لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تأثیر محیط زیست سالم بر انسان
به طور قطع یکى از امورى که زمینهساز سعادت و کمال انسان در دنیا و آخرت است، داشتن محیطى سالم و امن است، که انسان بتواند در پناه آن، به تربیت جسم و جان خویش بپردازد و اصولاً یکى از وظائف مهم بشر که حفظ جان است، جز با زیستن در محیط سالم و زیبا امکانپذیر نیست. بدین سبب شرط اولیه داشتن روحى سالم، جسم سالم است و جسم سالم نیز فقط زمانى حاصل مىشود که انسان از محیط زیست طبیعى سالم و دلگشا بهرهمند باشد.
محیط زیست طبیعى سالم تأثیر شگرفى بر روح و روان آدمى دارد. محیط پاک و آراسته و خرّم، زندگى را شاداب و معطر مىسازد. شنیدن آواز روحبخش پرندگان، ترنم لطیف جویباران، آهنگ دلرباى چشمهساران، صفاى سبز سبزهزاران، نسیم لطیف کوهستان، رقص دلنشین درختان و زیبایى شهر و دیار، همه و همه تأثیر اعجابانگیزى بر زندگى و حیات انسان دارند. هر کسى از تماشاى چنین منظرههاى زیبایى احساس آرامش و نشاط کرده و امنیت و آسایش را در حیات خویش لمس مىکند. بر عکس، آسیب رساندن به محیط زیست و نابودى طبیعت باعث وارد آمدن صدمات و زیانهاى جبرانناپذیرى به بشریت مىشود.
افسردگى و افزایش بیمارىهاى روحى و روانى انسان امروز بدون ارتباط به آسیب رساندن به محیط زیست نیست. هیچ کس نمىتواند منکر بشود که تخریب محیط زیست تأثیر منفى بر شیوه رفتار آدمیان مىنهد، و اثرات ویرانگرى بر اخلاق فردى و جمعى جامعه بشرى بر جاى مىگذارد.
آب و هوا، درختان و گیاهان، غذاها و میوهها و به طور کلى طبیعت و محیط زیست نقش عظیمى در زندگى بشر دارند.
سلامت محیط زیست بر هوش و استعداد و لیاقتهاى فردى اثر مىگذارد و میانهروى در اخلاق و منش متأثر از میانهروى در محیط زیست است.
ساکنان مناطق معتدل کره زمین، داراى ویژگىها و روحیههاى خاص هستند که مقایسه با جوامع ساکن در مناطق گرمسیر و سردسیر، از تفاوت بسیارى برخوردارند.
محیط زیست افزون بر تأثیر در قد و قامت و چگونگى اندام ظاهرى، بر فکر و اندیشه و اعمال و رفتار انسان داراى تأثیر شگرف است.(1)
قرآنکریم و روایات اسلامى فوائد بسیار آب، هوا، گیاهان و درختان را با تعبیرهاى بسیار دقیق و گاهى شگفتانگیز برشمردهاند و از تأثیر به سزاى آنها بر تن و روان آدمى سخن گفتهاند.
دانشمندان مسلمان و غیرمسلمان نیز با توجه به طبیعت، از تأثیر حیرتآور آن بر جسم و جان انسان سخنها گفته و در مقایسه با جامعههاى مختلف بشرى تأثیر فراوان طبیعت را بر اعمال و رفتار و فکر و اندیشه و نیز خصوصیات ظاهرى انسان، تبیین و تشریح کردهاند. از اینرو، در این نوشتار برآنیم تا با ذکر برخى از آیات و روایات و گفتار دانشمندان مسلمان و غیر مسلمان تأثیر محیط زیست طبیعى سالم بر انسان را مورد بررسى قرار دهیم.
آثار روانى آب و هوا بر انسان از دیدگاه قرآن و روایات
در آموزههاى اسلامى از تأثیر طبیعت در انسان به گونههاى مختلف، سخن به میان آمده است، چنانکه قرآنکریم درباره اثر محیط زیست مىفرماید: «و البلد الطیب یخرج نباته باذن ربّه و الذى خبث لایخرج الاّ نکدا...؛(2) سرزمین پاکیزه، گیاهش به فرمان پروردگار مىروید؛ اما سرزمینهاى بدطینت و شورهزار، جز گیاه ناچیز و بىارزش، از آن نمىروید.»
از این آیه شریفه استفاده مىشود همان طور که طبیعت و سرزمین پاک در رشد و پرورش بهینه گیاهان مؤثر است، در رشد و تکامل انسان نیز مؤثر مىباشد، و همانگونه که از زمینهاى شوره زار، جز گیاهان بى ارزش نمىروید، محیط آلوده نیز تأثیر منفى و اثرات زیانبارى بر تربیت انسان دارد.
براین اساس، امام على(ع) در مذمت اهل بصره مىفرماید: «اخلاق شما پست، پیمانهاى شما سست، سیره و روشتان دورویى و آب شهرتان شور(بدطعم) است.»(3) و در بیانى دیگر فرمود: خاک سرزمین شما بدبوترین خاکهاست؛ از همه جا به آب(سطح دریا) نزدیکتر و از آسمان دورتر است (منطقه پست و پایین) که 9دهم بدیها در محیط شماست.(4)
آب تأثیر شگرفى بر جسم و روح انسان دارد، به تعبیر قرآنکریم «مایه حیات» همه چیز آب است.(5) و به بیان امام صادق (ع) طعم آب، طعم زندگى است: از امام صادق (ع) در باره طعم آب پرسیدند، حضرت فرمود: «براى یادگرفتن بپرس، نه براى به دشوارى انداختن؛ طعم آب، طعم زندگى است.»(6)
علامه مجلسى (ره) در تشریح این حدیث مىنویسد: «مراد از (طعم زندگى) این است که طعم آب با سایر مزهها قابل مقایسه نیست و از بالاترین وسایل براى ایجاد و بقاى حیات است؛ پس مزه آب، مزه حیات است.»(7)
نگاه مسلمانان به آب، نگاهى سرشار از قداست و پاکیزگى و عظمت است، آب وسیلهاى است که زمینه ارتباط آنان با معبودشان را فراهم مىسازد. در شریعت اسلام هیچکس نمىتواند به راز و نیاز با خدا بپردازد و در آستان مقدس او به نماز ایستد، مگر این که با آب خود را شستشو دهد(8) و این شستشو با آب داراى خصوصیات ویژگىهاى است که اگر درست انجام شود، نام وضو و غسل به خود مىگیرد.
هیچ مسلمانى نمىتواند به طواف خانه خدا بپردازد، جز آن که زمینه آن را با آب فراهم آورده باشد و نیز تماس با خطوط قرآنکریم جایز نیست، مگر این که قبلاً زلال آب تماس گرفته باشد.
آب نه تنها جسم ظاهرى را شستشو مىدهد، بلکه حالتى روحى و روانى در انسان ایجاد مىکند و به او تقدس مىبخشد.(9) و زمینهساز راهیافتن به حریم مقدسات دینى مىشود.
قرآن کریم مىفرماید: «و انزلنا من السماء ماءً طهوراً؛(10) ما از آسمان، آبى طهور فرو فرستادیم.»
مفسران در تشریح طهور گفتهاند: طهور یعنى، بسیار پاکیزه که خود به خود پاک است و غیر خود را پاکیزه مىکند، چرک را از جسم شستشو مىدهد و پلیدىهاى روحى را از روان مىزداید.»(11)
در روایات اسلامى به مسلمانان توصیه شده است که هرگاه براى تطهیر یا وضو نگاهشان به آب افتاد بگویند: «الحمدلله الذى جعل الماء طهوراً و لم یجعله نجساً؛(12) سپاس خداى را که آب را (طهور) قرار داد (پاک و پاک کننده) و آن را پلید قرار نداده است.» بدین سان، آب با وصف پاککنندگى، چهرهاى مقدس به خود مىگیرد که رفتن به حضور خالق یکتا بدون آن میسر نمىشود و (و آنگاه که آب یافت نشود و یا به دلیلى براى شخص مضر باشد، باید به جاى آن بر خاک پاک تیمم کرد.)(13) و تماشاى آب، شکر و سپاس الهى را مىطلبد. افزون بر این، در روایات نگاه به آب جارى توصیه شده و آن را سبب جلاى چشم و افزودن روشنایى آن دانستهاند. چنان که از امام صادق (ع) نقل شده است: «چهار چیز چهره را روشن و نورانى مىکند که یکى از آنها نگاه کردن به آب جارى است.»(14)و نیز امام کاظم (ع) فرمود: نگاه به آب جارى چشم را جلا داده و به روشنایى آن مىافزاید.(15) بر اساس این روایات نگاه کردن به آب جارى، خود نقشى به سزا در شادى و انبساط روحى داشته و علاوه بر روشن کردن چشم دل و افزایش بصیرت انسان، داراى تأثیر قابل توجهى در تقویت نور چشم ظاهرى است.
افزون براینها، برخى آبها، مانند آب باران، آب جوشیده، آب زمزم، آب فرات و ...مورد تمجید بیشترى قرار گرفته و از آثار شگرف آنان بر جسم و روح آدمى اشاره شده است.
نقش تربیتى هوا
هوا نیز همانند آب یکى از عوامل فوالعاده مهم حیاتى برای زندگى انسان است؛ عامل حیاتى که بدون آن حتى لحظهاى زندگى امکانپذیر نیست. این عامل حیاتى اطراف زمین را فرا گرفته است و ما اکسیژن مورد نیاز خود را به وسیله تنفس از هوا مىگیریم. در هوا مقادیر زیادى اکسیژن وجود دارد و گیاهان نیز پیوسته این موجود را تجدید مىکنند و نمىگذارند این ماده حیاتى از اندازه لازم کسر شود. در بیانات معصومان (س) از تأپیر شگرف هوا بر جسم و جان سخن رفته و آثار مخصوص هواى هر فصل بیان شده است.
در منابع روایى اسلام به منافع فراوان گرما و سرما در طول سال اشاره شده و نیز در قرآن و روایات «بادها» با اهمیت تلقى شدهاند. پیداست که باد چیزى جز هوا نیست و اگر هوا حالت وزش به خود گیرد، باد نامیده مىشود.(16)
امام على (ع) درباره اثر هواى هر فصل بر انسان فرموده است: «از سرما در آغاز آن (فصل خزان) پرهیز کنید و در پایان آن (فصل بهار) به اسقبال آن بشتابید (در پاییز خود را بپوشانید و در آغاز بهار از لباسهاى خود کم کنید)؛ زیرا تأثیر سرما بر بدنها و درختان یکسان است. اوّل سرما درختان را مىسوزاند (باعث ریزش برگها و خشکاندن درختان مىشود و پایان آن مىرویاند درختان را به برگ و بار مىآورد).»(17)
کلام امام درباره تأثیر طبیعت بر جسم و جان آدمى بسیار روشن و صریح است و همانگونه که طبیعت بر جسم و بدن اثرگذار است، بر روح و روان بشر نیز اثرگذار مىباشد؛ حضرت در این بیان حکیمانه به مقایسه بین سرماى پاییز و سرماى بهار پرداختهاند گر چه به ظاهر، سرماى ابتداى پاییز و سرماى ابتداى بهار از جهت درجه برودت یکسان مىنماید و هر دو فصل را فصل اعتدال هوا به شمار مىآورند، ولى تأثیر این دو کاملاً متضاد بوده و اثرى مخالف یکدیگر دارند.
ابن میثم بحرانى در شرح این مطلب مىنویسد: پرهیز از اول سرما که ابتداى پاییز است به این دلیل است که تابستان و پاییز هر دو از جهت خشکى (یبوست) مشترک هستند و بدنها با حرارت تابستان خو کردهاند؛ از این رو، هنگامى که با سرما مواجه شوند، به سرعت از آن متأثر شده و دو نیروى برودت و یبوست که طبیعت ضعف و فناست در بدن قوى مىشود و به همین دلیل درختان خشک شده و برگهاى آنها مىسوزد و بدنها ضعیف و لاغر مىشود... امّا سرما در آخر زمستان و طلیعه بهار اثرى به عکس دارد؛ زیرا زمستان و بهار در طبیعت رطوبت، اشتراک دارند، ولى زمستان سرد است و بهار گرم و از اینرو سرماى آخر زمستان با حرارت بهارى ممزوج شده و از شدت سرما کاسته مىشود و این اعتدال حرارت همراه با رطوبت زمینه مناسبى براى ایجاد طبیعت حیات و زندگى است و سبب رشد گیاهان و به برگ و بار آمدن درختان و تقویت بدن انسانها مىشود.(18) ابن ابى الحدید نیز ضمن تأیید سخن بالا، مواجه شدن بدن را با سرماى ابتداى پاییز به انسانى تشبیه مىکند که ناگهان از مکان بسیار گرم به خانه بسیار سرد وارد شود، ولى مواجهه با سرماى طلیعه بهار، موجب ضرر نیست؛ زیرا بدن با سرماى شدیدترى در زمستان خود گرفته است.(19)
امام صادق (ع) در گفتگو با «مفضل بن عمر» به سودمندى بسیار در وجود سرما و گرما (در طول سال) اشاره فرموده و آن راسبب عبرت بشر و دلیل محکمى بر تدبیر حکیمانه الهى دانستهاند.
«(اى مفضل) به گرما و سرما با دیده عبرت بنگر که پیاپى بر این عالم وارد مى شوند؛ این دو دما، با فزونى و کاستى و تعادل باعث شدهاند که فصول و تنوع هوا در سال پدید آید و مصالح فراوان را در پى داشته باشند؛ این دو (گرما و سرما) بدنها را دباغى کرده و باعث پایدارى و استحکام آنها مىگردند؛ تأمل کن که چگونه یکى از آن دو به تدریج وارد دیگرى مىشود و آن دیگرى اندک اندک کم مىشود و دیگرى آرام آرام افزوده مىشود تا هر یک به منتهى درجه خود در فزونى و کاستى برسند؛ اگر یکى از آن دو، ناگهان وارد دیگرى مىشد، باعث بیمارى و زیان بدنها مىشد....»(20)
در قرآن و روایات اسلامى از تأپیر مهم بادها در زندگى انسان و نقش عظیم آن در عدم تعفن اشیاى روى زمین سخن به میان آمده است. خداوند متعال در سوره مبارکه ذاریات، سوره را با سوگند به بادها آغاز مىکند: «و الذاریات ذرواً» که همه مفسران قرآن مراد از آن را بادها دانستهاند(21) و دلیل آن را بیان پیامبر اکرم(ص)(22)و حدیث امام على (ع)(23) در پاسخ سوال ابن کوا و... دانستهاند.
شیخ طوسى (ره) پس از بیان این که شاید مراد قسم به پروردگار بادها باشد، مىگوید: اگر قسم به خود بادها باشد دلیل آن، عظمت مهمى است که در سکون و وزش بادها، براى پراکندن ابرها و گردافشانى میوهها و غذاها نهفته است.(24) مرحوم طبرسى دلیل قسم به بادها را دو چیز دانسته است: نخست سودمندىهاى
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
آلودگی محیط زیست
تاریخچه
مقدمه
اولین آلایندههای هوا احتمالا دارای منشأ طبیعی بودهاند. دود ، بخار بدبو ، خاکستر و گازهای متصاعد شده از آتشفشانها و آتشسوزی جنگلها ، گرد و غبار ناشی از توفانها در نواحی خشک ، در نواحی کمارتفاع مرطوب و مههای رقیق شامل ذرات حاصل از درختهای کاج و صنوبر در نواحی کوهستانی ، پیش از آنکه مشکلات مربوط به سلامت انسانها و مشکلات ناشی از فعالیتهای انسانی محسوس باشند، کلا جزئی از محیط زیست ما به شمار میرفتند، به استثنای موارد حاد ، نظیر فوران آتشفشان.آلودگیهای ناشی از منابع طبیعی معمولا ایجاد چنان مشکلات جدی برای حیات جانوران و یا اموال انسانها نمیکنند. این در حالی است که فعالیتهای انسانی ، ایجاد چنان مشکلاتی از نظر آلودگی مینمایند که بیم آن میرود بخشهایی از اتمسفر زمین تبدیل به محیطی مضر برای سلامت انسانها گردد.
تاریخچه آلودگی
دود یکی از قدیمیترین آلایندههای هوا است که برای سلامت بشر مضر است. زمانی که دود ناشی از آتش حاصله از سوختن چوب توسط ساکنین اولیه غارها جای خود را به دود ناشی از کورههای زغال سوز در شهرهای پر جمعیت داد، آلودگی هوا ، بقدری افزایش یافت که زنگ خظر برای برخی از ساکنان آن شهرها به صدا در آمد. در سال 61 بعد از میلاد ، "سنکا" (Seneca) فیلسوف رومی از هوای روم بعنوان هوای سنگین و از دودکشهای هود با عنوان تولید کننده بوی بد نام برد.در سال 1273 میلادی ، "ادوارد اول" پادشاه انگلستان عنوان کرد که هوای لندن به حدی با دود و مه آلوده شده است و آزار دهنده است که از سوختن زغال سنگ دریایی جلوگیری خواهد کرد. علیرغم هشدار پادشاه مذکور ، نابودی گسترده جنگلها ، چوب را تبدیل به یک کالای کمیاب نمود و ساکنان لندن را وادار ساخت تا بجای کم کردن مصرف زغال سنگ به میزان بیشتری از آن استفاده کنند.تا سال 1661 میلادی یعنی بیش از یک قرن بعد ، تغییر قابل ملاحظهای در آلودگی هوا بوجود نیامد. چاره جویی و پیشنهادات عبارت بودند از برچیدن تمامی کارخانههای اطراف شهر لندن و بوجود آمدن کمربند سبز در اطراف شهر. بالاخره این چاره جوییها کارساز شد.
مشکلات آلودگی هوا
شواهدی دال بر علاقمندی جوامع انسانی در غلبه بر مشکل آلودگی هوا وجود دارند که از جمله آنها میتوان از تصویب و اجرای قوانین کنترل دود در شیکاگو سینسنیاتی به سال 1881 نام برد. ولی اجرای این قوانین و قوانینی مشابه آنها با دشواریهایی مواجه گردید و برای تمیز نمودن هوا یا جلوگیری از آلودگی بیشتر آن ، تقریبا کاری انجام نشد. در سال 1930 در دره بسیار صنعتی میوز در کشور بلژیک در اثر پدیده وارونگی ، مه دود در یک فضای معین محبوس گردید. در نتیجه 63 تن جان خود را از دست داده ، چندین هزار تن دیگر بیمار شوند.حدود 18 سال بعد در شرایط مشابهی در ایلات متحده آمریکا ، یکی از اولین و بزرگترین فاجعههای زائیده آلودگیها رخ داد، یعنی 17 نفر جان خود را باختند و 43 درصد جمعیت نورا در پنسیلوانیا بیمار شدند. درست سه سال بعد از فاجعه مه دود لندن در سال 1952 ، نادیده گرفتن عواقب جدی آلودگی هوا غیر ممکن گردید.در روز سه شنبه 4 دسامبر سال 1952 حجم عظیمی از هوای گرم به طرف قسمت جنوبی انگلستان حرکت کرده ، با ایجاد یک وارونگی دمایی سبب نشست یک مه سفید در لندن شد. این مه دود به دستگاه تنفسی انسان سخت آسیب میرساند. درنتیجه بیشتر مردم بزودی با مشکلاتی از قبیل قرمز شدن چشمها ، سوزش گلو و سرفههای زیاد مواجه شدند و پیش از آنکه در 9 دسامبر از سطح شهر دور شوند، 400 مورد مرگ مربوط به آلودگی هوا گزارش کردند. این تعداد تلفات برای متوجه ساختن افکار بریتانیاییها جهت تصویب قانون هوای تمیز در سال 1956 کافی بود.
قانون کنترل آلودگی هوا
این قانون در ایالات متحده امریکا به نام قانون کنترل آلودگی هوا (قانون عمومی 159_84) به تصویب رسید. اما این مصوبه تنها موجب به تصویب رسیدن یک قانون مؤثرتر گردید. این قانون یکبار در سال 1960 و بار دیگر در سال 1962 بازنگری شد و به قانون هوای تمیز سال 1963 (قانون عمومی 206_88) که برنامههای ناحیهای محلی و ایالتی را برای کنترل هوا تشویق میکرد و در عین حال حق مداخله را برای دولت فدرال در صورت به خطر افتادن سلامت و رفاه اهالی ایالت در اثر آلودگی ناشی از ایالات دیگر محفوظ نگه میداشت، الحاق گردید.این قانون معیارهایی برای کیفیت هوا وضع کرد که بر اساس آنها ، استانداردهای کیفیت هوا و گازهای متصاعد شده در دهه 1960 میلادی پیریزی شد.
آلودگی محیط زیست و لایه ازن
یکی از مسائلی که در سالهای اخیر باعث نگرانی دانشمندان شده ، مسئله تهی شدن لایه ازن و ایجاد حفره در این لایه در قطب جنوب است. لایه اوزون در فاصله 16 تا 48 کیلومتری از سطح زمین قرار گرفته و کره زمین را در برابر تابش فرابنفش نور خورشید محافظت میکند. هر گاه از مقدار لایه ازن ، 10 درصد کم شود، مقدار تابشی که به سطح زمین میرسد تا 20 درصد افزایش مییابد. تابش فرابنفش موجب بروز سرطان پوست در انسان میشود و به گیاهان صدمه میزند. مولکولهای کلروفلوئورکربنها (CFCها) در از بین بردن لایه ازن موثرند. از این ترکیبات بطور گسترده در دستگاههای سرد کننده و در افشانهها (اسپریها) استفاده میشود.این مولکولها به علت پایداری آنها به استراتوسفر راه مییابند و در آنجا بر اثر تابش خورشید پیوند C-Cl شکسته میشود. اتم کلر حاصل به مولکول ازن حمله میکند و مولکول CLO را میدهد. این مولکول بنوبه خود با اکسیژن ترکیب شده ، مولکول O2 و اتم Cl آزاد میشود که مجددا در چرخه تخریب اوزون شرکت میکند. از این روست، در عهدنامه سال 1978 مونترال قرار این شده که از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
محیط زیست در چنبره جهانیسازی
نویسنده : جری ماندر
علیرغم ادعای طرفداران جهانیسازی، جهانیسازی به طور ذاتی با محیط زیست تعارض دارد. همچنین، جهانیسازی برخلاف پندار موفقانش، یک جریان عادی برخاسته از نیروهای طبیعت نیست، بلکه حاصل طراحی و برنامهریزیهای عدهای است که در «برتون وودز» گرد هم آمدهاند و به دنبال آن و به همان منظور، بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و سازمان تجارت جهانی را به وجود آوردهاند. اصول پایه جهانیسازی عبارت است از: رشد فزاینده با تکیه بر صادرات، یکسان سازی فرهنگی و تجارت آزاد. اما در بسیاری از موارد، این اصول با حاکمیت ملی و ارزشهای فرهنگی جوامع در تضاد است. در کشاکش این تضاد منافع است که دستهای نه چندان پنهان شرکتهای فراملیتی، در تنظیم و هدایت سیاستهای سازمان تجارت جهانی و حتی سیاست داخلی و خارجی کشورهایی چون ایالات متحده آمریکا دیده میشود. بنابراین شرکتهای چندملیتی بزرگ هستند که از فرآیندهای جهانیسازی منتفع میشوند، نه ملتها و نه محیط زیست.
یکی از ادعاهای تعجب برانگیز طرفداران جهانیسازی اقتصادی این است که این فرآیند، در بلندمدت باعث بهبود میزان حفاظت از محیط زیست خواهد شد، با این استدلال که همگام با جهانیسازی، استخراج منابع طبیعی گوناگون از قبیل جنگلها، معادن، نفت و ... ثروت کشورها را افزایش داده و قادر خواهند بود بخشهای بیشتری از طبیعت را از این آسیبها حفظ کنند یا با ابداع فناوریهای جدید، آثار زیست محیطی زیانبار ناشی از تولید بیش از حد خود را کاهش دهند، اما شواهد به وضوح نشان میدهد، چنانچه عایدی کشورها از اقتصاد جهانی ملاحظه شود، بیشترین سود به شرکتهای چندملیتی تعلق میگیرد که نه تنها انگیزهای برای هزینه کردن آن در حفظ محیط زیست ندارند، بلکه منافع حاصل را صرف استحصال هرچه بیشتر منابع طبیعی میکنند. رییس جمهور ایالات متحده به صراحت از این دیدگاه که جهانیسازی به حفظ طبیعت کمک میکند، پشتبانی میکند؛ در حالی که در همان زمان، مدافع احداث چاههای نفت بیشتر و قطع بیشتر درختان جنگلی است.
ایدهای که جهانیسازی را نوعی راهبرد زیست محیطی میداند، بیشتر به یک شوخی میماند و مسأله بسیار جدیتر از اینهاست. جهانیسازی اقتصاد، به ویژه ایدئولوژی و اندیشههای بنیادینی که آن را به پیش میبرد، ذاتاً با بقای طبیعت در تعارض است و هیچ اقدام ثانویهای از قبیل موافقتنامههای محیط زیست، کنترل آلودگی و ... نمیتواند از آسیبهای یک اقتصاد جهانی با الگوی تولید صادرات محور جلوگیری کند. این مشکلات به طور ذاتی با طرح جهانیسازی آمیخته است و اگر با این الگوی جهانیسازی پیش رویم، بروز این مشکلات، حتمی و قابل پیشبینی است.
جریان جبری و گریزناپذیر طبیعت
مدافعان جهانیسازی همیشه تمایل داشتهاند آن را عملی طبیعی معرفی کنند: ادامه و امتداد پیشرفتهای تکنولوژی و اقتصادی که در خلال قرون متمادی تا عصر حاضر جریان داشته است. اینها جهانیسازی را ثمره نیروی کنترل ناپذیر و هدایت نشده طبیعت میشمارند، اما مردم و گروههای معترض در اقصی نقاط جهان، نشان دادهاند که هرگز این گونه مواجهه با جهانیسازی برایشان قابل تحمل نیست. اگرچه فعالیتهای تجاری بینالمللی و مفاهیمی همچون «تجارت آزاد» طی قرون مختلف و به شیوه های گوناگون وجود داشته است؛ اما این گونهی مدرن، عمیقاً و به طورکلی از لحاظ مقیاس، سرعت، شکل، تبعات و مهمتر از همه «قصد و هدف» ، با گونههای قدیمیتر تفاوت دارد. گونهی مدرن جهانیسازی را نمیتوان به سادگی یک تکامل طبیعی دانست، بلکه عامدانه و با هدف تحکیم جایگاه بنگاههای اقتصادی خاص، توأم با هجمهای همه جانبه برای اشاعه و ترویج ارزشهای مرتبط با آن، طرحریزی شده است.
مبدأ پیدایش جهانیسازی مدرن بر ما پوشیده نیست. نشستهای سرنوشت سازی که در ژوئیه 1944 در «برتون وودز» صورت گرفت، سرآغاز این تحولات بود. هنگامی که سران شرکتهای چندملیتی برجسته، سیاستمداران، بانکداران و اقتصاددانان سرشناس گرد هم آمدند تا درباره چگونگی بازسازی ویرانیهای جنگ جهانی دوم به تفاهم برسند، به این نتیجه رسیدند که وجود یک سیستم اقتصادی جهانی متمرکز برای پیشبرد توسعه اقتصادی جهان ضرورت دارد. چنین سیستمی، به زعم آنها مانع از بروز جنگ میشود و به ملتهای فقیر و روند بازسازی نیز کمک میکرد. از درون نشستهای برتون وودز، بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول (با نامهای دیگری در آن زمان) و موافقت نامه عمومی درباره تعرفهها و تجارت (GATT) که بعداً به سازمان تجارت جهانی (WTO) تبدیل شد، متولد شدند. نمونههای مشابه و متعاقب این نهادها و پیمانها، عبارت بودند از: نفتا، پیمان ماستریخت در اروپا و منطقه آزاد تجاری حاصل از موافقتنامه آمریکا و چند موافقتنامه دیگر.
این ابزارهای جهانیسازی اقتصادی، در کنار یکدیگر وظایف محوله خود را به انجام رساندهاند که عبارت بوده است از: ایجاد ریشهای ترین تغییرات از زمان انقلاب صنعتی در نظام سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کره زمین. همچنین توازن قدرت در صحنه جهانی را به نحو خیرهکنندهای بر هم زدهاند، به طوری که قدرت سیاسی و اقتصادی را از دولتهای ملی و محلی سلب کرده و به سمت الگوی جدید و متمرکزی هدایت کردهاند که قدرت فراوانی به شرکتهای چندملیتی، بانکها و سازمانهای جهانی ساخته و پرداخته خود میدهد، ولو اینکه این جابهجایی قدرت، عواقب ناگواری برای حاکمیتهای ملی، کنترل جوامع، دموکراسی، فرهنگهای بومی و به ویژه محیط زیست داشته باشد. نکتهای که بار دیگر متذکر آن میشویم، این است که این فرآیند برای مقاصدی خاص و توسط افرادی خاص (شرکتهای بزرگ، اقتصاددانان و بانکداران) طراحی شده است، به طوری که نتیجه و خروجی خاص خود را نیز داشته باشند. اما این شیوه جهانیسازی چه ایرادی دارد؟
اصول جهانی سازی
اولین اصل اعتقادی جهانیسازی اقتصادی، در هم آمیختن تمام فعالیتهای اقتصادی همهی کشورهای جهان، در قالب یک الگوی توسعهی یکسان و واحد و یک ابرسیستم مرکزی است که به نوبه خود، ایجادکننده «فرهنگ هماهنگ جهانی» است. کشورهایی با فرهنگها، اقتصادها و نسبتهای کاملاً متفاوت و گوناگون، به این سمت سوق داده میشوند که شیوههای زندگی یکسانی را برگزینند؛ از فروشگاهها و هتلهای زنجیرهای یکسان استفاده کنند؛ لباسهای یکسان بپوشند؛ اتومبیلهای مشابه سوار شوند و محصولات تلویزیونی، هنری و سینمایی مشابهی دریافت کنند. به زودی دیگر دلیلی برای مسافرت به سایر نقاط نخواهید داشت. تنوع فرهنگی دیگر وجود نخواهد داشت، یک چنین الگوی متحدالشکل و یکسان، دقیقاً همان چیزی است که شرکتهای بزرگ چندملیتی برای افزایش کارآیی خود: تولید در مقیاس جهانی (عدم نیاز به ایجاد تنوع در محصولات و صرفهجویی در مقیاسهای هنگفت)، کاهش هزینههای بازاریابی در کشورهای گوناگون و بهرهمندی از سایر کارآییهای مقیاس بدان احتیاج دارند.
دومین اصل از اصول جهانیسازی، دادن اولویت و اهمیت فوقالعاده به کسب یک رشد اقتصادی بسیار سریع و نامحدود است که آن را «رشد فزاینده» مینامیم و سوخت آن، جستوجوی مداوم برای دستیابی به منابع جدید، نیروی کار ارزانتر و بازارهای جدید است. روشن است که برای رسیدن به رشد فزاینده، تأکید خاصی بر قلب تپنده الگوی جهانیسازی یعنی تجارت آزاد شود و در کنار آن از فعالیت شرکتها مقرراتزدایی شده و خصوصیسازی و «کالاسازی» تا آن جا که امکان دارد، گسترده شود. نکته اخیر حتی شامل حیطههایی از فعالیتهای اجتماعی میشود که تا این لحظه از تاریخ در نظام مبادله و تجارت وارد نشده است، یا حیطههایی که به نظر میرسد، حق طبیعی انسان است که خارج از نظام مبادلاتی و تجاری به آن دسترسی داشته باشد.
به عنوان مثال، بذرهای بومی که طی هزاران سال با روشهای طبیعی اصلاح شده و به رایگان در اختیار کشاورزان بوده است، هم اکنون در معرض انحصار بلندمدت شرکتهای فراملیتی از طریق «حق امتیاز» است. اعتراضات کشاورزان هندی و قربانیان ایدز در آفریقا و سایر نقاط جهان علیه «حقوق مالکیت معنوی مرتبط با تجارت» TRIPS که توسط WTO وضع شده است، برخی از زوایای هراسانگیز این روند جدید را روشن میکند. همچنین فشارهایی وجود دارد تا مواردی چون آب رودخانهها، دریاچهها و چشمهها را نیز که همیشه بخشی از زندگی طبیعی انسان بوده و به راحتی به آنها دسترسی داشته است، به سیستم کالایی و مبادلهای فوق ملحق کند. بنابراین، در حال حاضر بنا بر مفاد دو قرارداد WTO یعنی (FTAA جدید) و موافقتنامه عمومی درباره تجارت خدمات (GATS)، روند کالاسازی و خصوصیسازی در حوزه خدمات عمومی جریان دارد. آخرین مذاکرات انجام شده، پیرامون حوزههایی است که هنوز به طور عمده در اختیار دولتهاست، مانند رادیو و تلویزیون، آموزش عمومی، بهداشت، آب و فاضلاب، تأمین اجتماعی، پلیس، آتش نشانی، راهآهن، زندانها و...؛ چنان چه خصوصیسازی در این حوزهها آغاز شود، زمینه برای سرمایهگذاری خارجی و تسلط آنها بر این مقولهها فراهم میشود. آنگاه میباید برای دریافت خدمات تأمین اجتماعی به میتسوبیشی و برای اداره زندانها به بوندس بانک مراجعه کنیم و برنامههای صدا و سیما را از دیزنی دریافت کنیم. به همهی اینها «کالا شدن پول» را نیز باید افزود: ایجاد بازارهای پولی و جریان فوقالعاده سیال پول در بازارهای سرمایه سراسر جهان و نقش آن در بروز بحرانهای پولی و اقتصادی از قبیل بحران جنوب شرق آسیا، که پرداختن به آن از حوصلهی این مقاله خارج است.
لذا وظیفه نهادهای مولود برتون وودز است که با وضع قوانین لازم، کشورهای مختلف را با روند خصوصیسازی، مقررات زدایی و تجارت آزاد، همسو کرده و به صورت فعال با موانعی که در این کشورها بر سر راه بهرهبرداری از منابع، نیروی کار و بازار مصرف آنهاست، برخورد کنند. اما در عمل، بیشتر این موانع، قوانینی هستند که به طور مشروع توسط دولتها و نهادهای ملی وضع شدهاند: قوانین زیست محیطی، بهداشتی، امنیت غذایی، حمایت از حقوق کارگران و همچنین قوانینی که لازمه نظارت بر فرهنگ ملی است. همهی این قوانین، ولو این که توسط دولتهای مردمسالار و مبتنی بر آرای یکایک شهروندان وضع شده باشد، از جانب ذینفعان جریان تجارت آزاد به عنوان «موانع غیرتعرفهای تجاری» قلمداد میشود. WTO علیرغم عمر کوتاه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
محیط زیست و امنیت جهانــی
قرن بیستم و خصوصا" نیمه دوم آن قرنی سرشار از تحولات سریع و بی سابقه در محیط زیست جهان بود. اثرگذاری انسان بر طبیعت اطرافش به جایی رسیده که دارای ماهیت و اهمیت جهانی شده و متاسفانه این تاثیرات از سرعت سرسام آوری نیز برخوردار گردیده است.
دیگر تقریبا" هیچ زیستگاه یا اکوسیستم طبیعی در سطح زمین وجود ندارد که لااقل اندکی دستخوش تغییر نگردیده باشد.اما تحولات زیست محیطی زاییده فعالیتهای بشری، اگرچه از دیر باز آغاز گردیده است اما هیچگاه باندازه چند سال گذشته مورد توجه نبوده و قبلا" به هیچ عنوان نگرانیهای مجامع بشری در این رابطه این قدر با بدبینی عجین نشده بود.
با توجه به قدرت تفکر و تعقل انسان،چنین انتظار میرفت که بشر هر روز بیش از گذشته به قدرتی تبدیل شود که بتواند معیارهای ارزشمند محیط زیست را حفاظت و بهبود بخشد اما بالعکس به نظر می رسد که انسان بطور روزافزون به نیرویی مقتدر تبدیل میشود که مایه ایجاد آشفتگی در بستر حیات خود و قطع ریشه های هستی اش میگردد.
این برداشت غیرقابل انکار به جایی رسیده که این فرض که زمین در حال بهبود است بیش از پیش نیازمند دفاع و توجیه است، در حالی که این فرض که کره زمین بطور خطرناکی در حال از بین رفتن است ، به هیچ یک از این دو رفتار نیازی ندارد!
در هر حال امروزه اغلب مسایل و مشکلات و تنگناهای زیست محیطی دیگر بعنوان یک موضوع محلی و یا حتی ملی بشمار نمی آیند و با توجه به وابستگی متقابل و غیر قابل تفکیک محیط زیست با مباحث کلان انسانی از جمله اقتصاد ، فرهنگ ، توسعه ، سیاست و بویژه نوع خاص آن یعنی ژئوپلتیک ، اخلاق ، فلسفه وعرفان و بسیاری دیگر از جنبه های مادی و معنوی حیات انسانها ،در واقع هر مشکل زیست محیطی در هر اندازه وحتی محدود در داخل مرزهای قراردادی یک کشور مشکلی برای کل جهان ونوع بشر بشمار می آید.
در این مقاله سعی شده تا با تأکید بر ارتباط محیط زیست با مسایل ژئوپلتیک و نیز اقتصاد و فقر،گوشه ای از اهمیت آن را بیان و نیز توجه هرچه بیشتر سیاستمداران،عقلا و تصمیم سازان اجتماعی و فرهنگی کشور را به این مسئله اساسی جهان امروز معطوف نماید.
ژئوپلتیک :
ژئوپلتیک،مطالعه روابط و کشمکش های بین المللی از دیدگاه جغرافیایی است.بر اساس این تعریف،موقعیت ، مسافت و چگونگی توزیع منابع انسانی و طبیعی تأثیرات قابل توجهی بر روابط بین المللی دارند.
جغرافیا دارای دو زیرشاخه اصلی است،جغرافیای طبیعی و جغرافیای انسانی.جغرافی طبیعی موقعیت و توزیع جنبه های مختلف سیستمهای طبیعی زمین مثل آب و هوا،پوشش گیاهی مناطق مختلف و اقلیمها، علل پیدایش عوارض سطح زمین و شناخت روابط فیزیکی بین آنها را مورد توجه قرار میدهد و جغرافیای انسانی روابط بین جوامع انسانی ،فرهنگها و تمدنها و گستردگی آنها را در کانون توجه خود دارد.ژئوپلتیک، زیر مجموعه ای از جغرافیای انسانی است.
یک ژئوپلتیست،دانش اجتماعی ،اقتصادی،سیاسی ،فرهنگی و نیز نیروهای زیست محیطی را بعنوان شکل دهنده فعالیت بشر در نقاط مختلف جهان در تحلیل های خود مورد استفاده قرار میدهد.
امروزه بخش قابل ملاحظه ای از روابط بین الملل حول محور محیط زیست صورت می گیرد.اگر بدانیم که استفاده روزافزون از منابع زیستی و به تبع آن تخریب سیاره زمین پدیده هایی هستند که اثرات آنها بندرت در درون مرزهای قراردادی یک کشور محدود میگردند،آشکارا به این نتیجه می رسیم که موضوعات زیست محیطی می توانند دقیقا" از موضع ژئوپلتیک مورد بررسی واقع شوند.
اما محیط زیست دقیقا" چیست ؟بنا به یک تعریف ساده محیط زیست عبارت است از همه عناصر جاندار یا بی جان طبیعتی که پیرامون انسان را فرا گرفته و همه آنها با یکدیگر دارای ارتباطی متقابل می باشند.دانشمندان در قرن نوزدهم واژه زیستکره را برای تعریف محیط زیست زمین و ارتباط بین ارگانیزمها و عناصر بی جان آن بکار گرفتند.
در سطحی محدودتر،زی بومها یا اکوسیستمها،به محدوده های وسیعی از سطح زمین اطلاق میگردند که در برگیرنده گونه های خاص گیاهی و جانوری و تأثیرات متقابل همه عوامل درونی این مجموعه بر یکدیگرند.
به لحاظ نظری ،انطباق مرزهای قراردادی سیاسی کشورها بر مرزهای اکوسیستمی موجود در جهان امری محال یا لااقل بسیار مشکل است.بعنوان مثال،پرندگان مهاجری که در فصول سرد سال از سیبری به ایران و یا دیگر کشورهای واقع در عرض های پایین تر جغرافیایی مهاجرت و مجددا" باشروع گرما به زیستگاههای اولیه خود باز میگردند و یا غازهای وحشی که در دوران جنگ سرد بین آمریکا و شوروی سابق بدون توجه به مسایل و کشمکش های سیاسی موجود،بین این دو کشور مهاجرت میکردند.
بر این اساس،دیدگاه محیط زیست در بحث ژئوپلتیک،به درگیریهای بین المللی و روابطی اشاره دارد که در سطح جهانی با تأثیر بر زیستکره یا سطوح منطقه ای ،بین دو یا چند کشور بروز میکند.
منابع طبیعی سیار یا اصطلاحا" منابع ناپایدار،بدلیل برخورداری از نیروی بالفعل خود برای عبور از مرزهای کشورها،موضوع اصلی درگیریهای ژئوپلتیکی بشمار می روند.ذخایر ماهیها،حوضچه های نفتی زیر زمینی مشترک، رودهای مرزی و دریاها،جانوران وحشی مهاجر و موارد مشابه از این گروه منابع بشمار می آیند که سعی در بهره گیری بیشتر از آنها توسط دولتهای همجوار در بسیاری از نقاط جهان موجب بروز تنش های سیاسی و حتی جنگ گردیده و میگردد.
اما روش صحیح استفاده از یک عنصر یا منبع طبیعی چیست ؟ آیا استفاده از منابع تا حد تهی سازی کامل قابل قبول است ؟ آیا اصولا" دولتها می توانند در داخل مرزهای خود ،مستقلا" تصمیم به بهره برداری هر چه بیشتر از منابع طبیعی به هر ترتیب که می خواهند بنمایند؟پاسخ مثبت به این سؤالات برای بسیاری از منابع همچون حیات وحش،جنگلها،معادن اورانیوم و منابع آبی و حتی هوا یقینا" موجب بروز تنش های اصولی گردیده و چالش انگیز است.
مفهوم منابع طبیعی کاربردی در ژئوپلتیک :
امروزه دولتهای صنعتی و غربی، مصرف کننده عمده منابع زیستی جهان بشمار می آیند.اما در سالهای آینده ،دولتهای در حال توسعه بدلیل رشد جمعیت و برخورداری از شتاب در رشد صنعتی و اقتصادی و بواسطه آن افزایش سطح استفاده از مواد،نقش فزاینده ای را در تأثیر بر اکوسیستمهای کره زمین ایفا خواهند نمود و البته زمین نیز با کاهش روزافزون منابع مواجه خواهد گردید.
بلی ،منابع طبیعی ذاتا" کمیاب هستند؛ یعنی در کمیت و موقعیت دارای محدودیت می باشند وبا این منطق و الگوی پیش رو در رشد اقتصادی و بهره برداری از منابع،درگیریهای ژئوپلتیکی و جنگ بر سر منابع بشدت افزایش خواهد یافت و البته طرف برنده آن است که منابع بیشتری را ذخیره و یا در اختیار داشته باشد.به عنوان مثال،گسترش سریع مستعمرات کشورانگلیس در واقع پس از شروع انقلاب صنعتی در اروپا و بدنبال آن تهی شدن این قاره از منابع اولیه طبیعی مورد نیاز صنایع این کشور آغاز گردید.
▪ منابع طبیعی به دو دسته طبقه بندی میشوند:
۱) منابع تجدید شونده،که با بکارگری شیوه های مدیریتی صحیح میتوان در یک چارچوب زمانی تعریف شده و بگونه ای خردمندانه بصورت مستمر از آنها بهره برداری نمود مثل ماهیها،حیوانات وحشی،جنگل،آب شیرین، هوا و ...
۲) منابع غیر قابل تجدید،که از ذخایر ثابتی در جهان برخوردار بوده و در یک محدوده زمانی مشخص به پایان می رسند نظیر سوختهای فسیلی و ذغال سنگ و مواد معدنی.
همانطور که در تعریف بند اول یعنی منابع تجدید شونده گفته شد ،مدیریت اصولی و بهره برداری خردمندانه اصل اساسی پایداری و ایجاد قابلیت تجدید در این منابع است و بدون توجه به این دو اصل،این منابع نیز در اثر بهره برداری بی رویه و یا عدم بکارگیری مدیریت و روشهای اصولی در جایگزینی بموقع آنها و در واقع عدم ایجاد فرصت احیاء و تجدید برای آنها،ناپایا و غیر قابل تجدید خواهند بود!همچنین آب و هوا و خاک چنانچه تا حد عدم امکان بازیابی آلوده شوند،آنگاه جزء منابع غیر قابل تجدید بشمار می آیند.طبق مطالعات سازمان ملل در سالهای ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۵ حدود ۸۹ میلیون هکتار از خاک کره زمین بدلیل عدم استفاده صحیح آنقدر خسارت دیده که دیگر قابل احیاء نیست و ذخایر آب آشامیدنی نیز آنقدر کاهش یافته که در آینده نزدیک به ۸۰ کشور جهان با کمبود جدی آب روبرو خواهند شد.
در مناقشات مرزی،بویژه زمانی که صحبت از منابع زیستی سیال در میان باشد،گاه با زیرکی می توان بگونه ای مرزبندی نمود که حقوق دیگر کشورها نسبت به برخی منابع سلب گردد؛ لذا برخورداری نمایندگان سیاسی کشورها از اطلاعات دقیق زیست محیطی و دانستن ارزشهای منابع مورد بحث کاملا" ضروری و اصلی انکارناپذیر است.
مهمترین موضوعات زیست محیطی جهانی :
مقیاس جهانی آسیب های زیست محیطی نشان میدهد که تمایز بین کشورهای غنی و در حال توسعه باعث ایجاد یک بحران در بیوسفر کره زمین گردیده است.همه موضوعاتی که در این بخش به آنها اشاره میشود دارای محدوده ای فرامرزی بوده و مستلزم تفاهم و همکاری بین کشورها برای حل آنها می باشند.
۱) گرم شدن کره زمین ( اثر گلخانه ای:
مصرف سوختهای فسیلی موجب ایجاد دی اکسید کربن و گازهای دیگری میگردد.تجمع و افزایش بیش از حد این گازها در جو زمین،موجب ایجاد لایه ضخیمی از گاز میگردد که همانند پوشش پلاستیکی گلخانه ها، از بازگشت حرارت مازاد حاصل از تابش نور خورشید به سطح زمین به فضا جلوگیری کرده و گرما را در نزدیکی سطح زمین نگه میدارد و همانند گلخانه باعث گرم شدن هوای زمین میگردد.
در اثر بروز این پدیده زیست محیطی،بنا به تخمین دانشمندان دمای کره زمین در طی قرن حاضر بین ۸/۰ تا ۵/۳ درجه سانتیگراد افزایش می یابد.این اثر از یکسو موجب بروز تغییرات گسترده آب و هوایی در مناطق مختلف زمین و بروز وقایعی نظیر خشکسالی یا بالعکس سیل و طوفانهای شدید می گردد و از سویی دیگر با افزایش سرعت ذوب یخهای قطبی باعث بالا آمدن آب دریاها و اقیانوسها و به زیر آب رفتن بسیاری از مناطق ساحلی و ارضی مستعد سرزمینی خواهد شد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 32 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فصل 3
روششناسی مطالعه
مروری بر روشهای استفاده شده در تخمین اهمیت اقتصادی نواحی تفریحی و بیابانی در جنگل مدل پرینس آلبرت در این متن در این فصل آورده شده است. این فصل در دو قسمت خلاصه شده است: در بخش 301 یک خلاصهای از مذاکرات ارزش بدون استفاده بیابان و برآورد آن آورده شده، در حالیکه در بخش 302 مروری بر طراحی آمارگیری، طراحی نمونهبرداری و میزان واکنشها آورده شده است.
1. 3 مفهوم ارزش بدون استفاده بیابان و روش برآورد
خالص وجودی یا ارزش حفاظتی بیابان ارزش بدون استفاده را تعریف میکند مقدمتاً ترکیبات وجودی و تقاضاهای ارزش نسلهای آینده است. یک روش مستقیم قابل دسترس برای برآوردن ارزشها فن ارزشگذاری ضربتی است. نگرش ارزشگذاری ضربتی باز نهایی در این متن برای مشخص کردن تمایل به پرداخت ساکنان ساسکاچوان برای حفاظت بکار گرفته شده بود. روش پرداخت بود یک سهم در پشتوانه خاص طراحی شده بخصوص بمنظور حفاظت کردن و نگهداری از بیابان این روش پرداخت به دو دلیل انتخاب شده بود: (1) ساکنان ساسکاچوان آشنا با اعانههای ساخته شده مخصوص بمنظور (I,e گروههای زیست محیطی و دستگیری) بودند و (2) این روش نسبتاً بیطرف است بعلاوه احساس میشد که بلیط ورودیه یا چیزی شبیه به مالیات باعث بیان واکنشهای متعدد میشود. برای اجتناب از خطاهای استراتژی در واکنشها شریکها میدانستند ابتدای پرسشی که مطرح شده بود یک مجموعهای از موقعیت فرضی را توضیح میداد.
2. 3 مجموعه دادهها
1.2.3 طراحی آمارگیری
در طی بهار و تابستان سال 1994 یک پرسشنامه بصورت تصادفی بین ساکنان نواحی ساسکاچوان توزیع و توسعه پیدا کرد. متن بر روی نواحی بیابان و تفریحی توسط ساکنان ساسکاچوان متمرکز شده بود. این آمارگیری از روی اطلاعات استخراج شده جمعیتشناسی اقتصادی، نظری و رفتاری ساکنان طراحی شده بود. آمارگیریها قبلاً توسط اقتصاددانان، دانشجویان و عموم مردم از پیش امتحان شده بود. پرسشنامه در ضمیمه A میتواند در 4 بخش اصلی خلاصه شود بخش 1 سوال از وسط 7 تمرکزها روی مفهوم فعالیتهای تفرجی اطراف و محل شرکت. بخش بعدی سوال 8 و 9 شناسایی بیشتر قسمتهای مهم و برجسته پارک ملی پرینس آلبرت در حالیکه بخش سوم سوالات 17 تا 10 بیرون کشیدن اطلاعات مربوط به حیات وحش و بیابان از ساکنان است. بخش آخر سئوالات 18 تا 26 تمرکز روی قسمتهای جمعیتشناسی است.
2. 2. 3 طراحی نمونهبرداری
توزیع آمارگیری از طریق خدمات پستی انجام شده بود. ایالتها به 4 منطقه تقسیم شده بودند که از نمونههای تصادفی و از طریق دفاتر تلفن تولید شده بودند. غرب هدفها به اجرا درآمد نمونهبرداری تصادفی و برچسبهای نشانی فراهم شد. در ابتدا 200 تا از آمارگیریها به بیرون هر یک از مناطق (ساسکاتون، یورکتون، ملویل) منطقه 3 (رجینا، سویفت کاریت، موس جا و یبورن و استوان) و منطقه 4 ( با تلفولد شمالی، تلوید مینتر، دریاه میدو و کیندوسلی) فرستاده شده بودند و 250 تا از آمارگیریها به منطقه 10 پرینس آلبرت) فرستاده شده بودند. برای بعضی از نواحی مقادیر حساسیتها بالاتر بود. برای این ناحیه در دومین ارسال 200 تا از آمارگیریها به پرینس آلبرت فرستاده شده بودند 100 تا به ساسکاتون و ...
100 تا به باتلفولد شمالی این سه منطقه متمرکز شده بودند زیرا تصور بر این بود که سهم بیشتری از ساکنان در پارک ملی و پرینس آلبرت دیده شده بودند.
اولین آمارگیریها از 850 تا فرستاده شده در سراسر ایالت در اوائل آگوست 1994 توزیع شده بود. دیگر 400 تای آمارگیری فرستاده شده در اوایل اکتبر 1994 به سه منطقه دیگر توزیع شده بود یعنی، پرینس آلبرت، ساسکاتون و باتلفورد شمالی ساکنان یک آمارگیری را با یک روکش نامهای که مفهوم آمارگیری را توصیف میکرد و یک کارمزد مربوط به هزینه پستی که به پاکت پستی بر میگشت را دریافت کردند.
3. 2. 3 مقادیر حساسیتها
آمارگیری مقادیر حساسیتها بطور قابل توجهی از منطقهای به منطقه دیگر متغیر است. تغییرات مقادیر حساسیت از 7/14% از منطقه 4 به 7/22% منطقه 1 (جدول 3. 1 را ببینید) عموماً یک فرد نزدیکتر به ساکن پارک ملی پرینس آلبرت بیشتر شبیه به شخصی بود که به آمارگیریها بر میگشت این ممکن است نشان دهد که آگاهی و توجه برای مناطق بیابانی و تفریح افزایش پیدا میکند چنانکه یک حرکت در جهت شمال از داخل ساسکاتون یا آن عنوان آمارگیری ممکن است نتایج موثری داشته باشد. پرسشنامههای مناطق بیابانی و تفرجی در نواحی عمومی توزیع شده بودند که حاوی توضیح مقادیر نسبتاً پایین حساسیتها بود. نرخهای واکنش وقتی که یک بهره گروهی ویژه هدف گرفته شده نوعاً بالاتر هستند.
در آمارگیریهای بازگشت داده شده، 38 تای آنها برای تخمین ارزش منابع قابل استفاده نبودند زیرا سئوالات خیلی زیادی بی جواب میماندند. واکنشهایی که جواب داده شده بودند و تمایل به پرداخت آنها صفر دلار بود به یک دلیل برای واکنشهایشان پرسیده شده بودند، بنابراین اینجوری اجازه شناسایی 7 واخواست مزایده که از تجزیه و تحلیل (VM) نادیده گرفته شده بودند داده شد. نرخهای برگشتی قابل استفاده 16% بود.
(جدول 3. 2 را ببینید)
جدول 3. 1
نرخهای واکنش برای بازدید زمین لم یزرع و تفرجی PAMF
مجموعة برگشتیها
پست دوم
پست اول
منطقه و موقعیت
نرخهای واکنش
نرخهای برگشتی
بازگشتیها
فرستاده A
نرخهای برگشتی
بازگشتیها
فرستاده A
100
7/22%
4/22%
43
192
9/22%
57
249
منطقه 1
پرنیس آلبرت
59
6/20%
1/24%
21
21
87
87
0
0
1/19%
38
37
1
0
199
174
25
0
منطقه 2
سارسکاتون
یورکتون
ماسویل
50
178%
7/11%
11
11
94
94
0
0