دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانلود تحقیق درباره ی چشم مغز غلب

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

عنوان :

 چشم مغز قلب

موضوع :

 علمی

 ویژگی چشم : چشم های ما اعضای حسی بسیار مهمی هستند، این عضو اطلاعات مربوط به دنیای اطراف ما را دریافت می کنند و به مغز می فرستد. در مغز اطلاعات پردازش می شود و همه ی تصاویری را که می توانیم ببینیم ایجاد می کند. کره ی چشم کره ای است که اندکی از آن بیرون زده است. فقط عنبیه، مردمک و قرینه قابل رویت هستند. ماهیچه های چشم آنرا در جای خود نگه داشته و حرکات آنرا کنترل می کنند. قرینه : قرینه سطح شفافی است که در جلوی کره ی چشم برآمده است. یکی از دلایل شفاف بودن قرینه هیچ رگ خونی از خود ندارد. سطح منحنی آن به تمرکز پرتو های نور در عقب چشم کمک می کند. قرینه بسیار حساس است به طوری که از خطرات احتمالی چشم کمک می کند. ملتحمه : پوست شفافی که از چشم محافظت می کند. عنبیه : عنبیه بخش رنگی چشم است که مردمک را احاطه می کند. رنگ و یا رنگدانه از یک فرد به فرد دیگر متغیر است و از والدین به ارث می رسد..عنبیه یک ماهیچه ی دایره شکل در خود دارد که ماهیچه ی تنگ کننده نامیده می شود. با تغییر دادن اندازه ی مردمک , عنبیه مقدار نوری که وارد چشم می شود کنترل می کند و با این ترتیب عنبیه از یک سو آن را از نور زیاد محافظت می کند و از سوی دیگر ما را قادر می سازد که در نور کم ببینیم. تنظیم اندازه ی مردمک همچنین به ما کمک می کند که چشم خود را روی اشیای دور ونزدیک متمرکز کنیم. مردمک : مردمک سوراخی در مرکز چشم است که مانند یک دایره ی سیاه به نظر می رسد. مردمک اجازه می دهد که نور وارد چشم شود و خود در مکانهای پر نور کم است گشاد می شود و در مکانهای پر نور منقبض می شود. این تنظیمها این امکان را می دهد که در شب بهتر ببینیم و قسمت عقب چشم یعنی شبکیه را از صدمه توسط نور زیاد محافظت می کند. همچنین زمانیکه به اشیائ نزدیک می کنیم مردمک منقبض شده و هنگامی که به اشیای دور نگاه می کنیم گشاد می شود. این امر به ما امکان می دهد که به همان صورتی که فیلم روی یک پرده انداخته می سود نور را عقب چشم خود متمرکز کنیم. صلبیه : صلبیه بخش سفید چشم است که بیشتر آن را حفره ی چشم پنهان کرده است. صلبیه یک پوشش سخت بیرونی را تشکیل کی دهد که چشم را حفاظت می کند. ماهیچه هایی که حرکت چشم را کنترل می کنند به صلبیه متصل اند. عدسی چشم درست در پشت سطح جلویی کره ی چشم قرار دارد. عدسی شفاف است، و نور را با عبور از آن روی عقب چشم متمرکز می شود. برای تمرکز روی اشیا، چه دور و چه نزدیک، عدسی باید شکل خود را تغییر دهد. الیاف یا رباطهای معلق دور عدسی امکان این امر را با کشیدن لبه ی عدسی فراهم می سازند. نقطه ی کور : نقطه ی کور نقطه ی اتصال عصب بینایی مغز به عقب چشم یا شبکیه است. رگهای خونی که شبکیه را تغذیه می کنند نیز نقطه ی کور می گویند. دلیل اینکه این محل را نقطه ی کور می نامند این است که در این قسمت از شبکیه هیچ سلول حساس به نور وجود ندارد. حفره ی چشم : حفره ی چشم بخشی از چشم است که امکان دیدن جزئیات دقیق را به ما می دهد. این حفره ناحیه ای در مرکز شبکیه (غشا عقب چشم) است و رگهای خونی زیادی دارد. شکل آن شبیه آتشفشان است و مرکز آن پر از سلول های مخروطی است. این سلول ها گیرنده هایی هستند که نور خورشید و رنگ را حس می کنند. شبکیه : شبکیه غشا عقب چشم است. ای غشا میلیونها سلول دارد, که در مقابل نور با ایجاد پاسهای عصبی که به مغز می روند پاسخ می دهند. این سلول ها از دو نوع تشکیل شده اند: سلول های مخروطی, که هر یک به رنگ خاصی از نور پاسخ می دهند, و سلول های میله ای, که در نور کم عمل می کنند امّا تفاوت رنگ را آشکار نمی کنند. چگونه تصویر در چشم تشکیل می شود؟ شبکیه داخلی ترین لایه ی حساس به نور در عقب چشم است. وقتی که نور شیئی به شبکیه برخورد می کند سلول های حساس به نور را تحریک مس کند , و با این ترتیب تصویری ایجاد می کند که واژگون و کوچکتر از شی اصلی است. این تصویر تبدیل به الگویی از پالسهای عصبی می شود که از طریق عصب بینایی به مغز فرستاده می شوند. مغز این الگوی پالسها را تعبیر کرده و امکان دیدن را برای ما فراهم می آورد. حرکات چشم : حرکت هر کره ی چشم توسط شش ماهیچه کنترل می شود. این ماهیچه ها از عقب حفره ی چشم شروع می شوند و به سطح خارجی کره ی چشم متصل اند. منقبض کردن و آزاد کردن این ماهیچه ها امکان دنبال کردن یک شئ متحرک و مشاهده ی زوایای مختلف میدان دید فرد را فراهم می کند. هر حرکت چشم مستلزم کار هماهنگ هر شش ماهیچه چشم است , اگر چه در هر مورد تعدادی از آنها که (( حرکت دهنده های اصلی )) نامیده می شوند نقش مهم تری را دارند. ماهیچه ها : ماهیچه ی قلابی: کره ی چشم را به سمت پایین و دور از چشم می چرخاند. ماهیچه های فوقانی: کره ی چشم را به طرف با و سمت بینی می چرخاند. ماهیچه ی تحتانی : کره ی چشم را به سمت پایین و به سمت بینی می چرخاند. ماهیچه های جانبی: کره ی چشم رابه کنار می چرخاند. اشک و پلک زدن : سطح چشم توسط مایعی که در غده ی اشکی تولید می شود , یعنی اشک, مرطوب نگه داسته می شود. اشک برای عاری نگه داشتن چشم از آلودگی و شست و شوی ذرات تخریک کننده غبار لازم است. پلک زدن اشک را در سطح چشم پخش می کند تا همیشه مرطوب بماند. اشک اضافی در کیسه ی اشکی جمع شده و آماده ی ریختن از طریق یک مجرا به درون حفره ی بینی می ماند. قلب : قلب اساسآ یک پمپ عضلانی تو خالی است که بدون توقف خون را به سراسر بدن پمپ می کند. اگر چه فلب چندان بزرگتر از مشت دست نیست ولی در طول مدت عمر در حدود 300 میلیون لیتر خون را پمپ می کند. رگهای خونی بزرگی که قلب که به قلب متصل اند, خون را به ریه ها و بدن می برند و باز می گردانند. رگهای خونی کوچکتری که روی سطح قلب قرار دارند , غذا و اکسیژن را به آن رسانده و محصولات دفعی از قبیل دی اکسید کربن را از آن خارج می کنند. سیاه رگ ریوی سیاه رگ ریوی خونی را که به تازگی در ریه ها پر از اکسیژن شده است به سمت چپ قلب حمل می کند. چهار سیاه رگ ریوی وجود دارد, از هر ریه دو سیاه رگ. از این جهت این سیاه رگها خون پر اکسیژن را حمل می کنند غیر معمول است چرا که خون پر اکسیژن معمولا توسط سرخ رگها حمل می شود. بزرگ سیاه رگ زیرین : بزرگ سیاه رگ زیرین رگ بزرگی است که خون کم اکسیژن را از پایین تنه به قلب حمل می کند. این رگ در کنار آئورت ( سرخ رگ اصلی که خون را از قلب خارج می کند.) قرار دارد و از پشت کبد می گذرد. در این نقطه, دو سیاه رگ کبدی به سیاه رگ زیرین می پیوندد. بزرگ سیاه رگ زبرین بزرگ سیاه رگ زبرین همراه با سیاه رگ زیرین بزرگترین سیاهرگهای بدن انسان هستند. سیاه رگ زبرین خون را از نیمه ی فوقانی بدن جمع آوری می کند و سیاه رگ زیرین خون را از نیمه ی تحتانی جمع آوری می کند. هر دو آنها خون کم اکسیژن را به دهلیز راست قلب می ریزد که از آنجا برای دریافت اکسیژن تازه به ریه ها پمپ می شود. آئورت آئورت بزرگترین سرخرگ بدن است. این رگ ضخامتی در حدود انگشت شست دارد و خون پر اکسیژن را از قلب خارج می کند . خون از بطن چپ قلب ( محفظه ی اصلی پمپ کننده ی خون) به همه ی قسمت های بدن به جز ریه ها پمپ می شود. آئورت پس از خروج از بطن چپ در قلب دور می زند, همچنانکه به طرف پایین تنه می رود منشعب می شود تا خون پر اکسیژن و مواد غذایی را به همه ی اعضای بدن برساند. تپش قلب و سرعت آن : قلب در تمام مدّت عصر با سرعت بیش از یک بار در ثانیه می تپد.خون از رگهای خونی که سیاه رگ نامیده می شوند به درون قلب می ریزد. ماهیچه ی قلبی خون را به سختی فشرده و خون تحت فشار به درون رگهای دیگری که به سرخرگ موسومند رانده می شود. قلب از نوع خاصی ماهیچه ساخته شده است که هیچگاه خسته نمی شود. این ماهیچه 60تا 80 بار در دقیقه فشرده ورها می شود. وقتی که ورزش می کنیم , این رقم تا 100 بار در دقیقه افزایش یابد. طلاعاتی اضافی در مورد قلب : مغز : مغز که پیچیده ترین بخش دستگاهی عصبی است, مرکز کنترل بدن ماست. مغز توسط استخوانهای جمجمه حفاظت می شود. از نمای جانبی, مغز را به سه منطقه تقسیم کرد: کخ که افکار مارا کنترل می کنند, مخچه که حرکات ما را هماهنگ می کند و ساقه ی مغز که اعمال حیاتی مانند تنفس و ضربان قلب را کنترل می کند. مخ : مخ بزرگترین قسمت معز است و در حدود 80 درصد جرم آن را تشکیل



خرید و دانلود دانلود تحقیق درباره ی چشم مغز غلب


دانلود تحقیق درباره ی چشم 7ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

چشم :

 

کره چشم نام خوبی است زیرا چشم انسان به واقع شبیه کره ای است که قطر آن 5/2 سانتی متر و وزن آن حدود 7گرم است.

لایه ی خارجی کره چشم ، صلبیه است که از بافت رشته ای سفید رنگ و محکمی تشکیل شده است و این همان بخشی است که “سفیدی” چشم نامیده می شود. در بخش میانی جلوی چشم ، صلبیه شفاف می گردد و نور می تواند عبور کند. این بخش قرنیه نام دارد.

قرنیه از پوشش ظریف ، حساس و شفافی به نام ملتحمه پوشیده شده است. ملتحمه آبگونه ای تولید می کند و با کمک غدد اشکی بخش جلوی چشم را تمیز و مرطوب نگه می دارد.

در داخل صلبیه لایه نازکی به رنگ قرمز تیره است که مشیمه نام دارد.این لایه حاوی رگهای خونی است که لایه های مختلف چشم را تغذیه می کنند. مشمیه همچنین حاوی سلول های رنگدانه ای است که نور را جذب می کنند و از بازتابیدن آن روی لایه حساس به نور چشم جلوگیری می نمایند.

لایه مشیمیه در جلوی چشم به عنبیه عضلانی مبدّل می شود. در وسط عنبیه حفره ای به نام مردمک وجود دارد که نور از میان آن به داخل چشم عبور می کند.

درون مشیمیه لایه دیگری به نام شبکیه است. این لایه حاوی سلول هایی است که نور را دریافت و به پیامهای عصبی الکتریکی تبدیل می کنند. پیامها توسط اعصابی که از پشت چشم عبور می کنند به عصب بینایی که مغز می رود منتقل می شوند. در محلی که کلیه اعصاب از چشم خارج می شوند هیچ سلول شبکیه ای حساس به نوری وجود ندارد ، این ناحیه قادر به تشخیص نور نیست از این رو به آن نقطه کرو می گویند.

کره چشم به دوحفره تقسیم میشود:حفره جلویی پشت قرنیه قراردارد وحاوی مایع زلال وشفافی به نام زلالیهاست.پشت این حفره،عنبیه است وبعد ازآن عدسی قراردارد.عدسی شفاف است ونور را روی شبکیه متمرکزمی کند.حفره پشت عدسی که حجم کره چشم راتشکیل می دهدحاوی جسم ژلاتینی شفافی به نام زجاجیه است.

ساختمان چشم وچگونگی بینایی

قسمت سفید کره چشم صلبیه Sclera نامیده می شود .نور ازقرنیه Cornea که بافتی شفاف است ،وارد چشم می شود.

قرنیه با تمرکز نور موجب عبور آن از میان مردمک Pupilمی شود. مردمک دریچه گردوتاریکی است که در مرکز عنبیهIris قرار دارد و به عنوان یک دیافراگم (دوربین عکاسی) میزان نورعبوری را تنظیم می نماید. مردمک درتاریکی گشاد و در روشنایی تنگ می گردد .

عدسی چشم Lens در پشت مردمک قرار دارد .عضلات چشمی عد سی را برای متمرکز کردن شعاعهای نورانی بر روی شبکیه Retina (به خصوص هنگام مطالعه ) تنظیم می کنند، که به این عمل تطابق می گویند.

شبکیه از سلول های حساس به نور تشکیل شد ه است که تصاویر نورانی رابه پیام عصبی تبدیل واز طریق عصب بینایی Optic Nerve به مغز می فرستد که منجر به بینایی می گردد.

داخل حفره چشم از ماده ژله ای به نام زجاجیهVitreus پرشده است که درحفظ کرویت چشم دخیل است .

انحنای قرنیه، قدرت عدسی و طول کره چشم شما ، تعیین کننده چگونگی بینایی شما هستند . اگر این سه باهم هماهنگ و متناسب باشند ، امواج نورانی به درستی در روی شبکیه متمرکز شده و شما بینایی طبیعی و سالم خواهید داشت .واگر یکی از این سه با د و تای دیگر متناسب نباشد، امواج نورانی به درستی در روی شبکیه متمرکز نشده و سبب ایجاد عیوب- انکساری (نزدیک بینی ، دور بینی ، آستیگماتیسم و پیرچشمی) خواهد شد .

واحد اندازه گیری میزان عیوب انکساری ، دیوپتری است که عبارت ا ز قدرت کانونی عدسی اصلاح کننده ، لازم می باشد.

حدت بینایی با روند سالخوردگی متغیر است و سلا مت عمومی نقش بسزایی در میزان آن دارد .

عنبیه ومردمک

وقتی راجع به رنگ چشم افراد صحبت می کنیم درواقع به عنبیه که حفره سیاهی(مردمک)دروسط آن است اشاره می کنیم.عنبیه حاویسلولهایرنگدانه ای است که باعث میگرددچشم افرادرنگهای گوناگونیداشته باشد.چنین منحصربه فردهستند.رنگ چشم هیچ تاثیری دربهتردیدن ماندارد.وظیفه عنبیه رنگی تنظیم کردن میزان نوری است که به چشم وارد میشود.

عنبیه این کاررابه وسیله دوگروه عضله انجام می دهد.یک گروه عضله عنبیه رابازمی کند وگروه دیگرسبب بسته شدن آن می شود.هنگامی که نورتغییرمیکندعضلات داخل عنبیه کشیده یاکوتاه می شوند واندازه مردمک راتغییرمی دهندتامیزان نوری راکه واردچشم می شود کنترل کنند.درنورکم،مردمک ممکن است تاعرض8 میلیمترگشادترشود تانور بیشتری به شبکیه برسد.درنورزیاد،مردمک ممکن است به اندازه نوک سنجاق ریزشود.

عنبیه خودبه خودتغییرشکل می دهد.هنگامی که نورشدید واردچشم میشودوشبکیه آن رادریافت میکند،مردمک یکباره منقبض میشود. این یک واکنش حفاظتی غیرارادی است که مغزدرآن دخالت مستقیمی ندارد.زیرامغزممکن است به چیزهای دیگری شغول باشدوبنابراین واکنش راکمی به تاخیرمی اندازد.



خرید و دانلود دانلود تحقیق درباره ی چشم 7ص


دانلود تحقیق درباره ی چشم 106 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 106

 

چشم :

کره چشم نام خوبی است زیرا چشم انسان به واقع شبیه کره ای است که قطر آن 5/2 سانتی متر و وزن آن حدود 7گرم است.

لایه ی خارجی کره چشم ، صلبیه است که از بافت رشته ای سفید رنگ و محکمی تشکیل شده است و این همان بخشی است که “سفیدی” چشم نامیده می شود. در بخش میانی جلوی چشم ، صلبیه شفاف می گردد و نور می تواند عبور کند. این بخش قرنیه نام دارد.

قرنیه از پوشش ظریف ، حساس و شفافی به نام ملتحمه پوشیده شده است. ملتحمه آبگونه ای تولید می کند و با کمک غدد اشکی بخش جلوی چشم را تمیز و مرطوب نگه می دارد.

در داخل صلبیه لایه نازکی به رنگ قرمز تیره است که مشیمه نام دارد.این لایه حاوی رگهای خونی است که لایه های مختلف چشم را تغذیه می کنند. مشمیه همچنین حاوی سلول های رنگدانه ای است که نور را جذب می کنند و از بازتابیدن آن روی لایه حساس به نور چشم جلوگیری می نمایند.

لایه مشیمیه در جلوی چشم به عنبیه عضلانی مبدّل می شود. در وسط عنبیه حفره ای به نام مردمک وجود دارد که نور از میان آن به داخل چشم عبور می کند.

درون مشیمیه لایه دیگری به نام شبکیه است. این لایه حاوی سلول هایی است که نور را دریافت و به پیامهای عصبی الکتریکی تبدیل می کنند. پیامها توسط اعصابی که از پشت چشم عبور می کنند به عصب بینایی که مغز می رود منتقل می شوند. در محلی که کلیه اعصاب از چشم خارج می شوند هیچ سلول شبکیه ای حساس به نوری وجود ندارد ، این ناحیه قادر به تشخیص نور نیست از این رو به آن نقطه کرو می گویند.

کره چشم به دوحفره تقسیم میشود:حفره جلویی پشت قرنیه قراردارد وحاوی مایع زلال وشفافی به نام زلالیهاست.پشت این حفره،عنبیه است وبعد ازآن عدسی قراردارد.عدسی شفاف است ونور را روی شبکیه متمرکزمی کند.حفره پشت عدسی که حجم کره چشم راتشکیل می دهدحاوی جسم ژلاتینی شفافی به نام زجاجیه است.

عنبیه ومردمک

وقتی راجع به رنگ چشم افراد صحبت می کنیم درواقع به عنبیه که حفره سیاهی(مردمک)دروسط آن است اشاره می کنیم.عنبیه حاویسلولهایرنگدانه ای است که باعث میگرددچشم افرادرنگهای گوناگونیداشته باشد.چنین منحصربه فردهستند.رنگ چشم هیچ تاثیری دربهتردیدن ماندارد.وظیفه عنبیه رنگی تنظیم کردن میزان نوری است که به چشم وارد میشود.

عنبیه این کاررابه وسیله دوگروه عضله انجام می دهد.یک گروه عضله عنبیه رابازمی کند وگروه دیگرسبب بسته شدن آن می شود.هنگامی که نورتغییرمیکندعضلات داخل عنبیه کشیده یاکوتاه می شوند واندازه مردمک راتغییرمی دهندتامیزان نوری راکه واردچشم می شود کنترل کنند.درنورکم،مردمک ممکن است تاعرض8 میلیمترگشادترشود تانور بیشتری به شبکیه برسد.درنورزیاد،مردمک ممکن است به اندازه نوک سنجاق ریزشود.

عنبیه خودبه خودتغییرشکل می دهد.هنگامی که نورشدید واردچشم میشودوشبکیه آن رادریافت میکند،مردمک یکباره منقبض میشود. این یک واکنش حفاظتی غیرارادی است که مغزدرآن دخالت مستقیمی ندارد.زیرامغزممکن است به چیزهای دیگری شغول باشدوبنابراین واکنش راکمی به تاخیرمی اندازد.

مردمک چشم انسان مثل بسیاری ازجانداران دیگرکه روزها مشغول فعالیت هستنددایره شکل است.مردمک درسایرجانوران به شکلهای متفاوتی است.مردمک چشم گربه به شکل شکاف عمودی است که برای شکارهای شبانه ممکن است بسیارپهن شود.

عدسی

پرتوهای نورکه واردچشم می شوند بایستی متمرکزیا «خم» شوند تا تصویرواضح ودقیقی راروی شبکیه به وجودآورند.بیشتراین تمرکزبه علت محدب بودن قرنیه ووجودزلالیه وزجاجیه است(وقتی به داخل استخری نگاه می کنیدپرتوهای نورشکسته می شوند).باوجوداین، تقریبا یک چهارم توانایی تمرکز، وتنظیم دقیق پرتوها،متعلق به عدسیاست.عدسی به کمک رباط ها بین قرنیه وشبکیه معلق است واین تارها به نوبه ی خودبه عضلات مژگانی متصل اند.

عدسی به اندازه یک نخود فرنگی است ودرست پشت عنبیه قراردارد.

عدسی جسم بسیارشفاف ورنگ آن زرد کم رنگ است ومانند لایه های پیازازلایه های سلول تشکیل شده است.شکل عدسی محدب الطرفین است،یعنی ضخامت وسط آن بیش ازضخامت نزدیک لبه های آن است.

همچنین تحدب آن درقسمت جلوکمترازتحدبش درعقب است.

اطراف عدسی راپوشش شفاف وقابل ارتجاعی می پوشاند.عدسی درون پوشش خودشبیه به کیسه پلاستیکی شفافی به نظرمی رسدکه ازماده ای ژله ای به رنگ زردکم رنگپرشده است.این پوشش به وسیله ی رباط های نخ مانند محکم از عضلات مژگانی که در اطراف عدسی وجود دارند معلق است.این پوشش بیشتر شبیه تور دایره شکلی است که در آکروبات از آن استفاده می کنند و به کمک تسمه های قابل ارتجاع در چهارچوب خود معلق است.

عضلات مژگانی نیز به صلبیه،پوشش سفید و محکم چشم،متصل می شوند.

برای تمرکز روی اشیا دور،عضلات مژگانی منبسط میشوند و صلبیه(که بوسیله فشار زجاجیه کشیده می شود)عدسی را به شکل نازک و مسطح در می آورد.هم چنین برای تمرکز روی اشیا نزدیک عضلات مژگانی منقبض و کوتاه می شوند.به این ترتیب عدسی از کشش صلبیه رها می گردد تا به سمت بیرون تحدب پیدا کند.به این ترتیب عدسی از کشش صلبیه رها می گردد تا به سمت بیرون تحدب پیدا کند.به این ترتیب عضلات مژگانی بایستی کار کنند تا بتوانیم اشیا



خرید و دانلود دانلود تحقیق درباره ی چشم 106 ص


دانلود تحقیق درباره ی بیماریهای شایع و اعمال جراحی در چشم پزشکی 22 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

بیماریهای شایع و اعمال جراحی در چشم پزشکی:

استرابیسم یا لوچی

آمبلیوپی یا تنبلی چشم

کراتوکونوس یا قوز قرنیه

کراتوپلاستی یا پیوند قرنیه

دکولمان یا کندگی شبکیه

استرابیسم چیست ؟

· علت استرابیسم چیست ؟

· علائم و عوارض استرابیسم چیست ؟

· آیا انحرافات چشم می تواند طبیعی باشد؟

· لوچی کاذب چیست ؟

· درمان استرابیسم چیست ؟

· لوچی در کودکان بزرگتر یا بالغین

استرابیسم یا لوچی

لوچی اصطلاح فرانسوی انحراف چشم است که در انگلیسی به آن استرابیسم می گویند و برای تعریف چشمهایی به کار می رود که در یک راستا نمی توانند متمرکز شوند . لوچی ممکن است در یک چشم یا هر دو چشم به طور متناوب وجود داشته باشد همچنین ممکن است همیشه یا فقط گاهی ظاهر شود.

علت استرابیسم چیست ؟

عوامل متعددی در ایجاد انحراف چشم نقش دارند :اختلال عضلات چشم ، اختلال بینائی به خصوص یک طرفه ، اختلالات قشر مغز و عوامل خانوادگی از آن جمله اند . بیماری و تب می تواند باعث آشکار شدن لوچی شود .

لوچی اغلب از شرایط دوران کودکی است . در بزرگسالان مواردی از غفلت و بی توجهی است که اکثراً ریشه در دوران کودکی دارند . انحراف چشم در دوران میانسالی می تواند از عوارض ثانویه بیماریهای سایر اجزای چشم باشد که با نابینائی کامل یا نسبی همراهند و یا به دنبال سوانح و ضربات مستقیم به عضلات و اعصاب و کاسه چشم باشد .

علائم و عوارض استرابیسم چیست؟

استرابیسم باعث انحراف چشمها می شود که این انحراف می تواند به سمت داخل ، خارج ، بالا یا پایین باشد .

همچنین مانع از کارکردن توام چشمها می شود . در ابتدا اختلال بینائی ، دوبینی یا اشتباه در درک عمق تصاویر ایجاد می شود و در صورت عدم درمان ، چشم کودک تکامل کافی را نیافته ودچار کاهش نابینائی می شود که آمبلیوپی یا تنبلی چشم گفته می شود ، لذا پیامد تاخیر در درمان لوچی ، تنبلی چشم و در نهایت کاهش شدید بینائی است .

آیا انحرافات چشم می تواند طبیعی باشد ؟

نوزادان تا سن دو الی سه ماهگی ممکن است لوچ به نظر برسند ، این وضعیت نباید مایه نگرانی والدین شود . اما شدت یافتن این حالات حتی در این سن کم نیاز به ویزیت چشم پزشک دارد . وجود هر نوع لوچی بعد از سه ماهگی حتی اگر مقطعی باشد باید به پزشک ارجاع داده شود .

لوچی کاذب چیست ؟

تصور نادرست از لوچی کودکان بعید نیست ، این کودکان دارای پل بینی پهن و یا چین پوستی برجسته در قسمت داخلی پلکها هستند لذا لوچ به نظر می رسند . با رشد پل بینی این حالت کاذب ناپدید می شود چنین تصور کاذبی در برخی افراد خیلی نزدیک بین یا خیلی دوربین نیز مشاهده می شود . این حالت چون گذراست ، نیاز به درمان ندارد . اما به هر حال مراجعه به چشم پزشک خالی از لطف نیست.

درمان استرابیسم چیست ؟

استرابیسم یا لوچی قابل معالجه است اما اگر درمان آن را به گذشت زمان بسپاریم قطعاً هزینه بسیاری را بر فرد تحمیل خواهد کرد ، کودک از لوچی نجات نیافته و در نهایت چشم لوچ وی دچار کاهش بینائی خواهد شد . البته بالغین را هم می توان درمان نمود درمان در بالغین می تواند دوبینی بیمار را رفع کند یا حداقل یک ظاهر نرمال به چشم بدهد .

درمان لوچی یا استرابیسم شامل استفاده از عینک ، پریسم یا منشور ، ورزش عضلات چشم و در نهایت جراحی است .

- درمان معمول تنبلی چشم که یکی از علل لوچی است یا می تواند خود علامتی ناشی از لوچی باشد ، بستن چشم سالم است یامی توان با قطره یا عینکهای خاص به سادگی دید چشم سالم را تار کرد و به این ترتیب چشم ضعیف تر را وادار به کار کرده و آن را تقویت نمود .

- کودک لوچ اغلب دارای ضعف بینائی در یک یا هر دو چشم می باشد که با عینک قابل اصلاح است. حدود 25 درصد کودکان لوچ تنها با استفاده از عینک بینائی طبیعی خود را بدست می آورند و نیمی دیگر از این کودکان بهبودی نسبی خواهند داشت .



خرید و دانلود دانلود تحقیق درباره ی بیماریهای شایع و اعمال جراحی در چشم پزشکی 22 ص


تحقیق در مورد آناتومو فیزیولوژی چشم انسان 120 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 127

 

فهرست مطالب

عنوان صفحه

چکیده

مقدمه

1-آناتوموفیزیولوژی چشم انسان

2-نور و رنگ

الف-طیف مرئی و طول موجها

ب-شاخص های اصلی رنگ

ج-انواع نور رنگها

3-دمای رنگ و باز سازی رنگ

4-فیلترهای خاص عکاسی رنگی

5-ادراک رنگ و انواع کنتراست رنگ

6-تاثیرات روانی رنگ

7-حضور نمادین رنگ

8-نقش رنگ در ترکیب بندی

9-تاثیرات متفاوت رنگ در اقوام و ملل مختلف

10-نتیجه گیری

11-منابع

چکیده :

همان گونه که از عنوان پایان نامه پیداست، تحقیق د ر مقوله رنگ و تاثیر آن بر بیننده هدف کلی پایان نامه است. در این راستا د ر بخش های نخستین سعی بر این بوده است که تعریفی علمی از رنگ و نور ، انواع نور – رنگها ، شرح مختصری درباره دمای رنگ، بازسازی رنگ در امولسیونهای مختلف و فیلترهایی که در عکاسی به شیوه رنگی به کار می‌روند، بیان شوند.

ادراک رنگ و تاثیرات روانی چند رنگ در ادامه مورد بررسی قرار می‌گیرند همچنین به جنبه‌های نمادین رنگ پرداخته می‌شود. چگونگی بهره گیری از رنگ و تاثیر آن در ترکیب بندی نیز از مقولات مورد بحث می‌باشد و در پایان به تاثیر رنگ بر اقوام و ملل مختلف پرداخته می‌شود و در بخش های مختلف پایان نامه نگاهی به عکس‌هایی از «ارنست هاس» به عنوان نمونه‌هایی از عکسهای موفق رنگی به صورت الگوهایی برای راهنمایی عکاسان تازه کار در جهت خلق آثار ارزشمند، مطرح می‌شود.

مقدمه

ابداع عکاسی این امکان را فراهم ساخت که اشیاء، اماکن، مناظر و حتی آدم های عادی گرداگرد ما بتوانند نقشی نمادین اجرا نمایند و در مسیر ذهنی معنا آفرینی و محتوایابی تاثیر روشنی بر جای گذارند. دیدن این موضوعات عادی طبیعی با چشم هر چند ممکن است احساس برانگیز باشد یا حتی یاد آور خاطره‌ای باشد اما کمتر می‌تواند نمادین، معنی ساز یا محتوا آفرین بوده، ذهن را به حقیقتی ورای خود موضوع سوق دهد مگر آن که چشمی که می‌بیند، چشم حقیقت بین عارفی باشد. این در حالی است که اگر همین اشیاء،‌مناظر و موضوعات را اشکال و خصوصیات بصری متفاوتشان در قاب عکسی حضور یابند از مرتبه فردیت خود بالاتر رفته، حکم نمونه نوعی (نمونه عام) پیدا می کنند. یک درخت پیش از آن که در قاب دوربین قرار گیرد، درخت معینی است که در جای معینی روییده است اما با قرار گرفتن در عکس نمونه عام تمام درختان مشابه شده، باز آفرین معنای کلی درخت خواهد بود. بدین ترتیب وقتی یک شیء در عکسی حضور می‌یابد، اعتباری بیش از فردیت خود می‌یابد و هم از این رو می تواند به شکلی خاص‌تر اثر گذارد و در کنار آن قوی‌تر نماد سازی کند یا ژرف‌تر معنا آفرینی نماید. بی جهت نیست که دیدن جهان و پدیده‌های آن در عکس نه تنها تکراری و کسل کننده نیست بلکه در این مهمانی جدید چشم‌ها «دیدن» حقایقی بر بیننده عکس آشکار می شود که کمتر از رویت واقعی و طبیعی جهان با چشم حاصل می‌شود. پس عکاسی نوعی از دیدن است که نسبت به دیدن عادی نقش ذهن در آن فعالتر است. این تفاوت در دو نوع دیدن در اوایل تاریخ عکاسی محسوس تر بود، زمانی که همه عکس ها سیاه و سفید بودند. عکاسی سیاه و سفید با باز ترجمه رنگها به مقادیر و درجات متفاوت تیرگی و روشنی، جهانی متفاوت از جهان واقعی رنگی پدید آورد که به شدت متفاوت از تمام تجربه‌های بصری انسان پیش از ابداع عکاسی بود. نبود رنگ و ساز و کار انتزاعی تصاویر سیاه و سفید فرآیند معنا‌آفرینی اشیاء و موضوعات عادی قرار گرفته در عکس را تشدید می‌نمود. عکس یک درخت، نه تنها نمونه عام تمام درختان محسوب می‌‌شد بلکه از سوی دیگر بی تشابه به تمام درختان نیز می‌نمود: درخت سیاه و سفید. این تجربه متفاوت جدید ما را دعوت می کرد که یکبار بدون حضور رنگ به سایر خصوصیات گرافیکی پدیده‌ها نظیر فرم، شکل، بافت، تضاد و … متمرکز شویم. هر تجربه جدید متفاوتی معمولا در اولین گام به حیرت و سپس به دریافت یعنی به درک معنا منجر می‌شود و عکاسی سیاه و سفید چنین سلوکی را در عرصه هنر برای مخاطبین به دنبال داشت و هم از این روست که هنوز علی رغم اینکه سالها از تولد عکاسی رنگی می‌گذرد بسیاری عکاسی سیاه و سفید را مؤثرتر و هنری‌تر می‌دانند اما چه دلایلی بر این نظر می‌تواند برشمرد:

رنگ، انرژی فوق العاده حضور خود را چنان به تصویر می‌افزاید که ممکن است نظام همنشینی خطوط و اشکال و بافتها را بر هم زند. پیراهن سرخی بر تن



خرید و دانلود تحقیق در مورد آناتومو فیزیولوژی چشم انسان 120 ص