لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 40
بحران طلاق
اشاره:
در سال 1365 در برابر هر 340 هزار و 342 ازدواج،35 هزار و 211 طلاق در کشور ثبت شده است. این آمار در سال 1375 به 479هزار و 263 ازدواج در برابر 37 هزار و 817 طلاق و در سال 1381 به 650هزار و 960 ازدواج در برابر 67هزار و 256 طلاق میرسد. اگر چه آمارهای مربوط به طلاق به دلایل مختلف از جمله ثبت نشدن در دفاتر، جاری کردن صیغه شرعی طلاق بدون درج محضری آن و...با کم شماری مواجه میشوند و چندان قابل استناد نیستند، ولی بررسی همین آمار و محاسبه شاخصهایی چون نسبت طلاق به ازدواج و یا نسبت طلاق به کل جمعیت نشان دهنده آن است که این آمار طی سالهای مختلف با نوساناتی روبهرو بوده است. بررسی رقم مطلق طلاق طی سالهای 1365 تا 1381 نشان دهنده افزایش آمار طلاق طی سالهای مورد بررسی است اما محاسبه شاخصهای آماری نشان میدهد در سال 1365 شاخص طلاق با افزایش روبهروست سپس طی سالهای 1370 تا 1377 بهتدریج کاهش مییابد و از سال 1379 تا 1381 این آمار مجدداً افزایش مییابد. این امر، گویای آن است که اگرچه به گفته جمعیتشناسان افزایش طلاق با افزایش ازدواج رابطهای مستقیم دارد، ولی به صورت غیرمستقیم نوسانات شاخصهای طلاق تحت تأثیر عوامل اقتصادی و اجتماعی و همچنین مسایل حقوقی است، چنانکه وضع قوانین و مقررات میتواند با تسهیل روند طلاق آن را به میزان طبیعی خود نزدیک کرده و فضایی ایجاد کند که بسیاری از زوجهایی که در عمل، دگی اشویی آنان به بنبست رسیده است و به دلیل مسایل حقوقی قادر به جدایی نیستند، این مرحله را پشت سربگذارند و یا با ایجاد موانع حقوقی و قانونی آمار طلاق را کاهش دهد.
کدام شاخص؟
دکتر محمد میرزایی عضو هیأت علمی دانشگاه تهران معتقد است: در محاسبه تحولاتی که در ارتباط با شاخصهایی مثل طلاق و ازدواج اتفاق میافتد، مبنا میتواند رقم "مطلق" باشد؛ یعنی تعداد طلاقی که ممکن است با توجه به رشد جمعیت افزایش یابد، اما مبنای محاسبه فقط تعداد طلاقهای واقع شده است. این جمعیتشناس ادامه میدهد: اما برای محاسبه دقیقتر، "میزان" طلاق را محاسبه میکنند که براساس آن تعداد طلاق را بر کل جمعیت تقسیم کنند. میزان طلاق برای مقایسه نسبت به تعداد طلاق شاخص دقیقتری است چون ممکن است تعداد طلاق افزایش یابد ولی با توجه به مخرج کسر که کل جمعیت است، میزان طلاق کاهش یابد. دکتر میرزایی شاخص مهم دیگری را که برای بررسی طلاق محاسبه میشود ،"نسبت" طلاق به ازدواج میداند و میافزاید: این شاخص نشان میدهد که طلاق در مقایسه با ازدواج چه تغییراتی کرده است. براساس این شاخص تعداد طلاق را محاسبه و تقسیم بر ازدواج میکنند و آنگاه آن را در 100 ضرب میکنند و به عنوان مثال میگویند که در مقابل هر 100 ازدواج 10 طلاق اتفاق افتاده است. وی به مقایسه طلاق بین کشورها اشاره میکند و میگوید: شاخص نسبت طلاق به ازدواج در این مقایسه خیلی بهکار گرفته میشود. در این زمینه کشورهایی هستند که میزان طلاق در آنها خیلی بالاست و نسبت طلاق به ازدواج در آنها 50 درصد است.
دکتر میرزایی میزان طلاق در ایران را در عرف بینالمللی خیلی بالا نمیداند و میگوید: با اینکه میزان طلاق در ایران روندی رو به افزایش داشته است - بهخصوص تعداد طلاق - اما تعداد طلاق با توجه به رشد جمعیت زیاد شده ولی شتاب تعداد طلاق به اندازه تعداد نبوده است. هنگامی که ما شتاب تعداد طلاق را میگیریم شاهد نوساناتی طی سالهای مختلف هستیم که این مقدار گاهی کم و گاهی زیاد شده است. از سوی دیگر دکتر شهلا کاظمیپور جامعهشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران نیز با اشاره به نرخ رشد طلاق و ازدواج میگوید: در حال حاضر طلاق 2برابر و ازدواج 5/1 برابر شده است. بنابراین مشاهده میکنیم که رشد طلاق بیشتر از رشد ازدواج است. اگر بخواهیم ازدواج را به صورت شاخص درآوریم میزان دقیق ازدواجهای واقع شده در یک سال را به جمعیت در معرض ازدواج یعنی جمعیت ازدواج نکرده واقع در سن ازدواج تقسیم میکنیم. برای تعیین شاخص طلاق نیز تعداد طلاقهای واقع شده در یک سال را به تعداد افراد ازدواج کرده، تقسیم میکنیم. دکتر حبیبالله جانی جمعیتشناس و استاد دانشگاه در زمینه رابطه بین تعداد ازدواجها و تعداد طلاقها در جامعه میگوید: علیالاصول با افزایش تعداد ازدواجها که تعداد افراد ازدواج کرده در کل کشور را بالا میبرد، بر تعداد طلاقها نیز افزوده میشود. اگر میزان طلاق نیز ثابت بماند بر تعداد طلاقها افزوده میشود زیرا جمعیت در معرض آن واقعه یعنی جمعیت ازدواج کرده جامعه افزایش یافته است. بیتردید تعداد طلاقها نه تنها در رابطه با تعداد افراد ازدواج کرده قرار دارد، بلکه با عوامل اقتصادی و اجتماعی، هنجارها و نگرشهای زوجین به دگی و استحکام خانواده نیز در رابطه است و آسیبهای اجتماعی نظیر اعتیاد، کجرویها و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
طلاق از منظر دین
و
حقوق زن در خانواده
کاری از : عالی پور و نجف نیا
دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج
و
دادگستری کرج
طلاق در اصل رها کردن از روی پیمان و قراردارد است ورها کردن از قید زوجیت نیز طلاق نامیده شده است. و در اصطلاح شریعت، همان مفهوم عرفی رایج میان عقلاء را می رساند که شارع مقدس با شرایط خاصّی امضا کرده وبه معنای گشودن پیوند زناشویی با واژه مخصوص یا اشاره و نوشته ای که جایگزین آن باشد، چه پیوند زناشویی بلافاصله گشوده شود و چه بعد از گذشت زمان معین.
و در اصطلاح حقوق نیز طلاق عبارتست از ایقاعی تشریفاتی که به موجب آن مرد به اذن یا حکم دادگاه، زنی را که به طور دائم در قید زناشوئی اوست رها می سازد.
در این جا سئوالاتی مطرح می شود که :
آیا طلاق فقط در دین اسلام مطرح شده است؟
آیا طلاق در اسلام جایز است؟ اگر پاسخ مثبت باشد پس وضعیت زنان مطلقه چگونه است؟
وظیفه زن ومرد در مدت عدّه چیست؟ بعد از اتمام عدّه چطور؟
با توجهه به آیات و روایات فرزندان چه سرنوشتی پیدا می کنند؟
آیا حد طلاق در اسلام مشخص شده است؟
زن در خانواده از چه حقوقی برخوردار است؟
ابتدا به طور اجمال تاریخچه ی طلاق را بیان کرده آنگاه به بررسی طلاق از منظر دین پرداخته و حقوق زن در خانواده را مورد بررسی قرار می دهیم.
الف- تاریخچه ی طلاق
آنگونه که از قدیمی ترین قانون مدوّن و ساخته ی دست بشر یعنی < قانون حمورابی> استنباط می شود خانواده اساس اجتماعی بوده و مرد قادر بوده در مواردی که زن تا مهلت معینی صاحب فرزند نمی شده وی را طلاق دهد و نیز اگر زنی بیماری مزمن داشت، مرد بدون آنکه او را طلاق دهد می توانست زن دیگری اختیار کند.
در آتن نیز طلاق برای مرد دشوار نبوده و مرد می توانست بدون ارائه دلیل زن خویش را از خانه براند. در مقابل زن نمی توانست به دلخواه، همسر خویش را ترک گوید ولی در صورت ستم شوهر، زن می توانست به < آرخون > مراجعه و تقاضای طلاق کند و با رضایت < آرخون > طلاق زن صورت می گرفت. گاهی نیز طلاق با رضایت طرفین انجام می گرفت، لیکن این توافق باید رسماً طی تشریفاتی در نزد < آرخون > اعلام می شد.
در مصر قدیم نیز شوهر نمی توانست زن خود را طلاق دهد مگر در مورد نازایی و طلاق زن به هر دلیل، شوهر را مکلف می نمود تا قسمت بزرگی از املاک خانواده را به وی واگذارد و در نتیجه طلاق به ندرت اتفاق می افتاد.
در دین زرتشت نیز آیین زناشویی کاری پسندیده و تجرد امری ناپسند و در خور نکوهش بوده است. این تعلیمات به همراه حق برابری زن در زندگی زناشویی موجب می گردید که طلاق امری ناشی از اراده ی بی چون و چرای مرد تلقی نگردد.
در ایران باستان طلاق منوط به رأی دادگاه بود. اگر قاضی دادگاه تشخیص می داد که زوجین می توانند زندگی زناشویی خود را ادامه دهند، آنان را مجبور به زندگی می نمود و شوهر متمّرد را به مجازات سختی محکوم می کرد تا بی جهت متمایل به طلاق نگردد.
در دین یهود نیز طلاق وجود داشته است در صورتی که مرد کجروی در زن خود بیابد برای او نامه ی انفصال (جدایی) بنویسد و به دستش بدهد و از خانه ی خود او را بیرون فرستاده و رهایش سازد.
در انجیل نیز آیات متعددگاه بر عدم قبول مطلق طلاق دلالت دارد (همانند آیات 16:18) و در آیات دیگری از انجیل، طلاق را محدود به زنای یکی از زوجین نموده است(ماندن آیات 15:31) انجیل متی که می گوید: < هر کسی از زن خود مفارقت جوید، طلاق نامه به او بدهد، لیکن من به شما می گویم هر کس به غیر علت زنا، زن را از خود جدا کند باعث زنا کردن او باشد و هر کس زن مطلقه را نکاح کند، زنا کرده باشد.>
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تعریف طلاق
عوامل موثر درایجاد طلاق در خانواده ها -داشتن بیماریهای روحی و روانی
مشکلات جنسی
اعتیاد
دخالت والدین و اطرافیان
بدبینی و داشتن سوءظن
فساد اخلاقی و اجتماعی
تفاوت های فرهنگی
فقدان بلوغ و آگاهی
عوامل اقتصادی و حقوقی
رضایت زوجین در انتخاب همسر
تعداد افراد خانواده زوجین
جرم
راههایی برای جلوگیری از پدیده طلاق
رفع آسیب های اجتماعی
رفع مشکلات و دغدغه های اقتصادی
توازن حقوق مادی و غیر مادی زوجین
تاکید برازدواج های صحیح وآگاهانه توسط زوجین
عوامل موثر در شکل گیری یک ازدواج موفق
A – عوامل فرهنگی
- دین و مذهب
- آداب و رسوم
- اعتقادات و باورها
- سنت های غیر معمول
- شیوه لباس پوشیدن
B –عوامل جسمانی
C – عوامل سیاسی
D-سن ازدواجچ
- جنبه روانی
-جنبه فیریولوژی
E- شغل
5-معیارهای مشترک در انتخاب همسر اصالت خانوادگی
ایمان و دینداری
اخلاق نیکو
رعایت اصول هم کفو بودن
تناسب دینی و ایمانی
همتایی فرهنگی و فکری
همتایی در تحصیلات علمی
تناسب سنی
تناسب مالی
همتایی اخلاقی
تناسب خانوادگی
تناسب اجتماعی
عوامل موثر در هیجان ها و عواطف نوجوانان
تغییرات فیزیولوژیک
استعدادها و فعالیت های ذهنی
معاشرت جنسی
روابط خانوادگی
ارزشها و معیارهای اجتماعی
احساسات دینی و مذهبی
کنترل والدین
ناکامی
احساس بی کفایتی
ناکامی
احساس بی کفایتی
انتظارات جامعه
سازگاری با محیط تازه
عقب ماندگی درسی
مسائل شخصی
برخی از رغبت های نوجوان
رغبت های تفریحی
رغبت ها و تمایلات اجتماعی
رغبت های شخصی
رغبت های تحصیلی
رغبت های شغلی
رغبت های دینی
مسائل و مشکلات عمده نوجوانان و جوانان
مسئله شغل
مسئله تحصیل
مسئله مطالعه آزاد
مسئله مقبولیت و خودنمایی
مسئله جنسی
مسئله همسرگزینی
مسئله جنگ نسل ها
مسئله همزیستی بدون تفاهم
مسئله تضاد ارزشها
مسئله ناهماهنگی خانه و مدرسه
مسئله عدم استقلال یا استقلال زیاد
هراس از رقیب
فقر آرمان اجتماعی
ویژگیهایی دوران رشد نوجوانان
تعاریف
رفتار
شخصیت
نوجوانی
بلوغ
تغییرات جسمی در دوران بلوغ
تغییراندازه بدن
تغییر نسبت های بدن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 7 صفحه
قسمتی از متن .doc :
عنوان مقاله :
اثرات طلاق بر روی کودکان
تهیه و تنظیم :
علیرضا بردبار
کارشناس راهنمایی و مشاوره
چکیده :
طلاق ، از مهم ترین پدیده های حیات انسانی محسوب می شود . این پدیده دارای اضلاعی است ، به تعداد جامعة انسانی. طلاق ، در ادبیات فارسی به معنای انفصال و جدایی بین دو نفر ، جدا شدن زن وشوهر از یکدیگر ، رها شدن از قید و بند نکاح و زناشویی آمده است .
طلاق ، یک پدیده روانی ، اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی و ... است که در کل بر فرآیند خانواده تأثیر به سزایی می گذارد و عوارض بسیار ناگواری بر روی فرد و جامعه به دنبال دارد . در اسلام از آن به عنوان « ابغض الحلال » یاد می شود .
کلید واژه : طلاق – کودکان .
مقدمه :
طلاق و فروپاشی خانواده ضمن بر هم زدن تعادل روانی – عاطفی افراد خانواده ، موجب بروز آسیبهای اجتماعی مانند فرار فرزندان از خانه ، سرقت ، قتل ، جنایت و... می شود . با توجه به آسیبهای اجتماعی پیامد طلاق و آثار بدی که به سلامت روانی – عاطفی افراد خانواده و به خصوص کودکان دارد ، بایستی تدابیر لازم برای حفظ و انسجام خانواده به کار برد . در حال حاضر جهان با روند رو به افزایش طلاق مواجه است .
آمار جهانی در ارتباط با طلاق مؤید این واقعیت است که در آمریکا 20 درصد کودکان در خانه هایی زندگی می کنند که فقط یکی از والدین ( به طور معمول مادر ) عهده دار خانواده است . ( کاپلان و سادوک ، 1991 م )
طلاق ، به هر دلیلی درست یا نادرست ، پیامهایی برای فرد و جامعه دارد . تأثیر طلاق بر فرزندان بسیار پیچیده و اسفبار است ، به طوری که آنها بطور ناخواسته درگیر تضادهایی می شوند که نه توان درک آنها را دارند و نه تاب تحمل و کنار آمدن با آن را .
روند سیر طلاق بدین صورت است ، که ابتدا تنش و درگیری میان زن و شوهر آغاز می شود و این روند در تکامل خود به بی علاقگی های عاطفی ، دوست نداشتن و سپس دشمنی علنی و واقعی با همسر منجر می شود .
مرحلة بعدی پیدایش فکر طلاق در یک یا هر دو زوجین است و روی آوردن یکی از طرفین به فرد یا افراد دیگر به عنوان محرم راز، در این جاست که خانواده ، شادابی خود را از دست می دهد ، آنگاه جدایی و طلاق صورت می گیرد .
عوامل مؤثر بر طلاق :
الف ) عوامل زیستی : شامل عدم تناسب سن ، ازدواج در سنین پایین ، بیماری های مسری ، عقیم بودن مرد و نازا بودن زن و ...
ب ) عوامل روانی و اخلاقی : شامل تزلزل پایه های ایمان و سقوط مبانی اخلاقی ، بدبینی ، سخت گیری ها و لجاجت زوجین نسبت به یکدیگر ، دروغگویی و ...
ج ) عوامل اجتماعی : شامل ناهماهنگی طبقاتی ، دخالتهای بی مورد دیگران ، ازدواج های اجباری ، تعدد زوجین و ...
اثرات طلاق بر روی کودکان :
اکثر والدین مطلقه ، در مورد واکنشهای کودکشان نسبت به جدایی و طلاق ، خیلی نگران هستند . آنها می خواهند بدانند آیا کودک من سالم و شاداب رشد خواهدکرد ؟
جامعه شناسان و روان شناسان ، اطلاعات قابل قبولی دربارة اثرات طلاق بر روی کودکان ، در دسترس قرار داده اند . تحقیقات ، نشان می دهد ، که اثرات طلاق بستگی به سن کودک هنگام طلاق دارد . همچنین اثر طلاق بر کودک به فاکتورهایی مثل جنسیت ، شخصیت ، میزان ناسازگاری ، و درگیری والدین و حمایت های خانواده و دوستان کودک بستگی دارد .
سن کودک :
دربارةاثرات طلاق بر روی کودک کوچکتر از 2 تا 3 سال ، اطلاعات بسیار کم است . بچه های خردسال در صورت وقوع طلاق به طور معمول رنج نمی برند ، گرچه در صورتی که رابطه یا پیوند نزدیک ، بین یکی از والدها و کودک آسیب ببیند ، ممکن است مشکل به وجود آید .
والدین ، بایستی نسبت به برنامه های سرپرستی و مراقبت از کودک به توافق برسند ، آنچنان که کودک در حالی که ناسازگاری بین والدینش را تجربه می کند ، به رشد و نمو خود ادامه دهد .
نوزادی :
نوزادان ، نمی توانند تعارض را درک کنند ، اما ممکن است ، نسبت به تغییرات خلقی و سطح انرژی والدینشان واکنش نشان دهند . آنها ممکن است اشتهای خود را از دست بدهند یا دچار اضطراب شوند .
کودکان پیش دبستانی :
کودکان از 2 تا 5 سالگی به این اعتقاد می رسند که باعث طلاق و جدایی والدین شان شده اند . به طور مثال ، ممکن است ، فکرکنند ، که اگر آنها شامشان را خورده بودند ، پدر از آنها دور نمی شد . کودکان پیش دبستانی ، از تنها ماندن یا ترک کامل ، هراس دارند . آنها به طور معمول تغییرات را انکار کرده و همکاری نمی کنند و ممکن است افسرده یا خشمگین شوند . همچنین ، ممکن است پرخاشگرانه و نافرمان عمل کنند ، اگر چه خواستار امنیت در پناه یک بزرگسال هستند .
کودکان سن مدرسه ای :
بسیاری از روان شناسان معتقدند ، سازگاری نسبت به جدایی و طلاق برای کودکان مدرسه ابتدایی از کودکان کودکستانی یا بزرگتر مشکل تر است . کودک مدرسه رو به اندازه کافی بزرگ است ، تا درد و رنج و ناشی از جدایی والدینش را درک کند و در عین حال برای درک یا کنترل واکنش نسبت به این درد و رنج ، خیلی کم سن و سال است . او ممکن است غم ، خجالت ، رنجش ، وفاداری دوطرفه و عصبانیت شدید را تجربه کند . توانایی کودک در بازی ، فعالیت وتعامل با کودکان دیگر ، ممکن است ، کمک کند تا از عهدة وضعیت زندگی خانوادگی اش برآید .
کودکان در این سن امید دارند ، والدین شان نزد یکدیگر باز گردند . کودک ، ممکن است ، احساس طرد شدگی از سوی والدی که او را ترک کرده است ، داشته باشد و از سردرد یا دل درد شکایت کند.
نوجوانی :
نوجوانان 10 تا 19 ساله خشم ، ترس ، تنهایی ، افسردگی و گناه را تجربه می کنند . برخی از آنها احساس می کنند ، اگر در کارهای روزمره شان یا مراقبت از خواهر و برادرشان احساس مسئولیت کنند . روبه بزرگسالی دارند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 51
بررسی عوامل مؤثر بر گرایش زوجین به طلاق با نگاهی به آمارها طلاق در ایران
چکیده
یکی از موضوعاتی که در چند سال اخیر ذهن اکثر اندیشمندان و حتی عموم را به خود مشغول کرده است مسأله طلاق می باشد. در حال حاضر این پدیده در ایران به شکل یک مسأله و معضل اجتماعی ،مشکلات زیادی را برای افراد و خانواده های در معرض طلاق به وجود آورده است .هدف این مقاله بررسی عوامل مؤثر بر گرایش زوجین به طلاق (مطالعه موردی شهرستان داراب)می باشد. چارچوب نظری این پژوهش با توجه به تحقیقات پیشین و مطالعاتی که در این زمینه انجام گرفته است، ترکیبی از نظریه هــای جامعه شـــناسی خانواده و انحرافات اجتماعی می باشد که از نظریه های مبادله، توسعه خانواده، نظام ها، نقش ها و نظریه شبکه ای در قسمت نظریه های جامعه شناسی خانواده و از نظریه های دورکیم و مرتن در قسمت انحرافات اجتماعی استفاده شده است. روش تحقیق مورد استفاده روش پیمایشی می باشد. و تکنیک و ابزار مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه همراه با مصاحبه حضوری بوده است.
در این تحقیق اطلاعات مورد نظر از کل افرادی که در شش ماهه دوم سال 1380 طلاق داده یا به دادگستری مراجعه کرده و دادخواست طلاق داده بودند جمع آوری شد که کل این افراد 150نفر می باشند که 115 نفر از آنها زن و 35 نفر دیگر مرد می باشند.متغیر وابسته تحقیق میزان گرایش به طلاق مباشدکه به صورت یک طیف در پرسشنامه آمده است. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد که ابتدا در قسمت آمار توصیفی ، ویژگیهای جمعیتی ،اقتصادی و اجتماعی پاسخگویان توصیف وتشریح شده است و در قسمت آمار استنباطی با توجه به سطح اندازه گیری متغیرهای مستقل که 20 متغیر می باشد از رگرسیون دو متغیره، چند متغیره، تحلیل واریانس، آزمون تی((T– test و آزمون اف test)- F ) استفاده شده است. نتایج بدست آمده از تحقیق نشان می دهند که :
در تحلیل رگرسیون دو متغیره، متغیرهای اختلاف تحصیلی زوجین، اختلاف سن زوجین، تحصیلات زن و سن ازدواج زن با گرایش به طلاق زنان رابطه معنادار و مستقیمی دارند و متغیرهای میزان شناخت همسر قبل از ازدواج، مدت زندگی مشترک، تعداد فرزندان و مدت شناخت همسر قبل از ازدواج با گرایش به طلاق زنان رابطه معنادار و معکوس دارند.
همچنین متغیرهای مدت شناخت و میزان شناخت همسر قبل از ازدواج با گرایش مردان به طلاق رابطه معنادار ومعکوس دارند. در بررسی تفاوت میانگین ها، تفاوت معناداری بین میانگین گرایش به طلاق زنان بر حسب، رابطه خویشاوندی با همسر، محل تولد زن، چند زنی بودن همسر ، علت اصلی طلاق و شیوه آشنایی دیده می شود.و برای مردان فقط رابطه خویشاوندی معنادار می باشد..
در تحلیل رگرسیون چند متغیره، در معادله پیش بینی گرایش به طلاق زنان متغیرهای مدت شناخت، اختلاف سن و مدت زندگی مشترک توانستند 64 درصد از واریانس متغیر وابسته را پیش بینی کنند و در معادله پیش بینی گرایش به طلاق مردان سه متغیر مدت شناخت، اختلاف سن و تعداد فرزندان توانستند 77 درصد از تغییرات را پیش بینی کنند.
واژگان کلیدی
طلاق،گرایش به طلاق،آسیبهای اجتماعی، آسیب شناسی خانواده ، آمارهای طلاقمقدمه
خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی، پایه و اساس ساخت اجتماع محسوب می شودخانواده شالوده هر جامعه متمدن است (مور، 1376: 29).
در واقع خانواده نهادی است که به اعضای خود احساس آرامش و امنیت می دهد و طی قرن های متمادی به عنوان پایدارترین و مؤثرترین وسیله حفظ ویژگیهای فرهنگی و عامل انتقال آنها به نسلهای بعدی بوده است. از همین روست که تشکیل خانواده در همه ادیان بویژه دین مقدس اسلام از اهمیت والایی برخوردار است و از آن بعنوان کانون آسایش و آرامش نام برده شده است (ولی زاده، 1378: 20).
به طور کلی خانواده به وسیله یک رابطه قــانونی بین زن ومرد که ازدواج نام دارد شــــکل می گیرد،اما این رابطه قانونی به سه شکل ممکن است از هم گسیخته شود که عبارتند از :
فسخ ازدواج؛
مرگ یکی از زوجین؛
انحلال خانواده و از بین رفتن پیوند زناشوئی بوسیله طلاق زوجین؛ (Shryock,1975:333).
از آنجایی که فسخ ازدواج با دلایل مشخص می باشد و مرگ افراد هم یک امر طبیعی است این دو مورد هر چند باعث بروز مشکلاتی در خانواده می شوند ولی طلاق به دلیل خصوصیاتی که داردبیشتر ذهن خانواده ها و اندیشمندانرا به خود جلب کرده است.
" طلاق در لغت جدا شدن زن از مرد، رها شدن از قید نکاح و رهائی از زناشوئی استَ (عمید، 1369: 894).
همچنین طلاق را آخرین راه انحلال قانونی ازدواج می دانند که شوهر و زن بوسیلة حکم قانونی از هم جدا می شوند(Shryock,1975:333).
از آنجا که یکی از عوامل مهم از هم گیسختگی