لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
دین پژوهی در پرتو قرآن «پیامبری»
مقدمه و طرح بحث1. «دین پژوهی در پرتو قرآن» سلسله مباحثی است که به مطالعه، بحث و تحقیق درباره مهمترین مفاهیم و تعالیم دینی در پرتو نخستین منبع اسلام یعنی قرآن کریم میپردازد و میکوشد از منظر “درون دینی” به اهم پرسشهای جدید دربارة دین پاسخ دهد و سیمای ایجابی و اثباتی از اندیشة اسلامی در این زمانه ارائه دهد. مخاطب اصلی این مباحث دینداران هستند و هدف از آن تعمیق و ارتقای معرفت دینی است.2. در دین پژوهی، از «دین» سه مراد میتوان داشت: مراد اول دین در متون اصلی آن یعنی کتاب خدا و سنت پیامبر است. مراد دوم: فهم عالمان دین و مفسران تعالیم دینی و عرف دینشناسان است و مراد سوم: دین در سنت و سیرة عملی دینداران میباشد. واضح است که زندگی دینداران منبع مطمئنی برای ارزیابی دین نیست، هر چند غفلت از این زاویة جامعه شناختی نیز پذیرفته نیست. فهم عالمان دین نیز رنگ و بوی مقتضیات زمانه آنها دارد و به هر حال امری بشری و تاریخی است. مراجعه به سطح اول در این زمانه نیز به هر حال تفسیری دیگر از متن دین است و در زمره دین در مراد دوم آن قرار میگیرد. آنچه از “دینپژوهی در پرتو قرآن” اراده کردهایم. پژوهشی در چارچوب مسایل این زمان و درگیر کردن آیات قرآن کریم با مباحث زندگی امروز است. 3. تعالیم قرآنی همانند دیگر گزارههای دینی از سه ویژگی برخوردار است: اول سازگاری درونی. نمیتوان به یک مجموعه ناسازگار ایمان داشت. دوم عادلانه بودن. نمیتوان گزارهای را ظالمانه و غیر عادلانه دانست و در عین حال آن را دینی شمرد. سوم برخلاف عقل نباشد. واضح است که فوق عقل بودن بامنافی عقل بودن متفاوت است. معیارهای این سه ویژگی در طول زمان چه بسا دچار تحول و تغییر گردد. برای قبول و باور هر گزارة دینی در این زمان چارهای جز جریان این سه ضابطه مطابق فهم و درک همین زمان نداریم. هر گزارة دینی امروز نیز میباید در نظر دیندار عادلانه، عقلایی و سازگار با مجموعه تعالیم دینی باشد. در غیر این صورت گزارة فاقد چنین ضوابطی، گزارة فرازمانی دینی محسوب نمیشود بلکه از تعالیم زمانمند و موقت دینی به حساب میآید که دوران اعتبار آن به سر رسیده است. تفکیک گزارههای فرازمانی از گزارههای زمانمند و مناسب با مقتضیات زمان و مکان نزول از لوازم دینپژوهی پویا و زنده است. مگر ممکن است دینی از حل مسایل خاص عصر نزول غفلت کرده باشد؟! در «دین پژوهی در پرتو قرآن» متکای بحث گزارههای فرازمانی دینی است که در قرآن بیش از سنت یافت میشود. چنین گزارههایی ذاتیات دین را تشکیل میدهند. یعنی اموری که دین بدون آنها دین نمیشود. معنای این سخن آن است که در این مجموعه عرضیات نیز یافت میشود که نبود آنها در بعضی زمانها خللی به اصل دین نمیزند و تفکیک بین ذاتیات و عرضیات دین همانند تفکیک بین گزارههای فرازمانی و زمان بند دینی کاری دشوار و حساس و در عین حال لازم و ضروری است و بدون چنین تفکیکی کار سترگ دین پژوهی به سامان نمیرسد. 4. در نخستین دورة سلسله مباحث «دین پژوهی در پرتو قرآن» ایمان دینی مورد مطالعه قرار گرفت و اینک همزمان با عید سعید مبعث که جشن تولد اسلام است دومین دورة این مباحث را حول محور «پیامبری» آغاز میکنیم. پیامبری نیز همانند ایمان از ذاتیات دین است و سؤالات فراوان مرتبط با آن باعث تقدم مطالعة آن نسبت به دیگر مفاهیم بنیادی دین شده است. پیامبری یا نبوت پس از توحید و معاد مهمترین اصل اعتقادی اسلام و دیگر ادیان الهی و از اهم مباحث قرآنی میباشد. 5. بحث نبوت یا پیامبری در چند علم قابل پیگیری است. علم کلام یا الهیات بیشترین بحث را از این اصل اعتقادی ارائه کرده است. در علم کلام نبوت عامه و نبوت به نبوت خاصه تقسیم شده است. نبوت عامه متکفل مباحث عام پیامبری بدون اختصاص به پیامبر دین خاص است و در نبوت خاصه مباحث مرتبط با پیامبر اسلام مورد تحقیق و مطالعه قرار میگیرد. مسأله نبوت در تفسیر موضوعی قرآن کریم (و به شکل پراکنده در تفسیر ترتیبی قرآن کریم نیز)، کتب روایی و شرح احادیث به صورت نقلی مورد بحث واقع شده است. در کتب تاریخ پدیدة نبوت از زاویة خاص تاریخی مطالعه شده است. عرفان نیز از منظر ویژة خود از پیامبری سخن گفته است. اخیرآً نیز در فلسفه دین برخی مباحث مرتبط با پیامبری مطرح شده است. 6. در بحث سنتی از نبوت مسایل ذیل به عنوان سؤالات اصلی نبوت مورد مطالعه قرار گرفته است: یک: ضرورت دین و وجه نیاز به انبیاء. دو: نحوة ارتباط پیامبر با خداوند یا مسأله وحی. سه: دلیل و نشانة پیامبری یا مسأله معجزه. چهار: مهمترین صفت پیامبران و یا مسأله عصمت. پنج: مهمترین ویژگی پیامبر اسلام یا مسأله خاتمیت و بالاخره ششم: صفات معجزة پیامبر خاتم یعنی قرآن ومسأله تحدی.بسیاری از این مسایل هنوز به قوت خود باقیاند، هر چند برخی راهحلهای پیشین قابل تأمل و تجدید نظر است. اما در این حوزه مسایل تازهای نیز مطرح است. از جمله: آیا وحی و متن کتاب همان تجربة نبوی پیامبر است؟ آیا پیامبر تابع وحی است یا وحی تابع پیامبر؟ آیا سیاست و زمامداری یا بطور کلی تدبیر دنیا و سامان جامعه از لوازم و ذاتیات پیامبری است؟ تعالیم پیامبر با مقتضیات زمانی و مکانی عصر نزول چه نسبتی دارد؟ پیامبری و دین با عقل و علم چه نسبتی دارد؟ تبعیت و پیروی از پیامبر یعنی چه و دیندار مسلمان کیست؟ تفاوت پیامبران در چیست و راز تنوع ادیان کدام است؟ اقامة دین یعنی چه؟ در این سلسله مباحث میکوشیم پاسخ قرآن کریم را به پرسشهای فوق استخراج نماییم. به نظر میرسد تلقی از پیامبری در شکل دادن به زندگی دیندار درهر عصر نهایت تأثیر را دارد، چرا که روش و منش پیامبر برای هر دیندار الگوی مطلوب واسوة محبوب است و نهایت دینداری وصول به چنان شرایطی است. لذا واضح است که ارائه تصویری صحیح از پیامبری از مهمترین راهکارهای اصلاح اندیشه و عمل دینی خواهد بود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 1
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
کلیات:
مقدمه:
پروردگارا سپاس و ستایش ترا است که با قلم قدرت، جامعه بشری را به زیور علم و دانش آراستی و انسانیت را در زیر لوای فرهنگ و معارف، تعالی بخشیدی.
درود بی پایان و تحیّات پیوسته بر رسول و فرستاده گرامی تو حضرت محمد بن عبدا… (ص) و خاندان ارجمندش که سراسر عمر، مساعی خود را جهت تعلیم و ارشاد جوامع بشری- بدون هیچ وقفه- مصروف داشتند و آنی از روشنگری و ایجاد بینش دینی باز نماندند.
بی تردید خلقت همة موجودات جهان آفرینش، بر مبنای تغییر و تحول نهاده شده است. انسان نیز در تمام دوران زندگی خود، دستخوش تغییرات مداوم است.
نطفه جنین نوزاد کودک نوجوان جوان بزرگسال و پیر، که هر یک از این مراحل متأثر از مرحلة قبل و مؤثر در مرحله بعد است. در کلام الهی بر این مطلب اشاره شده است. انسان بیشتر عادات زندگی خود را در دوران کودکی کسب می کند و تقریباً در این مرحله که کیفیت سازگاری با محیط را فرا می گیرد تا آنجا که تمام مکاتب روان شناسی در این باره توافق دارند که دوران شیر خوارگی و کودکی، در تعیین و شکل دادن رفتار و رشد، منش آینده دارای اهمیت فوق العاده ای است.
توجه به کودک و عالم کودکی، آن چنان در قرن معاصر فزونی یافته است که برخی از مربیان بزرگ پیشگویی کرده اند که این قرن «قرن کودک» خواهد بود.
نیمه دوم قرن بیستم را می توان «عصر کودکان» نامید تقریباً در سراسر جهان به ویژه در کشورهایی که به توسعه اجتماعی و اقتصادی مطلوبی دست یافته اند، بخش مهمی از منابع مادّی و معنوی، صرف توجه به مسائل کودکان و حمایت روانی، جسمی آنها می شود.
علم روان شناسی ثابت کرده است که نوزاد به محض تولد- و حتی پیش از آن- شدیداً تحت تأثیر محیط پرورشی خود قرار می گیرد و از خلال فرایند جامعه پذیری نه تنها ارزش های رایج را فراگرفته و به گونه ای با آنها انطباق می یابد بلکه شدیداً از هر گونه اختلال و نارسایی محیطی که چه بسا در بزرگسالان نفوذ چندانی ندارد متأثر می شود، در همان حال، کودک به دلیل ناتوانی جسمی و نیاز به پشتیبانی روانی، در موقعیتی نیست که بتواند مزایایی را که جامعه برای او در نظر گرفته است بشناسد .
از آن جا که فرزندان، در دوران زندگی خود مراحل مختلفی را طی می کند و در هر مرحله نیازهای متفاوت و ویژه ای دارند، با آشنایی این مراحل و برخورداری از مهارتهای لازم می توان حقوق واقعی فرزندان را تضمین نمود.
بیان مسأله :
اسلام دین چند بعدی و همه جانبه است و حقوق متقابل در آن رعایت شده است و لذا هر گونه که والدین دارای حقوقی بر فرزندان هستند فرزندان نیز حقوقی بر گردن والدین دارند.
دین مقدس اسلام در هزار و چهار صد سال پیش با بیان حقوق کودکان و شیوه های تربیتی آنان، گام اساسی برداشته و رهنمودهایی ارایه نموده که می تواند منشور حقوق جهانیان باشد.
اولین رهنمودهای دین مقدس اسلام به دوران جنینی کودک بر می گردد زیرا سرنوشت هر انسانی به سالهای قبل از تولد او و شرایط محیطی و تربیتی والدین بستگی دارد.
بعد از ولادت کودک حقوقی نیز به او تعلق می گیرد که دستورات دینی در این مورد چنین است.
1- خواندن اذان و اقامه در گوش کودک 2- نامگذاری به نام های نیکو و زیبا 3- تغذیه و بهداشت. که بهترین غذا را برای کودک که حق طبیعی و شرعی اوست شیر مادر معرفی می کند.
و به این ترتیب اسلام برای تک تک مراحل زندگی کودک حقوق خاص خودش را معرفی کرده و خواهان رعایت آنها از جانب پدر و مادر می باشد.
اهمیت مسأله :
حقوق افراد انسانی اعم از کودک و بزرگسال مدتهاست مورد توجه مجامع حقوقی قرار گرفته و صدور اعلامیه های حقوقی بر ضرورت آن تاکید می کند. اما حقوق ویژه کودک در نیمه قرن بیستم به تصویر رسید و در برنامه ریزیهای ممالک مختلف جهان گنجانده شد و اهمیت این مسأله در دین مقدس اسلام آنچنان است که در هزار و چهارصد سال پیش با بیان حقوق کودکان و شیوه های تربیتی آنان گام اساسی برداشته است که می تواند منشور حقوقی جهانیان باشد.
سؤال اصلی تحقیق :
شریعت اسلام چه حقوقی را برای کودک معین نموده اند؟
سؤالات فرعی تحقیق :
مراحل زندگی کودک را در چند مرحله می توان بررسی کرد؟
قوانین مدنی چه حقوقی را برای فرزند پیش بینی نموده است؟
کودک در آیات و روایات از چه حقوقی برخوردار است؟
فرضیه اصلی:
شریعت اسلام حقوق کودک را همچون حقوق سایر اقشار جامعه معین نموده است.
فرضیه فرعی :
زندگی کودک مجموعاً مشتمل بر مراحل نطفه جنین نوزاد کودک می باشد به عبارتی دیگر شروع و پایان کودکی.
حقوق کودک به تفصیل در قوانین مدنی مطرح شده است.
آیات و روایات، حقوق کودک را مفصل تشریح نموده اند.
پیشینه تحقیق :
در تدوین این رساله تا آنجا که حوصله و فرصت اجازه می داد سعی شده است مطالب موردنیاز و اساسی به طور صحیح و جامع جمع آوری شود، و از طرفی به علت گستردگی و پراکندگی موضوعات و عناوین اختیار شده در قالب موضوعات حقوقی فرزندان بنا بر تفحّص و تتبّعی که در لابه لای متون گوناگون انجام داده ام، به چنین موضوع مدوّن با جامعیت فصول موردنیاز برخورد نکرده ام. آنچه که بیشتر در کتب فقهی و دیگر کتابها مشهود است، احکام اولاد در مدخل کتاب نکاح است که دربرگیرندة بعض از احکام فرزند می باشد از جمله، دوران حمل، تولد و احکام
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
کلیات:
مقدمه:
«ای خداوند ای قدیم احسان تو»
«آنک دانم و آنک نی هم آن تو»
«تو بفرمودی که حق را یاد کن»
«زانک حق من نمی گردد کهن»
مثنوی معنوی، دفتر سوم
پروردگارا سپاس و ستایش ترا است که با قلم قدرت، جامعه بشری را به زیور علم و دانش آراستی و انسانیت را در زیر لوای فرهنگ و معارف، تعالی بخشیدی.
درود بی پایان و تحیّات پیوسته بر رسول و فرستاده گرامی تو حضرت محمد بن عبدا… (ص) و خاندان ارجمندش که سراسر عمر، مساعی خود را جهت تعلیم و ارشاد جوامع بشری- بدون هیچ وقفه- مصروف داشتند و آنی از روشنگری و ایجاد بینش دینی باز نماندند.
بی تردید خلقت همة موجودات جهان آفرینش، بر مبنای تغییر و تحول نهاده شده است. انسان نیز در تمام دوران زندگی خود، دستخوش تغییرات مداوم است.
نطفه جنین نوزاد کودک نوجوان جوان بزرگسال و پیر، که هر یک از این مراحل متأثر از مرحلة قبل و مؤثر در مرحله بعد است. در کلام الهی بر این مطلب اشاره شده است. انسان بیشتر عادات زندگی خود را در دوران کودکی کسب می کند و تقریباً در این مرحله که کیفیت سازگاری با محیط را فرا می گیرد تا آنجا که تمام مکاتب روان شناسی در این باره توافق دارند که دوران شیر خوارگی و کودکی، در تعیین و شکل دادن رفتار و رشد، منش آینده دارای اهمیت فوق العاده ای است.
توجه به کودک و عالم کودکی، آن چنان در قرن معاصر فزونی یافته است که برخی از مربیان بزرگ پیشگویی کرده اند که این قرن «قرن کودک» خواهد بود.
نیمه دوم قرن بیستم را می توان «عصر کودکان» نامید تقریباً در سراسر جهان به ویژه در کشورهایی که به توسعه اجتماعی و اقتصادی مطلوبی دست یافته اند، بخش مهمی از منابع مادّی و معنوی، صرف توجه به مسائل کودکان و حمایت روانی، جسمی آنها می شود.
علم روان شناسی ثابت کرده است که نوزاد به محض تولد- و حتی پیش از آن- شدیداً تحت تأثیر محیط پرورشی خود قرار می گیرد و از خلال فرایند جامعه پذیری نه تنها ارزش های رایج را فراگرفته و به گونه ای با آنها انطباق می یابد بلکه شدیداً از هر گونه اختلال و نارسایی محیطی که چه بسا در بزرگسالان نفوذ چندانی ندارد متأثر می شود، در همان حال، کودک به دلیل ناتوانی جسمی و نیاز به پشتیبانی روانی، در موقعیتی نیست که بتواند مزایایی را که جامعه برای او در نظر گرفته است بشناسد .
از آن جا که فرزندان، در دوران زندگی خود مراحل مختلفی را طی می کند و در هر مرحله نیازهای متفاوت و ویژه ای دارند، با آشنایی این مراحل و برخورداری از مهارتهای لازم می توان حقوق واقعی فرزندان را تضمین نمود.
بیان مسأله :
اسلام دین چند بعدی و همه جانبه است و حقوق متقابل در آن رعایت شده است و لذا هر گونه که والدین دارای حقوقی بر فرزندان هستند فرزندان نیز حقوقی بر گردن والدین دارند.
دین مقدس اسلام در هزار و چهار صد سال پیش با بیان حقوق کودکان و شیوه های تربیتی آنان، گام اساسی برداشته و رهنمودهایی ارایه نموده که می تواند منشور حقوق جهانیان باشد.
اولین رهنمودهای دین مقدس اسلام به دوران جنینی کودک بر می گردد زیرا سرنوشت هر انسانی به سالهای قبل از تولد او و شرایط محیطی و تربیتی والدین بستگی دارد.
بعد از ولادت کودک حقوقی نیز به او تعلق می گیرد که دستورات دینی در این مورد چنین است.
1- خواندن اذان و اقامه در گوش کودک 2- نامگذاری به نام های نیکو و زیبا 3- تغذیه و بهداشت. که بهترین غذا را برای کودک که حق طبیعی و شرعی اوست شیر مادر معرفی می کند.
و به این ترتیب اسلام برای تک تک مراحل زندگی کودک حقوق خاص خودش را معرفی کرده و خواهان رعایت آنها از جانب پدر و مادر می باشد.
اهمیت مسأله :
حقوق افراد انسانی اعم از کودک و بزرگسال مدتهاست مورد توجه مجامع حقوقی قرار گرفته و صدور اعلامیه های حقوقی بر ضرورت آن تاکید می کند. اما حقوق ویژه کودک در نیمه قرن بیستم به تصویر رسید و در برنامه ریزیهای ممالک مختلف جهان گنجانده شد و اهمیت این مسأله در دین مقدس اسلام آنچنان است که در هزار و چهارصد سال پیش با بیان حقوق کودکان و شیوه های تربیتی آنان گام اساسی برداشته است که می تواند منشور حقوقی جهانیان باشد.
سؤال اصلی تحقیق :
شریعت اسلام چه حقوقی را برای کودک معین نموده اند؟
سؤالات فرعی تحقیق :
مراحل زندگی کودک را در چند مرحله می توان بررسی کرد؟
قوانین مدنی چه حقوقی را برای فرزند پیش بینی نموده است؟
کودک در آیات و روایات از چه حقوقی برخوردار است؟
فرضیه اصلی:
شریعت اسلام حقوق کودک را همچون حقوق سایر اقشار جامعه معین نموده است.
فرضیه فرعی :
زندگی کودک مجموعاً مشتمل بر مراحل نطفه جنین نوزاد کودک می باشد به عبارتی دیگر شروع و پایان کودکی.
حقوق کودک به تفصیل در قوانین مدنی مطرح شده است.
آیات و روایات، حقوق کودک را مفصل تشریح نموده اند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 38
رابطه انسان با خود در قرآن
گاهی انسان نسبتبه خود و ارزشهای خود جاهل است چنانکه خداوند میفرماید: ما امانت [الهی و بار تکلیف] را بر آسمانها و زمین وکوهها عرضه کردیم، پس، از برداشتن آن سرباز زدند واز آن هراسناک شدند، و [لی] انسان آن را برداشت; راستی او ستمگری نادان بود. (احزاب;۷۲).
مسئولیت دین در زندگی انسان، تنظیم روابط انسانی است و روابطی که دین در زندگی انسان به تنظیم آنها میپردازد چهار نوع است:
۱) رابطه انسان با خدا
۲) رابطه انسان با خود
۳) رابطه انسان با دیگران
۴) رابطه انسان با اشیاء و افکار
این روابط جنبه مثبت و منفی دارند. رابطه انسان با خدا گاهی به بندگی، توبه، تضرغ، اخلاص، حسن ظن، شکر و یقین متصف میشود و گاهی به کفر، انکار، استکبار و سوءظن. رابطه انسان با دیگران گاهی به تندی، زورگویی، ملامت، دشمنی، جنگ، بغض، خیانت و تنفر متصف میشود و گاهی به نرمی، بخشش، آسانگیری، تسامح، خدمت، دوستی، نیکی و امانت. رابطه انسان با اشیاء و افکار گاهی به افساد، تبذیر، تخریب و اهمال متصف میشود و گاهی به اصلاح، آبادانی، رشد و حفظ رابطه انسان با خود بعد از رابطه با خدا از مهمترین، پیچیدهترین، ظریفترین و دقیقترین این روابط بشمار میآید. گاهی انسان نسبتبه خود و ارزشهای خود جاهل است چنانکه خداوند میفرماید:
ما امانت [الهی و بار تکلیف] را بر آسمانها و زمین وکوهها عرضه کردیم، پس، از برداشتن آن سرباز زدند واز آن هراسناک شدند، و [لی] انسان آن را برداشت; راستی او ستمگری نادان بود. (احزاب;۷۲).
جاهل به خود و به ارزشهای خود، ظالم به خود است و گاهی انسان از کسانی است که خداوند خودش را به آنها نشان داده و آنها را به ارزشهای خویش واقف ساخته و به آیات خود آگاه نموده است.
چنانکه خداوند میفرماید:
«به زودی نشانههای خود را در افقها [ی گوناگون] و در دلهایشان بدیشان خواهیم نمود تا برایشان روشن گردد که او خود حق است» (فصلت: / ۵۴). گاهی انسان ارزش خویش را شناخته به آن احترام میگذارد، و گاهی نفس خود و مواهبی را که خداوند در آن قرار داده کوچک شمرده و آن را حقیر میشمارد. گاهی از خود فرار میکند و به انواع کارهای بیهودهای که باعث دوری وی از خود میگردد، روی میآورد، به مواد مخدر و خودکشی پناه میبرد. گاهی میداند که چگونه با جدیتبا واقعیت مواجه شود. گاهی با خود هماهنگ است و گاهی در رابطهاش با خود دچار آشفتگی و پریشانی است. گاهی دوست دار خود است و گاهی دشمن خود، گاهی به یاد خویش است و گاهی خود را فراموش میکند. گاهی بر خویشتن مسلط است و گاهی نفس بر او غالب است، گاهی در خود فرو میرود و گاهی عکس این حالت را دارد، گاهی خود را هلاک میکند و گاهی باعث احیاء خود میشود، خداوند میفرماید: «و جز خویشتن را به هلاکت نمیافکنند» (انعام: ۲۴)
گاهی با خود صادقانه رفتار میکند و گاهی به آن خدعه میزند، خداوند میفرماید: «ببین چگونه به خود دروغ میگویند و آنچه بر میبافتند از ایشان یاوه شد.» (انعام: ۲۴) گاهی به خطای خویش اعتراف نموده و خود را مورد انتقاد قرار میدهد، گاهی مغالطه میکند و خطاهای خود و هواهای نفسانی را نیکو جلوه میدهد، گاهی عنان نفس را در شهوترانی رها میکند و گاهی با تمام نیرو آن را تحتسلطه خویش قرار میدهد و از حدود الهی تجاوز نمیکند. گاهی در طلب راحتی و غرق در شهوات عنان نفس را رها میکند و گاهی با تحمل زحمت و مشقت در رشد و کمال آن میکوشد. گاهی خود را بالا میبرد و گاهی خود را کوچک میشمارد، گاهی به حالت از خود بیگانگی دچار میشود، گاهی با آن مانوس و در خلوت تنهائی با تامل در خود لذت میبرد و از این قبیل روابط مثبت و منفی با خود. از آنجا که رابطه انسان با خود غالبا ازظرافتخاصی برخوردار است، هنگامی که این رابطه منفی استخسارت آن را درک نمیکند. گاهی انسان در تجارت مال (کم یا زیاد) ضرر میبیند اما آن را احساس میکند و درصدد جبران بر میآید، لکن گاهی به خودش زیان میرساند - که از بزرگترین نوع خسارت به شمار میآید - و این خسارت پیوسته زیاد میشود تا همه وجودش را فرا میگیرد، «قسم به عصر که واقعا انسان دستخوش زیان است.» (و العصر) و باز میفرماید: «خودباختگان کسانیاند که ایمان نمیآورند.» (انعام: ۱۲) گاهی انسان به فرد دیگری غیر از خودش ظلم میکند در این صورت آن را احساس میکند و میکوشد از طریق نیکی و عدل آن را جبران کند، لکن گاهی به خود ظلم میکند اما آن را احساس نمیکند گاهی انسان بیگناهی را از بین میبرد و به بزرگی گناه خود پی میبرد، و گاهی خودش را هلاک میکند اما این گناه را درک نمیکند.
خداوند میفرماید: «از بین نمیبرند جز خودشان را». ضرر ناشی از رابطه منفی انسان با خود، شبیه ضرری است که از رابطه منفی وی با خداوند به او میرسد. امروزه رابطه انسان با خود ضمن تحلیلهای روانی در دایره محدودی بررسی میشود. در حالی که اولین بار قران به این رابطه و اهمیت و ارزش آن در زندگی انسان اهتمام ورزید و انسان را به آن آگاه نمود، بررسیهای روانی و انسانی تا کنون قادر به گشودن پیچیدگی این رابطه نشدهاند. و قران این افق گسترده از روابط انسانی را گشود.
● نمونههایی از رابطه انسان با خود در قران
روش قران در این مساله این است که در ضمن مفاهیم متعدد، موارد این رابطه را بیان میکند و با لطافت از آنها میگذرد، به نحوی که انسان به سادگی متوجه تصور و فهم جدید از روابط انسان نمیگردد، اما وقتی مجموع آیات را در نظر بگیریم و بعضی را با بعضی دیگر ضمیمه کنیم، در مییابیم که قران فهم و تصور جدیدی از روابط انسانی را برای ما بیان نموده است و افق تازهای را که در تاریخ تفکر بشر بیسابقه بوده به روی ما گشوده است. در اینجا ابتدا مواردی از آیاتی که رابطه با خود را بیان میکند، ذکر میکنیم و آنگاه به بررسی آنها مینشینیم.
۱) گاهی انسان برای بدست آوردن خشنودی خداوند خودش را به خدا میفروشد «و در عوض خشنودی خداوند را بدست میآورد» و این از بهترین معاملات در زندگی انسان به حساب میآید، خداوند میفرماید: «و از میان مردم کسی است که جان خود را برای طلب خشنودی خدا میفروشد و خدا نسبتبه [این] بندگان مهربان است. (بقره: ۲۰۷)
۲) گاهیخود را بهسفاهت میزند کهاین از زشتترین نوع سبک مغزی بشمار میرود، خداوند میفرماید: «وچه کسی - جز آنکه به سبک مغزی گراید - از آیین ابراهیم روی بر میتابد؟ و ما او را در این دنیا بر گزیدیم; و البته در آخرت [نیز] از شایستگان خواهد بود.» (بقره: ۱۳۰)
۳) گاهی به خود ظلم میکند; هر چند این مطلب عجیب به نظر میرسد لکن در زندگی انسان وجود دارد، خداوند میفرماید: