دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

آینده خانواده در غرب 5ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

آینده خانواده در غرب

مک دانولد در مقاله خود به نقد تئوری همگرایی ساختار خانواده می پردازد. ویلیام گود، ارائه دهنده این تئوری در کتابش به نام انقلاب جهانی و الگوهای خانواده، پیش بینی کرده بود که همگرایی اجتناب ناپذیری در سیستم خانواده وجود دارد و تمام اشکال خانواده به شکل خانواده زن وشوهری غرب در خواهند آمد.

 

مک دانولد در مقاله خود به نقد تئوری همگرایی ساختار خانواده می پردازد. ویلیام گود، ارائه دهنده این تئوری در کتابش به نام انقلاب جهانی و الگوهای خانواده، پیش بینی کرده بود که همگرایی اجتناب ناپذیری در سیستم خانواده وجود دارد و تمام اشکال خانواده به شکل خانواده زن وشوهری غرب در خواهند آمد.

از نظر گود یک هماهنگی تئوریکی بین سیستم خانواده زن و شوهری و جهان مدرن وجود داشت. او از این نظر دنباله رو پارسونز بود و زمان این تغییر را نیز ده تا بیست سال آینده می دانست، (زمانی که اکنون دیگر سپری شده است). طبق این نظر فرایند مدرن شدن جوامع اصلی بدیهی در نظر گرفته می شود و برای تبیین رشد خانواده هسته ای نیز از همین اصل استفاده می شود.

خانواده هسته ای مدرن همان طور که پارسونز و میلز گفته اند، به وسیله جدایی (انزوای ساختاری ) و تفکیک خشک نقش های زن و شوهر توصیف می شود. این مشخصات، خانواده هسته ای را برای عمل در جهان مدرن بهتر تجهیز می کند.

در مقاله آمده، گود و پارسونز هر دو به مارکس و وبر مدیونند چرا که آنها می گویند جامعه و ساختارهای آن از طریق دوره انقلابی در مراحل پیشرفته سرمایه داری تغییر می کنند. شهری شدن، صنعتی شدن، فرد گرایی و... عوامل تسلط خانواده هسته ای هستند. در ادامه مک دانولد هر چهار نفر یعنی گود، پارسونز، مارکس و وبر را مرهون اطلاعات نادرست تاریخ خانواده در اروپای غربی می داند.

نویسنده بین خانواده زن و شوهری و خانواده هسته ای با وجود هم مرز بودنشان فرق می گذارد، ((واژه هسته ای توسط پارسونز استفاده می شده اما غیر قابل پذیرش است زیرا معنی ضمنی آن این است که واحد زن و شوهر و فرزندانشان، کوچکترین خانواده ممکن یا گروه خویشاوندی را به وجودمیآورد)).

او اصطلاح گود یعنی خانواده زن وشوهری را ترجیح داده و می نویسد: گود خانواده زن وشوهری چند زنی را نادیده گرفت و تئوری همگرایی را فراتر از بعد ساختاری، و به ابعاد کارکردی گسترش داد. گود و پارسونز به خانواده زناشویی غربی دهه ۱۹۵۰ مراجعه کردند و آن را مستقل از دیگر خانواده ها، متمرکز و دارای نقش های تفکیک شده خشک زن وشوهر دیدند. بنابراین اثبات تئوری همگرایی به پیدایش این شکل از خانواده بستگی دارد.

این تئوری متکی بر این نظر است که تغییر سیستم خانواده به عنوان نتیجه اجتناب ناپذیر تغییرات ساختاری و ایدئولوژیکی است، تغییرات ساختاری مانند صنعتی شدن، شهری شدن، پرولتاریزه شدن و تمرکز قدرت. تغییرات ایدئولوژیکی اجتناب ناپذیر نیز، پذیرش ارزشهای خانواده غربی دهه ۱۹۵۰ است. اصل موضوع تئوری این است که تغییرات کلان ساختاری غربی بوده بنابراین تغییرات خرد نیز لزوما غربی است.

نویسنده ۴ فرض در ارتباط با رد یا قبول این تئوری مطرح می کند:

۱) مدل درست است اما فرایند تغییرات کندتر از آن است که دیده شود.

۲) تغییرات کلان از فرایند تکامل پیش بینی شده توسط طرفداران این نظریه پیروی نمی کند.

۳) تغییر اجتماعی یک جهتی و از کلان به خرد نیست.

۴) سیستم خرد وکلان به طور انعطاف ناپذیری، آن طور که طرفداران این نظریه پافشاری می کنند، به هم متصل نمی شوند.

حال اگر نظر اول درست باشد، نظریه همگرایی درست است، اگر نظر دوم صحیح باشد قابل بخشش است و اگر نظرات سوم یا چهارم درست باشد تئوری همگرایی رد می شود.

نویسنده معتقد است رد این نظریه به سادگی صورت می گیرد زیرا تنها کافی است نمونه های خلاف آنچه انگاره تئوری است، یعنی جهان شمولی، ذکر شود.

تحقیقات جدید بر شبکه های حمایتی خانواده در کشورهای غربی مشارکت بالاو متفاوتی را بین خانوارهای وابسته نشان می دهد که هرگز منزوی نبوده اند. ارث بری و کمکهای پدربزرگ و مادر بزرگ در نگهداری از فرزندان، کمک والدین به فرزندان تازه ازدواج کرده، حمایت از سالخوردگان، حرفه های مشارکتی خویشاوندی، برگشت فرزندان به خانواده ها در صورت از هم پاشیده شدن ازدواج، کمک های خویشاوندان به یکدیگر در صورت بروز بحران و حمایت عاطفی اعضا از یکدیگر، همه نشان دهنده عدم انزوای خانواده ها در غرب است. علاوه بر این تکرار این مشارکت های خویشاوندی درشکل و شدت، در بین جوامع غیر غربی هم خود تایید دیگری بر این استدلال است. مثلا اپونگ برخی نمونه ها را نشان داد که اقتصاد خارج از چارچوب خانواده زن و شوهری داشتند و مراقبت از کودکان بوسیله افراد خارج از خانوار زن و شوهری صورت می گرفت. آرنولد هم در ۱۹۸۴ تفاوت های قابل توجهی در درجه مشارکت میان گروههای به رسمیت شناخته شده خانواده های وابسته در انجام وظایف میان خانوار گزارش داد. کمپبل نیز قدرت احساس وظیفه فرزندان ژاپنی در حمایت از والدین پیرشان را نشان داد.

نویسنده می نویسد شواهدی برای نظریه همگرایی ارائه می شود که از آنها می توان زادروگای یوگوسلاوی را مثال زد، کمرنگ شدن این شکل از خانواده را طرفداران نظریه همگرایی به عواملی چون عدم وجود زمین، پول محوری اقتصاد، شهر نشینی و پذیرش ایدئولوژی های مدرن نسبت دادند. به طور کلی پرولتاریزه شدن و نقش دولت در آن (لوین)، تجاری شدن کشاورزی، جنبه های جمعیتی پرولتاریزه شدن (تیلی) رشد تمرکز اقتصادی، نظم خشک و پلیسی به وسیله قدرت مرکزی، کمیابی منابع، عوامل از بین رفتن خانواده گسترده ذکر شدند.

اما در مقابل محققان، با نمونه هایی از کشورهای چین، نیجریه، هند، سنگال، مکزیک، فیلیپین، آفریقای شمالی، آمریکای لاتین،... نظریه همگرایی را رد کردند و وجود خانواده های گسترده را در این مناطق حتی با وجود تغییرات کلان ساختاری اثبات کردند.



خرید و دانلود  آینده خانواده در غرب 5ص


آینده مدیریت منابع انسانی 31 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 42

 

آینده مدیریت منابع انسانی

مقدمه  به واسطه تغییر محیط کسب و کار، مدیریت منابع انسانی (HRM) ، نیز لزوماً باید تغییر کند. نظر به ضرورت پاسخگویی به تغییرات، پیش بینی محیط، تغییرات و اتخاذ تصمیمات اثرگذار درخصوص آینده، مدیریت منـــابع انسانی باید تغییر کند. آینده غیرقابل پیش بینی است و مشکل است تعیین کنیم که چه پیش خواهدآمد. از این رو انعطاف پذیری و کسب دانش کافی درجهت پاسخگویی به این عدم قطعیت ها مهم است. درحالی که مدیران منابع انسانی ارتباط خود را با توسعه فناورانه حفظ می کنند، ضروری است موضوعاتی که با نقشهای اصلی پرسنلی آنها مرتبط می شوند را با موضوعات عمومی کاری و اقتصادی ترکیب کنند. لازم به ذکر است که واحدها و مدیران منابع انسانی موفق، تاثیر استراتژیک مهمی بر سازمانهای متبوعشان دارند.

    البته، نقشهای اصلی پرسنلی با مهمترین منابع سازمانی، یعنی نیروی کار، مرتبطند. اداره نقشهای مذکور یعنی به کارگماری، انتخاب، انتصاب، آموزش، توسعه و غیره تاثیرات مستقیمی در بــرگشت سرمایه سهامداران و بهره وری دارند. شرکتهای موفق به طور مستمر کارکنان بهره ور را جذب و حفظ می کنند.

موضوعهای پرسنلی در منابع انسانی

اولین نقش پرسنلی مدیران، استخدام کارکنان مناسب است. میزان سهولت این امر به عواملی بستگی دارد. شاید یکی از عوامل عمده، وضعیت بازار کار محلی باشد. در اواخر دهه 1990، نرخ بیکاری درحال تنزل، یک عامل کلیدی محسوب می شد و براین اساس رقابت برای جذب افراد مستعد، بالا بود. مدیران بایستی به سرعت به استخدام افراد مستعد می پرداختند یا درخصوص از دست رفتن نیروی کار مستعد ریسک می کردند. در وضعیت کنونی، این شرایط تغییریافته و یک شرکت ممکن است تعداد زیادی رزومه دریافت کند.

البته، این موضوع مسائل مختلفی را از این حیث که حوزه وسیعتری برای انتخاب به وجود آمده، به همراه خواهد داشت. در این راستا داشتن ساختارها و فرایندهایی مناسب به منظور ارزیابی تجارب و مهارتهای هر متقاضی و حصول اطمینان از انتخاب فرد مناسب از میان جمع کثیری از افراد واجد شرایط، مهم است. (مسمر، 2002). در این مورد فرض می شود که سازمان به فرایندی منظم و ساخت یافته برای شناسایی ویژگیها و مهارتهای موردنیاز مشاغلی متعهد است که درخصوص آنها تصمیم گیری می شود. توجه داشته باشید که در هر دوی این وضعیتها ما به فرایندهای ساخت یافته مراجعه می کنیم.

برخی مدیران تصور می کنند مهارتهای شخصی خاصی دارند که به آنها اجازه می دهد فرد مناسب را برای تصدی شغل موردنظر انتخاب کنند. این افراد تصور می کنند مهارتهای مذکور بر تجربه یا صرفاً احساس درونی آنها مبتنی هستند.

دادن اجازه به چنین مدیرانی درجهت اعمال رفتارهایی با این روشهای ناسالم، غیرعاقلانه یا شاید احمقانه باشد. نقش واحد منابع انسانی تحمیل قوانین در زمینه فرایند انتخاب، هم در ارائه پیشنهاد روشی منصفانه و یکسان برای



خرید و دانلود  آینده مدیریت منابع انسانی 31 ص


تحقیق درباره آینده زمین و انسان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

آینده زمین و انسان

نویسنده: فریتز ورهلز

مشکلات موجود در زمینه محیط زیست جهانى از سه عامل عمده ناشى مى‏شود: رشد جمعیت، میزان مصرف و فناوریهاى نوین موجود. اگر چه در سالهاى اخیر کنفرانسهاى منطقه‏اى و جهانى فراوانى براى حل بحران محیط زیست، برگزار شده و مى‏شود، اما نتایج عملى بسیار ناچیزى دارند. در هر حال، اگر اقدامى عاجل، مؤثر و فراگیر صورت نگیرد باید منتظر نتایج وخیم‏ترى براى زمین و جوامع انسانى بود.

مقاله حاضر به بررسى ابعاد مختلف این بحران جهانى مى‏پردازد.

هفت مرد قدرتمند دنیا پول زیادى در اختیار دارند، با این حال آنها مجموعاً تنها 350 میلیون دلار براى حل یک مشکل بزرگ گرد هم آوردند. آنان همگى نگران جنگلهاى استوایى برزیل بودند و براى نجات جنگلهاى مذکور برنامه‏اى جدید و نوآورانه را ابداع نمودند. این طرح که PPG7 نام دارد، توسط سران کشورهاى صنعتى جهان ارایه شده است. هم‏اکنون این احتمال وجود دارد که جنگلهاى عظیم آمازون براى همیشه نابود و محو شوند. از یک سو، کارخانه‏هاى تولید چوب با سودجویى هر چه تمام‏تر درختان را قطع مى‏کنند، از سوى دیگر کشاورزان بى‏زمین در جنگ براى ادامه بقا ناچار به سوزاندن جنگل هستند و از سویى دیگر مالکان بزرگ و صاحبان گله‏هاى گوسفند به صورتى بى‏رویه ذخایر آمازون را از میان مى‏برند. چنین وضعیتى در سال 1992م. موجب شد تا مردان قدرتمند جهان به فکر چاره بیفتند. سرنوشت جنگلهاى استوایى در آن زمان موضوعى بود که توجه زیادى را به خود برمى‏انگیخت.

امروز یعنى با گذشت نه سال از آن زمان، هنوز هم اوضاع در جنگلهاى استوایى برزیل بهبود نیافته است. اگر چه هر روز خبرهایى از موفقیتهاى به دست آمده در راه جلوگیرى از نابودى این جنگلها در رسانه‏ها منتشر مى‏شود و مجلاتى مانند »اکونومیست« راه‏حلهایى ارایه مى‏دهند، اما در عمل تا کنون چندان پیشرفتى به چشم نمى‏خورد. اخیراً دولت برزیل طرحى را تحت عنوان »برزیل به جلو« ارایه داده که در قالب آن، در رشته‏هاى زیر بنایى سرمایه‏گذاریهاى کلانى صورت خواهد گرفت. این طرح اگر چه نام پر زرق و برق و جذابى دارد، اما با اجراى آن آسیب بزرگى به جنگلهاى آمازون وارد خواهد شد. شروع طرح مذکور به نابودى جنگلهاى مذکور شتاب بیشترى مى‏بخشد. دولت برزیل قصد دارد با اجراى طرح »برزیل به جلو« تا سال 2007 حدود 40 میلیارد دلار صرف ساخت جاده‏هاى جدید، خطوط راه‏آهن، سد و کانالهاى آب بنماید. عده‏اى از دانشمندان به سرپرستى ویلیام اف. لورنس از مؤسسه تحقیقات استوایى اسمیت سونیان، نتایج احتمالى حاصل از اجراى طرح یاد شده را محاسبه نموده‏اند. به گفته آنها در خوش بینانه‏ترین حالت، ظرف بیست سال آینده بیش از یک چهارم جنگلهاى آمازون از میان رفته و یا شدیداً آسیب مى‏بینند؛ در بدترین حالت نیز حدود نیمى از این گنجینه از میان مى‏رود؛ گنجینه‏اى که مجموعه منحصر به فردى از ذخایر گیاهى و جانورى را در درون خود دارد.

به زودى کارشناسان آب و هوا و مسئولان این امر از بیش از 180 کشور جهان در بن گردهم مى‏آیند تا آن بخشهایى از پروتکل کیوتو را که قابل نجات دادن و حفظ شدن است، نجات دهند. البته آنها تنها به یکى از دهها مشکل موجود در اکولوژى جهان رسیدگى مى‏کنند و بقیه معضلهاى موجود، همچنان در انتظار رسیدگى بشر در آینده باقى خواهند ماند. هیچ‏گاه اصول زندگى بشر به اندازه‏اى که اکنون و در آغاز هزاره سوم شاهد آن هستیم، مخرب و تهدید کننده زندگى وى نبوده‏اند. از سیدنى تا نیویورک که به صورتى پى در پى شاهد برگزارى گردهماییهاى متفاوتى در این زمینه هستیم، اما باید گفت که شرکت در این گردهماییها و جلسات، دیگر حالت مسافرت و مهمانى رفتن را پیدا کرده‏اند و کم‏تر شاهد نتیجه‏اى عملى از آنها هستیم. صحراها گسترش مى‏یابند؛ آب آشامیدنى کم‏تر مى‏شود و بشر با استفاده بیش از حد از انرژى و تولید گازهاى گلخانه‏اى، دماى کره زمین را بالا مى‏برد.

آقاى ویل استفان، مدیر برنامه بین‏المللى ژنو سفر - بیوسفر و یکى از برگزار کنندگان کنفرانس علمى ماموتها در آمستردام، مى‏گوید: »معلوم نیست سیاره ما با مجموعه‏اى جدید از آسیبهاى وارده به آن چه خواهد کرد. آیا تاب تحمل در مقابل آنها را خواهد داشت؟« البته »جامعه علمى«، به پدیده کنونى، برچسب بى‏خطر »تحول جهانى« مى‏زند و بدین ترتیب آن را بى‏ضرر به نظر مى‏نمایاند، اما این وضعیت به عقیده بسیارى از کارشناسان، پیامدهاى سنگینى را براى جامعه بشرى بر جاى خواهد گذاشت.

نابودى محیط زیست ما تدریجى است. درست همان‏طور که پوست تخم یک پرنده به تدریج نازک‏تر و نازک‏تر مى‏شود و بالاخره جوجه از آن سر بیرون مى‏آورد، محیط زیست ما هم تدریجاً در حال کم رنگ‏تر شدن است. ابتدا »د.د.ت« در مواد غذایى پیدا شد، سپس نسل بسیارى از پرندگان و ماهیها از میان رفت. بر اثر نابودى ماهیها حدود 30 هزار ماهیگیر کانادایى بیکار شدند. یکى از علل نابودى گونه‏هایى از پرندگان، خوردن گرد د.د.ت توسط آنها بوده است. د.د.ت که به عنوان سم در مزارع استفاده مى‏گردد، پس از نشستن بر روى دانه‏هاى گیاهان و خوردن این دانه‏ها توسط پرندگان، وارد بدن آنان مى‏گردد. ورود د.د.ت به بدن پرندگان موجب مى‏شود تا تخمهاى پرندگان پوسته‏اى نازک بیابند و مقاومت آنها در مقابل شکسته شدن کم‏تر گردد؛ لذا تعداد جوجه‏ها کاهش مى‏یابد و بدین ترتیب کم‏کم نسل این جانوران از میان مى‏رود. استفاده بیش از حد از جنگلهاى چین موجب شده تا ظرف سه سال گذشته طغیانهاى معمولى آب در رودخانه یانگ تسه کیانگ چنان مخرب گردند که 3600 نفر بر اثر آنها کشته شده و 14 میلیون نفر بى‏خانمان گردند. حدود 30 هزار نفر هم بر اثر سیلاب در آمریکاى جنوبى جانشان به خطر افتاده؛ علت بروز این سیلابها نابودى بى‏رویه جنگل است.

حتى با آن که به قول مجله تایم اکنون »درد زمین به درد بشریت« تبدیل شده، باز هم اوضاع نسبت به سابق تغییرى نکرده و بى‏توجهى نسبت به محیط زیست ادامه دارد. البته هشدارهاى دست‏اندرکاران مربوطه همچنان ادامه مى‏یابد. امروز شاهد روز جهانى محیط زیست، تشکیل احزاب سبز، قوانین حفظ محیط زیست و اجلاسهایى نظیر اجلاس سران جهان - که در سال 1992 در ریودو ژانیرو برگزار شد - هستیم، اما چنین سیاستهاى سمبلیکى هرگز مانع از تداوم نابودى اکوسیستم نگردیده است.

طبیعت کره زمین مى‏تواند بیش از 6 میلیارد انسان را از لحاظ مواد غذایى و امکانات مورد نیاز، آن‏گونه که باید و شاید، تأمین نماید و در عین حال رشد مداوم اقتصادى را تضمین کند. البته در این میان بانک جهانى و برنامه توسعه سازمان ملل متحد - دو نهاد اقتصادى بزرگ جهان - بى‏کار ننشسته‏اند. آنان از جمله ارگانهایى هستند که در بزرگ‏ترین تحقیق صورت گرفته تا کنون درباره اکوسیستمها حضور دارند. قرار است ظرف چهار سال تحقیق، پیش‏بینى دقیقى راجع به وضعیت آینده زمین صورت گیرد. در این تحقیق که حدود 50 میلیون مارک هزینه خواهد داشت، 1500 دانشمند از سراسر دنیا شرکت دارند.

امروز با دخالت بشر در اکوسیستمها چرخه آب، کربن و مواد غذایى تغییر کرده است. در نتیجه این امر، اکوسیستمها به تدریج فرسوده شده و کارایى کم‏ترى پیدا مى‏کنند. به عنوان مثال، هم‏اکنون یک قطره باران که از مناطق نزدیک به سر چشمه رودها راهى دریا مى‏گردد، سه برابر بیش از گذشته زمان نیاز دارد تا به دریا برسد. علت نیز وجود سدها و انواع و اقسام بهره‏برداریهاى جدید از آب رودخانه‏هاست. با ورود آب رودخانه‏ها به دریاها و اقیانوسها مواد غذایى زیادى به همراه آنان وارد حوزه‏هاى دریایى مى‏گردد. این مواد غذایى توسط کشاورزان براى بالا بردن محصول در مزارع پخش مى‏شوند و به همراه آب وارد دریا مى‏گردند. وضعیت یاد شده موجب مى‏شود تا تعداد جلبکها افزایش یافته و به محیط زیست آسیب برسد. استفاده فزاینده از سوختهاى فسیلى، همچنان میزان دى‏اکسید کربن را در جو افزایش داده که این مقدار ظرف 420 هزار سال گذشته بى‏سابقه است.

پیامدهاى ناخوشایند گرم شدن کره زمین از هم‏اکنون آشکار شده‏اند: بارانهاى شدید و پى‏درپى، افزایش طوفانها، سیلابها و قحطیها و گسترش بیابانها. البته هنوز مشخص نیست که در نهایت این روند چه نتیجه قطعى‏اى خواهد داشت. طى دهه هفتاد بیشترین نگرانیها به پایان یافتن ذخایر مواد خام معدنى مربوط مى‏شد و گمان مى‏رفت که اصلى‏ترین مانع رشد اقتصادى در آینده، اتمام منابع معدنى خواهد بود، اما امروز مهم‏ترین دغدغه اقتصاد در ارتباط با اکوسیستم، منابعى هستند که اگر درست از آنها استفاده مى‏شد، همیشه پابرجا بودند؛ منابعى مانند آب، زمین قابل کشت، جنگلها و ماهیها. هم‏اکنون حدود 70 درصد ذخایر ماهى در دریاهاى جهان مورد استفاده بیش از حد قرار گرفته‏اند. 16 درصد زمینهاى کشاورزى جهان هم چنان مورد بهره‏بردارى بى‏رویه قرار دارند که قدرت بارورى خود را عملاً از دست داده‏اند و استفاده چندانى نمى‏توان از آنها کرد. حدود 40 درصد از مردم کره زمین هم از کمبود شدید آب رنج مى‏برند.

در حالى که تحقیقات ژنتیکى، رؤیاى مدیران صنعتى را برآورده مى‏کنند، به گفته برخى از کارشناسان، انسان به واسطه تغییراتى که در محیط مى‏دهد، مقدمات تغییر خود را نیز فراهم مى‏نماید؛ تغییراتى که از عصر هوموساپینها، ششمین مرحله تغییر تاکنون محسوب مى‏شوند. البته این تحولات صرفاً محدود به کاهش گونه‏هاى جانورى و گیاهى نمى‏شود. کاهش نوع گونه‏هاى حیات، آسیبهاى وارده به اکوسیستم را نیز افزایش مى‏دهد و بازده آن پایین مى‏آید.

این نکته نیاز به توضیح ندارد که اقتصاد در کل 193 کشور کره زمین بر مبناى صادرات کالا و خدمات با استفاده از اکوسیستم استوار است و لذا حیات انسانها و اقتصاد متکى به کارآیى اکو سیستمها بوده و با آنها ارتباط مستقیم دارد. بشر بدون توجه به این موضوع، همواره کوشیده است تا بالاترین سودجویى ممکن را در ارتباط با طبیعت داشته باشد. طبیعت، به خصوص در کشورهاى صنعتى، بیش از حد مورد استفاده قرار گرفته و ذخایر آن در حال نابودى است. شهرسازى در آمریکاى شمالى بخش اعظم طبیعت بکر این ناحیه را دچار آسیب نموده است. البته یک نکته نیز گفتنى است و آن این که با و جود تمامى این آسیبها، ایالات متحده آمریکا، قدرت شماره یک کشاورزى در جهان است. در آمریکاى شمالى یعنى محدوده کشورهاى کانادا و ایالات متحده آمریکا، به ازاى هر یک نفر جمعیت، نسبت به سایر جاها دو برابر زمین کشاورزى وجود دارد. کشورها چه کشاورزى پیشرفته‏اى داشته باشند و چه نسبتاً عقب‏مانده باشند، یک نکته در مورد آنها صادق است و آن این که حیات آنها وابسته به روابط اکولوژیکى در نواحى آنان مى‏باشد. در این میان در حالى که ما براى هر کدام از ساکنان کره زمین، نیازمند 2/85 هکتار زمین قابل بارورى هستیم، این رقم در حال حاضر به ازاى هر نفر حدود 2/2 هکتار است. اکنون مى‏توان گفت که انسانها به یک سیاره دیگر غیر از زمین هم نیاز دارند، اما از آنجایى که ما یک کره قابل زیست بیشتر نداریم، طبیعت بیش از ظرفیتش مورد بهره‏بردارى قرار مى‏گیرد.

البته هنوز مشکل خیلى جدى نشده است. شش میلیارد نفر هنوز هم رقمى نیست که کره زمین در تأمین غلات، ماهى و سبزیجات براى آن دچار مشکل مهمى گردد. اگر چه در حال حاضر گرسنگان زیادى در سطح جهان وجود دارند، اما گره موجود در میزان مواد غذایى نیست، بلکه در نحوه تقسیم آنهاست. تقسیم ناعادلانه مواد غذایى موجب شده تا گروهى بیش از حد بخورند و گروهى هم از گرسنگى رنج ببرند. با عادلانه نمودن سیستم تقسیم، مشکل قابل حل شدن است، اما در آینده این‏گونه نخواهد بود. بعدها مشکل ما میزان مواد غذایى هم خواهد گردید. از یک سو جمعیت کره زمین رو به افزایش است و از سوى دیگر استفاده بیش از حد منابع طبیعى در آینده بازده اکولوژى را پایین آورده و در دراز مدت، میزان محصول را کاهش مى‏دهد. به عنوان مثال در حال حاضر در مقایسه با توان تولید ماهى در دریاهاى جهان، ظرفیت ناوگانهاى ماهیگیرى در سطح جهان 40 درصد بیش از مقدار صحیح آن است، لذا از یک سو قدرت اکوسیستمها تحلیل مى‏رود و از سوى دیگر تقاضا افزایش مى‏یابد. براساس تحقیقى که اوایل دهه هفتاد توسط یک زوج زیست‏شناس، به نامهاى آنه و پاول اهرلیش، صورت گرفت، مشخص شد که مشکلات موجود در زمینه محیط زیست جهانى از سه عامل ناشى مى‏شود: رشد جمعیت، میزان مصرف و فناوریهاى موجود. اما این که براى کاهش این مشکلات به کدام یک از این عوامل مى‏توان توسل جست، سؤالى است که باید بدان پاسخ مناسبى داده شود.

سال گذشته، هنگامى که رود لابرز - مدیر سابق بنیاد جهانى طبیعت و نخست‏وزیر پیشین هلند که هم‏اکنون کمیسر سازمان ملل در امور آوارگان است - گزارشى را تحت عنوان »گزارش سیاره زنده« ارایه داد، نوعى تابو را در هم شکست. او در گزارش خود تصریح کرد که جمعیت نامناسب کره زمین خود به تنهایى خطرى بزرگ براى کره زمین محسوب مى‏شود. اگر چه به یمن رشد رفاه و سیاستمداران هوشمند در برخى کشورها، افزایش جمعیت به سرعت ده سال پیش صورت نمى‏گیرد، اما جمعیت کره زمین همچنان بیشتر مى‏شود. بنابر برآورد سازمان ملل تا سال 2020 میلادى جمعیت کره زمین 1/5 میلیارد نفر افزایش خواهد یافت. اگر هر کدام از این سکنه جدید زمین، سالانه تنها نیم تن دى‏اکسید کربن - یعنى حتى کم‏تر از مقدار شاخص آن در هلند - تولید کنند، در بهترین حالت هم، آنچه که در پروتکل کیوتو در مورد کاهش گاز دى‏اکسید کربن در نظر گرفته شده، محقق نخواهد شد.

در مورد میزان مصرف انسانها هم امیدوارى چندانى وجود ندارد. برعکس هنوز حدود یک پنجم مردم جهان در فقر به سر مى‏برند و در انتظار خانه و غذاى مداوم و مناسب هستند. هر کس که استطاعت مالى مى‏یابد، یک ماشین قوى‏تر و یک ساختمان بزرگ‏تر مى‏خرد و بیشتر به مسافرت مى‏رود و در انتها هم زباله بیشترى را از خود به جاى مى‏گذارد. لذا کارشناسان سازمان توسعه و همکاریهاى اقتصادى در گزارشى که اخیراً منتشر شده، رشد مصرف را در آینده موجب افزایش آسیبهاى وارده به محیط زیست دانسته‏اند و بسیار بعید مى‏دانند که بهبودى در زمینه مصرف در جهان حاصل شود.



خرید و دانلود تحقیق درباره آینده زمین و انسان