لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
مدیران آینده نگر
امروزه نفوذ پیشرفتهای حیرت انگیز فناوری اطلاعات و ارتباطات و بیوتکنولوژی*و نانوتکنولوژی**مرزهای اکثر کشورهای جهان را در نوردیده است. انقلاب جهانی فناوری در دهه های اخیر با تغییرات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فردی در سراسر جهان همراه بوده است. مانند انقلابهای کشاورزی و صنعتی در گذشته، این انقلاب فناوری نیز از پتانسیل دگرگون سازی کیفیت زندگی و طول عمر، تحول در کار و صنعت، تغییر و تبدیل ثروت، جابجایی قدرت در سطح ملتها و افزایش تنش و تعارض برخــــوردار است. دستاوردهای بشر در عرصه های مختلف علوم مانند بیوتکنولوژی، نانوتکنولوژی، فناوری مواد و فناوری اطلاعات و ارتبــــاطات به شناخت بیشتر بشر از ارگانیسم های زنده و چگونگی فعالیت، بهبود و کنترل آن تولید محصولات، قطعات و سیستم های ارزانتر، هوشمندتر، چندمنظوره، سازگار با محیط زیست، تغییر شیوه تولید و... منجر شده است. رهاورد بشر در دهه های اخیر بویژه شبکه جهانی اینترنت در مقوله فناوری ارتباطات باعث گردیده شیب منحنی رشد علم و فناوری در سالهای اخیر به شدت زیاد و به صورت یک منحنی متمایل به عمودی تبدیل گردد که نشان از کوتاهتر شدن هرچه بیشتر چرخه زمانی تولید علم است. بنابراین، ما در جهانی زندگی می کنیم که ویژگی بارز آن، 1 - تغییرات شتابان علم و صنعت 2 - غیرقابل پیش بینی بودن آینده است. این ویژگیها از اصول پارادایم نوین مدیـــــریت یعنی مدیریت در محیط پویا و بی ثبــــات و غیرقابل پیش بینی تبعیت می کند. حال این سوال مطرح است که مدیران در قبال این تغییرات شتابان محیطی چه وظایفی دارند؟ ضرورت آینده پژوهی و آینده نگری در مدیریت چیست؟ مدیران در محیطی که متغیرها به صورت غیرخطی و بسیار پیچیده بر همدیگر تاثیر می گذارند چه نقشی دارند؟ در دنیای رقابتی امروز، با سرعت روزافزون تغییرات تکنولوژیک، سیستم های علم و فناوری بایستی آمادگی لازم را برای پاسخ به تغییرات اقتصادی و اجتماعی داشته باشد. در این میان فرصتهای برنامه ریزی شده برای رسیدن به آینده باید وجود داشته باشد و نقش و جایگاه علم و فناوری در آینده باید در هر جــامعه ای به دقت بررسی شود. بحث آینده نگری فناوری پاسخی به نیازهای بخش مدیریتی در هر کشور است که با هدف روزآمد کردن دانش مدیریت در آن کشــور، سیاستگذاری، تصمیم گیری و تدوین استراتژی های بلندمدت ملی و فراملی برنامه ریزی می گردد. آینده نگری تلاشی سیستماتیک برای بررسی درازمدت آینده علم، فناوری، اقتصاد، محیط و جامعه به منظور شناسایی پدیده های نوظهور و حوزه های زیربنایی تحقیقات استراتژیک است که بیشترین منافع اقتصادی و اجتماعی را دربرداشته باشد. بنابراین، درجهان امروز آینده پژوهی و آینده نگری یک ضرورت است. پیش بینی می گردد که در هزاره سوم، زمینه برای مطالعات آینده نگر و آینده پژوهانه افزایش پیداکند و اندیشمندان احساس می کنند که گویی یک جاذبه مغناطیسی، تحولات پیرامون آنها را به سمت آینده سوق می دهد. محورهای دانش آینده نگری و آینده پژوهی عبارتند از: 1 - طراحی الگوهای مورد نظر؛ 2 – دستیابی به داده های جامع، دقیق و روز آمد3- تعیین راهکارهای مناسب برای رسیدن به الگوی طراحی شده؛ با به کارگیری این موارد می توان اقدامات سازمان یافته خود را برای تغییرات عمیق و گسترده و رسیدن به آینده آماده کرد. ازاین رو مدیران، بویژه مدیران اقتصادی کشور بایستی ضمن الــتـزام به تجهیز علم آینده شناسی و آینده نگری، هنر مدیریت در محیط بی ثبات و پویا و چگونگی برخورد با پدیده تغییر و بهره برداری از آن را بیاموزند. داشتن نگرش عمیق از تحولات شتابان محیطی و کلان نگری که حاصل توجه عمیق به آینده است نیاز مبرم مدیران اقتصادی است. مدیران قرن بیست ویکم منتظر نمی مانند تا فرصت به سراغ آنان برود بلکه تغییر سکه ای است که دو رو دارد که یک روی آن فرصت و روی دیگر آن تهدید است. مدیران عصر حاضر باید ضمن دارابودن توانایی شناسایی و بهره برداری از فرصتها، هنر تبدیل تهدید به فرصت را نیز بدانند. هنر بهره برداری از تغییر ناشی از انقلاب فناوری و بهره گیری از اطلاعات بهنگام مهمترین هنر مدیران امروز است. همه چیز درجهان درحال دگرگونی و تغییر است. به قول مایکل دل تنها چیز ثابت خود تغییر است. در این میان آشنایی با تئوری های اندیشمندان مدیریت بویژه آنان که در عرصه تغییر صاحب نظر هستند در کیفیت هدایت بنگاههای اقتصادی حائزاهمیت است. دوتن از این اندیشمندان و مدیران موفق چارلز هندی و گرو هستند که به ترتیب با بیان تئوری منحنی زیگمایی و نقطه چرخش راهبردی، مدیران را با چگونگی برخورد با پدیده تغییر و مدیریت تغییر با توجه به سمت وســـــوی آینده کسب و کار آشنا می سازند. اندی گرو در بیان نقطه چرخش راهبردی معتقد است هر کسب و کار در برخورد با محیط بی ثبات برسر دو راهی سقوط یا صعود و پیشرفت قرار می گیرد و نیروهای ششگانه مایکل پورتر را عامل برهم زدن تعادل و تغییر در نقطه چرخش راهبردی می داند. این نیروها عبارتند از: 1 – ارزیابی از توان رقیبان موجود؛ 2 – اطلاع از پتانسیل و توان خرید مشتریان؛ 3- نیـروی رقیبان پنهان؛ 4 - نیروی تامین کنندگان؛ 5 - نیروی سازندگان جانشین؛ 6 - نیروی تکمیل کنندگان. پورتر اشاره می کند که مدیران بایستی در این نقطه بتوانند سازمان را به سمت پیشرفت و ترقی هدایت کنند.
هر نظریهای به ما این امکان را میدهد تا جهان را از منظری تازه و متفاوت مشاهده کنیم. ظهور نظریههای جدید و افزایش آنها، بیش از آنکه نشانه نگاههای متفاوتی باشد که میتوان بر جهان افکند، نشانه تغییرات سریعی است که در جهان روی داده و از این رو ما را وادار کرده است تا جهان را از منظرهای دیگری بنگریم.
نظریههایی که امروزه از دل تکنولوژیهای نو و پیشرفته بروز و ظهور مییابند، برآمده از نگاه ویژهای است که جهان و آدمی را در تعامل با تکنولوژی مییابد. تعاملی که نه تنها رابطهای یک سویه میان را این دو تعریف میکند، بلکه هر دو را به شدت تاثیرگذار بر هم میداند.
بر اساس این نگاه ویژه، سیاستگذاری ، مدیریت و کنترل تکنولوژیها نیازمند ابزار و روشهای جدیدی است ،که آیندهنگاری یکی از این دسته ابزارها و روشها میباشد.
دوران کنونی را شاید بتوان عصر عدم قطعیت ها و تغییرات پرسرعت نامید. ما
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
مدیریت در جامعه آیندهنویسنده : پیتر اف. دراکرمترجم : غلامحسین خانقاییناشر : فرانوبت چاپ : چاپ اول پاییز 1383سید محمد باقری زاده
پیتر اف. دراکر در پیشگفتار خـــــود می نویسد: جامعه دچار تحولی بنیانی و اساسی شده، انقلاب اطلاعات تنها یکی از عوامل این تحول بود و شاید بتوان گفت که حتی نیرومندترین عامل هم نبود. عــــوامل جمعیت شناسی، دست کم به اندازه انقلاب اطلاعات اهمیت دارد. در حالی که انقلاب اطلاعات تنها اوج یک روند جاری بیش از یکصد ساله بود، کاهش جمعیت جوان یک تغییر جهت صددرصد و پدیده ای کاملاً پیش بینی نشده بود. ما با یک تغییر جهت صددرصد دیگر هم رو به رو هستیم، که عبارتست از کاهش مداوم موقعیت تولید کارخانه ای به عنوان فراهم کننده ثروت و شغل، تحــــول بی سابقه دیگر دگرگونی نیروی کار و تجزیه و ویرانی آن است.این تغییرات، به همراه تاثیرات و پیامدهای اجتماعی انقلاب اطلاعات، محورهای اصلی بحث این کتاب است و تغییرات مذکور هم اینک روی داده اند. در واقع، جامعه آینده هم اکنون وجود دارد.در واقع فرض و گزاره ای اصلی و زیربنایی همه فصول این کتاب این است که اهمیت تحولات اجتماعی در کامیابی و یا شکست یک سازمان و مدیریت آن، به احتمال زیاد بیشتر از رویدادهای اقتصادی خواهد بود. جامعه اطلاعاتی1 - آثار و نتایج انقلابی و واقعی انقلاب اطلاعات تازه دارد احساس می شود. ولی این آثار ناشی ازاطلاعات نیستند. ناشی از هوش مصنــوعی، تاثیر رایانه ها و پردازشها بر تصمیم گیری، سیاستگذاری نیستند. همه این نتایج ناشی از تجارت الکترونیک - ظهور انفجارگونه اینترنت به عنوان یکی از کانال های اصلی و شاید مهمترین کانال توزیع جهان گستر کالاها، خدمات و با کمال شگفتی، مشاغل مدیریتی و حرفه ای - هستند.این پدیده در حال تغییر و تحول بنیانی اقتصادها، بازارها و ساختار صنعت - کالاها، خدمات و جـــــریان آنها - طبقه بندی مصرف کننده، ارزشهای مصرف کننده و رفتار او و مشاغل و بازارهای نیروی کار شده است. اما آثار و نتایج این پدیده بر جوامع و امور سیاسی و از همه آنها مهمتر بر چگونگی نگرش ما به جهان و جایگاه خود در آن، احتمالاً حتی بیشتر هم خواهد بود. (21)نقش تجارت الکترونیک برای انقلاب اطلاعات نظیر راه آهن برای انقلاب صنعتی - پدیده ای کاملاً جدید، کاملاً بدون نمونه قبلی، کاملاً غیرمنتظره - است. و باز هم همـــــانند راه آهن در حدود دوقرن پیش، تجارت الکترونیک نیز در حال ایجاد یک ترقی و رونق ممتاز جدید است که به سرعت اقتصاد، جامعه و امور سیاسی را دگرگون می کند.(32)در جغرافیای ذهنی ایجاد شده تـــوسط راه آهن، انسان بر فاصله چیره شد. در جغرافیای ذهنی تجارت الکترونیک، فاصله اصلاً محو و نابود شده است. در این جغرافیای ذهنی فقط با یک اقتصاد و یک بازار رو به رو هستیم. (33)آنچه را که انقلاب اطلاعات نامیده ایم در واقع یک انقلاب دانش مدار است. عامل کلیدی در این فرایند نه الکترونیک، بلکه دانش ادارکی است. این سخن به معنای این است که کلید حفظ رهبری در اقتصاد و فناوری در شرف ظهور آینده به احتمال زیاد در حفظ موقعیت اجتماعی حرفه ای های دانش مایه و پذیرش اجتماعی ارزشهای آنها قرار دارد. دانشگران کلیدی و اصلی این کسب و کارها به طور قطع کماکان انتظار مشارکت مالی در بهره برداری از میوه های ناشی از کار خود را خواهند داشت. (49)2 - لابد این ضرب المثل دست اندرکاران منابع انسانــــــی را شنیده اید که می گویند شما نمی توانید یک دست را استخدام کنید، زیرا همیشه تمام بدن فرد استخدام شده به همراه دست او وارد مجموعه می شود. حالا این ضرب المثل را هم از من - دراکر - داشته باشید که شما نمی توانید فقط یک فرد را استخدام کنید. زیرا همواره همسر او هم وارد میـــدان می شود.چگـــــونه بهره برداری دانشگران را اندازه گیری کنیم. ما کار را با طرح سه پرسش از دانشگران شروع می کنیم. توانائیهای شما چیست و فعالیت خود را باید صرف چه کاری کنید؟ این سازمان باید توقع چه کاری را و در چه مدتی از شما داشته باشد؟ و برای انجام کار خود به چه اطلاعاتی نیاز دارید و چه اطلاعاتی به دیگران خواهید داد؟ (55)3 - ما در حال نوسازی سازمانها بر گرد اطلاعات هستیم، زمانی که مدیران عامل در مورد حذف سطوح مدیریتی و کاهش آنها به تعداد مطلوب صحبت می کنند، شروع به استفاده از اطلاعات به عنوان یک عنصر ساختاری می کنند. در بسیاری مواقع ما سریعاً به این واقعیت پی می بریم که بیشتر سطوح مدیریتی هیچ چیزی را مدیریت نمی کنند، بلکه تنها کار آنها تقویت علایم ضعیف صادره از بالا به پایین موسسه است. تصور می کنم بیشتر مدیران عامل نخستین قانون نظریه اطلاعات را در مورد اینکه هر رله ای صدای اضافی و زاید را دو برابر و پیام را
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
آینده مدیریت منابع انسانی
مقدمه به واسطه تغییر محیط کسب و کار، مدیریت منابع انسانی (HRM) ، نیز لزوماً باید تغییر کند. نظر به ضرورت پاسخگویی به تغییرات، پیش بینی محیط، تغییرات و اتخاذ تصمیمات اثرگذار درخصوص آینده، مدیریت منـــابع انسانی باید تغییر کند. آینده غیرقابل پیش بینی است و مشکل است تعیین کنیم که چه پیش خواهدآمد. از این رو انعطاف پذیری و کسب دانش کافی درجهت پاسخگویی به این عدم قطعیت ها مهم است. درحالی که مدیران منابع انسانی ارتباط خود را با توسعه فناورانه حفظ می کنند، ضروری است موضوعاتی که با نقشهای اصلی پرسنلی آنها مرتبط می شوند را با موضوعات عمومی کاری و اقتصادی ترکیب کنند. لازم به ذکر است که واحدها و مدیران منابع انسانی موفق، تاثیر استراتژیک مهمی بر سازمانهای متبوعشان دارند.
البته، نقشهای اصلی پرسنلی با مهمترین منابع سازمانی، یعنی نیروی کار، مرتبطند. اداره نقشهای مذکور یعنی به کارگماری، انتخاب، انتصاب، آموزش، توسعه و غیره تاثیرات مستقیمی در بــرگشت سرمایه سهامداران و بهره وری دارند. شرکتهای موفق به طور مستمر کارکنان بهره ور را جذب و حفظ می کنند.
موضوعهای پرسنلی در منابع انسانی
اولین نقش پرسنلی مدیران، استخدام کارکنان مناسب است. میزان سهولت این امر به عواملی بستگی دارد. شاید یکی از عوامل عمده، وضعیت بازار کار محلی باشد. در اواخر دهه 1990، نرخ بیکاری درحال تنزل، یک عامل کلیدی محسوب می شد و براین اساس رقابت برای جذب افراد مستعد، بالا بود. مدیران بایستی به سرعت به استخدام افراد مستعد می پرداختند یا درخصوص از دست رفتن نیروی کار مستعد ریسک می کردند. در وضعیت کنونی، این شرایط تغییریافته و یک شرکت ممکن است تعداد زیادی رزومه دریافت کند.
البته، این موضوع مسائل مختلفی را از این حیث که حوزه وسیعتری برای انتخاب به وجود آمده، به همراه خواهد داشت. در این راستا داشتن ساختارها و فرایندهایی مناسب به منظور ارزیابی تجارب و مهارتهای هر متقاضی و حصول اطمینان از انتخاب فرد مناسب از میان جمع کثیری از افراد واجد شرایط، مهم است. (مسمر، 2002). در این مورد فرض می شود که سازمان به فرایندی منظم و ساخت یافته برای شناسایی ویژگیها و مهارتهای موردنیاز مشاغلی متعهد است که درخصوص آنها تصمیم گیری می شود. توجه داشته باشید که در هر دوی این وضعیتها ما به فرایندهای ساخت یافته مراجعه می کنیم.
برخی مدیران تصور می کنند مهارتهای شخصی خاصی دارند که به آنها اجازه می دهد فرد مناسب را برای تصدی شغل موردنظر انتخاب کنند. این افراد تصور می کنند مهارتهای مذکور بر تجربه یا صرفاً احساس درونی آنها مبتنی هستند.
دادن اجازه به چنین مدیرانی درجهت اعمال رفتارهایی با این روشهای ناسالم، غیرعاقلانه یا شاید احمقانه باشد. نقش واحد منابع انسانی تحمیل قوانین در زمینه فرایند انتخاب، هم در ارائه پیشنهاد روشی منصفانه و یکسان برای عموم متقاضیان و هم درجهت حصول اطمینان از انتخاب بهترین فرد برای شغل موردنظر است.
پیش بینی نیازها و برنامه ریزی طبق آن از مقوله های مهم تلقی می گردد. فرایند استخدام می تواند نیازمند زمان قابل ملاحظه ای باشد و تصمیماتی که در وضعیتهای عجولانه اتخاذ شود، نتایج فاجعه آمیزی به همراه خواهد داشت. (مالینگ، 2001)
از آنجایی که در شرایط کنونی جهت گیری و حرکت اقتصاد بیشتر به سوی اقتصادی خدماتی و اطلاعاتی است، رقابت برای اشخاص واقعاً مستعد شدیدتر شده است: به عبارت دیگر، شاید به کارگماری و نگهداری چنین افرادی، مهمترین چالشی است که فراروی تجارت کنونی آمریکا قرار دارد. (ماریوت، 2001)
سازمانها و شرکتهای موفق آنهایی خواهند بود که توانایی جذب و حفظ کارکنان بسیار ماهر را دارند. در انجام چنین موضوع مهمی، این سازمانها باید قادر به مقایسه بین آنچه کارکنان می خواهند با آنچه که کارفرمایان مایل به دادن آن هستند، باشند. این دیدگاه مشارکتی نسبت به منابع انسانی از یک فهم و ادراک مشترک میان مدیران و مجریان منابع انسانی برمی آید. در این
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
اتوماسیون و روباتیک پلی بسوی آینده معادن
خلاصه :
اتوماسیون و روباتیک در معادن از جمله موضوعات بحث انگیز دو دهه گذشته محسوب می شود .
عده ای از متخصصین معدن معتقدند که اتوماسیون و روباتیک تهدیدی برای ادامه شغل آنان تلقی می گردد . شغلی که بیش از هزاران سال و با نقش موثر تجربه همراه بوده است . بعضی از دست اندرکاران معادن معتقدند بدلیل هزینه اولیه هرگز اینوع عملیات در معادن متداول نخواهند شد اما از سوی دیگر هر روز بر تعداد محققین و متخصصین که معتقدند استفاده از اتوماسیون و روباتیک در معادن بدلایل ایمنی ، سرعت در عملیات ، دسترسی به تولید بالا و کاهش هزینه عملیات اجتناب ناپذیر است اضافه می شود . این گروه معتقدند که آینده معادن صرفنظر از نوع و اندازه به دلایل فنی و اقتصادی باید به نوعی به سیستم معدنکاری هوشمند مجهز شود اتوماسیون و روبا تیک پلی است برای دسترسی به این هدف نه مانعی برای معدنکاران در این مقاله سیعی خواهد شد تا جنبه های مختلف این موردد بحث قرار گیرد .
1- مقدمه
اتوماسیون " Automation " ترکیبی است از دو کلمه "automatic" و Operation " و به معنی عمل کردن بدون عامل خارجی ( انسان ) یا با کمترین تاثیر عامل خارجی است . بعبارت دیگر اتوماسیون یعنی خودکار شدن عملیات ، اتوماسیون فاز پیشرفته ای نسبت به مکانیزاسیون تلقی می گردد ضمن آنکه به مکانیزاسیون وابسته است اما مکانیزاسیون نیست از سوی دیگر Robotic توصیف کننده دو کلمه Robot و Action است روبوت نوعی ابزار است که بر اساس فرامینی که بطور مکانیکی صادر می شود عمل می کند و روباتیک به خودکار شدن مکانیکی عملیات اطلاق می گردد .
امروزه مکانیزاسیون در معادن به مرحله ای رسیده است که به منظور بهبود در میزان تولید ، از ماشین آلات با ظرافت تولید بالا و در عین حال فوق العاده گرانقیمت و پیچیده استفاده می شود این ماشین آلات که از تکنولوژی پیچیده و پیشرفته ای برخوردارند نیاز به اپراتورهای ماهر دارند این در شرایطی است که عمق معادن زیاد و موقعیت ذخایر معدنی قابل استخراج بسیار دشوار و غیر قابل تصور حتی با ده سال قبل می باشد . اخیرا محققینی در استرالیا مشغول مطالعه بر طرحی از معدن روبازند که دارای عمق 1000 مترند {1}. این مشکلات تنها در مورد معادن سطحی وجود ندارد بلکه در معادن زیرزمینی بدلیل تولید کم و نا امن بودن موقعیت عملیات معدنکاری در قیاس با روش های استخراج معادن سطحی از حساسیت بیشتری برخوردار است مجموعه این عوامل ، مشکلات و موانع قانونی و اخلاقی را در پیش روی طراحان و مهندسین معدن قرار داده است . انتخاب مجموعه ای گرانقیمت از ماشین آلات و نیروی انسانی برای موقعیت کاری به شدت دشوار دغدغه های امروزی مسئولین معادن تلقی می شود .
در دو دهه گذشته سایر صنایع موفق آمیزی از اتوماسیون برای بهبود بهره وری خود استفاده کرده اند اما تجربیات اولیه در معادن بالاخص در سوئد و آمریکای شمالی نتایج مشابه ای را در بر نداشته است دلیل این امر آنست که در عملیات معدنکار همبستگی و یکپارچگی وجود ندارد . معدنکاری در محیطی انجام می گیرد که شرایط زمین شناسی آن غیر قابل پیش بینی و بشدت متغییر است در نتیجه برای موفقیت سیستم معدنکاری هوشمند مثب اتوماسیون نیاز به تخصیص بالا در شناخت عوامل زمین شناسی غیر قابل پیش بینی و غیر قطعی وجود دارد .
2-تجهیزات اتوماسیون :
روند توسعه تکنولوژی از بدو پیدایش انسان سه مرحله را طی کرده است ( 1 ) دوره ای که نسبتا طولانی نیز بوده است درا ین دوره که تا دوره رنسانس ادامه داشته عامل انجام کار نیروی انسانی بوده است ( 2 ) دوره مکانیزاسیون که عامل انجام کار نیروی موتور اما اجراء یا اپراتور ماشین همچنان انسان بوده است ( 3 ) دوران کنونی یا اتوماسیون که علاوه بر استفاده از نیروی موتور انجام یا بخش قابل توجه ای از کار بدون دخالت انسان انجام می گیرد . بطور اجمالی اتوماسیون سیستمی است که در آن برای بکار انداختن و استفاده از ماشین یا بخش های از ماشین از کامپیوتر یا ابزار دیگری استفاده می شود و در این عملیات نقش یا مشارکت انسان ناچیز یا حذف می شود کنترل دستگاه ، پردازش داده ، مقایسه ، محاسبه توسط کامپیوتر یا بزار مکانیکی انجام می گیرد . درجه اتوماسیون عملیات و بکارگیری ابزار اتوماتیک مثل کامپیوتر ، روبات به میزان سرمایه گذاری و جانشینی نیروی کار انسانی و شرایط عملیات یا معدن بستگی دارد . تا کنون اتوماسیون در آن واحدهای تولیدی موفق بوده که در آنها از نظر مکان ، زمان و شرایط تولید نوعی همبستگی وجود داشته است ( 2و 3 ) برای شرایطی مثل کشاورزی که کاشت ، داشت و برداشت در ز مانهای مختلف انجام می گیرد اتوماسیون میسر نخواهد بود مگر آنکه اتوماسیون برای هریک از عملیات فوق الذکر بطور مستقل طراحی و اجراء شود در این حجم سرمایه گذاری نیز زیاد خواهد بود . طبیعتا در معادن همانند سایر پروژه های صنعتی بیشینه کردن سود ناشی از استخراج از اهداف اولیه و مهم مسئولین معادن می باشد ایجاد پیوستگی در عملیات از نظر زمان و مکان و شناخت دقیق از شرایط زمین شناسی از عوامل تاثیر گذار در موفقیت خود کار کردن کامل یا بخشی از عملیات معدنکاری می باشد . استفاده از تجهیزات مناسب برای خودکار شدن عملیات معدنکاری مستلزم توجه به نکات ذیل است .
1- ماشین آلات معدنی باید سریعتر و دقیق تر از غالب ماشین آلاتی باشند که هم اکنون در سایر صنایع از روش اتوماسیون جهت تولید استفاده می کنند .
2- از نظر کیفیت دسترسی ، ماشین آلات معدنی باید شرایط بهتری داشته باشند تا از نظر زمانی همبستگی بیشتری بین عملیات پدید آید ( ماشین آلات معدنی با بازدهی زیادتر در اولویت خواهند بود ) .
3- ماشین یا بخشی از ماشین که قرار است به سمت خودکار شدن سوق داده شود باید از سنسور "Sensor "حساس و قابل اعتماد برخوردار باشند تا هر گونه خطای عملیاتی پدید آید ( ماشین آلات معدنی با بازدهی زیادتر در اولویت خواهند بود ) .
4- استفاده از مدل ، آلگاریتم شناخته شده و دقیق جهت برنامه ریزی تولید در معادن .
5- تعدادی از نرم افزارها و روبات های موجود اتوماسیون عملیات در معادن از نظر هزینه توجیه پذیرند استفاده از این نوع ابزار در پائین نگهداشتن هزینه های اولیه و عملیات تاثیر مثبت دارند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 54
کشاورزی پایدار تولید با کیفیت , نگاه به آینده
کشاورزی پایدار به معنای استفاده از علوم بیولوژی، بالاترین میزان و مناسب ترین روش تولید در کشاورزی است. در حالی که در کشاورزی تجاری برای نیل به اهداف تولید کوتاه مدت از نهاده های کشاورزی به طور بی رویه استفاده می شود. این نهاده ها شامل کود، سم، زمین، آب و... است که استفاده های بی رویه از هر کدام ناهنجاری هایی را به دنبال دارد. در حالی که وزارت جهاد کشاورزی عزم جدی برای تولید ارگانیک و کاربرد حداقل سم و کود شیمیایی را در محصولات کشاورزی دارد، اما آیا روند موجود در استفاده بیش از حد ظرفیت اراضی در کشت های دوم و 4/7 میلیارد متر مکعب بیلان منفی از 44 میلیارد متر مکعب آب در بخش زراعت و به عبارتی 19 درصد بیلان منفی حاکی از رویکرد بخش کشاورزی به توسعه پایدار است؟ به راستی وزارت جهاد کشاورزی می تواند در یک نقد درون سازمانی برآورد کند که مسیر گذر از کشاورزی تجاری به کشاورزی پایدار تاکنون به چه میزان طی شده است؟
با افزایش روزافزون جمعیت و نیازهای فراوان آن از جمله غذا، کشاورزی به روش های ابتدایی و سنتی با بازدهی کم، دیگر جوابگوی این نیازها نیست. در طی سال های گذشته با قطع درختان جنگلی و از بین بردن مراتع، سطح زیرکشت افزایش یافت و با استفاده از تکنولوژی های صنعتی و روش های نوین کشاورزی تا حدودی توانسته بر این نیازها غلبه کند. به کارگیری روش های شیمیایی و مکانیکی هر چند توانست کشاورزی را رونق دهد، ولی جاذبه های منافع کوتاه مدت کشاورزی تجاری به سیستم حساس و آسیب پذیر خاک، این اجازه را نداد که بگوید: چه مدت می توان از این روش کشاورزی استفاده کرد.
در کشاورزی تجاری با استفاده بی رویه و نامتعادل از کودها و سموم که تخریب خاک و از بین رفتن موجودات خاکزی را در پی داشت، توان تولید و حاصلخیزی خاک کاهش یافت و نتیجه این روش کشاورزی، پایین آمدن کیفیت محصولات بود.
در اواخر دهه 60 میلادی با پیدا شدن سموم در زنجیره های غذایی و تجمع عناصر در خاک و آب های زیرزمینی، به تبع آن بروز بیماری های مختلف در انسان، آگاهی مردم از اثرات استفاده از این مواد شیمیایی در کشاورزی افزایش یافت. در دهه ی 70 میلادی قیمت نفت افزایش یافت و به دنبال آن بهای نهاده های اصلی کشاورزی زیاد شد. این امر بیشتر سبب شد که مردم به فکر فرو روند و احساس کنند که منابع طبیعی زمین محدود و جایگزین کردن آنها کاری بس دشوار است.
در سال های اخیر برای نیل به حفظ حیات طبیعی، تنوع زیستی، پایداری منابع خاک و آب و حفظ محیط زیست، به کشاورزی از دیدگاه پایدار و ارگانیک نگاه شده است. کشاورزی پایدار برای حصول تولید در دراز مدت و سازگار با محیط، بر نهاده های کم انرژی و مقادیر کم مواد شیمیایی متکی است و در آن اثرات متقابل و فرایندهای اکولوژیکی ضروری می باشد که نتیجه آن تولید محصول و غذای سالم تر برای انسان است.
تفاوت کشاورزی پایدار با کشاورزی تجاری که به صورت فشرده از نهاده های کشاورزی استفاده می کنند، در این است که در کشاورزی پایدار بر ثبات عملکرد در طولانی مدت با حداقل تاثیر بر محیط تاکید می شود، در حالی که کشاورزی تجاری بر اهداف کوتاه مدت و حداکثر عملکرد متکی است. باید به این نکته توجه کرد که کشاورزی پایدار به معنی بازگشت به گذشته نیست، چرا که با استفاده از علوم جدید بیولوژی به بالاترین میزان و مناسب ترین روش تولید در کشاورزی رسید. گر چه در بیشتر جوامع با قدرت و نفوذ سیاسی شرکت های تولیدکننده مواد شیمیایی و نفی اثرات ناهنجار استفاده از آنها در کشاورزی، در توسعه کشاورزی پایدار خللی ایجاد کرده است، ولی با پیگیری جوامع علمی و مردم در سیاست دولت ها تغییر روشی مشاهده شده که کنترل و حذف مصرف برخی از این مواد شیمیایی را در پی داشته است.
به علت ناهنجاری های به وجود آمده در سیستم کشاورزی تجاری و صنعتی، جنبش کشاورزی پایدار مبتنی بر اکولوژی زنده خاک شکل گرفته است و حرکت های جهانی نشان می دهد که این جنبش در حال گسترش می باشد و این تغییرات در کشورهای توسعه یافته بیشتر مشاهده می گردد.
در کشاورزی پایدار دو اصل کلیدی وجود دارد که در آن استفاده از مواد شیمیایی بخصوص آفت کش ها و کودها باید به حداقل برسد و به مزرعه به صورت جامع نگریسته شود. در حالت کلی یکی از منابع تولید محصولات کشاورزی خاک است و اکوسیستم خاک به طور طبیعی در جهت به حداقل رساندن حالت بی نظمی و جلوگیری از تغییرات شدید بلندمدت عمل می کند و نتیجه ی آن حفظ ثبات درون زیستگاه است. بنابراین حفظ تعادل اکوسیستم خاک مستلزم مدیریت عواملی است که در جهت حمایت و تقویت جامعه زیستی خاک به کار رود. امروزه رویکرد جهانی به کشاورزی مبتنی بر ساختارهای زنده خاک است. در این نوع کشاورزی به کار بردن فرآورده های بیولوژیک که با طبیعت اکوسیستم خاک هماهنگ است، در اولویت قرار دارد و خاک به عنوان یک اکوسیستم پویا و فعال در نظر گرفته می شود که مواد و انرژی در آن جریان دارد و موجودات خاکزی و گیاهان از اجرای اصلی آن محسوب می شوند. این موجودات خاکزی از عوامل اصلی تنظیم کننده زنجیره های غذایی و چرخه های حیاتی روابط مفید بین اجرای آن می باشند. دانشمندان علوم گیاهی و کشاورزی توجه خود را بیشتر به خطرات مصرف بیش از حد کودها و آفت کش های شیمیایی و مسایل حفاظت خاک و آب و حفاظت از محیط زیست صرف کرده اند و به طور کلی باید گفت: کشاورزی پایدار باید از نظر اکولوژیکی مناسب، از نظر اقتصادی توجیه پذیر و از نظر اجتماعی مطلوب باشد. کشاورزی پایدار از اهدافی است که باید هر چه سریعتر به آن دست یافت و با استمرار آن نیاز به مواد شیمیایی گران و مخرب را کمتر کرد و با حفاظت از محیط زیست، موجودات و سلامتی جوامع زیستی از طریق برنامه ریزی دقیق، کشاورزی پایدار را حاصل نمود تا نسل های آینده بتوانند از شرایط مناسب محیطی برخوردار شوند و از نعمت های آن بهره جویند.
مفهوم کشاورزی پایدار
انسان در طی تکامل تاریخیاش در چند مرحله مسیر خود را از جریان طبیعی تغییر داده به تدریج زاویه خود را با طبیعت بیشتر کرده است. اولین قدم برای ایجاد فاصله میان بشر و طبیعت انقلاب کشاورزی است که در حدود ده هزار سال پیش با کشف قواعد حاکم بر رویش گیاهان صورت گرفت، انقلابهای بعدی مانند انقلاب صنعتی و انقلاب شیمیایی، انقلاب انفورماتیک، و انقلاب بیولوژی هر کدام به سهم خود در ایجاد فاصله میان انسان و طبیعت موثر بوده اند.
در تمام این جریانات بر عقلانیت انسان تاکید می شود، چراکه علمی که از انقلاب صنعتی شکل گرفت و مبنایش علم ریاضی و فیزیک و مکانیستی بود با این پیش فرض شروع می کرد که انسان عاقل است و با ترازوی عقل خوب و بد را از هم تمیز می دهد، راز طبیعت را میشکافد و روابط میان اجزا را یافته و از این روابط استفاده میکند.
این نوع نگرش که در واقع یک جریان خردگرا بود با آزمایش تجربه و تکرار و کمی کردن پدیده ها، طبیعت را درنوردید و از آن به نفع بشر استفاده کرد و دستاوردهای بسیاری را در پی داشت: استفاده از انرژی های متعدد یک میلیون برابر شد، قدرت کشندگی انسان هزار برابر و قدرت غلبه بر مشکلات صدبرابر شد. علم در کنار این دستاوردهای ملموس دستاوردهای پنهان و در واقع ضددستاورد نیز با خود داشته است. این علمی که انسان را در بهره برداری از منابع کارآمد کرد از طرفی ناکارآمدی خود را برای حفظ منابع نشان داد، در جوامع انسانی غنی ها را غنی تر و فقرا را فقیرتر کرد، فرهنگها را دگرگون کرد یا از بین برد، زبانها را یکی کرد، جامعه جهانی را به وجود آورد، در استفاده از تکنولوژی الگوهای فرهنگی را نادیده گرفت و یک تکنولوژی واحد را برای فرهنگهای متفاوت به کار برد.