لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
معماری کاخ ها و بناها در دوره اشکانیان (پارتیان):
قوم پارت یا پارتوا یکی از شعبه های نژاد آریایی ایرانی است در کتیبه داریوش اول هخامنشی بر بیستون سرزمین آنرا را((پرتو)) نامیده اند . این ناحیه از شمال خراسان و ماوراالنهر و همین نام بعدها به پهلو تبدیل گردید .(خراسان بزرگ شامل :خراسان فعلی ماورا النهر افغانستان کنونی می شده است.) پارتوا یکی از استانهای زمان هخامنشی بود. بنا بر گفته استرابو رهبر پارتها مردی بنام آرساکس (ارشک ارشاک) بود که بعدها نیای فرضی پادشاهان اشکانی پارت شد. پارتها حکومت ساقط شده هخامنشی را از جانشینان اسکندر مقدونی (سلوکیان) باز پس گرفتند . و توانستند یک دولت نیرومند و عظیم را برای مدت پنج قرن پایه گذاری نمایند.
***
پارتها در زمینه هنرها بویژه در معماری ابتکارات بدیعی داشتند آنها با برخوداری از پیشینه غنی دوباره به احیای هنرهای فراموش شده و یا تغییر یافته ایرانی پرداختند با فترتی که در هنر ایران پدیدار شده بود نه تنها احیاگر معماری و سنتهای گذشته ایران شدند بلکه تحول ملی عظیم در رمینه شهر سازی و معماری ایجاد کردند و در معماری دو عنصر نو ظهور افزودند یکی احداث گنبد بر روی بناهای چهار ضلعی (مربع شکل) از طریق فیل پوشها و دیگر توسعه ساختمان ایوان تاق دار . ایوان اتاق راستگوشه ای است با طاق بشکه ای که در قسمت پشت بسته بوده و در جلو-معمولا رو به بیرون یا حیاط قرار دارد-کاملا باز است. از زمان پارتها ایوان نقش مهمی را در معماری آسیای غربی باز می کند . منشا ایوان موضوعی است در خور اندیشه بعضی آنرا به درختان و شاخه های پوشیده با حصیر و گل و نیز به تاثیر اتاقهای بشکه ای منتسب می کنند . چنین بناهایی هنوز در طول رودخانه یا دریاچه هیرمند در شرق ایران و احتمالا در پیرامون دریاچه آرال در آسیای مرکزی دیده می شوند. این نواحی مناطقی هستند که پارتها از آن برخاسته اند و لیکن سابقه تاقهای آهنگ با انواع قوسها (نیم بیضی) از آثار معماری هفت تپه (ایلام میانی) آشنا شدیم و این نشانگر آن است که پارتها با توجه به شرایط زمانی و موقعیت مکانی دست به چنین ابتکاراتی زده اند.
متاستفانه علیرغم حاکمیت طولانی مدت پارتها اکثرا آثار آنها از بین رفته است.
زیرا عواملی مانند زلزله آب و هوایی و گستره وسیع امپراتوری تاثیر گذار در روند تخریب آثار معماری بوده اند. از اینها که بگذریم باید به این مسئله هم توجه کنیم که پارتها بناهای خود را بسیار ساده و با خشت خام ساخته اند. پی درگاههای این بناها که به مرور زمان ویران شده و گزند دیده است اگر با آجر یا سنگ ساخته شده بود بسیار بیشتر دوام داشت.
گاهی آجر هم به کار می بردند و آن برای ساختمانهای مهم همچون کاخ فرمانروایان و پرستشگاهها بود. سنگ هنگامی که به کار برده می شد که در محل موجود بود یعنی اصل استفاده از مصالح محلی و بومی بوده است و البته شرایط اقتصادی و وضع مادی هم بسیار تاثیر گذار بوده است و از طرفی در پهناوری بسیار شاهنشاهی پارت و گوناگونی سنتهای مردم ان باید ما را آگاه ساخته باشد که یک سبک معماری در سراسر این کشور نمی توانست باشد . اما با کاوشهایی که در مناطق مختلف صورت گرفته از آثار بجای مانده از دوره پارتها و آثار پس از آن به سبک سابق ساخته شده اند می توان سبک معماری و حتی ویژگیهای آنرا مشخص نمود از آن جمله:
-حداکثر استفاده از مصالح بوم آورد مثل پارتها استفاده از سنگگ لاشه خشت خام و پخته...
-استفاده بسیار خوب از تکنیک پیشرفته تاق و گنبد به خصوص گنبد با استفاده از مصالح بوم آورد.
- استفاده بسیار خوب از تکنیک پیشرفته تاق و گنبد بویژه گنبد با استفاده از مصالح بوم آورد.
-پرهیز نکردن از شکوه و ارتفاع زیاد.
-تنوع فوق آلعاده در طرحها .
-استفاده از ملات ساروج که به کمک آن توانستند فضاهای معماری وسیع را ایجاد نمایند.
پارتها شهرهای بسیار کهن را مانند بابل و اروک در اختیار داشتند و نیز شهر آشور با اینکه از نقشه چندان منظمی برخوردر نبودند اما پارتها شهرهایی را بنیاد گذاشتند که براساس نقشه دایره شکل بود که شهرهای مرو تیسفون و الحضر دارای چنین پلانی بودند. از فضای دایره وار می توان آسانتر از چهار گوش دفاع کرد و نیز با رو کشیدن آن هم آسانتر است . این شیوه شهرسازی تا زمان ساسانی و اسلام ادامه یافت. معمولا شهرهای پارتی دارای برج و بارو بودند باروهای شهر مرو از خشت خام بود با برج ها و کنگره های قائم الزاویه و سوراخهایی برای تیراندازی .
در درون شهرهای پارتی مهمترین ساختمان معمولا ارگ و پرستشگاهها بودند. برخی معتقدند هنر پارتی در حدود سال 250 ق.م پا به عرضه وجود نهاده اما باید آغاز آنرا از ابتدای پادشاهی مهرداد دوم (سال 203 ق.م) دانست. بطوریکه عنوان گردیده معماری را باید از اولین مکانهای استقراری پارتها آغاز کرد. در این بررسی ما به شرح جزئیات معماری بعضی از آنها می پردازیم.
آثار معماری شهرنسا:آثار و بقایایی که از نسا در نزدیکی شهر عشق در دوره پارتیان بدست آمده نشانگر این امر است که این شهر قدیمی ترین محل سکونت پارتها بوده است. بسیاری از بناهای یادبود با پلان های جداگانه مشخص شده است.
((نسا)) یا ((پارتانیسا)) شهری است که روی یک تپه کوچک طبیعی ساخته شده است. این ارگ (دژ) که براساس لوحی گلی که در آن پیدا شد مهرداد کرت نام داشت و توسط مهرداد اول ساخته شده است . دیوارهای بستر آن 20 تا 25 متر ارتفاع و 5 متر ضخامت داشت و با استفاده از گل ساخته شده بود و نمای آن را با آجر پوشانده بودند . ورود به ارگ از طریق پاگردهایی که در پی دیوارهای گرد شهر قرار داشت صورت می گرفت.
بناهای داخل ارگ شامل یک کاخ موسوم یه ((خانه مربع)) تعدادی معبد است. اتاق اصلی کاخ تالاری ستون دار به مساحت تقریبی 20 متر مربع بود. سقف آنرا با استفاده از تیرهای بزرگ روی چهار ستون بزرگ چهار پر (شبدری) که در واقع اتاق آنرا به سه راهرو تقسیم کرده بود پوشانده شده بود بخش مرکزی توسط تیرهای چوبی به صورت گنبدی کار شده که این روش را می توان اساسی برای گنبدهای ابداعی دوره پارتی دانست. سطوح دیوارهای این بنا به رنگ قرمز و سفید رنگ آمیزی به طور افقی توسط موادی از ظروف کوچک سفالی و به طور عمودی با ردیفهایی از نیم ستون که روی هر دیوار شش تا از آنها قرار داشت سرستونها به شیوه ستونهای کورنتی تزئین شده بود که این نشانگر نفوذ هنر هلنیسم به بخشهای آسیای میانه بوده است.
بخش اصلی یکی از معابد به شکل دایره و قطر آن 17 متر است این بنا نیز مانند تالار بزرگ کاخ آی خانوم فاقد ستون بود. از نحوه مسقف نمودن آن اطلاعی نیست ولی به نظر می رسد که از گنبد استفاده کرده باشند . این معبد هم مانند کاخ ها دارای رنگ آمیزی بود. دیوارها به رنگ سفید با استفاده از نواری مرکب از سفالهای نقش دار و بخش فوقانی نیم ستون تزئین شده بود . این فضای مدور بخش مرکزی یک مجموعه چهارگوش را که توسط یک دالان یا راهرو محاط شده بود تشکیل می داد . در کنار این معبد یک واحد مرکزی (معبد) چهار گوش دیگر با برج دالان دار قرار داشت . بخش اداری آی خانوم نیز دارای همین نقشه است و در تمام طول دوره حکومت پارتها و حتی ساسانیان ساختن چنین بناهای ادامه داشت.
معماران پارتی درست فرمولهای مختلف ساختمانی را آزمایش کردند در خانه مربع به سبک متداول صحن ستوندار با اتاقهای دارای ستونهای بلند در چهار سمت بازگشتند ورودیها نیز به همین اندازه حالت تجربی داشت و شامل ورودیهای ساده هشتی ها و مدخلهای ستوندار می شد تا اینکه ایوان را در قرن اول میلادی ساخته اند. احتمالا در تکامل ایوان دوره پارتی دو مرحله وجود داشته است . مرحله نخست تنها یک تالار که دارای سه دیوار یا سقفی متشکل از تیرهای چوبی متکی بر ستون یا دیوارهای تالار ساخته می شد . مرحله دوم ایجاد سقف آن با طاقهای آهنگ آغاز کردند .
هیکاتوم پلیس(صد دروازه): بقایای آثار معماری پارتی که احتمالا آنها را به عنوان مقبره مورد استفاده قرار می دادند در شهر دامغان یافت شده جان هانسمن این محل را شهر گمشده سلوکی – پارتی صد دروازه که پارتها آن را در ربع آخر قرن سوم پیش از میلاد به صورت یکی از تختگاههای خود درآوردند می داند . به علت موقعیت شهر دامغان احتمالا یک پایتخت کوهستانی بوده است. شاید پس از نسا پارتها در ادامه متصرفات خود این مکان را انتخاب کرده باشند.
کاخ هترا : ویرانه های کاخ بزرگی که متعلق به قرن دوم میلادی است استعداد هنری پارتی را مشخص می سازد . نمای بنا دارای دو ایوان بزرگ است که از قطعات بزرگ سنگ ساخته شده است. این ایوانهای بزرگ با تاق های آهنگ بلند پوشیده شده و در طرفین آنها اتاقهای کوچکتری قرار دارند که دو طبقه (اشکوبه) بوده اند. مهمترین قسمت بنا اتاق کوچک مربع شکلی است که مستقیما پشت ایوان جنوبی قرار گرفته است
آثار تاریخی و هنری دوره اشکانی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
معماری کاخ ها و بناها در دوره اشکانیان (پارتیان):
قوم پارت یا پارتوا یکی از شعبه های نژاد آریایی ایرانی است در کتیبه داریوش اول هخامنشی بر بیستون سرزمین آنرا را((پرتو)) نامیده اند . این ناحیه از شمال خراسان و ماوراالنهر و همین نام بعدها به پهلو تبدیل گردید .(خراسان بزرگ شامل :خراسان فعلی ماورا النهر افغانستان کنونی می شده است.) پارتوا یکی از استانهای زمان هخامنشی بود. بنا بر گفته استرابو رهبر پارتها مردی بنام آرساکس (ارشک ارشاک) بود که بعدها نیای فرضی پادشاهان اشکانی پارت شد. پارتها حکومت ساقط شده هخامنشی را از جانشینان اسکندر مقدونی (سلوکیان) باز پس گرفتند . و توانستند یک دولت نیرومند و عظیم را برای مدت پنج قرن پایه گذاری نمایند.
***
پارتها در زمینه هنرها بویژه در معماری ابتکارات بدیعی داشتند آنها با برخوداری از پیشینه غنی دوباره به احیای هنرهای فراموش شده و یا تغییر یافته ایرانی پرداختند با فترتی که در هنر ایران پدیدار شده بود نه تنها احیاگر معماری و سنتهای گذشته ایران شدند بلکه تحول ملی عظیم در رمینه شهر سازی و معماری ایجاد کردند و در معماری دو عنصر نو ظهور افزودند یکی احداث گنبد بر روی بناهای چهار ضلعی (مربع شکل) از طریق فیل پوشها و دیگر توسعه ساختمان ایوان تاق دار . ایوان اتاق راستگوشه ای است با طاق بشکه ای که در قسمت پشت بسته بوده و در جلو-معمولا رو به بیرون یا حیاط قرار دارد-کاملا باز است. از زمان پارتها ایوان نقش مهمی را در معماری آسیای غربی باز می کند . منشا ایوان موضوعی است در خور اندیشه بعضی آنرا به درختان و شاخه های پوشیده با حصیر و گل و نیز به تاثیر اتاقهای بشکه ای منتسب می کنند . چنین بناهایی هنوز در طول رودخانه یا دریاچه هیرمند در شرق ایران و احتمالا در پیرامون دریاچه آرال در آسیای مرکزی دیده می شوند. این نواحی مناطقی هستند که پارتها از آن برخاسته اند و لیکن سابقه تاقهای آهنگ با انواع قوسها (نیم بیضی) از آثار معماری هفت تپه (ایلام میانی) آشنا شدیم و این نشانگر آن است که پارتها با توجه به شرایط زمانی و موقعیت مکانی دست به چنین ابتکاراتی زده اند.
متاستفانه علیرغم حاکمیت طولانی مدت پارتها اکثرا آثار آنها از بین رفته است.
زیرا عواملی مانند زلزله آب و هوایی و گستره وسیع امپراتوری تاثیر گذار در روند تخریب آثار معماری بوده اند. از اینها که بگذریم باید به این مسئله هم توجه کنیم که پارتها بناهای خود را بسیار ساده و با خشت خام ساخته اند. پی درگاههای این بناها که به مرور زمان ویران شده و گزند دیده است اگر با آجر یا سنگ ساخته شده بود بسیار بیشتر دوام داشت.
گاهی آجر هم به کار می بردند و آن برای ساختمانهای مهم همچون کاخ فرمانروایان و پرستشگاهها بود. سنگ هنگامی که به کار برده می شد که در محل موجود بود یعنی اصل استفاده از مصالح محلی و بومی بوده است و البته شرایط اقتصادی و وضع مادی هم بسیار تاثیر گذار بوده است و از طرفی در پهناوری بسیار شاهنشاهی پارت و گوناگونی سنتهای مردم ان باید ما را آگاه ساخته باشد که یک سبک معماری در سراسر این کشور نمی توانست باشد . اما با کاوشهایی که در مناطق مختلف صورت گرفته از آثار بجای مانده از دوره پارتها و آثار پس از آن به سبک سابق ساخته شده اند می توان سبک معماری و حتی ویژگیهای آنرا مشخص نمود از آن جمله:
-حداکثر استفاده از مصالح بوم آورد مثل پارتها استفاده از سنگگ لاشه خشت خام و پخته...
-استفاده بسیار خوب از تکنیک پیشرفته تاق و گنبد به خصوص گنبد با استفاده از مصالح بوم آورد.
- استفاده بسیار خوب از تکنیک پیشرفته تاق و گنبد بویژه گنبد با استفاده از مصالح بوم آورد.
-پرهیز نکردن از شکوه و ارتفاع زیاد.
-تنوع فوق آلعاده در طرحها .
-استفاده از ملات ساروج که به کمک آن توانستند فضاهای معماری وسیع را ایجاد نمایند.
پارتها شهرهای بسیار کهن را مانند بابل و اروک در اختیار داشتند و نیز شهر آشور با اینکه از نقشه چندان منظمی برخوردر نبودند اما پارتها شهرهایی را بنیاد گذاشتند که براساس نقشه دایره شکل بود که شهرهای مرو تیسفون و الحضر دارای چنین پلانی بودند. از فضای دایره وار می توان آسانتر از چهار گوش دفاع کرد و نیز با رو کشیدن آن هم آسانتر است . این شیوه شهرسازی تا زمان ساسانی و اسلام ادامه یافت. معمولا شهرهای پارتی دارای برج و بارو بودند باروهای شهر مرو از خشت خام بود با برج ها و کنگره های قائم الزاویه و سوراخهایی برای تیراندازی .
در درون شهرهای پارتی مهمترین ساختمان معمولا ارگ و پرستشگاهها بودند. برخی معتقدند هنر پارتی در حدود سال 250 ق.م پا به عرضه وجود نهاده اما باید آغاز آنرا از ابتدای پادشاهی مهرداد دوم (سال 203 ق.م) دانست. بطوریکه عنوان گردیده معماری را باید از اولین مکانهای استقراری پارتها آغاز کرد. در این بررسی ما به شرح جزئیات معماری بعضی از آنها می پردازیم.
آثار معماری شهرنسا:آثار و بقایایی که از نسا در نزدیکی شهر عشق در دوره پارتیان بدست آمده نشانگر این امر است که این شهر قدیمی ترین محل سکونت پارتها بوده است. بسیاری از بناهای یادبود با پلان های جداگانه مشخص شده است.
((نسا)) یا ((پارتانیسا)) شهری است که روی یک تپه کوچک طبیعی ساخته شده است. این ارگ (دژ) که براساس لوحی گلی که در آن پیدا شد مهرداد کرت نام داشت و توسط مهرداد اول ساخته شده است . دیوارهای بستر آن 20 تا 25 متر ارتفاع و 5 متر ضخامت داشت و با استفاده از گل ساخته شده بود و نمای آن را با آجر پوشانده بودند . ورود به ارگ از طریق پاگردهایی که در پی دیوارهای گرد شهر قرار داشت صورت می گرفت.
بناهای داخل ارگ شامل یک کاخ موسوم یه ((خانه مربع)) تعدادی معبد است. اتاق اصلی کاخ تالاری ستون دار به مساحت تقریبی 20 متر مربع بود. سقف آنرا با استفاده از تیرهای بزرگ روی چهار ستون بزرگ چهار پر (شبدری) که در واقع اتاق آنرا به سه راهرو تقسیم کرده بود پوشانده شده بود بخش مرکزی توسط تیرهای چوبی به صورت گنبدی کار شده که این روش را می توان اساسی برای گنبدهای ابداعی دوره پارتی دانست. سطوح دیوارهای این بنا به رنگ قرمز و سفید رنگ آمیزی به طور افقی توسط موادی از ظروف کوچک سفالی و به طور عمودی با ردیفهایی از نیم ستون که روی هر دیوار شش تا از آنها قرار داشت سرستونها به شیوه ستونهای کورنتی تزئین شده بود که این نشانگر نفوذ هنر هلنیسم به بخشهای آسیای میانه بوده است.
بخش اصلی یکی از معابد به شکل دایره و قطر آن 17 متر است این بنا نیز مانند تالار بزرگ کاخ آی خانوم فاقد ستون بود. از نحوه مسقف نمودن آن اطلاعی نیست ولی به نظر می رسد که از گنبد استفاده کرده باشند . این معبد هم مانند کاخ ها دارای رنگ آمیزی بود. دیوارها به رنگ سفید با استفاده از نواری مرکب از سفالهای نقش دار و بخش فوقانی نیم ستون تزئین شده بود . این فضای مدور بخش مرکزی یک مجموعه چهارگوش را که توسط یک دالان یا راهرو محاط شده بود تشکیل می داد . در کنار این معبد یک واحد مرکزی (معبد) چهار گوش دیگر با برج دالان دار قرار داشت . بخش اداری آی خانوم نیز دارای همین نقشه است و در تمام طول دوره حکومت پارتها و حتی ساسانیان ساختن چنین بناهای ادامه داشت.
معماران پارتی درست فرمولهای مختلف ساختمانی را آزمایش کردند در خانه مربع به سبک متداول صحن ستوندار با اتاقهای دارای ستونهای بلند در چهار سمت بازگشتند ورودیها نیز به همین اندازه حالت تجربی داشت و شامل ورودیهای ساده هشتی ها و مدخلهای ستوندار می شد تا اینکه ایوان را در قرن اول میلادی ساخته اند. احتمالا در تکامل ایوان دوره پارتی دو مرحله وجود داشته است . مرحله نخست تنها یک تالار که دارای سه دیوار یا سقفی متشکل از تیرهای چوبی متکی بر ستون یا دیوارهای تالار ساخته می شد . مرحله دوم ایجاد سقف آن با طاقهای آهنگ آغاز کردند .
هیکاتوم پلیس(صد دروازه): بقایای آثار معماری پارتی که احتمالا آنها را به عنوان مقبره مورد استفاده قرار می دادند در شهر دامغان یافت شده جان هانسمن این محل را شهر گمشده سلوکی – پارتی صد دروازه که پارتها آن را در ربع آخر قرن سوم پیش از میلاد به صورت یکی از تختگاههای خود درآوردند می داند . به علت موقعیت شهر دامغان احتمالا یک پایتخت کوهستانی بوده است. شاید پس از نسا پارتها در ادامه متصرفات خود این مکان را انتخاب کرده باشند.
کاخ هترا : ویرانه های کاخ بزرگی که متعلق به قرن دوم میلادی است استعداد هنری پارتی را مشخص می سازد . نمای بنا دارای دو ایوان بزرگ است که از قطعات بزرگ سنگ ساخته شده است. این ایوانهای بزرگ با تاق های آهنگ بلند پوشیده شده و در طرفین آنها اتاقهای کوچکتری قرار دارند که دو طبقه (اشکوبه) بوده اند. مهمترین قسمت بنا اتاق کوچک مربع شکلی است که مستقیما پشت ایوان جنوبی قرار گرفته است
آثار تاریخی و هنری دوره اشکانی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 7 صفحه
قسمتی از متن .doc :
کاخ هلن – Curating برج
اولین برج عصر طلایی توسط شرکت ریچارد راجرز طراحی شده بود ،به نمایش گذاری موسسان با دور نمای رعب آوری از احساس یک منطقه از هشت هزار متر مربع با یک ظرفیتی که تماماً و کلاً همه چیز را شامل می شد. به جای مانده باشد- که برای آموزش و یا سرد کردن هر کسی خوشایند خواهد بود. کاخ هلن مبین مدیر تولید گنبد برج کلرسمپسون ویرایشگر مضامین ، مارتین نیومن بود تا درباره مراحلی م تجربه عصر طلایی جدید شرکت متعهد کرده بود تا 15 منطقه را توسعه دهد و بررسی کند مواردی را کشف نماید.
در تمام مسیر ، curating گنبد برج موضوع اجراء ساختمان بوده است. اجرا در میان تعداد زیادی از مشاورین ، نویسندگان ، موسسان نمایشی ، معماران ، مهندسین و پیمانکاران ، اجرا در میان عموم یا طیف کاملی از عموم از عموم بریتانیایی مجبور بود که توسط تجربه عصر طلایی در گنبد برج سازگار شود (فراهم شود). البته تگر هدف از میلیون ها بلیط فروخته شده در فقط یک سال به دست آمده باشد. به هر حال گنبد برج مجبور است که خودش را با مردم بریتانیا در سطح وسیعی برای توجیه خودش و هزینه بسیار بالای خودش مطابق کند. از نظر لغوی این مرحله زعقشفثقهشم از اجرا ممکن است تماماً لغت جدیدی باشد- اولیا خدا ، گروه های متمرکز – در محل ر حضور کلرسامپسون و مارتین نیومن.
باور نداشتن ادعای آنان مشکل است که ادعا دارند ، شامل --- چنین میزان وسیعی از مردم با دیدگاههای متفاوت معمولاً به نمایش گذاری ها شامل نمی شود و یک یادبود فرهنگی روی طراحی صنعتی را به جای می گذارد و به طور احساسی یک تقدس بالایی را باعث می شود.
آنچه که سامپسون و نیومن غیر مستقیم ادعا می کنند انجام دادن تحت رهبری جنی پیج در NME ، به دست اوردن ضرورت دولت برای اجرا و تبدیل دادن آن به یک مرحله همکاری ، خلاق در سطخح بالا می باشد.
در این مسیر افراد بسیاری کارهایی را نسبت پروژه انجام دادند و تلاش کرده اند که به فواید و بازده هایی در کارشان برسند.
آنها خلاصه های طراحی را می نویسد برای منطقه ها و آنها را قابل دسترسی قرار می دهند. آنها طراحان را مجبور می کردند کهبه طور تشریک مساعی با آنها کار کنند و به طور جمعی نگرش ها و عقیده ها و تجربیاتشان را به همکاری بگذارند.
به ویراستارهای مضامیت برج درمورد curator ها در حالات سنتی چیزهایی گفته شده بود. آنها از نقش انتخابی موضوعات خاص curatorial سنتی دور مانده بودند. (در حقیقت مارتین نیومن ، کسی که کار می کند و مسئولیت مستقیمی دارد. یک نمایشگاه یا موزه ندارد اما برای سالهای بسیاری نویسه ای در تصور بود)
ویراستار خودشان را به عنوان کانداکتور یا تکنسین های صدا در روند کار معرفی کردند. به همین دلیل بود که استفان بایلی به عنوان مشاور خلق آمد.
به عنوان یک curator هنری موفق در بویلرهاوس در V&A ، او مایل نبود که روش های کارش را بازبینی کند و ترجیح می داد که «دستورالعمل هایی» خلاصه هایی برای طراحان به وجود بیاورد:
در مسیر کار با سیاست NMEC ، نقطه شروع مناطق تحقیق بازار بود. از مردم پرسیده می شد ، عصر طلایی چه چیزی را برای آنها مشخص کرده بود: 2000 سال از تولد مسیح ، پیروزی کاپیتالیسم غربی، یک عذر برای یک Hogmanay فوقالعاده بزرگ؟ برای بسیاری به نظر می آمد که بزرگتر راه حل سال جدید را نشان بدهد.
یک شانس و موقعیت برای بازبینی کامل خودشان . خط منفردی که بیرون از تمرکز بیان گروه نمودار بود و به طور فیزیکی در یم گروه گفته شده بود. "زمانی برای ایجاد یک تفاوت" بود. این موضع به روشن کردن روش موسسین کمک کرد. سلمپسون کرد که در اجتماع عصر طلایی ، حتی قبل از یافتن NMEC ، به حتی پیچ ملحق شده ، ابراز کرد که پیچ و خودش غالباً یم دید احساسی واضحی قبل از این داشتند. اما این تمرکز بیشتری روی آن داشت. برای آنها آن همیشه قصد داشت که یک پروژه در مورد یک احساس ملی از خودش باشد. در گفته های de togueville ، این همه درباره "ترس از سقوط ، امید به صعود" بود.
آنها حالا یک احساس قوی داشتند که یک روز خوب بیرون مردم برج آنها را قادر خواهد کرد که افکار کثبتی را به زندگی های مردم تزریق کنند. این بیشتر از حدس و گمان بود ،آنها به تعداد زیادی از مردم گفتند که فستیوال بریتانیا را در سال 1951 دیده بودند وهنوز به آن عنوان یکی از بخصوص ترین روزهای زندگی شان توجه و اشاره داشتند.
این جهش ساخته شده بود از خط یا قلاب منفرد زمان ساختن یم تفاوت به مناطق موضوعات منفرد توسط شکستن آن به سه موضوع: ما که هستیم ،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
بناها و یادمان های تاریخی
کاخ ها و عمارت ها
سر در عالی قاپو
یکی از بناهای مهم دوره صفویه در قزوین «حیاط نادری» با عمارت ها و باغ های بسیار زیبا بوده است. این مجموعه هفت در داشته است که یکی از آن ها را عالی قاپو می نامیدند. از درهای آن جز در عالی قاپو، اثری باقی نمانده است.
این بنا درگاه بلندی دارد که به خیابان شهدای قزوین مشرف است. این در به هشتی بزرگی متصل است و در داخل، در دو طرف آن دو اتاق وجود دارد که جایگاه دربانان بوده است. راهرو طبقه دوم بنا نیز از همین اتاق ها می گذشته است. در سمت غرب این در، سه اتاق طولانی پهلوی هم در اتاق ها در دوره قاجاریه به قرائت خانه و دیگری به چای خانه و دیگری به چای خانه تبدیل شد. اکنون تمام اتاق ها متعلق به چای خانه است. در طرف شرقی بنا، بعدها، مدرسه ای ساخته شد. این قسمت نیز در گذشته مانند طرف غربی، جایگاه قراولان و نگهبانان بوده است. جلو در عالی قاپو جلوخانی است که در دو طرف آن دو سکوی پهن با سنگ ساخته شده است.
از اره های سردر، با کاشی پوشیده شده اند و بقیه سر در با گچ پوشیده شده است. در قسمت میانی سر در و بالای در، کتیبه ای به خط ثلث جلی به قلم علی رضا عباسی- نقاش معروف- در کاشی معرق نوشته شده است. بالای کتیبه در وسط سر در، پنجره مشبک بزرگی از کاشی معرق نوشته شده است. بالای کتیبه، در وسط سردر، پنجره مشبک بزرگی از کاشی معرق دورو قرار دارد نظیر آن را در دیوار شمالی نیز کار گذاشته اند. یکی از پنجره ها به خیابان شهدا و دیگری به حیاط شهربانی کنونی گشوده می شود. امروزه سر در عالی قاپو و حیاط و ساختمان های شمالی آن، از محل اداره شهربانی قزوین است.
عمارت چهل ستون
این بنای تاریخی که یادگاری از دوران صفویه است، در وسط یک باغ قرار گرفته است. این بنا در دو طبقه ساخته شده و تالار بزرگی دارد و در روزگار رونق، دارای درهای خاتم کاری، راهروهایی با تزئینات نقاشی، کاشی کاری و طلا کاری جالب بوده است که به مرور زمان، این تزئینات از بین رفته و یا زیبایی اولیه خود را از دست داده است.
قطعه های تاریخی
در نقاط مختلف استان قزوین، قلعه های متعددی وجود دارد که برجسته ترین آن ها قلعه الموت است که با جنبش سیاسی و دینی حسن صباح ارتباط مستقیم دارد. در زیر، به معرفی مهم ترین قلعه های محدوده استان قزوین می پردازیم:
قلعه الموت
این قلعه بر فراز کوهی است که اطراف آن را پرتگاه های عظیم بریدگی های شگفت فرا گرفته است. این کوه از نرمه گردن (میان نرمه لات و گمارود) شروع شده و به طرف مغرب ادامه پیدا کرده است. صخره های پیرامون قلعه که رنگ سرخ و خاکستری دارند، در جهت شمال شرقی به جنوب غربی کشیده شده اند. پیرامون دژ از هر چهار سو پرتگاه است و تنها راه دسترسی به آن راه بسیار باریکی است که در جانب شمال آن قرار دارد.
قلعه الموت را مردم محل «قلعه حسن» می نامند. این قلعه از دو بخش غربی و شرقی تشکیل شده است. هر بخش به دو بخش: قلعه پایین و قلعه بالا تقسیم شده است که در اصطلاح محلی، آن ها را «جورقلا» و «پیازقلا» می نامند. طول قلعه حدود 120 متر و عرض آن در نقاط مختلف بین 10 تا 35 متر متغیر است.
دیوار شرقی قلعه بالا یا قلعه بزرگ که از سنگ و ملاط گچ ساخته شده است، کم تر از سایر قسمت ها آسیب دیده است. طول آن حدود 10 متر و ارتفاع آن بین 4 تا 5 متر است. در طرف جنوب، در داخل صخره اتاقی کنده شده که محل نگهبانی بوده است. در جانب شمال غربی قلعه بالا نیز دو اتاق به داخل در داخل سنگ کوه کنده اند. در اتاق اول، چاله آب کوچکی قرار دارد که اگر آب آن را کاملا تخلیه بکنند، داشته باشد. در پای این اتاق، دیوار شمالی قلعه به طول 12 متر و پنهای 1 دارد. در جانب جنوب غربی این قسمت، قلعه پایین تر واقع شده است و پرتگاه مخوفی دارد. در جانب جنوب غربی این قسمت قلعه، حوضی به طول 8 متر و عرض 5 متر در سنگ کنده اند که هنوز هم بر اثر بارندگی های زمستان و بهار پر از آب می شود. در کنج جنوب غربی این حوض، درخت تاک کهن سالی که هم چنان سبز و شاداب است، جلب توجه می کند. اهالی محل معتقدند که آن را «حسن صباح» کاشته است. این قسمت از قلعه، به احتمال زیاد همان محلی است که حسن صباح مدت 35 سال در آن اقامت داشته و پیروان خود را رهبری می نموده است.
در جانب شرقی قلعه، پاسداران قلعه و افراد خانواده هایآن ها ساکن بوده اند. در حال حاضر آثار کمی از دیوار جنوبی این قسمت باقی مانده است. در جانب شمال این دیوار، ده آخور برای چارپایان در داخل سنگ کوه کنده شده است. گذشته از آثار دیور جنوبی، دیوار غربی این قسمت به ارتفاع 2 متر هم چنان پابرجاست، ولی از دیوار شرقی اثری دیده نمی شود. در این قسمت، سه آب انبار کوچک در دل سنگ کنده اند و چند اتاق نیز در سنگ ساخدته شده که در حال حاض ویران شده اند.
بین دو قسمت قلعه یعنی قلعه بالا و پایین میدانگاهی قرار دارد که بر گرداگرد آن دیواری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
بناها و یادمان های تاریخی
کاخ ها و عمارت ها
سر در عالی قاپو
یکی از بناهای مهم دوره صفویه در قزوین «حیاط نادری» با عمارت ها و باغ های بسیار زیبا بوده است. این مجموعه هفت در داشته است که یکی از آن ها را عالی قاپو می نامیدند. از درهای آن جز در عالی قاپو، اثری باقی نمانده است.
این بنا درگاه بلندی دارد که به خیابان شهدای قزوین مشرف است. این در به هشتی بزرگی متصل است و در داخل، در دو طرف آن دو اتاق وجود دارد که جایگاه دربانان بوده است. راهرو طبقه دوم بنا نیز از همین اتاق ها می گذشته است. در سمت غرب این در، سه اتاق طولانی پهلوی هم در اتاق ها در دوره قاجاریه به قرائت خانه و دیگری به چای خانه و دیگری به چای خانه تبدیل شد. اکنون تمام اتاق ها متعلق به چای خانه است. در طرف شرقی بنا، بعدها، مدرسه ای ساخته شد. این قسمت نیز در گذشته مانند طرف غربی، جایگاه قراولان و نگهبانان بوده است. جلو در عالی قاپو جلوخانی است که در دو طرف آن دو سکوی پهن با سنگ ساخته شده است.
از اره های سردر، با کاشی پوشیده شده اند و بقیه سر در با گچ پوشیده شده است. در قسمت میانی سر در و بالای در، کتیبه ای به خط ثلث جلی به قلم علی رضا عباسی- نقاش معروف- در کاشی معرق نوشته شده است. بالای کتیبه در وسط سر در، پنجره مشبک بزرگی از کاشی معرق نوشته شده است. بالای کتیبه، در وسط سردر، پنجره مشبک بزرگی از کاشی معرق دورو قرار دارد نظیر آن را در دیوار شمالی نیز کار گذاشته اند. یکی از پنجره ها به خیابان شهدا و دیگری به حیاط شهربانی کنونی گشوده می شود. امروزه سر در عالی قاپو و حیاط و ساختمان های شمالی آن، از محل اداره شهربانی قزوین است.
عمارت چهل ستون
این بنای تاریخی که یادگاری از دوران صفویه است، در وسط یک باغ قرار گرفته است. این بنا در دو طبقه ساخته شده و تالار بزرگی دارد و در روزگار رونق، دارای درهای خاتم کاری، راهروهایی با تزئینات نقاشی، کاشی کاری و طلا کاری جالب بوده است که به مرور زمان، این تزئینات از بین رفته و یا زیبایی اولیه خود را از دست داده است.
قطعه های تاریخی
در نقاط مختلف استان قزوین، قلعه های متعددی وجود دارد که برجسته ترین آن ها قلعه الموت است که با جنبش سیاسی و دینی حسن صباح ارتباط مستقیم دارد. در زیر، به معرفی مهم ترین قلعه های محدوده استان قزوین می پردازیم:
قلعه الموت
این قلعه بر فراز کوهی است که اطراف آن را پرتگاه های عظیم بریدگی های شگفت فرا گرفته است. این کوه از نرمه گردن (میان نرمه لات و گمارود) شروع شده و به طرف مغرب ادامه پیدا کرده است. صخره های پیرامون قلعه که رنگ سرخ و خاکستری دارند، در جهت شمال شرقی به جنوب غربی کشیده شده اند. پیرامون دژ از هر چهار سو پرتگاه است و تنها راه دسترسی به آن راه بسیار باریکی است که در جانب شمال آن قرار دارد.
قلعه الموت را مردم محل «قلعه حسن» می نامند. این قلعه از دو بخش غربی و شرقی تشکیل شده است. هر بخش به دو بخش: قلعه پایین و قلعه بالا تقسیم شده است که در اصطلاح محلی، آن ها را «جورقلا» و «پیازقلا» می نامند. طول قلعه حدود 120 متر و عرض آن در نقاط مختلف بین 10 تا 35 متر متغیر است.
دیوار شرقی قلعه بالا یا قلعه بزرگ که از سنگ و ملاط گچ ساخته شده است، کم تر از سایر قسمت ها آسیب دیده است. طول آن حدود 10 متر و ارتفاع آن بین 4 تا 5 متر است. در طرف جنوب، در داخل صخره اتاقی کنده شده که محل نگهبانی بوده است. در جانب شمال غربی قلعه بالا نیز دو اتاق به داخل در داخل سنگ کوه کنده اند. در اتاق اول، چاله آب کوچکی قرار دارد که اگر آب آن را کاملا تخلیه بکنند، داشته باشد. در پای این اتاق، دیوار شمالی قلعه به طول 12 متر و پنهای 1 دارد. در جانب جنوب غربی این قسمت، قلعه پایین تر واقع شده است و پرتگاه مخوفی دارد. در جانب جنوب غربی این قسمت قلعه، حوضی به طول 8 متر و عرض 5 متر در سنگ کنده اند که هنوز هم بر اثر بارندگی های زمستان و بهار پر از آب می شود. در کنج جنوب غربی این حوض، درخت تاک کهن سالی که هم چنان سبز و شاداب است، جلب توجه می کند. اهالی محل معتقدند که آن را «حسن صباح» کاشته است. این قسمت از قلعه، به احتمال زیاد همان محلی است که حسن صباح مدت 35 سال در آن اقامت داشته و پیروان خود را رهبری می نموده است.
در جانب شرقی قلعه، پاسداران قلعه و افراد خانواده هایآن ها ساکن بوده اند. در حال حاضر آثار کمی از دیوار جنوبی این قسمت باقی مانده است. در جانب شمال این دیوار، ده آخور برای چارپایان در داخل سنگ کوه کنده شده است. گذشته از آثار دیور جنوبی، دیوار غربی این قسمت به ارتفاع 2 متر هم چنان پابرجاست، ولی از دیوار شرقی اثری دیده نمی شود. در این قسمت، سه آب انبار کوچک در دل سنگ کنده اند و چند اتاق نیز در سنگ ساخدته شده که در حال حاض ویران شده اند.
بین دو قسمت قلعه یعنی قلعه بالا و پایین میدانگاهی قرار دارد که بر گرداگرد آن دیواری