لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
موضوع : تاریخ شهرهای ایران
فهرست
مشهد 4 تبریز...................................25
ساری 5 بیرجند.................................26
قزوین 6 بوشهر.................................27
اراک 7 بندرعباس.............................27
ارومیه 8 بجنورد.................................28
شهرکرد 9 ایلام....................................29
همدان 11 اهواز..................................29
گرگان 12 اصفهان...............................30
یزد 16 اردبیل.................................31
یاسوج 17 منابع..................................32
کرمانشاه 17
کرمان 17
سنندج 19
شیراز 20
سمنان 21
زنجان 22
زاهدان 23
رشت 24
خرم آباد 24
تهران 25
مشهد(استان خراسان رضوی)
واژه مشهد به معنی شهود، حضور و شهادتگاه است و به این معانی به واژه «مشاهد» جمع بسته می شود. واژگان «مشهد» و «مشاهد» در عرف و اصطلاح سده 3 هـ . ق، بر گور اولیاء ائمه(ع) و رجال اطلاق می شده است، چنان که در آن زمان، مشهد مرغاب در فارس، و مشهد میهنه ( آرامگاه ابوسعید ابوالخیر) و مشهد توس یا مشهد رضوی در خراسان، وجود داشته است. حضرت رضا(ع) پس از شهادت به دست مامون عباسی در سال 202 هـ . ق، در آرامگاه هارونی سناباد به خاک سپرده شد. از آن پس «سناباد نوغان» به نام «مشهد» خوانده شد و به مرور زمان بر پهنه آن، به ویژه در زمان شاه تهماسب صفوی افزوده گشته و مردم توس به مشهد کوچ داده شدند.توس، عبارت بود از ناحیه شمالی خراسان، بر مسیر بالای کشف رود و سرشناس ترین شهرهای آن، عبارت بودند از : نوغان، تابران و رادکان. نوغان تا اواخر سده 3 هـ . ق، دارای اهمیت و اعتبار بود. ویرانه های نوغان، در شمال باختری مشهد، نزدیک روستای حسین آباد و مهر آباد قرار داشت. پس از آن، شهر تابران اهمیت و گسترش یافت و بعد ها به توس سرشناس شد. شهر مشهد، که در آغاز، آرامگاهی در آبادی سناباد نوغان بود، اندک اندک گسترش یافت. نام نوغان از حدود سال 730 هـ . ق، فراموش شد. شهر توس و در حقیقت تابران نیز در سال 791 هـ . ق، ویران شد و مشهد جای آن را گرفت؛ تا سرانجام در دوران صفوی، مرکز ناحیه پیشین توس و تمامی خراسان گشت. در بند هشن اوستا از توس به نام «توسا» یاد شده است. در کتاب وندیداد نیز آمده است که اهورا مزدا اراضی شانزده گانه را آفرید و «اوروا» یکی از آن ها بود. این واژه را اوستا شناسان با شهر توس یکی دانسته اند. بر پایه داستان های ملی بنای اصلی شهر را به جمشید - شاه پیشدادی - و بازسازی آن را به توس، پسر نوذر - پهلوان و سپهسالار ایران - نسبت می دهند. افسانه می گوید که وی نهصد سال در زیر آسمان این شهر زندگی کرد و نام خود را بر این شهر نهاد. این روایت ها می رساند، که شهر توس در روزگار ساسانیان وجود داشته است.بین سال های 31 و 32 هـ . ق در زمان خلافت عثمان، بخشی از خراسان، از جمله توس، به دست مسلمانان افتاد. در روزگار خلافت عبدالملک مروان( 65- 86 هـ . ق) بنی تمیم دژ توس را گرفتند و تا سال 125 هـ . ق، آن را در دست داشتند. در سال 192 هـ . ق هارون الرشید به منظور رسیدگی به ستم های علی بن عیسی - حاکم خراسان - و جنگ با خوارج خاور ایران، رهسپار آن دیار گردید. وی در راه بیمار شد و زمانی که به گرگان رسید، بیماری او شدت یافته در توس درگذشت. وی را در 193 هـ . ق، در محلی که ده سال بعد حضرت رضا(ع) در آن جا به خاک سپرده شد، دفن کردند. در سال 265 هـ . ق، احمد بن عبدالله خجستانی، توس را ویران ساخت. در سال 336 هـ . ق ابومنصور توسی - حاکم وقت توس - علیه نوح بن نصر سامانی سر به شورش برداشت. نوح پس از شکست دادن ابومنصور، بار دیگر وی را بر حکومت توس گمارد. در سال 389 هـ . ق بکتوزون و فایق، از سرداران منصور بن نوح سامانی متحد شده منصور را کور کرد ند و برادرش عبدالملک بن نوح را به حکومت برداشتند. محمود غزنوی با باخبر شدن از این ماجرا به ماوراء النهر لشگر کشید. وی بکتوزون و فایق را شکست داد و تمامی خراسان را به دست آورد و ارسلان جاذب را به حکومت توس منصوب کرد.از سال 421 هـ . ق، سلجوقیان اندک اندک در شهرهای مهم خراسان رخنه کردند. ملکشاه سلجوقی در 465 هـ . ق، توس را به تیول به خواجه نظام الملک توسی، وزیر خود داد. با شکست سلطان سنجر سلجوقی از غزان در سال 548 هـ . ق، امرای وی، خاقان رکن الدوله محمود، خواهر زاده سنجر را از ماوراء النهر به خراسان دعوت کردند و به نام او به عنوان سلطان خطبه خواندند. در این زمان موید آی آبه، غلام پیشین سلطان سنجر، نیشابور، ابیورد، بیهق، دامغان و توس را گشود و همراه خاقان محمود به جنگ غزان رفت. با چیره گی غزان در 553 هـ . ق، بار دیگر خراسان مورد تاخت و تاز و چپاول واقع گردید.در سال 618 هـ . ق، لشگریان چنگیز مغول به دنبال محمد خوارزمشاه به توس آمدند. توس نیز مانند نیشابور به دستور تولری، پسر چنگیز خراب شد. این شهر بار دیگر در روزگار حکومت اوکتای قاآن (626- 629 هـ . ق) باز سازی شد و از آن زمان چندین بار مرکز فرمانروایی مغولان گردید. در این دوره مسیحیان توس از آزادی زیادی برخوردار بودند، به طوری که در سال 1279 م، اسقف توس به سمت مطرانی (سراسقفی) چین انتخاب شد. پس از برافتادن ایلخانان ایران، توس، قوچان، کلات، ابیورد و نسا، جزء قلمرو حکومت کوچکی شد، که امیر ارغون شاه، رئیس طایفه جون باخترانی (جان قربانی) ایجاد کرده بود. در حدود سال 790 هـ . ق، حاکم محلی توس از خاندان جان قربان، نام امیر تیمور را از خطبه انداخت، اما طولی نکشید، که در سال 791 هـ . ق، از میران شاه، پسر تیمورلنگ شکست خورد و باعث ویرانی دوباره توس شد. پس از این رویداد، توس اهمیت و اعتبار خود را از دست داد و بازسازی آن پس از مرگ تیمور، در روزگار حکومت شاهرخ، یعنی در سال 807 هـ . ق صورت گرفت. در دوران پادشاهی شاه عباس بزرگ، اعتبار و رونق شهر مشهد رو به فزونی نهاد. در این دوره صحن عتیق استان قدس گسترش یافت، و شاهراهی میان اصفهان – مشهد و هرات ایجاد و کاروانسرا ها و آب انبارهای بزرگی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
موضوع : تاریخ شهرهای ایران
فهرست
مشهد 4 تبریز...................................25
ساری 5 بیرجند.................................26
قزوین 6 بوشهر.................................27
اراک 7 بندرعباس.............................27
ارومیه 8 بجنورد.................................28
شهرکرد 9 ایلام....................................29
همدان 11 اهواز..................................29
گرگان 12 اصفهان...............................30
یزد 16 اردبیل.................................31
یاسوج 17 منابع..................................32
کرمانشاه 17
کرمان 17
سنندج 19
شیراز 20
سمنان 21
زنجان 22
زاهدان 23
رشت 24
خرم آباد 24
تهران 25
مشهد(استان خراسان رضوی)
واژه مشهد به معنی شهود، حضور و شهادتگاه است و به این معانی به واژه «مشاهد» جمع بسته می شود. واژگان «مشهد» و «مشاهد» در عرف و اصطلاح سده 3 هـ . ق، بر گور اولیاء ائمه(ع) و رجال اطلاق می شده است، چنان که در آن زمان، مشهد مرغاب در فارس، و مشهد میهنه ( آرامگاه ابوسعید ابوالخیر) و مشهد توس یا مشهد رضوی در خراسان، وجود داشته است. حضرت رضا(ع) پس از شهادت به دست مامون عباسی در سال 202 هـ . ق، در آرامگاه هارونی سناباد به خاک سپرده شد. از آن پس «سناباد نوغان» به نام «مشهد» خوانده شد و به مرور زمان بر پهنه آن، به ویژه در زمان شاه تهماسب صفوی افزوده گشته و مردم توس به مشهد کوچ داده شدند.توس، عبارت بود از ناحیه شمالی خراسان، بر مسیر بالای کشف رود و سرشناس ترین شهرهای آن، عبارت بودند از : نوغان، تابران و رادکان. نوغان تا اواخر سده 3 هـ . ق، دارای اهمیت و اعتبار بود. ویرانه های نوغان، در شمال باختری مشهد، نزدیک روستای حسین آباد و مهر آباد قرار داشت. پس از آن، شهر تابران اهمیت و گسترش یافت و بعد ها به توس سرشناس شد. شهر مشهد، که در آغاز، آرامگاهی در آبادی سناباد نوغان بود، اندک اندک گسترش یافت. نام نوغان از حدود سال 730 هـ . ق، فراموش شد. شهر توس و در حقیقت تابران نیز در سال 791 هـ . ق، ویران شد و مشهد جای آن را گرفت؛ تا سرانجام در دوران صفوی، مرکز ناحیه پیشین توس و تمامی خراسان گشت. در بند هشن اوستا از توس به نام «توسا» یاد شده است. در کتاب وندیداد نیز آمده است که اهورا مزدا اراضی شانزده گانه را آفرید و «اوروا» یکی از آن ها بود. این واژه را اوستا شناسان با شهر توس یکی دانسته اند. بر پایه داستان های ملی بنای اصلی شهر را به جمشید - شاه پیشدادی - و بازسازی آن را به توس، پسر نوذر - پهلوان و سپهسالار ایران - نسبت می دهند. افسانه می گوید که وی نهصد سال در زیر آسمان این شهر زندگی کرد و نام خود را بر این شهر نهاد. این روایت ها می رساند، که شهر توس در روزگار ساسانیان وجود داشته است.بین سال های 31 و 32 هـ . ق در زمان خلافت عثمان، بخشی از خراسان، از جمله توس، به دست مسلمانان افتاد. در روزگار خلافت عبدالملک مروان( 65- 86 هـ . ق) بنی تمیم دژ توس را گرفتند و تا سال 125 هـ . ق، آن را در دست داشتند. در سال 192 هـ . ق هارون الرشید به منظور رسیدگی به ستم های علی بن عیسی - حاکم خراسان - و جنگ با خوارج خاور ایران، رهسپار آن دیار گردید. وی در راه بیمار شد و زمانی که به گرگان رسید، بیماری او شدت یافته در توس درگذشت. وی را در 193 هـ . ق، در محلی که ده سال بعد حضرت رضا(ع) در آن جا به خاک سپرده شد، دفن کردند. در سال 265 هـ . ق، احمد بن عبدالله خجستانی، توس را ویران ساخت. در سال 336 هـ . ق ابومنصور توسی - حاکم وقت توس - علیه نوح بن نصر سامانی سر به شورش برداشت. نوح پس از شکست دادن ابومنصور، بار دیگر وی را بر حکومت توس گمارد. در سال 389 هـ . ق بکتوزون و فایق، از سرداران منصور بن نوح سامانی متحد شده منصور را کور کرد ند و برادرش عبدالملک بن نوح را به حکومت برداشتند. محمود غزنوی با باخبر شدن از این ماجرا به ماوراء النهر لشگر کشید. وی بکتوزون و فایق را شکست داد و تمامی خراسان را به دست آورد و ارسلان جاذب را به حکومت توس منصوب کرد.از سال 421 هـ . ق، سلجوقیان اندک اندک در شهرهای مهم خراسان رخنه کردند. ملکشاه سلجوقی در 465 هـ . ق، توس را به تیول به خواجه نظام الملک توسی، وزیر خود داد. با شکست سلطان سنجر سلجوقی از غزان در سال 548 هـ . ق، امرای وی، خاقان رکن الدوله محمود، خواهر زاده سنجر را از ماوراء النهر به خراسان دعوت کردند و به نام او به عنوان سلطان خطبه خواندند. در این زمان موید آی آبه، غلام پیشین سلطان سنجر، نیشابور، ابیورد، بیهق، دامغان و توس را گشود و همراه خاقان محمود به جنگ غزان رفت. با چیره گی غزان در 553 هـ . ق، بار دیگر خراسان مورد تاخت و تاز و چپاول واقع گردید.در سال 618 هـ . ق، لشگریان چنگیز مغول به دنبال محمد خوارزمشاه به توس آمدند. توس نیز مانند نیشابور به دستور تولری، پسر چنگیز خراب شد. این شهر بار دیگر در روزگار حکومت اوکتای قاآن (626- 629 هـ . ق) باز سازی شد و از آن زمان چندین بار مرکز فرمانروایی مغولان گردید. در این دوره مسیحیان توس از آزادی زیادی برخوردار بودند، به طوری که در سال 1279 م، اسقف توس به سمت مطرانی (سراسقفی) چین انتخاب شد. پس از برافتادن ایلخانان ایران، توس، قوچان، کلات، ابیورد و نسا، جزء قلمرو حکومت کوچکی شد، که امیر ارغون شاه، رئیس طایفه جون باخترانی (جان قربانی) ایجاد کرده بود. در حدود سال 790 هـ . ق، حاکم محلی توس از خاندان جان قربان، نام امیر تیمور را از خطبه انداخت، اما طولی نکشید، که در سال 791 هـ . ق، از میران شاه، پسر تیمورلنگ شکست خورد و باعث ویرانی دوباره توس شد. پس از این رویداد، توس اهمیت و اعتبار خود را از دست داد و بازسازی آن پس از مرگ تیمور، در روزگار حکومت شاهرخ، یعنی در سال 807 هـ . ق صورت گرفت. در دوران پادشاهی شاه عباس بزرگ، اعتبار و رونق شهر مشهد رو به فزونی نهاد. در این دوره صحن عتیق استان قدس گسترش یافت، و شاهراهی میان اصفهان – مشهد و هرات ایجاد و کاروانسرا ها و آب انبارهای بزرگی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
برنامه ریزی کلان- شهرهای جدید وشهرک های استراتژی بهینه سازی مصرف انرژی
کشور ما، رشد جمعیت نزدیک به 2 درصد، درکمتر از 38 سال شاهد دو برابر شدن جمعیت خود خواهد بود. تمرکز در شهرهای بزرگ نظیر تهران حدود 7569906 نفر، مشهد حدود 2113893 نفر، اصفهان حدود 1418000 نفر وتبریز حدود 1334300 نفر به حدود بالایی رسیده است و افزایش تراکم در آنها توصیه نمی شود. علاوه بر این محدود بودن امکان گسترش افقی شهرها از یک سو و پر هزینه بودن گسترش عمودی آنها از سوی دیگر، سبب می شود که ساخت شهرهای جدید بعنوان یکی از راه حل های مطلوب مطرح گردد. و نیز به همین دلیل توسعه شهرهای کوچک و متوسط وساخت شهرهای جدید به صورت یک ضرورت درآمده است.
شهرهای جدید می توانند بصورت حومه های تازه شهرهای کوچک ومتوسط و یا درمکان های دورتری از قطب های تمرکز جمعیتی و یا مگاپولیس ساخته شوند.
واژه های کلیدی: سرزمین آرایی-انرژی –بهینه سازی- کلان شهر
مقدمه
توسعه اجتماعی جوامع برگرفته از برنامه ریزی اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی است واین برنامه ریزی عموما براساس مطالعاتی انجام می گیرد که بر روند تحول جامعه ای خاص در یک دوره مشخص صورت یافته باشد وبا استفاده از روش مدل سازی و فرا افکنی تلاش می شود. آینده نگری های لازم جهت تدوین آمایش سرزمین که از حدود سال های دهه 50 میلادی ابتدا در کشورهای اروپایی و با فاصله کمی در خط مشی ها وسیاست ها وراهکارهای اقتصادی- اجتماعی برای توسعه شهرها وایجاد شهرها جدید یافته شوند. به ویژه به این نکته تاکید میشد که در ایجاد شهرهای جدید بر مجموعه ای از معیارهای اقلیمی، اقتصادی- اجتماعی و فنی بهترین مکانیابی انجام گیرد.
درنهایت هدف غایی برنامه ریزی آن است که با بازنگری به پیشینه تاریخی از یک سو آینده قابل تصور از سوی دیگر، مهمترین شاخص ها و راه کارها برای بهینه سازی مصرف انرژی در ساخت شهرهای جدید و یا توسعه شهرهای کوچک ومتوسط و بازسازی شهرهای بزرگ ارائه گردد.
مطالعات مربوط به برنامه ریزی و آمایش سرزمین از ابتدا دهه 50 میلادی در کشورهای اروپایی که در طول جنگ جهانی دوم به شدت تخریب شده بودند آغاز شد.
در کشور ما سابقه طرح های کالبدی تحت عناوینی چون عمران کشوری و آمایش فضای اقتصادی و … از نیمه دهه 1350 ابتدا بر عهده سازمان برنامه و بودجه وسپس بر عهده وزارت آبادانی ومسکن وبعد وزارت مسکن و شهرسازی گذاشته شد.
در این برنامه ها نیز اهداف اصلی عبارتند از تعیین محل شهرها و مراکز جمعیت پذیر آینده تعیین حدود توسعه و ظرفیت شهرهای کنونی وآتی مکانیابی برای شهرک های صنعتی، تعیین کاربری های گوناگون برای فعالیت های کشاورزی، صنعتی، جهانگردی و سرانجام تعیین سیاست ها وخط مشی ها و ضوابط لازم برای هدایت وکنترل شهرنشینی.
این طرح ها تا به امروز ادامه یافته و در حال حاضر اهداف جدیدتری چون بهینه سازی الگوی توزیع فعالیت های انسانی وبهینه سازی فضای شهری و پرسپکتیو شهری و باغ شهرهای مدرن در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
شهر ری یکی از قدیمیترین شهرهای جهان و ایران و از شهرهای استان تهران است. تاریخ بنا ری به زمان اقوام آریایی میرسد و ری از تمام شهرهای ماد بزرگتر بود. ری در لغت به معنای شهر سلطنتی است. ساکن و اهل ری را رازی مینامند. ری در دورهای پایتخت ایران بودهاست. این شهر در طول تاریخ به نام مختلفی خوانده میشده، راگا، رغه، ارشکیه، رام اردشیر، ام البلاد، ری شهر، و محمدیه از نامهایی بودند که ری در هر دوره به مناسبتی با یکی از این نامها خوانده میشده. بنابرآنچه که در اوستا آمده ری سیزدهمین شهری است که درجهان ساخته شدهاست.
تاریخ ری
/
تپه میل (آتشکده بهرام) در جنوب شهرری
پیدایش ری
در بنای شهر ری اختلافاتی وجود دارد .
در کتاب نزههالقلوب آمدهاست ری را «شیث بنیآدم» بنا نهادهاست. در مختصر البلدان ابن فقیه بنای ری را به احفاد «بیلان ابن اصبهان بن فلوج بن سام بن نوح» نسبت دادهاست.
رابرت کرپرتر، سیاح انگلیسی به پیروی از مولف کتاب آثارالبلاد نقل میکند «ایرانیان بنای این شهر را به هوشنگ پسربزرگ کیومرث نسبت میدهند.»
همچنین مولف کتاب هفت اقلیم مینویسد: "در بنای شهر ری اختلاف بسیار کردهاند بعضی برآنند که ری را رازبن اصفهان بن فلوح بنا کرده و برخی گویند رازبن خراسان ساخته و بعضی نقل میکنند هوشنگ. و کسانی هم روایت میکنند کیخسرو بن سیاوش.
همچنین میگویند ری شهری است که فیروزبن یزدجرد بنا کرد و آن را رامفیروز نام نهاد. در فرهنگنامه دهخدا آمده است: بانی ری، راز بن فاروس بن لواسان و به قولی شیس بنی آدم است.
عدهای نیز بنای ری را به (روی) از فرزندان نوح و یا ریبن بیلان بن اصفهان بن فلوخ نسبت دادهاند.
ری پیش از اسلام
ری در دوران پیش از اسلام مرکز بزرگ دینی زرتشتیان بوده و به وسیله مدیران موبد نوعی حکومت دینی نظیر واتیکان در آن وجود داشت و به طور کلی ری در دوران مادها و هخامنشیان وحتی قبل از آن نیز شهری مقدس به شمار میآمد. قرار گرفتن ری در مسیر جاده ابریشم که از آنجا به همدان میرفت علاوه بر جنبه مذهبی به ری اهمیت بازرگانی نیز میدادهاست، لذا مردم ری عموماً بازرگان و تاجر پیشه بودهاند.
ورود آریاییها در حدود هزاره دوم پیش از میلاد به ری و استقرار شعبهای از آنها در مسیر حرکت خود به شمال و غرب، آثاری از خود بر جای گذاشته که شواهد آن به صورت کورههای سفال پزی در کهریزک و نیز در سال ۱۳۷۳ در تپه معمورین در فرودگاه بین المللی امام خمینی به دست آمدهاست، پس از ورود به آریاییها که مهمترین آنها مادها و پارسها میباشند و در آمیختن آنها (مادها) با بومیانی که پیش از آنها در این سرزمین مستقر بودند این منطقه نیز در تقسیم بندی مادها به رماد رازی یا راگا، راگس که در جنوب تهران قرار داشت قرار گرفت (۷۲۰ - ۵۵۰ پ.م) با پیروزی کوروش بر جد خود آژدهاک در سال (۵۵۰پ.م) پایههای اولین امپراتوری بزرگ جهانی پیریزی شده که مدت دو قرن تا سال (۳۳۰ پ.م) دوام یافت این امپراتوری علاوه برسرزمینهای واقع در محدوده حکومت ماد از شرق تا سند، غرب تا آسیای صغیر را نیز در بر میگرفت، در تقسیم بندی داخلی تغییرات چندانی نسبت به دوره ماد داده نشد و ایالات مادی همچنان با همان نام بر جای ماندند در این دوره این منطقه در محدوده (رک) قرار داشتهاست. در بند ۱۲ از ستون ۱ متن پارسی باستان کتیبه بیستون آمدهاست.
/
داریوش شاه گوید: پس از آن، فرورتیش با سواران کم گریخت، سرزمینی (ری) نام در ماد سو روانه شد...
در بند ۱۱ ستون ۳ متن پارسی باستان بار دیگر از ری نام برده میشود.
داریوش شاه میگوید: پس از آن من سپاه پارسی را از ری نزد ویشتاسپ فرستادم...
اسکندر مقدونی در تعقیب داریوش سوم از راه همدان به ری وارد میشود و ویرانیها به بار میآورد. پس از مرگ وی به دست سردارانش تقسیم شد و در این میان سلوکوس سردار نامی او با غلبه بر آنتیگون قسمت اعظم آسیای غربی را تصرف نموده و سلسله سلوکی را در سال (۳۱۲ پ.م) تشکیل داد.
در عهد سلوکیان، در ری زلزلهای شدید روی داد، شهر بر اثر این زلزله ویران شد و سلوکوس اول (بین سالهای ۳۱۲-۲۸۰ قبل از میلاد) شهر را دوباره ساخت و نام زادگاه خود اورپس را بر آن نهاد، به همین خاطر در دوران سلوکیان از شهر ری به نام اورپس در تاریخ یاد میشود.
کاروانسرای شاهعباسی شهرری، اکنون به عنوان انبار استفاده میشود.
در عصر اشکانیان به علت اینکه آثار بجا مانده از اشکانیان توسط سلسله بعدی یعنی ساسانیان از بین رفتهاست اطلاعات زیادی در دست نیست و لی آنچه مسلم است ری همچنان اهمیت خود را حفظ کرده و برج و باروی عظیمی در نزدیکیو ابتدای چشمه سوربن یا چشمه علی فعلی که اختصاص به شاهان و امرا داشت ساخته شدهاست. در این دوران ری به صورت یک مرکز دینی تجاری و قطب کشاورزی و دامداری به حیات خود ادامه دادهاست.
شهر ری در دوران ساسانیان از مراکز بزرگ دینی زرتشتیان بود و در آن به وسیله موبدان موبد نوعی حکومت دینی نظیر واتیکان وجود داشت. باید گفت ری در دوره ساسانیان شهر مقدس نامیده میشد و آتشکده ری از بزرگترین آتشکدههای آن عصر بود که بقایای آن نیز هم اکنون وجود دارد.
ری پس از اسلام
در دوره پس از اسلام که سپاه ایران در جنگ نهاوند از مسلمانان شکست خورد و حکومت مرکزی از بین رفت، کشور ایران و ممالک تابعه آن نیز به تدریج تکه تکه گردیدند و تکلیف هر شهر از جمله ری به دست مرزبانان آن افتاد. پس از فتح ری نو یا ری زیرین به دستور نعیم بن مقرن و به دست همین زینبدی بنا شد و ری قدیم یا ری برین تخریب شد. ری نو در جنوب شرقی ری قدیم بنا گردید.
ری در آغاز قرن چهارم دوران پرشکوهی از رشد و توسعه خود را آغاز کرد و این عهد مرداویج دیلمی اولین شاه خاندان زیاری بود. مرداویج در سال ۳۱۵ هجری در صحنه سیاست ظاهر شد و در سال ۳۱۹ هجری استقلال یافت و پایتخت خود را ری قرار داد.
ری در حکومت رکن الدوله پایتخت او محسوب میشد و در این زمان بازهم بر اهمیت ری افزوده شد. در این دوره ری مرکز سیاسی فرهنگی ایران و جهان اسلام تبدیل شد و این امر رونق دانش و ادب را در این شهر درپی داشت.
ری در دوره اسلامی، پناهگاه فرمانداران بنیامیه بود. این شهر از کشمکشهای مذهبی آسیب بسیار دید و در سال ۶۱۷ هـ. ق مردم آن، در تاخت و تاز مغولان قتل عام شدند. هنوز آثار حمله مغولان از بین نرفته بود که ری بار دیگر در سال ۷۸۶ هـ.ق به دست سپاهیان تیمور به ویرانهای بدل شد و از آن پس، دیگر روی آبادی به خود ندید. ویرانههای ری قدیم هنوز نزدیک شهر کنونی ری باقی است.
وجه تسمیه
ری در لغت به معنای شهرسلطنتی است. ساکن و اهل ری را رازی مینامند. همچنین شیخ ربوه دمشقی (متوفی 727 هـ) نوشته است: از ری به معنی نیکویی یاد شده است. همچنین (راج) یا (راک) از نامهای ری به معنای مشعشع است. ری در تاریخ پرسابقه خود، اسم ها و لقبهای متعددی را داشته است که در هر دوره به مناسبتی با یکی از این نامها خوانده میشده.
نامهای قدیم ری
آرساسیا، آرساکیا، ارشکیه، اروپس، اروپوس، اَلرّی، اورپا، اورپُس، ائوروپوس، بت رازیکایه، حضرت عبدالعظیم، دورا، رِ، راجیس، راجیش، راجیک، راز، رازی، رازوک، راژس، راک، راکس، راکیا، راگ، راگا، راگای، راگز، راگس، راگو، راگیا، راگیانا، رام اردشیر، رام پیروز (رام فیروز)، رائی، راورُپُس، رای، رغه، رک، رگ، رگا، رگس، رگه، ری ارشیر، ریشهر، شیخالبلاد، ماد پایین، ماد راجیانا، ماد رازی، ماد راگیان، ماد رگیانا، ماد سفیلا، محمدیه، مدی، ئوروپوس.
در مقدمه فرهنگنامه تطبیقی، کثرت صور و بخشی از اسامی و القاب ذکر شده ری به علت تفاوت در تلفظها، گویشها و ضبط و حتی احتمالا بر اثر اشتباه ناسخان به صورتهای مختلف بیان شده است.
نکته دیگر آنکه اسامی ری کاملا نقل نشده و نیاز به تحقیق بیشتری دارد. به عنوان نمونه عروسالبلاد.و امالبلاد. دو تا از القاب مشهور ری هستند که در فهرست بالا از قلم افتاده است. همچنین در یک اثر متعلق به 520 هجری قمری آمده است. منوچهر پیشدادی شهر ری را که خراب بود از نو بنا نهاد و آن را (ماه جان) نامید. ژان شاردن سیاح و جهانگرد دوره صفوی نیز در شمار القاب و عناوین ری (باب الابواب الارض)، (سوق العالم) و (بلدة البلاد) را ذکر میکند. همچنین در مورد نام ری، در الواح بیستون در آن لوحی است که به زبان مادی میباشد راگا ثبت کرده و در لوح دیگر که به زبان تورانی است (راگ کا ان).همچنین در یک متن جغرافیایی قرن چهارم هجری از ری به نام (مهدیه) یاد شده و در علت این نامگذاری نوشته است: زیرا مهدی در روزگار منصور در ری اقامت داشت و رشید در آنجا زاده شد.
تاریخ استعمال نامهای ری
نام ری در منابع باستانی به کرات و به اشکال گوناگون برده شدهاست. در پیوستهای غیررسمی منسوب به تورات کتاب مقدس یهودیان به نامهای «توبیت» و «ژودیت» به ترتیب این شهر به نام «راگس» و «راگو» ذکر شدهاست.
در کتاب مقدس زرتشتیان نام ری از چند جهت برده شدهاست. یکی از آن جهت که این شهر زادگاه زرتشت بوده که آن را به نام «رغه» و "راگاً یاد شدهاست. در کتیبه بیستون که سنگ نبشتهای از داریوش است نیز رگا نامیده شدهاست.
سلوکیان به ری «اروپاً و اشکانیان»ارشکیه«لقب داده بودند. اشکانیان این شهر را پایتخت خود قرار داه بودند. ولی وقتی ساسانیان به پادشاهی میرسند دوباره این شهر را به نام باستانی آن، »ری" نامیدند.
در بسیاری از منابع اسلامی «محمدیه» عنوان دیگری برای ری ذکر میشود. این تعداد نام برای شهرری از آن جهت بود که هر کدام از شاهان که کمر به آبادانی این شهر میبستند نام دلخواه خود را بر آن مینهادند.
جغرافیا
/
نمایی از شهر ری و باروی ری، عکس از بالای دژ رشکان
شهر ری محدودهای است با مساحت ۲۲۹۳ کیلومتر مربع، از شمال به شهرستان تهران، از جنوب به شهرستان قم از شرق به شهرستان ورامین و شهرستان پاکدشت، از غرب به شهرستانهای اسلامشهر، رباط کریم و زرندیه محدود میشود.[۲۸] مساحت بخشای سهگانه شهرستان ری: بخش مرکزی 174؛ بخش کهریزک 543، و فشاپویه 1645 کیلومتر مربع میباشد.[۲۹] شهر ری مرکز شهرستان ری بین مختصات جغرافیایی '۳۶°۳۵ شمالی، '۲۶°۵۱ شرقی واقع شده است. ارتفاع این شهر از سطح دریا 1062 متر است. شهر ری در جنوبشرقی شهر تهران و متصل به اسن شهر است. فاصله ری تا مرکز شهر تهران بالغ بر 14 کیلومتر است.
آب و هوا
هوای شهر ری معتدل و خشک میباشد. حداکثر درجه حرارت در تابستان ۴۲ درجه سانتیگراد بالای صفر و حداقل در زمستان به ۴ درجه سانتیگراد زیر صفر میرسد. میزان باران سالیانه شهر ری به طور متوسط ۲۰۰ میلیمتر است.
ناهمواریها
شهرستان ری در دشت واقع گردیده و کوههای آن ارتفاع زیادی ندارند. این کوهها عبارتند از:
کوه بیبیشهربانو: این کوه در شرق شهر ری و متصل به آن میباشد.[۳۲] کوه بیبی شهربانو در شرق شهر ری و ارتفاعش از سطح دریا 1535 متر است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
برنامه ریزی کلان- شهرهای جدید وشهرک های استراتژی بهینه سازی مصرف انرژی
کشور ما، رشد جمعیت نزدیک به 2 درصد، درکمتر از 38 سال شاهد دو برابر شدن جمعیت خود خواهد بود. تمرکز در شهرهای بزرگ نظیر تهران حدود 7569906 نفر، مشهد حدود 2113893 نفر، اصفهان حدود 1418000 نفر وتبریز حدود 1334300 نفر به حدود بالایی رسیده است و افزایش تراکم در آنها توصیه نمی شود. علاوه بر این محدود بودن امکان گسترش افقی شهرها از یک سو و پر هزینه بودن گسترش عمودی آنها از سوی دیگر، سبب می شود که ساخت شهرهای جدید بعنوان یکی از راه حل های مطلوب مطرح گردد. و نیز به همین دلیل توسعه شهرهای کوچک و متوسط وساخت شهرهای جدید به صورت یک ضرورت درآمده است.
شهرهای جدید می توانند بصورت حومه های تازه شهرهای کوچک ومتوسط و یا درمکان های دورتری از قطب های تمرکز جمعیتی و یا مگاپولیس ساخته شوند.
واژه های کلیدی: سرزمین آرایی-انرژی –بهینه سازی- کلان شهر
مقدمه
توسعه اجتماعی جوامع برگرفته از برنامه ریزی اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی است واین برنامه ریزی عموما براساس مطالعاتی انجام می گیرد که بر روند تحول جامعه ای خاص در یک دوره مشخص صورت یافته باشد وبا استفاده از روش مدل سازی و فرا افکنی تلاش می شود. آینده نگری های لازم جهت تدوین آمایش سرزمین که از حدود سال های دهه 50 میلادی ابتدا در کشورهای اروپایی و با فاصله کمی در خط مشی ها وسیاست ها وراهکارهای اقتصادی- اجتماعی برای توسعه شهرها وایجاد شهرها جدید یافته شوند. به ویژه به این نکته تاکید میشد که در ایجاد شهرهای جدید بر مجموعه ای از معیارهای اقلیمی، اقتصادی- اجتماعی و فنی بهترین مکانیابی انجام گیرد.
درنهایت هدف غایی برنامه ریزی آن است که با بازنگری به پیشینه تاریخی از یک سو آینده قابل تصور از سوی دیگر، مهمترین شاخص ها و راه کارها برای بهینه سازی مصرف انرژی در ساخت شهرهای جدید و یا توسعه شهرهای کوچک ومتوسط و بازسازی شهرهای بزرگ ارائه گردد.
مطالعات مربوط به برنامه ریزی و آمایش سرزمین از ابتدا دهه 50 میلادی در کشورهای اروپایی که در طول جنگ جهانی دوم به شدت تخریب شده بودند آغاز شد.
در کشور ما سابقه طرح های کالبدی تحت عناوینی چون عمران کشوری و آمایش فضای اقتصادی و … از نیمه دهه 1350 ابتدا بر عهده سازمان برنامه و بودجه وسپس بر عهده وزارت آبادانی ومسکن وبعد وزارت مسکن و شهرسازی گذاشته شد.
در این برنامه ها نیز اهداف اصلی عبارتند از تعیین محل شهرها و مراکز جمعیت پذیر آینده تعیین حدود توسعه و ظرفیت شهرهای کنونی وآتی مکانیابی برای شهرک های صنعتی، تعیین کاربری های گوناگون برای فعالیت های کشاورزی، صنعتی، جهانگردی و سرانجام تعیین سیاست ها وخط مشی ها و ضوابط لازم برای هدایت وکنترل شهرنشینی.
این طرح ها تا به امروز ادامه یافته و در حال حاضر اهداف جدیدتری چون بهینه سازی الگوی توزیع فعالیت های انسانی وبهینه سازی فضای شهری و پرسپکتیو شهری و باغ شهرهای مدرن در