لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
ترتیب نزول سوره های قرآن و در صورت امکان ترتیب نزول آیات آن را بیان کنید.السور المکیهترتیب النزول السوره ترتیب المصحف1 العلق 962 القلم 683 المزمل 734 المدثر 745 الفاتحه(1) 16 المسد 1117 التکویر 818 الاعلی 879 اللیل 9210 الفجر 8911 الضحی 9312 الشرح 9413 العصر 10314 العادیات 10015 الکوثر 10816 التکاثر 10217 الماعون 10718 الکافرون 10919 الفیل 10520 الفلق 11321 الناس 11422 التوحید 11223 النجم 5324 عبس 8025 القدر 9726 الشمس 9127 البروج 8528 التین 9529 قریش 10630 القارعه 10131 القیامه 7532 الهمزه 10433 المرسلات 7734 ق 5035 البلد 9036 الطارق 8637 القمر 5438 ص 3839 الاعراف 740 الجن 7241 یس 3642 الفرقان 2543 فاطر 3544 مریم 1945 طه 2046 الواقعه 5647 الشعراء 2648 النمل 2749 القصص 2850 الاسراء 1751 یونس 1052 هود 1153 یوسف 1254 الحجر 1555 الانعام 656 الصافات 3757 لقمان 3158 سبا 3459 الزمر 3960 غافر 4061 فصلت 4162 الشوری 4263 الزخرف 4364 الدخان 4465 الجاثیه 4566 الاحقاف 4667 الذاریات 5168 الغاشیه 8869 الکهف 1870 النحل 1671 نوح 7172 ابراهیم 1473 الانبیاء 2174 المؤمنون 2375 السجده 3276 الطور 5277 الملک 6778 الحاقه 6979 المعارج 7080 النبا 7881 النازعات 7982 الانفطار 8283 الانشقاق 8484 الروم 3085 العنکبوت 2986 المطففین 83السور المدنیه87 البقره 288 الانفال 889 آل عمران 390 الاحزاب 3391 الممتحنه 6092 النساء 493 الزلزال 9994 الحدید 5795 محمد 4796 الرعد 1397 الرحمان 5598 الانسان 7699 الطلاق 65100 البینه 98101 الحشر 59102 النصر 110103 النور 24104 الحج 22105 المنافقون 63106 المجادله 58107 الحجرات 49108 التحریم 66109 الجمعه 62110 التغابن 64111 الصف(2) 61112 الفتح 48113 المائده(3) 5114 برائت 9(التمهید، ج 1، صص 135 _ 138)البته اختلاف جزئی در برخی منابع هست که در پی نوشت به آن اشاره شده است.پی نوشت:1. سقطت الفاتحه من روایه ابن عباس، فأثبتناها علی روایه جابربن زید: الاتقان: ج 1، ص 25 و علی نص تاریخ الیعقوبی: ج 2، ص 26.2. جعل الزرکشی فی البرهان سورة الصف بعد التحریم و قبل الجمعة.3. قدم الزرکشی فی البرهان البراءة علی المائدة، و جعل هذه الاخیرة آخر السور.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 138
تفسیر سوره نساء
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِیآ أَیُّهَا النّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذى خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْس واحِدَة وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثیراً وَ نِسآءً وَ اتَّقُوا اللّهَ الَّذى تَسآءَلُونَ بِه وَ الْاَرْحامَ اِنَّ اللّهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقیباً (*)
به نام خداوند بخشاینده بخشایشگر. اى مردم از پروردگارتان پروا کنید آنکه شما را از یک جان آفرید و همسر او را از او آفرید و از این دو، مردان و زنان بسیارى را پراکنده ساخت و از خدا پرواکنید آنکه به نام او از یکدیگر درخواست مى کنید و نیز درباره خویشاوندان بترسید. همانا خداوند بر شما
مراقب است (1) نکات ادبى1 ـ «بثّ» پراکنده ساخت ، منتشر کرد. «مبثوث» پراکنده.2 ـ «تسائلون» از یکدیگر درخواست چیزى مى کنید و این اشاره به درخواست و تقاضاى افراد از یکدیگر با سوگند دادن به خداست.3 ـ «الارحام» جمع رحم، خویشاوندان و از رحم زن مشتق شده، این کلمه عطف بر الله است و اتقوا بر سر آن نیز مى آید یعنى درباره خویشاوندان هم پروا کنید و بترسید.4 ـ «کان» در «کان الله» منسلخ از زمان است و براى تثبیت مطلب آمده است.5 ـ «رقیب» مراقب، نگهبان، مواظب و ناظر.تفسیر و توضیحآیه (1) بسم الله الرحمن الرحیم. یا ایها الناس اتقوا... : این سوره نیز مانند تمام سوره هاى قرآن بجز سوره توبه، با نام خدا آغاز مى شود خدایى که رحمان و رحیم است (تفسیر بسم الله در آغاز سوره حمد گذشت) نخستین جمله این سوره خطاب به عموم مردم چه مؤمن و چه کافر است و به مردم تذکر مى دهد که از پروردگارتان پروا داشته باشید و آنان را امر به تقوا مى کند. تقوا آن حالت خداترسى است که اگر در وجود انسان پیدا شود، او را از ارتکاب گناهان باز مى دارد. این حالت، رابطه انسان با خدا را محکم مى کند و انسان با داشتن روح تقوا، در تمام کارها خدا را در نظر مى گیرد و مطابق با رضایت او عمل مى کند و از انجام کارى که خشم خدا را بر انگیزد پرهیز مى نماید.طبق این آیه، دلیل اینکه انسان باید از خدا پروا کند و رضایت و خوشنودى او را بجوید، این است که خدا پرورش دهنده انسانهاست و هموست که انسانها را از نسل
یک نفر به وجود آورده که منظور حضرت آدم است و همسر او حوا را هم از او آفرید و از این دو نفر مردان و زنان بسیارى پدید آورد.پیش از آنکه درباره چگونگى خلقت آدم و حوا و تکثیر نسل آنها سخنى بگوییم، این نکته را یادآور مى شویم که کیفیت خلقت نوع بشر و تکثیر ذریه آدم و پدید آمدن انسانها از پدران و مادران بهترین وضعیت و حالت در ایجاد نوع بشر است خداوند با قرار دادن غریزه جنسى در نهاد آدمى و شدت علاقه اى که به او نسبت به جنس مخالف داده، کارى کرده است که به طور طبیعى و بدون احتیاج به امر تشریعى نسل بشر در روى زمین باقى مانده است هر چند که امر تشریعى به ازدواج نیز به صورت استحبابى وجود دارد ولى غریزه جنسى آنچنان نیرومند است که خود به خود و حتى در میان اقوام وحشى نیز تولید مثل وتکثیر نسل وجود دارد.بنابراین، خداوند با پدیدآوردن انسانها با این کیفیت مخصوص بالاترین حق را برگردن انسانها دارد و آن حق حیات است و به همین جهت لازم است که انسان از خدا پروا کند و تقوا داشته باشد و خوشنودى او را در کارهاى خود در نظر بگیرد.با توجه به متن قرآن و ظواهر آیات، شکى وجود ندارد که از دیدگاه قرآن نسل کنونى بشر به یک فرد به نام آدم مى رسد که خدا او را از خاک آفرید و از روح خود بر او دمید و او نخستین انسان روى زمین است که بدون پدر و مادر آفریده شده. تکامل نوع انسان از انواع دیگر حیوانات مانند میمون، مورد قبول متن قرآن و ظواهر آیات نیست و البته مى دانیم که این نظریه از سوى بعضى از دانشمندان علوم طبیعى نیز رد شده و فسیلها و اسنادى یافته اند که مخالف با این فرضیه است.مطلب دیگر اینکه طبق همین آیه، نسل بشر به یک تن مى رسد که همان آدم است و همسر آدم نیز از او به دنیا آمده. اکنون باید دید که منظور از این جمله چیست؟ و همسر آدم چگونه از خود آدم پدید آمده است؟ طبق بعضى از روایات، همسر آدم از دنده چپ آدم مخلوق شده و طبق بعضى از روایات دیگر، او پس از خلقت آدم از باقیمانده سرشت آدم آفریده شده است. البته در بعضى از آیات قرآنى هم آمده که خدا
از خود شما همسرانى براى شما آفرید (خلق لکم من انفسکم ازواجا) ولى این آیات مربوط به نسلهاى بعدى است و ناظر به جریان آدم و حوا نیست.اگر در سند روایاتى که به آنها اشاره شد تردید کنیم، باید بگوییم که ما از چگونگى خلقت حوا از آدم اطلاعى نداریم و فقط طبق آیه مورد بحث مى دانیم که حوا نیز از آدم آفریده شده است. و نسل بشر به یک نفر مى رسد که نام او آدم است.موضوع دیگرى که در اینجا قابل بررسى وتأمل است این است که از این آیه فهمیده مى شود که نسل بشر از آدم و همسر او ازدیاد پیدا کرده و مردان و زنان بسیارى در روى زمین پراکنده شده اند. در اینجا این سؤال پیش مى آید که فرزندان بلافصل آدم چگونه و با چه کسانى ازدواج کردند؟ و نسلهاى بعدى چگونه به وجود آمدند؟ از این آیه فهمیده مى شود که دختران و پسران آدم و حوا با یکدیگر ازدواج کرده اند و ازدواج خواهر و برادر یک حکم تشریعى و قراردادى است و این حکم در آن زمان نیامده بود و بعدها که نسل آدم تکثیر شد و نیازى به ازدواج خواهر و برادر نبود، این حکم از سوى خدا آمد و این هیچ گونه استبعادى ندارد. زیرا طبق نص صریح قرآن بعضى از ازدواجهاى حرام، قبلا حرام نبوده و در شریعت اسلام حرام شده است مانند جمع کردن میان دو خواهر که در شریعتهاى قبلى جایز بود و یک مرد مى توانست همزمان با دو خواهر ازدواج کند ولى در شرع اسلام این امر ممنوع شد و ازدواج با خواهر همسر حرام اعلام شد.این نشان مى دهد که حرام بودن ازدواج با بعضى از زنها یک مسأله قراردادى است و ممکن است بعضى از زنها در زمانى حلال باشند و در زمانى طبق مصلحت جدیدى که پیش مى آید حرام باشند. بنابراین نباید در ازدواج فرزندان آدم با یکدیگر استبعاد کرد. چون ظاهر این آیه همین موضوع را مى رساند. البته در بعضى از روایات آمده که فرزندان بلافصل آدم با حورى یا جنّى ازدواج کردند و در بعضى از روایات آمده که حوا همیشه دوقلو مى زایید که یکى از آنها پسر و دیگرى دختر بود. پسر هر شکم با دختر شکم دیگر ازدواج مى کرد و شاید هم فرزندان آدم با بازماندگان انسانهاى
پیشین ازدواج کردند چون طبق یک نظریه، آدم نخستین انسان در روى زمین نبود بلکه پیش از او هم انواع مشابهى از انسانها در روى زمین زندگى مى کردند که به تدریج نسل آنها قطع شد و خدا آدم را از خاک آفرید.در قسمت بعدى آیه مورد بحث، بار دیگر مردم را به سوى تقوا مى خواند و مى فرماید: از خدا پروا کنید خدایى که همیشه با نام او از یکدیگر درخواست مى کنید و به یکدیگر مى گویید تو را به خدا فلان چیز را به من بده یا فلان کار را انجام بده. منظور این است که از همان خدایى که نام او همیشه ورد زبان شماست و به او سوگند مى خورید وسوگند مى دهید بترسید و پروا کنید و با انجام واجبات و ترک محرمات رضایت او را فراهم سازید.پس از بیان این مطلب، اضافه مى کند که علاوه بر خدا از ارحام و خویشاوندان هم پروا کنید و حقوق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
سوره جاثیه
این سوره در ((مکه )) نازل شده , و داراى 37 آیه است .
محتواى سوره :.
محتواى این سوره را مى توان در هفت بخش خلاصه کرد:1ـ عظمت قرآن مجید و اهمیت آن .2ـ بیان گوشه اى از دلائل توحید در برابر مشرکان .3ـ ذکر پاره اى از ادعاهاى ((طبیعى مسلکان )) و پاسخ قاطع به آن .4ـ اشاره کوتاهى به سرنوشت بعضى از اقوام پیشین همچون بنى اسرائیل .5ـ تهدید شدید نسبت به گمراهانى که اصرار و پافشارى بر عقائد انحرافى خود دارند.6ـ دعوت به عفو و گذشت در عین قاطعیت و عدم انحراف از مسیر حق .7ـ اشارات گویایى به حوادث تکان دهنده قیامت .نـام ایـن سوره ((جاثیه )) است به تناسب آیه 28 این سوره ـجاثیه یعنى ;Š کسى که به زانو درآمده ـ و اشاره به وضع بسیارى از مردم در صحنه قیامت در دادگاه عدل الهى است.
فضیلت تلاوت سوره :.
در حدیثى از پیامبر(ص ) مى خوانیم : ((کسى که سوره جاثیه را بخواند (و البته در آن اندیشه کند و در زنـدگـى خـود به کار بندد)خداوند عیوب او را روز قیامت مى پوشاند و ترس و وحشت او را به آرامش مبدل مى سازد)).به نام خداوند بخشنده بخشایشگر.(آیه )ـ.
همه جا نشانه هاى اوست :.
این سوره ششمین سوره اى است که با حروف مقطعه ((حاـمیم )) (حم ) آغازشده است .مـفـسـر معروف ((طبرسى )) در آغاز این سوره مى گوید: بهترین سخن این است که گفته شود ((حـم )) نـام ایـن سـوره است ;Š و نامگذارى این سوره به ((حم )) اشاره به این است که این قرآن که سراپا اعجاز است از حروف الفبا تشکیل شده .(آیـه )ـ و شـاید به همین دلیل بلافاصله از عظمت قرآن یاد کرده , مى گوید:((این کتاب از سوى خداوند عزیز و حکیم نازل شده است )) (تنزیل الکتاب من اللّه العزیز الحکیم ).((عـزیز)) به معنى قدرتمند و شکست ناپذیر, و ((حکیم )) به معنى کسى است که از اسرار همه چیز آگاه است و تمام افعالش روى حساب و حکمت مى باشد.(آیـه )ـ سـپـس بـه بـیان آیات و نشانه هاى عظمت خدا در آفاق و انفس پرداخته , مى گوید: ((در آسمانها و زمین نشانه هاى فراوانى است براى آنها که اهل ایمانند و طالب حقند)) (ان فى السموات والا رض لا یات للمؤمنین ).عـظـمت آسمانها از یک سو, و نظام شگفت انگیز آنها ـکه میلیونها سال مى گذرد و برنامه هاى آنها بدون کمترین انحراف و دگرگونى ادامه مى یابدـ از سوى دیگر, و ساختمان زمین و عجائب آن از سوى سوم هریک آیتى از آیات خداست .(آیه )ـ پس از این آیات آفاقى به آیات انفسى پرداخته , مى گوید: ((و درآفرینش شما و جنبندگانى کـه در سـراسـر زمـین پراکنده ساخته نیز نشانه هایى است براى جمعیتى که اهل یقینند)) (وفى خـلـقـکـم ومـا یـبث من دابة آیات لقوم یوقنون )آرى ! هریک به نوبه خود آیت و نشانه اى از علم و حکمت و قدرت بى پایان مبدا آفرینش است .(آیـه )ـ در ایـن آیـه از سه موهبت بزرگ که هریک نقش مهمى در حیات انسان و موجودات زنده دیگر دارد, و هریک آیتى از آیات خداست , نام مى برد:مساله ((نور)) و ((آب )) و ((هوا)).مـى فـرمـایـد: ((درآمد و شد شب و روز, و رزقى را که خداوند از آسمان نازل کرده و به وسیله آن زمین را بعد از مرگش حیات بخشیده , و همچنین در وزش بادها,نشانه هایى است براى جمعیتى کـه تـعقل و اندیشه مى کنند)) (واختلا ف اللیل والنهار وما انزل اللّه من السما من رزق فاحیا به الا رض بعد موتها وتصریف الریاح آیات لقوم یعقلون ).مـسـالـه نـظام ((نور و ظلمت )) و آمد و شد شب و روز که هریک با نظام خاصى جانشین و خلیفه دیگرى مى شود بسیار حساب شده و شگفت انگیز است .در مرحله دوم از رزق حیاتبخش آسمانى , یعنى باران , سخن به میان آمده که نه در لطافت طبعش کلامى است , و نه در قدرت احیاگریش سخنى , و همه جا نشانه زندگى و طراوت و زیبائى است .و در مـورد سـوم سخن از وزش بادها است بادهایى که هواى پراکسیژن زنده راجابه جا مى کنند, و در اخـتیار جانداران مى گذارند, هواى آلوده به کربن را براى تصفیه به دشتها و جنگلها و صحراها مـى فرستند, و پس از تصفیه به شهرها و آبادیهامى برند, و عجب این که این دو دسته از موجودات زنده یعنى ((حیوانات )) و((گیاهان )) درست بر ضد هم عمل مى کنند, اولى اکسیژن را مى گیرد و گـاز کـربـن مـى دهـد, و دومـى کربن را مى گیرد و اکسیژن مى دهد تا تعادل در نظام حیات برقرارگردد, و با گذشت زمان ذخیره هواى مفید زمین نابود نشود.وزش بـادهـایى که علاوه بر این , تلقیح گر گیاهان , و بارورکننده آنها, و افشاننده انواع بذرها در سـرزمینهاى مختلف , و پرورش دهنده مراتع طبیعى و جنگلها, و موج آفرین در دل اقیانوسهاست , مـوجـى که به دریا حیات و حرکت مى بخشد, و آب را ازعفونت و فساد حفظ مى کند, و نیز همین بادها کشتیها را بر صفحه اقیانوسها به حرکت در مى آورند.(آیـه )ـ سـپـس در ایـن آیه به عنوان یک جمع بندى نسبت به بحثهاى گذشته , و بیان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن .doc :
سوره فاتحة الکتاب (حمد)
این سوره در ((مکه )) نازل شده و داراى هفت آیه است
ویژگیهاى سوره حمد :.
1ـ این سوره اساسا با سوره هاى دیگر قرآن از نظر لحن و آهنگ فرق روشنى دارد زیرا در این سوره خـداونـد طـرز مـناجات و سخن گفتن با او را به بندگانش آموخته است آغاز این سوره با حمد و سـتایش پروردگار شروع و با ابراز ایمان به مبد ومعاد (خداشناسى و ایمان به رستاخیز) ادامه و با تقاضاها و نیازهاى بندگان پایان مى گیرد.2ـ سـوره حـمـد, اسـاس قـرآن اسـت , در حـدیثى از پیامبر اکرم (ص ) مى خوانیم که : ((الحمد ام الـقـرآن )) و ایـن بـه هـنـگـامـى بـود کـه ((جابربن عبداللّه انصارى )) خدمت پیامبر(ص ) رسید, پـیـامبر(ص ) به او فرمود: ((آیا برترین سوره اى را که خدا در کتابش نازل کرده به تو تعلیم کنم )) جـابـر عـرض کـرد آرى پدر و مادرم به فدایت باد, به من تعلیم کن , پیامبر(ص ) سوره حمد که ام الکتاب است به او آموخت .سپس اضافه فرمود: ((این سوره شفاى هر دردى است مگر مرگ )).((ام )) به معنى اساس و ریشه است .
شاید به همین دلیل ((ابن عباس )) مفسر معروف مى گوید: ((هر چیزى اساس وشالوده اى دارد و اساس و زیربناى قرآن , سوره حمد است )).3ـ درآیات قرآن سوره حمد به عنوان یک موهبت بزرگ به پیامبر(ص )معرفى شده , و در برابر کل قـرآن قـرار گـرفته است , آنجا که مى فرماید: ((ما به تو سوره حمد که هفت آیه است و دوبار نازل شده دادیم همچنین قرآن بزرگ بخشیدیم ))((1)).
محتواى سوره حمد:.
از یـک نـظـر این سوره به دو بخش تقسیم مى شود, بخشى از حمد و ثناى خداسخن مى گوید و بخشى از نیازهاى بنده .در حدیثى از پیامبر(ص ) مى خوانیم : خداوند متعال چنین فرموده : ((من سوره حمد را میان خود و بـنـده ام تـقسیم کردم نیمى از آن براى من و نیمى از آن براى بنده من است و بنده من حق دارد هرچه را مى خواهد از من بخواهد((2)).
در فضیلت این سوره .
از پـیـامبر (ص ) نقل شده : ((هر مسلمانى سوره حمد را بخواند پاداش او باندازه کسى است که دو سوم قرآن را خوانده (و طبق نقل دیگرى پاداش کسى است که تمام قرآن را خوانده باشد) و گوئى به هرفردى از مردان و زنان مؤمن هدیه اى فرستاده است )).
هـمـچـنـین در حدیثى از امام صادق (ع ) مى خوانیم : ((شیطان چهار بار فریادکشید و ناله سرداد نـخـستین بار روزى بود که از درگاه خداوند رانده شد, سپس هنگامى بود که از بهشت به زمین تـنـزل یافت , سومین بار هنگام بعثت محمد(ص )بعد از فترت پیامبران بود و آخرین بار زمانى بود که سوره ((حمد)) نازل شد))!.
چرا نام این سوره فاتحة الکتاب است ؟.
((فـاتحة الکتاب )) به معنى آغازگر کتاب (قرآن ) است , و از روایات استفاده مى شود که این سوره در زمان خود پیامبر(ص ) نیز به همین نام شناخته مى شده است .
از ایـنـجـا دریـچه اى به سوى مساله مهمى از مسائل اسلامى گشوده مى شود وآن اینکه برخلاف آنـچـه در میان گروهى مشهور است که قرآن در عصر پیامبر(ص ) به صورت پراکنده بود, بعد در زمان ابوبکر یا عمر یا عثمان جمع آورى شد, قرآن درزمان خود پیامبر(ص ) به همین صورت امروز جـمع آورى شده بود و سرآغازش همین سوره حمد بوده است , مدارک متعددى در دست است که قـرآن بـه صـورت مـجـموعه اى که در دست ماست در عصر پیامبر(ص ) و به فرمان او جمع آورى شـده بـود ((عـلى بن ابراهیم )) از امام صادق (ع ) نقل کرده که رسول خدا(ص ) به على (ع )فرمود: ((قرآن در قطعات حریر و کاغذ و امثال آن پراکنده است آن را جمع آورى کنید)).
سـپـس اضافه مى کند: على (ع ) از آن مجلس برخاست و آن را در پارچه زردرنگى جمع آورى نمود سپس بر آن مهر زد.به علاوه حدیث مشهور ((ثقلین )) که شیعه و سنى آن را نقل کرده اند که پیامبر(ص ) فرمود من از مـیـان شـما مى روم و دو چیز گرانبها را به یادگار مى گذارم ((کتاب خدا)) و ((خاندانم )) خود نشان مى دهد که قرآن به صورت یک کتاب جمع آورى شده بود.
و در پاسخ این سؤال .
کـه در میان گروهى از دانشمندان معروف است که قرآن پس از پیامبرجمع آورى شده (به وسیله عـلـى (ع ) یـا کسان دیگر) باید گفت : قرآنى که على (ع )جمع آورى کرد تنها خود قرآن نبود بلکه مجموعه اى بود از قرآن و تفسیر و شان نزول آیات و مانند آن .
(آیـه 1) ـ میان همه مردم جهان رسم است که هرکار مهم و پر ارزشى را به نام بزرگى از بزرگان آغـاز مى کنند, یعنى آن کار را با آن شخصیت مورد نظر از آغاز ارتباطمى دهند ولى آیا بهتر نیست کـه بـراى پـاینده بودن یک برنامه و جاوید ماندن یک تشکیلات , آن را به موجود پایدار و جاویدانى ارتـبـاط دهیم که فنا در ذات او راه ندارد, از میان تمام موجودات آنکه ازلى و ابدى است تنها ذات پـاک خـداست و به همین دلیل باید همه چیز و هرکار را با نام او آغاز کرد و از او استمداد نمود لذا درنخستین آیه قرآن مى گوئیم ((بنام خداوند بخشنده بخشایشگر)) (بسم اللّه الرحمن الرحیم ).
و در حـدیـث مـعـروفـى از پـیامبر(ص ) مى خوانیم : کل امر ذى بال لم یذکر فیه اسم اللّه فهو ابتر: ((هرکار مهمى که بدون نام خدا شروع شود بى فرجام است )).
و نیز امام باقر(ع ) مى فرماید: ((سزاوار است هنگامى که کارى را شروع مى کنیم , چه بزرگ باشد چه کوچک , بسم اللّه بگوئیم تا پربرکت و میمون باشد)).
کـوتـاه سـخـن ایـنکه پایدارى و بقا عمل بسته به ارتباطى است که با خدا داردبه همین مناسبت خداوند به پیامبر دستور مى دهد که در آغاز شروع تبلیغ اسلام این وظیفه خطیر را با نام خدا شروع کند: اقر باسم ربک (سوره علق آیه1 ), و مى بینیم حضرت نوح در آن طوفان سخت و عجیب هنگام سوار شدن بر کشتى براى پیروزى بر مشکلات به یاران خود دستور مى دهد که در هنگام حرکت و در موقع توقف کشتى ((بسم اللّه )) بگویند (سوره هود آیه 41 و48).
و آنها نیز این سفر را سرانجام با موفقیت و پیروزى پشت سر گذاشتند.و نـیـز سـلیمان درنامه اى که به ملکه سبا مى نویسد سرآغاز آن را ((بسم اللّه )) قرارمى دهد (سوره نحل آیه30 ).
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 20 صفحه
قسمتی از متن .doc :
سوره قیامت [75].
این سوره در ((مکه )) نازل شده و داراى 40 آیه است .
محتواى سوره :.
هـمـان گـونه که از نام سوره پیداست مباحث آن بر محور مسائل مربوط به معادو روزقیامت دور مـى زند, جز چند آیه که درباره ((قرآن مجید)) و مکذبین به آن سخن مى گوید, و اما بحثهائى که در مورد قیامت در این سوره آمده روى هم رفته در چهارمحور است .1ـ مـسـائل مربوط به اشراط الساعة و حوادث عجیب و بسیار هول انگیزى که در پایان این جهان و آغاز قیامت روى مى دهد.2ـ مسائل مربوط به وضع حال نیکوکاران و بدکاران در آن روز.3ـ مسائل مربوط به لحظات پراضطراب مرگ و انتقال از این جهان به جهان دیگر.4ـ بحثهاى مربوط به هدف آفرینش انسان و رابطه آن با مساله معاد.
فضیلت تلاوت سوره :.
در حدیثى از پیغمبر اکرم (ص ) مى خوانیم : ((کسى که سوره قیامت را بخواند من و جبرئیل براى او در روزقـیـامـت گـواهى مى دهیم که او ایمان به آن روز داشته ,ودرآن روز صورتش از صورت سایر مردم درخشنده تر است )).و در حـدیـثـى از امام صادق (ع ) مى خوانیم : ((کسى که تداوم بر سوره ((لااقسم ))(سوره قیامت ) کـنـد و بـه آن عـمـل نـمـایـد خـداوند این سوره را در قیامت همراه او ازقبرش با بهترین چهره برمى انگیزد, و پیوسته به او بشارت مى دهد و در صورتش مى خندد تا از صراط و میزان بگذرد)).قـابـل تـوجـه ایـن کـه آنـچه را از قرائن در فضیلت تلاوت سوره هاى قرآن در موارددیگر استفاده مى کردیم در اینجا صریحا در متن روایت آمده است زیرا مى فرماید:هرکسى بر آن مداومت کند, و به آن عمل نماید.بنابراین همه اینها مقدمه عمل کردن و به کار بستن مضمون آن است .به نام خداوند بخشنده بخشایشگر.(آیه )ـ.
سوگند به روز قیامت و وجدان ملامتگر؟.
ایـن سـوره بـا دو سوگند پرمعنى آغاز شده , مى فرماید: ((سوگند به روز قیامت ))(لا اقسم بیوم القیمة ).(آیـه )ـ ((و سـوگـنـد به (نفس لوامه و) وجدان بیدار و ملامتگر)) (ولا اقسم بالنفس اللوامة ) که رستاخیز حق است و همه شما در قیامت برانگیخته مى شوید وبه سزاى اعمالتان مى رسید!.در مـورد رابـطـه ایـن دو سـوگـنـد با هم باید بگوییم : حقیقت این است که یکى ازدلائل وجود ((مـعـاد)) وجـود ((مـحکمه وجدان )) در درون جان انسان است که به هنگام انجام کار نیک روح آدمـى را مـملو از شادى و نشاط مى کند, و از این طریق به اوپاداش مى دهد, و به هنگام انجام کار زشت یا ارتکاب جنایت روح او را سخت درفشار قرار داده و مجازات و شکنجه مى کند, به حدى که گاه براى نجات از عذاب وجدان اقدام به خودکشى مى کند.وقـتـى ((عـالـم صـغـیر)) یعنى وجود انسان در دل خود محکمه و دادگاه کوچکى دارد, چگونه ((عالم کبیر)) با آن عظمتش محکمه عدل عظیمى نخواهد داشت ؟.و از اینجاست که ما از وجود ((وجدان اخلاقى )) پى به وجود ((رستاخیز وقیامت )) مى بریم و نیز از همین جا رابطه جالب این دو سوگند روشن مى شود, و به تعبیر دیگر سوگند دوم دلیلى است بر سوگند اول .(آیـه )ـ سـپس در این آیه به عنوان یک استفهام انکارى مى افزاید: ((آیاانسان مى پندارد که هرگز استخوانهاى او را جمع نخواهیم کرد))؟ (ایحسب الا نسـان الن نجمع عظـامه ).(آیـه )ـ ((آرى ! قـادریم که (حتى خطوط سر) انگشتان او را موزون و مرتب کنیم )) (بلى قـادرین على ان نسوى بنـانه ).این تعبیر مى تواند اشاره لطیفى به خطوط سر انگشت انسانها باشد که مى گویند کمتر انسانى در روى زمین پیدا مى شود که خطوط سر انگشت او بادیگرى یکسان باشد.(آیـه )ـ در ایـن آیـه بـه یکى از علل حقیقى انکار معاد اشاره کرده ,مى فرماید: انسان شک در معاد نـدارد ((بـلکه او مى خواهد (آزاد باشد و بدون ترس ازدادگاه قیامت ) در تمام عمر گناه کند))! (بل یرید الا نسـان لیفجر امـامه ).او مى خواهد از طریق انکار معاد, کسب آزادى براى هرگونه هوسرانى و ظلم و بیدادگرى و گناه بـنماید, هم وجدان خود را از این طریق اشباع کاذب کند, و هم دربرابر خلق خدا مسؤولیتى براى خود قائل نباشد.(آیه )ـ و لذا به دنبال آن مى افزاید: ((مى پرسد قیامت کى خواهد