لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع تحقیق :
خلاصه نویسی ارزشیابی آموزشی
مقدمه :
کتاب حاضر یک متن آموزشی است که شامل طیف وسیعی از روش ها و شیوه ها و راهبردهای آموزشی می باشد و سر فصلهای درسی ارزشیابی را پوشش می دهد ، که خلاصه ای از آن را می بینیم . ارزشیابی وسیله ای است که بدون استفاده از آن ، فعالیتهای آموزشی صرفا ((رها کردن تیر در تاریکی )) خواهد بود . ارزشیابی آموزشی کمک می کند نیازهای آموزشی شناسایی شود و بر اساس این نیازها ، برای نظام های درسی و آموزشی هدف گذاری شده و برنامه های آموزشی مطلوب تدوین می شود .
در آستانه قرن بیست و یکم میلادی ارزشیابی آموزشی ، به عنوان شاخه ای از علوم تربیتی در ارتقای کیفیت نظام های آموزشی کاربرد قابل توجهی پیدا کرد بدین سان در هر فعالیت آموزشی به طور کلی در هر فعالیتی که برای انتقال ، برانگیختن و کسب دانش ، نگرش و توانش به عمل می آید ، از ارزشیابی آموزشی به عنوان فعالیتی مستمر و منظم برای توصیف کردن ، هدایت و اطمینان یافتن از کیفیت آموزشی استفاده می شود .
فصل اول :
سیستم ( نظام ) یکی از شیوه هایی که به کمک آن می توان فعالیت های آموزشی را به طور مطلوب تنظیم کرد رویکرد سیستمی است و از طریق آن می توان فعالیت های آموزشی را با نیازهای جهان امروزی و جهان آینده نطبق ساخت و ارزشیابی به عنوان ساز و کاری ضروری در آن منظور می شود .
تعریف سیستم :
مجموعه ای از اجزای به هم پیوسته که برای تحقق هدف معینی استقرار می یابد و اجزایی دارد که در تماس با محیط باید چنان در تعامل باشد که در روندادها پس از گذشت از فرایند تغییر و تبدیل های مناسب برونداد مورد انتظار را حاصل کند .
افراد اصلی نظام :
بر اساس الگوی عناصر سازمانی
دروندادها : (Input)
یادگیرندگان ، یاددهنده (معلم ، مربی) برنامه درسی ، فضای آموزشی ، تجهیزات ... عناصر درونداد برای شکل گیری و ادامه حیات وارد عناصر فرایند می شود .
فرایند : (Process)
جریان یاد دهی – یادگیری ، فرایند ساختن سازمانی و فرایند پشتیبانی و محور فعالیت های یاددهی – یادگیری است .
بروندادها : (Coutput)
دانش آموختگان ، آثار علمی تولید شده و خدمات تخصصی .
استفاده از رویکرد سیستمی در تنظیم فعالیت های آموزشی باعث می شود که بتوان الف ) نیازهای محیطی را شناسایی کرد تا بتوان پیامدهای مورد نظر را به طور عملیاتی تعریف کرد .
ب ) گزینش عوامل درونداد متناسب با فراهم آوردن پیامدهای مورد نظر به عمل آورد .
ج) فرایند عملیات آموزشی را چنان تنظیم کرد که از طریق به دست آوردن برونداد نهایی دست یافت .
محصول : (Product) ( برونداد واسطه ای )
نتایج واسطه ای به دست آمده در پایان هر دوره زمانی (ثلث ، نیمسال یا سال تحصیلی ) که شامل نمره های امتحانی و مانند آن است . این نتایج نقش واسطه ای را برای دستیابی به نتیجه نهایی (از جمله دانش آموختگی ) ایفا می کنند .
پیامدها : (Result) :
اشتغال دانش آموختگان ، بیکاری ، ادامه تحصیل ... منظور این است که نظام آموزشی چه پیامدی در جامعه داشته است .
فرد کلاس درس منطقه آموزشی تا کشوری
تقسیم بندی دیگر نظام
کلان جا معه و اجتماع
ارزیابی آموزشی در فعالیت آموزشی :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
بسم الله الرحمن الرحیم
آموزش و پرورش ناحیـه 7 مشهـد
موضوع :
مسلم روحی سعـدآبادی
دبیـر مدرسه راهنمایی عبـدالحسین قفلی
تابستـان 85
مقـدمه
ادبیّات در هر شکل و قالبی که باشد ، نمایشگر زندگی و بیان کننده ارزش ها و معیارها و ویژگی هایی است که زندگی فردی و جمعی بر محور آن ها می چرخد ، نقد و بررسی و ارزیابی آثار ادبی نیز چنین است و نمی تواند به دور از آن ارزش ها و معیارها باشد .
ادبیات از دو دیدگاه ما را با زندگی پیوند می دهد : 1- از دیدگاه عاطفی و عرفانی 2- از دیدگاه خردورزی ، وقتی که اثری را بررسی می کنیم یا قطعه شعری می خوانیم ، عواطف و احساسات ما با عواطف و احساسات شاعر جنبه های مشترک پیدا می کند و با او هم سویی روانی پیدا می کنیم ، و یا وقتی سرگذشتی را مطالعه می کنیم در کشاکش حادثه بزرگی قرار می گیریم و لحظات زندگیمان با آن حادثه آمیختگی پیدا می کند ، در این موارد نفس و جان نمی تواند از اثرپذیری برکنار مانَد. اگر از جهت خردورزی جنبه های مثبت و منفی آن را دریابیم زندگی را مطرح ساخته ایم . هدف غایی ادبیات تعالی انسان و وصول به ادب نَفْس است . آثاری که پیامش در جهت پروردن انسان متعالی خواهنده « حقّ » و جوینده « حقیقت » نباشد صفت والا و پرارج نمی تواند به خود گیرد .
تولد :
مولانا روز ششم ربیع الاول سال 604 هـ. . ق / سی ام سپتامبر 1207 میلادی در بلخ به دنیا آمد . پدرش واعظ سرشناس شهر ، بهاء الدین محمد معروف به بهاء ولد بود . در منابعی که پس از شهرت مولانا نوشته شده بهاء ولد را از مشایخ صوفیان کبروی و دارای لقب سلطان العلماء می بینیم و از خود او نقل شده که این لقب را پیامبر در خواب به او عطا کرده است .
زندگی :
اما نوشتن سرگذشت مردی چون مولانا جلال الدین محمد ، کار آسانی نیست . مردی که درباره او هر چه بگویند و بنویسند ، باز هم ناگفته ها بسیار است و آفریننده مثنوی مردی است به نام محمد ، با لقب جلال الدین ، که دوستان و یاران نزدیک او را مولانا می خواندند و در منابع دست اول شرح احوال او ، و نیز آثاری چون مقامات شمس به همین لفظ مولانا از او یاد شده ، و آن چه را به او منسوب بوده با صفت مولوی توصیف کرده اند . لقب ها و توصیف هایی چون « خداوندگار » و « سرالله الاعظم » نیز برای او به کار رفته ، که در شمار اسم خاص یا شهرت او نمی آید . تکرار واژه « خاموش » یا صورت های مخفف آن در پایان تعدادی از غزل های دیوان شمس ، نیز این تصور را پدید آورده که تخلص او در غزل خاموش است اما مولانا غالباً در آن غزل ها ، خاموش را با همان معنی لغوی و وصفی آن به کار برده و کمتر موردی است که این کلمه را بتوان تخلص شمرد در واقع تخلص مولانا در دیوان شمس تبریز است زیرا روح او چنان با روح شمس درآمیخته که خود را نیز شمس تبریز می دیده است از مولانا با عنوان روحی یا مولانای روحی نیز یاد شده است زیرا او در روم یا ترکیه امروزی می زیسته و آرامگاه او و خاندانش در شهر قونیه است .
مولانا در 24 سالگی در مسند تدریس و ارشاد به جای پدر نشست ، مفتی و فقیه و مدرس شد اما در پشت این سیمای فقیهانه وجودی دیگر از عشق می گفت و انتظار می کشید تا برهان الدین محقق ترمذی از راه برسد و آن ( پری رو ) را از مستوری به درآورد .
دوشنبه 26 جمادی الثانی سال 642 ، شمس تبریز در قونیه طلوع کرد مردی بلندبالا با چهره استخوانی ، نگاهی نافذ و آمیخته با خشم و مهربانی ، غمگین ، رنج کشیده و به تقریب شصت ساله شمس الدین محمد بن علی بن ملک داد تبریزی در دیار خود کسانی از پیران طریقت را دیده بود .
در گوشه و کنار آثار مولانا ارشاداتی هست که نشان می دهد شمس مرد آگاه و فرزانه ای بوده علوم شرعی و ریاضی و حکمت می دانسته است روز 26 جمادی الثانی سال 642 یک مدرس باحشمت از مدرسه پنبه فروشان بیرون آمده بود که فردا به مدرسه بازگردد ، اما فردا شاگردانش انتظار کشیدندو او بازنگشت . سه ماه چهل روز بیشتر یا کمتر مولانا و شمس درب به روی خود بستند و آن چه را در مدرسه ها نمی توانستند بگویند با هم در میان نهادند و دیدند که راهشان از هم جدا نیست .
شاگردانی که دیدار مولانا برای آن ها دیگر میسر نبود و جمعی از عوام شهر هم صدا شدند که شمس ، موجه ترین مرد راه خدا را از راه خدا به در برده است . شهر به آشوب کشیده شد و شمس نه در پی آشوب بود و نه می خواست که مرادی محبوب را از مریدانش جدا کند روز 21 شوال سال 643 هـ . ق شمس از قونیه رفت و نگفت به کجا ؟ و شاید خود او هم نمی دانست به کجا خواهد رفت ؟ اما پس از رفتن او یاران صاحب دل به مجلس مولانا پیوستند و در یاد شمس همدم شدند . نیم قرن سفر کردن آموختن و خواندن و اندیشیدن و گفتن و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خدایی که جان آفرید
زمین آفرید و زمان آفرید
خدایی که رحمت به اعلاء رساند
توان سخن در لیسان آفرید
زمین و زمانه به فرمان اوست
هم او ارضی و هم کهکشان آفرید
منور از او اختر تابناک
بهشت از بر صالحان آفرید
به خشکی ز انواع جنبد گان
به دریا همه ماهیان آفرید
همه دیو و دد زیر فرمان اوست
به اوج فلک ماکیان آفرید
به روز آفتاب درخشنده را
به شب ماه در آسمان آفرید
به بنده در توبه را وا نمود
شب خلوت نادمان آفرید
به عشق سینه ها را مزین نمود
دل صابر و صابران آفرید
به طفلان توانائی گریه داد
دل نازک مادمان آفرید
زمین با رو ورگشت ز الطاف او
در رحمت از آسمان آفرید
برون است نعمات او از شمار
بر راحت بندگان آفرید
صلاح همه بندگان داند او
هر آنچه خوش است او همان آفرید
سعیدی کی باشد که پرسد چرا
چنین آفرید و چنان آفرید
روز اجل
می رسد روز یاجل گرد مرا
یادی از آن روز عمناکم کند
معصت کار گناه الوده ام
بعد مرگم شسته و پاکم کند
جامه دنیائیم را بر کند
با کفن پوشانده و خاکم کند
بوی تنه دنیوی دارد تنم
با گلاب عطرین و نمناکم کند
شیون و زاری کنید اشک را
مرهم زخم دل چاکم کند
سوره یاسین تلاوت کرده و
فاتحه خوانده طربناکم کند
جسم خاکی باز گردد سوی خاک
جستجو در اهل فلاکم کند
همه می خواهید اگر از جنس درد
پس ز شعرم شمع پژواکم کند
اهل دل داند زبان اهل دل
اهل دل باشید و ادراکم کند
می زند هر دم نفیرم پیک مرگ
یادی از تیر غضناکم کند
لذت دنیا سعیدی لحظه ایست
فکر فردای اسفناکم کند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع تحقیق :
خلاصه نویسی ارزشیابی آموزشی
مقدمه :
کتاب حاضر یک متن آموزشی است که شامل طیف وسیعی از روش ها و شیوه ها و راهبردهای آموزشی می باشد و سر فصلهای درسی ارزشیابی را پوشش می دهد ، که خلاصه ای از آن را می بینیم . ارزشیابی وسیله ای است که بدون استفاده از آن ، فعالیتهای آموزشی صرفا ((رها کردن تیر در تاریکی )) خواهد بود . ارزشیابی آموزشی کمک می کند نیازهای آموزشی شناسایی شود و بر اساس این نیازها ، برای نظام های درسی و آموزشی هدف گذاری شده و برنامه های آموزشی مطلوب تدوین می شود .
در آستانه قرن بیست و یکم میلادی ارزشیابی آموزشی ، به عنوان شاخه ای از علوم تربیتی در ارتقای کیفیت نظام های آموزشی کاربرد قابل توجهی پیدا کرد بدین سان در هر فعالیت آموزشی به طور کلی در هر فعالیتی که برای انتقال ، برانگیختن و کسب دانش ، نگرش و توانش به عمل می آید ، از ارزشیابی آموزشی به عنوان فعالیتی مستمر و منظم برای توصیف کردن ، هدایت و اطمینان یافتن از کیفیت آموزشی استفاده می شود .
فصل اول :
سیستم ( نظام ) یکی از شیوه هایی که به کمک آن می توان فعالیت های آموزشی را به طور مطلوب تنظیم کرد رویکرد سیستمی است و از طریق آن می توان فعالیت های آموزشی را با نیازهای جهان امروزی و جهان آینده نطبق ساخت و ارزشیابی به عنوان ساز و کاری ضروری در آن منظور می شود .
تعریف سیستم :
مجموعه ای از اجزای به هم پیوسته که برای تحقق هدف معینی استقرار می یابد و اجزایی دارد که در تماس با محیط باید چنان در تعامل باشد که در روندادها پس از گذشت از فرایند تغییر و تبدیل های مناسب برونداد مورد انتظار را حاصل کند .
افراد اصلی نظام :
بر اساس الگوی عناصر سازمانی
دروندادها : (Input)
یادگیرندگان ، یاددهنده (معلم ، مربی) برنامه درسی ، فضای آموزشی ، تجهیزات ... عناصر درونداد برای شکل گیری و ادامه حیات وارد عناصر فرایند می شود .
فرایند : (Process)
جریان یاد دهی – یادگیری ، فرایند ساختن سازمانی و فرایند پشتیبانی و محور فعالیت های یاددهی – یادگیری است .
بروندادها : (Coutput)
دانش آموختگان ، آثار علمی تولید شده و خدمات تخصصی .
استفاده از رویکرد سیستمی در تنظیم فعالیت های آموزشی باعث می شود که بتوان الف ) نیازهای محیطی را شناسایی کرد تا بتوان پیامدهای مورد نظر را به طور عملیاتی تعریف کرد .
ب ) گزینش عوامل درونداد متناسب با فراهم آوردن پیامدهای مورد نظر به عمل آورد .
ج) فرایند عملیات آموزشی را چنان تنظیم کرد که از طریق به دست آوردن برونداد نهایی دست یافت .
محصول : (Product) ( برونداد واسطه ای )
نتایج واسطه ای به دست آمده در پایان هر دوره زمانی (ثلث ، نیمسال یا سال تحصیلی ) که شامل نمره های امتحانی و مانند آن است . این نتایج نقش واسطه ای را برای دستیابی به نتیجه نهایی (از جمله دانش آموختگی ) ایفا می کنند .
پیامدها : (Result) :
اشتغال دانش آموختگان ، بیکاری ، ادامه تحصیل ... منظور این است که نظام آموزشی چه پیامدی در جامعه داشته است .
فرد کلاس درس منطقه آموزشی تا کشوری
تقسیم بندی دیگر نظام
کلان جا معه و اجتماع
ارزیابی آموزشی در فعالیت آموزشی :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
بسم الله الرحمن الرحیم
آموزش و پرورش ناحیـه 7 مشهـد
موضوع :
مسلم روحی سعـدآبادی
دبیـر مدرسه راهنمایی عبـدالحسین قفلی
تابستـان 85
مقـدمه
ادبیّات در هر شکل و قالبی که باشد ، نمایشگر زندگی و بیان کننده ارزش ها و معیارها و ویژگی هایی است که زندگی فردی و جمعی بر محور آن ها می چرخد ، نقد و بررسی و ارزیابی آثار ادبی نیز چنین است و نمی تواند به دور از آن ارزش ها و معیارها باشد .
ادبیات از دو دیدگاه ما را با زندگی پیوند می دهد : 1- از دیدگاه عاطفی و عرفانی 2- از دیدگاه خردورزی ، وقتی که اثری را بررسی می کنیم یا قطعه شعری می خوانیم ، عواطف و احساسات ما با عواطف و احساسات شاعر جنبه های مشترک پیدا می کند و با او هم سویی روانی پیدا می کنیم ، و یا وقتی سرگذشتی را مطالعه می کنیم در کشاکش حادثه بزرگی قرار می گیریم و لحظات زندگیمان با آن حادثه آمیختگی پیدا می کند ، در این موارد نفس و جان نمی تواند از اثرپذیری برکنار مانَد. اگر از جهت خردورزی جنبه های مثبت و منفی آن را دریابیم زندگی را مطرح ساخته ایم . هدف غایی ادبیات تعالی انسان و وصول به ادب نَفْس است . آثاری که پیامش در جهت پروردن انسان متعالی خواهنده « حقّ » و جوینده « حقیقت » نباشد صفت والا و پرارج نمی تواند به خود گیرد .
تولد :
مولانا روز ششم ربیع الاول سال 604 هـ. . ق / سی ام سپتامبر 1207 میلادی در بلخ به دنیا آمد . پدرش واعظ سرشناس شهر ، بهاء الدین محمد معروف به بهاء ولد بود . در منابعی که پس از شهرت مولانا نوشته شده بهاء ولد را از مشایخ صوفیان کبروی و دارای لقب سلطان العلماء می بینیم و از خود او نقل شده که این لقب را پیامبر در خواب به او عطا کرده است .
زندگی :
اما نوشتن سرگذشت مردی چون مولانا جلال الدین محمد ، کار آسانی نیست . مردی که درباره او هر چه بگویند و بنویسند ، باز هم ناگفته ها بسیار است و آفریننده مثنوی مردی است به نام محمد ، با لقب جلال الدین ، که دوستان و یاران نزدیک او را مولانا می خواندند و در منابع دست اول شرح احوال او ، و نیز آثاری چون مقامات شمس به همین لفظ مولانا از او یاد شده ، و آن چه را به او منسوب بوده با صفت مولوی توصیف کرده اند . لقب ها و توصیف هایی چون « خداوندگار » و « سرالله الاعظم » نیز برای او به کار رفته ، که در شمار اسم خاص یا شهرت او نمی آید . تکرار واژه « خاموش » یا صورت های مخفف آن در پایان تعدادی از غزل های دیوان شمس ، نیز این تصور را پدید آورده که تخلص او در غزل خاموش است اما مولانا غالباً در آن غزل ها ، خاموش را با همان معنی لغوی و وصفی آن به کار برده و کمتر موردی است که این کلمه را بتوان تخلص شمرد در واقع تخلص مولانا در دیوان شمس تبریز است زیرا روح او چنان با روح شمس درآمیخته که خود را نیز شمس تبریز می دیده است از مولانا با عنوان روحی یا مولانای روحی نیز یاد شده است زیرا او در روم یا ترکیه امروزی می زیسته و آرامگاه او و خاندانش در شهر قونیه است .
مولانا در 24 سالگی در مسند تدریس و ارشاد به جای پدر نشست ، مفتی و فقیه و مدرس شد اما در پشت این سیمای فقیهانه وجودی دیگر از عشق می گفت و انتظار می کشید تا برهان الدین محقق ترمذی از راه برسد و آن ( پری رو ) را از مستوری به درآورد .
دوشنبه 26 جمادی الثانی سال 642 ، شمس تبریز در قونیه طلوع کرد مردی بلندبالا با چهره استخوانی ، نگاهی نافذ و آمیخته با خشم و مهربانی ، غمگین ، رنج کشیده و به تقریب شصت ساله شمس الدین محمد بن علی بن ملک داد تبریزی در دیار خود کسانی از پیران طریقت را دیده بود .
در گوشه و کنار آثار مولانا ارشاداتی هست که نشان می دهد شمس مرد آگاه و فرزانه ای بوده علوم شرعی و ریاضی و حکمت می دانسته است روز 26 جمادی الثانی سال 642 یک مدرس باحشمت از مدرسه پنبه فروشان بیرون آمده بود که فردا به مدرسه بازگردد ، اما فردا شاگردانش انتظار کشیدندو او بازنگشت . سه ماه چهل روز بیشتر یا کمتر مولانا و شمس درب به روی خود بستند و آن چه را در مدرسه ها نمی توانستند بگویند با هم در میان نهادند و دیدند که راهشان از هم جدا نیست .
شاگردانی که دیدار مولانا برای آن ها دیگر میسر نبود و جمعی از عوام شهر هم صدا شدند که شمس ، موجه ترین مرد راه خدا را از راه خدا به در برده است . شهر به آشوب کشیده شد و شمس نه در پی آشوب بود و نه می خواست که مرادی محبوب را از مریدانش جدا کند روز 21 شوال سال 643 هـ . ق شمس از قونیه رفت و نگفت به کجا ؟ و شاید خود او هم نمی دانست به کجا خواهد رفت ؟ اما پس از رفتن او یاران صاحب دل به مجلس مولانا پیوستند و در یاد شمس همدم شدند . نیم قرن سفر کردن آموختن و خواندن و اندیشیدن و گفتن و