لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
استاد راهنما: آقای مهندس بهروز شاهرخ زاده.
اسامی
1. منصور اسلامی
2. سید سینا شاهرخی.
3. عنوان پروژه: چشم پزشکی یا مدیریت.
4. محل پروژه: شهر عینک.
5. چارت سازمانی: ساخت عینکهای طبی و آفتابی.
6. شرح وظایف سازمان: توضیحی از مدیریت تا رده در پایین مسئولیتی.
7. شرح مختصر از موضوع پروژه: شرح حال اجمالی از اقدام به گرفتن نسخه از چشم پزشک و انتخاب فریم و عدسی طبی و ساخت آن.
8. و...
بخشهای پروژه
1. RFP (تعریف پروژه) شامل- موضوع- چارت سازمانی- شرح وظایف.
2. نمودار گانت (Gant)
3. DFD (سطح صفر- سطح یک)
4. D.TA (جدول تصمیم گیری) و
D.TR (درخت تصمیم گیری)
5. ERD (نمودار ارتباط موجودیت ها)
ساخت عینکهای طبی و آفتابی
چارت سازمانی
نظر به اینکه کلیه انسانها در تمام دوران زندگی از بدو تولید تا ؟؟؟؟؟؟؟؟ سالمندی در معرض خطرات و بیماریهای ناشی از عوامل از لحاظ ژنتیکی و یا عوامل زیست محیطی وتغذیه دچارناراحتی های چشمیبوده اند.که ناگریز برای جبرانخسارت های وارده و اینکه دید افراد را به حالت عادی یا صد در صد برسانند. عینک های طبی معنی و مفهوم خاص خود را پیدا کرده اند بگونه ای که عینک های طبی اعم از آفتابی و غیر آفتابی ابزاری برای جذب دیدن و در عین حال چون روی صورت افراد قرار می گیرد باید به لحاظ نوع و شکل و دیگر و ظرافت به کمک زیابی صورت بیاید. البته در صفحات فوق نشان می دهد که تمام انسانها درمراحل مختلف زندگی یابه عینکهای طبی ویا عینکهای آفتابی نیازمند بوده اند.وحال می توان نیازمندی افراد رابه عینکهای طبی یا آفتابی در قالبی کاملاً اصولی و منطقی در ارائه بحث به رشته تحریر درآورد. در مرحله اول مروری بر بیماری های چشمی داریم که عباتنداز:
1. دوربینی: استفاده از عدسی های طبی محدب (convex)
2. نزدیک بینی: استفاده از عدسی های طبی مقعر (coneave)
3. آستیگماتیسم: استفاده از عدسی های استوانه ای (cylinder)
1. دوربینی: در این نوع بیماری های چشمی کره چشم فرد مورد نظر از حد معمول کوچکتر بوده و در نتیجه تصویر اشیاء در فاصله ای دورتر، در پشت شبکیه ایجاد شده و تشخیص مورد نظر تصویری مبهم و غیر شفاف از اشیاء را خواهد داشت و چون مکانیزم چشم فوق العاده پیچیده و در عین حال خارق العاده می باشد سعی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 61
به نام خدا
کاربرد لیزر در چشم پزشکی
نام دبیر مربوطه:
جناب آقای سلیمانی
تهیه کننده گان:
علی سالیار
مصطفی کنویسی
مهدی برغشی
محمد صادق پور عباس
قرن بیستم میلادی را می توان قرن پیشرفتهای شگفت انگیز در علم فیزیک دانست بسیاری از اکتشافات و اختراعات علمی در زمان پیدایش به هیچ وجه به نظر نمی رسید که روزی بصورتی گسترده در سایر علوم کاربردهای روزمره بیابند از جمله این اکتشافات ، اشعه لیزر است . اما طولی نکشید که با شناسائی خواص بیشمار این اشعه مشخص شد که می توان از آن بصورتی گسترده در تشخیص و درمان بیماریها و حتی تغییر وضعیتهای بیولوژیک طبیعی به سمت وضع مطلوب مثلاً استفاده های زیبایی از آن استفاده کرد . لیزر امروزه در بسیاری از دستگاههای اندازه گیری و تشخیص بکار گرفته شده است و موجب شده که با تشخیص دقیق تر ، هزینه های درمان کاهش یابد . همچنین به علت قابلیت نفوذ قابل تنظیم این اشعه در بافتهای مختلف بدن بعنوان چاقوی جراحی بسیار دقیق برای برداشت بافت در حد میلی متر از آن استفاده می شود .
پس از تحقیقات گسترده ای که در مورد تغییرات پوست پس از تابش اشعه لیزر به آن صورت گرفت انواعی از لیزر برای درمان ضایعات رنگدانه ای پوست یا ترمیم جای زخم و سایر ضایعات ناحیه ای پوست بکار گرفته شده و نتایج قابل توجهی بدست آمد . بطوری که استفاده از لیزر در درمان بیماری های پوست امروزه یکی از رشته های تخصصی در درمان بیماری های پوست بشمار می رود . عیوب انکساری چشم از دیرباز در بشر وجود داشته و مهم ترین علت آن شکل و فرم آناتومیک کره چشم ،قرنیه و یا تغییرات در عدسی چشم می باشد . با توجه به دقت بسیار زیادی که اشعه لیزر برای تبخیر و برداشت بافت دارد امروزه از لیزر برای دستکاری های بسیار ظریف در قرنیه برای جبران ضعف در حدت بینایی و در نتیجه اصلاح عیوب انکساری چشم استفاده می شود . ولی استفاده از لیزر در درمان بیماری های چشم به این مورد محدود نمی باشد . یکی از مشکلات عمده چشم پزشکان بخصوص در بیماران مبتلا به دیابت درمان عوارض ایجاد شده در شبکیه است . از آنجا که شبکیه از عناصر خلفی چشم می باشد دستکارهای جراحی آن بسیار دشوار و خطرناک است . با پیشرفت فناوری مهندسی پزشکی امکان ساخت دستگاه هایی فراهم گردید که اثر لیزر را به خود شبکیه و نه سایر اجزاء چشمی منحصر می نماید . بدین ترتیب امروزه درمان اصلی سوراخ های ریز در شبکیه ، جداشدگی شبکیه و یا اختلالات عروقی و تشکیل رگهای جدید ناشی از بیماری دیابت در شبکیه لیزر درمانی است . در واقع می توان گفت لیزر بسیاری از بیماران را از نابینایی حتمی نجات داده است . اما نکته بسیار مهم در مورد لیزر این است که علاوه بر اثرات درمانی مثل هر روش درمانی دیگر لیزر درمانی نیز عوارض مخصوص به خود را داراست . بنابراین هر گونه تصمیم به استفاده از آن باید محدود به یک تصمیم منطقی طبی بوده و توسط متخصصی آگاه و با تجربه گرفته شود . چنین رویکردی موجب خواهد شد بسیاری از استفاده های غیرمنطقی و غیرعلمی از لیزر بخصوص در مواردی که تنها زیبایی مد نظر قرار می گیرد حذف گردد .
مقدمه: نقش اساسی چشم و ساختمان بسیار پیچیده آن دیدن است. برای خوب دیدن لازم است تمام قسمت های چشم از پلک ها گرفته تا شبکیه و عصب بینایی ، سالم و با هماهنگی کار کنند از جمله موارد لازم برای دیدن واضح و شفاف، سلامت ساختمانی قرنیه ولنز به عنوان سیستم های انکساری چشم هستند. منظور از انکسار در واقع مسیری است که شعاع های نوری از اشیای مختلف درمیدان بینایی ما تا تشکیل تصویر واضح بر روی شبکیه و از طریق عصب بینایی به مرکز بینایی در مغز طی می کند و سبب دیدن می شود.عوامل مؤثر در انکسار نور و نمره چشمشکل قرنیه، قدرت عدسی چشم و اندازه چشم در مجموع مسؤول واضح بودن تصاویر و اشیاء بر روی شبکیه هستند و برای اینکه یک فرد بتواند به صورت واضح اشیاء را بدون استفاده از عینک ببیند لازم است تمامی اجزای ذکر شده به طوری در تناسب با همدیگر باشند که موجب تشکیل تصویر واضح بر روی شبکیه شوند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 44 صفحه
قسمتی از متن .doc :
چشماندازى به«اخلاق در قرآن»
مقدمه
اخلاق که با چگونگى رفتار و حالتهاى اختیارى انسان سروکار دارد، همواره جاذبه ویژهاى براى او داشته است و آدمى به دیده احترام در آن نگریسته است.
نهاد اخلاقى زندگى انسان، اساس و پایه تشکیل اجتماع و ظهور تمدنهاى بشرى است. حرمت اخلاق چنان است که حتى کسانى هم که خود به زیور اخلاق آراسته نیستند، آراستگان به فضایل اخلاقى را با دیده عزت مىنگرند و شان آنها را والا مىدانند.
جذبه و دلربایى اخلاق، اگر از چشمانداز قرآنى به آن نگریسته شود، دوچندان خواهد شد. زیرا قرآن آخرین کلام الهى با بشر است و به اقتضاى این ویژگى، کاملترین سخن را در باره اخلاق بیان کرده است. فضایل اخلاقى از نگاه قرآن، صرفا وسیلهاى براى ساماندهى به رفتار این جهانى آدمى، به غرض نظم و انتظام دادن به زندگى او نیست، بلکه از آن مهمتر، چونان مصالح ساختمانى براى پىریزى بناى حیات ابدى او به حساب مىآید.
این نگرش فرجام شناسانه به فضایل و الزامهاى اخلاقى، چنان بر ارج و اهمیت آنها مىافزاید که بدون وقوف در عرفات اخلاق، پاى نهادن به حرم رستگارى که مطلوب همیشگى آدمى است، ناممکن مىنماید.
از نگاه قرآن مىتوان مباحث مختلف مربوط به اخلاق را سامان داد; مثلا با تنظیم و تنسیق قواعد کلى اخلاقى، راه را براى علم اخلاق (۱) قرآنى هموار کرد. به علاوه، مىتوان با تامل در قواعد مذکور و بهرهگیرى از نصوص و ظواهر آیات قرآن، مبناى ارزشهاى اخلاقى را کشف کرد و زمینه حصول اخلاق هنجارى (۲) یا نظریه اخلاقى (۳) برگرفته از قرآن را فراهم آورد. افزون بر اینها، مىتوان با تامل در قواعد اخلاقى قرآن و نظریه اخلاقى برگرفته از آن، در کنار بهرهگیرى از هستىشناسى، و بویژه انسانشناسى قرآنى، مبانى فلسفى اخلاقى را هم به دست آورد و از رهگذر آن به تدوین فرااخلاق (۴) ملهم از قرآن پرداخت. (۵)
اگرچه پرداختن به اخلاق قرآنى در طبقهبندى رایج اندیشه اخلاقى (۶) ، به حوزه اخلاق توصیفى (۷) مربوط است، زیرا این شاخه است که به توصیف نظرگاههاى اخلاقى قرآن کریم و مکتب اسلام مىپردازد، اما بىتردید اخلاق قرآنى صرفا توصیف اخلاقیات نیست و چنانچه اشاره شد مىتواند زمینه لازم براى اندیشه فلسفى درباره مبناى ارزشهاى اخلاقى (اخلاق هنجارى) و پیشفرضها، مفاهیم و مبانى اخلاق (فرااخلاق) را فراهم آورد.
به علاوه این که توصیفى بودن بحث اخلاق قرآنى به معناى فقدان نقش انگیزشى آن نیست. زیرا قرآن کتاب هدایت و رستگارى است و توصیف راه رستگارى، بهترین نوع ایجاد انگیزش در کسانى است که به قرآن ایمان دارند; و به این جهت است که پرداختن به اخلاق قرآنى براى مسلمانان چیزى بیش از یک پژوهش علمى است و در واقع براى آنها که در این جهان گذرا و فانى، دل در گرو حیات جاویدانى دارند که نشانههایش را، علاوه بر وجدان و عمق جان خویش، در پژمردگى و فناپذیرى جلوههاى مختلف زندگى این جهانى مىبینند یک فریضه است.
کتاب اخلاق در قرآن (۸) بخشى از سلسله دروس «معارف قرآن» استاد مصباح یزدى در حوزه علمیه قم است، که به اخلاق قرآنى مىپردازد. این کتاب از جنبههاى مختلف اخلاق قرآنى بحث مىکند. بخش اول کتاب به تحلیل مفاهیم اخلاقى و تبیین پیشفرضهاى اخلاق و نیز ارائه نظریه اخلاقى قرآن مىپردازد. مجموعه مباحثبخش اول کتاب در حوزه فلسفه اخلاق قرار مىگیرد و مىتوان آن را نوعى فلسفه اخلاق ملهم از آیات قرآن دانست. سه بخش دیگر کتاب به ترتیب به بررسى اخلاقى رفتار انسان با خداوند، با خود و با دیگر انسانها مىپردازد.
مطالعه کتاب دیگر ایشان یعنى دروس فلسفه اخلاق (۹) مىتواند سهم زیادى در فهم دعاوى استاد در کتاب اخلاق در قرآن داشته باشد.
این مقاله گزارشى از بخش اول کتاب اخلاق در قرآن است. سعى نگارنده بر آن است که گزارش، مطابق با متن کتاب باشد; به این معنا که نکتهاى بیش از آنچه در کتاب آمده، در متن مقاله راه نیابد و از طرف دیگر چیزى از نکات اصلى کتاب برجا نماند.
۱. اصول موضوعه در علم اخلاق
تبیین نظریه اخلاقى قرآن محتاج بررسى و توضیح چند پیشفرض اخلاق است که خود قرآن هم به آنها اشاره کرده است:
الف) انسان موجودى است که توانایى کسب کمال را دارد و مىتواند خود را به زیور اخلاق (۱۰) بیاراید. او افزون بر این که توان چنین کارى را دارد، به این توانایى خود آگاهى دارد. به بیان دیگر، او هم موجود مختار است و هم به اختیار خود علم و آگاهى دارد. اصل اختیار آدمى و قدرت انتخاب او مورد تایید قرآن کریم است و تفصیل بحثبه حوزه انسانشناسى قرآنى مربوط مىشود. (۱۱)
البته مفهوم اختیار انسان باید با توجه به این نکته فهمیده شود که از دیدگاه قرآن همه امور، از جمله کسب کمال خود آدمى و هدایت و ضلالت او، مستند به خداوند است و در حیطه اقتدار الهى قرار دارد:
«انک لا تهدى من احببت ولکن الله یهدى من یشاء و هو اعلم بالمهتدین» (۱۲) (قصص/۵۶).
براساس بینش قرآنى، حتى میل و عطف توجه آدمى به خدا یا شیطان که اساس ایمان یا الحاد اوست، به دستخود خداوند است:
«...ولکن الله حبب الیکم الایمان و زینه فى قلوبکم و کره الیکم الکفر و الفسوق و العصیان اولئک هم الراشدون» (۱۳) (حجرات/۷).
این نگرش توحیدى قرآن نباید به معناى انکار اختیار انسان تلقى شود. چرا که فاعلیت الهى در طول فاعلیت انسان است، و این دو در عرض هم نیستند تا نافى یکدیگر باشند. (۱۴)
بینش اسلامى ضمن قبول نقش عواملى مانند وراثت، محیط و تغذیه در شکلدهى به رفتار آدمى، عامل تعین بخش افعال و حالات نفسانى او را اراده خود آدمى به حساب مىآورد و اندازه مسؤلیت هرکس را به درجه و مرتبه اراده او مربوط مىداند.
باید به این نکته ظریف توجه داشت که اختیار انسان از بدیهىترین اصول اخلاقى اسلام است و از محکمات عقیدتى قرآن به شمار مىآید که باید در پرتو آن، متشابهات روایى و قرآنى را تفسیر و تبیین کرد، نه آن که با تکیه بر برخى آیات و روایات متشابه در صدد ایجاد تردید در اصل اختیار انسان برآمد.
ب) از تحلیل اختیار آدمى اصل وجود هدف براى افعال اختیارى او حاصل مىآید. زیرا آنچه انسان را به انجام کارى وامىدارد، انتظارى است که از انجام آن دارد و در اصطلاح فلسفى، علت غایى نامیده مىشود. علت غایى البته غیر از غایت است، که معمولا گفته مىشود در هر حرکتى وجود دارد. چرا که علت غایى اشاره به صدور فعل از موجود با شعور و آگاه دارد و بیانگر قصد فاعل آگاه از انجام فعل است.
پس تردیدى در اصل هدفدارى افعال اختیارى انسان نیست و این نکته جاى بحث چندانى ندارد. اما آنچه مهم است فهم این نکته است که برخى هدفها چنانند که خود، مقدمه و واسطه دستیابى به هدفى دیگرند و اگر انسان از انجام کارى آنها را قصد کرده است تعلق این قصد به آن اهداف مقدماتى، براساس نقش واسطهاى آنها در راه تحصیل هدفهاى بالاتر است. به بیان دیگر، مطلوبیتبرخى هدفها بالغیر است و از مطلوبیت چیز دیگرى سرچشمه مىگیرد، در حالى که هدفى هم هست که مطلوبیتبالذات دارد و محبوبیت آن برخاسته از ذات خود است و نه به دلیل نقش واسطهاى که در تحصیل چیزى محبوبتر از خود دارد.
در وجود هدفهاى واسطهاى یا مقدماتى تردیدى نیست، اما چه دلیلى بر وجود هدف بالذات است؟
دلیل وجود هدف و غایتبالذات، امتناع تسلسل در علل غایى ذکر شده است; به این صورت که اگر ترتب اهداف مقدماتى ادامه یابد و سلسله مطلوبهاى غیرى در جایى که مطلوبیت ذاتى دارد پایان نگیرد، اصل وجود اهداف مقدماتى هم در محاق تردید مىافتد و این خلاف قطع و یقینى است که به وجود آنها داریم. اگر مطلوب بالذات در کار نیست پس باید مطلوب بالغیر هم نباشد; اما در واقع مطلوب بالغیر هست، پس مطلوب بالذات هم وجود دارد.
ممکن است هدف میانى و مقدماتى کسى، براى دیگرى هدف غایى و نهایى باشد. یعنى آنچه براى کسى مطلوبیت غیرى دارد، براى دیگرى مطلوبیت ذاتى داشته باشد. دو کس که غذایى مىخورند، یکى قصدش از این کار، سیرى است که البته همراه با لذت است و در وراى آن چیز دیگرى نمىجوید، اما دیگرى علاوه بر سیرى، مىخواهد نیرویى بیابد تا به عبودیتخداوند بپردازد. پس سیرى توام با التذاذ، در یک جا هدف غایى است، چنانکه در حیوانات چنین است: «الذین کفروا یتمتعون و یاکلون کما تاکل الانعام والنار مثوى لهم» (۱۵) (محمد/۱۲)، و در جاى دیگر هدف مقدماتى.
نظامهاى اخلاقى عموما و قرآن کریم خصوصا، غایت نهایى (۱۶) آدمى را سعادت یا فلاح مىدانند و تنها آن را مطلوب ذاتى انسان به حساب مىآورند. سعادت، به لحاظ مفهومى، به معناى التذاذ پایدار است و سعید کسى است که به صورت پایدارى از لذتها بهرهمند باشد.
اسلام تغییرى در مفهوم سعادت نداده است و آن را به همان معناى التذاذ پایدار، غایت نهایى انسان تلقى کرده است. اما البته به تصحیح نگرش انسان درباره شناسایى مصادیق التذاذ پایدار و چگونگى تحصیل آن پرداخته است. قرآن با طرح چشماندازهاى بدیع از حیات اخروى و مقایسه آن با نعمتهاى دنیوى نشان مىدهد که گمشده آدمى، یعنى سعادت یا التذاذ پایدار، بدون توجه به حیات جاودان اخروى انسان، فراچنگ نمىآید. (۱۷)
اصل لذتجویى در نهاد انسان است و نمودى از نیروى حیات آدمى به شمار مىآید. زندگى چیزى جز دلباختن به مظاهر مختلف لذت نیست و در اصل کامجویى و لذتخواهى، اعتراضى بر آدمى نیست. به بیان دیگر، اصل وجود نیروى لذتخواهى از حوزه اختیار آدمى خارج و به خلقت او مربوط است و به همین دلیل از دایره احکام اخلاقى بیرون است. اگر سعادت یا التذاذ پایدار، گاهى به وصف حسن موصوف مىشود به ناچار نباید آن را از سنخ حسن اخلاقى دانست. هم از این روى است که در هیچ جاى قرآن بر لزوم تحصیل سعادت اشاره نرفته و تشویقى براى جستجوى فوز و فلاح نشده است،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
نقش تغذیه در سلامت چشمسوالات بسیاری در مورد نقش تغذیه و بخصوص ویتامین ها و گیاهان طبی در سلامت چشم مطرح میشود. واقعیت اینست که علیرغم مصرف متداول این مواد گیاهی وطبیعی، دانش ما بدلیل فقدان تحقیقات علمی لازم، بسیار محدود است. در این مقاله ما به نقش ویتامین ها ومواد گیاهی اشاره میکنیم که نقش آنها بیشتر تجربه شده است.در یک نگاه کلی چشم مانند بقیه قسمت های بدن به مرور زمان دچار تغییرات پیری میشود. هنر یک تغذیه سالم، به تائخیر انداختن این تغییرات است. از جمله این تغییرات میتوان به «کترکت» یا کدورت عدسی چشم, آب سیاه یا «گلوکوما» و تحلیل مزمن پرده چشم اشاره کرد. تمامی این بیماریها میتوانند منجر به از دست رفتن قوه بینائی شوند.ما بکرات شنیده ایم که مصرف میوه جات تازه و سبزیجات سبز رنگ تا چه اندازه در سلامت بدن مو ثراست. این مواد بدلیل ترکیبات ضد اکسیدان مانع پیری زودرس میشوند. بخصوص میوه جات زرد و یا نارنجی رنگ مانند هویج، خرمالو، طالبی و امثال انها.علیرغم تمام فواید این محصولات، مصرف بیش از حد آنها میتواند خطراتی را ایجاد نماید از جمله در افرادی که داروهای رقیق کننده خون مصرف میکنند (وارفارین)، ویتامین k فراوان موجود در این مواد باعث کاهش اثرات درمانی دارو میشود. لذا توصیه میشود در این گونه بیماران مصرف میوه جات و سبزیجات باید به اندازه و در یک حد ثابت باشد، چرا که نوسانات مقادیر ویتامین k در غذای روزانه در تداخل منفی بادارو از نقش مهمتری بر خوردار است.ویتامین های «ای» ، «ث» و «ا» یا «بتا کاروتنئید» ها نقش ضد اکسیدان دارند ومانع پیری زودرس میشوند. تحقیقات علمی ثابت کرده است که این ویتامین ها چشم را درمقابل آسیب های محیطی حفظ کرده، چشم را سالم وجوان نگه میدارند. گوجه فرنگی دارای ماده ای بنام «لایکوپن» است که نقش ثابت شده ای در پیشگیری از سرطان پروستات و بیماریهای قلبی داد. در امریکا 8 میلیون نفر به بیماری تحلیل مزمن پرده چشم مبتلا هستند.1.3 میلیون نفر از این بیماران دچار فرم پیشرفته بیماری شده که منجر به نابینائی میشود. انستیتودملی چشم امریکا در مطالعه وسیعی که دراین زمینه انجام داده است، نقش ویتامین های «ای» ، «ث» و «ا» یا «بتا کاروتنئید» ها را که نقش ضد اکسیدان دارند و همینطور «روی» را در جلوگیری از پیشرفت بیماری به اثبات رسانده است. باید توجه کرد که در افراد سیگاری یا کسانیکه سابقه مصرف سیگار دارند مصرف ویتامین «ا » یا «بتا کاروتنئید» ها ممکن است زمینه سرطان ریه رافراهم آورد. در این گروه بیماران توصیه میشود که از «لوتئین» و«زئازانتین» به جای ویتامین «ا» یا «بتا کاروتنئید» استفاده کنند. بعلاوه استفاده از عینک های حفاطت کننده درمقابل اشعه ماورای بنفش و کلاه و پوشش مناسب درمقابل نور آفتاب به همگان توصیه میشود. بیماری فشار خون ،کلسترول بالا، وبیماریهای قلبی وعروقی در شدت وپیشرفت تحلیل مزمن پرده چشم میتوانندنقش داشته باشند.خطر ابتلا به «کترکت» در کسانیکه «مولتی ویتامین» و ویتامین های «ای» و «ث» را به مدت بیش از 10 سال مصرف کرده اند به میزان 60 درصد کمتربوده است. «لوتئین» و«زئازانتین» ومصرف درست مواد پروتئین باعث کاهش بروز «کترکت» میشود. مصرف ویتامین های «ا »، «نیاسین تیامین» وگروه ویتامین های «ب» نیز باعث کاهش بروز «کترکت» میشود.داروهای گیاهی و سلامت چشم: مصرف گیاهان سنتی در امریکا رو به فزونی است، چرا که اعتقاد کلی براین است که این دارو ها بی ضرر هستند. اداره کنترول دارو وموادغذائی در امریکا کنترل مستقیمی روی این گروه داروئی ندارد. در بسیاری موارد این داروها دارای ناخالصی و آلوده گی هستند. باید به بیخطر وبی ضرر بودن این مواد توجه ای خاص بشود. یکی از داروهای گیاهی رایج «بیل بری» میباشد. «بیل بری»« یک ماده ضد اکسیدان با اثرات قوی در چشم است. ماده موثر «فلاونوئید انتا سیانوزید» میباشد. این ماده برای اولین بار در جنگ جهانی دوم شناخته شد، زمانی که ارتش بریتانیا این دارو را برای بهبودی دید در حملات هوائی شبانه استفاده میکرد. در یک مطالعه «بیل بری» اثرات پیشگیری کننده دربروز«کترکت» داشته است خصوصأ وقتی با ویتامین E مصرف میشود. «بیل بری« ممکن است دردرمانآب سیاه نیز مفیدباشد. داروی دیگر «گینکوز»است که داروئی بسیار پر طرفدار میباشد. این دارو به طور متداول در بیماریهای عروقی مصرف میشود. باعث رقت خون، مهار مرگ سلولی، مهار فعالیت پلاکت ها وکمک به جلوگیری ازلخته شدن خون میشود. این دارو دارای اثرات ضداکسیداسیون نیز میباشد. در کسانیکه «گینکوز» مصرف میکنند خطر خونریزی در قسمتهای مختلف بدن وجود دارد. گینکوز ممکن است که با بهبود بخشیدن درگردش خون چشم در درمان آب سیاه مفید باشد. مطالعات مختلف
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 106
چشم :
کره چشم نام خوبی است زیرا چشم انسان به واقع شبیه کره ای است که قطر آن 5/2 سانتی متر و وزن آن حدود 7گرم است.
لایه ی خارجی کره چشم ، صلبیه است که از بافت رشته ای سفید رنگ و محکمی تشکیل شده است و این همان بخشی است که “سفیدی” چشم نامیده می شود. در بخش میانی جلوی چشم ، صلبیه شفاف می گردد و نور می تواند عبور کند. این بخش قرنیه نام دارد.
قرنیه از پوشش ظریف ، حساس و شفافی به نام ملتحمه پوشیده شده است. ملتحمه آبگونه ای تولید می کند و با کمک غدد اشکی بخش جلوی چشم را تمیز و مرطوب نگه می دارد.
در داخل صلبیه لایه نازکی به رنگ قرمز تیره است که مشیمه نام دارد.این لایه حاوی رگهای خونی است که لایه های مختلف چشم را تغذیه می کنند. مشمیه همچنین حاوی سلول های رنگدانه ای است که نور را جذب می کنند و از بازتابیدن آن روی لایه حساس به نور چشم جلوگیری می نمایند.
لایه مشیمیه در جلوی چشم به عنبیه عضلانی مبدّل می شود. در وسط عنبیه حفره ای به نام مردمک وجود دارد که نور از میان آن به داخل چشم عبور می کند.
درون مشیمیه لایه دیگری به نام شبکیه است. این لایه حاوی سلول هایی است که نور را دریافت و به پیامهای عصبی الکتریکی تبدیل می کنند. پیامها توسط اعصابی که از پشت چشم عبور می کنند به عصب بینایی که مغز می رود منتقل می شوند. در محلی که کلیه اعصاب از چشم خارج می شوند هیچ سلول شبکیه ای حساس به نوری وجود ندارد ، این ناحیه قادر به تشخیص نور نیست از این رو به آن نقطه کرو می گویند.
کره چشم به دوحفره تقسیم میشود:حفره جلویی پشت قرنیه قراردارد وحاوی مایع زلال وشفافی به نام زلالیهاست.پشت این حفره،عنبیه است وبعد ازآن عدسی قراردارد.عدسی شفاف است ونور را روی شبکیه متمرکزمی کند.حفره پشت عدسی که حجم کره چشم راتشکیل می دهدحاوی جسم ژلاتینی شفافی به نام زجاجیه است.
عنبیه ومردمک
وقتی راجع به رنگ چشم افراد صحبت می کنیم درواقع به عنبیه که حفره سیاهی(مردمک)دروسط آن است اشاره می کنیم.عنبیه حاویسلولهایرنگدانه ای است که باعث میگرددچشم افرادرنگهای گوناگونیداشته باشد.چنین منحصربه فردهستند.رنگ چشم هیچ تاثیری دربهتردیدن ماندارد.وظیفه عنبیه رنگی تنظیم کردن میزان نوری است که به چشم وارد میشود.
عنبیه این کاررابه وسیله دوگروه عضله انجام می دهد.یک گروه عضله عنبیه رابازمی کند وگروه دیگرسبب بسته شدن آن می شود.هنگامی که نورتغییرمیکندعضلات داخل عنبیه کشیده یاکوتاه می شوند واندازه مردمک راتغییرمی دهندتامیزان نوری راکه واردچشم می شود کنترل کنند.درنورکم،مردمک ممکن است تاعرض8 میلیمترگشادترشود تانور بیشتری به شبکیه برسد.درنورزیاد،مردمک ممکن است به اندازه نوک سنجاق ریزشود.
عنبیه خودبه خودتغییرشکل می دهد.هنگامی که نورشدید واردچشم میشودوشبکیه آن رادریافت میکند،مردمک یکباره منقبض میشود. این یک واکنش حفاظتی غیرارادی است که مغزدرآن دخالت مستقیمی ندارد.زیرامغزممکن است به چیزهای دیگری شغول باشدوبنابراین واکنش راکمی به تاخیرمی اندازد.
مردمک چشم انسان مثل بسیاری ازجانداران دیگرکه روزها مشغول فعالیت هستنددایره شکل است.مردمک درسایرجانوران به شکلهای متفاوتی است.مردمک چشم گربه به شکل شکاف عمودی است که برای شکارهای شبانه ممکن است بسیارپهن شود.
عدسی
پرتوهای نورکه واردچشم می شوند بایستی متمرکزیا «خم» شوند تا تصویرواضح ودقیقی راروی شبکیه به وجودآورند.بیشتراین تمرکزبه علت محدب بودن قرنیه ووجودزلالیه وزجاجیه است(وقتی به داخل استخری نگاه می کنیدپرتوهای نورشکسته می شوند).باوجوداین، تقریبا یک چهارم توانایی تمرکز، وتنظیم دقیق پرتوها،متعلق به عدسیاست.عدسی به کمک رباط ها بین قرنیه وشبکیه معلق است واین تارها به نوبه ی خودبه عضلات مژگانی متصل اند.
عدسی به اندازه یک نخود فرنگی است ودرست پشت عنبیه قراردارد.
عدسی جسم بسیارشفاف ورنگ آن زرد کم رنگ است ومانند لایه های پیازازلایه های سلول تشکیل شده است.شکل عدسی محدب الطرفین است،یعنی ضخامت وسط آن بیش ازضخامت نزدیک لبه های آن است.
همچنین تحدب آن درقسمت جلوکمترازتحدبش درعقب است.
اطراف عدسی راپوشش شفاف وقابل ارتجاعی می پوشاند.عدسی درون پوشش خودشبیه به کیسه پلاستیکی شفافی به نظرمی رسدکه ازماده ای ژله ای به رنگ زردکم رنگپرشده است.این پوشش به وسیله ی رباط های نخ مانند محکم از عضلات مژگانی که در اطراف عدسی وجود دارند معلق است.این پوشش بیشتر شبیه تور دایره شکلی است که در آکروبات از آن استفاده می کنند و به کمک تسمه های قابل ارتجاع در چهارچوب خود معلق است.
عضلات مژگانی نیز به صلبیه،پوشش سفید و محکم چشم،متصل می شوند.
برای تمرکز روی اشیا دور،عضلات مژگانی منبسط میشوند و صلبیه(که بوسیله فشار زجاجیه کشیده می شود)عدسی را به شکل نازک و مسطح در می آورد.هم چنین برای تمرکز روی اشیا نزدیک عضلات مژگانی منقبض و کوتاه می شوند.به این ترتیب عدسی از کشش صلبیه رها می گردد تا به سمت بیرون تحدب پیدا کند.به این ترتیب عدسی از کشش صلبیه رها می گردد تا به سمت بیرون تحدب پیدا کند.به این ترتیب عضلات مژگانی بایستی کار کنند تا بتوانیم اشیا