت جنسی کودک اختلال پدیدآورد. برخی کودکان ممکن است با این پیام روبرو شوند که اگر هویت جنس مقابل را داشتند، از ارزش بیشتری برخوردار بودند. مشکلات هویت جنسی گاه در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن .doc :
رابطه اختلالات ریتم قلب و ورزش
جهت بررسی احتمال حضور بیماران مبتلا به آریتمی در فعالیتهای ورزشیلازم است که موارد مختلفی به شرح ذیل مد نظر قرار گرفته شوند:
1- در صورت وجود کاردیومیوپاتی، نوع و شدت آن
2- شکل آریتمی، منشا آن (فوق بطنی یا بطنی ) حداکثر تعداد ضربان قلبحین آریتمی، مدت حمله، علائم همراه، تناوب و عودها
3- احتمال پسرفت یا تشدید حمله آریتمی
4- میزان پاسخ آریتمی به دارو
5- نوع و شدت درگیری قلب وجریان خون در فعالیت ورزشی
کمپلکسهای زودرس دهلیزی و بطنی(PAC،PVC)
بررسی PVC ,PAC وابسته به عامل ایجاد آنها و وضعیت زمینهای قلب میباشد.
PAC , PVC را میتوان در بیش از 60 درصد افراد بالغ و سالم مشخص نمود. این کمپلکسها معمولا بدون علامت و خوشخیم هستند اما در بیماران مستعد قادرند تاکی آریتمیفوق بطنی حملهای ایجاد نمایند اغلب PACها اختلال بالینی ایجاد نمیکنند و نیاز بهدرمان ندارند.
موارد توصیه :در PVC و PAC ساده فرد مجاز به انجام تمامی فعالیتهای ورزشی میباشد. PVC با شدت بالاتر نیاز به بررسی دقیق علت زمینه ای دارد.
مواد منع: تمام ورزشهای مسابقه ای در کلاسهای 5-3 به خصوص وقتی تناوبو تعداد آنها با فعالیت بدنی افزایش مییابد باید ممنوع گردند.
توجه: در انواع خفیف PVC وPAC فعالیت ورزشی حتی در سطح مسابقهایمجاز است اما در شدتهای بالاتر احتمالا فعالیتهای غیرشدید و غیر حرفهای زیرحداکثر (کمتر از 70 درصد ظرفیت هوازی) و در صورت لزوم با درمان دارویی، مجاز است.
فیبریلاسیون دهلیزی (AF)
این آریتمی شایع،به صورت فرمهای حملهای و مداوم دیده میشود و ممکناست در اشخاص طبیعی در استرسهای روحی یا بعد از عمل جراحی، فعالیت عضلانی یا مسمومیتحاد با الکل ظاهر شود. همچنین در بیماران قلبی ریوی که هیپوکسی حاد (کاهش اکسیژن خون)، هیپر کاپنی (افزایش دیاکسیدکربن خون) واختلالات متابولیک یا همودینامیک پیدا میکنند، تولید میشود.
AFمداوم معمولا درمبتلایان به بیماری قلب و عروق مخصوصا رماتیسمقلبی، بیماری دریچه میترال غیر روماتیسمی،ASD (سوراخ بین دهلیزی)و... شایع است. این آریتمی ممکن استیکی از علایم تیروتوکسیکوز باشد. احتمال انجام فعالیت ورزشی در AF وابسته به عاملزمینهای آن، وضعیت همودینامیکی و سرعت ضربان بطنی میباشد.
موارد توصیه: ورزشهای هوازی و مهارتی در صورتی که تعداد ضربان بطنکم بوده و به خوبی با درمان کنترل شود و فعالیت ورزشی عامل افزایش شدید در ضرباننباشد مجاز است. همچنین این موضوع در مورد یک حمله AF تا زمانی که از نظرهمودینامیکی به خوبی تحمل شود صدق میکند.
موارد منع: باید از ورزشهای مسابقهای پرهیز شود. به خصوص اگر عاملزمینهای آن بیماری ارگانیک قلبی باشد. ورزشهای بی هوازی و قدرتی نیز ممنوع است.
بحث: ورزشهای مهارتی حتی در سطح مسابقهای تا مدتی که فرد در محیطخطرناک قرار نگرفته است، مجاز است ورزشهای هوازی نیز میتواند به شکل اولیه و در سطحزیر حداکثر (60 درصد ظرفیت هوازی) و سه بار در هفته انجام گیرد.
فلوتر دهلیزی
فلوتر دهلیزی معولا در بیماران مبتلا به بیماران ارگانیک قلبی دیده میشود. ممکن است به صورت دائمی باشد و یا حملهای که معمولا یک عامل مساعد کننده مانند پریکاردیت عامل آن است. در اکثر موارد اگر فلوتر بیش از یک هفته ادامه داشته باشد بهفیبریلاسیون دهلیزی تبدیل خواهد شد. معمولا از نظر همودینامیک بخوبی تحمل نمیشودزیرا تعداد ضریات دهلیز سریع است، همچنین تعداد ضربان بطن بالا بوده و جهت کنترل انبا مشکل روبرو هستیم. لذا انجام فعالیتهای ورزشی در این بیماران قابل پیشنهاد نیستهر چند ممکن است فعالیت فیزیکی و ورزشی در فردی که حمله تک فلوتر دهلیزی که از نظرهمودینامیکی به خوبی تحمل شده دارد و در بیمار نشانهای از وجود کاردیومیوپاتی وسندرم ولف پارکینسون - وایت موجود نیست مجاز باشد.
موارد توصیه: منع و بحث شبیه به فیبریلاسیون دهلیزی است.
تاکیکاردی حملهای فوق بطن:
عامل عمده در تولید PSVT (که قبلا موسوم به تاکیکاردی حملهایدهلیزی بود) اختلال عملکردی در هدایت و تحریکناپذیزی گروه AV و یا وجود راههای فرعیدهلیزی بطنی میباشد. بررسیهای الکتروفیزیولوژیک نشان داده است که مکانیسم اصلیاکثر تاکیکاردیهای فوق بطنی حملهای جریان ورد مجدد است. بر پایه وضعیت عمومی قلبیو بالینی بیمار، مشخصه بالینی این آریتمیها وابسته به تعداد ضربان بطن و تعداد ومدت حملات میباشد. تعداد ضربان طنی، مدت حمله و وضعیت پایهای قلب، تحملهمودینامیکی را تعیین میکند. لذا تاکیکاردی با تعداد ضربان قلب پایین در بیماردارای بیماری دریچهای با میوکارد به خوبی تحمل نمیشود و یک تاکیکاردی با تعدادضربان قلب بالا میتواند در یک بچه یا فرد جوان بدون بیماری ارگانیک قلبی به خوبی تحمل شود.
موارد توصیه:
ورزشهای هوازی یا مهارتی مجاز است. مشروط بر اینکه حمله تاکیکاردی، کثیرالوقوع نباشد، بیشتر از 30 ثانیه طول نکشد، باعث ضربان قلب سریع (بیش از 110 درصدحداکثر ضربان قلب با توجه به سن یا حداکثر ضربان قلبی که طی استرس تست محدودشده به وسیله علائم به آن نائل شده است) نشود. به شکل مشخص به وسیله فعالیت ایجاد میشود وبه وسیله درمان دارویی بهبود یابد.
موارد منع: ورزشهای قدرتی و غیر هوازی
بحث:
ورزشهای هوازی باید در سطح سطح زیر حداکثر (60 درصد ظرفیت هوازی) انجامشود. جهت قضاوت در رابطه با جواز انجام فعالیتهای ورزشی مسابقهای توصیهمیشودمایعات داخل حفره ای الکتروفیزیولوژیک برای مشخص کردن راههای فرعی مخفی انجامشود. اگر مدرکی دال بر وجود چنین راهاهای وجود نداشت راههایی فعالیتهای ورزشی مسابقهای مشروط بر اینکه فرد را در محیطهای خطرناک قرار ندهد مجاز خواهد بود.
سندرم تحریک زودرس (سندرم ولف - پارکینسون - وایت): در این مواردفعالیتهای ورزشی غیرحرفهای میتواند فقط در بیماران بدون علامت و بدون بیماریارگانیگ قلبی اجرا شود. بیماران بدون علامت برای حضور در ورزشهای مسابقهای باید تحتمطالعات کامل الکتروفیزولوژیک قرار گیرند.
تاکی کاردی بطنی
تاکی کاردی بطنی میتواند به اشکال و انواع مختلف بالینی ایجادشود. تاکی کاردی بطنی معمولی، بدترین تظاهر بالینی را دارد. به علت آنکه معمولا تعدادضربان قلب بالا و اثرات همودینامیکی مشخص ایجاد مینماید و معمولا همراه بابیماریهای ارگانیک قلبی مانند کاردیوپاتی ایسکیمیک یا کاردیومیوپاتیها میباشد لذافعالیتهای ورزشی در آنها توصیه نمیشود. نوع خاص VT (چرخش نوکها) نیز میتواند عاملفیبریلاسیون بطنی باشد. لذا مشخصات آن شبیه VT معمولی یا حتی بدتر میباشد.
VTهای آهسته نیز وجود دارد که در بیماران جوان، بدون علائمکاردیومیوپاتی و با کاهش اتوماتیسم گره سینوسی در اثر افزایش تون واگ ایجاد میشود. این نوع VT معمولا خوش خیم به حساب آمده و منعی در فعالیت ورزشی برای آن نیست. همچنین VTهای غیر مداوم به خوبی از نظر همودینامیک تحمل میشوند. VTهای غیر مداوممعمولا دورهای بوده، تعداد ضربان بیشتر از 150-130 نمیشوند، تمایل به بدتر شدنندارد. با کوشش ناپدید میشود و لزوما همراه با کاردیومیوپاتی نیست. در این موارد درصورت عدم وجود بیماری ارگانیک قلبی تحت درمان ضدآریتمی، فعالیت ورزشی با درگیریقلبی عروقیکم تا متوسط (فعالیتهای ورزشی هوازی زیر حداکثرارگانیک در 60 درصد ظزفیت هوازی وورزشهای مهارتی) میتواند مجاز باشد.
برادی آریتمیها
برادی کاردی (کاهش ضربان قلب) و بلوک سینوسی- دهلیزی: گره سینوسی در شرایط طبیعی، مولد غالب ضرفان قلب است زیرا ضربانات (شارژ داخلی ) آن سریعتر از سایر پیس میکرهای قلبی است. تغییر ضربانات این گره در اثر تحریک سیستم عصبی اتونومیک سبب بالا رفتن ضربان قلبی در جریان فعالیت و کاهش آن در موقع استراحت و خواب میشود. بالا رفتن ضربانات سینوسی به علت افزایش تونوس سمپاتیکی توسط رسپتورهای بتا آدرنرژیک و یا کاهش تونوسسمپاتیک از طریق رسپتورهای موسکارینی صورت میگیرد. در افراد بالغ ضربانات سینوسی طبیعی در شرایط عادی 100-60 عدد در دقیقه و تاکی کاردی (افزایش ضربان قلب) سینوسی بیش از 100 عدد دردقیقه اطلاق میشود.
برادی کاردی خفیف تا متوسط و حتی شدید: با تعداد کمتر از 40 ضربه دردقیقه – به طور شایع در ورزشکاران مشاهده میشود ولی به طور خیلی نادر ایجاد مشکل مینماید.
اما ایجاد برادی کاردی مشخص در جوانان یا افراد بزرگتر توصیه نمیکنند و افرادی که علائمی مانند سنکوب دارد و یا حتی حملهای شبیه آن وضعیتی کاملامتفاوت دارد. وجود علائم مشخص سندرم سینوس بیمار و سندرم برادی کاردی تاکی کاردی عوامل دلسرد کننده جهت انجام فعالیتهای ورزشی میباشد.
بلوکهای دهلیزی بطنی AVBlock
بلوکهای دهلیزی بطنی معمولا به بلوک درجه یک، دو، و سه تقسیم میشود. بلوک AV دورهای درجه یک و دوم قبل از هیس، یافته شایعی در میان ورزشکاران استقامتی با سطح آمادگی بالاست و همچنین ممکن است در بچهها و جوانان ظاهرا سالم وبدون علامت در معاینات قبل از ورزش مشاهده شود. در این اختلال شیوه بررسی شامل مواردزیر است.
1- سایقه کلینیکی: عدم وجود حمله سنکوب یا پره سنکوب، عدم سابقه فامیلی برادی آریتمی، بلوک AV یا اختلالات هدایتی داخل بطنی
2- ECG با تحریک غیر تهاجمی و تست دارویی
3- تست ورزش: ناپدید شدن AVBlock، افزایش ضربان قلب به حد کافی
4- هالتر مانیتورینگ
موارد توصیه
در بلوک درجه یک و دو با وجود بررسیهای فوق تمام فعالیتهای ورزشی حتی در سطح مسابقهای مجاز است. در AVB فعالیتهای هوازی و مهارتی در سطح غیر حرفهای مشروط به اینکه فعالیت درجه بلوک را تحت تاثیر قرار ندهد مجاز است.
در موارد بلوک کامل مادرزادی AV فعالیتهای هوازی مهارتی در سطح غیرحرفهای میتواند اجرا شود، وباید توجه شود که این فقط در مواردی است که بیماروضعیت کلینیکی و همودینامیکی خوبی داشته باشد.
موارد منع: ورزشهای بیهوازی و قدرتی بخصوص وقتی که خطر برخورد بدنیوجود دارد. بایستی در بیماران با AVB ارگانیک ممنوع شود
بحث: تمام فعالیتهای ورزشی میتواند به وسیله بیماران بدون علامت مبتلا به AVBlock فانکشنال انجام شود به علت آنکه ممکن است تعدادی از مبتلایان به این بیماری با افزایش شدت فعالیت ورزشی، مبتلا به حمله سنکوب شده یا درجه بلوک انهابدتر شود. در بیماران با AVBlock ارگانیک ورزشهای مهارتی حتی در سطح مسابقه میتواندانجام شود. و فعالیتهای هوازی فقط باید در سطح اولیه و زیر حداکثر (50 60-درصد حداکثرهوازی) سه بار در هفته انجام شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن .doc :
« اختلالات رفتاری در کودکان»
فاطمه سلطانی علویق- کارشناس آموزش ابتدایی
کودکی که به دنیا می آید عالی ترین و کامل ترین امکانات رشد را داراست. او در بهترین حالت خود آفریده شده است و آمادگی و ظرفیت آن را دارد که به شایسته ترین وجه پرورده شود و به برترین کمالات دست یابد.
کافی است عادی به دنیا بیاید و خانواده و محیطی مناسب در اختیارش باشد تا ببالد و رشد و نمو کند و جایگاه والای خویش را در این جهان بیابد.
اما زندگی خانوادگی و محیط بهداشتی، آموزشی، اجتماعی و فرهنگی بسیاری از مردم جهان چنان است که دستیابی به چنین مقصودی را دشوار و گاه امکان ناپذیر می سازد. محدودیت های محیط زندگی گروهی از کودکان چنان زیاد است که بقای آنان نیز ناممکن می گردد.
مشکلات عاطفی و رفتاری کودکان نیز که نتیجه اجتناب ناپذیر فقر، نابسامانی های خانوادگی و کاستی های آموزشی و اجتماعی است شدیدا مانع رشد و بالندگی و وصول آنان به کمالاتی است که در خلقت شان مقدر شده است.
متاسفانه اکثر ما به درستی نمی دانیم که هرگاه فرزندانمان از امکانات رشد و پرورش صحیح برخوردار باشند، چه زندگی متعالی در انتظارشان است.
ما غالبا غافل از آنیم که سعادت و کمال کودکانمان در گرو رشدیافتگی ما بزرگسالان است. بسیاری از ما هنوز هم چنین تصور نادرستی در ذهن داریم که گویا کودکان وقتی به دنیا می آیند از همان اول برخی خوب و برخی بدند، بعضی شرور و بعضی نجیبند، گروهی خوش اقبال و گروهی بدبختند.
ما غالبا فرزندان خود را به دلیل خطاها و اختلال ها و ناسازگاری هایشان محکوم می کنیم یا به باد ناسزا و تنبیه می گیریم و فراموش می کنیم که به جای آن باید خطاها و ندانم کاری های خودمان را دلیل بروز مشکلات آنان بدانیم.
واقعیت های زندگی خانواده ها حاکی از آن است که بسیاری از آنان آشنایی کافی در زمینه رشد و پرورش فرزندانشان را ندارند. فراوانند کودکانی که تحت سرپرستی ناقص یکی از والدین به سر می برند و یا نابسامانی های خانوادگی، نظیر مناقشات پدر و مادر با اعتیاد پدر و سرپرست خانواده و یا به ویژه فقر فرهنگی و تربیتی اولیاء دشواری های بزرگی را در راه رشدشان ایجاد می کند.
گستره این نوع مشکلات به قدری وسیع است و چنان گروه بزرگی از کودکان در معرض مخاطرات روانی و فکری و اجتماعی قرار دارند که اتخاذ تدابیر همه جانبه مشاوره ای و مددکاری را اجتناب ناپذیر می سازد.
برای چنین منظوری ضروری است که علاوه بر ارائه خدمات گسترده روان شناسی و تعلیم و تربیتی در مدارس، مراکز مشاوره کودک و خانواده با امکانات کافی در شهرها و روستاهای بزرگتر ایجاد شود.
با توجه به مقدمات ارائه شده به ذکر چندین مورد از اختلالات رفتاری و روند پیشگیری و درمان این اختلالات می پردازیم.
ناخن جویدن در کودکان و شیوه های پیشگیری از آن
یکی از شایع ترین واکنش های نوروتیک ناخن جویدن است که در هر سنی و در همه گروه های اجتماعی دیده می شود اما بیشتر در سنین کودکی و اوایل بلوغ اتفاق می افتد و با افزایش سن نیز معمولا میزان و شدت آن کاسته می شود.طبق تحقیق «وکسلر» جویدن ناخن از 5 سالگی شروع می شود و کم کم در 10 تا 15 سالگی به شدت خود می رسد ولی اکثر مبتلایان را کودکان 9 الی 11 ساله تشکیل می دهند. غالبا در سنین نوجوانی فرد متوجه عادات نامطلوب خود می شود. جویدن ناخن در دخترها بیشتر از پسرها است و گاهی در یک خانواده همه افراد مبتلا به آن می شوند.
جویدن ناخن بر خلاف انگشت مکیدن در سر فرصت انجام نمی گیرد بلکه نشانه دلواپسی، اضطراب یا ترس مثلا از امتحان، تنبیه و ... است. اغلب کودکان قبل از امتحان و بزرگسالان در اتاق انتظار ناخن هایشان را می جوند.
روان شناسان عقیده دارندکودکانی که انگشتان خود را می مکند اکثرا، آرام و بی خیالند ولی آنهایی که ناخن های خود را می جوند، بی قرار، مضطرب و دارای انرژی زیاد هستند و حتی در خواب آرامش ندارند، جنب و جوش زیادی دارند و دندان های خود را به هم می سایند، فریاد می کشند و خشم و عصبانیت در آنان به مراتب بیشتر دیده می شود. بعضی ها جویدن ناخن را حرکتی برای تخلیه هیجانات می دانند.
بر اساس بررسی های به عمل آمده سه علل در بروز ناخن جویدن مشهود است:
عصبانیت بیش از حد
دلواپسی و تضادهای فکری و مخصوصا قرار گرفتن کودک در موقعیت های حساس، ترس آور و ...
عادت.
بارها دیده شده است که با رفع اضطراب و ناراحتی، جویدن ناخن به کل از بین رفته و مجددا با پیدایش ناراحتی شروع شده است. این مساله در خانواده هایی که بین پدر و مادر اختلاف وجود دارد و یا برای تربیت کودکان از فحش و کتک استفاده می کنند بیشتر دیده می شود. برای درمان ناخن جویدن به جای توجه به جویدن ناخن باید به شخص مبتلا توجه کرد.
درمان:
تحقیر و تنبیه نکردن کودک به خاطر این عادت و بی تفاوت بودن نسبت به آن
اصلاح محیط ناامن خانوادگی
محبت و مهربانی بیشتر نسبت به کودک
سپردن کارهای هنری دستی در هنگام فراغت مثل کاردستی، نقاشی و ...
در موقع انجام تکالیف درسی بهتر است کودک مداد به دست داشته باشد و یا دروس حفظ کردنی را با مداد بنویسد.
تشویق و جایزه دادن به ازاء هربار ناخن کوتاه کردن جایزه ای که مورد علاقه کودک است به وی داده شود.
شب ادراری در کودکان و راه های پیشگیری از آن
شب ادراری یکی از شایع ترین علائم مشکلات هیجانی کودکان است. این رفتار در سنینی بی اختیاری ادرار که معمولا انتظار می رود کودک استفاده از توالت را آموخته باشد، اتفاق می افتد. کنترل ادراری در شب دیرتر حاصل می شود و 67 درصد از کودکان سه ساله، 75 درصد از کودکان چهار ساله، 80 درصد از کودکان پنج ساله و 90 درصد از کودکان هشت و نیم ساله ادرارشان را در شب کنترل می کنند. در بین پژوهشگران در مورد سنی که در آن عدم کنترل ادرار، اختلال به حساب می آید اختلاف نظر وجود دارد و از 3 الی 5 سال متفاوت است. تناوب خیس کردن نیز معیار دوم برای تشخیص این اختلال است که وجود دو نوبت شب ادراری در هر هفته برای کودکان 5 و 6 ساله و دست کم وجود یک نوبت شب ادراری برای کودکان بزرگتر لزوم ارائه درمان را نشان می دهد.
عوامل موثر بر ایجاد شب ادراری
در زمینه علل روانی ایجاد کننده شب ادراری می توان به مواردی اشاره نمود نظیر: استرس تضاد و کشمکش خانوادگی، بدرفتاری والدین با کودک، طلاق یا مرگ والدین، محرومیت از محبت مادری، احساس ناامنی و ناآرامی، فقدان ارتباط صمیمی بین کودک و والدین، رفتن کودک به مدرسه و جدا شدن از مادر، خستگی کودک، حالت های هیجانی شدید مثل ترس، شکست های پی در پی در کارهای منزل و مدرسه، تغییر محل سکونت، احساس خصومت نسبت به والدین و انتقام گیری از آنان.
درمان شب ادراری
سن فرد در درمان اهمیت بسیاری دارد هرچه درمان در سنین پایین تر انجام شود، نتیجه بهتری به بار خواهد آورد در مورد کودکان در بیشتر موارد کار کردن با والدین اولویت دارد.
در درمان شب ادراری باید همکاری فرد به خوبی جلب شود زیرا تا زمانی که خود فرد متقاعد و علاقه مند به درمان نشود و همکاری نکند، روش های درمانی در رفع شب ادراری موثر نخواهد بود.
امیدوار کردن فرد به نتایج درمان
عدم سرزنش و تنبیه کودک و علنی نکردن شب ادراری
تخلیه مثانه قبل از خواب و وادار کردن کودک در روز به نگه داری چند دقیقه ای ادرار
استفاده از تشک های زنگ دار
وادار کردن کودک به تمیز کردن خود و لباس کثیف شده
تشویق کودک در زمان هایی که شب ادراری نداشته است.
لکنت زبان در کودکان
در زمینه لکنت محققان تعاریف و تدابیر گوناگونی ذکر کرده اند. اما در اینجا به تعریف دکتر وان پیر که متداول ترین و جامع ترین تعریف راجع به لکنت است اشاره می کنیم:
وان پیر بر این باور است که لکنت زمانی پدید می آید که در جریان طبیعی گفتار وقفه ای ناگهانی و غیر طبیعی به واسطه تکرار صداها، هجاها، کلمات و حتی عبارات، کشیده گویی صداها و نیز میان پرانی صداها، هجاها و کلمات و گیر یا قفل شدن دهان ایجاد شود که بعضا با تیک های حرکتی همراه است.
بنابراین لکنت یک پدیده فوق العاده پیچیده روانی – حرکتی است که در روند طبیعی گفتار فرد بروز یافته و به شکل های خفیف، متوسط و شدید ظاهر می گردد. در یک جمله می توان گفت: لکنت، اختلال در گفتار است که به صورت لحظه ای و موقتی در جریان گفتار پیش می آید و لحظاتی بعد گفتار به شکل روان، سلیس ادا می شود.
علل لکنت زبان
اختلافات خانوادگی، داشتن پدر و مادر وسواسی و کمال جو.
سخت گیری والدین در نحوه صحبت کردن و سخن گفتن صحیح کودک، در قبائلی که کودک در پیشرفت کلامی تحت فشار نیست لکنت زبان وجود ندارد و اگر پدر و مادر بیش از اندازه دلواپسی از اشکالات تکلمی فرزند خود نداشته باشند اشکالات تکلمی از بین می رود.
طبق نظر بندورا لکنت زبان بر اثر تنبیه شدید از طرف والدین ایجاد می شود.
آشفتگی هیجانی ممکن است در کودکی که تازه شروع به آموختن تکلم نموده است، باعث لکنت شود.
اگر کودک در این مرحله مجبور شود که روشن و سلیس صحبت کند ممکن است دچار لکنت زبان گردد.
مطالعات رورشاخ درباره لکنت زبان نشان می دهد که عامل ارث هیچ گونه دخالتی نداشته و لکنت زبان ارتباط مستقیم با اختلالات عاطفی شخصیتی و نشانه های وسواسی داشته است.
همچنین فرضیه تسلط نیمکره ای بیان می کند که کودکان در نتیجه تعارض بین دو نیمکره مغز برای کنترل فعالیت ساختمان های تکلمی در معرض لکنت زبان قرار می گیرند و حاصل جمع بندی های جاری این است که احتمالا ژنتیک نیز در این مورد وجود دارد اما استرس های محیطی توام با این عامل به بروز لکنت منجر می گردد.
درمان لکنت زبان
خودداری از تنبیه و مسخره کردن کودک و اجازه مکالمه تا زمان پایان جمله یا جملات مورد نظر کودک نیز داده شود.
از کودک درخواست نمایید که آهسته و با آرامش صحبت نماید.
استفاده از مکالمات تلفنی جهت کاهش اضطراب مکالمه حضوری و تقویت گفتار
تحت فشار قرار ندادن کودک برای درست صحبت کردن.
قطع صحبت های کودک زمانی که کودک از ناهنجاری گفتاری خویش صحبت می کند.
برخورد ملایم و آهسته توأم با محبت و دادن زمان مکالمه بیشتر برای کودک.
مراجعه به افراد متخصص مانند گفتار درمان و مشاوران و روان درمان گران.
روزنامه اطلاعات 6/3/86