لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .doc :
کیهانشناسی در هزاره نو
ما اکنون در میان انقلابى از دانسته هایمان پیرامون سر منشاء تکامل جهان هستیم. انقلابى که هم از نظریه هاى جدید و هم از تکنولوژى پیشرفته تغذیه مى کند. تلسکوپ هاى فضایى اى که از آن سوى طیف الکترومغناطیسى جهان را زیرنظر دارند، تلسکوپ هاى عظیم زمینى، ابررایانه ها و شتاب دهنده هاى ذرات اتمى و حتى تلسکوپ هاى زیرزمینى، همگى نقش مهمى را در این زمینه ایفا مى کنند. به مدد نظریه نسبیت عام اینشتین و فیزیک نوین ذرات مى توان با اطمینان بیشترى تاریخ کیهان را از زمان ترکیب ذرات بنیادى، که در یک میکرو ثانیه بعد از پیدایش جهان به وجود آمدند، بررسى کرد. بعد از چند دهه تلاش و کوشش ما نتوانسته ایم ویژگى اساسى جهان خودمان را شناسایى کنیم. در توافق نظر جدید، که در یک دهه قبل به سختى قابل تصور بود، بیشتر کیهان شناسان عمر جهان را 7/13 میلیارد سال مى دانند و عقیده دارند که جهان تخت است (یعنى از هندسه اقلیدسى تبعیت مى کند، با خطوط موازى که دربى نهایت هم موازى مى مانند و زوایاى داخلى مثلث که مجموعاً 180 درجه هستند). نظریه هاى جدید کیهان شناسى، تعدادى از مشکلاتى را که به مدت چند دهه مطرح بوده اند حل مى کنند. معروف ترین این معضلات این بود که جهان، جوان تر از ستاره هایى که در آن قراردارند به نظر مى آمد . برابرى اندازه گیرى هاى مستقل با مقادیر کلیدى مانند ثابت هابل نیز از موضوعات مهم کیهان شناسى هستند. بیشتر ماده کهکشان هیچ نورى از خود منتشر نمى کند و برخلاف ماده که براى ما آشناتر و ملموس تر است، از نوترون و پروتون تشکیل نشده. به نظر مى آید این ماده سیاه عجیب که 30 درصد از کل جرم _ انرژى جهان را تشکیل مى دهد، از نوعى ذره بنیادى تشکیل شده که کمى بعد از انفجار بزرگ به وجود آمده است. حتى شگفت آورتر از این، دوسوم از جرم - انرژى کیهان است که از انرژى تاریک اسرارآمیز تشکیل شده، که باعث سرعت یافتن گسترش جهان مى شود. ساختار انفجار بزرگ اساس دریافت ذهنى ما از تکامل جهان، مدل انفجار بزرگ است که بر پایه نظریه نسبیت عام اینشتین و رصدهاى ادوین هابل در مورد گسترش جهان مطرح شد. اثر متقابل تئورى و رصد در اینجا اهمیت خاصى دارد. در ساختار نسبیت عام فضا و زمان مى توانند بپیچند، خم شوند و کشیده شوند. به وسیله رصد نیز گسترش جهان به خوبى رؤیت شده البته این گسترش به صورت به جلو برده شدن ماده است و نه پرتاب شدن آن در خلأ. علاوه براین، میل به قرمز (redshif) نور ساطع شده از کهکشان هاى دوردست، با اثر دوپلر، که در اثر حرکت در میان فضا به وجود مى آید توجیه نشده، بلکه به عنوان نتیجه گسترش فضا که باعث کشیدگى طول موج فوتون ها راهى زمین مى شود، توضیح داده شده است. (پدیده میل به قرمز در اثر کشیده شدن فوتون هاى رسیده به زمین از یک کهکشان دوردست ظاهر مى شود که باعث شکافته شدن خطوط جذبى در طیف کهکشان و تمایل آن به طیف هاى قرمزتر نورمریى _ در مقایسه با ستارگان کهکشان راه شیرى - مى شود.) میل به قرمز یک کهکشان دوردست مستقیماً نشان مى دهد جهان از زمانى که نور آن کهکشان را ترک کرده است چقدر بزرگ تر شده. تفاوت اندازه برابر میل به قرمز(Z)+1 است. به طور مثال دورترین کوازار شناخته شده میل به قرمز zبرابر4/6 دارد. یعنى حجمى از فضا که درزمان ترک نور از کوازار یک میلیون سال نورى پهنا داشته، اکنون 4/7 میلیون سال نورى است! نظام انفجار بزرگ بسیارى از ویژگى هاى اصلى جهان امروز را در خودجاى مى د هد - البته همه آنها را توضیح نمى دهد- از جمله: تخت بودن فضا، امواج پس زمینه کیهانى و برآمدگى هاى موجود در ماده آغازین که ساختارهاى بزرگ آشکار امروزى را پدید آورده اند. در سال 1980 فیزیکدانى به نام آلن اچ - گروت نظریه اى ارائه کرد به نام تورم. بعدها دیگران نیز توضیحاتى به این نظریه افزودند. این تئورى که نشات گرفته از فیزیک کاربردى ذرات است، مهمترین ویژگى هاى جهان امروز را توضیح مى دهد. در تئورى تورم قسمت هاى کوچک کیهان اولیه به طور تصاعدى گسترش پیدا کردند و قسمتى از فضا را که ما امروزه مى بینیم، صاف تر کردند. مانند وقتى که بیشتر بادکردن یک بادکنک باعث مى شود قسمت کوچکى روى سطح آن صاف تر به نظر برسد. گفته مى شود دلیل اصلى جریان یافتن این گسترش انرژى پتانسیلى وابسته به انرژى فرضى به نام inflaton است، این انرژى پتانسیل inflatin است که حرارت چشمگیر انفجار بزرگ را فراهم کرده در حین پدیده inflaton نوسانات کوانتومى در مقیاس هاى زیراتمى به وسیله گسترشى مهیب به اندازه هاى نجومى مى رسند. این بزرگ تر شدن ها در سالیان دراز بعدى به همراه گرانش رشد کردند و در نهایت به پیدایش کهکشان ها و خوشه هاى کهکشانى کنونى انجامیدند. از نظریه تورم مى توان سه نتیجه گیرى کرد: 1- فضا باید در لبه مریى آن صاف به نظر برسد. 2- توزیع ماده در مقیاس هاى نجومى باید منشاء کوانتومى داشته باشد. 3- فضا را باید پس زمینه اى از امواج گرانشى فرا گرفته باشد، که به وسیله نوسانات کوانتومى بعد از 10به توان 32 - ثانیه از شروع جهان به وجود آمده اند. دو پیش بینى نخست اکنون با اندازه گیرى هایى که روى CMBR انجام مى شود دیده شده اند (و سومى نیز احتمالاً در آینده اى نه چندان دور با اندازه گیرى ها به اثبات خواهد رسید). اکنون به بحث درباره گسترش جهان مى پردازیم. گسترش جهان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 79
سنت سفالگری طراحی شده اوایل هزاره سوم قبل از میلاد در جزیره:
تاثیر جانبی تعداد زیادی از حفاریهای دراز مدت و محفوظ نگه داشتن از نابودی که در طول 30 سال گذشته در جزیره (jezirah ) شمال عراق ، شمال شرقی سوریه و جنوب شرقی ترکیه انجام شده است . کشف مقادیر زیادی از سفالگری طبقه بندی شده هزار سوم است . اگر چه این هنوز در میان گزارشات اولیه شناخته شده است
ظرف طراحی شده در طول نیمه اول هزاره سوم قبل از میلاد که شامل بخشهای مختلف Greater Mesopotomia می باشد. ( در جنوب Mesopotomia به وسیله ظروف scaret طراحی شده بیان می شود در شمال عراق و در شرق Khabur توسط ظروف طراحی شده Ninevite5 بیان می شوند . دورتر از شمال غربی ، در قسمت ترکیه Euhrates ما سبک های ناحیه ای متفاوتی از سفالگری ناحیه ای بدست آمده ک وجود آنها و پراکندگی آنها توسط حفاری های اخیر در karakayaike نواحی karababa تایید شده اند . بخش Syrian jezirah بین غرب Euphrates,Balikh,khabur در ظاهر فقط ازنظرحاشیه ای تحت تاثیر این پدیده قرار گرفته اند ودر اصل تو سط ظروف رنگی طراحی نشده و ظروف فلزی و غیره مشخص می شوند . با این حال مقادیر کمی ازظروف سفالی طراحی شده نیز در این ناحیه یافت شده اند . آنها احتمالا بیانگر ورودشان در نواحی اطراف یا پیدایش و تقلید ناحیه ای از آنها می باشند .
حداقل دو مرحله اصلی را می توانیم متمایز کنیم که توسط سبک هاس سنتی و بالغ مشخص شده اند . هسته سبک سنتی در بالای نواحی تیگراس واقع شده است . در اطراف و شمال mosul جاییکه تکامل آنها از محدوده late uruk در khobur به همان نسبت به وجود آمده است .
با این حال به غیر از این قسمت هیچ سفالگری طراحی شده نسبتی درناحیه khobur یافت نشده است . از طرف دیگر همانطور که توسط Behm-Blancl ( 1998 ، مجله ) نشان داده شد یک سب بسیار نزدیک از سفالگری طراحی شده مربوط به اوایل سبک های ریخت شناسی Ninevite5 و جلوتر از سبک late uruk طراحی شده، ر ترکیه بالای ناحیه Euphrates اتداد یافته است . ناحیه گسترش آن که از karababa تا Malatya امتدا یافته است . باید به سمت شمال حداقل تا asvan گسترش یابند .
ناحیه بین karababa و مرز سوریه – ترکیه از نظر معمادی بخوبی شناخته شده اند . هیچ نمونه ای از این سبک رنگ آمیزی شده از بقایای مربوط به ناحیه Birecik-carchemish گزارش نشده است .
بعضی از ظروف که به وضوح متعلق به آن است اخیرا کشف شده اند ( kemal sertok ..........)
آن طرف مرزسوریه در ناحیه tishrin dam به نظر می رسد شرایط نسبتا مشابه باشد این سبک اولیه طراحی شده از Ninevite5 هم در جنوب ناحیه tishrin dam و در شرق جزیره Syrian در Euphrates همچنان ناشناخته مانده اند . ظروف متعلق به این مجموعه سبک های مربوطه هم دست ساز و هم ماشین سازهستند و معمولاً مخلوطی از سنگ دارد . اشکال خاص بالای ناحیه Tigris شامل کاسه هایی Euphrates متداول است . طرح به رنگ قهوهای متمایل به قرمز است مجموعه طرح اکثراً هندسی هستند .مثلث های سه بعدی و به طور متقاطع هاشور خورده لوزی ، نردبانی و پروانه ها اهمیت زیادی داشتند . در حالیکه بعضی از طرح های خاص Ninevite5 برای مثال ردیف هایی از جانوران تقریبا به طور کامل ازبین رفته اند ( شکل 9-1:2)
کشفیات اخیر به طور کاملی تسلسل تاریخی را نشان می دهد . در ناحیه Tigris « تغییرات » در امتدا افقی از خط سیر پایان Uruk پیروی می کرد که مستقیما اواخر مرحله اورک بازمی گردد و حداقل نسبتا در شمال مقارن است . مشخصه دیگر در این خصوص تو سط یک رشته نواحی tw در Brak داده شد است جاییکه سنگ سازی چند رنگی جمدت نصر در سطوحی در زیر لایه های خط سیر انتقال یافت شده است .
با وجود اظهارات Oates برای Ed تاریخ آخرین هنوز به نظر میرسد که برای ما مبهم است ( Matthhews ، 199740 مراجعه کنید . ) اگر یک مرحله تقریبا ض نهایی در سبک طراحی ( Numoto دوره میانی ) را نیز در نظر بگیریم . گسترش به سمت جنوب EDI امکان پذیر است . درست مثل ناحیه Euphrates سفالگری طراحی شده بیرون آورده شده و در اواخر دوره اورک یافت شده اند . مفهوم EBI توسط وجود ظروف اواخر دوره خاموش مشخص مس ی شوند
آخرین وجود آن با پیدایش به اصطلاح کاسه های گچ بری شده recta مقارن است که فقط گاهی با آن مرتبط می شود . مورد آخر EBIدر اوایل دوره EbII باز می گردد که در رابطه با آموک در اواخر G واوایل H و جنوب EDI بین النهرین است .
تا حدی توضیحات بالا درباره Ninevite5 به نظر می رسد که فقط سنت طراحی می باشد که در کل در تمام شمال بین النهرین در طول این دوره وجود داشت . تعداد اندکی نمونه از جام ها و پیاله های پایه بلند ( به فنجان های مشروب )از حفاری های منطقه ای در carchemis بدست آمده اند که یک تزیین متمایل به قرمز از طرح زیگزاگ اگر ساده و مورب ونوارهای موجدار را نشان می دهند که تاریخ که تاریخ آنها نسبتا به اوایل عصر برنز باز می گردد اما ظروف گچی بی شکل کاملا در آنجا باز هستند در حالیکه اکثر ظروف خاص به شکل سفالهای ظرفهای شراب خواری مدت زیادی در این ناحیه بکار می رفتند .نمونه طراحی شده از titris از طرف دیگر از قسمتها می آید که در آن وجود دارد که در آن وجود کاسه های گچی بدست آمده اند . این نشان دهنده قدمتی بیشتر در پایان دوره cB,I و شروع دوره EbII است .