دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

مقاله درباره وصیت نامه امام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

وصیت نامه امام

بسم‌الله الرحمن الرحیم

اهمیت انقلاب شکوهمند اسلامی که دستاورد میلیونها انسان ارزشمند و هزاران شهید جاوید آن و آسیب‌دیدگان عزیز این شهیدان زنده است و مورد امید میلیونها مسلمانان و مستضعفان جهان است به قدری است که ارزیابی آن از عهده قلم و بیان والاتر و برتر است.

اینجانب روح‌الله الموسوی الخمینی که از کرم عظیم خداوند متعال با همه خطایا مأیوس نیستم و زادراه پرخطرم همان دلبستگی به کرم کریم مطلق است، به عنوان یک نفر طلبه حقیر، که همچون دیگر بردران ایمانی، امید به این انقلاب و بقاء دستاوردهای آن و به ثمر رسیدن هر چه بیشتر آن را دارم، به عنوان وصیت به نسل حاضر و نسلهای عزیز آینده مطالبی هر چند تکراری عرض می‌نمایم. و از خداوند بخشاینده می‌خواهم که خلوص نیت در این تذکرات عنایت فرماید.

1- ما می‌دانیم که این انقلاب بزرگ که دست جهانخواران و ستمگران را از ایران بزرگ کوتاه کرد با تأییدات غیبی الهی پیروز گردید. اگر نبود دست توانای خداوند امکان نداشت یک جمعیت سی و شش میلیونی با آن تبلیغات ضد اسلامی و ضد روحانی خصوص در این صد سال اخیر، و با آن تفرقه‌افکنی‌های بی‌حساب قلم‌داران و زبان‌مردان در مطبوعات و سخنرانیها و مجالس و محافل ضد اسلامی و ضد ملی به صورت ملیت و آن همه شعرها و بذله‌گوییها و آن همه مراکز عیاشی و فحشاء و قمار و مسکرات و مواد مخدره که همه و همه برای کشیدن نسل جوان فعال که باید در راه پیشرفت و تعالیم و ترقی میهن عزیز خود فعالیت نمایند به فساد و بی‌تفاوتی در پیشامدهای خائنانه‌ای که بدست شاه فاسد و پدر بی‌فرهنگش و دولتها و مجالس فرمایشی که از طرف سفارتخانه‌های قدرتمندان بر ملت تحمیل می‌شد و از همه بدتر وضع دانشگاهها و دبیرستانها و مراکز آموزشی که مقدرات کشور بدست آنها سپرده می‌شد با بکار گرفتن معلمان و استادان غرب‌زده یا شرق‌زده صددرصد مخالف اسلام و فرهنگ اسلامی بلکه ملی صحیح با نام ملیت و ملی‌گرایی گرچه در بین آنان مردانی متعهد و دلسوز بودند لکن با اقلیت فاحش آنان و در تنگنا قرار دادنشان کار مثبتی نمی‌توانستند انجام دهند.

و با این همه و دهها مسائل دیگر از آن جمله به انزوا و عزلت کشیدن روحانیان و با قدرت تبلیغات، به انحراف فکری کشیدن بسیاری از آنان، ممکن نبود این ملت با این وضعیت یکپارچه قیام کنند. و در سرتاسر کشور با ایده واحد و فریاد الله‌اکبر و فداکاریهای حیرت‌آور و معجزه‌آسا تمام قدترهای داخل و خارج را کنار زده و خود مقدرات کشور را بدست گیرد.

بنابراین شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همه انقلابها جدا است. هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام و تردید نیست که این یک تحفه الهی و هدیه غیبی بوده که از جانب خداوند منان بر این ملت مظلوم غارت‌زده عنایت شده است.

2- اسلام و حکومت اسلامی پدیدۀ الهی است که با بکار بستن آن، سعادت فرزندان خود را در دنیا و آخرت به بالاترین وجه تأمین می‌کند و قدرت آن را دارد که قلم سرخ بر ستمگریها و چپاولگریها و فسادها و تجاوزها بکشد و انسانها را به کمال مطلوب خود برساند.

و مکتبی است که بر خلاف مکتبهای غیرتوحیدی در تمام شئون فردی و اجتماعی و مادی و معنوی و فرهنگی و سیاسی و نظامی و اقتصادی دخالت و نظارت دارد.

و از هیچ نکتۀ ولو بسیار ناچیز که در تربیت انسان و جامعه و پیشرفت مادی و معنوی نقش دارد فروگذار ننموده است و موانع و مشکلات سر راه تکامل را در اجتماع و فرد گوشزد نموده و به رفع آنها کوشیده است اینک که به توفیق و تأیید خداوند، جمهوری اسلامی مطرح است اسلام و احکام مترقی آن است بر ملت عظیم‌الشأن ایران است که در تحقق محتوای آن به جمیع ابعاد و حفظ و حراست آن بکوشند، که حفظ اسلام در رأس تمام واجبات است که انبیاء عظیم از آدم علیه‌السلام تا خاتم‌النبیین صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در راه آن کوشش و فداکاری جانفرسا نموده‌اند و هیچ مانعی آنان را از این فرضیه بزرگ باز نداشته و و همچنین پس از آنان اصحاب متعهد و ائمه اسلام علیهم‌صلوات‌الله با کوششهای توانفرسا، تا حد نثار خون خود در حفظ آن کوشیده‌اند و امروز بر ملت ایران خصوصاً و بر جمیع مسلمانان عموماً واجب است این امانت الهی را که در ایران بطور رسمی اعلام شده و در مدتی کوتاه نتایج عظیمی به‌بار آورده با تمام توان حفظ نموده و در راه ایجاد مقتضیات بقاء آن و رفع موانع و مشکلات آن کوشش نمایند و امید است که پرتو نور آن بر تمام کشورهای اسلامی تابیدن گرفته و تمام دولتها و ملتها با یکدیگر تفاهم در این امر حیاتی نمایند. و دست ابرقدرتهای عالم‌خوار و جنایتکاران تاریخ را تا ابد از سر مظلومان و ستمدیدگان جهان کوتاه نمایند.

اینجانب که نفسهای آخر عمر را می‌کشم به حسب وظیفه، شطری از آنچه در حفظ و بقاء این ودیعه الهی دخالت دارد و شطری از موانع و خطرهایی که آن را تهدید می‌کنند برای نسل حاضر و نسلهای آینده عرض می‌کنم و توفیق و تأیید همگان را از درگاه پروردگار عالمیان خواهانم.

الف - بی‌تردید رمز بقاء انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است و رمز پیروزی را ملت می‌داند و نسلهای اینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن انگیزۀ الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد. اینجانب به همه نسلهای حاضر و آینده وصیت می‌کنم که اگر بخواهید اسلام و حکومت الله برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگران خارج و داخل از کشورمان قطع شود این انگیزه الهی را که خداوند تعالی در قرآن کریم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهید. و در مقابل این انگیزه که رمز پیروزی و بقاء آن است فراموشی هدف و تفرقه و اختلاف است. بی‌جهت نیست که بوقهای تبلیغاتی در سراسر جهان و ولیده‌های بومی آنان تمام توان خود را صرف شایعه‌ها و دروغهای تفرقه‌افکن نموده‌اند و میلیاردها دلار برای آن صرف می‌کنند. بی‌انگیزه نیست سفرهای دائمی مخالفان جمهوری اسلامی به منطقه و مع‌الاسف در بین آنان از سردمداران و حکومتهای بعضی کشورهای اسلامی که جز به منافع شخصی خود فکر نمی‌کنند و چشم و گوش بسته تسلیم امریکا هستند دیده می‌شود و بعضی از روحانی‌نماها نیز به آنان ملحقند امروز و در آتیه نیز آنچه برای ملت ایران و مسلمانان جهان باید مطرح باشد و اهمیت آن را در نظر گیرند خنثی کردن تبلیغات تفرقه‌افکن خانه‌برانداز است. توصیه انیجانب به مسلمین و خصوص ایرانیان بویژه در عصر حاضر آن است که در مقابل این توطئه‌ها عکس‌العمل نشان داده و به انسجام و وحدت خود به هر راه ممکن افزایش دهند و کفار و منافقان را مأیوس نمایند.

ب – از توطئه‌های مهمی که در قرن اخیر خصوصاً در دهه‌های معاصر و بویژه پس از پیروزی انقلاب آشکارا به چشم می‌خورد، تبلیغات دامنه‌دار با ابعاد مختلف برای مأیوس نمودن ملتها و خصوص ملت فداکار ایران از اسلام است. گاهی ناشیانه و با صراحت به اینکه احکام اسلام که هزار و چهارصد سال قبل وضع شده است نمی‌تواند در عصر حاضر کشورها را اداره کند یا آن که اسلام یک دین ارتجاعی است و با هر نوآوری و مظاهر تمدن مخالف است و در عصر حاضر نمی‌شود کشورها از تمدن جهانی و مظاهره آن کناره گیرند و امثال این تبلیغات ابلهانه و گاهی موذیانه و شیطنت‌آمیز به گونه طرفداری از قداست اسلام، که اسلام و دیگر ادیان الهی سروکار دارند با معنویات و تهذیب نفوس و تحذیر از مقامات دنیایی و دعوت به ترک دنیا و اشتغال به عبادات و اذکار و ادعیه که انسان را به خدای تعالی نزدیک و از دنیا دور می‌کند و حکومت و سیاست و سررشته‌داری بر خلاف آن مقصد و مقصود بزرگ و معنوی است چه اینها تمام برای تعمیر دنیا است و آن مخالف مسلک انبیاء عظام است و مع‌الاسف تبلیغ به وجه دوم در بعض از روحانیان و متدینان بی‌خبر از اسلام تأثیر گذاشته که حتی دخالت در حکومت و سیاست را به مثابه یک گناه و فسق می‌دانستند و شاید بعضی بدانند و این فاجعه بزرگی است که اسلام مبتلای به آن بود. گروه اول که باید گفت از حکومت و قانون و سیاست یا اطلاع ندارند و یا غرضمندانه خود را به بی‌اطلاعی می‌زنند زیرا اجراء قوانین بر معیار قسط و عدل و جلوگیری از ستمگری و حکومت جائرانه و بسط عدالت فردی و اجتماعی و منع از فساد و فحشاء و انواع کجرویها و آزادی بر معیار عقل و عدل و استقلال و خودکفایی و جلوگیری از استعمار و استثمار و استعباد و حدود و قصاص و تعیزیرات بر میزان عدل برای جلوگیری از فساد و تباهی یک جامعه و سیاست و راه بردن جامعه به موازین عقل و عدل و انصاف و صدها از این قبیل چیزهایی نیست که با مرور زمان در طول تاریخ بشر و زندگی اجتماعی کهنه



خرید و دانلود مقاله درباره وصیت نامه امام


مقاله درباره نسبت وصیت و ارث در فقه اسلامی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

 نسبت وصیت و ارث در فقه اسلامی

ارث در میان غربیها تابع وصیت و داخل در باب وصیت است، در صورتی که می دانیم ارث در اسلام غیر از وصیت است. وصیت حق مالک است و ارث حکم فرضی الهی خارج از اختیار مورث. در غرب یک شخص می تواند تمام دارایی خود را به شخص دلخواه خود حتی به سگ خود یا گربه عزیز خود به عنوان ارث منتقل کند، اما در اسلام اینچنین آزادی وجود ندارد و ثروت خواه ناخواه به نسبتهای معین میان فرزندان و پدر و مادر و همسر، تقسیم و تجزیه می شود. از قانون ارث تنها یک عده از بستگان آنهم روى حساب معینى بهره مند مى شوند در حالى که شاید عده دیگرى از فامیل، و احیانا بعضى از دوستان و آشنایان نزدیک، نیاز مبرمى به کمکهاى مالى داشته باشند.و نیز در مورد بعضى از وارثان گاه مبلغ ارث پاسخگوى نیاز آنها نیست، جامعیت قوانین اسلام اجازه نمى دهد که این خلاها پر نشود، به همین جهت در کنار قانون ارث قانون وصیت را قرار داده و به مسلمانان اجازه مى دهد نسبت به یک سوم از اموال خود (براى بعد از مرگ) خویش تصمیم بگیرند.

 

از اینها گذشته گاه انسان مایل است کارهاى خیرى انجام دهد اما در زمان حیاتش به خاطر نیازهاى مالى خودش موفق به این امر نیست، منطق عقل ایجاب مى کند که او از اموالى که زحمت تحصیل آن را کشیده براى انجام این کارهاى خیر لا اقل براى بعد از مرگش محروم نماند.مجموع این امور موجب شده است که قانون وصیت در اسلام تشریع گردد و آن را با جمله حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِینَ تاکید فرموده است.خداوند در قرآن می فرماید:«کُتِبَ عَلَیْکُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّةُ لِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِینَ (بقره،180) :بر شما نوشته شده، هنگامى که یکى از شما را مرگ فرا رسد اگر چیز خوبى از خود بجاى گذارده، وصیت براى پدر و مادر و نزدیکان بطور شایسته کند، این حقى است بر پرهیزکاران.در این آیه به جاى کلمه" مال" کلمه" خیر" گفته شده است فرموده اگر" چیز خوبى" از خود به یادگار گذارده وصیت کند.

این تعبیر نشان مى دهد که اسلام ثروت و سرمایه اى را که از طریق مشروع به دست آمده باشد و در مسیر سود و منفعت اجتماع به کار گرفته شود خیر و برکت مى داند و بر افکار نادرست آنها که ذات ثروت را چیز بدى مى دانند خط بطلان مى کشد و از زاهد نمایان منحرفى که روح اسلام را درک نکرده و زهد را با فقر مساوى مى دانند و افکارشان سبب رکود جامعه اسلامى و پیشرفت استثمارگران مى شود بیزار است.ضمنا این تعبیر اشاره لطیفى به مشروع بودن ثروت است، زیرا اموال نامشروعى که انسان از خود به یادگار مى گذارد خیر نیست بلکه شر و نکبت است.

از بعضى از روایات نیز استفاده مى شود که از تعبیر" خیر" چنین به دست مى آید که اموال قابل ملاحظه اى باشد، و الا اموال مختصر احتیاج به وصیت ندارد، همان بهتر که ورثه آن را طبق قانون ارث در میان خود تقسیم کنند، و به تعبیر دیگر مال مختصر چیزى نیست که انسان بخواهد ثلث آن را به عنوان وصیت جدا کنند « تفسیر نور الثقلین جلد 1 صفحه 159».مقید ساختن وصیت در آیه فوق با قید" بالمعروف" اشاره به این است که وصیت باید از هر جهت عقل پسند باشد، زیرا" معروف" به معنى شناخته شده براى عقل و خرد است.

خداوند در سوره نساء آیات 11 تا 12 می فرماید:«یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ فَإِنْ کُنَّ نِساءً فَوْقَ اثْنَتَیْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثا ما تَرَکَ وَ إِنْ کانَتْ واحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَ لِأَبَوَیْهِ لِکُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَکَ إِنْ کانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلَدٌ وَ وَرِثَهُ أَبَواهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِنْ کانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصِی بِها أَوْ دَیْنٍ آباؤُکُمْ وَ أَبْناؤُکُمْ لا تَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَکُمْ نَفْعاً فَرِیضَةً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیماً حَکِیماً (نساء،11) وَ لَکُمْ نِصْفُ ما تَرَکَ أَزْواجُکُمْ إِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ کانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَکُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَکْنَ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصِینَ بِها أَوْ دَیْنٍ وَ لَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَکْتُمْ إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ وَلَدٌ فَإِنْ کانَ لَکُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَکْتُمْ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّةٍ تُوصُونَ بِها أَوْ دَیْنٍ وَ إِنْ کانَ رَجُلٌ یُورَثُ کَلالَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَ لَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِکُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ فَإِنْ کانُوا أَکْثَرَ مِنْ ذلِکَ فَهُمْ شُرَکاءُ فِی الثُّلُثِ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصى بِها أَوْ دَیْنٍ غَیْرَ مُضَارٍّ وَصِیَّةً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَلِیمٌ (نساء،12): خداوند به شما در باره فرزندانتان سفارش میکند که (از میراث) براى پسر به اندازه سهم دو دختر باشد و اگر فرزندان شما (دو دختر و) بیش از دو دختر بوده باشد دو سوم میراث از آن آنها است و اگر یکى بوده باشد نیمى (از میراث) از آن او است، و براى پدر و مادر او (کسى که از دنیا رفته) هر کدام یک ششم میراث است اگر فرزندى داشته باشد و اگر فرزندى نداشته باشد و (تنها) پدر و مادر از او ارث برند براى مادر او یک سوم است و اگر او برادرانى داشته باشد.مادرش یک ششم میبرد (و پنج ششم باقیمانده براى



خرید و دانلود مقاله درباره نسبت وصیت و ارث در فقه اسلامی


دانلود تخقیق در مورد گوشه هایی از وصیت نامه شهید چمران 2ص (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

گوشه هایی از وصیت نامه شهید چمران:

"... به خاطر عشق است که فداکاری می کنم. به خاطر عشق است که به دنیا با بی اعتنائی می نگرم و ابعاد دیگری را می یابم. به خاطر عشق است که دنیا را زیبا می بینم و زیبائی را می پرستم. به خاطر عشق است که خدا را حس می کنم، او را می پرستم و حیات و هستی خود را تقدیمش می کنم.

عشق هدف حیات و محرک زندگی من است. زیباتر از عشق چیزی ندیده ام و بالاتر از عشق چیزی نخواسته ام.

عشق است که روح مرا به تموج وا می دارد، قلب مرا به جوش می آورد، استعدادهای نهفته مرا ظاهر می کند، مرا از خودخواهی و خودبینی می رهاند، دنیای دیگری حس می کنم، در عالم وجود محو می شوم، احساسی لطیف و قلبی حساس و دیده ای زیبابین پیدا می کنم. لرزش یک برگ، نور یک ستاره دور، موریانه کوچک، نسیم ملایم سحر، موج دریا، غروب آفتاب، احساس و روح مرا می ربایند و از این عالم به دنیای دیگری می برند … اینها همه و همه از تجلیات عشق است.

برای مرگ آماده شده ام و این امری است طبیعی، که مدتهاست با آن آشنام. ولی برای اولین بار وصیت می کنم. خوشحالم که در چنین راهی به شهادت می رسم. خوشحالم که از عالم و ما فیها بریده ام. همه چیز را ترک گفته ام. علائق را زیر پا گذاشته ام. قید و بندها را پاره کرده ام. دنیا و ما فیها را سه طلاقه گفته ام و با آغوش باز به استقبال شهادت می روم ..."

زندگى حماسه‏ آفرین و پرفراز و نشیب دکتر مصطفى چمران از مقاطعى بسیار گوناگون و حساس شکل گرفته است، شرایط خاص هر مقطع کاملاً قابل دقت است، زمانى در دوران مبارزات ملى‏ شدن صنعت نفت و پس از آن در دوران اختناق بعد از کودتاى 38 مرداد، سالیانى چند در آمریکا، سپس در مصر و بعد از آن دوران حماسه ‏ساز لبنان، در کنار مرزهاى اسرائیل و پس از پیروزى انقلاب اسلامى ایران در وطن و میهن اسلامى خود در مسئولیت‏ها و مأموریت‏هاى مختلف، عمر پرجوش و تحرک و انسان ‏ساز خود را سپرى ساخت. این مقاطع با هم بسیار متفاوتند، ولى آن چه که همه این ادوار را به هم ارتباط مى‏بخشد، خط فکرى او، اعتقاد خالصانه و شیدایى او براى تکامل روح انسانى و اوج ‏گرفتن از این دنیاى خاکى و وصول به معشوق و لقاى حق بوده است. او لحظه‏ اى آرام نداشته است، خود را وقف خدمت به خلق و جهاد در راه خدا نموده و از هیچ کس و هیچ چیز جز خداى تعالى انتظار و ترس و باکى نداشت. سراپا عشق بود، محبت بود، شور بود، تلاش خالصانه بود، مبارزه بود، خودسازى بود، انسان‏ سازى بود، سازمان‏دهى بود، درد و غم و رنج بود، تنهایى و پرواز بود، فریاد بود و بالأخره شهادت بود.



خرید و دانلود دانلود تخقیق در مورد گوشه هایی از وصیت نامه شهید چمران 2ص (با فرمت word)


دانلود تخقیق در مورد فرازی از وصیت نامه دکتر علی شریعتی (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

فرازی از وصیت نامه دکتر علی شریعتی

 فرزندم! تو می‌توانی هر گونه «بودن» را که بخواهی باشی، انتخاب کنی.

 اما آزادی انتخاب تو در چارچوب حدود انسان بودن محصور است.

با هر انتخابی باید انسان بودن نیز همراه باشد

و گرنه دیگر از آزادی و انتخاب سخن گفتن بی معنی است،

که این کلمات ویژه خداست و انسان و دیگر هیچکس، هیچ چیز.

انسان یعنی چه؟ انسان موجودی است که آگاهی دارد

و همیشه جویای مطلق است؛ جویای مطلق. این خیلی معنی دارد.

رفاه، خوشبختی، موفقیت‌های روزمره زندگی و خیلی چیز‌های دیگر به آن صدمه می‌زند.

تو هر چه می‌خواهی باشی باش اما … آدم باش.

اگر پیاده هم شده‌است سفر کن. در ماندن، می‌پوسی.

 هجرت کلمه بزرگی در تاریخ «شدن» انسان‌ها و تمدن‌ها است.

اروپا را ببین. اما وقتی ایران را دیده باشی، وگرنه کور رفته‌ای، کر باز گشته‌ای.

 افریقا مصراع دوم بیتی است که مصراع اولش اروپا است.

در اروپا مثل غالب شرقی‌ها بین رستوران و خانه و کتابخانه محبوس ممان.

این مثلث بدی است. این زندان سه گوش همه فرنگ رفته‌های ماست.

از آن اکثریتی که وقتی از این زندان روزنه‌ای به بیرون می‌گشایند و پا به درون اروپا می‌گذارند،

سر از فاضلاب شهر بیرون می‌آورند حرفی نمی‌زنم که حیف از حرف زدن است.

 این‌ها غالبا پیرزنان و پیر مردان خارجی دوش و دختران خارجی گز فرنگی را

با متن راستین اروپا عوضی گرفته‌اند.

چقدر آدم‌هایی را دیده‌ام که بیست سال در فرانسه زندگی کرده‌اند و با یک فرانسوی آشنا نشده‌اند.

 فلان آمریکایی که به تهران می‌آید و از طرف مموش‌های شمال شهر و خانواده‌های قرتی ِ لوس ِاشرافی ِکثیفِ عنتر ِفرنگی احاطه می‌شود، تا چه حد جو خانواده ایرانی و روح جاده [ساده؟] شرقی و هزاران پیوند نامرئی و ظریف انسانی خاص قوم را لمس کرده‌است؟

اگر به اروپا رفتی

 اولین کارت این باشد که در خانواده‌ای اتاق بگیری که به خارجی‌ها اتاق اجاره نمی‌دهند.

در محله‌ای که خارجی‌ها سکونت ندارند.

از این حاشیه مصنوعی ِبیمغز ِآلوده دور باش.

با همه چیز درآمیز و با هیچ چیز آمیخته مشو. در انزوا پاک ماندن نه سخت است و نه با ارزش.

« کن مع الناس و لا تکن مع الناس» واقعا سخن پیغمبرانه‌است.

واقعیت، خوبی، و زیبایی؛ در این دنیا جز این سه، هیچ چیز دیگر به جستجو نمی‌ارزد.

 نخستین، با اندیشیدن، علم. دومین، با اخلاق، مذهب. و سومین، با هنر، عشق.

(عشق) می‌تواند تو را از این هر سه محروم کند.

به این هر سه، دنیای بزرگ پنجره‌ای بگشاید و شاید هم دری …

و من نخستینش را تجربه کرده‌ام و این است که آن را”دوست داشتن” نام کرده‌ام.

که هم، همچون علم و بهتر از علم آگاهی می‌بخشد

و هم همچون اخلاق، روح را به خوب بودن می‌کشاند و خوب شدن.

 و هم زیبایی و زیبایی‌ها (که کشف می‌کند،که می‌آفریند)

 چقدر در این دنیا بهشت‌ها و بهشتی‌ها نهفته‌است. اما نگاه‌ها و دل‌ها همه دوزخی است.

 همه برزخی است که نمی‌بیند و نمی‌شناسد. کورند و کرند.

چه آوازهای ملکوتی که در سکوت عظیم این زمین هست و نمی‌شنوند.

 همه جیغ و داد و غرغر و نق نق و قیل و قال و وراجی و چرت و پرت و بافندگی و محاوره.

وای، که چقدر این دنیای خالی و نفرت بار برای فهمیدن و حس کردن سرمایه دار است! لبریز است!

 چقدر مایه‌های خدایی که در این سرزمین ابلیس نهفته‌است!

زندگی کردن وقتی معنی می‌یابد که فن استخراج این معادن ناپیدا را بیاموزی …

تنها نعمتی که برای تو در مسیر این راهی که عمر نام دارد آرزو می‌کنم،

 تصادف با یکی دو روح فوق‌العاده‌است،

با یکی دو دل بزرگ،

 با یکی دو فهم عظیم و خوب و زیبا است.

 چرا نمی‌گویم بیشتر؟

 بیشتر نیست. «یکی» بیشترین عدد ممکن است.

در پایان این حرف‌ها بر خلاف همیشه احساس لذت و رضایت می‌کنم که عمرم به خوبی گذشت. هیچوقت ستم نکردم. هیچوقت خیانت نکردم

و اگر هم به خاطر این بود که امکانش نبود، باز خود سعادتی است.



خرید و دانلود دانلود تخقیق در مورد فرازی از وصیت نامه دکتر علی شریعتی (با فرمت word)


وصیت نامه شهید رشید اسماعیلی 14 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

وصیت نامه شهید رشید الماسی

بسم الله الرحمن الرحیم

( والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصو بالصبر )

قسم به عصر که زیانکاری و خسران است مگر کسانیکه ایمان آوردند و عمل صالح و شایسته انجام دادند و توصیه به صبر و شکیبایی کردند .

داشتم به این موضوض می اندیشیدم که ایمان آوردن به خدا و عمل صالح و شایسته انجام دا دن برای رسیدن به کمال و رستگاری کافی است که سوره والعصر به این موضوع صریحاً جواب می دهد که ای انسان به هوش باش که فقط کسانی در این دنیا زیانکار نیستند که ایمان بیاورند و آنرا به مرحله عمل در بیاورند ( عمل صالح ) و حق را سفارش کنند و صبور باشند و دیگران را نیز به صبر و شکیبایی در راه حق و راه ا... وصیت کنند آری راه ا... راهی که هر کس رهرو آن نیست پر از گذشت و ایثار ولی با نشاط و خوش هدف که آخر راه نزدیکی به خداست ( تقرب ) رسیدن به نقطه کمال عشق ( عاشقان دانند ) پیامبران خدا یکی پس از دیگری پیام نوید بخش الهی آوردند و راه خدا را نشان دادند و عده ای پذیرفتند و بر آن راه رفتند و عاشقانه به معشوق رسیدند و عده ای نیمه راه برگشتند به جاه و مال دنیا چشم دوختند ( و هوی و هوس که علی علیه السلام هوی را اسبی سرکش نامیده است که اگر افسارش را از دست دهی چنان گمراهت می کند و بر زمینت می زند که نابود شوی .

بله عده ای نیمه راه برگشتند و نتوانستند از وابستگی های مادی ببرند و به معنویت خدایی و با آن فرهنگی که پیامبران تکمیل کننده آنان حضرت محمد (ص) است آوردند وابسته شوند و وابستگی و علایق به امور دنیوی در حدی که تو را از راه خدا و کوشش در مسیر آن بازدارد عاقبتش زیانکاری و خسران است پس دیدم و خواندم و میبینم که در این دنیای پر از فریب چگونه بالانشین ها را و کسانی را که باید حافظ خون شهدا و بوجود آورندگان انقلاب باشند بر سر قدرت یقه پاره می کنند و چقدر دم از من و من می زنند . نمی دانم کدام من ( منظور شهید بزرگوار : بنی صدر می باشد ) امام بزرگوارمان که ادامه دهنده راه ادامه دهندگان رسالت حضرت محمد (ص) است و پیش برنده در مسبر ا... است و چیزی جز سعادت دنیوی و اخروی است اسلام در زمین است و تنها مردی است که در همه ابعاد بعد از انبیاء و ائمه اطهار در بعد تقوی – ایمان – صبر - خود نگهداری و علم – حافظاً الدینه – مطیع الامر مولا – قاطعیت و مردم دوستی و یکتاپرستی و کلاً تجلی یک انسان ساخته شده بر سنت مکتب اسلام و الگوی زمان اسلام که اسلام خود همه جانبه است ایدئولوژی – سیاسی و نظامی است درد قرآن ناطق زمان ماست تا کنون صحبتی نکرده اند که من چه کرده ام با وضعی که می دانم ایشان در اسلام و انقلاب اسلامی ایران روح حیات دوباره دمیده و هر وقت فرمایشی کنند اول توکل به خدا و اراده او را حاکم به تمام امورات می دانند ولی شما ای سیاستمداران که اگر رونقی دارید از همنشینی و با تأیید رهبر است چه خبر شده است که اسلام و امت مسلمانان را به یکباره فراموش می کنید و به خود مشغول می شوید در حالیکه برادران شما که رو در روی دشمن و نزدیکترین فاصله پلیکان حمله اجانب بطور نظامی می ایستند باید از رادیو و غیر سروصدای من و شما رو بشنوند چه می خواهید جواب خدا را بدهید که کسانی که بنای این مشاجرات را می گذارید و ای کسانی که اگر راه را بر تو نشان دهند علمتان را جلو می کشید به خود آیید تا شما را به خود نیاورده اند بلکه رهبر امت بیدار است و موشکاف ولی احساساتی نیست به موقع جلوی انحرافات را می گیرد و الان ار لحاظ جسمانی مریض است کمتر سر و صدا کنید و به این راهنمای پیرو خداوند ضربه وارد نیاورید و اینک پس از چندین مرتبه رودرروی با مرگ در صحنه های جنگ لازم دیدم که اولاً بگویم مرگ هیچ ترسی ندارد و به گفته قرآن مرگ در راه حق خصوصاً آغاز زندگی جاوید است . نوشتم مطالبی را از درون دل برخاسته که اگر سعادتی نصیب ما شد و کاسه عمر سرآمد و لیاقت نزدیکی به خداوند را داشتیم و این تحول صورت پذیرفت یک توصیه ای کرده باشیم و به دور از کینه و نفاق حقی را تذکر داده باشیم و بر مشکلات انجام حق نیز دعوت به صبر و شکیبایی کرده باشیم ولی سخنی با پدر ومادر که عزیزان من از امام حسین (ع) ادامه دهنده راه خدا و وصیت کننده به حق و وصیت کننده به صبر در تئوری و عملی آموخته ایم که زندگی عبارت است از عقیده و جهاد و کوشش در راه آن عقیده ( اسلام ) پس مسئله برای شما باید حل شده باشد و سعی کنید که عقلتان بر احساستان غلبه کند و بیخودی به خود زحمت ندهید که اجر شما نیز با خداست و صبر و شکیبایی پیشه کنید ( الصبر من الایمان بمنزله الرأس الجسم ) صبر در ایمان مانند سر در تن است – پس ایمان خود را حفظ کنید و به وسیله صبرتان و اما دوستان و همرزمان راه حق بپیمایید و در این راه بر مشکلات صبر و پایداری کنید که خداوند صابران را دوست دارد و بدانید که حق پیروز است و فتح اسلام نیز در جهاد است به امید اینکه انقلاب و فرزند برومند ائمه امام خمینی رزمنده و ایثارگر تاریخ معاصر گسترده و گسترده تر و جهانگیر گردد که وعده خدا حق است و نصر و من الله و فتح القریب و بشر المؤمنین.

( یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فلا خلی فی عبادی و ادخلنی جنتی )



خرید و دانلود  وصیت نامه شهید رشید اسماعیلی 14 ص