لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
موضوع تحقیق :
نظریه ژان پیاژه
در آموزش
فهرست مطالب
عنوان
صفحه
مقدمه
2
نظریهٔ ژان پیاژه (Jean Piaget)
8
مراحل رشد از دیدگاه نظریه آموزشی پیاژه
10
مرحلهٔ اول رشد ذهنى
10
مرحلهٔ دوم رشد ذهنى
11
مرحلهٔ سوم رشد ذهنى
17
مرحلهٔ چهارم رشد ذهنى
17
منابع
19
مقدمه:
ژان پیاژه؛ روانشناس بزرگ معاصر را پایه گذار «معرفت شناسی تکوینی» دانسته اند.از این رو که او کوشید تا سیر پیدایی و تحول معرفت را در انسان از نخستین روزهای کودکی تا سنین نوجوانی که هنگامه قوام تفکر انتزاعی و در واقع فرجام شکل گیری معرفت است، پی گیرد. به همین سبب، پیاژه را پیرو آرای کانت در روانشناسی می دانند
ساعت پیاژه همانند کلاه بره اش بسیار مشهور است. این ساعت را از پدربزرگ ساعت سازش به ارث برده است. ساعت به زنجیری وصل است و در جیب جلیقه اش همواره همراه اوست. هنگامی که در یک نشست یا همایش، مخاطبش به بیراهه می رود آشکارا به ساعتش نگاه می کند. او همیشه سر ساعت حاضر می شود و اغلب زودتر از موعد سر جلسات، وعده دیدار ، ایستگاه راه آهن یا فرودگاه حاضر می شود. برای توجیه این رفتار های وسواس گونه می گوید : «من سه هفته دیر متولد شدم و هیچ گاه نتوانستم آن را جبران کنم» برای پیاژه زمان واقعی هنگامی شروع می شود که وقت را صرف کارهایش، نوشته هایش و کارهای ناتمام و بی وقفه اش می کند و برای تکمیل کارها همواره عجله دارد. پیاژه تمام مدت، کار می کند. البته نمی شود گفت، چون کار می کند، بازی نمی کند، زیرا کار نیز نوعی بازی است. فقط هدف دارد. هدف پیاژه، ساختن منطق ذهن انسان، منطق زندگی و یافتن پیدایش منطق زندگی است هدفی که مدت های مدیدی است پی می گیرد؛ هدفی که عملاً او را در تمام کارهایش رهبری می کند. یک انسان عادی چنین هدفی ندارد و به تقاضای بیرونی بیشتر پاسخ می دهد. البته پیاژه هم به جهان خارج پاسخ می دهد، منتها در محدوده هدفش. مبحث اساسی او در این کتاب زیست شناسی و شناخت است که کوشیده است همریختی را نشان دهد. او می گوید: «موجود زنده توانایی پیش بینی و پیش نگری دارد. پیش نگری های گوناگونی، در جهان جانداران دیده می شود. برای مثال، غنچه از آمدن گل خبر می دهد و مراحل جنینی از آمدن اندام بزرگسال و جز آن. من پیش نگری را در گیاهان مطالعه می کنم که در آنها دگرگونی بهتر قابل پیگیری است و امکان تجزیه و تحلیل را در هر گونه ای فراهم می سازد. شاخه های فرعی در گیاهان سدوم، به زمین می ریزند و از آنها گیاهان جدیدی می رویند. نهال های جدید رشد می کنند و شاخه ها آماده ریزش می شوند و الی آخر . گیاهان و جانداران هر کدام پیش نگری هایی دارند که از محیطی به محیط دیگر تغییرات زیادی می یابند. آنچه برای او بسیار جالب و موضوع مطالعه است، این مسئله، در موجودات زنده ای است که سیستم مغز و اعصاب ندارند. هنگامی که موجود زنده در برابر موقعیت های بیرونی، رفتار نشان می دهد یا مسئله ای را حل می کند زیرا یافتن راه حل برای یک مسئله مانند رفتار غریزی، با وراثت برنامه ریزی نشده است. از این هنگام است که روان شناسی آغاز می شود. ژان پیاژه کودک را به عنوان مدل در حال رشد می داند البته مطالعه سازمان شناخت بزرگسالان از دیدگاه بازسازی تدریجی تاریخ اندیشه، کمال مطلوب است. اما مراحل جالب توجه از دیدگاه او که درواقع ناشناخته ترین
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
موضوع تحقیق :
نظریه ژان پیاژه
در آموزش
فهرست مطالب
عنوان
صفحه
مقدمه
2
نظریهٔ ژان پیاژه (Jean Piaget)
8
مراحل رشد از دیدگاه نظریه آموزشی پیاژه
10
مرحلهٔ اول رشد ذهنى
10
مرحلهٔ دوم رشد ذهنى
11
مرحلهٔ سوم رشد ذهنى
17
مرحلهٔ چهارم رشد ذهنى
17
منابع
19
مقدمه:
ژان پیاژه؛ روانشناس بزرگ معاصر را پایه گذار «معرفت شناسی تکوینی» دانسته اند.از این رو که او کوشید تا سیر پیدایی و تحول معرفت را در انسان از نخستین روزهای کودکی تا سنین نوجوانی که هنگامه قوام تفکر انتزاعی و در واقع فرجام شکل گیری معرفت است، پی گیرد. به همین سبب، پیاژه را پیرو آرای کانت در روانشناسی می دانند
ساعت پیاژه همانند کلاه بره اش بسیار مشهور است. این ساعت را از پدربزرگ ساعت سازش به ارث برده است. ساعت به زنجیری وصل است و در جیب جلیقه اش همواره همراه اوست. هنگامی که در یک نشست یا همایش، مخاطبش به بیراهه می رود آشکارا به ساعتش نگاه می کند. او همیشه سر ساعت حاضر می شود و اغلب زودتر از موعد سر جلسات، وعده دیدار ، ایستگاه راه آهن یا فرودگاه حاضر می شود. برای توجیه این رفتار های وسواس گونه می گوید : «من سه هفته دیر متولد شدم و هیچ گاه نتوانستم آن را جبران کنم» برای پیاژه زمان واقعی هنگامی شروع می شود که وقت را صرف کارهایش، نوشته هایش و کارهای ناتمام و بی وقفه اش می کند و برای تکمیل کارها همواره عجله دارد. پیاژه تمام مدت، کار می کند. البته نمی شود گفت، چون کار می کند، بازی نمی کند، زیرا کار نیز نوعی بازی است. فقط هدف دارد. هدف پیاژه، ساختن منطق ذهن انسان، منطق زندگی و یافتن پیدایش منطق زندگی است هدفی که مدت های مدیدی است پی می گیرد؛ هدفی که عملاً او را در تمام کارهایش رهبری می کند. یک انسان عادی چنین هدفی ندارد و به تقاضای بیرونی بیشتر پاسخ می دهد. البته پیاژه هم به جهان خارج پاسخ می دهد، منتها در محدوده هدفش. مبحث اساسی او در این کتاب زیست شناسی و شناخت است که کوشیده است همریختی را نشان دهد. او می گوید: «موجود زنده توانایی پیش بینی و پیش نگری دارد. پیش نگری های گوناگونی، در جهان جانداران دیده می شود. برای مثال، غنچه از آمدن گل خبر می دهد و مراحل جنینی از آمدن اندام بزرگسال و جز آن. من پیش نگری را در گیاهان مطالعه می کنم که در آنها دگرگونی بهتر قابل پیگیری است و امکان تجزیه و تحلیل را در هر گونه ای فراهم می سازد. شاخه های فرعی در گیاهان سدوم، به زمین می ریزند و از آنها گیاهان جدیدی می رویند. نهال های جدید رشد می کنند و شاخه ها آماده ریزش می شوند و الی آخر . گیاهان و جانداران هر کدام پیش نگری هایی دارند که از محیطی به محیط دیگر تغییرات زیادی می یابند. آنچه برای او بسیار جالب و موضوع مطالعه است، این مسئله، در موجودات زنده ای است که سیستم مغز و اعصاب ندارند. هنگامی که موجود زنده در برابر موقعیت های بیرونی، رفتار نشان می دهد یا مسئله ای را حل می کند زیرا یافتن راه حل برای یک مسئله مانند رفتار غریزی، با وراثت برنامه ریزی نشده است. از این هنگام است که روان شناسی آغاز می شود. ژان پیاژه کودک را به عنوان مدل در حال رشد می داند البته مطالعه سازمان شناخت بزرگسالان از دیدگاه بازسازی تدریجی تاریخ اندیشه، کمال مطلوب است. اما مراحل جالب توجه از دیدگاه او که درواقع ناشناخته ترین
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
موضوع تحقیق :
قدیمی ترین نمونه شعر فارسی
استاد :
جناب آقای نیک روش
گردآورنده :
سید هاشم موسوی قدیمی ترین نمونه شعر فارسی
قدیمی ترین نمونه «شعر» در مملکت ایران، «گاثه» یعنی سرودهای منظومی است که در آنها زرتشت، پیامبر ایرانی، مناجاتها و درودهای خود را در پیشگاه «اهورا- مزدا» یگانه و بزرگترین خدایان و خالق زمین و آسمان عرضه داشته است.
این سرودها به قطعه های سه لختی (سه شعری، یا به اصطلاح امروز سه مصراعی) تقسیم شده است، و هر لخت یا شعر، از 16 هجا تشکیل، و در هجای نهم توقف و بعد از هجای چهارم سکوت دارد. و بعضی دارای قطعه های چهار لختی است که یازده سیلاب دارد و سکوت، بعد از سیلاب چهارمی است.
به همین تقدیر بعضی چهارده هجایی و بعضی دوازده هجایی و برخی از اشعار بلند نوزده هجایی است.
این اشعار بلند دارای سکوت است، یکی بعد از سیلاب هفتم، و یکی بعد از سیلاب چهاردهم.
خلاصه در گاثه، قصیده یا غزل طولانی به طرز اشعار عروضی دیده نمی شود، بلکه نوعی از ترکیب بندهای بدون بند است، و از 19- حداعلی- و11- حداقل- سیلاب زیادتر و کمتر ندارد.
ما راجع به شعر عروضی و اقسام آن، در جای خود باز به این قسمت اشاره خواهیم کرد.
زبان گاثه، زبانی است بسیار قدیم و اخیراً عقاید عموم به این نکته نزدیک می شود که زبان گاثه، زبان مردم قدیم ایران است که در بلخ و بلاد شرقی ایران سکونت داشته اند، و درباره خود زردشت هم تردید است که آیا از مردم سیستان یا بلخ باشد یا آذربایجان. از این رو تعجب نیست که زبان اوستا با زبان سنسکریت و ویدا کتاب مذهبی و ادبی برهمنان، این قدر به هم نزدیک است.
در عصر ساسانیان هم، شعر در ایران به طریقه گاثه زردشت رایج بوده است.
اشعاری که متعلق به کتب مانی است و از اوراق مکتشفه تورفان به دست می آید که به زبان پهلوی مشرقی گفته شده است، مثل اشعار مذکور در گاتهاست، یعنی در میان آنها قطعات 12 هجایی است که در هجای پنجم سکوت دارد و هر یک دارای شش یا پنج لخت است، و مانند اشعارگاثه بدون قافیه است. آنچه تا به حال از تفحصات به دست آمده است در ایران ساسانی سه قسم شعر را نام برده اند:
الف) سرود: که مختص آفرین خدایان و شاهنشاه و مختص مجالس رسمی بوده و با آهنگ موسیقی توام خوانده می شده است.
از پلهبد «باربد» خواننده و شاعر معروفی نام می برند و سرودهای خسروانی او در الحان 365 گانه، به عدد ایام سال، و سرودهای سیگانه او به عدد ایام ماه، در کتب ادب و لغت ذکر شده است.
ما دو نمونه از سرودهای هجایی که به اغلب احتمالات شباهتی به سرودهای عهد ساسانی داشته در دست داریم، یکی سرود سه لختی است که آن را «خسروانی» نام، شاعر معاصر رودکی، گفته و دیگر «سرو دکر کویه» است که در تاریخ سیستان ذکر شده است.
ب) چکامک: که در متون مکرر ذکر آن آمده و معلوم است که همین کلمه بعدها در ادبیات دوره اسلامی به «چکامه» تبدیل گردیده است، یعنی گاف آخر آن، مانند گاف «بندک» و «خستک» و «خانک» به هاء هوز بدل شده و به این صورت در آمده است. بعید نیست که «چامه» نیز مخفف چکامه باشد، هر چند در کتاب لغت گوید: «چامه قصیده را گویند و چکامه غزل را» ولی به نظرمی رسد که این هر دو لغت «چکامه- چامه» مخفف و مصحف همان«چکامک» باشد.
چکامک را باید نوعی از اشعار ساسانی شمرد و به دلیل تفاوت اسم بی شک با «سرود» که معنای آن را دانستیم، تفاوت داشته و غیر از سرود بوده است.
سرود، ریشه فعل سرودن به معنی به «سخن یاد کردن» و مطابق لغت «ذکر» عربی است، و در زبان پهلوی لغاتی چند از ین اصل مشتق می شود. از قبیل «هوسرود» و «دش سرود» که گاهی حرف آخر آنها به حرف بای ابجد، و گاهی به حرف «ی» بدل می شود مثل هوسروب و هوسروی، که لغت «خسرو» را به وجود آورده است و نام دو تن از شاهنشاهان ساسانی است: هوسروی کواتان (انوشیروان) و «هوسرودی اپرویز» نبیره انوشیروان که هر دو از همین لغت است و معنای آن «نیکنام» و دارای حسن شهرت می باشد، و در عوض آنها «دش سروی» به معنی بد نام و قبیح الذکر است. ازین رو «سرود» یعنی ذکر و یاد کردن که طبعاً مراد ذکر خیر است، و قصاید مدحیه یا ستایش خدایان را سرود گفته اند، و سرود خسروانی نوعی ازین قصاید مدحیه بوده است، که منسوب به «خسرو» است که گویا مراد قصاید مدحیه یا مدایح خسرو پرویز باشد. در اینجا اشاره کنیم که سرود در دوره اسلامی، معنای دیگری پیدا کرد، یعنی به جای تصنیف امروز استعمال شد.
اما «چکامک» یا «چامک» علی التحقیق نوعی از سخن سنجی بوده، ولی باید دید کدام نوع بوده است؟
گفتیم که چکامه غیر از «سرود» است، پس از شمار قصاید مدحیه خارج خواهد شد.
حالا باید دید از اقسام دیگر شعر از قبیل غزل (لیریک) یا اشعار وصفی و حماسی و یا ترانه (اشعار رقص و تصنیف) کدامیک را چکامه می گفته اند؟
بعد از اسلام کلمات چامه و چکامه را در مورد قصاید و غزل هر دو بدون تفاوت استعمال می کنند، ولی در اواخر چنانکه گفته شد غزل را «چکامه» و قصیده را «چامه» نامیدند. و ما چندان نمی توانیم به این معنی و اصطلاح که متأخرین وضع کرده اند، اعتماد داشته باشیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
موضوع تحقیق :
شرایط فقهی و حقوقی اجاره اشیاء
مادهٔ ۴۶۸
در اجارهٔ اشیاء، مدت اجاره باید معین شود والاّ اجاره باطل است.
مادهٔ ۴۶۹
مدت اجاره از روزى شروع مىشود که بین طرفین مقرر شده و اگر در عقد اجاره، ابتداى مدت ذکر نشده باشد از وقت عقد محسوب است.
مادهٔ ۴۷۰
در صحت اجاره، قدرت بر تسلیم عین مستأجره شرط است.
مادهٔ ۴۷۱
براى صحت اجاره باید انتفاع از عین مستأجره با بقاء اصل آن ممکن باشد.
مادهٔ ۴۷۲
عین مستأجره باید معین باشد و اجارهٔ عین مجهول یا مردد باطل است.
مادهٔ ۴۷۳
لازم نیست که موجر، مالک عین مستأجره باشد ولى باید مالک منافع آن باشد.
مادهٔ ۴۷۴
مستأجر مىتواند عین مستأجره را به دیگرى اجاره دهد مگر اینکه در عقد اجاره خلاف آن شرط شده باشد.
مادهٔ ۴۷۵
اجاره مال مشاع، جایز است لیکن تسلیم عین مستأجره موقوف است به اذن شریک.
مادهٔ ۴۷۶
موجر باید عین مستأجره را تسلیم مستأجر کند و در صورت امتناع، موجر اجبار مىشود و در صورت تعذر اجبار، مستأجر خیار فسخ دارد.
مادهٔ ۴۷۷
موجر باید عین مستأجره را در حالتى تسلیم نماید که مستأجر بتواند استفاده مطلوبه را بکند.
مادهٔ ۴۷۸
هرگاه معلوم شود عین مستأجره در حال اجاره معیوب بوده، مستأجر مىتواند اجاره را فسخ کند یا به همان نحوى که بوده است اجاره را با تمام اجرت قبول کند ولى اگر موجر رفع عیب کند بهنحوى که به مستأجر ضررى نرسد مستأجر حق فسخ ندارد.
مادهٔ ۴۷۹
عیبى که فسخ اجاره مىشود عیبى است که موجب نقصان منفعت یا صعوبت در انتفاع باشد.
مادهٔ ۴۸۰
عیبى که بعد از عقد و قبل از قبض منفعت، در عین مستأجره حادث شود موجب خیار است و اگر عیب در اثناء مدت اجاره حادث شود نسبت به بقیهٔ مدت، خیار ثابت است.
مادهٔ ۴۸۱
هرگاه عین مستأجره به واسطهٔ عیب از قابلیت انتفاع خارج شده و نتوان رفع عیب نمود اجاره باطل مىشود.
مادهٔ ۴۸۲
اگر مورد اجاره عین کلى باشد و فردى که موجر داده معیوب درآید مستأجر حق فسخ ندارد و مىتواند موجر را مجبور به تبدیل آن نماید و اگر تبدیل آن ممکن نباشد حق فسخ خواهد داشت.
مادهٔ ۴۸۳
اگر در مدت اجاره، عین مستأجره به واسطهٔ حادثه، کلاً یا بعضاً تلف شود اجاره از زمان تلف نسبت به مقدار تلف شده منفسخ مىشود و در صورت تلف بعض آن، مستأجر حق دارد اجاره را نسبت به بقیه فسخ کند یا فقط مطالبهٔ تقلیل نسبى مالالاجاره نماید.
مادهٔ ۴۸۴
موجر نمىتواند در مدت اجاره، در عین مستأجره تغییرى دهد که منافى مقصود مستأجر از استیجار باشد.
مادهٔ ۴۸۵
اگر در مدت اجاره، در عین مستأجره تعمیراتى لازم آید که تأخیر در آن موجب ضرر موجر باشد مستأجر نمىتواند مانع تعمیرات مزبوره گردد اگرچه در مدت تمام یا قسمتى از زمان تعمیر نتواند از عین مستأجره کلاً یا بعضاً استفاده نماید، در اینصورت حق فسخ اجاره را خواهد داشت.
مادهٔ ۴۸۶
تعمیرات و کلیهٔ مخارجى که در عین مستأجره براى امکان انتفاع از آن لازم است به عهدهٔ مالک است مگر آنکه شرط خلاف شده یا عرف بلد برخلاف آن جارى باشد و همچنین است آلات و ادواتى که براى امکان انتفاع از عین مستأجره لازم مىباشد.
مادهٔ ۴۸۷
هرگاه مستأجر نسبت به عین مستأجره تعدى یا تفریط نماید و موجر قادر بر منع آن نباشد موجر حق فسخ دارد.
مادهٔ ۴۸۸
اگر شخص ثالثى بدون ادعاى حقى در عین مستأجره یا منافع آن، مزاحم مستأجر گردد در صورتىکه قبل از قبض باشد مستأجر حق فسخ دارد و اگر فسخ ننمود مىتواند براى رفع مزاحمت و مطالبهٔ اجرتالمثل به خود مزاحم رجوع کند و اگر مزاحمت بعد از قبض واقع شود حق فسخ ندارد و فقط مىتواند به مزاحم رجوع کند.
مادهٔ ۴۸۹
اگر شخصى که مزاحمت مىنماید مدعى حق نسبت به عین مستأجره یا منافع آن باشد مزاحم نمىتواند عین مزبور را از ید مستأجر انتزاع نماید مگر بعد از اثبات حق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
موضوع:
شباهتهای امام حسین و امام زمان علیهماالسلام
دانشپژوه: مهدی دهبان لنگرودی
استاد راهنما:
حجت السلام مهدی شهروزخواه
پایه تحصیلی: پنجم
سال تحصیلی: 88-87
موضوع:
شباهتهای امام حسین و امام زمان علیهماالسلام
استاد راهنما:
حجت السلام مهدی شهروزخواه
دانشپژوه: مهدی دهبان لنگرودی
پایه تحصیلی: پنجم
سال تحصیلی: 88-87
تقدیم به:
حضرت امام حسن عسگری و حضرت علیاکبر علیهالسلام
با تقدیر از:
استادان معظمی که حقیر را مرهون لطف قرار دادند بالاخص حاج آقا شهروزخواه