لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
خلاقیت و نوآوری
دانشمندان تعاریف متعددی در مورد خلاقیت بیان کرده اند اما به طور کلی خلاقیت عبارتست از بکارگیری تواناییهای ذهنی, برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید .
از تعاریف مختلف چنین استنباط می شود که بروز خلاقیت در هر فعالیتی قابل انتظار است .و محدود به هیچ نوع خاصی ازفعالیتها نمی شود. در هر حال آنچه را ایجاد فکر یا چیز جدید و کلاً در فراگرد خلاقیت اهمیت دارد تفکر است.
اهمیت خلاقیت:
تداوم حیات سازمانها به قدرت بازسازی آنها بستگی دارد این بازسازی از طریق هماهنگ کردن اهداف با وضعیت روز و اصلاح و بهبود در روشهای تحقیق این اهداف انجام می شود. سازمان در مسیر تطبیق خود با تغییرات ناگزیر از تقویت فراگردهای خلاقیت است .زیرا به مرور زمان سازمان غیر خلاق از دور خارج شده یا مجبور به اصلاح سیستم می گردد در واقع تغییرات محیطی ضرورت ایجاد تغییر در سازمان را باعث می شود این تغییر ممکن است در کیفیت محصولات و خدمات, فن آوری, ساختار, فراگرد, سهم بازار, روابط کارگری یا قسمت دیگری رخ دهد. امروزه سازمانها مجبورند یا خود را برای ایجاد چنین تغییراتی آماده سازند یا خطر مواجهه با بحران های احتمالی را بپذیرند.
ارتباط خلاقیت و برنامه ریزی:
در برنامه ریزی های موفق گاهی از صدها فکر و نظر کاربردی استفاده میشود موقعیت نهایی سازمان و گاهی بقای آن به میزان توانایی برنامه ریزان در ایجاد نوآوری و به کار گیری فکرهای جدید بستگی دارد.
موانع خلاقیت:
همه انسانها از استعداد نوآوری و خلاقیت برخوردارند در راه بروز خلاقیت موانع متعددی وجود دارد بطور مثال :
1-فقدان اعتماد به نفس
2-ترس از انتقاد و شکست
3-تمایل به همرنگی با جماعت
4-فقدان تمرکز ذهنی.
افزایش توان خلاقیت در گرو رفع این موانع است. اسلام برای ترک عادتهای ناپسند که به عنوان گناه شناخته شده اند و عواقب آن در ابتدا شخصیت فرد را مورد حمله قرار می دهد.روشهای موثری را به کار می گیرد بطور مثال از مهمترین برنامه های تربیتی اسلام می توان از نماز و روزه یاد کرد که زمینه فوق العاده مناسبی را برای ترک عادات ناپسند نظیر اعتیاد و دروغ گویی و…… مهیا میسازد.
نوآوری در سازمان های یاد گیرنده:
اگر سازمانها و مدیران بخواهند به حیات خود ادامه بدهند و کامیاب شوند باید نوآور باشند و به طور مستمر خود را با وضعیت جدید تطبیق دهند و اگر ایجاد فکرهای جدید و تبدیل آن فکرها به عمل و کاربردهای سودمند را نوآوری میگویند و به دو صورت انجام می گیرد.
1-نوآوری در فراگرد که موجب بهینه شدن انجام کار می گردد.
2-نوآوری محصول.
مدیران باید مراقب باشند تا فکرهای خوب واقعاً در فراگردهای کاری جدید یا اصلاح شده به اجرا در آیند آنها باید از اقتصادی بودن طرح های مذکور در زمینه تولید محصولات و ارائه خدمات جدید اطمینان حاصل کنند.
فراگرد نوآوری محصول:
خلاقیت و نوآوری برای سازمانهای امروزی امری اجتناب ناپذیر است بنابراین سازمانها باید تلاش کنند تا زمینه مساعدی برای طی فراگرد خلاقیت در محصول به وجود آورند بطور مثال:
1-ایجاد فکر جدید
2-آزمایشهای اولیه
3-تعیین امکان پذیری
4-کاربرد نهایی.
یکی از ویژگیهای عمده فراگرد نوآوری در سازمان این است که همواره باید بر مبنای نیازهای سازمان و بازار آن انجام پذیرد. موفقیت سازمان در گروه اجرای اثربخش آن فکرها برای بهبود عملکرد سازمانی است.
ویژگیهای سازمانها نوآور:
در سازمانها نوآور ساختار, استراتژی, فرهنگ و صاحبان قدرت در سازمان از نوآوری حمایت می کنند و بر تقویت روحیه کار آفرینی تاکید دارند. سازمانهای بزرگ تلاش می کنند تا انعطاف ساختار خود را افزایش دهند و از قابلیت نظیر سازمانهای کوچک بهرهمند شوند و با اعطای استقلال به واحدهای تحقیق و توسعه آنها را به صورت تیم و گروه های وظیفه مستقل و خودگردان در آورند در این سازمانها به انواع افراد و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
نوآوری دانش در مدیریت
مقدمه
اصطلاح مدیریت دانش طی دهه گذشته توجه و اقبال بسیاری در عرصه کسب و کار یافته است. علت این اقبال و توجه آن است که بسیاری از مدیران سازمانهای مختلف، مدیریت دانش را به عنوان فرایندی قلمداد می کنند که سازمانها را قادر می سازد از داراییهای دانش برای ایجاد ارزش در سازمانها استفاده کنند. برای مثال، کاربرد اینترنت از زمان اجرای پروژه ARPA-NET در ایالات متحده آمریکا روز به روز افزایش یافته و امروزه اینترنت به عنوان یک ابزار کلیدی برای مدیریت دانش به شمار رفته و رشته مدیریت دانش به یک سوژه داغ و بحث برانگیز تبدیل شده است. از این رو، بسیاری از مدیران آن را به عنوان منبع مزیت رقابتی آینده تلقی کرده و آن را درحوزه های مختلف نظیر تحقیق و توسعه، داروسازی، بازاریابی و مهندسی نرم افزار به کار می گیرند. علاوه براین، مدیریت نوآوری نیز که با مسائل و موضوعاتی نظیر مدیریت کارآمد فرایند نوآوری سر و کار دارد توجه و اقبال بسیاری را به خود جلب کرده است. از آنجا که نوآوری به عنوان یکی از عناصر مهم و کلیدی کسب و کار محسوب می شود، امروزه مدیریت دانش به عنوان یکی از وظایف و کارکردهای اصلی سازمان محسوب می شود. علی رغم مطالبی که بیان شد تحقیقاتی که در زمینه دستیابی ، مدیریت و کاربرد داراییهای دانش در نوآوری انجام گرفته است هنوز کافی نبوده است. امروزه، مدیریت دانش و مدیریت نوآوری دو حوزه مدیریتی متمایزی هستند که به نظر می رسد دارای تاثیرات و نتایج مجزایی هستند. با وجود این، یکی از دغدغه های عمده و اصلی مدیران ارشد سازمانها این است که از طریق کاربرد موثر داراییهای دانش به ایجاد، تحکیم و توسعه نوآوری بپردازند. ترکیب مدیریت دانش و نوآوری
افزایش رقابت بین بنگاهها در مقیاس جهانی باعث شده است که تفکیک یا عدم تفکیک حوزه های مدیریت دانش یا مدیریت نوآوری موضوع چندان استراتژیک و مهمی به شمار نیاید. در عوض، موضوع استراتژیک و مهم کاربرد مدیریت دانش در فرایندهای مدیریت نوآوری است که موجب می شود سازمانها عملکرد خود را ارتقا ببخشند. در گذشته سازمانها با تکیه بر نوآوری جدید برای ارتقای عملکرد سازمان از خـــــود می پرسیدند: نوآوری چگونه میتواند عملکرد سازمانی را ارتقا ببخشد، در حالی که امروزه با تکیه بر نوآوری دانش به عنوان منبع بالقوه مزیت رقابتی از خود می پرسند: چگونه توسل به نوآوری دانش، ما را قادر می سازد که در دنیای پر تلاطم کسب و کار به مزیت رقابتی بلندمدت نائل شویم؟
اهمیت دانش
گذار به انقلاب دانش: در اقتصاد نوین، دانش منبع اصلی توسعه اقتصادی و صنعتی است و سایر عوامل سنتی تولید مانند زمین، نیروی کار و سرمایه در مرتبه بعدی اهمیت قرار دارند(DRUCKER, 1994). عوامل سنتی تولید از نظر مقیاس و دامنه با محدودیت روبرو بوده و افزایش نهایی آنها به بازده نزولی سرمایه گذاری منجر می شود. در مقابل، قانون اقتصادی دیگری بر بازده دانش حکمفرماست: سرمایه گذاری بیشتر در دانش یا اطلاعات به بازدهی بالاتری ختم خواهد شد. نگرش سنتی به نوآوری از تاکید بر داراییهای فیزیکی و ملموس به فرایندهای جذب، همانند سازی و تسهیم دانش برای ایجاد نوآوری در دانش مبدل شده است. در چنین شرایطی دانش به عامل کلیدی ارتقای عملکرد سازمانی تبدیل شده است. هر چند صاحبنظران رشته نوآوری اهمیت دانش را به رسمیت میشناسند، اما ابهام موجود بین ارزش دانش و اطلاعات سازمانها را ناچار ساخته است که میلیاردها دلار در فناوری اطلاعات سرمایه گذاری کنند(STRASSMAN,1997). این ناهماهنگی بین مخارج فناوری اطلاعات و عملکرد سازمانی را می توان به گذار از عصر اطلاعات و ورود به عصر دانش نسبت داد(MALHOTRA,2000,1997). در حقیقت توجه روزافزون به نوآوری دانش به عنوان اهرم استراتژیک عملکرد سازمانی موضوع تازه ای نیست. سازمانهایی در اقتصاد مبتنی بر دانش موفق عمل می کنند که بتوانند در فرصتهای حاصل از داراییهای دانش سرمایهگذاری کنند. این سازمانها فاتحان صنعت خواهند بود. سازمانهایی که از عهده این مهم برنیایند بازندگان صنعت تلقی خواهند شد. برای این کار سازمانها مجبورند انواع داراییهای دانش را شناسایی و نحوه اجرای موثر مدیریت دانش را بیاموزند.
مهارت مدیریت دانش
دانش از طریق اثرگذاری در محصولات، فرایندها و افراد موجب ایجاد ارزش برای سازمانها می شود، در حالی که مدیریت دانش اطلاعات، داده ها و داراییهای فکری را به ارزشهای دیرپا و ماندگار تبدیل می کند(DELL, 1996). به دلیل نیاز سازمانها به نوآوری، توجه به مدیریت دانش با توجه به مدیریت نوآوری همراه و همگام بوده است. تاکنون دستاوردهای مدیریت دانش مهم و چشمگیر بوده است. یکی از دستاوردهای مدیریت دانش در زمینه محصول تولید خودرو هوشمند است که سیستم مدیریت موتور آن قادر است عملکرد قطعات و اجزای مهم موتور را کنترل کرده و از نیاز به سرویس و به دنبال آن افزایش عملکرد موتور آگاهی داشته باشد. دستاورد دیگر دانش در زمینه فرآیند بهره مندی از بهترین مهارتها است، مانند کارخانه های تولید کننده نیمه هادیهای دارای فناوری بالا است که موجب شده است صرفه جوییهای هنگفتی در زمینه سرمایه گذاری در داراییهای سرمایه ای انجام گیرد. در زمینه افراد، دانش تخصصی افراد مجرب در معاملات تجاری( مذاکرات چند میلیارد دلاری ) قادر است موفقیت یا عدم موفقیت در کسب و کارهای مبتنی بر دانش را تعیین کند. از تاثیرات مهم مدیریت دانش بر عملکرد سازمانی گسترش ابزارهای مدیریت دانش مانند یادگیری الکترونیک، گذرگاههای اینترنتی(WEB PORTAL)، چت یا گفتگوی الکترونیک، و ابزارهای جستجو و گردآوری داده ها و غیره است. علی رغم وجود مزیتهای مدیریت دانش در زمینه صرفه جوییهای مالی، سرمایه گذاری در زمینه مدیریت دانش با ریسک ها و مخاطراتی همراه است، زیرا مشکلات و مسائل مربوط به استقرار آن موجب می شود که به مزایای مورد انتظار منجر نشود. همانگونه که در بالا بدان اشاره شد، دستاوردهای مدیریت دانش در حیطه کسب و کار عبارت است: محصول مانند حق اختراع یا اعطای امتیاز فناوری( سرمایه فکری )، فرآیند مانند رویه های مالی یا روشهای تولید( سرمایه ساختاری) افراد مانند نیروی متخصص( سرمایه انسانی)تکامل نوآوری دانش
سازمانهای امروزی بی وقفه تلاش می کنند تا خود را از رقبایشان متمایز کنند. کسب توانایی لازم برای ایجاد تمایز، کاربرد هوشمندانه داراییهای دانش برای مقاصد نوآوری است. بنابراین، بسیاری از سازمانها در صددند بر مبنای فرایندهای خاص تولید، مهارتهای خاص و کمیاب، خلاقیت و اقدامات مدیریتی نظیر مدیریت زنجیره عرضه و مدیریت روابط مشتری، تکنیک های جدید را بیازمایند(GOLD ET AL,2001) امروزه سازمانها سخت تلاش می کنند که به عنوان پیشگامان مهارتهای مدیریت دانش شناخته شده و از این طریق مزد تلاش و کوشش خود را بگیرند. این مهم از طریق کاربرد دانش برای مقاصد نوآوری امکانپذیر است.
داراییهای دانش چیست؟
همه انواع اطلاعات را نمی توان به عنوان دارایی دانش در نظر گرفت. این سازمانها هستند که قادرند با توجه به محیط و اهداف کسب و کار مشخص سازند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 39
خلاقیت و نوآوری تعریف مفاهیم و مدیریت آن
چکیده
این مقاله به تشریح مفاهیم و مبانی خلاقیت و نوآوری میپردازد. تعاریف مختلفی از خلاقیت ارائه میشوند و از دیدگاه روانشناسی و سازمانی مورد بررسی قرار می گیرند. سپس موضوع نوآوری و ارتباط آن با خلاقیت شرح داده میشود. ارتباط خلاقیت و نوآوری، تأثیر ساختار بر نوآوری، تأثیر فرهنگ سازمانی بر نوآوری، تأثیر متغیرهای منابع انسانی بر نوآوری از دیگر مباحث این بخش هستند. ویژگیهای افراد خلاق، فرصتهای خلاقیت، نقش و اهمیت خلاقیت و نوآوری از جنبه فردی و سازمانی، ویژگیهای سازمانهای خلاق، مدیریت خلاقیت، تکنیکهای توسعه خلاقیت گروهی شامل طوفان فکری، شش کلاه تفکر، گردش تخیلی، تفکر موازی و ارتباط اجباری از دیگر مطالب این مقاله هستند.
منبع : روزنامه همشهری، پنجشنبه 2 تیر 1384، سال سیزدهم، شماره 3730، صفحه 10
کلیدواژه : خلاقیت ؛ نوآوری ؛ مدیریت خلاقیت ؛ سازمان های خلاق ؛ افراد خلاق ؛ تکنیک های خلاقیت ؛ طوفان فکری ؛ شش کلاه تفکر ؛ تفکر موازی ؛ گردش تخیلی ؛ ارتباط اجباری
1- مقدمه
با پیشرفت روز افزون دانش و تکنولوژی و جریان گسترده اطلاعات، امروزه جامعه ما نیازمند آموزش مهارتهایی است که با کمک آن بتواند همگام با توسعه علم و فناوری به پیش برود. هدف باید پرورش انسانهایی باشد که بتوانند با مغزی خلاق با مشکلات روبرو شده و به حل آنها بپردازند. به گونهای که انسانها بتوانند به خوبی با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و با بهره گیری از دانش جمعی و تولید افکار نو مشکلات را از میان بردارند. امروزه مردم ما نیازمند آموزش خلاقیت هستند که با خلق افکار نو به سوی یک جامعه سعادتمند قدم بردارند. رشد فزاینده اطلاعات، سبب شده است که هر انسانی از تجربه و علم و دانشی برخوردار باشد که دیگری فرصت کسب آنها را نداشته باشد، لذا به جریان انداختن اطلاعات حاوی علم و دانش و تجربه در بین انسانها یکی از رموز موفقیت در دنیای امروز است. هیچ کس قادر نیست به میزان اطلاعات واقعی هر کس که در گوشه ذهن او نهفته است پی ببرد. این اطلاعات زمانی به حرکت در میآید که انگیزهای قوی سبب رها شدن آن به بیرون ذهن میشود. در این مرحله انسانها به سرنوشت یکدیگر حساسند و در جهت رشد یکدیگر میکوشند و در نهایت سبب میشود جریانی از علم و دانش و تجربیات میان آنها جاری شود که همین امر زمینهساز نوآوری و خلاقیت خواهد بود.
یکی از عوامل مؤثر در بروز خلاقیت در یک جامعه، زمینهسازی و بسترسازی در بین انسانها جهت ایجاد فرهنگی است که در آن همگان در تلاش برای رشد دادن دیگری هستند و با تأثیر بر روی یکدیگر به پیشرفت جامعه کمک میکنند.
یکی از شرایط لازم برای پدیدار شدن افکار نو، وجود آرامش برای مغز است. به همین خاطر لازم است انسانها بکوشند در جامعه شرایطی پدید آید که در بستر آن مغز بیندیشد و تکامل یابد و سبب ساز افکار نو شده و شرایط برای سازندگی در جامعه مهیا شود. با افزایش سپردهگذاریهای اخلاقی میتوان شرایط را برای شکل گیری یک محیط آرامبخش در جامعه فراهم کرد. کاهش سپردهگذاریهای اخلاقی در جامعه سبب میشود که زمینه برای گسسته شدن روابط اجتماعی گسترش یابد و با سست شدن پیوندهای اجتماعی، شرایط لازم برای بروز خلاقیت در جامعه سخت تر میشود. زیرا فرصتی برای تفکر کردن وجود نخواهد داشت.
2- تعریف خلاقیت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
خلاقیت و نوآوری
کلیدواژه : خلاقیت؛ نوآوری؛ هوش؛ خصوصیات افراد خلاق
1- مقدمه
آرامش زندگی در گرو برآوردن نیازهاست. نیازها به طور کلی به 5 گروه تقسیم میشوند:
نیازهای فیزیولوژیکی
نیاز به امنیت
نیازهای اجتماعی
نیاز به احترام
نیاز به خودیابی
که بترتیب نیازهای اولی نیازهای رده پایین و نیازهای آخری نیازهای رده بالا به حساب آمده و نیاز به خودیابی حد بالای نیازهاست.
برآورده شدن مناسب نیازها شرط لازم برای بوجود آمدن آمال و آرزوهاست. به عنوان مثال یک فرد گرسنه و آواره هرگز به فکر پرواز بر فراز کوهها نخواهد افتاد. بسیاری نیز معتقدند که خلاقیت در نیاز متولد میشود همانگونه که بسیاری از اختراعات بزرگ نه محصول تعریف مشکلی خاص بلکه برای برآورن نیازی خاص به وجود آمدهاند.
2- اصول اولیه خلاقیت
به طور کلی خلاقیت فرایندی است که طی زمان ادامه داشته و ابتکار، انطباقپذیری و تحقق از خصوصیات بارز آن به شمار میآیند و میتواند جوابگویی برای مشکلات باشد. برخی از محققان اصولی برای مشخص شدن مرزهای خلاقیت تعریف نمودهاند: اول اینکه خلاقیت متضمن پاسخ یا مفهومی نو باشد یا آنکه احتمال وقوع آن بسیار کم باشد. اما باید توجه داشت که نو بودن و اصالت با آنکه شرط لازم خلاقیت است اما کافی نیست. زمانی یک پاسخ را میتوان بخشی از یک فرایند خلاقیت به شمار آورد که تا اندازهای با واقعیت مطابقت داشته یا اصولاً واقعی باشد. دوم خلاقیت باید گرهای را بگشاید یا با وضعیتی تناسب داشته و یا مقصود معینی را برآورد. سوم، خلاقیت واقعی مشروط به دوام آن بینش ابتکاری، ارزیابی و تفسیر و رشد آن باشد. در جملهای کوتاه میتوان اینگونه بیان کرد «خیلیها ایدههای خوب دارند اما عده کمی آنها را عملی میکنند». همچنین یکی از عواملی که معمولاً با خلاقیت مربوط میدانند موضوع هوش است.
3- وجوه هوش
یک مبنای طبقهبندی، نوع فرایند و یا نحوه عملکرد خاصی است که انجام میگیرد. این نوع طبقهبندی شامل 5 گروه اصلی از توانشهای هوشی میباشد که عبارتند از عوامل
شناخت
حافظه
تفکر همگرا
تفکر واگرا و
ارزشیابی.
شناخت، کشف و یا کشف دوباره و بازشناسی است. حافظه عبارت از حفظ آن چیزی است که درک شده است. در تفکر واگرا ما در جهات متفاوت تفکر میکنیم، گاهی به تفحص میپردازیم و گاهی در جستجوی تنوع هستیم در حالی که در تفکر همگرا اطلاعات به یک جواب درست و یا به بهترین جواب شناخته شده و قراردادی منتج میگردد. واضح است که یکی از توانشهای تفکر واگرا گوناگونی پاسخهایی است که تولید میشود. این نوع تولید تماماً زاده اطلاعات ارایه شده نیست. در اینجاست که مبحث انعطافپذیری در تفکر پیش میآید که از مباحث اصلی خلاقیت به شمار میآید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
خلاقیت و نوآوری
دانشمندان تعاریف متعددی در مورد خلاقیت بیان کرده اند اما به طور کلی خلاقیت عبارتست از بکارگیری تواناییهای ذهنی, برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید .
از تعاریف مختلف چنین استنباط می شود که بروز خلاقیت در هر فعالیتی قابل انتظار است .و محدود به هیچ نوع خاصی ازفعالیتها نمی شود. در هر حال آنچه را ایجاد فکر یا چیز جدید و کلاً در فراگرد خلاقیت اهمیت دارد تفکر است.
اهمیت خلاقیت:
تداوم حیات سازمانها به قدرت بازسازی آنها بستگی دارد این بازسازی از طریق هماهنگ کردن اهداف با وضعیت روز و اصلاح و بهبود در روشهای تحقیق این اهداف انجام می شود. سازمان در مسیر تطبیق خود با تغییرات ناگزیر از تقویت فراگردهای خلاقیت است .زیرا به مرور زمان سازمان غیر خلاق از دور خارج شده یا مجبور به اصلاح سیستم می گردد در واقع تغییرات محیطی ضرورت ایجاد تغییر در سازمان را باعث می شود این تغییر ممکن است در کیفیت محصولات و خدمات, فن آوری, ساختار, فراگرد, سهم بازار, روابط کارگری یا قسمت دیگری رخ دهد. امروزه سازمانها مجبورند یا خود را برای ایجاد چنین تغییراتی آماده سازند یا خطر مواجهه با بحران های احتمالی را بپذیرند.
ارتباط خلاقیت و برنامه ریزی:
در برنامه ریزی های موفق گاهی از صدها فکر و نظر کاربردی استفاده میشود موقعیت نهایی سازمان و گاهی بقای آن به میزان توانایی برنامه ریزان در ایجاد نوآوری و به کار گیری فکرهای جدید بستگی دارد.
موانع خلاقیت:
همه انسانها از استعداد نوآوری و خلاقیت برخوردارند در راه بروز خلاقیت موانع متعددی وجود دارد بطور مثال :
1-فقدان اعتماد به نفس
2-ترس از انتقاد و شکست
3-تمایل به همرنگی با جماعت
4-فقدان تمرکز ذهنی.
افزایش توان خلاقیت در گرو رفع این موانع است. اسلام برای ترک عادتهای ناپسند که به عنوان گناه شناخته شده اند و عواقب آن در ابتدا شخصیت فرد را مورد حمله قرار می دهد.روشهای موثری را به کار می گیرد بطور مثال از مهمترین برنامه های تربیتی اسلام می توان از نماز و روزه یاد کرد که زمینه فوق العاده مناسبی را برای ترک عادات ناپسند نظیر اعتیاد و دروغ گویی و…… مهیا میسازد.
نوآوری در سازمان های یاد گیرنده:
اگر سازمانها و مدیران بخواهند به حیات خود ادامه بدهند و کامیاب شوند باید نوآور باشند و به طور مستمر خود را با وضعیت جدید تطبیق دهند و اگر ایجاد فکرهای جدید و تبدیل آن فکرها به عمل و کاربردهای سودمند را نوآوری میگویند و به دو صورت انجام می گیرد.
1-نوآوری در فراگرد که موجب بهینه شدن انجام کار می گردد.
2-نوآوری محصول.
مدیران باید مراقب باشند تا فکرهای خوب واقعاً در فراگردهای کاری جدید یا اصلاح شده به اجرا در آیند آنها باید از اقتصادی بودن طرح های مذکور در زمینه تولید محصولات و ارائه خدمات جدید اطمینان حاصل کنند.
فراگرد نوآوری محصول:
خلاقیت و نوآوری برای سازمانهای امروزی امری اجتناب ناپذیر است بنابراین سازمانها باید تلاش کنند تا زمینه مساعدی برای طی فراگرد خلاقیت در محصول به وجود آورند بطور مثال:
1-ایجاد فکر جدید
2-آزمایشهای اولیه
3-تعیین امکان پذیری
4-کاربرد نهایی.
یکی از ویژگیهای عمده فراگرد نوآوری در سازمان این است که همواره باید بر مبنای نیازهای سازمان و بازار آن انجام پذیرد. موفقیت سازمان در گروه اجرای اثربخش آن فکرها برای بهبود عملکرد سازمانی است.
ویژگیهای سازمانها نوآور:
در سازمانها نوآور ساختار, استراتژی, فرهنگ و صاحبان قدرت در سازمان از نوآوری حمایت می کنند و بر تقویت روحیه کار آفرینی تاکید دارند. سازمانهای بزرگ تلاش می کنند تا انعطاف ساختار خود را افزایش دهند و از قابلیت نظیر سازمانهای کوچک بهرهمند شوند و با اعطای استقلال به واحدهای تحقیق و توسعه آنها را به صورت تیم و گروه های وظیفه مستقل و خودگردان در آورند در این سازمانها به انواع افراد و