دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تفسیر چند آیه از قران کریم 29 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 29

 

آیات :

* افرایت الذی کفر بایاتنا و قال لاوتین مالا و ولدا

* اطلع الغیب ام اتخذ عند الرحمن عهدا

* کلا سنکتب ما یقول و نمد له من العذاب مدا

* و نرثه ما یقول و یاتینا فردا

* و اتخذوا من دون الله الهه لیکونوا لهم عزا

* کلا سیکفرون بعبادتهم و یکونون علیهم ضدا

ترجمه

* آیا دیدی کسی را که به آیات ما کافر شد، و گفت:« اموال و فرزندان فراوانی به من داده خواهد شد»؟!

* آیا او از غیب آگاه گشته، یا نزد خدا عهد و پیمانی گرفته است؟!

* هرگز چنین نیست! ما به زودی آنچه را می گوید می نویسیم و عذاب را بر او مستمر خواهیم داشت!

* آنچه را او می گوید از او به ارث می بریم، و به صورت تنها نزد ما خواهد آمد!

* و آنان غیر از خدا، معبودانی را برای خود برگزیدند تا مایه عزتشان باشد! (چه پندار خامی!)

* هرگز (چنین نیست!) به زودی (معبودها) منکر عبادت آنان خواهند شد؛ (بلکه) بر ضدشان قیام می کنند.

تفسیر:

یک تفکر خرافی و انحرافی

بعضی از مردم، معتقدند: ایمان، پاکی و تقوا با آنها سازگار نیست! و سبب می شود که: دنیا به آنها پشت کند، در حالی که با بیرون رفتن از محیط ایمان و تقوا، دنیا به آنها رو خواهد کرد، و مال و ثروت آنها زیاد می شود!

این طرز فکر، خواه بر اثر ساده لوحی و پیروی خرافات باشد، و خواه پوششی برای فرار از زیر بار مسئولیت ها و تعهدهای الهی، هرچه باشد، یک طرز تفکر خطرناک است.

گاه، دیده ایم: این موهوم پرستان، مال و ثروت بعضی افراد بی ایمان، و فقر و محرومیت گروهی از مومنان را مستمسکی برای اثبات این خرافه قرار می دهند، در حالی که: می دانیم، نه اموالی که از طریق ظلم و کفر و ترک مبانی تقوا به انسانمی رسد مایه افتخار است، و نه هرگز، ایمان و پرهیزکاری سدی بر سر راه فعالیتهای مشروع و مباح می باشد.

به هر حال، در عصر و زمان پیامبر (ص)- همچون عصر ما- افراد نادانی بودند که چنین پنداری داشتند و یا لااقل تظاهر به آن می کردند.

قرآن، در آیات مورد بحث- به تناسب بحثی که قبلاً پیرامون سرنوشت کفار و ظالمان بیان شد- از این طرز فکر و عاقبت آن سخن می گوید.

در نخستین آیه، می فرماید:« آیا ندیدی کسی را که آیات ما را انکار کرد و به آن کفر ورزید؟ و گفت: مسلماً اموال و فرزندان فراوانی نصیبم خواهد شد»!

(افرایت الذی کفر بایاتنا و قال لا وتین مالا و ولدا)

پس از آن قرآن به آنها چنین پاسخ می گوید:« آیا او از اسرار غیب آگاه شده؟ یا از خدا عهد و پیمانی در این زمینه گرفته است»؟! (اطلع الغیب ام اتخذ عند الرحمن عهدا)

کسی می تواند چنین پیشگوئی کند، و رابطه ای میان کفر، دارا شدن مال و فرزندان قائل شود، که آگاه بر غیب باشد؛ زیرا هیچ رابطه ای میان این دو ما نمی بینیم، و یا عهد و پیمانی از خدا گرفته باشد، که چنین سخنی نیز بی معنی است.

در آیه بعد، با لحن قاطع اضافه می کند:« این چنین نیست (هرگز کفر و بی ایمانی مایه فزونی مال و فرزند کسی نخواهد شد) ما به زودی آنچه را می گوید، می نویسیم» (کلا سنکتب ما یقول).

آری، این سخنان بی پایه که ممکن است مایه انحراف بعضی از ساده لوحان گردد، همه در پرونده اعمال آنها ثبت خواهد شد.

«و ما عذاب خود را بر او مستمر خواهیم داشت». (عذاب هائی پی در پی و یکی بالای دیگر) (و نمد له من العذاب مدا).

این جمله، ممکن است اشاره به عذاب مستمر و جاویدان آخرت بوده باشد، و نیز ممکن است اشاره به عذاب هائی باشد که بر اثر کفر و بی ایمانی در این دنیا دامنگیر آنها می شود، این احتمال نیز قابل ملاحظه است که: این مال و فرزندان که مایه غرور و گمراهی است، خود عذابی است مستمر برای آنها!

«آنچه را او می گوید (از اموال و فرزندان) از او به ارث می بریم، و روز قیامت تک و تنها نزد ما خواهد آمد» (و نرثه ما یقول و یاتینا فردا).

آری، سرانجام همه این امکانات مادی را می گذارد و می رود، و با دست تهی در آن دادگاه عدل پروردگار حاضر می شود، در حالی که نامه اعمالش از گناهان سیاه، و از حسنات خالی است آنجا است که نتیجه ی این گفته های بی اساس خود را در دنیامی بیند.

آیه بعد، به یکی دیگر از انگیزه های این افراد در پرستش بتها اشاره کرده می گوید:« آنها غیر از خدا معبودانی برای خود انتخاب کرده اند تا مایه عزتشان باشد» (و اتخذوا من دون الله الهه لیکونوا لهم عزا).

تا در پیشگاه خدا آنها را شفاعت کنند، و در مشکلات یاریشان دهند، اما چه پندار نادرست و خیال خامی؟‍!

هرگز آن چنان که آنها پنداشتند نیست، نه تنها بت ها مایه عزتشان نخواهند بود، بلکه سرچشمه ذلت و عذابند، و به همین جهت، «به زودی، یعنی در روز رستاخیز معبودها منکر عبادت عابدان می شوند، و از آنها بیزاری می جویند، بلکه بر ضدشان خواهند بود» (کلا سیکفرون بعبادتهم و یکونون علیهم ضدا).

این جمله،اشاره به همان مطلبی است که در آیات 13 و 14 سوره «فاطر» می خوانیم:

والذین تدعون من دونه ما یملکون من قطمیر* ان تدعوهم لا یسمعوا دعاءکم .... و یوم القیامه یکفرون بشرککم:



خرید و دانلود  تفسیر چند آیه از قران کریم 29 ص


تحقیق در مورد تحلیل عناصر داستانی در داستانهای قرآن کریم

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

تحلیل عناصر داستانی در داستانهای قرآن کریم (16 صفحه - از 1 تا 16)

مجلات : علوم انسانی » مدرس علوم انسانی » زمستان 1378 - شماره 13 »

نویسنده: پروینی، خلیل - نویسنده: حریر چی، فیروز

چکیده

داستانهای قرآن از دیر باز از جنبه‏های مختلف تاریخی، محتوایی، تربیتی و غیره بررسی شده‏اند، اما به جنبه‏های هنری، مسائل مربوط به شیوه‏های داستان پردازی و تحلیل عناصر داستانی آنها خیلی کمتر توجه گریده است.داستان به عنوان یک شکل ادبی و هنری دارای ساختار هندسی خاصی است که آن را از دیگر اشکال ادبی مانند قصیده، خطبه، مقاله و غیره متمایز می‏سازد.داستانهای قرآن در ردیف داستانهای واقعی تارخی قرار دارند، اما با داستانهای واقعی تاریخی که معمولاً آثار خیال و مبالغه در آنها مشاهده می‏شود فرق دارد.چرا که به تصریح خود قرآن، هم حوادث و سرگذشتهای داستانهای قرآن«بالحق»هستند و هم گزارش و نقل آنها که از طرف خداوند صورت گرفته«بالحق» است.این گونه سرگذشتهای واقعی و حقیقی را خداوند«قصص»می‏نامد، یعنی به نحوی بیان، نقل و ارائه شده‏اند که خواننده آنها را پیگیری می‏کند.این امر همان شیوه داستان پردازی قرآن است.در ساختار اغلب داستانهای قرآن عناصر داستانی شناخته شده در ادبیات نوین داستانی، تا حدودی قابل تحلیل و ارزیابی است.معمولاً یک داستان هنری از این عناصر تشکیل شده است:طرح و پی‏رنگ، شخصیت و شخصیت‏پردازی، کشمکش، گفت‏وگو، صحنه و صحنه‏پردازی(زمان و مکان)، زاویه دید یا زاویه روایت و درونمایه یا اندیشه.

همواره باید این نکته را در نظر داشت که قرآن قبل از هر چیز کتاب هدایت و تربیت است و لذا داستانهای آن نیز در خدمت اهداف دینی و تربیتی‏اند.در این پژوهش فقط به تحلیل و بررسی چهار عنصر طرح و پی‏رنگ، کشمکش، شخصیت، شخصیت‏پردازی، و گفت‏وگو از عناصر داستانی در قرآن خواهیم پرداخت؛چرا که تحلیل همه این عناصر به مجال وسیعی نیاز دارد.

کلید واژه‏ها:تحلیل، عوامل، داستان، قرآن

1.مقدمه

قرآن کریم حوادث و سرگذشتهای واقعی را که بدان پرداخته، «قصص»نامیده است.«قصص»که به‏ معنای قصه است، در اصطلاح به سخنی گفته می‏شود که در قالب هنری چنان بیان و طرح شود که مخاطب آن را پیگیری کند.این معنا و مفهوم که با ریشه و ماده«قصّ»سازگار است، درباره داستانهای واقعی تاریخی قرآن صادق است، چرا که قرآن، حوادث و سرگذشتهای فرو رفته در اعماق تاریخ را با شیوه واسلوبهای بیانی، تکنیکهای داستانی و تصویر گریهای نمایشی و حسی خود، دوباره احیا و زنده کرده است، به طوی که مخاطب همانند یک بیننده، به نظاره حوادث و صحنه‏های داستان می‏نشیند و به پیگیری آنها می‏پردازد.

در ادبیات داستانی امروز، داستان متشکل از عناصری مانند طرح و پی‏رنگ، حادثه، شخصیت، گفت‏وگو، روایت، صحنه، زاویه دید، و درونمایه است.این عناصر که هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا مقوّم یک داستان هستند و داستان بر پایه آنها استوار است، در داستنهای واقعی قرآن-با اختلاف در کمیت، کییّت و نحوه کاربرد-قابل تشخیص، تحلیل و ارزیابی است.در این مقاله از ابتدا مطالعاتی درباره داستان و ادبیات داستانی و نقد آن انجام گرفته است.سپس داستانهای قرآن از این منظر بررسی و تحلیل شده‏اند.سرانجام این نتیجه حاصل شد که قرآن کریم کتاب هدایت است، اما محتوای هدایتی و تربیتی قرآن با زبان هنر بیان شده و داستانهای واقعی تاریخی قرآن نیز که به قصد هدایت و عبرت مطرح گردیده‏اند با تکنیک و شیوه داستانپردازی نقل شده‏اند، به طوری که درک جنبه‏های هنری و شیوه‏های داستانپردازی قرآن، فقط با استفاده از معیارهای ادبیات داستانی نوین تا اندازه‏ای ممکن است، چرا که داستان در ادبیات عربی قدیم به عنوان یک شکل هنری و ادبی مطرح نبوده و لذا در هیچیک از کتب علوم قرآنیی و تفسیری به داستانهای قرآن از دیدگاه خاص داستانی و معیارهای نقدی آن نگاه نکرده‏اند، بلکه داستان قرآنی، در کنار سایر موضوعات آن مانند احکام و اصول اعتقادات، از جنبه‏های صرف و نحوه و بلاغت قدیم تحلیل شده است.اما امروزه علاوه بر جنبه‏های یاد شده، عناصر دیگری در ساختار داستان هنری وجود دارد.چهار عنصر طرح و پی‏رنگ، کشمکش، شخصیت و شخصیت‏پردازی، و گفت‏وگو که از مهمترین عناصر یک داستان محسوب می‏شوند، در این پژوهش تحلیل شده‏اند.

2.سؤالات تحقیق

1.ویژگیهای کلی داستان در قرآن چیست؟

2.عناصر داستانی در قرآن چگونه به کار رفته است؟

3.فرضیه‏های تحقیق

1.داستان به عنوان یکی از مهمترین موضوعات قرآنی، به مانند سایر موضوعات آن، در خدمت اهداف دینی و تربیتی در آمده است.این سخن به معنای نفی آفرینشهای هنری و شیوه‏های داستانپردازی در قرآن نیست، بلکه قرآن داستانهای واقعی تاریخی خود را بدون دخالت دادن خیال آفرینشگر در خلق حوادث، شخصیتها و دیگر عناصر داستانی-بر خلاف داستانهای واقعی تاریخی بشری-و بدون به‏ کار بستن دروغ و مبالغه، با زبان هنر و اسلوب منحصر به فرد خود دوباره احیا کرده است.

2.عناصر داستانی به تناسب فضای فکری و تربیتی حاکم بر سوره، گاه کم‏رنگ و گاه پررنگ می‏شوند.برای نمونه آنجا که قرآن می‏خواهد به تحلیل افکار، اعتقادات و عواطف شخصیتهای حق و باطل بپردازد و از این طریق سمبلی از این شخصیتها ارائه دهد.اغلب به‏عنصر گفت‏وگو متوسل می‏شود؛مانند گفت‏وگوهای بین موسی و فرعون در سوره‏های مختلف و آنجا که هدف قرآن، انذار و تخویف از طریق پرداختن به ذکر سهمناک و بلاهای آسمانی است، اغلب از عنصر توصیف یا اخبار استفاده می‏کند؛مثل داستان حضرت صالح در سوره«الشمس».

4.اهداف تحقیق

1.نگاهی نو به داستانهای قرآن از زاویه نقد نوین داستان و بلاغت جدید،

2.تبیین ملموس گوشه‏هایی از لطایف، دقایق و رموز هنری و ادبی در داستانهای قرآن.

5.روش تحقیق

روش تحقیق در این بررسی، توصیفی و تحلیلی بوده است، آن هم با مطالعه دقیق و گردآوری اطلاعات درباره خود داستان و عناصر تشکیل دهنده‏اش و نقد نوین آن و نیز مطالعه و گردآوری اطلاعات لازم درباره داستانهای قرآن و استخراج آیات داستانی از سوره‏های مختلف و همچنین کتب تفسیری و کتبی که به مسائل داستانپردازی قرآن پرداخته‏اند.

6.پیشسینه تحقیق

گمان می‏رود که تا حال کاری بدین عنوان و با این وسعت انجام نپذیرفته است.سید قطب، محمود بستانی و دیگران در مورد جنبه‏های هنری داستانهای قرآن، بررسیهای کلی و محدود کرده‏اند که قطعاً احتیاج به تعمیق، گسترش، بازنگری و تحلیل دوباره دارند.در بیان ضرورت انجام یافتن این تحقیق همین بس که درک و فهم جنبه‏های ادبی و هنری و بیان عناصر داستانی در داستانهای قرآن، در فهم هر چه بهتر عظمت قرآن و ابلاغ اهداف دینی و انسان ساز این کتاب، کاری بسیار سازنده و ضروری است.

داستانهای قرآن از دیرباز از جنبه‏های مختلف تاریخی، محتوایی، تربیتی و غیره بررسی شده‏اند؛ اما درباره جنبه‏های هنری و مسائل مربوط به شیوه‏های داستانپردازی و تحلیل عناصر داستانی شناخته شده در ادبیات نوین داستانی، مانند طرح و پی‏رنگ، صحنه‏پردازی یا زمان و مکان، زاویه دید یا زاویه روایت و عنصر درونمایه یا اندیشه، بجز کارهای سطحی، کار متقن و محکمی صورت نگرفته است.

7.تعریف داستان هنری



خرید و دانلود تحقیق در مورد تحلیل عناصر داستانی در داستانهای قرآن کریم


تحقیق درمورد تحلیل عناصر داستانی در داستانهای قرآن کریم

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 33

 

تحلیل عناصر داستانی در داستانهای قرآن کریم

چکیده

داستانهای قرآن از دیر باز از جنبه‏های مختلف تاریخی، محتوایی، تربیتی و غیره بررسی شده‏اند، اما به جنبه‏های هنری، مسائل مربوط به شیوه‏های داستان پردازی و تحلیل عناصر داستانی آنها خیلی کمتر توجه گریده است.داستان به عنوان یک شکل ادبی و هنری دارای ساختار هندسی خاصی است که آن را از دیگر اشکال ادبی مانند قصیده، خطبه، مقاله و غیره متمایز می‏سازد.داستانهای قرآن در ردیف داستانهای واقعی تارخی قرار دارند، اما با داستانهای واقعی تاریخی که معمولاً آثار خیال و مبالغه در آنها مشاهده می‏شود فرق دارد.چرا که به تصریح خود قرآن، هم حوادث و سرگذشتهای داستانهای قرآن«بالحق»هستند و هم گزارش و نقل آنها که از طرف خداوند صورت گرفته«بالحق» است.این گونه سرگذشتهای واقعی و حقیقی را خداوند«قصص»می‏نامد، یعنی به نحوی بیان، نقل و ارائه شده‏اند که خواننده آنها را پیگیری می‏کند.این امر همان شیوه داستان پردازی قرآن است.در ساختار اغلب داستانهای قرآن عناصر داستانی شناخته شده در ادبیات نوین داستانی، تا حدودی قابل تحلیل و ارزیابی است.معمولاً یک داستان هنری از این عناصر تشکیل شده است:طرح و پی‏رنگ، شخصیت و شخصیت‏پردازی، کشمکش، گفت‏وگو، صحنه و صحنه‏پردازی(زمان و مکان)، زاویه دید یا زاویه روایت و درونمایه یا اندیشه.

همواره باید این نکته را در نظر داشت که قرآن قبل از هر چیز کتاب هدایت و تربیت است و لذا داستانهای آن نیز در خدمت اهداف دینی و تربیتی‏اند.در این پژوهش فقط به تحلیل و بررسی چهار عنصر طرح و پی‏رنگ، کشمکش، شخصیت، شخصیت‏پردازی، و گفت‏وگو از عناصر داستانی در قرآن خواهیم پرداخت؛چرا که تحلیل همه این عناصر به مجال وسیعی نیاز دارد.

کلید واژه‏ها:تحلیل، عوامل، داستان، قرآن

1.مقدمه

قرآن کریم حوادث و سرگذشتهای واقعی را که بدان پرداخته، «قصص»نامیده است.«قصص»که به‏ معنای قصه است، در اصطلاح به سخنی گفته می‏شود که در قالب هنری چنان بیان و طرح شود که مخاطب آن را پیگیری کند.این معنا و مفهوم که با ریشه و ماده«قصّ»سازگار است، درباره داستانهای واقعی تاریخی قرآن صادق است، چرا که قرآن، حوادث و سرگذشتهای فرو رفته در اعماق تاریخ را با شیوه واسلوبهای بیانی، تکنیکهای داستانی و تصویر گریهای نمایشی و حسی خود، دوباره احیا و زنده کرده است، به طوی که مخاطب همانند یک بیننده، به نظاره حوادث و صحنه‏های داستان می‏نشیند و به پیگیری آنها می‏پردازد.

در ادبیات داستانی امروز، داستان متشکل از عناصری مانند طرح و پی‏رنگ، حادثه، شخصیت، گفت‏وگو، روایت، صحنه، زاویه دید، و درونمایه است.این عناصر که هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا مقوّم یک داستان هستند و داستان بر پایه آنها استوار است، در داستنهای واقعی قرآن-با اختلاف در کمیت، کییّت و نحوه کاربرد-قابل تشخیص، تحلیل و ارزیابی است.در این مقاله از ابتدا مطالعاتی درباره داستان و ادبیات داستانی و نقد آن انجام گرفته است.سپس داستانهای قرآن از این منظر بررسی و تحلیل شده‏اند.سرانجام این نتیجه حاصل شد که قرآن کریم کتاب هدایت است، اما محتوای هدایتی و تربیتی قرآن با زبان هنر بیان شده و داستانهای واقعی تاریخی قرآن نیز که به قصد هدایت و عبرت مطرح گردیده‏اند با تکنیک و شیوه داستانپردازی نقل شده‏اند، به طوری که درک جنبه‏های هنری و شیوه‏های داستانپردازی قرآن، فقط با استفاده از معیارهای ادبیات داستانی نوین تا اندازه‏ای ممکن است، چرا که داستان در ادبیات عربی قدیم به عنوان یک شکل هنری و ادبی مطرح نبوده و لذا در هیچیک از کتب علوم قرآنیی و تفسیری به داستانهای قرآن از دیدگاه خاص داستانی و معیارهای نقدی آن نگاه نکرده‏اند، بلکه داستان قرآنی، در کنار سایر موضوعات آن مانند احکام و اصول اعتقادات، از جنبه‏های صرف و نحوه و بلاغت قدیم تحلیل شده است.اما امروزه علاوه بر جنبه‏های یاد شده، عناصر دیگری در ساختار داستان هنری وجود دارد.چهار عنصر طرح و پی‏رنگ، کشمکش، شخصیت و شخصیت‏پردازی، و گفت‏وگو که از مهمترین عناصر یک داستان محسوب می‏شوند، در این پژوهش تحلیل شده‏اند.

2.سؤالات تحقیق

1.ویژگیهای کلی داستان در قرآن چیست؟



خرید و دانلود تحقیق درمورد تحلیل عناصر داستانی در داستانهای قرآن کریم


تحقیق در مورد کریم خان زند و سلسله زندیه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 21 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

کریم خان زند و سلسله زندیه

 

یکی دیگر از سلاطینی که آرامگاهش در شیراز قرار دارد کریمخان زند است. وی از طایفه زند بود که در اطراف ملایر سکنی داشتند و به امر نادرشاه به خراسان کوچانیده شدند. پس از مرگ نادر ایل زند مجدداً به سوی ملایر روی آوردند و رئیس آنان کریمخان و برادرش صادق خان بودند. کریم خان در آنجا به راهزنی پرداخت و به تدریج تمام منطقه را متصرف شد و کارش بالا گرفت. وی پس از تصرف همدان قدرت عظیمی پید کرد و علی مردان خان زند برای حمله به اصفهان با او عقد اتحاد بست. حاکم اصفهان ابوالفتح خان در اثر شجاعت کریمخان و برادرش اسکندر خان شکست خورد و ناچار با مهاجمین از در سازش در آمد.طبق قرارداد، یکی از شاهزادگان صفوی را با عنوان شاه اسمعیل سوم به شاهی برداشتند، کریمخان سمت سرداری کل عراق، علی مردان خان عنوان وکیل الدوله و ابوالفتح خان حکومت اصفهان یافت.علی مردان خان به شاه که طفل هشت ساله ای بود یاد داد تا خلعتی فاخر برای کریم خان بفرستد و او را به همدان و کرمانشاهان و قزوین جهت ملک گیری اعزام دارد. کریمخان فرمان را اطاعت کرد و علی مردان خان فرصتی یافته، ابوالفتح خان را کشت و به قصد تصرف فارس عزیمت کرد.این خان لر چنان آتش بیداری در فارس روشن کرد که به توصیف نمی گنجد. در شیراز لشکریانش درخت و گیاهی سبز نگذاشتند. در کازرون نیز به غارت اموال مردم اکتفا نکردند، بلکه زنان و بچه ها را هم به اسارت و بردگی گرفتند.کریمخان که در عراق به فتوحات مهمی نائل آمده بود از جنایات علی مردان خان آگاهی یافت وی پس از مشاوره با سرداران خویش به اصفهان آمد و عوامل علی مردان خان را از کار بر کنار و محبوس ساخت. آنگاه با سپاه علی مردان خان در نزدیکی سرچشمه زاینده رود برخورد کرد و آنان را شکست داد. کریم خان شاه اسمعیل سوم را در اصفهان بر تخت نشانید و خود را وکیل الدوله نامید. کریمخان با دو حریف روبرو بود یکی علی مردان خان و دیگری محمد حسن خان قاجار.پادشاه زند در جنگ های پیاپی ابتدا از خان قاجار شکست خورد و شاه اسمعیل سوم هم به طرف محمدحسن خان رفت و در این هنگام دشمنان زندیه زیاد شدند. عثمانی ها به مدعیان حکومت کمک می کردند. آزادخان افغان هم به تاخت و تاز پرداخته بود. سرانجام کریمخان پس از شکست های تلخ و مکرر بر تمام مشکلات فائق آمد و امر سلطنت را در دست گرفت و شیراز را به عنوان پایتخت خویش برگزید و حتی جزایر خلیج فارس را هم که در اثر از هم گسیختگی اوضاع از کف رفته بود مجدداً متصرف گردید.کریمخان در شیراز چند باغ، بازار، آب انبار، مسجد و ابنیه دیگر برپا ساخت. حصار شیراز را مستحکم نمود. امروزه ابنیه کریمخان قسمت عمده آثار باستانی شیراز را تشکیل می دهد و در حقیقت هنوز هم رونق شهر از بناهای اوست.کریمخان در شیراز درگذشت و او را در عمارت کلاه فرنگی که اکنون به موزه پارس تبدیل شده دفن کردند. پس از پیروزی آقا محمدخان قاجار، دستور داد تا جسد را از آنجا به



خرید و دانلود تحقیق در مورد کریم خان زند و سلسله زندیه


مقاله درباره حضرت مهدی 2

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

بیش از یکصد آیه از قرآن کریم به مصلح کل حضرت بقیةالله (ارواحنا فداه) تفسیر و تأویل شده است. علامه بزرگوار، ملا محمد باقر مجلسى در دائرةالمعارف بزرگ شیعه، بحارالانوار هفتاد آیه را به استناد احادیث اهل بیت عصمت و طهارت(ع)، درباره ظهور یکتا بازمانده از حجت‏هاى حضرت احدیت نقل کرده است.

هم‏چنین برخى از بزرگان، کتاب هایى را در این زمینه به رشته تحریر در آورده‏اند که از آن جمله کتاب المحجة فیما نزل فى القائم(عج) تألیف محدث بزرگ سید هاشم بحرانى است که شامل 120 آیه است که به استناد احادیث معصومان(ع)، به ظهور مهدى(عج) تفسیر شده است. کتاب‏هاى نفیس دیگرى نیز وجود دارند، که در این‏جا به نقل پاره‏اى از آنها بسنده مى‏کنیم:

در قرآن کریم درباره مسائل آینده دوران، حوادث آخرالزمان، استیلاى خوبى و خوبان بر جهان و حکومت یافتن صالحان، گاه به اشاره و گاهى به تصریح سخن گفته شده است.

از طرفى، قرآن کریم، ظهور آن منجى موعود را با آرزوها و فطرت حق‏طلبانه و عدالت خواهانه بشر پیوند زده است. در طول تاریخ، انسان همیشه در آرزوى تحقق حکومتى صالح و دور از ظلم و بى‏عدالتى بوده است. قرآن حکیم در معرفى حکومت حضرت مهدى(عج) و موعود آخرالزمان، روى این خواست فطرى انسان انگشت گذاشته است، هم‏چنین بر این نکته تأکید کرده که اعتقاد به موعود آخرالزمان تنها به شیعیان و مسلمانان اختصاص ندارد، بلکه تمام پیامبران گذشته، بشارت فرا رسیدنش را داده‏اند. قرآن ایشان را به عنوان منجى و ذخیره الهىِ همه انسان‏هاى مستضعف درسراسر جهان معرفى مى‏کند. او را به عنوان شخصیتى که فراتر از هرمذهب و ملیتى براى مردم کل جهان مطرح و قیامشان جهانى است، یادمى‏کند. در این‏جا از دریاى نور قرآن بهره مى‏گیریم:

بقیة الله:

(بقیَّةُ اللّه خَیْرٌ لَکُمْ اِنَّ کُنْتُمْ مُؤمِنین)(1)؛

بقیة الله براى شما بهتر است اگر مؤمن هستید.

امام صادق(ع) فرمود:

اوّلین سخنى که پس از ظهور مى‏گوید این آیه است و مى‏فرماید: من بقیة الله و حجتش و خلیفه‏اش بر شما هستم، پس هیچ مسلمانى بر او سلام نمى‏کند، جز این که مى‏گوید، سلام بر تو اى بقیة الله در روى زمین.(2)

امر الله:

(أتى أمْرُ اللّه فَلا تَسْتَعْجِلُوه...)(3)؛

امر خدا فرا رسید، پس تقاضاى تعجیل آن نکنید.

این هشدارى است که قلب‏ها را از جا مى‏کند، هشدارى است که جبرئیل امین در روز ظهور حضرت حجت فریاد بر مى‏آورد و تمام خلایق صدایش را مى‏شنوند، این‏چنین امام صادق(ع) ما را خبر داده است که پس از این هشدار الهى، منادى در آسمان و زمین صدا مى‏زند: «اى آفریدگان پروردگار! این مهدى آل محمد است! با او بیعت کنید و مخالفتش ننمایید.»(4)

وارثان زمین:

(أَنَّ الاَرْضَ یَرِثُها عِبادى الصَّالِحُون)(5)؛

این زمین را بندگان شایسته من به میراث خواهند برد.

تأویل «عبادى الصالحون» امام زمان(عج) و یاران او هستند.(6)

نصر خدا:

(وَ لَئِنْ جاءَ نَصَرٌ مِنْ رَبِّکِ لَیَقُولُنَّ اِنّا کُنّا مَعَکُم)(7)؛

چون از سوى پروردگارت مددى رسید، مى‏گویند، ما نیز با شما بوده‏ایم.

تأویل «نصر من ربّک» امام زمان(عج) است.(8)

نور پروردگار:

(وَ اَشْرَقَتِ الارْضُ بِنُورِ رَبِّها)(9)؛

و زمین به نور پروردگارش روشن شد.

تأویل «و اشرقت الارض»، در زمان ظهور امام زمان(عج) است.(10)

نصرت الهى:

(وَ لَمَنْ اِنْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولئکَ ما عَلَیْهِم مِنْ سَبِیل)(11)؛

بر کسانى که پس از ستمى که بر آنها رفته باشد انتقام مى‏گیرند ملامتى نیست.

تأویل «و لمن انتصر» امام زمان(عج) و یاران او هستند.(12)

نزدیکى رستاخیز:

(اِقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ القَمَرُ)(13)؛

رستاخیز نزدیک شد و ماه دو پاره گردید.

تأویل «السّاعه» ظهور امام زمان(عج) است.(14)

نور الله:

(یُریدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِاَفْواهِهِمْ وَ اللّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونْ)(15)؛

مى‏خواهند نور خدا را با دهانهایشان خاموش کنند، ولى خدا کامل کننده نور خویش است، اگر چه کافران را ناخوش آید.

تأویل «والله مُتِّم نورِه» به وسیله امام زمان(عج) است.(16)

روشنایى روز:

(وَالنَّهارِ اِذا تَجَلّى‏)(17)؛

سوگند به روز آن‏گاه که آشکار شود.

تأویل «النهار» امام زمان(عج) است.(18)

طلوع فجر:

(سَلامُ هِىَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْر)(19)؛

شب قدر تا طلوع بامداد همه سلام و درود است.

تأویل «مطلع الفجر» زمان ظهور امام زمان(عج) است.(20)

تفسیر چند آیه درباره وجود مقدس امام زمان(عج)

یاران خدا

(اَلَّذینَ إنْ مَکَّنّاهُمْ فِى الأرضِ أقامُوا الصَّلوةَ وَ اتُواالزَّکوةَ وَ أمِروا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهْوا عَنْ الْمُنْکَرِ وَ لِلّهِ عاقِبَةُ الأُمُورْ)(21)؛



خرید و دانلود مقاله درباره حضرت مهدی 2