لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 1
عقل اول
حمد:بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ(1)((به نام خداوند رحمتگر مهربان.))
هود:وَ هُوَ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضَ فی سِتَّةِ أَیّامٍ وَ کانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ لَئِنْ قُلْتَ إِنَّکُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَیَقُولَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا إِنْ هذا إِلاّ سِحْرٌ مُبینٌ(7)(( و اوست کسى که آسمانها و زمین را در شش هنگام آفرید و عرش او بر آب بود، تا شما را بیازماید که کدامیک نیکوکارترید. و اگر بگویى: «شما پس از مرگ برانگیخته خواهید شد» قطعاً کسانى که کافر شدهاند خواهند گفت: «این [ادّعا] جز سحرى آشکار نیست. »))
نمل:إِنَّهُ مِنْ سُلَیْمانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ(30)(( که از طرف سلیمان است و [مضمون آن] این است: به نام خداوند رحمتگر مهربان.))
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
صفت اصلی انسان واجد بودن عقل است و مهمترین خواص او ازهمین عقل سرچشمه میگیرد. (ارسطو)
جامعه ما به علل بسیار گرفتار نوعی ناکارایی ملی است . علل ناکارایی فرهنگی ، قدیمی ، ریشه دار و متعدد است . از آنجا که کشورهای پیشرفتهجهان با تمام امکانات و سرعت به سوی بیشترین کارایی پیش می روند، در ارتباط جهانی ابعاد این ناکارایی وسیع تر و آثار آن عمیق تر می شود. برای نجات از این گرفتاری باید از همان راهی رفت که دیگران رفته و مکرراً آنرا تجربه کرده اند وآن راه فقط تفکر عملی است .
به کار گیری تفکر عملی و هدایت جامعه به سوی آن از طریق سازمان و مدیریت سرعت فزاینده به خود می گیرد و از این جهت دانش مدیریت به عنوان ارائه دهنده الگو ، روش و اندیشه یا نرم افزار پیشرفت معرفی گردیده است.(مدیریت دولتی/1368)
نگاهی به تاریخ فلسفه و توجه به سیر اندیشه دانشمندان در پیدا کردن تعریفی جامع و مانع برای شناساندن انسان نشان می دهد که فلاسفه جهان در غالب موارد نطق و بیان را یکی از امتیازات آدمی دانسته و در کوتاهترین کلام گفته اند : «انسان حیوانی است ناطق» اما این بدان معنی نیست که تنها مایه برتری آدمی بر دیگر حیوانات سخن گفتن است. آنچه انسان را در بالاترین درجات آفریده شدگان قرار می دهد و از دیگر موجودات متمایز می سازد ، قدرت اندیشه و نیروی تفکر است. انسان اندیشمند تفکر می کند ، مدل می سازد و مدل خود را پیاده می کند . انسان اولیه برای کندن خاک فکر کرد و مدلی از وسیله انگاشت بعد کوشش کرد این مدل را از سنگ بسازد و نهایتاً کلنگی سنگی یا سخت افزار مربوط را تهیه کرد. انسان امروزی نیز همین طور است . می اندیشد و بر اساس اندیشه خود مثلاً مدلی از ابزار به کارگیری اشعه لیزر را در فکر خود خلق می کند و سس می کوشد این تصور فکری خود را عینیت بخشد .(محمد علی طوسی/1369)
نکته قابل توجه در این جریان آن است که بین مدل یا الگو سازی جهت ساخت یک ابزار سنگی در ده هزار سال قبل و مدل سازی جهت ابداع یک دستگاه جراحی با اشعه لیزر تفاوت چندانی نداردو تنها اختلاف اساسی مربوط به الگوهای مقدماتی است که از طریق کسب دانش در اندیشه خطور می کند و بر مبنای این مقدمات مدل پیچیده تر از گذشته ساخته می شود و مجدداً مجموعه مدلهای فکری بصورت اطلاعات منظم و سازمان یافته یا دانش به دیگری منتقل می گرددو زمینه فکری جهت مدل سازی کاملتر از قبل میگردد.مجموعه اندیشه ها ، الگوها ، نظریه ها و روشها انسان یا جامعه را نرم افزار فرد یا جامعه می نامیم. یک جراح قلب مجموعه اندیشه ها ، الگوها، نظریه ها و ورشهای خاص یا نرم افزار کاری را قبلاً می آموزدو سپس تمرین میکند تا مهارت یابد و جهت عمل واقعی آماده گردد. برعکس یک کارگر ساده نیازی به یادیگری این نوع نرم افزار ندارد بلکه جهت کار خود به اندیشه و آموزشی ساده نیازمند است. همانطوری که هر فرد به تنهایی دارای نرم افزار خاص خود است و این نرم افزار سیستم شخصی خاص به فرد می دهد . هر گروه و هر جمعیتی نیز یک سیستم نرم افزاری خاص دارد . بر اساس این نرم افزار است که الگوهای مختلف از جوامع یا از فرد می یابیم. فردی اقتصادی است ، دیگری اجتماعی ، انسانی متدین است و دیگری بی دین.
همچنین بر اساس این نرم افزار است که جامعه ای پیشرفته و جامعه ای دیگر عقب افتاده محسوب می شود. سیستم نرم افزاری جامعه ژاپن است که ژاپن را به این صورت درآورده و یا مردم دانمارک است که با دارا بودن وضع آب و هوایی شبیه مازندران و با همان وسعت سه برابر نیاز غذایی خود تولیدات دارد. آیا اگر امکانات سخت افزاری مردم دانمارک را عیناً در اختیار مردم مازندران قرار دهیمبه همان درجه از تولیدات می رسند؟ به طور قطع خیر.
مورد جالب دیگر اینکه نرم افزار راستگوشه ای که هم اکنون در تمام تقسیمات کشوری و شهری در ایالات متحده امریکا مشهود است در سال 1785 میلادی یعنی در زمانی که در ایران بین علی مراد خان برادرزادن کریم خان زند و دیگر مدعیان حکومت جنگ خونین خانمان برانداز جریان داشت به صورت مقررات تفصیلی تقسیمات کشوری و شهری تصویب و به اجرا گذاشته شدو به همین علت است که در این کشور پهناور غیر از مناطقی که توسط سلسله جبال و یا رودخانه ای از یکدیگر جدا شده و تقریباً خط کجی وجود ندارد . نتایج و آثار پیشبینی شده و پیش بینی نشده ، آشکار و پنهان یک چنین تفکری از جهت منافع ملی و آسایش عموم غیر قابل باور است.
از جهت دیگر ازدید منفی در کشورهای صنعتی نیز مشکلات اخلاقی و اجتماعی بعد از اشاعه افکار غیر اخلاقی ظاهر گردید. مثلاً گرفتاریهای وسیع اجتماعی و اخلاقی امروز امریکا مولد اندیشه هایی بود که در دهه 1960 رواج یافت. در این دوره بود که عده ای به این فکر افتادند که در مفهوم ازدواج و خانواده تجدید نظر به عمل آورند و یا ضرورت وجود این نهاد اجتماعی را مورد تردید قرار دهند. این افکار باعث گردید که روابط خانواده سست شود و در بسیاری موارد از هم بگسلد. هم اکنون ما شاهد آن هستیم و البته این جریان به همین جا ختم نخواهد شد و احتمالاً آثار ناگوار بسیاری از خود به جا خواهد گذاشت.
بدیهی است به منظور اصلاح این جزء سیستم می باید از طریق اشاعه نرم افزار یا اندیشه های مناسب اقدام کرد. از دیدی دیگر ، نرم افزار جوامع بشر به طور کلی به دو دسته تقسیم می شود . نرم افزار فیزیکی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
مقدمه
اگر بپذیریم که عقل سالم در بدن سالم است و یک فرد با عقل سالم می تواند فرد مفیدی به حال خود و اجتماع باشد، در آن صورت درمی یابیم که چرا جوامع پیشرفته سرمایه گذاری زیادی بر روی این امرخطیر یعنی ورزش می کنند. در متون تاریخی همواره از از ورزشکاران و پهلوانان بعنوان افرادی جسور و جوانمرد یاد می شود. امروزه اثرات مفید ورزش بر ساختار فرهنگی و اجتماعی یک جامعه بر هیچکس پوشیده نیست. اگر در جامعه ای فرهنگ ورزشی جایگاه مناسب خود را پیدا کند، افرادآن جامعه از سستی و کرختی رهایی می یابند و علاوه بر بالا رفتن نیروی کار، از صرف هزینه های گزاف درمان بیماریها کاسته می شود. چون در هنگام ورزش موادی بنام آندورفین در بدن زیاد می شود و دستگاه گردش خون اکسیژن را به تمام بافتهای بدن به مقدار کافی می رساند، یک ورزشکار همواره شاداب بوده و از نشاط کافی برخوردار است. بنابراین نیازی به مواد مخدر برای دستیابی به نشاط ندارد. از طرفی نشاط ورزشی یک نشاط پایداراست و روز بروز سلامتی و نیروی فرد را افزایش می دهد. اما سرخوشی از مواد مخدر یک سرخوشی کاذب وناپایدار بوده و به مرور نیروی فرد را تحلیل برده و او را به کام مرگ می فرستد. در سایه ورزش افراد اجتماع ، افرادی منطقی، منضبط ، با اخلاق و با گذشت خواهند شد. در هنگام ورزش همراه با سمومی که از طریق عرق کردن از بدن دفع می شوند ، پلیدیها و زشتی ها جای خود را به نشاط ، طراوت و انسانیت خواهند داد و یک روح آزاد پرورش خواهد یافت.
ورزش و ذخیره قلبی
بنا به تعریف ، ذخیره قلبی عبارت است از نیروی مصرف نشده قلب در حال استراحت ، برای رسانیدن اکسیژن به بافتهای بدن. مکانیزمهای ذخیره قلبی شامل تغییرات در : 1- تعداد ضربان قلب ، 2- حجم انقباضی و انبساطی ، 3- حجم ضربه ای ، 4- جذب اکسیژن توسط بافتهای بدن، می باشد. در یک انسان بالغ جوان ورزشکار در خلال ورزش سنگین، برون ده قلب ممکن است از حالت عادی که 6 لیتر در دقیقه است ، به 25 لیتر در دقیقه یا بیشتر برسد، مصرف اکسیژن از 250 میلی لیتر در دقیقه به 1500 میلی لیتر در دقیقه افزایش یابد، و ضربان قلب ممکن است از حالت عادی که 72 تا در دقیقه است به 180 تا در دقیقه افزایش یابد. افزایش نیاز بدن به اکسیژن، به منظور برآورده کردن نیازهای سوخت و ساز در خلال ورزش با افزایش چشمگیر برون ده قلب ( حجم ضربه ای × تعداد ضربان قلب ) و یا جذب بیشتر اکسیژن توسط بافتها از مویرگها برآورده می شود. در یک انسان بالغ جوان ورزشکار در حال استراحت، خون شریانی حاوی 18 میلی لیتراکسیژن در هر دسی لیتر خون و خون وریدی حاوی 14 میلی لیتراکسیژن در هر دسی لیتر خون می باشد. بنابراین اختلاف اکسیژن شریانی و وریدی در حال استراحت در حدود 4 میلی لیتر اکسیژن در هر دسی لیتر خون می باشد. در خلال ورزش ، افزایش در برون ده قلب حتی اگر به حداکثر مقدار ممکن هم برسد به آن اندازه کافی نیست که بتواند احتیاجات متابولیک بدن را برآورده نماید و مکانیزمی که در اینجا به کمک بدن می آید جذب زیاد اکسیژن توسط بافتها از مویرگها در خلال ورزش است که آنقدر اکسیژن را جذب می کند که اکسیژن وریدی بطور چشمگیری کم شده و اختلاف اکسیژن شریانی و وریدی در حال ورزش به 14 میلی لیتر اکسیژن در هر دسی لیتر خون می رسد.
واکنش قلب و عروق به ورزش
در هنگام ورزش جریان خون از پوست ، کلیه ها و احشاء به طرف ماهیچه های در حال فعالیت سرازیر شده ، مقاومت عروق محیطی کاهش می یابد و اختلاف فشار خون ماکزیمم و می نیمم زیاد شده و تعداد تنفس افزایش می یابد.
قلب ورزشی
یک گروه واکنش های فیزیولوژیک در افراد ورزشکار که به ورزشهای سخت و سنگین می پردازند ایجاد می شود. کاهش تعداد ضربان قلب یکی از مشخصات برجسته این افراد است و بزرگ شدن هر دو بطن قلب در عکس ساده قفسه سینه این افراد به وضوح دیده می شود. این بزرگی قلب که در یک فرد غیر ورزشکار ، غیر طبیعی در نظر گرفته می شود، در افراد ورزشکار نباید اشتباها به عنوان یک بیماری قلب در نظر گرفته شود.
فیزیولوژی قلب ورزشی
بزرگی و گشادی قلب از مشخصات برجسته ورزشکاران سخت کوش است. بزرگی و گشادی قلب در ورزشکاران سخت کوش توانایی پمپ کردن قلب را بالا برده و رها شدن اکسیژن در بافتها را چه در هنگام استراحت و چه در هنگام فعالیت افزایش می دهد ، که همه اینها بخاطر بالا رفتن حجم ضربه ای قلب می باشد. افزایش در زمان پر شدن یعنی هنگام انبساط قلب ایجاد می شود. کل مقدار هموگلوبین و حجم خون ورزشکاران سخت کوش هم افزایش می یابد که باعث می شود انتقال اکسیژن به بافتها ساده تر انجام گیرد. تعداد ضربان قلب چه درحال استراحت و چه در ورزشهای سبک در ورزشکاران سخت کوش به طور واضحی کم است.
اگر چه افزایش حجم بطنی باعث افزایش کار ضربه ای بطن چپ می شود، اما کم بودن تعداد ضربان قلب باعث به هدر نرفتن اکسیژن شده ومصرف اکسیژن توسط عضله قلب کاهش می یابد واین امر کاملا به نفع قلب می باشد.
اگر ورزش سخت در زندگی فرد ادامه پیدا نکند، بزرگی قلب و کم بودن ضربان قلب که از مشخصات این افراد است بتدریج از بین می رود. یک فرد غیر ورزشکار برون ده قلب خود را در موقع فعالیت در درجه اول با افزایش تعداد ضربان قلب بالا می برد ، اما فرد ورزشکارسخت کوش این عمل را با بالا بردن حجم ضربه ای انجام می دهد. فشارهای داخل قلبی را اگر در افراد ورزشکار سخت کوش اندازه گیری کنیم طبیعی است. همچنین فشار داخل حفره های قلب و ریه و عروق محیطی بطور طبیعی به فعالیت پاسخ می دهند.
جنبه های پزشکی
کم شدن تعداد ضربان قلب گاهی اوقات با بی نظمی از علائم مشخصه قلب ورزشی است. بی نظمی های دهلیزی و بطنی وتغییرات ( اس ـ تی ) ممکن است در نوار قلب مشهود باشد. این بی نظمی ها به طور واضحی بدون علامت هستند و زمانی که ضربان قلب بالا می رود این بی نظمی ها محو می شوند . ولتاژ امواج ( کیو ـ آر ـ اس ) و ( تی ) در نوار قلب افزایش می یابد و اغلب یک موج ( یو ) برجسته وجود دارد که حتما مربوط به کم شدن تعداد ضربان قلب است. فشار خون در افراد ورزشکار با افراد عادی فرق چندانی ندارد. صدای سوم قلب در ورزشکاران شایع است. یک صدای اضافی در لبه چپ جناق سینه و صدای چهارم قلب هم ممکن است شنیده شود. در عکس ساده قفسه سینه قلب بزرگ است. در اکو کاردیو گرافی ابعاد حفره بطن چپ و ضخامت دیواره آن افزایش نشان می دهد.
شواهدی وجود ندارد که نشان دهد فعالیت فیزیکی بسیار شدید در یک فرد با قلب سالم تاثیر سوء داشته باشد، اما مرگ ناگهانی چه در موقع استراحت و چه در موقع فعالیت گاه گاهی در یک ورزشکار به ظاهر سالم و جوان اتفاق افتاده که حتما بخاطر بی نظمی قلبی است. این مرگ ناگهانی در ورزشکاران اکثرا علتهای دیگری دارد. مثلا ممکن است بخاطر تصلب شرائین نهفته، بیماریهای التهابی قلب یا ناراحتی های نهفته مادرزادی قلب باشد. مرگ ناگهانی در یک ورزشکار با قلب سالم بعید بنظر می رسد.
تاثیر فعالیت های فیزیکی بر بیماریهای قلبی
مطالعه رابطه بین شیوع بیماریهای کم خونی قلب با فعالیت فیزیکی بسیار مشکل است ، زیرا متغیرهای زیادی در این رابطه وجود دارد. مطالعات نشان می دهد که هر چقدر یکجا نشینی کمتر باشد ، احتمال مرگ ناگهانی کمتر است. چگونه فعالیت فیزیکی ممکن است مرگ در اثر کم خونی قلب را کاهش دهد و یا احتمال تصلب شرائین را کم کند ، مکانیزم دقیق آن هنوز کاملا مشخص نیست. فقط می دانیم که ورزش باعث مصرف کالری شده و چربی خون را کاهش می دهد. افزایش چربی مرغوب خون یعنی ( اچ – دی – ال ) با ورزش که باعث جلوگیری از سکته قلبی می شود ، هنوز یک معما است، اما مطالعات در یک موضوع متفق القولند و آن اینکه فعالیت فیزیکی مستمر و مرتب یک عامل مهم در پیشگیری از بیماریهای قلبی است.
کاهش خطر بیماریهای قلبی ناشی از چاقی با ورزش
سالهاست به افرادی که از افزایش وزن و چاقی رنج میبرند، توصیه میشود فعالیت بدنی خود را افزایش داده تا با کاهش وزن از چاقی و عوارض ناشی از آن مانند بیمارهای قلبی و عروقی رهایی یابند، اما این سوال مطرح میباشد که اگر فرد چاق با ورزش نتواند به وزن طبیعی خود برسد، آیا این ورزش باز هم برای کاهش بیماریهای قلبی مفید است؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
موضوع:
عصمت انبیاء از دیدگاه عقل و نقل
نام پژوهشگر:
مجید دهبان
پایهی تحصیلی: 3
نام استاد: استاد ارجمند حجتالاسلام و المسلمین زرّین پر
سال تحصیلی: 1388-1387
موضوع پژوهش: عصمت انبیاء از دیدگاه عقل و نقل
دانشپژوه: مجید دهبان
پایهی تحصیلی: 3
نام استاد: حجتالاسلام و المسلمین زرینپر
سال تحصیلی: 1388-1387
تقدیم به ساحت مقدس امام زمان (عج)
تقدیر از جابر نیرومند ـ سید محمد حسین حسینی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
رابطه «علم» عقل و دین
بحث رابطه علم و دین یکی از مباحث است که در فلسفه دین مطرح می شود و از مباحث کلام جدید نیز می تواند با شد،زیرا یکی از مهم ترین وظائف علم کلام تبیین گزاره های دینی و دفاع از گزاره های دینی است. پس هر بحثی که دین و گزاره های دینی را زیر سوال برده و به چالش بکشد،در حوزه مباحث کلامی خواهد بود و متکلم وظیفه دارد ازآن دفاع کند.
سابقه بحث رابطه میان دین وعقل
در صدر اسلام در قرن اول ودوم این بحث مطرح بود، عده ای مثل معتزلی ها عقل گرا شدند،به عقل بهادادند. و عده ای مثل اخباری ها ظاهر گرا شده و عقل را به کلی تعطیل کردند. در این میان عده ای می خواستند در کنار دین داریشان،جانب عقل را نیز رعایت کنند، در موارد تعارض، ظواهر دین را بتاویل ببرند. این یکی ازمباحثی است که در گذشته مطرح بوده، ولی پس از رنسانس و پیشرفت سریع علم و دانش در مغرب زمین این بحث اهمیت زیادی پیدا کرد. در عصر حاکمیت کلیسا زمانی که علم و دانش به تدریج پیشرفت می کرد، تعارضاتی بین داده های علمی از یک طرف و گذاره های دینی از طرف دیگر، پیش می آمد، به تدریج جانب علم تقویت و جانب دین تضعیف می شد. این روند تا قرن بیستم ادامه یافت، اما از قرن بیستم به این طرف می توان گفت که معادله به نفع دین بهم خورد.
محور و قلمرو دانش بشری
الف- قلمرو عقل نظری ب- قلمرو عقل عملی « بحث اخلاق وبحث حقوق»
در قلمرو عقل نظری چهار نوع علم داریم1 – علم عقلی محض« ریاضیات،منطق و فلسفه» 2 – علم تجربی«اعم از علوم تجربی وانسانی» 3– علم تاریخ 4– علم عرفان
تقابل گزاره های دینی با علوم چهار گانه
داده های وحیانی وگزاره های دینی می توانند با هر یک از این علوم تقابل ایجاد کنند، بنابر این هر گاه از رابطه علم ودین، یا تعارض بین آنها سخن می گویم، منظورمان اعم از علوم عقلی، تجربی، تاریخی وشهودی است البته بین دین وعلوم عقلی محض مثل ریاضیات یا منطق تعارضی وجود ندارد ودانشمندان منطق وعلم ریاضی تا کنون مدعی چنین اختلاف نبوده ا ند.
تقابل بین دین و فلسفه
بعضی از فیلسوفان مدعی هستند که گاهی ما از طریق روش های عقلی به پاره ای از امور دست می یابیم که در تعارض مستقیم با مسائلی است که در گزاره های دینی و مذهبی یافت می شود، مثل اصل وجود خدا ،مسئله شر، مسئله اختیار و جهان پس از مرگ. در اینجا بخاطر رعایت اختصار یکی از این چهار موارد فوق را بیان می داریم، زندگی پس از مرگ یکی از گزاره های دینی است که با برداشت بعضی از فلاسفه در تعارض است، ممکن است عده ای از فیلسوفان استدلال کنند که انسان با مردن نیست و نابود می شود؛ یعنی این طور نیست که انسان آمیخته ای از بدن وروح باشد و با مردن از نشئه ای به نشئه دیگر انتقال یابد؛ زیرا انسان تنها یک ساختار دارد و آن ساختار مادی است که با مردن نیست ونابود می شود. بنابر این اگر کسی بتواند این مسئله را با دلیل عقلی ثابت کند، با گزاره های دینی و مذهبی سازگاری ندارد؛ زیرا در تمام ادیان الهی در غرب و شرق عالم، زندگی پس از مرگ را تصویر کرده اند و معتقید هستند که پس از این عالم، عالم دیگری نیز وجود دارد که آنجا انسانها به پاداش و کیفر اعمال شان می رسند.
تعارض بین دین و علوم تجربی
گفته شد که مراد از علوم تجربی اعم از علوم طبیعی و انسانی است. یکی از شاخه های علوم طبیعی کیهان شناسی است، ممکن است بین گزاره های دینی وکیهان شناسی تعارضی به وجود آید؛ مثلا یکی از گزاره های دینی ما این است که [هو الذی خلق السموات والارض فی ستته ایام] او کسی است که آسمانها وزمین را در شش روز آفرید. در دین یهودیت هم ، همین عقیده وجود دارد. کیهان شناسان در اینجا به مخالفت