لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن .doc :
شجاعت
جرات و شهامت یک کیفیت روحی است که ترس را از خطر یا بحران تشخیص می دهد اما شخص را قادر می سازد که با این خطر و بحران با آرامش و خونسردی و استحکام مواجه گردد. جرات یک کیفیت فکری و روانی است که شخص را بر خود مسلط می سازد و به او توانائی و نیرو می بخشد تا مسئولیت را قبول کرده و در وضعیتها و شرائط تهدید آمیز بطور صحیح عمل نماید.
این خصیصه برای رهبری اهمیت حیاتی دارد.
شهامت اخلاقی یعنی شناختن و تشخیص دادن حقیقت و ایستادگی برای آنچه که حق من است علیرغم عدم رضایت عمومی، رهبری که دارای شهامت اخلاقی است اشتباهات و خطاهای خود را اعتراف می کند اما وقتی مطمئن است که تصمیمات و نظریات او درست و صائب می باشد آنها را ابراز می دارد. برای اینکه در تحصیل و نمایش جرات و شهامت بخود کمک کنید موارد زیر را در نظر بگیرید:
عکس العملهایتان را در مقابل احساس بررسی کرده و درک نمائید.
بوسیله توسعه و پرورش خویشتن داری و آرامش، ترس خود را کنترل نمائید.
در مرحله فکر کردن روش منظم و مرتبی داشته باشید و خطرات جسمی را د در مغزتان بزرگ نکنید.
برای آنچه که فکر می کنید صحیح است ایستادگی کرده و از اینکه مورد اتهام و سرزنش عامه قرار خواهید گرفت بخود هراس راه ندهید.
وقتی مرتکب قصور و غفلت می گردید ملامت و سرزنش را بپذیرید..
مسئولیت پذیر:
قبل از پرداختن به مسئولیت پذیری باید به بررسی تعهد داشتن و توانائی مسئولیت پذیرفتن بپردازیم ، تعهد و وجدان کار ی به انسان متعهد و با وجدان میگوید: تو باید توانائیها و اطلاعات و امکانات خود را بسنجی و پایبند هر چه تعهد میکنی باشی و کاری را که از عهده اش بر نمی آیی نپذیری و سهل انگار نباشی تحت تاثیر تهدید و رغبت این و آن و یا تطمیع و رو درمانی تغییر موضع ندهی و از منافع خود در قبال منافع جمع و جامعه در گذری و در انجام وظایف خود کوشا باشی و خسته نشوی.حالا مسئولیتی را که توانائی انجام رساندن آن را دارای همراه با اختیاراتی که لازمه پذیرفتن آن مسئولیتها هست بپذیری زیرا مسئولیت باید همراه با توانایی و اختیارات لازم باشد و مسئولیت بدون اختیار مفهومی بی مصداق خواهد بود که هر گز نمی تواند قدرت جوابگویی داشته باشد و شرط مهم دیگر مسئولیت پذیری داشتن قدرت اجرایی است. شخص مسئول باید بتواند در مقاطع مختلف تدبیرهای لازم اتخاذ نماید و بکار ببندد و یا در داخل سازمان و تشکیلات خود قدرت اجرای تصمیمات و تشویق و ترغیب و توبیخ کارگزاران را داشته باشد و یا از طریق دولت و قوای مجریه و قضائی تدابیرش و تصمیم گیریها و مصلحت اندیشی های خود را اعمال نماید چنین مسئولانی میتوانند بار مسئولیت خود را تحمل نمایند و به حال خود و جامعه مفید باشند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
دانشگاه آزاد اسلامی زنجان
مرکز تحصیلات تکمیلی
درس :حقوق اساسی تطبیقی
موضوع گزارش :بررسی تطبیقی حقوق و آزادیهای فردی در نظام حقوق اساسی ایران وفرانسه
استاد :آقای دکتر مجید بزرگمهری
پژوهشگر :مریم شالچیان
دانشجوی سال :اول کارشناسی ارشد
رشته :علوم سیاسی
نیمسال دوم تحصیلی 85-1384
فهرست مطالب
مقدمه
فصل اول
قسمت اول
الف:کلیاتی درباره حقوق وآزادی فردی
1-تعریف حقوق فردی
2-انواع حقوق فردی
3-بحث تطبیقی در آزادی فردی
4-تعریف آزادی فردی
ب:انواع آزادی عملکرد فردی
1-حق حیات
2-امنیت
3-آزادی ومصونیت مسکن
4-تعرض ناپذیری مکاتبات
5-آزادی رفت وآمد
6-آزادی اندیشه
7-آزادی گردهمایی
فصل دوم
قسمت اول:
الف:بررسی قانون اساسی فرانسه در باب حقوق وآزادیهای فردی
1-اعلامیه ها وقوانین اساسی مطروحه از جمهوری اول تا سوم فرانسه
الف: مقدمه
2-اصول ومحورهای قانون اساسی جمهوری چهارم ب:اصول ومبانی
3-کلیات قانون اساسی جمهوری پنجم
4-اصول ومحورهای قانون اساسی جمهوری پنجم
ب:بررسی قانون اساسی ایران در باب حقوق وآزادیهای افراد:
-نتیجه گیری
-فهرست منابع
بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه:
زمزمه سرود آزادی چنان طبیعی ودلنواز است که تاریخ آغاز آن را باید زمان خودشناسی انسان شمرد: در روایت آفرینش آدم، خودآگاهی انسان با انتخابی سرگرفت که به مکافات آن از فردوس برین رانده شد و در کره خاکی ماوی گزید.
داستان تقدیس آزادی را در نوشته های حکیمان ومعلمان تاریخ فراوان می بینیم.
در فلسفه کانت، آزادی از مقوله هایی است که در عقل عملی بی هیچ واسطه به آن می رسد و ارزش والا وحیاتی آن را تصدیق می کند.
از اندیشمندان و حکیمان دیگری که پس از کانت به ارزش آزادی و اثر آن در جهان هستی پرداخته اند باید از هگل نام برد: شاید در نظر هیچ فیلسوفی به اندازه هگل آزادی ارج و ارزش ندارد. هگل رسیدن به آزادی را هدف جهان خلقت می داند.
ارزش آزادی قراردادی واعتباری نیست، ارزشی است معقول که برجهان تحمیل شده است.آزادی ضرورت است نه اختیار.
در دوران معاصر، به ویژه آزادی افراد در جنبه های مختلف ، به عنوان حیاتی ترین نیاز معنوی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
دانشگاه آزاد اسلامی زنجان
مرکز تحصیلات تکمیلی
درس: حقوق اساسی تطبیقی
استاد: آقای دکتر مجید بزرگمهری
موضوع گزارش: بررسی تطبیقی حقوق و آزادیهای فردی در نظام
پژوهشگر : مریم شالچیان
دانشجوی سال: اول کارشناسی ارشد
رشته: علوم سیاسی
نیمسال دوم تحصیلی 85-1384
فهرست مطالب
مقدمه
فصل اول
قسمت اول
الف:کلیاتی درباره حقوق وآزادی فردی
1-تعریف حقوق فردی
2-انواع حقوق فردی
3-بحث تطبیقی در آزادی فردی
4-تعریف آزادی فردی
ب:انواع آزادی عملکرد فردی
1-حق حیات
2-امنیت
3-آزادی ومصنویت مسکن
4-تعرض ناپذیری مکاتبات
5-آزادی رفت وآمد
6-آزادی اندیشه
7-آزادی گردهمایی
فصل دوم
قسمت اول:
الف:بررسی قانون اساسی فرانسه در باب حقوق وآزادیهای فردی
1-اعلامیه ها وقوانین اساسی مطروحه از جمهوری اول تا سوم فرانسه
2-اصول ومحورهای قانون اساسی جمهوری چهارم مقدمه –اصول ومبانی
3-کلیات قانون اساسی جمهوری پنجم
4-اصول ومحورهای قانون اساسی جمهوری پنجم
ب:بررسی قانون اساسی ایران در باب حقوق وآزادیهای افراد:
-نتیجه گیری
-فهرست منابع
مقدمه:
زمزمه سرود آزادی چنان طبیعی ودلنواز است که تاریخ آغاز آن را باید زمان خودشناسی انسان شمرد: در روایت آفرینش آدم، خودآگاهی انسان با انتخابی سرگرفت که به مکانات آن از فردوس برین رانده شد و در کره خاکی ماوی گزید.
داستان تقدیس آزادی را در نوشته های حکیمان ومعلمان تاریخ فراوان می بینیم.
در فلسفه کانت، آزادی از مقوله هایی است که در عقل عملی بی هیچ واسطه به آن می رسد و ارزش والا وحیاتی آن را تصدیق می کند.
از اندیشمندان و حکیمان دیگری که پس از کانت به ارزش آزادی و اثر آن در جهان هستی پرداخته اند باید از هگل نام برد: شاید در قطر هیچ فیلسوفی به اندازه هگل آزادی ارج و ارزش ندارد. هگل رسیدن به آزادی را هدف جهان خلقت می داند.
ارزش آزادی قراردادی واعتباری نیست، ارزشی است معقول که برجهان تحمیل شده است.آزادی ضرورت است نه اختیار.
در دوران معاصر، به ویژه آزادی افراد در جنبه های مختلف ، به عنوان حیاتی ترین
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 43
استمناء و اثر مخرب آن بر جسم و روح
برخورد امیرالمومنین علیه السلام با یک جوان
ضوء شهاب :
روایت شده است : در زمان خلافت امیرالمومنین علی علیه السلام ، حضرت جوانی را دید که در گوشه ای خلوت مشغول عمل استمناء بود . حضرت آن جوان را گرفت و با دستان مبارک خود آن قدر روی دستانش زد که دست های مرد جوان سرخ شد و این گونه اورا تنبیه نمود . سپس از خزانه ی بیت المال پولی را مقرر کرد و برای او همسری گرفت .
سه عمل مذموم
مکارم الاخلاق :
امام صادق علیه السلام فرمود : سه دسته اند که خداوند با ایشان سخن نمی گوید و با نظر رحمت به ایشان نمی نگرد و پاکشان نفرموده و بر ایشان عذاب دردناکی است :
1- کسی که موی سفیدش را بکند تا نمایش دهد که جوان است .
2- کسی که به وسیله ی عضو خود شهوتش را خارج کند ( استمناء )
3- کسی که با او لواط کنند .
استمناء از گناهان بزرگ است
فروع کافی :
از امام صادق علیه السلام در مورد استمناء سئوال شد . فرمود : این عمل از فواحش ( و گناهان بزرگ ) است ، تا جایی که نزدیکی کردن با کنیزان بهتر از این کار می باشد .
در حدیث دیگری آمده است که آن حضرت فرمود : " این عمل همچون ازدواج کردن شخص با خودش می باشد و برای او هیچ عملی نیست . "
و باز هم از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود : " مردی که با حیوان نزدیکی می کند ، یا استمناء می کند ، و یا هر عملی که باعث شود مرد آب شهوتش را بریزد ، این امر شبیه زنا می باشد . "
همچنین در روایت دیگری از امام صادق علیه السلام فرمود : " استمناء گناه بزرگی است که خداوند در قرآن مجید از آن نهی فرمود و عمل استمناء کننده مثل این است که آن شخص با خودش ازدواج کرده است . اگر کسی را که چنین کاری می کند بشناسم ، با او هم خوراک نخواهم شد . "
راوی سئوال کرد : از کدام آیه ی قرآن حکم آن فهمیده می شود ؟ حضرت فرمود : از آیه ی " کسانی که با غیر از همسر و کنیزان شهوت خود را دفع کنند ، از تجاوز کارانند" .
راوی پرسید گناه زنا بزرگ تر است یا استمناء ؟ حضرت فرمود : " استمناء گناه بزرگی است . "
قسمتی از " گناهان کبیره " نوشته ی آیة الله دستغیب ( رحمة الله علیه ) را که در مورد مضرات جسمی و روحی استمناء آورده است که ایشان هم این مطالب را از کتاب " ناتوانی های جنسی " ( صفحات 48 الی 52) نقل کرده است ، به آن اشاره می کنیم :
" این عمل مبتلایان را ضعیف می کند ، ترس و بی حالی به بار می آورد و شهامت و درستی از آنان سلب می شود . چه بسا اشخاصی هستند که عنوان منفی جوانی در اثر مبتلا شدن به " جلق " چنان دچار ضعف قوای روحی و جسمی می شوند که معتادین به تریاک و شیره در مقابل آنان شیر نری به شمار می آیند . عمل غیر طبیعی جنسی ، یعنی استمناء یا جلق ، از لحاظ روابط نزدیکی که با حواس پنج گانه دارد ، در درجه ی اول در چشم و گوش اثر می گذارد ؛ بدین معنی که دید چشم را ضعیف کرده و حس سامعه را نیز تا اندازه ی قابل توجهی کم میکند . همچنین مبتلایان به طور مداوم صدای ناهنجاری درگوش خود احساس می کنند که بسیار ناراحت کننده است . علاوه بر اینها تحلیل رفتن قوای جسمانی و روحانی ، کم شدن خون ، پریدگی رنگ ، نقسان قوای حافظه ، لاغری ، ضعف و سستی زیاده از حد ، بی اشتهایی ، کج خلقی ، عصبانیت ، دوران سر ، و هزاران آفت دیگر از بیماری هایی است که گریبان مبتلایان به جلق را خواهد گرفت .
البته آنهایی که از لحاظ جسمی قوی هستند ممکن است قدری دیر تر به این بیماری ها دچار شوند ، ولی به هر حال عدم ابتلاء به آنها از محالات است و خواه نا خواه همه باید به چنین مصایبی گرفتار شوند . از بدبختی های مبتلایان به جلق ، یکی اسن است که قوه ی اراده ی آنان به کلی مختل می گردد و لذا وقتی به عمل خود پی می برند ، آن قدر اراده ندارند که به ترک آن اقدام نمایند . پس این که می گوییم استمناء از لحاظ روحی نیز قوای انسان را فرسوده می کند بی علت نیست . عمل استمناء ، علاوه بر مضرات روحی ، از لحاظ جسمی نیز شخص را فرسوده می کند؛ یعنی غدد مترشحه ی داخلی را از کار می اندازد . از جمله غده ی سازنده ی منی است که بر اثر جلق ، رفته رفته کوچک شده و به طور نخودی در می آید و چون در آنصورت قادر به ساختن منی نیست ، شخص مبتلا برای همیشه از لذایذ جنسی محروم می گردد و اگر به این صورت از مردی نیفتد ، به طور قطه به صورت دیگری مانند انزال ، کندی انزال ، سیلان منی ، عدم نعوظ ، نعوظ بی دوام و ... مبتلا خواهد شد . چه بسا دیده و یا شنیده شده که جوانان معتاد به جلق در اندک مدتی دچار چنین حالتی گردیده ان که به جای ادراد خون از آنها خارج می شود .
بادی دانست که اشخاصی که به این حالت دچار می شوند ، ولو در سنین جوانی ، خطر مرگ در انتظار آنها می باشد. ، زیرا بدون احساس شهوانی و بدون این که لذت ببرند ، بلا انقطاع منی از آنها دفع می گردد و همین امر باعث شده که در حین راه رفتن دفعتاً زمین بخورند و از هوش بروند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 43
استمناء و اثر مخرب آن بر جسم و روح
برخورد امیرالمومنین علیه السلام با یک جوان
ضوء شهاب :
روایت شده است : در زمان خلافت امیرالمومنین علی علیه السلام ، حضرت جوانی را دید که در گوشه ای خلوت مشغول عمل استمناء بود . حضرت آن جوان را گرفت و با دستان مبارک خود آن قدر روی دستانش زد که دست های مرد جوان سرخ شد و این گونه اورا تنبیه نمود . سپس از خزانه ی بیت المال پولی را مقرر کرد و برای او همسری گرفت .
سه عمل مذموم
مکارم الاخلاق :
امام صادق علیه السلام فرمود : سه دسته اند که خداوند با ایشان سخن نمی گوید و با نظر رحمت به ایشان نمی نگرد و پاکشان نفرموده و بر ایشان عذاب دردناکی است :
1- کسی که موی سفیدش را بکند تا نمایش دهد که جوان است .
2- کسی که به وسیله ی عضو خود شهوتش را خارج کند ( استمناء )
3- کسی که با او لواط کنند .
استمناء از گناهان بزرگ است
فروع کافی :
از امام صادق علیه السلام در مورد استمناء سئوال شد . فرمود : این عمل از فواحش ( و گناهان بزرگ ) است ، تا جایی که نزدیکی کردن با کنیزان بهتر از این کار می باشد .
در حدیث دیگری آمده است که آن حضرت فرمود : " این عمل همچون ازدواج کردن شخص با خودش می باشد و برای او هیچ عملی نیست . "
و باز هم از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود : " مردی که با حیوان نزدیکی می کند ، یا استمناء می کند ، و یا هر عملی که باعث شود مرد آب شهوتش را بریزد ، این امر شبیه زنا می باشد . "
همچنین در روایت دیگری از امام صادق علیه السلام فرمود : " استمناء گناه بزرگی است که خداوند در قرآن مجید از آن نهی فرمود و عمل استمناء کننده مثل این است که آن شخص با خودش ازدواج کرده است . اگر کسی را که چنین کاری می کند بشناسم ، با او هم خوراک نخواهم شد . "
راوی سئوال کرد : از کدام آیه ی قرآن حکم آن فهمیده می شود ؟ حضرت فرمود : از آیه ی " کسانی که با غیر از همسر و کنیزان شهوت خود را دفع کنند ، از تجاوز کارانند" .
راوی پرسید گناه زنا بزرگ تر است یا استمناء ؟ حضرت فرمود : " استمناء گناه بزرگی است . "
قسمتی از " گناهان کبیره " نوشته ی آیة الله دستغیب ( رحمة الله علیه ) را که در مورد مضرات جسمی و روحی استمناء آورده است که ایشان هم این مطالب را از کتاب " ناتوانی های جنسی " ( صفحات 48 الی 52) نقل کرده است ، به آن اشاره می کنیم :
" این عمل مبتلایان را ضعیف می کند ، ترس و بی حالی به بار می آورد و شهامت و درستی از آنان سلب می شود . چه بسا اشخاصی هستند که عنوان منفی جوانی در اثر مبتلا شدن به " جلق " چنان دچار ضعف قوای روحی و جسمی می شوند که معتادین به تریاک و شیره در مقابل آنان شیر نری به شمار می آیند . عمل غیر طبیعی جنسی ، یعنی استمناء یا جلق ، از لحاظ روابط نزدیکی که با حواس پنج گانه دارد ، در درجه ی اول در چشم و گوش اثر می گذارد ؛ بدین معنی که دید چشم را ضعیف کرده و حس سامعه را نیز تا اندازه ی قابل توجهی کم میکند . همچنین مبتلایان به طور مداوم صدای ناهنجاری درگوش خود احساس می کنند که بسیار ناراحت کننده است . علاوه بر اینها تحلیل رفتن قوای جسمانی و روحانی ، کم شدن خون ، پریدگی رنگ ، نقسان قوای حافظه ، لاغری ، ضعف و سستی زیاده از حد ، بی اشتهایی ، کج خلقی ، عصبانیت ، دوران سر ، و هزاران آفت دیگر از بیماری هایی است که گریبان مبتلایان به جلق را خواهد گرفت .
البته آنهایی که از لحاظ جسمی قوی هستند ممکن است قدری دیر تر به این بیماری ها دچار شوند ، ولی به هر حال عدم ابتلاء به آنها از محالات است و خواه نا خواه همه باید به چنین مصایبی گرفتار شوند . از بدبختی های مبتلایان به جلق ، یکی اسن است که قوه ی اراده ی آنان به کلی مختل می گردد و لذا وقتی به عمل خود پی می برند ، آن قدر اراده ندارند که به ترک آن اقدام نمایند . پس این که می گوییم استمناء از لحاظ روحی نیز قوای انسان را فرسوده می کند بی علت نیست . عمل استمناء ، علاوه بر مضرات روحی ، از لحاظ جسمی نیز شخص را فرسوده می کند؛ یعنی غدد مترشحه ی داخلی را از کار می اندازد . از جمله غده ی سازنده ی منی است که بر اثر جلق ، رفته رفته کوچک شده و به طور نخودی در می آید و چون در آنصورت قادر به ساختن منی نیست ، شخص مبتلا برای همیشه از لذایذ جنسی محروم می گردد و اگر به این صورت از مردی نیفتد ، به طور قطه به صورت دیگری مانند انزال ، کندی انزال ، سیلان منی ، عدم نعوظ ، نعوظ بی دوام و ... مبتلا خواهد شد . چه بسا دیده و یا شنیده شده که جوانان معتاد به جلق در اندک مدتی دچار چنین حالتی گردیده ان که به جای ادراد خون از آنها خارج می شود .
بادی دانست که اشخاصی که به این حالت دچار می شوند ، ولو در سنین جوانی ، خطر مرگ در انتظار آنها می باشد. ، زیرا بدون احساس شهوانی و بدون این که لذت ببرند ، بلا انقطاع منی از آنها دفع می گردد و همین امر باعث شده که در حین راه رفتن دفعتاً زمین بخورند و از هوش بروند .