لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
پدیده ای به نام فروغ
فروغ در عرصه ی ادبیات ایران یک پدیده بود . نه تنها بود که هنوز هم هست و همیشه هم خواهد ماند . به قول یکی از معاصرین : " فروغ بدون هیچ گونه ادعای طلبی خواننده ی شعر فارسی بعد از خود را بدهکار کرد و رفت ، چون میوه ی کال بر شاخه ماند تا به رسیدگی رسید و با مرگ ناگهانیش خدا می داند چه مایه از شعر ناگفته به خاک سپرده شد و چه مضامین بسیاری که می توانست در خواننده اش صد ها احساس که یکی از آن ها حس اندیشیدن بود ایجاد کند دریغا نگافته ماند و ماند . "
از یورش توفان مرگ که سرو قامتش را بی هنگام شکست و گرچه از ریشه های کلامش سرود های دیگری به بلندای ماندن در تاریخ قد کشیده است ؛ چهل سال می گذرد .
آری از بهمن سردی که جسم فروغ را به سرمای خاک سپردند ، هزاران دل گرم به یادش تپیده است و صدها قلم با گفتن از او به روی کاغذ پر خیده است ، هر صاحب اندیشه ، شعر فروغ را به نوعی بررسی کرده و در قلمرو نقد با توجه به نکاتی از آن به کندوکاوی علاقه مندانه و موشکافانه پرداخته است که همه این سنجدین ها مُهری بر جاودانه شدن اوست ، اما براستی چرا ؟و چگونه او این چنین دارای جایگاه خاص در ادبیات شعری ایران است ، شاید هیچ کس به خوبی و واقع نگری خودش این حس و بیان نکرده باشد که می گوید :
" من آدم ساده ای هستم ، بخصوص وقتی می خواهمم حرف بزنم ، این مساله را بیش تر حس می کنم . من هیچ وقت آوزان عروضی را نخواندم اما آن ها را در شعر هایی که می خواندم پیدا کردم . بنابر این برای من حکم نبودند ، راه هایی بودند که دیگران رفته بودند . یکی از خوشبختی های من این است که نه زیاد خود را در ادبیات کلاسیک سرزمین خودمان غرق کرده ام و نه خیلی زیاد مجذوب ادبیات فرنگی شده ام ، من بدنبال چیزی در درون خود م و در اطراف خود هستم . در یک دوره ی مشخص که از لحاظ زندگی اجتماعی و فکری آهنگ خودش را دارد . راز کار در این است که این خصوصیات را درک و آن را به شعر وارد نماییم . برای من کلمات خیلی مهم هستند . چون آن ها را صاحب جان و روحیه می دانم و همچنین اشیاء را ، من به سابقه ی شعری کلمات و اشیاء کاری ندارم گیرم کسی کلمه ی انفجار را هرگز در شعر نیاورده است . من از صبح تا شب به هر سو می نگرم همه چیز در حال انفجار می بینم ، چه گونه شعری بگویم که از این احساس تهی باشد . من فکر می کنم کار هنری یک جور بیان کردن و ساختن زندگی ست ، زندگی هم چیزی ست که یک ماهیت متغیر دارد . جریانی است که مرتب در حال شکل عوض کردن و توسعه است و به همین دلیل هنر هر دوره روحیه خودش را دارد و غیر این اگر باشد ، تقلب است . من در مورد شعر خودم باید بگویم چیزی را در آن جستجو نمی کنم بلکه در شعر هایم یا شعر های دیگران تازه خودم را پیدا می کنم . می دانید بعضی ها مثل درهای باز بسته ای هستند که وقتی بازشان می کنی می بینی ارزش باز کردن را نداشته اند . اما بعضی شعر ها اصلا" در چهار چوب نیستند که باز و بسته باشند . جاده های هستند کوتاه و بلند و بلند که همچنان می توان در آن ها رفت و به رفتن ادامه داد و اگر گاهی توقف می کنیم برای دیدن چیز هایی است که در رفت و برگشت های گذشته ندیده بودیم . "
به درستی همین است . شعر فروغ همان جاده ای است که می توان با همه ی فراز و نشیب هایش سال ها در آن رفت و خسته نشد . جاده ای ست بی شباهت و بی تکرار که می توان هزاران تازگی را در آن دید و کشف کرد . ارتباطات ، آدم ها ، عواطف ، اشیاء و اجسام در شعر او دیگر گونه است . یک نگاه تازه که به بطن حقیقی هر چیز را بیش از ایهام و مجاز می بیند و این نوع دیدن برترین عامل نزدیکی ذهنیت او با تصورات خواننده است . شعر فروغ خواننده اش را با اشکال عجیب و بیان های غیر مفهوم نمی هراساند و عدم آگاهی و نفهمیدن را بر او تحمیل نمی کند . شاید نه همه ولی خیلی ها در هنگام خواندن شعر او می توانند برای لحظاتی خود را در جایگاه حسی قرار دهند و در پیچ و خم های اندیشه اش هم مسیر گردند .
در ظهر گرم و دود آلود
ما عشق مان را در نیاز کوچه می خواندیم ،
ما قلب هایمان را به باغر مهربانی های معصومانه ، می بردیم
و به درختان قرض می دادیم
و توپ با پیغام بوسه در دستان ما می گشت .
" آن روز ها " تولدی دیگر
در انتظار دره رازیست
این را به روی قله های کوه
بر سنگ های سهمگین کندند
آن ها که خط به خط سقوط خویش
یک شب سکوت کوهساران را
از التماس تلخ آکندند
" در آب های سبز تابستان " تولدی دیگر
زندگی شاید یک خیابان درازیست که هر روز زنی
به زنبیلی از آن می گذرد
هیچ صیادی در جوی حقیری که به گودالی می ریزد
مرواریدی صید نخواهد کرد
" تولدی دیگر " تولدی دیگر
و هزاران مثال دیگر و یا در حقیقت تمام جمله ها و خطوط شعر فروغ که واگوی آهنگین روز مرگی خای انسان امروز است . در واقع تمام احساساتی است که مبنای پدید آمدن شعر فروغ است ، تکیه بر دیوار واقعیت ها دارد و این امر نه تنها در دو کتاب تولدی دیگر و ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد به چشم می خورد . که در سایر اشعار سه کتاب اسیر و دیوار و عصیان نیز بارها دیده می شود .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
ارزیابی پدیده ستون کوتاه و شکست آن در زلزله و روشهای مقابله با آن
چکیده:
پدیده ستون کوتاه در طول زلزلههای گذشته خسارات زیادی را متوجه ساختمانها نموده است. این پدیده بعلت قرار گرفتن ساختمان در یک سطح شیبدار و یا محدود شدن ستون و یا دیوار با عناصر غیرسازهای نظیر دیوارهای آجری و بازشوها و یا در اثر اختلاف سختی در یک تراز معین (بعلت وجود عواملی نظیر اختلاف تراز از طبقه، پله و تیر نیم طبقه) ایجاد میگردد. در ساختمانها قابلهای باربر توسط دیوارهایی با مصالح بنایی پر میشوند. این امر باعث افزایش سختی قاب شده و اگر توزیع سختی بصورت متقارن باشد به بهبود رفتار سازه منجر میگردد. اما در عین حال در بعضی از دهانهها بخصوص در قسمتهای بیرونی ساختمان، بعلت وجود بازشوها دیوارهای کوتاه در مجاور ستونها ایجاد میشوند. این مسأله باعث کوتاه شدن طول موثر ستون و افزایش سختی آن میگردد. در نتیجه ستون کوتاه به علت سختی بیشتر نیروی زلزله بیشتری را جذب نموده و به خرابی آن منجر میگردد. پس نیاز به رعایت جزییات اجرایی مناسب جهت مقابله با این نیروی بزرگ و مخرب الزامی جلوه میکند. در این مقاله با تأثیر وجود میانقاب کامل و رفتار ستون کوتاه و آثار مخرب آن در زلزلههای گذشته بررسی شده و روشهای جدید مقابله با پدیده ستون کوتاه ارائه گردیده است.
واژههای کلیدی: ستون کوتاه، میانقاب آجری، افزایش سختی، تحلیل خرابی، روشهای مقابله
1- مقدمه
در ساختمانها معمولا برای اینکه داخل ساختمان را از فضای بیرون جدا کنند از دیوارهای با مصالح بنایی استفاده میکنند که در داخل قاب قرار میگیرند.
اگر چه وجود میانقاب باعث افزایش سختی کل سازه میشود اما این اثر همواره جنبه مثبت ندارد. این تغییر در سختی سازه باعث تغییرات قابل ملاحظهای در رفتار آن میشود. یک حالت نامناسب، وجود دیوارهای کوتاهی است که تا قسمتی از ارتفاع طبقه ادامه یافتهاند. در این صورت قسمتی از ستون که مجاور دیوار است، تقریبا به طور یکپارچه با دیوار عمل نموده، ارتفاع مؤثر ستون کاهش و سختی آن بسیار افزایش مییابد. به تناسب این افزایش سختی، ستون متحمل نیروهای شدیدتری میشود. ]1[ در اغلب سازههای بتنی ستونها بعلت ناکارآمدی در شکلپذیری خمش و ضعف مقاومت برش یا خمش در مقاطع بحرانی (عمدتا ناشی از کمبود فولاد عرضی و یا طول وصله فولاد طولی) آسیبپذیرترین اعضاء بودهاند. ]2و4[ تجربه نشان داده است که یکی از دلایل مهم خرابی سازههای دارای میانقاب، پدیده ستون کوتاه میباشد. در زلزلههای گذشته در ساختمانهای بتنی که دارای ستونهایی با ارتفاعهای مختلف هستند خسارات وارده به ستونهای کوتاهتر بیشتر از ستونهای بلندتر بوده است. (شکل 1و2و2و) ]3[
ستونهای کوتاه بطور وسیعی در ساختمانهای شهری بوجود میآیند. تراز پارکینگها، قرارگیری ساختمان در شیبهای تند، ستونهای واقع در نیم طبقهها و ستونهای حدفاصل پنجرههای بزرگ از جمله مهمترین محلهای تشکیل ستونهای کوتاه هستند. ]4[ دو نمونه از ساختمانهای با ستون کوتاه شامل ساختمانهایی که بر روی زمین شیبدار قرار گرفتهاند و ساختمانهایی که دارای نیم طبقه میباشند در شکل 4 نشان داده شده است.
در شکل 5 پدیده ستون کوتاه در ساختمانهای با اختلاف تراز مشاهده میگردد.
رفتار ضعیف ستونهای کوتاه بنا به این حقیقت است که در زلزله، یک ستون بلند و یک ستون کوتاه با مقطع عرضی یکسان، با تغییر مکان یکسان حرکتی افقی مینمایند. (شکل 6)
با این حال، ستون کوتاه در مقایسه با ستون بلند سختتر است و نیروی زلزله بیشتری جذب مینماید، با توجه به رابطه سختی چنانچه طول ستون نصف گردد، سختی ستون و در نتیجه جذب نیروی زلزله 8 برابر میشود. سختی یک ستون به معنای مقاومت در برابر تغییر شکل میباشد. هر چه سختی بیشتر باشد، نیروی بیشتری برای تغییر شکل آن لازم میباشد. اگر یک ستون کوتاه به طور مناسب برای چنین نیروی بزرگی طراحی نشود، میتواند خسارت مهمی را در طول زلزله متحمل شود، این رفتار «اثر ستون کوتاه» نامیده میشود. ]3[ با توجه به ابعاد سطح مقطع ستون و بر حسب ارتفاع بخش ستون کوتاه، مکانیزمهای گوناگونی برای شکست آن وجود دارد. اگر ارتفاع ستون کوتاه، بسیار کم باشد (در مقایسه با ابعاد مقطع ستون)، شکست برشی رخ میدهد که به ترکهای قطری و یا خردشدگی شدید بتن منجر میگردد (تصویر 7).
اما اگر ستون باریک باشد و یا ارتفاع دیوار زیاد نباشد، شکست ایجاد شده در ستون به صورت خمشی خواهد بود (تصویر 8). خرد شدگی بتن بر اثر نیروهای شدید برشی در حضور نیروی فشاری زیاد در تصویر 9 نشان داده شده است. نیروی فشاری به همراه نیروی برشی باعث کمانش میلگردهای طولی شده است.]1[
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
ارزیابی پدیده ستون کوتاه و شکست آن در زلزله و روشهای مقابله با آن
چکیده:
پدیده ستون کوتاه در طول زلزلههای گذشته خسارات زیادی را متوجه ساختمانها نموده است. این پدیده بعلت قرار گرفتن ساختمان در یک سطح شیبدار و یا محدود شدن ستون و یا دیوار با عناصر غیرسازهای نظیر دیوارهای آجری و بازشوها و یا در اثر اختلاف سختی در یک تراز معین (بعلت وجود عواملی نظیر اختلاف تراز از طبقه، پله و تیر نیم طبقه) ایجاد میگردد. در ساختمانها قابلهای باربر توسط دیوارهایی با مصالح بنایی پر میشوند. این امر باعث افزایش سختی قاب شده و اگر توزیع سختی بصورت متقارن باشد به بهبود رفتار سازه منجر میگردد. اما در عین حال در بعضی از دهانهها بخصوص در قسمتهای بیرونی ساختمان، بعلت وجود بازشوها دیوارهای کوتاه در مجاور ستونها ایجاد میشوند. این مسأله باعث کوتاه شدن طول موثر ستون و افزایش سختی آن میگردد. در نتیجه ستون کوتاه به علت سختی بیشتر نیروی زلزله بیشتری را جذب نموده و به خرابی آن منجر میگردد. پس نیاز به رعایت جزییات اجرایی مناسب جهت مقابله با این نیروی بزرگ و مخرب الزامی جلوه میکند. در این مقاله با تأثیر وجود میانقاب کامل و رفتار ستون کوتاه و آثار مخرب آن در زلزلههای گذشته بررسی شده و روشهای جدید مقابله با پدیده ستون کوتاه ارائه گردیده است.
واژههای کلیدی: ستون کوتاه، میانقاب آجری، افزایش سختی، تحلیل خرابی، روشهای مقابله
1- مقدمه
در ساختمانها معمولا برای اینکه داخل ساختمان را از فضای بیرون جدا کنند از دیوارهای با مصالح بنایی استفاده میکنند که در داخل قاب قرار میگیرند.
اگر چه وجود میانقاب باعث افزایش سختی کل سازه میشود اما این اثر همواره جنبه مثبت ندارد. این تغییر در سختی سازه باعث تغییرات قابل ملاحظهای در رفتار آن میشود. یک حالت نامناسب، وجود دیوارهای کوتاهی است که تا قسمتی از ارتفاع طبقه ادامه یافتهاند. در این صورت قسمتی از ستون که مجاور دیوار است، تقریبا به طور یکپارچه با دیوار عمل نموده، ارتفاع مؤثر ستون کاهش و سختی آن بسیار افزایش مییابد. به تناسب این افزایش سختی، ستون متحمل نیروهای شدیدتری میشود. ]1[ در اغلب سازههای بتنی ستونها بعلت ناکارآمدی در شکلپذیری خمش و ضعف مقاومت برش یا خمش در مقاطع بحرانی (عمدتا ناشی از کمبود فولاد عرضی و یا طول وصله فولاد طولی) آسیبپذیرترین اعضاء بودهاند. ]2و4[ تجربه نشان داده است که یکی از دلایل مهم خرابی سازههای دارای میانقاب، پدیده ستون کوتاه میباشد. در زلزلههای گذشته در ساختمانهای بتنی که دارای ستونهایی با ارتفاعهای مختلف هستند خسارات وارده به ستونهای کوتاهتر بیشتر از ستونهای بلندتر بوده است. (شکل 1و2و2و) ]3[
ستونهای کوتاه بطور وسیعی در ساختمانهای شهری بوجود میآیند. تراز پارکینگها، قرارگیری ساختمان در شیبهای تند، ستونهای واقع در نیم طبقهها و ستونهای حدفاصل پنجرههای بزرگ از جمله مهمترین محلهای تشکیل ستونهای کوتاه هستند. ]4[ دو نمونه از ساختمانهای با ستون کوتاه شامل ساختمانهایی که بر روی زمین شیبدار قرار گرفتهاند و ساختمانهایی که دارای نیم طبقه میباشند در شکل 4 نشان داده شده است.
در شکل 5 پدیده ستون کوتاه در ساختمانهای با اختلاف تراز مشاهده میگردد.
رفتار ضعیف ستونهای کوتاه بنا به این حقیقت است که در زلزله، یک ستون بلند و یک ستون کوتاه با مقطع عرضی یکسان، با تغییر مکان یکسان حرکتی افقی مینمایند. (شکل 6)
با این حال، ستون کوتاه در مقایسه با ستون بلند سختتر است و نیروی زلزله بیشتری جذب مینماید، با توجه به رابطه سختی چنانچه طول ستون نصف گردد، سختی ستون و در نتیجه جذب نیروی زلزله 8 برابر میشود. سختی یک ستون به معنای مقاومت در برابر تغییر شکل میباشد. هر چه سختی بیشتر باشد، نیروی بیشتری برای تغییر شکل آن لازم میباشد. اگر یک ستون کوتاه به طور مناسب برای چنین نیروی بزرگی طراحی نشود، میتواند خسارت مهمی را در طول زلزله متحمل شود، این رفتار «اثر ستون کوتاه» نامیده میشود. ]3[ با توجه به ابعاد سطح مقطع ستون و بر حسب ارتفاع بخش ستون کوتاه، مکانیزمهای گوناگونی برای شکست آن وجود دارد. اگر ارتفاع ستون کوتاه، بسیار کم باشد (در مقایسه با ابعاد مقطع ستون)، شکست برشی رخ میدهد که به ترکهای قطری و یا خردشدگی شدید بتن منجر میگردد (تصویر 7).
اما اگر ستون باریک باشد و یا ارتفاع دیوار زیاد نباشد، شکست ایجاد شده در ستون به صورت خمشی خواهد بود (تصویر 8). خرد شدگی بتن بر اثر نیروهای شدید برشی در حضور نیروی فشاری زیاد در تصویر 9 نشان داده شده است. نیروی فشاری به همراه نیروی برشی باعث کمانش میلگردهای طولی شده است.]1[
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
ارزیابی پدیده ستون کوتاه و شکست آن در زلزله و روشهای مقابله با آن
چکیده:
پدیده ستون کوتاه در طول زلزلههای گذشته خسارات زیادی را متوجه ساختمانها نموده است. این پدیده بعلت قرار گرفتن ساختمان در یک سطح شیبدار و یا محدود شدن ستون و یا دیوار با عناصر غیرسازهای نظیر دیوارهای آجری و بازشوها و یا در اثر اختلاف سختی در یک تراز معین (بعلت وجود عواملی نظیر اختلاف تراز از طبقه، پله و تیر نیم طبقه) ایجاد میگردد. در ساختمانها قابلهای باربر توسط دیوارهایی با مصالح بنایی پر میشوند. این امر باعث افزایش سختی قاب شده و اگر توزیع سختی بصورت متقارن باشد به بهبود رفتار سازه منجر میگردد. اما در عین حال در بعضی از دهانهها بخصوص در قسمتهای بیرونی ساختمان، بعلت وجود بازشوها دیوارهای کوتاه در مجاور ستونها ایجاد میشوند. این مسأله باعث کوتاه شدن طول موثر ستون و افزایش سختی آن میگردد. در نتیجه ستون کوتاه به علت سختی بیشتر نیروی زلزله بیشتری را جذب نموده و به خرابی آن منجر میگردد. پس نیاز به رعایت جزییات اجرایی مناسب جهت مقابله با این نیروی بزرگ و مخرب الزامی جلوه میکند. در این مقاله با تأثیر وجود میانقاب کامل و رفتار ستون کوتاه و آثار مخرب آن در زلزلههای گذشته بررسی شده و روشهای جدید مقابله با پدیده ستون کوتاه ارائه گردیده است.
واژههای کلیدی: ستون کوتاه، میانقاب آجری، افزایش سختی، تحلیل خرابی، روشهای مقابله
1- مقدمه
در ساختمانها معمولا برای اینکه داخل ساختمان را از فضای بیرون جدا کنند از دیوارهای با مصالح بنایی استفاده میکنند که در داخل قاب قرار میگیرند.
اگر چه وجود میانقاب باعث افزایش سختی کل سازه میشود اما این اثر همواره جنبه مثبت ندارد. این تغییر در سختی سازه باعث تغییرات قابل ملاحظهای در رفتار آن میشود. یک حالت نامناسب، وجود دیوارهای کوتاهی است که تا قسمتی از ارتفاع طبقه ادامه یافتهاند. در این صورت قسمتی از ستون که مجاور دیوار است، تقریبا به طور یکپارچه با دیوار عمل نموده، ارتفاع مؤثر ستون کاهش و سختی آن بسیار افزایش مییابد. به تناسب این افزایش سختی، ستون متحمل نیروهای شدیدتری میشود. ]1[ در اغلب سازههای بتنی ستونها بعلت ناکارآمدی در شکلپذیری خمش و ضعف مقاومت برش یا خمش در مقاطع بحرانی (عمدتا ناشی از کمبود فولاد عرضی و یا طول وصله فولاد طولی) آسیبپذیرترین اعضاء بودهاند. ]2و4[ تجربه نشان داده است که یکی از دلایل مهم خرابی سازههای دارای میانقاب، پدیده ستون کوتاه میباشد. در زلزلههای گذشته در ساختمانهای بتنی که دارای ستونهایی با ارتفاعهای مختلف هستند خسارات وارده به ستونهای کوتاهتر بیشتر از ستونهای بلندتر بوده است. (شکل 1و2و2و) ]3[
ستونهای کوتاه بطور وسیعی در ساختمانهای شهری بوجود میآیند. تراز پارکینگها، قرارگیری ساختمان در شیبهای تند، ستونهای واقع در نیم طبقهها و ستونهای حدفاصل پنجرههای بزرگ از جمله مهمترین محلهای تشکیل ستونهای کوتاه هستند. ]4[ دو نمونه از ساختمانهای با ستون کوتاه شامل ساختمانهایی که بر روی زمین شیبدار قرار گرفتهاند و ساختمانهایی که دارای نیم طبقه میباشند در شکل 4 نشان داده شده است.
در شکل 5 پدیده ستون کوتاه در ساختمانهای با اختلاف تراز مشاهده میگردد.
رفتار ضعیف ستونهای کوتاه بنا به این حقیقت است که در زلزله، یک ستون بلند و یک ستون کوتاه با مقطع عرضی یکسان، با تغییر مکان یکسان حرکتی افقی مینمایند. (شکل 6)
با این حال، ستون کوتاه در مقایسه با ستون بلند سختتر است و نیروی زلزله بیشتری جذب مینماید، با توجه به رابطه سختی چنانچه طول ستون نصف گردد، سختی ستون و در نتیجه جذب نیروی زلزله 8 برابر میشود. سختی یک ستون به معنای مقاومت در برابر تغییر شکل میباشد. هر چه سختی بیشتر باشد، نیروی بیشتری برای تغییر شکل آن لازم میباشد. اگر یک ستون کوتاه به طور مناسب برای چنین نیروی بزرگی طراحی نشود، میتواند خسارت مهمی را در طول زلزله متحمل شود، این رفتار «اثر ستون کوتاه» نامیده میشود. ]3[ با توجه به ابعاد سطح مقطع ستون و بر حسب ارتفاع بخش ستون کوتاه، مکانیزمهای گوناگونی برای شکست آن وجود دارد. اگر ارتفاع ستون کوتاه، بسیار کم باشد (در مقایسه با ابعاد مقطع ستون)، شکست برشی رخ میدهد که به ترکهای قطری و یا خردشدگی شدید بتن منجر میگردد (تصویر 7).
اما اگر ستون باریک باشد و یا ارتفاع دیوار زیاد نباشد، شکست ایجاد شده در ستون به صورت خمشی خواهد بود (تصویر 8). خرد شدگی بتن بر اثر نیروهای شدید برشی در حضور نیروی فشاری زیاد در تصویر 9 نشان داده شده است. نیروی فشاری به همراه نیروی برشی باعث کمانش میلگردهای طولی شده است.]1[
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بیل گیتس [رئیس شرکت مایکروسافت]
پدیده گیتس
بیل گیتس در سن 43 سالگی ثروتمندترین مرد جهان بود. او از سن 20 سالگی تاکنون رئیس شرکت مایکروسافت بوده است که ارزش آن چیزی در حدود 50 بیلیون دلار است (گرچه خود گیتس تاکید دارد که بیشتر پول وی در سهام مایکروسافت صرف شده) و ثروت او به اندازهای است که خارج از درک مردم است. به این دلیل ثروت وی هم مایه رشک ما است و هم کنجکاوی ما را برمیانگیزاند.گیتس پدیده قرن بیستم یعنی بزرگترین غول کامپیوتری میباشد. دوستان و آشنایان از قدرت پول وی شگفتزده شدهاند و این شگفتزدگی موجب سرگرمی متداول دربارها و رستورانها گردیده است. این باور که هرگز رهبر تجاری دیگری آنقدر پول نداشته جالب و وسوسهانگیز است. درواقع، افراد بازرگان خیلی ثروتمندی از قبیل هنری فورد و جان دی راکفلر وجود دارند ولی ثروت گیتس فقط بخشی از جذابیت اوست. طلوع برقآسای گیتس همراه با شهرت و اقبال وی موید ظهور یک نظم تجاری جهانی جدید است نظمی که تحت تسلط رده دیگری از رهبران تجاری قرار دارد. میتوان آنها را آدمهای غیرحرفهای در امور کامپیوتر یا Nerds نامید ولی آنها چیزهایی را میدانند که بیشتر ما از آنها آگاهی نداریم. آنها نیروی بالقوه فنآوری جدید را به گونهای درک میکنند که مدیران همه فن حریف سنتی فکرش را هم نمیتوانند بکنند. آنها در مورد چیزهایی که ما واقعا درک نمیکنیم خیلی خیلی زیرکاند و این زیرکی همه ما را ناراحت میکند.وقتی که نوبت به آینده میرسد آنها آن را به دست میآورند ولی ما به دست نمیآوریم. گیتس که از نظر فنی باسواد و از لحاظ روشنفکری نخبهگراست نشانهای از رهبران آتی میباشد. گرچه او در رد موند واشنگتن مستقر است احتمالا میتوان وی را از بزرگترین بازرگانان ناحیه سلیکون ولی (Silicon Valley) نامید. از نظر برخیها در شرکت مایکروسافت او یک چهره صوفیانه و تقریبا مذهبی است در حالی که از نظر دیگران در صنعت او ضدمسیح است. هر دو نظر غیرمتعارف به نظر میرسد ولی جای تردید نیست که نفوذ او تا چه اندازه قدرتمند میباشد. (با این همه سروصدا که درباره سوءاستفاده ادعایی از قدرت انحصار شده فراموش کردن آنچه در گذشته در دهه 1970 بر سر شرکت آیبیام آمد و هدف تحقیقات ضد تراست بود، آسان میباشد). با همه این احوال، حافظه ضعیف میشود. امروزه ما شرکت آی- بی- ام را در مقایسه با شرکت مایکروسافت مقدستر تلقی میکنیم. ماهیت قدرت چنین است. یعنی ما از آنچه کمتر درک میکنیم ترس بیشتری داریم.شما در شیوه مدیریت گیتس سرنخی از سبک رهبری در دانشکدههای بازرگانی نخواهید یافت. درواقع، استادان و کارشناسان مدیریت در مورد آنچه رئیس هیئت مدیره مایکروسافت و مدیر اجرایی آن را اینقدر موفق ساخته به طور عجیبی ساکت هستند. شاید هم احساس حقارت و بیاعتنایی میکنند. گیتس سرانجام هاروارد را که در آن تحصیل حقوق میکرد رها نمود. دانشگاهیان بیشتر رهبران تجاری سنتی یعنی مدیران اجرایی سنتی را ترجیح میدهند.پس ما برای شناخت آنچه این امر را قابل توجه و مهم میسازد به کجا باید مراجعه کنیم؟ کجا بهتر از خود دانشنامه مایکروسافت یعنی Encarta است؟ در این دانشنامه تحت مدخل گیتس، ویلیام، هنری سوم آمده که «بیشتر موفقیت گیتس در توانایی وی نسبت به برگردان دیدهای فنی به استراتژی بازار و آمیختن خلاقیت با بینش فنی بستگی دارد.» سرانجام آنچه بیل گیتس را متمایز از هر رهبر تجاری دیگر در تاریخ میکند احتمالا نفوذی است که او بر زندگیهای ما دارد. در حالی که قدرت غولهای پیشین معمولا در یک بخش یا صنعت متمرکز بود، قدرت نرمافزاری مایکروسافت چنگهای خود را در هر حوزهای از زندگی ما گسترانده است.سلطانهای رسانهای مانند روبرت مرداک ما را ناراحت میکنند زیرا آنها قدرتی دارند که آنچه را که در روزنامهها و تلویزیونهایمان ظاهر میشود کنترل میکنند. ولی نفوذ افرادی که نرمافزار را مینویسند غیرقابل پیشبینی است. دانشنامه Encarta که مایکروسافت تولید نموده فقط نمونهای است از چند مورد که چگونه بیل گیتس و شرکتش در هر جنبه از زندگی ما نفوذ میکند. از اینکه ما از تسلط بازار نرمافزاریاش احساس ناراحتی کنیم تعجبی ندارد. اینکه از او بدگویی شود و مورد حمله قرار گیرد شگفتآور نیست. روی هم رفته، چندتا از رهبران تجاری فرصت بازنویسی تاریخ را پیدا میکنند؟ولی در شرایط هوچیگری و ضدهوچیگری، بیل گیتس چه نوع فردی است؟ آیا او فردی تیزهوش است که اصولا فقط در کامپیوتر تیز و باهوش بوده و در زمان و مکان مناسب قرار گرفته، یا اینکه چیزی بدیمنتردرباره مردی وجود دارد که میتوانست به راحتی در دهه بیست زندگی خود کنارهگیری نماید یا بازنشسته شود ولی ترجیح میدهد که بیشتر روزها 16 ساعت در روز کار کند.داستانها در مورد گیتس ریاضیدان نابغه و برنامهنویس کامپیوتر و درباره سایر گیتسها، بازرگان بیرحمی که برای شکست یا سرکوب رقابت با تمام توان بیرون میرود، به طور فراوان وجود دارد. تنها با جدا کردن واقعیت از خیال میتوان شروع به کشف گیتس واقعی نمود. آنچه از این تحلیل به جا میماند یک تصویر به مراتب پیچیدهتر است.این تنها یک داستان استعداد فنی و ثروت زیاد نیست، بلکه یک بینش قابل توجه تجاری و شور و شوق وسوسهانگیز برای بردن و پیروز شدن است. همچنین سرگذشتی است پیرامون یک سبک رهبری کاملا متفاوت از آنچه دنیای تجاری و کسب و کار قبلا به خود دیده است.آنچه که بیل گیتس به رهبران تجاری آینده پیشنهاد میکند الگوی جدید است الگویی که ویژگیها و مهارتهایی را که خیلی مناسب برای چالشهای قرن بیست و یکم است گردهم میآورد. بیل گیتس با وجود همه خطاهایش مطالب زیادی برای یاد دادن نسل بعدی بازرگانان و مدیران دارد.از زمان تشکیل مایکروسافت، گیتس این تصور خود را که روزی که روی هر میز و در هر خانه یک کامپیوتر باشد دنبال نموده است. (جالب اینکه شعار اصلی او عبارت بود از «روزی روی هر میز و در هر خانه یک کامپیوتر باشد که از نرمافزار مایکروسافت استفاده کند» ولی بخش آخر شعار این روزها از قلم افتاده چون که برخی افراد را ناراحت میکند)اکنون با نگاهی به گذشته پی میبریم که گسترش کامپیوترهای شخصی از اداره به خانه تقریبا اجتنابناپذیر به نظر میرسد.بازاندیشی و بازنگری موضوع خیلی خوبی است ولی همانطور که گیتس نشان داده آیندهنگری و دوراندیشی خیلی سودآورتر میباشد.همچنین مهم است یادآور شویم که صفحات نمایش و صفحات کلید همه جا حاضر و فراگیرند که همه ما امروزه وجود آنها را بدیهی میپنداریم چند دهه قبل جزء داستانهای علمی تخیلی بود. در دهه 1960 هنگامی که آیندهگراها در آمریکا سعی کردند که روند شکلگیری اجتماع را در باقیمانده قرن پیشبینی کنند آنها طلوع و ظهور کامپیوتر شخصی (PC) را کاملا نادیده گرفتند. بنابراین این امر تصادفی نیست که گیتس جوان کتابهای علمی و تخیلی را به خود اختصاص دهد.اینکه بیل گیتس به تنهایی مسبب بردن کامپیوتر شخصی به خانهها و ادارات در سراسر دنیا باشد و یا اینکه هنری فورد بانی ظهور و پیدایش اتومبیل بوده، نادرست است. ولی وجه اشتراک آنها در این است که آنها نقش اصلی و محوری در تبدیل تصورات به واقعیت بازی کردهاند.گیتس با دگرگونی مایکروسافت و تبدیل آن به یک بازیگر مهم در صنعت کامپیوتر و استفاده از جایگاه برتر جدید برای ایجاد بستری جهت رشد خیلی زیاد در برنامههای کاربردی فکر خود را به منصه ظهور گذاشت. گیتس از همان ابتدا و خیلی زود دریافت که اگر بخواهد فکرش را به نتیجه برساند، لازم و ضروری است که یک استاندارد صنعتی ایجاد شود. او همچنین میدانست که اگر هرکسی زودتر و قبل از همه به آنجا برسد فرصت و شانس مهمتری برای داشتن قدرت در صنعت کامپیوتر خواهد داشت.چند سال قبل از این که شرکت آی- بی- ام برای یافتن یک سیستم عامل در کامپیوتر شخصی جدیدش به گیتس نزدیک شود گیتس تاسف عدم وجود یک سیستم عامل مشترک را میخورد و پیشبینی میکرد که بدون یک سیستم عامل نیروی بالقوه کامپیوترهای شخصی شناخته نخواهد شد. مقالههایی که در آن زمان نوشت خبر از آن میداد که این فکر را بیش از هرکس دیگری در ذهن داشته است. با وجود آن، حقیقت این است که هنگامی که این فرصت دست داد گیتس آنچه را که میخواست به خوبی دید و آن را با هر دو دست گرفت. از آن موقع تاکنون او به همین نحو عمل کرده است.