لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
بیش از 3 میلیارد دلار گل و گیاه
در جهان مبادله میشود
اشاره:
در فرآیند جهانی شدن اقتصاد و تجارت، افزایش سهم در تجارت از طریق رشد صادرات به بازارهای بینالمللی یکی از اهداف مهم اقتصادی کشورهای مختلف میباشد که پویایی رشد و توسعه اقتصاد ملی را به دنبال دارد. تلاش برای نفوذ در بازارهای قابل دسترس، مهمترین بخش فعالیت بنگاههای اقتصادی را تشکیل میدهد و کشورهایی که بتوانند بازارهای مصرف را به خوبی شناسایی و پایگاههای تولیدی - صادراتی خود را تقویت کنند، بهطور قطع میتوانند سهم روزافزونی در تجارت جهانی بهدست آورند.
یکی از بازارهای پرتحرک در تجارت بینالمللی، بازار گل و گیاه است که سالانه بیش از چند میلیارد دلار انواع گل و گیاه در آن مبادله میگردد. به دست آوردن سهم مناسب از این بازار میتواند در تحرک اقتصادی کشورهای صادرکننده نقش مهمی ایفا کند.
در این مقاله به بررسی وضعیت تجارت جهانی گل و گیاه و کشورهای عمده فعال در این تجارت (از بعد صادرات و واردات) میپردازیم.
کشورهای اروپایی از حدود یک قرن پیش تلاش جدی در خصوص تولید و تجارت گل و گیاه آغاز کردند.
براساس آمارهای موجود، آمریکا، هلند، ژاپن و ایتالیا در سال 1993 حدود 63 درصد تولید جهانی گلهای گلدانی را به خود اختصاص دادند. در همین حال چهارده کشور جهان با عرضه 50 میلیارد شاخه گل به بازارهای مصرف، بخش عمده تولید و تجارت گلهای شاخهای را در این سال به خود اختصاص دادند.
برای دستیابی به بازارهای جدید، نمایشگاههای گوناگون گل و گیاه هر ساله در جهان برگزار میشود که نهتنها توجه دستاندرکاران تولید و تجارت گلها و گیاهان به خود را جلب میکند، بلکه استقبال عمومی مردم را به دنبال دارد.
بر اساس اطلاعات دریافتی از شبکههای اطلاعرسانی رایانهای، شش کشور عمده صادرکننده گیاهان تزیینی عبارتند از: آمریکا، هند، چین، آفریقای جنوبی، هلند و فیلیپین. سهم هر یک از این کشورها در بازار جهانی در سال 1997 به ترتیب 68/25، 59/20، 55/8، 98/6، 74/3 و 5/3 درصد بود.
در همین حال بازارهای عمده برای این کشورها، اتحادیه اروپا، آمریکا، مکزیک، کانادا، ژاپن، سوییس، لهستان و فدراسیون روسیه بودهاند. (امریکا هم در زمینه صادرات و هم در بخش واردات گیاهان تزیینی، بازار مهمی است.)
تقریبأ 71/36 درصد صادرات گیاهان تزیینی جهان در سال 1997 در بازار اتحادیه اروپا جذب شد و پس از آن آمریکا با 27/22 درصد، مکزیک با 20 درصد، کانادا با 75/4 درصد، ژاپن با 47/4 درصد، سوییس با 86/2 درصد، لهستان با 75/1 درصد و روسیه با 03/1 درصد قرار داشتند که بازارهای عمده خریدار گیاهان تزیینی بودند. البته در فهرست واردکننده این نوع گیاهان نام کشورهای هنگکنگ، اسلواکی، نروژ، عربستان سعودی، تایلند، مجارستان، مالزی، چین، برزیل، سریلانکا، کره جنوبی، استرالیا، اسراییل، آرژانتین و... نیز به چشم میخورند که در ردیفهای بعدی قرار دارند و از بازارهای قابل گسترش و نفوذ تلقی میشوند.
ارزش واردات گیاهان تزیینی اتحادیه اروپا در 1997 حدود 34 میلیون دلار بود که نسبت به رقم 3/33 میلیون دلار سال ماقبل رشد ناچیزی داشت، اما در مقایسه با ارزش واردات 7/21 میلیون دلاری سال 1993 به میزان 6/56 درصد رشد داشت. ارزش واردات گیاهان تزیینی مکزیک در فاصله سالهای 96-1993 نزدیک به سه برابر شد و از حدود 7 میلیون دلار به 5/18 میلیون دلار رسید. ارزش واردات گیاهان تزیینی مکزیک در سال 1994 به میزان 6/10 میلیون دلار و در سال 1995 بیش از 18 میلیون دلار ثبت شد. (ارزش واردات گیاهان تزیینی مکزیک در سال 1997 اعلام نشده است.)
در همین حال واردات گیاهان تزیینی کانادا از 9/2 میلیون دلار در سال 1993 به 4/4 میلیون دلار در سال 1997 و ارزش واردات ژاپن در این زمینه از 6/2 به 1/4 میلیون دلار در همین مدت افزایش یافت. سوییس نیز در سال 1997 گیاهان تزیینی به ارزش 6/2 میلیون دلار وارد کرد که از سطح واردات 2/3 میلیون دلاری سال قبل کمتر، لیکن از 5/2 میلیون دلار سال 1993 بیشتر بود.
در بخش گل و غنچه گل بریده شده برای زینت به صورت تازه، بازار جهانی وسیعی در اختیار کشورهای صادرکننده گلهای شاخهای میباشد. تنها در سال 1997 بیش از 8/1 میلیارد دلار گل شاخهای در میان کشورهای جهان مبادله شد. کلمبیا، هلند، اکوادور، اسراییل، کنیا و تایلند شش کشور عمده صادرکننده گل شاخهای در این سال بودند. سهم کلمبیا در بازار جهانی گلهای بریده شده به 44/33 درصد، هلند به 85/15 درصد، اکوادور به 82/9 درصد، اسراییل به 28/9، کنیا به 57/6 درصد و تایلند به 45/3 درصد رسید.
آمریکا با واردات 52/40 درصد از واردات جهانی گلهای شاخهای، عمدهترین واردکننده گلهای شاخهای بود. پس از آن اتحادیه اروپا با 2/32 درصد، سوییس با 1/8 درصد، ژاپن با 8/7 درصد، اسلواکی و هنگکنک هر یک با یک درصد ارزش واردات گلهای شاخهای، بازارهای عمدهای برای صادرکنندگان گلهای شاخهای بودند. در فهرست واردکنندگان گلهای شاخهای، همچنین کشورهای سنگاپور، آرژانتین، استرالیا، لهستان، برزیل، مجارستان، عمان، عربستان سعودی، تایلند، چین و کره جنوبی نیز به چشم میخورند که ارزش واردات آنها کمتر از یک درصد واردات جهانی گلهای شاخهای است.
ارزش واردات گلهای شاخهای آمریکا در سال 1997 به 4/732 میلیون دلار، اتحادیه اروپا به 3/582 میلیون دلار، سوییس به 147 میلیون دلار، ژاپن به 8/140 میلیون دلار، کانادا به 7/51 میلیون دلار، نروژ به 28 میلیون دلار، روسیه به 2/25 میلیون دلار، اسلواکی به 5/18 میلیون دلار و هنگکنگ به 18 میلیون دلار رسید.
ارزش واردات گلهای شاخهای آمریکا از سطح 4/456 میلیون دلار در سال 1993 به 3/503 میلیون دلار در سال 1994 و سپس به 4/604 میلیون دلار در سال 1995 و 8/679 میلیون دلار در سال 1996 افزایش یافت. روند واردات گلهای شاخهای آمریکا در سالهای 97-1993 همواره سیر صعودی داشت.
ارزش واردات گلهای شاخهای اتحادیه اروپا نیز تا سال 1996 سیر صعودی داشت و از 8/417 میلیون دلار در سال 1993 به حداکثر 9/601 میلیون دلار در سال 1996 رسید، اما در سال 1997 اندکی کاهش داشت.
واردات سوییس از 131 میلیون دلار در سال 1993 با سیر صعودی به حدود 170 میلیون دلار در سال 1996 افزایش یافت، اما در سال 1997 با کاهش روبهرو شد و به 147 میلیون دلار رسید.
در خصوص واردات ژاپن نیز آمارهای منتشره نشان میدهد که سیر صعودی تا سال 1995 تداوم داشت و ارزش واردات گلهای شاخهای این کشور از حدود 155 میلیون دلار در سال 1993 به حداکثر 8/211 میلیون دلار در سال 1995 رسید. اما پس از آن تنزل یافت و به 1/166 میلیون دلار در سال 1996 و سپس به 7/140 میلیون دلار در سال 1997 رسید.
از جنبة مقداری واردات گلهای شاخهای آمریکا در سال 1994 به حداکثر 6/690 میلیون شاخه گل، اتحادیه اروپا در سال 1997 به حداکثر 9/130 میلیون شاخه، سوییس در سال 1997 به حداکثر 5/14 میلیون شاخه، استرالیا در سال 1997 به حداکثر 26 میلیون شاخه و کانادا در همین سال به حداکثر 3/14 میلیون شاخه رسید.
علاوه بر گیاهان تزیینی و گلهای شاخهای، در تجارت جهانی گل و گیاه، انواع درختچهها، نباتات زنده و ریشه آنها، خزهها، قلمههای ریشه نکرده گیاهان و گلها و غنچههای خشک و زینت شده نیز مبادله میگردند.
بر اساس اطلاعات دریافتی از شبکههای اطلاعرسانی رایانهای در سال 1997 بیش از 74 میلیون دلار درختچه گل رز در بین کشورها مبادله گردید. هلند با 32 درصد، آمریکا با 48/13 درصد، کانادا با 91/8 درصد، لهستان با 6 درصد،اسراییل با 4/5 درصد و آلمان با اختصاص 26/4 درصد از واردات جهانی درختچه رز به خود، سهم بارزی در تجارت جهانی این گیاه داشتند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
گل گندم
اسم علمی : centaureadepessa
تیره کاسنی
خواص درمانی: این گیاه در اکثر نقاط ایران پرورش می یابد و به صورت خود رو می باشد . خواص درمانی زیادی دارد. از جمله اینکه دارای ویتامین های B ,E,A می باشد. درمواردی برای ناراحتی های کبدی مصرف می شود. یک داروی تصفیه کننده است و برای شستشوی چشم از آن استفاده می شود. و ناراحتی های دستگاه گوارش را تا حدودی کاهش می دهد. بهترین موقع برداشت آن اواخر اردیبهشت است که گلها کاملاً باز شده و تمام مواد موثر در آن وجود دارد.
فقط باید گلهای گل گندم را چید . و در یک محل سایه با یک درجه حرارت حداکثر 30درجه خشک کرد. به نحوی که سیاه نشود و رنگ خود را حفظ کنند. تقریباً 10 عدد از این گلها با نیم لیتر آب به صورت دم کرده داروی خوبی برای بیماریها است.
خصوصیات گیاه:
یک ساله ، ساقه ها افراشته ، منشعب ، بدون کرک یا برگهای زیاد، به ارتفاعی تا 80 سانتی متر ، برگها همگی به لوبهای دندانه دار عمیقاً تقسیم شده اند ، برگهای بالایی تا حد ساقه آغوش؛ کلاپرکهای انتهایی ، به قطر تا 6 سانتی متر ، غنچه های کناری (زبانه ای) و میانی (لوله ای ) هر دو زرد رنگ ؛ گل دهی از اواسط دی تا اواسط تیر ماه است.
C.segetum شبیه گیاه فوق است اما برگهایش به لوبهای عمیق تقسیم نشده و به رنگ سبز متمایل به آبی است.
گیاهچه:
لپه های به رنگ سبز تیره ، تا سبز متمایل به خاکستری (به خصوص در سطح زمین) کمی زبر و به طول 5/1 سانتی متر هستند. طول لپه ها 1 تا 3 برابر عرض آن است.
اولین برگهای حقیقی گیاهچه باریکتر از لپه ها ، رنگ آنها سبز متمایل به خاکستری و در سطح فوقانی دارای کرک های کوتاه و ظریف است و حاشیه این برگها صاف است.
گیاه کامل:
الف-اندام های رویشی : گل گندم در محصولات زراعی تابستانه ، گیاهی یک ساله و در بین محصولات زراعی زمستانه گیاهی دو ساله است. ارتفاع آن 2 تا 70 سانتی متر است و توسط بذر تکثیر می یابد.
ساقه ها شیار دار ، منشعب ، انشعابات آن بلند و مستقیم به سطح آن پوشیده از کرک است. برگهای آن نیز دارای کرک های خاکستری تا سفید رنگ بوده و برگهای پایینی باریکتر اند . برگهای بالایی سرنیزه ای به طول 10 و پهناوری 6 تا 12 میلی متر ودارای دمبرگ کوتاه و یا فاقد دمبرگ هستند. حاشیه برگهای پایینی دارای لوبهای باریک، طول برجسته است . سطح زیر این برگها از کرک های نرم ، ظریف و پیچیده به شکل تار عنکبوت است. حاشیه برگها صاف و فقط تعدادی از آنها ممکن است دارای دندانه های کوتاهی باشند.
ب-اندامهای زایشی : گل آذین کلاپرک است و هر کلاپرک در انتهای دم برگ باریک و بلندی قرار گرفته است و حدود 4 سانتی متر قطر دارد . گل ها به رنگ آبی درخشان ، سفید ، ارغوانی، بنفش، صورتی و یا رنگارنگ هستند . و گلهای کناری عمیق و گلبرگهای بلند آن دارای بریدگیهای عمیق و ستاره ای شکل ؛ متصل به هم و قیفی هستند و گلهای داخلی زایا ، لوله ای ، به طول 8 میلی متر و شامل کاسبرگهایی است که بعداً به صورت کرک در می آید. و همچنین شامل 5 گلبرگ و 5 پرچم است .
اهمیت :
علف هرز جدی غلات دیم و بغولات و علف هرز معمولی در سایر گیاهان زراعی است.
روشهای کنترل :
زراعی ؛ شخم
شیمیایی ؛ بروماسیل ، کلرتال ، دیمتیل (DCPA) ،دسمترین، سیمازین، ترباسین.
نتیجه :
به دلیل مزه تلخ آن برای دام استفاده نمی شود. و همچنین یکی از گیاهان داروئی محسوب می شود .
منابع:
1-بیولوژی و کنترل علفهای هرز
2-علفهای هرز رایج خاور نزدیک
3-اینترنت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
گل کلم :
گل کلم به دو نوع سفید و سبز تقسیم می شود . ارزش تغذیه دو نوع آن یکسان است. گل کلم با حرارت کم و میزان محتوای الیاف خوراکی بسیار زیاد و دارای ویتامین ها و مواد معدنی فراوان بوده و " داروی مطلوب طبیعی " است. گل کلم دارای موادی است که " له هوان تن" نامیده می شود. این ماده یک نوع مایع خوب برای تمیز کردن رگ ها است و بطور مؤثر کلسترولی را که درعروق باقی مانده است از بین می برد و همچنین از چسباندن پلاکت های خون پیشگیری می کند و ابتلا به بیماری قلب را کاهش می دهد.
توصیه : خوردن گل کلم که پخته شده با بخار، بهترین روش است. گل کلم در آب نمک چند دقیقه خیس داده می شود ، کرم های سبز از درون گل بیرون می آید و مواد دارویی کشاورزی آن از بین می رود.
گیاهشناسى
از نظر گیاهشناسى کلمگل گیاهى است دو ساله از خانواده Brassicaceae و با نام علمی (.Brassica Oleraceal L. Convar. Botrytis L) این گیاه در سال اول طى رشد رویشى تولید مجموعهاى از گل خوراکى مىکند، و پس از تأثیر بهار، در سال دوم به گل و بذر مىنشیند. قسمت خوراکى کلمگل خوشههاى گلآذین است که اندامهاى تناسلى در آن تکامل نیافتهاند. در سال دوم وقتى که اندامهاى گل کامل شدند، تولید بذر مىکند. این گیاه در آغاز دوره رویش شبیه کلمپیچ است ولى طى رشد بعدى برخلاف کلم پیچ برگهاى آن به هم نمىپیچند و از وسط بوته ساقه نسبتاً پهن است ظاهر مىشوند و این مجموعه است که مورد استفاده غذائى قرار مىگیرد.
شرایط اقلیمى و خاکى
سایر کلمها گیاه فصل خنک است و نسبت به دماى پائینتر از ۴ و بالاتر از ۳۸ درجه سانتىگرداد حساس است. دماى مناسب براى گیاه ۲۷ درجه با طیف حرارتى بین ۷ تا ۲۹ درجه سانتىگراد است.
رشد و نمو مجموعه خوراکى کلمگل تابع شرایط دما قرار مىگیرد. افزایش آن تا مرز ۲۲ درجه سانتىگراد رشد را در پى دارد. وزن قسمت خوراکى بستگى به ارقام مختلف این گیاه دارد و با افزایش مقدار برگ در گیاه افزایش مىیابد. بنابراین هر گونه اختلالاتى در رشد و نمو برگ طى دوره رشد مىتواند بر وزن قسمت خوراکى تأثیر گذارد.
کلمگل نسبت به کمبود آب و سلهبستن خاک بسیار حساس است. از این نظر خاکهاى سنگین با مواد آلى کافى که ظرفیت آبى خوبى دارند براى زراعت این گیاه در نظر مىگیرند. زمینهاى آبگیر و یا خشک باعث مىشود که قسمت خوراکى آن زودتر از موعد مقرر تشکیل شود و به علت عدم جذب مواد غذائى کافی، مجموعههاى کوچک و تحلیل رفته تولید شود.
براى انواع زودرس خاکهاى سبک و یا هوموسى با آب کافى مناسب است. انواع تابستانه و پائیزه را مىتوان در خاکهاى باتلاقى و رسى نیز کشت نمود. سطح آب زیرزمینى براى کشت این گیاه حدود ۶۰ تا ۱۰۰ سانتىمتر و PH خاک از ۶ بیشتر است. آبیارى در مناطق خشک بر روى عملکرد محصول بسیار مؤثر است و کیفیت گیاه را افزایش مىدهد.
داشت
در طى دوره رشد و نمو این گیاه علاوه بر وجین و آبیاری، از آنجائى که موقع پیدایش گل، آفتاب رنگ سفید آن را تیره و یا متمایل به زرد مىکند، لذا باید کلم گل را از تایش مستقیم و نور شدید خورشید حفظ کرد. این عمل را سفید کردن کلمگل مىنامند و با بستن انتهاى برگها، بهنحوى عمل مىشود که گل گیاه بین برگها و دور از تابش مستقیم آفتاب قرار گیرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 482
گیاه
تعریف کلمه گیاه ازآنچه که ظاهرا" به نظر می رسد بسیار مشکل تراست. اگرچه گیــــاه شناسان محدوده رده بندی گیاهان را تعریف کرده اند ، مرزهای تعیین کننده اعضاء رده بندی گیاهان بسیار اختصاصی تر از تعریفات رایج " گیاه"است. ما گیاه را بعنوان یک موجود زنده یوکاریوت و دارای تعداد زیادی سلول تعریف می کنیم که عموما" فاقد اندامهای حسی یا حرکت ارادی بوده و در صورت رشد کامل دارای ریشه ، ساقه و برگ می باشند. اما از نظر گیاه شناسی فقط گیاه آوندی دارای ریشه ، ساقه وبرگ است. اما اگر منصفانه نگاه کنیم گیاهانی که ما هر روز با آنها مواجه هستیم ، گیاهان آوندی می باشند.
تعریف دیگر گیاه که گسترده تر (فراگیرتر) می باشد، عبارت است از هرچیزی که فتواتوتروف می باشد- یعنی غذای خودش را از مواد خام غیر آلی و نور خورشید تولید کند. برای فردی که بر نقش خاصی که گیاهان در یک اکوسیستم بازی می کنند متمرکزشود این تعریف غیر منطقی نیست .اما در بین فتواتوتروپها ، پروکاریوتهایی ( پیش هسته) مخصوصا" باکتریهای فتواتوتروپ و سیانوفیتها وجود دارند. سیانوفیتها را گاهی اوقات ( به دلایل خوبی) جلبکهای سبز– آبی می نامند.در اینجا این مشکل بوجود می آید که بیشتر مردم از جمله گیاه شناسان قارچ خوراکی را گیاه می نامند اگرچه قارچ خوراکی اندام باردهی قارچ می باشد ( حوزه قارچها)، و اصلا" فتواتوتروپ نبوده، بلکه گندخوار( saprophytic) می باشد. و بیش از چند گونه گیاهان گل دار، قارچها و باکتریها وجود دارند که انگلی هستند.
ما قادر به ارائه پاسخی مطمئن نیستیم. فهرست خصوصیاتی که حوزه رده بندی گیاهان را از سایر حوزه های زیست شناسی جدا می کند حد اقل یک تعریف فنی ارائه می کند اما این تعریف مورد پسند همگان قرار نمی گیرد. بنابراین تعریف اصطلاح گیاه همیشه به معنی بیشتر موجودات زنده طبقه بندی شده در محدوده رده بندی گیاهان می باشد. مثلا" اگر جلبکهای سبز به وضوح گیاهانی جزورده بندی گیاهان هستند، پس بیشترمردم اکثرخزه های دریایی را هم که جزئی از( حوزه آغازیان (هستند، جزو جلبک های سبز در نظر می گیرند. مشکل عدم وجود دقت یا توافق که در تعریف گیاه وجود دارد یکی از گفته های مورد تفاهم است که اغلب در مقالات با آن مواجه هستیم از این قبیل : ... آوند چوبی یکی از دو بافت انتقال در گیاه است . بطور کلی تصور نمی شود این جمله به معنی تمامی گیاهان ، جلبکها با گیاهان گلدار باشد. به احتمال بسیار زیاد باکتریها یا قارچها را به حساب نمی آورد. در واقع معمولا" بهتر است اینگونه تصور شود که این بحث فقط به گیاهان آوندی مربوط می شود ( ضرورتا" سرخسها ، مخروط زاها، گیاهان گلدار و تعدادی دیگر) مگر اینکه به صورتی متفاوت بیان شود( مثلا" ... در گیاهان آوندی و غیر آوندی اینگونه است ). The system of classification (see درسیستم طبقه بندی ( به طبقه بندی علمی مراجعه کنید) که توسط گیاه شناسان برای فهرست کردن موجودات زنده زمین بکار رفته، هزاران دانشمند روزانه ساعات بسیار زیادی وقت صرف کرده اند. درابداع این سیستم تلاش شده تا سیستمی طبیعی بوجود آید در حالیکه ارتباطات تکاملی بین کلیه گونه های مختلف را توصیف نماید ( از جمله مواردیکه فقط در فسیلها شناخته شده اند). گیاهان یکی از بخشهای این طبقه بندی هستند ودرتعریف گیاهان چه بصورت کلی وچه بصورت جزئی ، باید تعدادی منبع را درکلیه فعالیتهای علمی که برای تهیه یا ارائه اطلاعات درباره آنها انجام می شود، در این سیستم طبقه بندی لحاظ کنیم. برای گیاهان آنگونه که در حوزه رده بندی گیاهان تعریف شده اند به قسمت زیر نگاه کنید.
برای جلبکها بطور کلی به جلبک رفته یا به جلبک دریائی مراجعه نمایید.
برای قارچهای خوراکی قارچهای خوراکی یا قارچ مراجعه کنید.
برای گیاهان غیر آوندی بطور کلی به گیاه غیر آوندی نگاه کنید.
برای گیاهان آوندی بطور کلی به گیاه آوندی مراجعه کنید.
برای گیاهان مخروطی بهPinophyta یا gymnosperms نگاه کنید.
برای گیاهان گلدار به angiosperms نگاه کنید.
گیاهان تقریباٌ در همه جای گیتی می رویند گلها علفها و درختان را تقریباٌ هر روزه می بینیم. گیاهان همچنین بر فراز کوههای بلند در اقیانوس ها در بسیاری از بیابانها و در نواحی قطبی می رویند. بدون گیاهان، آدمیان و جانوران نمی توانستند در کره زمین زندگی کنند. آدمی بدون هوا یا خوراک نمی تواند زندگی کند و همچنین بدون گیاهان نمی تواند زنده بماند. اکسیژن موجود در هوا که تنفس می کنیم از گیاهان فراهم می آید. خوراکی که می خوریم نیز از گیاهان یا از جانوران گیاه خوار بدست می آید. در خانه سازی و بسیاری از چیزهای سودمند را از کنده و تخته و الوار درختان و خیلی از پوشاکهای ما از الیاف گیاهی از قبیل پنبه فراهم می گردد. دانشمندان عقیده دارند که بیش از 350000 گونه و نوع گیاه شناخته شده اما هنوز بسیاری از گیاهان ناشناخته مانده است. کوچکترین گیاه دیاتوم می باشد که تنها با میکروسکوپ می توان آن را دید حتی ممکن است یک قطره آب بیش از 500 دیاتوم در خود شناور داشته باشد. بزرگترین گیاه زنده دنیا درخت سکویا در کالیفرنیا می باشد که بیش از 90 متر بلندی و بیش از 9 متر پهنا دارد. برخی از درختان در کالیفرنیا هستند که عمر 4000 تا 5000 ساله دارند. دانشمندان همه موجودات زنده را به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 54
مقدمه:
رویکرد اکثر کشورهای جهان در دهههای اخیر به موضوع کارآفرینی و توسعه آن، موجب گردیده موجی از سیاستهای توسعه کارآفرینی در دنیا ایجاد شود. کشورهای مختلف راه حلی راکه در سه دهه گذشته برای فائق آمدن بر مشکلات مختلف اقتصادی و اجتماعی به آن روی آوردهاند، توسعه فرهنگ کارآفرینی، انجام حمایتهای لازم از کارآفرینان، ارائه آموزشهای مورد نیاز به آنان و انجام تحقیقات و پژوهشهای لازم در این زمینه بوده است. تأمل در وضعیت اقتصادی و روند مراحل پیشرفت و توسعه در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه که به موضوع کارآفرینی توجه نمودهاند، نشانگر آن است که این کشورها توانستهاند به پیشرفتهای چشمگیری در زمینههای مختلف اقتصادی و اجتماعی دست یابند و یا حداقل بحرانهای پیشآمده را به سلامت پشت سر گذاشته و بحرانهایی که وقوع آنها را در آینده پیشبینی میکردند را مهار نمایند. از جمله این کشورها میتوان به ایالات متحده، کشورهای اتحادیه اروپایی، کشورهای جنوب شرق آسیا، چین، برخی از کشورهای آمریکای لاتین و آفریقایی و اقیانوسیه را نام برد
از آنجا که مفاهیم مطرح در علوم انسانی همانند مفاهیم مطرح در علوم تجربی قطعی نیستند، لذا ارائه تعریف قطعی و مشخصی برای آنها دشوار یا غیر ممکن است. کارآفرینی هم که از واژه های مطرح در علوم انسانی است، از این قاعده مستثنی نیست. دانشمندان و محققین علوم مختلف اقتصادی، اجتماعی، روانشناسی و مدیریت که در مورد کارآفرینی مطالعه و نظراتی ارائه کردهاند، تعاریف مختلفی از کارآفرینی مطرح نمودهاند که تفاوتهای گاه مغایر و متناقضی دارند. تعریفی از کارآفرینی که تقریباً شامل همه تعریفهای ارائه شده از آنان باشد، عبارت است از :«کارآفرینی فرایندی است که فرد کارآفرین با ایدههای نو و خلاق و شناسایی فرصتهای جدید و با بسیح منابع ،مبادرت به ایجاد کسب و کار و شرکتهای نو، سازمانهای جدید و نوآور و رشد یابنده نموده که توأم با پذیرش مخاطره و ریسک است و منجر به معرفی محصول و یا خدمت جدیدی به جامعه میگردد.»
در دایرهالمعارف بریتانیکا ، کارآفرین اینگونه تعریف شده است:
« شخصی که کسب و کار و یا موسسه اقتصادی را سازماندهی و مدیریت کرده و خطرات ناشی از آنرا میپذیرد»
واژه کارآفرینی از قرنها پیش و قبل از آنکه به زبان امروزی مطرح شود، در زبان فرانسه متداول گردید. این واژه معادل کلمه فرانسوی Enterprendre به معنای « متعهد شدن» (معادل under Take در زبان انگلیسی) میباشد که در سال 1848 توسط جان استوارت میل به کارآفرینی ( Enterpreneur ) در زبان انگلیسی ترجمه شد.
مفهوم کارآفرینی:
با تحولات سریع و شتابان محیط بینالمللی و گذر از جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی و مواجة اقتصادهای ملی با اقتصاد جهانی و مطرح شدن پدیدههایی همانند «جهانی شدن اقتصاد» و «فنآوریاطلاعات» ، مباحث اساسی درخصوص راهکارهای مختلف برای تسریع فرآیند رشد و توسعة پایدار و رفاهاقتصادی مطرح میگردد. یکی از این مباحث جدید، نقش کارآفرینان در این فرایند میباشد. کارآفرینی ازمفاهیم جدیدی است که حداقل در محدود ه علم اقتصاد ، مدیریت، جامعهشناسی و روانشناسی و سایرمقولههای مرتبط با این موضوع قدمتی بسیار کوتاه داشته و از مفاهیم رو به گسترش میباشد. به دلیل آنکه معنای تحتالفظی «کارآفرینی» نمیتواند عمق محتوی و مفهوم این واژه را مشخص نماید و برای جلوگیری ازفهم نادرست این موضوع یا واژه با سایر واژهها و برای رسیدن به فهم و فرهنگ مشترک از آن، معرفی وشناساندن این واژه بسیار مهم مینماید . این که کارآفرینی چیست؟ کارآفرین کیست؟ فرآیند کارآفرینی چگونهاست؟ نقش و تاثیر کارآفرینی و کارآفرینان در ابعاد توسعه و رشد اقتصادی و متغیرهای کلان اقتصادی هماننداشتغال چیست؟ نقش آموزش و تجربه در رشد کارآفرینی چه میزان است؟ سوالهایی هستند که باید برای رسیدنبه این فرهنگ مشترک به وضوح و مبسوط پاسخ داده شود.
بهطور کلی «کارآفرینی» از ابتدای خلقت بشر و همراه با او در تمام شئون زندگی حضور داشته و مبنایتحولات و پیشرفتهای بشری بوده است. لیکن تعاریف زیاد و متنوعی از آن در سیر تاریخی و روند تکاملموضوع بیان شده است، که برخی از این تعاریف ارائه میگردد: ـ کارآفرین کسی است که متعهد میشود مخاطرههای یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبلکند ( Webster's New Collegiate Dictionary ).
ـ خریداری نیروی کار و مواد اولیه به بهائی نامعین و به فروش رساندن محصولات به بهائی طبق قرارداد(برنارد دو بلیدور ( Bernard F. De Belidar ) اقتصاددان فرانسوی در اوایل قرن هیجدهم.
ـ کارآفرین فردی است که ابزار تولید را به منظور ادغام آنها برای تولید محصولات قابل عرضه به بازار، ارائهمیکند (ریچارد کانتیلون R. Cantillon در حدود سال 1730. ـ کارآفرین عاملی است که تمامی ابزار تولید را ترکیب میکند و مسوولیت ارزش تولیدات، بازیافت کلسرمایهای را که بکار میگیرد، ارزش دستمزدها، بهره و اجارهای که میپردازد و همچنین سود حاصل را برعهده میگیرد (جان باتیست سی ( Jean Baptiste Say ) ، اقتصاددان فرانسوی در سال 1803 میلادی.
ـ کارآفرینی پلی است بین جامعه به عنوان یک کل، به ویژه جنبههای غیراقتصادی جامعه و موسساتانتفاعی تاسیس شده برای تمتع از مزیتهای اقتصادی و ارضاء آرزوهای اقتصادی (آرتور کول ( A. Cole ) ، (1946).