لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
مقدمه
حضرت حسین بن علی( جهانیان را در پرتو مصباح هدایت وجود خود به علم و معرفت و در سایة سفینة نجات خود ، همه را به ساحل سعادت رهنمون است ؛ لیکن انسانهای ارزشمند در برابر این حقیقت والای هستی ، تنها کسانیند که هم در پرتو آن مصباح ، جهالت و نادانی را از صحنة وجود دور کرده و با برهان قاطع اندیشه و معرفت زنده اند و هم در ذِلّ سفینة حسینی از ذلالت و گمراهی رسته و با قوت انگیزه و عمل ، با رگه های عمیق حیات پیوند دارند . آنان شایستگانی هستند که دو بال علم و عمل از مکتب حسینی( تحصیل کرده و به پرواز درآمده اند . نهضت حسینی( سراسر قیام و حماسه است؛ لیکن قیامی در عرصة اندیشه و از مرداب تحجر و باتلاق عصبیت خارج شدن و به آسمان معرفت و سپهر معنویت دست یازیدن ؛ که قیام در عرصة عمل و انگیزه نیز خروج از استکبار و استبداد و برون رفت از انزوا و هجران است و این هر دو را تنها در سایة این نهضت میتوان تحصیل کرد . گر چه روزگار ، همیشه وصف واحدی ندارد و فراز و نشیب زمانه بسیار است لیکن وظیفة پروراندن و تمرین جناح علم و اندیشه و ریاضت و تقویت اجنحه عمل برای همیشه و همگان است . و کسانی که در روزگار یسر و آسانی ، صعوبت و دشواری را تجربه می کنند ، میتوانند در زمانة عثر و مشقت ، به راحتی و آسودگی گذران زندگی کنند . اندیشة بلند سالار شهیدان حضرت حسین بن علی( که در قیام باشکوهش متبلور گشت ، نمادها و ظهورات مختلفی دارد که هر یک از اندیشمندان به نوبة خود ، مطابق شخصیت علمی و فرهنگی خویش به دنبال چهرة نهضت حسینی( هستند و عمق باورها و حتی گرایشهای حضرت را استنباط می کنند . البته برخی از چهره های آن نهضت روشن و ظاهر است مانند جلوه های حماسی و عاطفی نهضت که عمدة اوساط مردم نیز تنها از این دو منظر مباحث نهضت را دنبال می کنند اما برخی دیگر از جنبه ها و ابعاد آن نهضت مخفی و باطن است ، همانند منظره های عرفانی و حکمی نهضت که تنها دیدگاه نافذ و بصیرت نافض انسانهای حکیم و فرزانه میتوانند با کاویدن و جستار نمودن آن پرده نشین را شاهد بازاری کنند .
از چهره های باطن نهضت حسینی( تفکر عقلی و عقلانیت نهفته در آن است . گر چه تمامی جلوه ها و مظاهر نهضت زیبا و میراث جاودان انسانی است ، لیکن لایه های درونی نقش اساسی و اصلی را ایفا می کنند که با شناخت آن چهره ، احیاناً شبهات و سوالات روزگذر نیز به محاق می رود و تمام صحنة نهضت همانند جلوه های برتر آفرینش روشن و متجلی است .چون یکی از مسائل اساسی روز ، مبحث عقلانیت است که پیرامون آن آرای افراطی و تفریطی ابراز شده ، استاد معظم ، حضرت آیت ا… جوادی آملی از این منظر نیز نهضت حسینی( را مورد تحلیل و بررسی قرار داده اند تا چهرة باطنی نهضت که عقل و عقلانیت اصیل و مستحکم و تثبیت شده با مصباح وحی است ، وضوح بیشتری یابد .
شکوفاگران عقل
رسالت رهبران الهی
انسان موجودی متفکر و مختار است و برای انجام کارها نخست باید در حق و باطل ، صدق و کذب ، و حسن و قبح آنها بیندیشد تا به صحت آن ، جزم علمی یابد ؛ آنگاه باید انجام آن را تصمیم بگیرد تا عزم عملی داشته باشد . نیز دستمایة اولی جزم علمی و عزم علمی در فطرت او نهاده شده است ؛ چنان که پیامبر گرامی (ص) فرمود : «الناس معادن کمعادن الذهب و الفضه» ؛ «مردم ، معادنی مانند معادن طلا و نقره هستند» . هیچ انسانی بدون این گنجینة درونی آفریده نشده است ؛ هر چند استعداد همة افراد بشر برای دریافت اندیشة صائب و انگیزة صالح یکسان نیست .
از این رو ، مسئولیت الهی هر کسی نیز به اندازة توانایی و استعداد خدادادی اوست . خداوند استعداد لازم را که حد نصاب تکلیف است ، به همگان داده است ؛ ولی به برخی از افراد ، بر اساس «یفعل ما یشاء» استعدادی برتر بخشیده است . البته مشیت او حکیمانه است و هرگز بدون توسل یا با توسل دیگران تدبیر حکیمانة خدا تغییر نمی کند ، «یا من لاتبدل حکمته الوسائل» .
خداوند ، بشر را به منابع ادراکی و مجاری تحریکی مجهز کرده و در نهاد او گنجینه ای از گوهرهای فطرت و خرد نهاده است . بنابراین ، زمینة اندیشه و انگیزة خردمندانه در همة انسان ها وجود دارد ؛ ولی بسیاری از آنان ، این گوهرهای گرانبها را در میان اغراض و غرایز پلید مادی به خاک سپرده اند ؛ زیرا خواسته های مادی به جهان طبیعت وابسته و به زندگی روزمره وی گره خورده است و لازم زندگی در این جهان خاکی ، پیوستگی با چنین امیالی است .
پیامبران آمدند که جامعة بشری را آگاه نمایند تا آنان رهبری خویش را به دست آفریدگار خود بسپارند ؛ آفریدگاری که از گذشته و آینده و درون و بیرون انسان آگاه است و سود و زیان او را به خوبی می شناسد . انبیا در نخستین گام کوشیدند تا عقل را که نخستین سرمایة بشر است ، شکوفا کنند ، چه عقل نظری و اندیشة ناب و چه عقل عملی و انگیزة صحیح .
زیرا در پرتو جهان بینی و اندیشة برهانی است که بشر از گزند مغالطه های حس ، وهم و خیال مصون می ماند و موحدانه به جهان می نگرد و برای مجموع نظام کیهانی آغاز و انجامی قائل می شود . نیز در سایة اندیشه خردمندانه است که بشر انگیزة صحیح می یابد و دانسته هایش را به کار می بندد و شهوت و غضب را که ابزار کارگاه نازل است ، به بارگاه رفیع انگیزة صالح خویش راه نمی دهد و چنین انگیزه ای را از راهبری اراده و عزم الهی بهره مند می کند .
حضرت علی( دربارة هدف بعث رسول گرامی اسلام (ص) می فرماید :
«فهداهم به من الضلاله و انقذهم بمکانه من الجهاله» ؛ «خداوند با فرستادن پیامبر اکرم (ص) جهل مردمان را به دانش و گمراهی آنان را به هدایت مبدل کرد» . نیز در زیارت اربعین امام حسین( که وارث پیامبران الهی است ، آمده است : «و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهاله و حیره الضلاله» ؛ یعنی هدف سالار شهیدان( از قیام و شهادت ، رهایی مردم از جهل و عالم شدن و به کارگیری علم از سوی آنان بود . قرآن کریم نیز هدف آفرینش بشر را تکامل سیرة نظری و عملی او می داند ؛ چنان که دربارة سیرة نظری انسان می فرماید : «الله الذی خلق سبع سموات و من الارض مثلهن یتنزل الامر بینهن لتعلموا ان الله علی کل شیء قدیر و ان الله قد احاط بکل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 50
دبستان پسرانه پرتو اسلام
موضوع:
مکتب تربیتی امام خمینی (ره)
تهیه و تنظیم:
فاطمه دشتی رحمت آبادی
سال تحصیلی 87-86
مقدمه
هر یک از مکاتب تربیتی بر نگرشی خاص از هستی و انسان مبتنی هستند و وجوه امتیاز هر یک از این مکاتب را باید در تفاوت نگرش آنها به هستی و انسان جستجو کرد. با رجوع به اندیشه هایی که با عنوان مکتب تربیتی در روزگاری شهرت داشته اند، اهمیت و جایگاه دیدگاه های هستی شناختی و انسان شناختی نمایان می شود. در سایه آگاهی از دیدگاه مبنایی این مکاتب، درمی یابیم که داوری ادیان الهی به ویژه اسلام درباره انسان منشأ وجود تفاوت هایی در مکتب های تربیتی دینی نسبت به دیگر مکاتب بشری است. دانشمندان مسلمان، اعم از فیلسوفان و عارفان و متکلمان و اخلاقیون، در مواضع گوناگونی آرای خویش درباره هستی و انسان را ابزار داشته اند و همواره به سبب ایمان به اسلام کوشیده اند که در نظریات خود از تعارض با آموزه های قرآنی و روایی بپرهیزند.
این اندیشمندان، در عین پویش و کوشش عقلانی برای دستیابی به آرایی استوار. از منبع وحی و متون دینی نیز الهام گرفته اند و بی شک، تعالیم دینی در بنیان و پیکره نظام اندیشه ایشان جایگاهی اساسی داشته است.
در میان دیدگاه های عالمان مسلمان می توان آرایی کم و بیش مشابه و حتی یکسان را درباره جهان و انسان سراغ گرفت. مبدأ این شباهت و هماهنگی، تفکر دینی و تأثیر پذیری قرآنی ایشان است. البته گاه آرایی متفاوت و تصاویری به کلی ناهمسان از هستی و انسان نیز در میان این آراء دیده می شود. نکته شایان توجه این است که اگر به تصویری کلی و جامع از نظام های فکری رایج میان عالمان مسلمان نظر کنیم، درخواهیم یافت که بسیاری از امور مشابه در حقیقت تفاوتی بنیادین با یکدیگر دارند. این تفاوت تا بدان جاست که حتی توحید- یعنی سنگ بنای دین و دین باوری- نیز در نزد ایشان تفسیری واحد ندارد، اگر چه همه موحدند. توحید یک عارف با توحید یک متکلم تفاوت بسیار دارد و حتی توحید فیلسوفان نیز با هم یکی نیست. فلاسفه مشایی و حکیمان متأله، به خدا و انسان و جهان یکسان نمی نگرند. این نکته درخور توجه، ما را به یک روش در شناخت آرا و تفکرات رهنمون می سازد و آن نگاهی جامع به نظریات اندیشمندان مختلف است.
برای دستیابی به دیدگاه تربیتی یک عالم، نمی توان به بررسی سخنان صریح او در وادی تربیت بسنده کرد، زیرا بسا مواردی که معنای حقیقی آثار تربیتی تنها با شناخت بنیان های فکری او دریافتنی باشد. تلاش برای شناخت مکتب تربیتی امام خمینی (ره) نیز اگر بخواهد قرین توفیق باشد، باید از کاوش در مبانی انسان شناختی و جهان شناختی ایشان آغاز گردد. با آگاهی از این مبانی، جایگاه و اهمیت دیدگاه ها و توصیه های اخلاقی و تربیتی ایشان آشکار می شود.
پیش از ورود به بررسی دیدگاه های مبنایی امام خمینی (ره)، ذکر چند نکته لازم به نظر میآید.
1- در میان علمای مسلمان، فیلسوف تربیتی و مربی در اصطلاحی که امروز رایج است وجود ندارد، در نتیجه نمی توان در ترسیم مکتب تربیتی هر یک از ایشان، به پاسخ هایی صریح درباره همه مسائل مطرح در تعلیم و تربیت دست یافت. به این تربیت باید کوشید پس از شناخت مبانی فکری آنها، با بررسی نظر تربیتی خاصی که در برخی مواضع ابزار داشتهاند، به استنباط نظریات آنها در دیگر موارد پرداخت، تا از این رهگذر به تصویری نسبتاً جامع از مکتب تربیتی اندیشمند موردنظر دست یافت. طبیعی است که این کوشش در تحقیقات مختلف، نتایجی کاملاً یکسان به بار نمی آورد.
2- دیدگاه های عالمان مسلمان درباره هستی و انسان را می توان به مکاتب کلامی، فلسفی، عرفانی و مکتب محدثین تقسیم کرد. در هر یک از این شاخه ها وجوه اشتراک فراوانی را در میان اندیشمندان می توان یافت، ولی این حقیقت مانع از آن نیست که هر اندیشمند، در عین حال دیدگاهی خاص خود داشته باشد و یا اینکه در مواردی نظر او مشابه اندیشمندان حوزه ای دیگر باشد؛ مثلاً یک فیلسوف از جهاتی همچون عارفان بیندیشد و یا متکلمی از مرزهای فلسفه عبور کند.
3- با توجه به مطالب گذشته، محصور داشتن مکتب فردی امام خمینی (ره) در یکی از شاخههای فلسفی، عرفانی و یا فقهی دشوار است و اساساً شاید ویژگی مهم ایشان جمع سازوار و هوشمندانه ای است که میان عناصری از فقه، فلسفه و عرفان پدید آورنده اند. عناصر اندیشه ایشان را می توان مورد بررسی تاریخی قرار داد و مبدأ و منشأ هر یک را شناسایی نمود، لکن نوشته حاضر در پی تحقیق تاریخی درباره این آرا و نظریات نیست؛ ولی در یک قضاوت کلی می توان دیدگاه های انسان شناختی و هستی شناختی ایشان را عرفانی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 56
مقدمه:
در فصلهای گذشته با انواع مراتب طهارت و انواع رزق در منظر قرآن آشنا شدیم و دانسیتم، سعادت واقعی انسان در پرتو ایجاد طهارت ظاهر و باطن حصول می یابد و اساسی ترین راه مبارزه با آلودگیها، تطهیر روح و تهذیب اخلاق و ساختن مدینه فاضله است. مدینه فاضله ای که مردان آزاده آنرا می سازند: مردان آزاده نیز در پرتو اخلاق ساخته می شوند لذا اگر از مسئله تهذیب و روح و تزکیه نفس که بهترین هدف، در فرهنگ قرآن کریم است غفلت نکنیم، هرگز جانمان را مسموم نمی کنیم.
حال در فصل حاضر برآنیم تا به بررسی ارتباط میان انواع مراتب طهارت و انواع رزق در پرتو قرآن کریم بپردازیم.
3-1- رابطه میان طهارت باطنی و رزق مادی:
3-1-1- افزایش طهارت باطنی و افزایش رزق مادی:
مسائل تربیت و تزکیه روح (طهارت باطن) گاهی در حد بحثهای اخلاقی خلاصهمی شوند در حالیکه این مسائل اخلاقی اگر باز شوند حکمتهای بس گسترده ای دارند.
(بقره (2): 57)
(....... کتاب و حکمت به آنها بیاموزد و پاکشان دارد...........)
در کتاب «محاسن برقی» آمده که شخصی به پیامبر (ص) عرض کرد: «علمنی» (به من یاد بده) ولی نگفت به من چه چیز یاد بده. حضرت (ص) به او حکمت عملی آموخت و فرمود: باید از آنچه نزد مردم است بی نیازی جویی پس همین قناعت، غناست.
انسان سرمایه دار ممکن است که خود را «مستغنی» بپندارد ولی انسان قناعت پیشه غنی است و انسان غنی بالاتر از مستغنی است.
(علیک بالیاس عما فی ایدی الناس فانه الغنی الحاضر)
غنا در لغت در مقابل فقر آمده و آن به معنی بی نیازی است، این واژه از اسماء حسنی می باشد و جمعاً بیست بار در قرآن مجید به کار رفته؛ هجده بار درباره خداوند و 2 بار درباره انسان. و آن چه درباره خداوند به کار رود مطلق بی نیازی است و چون وصف بشر آید بی نیازی و کفایت بالنسبه است. اما واژه استغنا یعنی اینکه انسان، نیازمند باشد و چیزی که نیازش را برطرف کند داشته باشد و اگر کسی محتاج باشد و چیزی که حاجت او را رفع کند داشته باشد و به همین قانع شود «استغنا» است.
برخی انسانهای طمع کار هم وجود دارند که از ترس فقر درآینده، هم اکنون به استقبال فقر می روند؛ ممکن است وضع مالی آنها خوب هم باشد ولی چون زر اندوز و آزمندند می گویند شاید در آینده محتاج بشویم.
امیرالمومنین علی (ع) نیز می فرماید:
(الناس من خوف الذل متعجلوا الذل)
یعنی بعضی از مردم برای اینکه مبادا ذلیل شوند، به استقبال ذلت می روند! یعنی حکومت جابرانه ستمگران را می پذیرند و تحت سلطه آنان قرار می گیرند و یا خودشان تحت فشار اقتصادی زندگی می کنند.
بنابراین طهارت باطن، اولاً در بینش توحیدی جلوه می کند و آنگاه در مسائل عملی مانند امور مالی که قرآن درباره آن می فرماید:
(توبه: 103)
(از اموالشان (اموال مومنان) صدقات را دریافت دار که بدان صدقات، ما نفوس آنها را پاک و پاکیزه می سازی و رشد و برکت می دهی ........)
زکات، نشانه صداقت انسان در ادعای امیال است، زکات عامل پاکی روح از بخل، دنیا پرستی و مال دوستی است و همچنین موجب رشد اخلاقی در فرد و جامعه است چرا که فقر عامل بسیاری از مفاسد است و تامین زندگی محرومین به وسیله زکات، جامعه را از بخشی از مفاسد پاک می سازد.
آری! انسان زمانی می تواند از قسمتی از اموال خود چشم پوشی کرده و آن را برای رضای خدا و سامان دهی جامع صرف کند که درون او پاک و روح او مهذب شده باشد و کسانی که از رزق مادی که خداوند نصیبشان می کند به دیگران انفاق کنند نه تنها چیزی را از دست نمی دهند که خداوند به آنها وعده پاداش مضاعف داده است. چنانکه می فرماید:
(فاطر (35): 30)
(تا خدا به آنها پاداش کامل عطا کند و از فضل و کرم، باز بر ثوابشان بیفزاید که او (خطای مومنان را) بسیار بیامرزد و به شکر گزاران، احسان فراوان کند.)
و این ثواب دوچندان هم در دنیا نصیب او می شود و هم در آخرت، چرا که خداوند از فضل خویش به آنان می بخشاید (شکور بر وزن فعول، صیغه مبالغه می باشد و قدردانی به حد و حصر خداوند را می رساند) و این قدردانی به آخرت محدود شده و خداوند از تلاش آنها قدردانی کرده و لغزشها را می پوشاند و چه بسا از جایی که گمان نبرند به آنها رزق مادی عنایت کند.
(طلاق: 2-3)
(هرکس از خدا پروا داشته باشد، خداوند برای او گشایش قرار می دهد و از جایی که گمان نبرد به او روزی عنایت کند.)
براستی کسانی که در زندگی خود با ما صادق، مهربان و مودب هستند چه جایگاهی نزد ما دارند؟ و آنان که چندین بار تاکنون به ما نزدیک شده، از مهربانی و سخاوت و لطف ما استفاده کرده و پس از چندی نه تنها سپاسگزاری نکرده بلکه علیه ما اقدام کرده و عمل آنان، آثار زشتی ایجاد کرده است چه موقعیتی در دل و اندیشه ما دارند؟ آیا به این دسته از افراد باز هم احسان می کنیم و از امکانات خود در اختیار آنان قرار می دهیم؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
دین پژوهی در پرتو قرآن «پیامبری»
مقدمه و طرح بحث1. «دین پژوهی در پرتو قرآن» سلسله مباحثی است که به مطالعه، بحث و تحقیق درباره مهمترین مفاهیم و تعالیم دینی در پرتو نخستین منبع اسلام یعنی قرآن کریم میپردازد و میکوشد از منظر “درون دینی” به اهم پرسشهای جدید دربارة دین پاسخ دهد و سیمای ایجابی و اثباتی از اندیشة اسلامی در این زمانه ارائه دهد. مخاطب اصلی این مباحث دینداران هستند و هدف از آن تعمیق و ارتقای معرفت دینی است.2. در دین پژوهی، از «دین» سه مراد میتوان داشت: مراد اول دین در متون اصلی آن یعنی کتاب خدا و سنت پیامبر است. مراد دوم: فهم عالمان دین و مفسران تعالیم دینی و عرف دینشناسان است و مراد سوم: دین در سنت و سیرة عملی دینداران میباشد. واضح است که زندگی دینداران منبع مطمئنی برای ارزیابی دین نیست، هر چند غفلت از این زاویة جامعه شناختی نیز پذیرفته نیست. فهم عالمان دین نیز رنگ و بوی مقتضیات زمانه آنها دارد و به هر حال امری بشری و تاریخی است. مراجعه به سطح اول در این زمانه نیز به هر حال تفسیری دیگر از متن دین است و در زمره دین در مراد دوم آن قرار میگیرد. آنچه از “دینپژوهی در پرتو قرآن” اراده کردهایم. پژوهشی در چارچوب مسایل این زمان و درگیر کردن آیات قرآن کریم با مباحث زندگی امروز است. 3. تعالیم قرآنی همانند دیگر گزارههای دینی از سه ویژگی برخوردار است: اول سازگاری درونی. نمیتوان به یک مجموعه ناسازگار ایمان داشت. دوم عادلانه بودن. نمیتوان گزارهای را ظالمانه و غیر عادلانه دانست و در عین حال آن را دینی شمرد. سوم برخلاف عقل نباشد. واضح است که فوق عقل بودن بامنافی عقل بودن متفاوت است. معیارهای این سه ویژگی در طول زمان چه بسا دچار تحول و تغییر گردد. برای قبول و باور هر گزارة دینی در این زمان چارهای جز جریان این سه ضابطه مطابق فهم و درک همین زمان نداریم. هر گزارة دینی امروز نیز میباید در نظر دیندار عادلانه، عقلایی و سازگار با مجموعه تعالیم دینی باشد. در غیر این صورت گزارة فاقد چنین ضوابطی، گزارة فرازمانی دینی محسوب نمیشود بلکه از تعالیم زمانمند و موقت دینی به حساب میآید که دوران اعتبار آن به سر رسیده است. تفکیک گزارههای فرازمانی از گزارههای زمانمند و مناسب با مقتضیات زمان و مکان نزول از لوازم دینپژوهی پویا و زنده است. مگر ممکن است دینی از حل مسایل خاص عصر نزول غفلت کرده باشد؟! در «دین پژوهی در پرتو قرآن» متکای بحث گزارههای فرازمانی دینی است که در قرآن بیش از سنت یافت میشود. چنین گزارههایی ذاتیات دین را تشکیل میدهند. یعنی اموری که دین بدون آنها دین نمیشود. معنای این سخن آن است که در این مجموعه عرضیات نیز یافت میشود که نبود آنها در بعضی زمانها خللی به اصل دین نمیزند و تفکیک بین ذاتیات و عرضیات دین همانند تفکیک بین گزارههای فرازمانی و زمان بند دینی کاری دشوار و حساس و در عین حال لازم و ضروری است و بدون چنین تفکیکی کار سترگ دین پژوهی به سامان نمیرسد. 4. در نخستین دورة سلسله مباحث «دین پژوهی در پرتو قرآن» ایمان دینی مورد مطالعه قرار گرفت و اینک همزمان با عید سعید مبعث که جشن تولد اسلام است دومین دورة این مباحث را حول محور «پیامبری» آغاز میکنیم. پیامبری نیز همانند ایمان از ذاتیات دین است و سؤالات فراوان مرتبط با آن باعث تقدم مطالعة آن نسبت به دیگر مفاهیم بنیادی دین شده است. پیامبری یا نبوت پس از توحید و معاد مهمترین اصل اعتقادی اسلام و دیگر ادیان الهی و از اهم مباحث قرآنی میباشد. 5. بحث نبوت یا پیامبری در چند علم قابل پیگیری است. علم کلام یا الهیات بیشترین بحث را از این اصل اعتقادی ارائه کرده است. در علم کلام نبوت عامه و نبوت به نبوت خاصه تقسیم شده است. نبوت عامه متکفل مباحث عام پیامبری بدون اختصاص به پیامبر دین خاص است و در نبوت خاصه مباحث مرتبط با پیامبر اسلام مورد تحقیق و مطالعه قرار میگیرد. مسأله نبوت در تفسیر موضوعی قرآن کریم (و به شکل پراکنده در تفسیر ترتیبی قرآن کریم نیز)، کتب روایی و شرح احادیث به صورت نقلی مورد بحث واقع شده است. در کتب تاریخ پدیدة نبوت از زاویة خاص تاریخی مطالعه شده است. عرفان نیز از منظر ویژة خود از پیامبری سخن گفته است. اخیرآً نیز در فلسفه دین برخی مباحث مرتبط با پیامبری مطرح شده است. 6. در بحث سنتی از نبوت مسایل ذیل به عنوان سؤالات اصلی نبوت مورد مطالعه قرار گرفته است: یک: ضرورت دین و وجه نیاز به انبیاء. دو: نحوة ارتباط پیامبر با خداوند یا مسأله وحی. سه: دلیل و نشانة پیامبری یا مسأله معجزه. چهار: مهمترین صفت پیامبران و یا مسأله عصمت. پنج: مهمترین ویژگی پیامبر اسلام یا مسأله خاتمیت و بالاخره ششم: صفات معجزة پیامبر خاتم یعنی قرآن ومسأله تحدی.بسیاری از این مسایل هنوز به قوت خود باقیاند، هر چند برخی راهحلهای پیشین قابل تأمل و تجدید نظر است. اما در این حوزه مسایل تازهای نیز مطرح است. از جمله: آیا وحی و متن کتاب همان تجربة نبوی پیامبر است؟ آیا پیامبر تابع وحی است یا وحی تابع پیامبر؟ آیا سیاست و زمامداری یا بطور کلی تدبیر دنیا و سامان جامعه از لوازم و ذاتیات پیامبری است؟ تعالیم پیامبر با مقتضیات زمانی و مکانی عصر نزول چه نسبتی دارد؟ پیامبری و دین با عقل و علم چه نسبتی دارد؟ تبعیت و پیروی از پیامبر یعنی چه و دیندار مسلمان کیست؟ تفاوت پیامبران در چیست و راز تنوع ادیان کدام است؟ اقامة دین یعنی چه؟ در این سلسله مباحث میکوشیم پاسخ قرآن کریم را به پرسشهای فوق استخراج نماییم. به نظر میرسد تلقی از پیامبری در شکل دادن به زندگی دیندار درهر عصر نهایت تأثیر را دارد، چرا که روش و منش پیامبر برای هر دیندار الگوی مطلوب واسوة محبوب است و نهایت دینداری وصول به چنان شرایطی است. لذا واضح است که ارائه تصویری صحیح از پیامبری از مهمترین راهکارهای اصلاح اندیشه و عمل دینی خواهد بود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
دین پژوهی در پرتو قرآن «پیامبری»
مقدمه و طرح بحث1. «دین پژوهی در پرتو قرآن» سلسله مباحثی است که به مطالعه، بحث و تحقیق درباره مهمترین مفاهیم و تعالیم دینی در پرتو نخستین منبع اسلام یعنی قرآن کریم میپردازد و میکوشد از منظر “درون دینی” به اهم پرسشهای جدید دربارة دین پاسخ دهد و سیمای ایجابی و اثباتی از اندیشة اسلامی در این زمانه ارائه دهد. مخاطب اصلی این مباحث دینداران هستند و هدف از آن تعمیق و ارتقای معرفت دینی است.2. در دین پژوهی، از «دین» سه مراد میتوان داشت: مراد اول دین در متون اصلی آن یعنی کتاب خدا و سنت پیامبر است. مراد دوم: فهم عالمان دین و مفسران تعالیم دینی و عرف دینشناسان است و مراد سوم: دین در سنت و سیرة عملی دینداران میباشد. واضح است که زندگی دینداران منبع مطمئنی برای ارزیابی دین نیست، هر چند غفلت از این زاویة جامعه شناختی نیز پذیرفته نیست. فهم عالمان دین نیز رنگ و بوی مقتضیات زمانه آنها دارد و به هر حال امری بشری و تاریخی است. مراجعه به سطح اول در این زمانه نیز به هر حال تفسیری دیگر از متن دین است و در زمره دین در مراد دوم آن قرار میگیرد. آنچه از “دینپژوهی در پرتو قرآن” اراده کردهایم. پژوهشی در چارچوب مسایل این زمان و درگیر کردن آیات قرآن کریم با مباحث زندگی امروز است. 3. تعالیم قرآنی همانند دیگر گزارههای دینی از سه ویژگی برخوردار است: اول سازگاری درونی. نمیتوان به یک مجموعه ناسازگار ایمان داشت. دوم عادلانه بودن. نمیتوان گزارهای را ظالمانه و غیر عادلانه دانست و در عین حال آن را دینی شمرد. سوم برخلاف عقل نباشد. واضح است که فوق عقل بودن بامنافی عقل بودن متفاوت است. معیارهای این سه ویژگی در طول زمان چه بسا دچار تحول و تغییر گردد. برای قبول و باور هر گزارة دینی در این زمان چارهای جز جریان این سه ضابطه مطابق فهم و درک همین زمان نداریم. هر گزارة دینی امروز نیز میباید در نظر دیندار عادلانه، عقلایی و سازگار با مجموعه تعالیم دینی باشد. در غیر این صورت گزارة فاقد چنین ضوابطی، گزارة فرازمانی دینی محسوب نمیشود بلکه از تعالیم زمانمند و موقت دینی به حساب میآید که دوران اعتبار آن به سر رسیده است. تفکیک گزارههای فرازمانی از گزارههای زمانمند و مناسب با مقتضیات زمان و مکان نزول از لوازم دینپژوهی پویا و زنده است. مگر ممکن است دینی از حل مسایل خاص عصر نزول غفلت کرده باشد؟! در «دین پژوهی در پرتو قرآن» متکای بحث گزارههای فرازمانی دینی است که در قرآن بیش از سنت یافت میشود. چنین گزارههایی ذاتیات دین را تشکیل میدهند. یعنی اموری که دین بدون آنها دین نمیشود. معنای این سخن آن است که در این مجموعه عرضیات نیز یافت میشود که نبود آنها در بعضی زمانها خللی به اصل دین نمیزند و تفکیک بین ذاتیات و عرضیات دین همانند تفکیک بین گزارههای فرازمانی و زمان بند دینی کاری دشوار و حساس و در عین حال لازم و ضروری است و بدون چنین تفکیکی کار سترگ دین پژوهی به سامان نمیرسد. 4. در نخستین دورة سلسله مباحث «دین پژوهی در پرتو قرآن» ایمان دینی مورد مطالعه قرار گرفت و اینک همزمان با عید سعید مبعث که جشن تولد اسلام است دومین دورة این مباحث را حول محور «پیامبری» آغاز میکنیم. پیامبری نیز همانند ایمان از ذاتیات دین است و سؤالات فراوان مرتبط با آن باعث تقدم مطالعة آن نسبت به دیگر مفاهیم بنیادی دین شده است. پیامبری یا نبوت پس از توحید و معاد مهمترین اصل اعتقادی اسلام و دیگر ادیان الهی و از اهم مباحث قرآنی میباشد. 5. بحث نبوت یا پیامبری در چند علم قابل پیگیری است. علم کلام یا الهیات بیشترین بحث را از این اصل اعتقادی ارائه کرده است. در علم کلام نبوت عامه و نبوت به نبوت خاصه تقسیم شده است. نبوت عامه متکفل مباحث عام پیامبری بدون اختصاص به پیامبر دین خاص است و در نبوت خاصه مباحث مرتبط با پیامبر اسلام مورد تحقیق و مطالعه قرار میگیرد. مسأله نبوت در تفسیر موضوعی قرآن کریم (و به شکل پراکنده در تفسیر ترتیبی قرآن کریم نیز)، کتب روایی و شرح احادیث به صورت نقلی مورد بحث واقع شده است. در کتب تاریخ پدیدة نبوت از زاویة خاص تاریخی مطالعه شده است. عرفان نیز از منظر ویژة خود از پیامبری سخن گفته است. اخیرآً نیز در فلسفه دین برخی مباحث مرتبط با پیامبری مطرح شده است. 6. در بحث سنتی از نبوت مسایل ذیل به عنوان سؤالات اصلی نبوت مورد مطالعه قرار گرفته است: یک: ضرورت دین و وجه نیاز به انبیاء. دو: نحوة ارتباط پیامبر با خداوند یا مسأله وحی. سه: دلیل و نشانة پیامبری یا مسأله معجزه. چهار: مهمترین صفت پیامبران و یا مسأله عصمت. پنج: مهمترین ویژگی پیامبر اسلام یا مسأله خاتمیت و بالاخره ششم: صفات معجزة پیامبر خاتم یعنی قرآن ومسأله تحدی.بسیاری از این مسایل هنوز به قوت خود باقیاند، هر چند برخی راهحلهای پیشین قابل تأمل و تجدید نظر است. اما در این حوزه مسایل تازهای نیز مطرح است. از جمله: آیا وحی و متن کتاب همان تجربة نبوی پیامبر است؟ آیا پیامبر تابع وحی است یا وحی تابع پیامبر؟ آیا سیاست و زمامداری یا بطور کلی تدبیر دنیا و سامان جامعه از لوازم و ذاتیات پیامبری است؟ تعالیم پیامبر با مقتضیات زمانی و مکانی عصر نزول چه نسبتی دارد؟ پیامبری و دین با عقل و علم چه