لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
بررسی برند های معروف دنیا
(مبانی 2)
استاد محترم:خانم مهندس آزاد
ارائه دهنده :عاطفه وخدتی
نکاتی در مورد بازار یابی
در بازار هدف چهار بحث مهم مطرح می شود که عبارتند از :
1. محصول Product
2.قیمت Price
3. مکان Place
4. ارتقا Promotion
محصول:
لازم به ذکر است که بدانیم محصول بخش اصلی مارکتینگ و بازاریابی می باشد که باید مطابق با میل و خواسته مشتری باشد. در واقع محصول باید مشتری پسند باشد، از آنجا که هر محصولی ویژگیهای متعدد و مختلفی دارد بهتر است در انتخاب محصول طوری اندیشید که نیازی به معرفی نباشد و محصول خودش خود را معرفی کند.که این مطلب به بحث شکل و ظاهر محصول باز می گردد. موضوع بسته بندی اولین موضوعی است که با آمدن نام محصول فکر ما را متوجه آن می نماید. بنابراین شکل و پوششی که برای محصول به کار می رود نقش بسیار موثری را در مراحل اولیه بازاریابی دارد و چه بسا که حتی خود این بسته بندی به فروش هر چه بیشتر کمک نماید.
قیمت:
از جمله موارد بسیار مهم در امر بازاریابی مشخص نمودن قیمت نهایی و یا به عبارتی قیمت مصرف کننده با توجه به شرایط محیطی و اقتصادی و اجتماعی و حتی سیاسی بسیار مورد توجه می باشد. اینکه به چه صورت هزینه ها و درآمدها را با توجه به موارد فوق محاسبه نمایند تا مصرف کننده با رضایت کامل خرید خود را انجام دهد و محصول ما را در لیست سبد مصرفی خود قرار دهد.در هر صورت قیمت باید واقعی وحقیقی و با در نظر گرفتن درآمد مصرف کننده باشد.
مکان:
شناسایی کانالهای توزیع و ارسال بهینه و سریعتر محصول به دست مصرف کننده ما را بر آن می دارد تا به شناسایی خرده فروشان ، عمده فروشان و نمایندگان فروش بپردازیم. به طوری که در هر زمان و در هر مکان قابل دسترس مشتری باشد،قابل توجه اینکه سرعت تحویل کالا و یا سالم ماندن کالا تا زمانی که به دست مصرف کننده برسد بسیار مهم می باشد.
ارتقا:
شاید منظور از ارتقا ، پیشرفت وسیع شناساندن محصول به جامعه و مصرف کنندگان باشد، اما واضح و مبرهن است که ارتقاء اصلی می بایست در مورد خود محصول باشد به نحوی که با به کار گیری مدیران فروش، تبلیغات موثر و مفید، بازاریابان و ویزیتورها محصول طوری در بین مصرف کنندگان معرفی شود که مصرف کننده نیازی به مقایسه محصول و کالای ما با دیگر محصولات رقیب نداشته باشد و خود محصول زبان به تبلیغ در مورد خود باز کند.
نقش و جایگاه بازاریابی
هر کدام از اقتصاددانان و صاحبان نظر تعریف خاصی را در مورد بازاریابی ارائه داده اند ، اما در این مورد تعریفی جدید به چشم می خورد و آن عبارت است از:
بازاریابی یک جنگ متمدانه می باشد با این تفاوت که مشتریان دشمنان ما نیستند بلکه دوستان ما می باشند.
اسپنسر جانسون از بزرگان فروش می گوید:
تولید بدون فروش یعنی آشغال.
اولین رکن بازاریابی مدرن شناخت به نیاز می باشد که این شناخت منطبق بر سه رکن مطابقت ذیل می باشد:
انطباق با نیاز
انطباق با درآمد مشتری
انطباق با بسته بندی
حال به معنای کاربردی بازرایابی می پردازیم که عبارت است از تلفیق تجربه ، علم با هنرمندی خاص خود.
طبق فرموده امیر مومنان امام علی (ع): دانشی که به کار آید برترین دانش است.
گامهای بنیادین بازاریابی:
تحقیقات بازار Market Researches
بخش بندی بازار Dividing Market
انتخاب بازار هدف Choosing The Goal Market
محیط برند Brand Environment
شرکتهای نامدار در این عرصه ، تجربه برند خود را به وسیله ایجاد جایگاه برند و نقش مرکزی آن به منظور یک نقطه تلاقی ، کالای نمایشی و یا وضعیت هموار و مساعد امتداد می دهند.
با ایجاد یک تجربه قابل قبول از بین نقاط فکری و ملموس مشتری ، ما به ایجاد روابط با مشتریان و هدایت فروش کمک نموده ایم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
وظیفه کنترل
کنترل یکی از وظایف مهم مدیریت به شمار می رود. این وظیفه به قدری حایز اهمیت است که بعضی از نویسندگان مدیریت معتقدند که مدیریت خوب به داشتن نظام کنترل موثر بستگی دارد. « ارل استرانگ » و « رابرت اسمیت » نیاز به کنترل را چنین توجیه می کنند.
نقطه نظرهای متضادی درباره بهترین روش اداره سازمانها وجود دارد. اما نظریه پردازان و همچنین مدیران اهل عمل توافق دارند که مدیریت خوب مستلزم کنترل موثر است. ترکیبی از هدفهای خوب برنامه ریزی شده، ایجاد سازمان قوی، هدایت و رهبری موثر و اعمال انگیزش در صورتی به موفقیت کمک می کنند، که یک سیستم کنترل کافی وجود داشته باشد.
کنترل فرآیندی است که از طریق آن مدیران اطمینان حاصل می کنند که عملکرد سازمان با فعالیتهای برنامه ریزی شده تطبیق دارد. دربرنامه ریزی فعالیتهای یک سازمان، هدفهای اساسی و روشهای دست یافتن به آنها مشخص می شوند. فرآیند کنترل میزان پیشرفت به سوی هدفها را می سنجد و مدیران را قادر می سازد تا انحرافات برنامه ها را کشف کنند و اقدام اصلاحی به عمل آورند.
غالباً افراد مختلفی وظیفه برنامه ریزی و کنترل را انجام می دهند، لکن برای این که هر دو وظیفه به طور موثر انجام شوند، با هم ارتباط برقرار می کنند. از این روست که « کونتز »، « اُدانل » و « وایهریخ » برنامه ریزی و کنترل را به دو تیغه یک قیچی تشبیه می کنند، به این معنی که قیچی فقط با دو تیغه برنده می تواند کار کند.
فرآیند کنترل
کنترل فرآیندی است که به طور مستمر عملکرد جاری را به منظور حصول اطمینان از این که منجر به وصول هدفهای از پیش تعیین شده می شود، اندازه گیری می کند. نتایج مطلوب از طریق فرآیند برنامه ریزی مشخص می شود و کنترل، عملکرد را با توجه به استانداردهای معین می سنجد. به این ترتیب، کنترل تلاشی است منظم که با توجه به هدفهای از پیش تعیین شده، استانداردهای عملکرد را مشخص می کند، عملکرد واقعی را با معیارهای معین مقایسه می کند، انحرافات و درجه اهمیت آنها را تعیین می کند و اقدامات اصلاحی را در صورت لزوم معمول می دارد.
کنترل، شامل چهار مرحله است که ذیلاً مورد بحث واقع می شوند:
استقرار استانداردها با توجه به هدفهای از پیش تعیین شده .
این مرحله ممکن است تعیین استانداردهایی برای هر عمل را ( از فروش و هدفهای تولید گرفته تا حضور کارکنان و مسایل ایمنی آنان ) شامل شود. به منظور این که این مرحله موثر واقع شود، استانداردها باید مشخص و دارای معنی و مفهوم باشند، و چنانکه اشاره شد مورد قبول مسئولان مربوط قرار گیرند.
استانداردهایی که در برنامه ها تعیین می شوند باید قابل اجرا باشند. بیان و تعبیر و تفسیر هدفهای کلی مانند « تعلیم و تربیت بهتر » یا « منافع بیشتر » موجب ابهام می شود.
هدفها باید تا آنجا که ممکن است بر حسب واحد قابل اندازه گیری بیان شوند. فی المثل، باید بر حسب تعداد واحدهایی که در هر ساعت تولید می شود یا مقدار سودی که از هر قلم کالا عاید سازمان می شود ذکر شده باشند. چنانچه بیان هدفها مانند «افزایش روحیه »، « بهبود روابط اجتماعی »، « استقرار انضباط » یا « خلاقیت » به صورت کمی امکان پذیر نباشند، باید سعی کرد که مفهوم این هدفهای کیفی به وضوح فهمیده شوند و مکانیسم کنترلی طرح ریزی شود که در شرایط مزبور به اندازه گیری عملکرد کمک می کند.
این نوع مکانیسم های کنترل ماهیتاً ذهنی هستند و لذا تصمیم گیری باید بر مبنای قضاوت شخصی صورت بگیرد.
استانداردهای کمی
بعضی از استانداردهای مکی که با استفاده از آنها می توان عملکرد را اندازه گیری کرد عبارتند از :
استانداردهای زمان - برای استفاده از این استانداردها، هدف بر مبنای زمان مشخص که برای انجام وظیفه خاصی ضروری است تعیین می شود. به عنوان مثال تعداد واحدهای تولید شده یا تعداد صفحات تایپ شده در هر ساعت و یا تعداد تلفن های انجام شده در روز از جمله استانداردهای زمان هستند.
استانداردهای هزینه - این استانداردها، هزینه هر واحد فعالیت را نشان می هند، هزینه مواد برای ساختن هر واحد کالا، هزینه افرادی که روی کالای به خصوصی کار می کنند، یا هزینه توزیع هر واحد کالا و نظایر آن در شمار استانداردهای هزینه محسوب می شوند.
استانداردهای درآمد- استانداردهای درآمد در واقع درآمد مالی است که در نتیجه یک فعالیت خاص عاید می شود. فی المثل، حجم فروش در ماه یا مقدار فروش انجام شده در سال توسط یک نفر فروشنده به عنوان استاندارد درآمد منظور می شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
انگیزه را این گونه تعریف می کند:
میل به کوششش فراوان در جهت تامین هدفهای سازمان به گونه ای که این تلاش در جهت ارضای برخی از نیازهای فردی سوق داده شود.
یکی از فعالیتهای مدیر این است که موجبات انگیزش کارکنان را در سطح بالایی از عملکرد فراهم سازد بدین معنی که اطمینان یابد که افراد کار می کنند بطور منظم سر کار حاضر می شوند و سهم مثبتی در رسالت سازمان دارند عملکرد شغلی به توانایی محیط و همچنین انگیزش مرتبط است. (محمد زاده – مهروژان ، 1375 ،121-120)
انگیزه بعنوان یکی از فرآیندهای ارضای نیاز به حساب می آید این مطلب در شکل زیر ارائه شده است.
نیازهای ارضا نشده تنش حرکت رفتار کوششی نیازهای ارضا شده کاهش تنش
شکل 1-2 :فرآیند انگیزش
نیاز به عنوان یک واژه فنی حالتی درونی است که باعث می شود نتیجه پی آمد خاص جالب به نظر برسد یک نیاز ارضا شده تنش ایجاد می کند و در نتیجه در درون فرد نوعی سائقه یا پویایی بوجود می آورد این پویایی موجب بروز نوعی رفتار پژوهشی در فرد می شود و او در پی تامین هدفهای ویژه ای بر می اید اگر آن هدفها را تامین کند نیاز مزبور ارضا می شود و در نتیجه تنش کاهش می یابد .
بنابر این می توان گفت که کارگر یا کارمندی که تحری شده و دارای انگیزش است در وضعی به سر می برد که تنش دارد.(یعنی بین فرد و محیط او نوعی عدم تعادل بوجود می آید)
او برای رهایی از این تنش دست به اقدام می زند و تلاش و کوشش می کند . هر قدر این تنش بیشتر باشد سطح یا میزان تلاش و کوشش بیشتر خواهد شد. اگر این تلاش و یا کوشش به صورت موفقیت آمیزی ، به ارضای نیاز منجر گردد. تنش کاهش می یابد ، ولی از آنجا که رفتار فرد در سازمان مورزد نظر ماست ، فعالیتی که در جهت کاهش می یابد تنش صورت می گیرد باید در راستای هدفهای سازمان باشد . بنابر این در تعریفی که از انگیزش داریم این معنا هم گنجانده شده که نیازهای فرد با هدفهای سازمان سازگار است و هیچ مغایرتی با آنها ندرد . اگر چنین وضعی وجود نداشته باشد فرد یا کارگر تلاش و کوشش زیادی می نماید که در واقع در جهت مخالف منافع سازمان صورت می گیرد و نکته جالب اینجاست که این نوع کوششها و تلاشها چیز غیر عادی نیستند . (ایران نژاد پاریزی- ساسان گهر، 380،1377)
تحولات تاریخی انگیزش:
تحولات تاریخی در زمینه انگیزش به چند علت حائز اهمیت است اگر چه این نظریات همیشه صائب نبوده اند ولی از یک جهت مبنای اندیشه معاصر را درباره انگیزش تشکیل می دهند این نظریات معمولا بر عقل سلیم مبتنی بوده اند . آگاهی ازط محاسن و معایب آن به مدیران کمک می کند بینش بیشتری در مورد انگیزش کارکنان در محل کار داشته باشند و از نقاط ضعف بپرهیزند.
تحویل اندیشه مدیریت در زمینه انگیزش کارکنان سه مرحله متمایز را پشت سر گذاشته است که عبارتند از سنتی ، روابط انسانی و منابع انسانی .
مدل سنتی:
مدل سنتی انگیزش با نام فردریک وینسلو تیلور و مکتب مدیریت علمی همراه است . تیلور اولین کسی بود که کار آمد ترین شیوه را برای اجرای وظایف کارکنان تعیین کرد و برای اینکه این وظایف دقیقا مطابق ویژگیها و استانداردهای تعیین شده اجرا شود به انگیزش کارکنان توجه کرد . او معقد بود که کارکنان صرزفا با پول بر انگیخته می شوند به همین جهت او از بهره گیری از سیستم های محرکهای دستمزدی طرفداری می کرد که به موجب آن اگر کارگران تولید بیشتر از استاندارد داشتند مبلغ بیشتری به آنان پرداخت می شد.
فرضیه های اصلی که این الگو را می ساخت ایند بود که مدیران بهتر از کازرگران کار را می شناسند کارگران اساسا تنبل هستند و فقط با پول برانگیخته می شوند.
اعضای دیگر این مکتب فرانک و لیلیان گیلبرتکار برد محرکهایی برای برانگیختن کارکنان را مطالعه کردند توجه آنها به این نکته جلب شد که ترفیعها پرداخت بیشتر ساعتهای کار کوتاهتر کار و رزروهای تعطیل همه محرکهی با قدرتی هستند به خصوص اگر این محرکها با نیازها و علایق کارکنان تناسب داشته باشند. (الوانی – معمار زاده 92،1374 )
مدل روابط انسانی:
التون مایوو سایر پژوهشگران روابط انسانی دریافتند که کسالت آور بودن و تکراری بودن بسیاری از وظایف انگیزش را کاهش می دهد. در حالیکه روابط اجتماعی موجب ایجاد انگیزش می شود. نتیجه آشکار این مطالعات چنین بود که مدیران باید به نیازهای اجتماعی کارکنان توجه کنند و ب ایجاد احساس مفید و مهم بودن در آنان کارکنان را بر انگیزانند به همین جهت این الگو مدیران را مجبور کرد که آزادیهایی برای تصمیم گیری در روابط با وظایفشان به کارکنان بدهند و همچنین اطلاعات بیشتری درباره هدفهای مدیران و سازمان در اختیار کارکنان بگذارند زیرا پژوهشگران دریافتند که کارکنان به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
مکانیسمهای مقاومت به غرقاب در گیاهان
مقدمه
اغلب یک دوره بارندگی یا آبیاری بیش از حد همراه با زهکشی ضعیف خاک، باعث غرقاب شدن خاک میشود. غرقاب شدن به طور گستردهای در خاکهای جهان رخ میدهد که آسیب جدید به پوشش گیاهان طبیعی و گیاهان زراعی دارد. در خاکهای غرقاب فضای مخصوص هوا از آب پر شده و در نتیجه انتشار گازها بین جو و خاک سپهر (ریزوسفر) و ریشه به تاخیر میافتد.
اکسیژن محلول توسط میکروارگانیسمها و تنفس ریشهای از محلول خاک تخلیه میشود. تخلیه اکسیژن محلول در خاکهای غرقاب بسته به درجه حرارت، فعالیت تنفسی گیاهان و میکروارگانیسمها و نیر فراوانی و تداوم اشباع بودن خاک منجر به کاهش یا عدم وجود اکسیژن طی چند ساعت الی چند روز میشود. کمبود اکسیژن محدودیت عمدهای برای رشد و باروری گیاهان است، لذا زنده ماندن گیاه در شرایط غرقاب در وهله اول منوط به سازگاری آن با شرایط کمبود اکسیژن است. گیاهان مقاوم به غرقاب مکانیسمهای مخلتفی را از جمله توانایی غیرسمی نمودن یونهای احیا شده توسط ریشه، اجتناب از کمبود اکسیژن توسط انتقال داخلی اکسیژن از برگها به ریشهها و قدرت ثبات متابولیسم، حداقل در سطح فرآیندهای نگهداری توسط مسیرهای غیرهوازی بکار میگیرند.
تحقیقات مختلفی در مورد واکنشهای گیاه به غرقاب و کمبود اکسیژن از جهت سازگاریهای مولکولی، بیوشیمیایی فیزیولوژیکی، آناتومیکی و مورفولوژیکی انجام شده است. مقاومت جامعی نیز در این مورد ارائه شده است. مهمترین سوال مطرح شده، مکانیسمهای سازگاری گیاه به تنش اکسیژن است. اکثر مقالات مربوط به سازگاری در اندامهای هوایی یا گیاه کامل است.
سازگاری متابولیکی
پاسخهای متابولیکی نسبت به کمبود و یا نبود اکسیژن به صورت گستردهای در بسیاری از گونههای گیاهی مطالعه شده است، اما مکانیسم مشترک در مورد مقاومت به این شرایط نشده است. نظریههای متعددی در مورد سازگاری متابولیکی ارائه شده است.
اولین فرضیه در مورد تشریح تحمل متابولیکی غرقاب توسط مک منمون و کرافورد (1971) ارائه شده است. آنها چنین مطرح کردند که مقاومت ریشههای گیاهان مناطق مرطوب به حالت غرقاب به جنبههای اختصاصی متابولیسم آنها بستگی دارد و نیز مقاومت به غرقاب در یک گیاه خاص به قدرت اجتناب آن گیاه از تجمع اتانول در مسیر گلیکولیت وابسته است.
بنابراین حفظ یک سطح بیوسنتز پایین اتانول باعث مقاومت به غرقاب میشود. در ریشه گیاهان مقاوم به غرقاب در شرایط کمبود اکسیژن گلوکز بر اساس تخمیر الکلی متابولیز میشود و آسیب به گیاه در محیط رشد دارای کمبود اکسیژن به دلیل خودسمیت ناشی از تولیدات نهایی تخمیر، خصوصاً اتانول است که در بافتهای گیاه در شرایط غیرهوازی تجمع مییابد.
عقیده بر این است که در ریشه گیاهان مقاومبه غرقاب از تجمع اتانول سمی اجتناب میشود، بدین صورت که فرآیند تجزیه گلوکز به سمیت تشکیل مالات که دارای سمیت کمتری است، سوق میدهد. همچنین این نظریه میگوید که سرعت گلکوز در پاسخ به تنش اکسیژن ناشی از تولید اتانل، در گونههای حساس به غرقاب بیشتر از گیاهان مقاوم به غرقاب است.
در گلیکولیز چندین آنزیم تخمیری مهم از جمله پیروات دی کروبوکسیلاز دی هیدروژناز و الکل دی هیدروژناز دخیلاند. الکل ی هیدروژناز (ADH)، آنزیمی است که در رابطه با محیط غیرهوازی به طور کامل مورد مطالعه قرار گرفته است. در اکثر گیاهان، در پاسخ به تنش بیهوازی فعالیت ADH افزایش مییابد. میزان القای ADH در اندامهای مختلف یک گونه متفاوت است. به طور مثال بر اساس وزن تر، القای ADH درکولئوپتیل و برگها بسیار کمتر از نوک ریشه است. اگرچه برای رشد ذرت در هوای معمولی ظاهراً نیازی به فعالیت ADH نیست، ولی موتانتهای فاقد ADH نشان دادند که فعالیت ADH برای ادامه بقای این گونه طی غرقاب ضروری میباشد. گیاهچههای موتانت ذرت فاقد ADH در شرایط بدون اکسیژن تنها چند ساعت زنده ماندند،در حالی که گیاهچههای ذرت معمولی در این شرایط تا سه روز زنده ماندند. گرچه تحقیق بر روی گیاه سوروف (Echinochioa phyllopopon) نشان میدهد که هیچگونه همبستگی بین مقاومت به غرقاب فعالیت یا تعداد ایزوزیمهای ADH وجود ندارد. همچنین هیچگونه همبستگی به فعالیت ADH و سرعت تولید الکل تحت شرایط بدون اکسیژن، در ریشه گزنه (Urtica) وجود ندارد. القای فعالیت ADH تنها عاملی نیست که منجر به افزایش زنده ماندن نوک ریشههای انواع وحشی ذرت میشود.
ممکن است رابطه بین فعالیت ADH و مکان آن در گیاه وجود داشته باشد. در گونههای مقاوم به غرقاب مثل برنج و سوروف در شرایط بدون اکسیژن فعالیت آنزیم ADHدر برگها بیش از ریشههاست، در حالی که در گیاهان غیرمقاوم به غرقاب مثل ذرت و نخود، فعالیت ADH در ریشهها بیش از برگها مشاهده شده است. در برنج وحشی فعالیت بیشتر ADH در ریشهها نسبت به اندامهای هوایی بعد از دو روز غرقاب، نشان میدهد که این رابطه در گیاهان مقاوم به غرقاب صادق نیست. در گیاهچههای 5 تا 25 روز سویا، القای ADH به اندام و بین گیاه بستگی دارد. ممکن است فعالیت زیادئ ADH در محیط با کمبود اکسیژن برای جوانهزنی بذور در گیاه برنج وحشی مهم باشد. با این حال هنوز نقش فیزیولوژیکی فعالیت زیاد ADH در ریشهها روشن نیست.
لاکتات دی هیدروژناز (LDH) نیز در ریشهها و بذور چندین گونه در شرایط بیهوازی القا میشود. تخمیر لاکتات اغلب در ریشههایی که در محیط
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 29 صفحه
قسمتی از متن .doc :
موضوع : تحقیق دربارة مدیریت اسلامی آنگونه که باید باشد و اجراء شود .
قبل از هر چیزی میخواهم مقدمهای دربارة مدیریت بیان کنم تا مطلب فوق را بهتر درک کنیم .
تا قبل از انقلاب صنعتی علم مدیریت در قلمرو فلسفه قرار داشت و فلاسفه بطور غیر مستقیم روشهایی را برای حسن رفتار انسانها و روابط اجتماعی و نیز امور مربوط به آنها ارائه میدادند.اما بعد از انقلاب صنعتی به دلیل رشد بنیههای اقتصادی و توسعة مؤسسات و سازمانهای صنعتی ، دگرگونی قابل ملاحضهای در نظام اجتماعی و سیاسی جامعه بوجود آمد ، و محققان در راستای این تحولات و دگرگونی در صدد برآمدند تا روشهای سیستماتیک و تئوریهای جدیدی را که مناسب با تکامل صنعتی باشد به نظام اجتماعی عرضه کنند .
حاصل این پژوهشها و تحقیقات منجر به ظهور علم مدیریت در جهان غرب پس از انقلاب صنعتی گردید .
جوهر ذاتی این علم مبتنی بر افزایش فراودههای اقتصادی و کالاهای صنعتی بود ، و تنها راهها تولید بهتر و دستیابی با سود بیشتر را نشان میدادهاست ، و همین امر موجب شد که کارفرمایان و صاحبان سرمایه رشد چشم گیری پیدا کرده و در مقابل کاگران به ابزار تولید مبدل گردند و تضادها و برخوردها طبقاتی بین آنها به اوج خود برسد .
برای نمونه به پایهای از نظرات اندیشمندان غرب در این زمینه استفاده میکنیم .
فایل میگوید : علم و هنر متشکل و هماهنگ نمودن و رهبری و کنترل فعالیتهای دستهجمعی برای رسیدن به هدف یا هدفهای مشترک را مدریت مینامند . « کتاب علم مدیریت و روابط انسانی ، ناصر شادرخ »
آقای چارلزاف آستن میگوید : مدیریت و اداره کردن برای بعضی هنر است و برای بعضی علم ، مدیریت خواه علم باشد ، خواه هنر تاریخ بشری گواه آن است که توانائی شخص در رسیدن به یک هدف مشخص بوسیلة افراد دیگر یکی از مهمترین و با ارزشترین هنرها در علوم انسانی است « بیماریهای مدیریت چارلزلف آستن-ترجمة سیروس پرهام»
و بلاخره تعریفی که اکثریت متخصصان علم مدریت آنرا قبول دارند ، مدریت را انجام دادن کارها بوسیله و از طریق دیگران میدانند .
به طوری که از تعریف فوق بر میآید ، مدیریت عمدتا بستگی به دو عامل دارد ، اول تامین هدف سازمان به هر طریق ممکن ، و دوم وجود نیروی انسانی . بر اساس توجه و اولویت قرار دادن هریک از این دو عامل ، نظریهها و مکاتب مختلفی بوجود آمدند که مجموعا از آنها بهعنوان مدیریت علمی یاد میشود . از جملة آن نظریههای مکیت مدیریت علمی تیلور است . نامبرده مسائلی را از جهت پیشبرد اهداف سازمان مورد بررسی قرار داد که بعدا بهعنوان اصول مدیریت علمی تیلور نام گرفت و آن اصول عبارتند از :
تفکیک ، تخصص و تقسیم کار به کوچکترین جزء ممکنه و بهطریق علمی .
پیدا کردن بهترین روش انجام کار .
یافتن استاندار انجام کار .
استخدام بر اساس تخصص و از طریقة علمی .
وضع دستمزدها با توجه بهانجام کار و نه فقط از روی قدمت خدمت .
همکاری بین مدیر و مجری برای حصول اطمینان از انجام کارها .
تقسیم کار به تساوی بین مدیر و مجری با تفکیک وظایف مدیریت از وظایف اجرائی .
از جمله اشخاص دیگری که وظایف مدیریت را با ارائة اصولی تبیین نمودهاست ، هانری فایول فرانسوی است که بعدا به مکتب یونیورسالیست یا همگانی معروف گردید . اصول مکتب همگانی مدیریت عبارتند از :
وابستگی اختیار و مسولیت
وحدت فرماندهی
وحدت مدیریت
ارتباط موازی
تقسیم کار
انضباط
پرداخت در برابر انجام کار
تمرکز امور سازمانی
نظم و عدالت
ایجاد سیستم کار بر خدمتی
ابکار و قسمتها
تابعیت منافع شخصی از منافع عمومی سازمان
بطوریکه ملاحضه میشود در اینگونه مکاتب صرفا هدف سازمان ملاک و مبنا قرار گرفتهاست و نقش انسان در فرآیند کارها ناچیز و یا نادیده گرفته شدهاست .
بهخاطر ضعف محسوس و آشکار در نظریههای فوق ، شخص دیگری بنام النون مایو مکتب روابط انسانی را بنیان نهاد ، ایشان طی آزمایشات مکرر بر روی کارگران یک کارخانه متوجه این حقیقت شد که عامل روحی نقش مهمی در افزایش سطح محصول