لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
فیثاغورث در حدود سال 580 پیش از میلاد، در جزیره ساموس متولد شد. اقامت در مصر اثر فوق العاده ای در پیشرفت فیثاغورث داشت.
فیثاغورث در نخستین دوره شکوفایی خود در کروتون (مستعمره یونانی در جنوب ایتالیا) زندگی می کرد. او در همین جا مکتب فیثاغورثی را بنیان گذاشت که در پیشرفت ریاضیات یونانی اثر فوقالعاده داشت.
فیثاغورث اساس ساختمانی جهان هستی را عدد (و به تعبیر امروز عدد طبیعی) می دانست. علاقه فیثاغورث و مکتب او به خاصیت عددها را باید سرچشمه بوجود آمدن رشته ای از ریاضیات دانست که بعدها نام نظریه عددها را به خود گرفت. یادگیری از این موضوع در نام جدول فیثاغورث باقی مانده است.
فیثاغورث درباره رابطه های عددی که در ساختمانهای هندسی وجود دارد ، تحقیق می کرد. او مثلث معروف به مثلث مصری را ، که ضعلهای آن با عددهای 5،4،3 بیان می شود ، می شناخت. مصریها می دانستند که چنین مثلثی قائم الزاویه است و از آن برای تعیین زاویه های قائمه در تجدید تقسیم بندی زمینهای اطراف نیل ، که هر سال بر اثر طغیان آب شسته می شد، استفاده می کردند.
فیثاغورث رابطه بین ضلعهای مثلث مصری را پیدا کرد که با رابطه بیان می شود. فیثاغورث نشان داد که این رابطه برای هر مثلث قائم الزاویه با ضلعهای c,b,a به صورت درست است و رابطه هایی برای این ضلعها پیدا کرد که به زبان امروزی چنین اند:
امروز مثلثهای قائم الزاویه ای که ضلعهای آنها با عددهای طبیعی بیان شوند ، مثلثهای فیثاغورثی نامیده می شوند.
این قضیه را متعلق به فیثاغورث می دانند که در هر مثلث قائم الزاویه ، مربعی که روی وتر ساخته شود برابر است با مجموع مربعهایی که روی دو ضلع دیگر ساخته شده است. این قضیه را هم قضیه فیثاغورث می نامند.
ابتدا گمان می کردند که ضلعهای هر مثلث قائم الزاویه را می توان با عددهای طبیعی بیان کرد ، ولی بررسیهای ریاضیدانهای نمتب فیثاغورثی نشان داده است که این تصور درست نیست.
مثلاً مثلث قائم الزاویه متساویالساقین یک مثلث فیثاغورثی نیست، زیرا نمی توان عددهایی پیدا کرد که در رابطه زیر صدق کنند:
این کشف برای فیثاغورثیها کصیبت بار بود ، زیرا این اعتقاد آنها را که همه پدیده ها با عددهای طبیعی قابل بیان هستند ، دچار شکست کرد.
کشف این مطلب که دنیای عددها با دنیای ساختمانهای هندسی متناقض است ، چنان اثر بزرگی داشت که دانشمندان مکتب فیثاغورثی آنرا به عنوان رازی مخفی کردند و بررسیهای هندسی را بطور کلی از حساب جدا کردند.
این مطلب بطور جدی مانع پیشرفت حساب در یونان شد ، در حالی که هندسه را بنحو سریعی سریعی تکامل داد.
پیشرفت رشته های مختلف علوم دقیقه در یونان باستان تا حدی عجیب است. هندسه ، که تکامل آنرا مدیون نامهای بزرگ اقلیدس ، ارشمیدس و آپولونیوس (سده های چهارم ، سوم و دوم پیش از میلاد) هستیم ، فوق العاده پیشرفت کرد. سپس در سده دوم میلادی و بخاطر موفقیتهایی که بطلمیوس بدست آورد ، نجوم به حد شکفتگی رسید. بالاخره در سده سوم میلادی دیوفانت اساسی حساب را منظم کرد.
افتخار تفکر ریاضی فیثاغورثی
مشهورترین قضیه فیثاغورث اینست: مربعی که روی وتر مثلث قائم الزاویه ساخته شود برابر است با مجموع مربعهایی که روی ضلعهای مجاور به زاویه قائمه ساخته می شود.
عکس این قضیه هم صحیح است: اگر ضلعهای c,b,a از مثلثی در شرط فیثاغورثی
صدق کنند ، در اینصورت مثلث مفروض قائوالزاویه است و زاویه قائمه آن روبروی ضلع c است.
بخصوص مثلثی جالب است که سه ضلع آن با عددهای صحیح بیان شود وشرط فیثاغورثی در مورد آنها برقرار باشد.
مثلاً مثلث با ضلعهای 5.4.3 شرط فیثاغورثی را قبول دارد:
و این ساده ترین مثلث فیثاغورثی است.
در اینجا چند مثلث فیثاغورثی آورده ایم:
5 c =
4 b =
3a =
13 c =
12 b =
5 a =
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 45 صفحه
قسمتی از متن .doc :
میلاد پیامبر
ما در لابلای کتب تاریخی و حدیث چنین میخوانیم : هنگام ولادت آن حضرت ، ایوان کسری شکافت و چند کنگرهی آن فرو ریخت و آتش آتشکدهی فارس خاموش شد ؛ دریاچهی ساوه خشک گردید ؛ بتهای بتخانهی مکه سرنگون شد ؛ نوری از وجود آن حضرت ، به سوی آسمان بلند شد که شعاع آن فرسنگها راه را روشن کرد ؛ انوشیروان و مؤبدان خواب وحشتناکی دیدند ؛ ان حضرت ختنه شده وناف بریده به دنیا آمد و گفت :« ألله أکبر و الحمدالله کثیراً سبحان الله بکره و أصیلاً »
سال و ماه و روز ولادت پیامبر
عموم سیره نویسان اتفاق دارند که ، تولد پیامبر گرامی در عام الفیل ، در سال 570 میلادی بوده است . زیرا آن حضرت به طور قطع ، در سال 632 میلادی در گذشته است ، و سن مبارک او 62 تا 63 بوده است . بنابراین ، ولادت او در حدود 570 میلادی خواهد بود .
اکثر محدثان و مورخان بر این قول اتفاق دارند که تولد پیامبر ، در ماه « ربیع الاول» بوده ،ولی در روز تولد او اختلاف دارند . معروف میان محدثان شیعه اینست که آن حضرت ، در هفدهم ماه ربیع الاول ، روز جمعه ، پس از طلوع فجر چشم به دنیا گشود ؛ و مشهور میان اهل تسنن اینست که ولادت آن حضرت ، در روز دوشنبه دوازدهم همان ماه اتفاق افتاده است .
مراسم نامگذاری پیامبر اسلام
روز هفتم فرا رسید .« عبدالمطلب » ، برای عرض سپاسگزاری به درگاه الهی گوسفندی کشت و گروهی را دعوت نمود و در آن جشن با شکوه ، که از عموم قریش دعوت شده بود ؛ نام فرزند خود را « محمد » گذارد . وقتی از او پرسیدند : چر ا نام فرزند خود را محمد انتخاب کردید ، در صورتی که این نام در میان اعراب کم سابقه است ؟ گفت : خواستم که در آسمان و زمین ستوده باشد . در این باره « حسان بن ثابت » شاعر رسولخدا چنین میگوید :
فشق له من اسمه لیجله فذوالعرش محمود و هذا محمد
آفریدگار ، نامی از اسم خود برای پیامبر خود مشتق نمود . از این جهت ( خدا ) « محمود » ( پسندیده) و پیامبر او « محمد » ( ستوده ) است و هر دو کلمه از یک ماده مشتقند و یکی معنی را میرسانند.
« احمد یکی از نامهای مشهور پیامبر اسلام بود
هر کس مختصر مطالعهای در تاریخ زندگی رسول اکرم « ص » داشته باشد ؛ میداند که آن حضرت ، از دوران کودکی دو نام داشت و مردم او را با هر دو نام خطاب میکردند . یکی « محمد » که جد بزرگوارش « عبدالمطلب » برای او انتخاب کرده بود ، و دیگری « احمد » که مادرش « آمنه » او را به آن ، نامیده بود . این مطلب یکی از مسلمات تاریخ اسلام است و سیره نویسان این مطلب را نقل کرده اند و مشروح این مطلب را در سیره حلبی میتوانید بخوانید .
عمومی گرامی وی ، « ابوطالب » ،که پس از درگذشت « عبدالمطلب » ، کفالت و سرپرستی « محمد » به او واگذار شده بود ؛ با عشق و علاقهی زائد الوصفی ، چهل و دو سال تمام ، پروانه وار به گرد شمع وجود وی گشت ، از بذل جان و مال در حراست و حفاظت او دریغ ننمود. در اشعاری که دربارهی برادر زادهی خود سروده ، گاهی از او به نام « محمد » ، و گاهی به نام « احمد » اسم برده است و این خود حاکی از آن است که در آن زمان یکی از نامهای معروف وی همان « احمد بوده است .
دوران کودکی پیامبر
صفحات تاریخ گواهی میدهد که : زندگانی رهبر عالیقدر مسلمانان ، از آغاز کودکی تا روزی که برای پیامبری برگزیده شد ؛ متضمن یک سلسله حوادث شگفت انگیز است و تمام این حوادث شگفت انگیز ، جنبهی کرامت داشته و همگی گواهی میدهند که حیات و سرگذشت رسول گرامی یک زندگانی عادی نبوده است .
1- تاریخ نویسان ، از قول « حلیمه » چنین نقل میکنند که او میگوید : آنگاه که من پرورش نوزاد « آمنه » را متکفل شدم ؛ در حضور مادر او ، خواستم او را شیر دهم . پستان چپ خود را که دارای شیر بود در دهان او نهادم ؛ ولی کودک به پستان راست من بیشتر متمایل بود . امامن از روزی که بچهدار شده بودم ، شیری در پستان راست خود ندیده بودم . اصرار نوزاد ، مرا بر آن داشت که پستان راست بیشیر خود را در دهان او بگذارم . هماندم که کودک ، شروع به مکیدن کرد ، رگهای خشک آن پر از شیر شد و این پیش آمد موجب تعجب همهی حضار گردید .
2- باز او میگوید : از روزی که « محمد » را به خانهی خود بردم ؛ روزبروز خیر و برکت در خانهام بیشتر شد ، و دارائی و گلهام فزونتر گردید .
ما در قرآن ، نظائر این جریان را دربارهی مریم ( مادر عیسی ) میخوانیم : مثلاً میفرماید : وقتی وضع حمل مریم فرا رسید ، به درختی پناه برد و از ( شدت درد و تنهائی و وحشت از اتهام ) از خدای تمنای مرگ کرد در این موقع صدائی شنید : « غمناک مباش ، پروردگار تو چشمه آبی زیر پای تو قرار داده و درخت ( خشکیده ) خرما را تکان ده ، خرمای تازه بر تو میریزد .»
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 79
سنت سفالگری طراحی شده اوایل هزاره سوم قبل از میلاد در جزیره:
تاثیر جانبی تعداد زیادی از حفاریهای دراز مدت و محفوظ نگه داشتن از نابودی که در طول 30 سال گذشته در جزیره (jezirah ) شمال عراق ، شمال شرقی سوریه و جنوب شرقی ترکیه انجام شده است . کشف مقادیر زیادی از سفالگری طبقه بندی شده هزار سوم است . اگر چه این هنوز در میان گزارشات اولیه شناخته شده است
ظرف طراحی شده در طول نیمه اول هزاره سوم قبل از میلاد که شامل بخشهای مختلف Greater Mesopotomia می باشد. ( در جنوب Mesopotomia به وسیله ظروف scaret طراحی شده بیان می شود در شمال عراق و در شرق Khabur توسط ظروف طراحی شده Ninevite5 بیان می شوند . دورتر از شمال غربی ، در قسمت ترکیه Euhrates ما سبک های ناحیه ای متفاوتی از سفالگری ناحیه ای بدست آمده ک وجود آنها و پراکندگی آنها توسط حفاری های اخیر در karakayaike نواحی karababa تایید شده اند . بخش Syrian jezirah بین غرب Euphrates,Balikh,khabur در ظاهر فقط ازنظرحاشیه ای تحت تاثیر این پدیده قرار گرفته اند ودر اصل تو سط ظروف رنگی طراحی نشده و ظروف فلزی و غیره مشخص می شوند . با این حال مقادیر کمی ازظروف سفالی طراحی شده نیز در این ناحیه یافت شده اند . آنها احتمالا بیانگر ورودشان در نواحی اطراف یا پیدایش و تقلید ناحیه ای از آنها می باشند .
حداقل دو مرحله اصلی را می توانیم متمایز کنیم که توسط سبک هاس سنتی و بالغ مشخص شده اند . هسته سبک سنتی در بالای نواحی تیگراس واقع شده است . در اطراف و شمال mosul جاییکه تکامل آنها از محدوده late uruk در khobur به همان نسبت به وجود آمده است .
با این حال به غیر از این قسمت هیچ سفالگری طراحی شده نسبتی درناحیه khobur یافت نشده است . از طرف دیگر همانطور که توسط Behm-Blancl ( 1998 ، مجله ) نشان داده شد یک سب بسیار نزدیک از سفالگری طراحی شده مربوط به اوایل سبک های ریخت شناسی Ninevite5 و جلوتر از سبک late uruk طراحی شده، ر ترکیه بالای ناحیه Euphrates اتداد یافته است . ناحیه گسترش آن که از karababa تا Malatya امتدا یافته است . باید به سمت شمال حداقل تا asvan گسترش یابند .
ناحیه بین karababa و مرز سوریه – ترکیه از نظر معمادی بخوبی شناخته شده اند . هیچ نمونه ای از این سبک رنگ آمیزی شده از بقایای مربوط به ناحیه Birecik-carchemish گزارش نشده است .
بعضی از ظروف که به وضوح متعلق به آن است اخیرا کشف شده اند ( kemal sertok ..........)
آن طرف مرزسوریه در ناحیه tishrin dam به نظر می رسد شرایط نسبتا مشابه باشد این سبک اولیه طراحی شده از Ninevite5 هم در جنوب ناحیه tishrin dam و در شرق جزیره Syrian در Euphrates همچنان ناشناخته مانده اند . ظروف متعلق به این مجموعه سبک های مربوطه هم دست ساز و هم ماشین سازهستند و معمولاً مخلوطی از سنگ دارد . اشکال خاص بالای ناحیه Tigris شامل کاسه هایی Euphrates متداول است . طرح به رنگ قهوهای متمایل به قرمز است مجموعه طرح اکثراً هندسی هستند .مثلث های سه بعدی و به طور متقاطع هاشور خورده لوزی ، نردبانی و پروانه ها اهمیت زیادی داشتند . در حالیکه بعضی از طرح های خاص Ninevite5 برای مثال ردیف هایی از جانوران تقریبا به طور کامل ازبین رفته اند ( شکل 9-1:2)
کشفیات اخیر به طور کاملی تسلسل تاریخی را نشان می دهد . در ناحیه Tigris « تغییرات » در امتدا افقی از خط سیر پایان Uruk پیروی می کرد که مستقیما اواخر مرحله اورک بازمی گردد و حداقل نسبتا در شمال مقارن است . مشخصه دیگر در این خصوص تو سط یک رشته نواحی tw در Brak داده شد است جاییکه سنگ سازی چند رنگی جمدت نصر در سطوحی در زیر لایه های خط سیر انتقال یافت شده است .
با وجود اظهارات Oates برای Ed تاریخ آخرین هنوز به نظر میرسد که برای ما مبهم است ( Matthhews ، 199740 مراجعه کنید . ) اگر یک مرحله تقریبا ض نهایی در سبک طراحی ( Numoto دوره میانی ) را نیز در نظر بگیریم . گسترش به سمت جنوب EDI امکان پذیر است . درست مثل ناحیه Euphrates سفالگری طراحی شده بیرون آورده شده و در اواخر دوره اورک یافت شده اند . مفهوم EBI توسط وجود ظروف اواخر دوره خاموش مشخص مس ی شوند
آخرین وجود آن با پیدایش به اصطلاح کاسه های گچ بری شده recta مقارن است که فقط گاهی با آن مرتبط می شود . مورد آخر EBIدر اوایل دوره EbII باز می گردد که در رابطه با آموک در اواخر G واوایل H و جنوب EDI بین النهرین است .
تا حدی توضیحات بالا درباره Ninevite5 به نظر می رسد که فقط سنت طراحی می باشد که در کل در تمام شمال بین النهرین در طول این دوره وجود داشت . تعداد اندکی نمونه از جام ها و پیاله های پایه بلند ( به فنجان های مشروب )از حفاری های منطقه ای در carchemis بدست آمده اند که یک تزیین متمایل به قرمز از طرح زیگزاگ اگر ساده و مورب ونوارهای موجدار را نشان می دهند که تاریخ که تاریخ آنها نسبتا به اوایل عصر برنز باز می گردد اما ظروف گچی بی شکل کاملا در آنجا باز هستند در حالیکه اکثر ظروف خاص به شکل سفالهای ظرفهای شراب خواری مدت زیادی در این ناحیه بکار می رفتند .نمونه طراحی شده از titris از طرف دیگر از قسمتها می آید که در آن وجود دارد که در آن وجود کاسه های گچی بدست آمده اند . این نشان دهنده قدمتی بیشتر در پایان دوره cB,I و شروع دوره EbII است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
گزارش بازدید از سردخانۀ میلاد
محمد باقر لک
مقدمه
از زمانهای بسیار دور ، بشر همواره سعی در پیدا کردن روش هایی داشته که بتواند محصولات کشاورزی را برای مدتی نسبتاً طولانی نگهداری نماید. که از آنجمله می توان به خشک کردن، شور انداختن، ترش گرفتن، نمک زدن و دودی کردن اشاره نمود. اما یکی از روش هایی که برای نگهداری محصولاتی از قبیل میوه جات، گوشت، سیب زمینی، سیر، پیاز و ... متداول بوده است. نگهداری این مواد غذایی در سرمایی بود که از به تعادل رسیدن دمای محیط خنک تر و این مواد غذایی حاصل می شد.
چینی ها اولین کسانی بودند که به ماهیت سرما برای نگهداری مواد غذایی پی بردند و یونانی ها و ایرانی ها هم پس از چینی به این خاصیت پی بردند. در اوایل قرن نوزدهم، یخدان هایی عرضه شدند که دارای دو جداره بودند و مابین دو جدار از خاک اره و کاه پر می شد و در داخل آن یخ و گوشت قرار می گرفت که به این روش، می توانستند تا یک هفته، گوشت را نگه داری کنند. در سال 1915، سیستم یخچال های امروزی تا حدی شکل گرفت که از گاز ازت و کمپرسور برای خنک کردن مواد غذایی استفاده می شد. که به این روش تا مدت 1.5 تا 2 سال، می شد از مواد غذایی نگهداری نمود.
سردخانه
سردخانه ها مکان ها یا اتاقک های ساکن یا سیاری برای نگهداری مواد غذایی هستند که مکانیزم آن ها مشابه یخچال می باشد و موجب برودت هوا می شوند. مکانیزم سردخانه را می توان بطور کلی در شکل1. مشاهده نمود
مکانیزم سردخانه
مکانیزم سردخانه، بطور کلی تشکیل شده است از موتور، کمپرسور، کندانسور، ذخیرۀ ازت، شیر انبساط، اوپراتور، دمنده (فن) و لوله های ارتباطی.
موتور محرک کمپرسور سردخانه می باشد و انرژی آن را تأمین می کند که معمولاً برقی است.
کمپرسور وظیفۀ متراکم نمودن گاز را دارد که به این ترتیب بیشترین فشار را در گاز ایجاد کرده که منجر به بالا رفتن حرارت گاز می شود.
کندانسور وظیفۀ خنک نمودن گاز حاصل از کمپرسور را برعهده دارد.
ماده ای که در سیستم گردش می کند و هادی گرمای مواد داخل سردخانه به کندانسور و ایجاد خنکی در آن است؛ می تواند گاز ازت یا فرئون باشد. با وجود اینکه از گاز ازت در سیستم های قدیمی استفاده می شد اما امروزه بیشتر از گاز فرئون استفاده می شود که دچار مشکلات مخرب زیست محیطی مخصوصاً سوراخ شدن لایۀ ازن می باشد. البته گاز موجود در سیستم خنک کاری این سردخانه گاز ازت است. که این گاز تا 20 سال بخوبی از پس مسئولیت خود بر می آید.
اوپراتور ها خنک کننده های داخل اتاقک های سردخانه هستند که گاز سرد حاصل از کندانسور و شیر انبساط را در محیط بستۀ داخل شبکه های خود، وارد اتاقک نموده و این سرما توسط دمند ها در محیط اتاقک پخش می شود.
لوله های ارتباطی هم وظیفۀ انتقال گاز سردخانه به بخش های مختلف سیستم خنک کاری را بر عهده دارند.
شکل1. مکانیزم یک سردخانه
انواع سردخانه
سردخانۀ گمرکی: از این گونه سردخانه ها برای نگهداری موقت محصولات و مواد غذایی استفاده می شود.
سردخانۀ ذخیره ای: این گونه سردخانه ها مخصوص نگهداری مواد غذایی است که دولت برای شکستن قیمت های بازار یا اعمال سیاست های دیگر از آن استفاده می کند و بطور کل، برای نگهداری مواد غذایی ای که مالکیت آن ها متعلق به دولت است، استفاده می شود.
سردخانۀ کوچک: این سردخانه ها، کارخانه های کوچک یخ سازی هستند و برای تولید یخ از آن ها استفاده می شود.
سردخانۀ عمومی: در اینگونه سردخانه، مردم، تولید کنندگان و متصدیان بخش خصوصی، مواد غذایی تولیدی خود یا موادی که در فصول ارزانی خریداری نموده اند را نگهداری می کنند و بدین ترتیب سود عظیمی را شامل خود کرده و از دور ریز محصول تا حدی جلوگیری می کنند. بطوریکه به ازای هر کیلوگرم محصولی از قبیل سیب به ازای هر 6 ماه، 440 ریال از مشتری دریافت می شود؛ درحالیکه ممکن است این محصول از شهریور ماه (= فصل برداشت محصول = فصل ارزانی محصول) تا اسفند ماه (= بازار عید) به ازای هر کیلوگرم از این محصول هزاران ریال افزایش قیمت پیدا کند.
محل سردخانه
سردخانه باید:
- از محل های آلوده و مخصوصاً محل های دفن زباله دور باشد و در جهتی باشد که در معرض بادهایی که از طرف اینگونه محل ها می آید، قرار نگیرد.
- در جهت بادهای غالب منطقه قرار نگیرد.
- در کنار رودخانه ها و مسیرهای عبور سیلاب قرار نگیرد.
- حتی المقدور در کنار دکل های فشار قوی ساخته شود تا دچار هزینه های اضافی رسانیدن برق به سردخانه نشود.
- در کنار کشتارگاه ها و اصطبل ها که موجب ایجاد بوی نا مطلوب می شوند؛ قرار نگیرد.
- باید حتماً در کنار آسفالت بوده و دارای جادۀ آسفالت شده باشد تا از لطمه دید محصولات در حین حمل و نقل براثر تکان های شدید، ضربه و ... ناشی از ناهمواری جاده تا حد ممکن کاسته شود.
چینش محصول در اتاقک سردخانه
برای نگهداری محصولاتی از قبیل میوه جات از جعبه هایی برای جعبه گیری استفاده می شود که نو بوده و تا حد امکان تمیز و دور از عوال بیماری زا و قارچی باشد و سعی برآنست که از ورود عوامل بیماریزا و مخصوصاً قارچ ها و کپک از طریق خود محصول و یا جعبۀ آن جلوگیری شود.
چینش جعبه های سیب در سردخانه بدین قرار است که جعبه ها بطور عمودی روی هم چیده می شوند و در فواصل معینی از ارتفاع جعبه های روی هم چیده شد؛ پالت قرار می دهند.
لازم به ذکر است که موز را بصورت سبز و کال وارد سردخانه می کنند و با یک آرایش خاصی روی هم چیده می شوند؛ بطوریکه در بین جعبه ها همواره قسمت های خالی می ماند که محل عبور هوا می باشد. در موعد مقرر که قرار است موز وارد بازار شود به ازای هر جعبه یک قاشق کاربیت (که در معرض رطوبت گاز اتیلن (هورمون رسیدگی میوه) تولید می کند) داخل محیط سردخانه می ریزند و پس از مدت کوتاهی موزهای سبز و کال به موزهایی زرد وشیرین تبدیل می شوند(شکل2.).
شکل2. چینش میوه جات در داخل اتقاک های سردخانه
برای تسهیل و تسریع در امر حمل و نقل و چینش محصول در سردخانه، از ماشین هایی موسوم به لیفتراک استفاده می شود که دارای دو زائده هستند که این زائده ها در داخل شکاف های پالتی که در زیر جعبه ها قرار می گیرد، وارد شده و بار را بلند نمود و به محل مورد نظر منقل می کند و تا ارتفاعی که شرایط آن اجازه دهد با را بلا می برد.
سردخانۀ میلاد
این سردخانۀ عمومی در شمال همدان واقع است و جهت قرار گیری آن شرقی غربی می باشد؛ بطوریکه در معرض باد های غالب منطقه (که از غرب به شرق می وزند) قرار نمی گیرد. با دارا بودن 15000 متر مربع زیربنا، دارای ظرفیتی معادل 5000 تن است که این سردخانه را می توان بدین گونه که در شکل3. دیده می شود مجسم نمود. دارای دو سالن اصلی و یک راهرو، آماده گاه، تونل انجماد، اتاق کنترل، کندانسور و شبکه های انتقال برودت و ...، اتاقک تأمین برق اضطراری و ساختار و مواد مخصوص ساختمانی می باشد که به شرح هریک به تفصیل خواهیم پرداخت.
شکل3. نقشه کلی سردخانۀ میلاد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 45
میلاد پیامبر
ما در لابلای کتب تاریخی و حدیث چنین میخوانیم : هنگام ولادت آن حضرت ، ایوان کسری شکافت و چند کنگرهی آن فرو ریخت و آتش آتشکدهی فارس خاموش شد ؛ دریاچهی ساوه خشک گردید ؛ بتهای بتخانهی مکه سرنگون شد ؛ نوری از وجود آن حضرت ، به سوی آسمان بلند شد که شعاع آن فرسنگها راه را روشن کرد ؛ انوشیروان و مؤبدان خواب وحشتناکی دیدند ؛ ان حضرت ختنه شده وناف بریده به دنیا آمد و گفت :« ألله أکبر و الحمدالله کثیراً سبحان الله بکره و أصیلاً »
سال و ماه و روز ولادت پیامبر
عموم سیره نویسان اتفاق دارند که ، تولد پیامبر گرامی در عام الفیل ، در سال 570 میلادی بوده است . زیرا آن حضرت به طور قطع ، در سال 632 میلادی در گذشته است ، و سن مبارک او 62 تا 63 بوده است . بنابراین ، ولادت او در حدود 570 میلادی خواهد بود .
اکثر محدثان و مورخان بر این قول اتفاق دارند که تولد پیامبر ، در ماه « ربیع الاول» بوده ،ولی در روز تولد او اختلاف دارند . معروف میان محدثان شیعه اینست که آن حضرت ، در هفدهم ماه ربیع الاول ، روز جمعه ، پس از طلوع فجر چشم به دنیا گشود ؛ و مشهور میان اهل تسنن اینست که ولادت آن حضرت ، در روز دوشنبه دوازدهم همان ماه اتفاق افتاده است .
مراسم نامگذاری پیامبر اسلام
روز هفتم فرا رسید .« عبدالمطلب » ، برای عرض سپاسگزاری به درگاه الهی گوسفندی کشت و گروهی را دعوت نمود و در آن جشن با شکوه ، که از عموم قریش دعوت شده بود ؛ نام فرزند خود را « محمد » گذارد . وقتی از او پرسیدند : چر ا نام فرزند خود را محمد انتخاب کردید ، در صورتی که این نام در میان اعراب کم سابقه است ؟ گفت : خواستم که در آسمان و زمین ستوده باشد . در این باره « حسان بن ثابت » شاعر رسولخدا چنین میگوید :
فشق له من اسمه لیجله فذوالعرش محمود و هذا محمد
آفریدگار ، نامی از اسم خود برای پیامبر خود مشتق نمود . از این جهت ( خدا ) « محمود » ( پسندیده) و پیامبر او « محمد » ( ستوده ) است و هر دو کلمه از یک ماده مشتقند و یکی معنی را میرسانند.
« احمد یکی از نامهای مشهور پیامبر اسلام بود
هر کس مختصر مطالعهای در تاریخ زندگی رسول اکرم « ص » داشته باشد ؛ میداند که آن حضرت ، از دوران کودکی دو نام داشت و مردم او را با هر دو نام خطاب میکردند . یکی « محمد » که جد بزرگوارش « عبدالمطلب » برای او انتخاب کرده بود ، و دیگری « احمد » که مادرش « آمنه » او را به آن ، نامیده بود . این مطلب یکی از مسلمات تاریخ اسلام است و سیره نویسان این مطلب را نقل کرده اند و مشروح این مطلب را در سیره حلبی میتوانید بخوانید .
عمومی گرامی وی ، « ابوطالب » ،که پس از درگذشت « عبدالمطلب » ، کفالت و سرپرستی « محمد » به او واگذار شده بود ؛ با عشق و علاقهی زائد الوصفی ، چهل و دو سال تمام ، پروانه وار به گرد شمع وجود وی گشت ، از بذل جان و مال در حراست و حفاظت او دریغ ننمود. در اشعاری که دربارهی برادر زادهی خود سروده ، گاهی از او به نام « محمد » ، و گاهی به نام « احمد » اسم برده است و این خود حاکی از آن است که در آن زمان یکی از نامهای معروف وی همان « احمد بوده است .
دوران کودکی پیامبر
صفحات تاریخ گواهی میدهد که : زندگانی رهبر عالیقدر مسلمانان ، از آغاز کودکی تا روزی که برای پیامبری برگزیده شد ؛ متضمن یک سلسله حوادث شگفت انگیز است و تمام این حوادث شگفت انگیز ، جنبهی کرامت داشته و همگی گواهی میدهند که حیات و سرگذشت رسول گرامی یک زندگانی عادی نبوده است .
1- تاریخ نویسان ، از قول « حلیمه » چنین نقل میکنند که او میگوید : آنگاه که من پرورش نوزاد « آمنه » را متکفل شدم ؛ در حضور مادر او ، خواستم او را شیر دهم . پستان چپ خود را که دارای شیر بود در دهان او نهادم ؛ ولی کودک به پستان راست من بیشتر متمایل بود . امامن از روزی که بچهدار شده بودم ، شیری در پستان راست خود ندیده بودم . اصرار نوزاد ، مرا بر آن داشت که پستان راست بیشیر خود را در دهان او بگذارم . هماندم که کودک ، شروع به مکیدن کرد ، رگهای خشک آن پر از شیر شد و این پیش آمد موجب تعجب همهی حضار گردید .
2- باز او میگوید : از روزی که « محمد » را به خانهی خود بردم ؛ روزبروز خیر و برکت در خانهام بیشتر شد ، و دارائی و گلهام فزونتر گردید .
ما در قرآن ، نظائر این جریان را دربارهی مریم ( مادر عیسی ) میخوانیم : مثلاً میفرماید : وقتی وضع حمل مریم فرا رسید ، به درختی پناه برد و از ( شدت درد و تنهائی و وحشت از اتهام ) از خدای تمنای مرگ کرد در این موقع صدائی شنید : « غمناک مباش ، پروردگار تو چشمه آبی زیر پای تو قرار داده و درخت ( خشکیده ) خرما را تکان ده ، خرمای تازه بر تو میریزد .»