لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 46
آیا دیانت بهائی دینی ایرانی است؟
بهائیان بر این باور استوارند که دیانت بهائی از ایران برخاسته و دینی ایرانی است ولی جهان شمول است، تعالیمش مردم و گروه خاصی را در نظر ندارد، هدفش برتری یک نژاد و کشور نیست بلکه خواستار دنیائی است که همهء انسانها، با هر دین و باوری، در آن با بهروزی و خوشبختی زیست نمایند.
با این تفکّر باید به بی خبری برخی از هموطنان اندوه خورد وقتی میگویند دین بهائی به خاطر سابقهء اسلامی بنیانگزارانش و داشتن آثاری به زبان عربی، دینی ایرانی نیست بلکه دنبالهء دین اسلام و در ردیف دیگر ادیان سامی است.
این ادعا یکی دو ماه پیش در یک برنامهء تلویزیونی که از امریکا پخش میشد و شامل مناظرهای بین نمایندگان سه دیانت اسلام، بهائی و زردشتی بود تکرار گردید. در این برنامه آقای هومر آبرامیان، شخصی که از جامعهء زردشتی دعوت داشت، گفته بود که دین بهائی را یک دین ایرانی نمیداند زیرا بنیانگزارانش از آیین اسلام بودهاند و بخشی از آثار ایشان به زبان عربی است.
من این برنامه را ندیدم و نمیدانم پاسخ دکتر افنانی - که معمولا میهمان چنین برنامههایی است - به این ادعا چه بوده. ولی با بردباری و ملایمتی که از او سراغ دارم بعید میدانم در پاسخ گفته باشد اگر بنیانگزاران دین بهائی، که یکی شیرازی و دیگری از مازندران بودند نتوانند دینی ایرانی بیاورند آیا باید منتظر باشیم یک چینی یا کلمبیایی به آوردن دینی از ایران برخیزد؟
بر اساس استدلال آقای آبرامیان، که از قوم کهن آشوریان ایران، و ظاهراً از مسیحیت به دیانت زردشتی گرائیدهاند، میتوان تصور نمود که ایشان هفتاد میلیون مردم ایران را نیز ایرانی نمیدانند زیرا مسلمانند، به آداب اسلام عربی پایبندند، بسیاری از ایشان هر روزه پنج بار نماز به زبان عربی میخوانند و قانون و روش زندگانیشان بر اساس قرآن عربی است که در عربستان سعودی توسط پیامبری عرب تبار آن هم چهارده قرن پیش نازل شده است.
به دیگر اقلیتهای قومی و دینی ایران که هر یک به باوری پایبند هستند و برخی لهجه و زبان مخصوص خود را دارند نمیپردازیم و تصمیم اینکه آنان ایرانی هستند یا نه، به آقای آبرامیان و همفکرانشان وامیگذاریم.
زبان پیامبر ایرانی چه باید باشد؟
ادعای آقای آبرامیان و جمعی دیگر که دربارهء دیانت بهائی به چنین داوری میپردازند پرسشی پیش میآورد و آن اینکه پیامبری که از ایران بر میخیزد باید به فارسی سخن گوید یا به زبان اوستایی که زبان آثار مقدس زردشتی دین کهن ایران است.
فارسی امروز دارای انبوهی از لغات عربی است و اگر بخواهیم به آن زبان دربارهء دین و مفاهیم ماوراءالطبیعه چیزی بنویسیم ناچار نوشتهء ما با زبان روزنامهای فرق خواهد داشت. و واژههای عربی آن به ضرورت افزونی خواهد گرفت. زیرا دین و فلسفه و علم هر یک زبان و لحن گفتار مخصوص خود را میطلبد. اگر هم بخواهیم فارسی را از واژههای عربی بپیراییم آنگاه باید مثل کسروی و دیگران به اختراع واژههای تازه بپردازیم و زبانی مصنوعی ارائه داریم که آن نیز برای همگان قابل فهم نیست.
فارسی از زبان پهلوی رایج در دوران ساسانیان میآید، و پهلوی با زبان اوستایی که زبان آثار زردشتی است ارتباطی ندارد. اما در زبان پهلوی نیز با مقادیری لغات آرامی، از شاخهء زبانهای سامی روبرو هستیم که با عربی از یک ریشهاند. یعنی آنجا نیز دوستان ناسیونالیست ضد عرب ما همین مشکل فارسی امروز را خواهند داشت.
حال اگر به زبان اوستایی که از شاخهء شرقی زبانهای ایرانی و ظاهرا زبان زردشت بوده بیاویزیم باید از این نکته غافل نباشیم که زبان اوستایی امروزه حتی مفهوم زردشتیان نیست. زبان اوستائی همان هنگام که در دورترین اعصار تاریخی همراه با قوم آریایی از نواحی جنوب شرقی روسیه کنونی و حدود دریاچه آرال به جنوب آمد زبانی مرده بود و فقط موبدان و مغان زردشتی آن را درک میکردند. امروز جز نیایشهای زردشتی که در آتشکدهها، و یا در مراسم مخصوص، توسط موبدان خوانده میشود تصور نمیرود دیگر زردشتیان با متون اوستایی انس و الفتی داشته باشند. از یک قرن پیش با کوشش دانشمندان زبان شناس غرب و دانشمندان پارسی هند، و با بهرهگیری از زبان سانسکریت (خواهر زبان اوستایی)، متون اوستا و گاتها (سرودههای منتسب به خود زردشت) به زبانهای گوناگون برگردانده شد. ولی هیچ یک از مترجمین این آثار نمیتوانند ادعا نمایند مفهوم صحیحی از آن به دست دادهاند. سوای افتادگیهای فراوان در متون اصلی، معنای بسیاری از واژهها شناخته نیست (به ویژه در گاتها، که لهجهای کهنتر از اوستائی است)، و نمیتوان دو ترجمه یافت که با هم تا حدّی یکسان باشند. ترجمههای فارسی این متون توسط ایرانیان بیش از آنکه حاصل دانش اوستایی ایشان باشد بر ترجمههای آنچنانی انگلیسی یا فرانسه، و اغلب همراه با تصورات آرمانی مترجم از آیین زردشت تکیه دارد.
حتی اگر فرض را بر این نهیم که پیامبر ایرانی با یک معجزه بتواند به اوستایی سخن گوید مشکل بعدی ما مخاطبان او یعنی مردم ایران هستند که به هیچ وجه به معنای سخنان پیامبر پی نخواهند برد. آیا هدف پیامبر زنده کردن زبانی مرده است یا آوردن رهنمودهایی برای بشریّت؟ چه حاصل که بهترین درسهای زندگی مانند رازی سر به مُهر، تا ابد در متون زبانی که قابل فهم نیست مدفون بماند و ما دلخوش باشیم که پیامبرمان به زبان اصیلی از شاخهء ایرانی زبانهای هندواروپایی سخن گفته است.
هدف ما از بیان این مطالب بحثی جدلی با هممیهنانی که با این دستاویزها (یا بهانهها) با دیانت بهائی مخالفت میکنند نیست. بلکه با دادن این زمینهء تاریخی میخواهیم توجه ایشان را به این نکته جلب نماییم که در موضوع دین آنچه سزاوار توجه است زبان آثارش نیست بلکه مفهوم و معنای پیامی است که آن دین با خود دارد.
اما آثاری که از قلم بنیانگزاران دیانت بهائی صادر شده هم فارسی است (حتی برخی نزدیک به فارسی سره)، هم عربی است، و هم فارسی همراه با جملات و استعارات عربی که به اعتقاد بهائیان هر یک از زیبائی کلام و معنی هر دو بهرهمند است.
از صدها اثر بهائی به زبان فارسی که بگذریم، باید بدانیم در زمانی که این دیانت ظهور نمود، یعنی قرن نوزدهم، آشنایی طبقهء کتابخوان و با سواد ایران با زبان عربی بیش از آن بود که امروز هست. فارسی و عربی قرنها چنان در هم جوش خورده بود که در خواندن یک متن کسی توجه نمیکرد کجا زبان عوض شد و از فارسی به عربی و یا بر عکس از عربی به فارسی گرایید. بسیاری از آثار ادبی مشهور ایران از جمله شاهکار سعدی گلستان، زیبائیش در بکار بردن استادانه همین سبک است: "خطیبی کریهالصوت خود را خوش آواز پنداشتی و فریاد بیهده برداشتی گفتی نغیب غراب البیّن در پردهء الحان اوست یا آیت انّ انکرالاصوات در شان او." و یا در جای دیگر میفرماید: "عالِم ناپرهیزگار کوریست مشعلهدار. یهدی به و هو لایهتدی." و از حافظ یاد کنیم:
"الا یا ایّهاالساقی ادر کأساً و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها"1
نه تنها زبان ادبی چنین بود بلکه زبان دینی ایران فقط عربی بود و اگر مطلبی دینی به فارسی نگاشته میشد از سندیّت و ارزش میافتاد.2 بسیاری از مخاطبان دیانت بهائی در ایران و عراق این دو زبان را به طور یکسان میدانستند. علماء و روحانیونی که در ابتدای ظهور دیانت بهائی به آن ایمان آوردند و به نوبهء خود آن را در میان تودهء مردم ایران رواج دادند، به زبان عربی و مفاهیم و مضامین دینی آن آشنائی کامل داشتند و برخی خود به آن زبان کتاب تالیف مینمودند. بنا بر این عجبی نیست که برای انتقال رهنمودها و تعالیم این دیانت به آن گروه، زبان مانوس دینی ایشان یعنی عربی به کار رفته باشد.
اما آنچه در این دیانت انقلابی و نو بشمار میآید آنست که بنیانگزارانش با نگارش آثاری دینی به زبان فارسی و بیان اندیشههای خود به این زبان، دین را از انحصار ملّایان و عربی دانان در آوردند و برای تودههای مردم قابل فهم ساختند. نه تنها به فارسی آثاری آوردند بلکه به ترجمهء آثار عربی خود به فارسی پرداختند مانند کتاب بیان فارسی از قلم حضرت باب، و برخی آثار که حضرت بهاءالله شارع دیانت بهائی آن را به فارسی نیز ترجمه فرمودهاند.
در یک مطالعهء تطبیقی در آثار بهائی به عربی و فارسی میبینیم مهم آن نبوده که این آثار به چه زبانی گفته و نوشته شود، بلکه هدف آن بوده که پیام جدید هر چه زودتر و راحتتر به وسیلهء زبانی که با آن آشناتر هستند به آگاهی همهء مردم برسد. صدور بسیاری الواح از ساحت حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبهاء به زبانی نزدیک به فارسی سره، و یا با واژههای اندک عربی، که گیرندگان آن زردشتیان و پارسیان بودهاند، نشان این مدعا است. زبان در آثار بهائی چنین نقشی دارد نه آن که بخواهد نشان گرایش به سمت یا جهتی و یا طرفداری از یک زبان یا زبان دیگر باشد. حضرت عبدالبهاء در این مورد میفرمایند:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 68
گزارش کار آزمایشگاه تکنولوژی بتن
هدف: آزمایش استاندارد برای تعیین جرم حجمی سیمان
تجزیه و تحلیل تئوری آزمایش: جرم جسمی سیمان همان جرم واحد حجم ذرات جامد است و این آزمایش برای تعیین جرم جسمی سیمان به کار میرود. سیمان و جرم حجمی سیمان عموماً در ارتباط با طرح و کترل مخلوطهای بتنی مورد استفاده قرار میگیرد.
سیمان P
شرح دستگاهها و وسایل:
1- بالن لوشاتلیه: بالن استانداردی است که دارای مقطع دایرهای است. مقطع پایینی بالن ظرفیتی در حدود 250 میلیلیتر دارد. این بالن باید از شیشه شفاف ساخته شده باشد و باید درجهبندی 1/0 میلیلیتر درجهبندی شده باشد.
2- نفت سفید خالص یا مادة نفتی دیگر که در تعیین جرم حجمی سیمان به کار میرود.
روش آزمایش: بالن را با نفت یا مایع دیگر تا علامتهای 0 و 1 میلیلیتر که در روی ساق وجود دارد، پر میکنیم. پس از ریختن نفت ، در صورت لزوم، بهتر است قسمت بالایی بالن را خشک کنیم تا مواد در آن قسمت بالن نچسبند. بعد از ریختن نفت، عود مقابل تراز، بالای مایع را به عنوان اولین عدد، قرائت میکنیم. مقداری سیمان را وزن نموده و به تدریج و با دقت به داخل بالن میریزیم، پس از آنکه تمام سیمان به داخل بالن انتقال داده شد، درپوش بالن را گذاشته و آن را به آرامی تکان میدهیم تا حباب داخل سیمان خارج شود. بهتر است این تکان به صورت مایل و به آرا می انجام شود. بعد از آنکه هیچ حبابی از طرف سیمان به با لا نیامد، بالن را ثابت نگه داشته و سطح مایع را قرائت و آن را یادداشت میکنیم و با توجه به فرمول بالا، P سیمان را به دست میآوریم.
اطلاعات و نتایج به دست آمده: در این آزمایش، ما با توجه به امکانات زم انی و مکانی،از 15 گرم سیمان و 41 cc بنزین در آزمایشگاه استفاده کردیم. بنزین را داخل بالن ریختیم و با افزودن 15 گرم سیمان، حجم مخلوط به cc46 رسید. در نتیجه از فرمول مورد نظر وزن جسمی سیمان را محاسبه کردیم:
سیمان P
بحث و تفسیر و مقایسه با استانداردها: طبق استانداردهای موجود، جرم جسمی سیمان، (25/3-3) گرم بر سانتیمترمکعب میباشد که با توجه به نتیجه به دست آمده در آزمایشگاه عدد حاصل مورد قبول است.
نتیجهگیری و عوامل خطا و پیشنهادات و اصلاحات:
عوامل خطا در این آزمایش میتواند از قبیل، استفاده از بالن کثیف، مخلوط نشدن کامل سیمان با نفت، … میباشد.
به طور کلی:
در طرح و کنترل مخلوطهای بتن، جرم حجمی را به صورت چگالی بیان میکنند. این چگالی یک عدد بدون بعد است:
سیمان P
یا
سیمان P
=
جرم حجمی سیمان
= SP
106
1
جرم جسمی آب در cc40
منابع و مراجع:
1- C188-89-ASTM
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 46
1.عنوان نام محل:
محل کارآموزی مجموعه دولتی گاوداری هنرستان شهید بهشتی میباشد.
2.موقعیت محل:
این گاوداری واقع در منطقه صفادشت شهرستان شهریار میباشد. هوای منطقه در زمستان و پاییز بسیار سرد بوده و در بهار و تابستان از هوایی معتدل برخوردار میباشد،از طرفی چون نژاد هلشتاین به سرما عادت دارد از این رو در این گاوداری این نژاد پرورش می یابد. میزان بارش سالانه کم بوده و منطقه دارای آب و هوای سرد خشک میباشد. وزش باد بسیار زیاد بوده به طوری که در ایران به عنوان شهر باد معروف میباشد، ضمن این که وزش باد زیاد است جهتش نیز مختلف بوده و تقریباًاز تمام جهات باد می وزد. البته ساختمان ها طوری ساخته شده که جهت غالب وزش باد را پوشش میدهد. جهت ساخت جایگاه ها شمال شرقی به جنوب غربی میباشد که این امکان را ایجاد میکند تا در فصول سرد استفاده کامل را از نور آفتاب برد. آب تامینی برای مجموعه آب چاه میباشد، این آب از نظر شاخص T.D.S یا مواد جامد محلول در آب بسیار سنگین میباشد. این مجموعه در زمینی پست و هموار بنا شده است که نسبت به زمین های اطراف نیز هم سطح میباشد. این مجموعه به جاده عبوری و شهر فاصله نزدیکی دارد و با مناطق پر جمعیت فاصله کوتاهی دارد. در مجاورت این گاوداری کارخانه های تولیدی متعددی وجود دارد. محل مجموعه از نظر پوشش گیاهی بسیار ضعیف بوده و به دلیل سنگلاخ و شن زاری زمین دارای فرو رفت آب به طور گسترده میباشد.
3.بازار مصرف:
این گاوداری دارای دو نوع تولید میباشد یا به عبارت دیگر دو منظوره میباشد:
1-گوساله های نر پرواری: در این مجموعه پس از به دنیا آمدن گوساله های نر اقدام به پرورش و پروار نمودن آنها می کنند، یا در صورت دیگر گوساله پس از رسیدن به سن 6 ماهگی و ابتدای دوره پروار بندی به مجموعه های خصوصی فروخته میشود.
2-گوساله های ماده: این گوساله ها پس از به دنیا آمدن پرورش می یابند و پس از رسیدن به سن و وزن مناسب جایگزین گاوهای شیری پیر میشوند. شیر تولیدی به قیمت لیتری 390 تومان به یکی از ایستگاه های جمع آوری شیر شرکت پگاه فروخته می شود.
3-تولید کود و کود مایع: این گاوداری دو نوع کود تولید میکند که هر دو به مصارف کشاورزی و تغذیه زمین میرسد.
1.کود خشک 2-کود مایع: که حاصل از شستشوی جایگاه ها همراه با کود به دست می آید.
4.تحلیل وضعیت محل: یکی از مزیت های بزرگ مجموعه نزدیک بودن آن به مناطق پر جمعیت و بازار مصرف عالی میباشد،از سویی رشد جمعیت و منطقه مسکونی در اطراف گاوداری میتواند برای آینده این مجموعه بسیار مشکل آفرین باشد. کمبود بارش های سالانه باعث میشود تا آب های زیرزمینی کاهش یافته و از طرفی به دلیل تامین آب از چاه و آب های زیرزمینی در آینده با کمبود آب مواجه میشوند. وجود کارخانه های متعدد در اطراف این گاوداری میتواند به صورت غیر مستقیم ضرر بزرگی را وارد کند، به این صورت که: این کارخانجات دارای پسماندها و مواد شیمیایی دور ریختنی میباشند که آنها را در چاه هایی که حفر کرده اند دفن میکنند، این کار باعث میشود تا این مواد به آبهای زیرزمینی وارد شود و آنها را غیر قابل مصرف کند. این مجموعه از گاوداری های بسیار قدیمی منطقه میباشد و تلاش نکردن برای تقویت پوشش گیاهی بسیار تعجب آور است، پوشش گیاهی آن هم در منطقه باد خیز میتواند بسیار مفید باشد و به عنوان یک بادشکن میتواند عمل کند.
5. مشخصات واحد: این گاوداری در زمینی به مساحت تقریبی یک هکتار بنا شده است. سیستم جایگاه از نوع باز میباشد ولی در قسمت هایی مثل گوساله دانی از درب کشویی و محیط بسته استفاده شده است. این گاوداری دارای 160 راس دام به قرار سنی زیر میباشد: 1-تعداد 54 راس گاو شیری دوشا، 2-تعداد 38 راس تلیسه و آبستن سبک 3-تعداد 7 راس گاو خشک و آبستن سنگین 4-تعداد 11 راس گوساله 6-3 ماهه 5-تعداد 25 راس گوساله نر پرواری 6-تعداد 25 راس گوساله شیر خوار زیر سه ماه
در این مجموعه شبانه روز دو نوبت دو شش انجام میشود، یکی از دو شش ها ساعت 5 صبح و دیگری در ساعت 5 بعد از ظهر انجام میشود. دستگاه شیر دوشی به کار رفته در این مجموعه از مارک های بسیار قدیمی به نام آلفالوال میباشد. جایگاه به کار رفته در سالن شیردوشی استخوان ماهی میباشد که در یک زمان تعداد 14 گاو را در خود جای میدهد، ظرفیت دوشش دستگاه در یک زمان 7 راس میباشد. کف سالن شیردوشی از سیمان پوشیده شده و دیوارها از کف تا ارتفاع 5/2 متری از کاشی پوشیده شده است. اطاق شیر مانند بقیه مراکز دارای وسایلی از قبیل: بیدون شیر، سطل های مخصوص برای دادن شیر و آب به گوساله ها و یخچال های شیر سرد کن؛ دو یخچال به ظرفیت های 1 و 5/1 تنی وجود داشت. در کنار سالن شیردوشی جایگاه گوساله های شیرخوار قرار دارد، این جایگاه به سه قسمت تقسیم شده است. قسمت داخلی در مکان مسقف جایگاه گوساله های شیرخوار زیر 3 هفته میباشد و دو قسمت جلو گوساله های بالای 3 هفته تا 3 ماه قرار گرفته اند. در کنار این دو جایگاه گوساله های 6-3 ماهه قرار گرفته اند. و آخر سر نیز زایشگاه ها تعبیه شده اند. دو سیلوی زیرزمینی در این گاوداری وجود دارد که ظرفیت یکی 350 تن و دیگری 500 تن میباشد. هانگار علوفه و انبار کنسانتره در کنار هم بنا شده اند که هر دو دارای سقف شیروانی بدون زاویه میباشند و از کف تا زیر سقف از سیمان پوشیده شده اند، البته یک انبار نگهداری مواد اولیه کنسانتره دیگر نیز وجود دارد. در سمتی دیگر از سالن شیردوشی جایگاه دو قسمتی گاوهای نر و اتاق مدیریت و اطاق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 46
مقدمه و اهمیت
گیاهان داروئی
گیاهان داروئی میراثی منطقه ای ولی با اهمیت جهانی هستند که ثروت عظیمی به جهان ارزانی داشته اند، تنوع و کثرت گیاهان با خواص درمانی همه را شگفت زده کرده است چرا که تخمین زده می شود حدود 70.000 گونه گیاه از گلسنگ ها تا درختان تنومند حداقل یکبار در طول تاریخ طب سنتنی به عنوان دارو در جوامع بشری استفاده شده اند.
واژه گیاهان داروئی تنها به گیاهانی که تسکین دهنده آلام مردم هستند اطلاق نمی شود بلکه این گیاهان در زیر گروه غذا به عنوان طعم دهنده ها، نوشیدنی ها، شیرین کننده ها، رنگهای طبیعی و حشره کش و همچنین بعنوان ماده اولیه محصولات آرایشی و بهداشتی نیز مورد استفاده قرار می گیرند در طی دهه های گذشته گسترش وسیعی در طیف درمانهای گیاهی صورت گرفته که رشد سریع تقاضا برای داروهای گیاهی و بالطبع گیاهان داروئی در دنیا را به دنبال داشته است.
این امر موجب شده است که هر سال تعداد بیشتری از کشاورزان با تغییر نوع کشت از زراعتهای معمول به کشت گیاهان داروئی، به سمت تولید این دسته از گیاهان روی آورند، اما عدم آگاهی کافی آنان از نیازهای اکولوژیک، مراحل کاشت، داشت و برداشت گیاهان داروئی، کشاورزان را با مشکلات جدی روبرو کرده است، در این میان مراکز تحقیقاتی بسیاری در دنیا فعالیت خود را در زمینه شناخت مسائل و مشکلات و تنگناهای موجود بر سر راه تولید گیاهان داروئی در سراسر دنیا آغاز نموده اند. بطوری که همه ساله شاهد رشد روزافزون اینگونه پژوهشها در دنیا هستیم.
کشور ایران با یازده اقلیم مختلف آب و هوایی و بیش از 7500 گوننه گیاهی، بستر بسیار مناسبی برای دستیابی به گونه های با ارزش داروئی و نادر می باشد که می توان نسبت به سازگار کردن و معرفی تعدادی از آنها به عرصه های زراعی اقدام نمود و یا از بذور اصلاح شده خارجی برای کاشت در اراضی با شرایط اقلیمی متناسب با نیازهای اکولوژیک گیاه استفاده نمود. از آنجائی که محصول نهایی در زراعت گیاهان داروئی متابولیتهای ثانویه و یا همان مواد موثره داروئی می باشد. زارع گیاهان داروئی باید با تمامی فاکتورهای موثر بر رشد و عملکرد کمی و کیفی محصول خود آشنا باشد که عملکرد نهایی در زراعت گیاهان داروئی براساس میزان ماده موثر تولید شده در واحد سطح سنجیده می شود.
بنابراین افزایش تولید پیکره رویش گیاه در واحد سطح، به تنهایی ملاک سنجش نمی باشد. لذا عدم آگاهی از روابط متقابل بین گیاه و عوامل محیطی و یا عدم توجه دقیق به نقش این عوامل و از سوی دیگر عدم توجه به ادوات و تجهیزات جانبی مورد نیاز برای تولید، موجب صرف وقت و هزینه هایی می شود که قابل جبران نخواهد بود، چرا که در اختیار نداشتن امکاناتی همچون فضا و یا تجهیزات مناسب برای خشک کردن پیکره رویشی گیاه برداشت شده و یا شستشوی ریشه های از خاک خارج شده، امکان نگهداری محصول برداشت شده را، حتی برای مدت زمان کوتاه از کشاورز سلب کرده و موجب افت شدید راندمان یا از بین رفتن کامل محصول می گردد.
از نظر اکولوژیکی و آب و هوایی ایران را به مناطقی تقسیم می کنند که براساس مدل کوپن و سایر تقسیم بندیهای آب و هوایی و تقسیم بندیهای استانی به چندین منطقه زیر تقسیم می شود:
B- اقلیم خشک : میزان تبخیر در این آب و هوا بیشتر از بارندگی است ولذا دارای آب و هوای خشک است. دوره حیات رستنی های این نواحی خیلی کوتاه است. این اقلیم بیش از سه چهارم مساحت کشور را تشکیل می دهد.
BW- اقلیم خشک بیابانی : شامل سواحل دریای عمان و جنوب غربی کشور تا استان خوزستان و قسمت دیگر شامل کویرها و فلات مرکزی ایران است. این اقلیم شامل 4 ناحیه است.
BW-1- ناحیه صحرایی خشک : شامل یک ناحیه محدود در شمال کرمان، زرند، بخش غربی سمنان، گرمسار، قسمت اعظم قم، جنوب تهران: ورامین و ناحیه ای محدود در شمال غربی اصفهان: آران و بیدگل و کاشان می باشد.
BW-2- ناحیه صحرایی خشک گرم : شامل نوار مرکزی خوزستان، بخش اعظم نواحی مرکزی بوشهر، مناطق مرکزی هرمزگان، نواحی اطراف دریاچه هامون مثل دشت کویرو لوت، جنوب خراسان، جنوب و جنوب شرقی سمنان، شمال شرقی کرمان، شمال سیستان و بلوچستان، شمال شرقی و مرکز یزد و شرق اصفهان.
BW-3- شامل سواحل دریای عمان مانند چابهار در قسمت جنوبی استان سیستان و بلوچستان است.
BW-4- شامل نوار ساحلی استان بوشهر: مانند بندربوشهر، نوار ساحلی استان هرمزگان، مانند بندرعباس و نوار جنوبی خوزستان مانند خرمشهر و آبادان
BS- اقلیم خشک نیمه بیابانی: شامل قسمتی از فلات ایران است و به شکل قوسی از شمال و جنوب غربی، آب و هوای خشک بیابانی را احاطه نموده است که از شمال شرقی خراسان به سمت مغرب و سپس از شمال غربی به سمت جنوب شرقی بلوچستان امتداد می یابد مثل استپهای حوالی شهرکرد که ارتفاعی حدود 1500-1000 متر از سطح دریا دارد و شامل ناحیه ای است:
BS-1- ناحیه نیمه صحرایی سرد: غرب اصفهان، شمال و مرکز استان مرکزی، شرق همدان، جنوب شرقی زنجان، جنوب قزوین، نواحی مرکزی تهران، شمال سمنان، شمال اردبیل.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 46
1-واکسن چیست؟
واکسن دارویی است که برای تحریک سیستم ایمنی و در نتیجه تولید پاسخ مناسب طراحی شده است گاهی یک بار واکسیناسیون شخص را تا آخر عمر مصون نگه میدارد. (23)
-تاریخچه واکسیناسیون
اولین اطلاعات در مورد واکسیناسیون به قرن ششم بر می گردد. واکسیناسیون از زمان های بسیار قدیم در هند، چین و ایران مورد استفاده بوده است. تقریباً در قرن پیش بود که دکتر ادوارد جنیریک تکنیکی را برای واکسیناسیون بر ضد آبله کشف کرد. در 14(May) سال 1975 دکتر جیمز اولین بار از ویروس ضعیف شده آبله گاوی برای واکسناسیون فردی به نام جیمز فیلیپ بر علیه آبله استفاده کرد. کار جنر با واکسیناسیون آبله گاوی اولین تلاش علمی برای کنترل بیماری های عفونی بود. که با تلقیح دقیق و برنامه ریزی شده سیستماتیک صورت گرفته بود. کار ادوارد جنر پایه ای برای ساختن واکسن های جدید و مدرن شد. با وجود اینکه تقریباً یک قرن پیش دانشمند فرانسوی، دکتر لوئی پاستور دریافت که یک فرد می تواند بر علیه یک بیماری مسری و عفونی حفاظت شود هنگامی که این فرد با پاتوژن ضعیف شده آلوده شود که باعث ایجاد بیماری بسیار ضعیف و آرام میکند که تقریباً بدون ضرر است. مهمترین رویدار در تاریخ واکسیناسیون که به آن دلیل لوئی پاستور مشهور شد در سال 1885 زمانی رخ داد که پسری به نام ژوزف میستر توسط یک سگ هار گاز گرفته شده بود. برای اولین بار در تاریخ فردی به صورت موفقیت آمیز بر علیه هاری واکسیناسیون شده بود.
تا قرن نوزدهم در واکسن ویروس انسانی به وجود آمد. یکی واکسن آبله جنر و واکسن هاری که توسط لوئی پاستور ساخته شد. سه واکسن باکتریایی انسانی (تیفوئید، وبا و طاعون) نیز همچنین به وجود آمدند. تحقیقات اکتشافی و گسترش وسیع در علم واکسن سازی از سال 1950 شروع شد. دو واکسن معروف در طی این سالها به وجود آمدند که یکی واکسن غیر فعال شده پولیو بود که توسط دکتر جوناس سالک تولید شده ودیگری واکسن زنده پولیو بود که توسط دکتر آلبرت sabin تولید شد. به دنبال آن واکسن های دیگری نیز به وجود آمدند که به صورت گسترده ای بر علیه سرخک، اوریون، سرخچه و هپاتیت B و استرپتوکوکوس نومونیا و هموفیلرس آنفولانزای تیپ B مورد استفاده قرار گرفتند. (1)
-واکسن و واکسیناسیون
مشاهده افرادی که از بعضی بمیاری های عفونی بهبود می یافتند و پس از آن نسبت به آن عفونت مچدد مقاوم می شدند مدتها قبل از به وجود آمدن علم ایمونولوژی و فهم ما از پاسخ ایمنی صورت گرفته بود. البته تلاش های پیگیر خبر (Jenner) و پاستور Pasteur) برای بازسازی این پدیده مقدمه و محرک اولیه ایجاد علم ایمونولوژی بود. تلاش های آنها برای ایجاد ایمنی از طریق تماس مصنوعی با عوامل عفونی آنقدر موفقیت آمیز بودکه بسیاری از بیماری ها که زمانی جزو بیماری های خطرناک و کشنده بودند به سرعت کنترل شدند. واکنسن هایی علیه آبله، هاری، کزاز، سیاه زخم، وبا و دیفتری ساخته شد. این مسئله تا حدی مسئول ازدیاد فوق العاده در جمعیت اخیر دنیا شد که متاسفانه بدون تحویلی در ساخت غذا صورت گرفته است. به طوری کلی روشهای ایمنی سازی با ارائه دادن مشتق شده از یک عامل عفونت به یک فرد در ارتباط هستند به طوری که یک پاسخ ایمنی به وجود آمده و مقاومت نسبت به آن عامل عفونت تحریک شود. این روش به نام ایمنی سازی فعال (active immunization) خوانده می شود. در مقابل می توان آنتی بادی از پیش تشکیل شده را به فرد گیرنده آسیب پذیر تزریق کرد تا یک حالت ایمنی موقتی ولی فوری ایجاد شود که به این فرایند ایمن سازی غیر فعال (Passive immunization) گفته می شود. قبل از تعیین اینکه آیا تزریق واکسن برای کنترل بیماری خاصی لازم و امکان پذیر هست یا نه باید سه شرط وجود داشته باشد: اول اینکه ارگانیسم های ایجاد کننده بیماری به طور عامل شناسائی شوند. در حالی که این شرط بدیهی به نظر می رسد ولی همواره در عمل و حداقثل دربرخی از بیماری های حیوانات اهلی، به آن توجیه نشده است. دوم اینکه باید مشخص شود که حقیقتاً یک پاسخ ایمنی می تواند در برابر بیماری مورد بحث محافظت بعمل آورد. بهمین علت هرگز نباید واکسن آبله را برای درمان عفونت های هرپس و ویروس راجعه (recurrent herpes virus) یا زگیل به کار برد. مثال های دیگری از پاسخ های ایمنی بدون داشتن اثر محافظتی در بیماری ویروسی در اسبها، بیماری پارو ویروس (parvovirus) دوسمور، بیماری آلیوتیان (Aleution disease) و جود دارد که در آن پاسخ های ایمنی خود مسئول بسیاری از فرایندهای بیماری است و بنابراین به آن شدت می بخشد. بالاخره واکسیناسیون، جواب منفی نیز دارد. قبل از استعقای هر واکسنی باید مطمئن شد که خطرهای آن بیشتر از خطر احتمال وخیم تر شدن بیماری نباشد، برای مثال آبله از تاریخ 26 اکتبر 1977 در دینا ریشه کن شده است. از آنجائی که واکسیناسیون برای آبله ممکن است منجر به اسفالیت (encephatitis) گردد و شاید هم به مرگ منجر شود هیچ گونه دلیلی برای زدن واکسن آبله