لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
بسم الله الرحمن الرحیم
آموزش و پرورش ناحیـه 7 مشهـد
موضوع :
مسلم روحی سعـدآبادی
دبیـر مدرسه راهنمایی عبـدالحسین قفلی
تابستـان 85
مقـدمه
ادبیّات در هر شکل و قالبی که باشد ، نمایشگر زندگی و بیان کننده ارزش ها و معیارها و ویژگی هایی است که زندگی فردی و جمعی بر محور آن ها می چرخد ، نقد و بررسی و ارزیابی آثار ادبی نیز چنین است و نمی تواند به دور از آن ارزش ها و معیارها باشد .
ادبیات از دو دیدگاه ما را با زندگی پیوند می دهد : 1- از دیدگاه عاطفی و عرفانی 2- از دیدگاه خردورزی ، وقتی که اثری را بررسی می کنیم یا قطعه شعری می خوانیم ، عواطف و احساسات ما با عواطف و احساسات شاعر جنبه های مشترک پیدا می کند و با او هم سویی روانی پیدا می کنیم ، و یا وقتی سرگذشتی را مطالعه می کنیم در کشاکش حادثه بزرگی قرار می گیریم و لحظات زندگیمان با آن حادثه آمیختگی پیدا می کند ، در این موارد نفس و جان نمی تواند از اثرپذیری برکنار مانَد. اگر از جهت خردورزی جنبه های مثبت و منفی آن را دریابیم زندگی را مطرح ساخته ایم . هدف غایی ادبیات تعالی انسان و وصول به ادب نَفْس است . آثاری که پیامش در جهت پروردن انسان متعالی خواهنده « حقّ » و جوینده « حقیقت » نباشد صفت والا و پرارج نمی تواند به خود گیرد .
تولد :
مولانا روز ششم ربیع الاول سال 604 هـ. . ق / سی ام سپتامبر 1207 میلادی در بلخ به دنیا آمد . پدرش واعظ سرشناس شهر ، بهاء الدین محمد معروف به بهاء ولد بود . در منابعی که پس از شهرت مولانا نوشته شده بهاء ولد را از مشایخ صوفیان کبروی و دارای لقب سلطان العلماء می بینیم و از خود او نقل شده که این لقب را پیامبر در خواب به او عطا کرده است .
زندگی :
اما نوشتن سرگذشت مردی چون مولانا جلال الدین محمد ، کار آسانی نیست . مردی که درباره او هر چه بگویند و بنویسند ، باز هم ناگفته ها بسیار است و آفریننده مثنوی مردی است به نام محمد ، با لقب جلال الدین ، که دوستان و یاران نزدیک او را مولانا می خواندند و در منابع دست اول شرح احوال او ، و نیز آثاری چون مقامات شمس به همین لفظ مولانا از او یاد شده ، و آن چه را به او منسوب بوده با صفت مولوی توصیف کرده اند . لقب ها و توصیف هایی چون « خداوندگار » و « سرالله الاعظم » نیز برای او به کار رفته ، که در شمار اسم خاص یا شهرت او نمی آید . تکرار واژه « خاموش » یا صورت های مخفف آن در پایان تعدادی از غزل های دیوان شمس ، نیز این تصور را پدید آورده که تخلص او در غزل خاموش است اما مولانا غالباً در آن غزل ها ، خاموش را با همان معنی لغوی و وصفی آن به کار برده و کمتر موردی است که این کلمه را بتوان تخلص شمرد در واقع تخلص مولانا در دیوان شمس تبریز است زیرا روح او چنان با روح شمس درآمیخته که خود را نیز شمس تبریز می دیده است از مولانا با عنوان روحی یا مولانای روحی نیز یاد شده است زیرا او در روم یا ترکیه امروزی می زیسته و آرامگاه او و خاندانش در شهر قونیه است .
مولانا در 24 سالگی در مسند تدریس و ارشاد به جای پدر نشست ، مفتی و فقیه و مدرس شد اما در پشت این سیمای فقیهانه وجودی دیگر از عشق می گفت و انتظار می کشید تا برهان الدین محقق ترمذی از راه برسد و آن ( پری رو ) را از مستوری به درآورد .
دوشنبه 26 جمادی الثانی سال 642 ، شمس تبریز در قونیه طلوع کرد مردی بلندبالا با چهره استخوانی ، نگاهی نافذ و آمیخته با خشم و مهربانی ، غمگین ، رنج کشیده و به تقریب شصت ساله شمس الدین محمد بن علی بن ملک داد تبریزی در دیار خود کسانی از پیران طریقت را دیده بود .
در گوشه و کنار آثار مولانا ارشاداتی هست که نشان می دهد شمس مرد آگاه و فرزانه ای بوده علوم شرعی و ریاضی و حکمت می دانسته است روز 26 جمادی الثانی سال 642 یک مدرس باحشمت از مدرسه پنبه فروشان بیرون آمده بود که فردا به مدرسه بازگردد ، اما فردا شاگردانش انتظار کشیدندو او بازنگشت . سه ماه چهل روز بیشتر یا کمتر مولانا و شمس درب به روی خود بستند و آن چه را در مدرسه ها نمی توانستند بگویند با هم در میان نهادند و دیدند که راهشان از هم جدا نیست .
شاگردانی که دیدار مولانا برای آن ها دیگر میسر نبود و جمعی از عوام شهر هم صدا شدند که شمس ، موجه ترین مرد راه خدا را از راه خدا به در برده است . شهر به آشوب کشیده شد و شمس نه در پی آشوب بود و نه می خواست که مرادی محبوب را از مریدانش جدا کند روز 21 شوال سال 643 هـ . ق شمس از قونیه رفت و نگفت به کجا ؟ و شاید خود او هم نمی دانست به کجا خواهد رفت ؟ اما پس از رفتن او یاران صاحب دل به مجلس مولانا پیوستند و در یاد شمس همدم شدند . نیم قرن سفر کردن آموختن و خواندن و اندیشیدن و گفتن و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 50
مهارتهای فرایند تدریس
فرایند تدریس مجموعه اعمالی است سنجیده منطقی و پیوسته که به منظور ارائه درس از طرف معلم صورت می گیرد تواناییهای که معلم برای اجرای این اعمال کسب میکند مهارتهای فرایند تدریس نامیده می شوند
مهارتهای فرایند تدریس را مطابق نمودار 1/ 3 (زیر) به سه بخش ومرحله کلی میتوان تقسیم کرد :
(الف ) مهارتهای قبل از تدریس ، ( ب) مهارت های ضمن تدریس و (ج)
مهارتهای پس از تدریس .
الف
ب
ج
نمودار 1/3 – مهارتهای فرایند تدریس)
الف – مهارتهای قبل از تدریس .
این بخش به فعالیتها و اقداماتی که معلم پیش از شروع درس انجام میدهد مربوط میگردد معلم قبل از اینکه به مدرسه برود ودر کلاس تدریس کند باید خود را برای این کار آماده و مجهز سازد مهارتهای قبل از تدریس مطابق نمودار 2/3 از اجزاء و مراحل زیر تشکیل میشود
طراحی برنامه تدریس:
طراحی برنامه تدریس فرایندی است که طی آن برنامه کار معلم در طول تحصیلی مشخص میشود هر معلمی چنانچه بخواهد در کار خود موفق باشد باید برای یک سال تحصیلی برنامه ای مدون و زمان بندی شده تدارک ببیند و تا آنجای که امکان دارد همه چیز را از قبل پیش بینی کند برای طراحی یکسال تحصیلی باید آن را به اجزاء کوچکتر تجزیه کنیم .واحدهای زمانی یک سال تحصیلی عبارتند از :
کل سال تحصیلی که معمولا" نه ماه است و از مهر هرسال شروع میشود و تا پایان خرداد ماه سال بعد ادامه مییابد
سه ثلث تحصیلی که هر یک سه ماه بوده و به ترتیب عبارتند از ثلث اول
( مهر – آبان – آذر ) ثلث دوم (دی _ بهمن – اسفند) و ثلث سوم (فروردین – اردیبهشت – خرداد سال بعد )بدیهی است هر ماه نیز از چهار هفته (هفته های اول_دوم _سوم_چهارم)تشکیل شده است .
کوچکترین جزءسال تحصیلی روز و ساعتی است که معلم تدریس می کندزمان بندی یک درس برای یک سال تحصیلی:
برای زمان بندی یک درس برای یک سال تحصیلی دو عامل را در نظر می گیریم . یکی تعدادجلساتی که در هفته به هر درس اختصاص می یابد و دیگری تعداد صفحه های کتاب درسی با رعایت پیچیدگی مفاهیم .
معمولاً وزارت آموزش و پرورش هر سال جدول ساعات درسی را برای کلیه درسها رسماً معین می کند.مدارس نیز طبق آن جدول برنامه هفتگی درس ها را تهیه و تنظیم می کنند . معمولا در سها طی جلسات 45دقیقه ای توسط معلمان تدریس می شود.
طرح درس روزانه
طرح درس روزانه برنامه ای است مدون و سنجیده که معلم قبل از تدریس برای یک جلسه درس تهیه می کند دلایل زیر داشتن طرح درس روزانه برای معلم را مسلم می دارد:
-طرح درس روزانه موجب می شودکه معلم فعا لیتهای ضروری آموزشی را به ترتیب و یکی پس از دیگری ،در مراحل و زمانهای مشخص و به شیوه ای منطقی پیش ببرد و نتایج حاصل از آن را تدریس در مراحل بعدی آموزش مورد استفاده قرار دهد.
-احتمالاًدر مراحل اولیه تدریس ،دانشجویان و معلمان تازه کار نمی توانند تمام مراحل تدریس و جز ئیات برنامه آن را بخاطر بسپارند . داشتن طرح درس ،این مشکل را بر طرف می سازد . دانشجو و یا معلمی که بدون برنامه و آمادگی قبلی به کلاس می رود ،ممکن است با نا کامی روبر شود .
- چون طرح درس طبق اصول معین تهیه می شود،موجب می گردد که عوامل اصلی جریان تدریس در نظر گرفته شود و فراموش نگردد.
- طرح درس موجب می گردد که دانشجو و یا معلم با اعتماد بیشتری در کلاس حاضر شود .
- طرح درس توجه معلم را به انتخاب روشها و فنون مناسب تدریس برای درسهای مختلف جلب می کند .
- در جریان تهییه طرح درس ارزشیابی تدریس معلم را توسط راهنمایان تعلیماتی ،بازرسان و غیره آسان می کند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
بسم الله الرحمن الرحیم
آموزش و پرورش ناحیـه 7 مشهـد
موضوع :
مسلم روحی سعـدآبادی
دبیـر مدرسه راهنمایی عبـدالحسین قفلی
تابستـان 85
مقـدمه
ادبیّات در هر شکل و قالبی که باشد ، نمایشگر زندگی و بیان کننده ارزش ها و معیارها و ویژگی هایی است که زندگی فردی و جمعی بر محور آن ها می چرخد ، نقد و بررسی و ارزیابی آثار ادبی نیز چنین است و نمی تواند به دور از آن ارزش ها و معیارها باشد .
ادبیات از دو دیدگاه ما را با زندگی پیوند می دهد : 1- از دیدگاه عاطفی و عرفانی 2- از دیدگاه خردورزی ، وقتی که اثری را بررسی می کنیم یا قطعه شعری می خوانیم ، عواطف و احساسات ما با عواطف و احساسات شاعر جنبه های مشترک پیدا می کند و با او هم سویی روانی پیدا می کنیم ، و یا وقتی سرگذشتی را مطالعه می کنیم در کشاکش حادثه بزرگی قرار می گیریم و لحظات زندگیمان با آن حادثه آمیختگی پیدا می کند ، در این موارد نفس و جان نمی تواند از اثرپذیری برکنار مانَد. اگر از جهت خردورزی جنبه های مثبت و منفی آن را دریابیم زندگی را مطرح ساخته ایم . هدف غایی ادبیات تعالی انسان و وصول به ادب نَفْس است . آثاری که پیامش در جهت پروردن انسان متعالی خواهنده « حقّ » و جوینده « حقیقت » نباشد صفت والا و پرارج نمی تواند به خود گیرد .
تولد :
مولانا روز ششم ربیع الاول سال 604 هـ. . ق / سی ام سپتامبر 1207 میلادی در بلخ به دنیا آمد . پدرش واعظ سرشناس شهر ، بهاء الدین محمد معروف به بهاء ولد بود . در منابعی که پس از شهرت مولانا نوشته شده بهاء ولد را از مشایخ صوفیان کبروی و دارای لقب سلطان العلماء می بینیم و از خود او نقل شده که این لقب را پیامبر در خواب به او عطا کرده است .
زندگی :
اما نوشتن سرگذشت مردی چون مولانا جلال الدین محمد ، کار آسانی نیست . مردی که درباره او هر چه بگویند و بنویسند ، باز هم ناگفته ها بسیار است و آفریننده مثنوی مردی است به نام محمد ، با لقب جلال الدین ، که دوستان و یاران نزدیک او را مولانا می خواندند و در منابع دست اول شرح احوال او ، و نیز آثاری چون مقامات شمس به همین لفظ مولانا از او یاد شده ، و آن چه را به او منسوب بوده با صفت مولوی توصیف کرده اند . لقب ها و توصیف هایی چون « خداوندگار » و « سرالله الاعظم » نیز برای او به کار رفته ، که در شمار اسم خاص یا شهرت او نمی آید . تکرار واژه « خاموش » یا صورت های مخفف آن در پایان تعدادی از غزل های دیوان شمس ، نیز این تصور را پدید آورده که تخلص او در غزل خاموش است اما مولانا غالباً در آن غزل ها ، خاموش را با همان معنی لغوی و وصفی آن به کار برده و کمتر موردی است که این کلمه را بتوان تخلص شمرد در واقع تخلص مولانا در دیوان شمس تبریز است زیرا روح او چنان با روح شمس درآمیخته که خود را نیز شمس تبریز می دیده است از مولانا با عنوان روحی یا مولانای روحی نیز یاد شده است زیرا او در روم یا ترکیه امروزی می زیسته و آرامگاه او و خاندانش در شهر قونیه است .
مولانا در 24 سالگی در مسند تدریس و ارشاد به جای پدر نشست ، مفتی و فقیه و مدرس شد اما در پشت این سیمای فقیهانه وجودی دیگر از عشق می گفت و انتظار می کشید تا برهان الدین محقق ترمذی از راه برسد و آن ( پری رو ) را از مستوری به درآورد .
دوشنبه 26 جمادی الثانی سال 642 ، شمس تبریز در قونیه طلوع کرد مردی بلندبالا با چهره استخوانی ، نگاهی نافذ و آمیخته با خشم و مهربانی ، غمگین ، رنج کشیده و به تقریب شصت ساله شمس الدین محمد بن علی بن ملک داد تبریزی در دیار خود کسانی از پیران طریقت را دیده بود .
در گوشه و کنار آثار مولانا ارشاداتی هست که نشان می دهد شمس مرد آگاه و فرزانه ای بوده علوم شرعی و ریاضی و حکمت می دانسته است روز 26 جمادی الثانی سال 642 یک مدرس باحشمت از مدرسه پنبه فروشان بیرون آمده بود که فردا به مدرسه بازگردد ، اما فردا شاگردانش انتظار کشیدندو او بازنگشت . سه ماه چهل روز بیشتر یا کمتر مولانا و شمس درب به روی خود بستند و آن چه را در مدرسه ها نمی توانستند بگویند با هم در میان نهادند و دیدند که راهشان از هم جدا نیست .
شاگردانی که دیدار مولانا برای آن ها دیگر میسر نبود و جمعی از عوام شهر هم صدا شدند که شمس ، موجه ترین مرد راه خدا را از راه خدا به در برده است . شهر به آشوب کشیده شد و شمس نه در پی آشوب بود و نه می خواست که مرادی محبوب را از مریدانش جدا کند روز 21 شوال سال 643 هـ . ق شمس از قونیه رفت و نگفت به کجا ؟ و شاید خود او هم نمی دانست به کجا خواهد رفت ؟ اما پس از رفتن او یاران صاحب دل به مجلس مولانا پیوستند و در یاد شمس همدم شدند . نیم قرن سفر کردن آموختن و خواندن و اندیشیدن و گفتن و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
بسم الله الرحمن الرحیم
آموزش و پرورش ناحیـه 7 مشهـد
موضوع :
مسلم روحی سعـدآبادی
دبیـر مدرسه راهنمایی عبـدالحسین قفلی
تابستـان 85
مقـدمه
ادبیّات در هر شکل و قالبی که باشد ، نمایشگر زندگی و بیان کننده ارزش ها و معیارها و ویژگی هایی است که زندگی فردی و جمعی بر محور آن ها می چرخد ، نقد و بررسی و ارزیابی آثار ادبی نیز چنین است و نمی تواند به دور از آن ارزش ها و معیارها باشد .
ادبیات از دو دیدگاه ما را با زندگی پیوند می دهد : 1- از دیدگاه عاطفی و عرفانی 2- از دیدگاه خردورزی ، وقتی که اثری را بررسی می کنیم یا قطعه شعری می خوانیم ، عواطف و احساسات ما با عواطف و احساسات شاعر جنبه های مشترک پیدا می کند و با او هم سویی روانی پیدا می کنیم ، و یا وقتی سرگذشتی را مطالعه می کنیم در کشاکش حادثه بزرگی قرار می گیریم و لحظات زندگیمان با آن حادثه آمیختگی پیدا می کند ، در این موارد نفس و جان نمی تواند از اثرپذیری برکنار مانَد. اگر از جهت خردورزی جنبه های مثبت و منفی آن را دریابیم زندگی را مطرح ساخته ایم . هدف غایی ادبیات تعالی انسان و وصول به ادب نَفْس است . آثاری که پیامش در جهت پروردن انسان متعالی خواهنده « حقّ » و جوینده « حقیقت » نباشد صفت والا و پرارج نمی تواند به خود گیرد .
تولد :
مولانا روز ششم ربیع الاول سال 604 هـ. . ق / سی ام سپتامبر 1207 میلادی در بلخ به دنیا آمد . پدرش واعظ سرشناس شهر ، بهاء الدین محمد معروف به بهاء ولد بود . در منابعی که پس از شهرت مولانا نوشته شده بهاء ولد را از مشایخ صوفیان کبروی و دارای لقب سلطان العلماء می بینیم و از خود او نقل شده که این لقب را پیامبر در خواب به او عطا کرده است .
زندگی :
اما نوشتن سرگذشت مردی چون مولانا جلال الدین محمد ، کار آسانی نیست . مردی که درباره او هر چه بگویند و بنویسند ، باز هم ناگفته ها بسیار است و آفریننده مثنوی مردی است به نام محمد ، با لقب جلال الدین ، که دوستان و یاران نزدیک او را مولانا می خواندند و در منابع دست اول شرح احوال او ، و نیز آثاری چون مقامات شمس به همین لفظ مولانا از او یاد شده ، و آن چه را به او منسوب بوده با صفت مولوی توصیف کرده اند . لقب ها و توصیف هایی چون « خداوندگار » و « سرالله الاعظم » نیز برای او به کار رفته ، که در شمار اسم خاص یا شهرت او نمی آید . تکرار واژه « خاموش » یا صورت های مخفف آن در پایان تعدادی از غزل های دیوان شمس ، نیز این تصور را پدید آورده که تخلص او در غزل خاموش است اما مولانا غالباً در آن غزل ها ، خاموش را با همان معنی لغوی و وصفی آن به کار برده و کمتر موردی است که این کلمه را بتوان تخلص شمرد در واقع تخلص مولانا در دیوان شمس تبریز است زیرا روح او چنان با روح شمس درآمیخته که خود را نیز شمس تبریز می دیده است از مولانا با عنوان روحی یا مولانای روحی نیز یاد شده است زیرا او در روم یا ترکیه امروزی می زیسته و آرامگاه او و خاندانش در شهر قونیه است .
مولانا در 24 سالگی در مسند تدریس و ارشاد به جای پدر نشست ، مفتی و فقیه و مدرس شد اما در پشت این سیمای فقیهانه وجودی دیگر از عشق می گفت و انتظار می کشید تا برهان الدین محقق ترمذی از راه برسد و آن ( پری رو ) را از مستوری به درآورد .
دوشنبه 26 جمادی الثانی سال 642 ، شمس تبریز در قونیه طلوع کرد مردی بلندبالا با چهره استخوانی ، نگاهی نافذ و آمیخته با خشم و مهربانی ، غمگین ، رنج کشیده و به تقریب شصت ساله شمس الدین محمد بن علی بن ملک داد تبریزی در دیار خود کسانی از پیران طریقت را دیده بود .
در گوشه و کنار آثار مولانا ارشاداتی هست که نشان می دهد شمس مرد آگاه و فرزانه ای بوده علوم شرعی و ریاضی و حکمت می دانسته است روز 26 جمادی الثانی سال 642 یک مدرس باحشمت از مدرسه پنبه فروشان بیرون آمده بود که فردا به مدرسه بازگردد ، اما فردا شاگردانش انتظار کشیدندو او بازنگشت . سه ماه چهل روز بیشتر یا کمتر مولانا و شمس درب به روی خود بستند و آن چه را در مدرسه ها نمی توانستند بگویند با هم در میان نهادند و دیدند که راهشان از هم جدا نیست .
شاگردانی که دیدار مولانا برای آن ها دیگر میسر نبود و جمعی از عوام شهر هم صدا شدند که شمس ، موجه ترین مرد راه خدا را از راه خدا به در برده است . شهر به آشوب کشیده شد و شمس نه در پی آشوب بود و نه می خواست که مرادی محبوب را از مریدانش جدا کند روز 21 شوال سال 643 هـ . ق شمس از قونیه رفت و نگفت به کجا ؟ و شاید خود او هم نمی دانست به کجا خواهد رفت ؟ اما پس از رفتن او یاران صاحب دل به مجلس مولانا پیوستند و در یاد شمس همدم شدند . نیم قرن سفر کردن آموختن و خواندن و اندیشیدن و گفتن و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
فرایند روش شناختی بررسی تجربی موضوع
فرایند روش شناختی بررسی تجربی موضوع
در این فصل ابتدا مطالبی را دربارة انتخاب نمونه و لزوم آن مطرح میشود و سپس اطلاعاتی دربارة جامعة مورد بررسی، روش نمونهگیری و حجم ویژگیهای نمونه منتخب ارائه میشود. سپس ابزار پژوهش معرفی و توضیحات مربوط به شیوة اجرا و نمرهگذاری آن داده میشود. در ادامه همین فصل روش اجرای پژوهش و توضیحاتی دربارة طرح پژوهش و شیوة تحلیل آماری دادههای بدست آمده از اجرای پژوهش مورد بررسی قرار میگیرد.
1- انتخاب نمونه
از آنجا که دراجرای پژوهش امکان مطالعه و اجرای آزمون در مورد تکتک افراد جامعه آماری امکان پذیر نیست لذا ناگزیر از انتخاب نمونه هستیم که معرف جامعة مورد بررسی باشد. بنابراین باید در انتخاب نمونه دقت لازم را بعمل آوریم که نمونه انتخاب شده تمام ویژگیهای جامعه آماری را داشته باشد.
انتخاب واقعی نمونه احتمالاً از عمدهترین مسئله نمونهگیری است که در این رابطه باید نمایندة واقعی بودن نمونه و تصادفی بودن آن مورد توجه قرار گیرد.
1-1- جامعة مورد بررسی:جامعة مورد بررسی در این پژوهش عبارتست از،60 نفر آزمودنی که بصورت زوج میباشند(30زوج).
2-1-روش نمونهگیری :روش نمونهگیری در این پژوهش ، نمونهگیری در دسترس است. نمونه در دسترس گروهی از اعضای یک جامعه هستند که انتخاب آنها فقط بخاطر سهولت در نمونهگیری بودهاست.
3-1- نمونه منتخب : حجم نمونه انتخاب شده در این تحقیق در برگیرنده30 زوج (60 نفر آزمودنی) میباشد که ویژگیهای نمونه انتخاب شده در این پژوهش عبارت بودند از : زوجهایی که سن آنها بین 45-15سال بوده و میزان تحصیلات آنها از ششم ابتدایی تا فوق لیسانس میباشد.
2- ابزار و روش اجرای پژوهش
1-1- ابزار پژهش : ابزارهای سنجش دراین پژوهش عبارتند از : پرسشنامه رضایت زناشویی(ENRICH )و ماتریسهای پیشرونده ریون(RAIVEN ).
1-2- آزمون رضایتمندی زناشوییENRICH .
که این آزمون با استفاده از توضیحات محبوبه ذوالفقار پایاننامه کارشناسی ارشد 1380 مورد بررسی قرار میگیرد.
این آزمون توسط اولسون، فورنیر و دراکمن 1989 ساخته شد. این پرسشنامه برای ارزیابی زمینههای بالقوه مشکلزا یا شناسایی زمینههای قوت و پربارسازی رابطه زناشویی بکار میرود. اولسون از این پرسشنامه برای بررسی رضایت زناشویی استفاده نموده و معتقد است که این مقیاس به تغییراتی که در طول دوره حیات آدمی رخ میدهد مربوط میشود و همچنین در این خصوص به تغییراتی که در خانواده به وجود میآید حساس است. هر یک از موضوعات این پرسشنامه در ارتباط بایکی از زمینههای مهم است. ارزیابی این زمینهها در درون یک رابطه زناشویی میتواند مشکلات بالقوه زوجها را توصیف کند یا میتواند زمینههای نیرومندی و تقویت آنها را مشخص نماید. این ابزار همچنین میتواند به عنوان یک ابزار تشخیص برای زوجهایی که در جستجوی مشاوره زناشویی و به دنبال تقویت رابطه زناشویی شان هستند،استفاده شود. به علاوه این پرسشنامه یک ابزار معتبر در تحقیقات متعددی برای بررسی رضایتمندی زناشویی مورد استفاده قرار گرفته است.
پرسشنامه رضایت زناشوییENRICH از 115 سؤال بسته و 12 مقیاس تشکیل شدهاست که به جز مقیاس اول آن که 5 سؤال دارد، بقیه مقیاسها شامل 10سؤال است. پاسخ به سؤالات بصورت 5 گزینهآی (کاملاً موافق – موافق- نه موافق و نه مخالف- مخالف- کاملاً مخالف) است.
12 مقیاس این پرسشنامه به شرح زیر توصیف شدهاست.
1- پاسخ قراردادی : این مقیاس تمایل شخص برای پاسخ متعارف به سؤالات پرسشنامه را اندازهگیری میکند.
2- رضایت زناشویی: این مقیاس رضایت و انظباق با 10 جنبة رابطه زناشویی را که در زیر آمدهاست،اندازهگیری میکند.
3- موضوعات شخصیتی : این مقیاس درک شخص را از همسرش با توجه به رفتارها ویژگیها و سطح رضایت یا عدم آن ، که مربوط به این موضوعات میشود ارزیابی میکند. نمره بالا نشان دهنده