لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 40 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بحران طلاق
اشاره:
در سال 1365 در برابر هر 340 هزار و 342 ازدواج،35 هزار و 211 طلاق در کشور ثبت شده است. این آمار در سال 1375 به 479هزار و 263 ازدواج در برابر 37 هزار و 817 طلاق و در سال 1381 به 650هزار و 960 ازدواج در برابر 67هزار و 256 طلاق میرسد. اگر چه آمارهای مربوط به طلاق به دلایل مختلف از جمله ثبت نشدن در دفاتر، جاری کردن صیغه شرعی طلاق بدون درج محضری آن و...با کم شماری مواجه میشوند و چندان قابل استناد نیستند، ولی بررسی همین آمار و محاسبه شاخصهایی چون نسبت طلاق به ازدواج و یا نسبت طلاق به کل جمعیت نشان دهنده آن است که این آمار طی سالهای مختلف با نوساناتی روبهرو بوده است. بررسی رقم مطلق طلاق طی سالهای 1365 تا 1381 نشان دهنده افزایش آمار طلاق طی سالهای مورد بررسی است اما محاسبه شاخصهای آماری نشان میدهد در سال 1365 شاخص طلاق با افزایش روبهروست سپس طی سالهای 1370 تا 1377 بهتدریج کاهش مییابد و از سال 1379 تا 1381 این آمار مجدداً افزایش مییابد. این امر، گویای آن است که اگرچه به گفته جمعیتشناسان افزایش طلاق با افزایش ازدواج رابطهای مستقیم دارد، ولی به صورت غیرمستقیم نوسانات شاخصهای طلاق تحت تأثیر عوامل اقتصادی و اجتماعی و همچنین مسایل حقوقی است، چنانکه وضع قوانین و مقررات میتواند با تسهیل روند طلاق آن را به میزان طبیعی خود نزدیک کرده و فضایی ایجاد کند که بسیاری از زوجهایی که در عمل، دگی اشویی آنان به بنبست رسیده است و به دلیل مسایل حقوقی قادر به جدایی نیستند، این مرحله را پشت سربگذارند و یا با ایجاد موانع حقوقی و قانونی آمار طلاق را کاهش دهد.
کدام شاخص؟
دکتر محمد میرزایی عضو هیأت علمی دانشگاه تهران معتقد است: در محاسبه تحولاتی که در ارتباط با شاخصهایی مثل طلاق و ازدواج اتفاق میافتد، مبنا میتواند رقم "مطلق" باشد؛ یعنی تعداد طلاقی که ممکن است با توجه به رشد جمعیت افزایش یابد، اما مبنای محاسبه فقط تعداد طلاقهای واقع شده است. این جمعیتشناس ادامه میدهد: اما برای محاسبه دقیقتر، "میزان" طلاق را محاسبه میکنند که براساس آن تعداد طلاق را بر کل جمعیت تقسیم کنند. میزان طلاق برای مقایسه نسبت به تعداد طلاق شاخص دقیقتری است چون ممکن است تعداد طلاق افزایش یابد ولی با توجه به مخرج کسر که کل جمعیت است، میزان طلاق کاهش یابد. دکتر میرزایی شاخص مهم دیگری را که برای بررسی طلاق محاسبه میشود ،"نسبت" طلاق به ازدواج میداند و میافزاید: این شاخص نشان میدهد که طلاق در مقایسه با ازدواج چه تغییراتی کرده است. براساس این شاخص تعداد طلاق را محاسبه و تقسیم بر ازدواج میکنند و آنگاه آن را در 100 ضرب میکنند و به عنوان مثال میگویند که در مقابل هر 100 ازدواج 10 طلاق اتفاق افتاده است. وی به مقایسه طلاق بین کشورها اشاره میکند و میگوید: شاخص نسبت طلاق به ازدواج در این مقایسه خیلی بهکار گرفته میشود. در این زمینه کشورهایی هستند که میزان طلاق در آنها خیلی بالاست و نسبت طلاق به ازدواج در آنها 50 درصد است.
دکتر میرزایی میزان طلاق در ایران را در عرف بینالمللی خیلی بالا نمیداند و میگوید: با اینکه میزان طلاق در ایران روندی رو به افزایش داشته است - بهخصوص تعداد طلاق - اما تعداد طلاق با توجه به رشد جمعیت زیاد شده ولی شتاب تعداد طلاق به اندازه تعداد نبوده است. هنگامی که ما شتاب تعداد طلاق را میگیریم شاهد نوساناتی طی سالهای مختلف هستیم که این مقدار گاهی کم و گاهی زیاد شده است. از سوی دیگر دکتر شهلا کاظمیپور جامعهشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران نیز با اشاره به نرخ رشد طلاق و ازدواج میگوید: در حال حاضر طلاق 2برابر و ازدواج 5/1 برابر شده است. بنابراین مشاهده میکنیم که رشد طلاق بیشتر از رشد ازدواج است. اگر بخواهیم ازدواج را به صورت شاخص درآوریم میزان دقیق ازدواجهای واقع شده در یک سال را به جمعیت در معرض ازدواج یعنی جمعیت ازدواج نکرده واقع در سن ازدواج تقسیم میکنیم. برای تعیین شاخص طلاق نیز تعداد طلاقهای واقع شده در یک سال را به تعداد افراد ازدواج کرده، تقسیم میکنیم. دکتر حبیبالله جانی جمعیتشناس و استاد دانشگاه در زمینه رابطه بین تعداد ازدواجها و تعداد طلاقها در جامعه میگوید: علیالاصول با افزایش تعداد ازدواجها که تعداد افراد ازدواج کرده در کل کشور را بالا میبرد، بر تعداد طلاقها نیز افزوده میشود. اگر میزان طلاق نیز ثابت بماند بر تعداد طلاقها افزوده میشود زیرا جمعیت در معرض آن واقعه یعنی جمعیت ازدواج کرده جامعه افزایش یافته است. بیتردید تعداد طلاقها نه تنها در رابطه با تعداد افراد ازدواج کرده قرار دارد، بلکه با عوامل اقتصادی و اجتماعی، هنجارها و نگرشهای زوجین به دگی و استحکام خانواده نیز در رابطه است و آسیبهای اجتماعی نظیر اعتیاد، کجرویها و کجرفتاریها نیز آن را تشدید میکند. دکتر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 51
بررسی عوامل مؤثر بر گرایش زوجین به طلاق با نگاهی به آمارها طلاق در ایران
چکیده
یکی از موضوعاتی که در چند سال اخیر ذهن اکثر اندیشمندان و حتی عموم را به خود مشغول کرده است مسأله طلاق می باشد. در حال حاضر این پدیده در ایران به شکل یک مسأله و معضل اجتماعی ،مشکلات زیادی را برای افراد و خانواده های در معرض طلاق به وجود آورده است .هدف این مقاله بررسی عوامل مؤثر بر گرایش زوجین به طلاق (مطالعه موردی شهرستان داراب)می باشد. چارچوب نظری این پژوهش با توجه به تحقیقات پیشین و مطالعاتی که در این زمینه انجام گرفته است، ترکیبی از نظریه هــای جامعه شـــناسی خانواده و انحرافات اجتماعی می باشد که از نظریه های مبادله، توسعه خانواده، نظام ها، نقش ها و نظریه شبکه ای در قسمت نظریه های جامعه شناسی خانواده و از نظریه های دورکیم و مرتن در قسمت انحرافات اجتماعی استفاده شده است. روش تحقیق مورد استفاده روش پیمایشی می باشد. و تکنیک و ابزار مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه همراه با مصاحبه حضوری بوده است.
در این تحقیق اطلاعات مورد نظر از کل افرادی که در شش ماهه دوم سال 1380 طلاق داده یا به دادگستری مراجعه کرده و دادخواست طلاق داده بودند جمع آوری شد که کل این افراد 150نفر می باشند که 115 نفر از آنها زن و 35 نفر دیگر مرد می باشند.متغیر وابسته تحقیق میزان گرایش به طلاق مباشدکه به صورت یک طیف در پرسشنامه آمده است. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد که ابتدا در قسمت آمار توصیفی ، ویژگیهای جمعیتی ،اقتصادی و اجتماعی پاسخگویان توصیف وتشریح شده است و در قسمت آمار استنباطی با توجه به سطح اندازه گیری متغیرهای مستقل که 20 متغیر می باشد از رگرسیون دو متغیره، چند متغیره، تحلیل واریانس، آزمون تی((T– test و آزمون اف test)- F ) استفاده شده است. نتایج بدست آمده از تحقیق نشان می دهند که :
در تحلیل رگرسیون دو متغیره، متغیرهای اختلاف تحصیلی زوجین، اختلاف سن زوجین، تحصیلات زن و سن ازدواج زن با گرایش به طلاق زنان رابطه معنادار و مستقیمی دارند و متغیرهای میزان شناخت همسر قبل از ازدواج، مدت زندگی مشترک، تعداد فرزندان و مدت شناخت همسر قبل از ازدواج با گرایش به طلاق زنان رابطه معنادار و معکوس دارند.
همچنین متغیرهای مدت شناخت و میزان شناخت همسر قبل از ازدواج با گرایش مردان به طلاق رابطه معنادار ومعکوس دارند. در بررسی تفاوت میانگین ها، تفاوت معناداری بین میانگین گرایش به طلاق زنان بر حسب، رابطه خویشاوندی با همسر، محل تولد زن، چند زنی بودن همسر ، علت اصلی طلاق و شیوه آشنایی دیده می شود.و برای مردان فقط رابطه خویشاوندی معنادار می باشد..
در تحلیل رگرسیون چند متغیره، در معادله پیش بینی گرایش به طلاق زنان متغیرهای مدت شناخت، اختلاف سن و مدت زندگی مشترک توانستند 64 درصد از واریانس متغیر وابسته را پیش بینی کنند و در معادله پیش بینی گرایش به طلاق مردان سه متغیر مدت شناخت، اختلاف سن و تعداد فرزندان توانستند 77 درصد از تغییرات را پیش بینی کنند.
واژگان کلیدی
طلاق،گرایش به طلاق،آسیبهای اجتماعی، آسیب شناسی خانواده ، آمارهای طلاقمقدمه
خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی، پایه و اساس ساخت اجتماع محسوب می شودخانواده شالوده هر جامعه متمدن است (مور، 1376: 29).
در واقع خانواده نهادی است که به اعضای خود احساس آرامش و امنیت می دهد و طی قرن های متمادی به عنوان پایدارترین و مؤثرترین وسیله حفظ ویژگیهای فرهنگی و عامل انتقال آنها به نسلهای بعدی بوده است. از همین روست که تشکیل خانواده در همه ادیان بویژه دین مقدس اسلام از اهمیت والایی برخوردار است و از آن بعنوان کانون آسایش و آرامش نام برده شده است (ولی زاده، 1378: 20).
به طور کلی خانواده به وسیله یک رابطه قــانونی بین زن ومرد که ازدواج نام دارد شــــکل می گیرد،اما این رابطه قانونی به سه شکل ممکن است از هم گسیخته شود که عبارتند از :
فسخ ازدواج؛
مرگ یکی از زوجین؛
انحلال خانواده و از بین رفتن پیوند زناشوئی بوسیله طلاق زوجین؛ (Shryock,1975:333).
از آنجایی که فسخ ازدواج با دلایل مشخص می باشد و مرگ افراد هم یک امر طبیعی است این دو مورد هر چند باعث بروز مشکلاتی در خانواده می شوند ولی طلاق به دلیل خصوصیاتی که داردبیشتر ذهن خانواده ها و اندیشمندانرا به خود جلب کرده است.
" طلاق در لغت جدا شدن زن از مرد، رها شدن از قید نکاح و رهائی از زناشوئی استَ (عمید، 1369: 894).
همچنین طلاق را آخرین راه انحلال قانونی ازدواج می دانند که شوهر و زن بوسیلة حکم قانونی از هم جدا می شوند(Shryock,1975:333).
از آنجا که یکی از عوامل مهم از هم گیسختگی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن .doc :
اثرات روانی طلاق بر کودکان
استاد:
محقق:
فهرست مطالب:
موضوع صفحه
مقدمه 2
پیشینه نظری 3
عوامل افزایندهی تاثیرات منفی طلاق 6
برخورد کودکان با طلاق 10
اثرات کوتاه مدت طلاق بربچه ها 12
سازگاریهای بعد از طلاق 13
اثرات دراز مدت طلاق 14
تاثیر تعارضهای وفاداری روی کودک 18
ائتلاف اتحاد خانوادگی 24
اعمال موثر در کاهش تاثیرات منفی طلاق 28
منابع 30
مقدمه:
وقتی تصمیم برای انجام طلاق گرفته می شود، چه تاثیری بر والدین وفرزندان به وجودمی آورد؟به یاد داشته باشید گرچه طلاق جوانب حقوقی دارد بیشتر جوانب عاطفی طلاق بیرون از دادگاه رخ می دهد. والدین باید یادبگیرند که چگونه با تاثیرات طلاق هم برای خود وهم برای فرزندانشان کنار بیایند.
نکته مهمی که باید خاطرنشان کنیم این است که این موضوع مورد اختلاف وبحث است که آیا اثرات منفی طلاف نتیجه خود طلاق است یا نتیجه مشاجرات داخل خانه که منجر به طلاق می شود. به عبارت دیگر آیا صدماتی که به کودک وارد می آید، برخاسته از تغییر در ساختار خانواده است که در نتیجه طلاق انجام می شود یا نتیجه کشمکش والدین ، فشار اقتصادی، یا نداشتن والدین خوب؟ اگر اثرات به کشمکش با خانواده مربوط می شود وتنها به جدایی والدین ربط نداشته باشد این اثرات ممکن است خیلی گسترده باشند. اگر چنین باشد بچه هایی که در خانواده بدون طلاق زندگی می کنند نیز احتمال دارد با مشکلات مشابهی برخورد کنند.(وینستوک وکین،2002)
پیشینه نظری
نظریة وابستگی
باولبی مبدع نظریة وابستگی است. او به بررسی تاثیر غرایز و نیز محیط در رشد کودک پرداخت. ریشه این نظریه را می توان در رفتارگرایی دانست- مطالعة رفتار اجتماعی و خانوادگی پرندگان و حیوانات هر یک از انواع در بدو تولد صاحب ذخیرة رفتاری ویژة نوع خودش است. در ایجاد هر یک از انواع رفتار مراحلی بحرانی وجود دارد و محرکها و پاسخهای محیطی این رفتار را برمی انگیزاند یا خاموش می کنند. رخدادهای این مراحل بحرانی در ایجاد یا عدم ایجاد پاسخ ها، شدت سرکوب و اشکال حرکتی آنها و نیز محرکهای خاصی که آنها را فعال می کنند یا پایان می بخشند تاثر می گذارند. رفتار حاکی از وابستگی بخشی از ذخیرة رفتاری نوزاد است. هدف آن حفظ نزدیکی با مادر برای تضمین بقاست. مادر لزوما مادر بیولوژیکی یا حتی مونث نیست، باولبی در نوشته های بعدیش متوجه شد نقشهای خانوادگی قابلیت تعویض پذیری دارند. نوزاد با انواع متعدد رفتار نزدیکیش را حفظ می کند: با گریه، لبخند، چسبیدن، دنبال کردن. پاسخ مناسب مادر به این رفتارها خاتمه می دهد. رفتار حاکی از وابستگی غالبا احساس عمیقاً دوگانه عشق و نفرت را به همراه دارد، حال آنکه احساس عشق و امنیت دوگانگی را تحلیل می برد و در محیط ایجاد اعتماد می کند. وابستگی در سه ماهة آخر سال اول بسیار شدید است و در سال دوم و سوم با شدت کمتری ادامه می یابد. پس از این دوره کودکان قادر می شوند جداییهای کوتاه مدت را تحمل کنند. رفتار وابستگی در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن .doc :
طلاق چرا؟
مقدمه
چند سالی است اینجانب افتخار عضویت در شورای حل اختلاف اردکان دارم، شورایی که وجودش حلنمودن اختلافات مردم است. در این مدت عملا با بعضی از مشکلات خانوادهها آشنا شدهام، مشکلاتی که قبلا از طریق مطالعه کتب اجتماعی، نشریات، سایتهای اینترنتی و منابع دیگر آشنا بودم. یکی از این مشکلات، ازدواجهای ناموفق است که خانوادههای بسیاری را رنج میدهد، رنجی که شاید تا آخر عمر همراه فرد باشد. لذا با توجه به اهمیت موضوع و افزایش میزان طلاق بر آن شدم تا از مطالعات و تجربیاتم چند سطری جهت همشهریان عزیزم بخصوص جوانان ازدواجنکرده و ازدواجکرده و همچنین خانوادههای معزز آنان به رشته تحریر درآورم. امید است این مطالب بتواند نسبت به رفع بعضی از معضلات اجتماعی به ویژه طلاق که امروزه به عنوان یکی از مهمترین مشکلات اجتماعی جوامع بشری محسوب میشود کمک نماید چرا که خانواده به عنوان اولین و کوچکترین نهاد اجتماعی محسوب میشود و در عین حال این نهاد به عنوان کهنترین نهاد اجتماعی برای جامعه بسیار حیاتی، اساسی و ضروری میباشد. و بر این باورم که اگر خانواده سالم باشد جامعه سعادتمند خواهد بود و بالعکس اگر خانواده ناسالم باشد جامعه نیز ناسالم است. در این گزارش به برخی از عوامل فروپاشی زندگی مشترک جوانان اشاره گردیده و تمام تلاشم این بوده که مطالب را به صورت بسیار ساده بیان نمایم و از بکاربردن اصطلاحات علمی دوری جویم تا همه طبقات بتوانند از آن استفاده نمایند.
ازدواج
ازدواج امری را گویند که بین دو تن که هیچگونه رابطهای با هم ندارند انس و الفتی ایجاد کند که یار و غمخوار هم و محرم راز یکدیگرند. در قبال رنجها و مزاحمتها از یکدیگر حمایت کنند.
ازدواج امری است مقدس و الهی که پایه آن کامل شدن و پابرجا بودن ایمان در تشکیل خانواده است و در توصیف معنوی آن باید گفت پیوند دو قلب در سایه عشق و محبت و تفاهم و یکی شدن است و دانش توکل و تقوی برای حفظ و محکمتر کردن زندگی مشترک است.
طلاق
طلاق به معنای جدا شدن دو زوج و بریده شدن پیوند دو نفر یا به تعبیر دیگر فروپاشی زندگی مشترک است. طلاق کلمهای است که از آن عرش خداوند به لرزه درمیآید و خانوادهای فرو می پاشد و جامعه و نسل آینده در خطر قرار می گیرند. طلاق موضوع مهمی است که در همه ادیان به نوعی به آن نگریستهاند که به طور بسیار خلاصه به آن اشاره میشود:
دین بودا
به نظر میرسد در آیین بودا زن آلودگی میباشد اما در منطق اخلاقی ازدواج محترم است و با همین دلیل فرد را از زنا باز میدارد و حفظ حرمت همسر را بر مرد واجب است و طلاق را رد میکند و ازدواج را یک رسم دینی میداند و آن را قابل باطل شدن نمیداند.
زرتشت
در دین زرتشت تعدد زوجات رواج نیست و به گرفتن یک زن فرمان داده شده است و مرد حق ندارد بیش از یک زن داشته باشد. به موجب تعالیم زرتشت زن و شوهر ملزم هستند که تا پایان عمر با هم زندگی کنند و نسبت به یکدیگر وفادار بمانند و چنین زوجینی نه تنها در دنیا به یکدیگر تعلق دارند بلکه در آخرت نیز به هم ملحق میشوندو متعلق به یکدیگرند. در آیین زرتشت تحقق طلاق را منوط به رأی دادگاه کرده یعنی بر اساس تعالیم،زوجین تا منتهای درجه میکوشند که رشته ازدواجشان گسسته نشود و به طلاق نیانجامد.
یهود
در دین یهود ازدواج عامل جدایی زن از خانواده است. ربودن دختران و کنیزان نوعی ازدواج محسوب میشود. اصل ازدواج بر مبنای خرید دختر است که قیمت او به عنوان مهریه پرداخت میشود. رضایت پدر شرط اصلی ازدواج است. اگرچه رضایت دختر در نظر گرفته میشود. زن در خانه مطیع شوهر است و عبادات او وابسته به اجازة شوهر است و طلاق را نیز رد میکنند چون زن وابسته به پدر یا شوهر است.
مسیحیت
در مذهب مسیح زن و مرد به منزله یک تن میباشند که از پدر و مادر جدا شده به یکدیگر میپیوندند. بنابراین جدایی و انتزاع این دو امکان پذیر نیست و هیچیک حق ندارد دیگری را رها کند.مسیحیان معتقدند که زن از لحاظ خلقت موخر از مرد است و از مرد منتزع شده و لذا عرض و تابع مرد است.
مکتب اسلام
به همان اندازه که پیمان زناشویی و تشکیل خانواده در قوانین مترقی اسلام مورد تأکید و سفارش قرار گرفته و به گونههای مختلف مسلمانان را به امر ازدواج تشویق نمودهاست، فروپاشی آن را امری ناپسند، و مبغوض دانسته و جز در موارد ضروری آن را نیکو نمیداند به طوری که کلمه طلاق منفورترین حلالهاست و مورد نفرت خدا و انبیاء و ائمه است که به یک نمونة آن اشاره میشود.
حضرت امام جعفر صادق (ع) از حضرت رسول اکرم (ص) چنین نقل میفرمایند: »هیچ امری نزد خداوند محبوبتر از این نیست که خانوادهای با ازدواج بر پا استوار گردد و هیچ چیزی مبغوض تر از این نیست که خانوادهای در اسلام با طلاق و جدایی بر هم خورده و منحل گردد.
اسلام میخواهد که جوانان تشکیل زندگی بدهند و از ثمرات و نتایج آن که حفظ و بقاء نسل انسان و ارضاء غرایز جنسی و تربیت فرزندان لایق و برومند و تحویل آن به جامعه است، بهرهمند گردند. لذا شرایطی بسیار سهل و آسان برای تحقق آن پیشنهاد نموده است. و جدا خواستار آنست که زوجین قبل از ازدواج تمام خصوصیات همسر آینده خود را مطالعه نموده و آگاهانه و از روی بصیرت کامل شریک زندگی خود را انتخاب نمایند. از این رو در مذهب اسلام شرایط سخت و مشکلی برای طلاق گردیدهاست.
عوامل مهم فروپاشی زندگی مشترک خانوادگی
دلایل احتمالی از هم گسیختگی زناشویی از طریق طلاق تقریبا بیشمارند چرا که پیوند زناشویی دو شخصیت منحصر به فرد با دو زمینه متفاوت در زیر یک سقف گرد هم میآیند، شاید بتوان اینگونه عنوان نمود که چشمداشتهای بیش از حد یک طرف زناشویی از طرف دیگر از مهمترین دلیل طلاق است که به اشکال گوناگون در زندگی افراد خودنمایی میکند. بسیاری از عوامل طلاق به قبل از ازدواج و برخی دیگر به بعد از ازدواج برمیگردد که در این گزارش سعی گردیده به برخی از عوامل قبل و بعد از ازدواج اشاره شود.
ازدواجهای تحمیلی
به طور کلی دو روش اصلی برای انتخاب همسر وجود دارد، نخستین روش معمولا بر پایه گزینش آزادانه دو طرف زناشویی و عشق و علاقه آنها استوار است. و روش دوم مبتنی است به قول و قراری که خانواده داماد و عروس میگذارند، در این روش حق ازدواج با والدین زوجین است و عروس و داماد نقش در انتخاب همسر خود ندارند. روش اول روشی است که در بیشتر جوامع صنعتی و شهری امروزی رواج دارد و روش دوم بیشتر در جوامع سنتی و روستایی معمول است.
تجربه نشان داده است اگر نامزدهای زناشویی برای همدیگر جاذبه نداشته باشند در زندگی با مشکل مواجه بشوند و در ازدواجهایی که دختر و یا پسر حق انتخاب نداشته باشند ازدواج موفقی نخواهند داشت شاید بعضی از خوانندگان تصور کنند مگر میشود دختر و یا پسری نقشی در انتخاب همسر خود نداشته باشند که در جواب باید گفت متأسفانه هنوز در بعضی از خانوادهها تعصبات خشک و باورهای غلط مذهبی حاکم است که باید والدین تصمیم بگیرند و آنان هستند که میتوانند خوب و بد را تشخیص دهند. در بعضی از پروندههای خانوادگی ملاحظه میشود دختر هیچگونه اختیاری در انتخاب همسرش نداشته است و حتی به او اجازه ندادهاند قبل از عقد همدیگر را ببینند دختری همچون مروارید اشک میریخت و نقل میکرد مرا از خواب بیدار کرده سر سفره عقد نشاندند و بله را از من گرفتند. این زندگی برای من کابوس است شما را به خدا مرا از این کابوس نجات دهید. ملاحظه میکنید خانواده که محل آرامش و آسایش است چطور به یک کابوس تبدیل میشود؟ چه کسی مقصر است، چه کسی پاسخگو است ، انتخاب همسر که از حقوق اولیه افراد است چگونه از فرزند سلب میشود ، چطور به دختر و یا پسر اجازه میدهیم رنگ لباس خود را انتخاب کند ولی به او اجازه انتخاب همسر را نمیدهیم.
تجربه نشان میدهد ازدواجهای تحمیلی مخصوص خانوادههای بیسواد و یا کمسواد است و یکی از علتهای مهم طلاق است.
نکته دیگر مربوط به ازدواجهای نارس و فامیلی است که در بعضی از مواقع و در بعضی از مناطق ایران اتفاق میافتد، شاید خوانندگان باور نکنند در عصر امروز هم در بعضی از
36 صفحه
قابل ویرایش
فهرست مطالب
مقدمه:
تعاریف و نظریات مختلف در مورد طلاق
دیدگاه های گوناگون در مورد پس آمد و مراحل طلاق
کودکان و نقش اثر پذیری
تأثیر طلاق بر کودکان
مفهوم نهفته در واکنش کودکان
احساس بچه ها پس از جدایی پدر و مادر
جهت گیری کودک به نفع یکی از والدین
واکنش فرزندان در سنین مختلف
الف) سنین پیش دبستان
ب) سنین مدرسه
ج) سنین جوانی
تشویش های ناشی از جدایی
رویای تجدید میثاق در کودکان
اگر بچه ی خوبی باشم امکان دارد بابا و مامان با هم آشتی کنند:
احساس مسئولیت و گناه در فرزندان
عواقب گناهکار شمردن بچه ها پس از طلاق
عواقب شوم طلاق که اولیا را به فساد و فحشا می کشاند
عواملی که موجب ازدیاد طلاق می شود
ضعف و گاه فقدان مبانی اخلاقی زوجین سبکسری بعضی از زنان تقلید زنها از صفات و مختصات مردها کم سوادی با بی سوادی زوجین اشتغال خارج از حد زنان به کارهای اجتماعی پرفعالیت اختلاف فاحش زن و شوهر نمایش فیلم های سینمایی محرک دخالت دیگران در زندگی زناشویی وجود شخص ثالث عدم توافق در مسائل جنسیعواقب شوم طلاق که دامنگیر اطفال می شود
اسارت ناپدری و یا نامادری فرزندان نقض تعلیمات پرورشگاهی و فقدان آن در صورت ولگردیالف) عدم امکان تربیت صحیح کودکان در پرورشگاه ها:
ب) اختلاط و آمیزش بد و نیک در پرورشگاه ها
عقده های روانی اطفال که بر اثر کمبود محبت ایجاد می شود اطفال بزهکاردرگیر بودن دائمی حافظه ی کودک
کودک ناشی از جدایی از نظر حسی-حرکتی
پدر را در زندگی کودکان فعال نگه داشتن
واکنش بچه ها در غیاب پدر
برخورد عاطفی کودک در غیبت پدر
غمگینی
خشم
افسردگی
مظاهر افسردگی در کودکان به نحوه های زیر تجلی می یابد:
چرا تحمل طلاق برای پسرها مشکل تر از دخترهاست؟
منابع
مقدمه:
زندگی خانوادگی در عین حال که از کهن ترین نهادهای اجتماعی محسوب می شود، ولی از شکننده ترین آنها هم به شمار می آید. اگر خانواده را یک سیستم دارای حیات نگاه کنیم. خواهیم دیدکه اختلافات ، کشمکش ها و برخوردهای غیر اصولی افراد چقدر سریع می تواند پایه های آن را متزلزل ساخته و افراد دورون سیستم را دچار انواع اختلالات کند و کارکردهای آن را تحت تأثیر قرار دهد(صابری زفرقندی،1378).
طلاق با ازدواج و خانواده که مهمترین نهادهای جامعه بشری ارتباط دارد. طلاق بدعنی اجتماعی است و به عنوان ابزار اجتماعی در مواجهه در شکست در ازدواج بکار گرفته می شود. طلاق موجب از هم پاشیدگی شخصی ، خانوادگی و اجتماعی می شود. غالباً در فرآیند طلاق یکی از طرفین وابستگی ، درگیری عاطفی و رنج بیشتری را متحمل می شود و مدتی طولانی تر در بحران به سر می برد(پوتن ،1987).
طبق گزارش مرکز ملی آمار و ارقام بهداشتی امریکا (1984) ، در چهل سال گذشته ، شمار روابط منجر به طلاق تقریباً سه برابر گردیده است. به طوری که سالانه یک میلیون کودک امریکایی در پی طلاق والدینشان شاهد از هم پاشیدن خانواده شان هستند(مرکز آمار و سرشماری امریکا ، 1988).
در جامعه ی ما نیز از هر 1000 مورد ازدواج ، حدود 174 مورد به طلاق منجر می گردد. آمار طلاق مربوط به شش ماه اول سال 77 ، نشان می دهد که نرخ طلاق در مقایسه با شش ماه اول سال 76 ، به میزان 58/1 درصد افزایش یافته است. این در حالیست که نرخ وقوع ازدواج در همین حوزه ی زمانی 71/2 درصد کاهش را نشان می دهد(بهاری،مبیرویسی، 1377).
آثار طلاق بسیار سهمگین تر از آن که از ابتدا بتوان به عمق زیان های روانی – عاطفی آن پی برد. طلاق عشق را به نفرت ، یگانگی ره به بیگانگی ، اعتماد را به بی اعتمادی و محبت و حمایت را به خشم و انتقام تبدیل می کند(پوتن،1987). طلاق پیامدهای عمیق اجتماعی ، روانی ، قانونی ، اقتصادی و والدینی دارد( رابرت ویس، 1975). نخستین پیامد اجتماعی که زن یا مرد پس از جدایی تجربه می کند، از دست دادن پایه هایی است که هوست اجتماعی وی بر آنها بنیان شده است. علائم روانی – عاطفی طلاق ، مانند ناکامی ، ماتم زدگی ، نگرانی ، وحشت ، اضطراب ، ترس ، خشم و ... طرفین را در وضعیت آسیب پذیری قرار می دهد. شدت و میزان تنش های جدایی ، بستگی به فاعل یا مفعول بودن در فرآیند طلاق دارد. گاه به دلیل مشکلات مالی پس از طلاق و منافع فرزندان، با وجود نبود روابط عاطفی ، زن و شوهر مجبور به اداره ی زندگی با یکدیگر می شوند(منتل ، 1996).
طلاق در درجه ی نخست نتیجه درگیری های بزرگسالان است و کودکان به صورت ناخواسته وارد آن می شوند و هر چه کودک کم سن و سال تر باشد دامنه ی دریافت و دنیای تجربه هایش به همان اندازه محدود تر است(صابری،زمرقندی،1387).
مشکلات افت تحصیلی ، رفتاری ، عاطفی ، عزت نفس پایین و روابط بین فردی ، صرف نظر از عامل جنس و سن ، در بین بچه های طلاق بیشتر از بچه های غیر طلاق گزارش شده است (امانر،2001). عوامل تنشزا و بحرانی که والدین به هنگام طلاق و پس از آن تجربه می کنند، بر کیفیت تنش والدینی شان تأثیر می گذارد هر چه به آن ها کمک شود تا تنش کمتری داشته باشند، کیفیت والدینی شان افزوده می شود(یون و همکاران،2000).
یکی از اختلالات رفتاری رایج در کودکان ، پرخاشگری ناشی از طلاق والدین آنهاست. طلاق برای والدین یک ضایعه و برای کودکان یک فاجه است. طلاق بیشتر متوجه کودکان خانواده است که دل به عنایت و مهر گرم والدین داشته و خانه را مرکز امید و پناهگاه خویش می دانند. طلاق پدر و مادر کودک را به اختلال عاطفی ورفتاری دچار می کند ، در مواردی قدرت اندیشه و اراده را از او باز می ستاند و در کل او را چنان پریشان می کند که اثرات شوم آن مادام العمر عارض کودک است(فرجاد، 1378).
تعاریف و نظریات مختلف در مورد طلاق
به موجب متضاد از مواد قانون مدنی در مورد طلاق ، گیش از تصویب لایحه ی قانونی خانواده طلاق به معنی انحلال ارادی نکاح بوسیله مرد و یا بنا به درخواست زن و تحت شرایط خاص بود و این تعریف را از ماده 1133 و 1121 الی 1131 قانون مدنی در می یابیم (واحدی،1342) از نظر سیستم حقوقی فرانسه طلاق به معنی انحلال ازدواج قانونی دو زوج زنده است(همان).
فرآیند طلاق نه اسان است و نه سریع، به طور متوسط و دست کم دو سال طول می کشد تا طرفین تعادل و قدرت از دست یافته را بازیابند و زمانی بسیار طولانی تر نیاز است تا بتوان بر ویرانه های بجای مانده ، بنائی نو بنیان نهاد(کلپ،1992).
از نظر وایزرمن(1975) طلاق فرآیندی است که با تجربه بحران عاطفی هر دو زوج شروع می شود و با سعی در حل تعارضان زناشویی ، از طریق جدایی ، با ورود به موقعیتی جدید با نقشها و سبک زندگی متفاوت خاتمه می یابد(گاتمی،1993)
نظریه پردازان و پژوهشگران طلاق ، طلاق را به عنوان فرآیندی نگریسته اند که از مراحل مختلف ترکیب شده است. این مراحل ، تفاوت هایی کیفی در نوع مواجهه با مسائل طلاق و درجه ی سازگاری افراد با آن نشان می هد(سیف، 1379).
دیدگاه های گوناگون در مورد پس آمد و مراحل طلاق
از نظر کاسلو (1986) ، اسگپرانکل و استورم(1983) ، طلاق در برگیرنده سه دوره است: 1)شامل دوره قبل از طلاق /تصمیم گیری 2) دوره ی حین طلاق /بازسازی 3) دوره بعد از طلاق/بهبودی (یانگ ولانگ،1988). هر یک از دوره ها از مراحلی تشکیل شده و هر مرحله نیز شامل خرده مراحلی است.
دوره ی نخست با تجربیات نارضایتی روز افزون نسبت به روابط زناشویی در هر یک از زوجین آغاز می شود و با اقداماتی در زمینه بررسی روند قانونی طلاق و در میان گذاشتن آن با دوستان و خویشاوندان ادامه می یابد.
دوره ی دوم، زمان تمرکز بر واقعیت های مرتبط با مسائل اقتصادی طلاق ، تصمیم گیری درباره ی محل زندگی هر یک از زوجین پس از طلاق ، موضوع حضانت و سرپرستی بچه ها و موضوع هم والدینی است. این دوره با احساسات مبهمی چون ترس ، تنهایی ، خشم و طرد عجین شده است.
در دوره ی سوم افراد سعی در کشف تجربیات و هویت منابع عشق جدید دارند. این دوره برای برخی مهیج اما برای بعضی با پشیمانی و مقاومت در پذیرش واقعیت همراه است(یانگ ولانگ،1988).
طلاق به معنای تقسیم قابلیت ها ، دارایی ها و سرمایه شما است که زن و شوهر هر دو در طی زندگی مشترک با هم اندوخته اند. «جوآن گرانت» و «ملوین برک» در کتاب خود تحت عنوان بازی طلاق ، خاطر نشان می سازند که در طلاق ، طبقات فقیر ، متوسط و ثروتمند همه یکسان ضرر می بینند.نگرانی های مالی در تصمیم گیری طلاق بسیار جدی است، چون نه تنها سرمایه های خانواده در کشاکش طلاق به تاراج می رود، بلکه زمینه های حقوقی ، دادگاهی ، مشاوره ، نفقه ، سرپرستی فرزندان و هزینه ی تشکیل زندگی مجدد نیز به آن اضافه می شود.